جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدینه" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مدینه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
دانش واژه «دولت» و «دولت سازی»، در متون فلسفه سیاسی اسلامی متقدم تقریبا به کار نرفته اند. بااین حال پرسش آن است که آیا بر پایه متون فلسفه سیاسی اسلامی می توان راهبردهایی برای دولت سازی به دست آورد (پرسش اصلی). این مقاله از روش تفسیری استفاده می کند و دلالت های لفظی را می کاود و می کوشد تا ظرفیت الفاظ به کاررفته در متون فلسفه سیاسی اسلامی برای دلالت بر معانی جدید را بررسی کند (روش). با مراجعه به آثار فلاسفه سیاسی متقدم معلوم شد که مفهوم «تدبیر مدنی» با «راهبرد دولت سازی» معادل است. همچنین با ارائه یک تجزیه و تحلیل از دانش واژه «دولت» و «دولت سازی» بر پایه آرای فلاسفه سیاسی متقدم، به راهبردهای دولت سازی در فلسفه سیاسی اسلامی دست یافتیم. دولت سازی از سه راهبرد معرفتی، ساختاری و کارکردی تشکیل شده است. راهبردهای دولت سازی در فلسفه سیاسی اسلامی خاستگاه درونی و فرهنگی دارند و از نظریه های رقیب که راهبردهایی همچون جنگ یا مولفه های اقتصادی را در دولت سازی دخیل می دانند، متمایزند (نتیجه).
کلید واژگان: دولت سازی, تدبیر مدنی, دولت, مدینه, فلسفه سیاسی اسلامیClassification of State Building Strategies based on the Opinions of Advanced Political PhilosophersThe terms "government" and "state-building" are almost never used in the texts of advanced Islamic political philosophy. However, the question is whether it is possible to obtain strategies for state building based on the texts of Islamic political philosophy? (the main question). This article uses the interpretative method and explores the verbal meanings and tries to investigate the capacity of the words used in the texts of Islamic political philosophy to indicate new meanings (method). Referring to the works of advanced political philosophers, it became clear that the concept of "civil planning" is equivalent to "state-building strategy". Also, by providing an analysis of the vocabulary of "government" and "state-building" based on the opinions of advanced political philosophers, we achieved state-building strategies in Islamic political philosophy. State building consists of three epistemic, structural and functional strategies. State building strategies in Islamic political philosophy have an internal and cultural origin and are different from competing theories that consider strategies such as war or economic components involved in state building (result).
Keywords: State Building, Civil Planning, Government, Medina, Islamic Political Philosophy -
بی گمان، اصطلاح شناسی از ضرورت های هر دانشی است که اگر تاریخی انجام شود، سودش دوچندان است. در میان اصطلاحات فلسفه ی عملی که گر چه نام آشناست و در علوم قرآن و نیز تاریخ و عرف فراوان بکار می رود؛ اما به عنوان زبانزدی فلسفی به ویژه با نگاه تاریخی بررسی نشده، واژه ی مدنی است که صفت نسبی مدینه است. این اصطلاح که در میراث جهان اسلام پربسامد است، در عنوان سومین شاخه ی حکمت عملی، «الفلسفه المدنیه»، بکار رفته و اصطلاح نام ور و بنیادین «مدنی بالطبع» که در انسان شناسی فلسفی و فلسفه ی علوم اجتماعی محور است، از آن ساخته شده است؛ ازاین رو، پرداختن بدان ضروری است؛ به ویژه بررسی آن در مطالعات تمدنی نیز لازم است؛ زیرا واژه ی تمدن نیز مبتنی بر آن است. این مقاله با بررسی مدینه و مدنی در فرهنگ های اصیل لغت تازی مانند العین، مختار الصحاح، تهذیب اللغه و نیز در برخی کتاب های مرتبط با علوم قرآنی، راه را برای تحقیق آن در گزارش های عربی متن های فلسفی یونانی می گشاید که با پژوهش آن ها به نظر می رسد که مترجم ناشناس خطابه ی ارسطو پیشگام در به کارگیری مدینه و مشتقات آن در ترجمه ی πολις یونانی و مشتقاتش است و در استعمال مدینی به عنوان صفت نسبی مدینه نیز منحصر به فرد است و شاید نشان قدمت آن باشد. در این میان، گویا کندی در به کارگیری وصف مدنی مقدم است و نیز اسحاق در ترجمه ی اخلاق ارسطو، مدینه و مشتقاتش را هرچند تحت اللفظی ست، به عنوان برابر نهاد πολις یونانی و واژه های برگرفته از آن، بیش از سیاسه و مشتقاتش که در عربی رایج تر است، می پسندد و بهره می برد.
کلید واژگان: مدینه, مدنی, πολις, اخلاق نیکوماخوس, خطابه ی ارسطوWisdom and Philosophy, Volume:17 Issue: 4, 2023, PP 205 -232Terminology is one of the necessities of any science, which, if done historically, would be doubly useful. Among the terms of practical philosophy, which although it is familiar and used extensively in the sciences of the Qur'an as well as in history and custom, as a philosophical expression, it has not been studied from a historical point of view, it is the word مدنی, which is the relational adjective of مدینه. This term, which is widely used in the heritage of the Islamic world, is used in the title of the third branch of practical wisdom, الفلسفه المدنیه, and the infamous and fundamental term مدنی بالطبع which is central to philosophical anthropology and philosophy of social sciences, is derived from it. Therefore, it is necessary to address it, especially studying it in civilization studies is also necessary; because the word civilization is also based on it. By examining the مدینه and مدنی in the original dictionaries of the Arabic language such as Al-Ain, Mukhtar Al-Sahah, Tahzib Al-Loghah, as well as in books related to Quranic sciences, this article opens the way for its research in the Arabic reports/translations of Greek philosophical texts which by investigating them it seems that the unknown translator of Aristotle's Rhetoric is a pioneer in the use of مدینه and its derivatives in the Greek translation of πολις and its derivatives, and in the use of مدینی as a relational adjective is also unique and perhaps it is a sign of its antiquity.
Keywords: Medina, Madani, Πολις, Nicomachean Ethics, Aristotle's Rhetoric -
پژوهش نامه اخلاق، پیاپی 53 (پاییز 1400)، صص 53 -72
مسیله این جستار بررسی جایگاه محبت و دوستی، در اخلاق اجتماعی از منظر نصیرالدین طوسی است. طوسی جامعه را دارای هیاتی مجزا و مستقل از مجموعهای از افراد میداند که دارای خصوصیاتی متفاوت از افراد است. دستیابی به سعادت مدنی یا کمال جامعهنگر که غایت سیاست مدن طوسی است، نیازمند نوعی وحدت، یگانگی و تالف است که افراد جامعه را در ارتباط با هم بسان یک شخص واحد گرداند. اشتیاق به این تالف، محبت نام دارد. طوسی محبت را به عنوان نوعی نظریه نیکیمحور، در جایگاهی جامعهنگر در رشد اخلاق اجتماعی الگوسازی میکند تا آنجا که حتی عامل و یا دلیل تنوع مدینهها نزد وی، چگونگی تالیف جامعه براساس نوع محبوب است. ذومراتب بودن محبت، براساس تنوع امر محبوب (فضیلت یا غیر آن از منافع و لذتها)، به تنوع مدینه نزد او منجر میشود. در این جستار، مطابقت نظریه محبت طوسی، با نظریه غایتگرایانه دیگرگروی و نوعدوستی سنجش شده است.
کلید واژگان: خواجه طوسی, محبت, دوستی, مدینه, نوع دوستی, اخلاق نیکی محورThe issue of this article is the study of the place of love and friendship in social ethics from the perspective of Nasir al-Din Tusi. Al-Tusi considers society as a separate and independent body of a set of individuals who have different characteristics from individuals. Achieving civic prosperity or socialist perfection, which is the goal of al-Tusi's civil policy, requires a kind of unity, oneness that unites the people of society in relation to each other as a single person. To desire for this work is called love. Al-Tusi models love as a kind of benevolent theory in a socialist position in the development of social morality, in as much as that the cause or reason for the diversity of cities is the circumstance of convergence in society that based on the type of beloved. The hierarchy of love, based on the diversity of the beloved (virtue or other benefits and pleasures), leads to the diversity of city for him. In this study, the compatibility of al-Tusi's theory of love with the teleological theory of altruism has been measured.
Keywords: Khajeh Tusi, love, friendship, city, altruism, moral benevolent -
پولیس یا مدینه، موضوع فلسفه سیاست کلاسیک است. با بررسی متونی کلاسیک مثل تاریخ جنگ پلوپونزی توسیدید و سیاست ارسطو و پژوهش های جدیدی همچون تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و پولیس هانسن به درکی از تفاوت مدینه و شهر پی می بریم که می تواند در فهم ما از مبانی و مبادی فلسفه سیاست مدرن موثر باشد. مدینه، جامع ترین و والاترین شکل جامعه سیاسی و غایت آن نیکبختی بود، یعنی جامع ترین و والاترین خیری که یک جامعه می تواند به آن دست یابد. مدینه بر خلاف شهر دارای هویتی اجتماعی و سیاسی بود و تا زمانی که رشته مدنی-سیاسی افراد آن از هم نگسسته بود، برقرار بود. از ویژگی های اصلی مدینه یکی این بود که اعضای آن در زندگی شریک یکدیگر بودند و نیکبختی مردمان آن به هم وابسته بود. ویژگی مهم دیگر مدینه که آن را در نسبت با فرونسیس قرار می دهد، پرسش پذیری آن بود. باز اندیشی در مفاهیم مدینه و فرونسیس و نسبت آنها امروزه می تواند مجالی را فراهم کند تا به بنیادهای خودنقاد اندیشیدن بیاندیشیم، بدون اینکه در دام جزم اندیشی گرفتار شویم. دیگر اینکه تامل در مفاهیمی چون پولیس فرصتی است برای شناخت ریشه های سنت دموکراتیک غرب و درک عمیق تر از نهادها و ارزش هایی که فرهنگ غربی را قوام می بخشد.کلید واژگان: پولیس, مدینه, شهر, سیاست, اجتماع سیاسی, نیکبختی, فرونسیسPolis or The City is the subject of classical politics. By examining classical texts such as History of The Peloponnesian War by Thucydides, the Politics of Aristotle, and new researches such as The Ancient City of Fustel De Coulanges and Polis by Hansen, we come to an understanding of the difference between “The City” (Polis) and “city”; that can be effective in our knowledge of the fundamentals of modern politics. The City was the most comprehensive and supreme form of political society. The end of this community was happiness (eudaimonia), the most comprehensive and supreme good that a community can attain. Unlike a city, The City had a social and political identity, and it was bound to the civil-political discourse. One of the main features of The City was that its members were a participant in life, and the happiness of its people was interdependent. Another essential element of The City, which links it to phronesis, was its question-worthiness. This question-worthiness is to show how phronesis or polis remained open to a critic. A rethinking of the concepts of Polis and phronesis and their relation today can provide an opportunity to reflect on the foundations of self-criticism, without being trapped in dogmatism. Furthermore, reflection on concepts such as polis is an opportunity to understand the roots of the Western democratic tradition and to achieve a deeper understanding of the institutions and values that maintain Western culture.Keywords: polis, City, Politics, Political Society, Eudaimonia, Phronesis
-
به تاسی از حکیمان کلاسیک یونانی، «دوستی» به مثابه مفهومی فلسفی و سیاسی، در فلسفه سیاسی متفکران مسلمان نیز مورد توجه بوده است. با این حال، توجه آنها به این مقوله، دارای نقاط ممیزه ای است که نشان از تفاوت های تفکر اسلامی از تفکر یونانی در کلیت آن می تواند داشته باشد. این نقاط تمایز خود را بیشتر در کم اهمیت تر دانستن این مقوله در چارچوب تفکر سیاسی و بهره گیری از مفاهیم کمکی برای جایگیری آن در چارچوب فلسفه سیاسی آنها نشان می دهد. مقاله حاضر با بررسی مفهوم دوستی در آرای فیلسوفانی چون کندی، فارابی، عامری، اخوان الصفا و خواجه نصیرالدین طوسی از طریق تحلیل محتوایی آثار آنها، نشان می دهد که متفکران مسلمان در وام گیری از فیلسوفان یونانی، بنا به زمینه فکری خویش، روایتی مختص خود از مفاهیم برسازنده سامان سیاسی به دست می دهند که در مواردی حتی با رویکرد حکیمان یونانی مخالف است.کلید واژگان: دوستی, محبت, تعاون, فلسفه اسلامی, مدینه
-
پژوهش حاضر، عهدهدار تبیین جایگاه، ویژگی ها و نحوه زندگی اهل صفه و پاسخ به برخی از شبهات، با در نظرگرفتن آیات قرآن و گزاره های تاریخی است. برای رسیدن به این مهم، از روش گردآوری اطلاعات و شیوه اسنادی استفاده شده است.
اصحاب صفه گروهی از مسلمانان صدر اسلام بودند که در کنار مسجد پیامبر در مدینه سکونت داشتند. کار عمده آنها عبادت بود و بیشترشان از نظر مالی جزو تهیدستان بهشمار میآمدند. این گروه به واسطه تعلق خاص به انجام عبادات، ترک دنیا کرده بودند. تعداد ایشان، بر حسب مهاجرت، ازدواج و صاحب مسکن شدن متغیر بود. درباره فضیلت ایشان، روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیهوآله صادر شده است. جمعی از مفسران، آیه 273 سوره «بقره» را درباره این گروه میدانند. ایشان اهل جبهه و جهاد بودند و در بیشتر جنگها رسول خدا را همراهی میکردند.کلید واژگان: اهل صفه, اصحاب صفه, پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله, مدینه, مسجدالنبی, مهاجران, سوره بقره -
مطالعه مباحث اجتماعی و سیاسی در اندیشه ابن سینا از اهمیت به سزایی برخوردار است. ذیل مطالعه ای از این دست تصویر جامعه ایده آل وی می تواند از اهمیتی دو چندان بهره مند باشد. شهر آرمانی و جامعه ای که بوعلی در آثار خود بنا بر مبانی فکری خویش ساخته است مبتنی بر اندیشه کمال گرای مندرج در فلسفه اوست. مقاله پیش روی این مهم را از طریق بررسی مولفه های شهر و مطالعه ارتباط آن ها با یگدیگر دنبال می نماید. جهت انجام این مهم نیازمند توضیح مناسبات اجتماعی و فهم جامعه شناختی روابط برقرار در شهرهستیم. در عین حال مطالعه شهر آرمانی بوعلی متضمن توضیح چگونگی تاثیر عالم علوی بر زندگی اجتماعی آدمی و امکان تحقق سعادت و نیک بختی حاصل از این تاثیر در قالب شهر سینوی است. در این راستا مقاله به ارائه توضیحاتی در خصوص مولفه های اصلی شهر سینایی یعنی تقسیم کار، سعادت، نظام اجتماعی شهر، تعاون (مشارکت)، سنت (قانون)، قرارداد و عدالت می پردازد. نکته آن جاست که آن روح کلی که مولفه های شهر سینوی را به یکدیگر پیوند می دهد و موجب پایداری نظم جامعه یا شهر سینوی می گردد، شرع است.
کلید واژگان: ابن سینا, مدینه, سیاست, سعادت, تقسیم کار, سنت, عدالتThe studying of social and political issues in the thought of Avicena can be of prime importance. His image of ideal city can be very important as well. This paper investigates Avicenna’s utopia، a city that Avicenna has constructed it based on his principles، and explains it via studying its utopian factors as well as the relations between them. Specifically the concentration of the paper is on illustrating different social relations in Avicenna’s utopia as well as providing sociological perceptions about it. To study of the image of the Avicena’s Ideal city can clear how the transcendental world influences the social life of mankind and how its implementation within the utopia is possible. In this paper main factors of Avicenna’s utopia has been investigated. These factors are division of labor، happiness، social system of city، participation، tradition، contract and justice. Finally after showing the general characteristics of social and political considerations of Avicenna’s ideal city we can see had would gain an important role in the social and political affairs of Avicenna’s city Sharia. The point is that the general spirit of the components of Avicenna’s social and political considerations، which formed his ideal city، is Sharia. Because Sharia causes the stability of public order at the his ideal city through the divine commands.Keywords: Avicenna, utopia, City, politics, happiness, division of labor, tradition -
از مجموع نظریاتی که در علم اخلاق مطرح شده اند، نظریه اعتدال ارسطویی بیشترین اقبال را در میان متفکران مسلمان و از جمله فارابی که موسس فلسفه اسلامی محسوب میشود، داشته است. مسئله این است که آیا فارابی در طراحی نظام اخلاقی خویش به صرف تقلید و بیان و شرح و بسط نظر ارسطو بسنده کرده یا اینکه او نیز خود در زمینه اخلاق صاحب رای و نظر مستقل بوده است؟ نوشتار حاضر پی آن است تا با ارائه گزارشی مستند از آراء فارابی در حوزه اخلاق نشان دهد که با وجود تاثیر انکارناپذیر ارسطو بر اندیشه او در شکلگیری بعضی از عناصر فکری فارابی در حوزه اخلاق از جمله غایت نهایی دانستن سعادت و تمسک به نظریه حدوسط در فضایل و طرح فضایل چهارگانه مورد عنایت ارسطو، اما او در همه این مسائل نیز به شرح و بسط اکتفا ننموده و نظریات خاص خود را ارائه نموده است. فارابی بطور مشخص سعادت را از حد یک مفهوم صرف اخلاقی با کاربردی فردی، به حوزه اجتماع و مدینه کشانده و آن را اساس نظامهای سیاسی مبتنی بر فضیلت قلمداد نموده است و شاخصهای کاملا دینی را در این حوزه وارد نموده و بخوبی از تبیین آن برآمده است؛ هر چند که اندیشه وی در این زمینه نیز خالی از نقد نمیباشد. اما آنچه فارابی را در حوزه اخلاق در جرگه ارسطوئیان قرار میدهد، مسئله طرح حدوسط در تعیین فضایل اخلاقی و بعنوان یک ضابطه در این تعیین است که نوشتار حاضر با تکیه بر این مسئله میخواهد نشان دهد که چگونه فارابی نظام اخلاقی خویش را با عناصر برگرفته از سنت ارسطویی سامان داده است و نتایج این تلاشها در حد مقدور در این مقاله به تصویر کشیده شده است که حاصل آن اثبات ادعای مذکور میباشد.
کلید واژگان: اخلاق, سعادت, فضیلت, حدوسط, مدینه, فارابی, ارسطوFrom among the views propounded in the field of ethics, Aristotle’s theory of golden mean has attracted the greatest attention of Muslim philosophers, including Farabi, who is considered to be the founder of Islamic philosophy. The problem here is whether Farabi himself was merely content with a pure imitation, explanation, and expansion of Aristotle’s theory in designing his ethical system or developed his independent view in the realm of ethics. Through presenting a documented report of Farabi’s views in ethics, the present paper intends to demonstrate that, in spite of Aristotle’s undeniable influence on his thoughts in the development of some of his philosophical principles in the field of ethics, such as considering happiness to be the ultimate goal and resorting to the theory of the mean in explaining virtues and posing Aristotle’s four-fold virtues, Farabi was never content with a mere explanation of Aristotle’s ideas in this regard and, on the contrary, presented his own specific theories. Clearly, Farabi promotes happiness from the level of a purely ethical concept with an individualistic bent to the level of a social concept and considers it to be the foundation of the political systems that are based on virtue. He also enters some purely religious features into this field and clearly explains them. However, his ideas in this regard are not immune to criticism. What places Farabi with regard to his ethical theories in the same line with Aristotelians is the problem of proposing the mean as the criterion for determining moral virtues. Through emphasizing this problem, this paper intends to demonstrate how Farabi has organized his ethical system based on the elements he has borrowed from Aristotle.Keywords: Ethics, state, Happiness, Farabi, Knowledge, Aristotle, Mean -
فارابی از جمله فیلسوفانی است که از قابلیت های چندگانه یک مفهوم در توجیه بعضی از نظریه های متافیزیکی، دینی، سیاسی و اخلاقی استفاده شایانی نموده است. عدالت آن مفهوم کلیدی است که فارابی توانسته است به وسیله آن مبنای نظام تکوینی عالم را تشریح نماید، ضمنا با همین مفهوم و به تاسی از دو حکیم بزرگ تاریخ، یعنی افلاطون و ارسطو، آن را در ساختار مدینه آرمانی وارد ساخته و نظام اخلاق فردی را بر اساس آن، توجیه می نماید. تنها در انطباق نظام تشریع با تکوین و مدل سازی آن در روابط فردی و اجتماعی است که انسان می تواند به سعادت، که غایت قصوای اوست، دست یابد.
کلید واژگان: فارابی, عدالت, نظام تکوین, تشریع, مدینه, اخلاق, سعادتFarabi is among the philosophers who has been able to make use of manifold capabilities of a concept in order to justify some of his metaphysical, religious and political ideas in a proper way. Justice is one of the key concepts that Farabi has been able to explain the foundation of genetic order of universe by it. Incidentally, by following the two great philosophers in human history, ie. Plato and Aristotle, he has incorporated the same concept in the structure of his Ideal City. He also justifies the foundation of ethical system with regard to individuals on the basis of it, according to revealed patterns and divine legislation. The ideal conclusion that he offers is that human being can attain happiness only in harmony between the order of legislation and the order of generation and modeling it in social and individual relationships, which is his final goal.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.