جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روش تفسیری" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «روش تفسیری» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
بررسی های روش شناسی تفاسیر قرآن از ضرورت های تحقیق در عرصه قرآن پژوهی است که علاوه بر کمک به شناخت بهتر و بهره گیری بیشتر از این تفاسیر، زمینه آسیب شناسی دقیق تر این آثار را نیز فراهم می کند. این نوشتار با گردآوری منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، میان دو تفسیر الدر المنثور فی التفسیر بالماثور و جامع البیان عن تاویل آی القرآن مقایسه کرده و سعی در بازشناسی دقیق تر روش ایشان داشته است؛ این دو مفسر در پایبندی به روش تفسیری روایی اشتراک نظر دارند؛ اما روش تفسیری در المنثور روایی محض و جامع البیان روایی اجتهادی است. علاوه بر آن، تفاوت هایی در استفاده از روش تفسیری، روایات، روا بودن اجتهاد در تفسیر قرآن و... در کتاب های تفسیری این دو مفسر مشاهده می شود. این نوشتار بعد از مفهوم شناسی و بیان پیشینه تحقیق به معرفی دو تفسیر، بیان روش تفسیری دو مفسر، امتیازات و کاستی های دو تفسیر و در پایان افتراقات و اشتراکات روشی و مبنایی دو تفسیر پرداخته است.
کلید واژگان: تفسیر در المنثور, تفسیر جامع البیان, روش تفسیری, تطبیقMethodological studies of Qurʾānic exegesis (Arabic: تفاسیر, tafāsīr is the plural form for tafsīr) are one of the necessities of research in the field of Qurʾānic studies, which in addition to helping to better understand and make more use of these tafāsīr, also provide the ground for a more accurate pathology of these works. This article, by collecting library resources and a descriptive-analytical method, compares the two tafsīrs of al-Durr al-Manthūr Fi Tafsīr Bil-Maʾthūr (Arabic: الدر المنثور فی التفسیر بالماثور, lit. is the scattered pearls: intertextual exegesis) and Jāmiʿ al-Bayān ʿan Taʾwīl āy al-Qurʾān (Arabic: جامع البیان عن تاویل آی القرآن, lit. is the collection of statements on the interpretation of the verses of the Qurʾān) and tries to more accurately identify their method. These two mufassirs (Arabic: مفسر; plural: Arabic: مفسرون, romanized: mufassirūn, commentators) have a common opinion in adhering to the narrative exegetical method, but the exegetical method in al-Durr al-Manthūr is pure narrative and Jāmiʿ al-Bayān is religious circumstantial narrative (exercise of opinion). In addition, there are differences that can be seen in the exegetical books of these two commentators for the use of the tafsīr method, aḥādīth (Arabic: احادیث, singular: ḥadīth, traditions and narrations), the permissibility of ijtihād (Arabic: إجتهاد) in the tafsīr of the Noble Qurʾān, et cetera. This article after semantics and the literature review of the research introduces two tafāsīrs, expresses the interpretive method of the two mufassirs, the advantages and shortcomings of the two tafāsīrs, and finally, methodological and fundamental differences and commonalities between the two tafāsīrs.
Keywords: Tafsīr Al-Durr Al-Manthūr, Tafsīr Jāmiʿ Al-Bayān, Exegetical Method, Comparison -
تفاسیر قرآن پیوسته از ابعاد متفاوت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، کاوش در هر یک از این رویکردها، در بهره گیری صحیح از تفاسیر و اعتبارسنجی مولفه های اثرگذار در روش تفسیری سودمند است. در این پژوهش با تاکید بر تقسیم بندی آیت الله معرفت از تفاسیر قرآن، دو مولفه مهم نقل و عقل در تفسیر«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی» از مفسران قرن 14 (ق) شیعه، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اساس این تفسیر مبتنی بر روش تفسیری اجتهادی و روش «قرآن به سنت» است و در تبیین آیات قرآن از روایات معصومین (ع)، اقوال صحابه و تابعین و همچنین آیات دیگر قرآن استفاده شده است. در حوزه نظری، بهره گیری از عقل نیز تبیین شده و در حوزه عملی، گونه های مختلف اجتهادات تفسیری مانند تبیین مفردات، تقیید مطلق، تبیین مباحث صرفی و نحوی و بلاغی، قابل دستیابی است. نظرات حائری در باب علوم قرآنی؛ مانند: قراءات، نسخ، محکم و متشابه، اسباب نزول و مکی و مدنی اکثرا موافق با سایر علما است ولی در برخی موارد نیز نظرات خاص خود را دارد. نحوه تعامل با نظرات سایر مفسرین، استفاده از سیاق و مناقشه با اسرائیلیات در قصص قرآنی، از مهمترین شاخصه های مقتنیات الدرر است که آن را از سایر تفاسیر متمایز می کند.
کلید واژگان: روش تفسیری, مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر, روایات, عقل, اجتهاد.The interpretations of the Qur'an are constantly being studied from different dimensions. Exploring each of these approaches is useful in the correct use of interpretations and validation of the components that affect the interpretive method. In this research, two important components of narration and reason have been validated in the interpretation of "Muqtaniyat al-Dorar wa al-Multaqatat al-thamar Sayyid Ali Haeri Tehrani" by 14th century Shiite commentators. The results of the research show that the basis of this interpretation is based on the ijtihad method of interpretation and the method of "Quran to Sunnah" and in explaining the verses of the Quran, the narrations of the Infallibles (AS), the sayings of the Companions and their followers have been used. In the theoretical realm, the utilization of reason is also explained, and in the practical realm, various types of interpretive ijtihads such as the explanation of details, absolute restriction, explanation of morphological, syntactic, and rhetorical issues can be achieved. Haeri's views on Quranic sciences; Such as: recitations, abrogations, strong and similar, appropriateness, causes of revelation and Meccan and civilian are mostly in agreement with other scholars, but in some cases also have their own opinions. The author's knowledge of the Qur'anic sciences and its effect on her method of interpretation in interpretation is quite clear. How to interact with the opinions of other commentators, the use of context and controversy with the Israelis in the Qur'anic stories, is one of the important features of Muqtaniyat al-Dorar that distinguishes it from other interpretations.
Keywords: Interpretive Method, Muqtarniyat Al-Darr, Multaqat Al-Fruit, Narrations, Reason -
نشریه سفینه، پیاپی 83 (تابستان 1403)، صص 48 -65
آیه 140 سوره آل عمران مشهور به آیه مداوله و هم چنین برخی دیگر از آیات مرتبط با آن از جمله آیه 104 سوره نساء، به مسئله گردش ایام و سنت تحول اشاره دارند. تحلیل و ارزیابی رهیافت های متعدد تفسیری از جمله روایی محض، باطنی و اجتهادی ذیل آیات نام برده، نشان می دهد نوع رویکرد مفسر و بهره وری وی از داده های تفسیری، چگونه می تواند منجر به فهم های گونا گون و بعضا اختلاف نظر گردد. بر اساس یافته های این پژوهه می توان گفت اختلاف رهیافت های تفسیری ذیل آیات مربوط به مداوله، که نوعا متاثر از رویکرد مفسر و چگونگی استناد وی به داده های تفسیری است، منجر به اختلاف در فهم موضوعاتی هم چون نزول و فضای نزول، معانی واژگان، ارتباط آیه 140 آل عمران با آیه 104 نساء و هم چنین اختلاف در تفسیر اصطلاحاتی که به نوعی با دانش کلام و اعتقادات اسلامی سر و کار دارد، شده است.
کلید واژگان: مداوله, گردش ایام, سنت تحول, تفسیر فریقین, روش تفسیری, رهیافت تفسیریVerse 140 of Surah Al-Imran, known as the verse of alternation, as well as some other related verses, including verse 104 of Surah An-Nisa ', refer to the issue of the vicissitudes of life and the tradition of evolution. Analysis and evaluation of various interpretive approaches, including pure, esoteric and diligent narration of the following verses, shows how the interpreter's approach and his use of interpretive data can lead to multiple understandings and sometimes disagreement. Based on the findings of this study, it can be said that the differences in interpretive approaches under the verses related to alternation, which are typically influenced by the interpreter's approach and how he cites interpretive data, lead to differences in understanding issues such as descent and descent space, meaning of words, the connection between verse 140 of Al-Imran and verse 104 of Nisa and also the difference in the interpretation of terms that deal with Islamic theology and beliefs in some way.
Keywords: Alternation, Vicissitudes Of Life, Tradition Of Evolution, Interpretations Of Two Sects, Interpretive Method, Interpretive Approach -
در تفاسیر قرآن بخشی از افزایش اطلاعات شکل گرفته نسبت به متن آیات، محصول فرایندی تحلیلی، و بخشی دیگر با تکیه بر متون دیگر ایجاد گردیده است. در مقام معرفی این متون در منابع تفسیرپژوهی غالبا از متن سایر آیات، متون روایی و متون ادیان سابق سخن به میان آمده است. علاوه بر منابع مذکور، بخشی از فعالیت های تفسیری مفسران بدین شکل بوده که به جای ارتباط مستقیم با کلام خدا یا در عرض ارتباط مستقیم با آن، به خود متون تفسیری صورت گرفته از قرآن کریم رجوع کرده اند؛ بنابراین می توان از گونه ای دیگر از دریافت و فهم، سخن گفت که "مبتنی بر سنت تفسیری" است. در این نوع دریافت، مفسر برای تفسیر کردن به جای مراجعه مستقیم به متن آیات، تفاسیر را بررسی می کند. این پژوهش بر اساس یک نگاه پسینی، و با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال معرفی سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری بوده و در ادامه به معرفی جریان های تفسیری گسسته از سنت تفسیری پرداخته است. گردآوری و نقل آراء تفسیری، تلخیص و تمحیص تفاسیر، تضمین و مزج تفاسیر، سطح بندی و تشریح آراء تفسیری، و تعلیقه و حاشیه نویسی بر آراء تفسیری عمده ترین سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری می باشند.
کلید واژگان: سبک شناسی, گونه شناسی, روش تفسیری, پیوست گرایی, گسست گرائی, بینامتنیتIn the interpretations of the Qurʾān, a part of the increased information formed in relation to the text of the verses is a product of an analytical process, and another part is created by relying on other texts. In order to introduce these texts, the text of other verses, narrative texts and texts of former religions are often mentioned in the sources of interpretative research. In addition to the mentioned sources, part of the interpretation activities of the commentators have been in such a way that instead of directly communicating with Allah’s Word or within the context of direct communication with it, they have referred to the texts themselves that have been interpreted from the Holy Qurʾān; therefore, we can talk about another kind of conception and understanding, which is "based on interpretative tradition". In this type of understanding, the interpreter examines the interpretations instead of directly referring to the text of the verses. Based on a hindsight, and with a descriptive-analytical method, this research sought to introduce the styles of understanding based on the interpretative tradition, and further introduced the interpretive trends that are separate from the interpretive tradition. Collecting and quoting interpretive opinions, summarizing and purifying interpretations, explaining and combining interpretations, leveling and explaining interpretive opinions, and commenting on interpretive opinions are the main styles of understanding based on the interpretative tradition.
Keywords: Stylology, Typology, Interpretation Method, continumism, Discontinuity, Intertextuality -
یکی از روش های تفسیر قرآن، روش عرفانی است. برخی مفسران متقدم و متاخر در آثار خود نشان داده اند که به این روش در تفسیر قرآن اهتمام ویژه دارند. مفسران در این گونه روش تفسیر قرآن تلاش دارند، از آیات قرآن، نکات و لطایف عرفانی برکشند. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به بیان روش شناسی دو تفسیر: تفسیر القرآن العظیم» و بیان السعاده فی مقامات العباده و مقایسه آن دو باهم می پردازد. امام سهل بن عبدالله تستری (200 - 283ه) یکی از مفسران متقدم در تفسیر خود به نام تفسیر القرآن العظیم از روش عرفانی در تفسیر آیات بهره گرفته است. وی قرآن را آیه به آیه تفسیر نکرده است، بلکه از آیات محدودی در هر سوره سخن می گوید. اما در مقابل، سلطان علیشاه گنابادی (1251- 1327ه) یکی دیگر از مفسران متاخر در تفسیر خود به نام بیان السعاده فی مقامات العباده از روش عرفانی در تفسیر آیات الهی بهره گرفته است. در این تالیف تمام سوره ها و آیات قرآن کریم تفسیر شده است. علاوه بر این، تاویلات تطبیقی آیات قرآن بر اصطلاحات و آموزه های صوفیانه در این تفسیر بسیار برجسته است و در میان تفاسیر عرفانی شیعه، پدیده ای نوظهور می باشد.
کلید واژگان: روش تفسیری, تفسیر عرفانی, تفسیر القرآن العظیم, تفسیر بیان السعاده فی مقامات العبادهOne of the methods of interpreting the Qur'an is the mystical method. Some recent and past commentators have shown in their works that they pay special attention to this method in interpreting the Qur'an. In this method of interpreting the Qur'an, the commentators try to extract mystical hints and nuances from the verses of the Qur'an. This article uses a descriptive-analytical method and library studies to express the methodology of two interpretations "Tafseer al-Qur'an al-Azeem" and "Tafsir Bayan al-Saada fi Maqamat al-Ibadah" and compare them. Imam Sahl bin Abdullah Tustari (200-283 AH), one of the commentators in the past, has used the mystical method in the interpretation of the verses in his Tafsir called "Tafsir al-Qur'an al-Azeem". He did not interpret the Qur'an verse by verse, but spoke of limited verses in each chapter. On the other hand, Sultan Alishah Gonabadi (1251-1327 AH), another commentator in the past, used the mystical method in the interpretation of the divine verses in his interpretation called Tafsir Bayan al-Saada fi Maqamat al-Ibadah. In this book, all the chapters and verses of the Holy Qur'an are interpreted. In addition, the comparative interpretations of Qur'anic verses on Sufi terms and teachings are very prominent in this commentary, and it is an emerging phenomenon among the mystical interpretations of Shia.
Keywords: Methods of Interpretation, mystical interpretation, Tafsir al-Qur'an al-Azeem, Tafsir Bayan al-Saada fi Maqamat al-Ibadah -
تفاوت در روش های تفسیری از موضوعاتی است که در تفاوت پاسخ های مفسران به سوالات پیرامون آیات قرآن کریم تاثیرگذار است. از این جهت تطبیق تفاسیر در فهم بهتر از مراد برخی آیات قرآن مورد توجه است. یکی از سوالاتی که در آیه ی 24 سوره یوسف مورد توجه قرار می گیرد، چیستی «برهان رب» است که حضرت یوسف با رویت آن از گناه به دور ماند و ارتباط آن با عبارت «مخلصین» است که در انتهای آیه آمده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از تطبیق چند تفسیر از فریقین که از نظر روش تفسیر با یکدیگر تفاوت دارند، به ارزیابی پاسخ هر یک از تفاسیر به سوال مذکور با در نظر گرفتن روش تفسیری بپردازد. در این مقاله از تفاسیر شیعه مجمع البیان، نورالثقلین، الکاشف و المیزان و از تفاسیر اهل سنت درالمنثور، کشاف، المنیر و التحریر و التنویر انتخاب شده است. یکی از نتایج مقاله حاضر ویژگی تفسیر المیزان در پاسخی است که به رابطه ی «برهان رب» و «مخلصین» نسبت به دیگر تفاسیر داده است و ارتباط این دو را بیان می نماید در حالی که در برخی دیگر از تفاسیر ارتباطی میان این دو عبارت برقرار نکرده اند و یا ارتباط آن به خوبی بیان نشده است.
کلید واژگان: روش تفسیری, فریقین, برهان رب, مخلصینThe difference in exegetical methods is one of the issues that influence the difference in Qur’anic exegetes’ responses to questions concerning the verses of the Holy Qur’an. For this reason, it is necessary to apply a comparative exegetical method to better understand the meaning of some Qur'anic verses. One of the questions that is taken into consideration in verse 24 of Surah Yusuf [Qur’an 12] is what is the "proof of the Lord" seen by Prophet Yusuf that withheld him from sin, and it is related to the phrase "dedicated servants" that is mentioned at the end of the verse. The present article tries to evaluate the answer of each of the Qur’anic exegeses to the aforementioned question by comparing several Qur’anic exegeses from the two schools of thought that differ from each other in terms of the exegetical methods while taking into account the exegetical method. In this article, Majma’ al-Bayān, Nūr al-Thaqalain, Al-Kāshif and Al-Mīzān from the Shia Qur’anic exegeses while Durr al-Manthūr, al-Kashhāf, Al-Munīr and Taḥrīr wa al-Tanwīr from the Sunni Qur’anic exegeses have been considered. One of the findings of this research is the uniqueness of Tafsīr Al-Mīzān contrary to other Qur’anic exegeses, in the answer it has presented on the relationship between "the proof of the Lord" and "dedicated servants" and expresses the connection between the two, while in some other Qur’anic exegeses, a connection between these two terms has not established or has not been properly explained.
Keywords: Exegetical methods, two schools of thought, theproof of the Lord, dedicated servants -
با آنکه راوندی در روزگاری می زیست که اکثر فقیهان تحت تاثیر شیخ طوسی و سید مرتضی بودند، ولی او در اندیشه ی فقهی مکتبی مستقل دارد. چنان که او نخستین عالمی است که دستگاهی چهار گانه مرکب از کتاب، سنت، عقل و اجماع را در بین شیعیان مطرح کرده است. راوندی با استفاده از روش های گوناگونی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. تاکنون هیچ پژوهشی درباره ی کشف روش های تفسیری او انجام نشده است. لذا هدف این مقاله بررسی و استخراج روش های تفسیری قطب الدین راوندی می باشد. این روش ها از میان آثار تفسیری و نیز برخی آثار حدیثی وی که در مواردی به تفسیر آیات پرداخته بود، کشف گردید. از روش های تفسیری او بر اساس یافته های این پژوهش می توان به روش قرآن به قرآن، قرآن به حدیث، عقلی و اجتهادی، استفاده از علوم ادبی، شعر و اصول فقه در تفسیر قرآن و توجه به وجوه و نظایر آن اشاره کرد.کلید واژگان: روش ها, قطب الدین راوندی, تفسیرقرآن, روش تفسیریAlthough Ravandi lived in an era when most jurists were influenced by Sheikh Tusi and Seyyed Morteza, he had independent scholarly and philosophical thoughts in jurisprudence. He is the first scholar to introduce the quadruple approach to the Shia community, which includes the books, traditions, reasoning, and consensus. Ravandi employed various methods in the interpretation of the Quranic verses. So far, no research has been conducted on the discovery of his interpretive methods. Therefore, the aim of this article is to examine and extract Qutb al-Din Ravandi’s interpretive methods. These methods were discovered among his interpretive works as well as some of his hadith-related works where he engaged in interpreting certain verses. Based on the findings of this research, his interpretive methods include Quranic interpretation through the Quran, Quranic interpretation through hadith, rational and juristic interpretation, the use of literary sciences, poetry, and principles of jurisprudence in Quranic interpretation, and attention to similarities and analogies.Keywords: Methods, Qutb al-Din Ravandi, Interpretation of the Holy Quran, Interpretive Method
-
در طول چهارده قرن گذشته تفاسیر مختلفی در سبک و روش های متنوع ظهور پیدا کرده اند که هر کدام در صدد بیان و توضیح مفاهیم قرآنی بوده و تلاش داشته اند تا معارف حیات بخش این کتاب آسمانی را به مردم منتقل کنند، اما در قرن اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تلاش اندیشمندان دینی برای بهره مندی از قرآن کریم با رویکردهای اصلاح طلبی و اجتماعی همراه بوده که باعث شده، سبک جدیدی در بیان و آموزش تفسیر قرآن کریم ظهور کند. از جمله شخصیت های علمی و قرآنی سده اخیر که نقش بسیار مهمی در جریانات سیاسی اجتماعی انقلاب اسلامی ایران داشته و اقدامات ارزشمندی در زمینه تحولات علمی و فرهنگی جامعه انجام داده است، آیت الله مهدوی کنی (ره) می باشد که به دلیل اشتغالات سیاسی و اجتماعی، متاسفانه کمتر به عنوان یک اندیشمند و مفسر قرآن شناخته شده و جامعه علمی کشور کمتر با آراء و اندیشه های قرآنی ایشان آشنا هستند. این مطلب، ضرورت پرداختن به نظرات این شخصیت قرآنی اجتماعی و پژوهش در زمینه اندیشه های قرآنی ایشان را بیش از پیش نمایان می کند. در این مقاله تلاش شده تا به صورت اجمالی، برخی از ویژگی های سبک تفسیری ایشان معرفی شده و نمونه هایی از آن بیان شود. مسیله محوری، طرح موضوعات شایسته تحقیق، تفسیر ترتیبی با رویکرد موضوعی، توجه ویژه به ترجمه صحیح و نقش اعرابی واژگان، نگاه عبرت گیرانه از تاریخ اسلام، تفسیر با رویکرد اجتماعی و کاربردی، تفسیر با هدف آموزش روش صحیح تفسیر و تفسیر با هدف اعتلای حکومت اسلامی بخشی از مواردی است که در این مقاله احصاء و تبیین شده است.
کلید واژگان: محمدرضا مهدوی کنی(ره), تفسیر قرآن کریم, روش تفسیری, رویکرد اصلاح در تفسیر, تفسیر اجتماعیSince the beginning of Islam, various interpretations of the Holy Qur'an have been written in various styles and methods, each of which has tried to convey the life-giving knowledge of this divine book to the people with appropriate methods of their time. In the recent century, especially after the victory of the Islamic revolution in Iran, the efforts of religious thinkers to benefit from the Holy Quran have been accompanied by reformist and social approaches, which has led to the formation of a new style in the interpretation of the Holy Quran. Among the contemporary scientific and Quranic personalities who played a very important role in the political and social currents of the Islamic Revolution of Iran and took valuable actions in the field of scientific and cultural developments, is Mohammad Reza Mahdavi Kani, because of his extensive political and social activities, unfortunately, the scientific community of the country is less familiar with his Quranic opinions and thoughts. This article shows the necessity of dealing with the works and opinions of this religious personality and his research in the field of his Quranic thoughts. In this article, tried to introduce the most important features of his style in the interpretation of the Holy Qur'an with the method of library study and descriptive analysis. The research results show that; The central issue, the presentation of important issues for research and research, the presentation of an orderly interpretation with a thematic approach, special attention to the correct translation of Quranic words, an instructive look at the history of Islam, the presentation of political and social issues in interpretation, teaching the correct method of interpreting the Quran to Audience and practical use of the Holy Quran with the aim of promoting the Islamic government is part of the most important features of Ayatollah Mahdavi Kani in the interpretation of the Holy Quran.
Keywords: Mohammadreza Mahdavi Kani, Interpretation of Quran, interpretive method, Corrective approach in interpretation, Social commentary -
نشریه سفینه، پیاپی 75 (تابستان 1401)، صص 153 -170
تفسیر الصراط المستقیم از تفاسیر قرن سیزدهم شیعه است؛ که سید حسین بن محمدرضا بروجردی نوشته و تفسیر شامل سوره حمد و بقره است. روش غالب این تفسیر، روایی و ماثور است؛ هر چند می توان آن را یک تفسیر اجتهادی جامع به شمار آورد؛ در این تفسیر مباحث قرایت، بررسی لغوی، قواعد تجویدی، ذکر نکات بلاغی و نحوی آیات بحث شده و به طور گسترده از روایات پیامبر؟ص؟ و ایمه اطهار؟عهم؟ جهت فهم معانی آیات استفاده شده است. مفسر خود یک عالم رجالی متبحر است که به شیوه هدفمند، گزینش دقیقی از روایات را در فهم معانی ظاهری و باطنی آیات به کار برده است. بنابراین در ذیل آیات، تاویل و معانی باطنی و مصادیق آیات در تفسیر ارایه می کند. در این تفسیر، مفسر پس از تحلیل و بیان احتمالات متعدد در معانی آیات و الفاظ به اظهار نظر صایب و اجتهاد در تفسیر آیات اقدام کرده و مباحث متنوعی همچون مباحث کلامی، عرفانی و فقهی را ذیل آیات به فراخور موضوع آیه بحث نموده است. استفاده گسترده مفسر از منابع مختلف و متعدد، نشان از تضلع و قدرت استنباط مفسر دارد. این تفسیر به تفسیر المیزان شباهت دارد، هر چند سال ها پیش از تفسیر المیزان نوشته شده است. اگر مفسر می توانست تفسیر کاملی از قرآن ارایه کند، این تفسیر یکی از بهترین تفاسیر شیعه محسوب می شد، که می توانست با تفاسیر بزرگ شیعه برابری کند.
کلید واژگان: روش تفسیری, تفسیر الصراط المستقیم, سید حسین بن محمدرضا بروجردیSafineh Journal, Volume:19 Issue: 75, 2022, PP 153 -170Tafsir al-Surat al-Mustaqim is one of the thirteenth century Shiite interpretations; Its author is Hussein bin Mohammad Reza Boroujerdi. This interpretation includes Surah Al-Hamd and Al-Baqarah.Despite the fact that some have introduced the interpretation of Al-Surat Al-Mustaqim as a narrative and effective interpretation, but this interpretation is a comprehensive ijtihad interpretation in which the topics of recitation, lexical study, Tajweed rules, mentioning rhetorical and syntactic points of verses are discussed and discussed. He has widely used the narrations of the Prophet (PBUH) and the Imams (AS) to understand the meanings of the verses. Therefore, below the verses, we see the presentation of esoteric meanings and examples of verses in the interpretation. In this commentary, the commentator, after analyzing and expressing various possibilities in the meanings of verses and words, has expressed the correct opinion and ijtihad in interpreting the verses and has discussed various topics such as theological, mystical and jurisprudential issues below the verses according to the verse. Extensive use of the interpreter from various sources indicates the ingenuity and inference of the interpreter.This interpretation is similar to the interpretation of Al-Mizan. It was written several years before Al-Mizan's commentary. If the commentator could provide a complete interpretation of the Qur'an, this interpretation would be considered one of the best Shiite interpretations, which could be equal to the great Shiite interpretations.
Keywords: Interpretive method, Tafsir Al-Surat Al-Mustaqim, Hussein Ibn Mohammad Reza Boroujerdi -
آرای مفسران متقدم، به دلیل نزدیکی آنها به عصر رسالت، همواره مورد توجه مفسران متاخر بوده است. در این میان، بسیاری از آرای تفسیری متقدم، به دلیل اختلاف های عقیدتی کلامی و نزاع هایی که جهان اسلام با آن درگیر بوده، از میان رفته است و صرفا بخش هایی از آنها در میان سایر آثار، بر جای مانده است. یکی از مفسران متقدم که آثار وی چنین وضعیتی پیدا کرده است، ابوبکر اصم، مفسر معتزلی قرن سوم هجری است. با وجود آنکه وی تفسیری درباره قرآن داشته است، اما مجموعه مکتوب مدون و مستقلی از او، در دسترس نیست. با این حال، آرای تفسیری این عالم معتزلی، در برخی کتب تفسیری، مانند مفاتیح الغیب، تبیان و مجمع البیان، به صورت پراکنده نقل و گزارش شده است. شناخت این تفسیر، از آن جهت ضروری است که نمایان گر پایه تفکر معتزلی و بیان گر سیر تکاملی تفسیر قرآن کریم است؛ لذا این نوشتار در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین روش تفسیری او بپردازد. بر اساس آثار بر جای مانده از تفسیر ابوبکر اصم، وی مفسری معتزلی و عقل گراست که در تفسیرش از روش های عقلی و جدلی و نیز توجه به سیاق آیات، اسباب نزول، ادبیات عرب و نیز مسایل فقهی بهره گرفته است.
کلید واژگان: ابوبکر اصم, معتزله, روش تفسیری, عقلThe views and opinions of the early interpreters on the interpretation of the Holy Quran, due to their proximity to the age of the Prophet, have always been of interest to later commentators. In the meantime, many valuable interpretive works have been destroyed due to ideological-theological conflicts that the Islamic world has gone through, and only parts of them, among other works, have survived and are available. One of these works is related to Abu-Bakr-Asam (225 AH) the third century AH Mu'tazilite, who, although he had a commentary on the Quran, its written and independent collection is not available. However, the interpretive views of this Mu'tazilite interpreter, in some interpretive books, such as Mafatih-al-Ghayb, Tebyan, and Majma-'al-Bayan have been quoted and reported sporadically. Knowledge of this interpretation is necessary because it represents the basis of the Mu'tazilite thought and the evolution of the interpretation of the Holy Quran; therefore, this article intends to explain his interpretive method by using the descriptive-analytical method, by examining the surviving works of Abu-Bakr-Asam's commentary. Abu-Bakr-Asam has given the greatest value to thinking and rationality in his interpretation. In his interpretation, he has also used polemical methods, paying attention to Arabic literature, the context of verses, the causes of revelation, and jurisprudential interpretation.
Keywords: Abu-Bakr-Asam, Mu'tazilites, Interpretive Method, Intellect -
قرآن کریم از عصر نزول تا کنون با روش های مختلف و متفاوت تفسیر شده است. یکی از روش های تفسیری آن که در روایی یا ناروایی آن اختلاف شده، تفسیر فلسفی است. شماری از فیلسوفان روابودن آن را مسلم و مفروغ عنه دانسته و سوره ها و آیه هایی از قرآن را با روش فلسفی تفسیر کرده اند، و دسته ای دیگر از عالمان دینی با آن مخالفت کرده، بر ناروایی آن به وجوهی استدلال کرده اند. در این مقاله، نخست مهم ترین دلایل مخالفان تفسیر فلسفی با عناوین روایات دلالت کننده بر دور بودن تفسیر قرآن از عقل انسان، روایات نهی کننده از طلب هدایت از غیر قرآن، مغایرت تعقل با تفلسف، و اختلافی بودن و یقین آور نبودن استدلال های فلسفی بررسی و نقد می شوند، سپس برای روابودن تفسیر فلسفی و لزوم یا دست کم جواز بهره گیری از یافته های فلسفی در تفسیر آیات استدلال و در پایان نتیجه گیری می شود که تفسیر فلسفی با شرایطی رواست.
کلید واژگان: روش تفسیری, تفسیر فلسفی, فلسفه, فیلسوفان مفسر, مکتب تفکیکThe Holy Qur’an has been interpreted in different ways since the time of Revelation up to the present. One of its interpretation methods, for which there is disagreement on its admissibility or inadmissibility, is philosophical interpretation. A number of philosophers have taken its admissibility for granted and have interpreted chapters and verses of the Qur’an in a philosophical method, and another group of religious scholars have opposed it, somehow arguing its inadmissibility. In this article, first, the most important reasons of the opponents of philosophical interpretation such as: narrations indicating that the interpretation of the Qur’an is far from human intellect; narrations forbidding seeking guidance from [sources] other than the Qur’an; contradiction of intellection with philosophizing; and controversy and uncertainty of philosophical arguments are examined and criticized, and then, for the admissibility of the philosophical interpretation and the necessity or at least the permission to use philosophical findings in the interpretation of the verses, it is argued and finally it is concluded that the philosophical interpretation is admissible under certain conditions.
Keywords: Interpretive Method, philosophical interpretation, Philosophy, interpretive philosophers, separatism (maktab-i tafkīk) -
طبرسی در تفسیرش از آرای مفسران اهل سنت و شیعه بهره برده است از جمله این مفسران می توان به ابومسلم اصفهانی اشاره کرد که بیشترین نقل ها در تفسیرش از اوست این پژوهش به بررسی و نقد روش تفسیری او با توجه به قواعد و موازین تفسیری پرداخته و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند یافته های پژوهش نشان می دهد که ابومسلم به عنوان مفسری برجسته از روش های تفسیری مختلفی در تفسیر آیات استفاده کرده و علیرغم توجه او در به کار گیری قواعد و ضوابط تفسیری در برخی موارد از آن ها غافل مانده به طور مثال می توان به قواعدی از این قبیل : عدم توجه به سیاق آیات،بی توجهی به لحن و آهنگ کلام،اختیار کردن معنایی که احتمال ضعیف دارد و لغزشی که در به کار گیری منبع عقل در اجتهاد از آیات داشته است اشاره کرد، با همه این اوصاف روش او نه تنها آسیب جدی به مجمع البیان وارد نکرده بلکه موید و شاهد آرای تفسیری طبرسی در تفسیرش هست.
کلید واژگان: مجمع البیان, ابومسلم اصفهانی, روش تفسیری, سیاق, آهنگ کلامMajma 'al-Bayan is one of the most important interpretations of the heritage of the Shiite school. Tabarsi has used the views of Sunni and Shiite commentators in his commentary. Abu Muslim in Majma 'al-Bayan, according to the rules and criteria of interpretation, the data are analyzed in order to achieve the inner layers of rules and criteria in the interpretive method using descriptive-analytical method. Prominently and sharply, he has used different interpretive methods in interpreting verses, and despite his attention to the application of interpretive rules and regulations, in some cases he has neglected them, for example, rules such as: not paying attention to the context of verses, without Attention to the tone and melody of the word, the adoption of a meaning that is unlikely and the slippage in the use of the source of reason in ijtihad pointed out the verses, with all these descriptions, his method not only did not cause serious damage to the Assembly, but also confirms and witnesses. Tabarsi's interpretive views are in his interpretation.
Keywords: Majma ', al-Bayan, Abu Muslim Isfahani, interpretive method, context, tone of speech -
فصلنامه سراج منیر، پیاپی 37 (زمستان 1398)، صص 135 -166
نویسنده در این جستار کوشش به عمل آورده تا روش و گرایش تفسیری ابوالقاسم قشیری را در حد محدود ارایه نماید. شایان ذکر آن که روش تفسیری سه گونه اصلی دارد که هر یک دارای فروعاتی نیز می باشد؛ چه ممکن است یک مفسر آیات قرآن مجید را به کمک آیاتی دیگر تفسیر کند که این روش را، تصدیقی یا تفسیر قرآن به قرآن نامند؛ و نیز ممکن است آیات قرآن را با تکیه بر سنت معتبر تفسیر کنند که آن را روش روایی یا تفسیر قرآن به واسطه سنت نامند؛ و نیز ممکن است قرآن به واسطه عقل سلیم بشری تفسیر شود که آن را روش درایی گویند اما گرایش تفسیری برخاسته از تراوش های فکری یک مفسر است که تفسیر عرفانی زیر مجموعه ای از گرایش های تفسیری می باشد. گرایش های گونه گونی در تفسیر قرآن ممکن است در کار باشد. از قبیل گرایش عرفانی، فلسفی، ادبی، علمی و... به سان تفسیر لطایف الاشارات، تفسیر ملاصدرا، تفسیر زمخشری، تفسیر طنطاوی و... می توان گفت که روش تفسیری قشیر تا حدودی روش جامع و گرایش تفسیری وی کاملا عرفانی می باشد.
کلید واژگان: تفسیر قرآن, روش تفسیری, گرایش تفسیری, تفسر عرفانیSeraje Monir, Volume:10 Issue: 37, 2021, PP 135 -166In this paper, the author has tried to present the method and interpretive tendency of Abolghasem Ghoshiri to a limited extent. It is worth mentioning that the interpretive method has three main types, each of which also has sub-categories; How is it possible for a commentator to interpret the verses of the Holy Qur'an with the help of other verses which he calls this method, confirmation or interpretation of the Qur'an to the Qur'an; They may also interpret the verses of the Qur'an based on the authentic tradition, which is called the method of narration or interpretation of the Qur'an through tradition; Also, the Qur'an may be interpreted by human common sense, which is called the Dari method, but the interpretive tendency arises from the intellectual exudates of a commentator, which is a mystical interpretation of a subset of interpretive tendencies. Various tendencies may be involved in the interpretation of the Qur'an. Such as mystical, philosophical, literary, scientific, etc., as well as the interpretation of Lataif al-Isharat, Mulla Sadra's interpretation, Zamakhshari's interpretation, Tantawi's interpretation, etc. It can be said that Qashir's interpretive method is somewhat comprehensive and his interpretive tendency is completely mystical.
Keywords: Interpretation of Qur'an, Interpretive Method, Interpretive Tendency, Mystical Interpretation -
روش های تفسیری؛ ابزاری است که مفسر برای تبیین آیات الهی، آن را طی میکند. در واقع دستیابی صحیح و روشمند به آموزههای قرآنی، روش های خاصی را میطلبد، که آگاهی از آن ها نقش مهمی را در فهم عمیق آیات الهی و رسیدن به حقایق و قوانینی که سعادت دنیوی و اخروی بشر را در بردارد، ایفا می کنند. از این رو پژوهش در این زمینه امری ضروری در علم تفسیر به شمار می رود. بر همین اساس نگارنده تلاش نمود تا با استناد به تفسیر «تسنیم» روش های تفسیری آیت الله جوادی آملی را به روش کتابخانه ای و توصیفی تبیین نماید. همچنین با تطبیق روش ایشان با روش علامه طباطبایی به وجوه اشتراک این دو مفسر در اتخاد روش های تفسیری دست یابد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است؛ روش تفسیری آیت الله جوادی آملی در «تسنیم» شامل تفسیر قرآن به قرآن، قرآن به سنت و قرآن به عقل است که یک روش تفسیری جامع می باشد؛ به نظر می رسد از میان این ر روش ها مهم ترین شیوه تفسیری آیت الله جوادی آملی در «تسنیم» قرآن به قرآن است که بر پایه ی اسلوب تفسیری علامه طباطبایی در «المیزان» نگاشته شده است.
کلید واژگان: روش تفسیری, جوادی آملی, علامه طباطبایی, تسنیم, المیزان -
نشریه قرآن پژوهی خاورشناسان (قرآن و مستشرقان)، سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 30، بهار و تابستان 1400)، صص 82 -107
«تفسیر معاصرانه قرآن کریم»، یکی از جدیدترین تحقیقات قرآنی در غرب است که با عنوان «The study Quran» در سال 2015 در سان فرانسیسکو، با سرویراستاری دکتر سید حسین نصر به چاپ رسید. با توجه به اینکه این تفسیر در جهان غرب نگارش یافته است، ضرورت نقد و بررسی آن و توجه به روش تفسیری مورداستفاده در این تفسیر حایز اهمیت است. با اینکه عنوان ترجمه این تفسیر، «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» است؛ اما نمی توان این تفسیر را تفسیری عصری و روزآمد از قرآن کریم دانست. این تحقیق با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی درصدد بررسی روش شناسانه این تفسیر است. نتایج تحقیق نشان می دهد: این تفسیر با استفاده از روش سنت گرایانه به نقل قول های مفسران متقدم فریقین پرداخته است. مهمترین شاخصه های تفسیر اجتماعی قرآن که عبارت اند از: توجه به آیات قرآن درصدد حل مسایل اجتماعی، تطبیق آموزه های قرآنی و پاسخ درخور برای رفع شبهات اجتماعی، توجه به آموزه های تربیتی قرآن، استفاده از بیانی رسا و همه فهم، توجه به عقل گرایی، توجه به علوم قطعی در تفسیر آیات قرآن، پرهیز از پرداختن به تفسیر مبهمات قرآن، پرهیز از طرح گسترده بحث های کلامی، ادبی، فقهی و اختلاف قرایات، پرهیز از ورود روایات جعلی و اسراییلیات؛ این تفسیر فقط به سه شاخصه: استفاده از بیانی رسا و همه فهم، پرهیز از پرداختن به تفسیر مبهمات قرآن و پرهیز از طرح گسترده بحث های کلامی، ادبی، فقهی و اختلاف قرایات پایبند بوده است. ازاین رو، چنین تفسیری با رویکرد سنت گرایانه برخلاف عنوان معاصرانه، باعث مهجوریت قرآن در جهان غرب شده و مانع از رسیدن آموزه های تربیتی، هدایتی و اجتماعی قرآن به گوش شیفتگان قرآن در جهان غرب می شود.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر, روش تفسیری, گرایش های تفسیری, تفسیر اجتماعی, تفسیر معاصرانه, سید حسین نصرThe Qur’an from Orientalists Point of View Qur’an and Orientalists, Volume:16 Issue: 1, 2021, PP 82 -107“The Contemporary Interpretation of the Holy Quran” [= “The Study Quran”] is one of the latest Quranic researches in the West, entitled “The Study Quran” was published in 2015 in San Francisco, under the editorship of Dr. Seyyed Hossein Nasr. Given that this interpretation has been written in the Western world, it is important to critique it and pay attention to the interpretive method of this exegesis. Although the title of the translation of this commentary is “The Contemporary Interpretation of the Holy Quran”; but this interpretation cannot be considered as a modern and up-to-date commentary on the Holy Quran. This research uses library resources [= desk research] and descriptively-analytically to examine the methodology of this interpretation. The results of the research indicate that this exegesis has used the traditionalist [= Perennial Philosophical] method to cite the quotations of the earlier commentators of the two major Islamic sects [of Shia and Sunni]. The most important characteristics of social interpretation of the Quran are: paying attention to the verses of the Quran to solve social problems, applying Quranic teachings and appropriate answers to eliminate the social doubts, paying attention to the pedagogical teachings of the Quran, using a clear and all-understandable expression, paying attention to rationalism, paying attention to authentic sciences in interpreting the verses of the Quran, refraining from interpreting the ambiguities [mubhamat] of the Quran, avoiding the wide range of theological, literary, jurisprudential debates and differences in recitations [qira’at], avoiding the forged narrations and Israelites; This exegesis has adhered to only three characteristics i.e. using a clear and all-understandable expression, avoiding the interpreting the ambiguities [mubhamat] of the Quran, and voiding the wide range of theological, literary, jurisprudential debates and differences in recitations [qira’at]. Hence, such an interpretation with a traditionalist [= Perennial Philosophical] approach, contrary to the title of “contemporary”, causes the neglecting of the Quran in the Western world and prevents the pedagogical, guiding, and social teachings of the Quran from the lovers of Quran in the Western world.
Keywords: Quran, Interpretation, Interpretive Method, Interpretive Tendencies, social interpretation, Contemporary Interpretation, Seyyed Hossein Nasr -
روش تفسیر، مستند یا مستنداتی است که بر اساس آن مفسر به تفسیر میپردازد. مخزن العرفان در تفسیر قرآن از جمله تفاسیر معاصر است که توسط بانویی ایرانی نگاشته شده است. این تفسیر مانند هر تفسیر دیگری شامل مباحث مختلفی از جمله اخلاق، تربیت، فلسفه، کلام، عرفان وغیره است.از آنجایی که همه مفسران در تبیین و فهم آیات قرآن، راهی یکسان نپیموده اند و برخی از مفسران از منابع معتبر نقلی بهره جستهاند و برخی بر اساس ذوق و سلیقههای گوناگون به تفسیر قرآن پرداختهاند، بنابراین ضرورت مییابد تا یک تفسیر از نظر روششناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. روش تفسیر اشاری یا عرفانی در تقسیم بندی برخی از دانشمندان روش شناسی تفسیر قرآن، در کنار روش عقلی، نقلی و اجتهادی یک روش مستقل مطرح شده است که ضوابط خاص خود را دارد. پژوهشگر در این پژوهش به بررسی معیارهای صحیح تفسیر اشاری (عرفانی) در مخزن العرفان پرداخته و با روش توصیفی و تحلیل محتوا آیات را بررسی نموده است. از جمله نتایج پژوهش این است که مفسر بزرگوار در تفسیر عرفانی آیات قرآن هم از آیات و روایات و هم از کلام بزرگان و مفسران دیگر و نیز عرفان موهبتی خود جهت تاویل آیاتی که مستلزم بطن یابی هستند استفاده نموده است؛ و البته پیش از پرداختن به باطن آیات اعتقاد شخصی ایشان، استناد به ظاهر آیات است. پس روش عرفانی نیز در کنار سایر روشها می تواند در دستیابی به مقاصد آیات موثر باشد که بانو امین به شایستگی از این روش بهره جسته است.
کلید واژگان: روش تفسیری, روش عرفانی, مخزن العرفان, بانو امین -
از جمله مباحثی که در عصر کنونی مورد توجه پژوهشگران حوزه های قرآنی قرارگرفته است، روش شناسی تفسیر قرآن کریم می باشد. این اهمیت و توجه به ابعاد مختلف روش شناسی تفسیر از آن جهت می باشد که باعث دستیابی به روش صحیح تفسیر قرآن کریم می شود. همچنین زمینه را برای طبقه بندی تفاسیر بر مبنای معیارهای روش شناسی فراهم و الزامات روش شناسی تفاسیر را بیشتر روشن می کند. یکی از تفاسیر قابل توجه و مهم در قرن هفتم هجری، تفسیر کشف التنزیل فی تحقیق المباحث و التاویل، معروف به تفسیر حداد یمنی میباشد. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و همچنین گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای، سعی شده است تا روش ها و گرایشهای تفسیری این مفسر مورد مداقه قرار گیرد. در بررسی این تفسیر این نتیجه حاصل شده است که با توجه به این که روش مفسر، بهرهگیری از روش های نقلی، عقلی، و اجتهادی همراه با گرایش های لغوی، کلامی و فقهی در تفسیر میباشد، می توان روش تفسیری ایشان را روش نسبتا جامع در تفسیر دانست.
کلید واژگان: ابوبکر حدادیمنی, تفسیر جامع, روش تفسیری, روش شناسی, کشف التنزیل فی تحقیق المباحث و التاویل, گرایش تفسیریAmong the issues that draw the interest of the Quranic science researchers in the present era is the methodology of the Quran interpretation. Paying attention considerably to the various dimensions of the methodology of the Quran’s interpretation is due to reaching the correct way of interpreting the Quran. It paves the way for classifying the interpretations based on methodological criteria and also provide the clear-cut ways to use requirements of the methodology of the Quran interpretation. One of the notable and important interpretations in the seventh century AD, is the “Kashf Al-Tanzil fi Tahgigh Al- Mabaheth va Al-Taewil”, also known as “Interpretation of Haddad Yamani”. A descriptive - analytical method is conducted in this research and the process of collecting data is based on the library research procedure by which the methods of interpreting of this interpreter will be scrutinized. In examining this interpretation, it is concluded that this interpretation is a relatively comprehensive approach to interpretation, because of utilizing transmitted, rational, and Ejtihadi ways along with orientations toward lexical, theological and Jurisprudential in the interpretation.
Keywords: Methodology, Kashf Al-Tanzil fi TahgighAl- Mabaheth va Al-Taewil, Abu Bakr Al-Hadad Yamani, Interpretative method, Interpretative orientation, Comprehensive interpretation -
نشریه مطالعات قرآنی، پیاپی 45 (بهار 1400)، صص 447 -478
از دیرباز تفاسیر متعددی بر قرآن کریم نوشته شده که مورد تقسیم بندی های مختلف روشی قرار گرفته است. مواجهه با تعدد و اختلاف نظرهای موجود، ذهن مخاطب را به چرایی این تعدد نسبت به متن واحد سوق می دهد. مساله اصلی، آن است که با وجود پذیرش علایق و تخصص متفاوت مفسرین که منجر به تفاوت تفسیری آنان می شود، این دامنه از اختلاف نظر و قسیم و مقسم های متعدد روشی، چگونه قابل تحلیل است؟ این مقاله با مقایسه میان دو سوره قدر و کوثر در تعداد قابل توجهی از کتب تفسیری که بر اساس روش های تفسیری؛ اثری، عقلی، عرفانی و علمی نگاشته شده اند به بررسی این مساله پرداخته است. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که حداکثر حدود بیست درصد اختلاف در تفسیر این آیات قابل ملاحظه است که با لحاظ نمودن اختلافات قابل جمع، از میزان آن کاسته خواهد شد. ضمن آنکه مسایل تفسیری نیز در این آیات، لزوما با استفاده از روش تفسیری مفسر، حل و فصل نشده اند. روش این مقاله کیفی و تکنیک تحلیل اسنادی آن بر اساس داده های کمی بوده و از مباحث انتزاعی پرهیز شده است.
کلید واژگان: روش تفسیری, اختلافات تفسیری, سوره قدر, سوره کوثرNumerous interpretations of the Holy Qur'an have been written since long time ago, which have been divided into different methods. discovering the existing plurality and differences of opinion, the audience's mind leads to the reason of this plurality in relation to a single text. The main question is that despite the acceptance of different interests and expertise of the commentators, which leads to their interpretive differences, how can this range of disagreements and divisions and multiple method be analyzed? This article compares two chapters of Qadr and Kowsar in a significant number of commentary books based on interpretive methods; An intellectual, mystical, and scientific work has been written on this subject. The result of this study indicates that a maximum of about twenty percent of the differences in the interpretation of these verses is significant, which will be reduced by taking into account the sum of differences. Moreover, the interpretive issues in these verses have not necessarily been resolved using the interpretive method of the interpreter. The method of this article is qualitative and its documentary analysis technique is based on quantitative data and abstract topics have been avoided.
Keywords: interpretive, method, interpretive differences, Al-Qadr Surah, Kowsar Surah -
نشریه پژوهش های نوین در گستره تاریخ، فرهنگ و تمدن شیعه، سال چهارم شماره 1 (بهار و تابستان 1399)، ص 3
ضرورت تفسیر قرآن و تمسک به اهل بیت در اخذ معارف دین و فقدان اثری درباره استخراج روشهای تفسیری از روایات امام هادی نگارش چنین موضوعی را ایجاب نموده است.
این تحقیق به روش کتابخانهای و با بهرهگیری از منابع تفسیری، حدیثی و کتب روشهای تفسیری انجام گرفته است. روشهای تفسیری امام هادی عبارتند از: نقلی (قرآن به قرآن، روایی) و روش اجتهادی (عقلی و ادبی).
روش تاویل و روش جری و تطبیق در تفسیر آیات اعتقادی و فقهی و اخلاقی پدیدار گشته است.کلید واژگان: تفسیر, روش تفسیری, تاویل, جری, تطبیق, امام هادیThe necessity of interpretation of the Qur’an and grasping to Ahlul-Bait (a. s.) for receiving the teachings of the religion, as well as lack of any work on extracting exegetic methods throughout the narrations of Imam Hadi (a. s.), has made the obligation for such a topic to be chosen. The present research, takes library approach and utilizes exegetic- narration sources and those of exegetic methods. Imam Hadi’s exegetic methods are: narrational (Qur’an to Qur’an, narration-based) and self-understanding (rational and literary). Methods of interpretation and collation and timing in exegeses of theological, jurisprudential and moral verses are obvious.
Keywords: exegesis, exegetic method, interpretation, collation, timing, Imam Hadi (a.s.) -
همواره نظرات و آراء ابن سینا و شیخ اشراق به عنوان بزرگان دو مکتب مشاء و اشراق مورد توجه و نقد و بررسی صاحب نظران قرار گرفته که یکی از مهم ترین این مباحث، روش تفسیری این دو فیلسوف است. شیخ اشراق برخلاف ابن سینا دارای اثر تفسیری مستقلی که به ما رسیده باشد نیست ولی از لابه لای مجموعه مصنفاتش می توان روش تفسیری وی را استخراج و عرضه کرد. گرایش تفسیری ابن سینا یک گرایش کاملا عقلی است درحالی که گرایش تفسیری شیخ اشراق گرایشی عرفانی می باشد. طبعا روش تفسیری ابن سینا نیز روشی عقلی بوده، برخلاف شیخ اشراق که در اغلب موارد از روش ذوقی عرفانی بهره برده و به ندرت از روش قرآن به قرآن و درمواردی نیز در مباحث عقلی به آیات قرآن استناد نموده است که آن را می توان نوعی روش تفسیری عقلی خواند. این دو فیلسوف در تفسیر آیات دو وجه اشتراک دارند، یکی عدم تاویل و تطبیق آیات بر نظرات خویش و پرهیز ایشان از تحمیل رای و نظر خود بر آیات؛ و دیگری عدم بهره برداری از روایات در تفسیر آیات.
کلید واژگان: ابن سینا, شیخ اشراق, روش تفسیری, گرایش تفسیری, تفسیر عقلی و عرفانیThe ideas of Avicenna and Sheikh-i Ishraq as the scholars of Peripatetic and Illumination Philosophy have always received the critical attention of the reviewers. One of the most important discussions in this regard is the exegetical method of the above philosophers: Sheikh-i Ishraq, contrary to Avicenna, does not have an independent exegesis but his exegetical ideas can be inferred from his collection of writings. In fact, Avicenna has a completely rational trend whereas the exegetical trend of Sheikh-i Ishraq is mystical. The exegetical method of Avicenna has been rational while Sheikh-i Ishraq has often used an innovative method. Furthermore, Avicenna has rarely applied the Qur’an to the Qur’an method in his rational arguments. The abovementioned philosophers have one thing in common in their commentaries and that is impartiality in interpretation and not using the traditions in the interpretation of the Qur’an.
Keywords: Avicenna, Sheikh Ishraq, Exegetical Method, Exegetical Trend, Rational, Mystical Exegesis
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.