جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "وجود رابط" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «وجود رابط» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه خردنامه صدرا، پیاپی 117 (پاییز 1403)، صص 113 -128
هرچند تنهایی خود یک بیماری مستقل تلقی نمیشود، اما منشا بسیاری از امراض جسمی و روانی است. ما در این مقاله انواع تنهایی را معرفی نموده و به بررسی آثار جسمی و روحی آن خواهیم پرداخت. در بخش دوم، نظریه ملاصدرا درباب رابطه انسان و خدا را بیان میکنیم. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، انسان عین ربط و فقر به خداوند است و هیچگونه انفصال و جدایی برای او متصور نیست. در چنین فضایی، اساسا مسئله تنهایی منحل خواهد شد. بعبارت دیگر، احساس تنهایی بواسطه جهل به ساختار هستی است، پس با رفع این غفلت، میتوان احساس تنهایی و تبعات منفی آن را برطرف نمود. چنین رویکردی با روان درمانی شناختی قرابت دارد. بر اساس این نوع از روان درمانی، احساسات و عواطف ما، صرفا حاصل مواجهه مستقیم ما با جهان بیرون از ذهن نیست، بلکه تفسیر و نگرش ما در شکلگیری احساسات و عواطفمان مهم است. روشن است که با تغییر تفسیرها و نگرشهای فردی، میتوان احساسات و افکار را تغییر داد. تغییر در جهانبینی انسان منجر به تغییر تحلیل او از شرایط زندگی و جایگاه وی در هستی میشود. انسانی که جهانبینی خود را بر اساس حکمت متعالیه تنظیم میکند، احساس جدایی از جهان هستی ندارد، بنابرین مسئله تنهایی برای او مطرح نیست.
کلید واژگان: تنهایی, وجود رابط, روان درمانی شناختی, روانشناسی, فلسفه اسلامی, حکمت متعالیهKheradname-ye Sadra, Volume:30 Issue: 117, 2024, PP 113 -128Loneliness is not considered an illness by itself; however, it could be the origin of some physical and psychological diseases. In this paper, the authors introduce the different types of loneliness and investigate its physical and spiritual effects. Next, they explain Mullā Ṣadrā’s doctrine of the relationship between God and Man. Based on the principles of the Transcendent Philosophy, Man is closely related to God and desperately needs Him, and no separation between Man and God is imaginable. In such an atmosphere, the problem of loneliness is basically annulled. In other words, the feeling of loneliness is rooted in the ignorance of the structure of being. Thus, the removal of this ignorance, can lead to the removal of the feeling of loneliness and its negative effects. Such an approach is closely related to cognitive psychotherapy, based on which human feelings and emotions are not solely the product of people’s direct encounter with the external world. Rather, their interpretation of this world and the way they approach it play important roles in the formation of their feelings and emotions. Clearly, a change in an individual’s interpretations and views can lead to changes in their feelings and thoughts. Similarly, any change in one’s worldview can lead to a change in their analysis of their living conditions and place in the world of being. An individual who develops their worldview based on the Transcendent Philosophy will never feel separation from the world of being. Hence, they will never suffer from loneliness.
Keywords: Loneliness, Copulative Existence, Cognitive Psychotherapy, Psychology, Islamic Philosophy, Transcendent Philosophy -
براساس نظریه وجود رابط معلول که حقایق امکانی ربط و تعلق صرف به واجب تعالی داشته و از هیچ حیث استقالی برخوردار نبوده و به تمام ذات خود وابسته به او هستند، تحول اساسی در هستی شناسی به وجود می آید و در حقیقت نگاه تازه ای را برای انسان به ارمغان می آورد؛ زیرا به حقیقت تفسیر جدیدی داده است. ازاین رو پیامدهای متفاوتی نیز خواهد داشت؛ به نحوی که هم در معرفت شناختی انسان موثر است و هم در هستی شناختی او.ما در این تحقیق بر آن هستیم تا با روش تبیین و توصیف به جنبه هستی شناختی این مساله پرداخته و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دهیم که برخی از آنها عبارت است از: وحدت شخصی وجود، تقریر برهان صدیقین براساس نظریه وجود رابط معلول، ابطال تسلسل، نیازمندی حقایق امکانی به واجب تعالی در ذات و صفت و افعال، ملاک نیازمندی معلول به علت و... . همچنین تلاش بر آن است که این مساله با توجه بر نقدهای حضرت آیت الله فیاضی مورد کنکاش واقع شود.کلید واژگان: وجود رابط, پیامدها و آثار, هستی شناختی, آیت الله فیاضیThe theory of the copulative existence of the effect suggests that contingent realities are purely copulative and connected to the Necessary Existence (God), lacking any independence and entirely dependent on Him in their essence. Based on this theory, a fundamental transformation in ontology occurs. This theory, in fact, offers a fresh perspective since it provides a new interpretation of reality. Thereby, it will have various implications that are effective both in human epistemology and ontology. In this research, we aim to explore and describe the ontological aspect of this issue and examine its implications. Some of them are as follows: the particular unity of existence, the formulation of the argument of the truthful (Burhān Siddīqīn) based on the theory of the copulative existence of the effect, the falsity of infinite regress, the dependency of contingent realities on the Necessary Existence in their essence as well as in their attributes and actions, and the criterion of the dependency of the effect on the cause. We strive to investigate this issue in light of the critiques of Ayatullah Fayyazi.Keywords: : Copulative Existence, Implications, Effects, Ontology, Ayatullah Fayyazi.
-
وجود رابط، یکی از ابتکارات صدرالمتالهین است که حکمتش را به وسیله آن تعالی بخشیده و تحولات شگرفی در نظام فلسفی اش به وجود آورده است. علامه جوادی آملی، به عنوان یکی از شارحان برجسته حکمت صدرایی، ضمن بیان ارزشمندی این نظریه، با ورود به دو ساحت معنا شناسی حقیقت وجود رابط و هستی شناسی آن، گام های موثری در این زمینه برداشته است. در بحث معنا شناسی با معنای وجود رابط به حقیقت خارجی که برای پیوند میان موضوع و محمول می آید، آن را از نسبت حکمیه که جایگاه ذهنی دارد و در تمام هلیات بسیطه و مرکبه جریان دارد، ممتاز می سازد. همچنین در بخش هستی شناسی بحث، وجود رابط را که قسیم وجود نفسی است، امر وجودی و واقعی و از سنخ حقیقتی می شمارد که دارای مراتب مختلف کمال و نقص است. دستاورد های این نظریه بر مسائل فلسفی، در دو حوزه الهیات به معنای اعم، همچون برچیده شدن ماهیت، تحول امکان ماهوی به فقری و... و الهیات به معنای اخص، همچون اثبات وجود حق، تبدیل ساحت امکان به توحید افعالی و... ، بخش دیگری از اقدامات علامه در این نوشتار است. ایشان در خلال این مباحث، ضمن تبیین صحیح وجود رابط و اثبات آن با دو تقریر متفاوت از برهان امکان فقری بر اساس مبانی حکمت متعالیه، ابهامات مشتاقان حکمت صدرایی را در این خصوص پاسخ داده و برخی لغزش ها را در این زمینه مرتفع ساخته است. نویسنده با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی این مباحث در حوزه وجود رابط از دیدگاه علامه جوادی آملی است.
کلید واژگان: علامه جوادی آملی, وجود رابط, معناشناسی وجود رابط, هستی شناسی وجود رابط, دستاوردهای وجود رابطThe intermediary existence (wujūd al-rābiṭ) is one of the innovations of Ṣadr al-Dīn Shīrāzī (Ṣadr al-Mutaʾallihīn), which he used to elevate his philosophical system and bring about profound transformations within it. Ayatollah Javadi Amoli, as one of the prominent commentators of the Ṣadrean wisdom, while emphasizing the value of this theory, has taken effective steps in this regard by delving into the semantics of the truth of the intermediary existence and its ontology. In the semantics discussion, he distinguishes the intermediary existence, which refers to the external reality that comes to connect the subject and the predicate, from the predicative relation (nisba ḥukmiyya), which has a mental status and permeates all simple and compound propositions. Also, in the ontological part of the discussion, he considers the intermediary existence, which is the counterpart of the essential existence (wujūd nafsī), as a real and existential matter and of a truth type which has different degrees of perfection and deficiency. The achievements of this theory on philosophical issues, in the broader sense of theology, such as the elimination of quiddity, the transformation of the essential possibility to poverty possibility (Imkān al-faqrī), and in the narrower sense of theology, such as proving the existence of God, the transformation of the realm of possibility into the unity of divine acts etc, are other parts of Ayatollah Javadi Amoli's efforts in this regard. In the course of these discussions, while providing a correct explanation and proof of the intermediary existence (wujūd al-rābiṭ) based on two different formulations of the argument of essential poverty (burhān al-imkān al-faqrī) according to the principles of transcendent philosophy (ḥikmat al-mutaʿāliya), he has answered the ambiguities of the enthusiasts of Ṣadrean wisdom in this regard and eliminated some of the slips in this area. The author, using a descriptive-analytical method, seeks to examine these discussions in the realm of the intermediary existence from the perspective of Ayatollah Javadi Amoli.
Keywords: Ayatollah Javadi Amoli, Intermediary Existence (Wujūd Al-Rābiṭ), Semantics Of Intermediary Existence, Ontology Of Intermediary Existence, Achievements Of Intermediary Existence -
«استدلال زبان بنیاد» استدلالی از ساختار زبان برای فهم ساختار جهان است. این نحوه استدلال اگرچه در بستر فلسفه تحلیلی بازنمایی شد، اما می توان نمونه هایی از این استدلال را در سنت فلسفه اسلامی به دست داد. تاثیر مساله بساطت یا ترکب مشتق بر اصالت وجود از نمونه های این استدلال است. در این مقاله به روایتی اجمالی از این تاثیر پرداخته و نوع نگرش علامه به این استدلال را بررسی می کنیم. لذا روشن خواهد شد که علامه با چنین استدلال هایی در سنت فلسفی موافق نیست. استدلال علامه بر وجود رابط به ظاهر در زمره استدلال های زبان بنیاد جای دارد و اگر چنین باشد نوعی ناسازگاری در مواجهه علامه با این مدل استدلال به چشم می خورد. با ارائه دو استدلال بدیل بر خارجیت وجود رابط و نقد تقریر شارحان علامه از استدلال او، این استدلال را از ذیل استدلال های زبان بنیاد خارج خواهیم کرد.
کلید واژگان: استدلال های زبان بنیاد, وجود رابط, خلط حقیقت و اعتبار, علامه طباطبایی"Language-based argument" is an argument from the structure of language to understand the structure of the world. Although this mode of argumentation has been represented in the context of analytical philosophy, examples of such arguments can be found in the tradition of Islamic philosophy. The influence of the issue of simplicity or complexity of the derivative (mushtaq) on the primacy of existence (aṣālat al-wujūd) is one example of these arguments. In this article, a general account of this influence is provided and examine ‘Allāmah's approach towards this argument. It will become clear that ‘Allāmah does not agree with such arguments in the philosophical tradition. ‘Allāmah's argument for the copulative existence apparently falls within the category of language-based arguments, and if so, a kind of inconsistency can be seen in ‘Allāmah's encounter with this model of argumentation. By presenting two alternative arguments for the externality of the copulative existence and critiquing the interpretation of the commentators of ‘Allāmah's argument, we will exclude this argument from the language-based arguments.
Keywords: Language-Based Arguments, Copulative Existence, Confusing Reality with Subjectivity, ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī -
یکی از مباحث مهم در فلسفه و اصول معانی حرفیه و یا انتزاعی است که دیدگاه های مختلفی در باب آنها وجود دارد و به لحاظ ارتباط تنگاتنگ مباحث فلسفی و اصولی آن و بازتاب های هر دو در فلسفه و اصول ضرورت دارد که با نگاه عقلی به این مسیله پرداخته شود و مسیله مهم در بحث اصولی آن جزیی و یا کلی بودن معانی حروف و امکان تقیید و عدم آن است و در فلسفه علاوه بر کلیت مسیله ماهیت داشتن یا نداشتن آنهاست، در این مقاله روشن می شود که قول به جزییت معانی حرفیه ناتمام است و حق آن است که معانی حرفیه کلی وضع در آنها عام و موضوع له عام است و دلیل بعضی از اصولیین مخدوش است و نیز در فلسفه هیچ منعی ندارد که معانی ربطی و حرفی دارای ماهیت باشند و ماهیت آنها عین وجود آنها باشد و حقیقتی باشند نه ساخته ذهن ما و نفی ماهیت از وجود رابط مورد قبول نیست.
کلید واژگان: معانی حرفیه, معانی اسمیه, وجود رابط, نفی ماهیت از وجود رابط و نقد آن -
نشریه آفاق حکمت، پیاپی 1 (پاییز 1402)، صص 45 -59
علامه طباطبایی معتقد است که از سویی، وجود ربطی در خارج هست نه در ذهن، زیرا وجودات فی نفسه در خارج با یکدیگر مرتبطند و این ارتباط نیازمند عامل مرتبط کننده است. از سوی دیگر، نسبت حکمیه جزئی از قضیه نیست و حکم که فعل نفس است، عبارت از جعل محمول برای موضوع و جزئی از تمام اقسام قضایای موجبه است. همچنین به دلیل خارجی بودن مقولات عشر و روابط میان آن ها، اعتقاد ایشان به تحقق خارجی وجود رابط، با فرض تحقق خارجی طرفین است و در نتیجه، حتی در صورت تحقق خارجی کیفیات محسوس و نفسانی و معقول ثانی یا عرض تحلیلی بودن سایر مقولات عرضی و بر اساس دلیل تحقق خارجی وجود رابط، وجود رابط نیز در خارج ضرورتا محقق است. امام خمینی نیز که به تفرع تمام قضایا بر واقع معتقد است و از سویی تمام قضایای غیر موول را در خارج و ذهن فاقد نسبت و ربط دانسته است، از سوی دیگر به تحقق وجود ربطی با نظر دقیق برهانی در قضایا و مغفول عنه نبودن معانی حرفی معتقد است و در نتیجه، دیدگاه ایشان در این باب با دیدگاه علامه طباطبایی هماهنگ است.
کلید واژگان: وجود رابط, اجزاء قضیه, علامه طباطبایی, امام خمینی, آیت الله مصباح یزدی, آیت الله جوادی آملی -
وحدت شخصی وجود، مدعای عرفان و حکمت متعالیه است. در این ادعا، کثرت وجودی عالم، انکار شده و ماسوی الله به عنوان مظاهر و تجلیات حضرت حق پذیرفته می شوند. عرفا در ادعای وحدت شخصی وجود، رویکرد شهودی دارند و منکران را به سیر و سلوک دعوت می کنند. در عرفان نظری، دلایلی عقلی برای اثبات وحدت شخصی وجود اقامه می شود. در حکمت متعالیه نیز پس از طرح تشکیک خاصی، صدرالمتالهین به وحدت شخصی وجود گرایش پیدا کرده و به اثبات آن دست زده است. در رویکرد فلسفی، دلایلی برای اثبات وحدت شخصی اقامه می شود که مهم ترین آنها، عین ربط بودن معلول است. این استدلال، دو مقدمه دارد: الف) معلول نسبت به علت، هستی بخش وجود رابط است. ب) نمی توان از وجود رابط، مفهوم اسمی گرفت. مفهوم موجود، مفهومی اسمی است و ماسوی الله به دلیل رابط بودن، قابلیت انتزاع مفهوم اسمی را ندارند. پس تنها خداوند متعال است که قابلیت اطلاق عنوان موجودیت را دارد و این یعنی وحدت شخصی وجود. مقدمه اول این استدلال، مورد اتفاق اغلب فلاسفه حکمت متعالیه است و حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه، که منکر وحدت شخصی وجودند، مقدمه اول را قبول دارند؛ اما مقدمه دوم نادرست است و این دلیل نمی تواند وحدت شخصی وجود را اثبات کند.
کلید واژگان: وجود رابط, وجود فی غیره, نسبت, وحدت شخصی, معنای حرفی, معنای اسمیThe personal unity of existence is the claim of mysticism and transcendental philosophy. In this claim, the existential multiplicity of the universe is denied and all except Allah (God) are accepted as manifestations and appearances of His Majesty Haqq (Truth). The mystics have an intuitive approach in claiming the personal unity of existence and invite the deniers to follow mystical and spiritual method. In theoretical mysticism, rational reasons are given to prove the personal unity of existence. In transcendental philosophy, after a certain doubt, Sadrul Motaalehin has become inclined towards the personal unity of existence and tried to prove it. In the philosophical approach, reasons are given to prove personal unity, the most important of which is the fact that the effect is the relation itself. This argument has two introductions a) the effect in relation to the creator cause is the relator existence. b) It is not possible to derive a nominal concept from the relator existence. The concept of existent is a nominal concept, and all except Allah (God), due to being a relator, they do not have the ability to abstract the nominal concept. Therefore, only Almighty God has the ability to be applied the title of existence, and this means personal unity of existence. The first premise of this argument is the case of agreement among the most philosophers of transcendental philosophy, and even some followers of transcendental philosophy, who deny the existence of personal unity, accept the first premise; But the second premise is false and this argument cannot prove the personal unity of existence.
Keywords: existence of relator, existence through others, Relation, personal unity, prepositional meaning, nominal meaning -
نظریه وجود رابط معلول در حکمت متعالیه و برهان صدرالمتالهین بر آن، از ابتکارات و شاخصه های مهم فلسفه او به شمار می آید و نقش اساسی در ساختار تشکیک وجود صدرایی و پیوند زدن حکمت او با نظریه وحدت شخصی وجود دارد. لذا تحلیل درست از این نظریه و امعان نظر در برهان آن، با هدف کشف ابعاد و زوایای این مسیله مهم و آشکار شدن نقاط قوت و ضعف احتمالی آن، که منجر به فهم کامل تری از ساختار حکمت متعالیه خواهد شد، از ضروریات پژوهش فلسفی است. پژوهش حاضر درصدد است با روشی تحلیلی انتقادی و با نگاه دقیق به تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتالهین و حکمای پیشین در باب وجود معلول و سپس تبیین و تقریر تفصیلی برهان او بر وجود رابط معلول و آنگاه نقد و بررسی یکایک مقدمات برهان، کاستی و نارسایی آن را برای اثبات مقصود صدرا آشکار نماید که مهم ترین آن، خلط میان معنای اسمی یا وصفی ربط با معنای حرفی آن است.
کلید واژگان: علت, معلول, وجود رابط, وجود مستقل, صدرالمتالهین -
به نظر می رسد از نقاط ضعف فلسفه اسلامی در طول تاریخ فلسفه این نیست که انتزاعی و ذهنی محض باشد؛ بلکه اشکال عمده این است که غالبا به صورت ذهنی صرف باقی مانده و امتداد عملی نیافته است. البته در این میان، فلاسفه ای چون علامه طباطبایی (ره) به برخی مباحث فلسفی امتداد عملی بخشیده اند. از جمله این تلاش ها، تبیین خاصی از علیت است که در حکمت متعالیه وجود دارد؛ به این گونه که ملاصدرا از مساله وجود رابط به طور بدیعی در بحث علیت بهره برده است. شاگردان مکتب متعالیه (مانند علامه طباطبایی) نیز به این مساله توجه شایسته ای داشته اند. علامه طباطبایی (ره) در مسلک اخلاقی خود که درواقع خود برگرفته از مسلک اخلاقی ویژه قرآن (روش احراقیه) است، این تبیین ویژه از علیت را به کار گرفته که در بحث های تفسیری وی نیز متبلور است. طبق این تبیین، معلول در حکم وجود رابط و عین الربط به علت است. لذا توجه و درک این نگاه توحیدی سبب رفع رذایل اخلاقی می شود؛ زیرا ریشه رذایل در انسان، همان نفس اماره و منیت اوست. درحالی که نگاه یادشده، جایی برای منیت انسان باقی نمی گذارد.
کلید واژگان: مسلک اخلاقی, وجود رابط, علیت, روش احراقیه, علامه طباطبایی, حکمت متعالیهThe main week point of Islamic philosophy is not its abstract nature rather it is the absence of practicality i.e. the Islamic philosophical issues have mostly been discussed in terms of mental aspects and have not been put into practice. Among all Muslim philosophers, Allama Tabataba’i seeks to synthesize the philosophical issues with practice and life. One of his attempts reflects in his explanation of Mulla Sadra's views on causality; Mulla Sadra employs connective existence innovatively in his theory of causality. Disciples of Mulla Sadra, including Allama Tabataba’i, followed his way too. Allama Tabataba’i employs Mulla Sadra's theory in his moral discussions which are inspired by the Holy Qur'an (the method of Ihraq). Also, he discusses the causality in a specific way in which finds expression in his Qur'anic commentaries. Based on the theory, the effect only represents the role of connective existence and is fully dependent on the cause. The theory and its monotheistic approach lead humans to avoid vice and immoral behavior. Because the vice behavior is rooted in the evil-prompting self and egotism. Therefore, Allama Tabataba’i's approach would leave no room for egotism
Keywords: discussion, connective existence, causality, the method of Ihraq, Allama Tabataba'I -
وجود رابط و قسیم آن، مستقل، ازجمله مسایل و محمولات فلسفه است که در حکمت متعالیه، هم در حوزه قضایا و هم در عالم اعیان درباره آن بحث و بررسی شده است. در عالم قضایا، وجود رابط، که حقیقت آن رابط و در غیر بودن است، اگر همان نسبت حکمیه باشد، به عنوان جزیی از هل مرکبه موجبه ضرورت دارد، اما اگر همان نسبت حکمیه نباشد، از لوازم قضیه خواهد بود که به تبع تصدیق و حکم، در ذهن نقش می بندد. در عالم اعیان، کلیه ممکنات، اعم از جواهر و اعراض وجودات، رابط اند و تنها حق تعالی است که مستقل لحاظ شده است. این مطلب اثر شگرفی بر دیگر مسایل فلسفی بر جای گذاشته و بررسی آن براساس نظریه علامه طباطبایی موضوع این مقاله است.کلید واژگان: وجود رابط, وجود محمولی, هلیات بسیطه, هلیات مرکبه, علامه طباطبایی, مصباح یزدی, جوادی آملیConnective existence and, its sub-category, independent existence are among the issues and predicates of philosophy, which have been discussed in the transcendental philosophy, both in the sphere of propositions and in the world of entities. In the world of propositions, the connective existence, the reality of which is being connective and otherness, if it is the same as the relation of judgment (between subject and the predicate), is necessary as a part of the composite whetherness affirmative proposition; but if not, it will be one of the concomitants of preposition, which will be sticked in the mind following affirmation and judgement. In the world of entities, all contingent entities, including substances and accidents of existences, are connective, and only Allah Exalted is considered an independent existence. This has left a tremendous impact on other philosophical issues, and study it based on Allameh Tabataba’’'s theory is the subject of this paper.Keywords: connective existence, predicative existence, simple whetherness, composite whetherness, Allameh Tabataba’I, Mesbah Yazdi, Javadi Amoli
-
نشریه اندیشه فلسفی، پیاپی 7 (تابستان 1401)، صص 223 -236
قاعده "لاموثر فی الوجود الا الله" مورد تاکید اشاعره و ملاصدرا است؛ لکن، هر کدام تفسیری متفاوت از این قاعده ارایه کردهاند. اشاعره بر اساس این قاعده، هرگونه علیت و تاثیر و تاثر را در میان ممکنات انکار کردهاند و همه افعال را به طور انحصاری و مستقیم به خداوند متعال نسبت می دهند. اما ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفی خود در حکمت متعالیه، ضمن اثبات فاعلیت قریب خداوند برای تمامی افعال، نقشی را نیز برای سایر ممکنات در افعال می پذیرد و گونه ای از تاثیر و تاثر در میان مادون واجب تعالی را اثبات می کند. در این مقاله هر دو دیدگاه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت که بر این اساس، هیچ یک از این دو دیدگاه خالی از اشکال نیستند. البته دیدگاه ملاصدرا با تبیینی که ملا علی مدرس از آن ارایه می کند، تا حد زیادی پیراسته از اشکالات می گردد.
کلید واژگان: تاثیر و تاثر, علت فاعلی, کسب, عادت الله, وجود رابط, علت حقیقی و اعدادیThe rule "There is No Effect on the Existence Except Allah" is emphasized by the Ash'arites and Mulla Sadra. But each has offered a different interpretation of this rule; According to this rule, the Ash'arites have denied any causation, influence, or effect among the possibilities, and attribute all actions exclusively and directly to God Almighty. But Mulla Sadra, based on his philosophical principles in transcendent wisdom, while proving the near activity of God for all actions, also accepts a role for other possibilities in actions and proves a kind of influence and effect among the obligatory sub-transcendence. In this article, with a descriptive-analytical-critical method, both views in this regard were examined. Accordingly, neither view is flawed. Of course, Mulla Sadra's view, with the explanation given by Mullah Ali Modarres, is largely free from problems.
Keywords: effect, regret, Active cause, Acquisition, Adat Allah, Existence of interface -
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالش برانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط می توان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونه ای که نه همه خدایی لازم آید و نه شان مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار می نماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفس الامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصه های حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبت های متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونه ای که در عین دور بودن محاط از محیط می توان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
کلید واژگان: حمل محیط و محاط, وجود رابط, وحدت شخصی, وحدت سنخی, حکمت صدراییPersonal Unity Existence is one of the most fundamental and challenging theories in explaining how God relates to creatures. The claim of this study is that it is only by the Surrounding and Surrounded carrying that one can properly explain this theory in such a way that neither divine necessity nor the dignity of the Creator and God can be transmitted to one another. The pillars of this carriage consist of three sides, surrounding, surrounded and surround. The existence of the surrounding must be at the same time simple as possible, so that the multiplicity of the appendix becomes meaningful in that sense. And the Surrounded existence into being real must be non-independent. In such a case, the surroundings communicate between the surroundings and the surroundeds, and the multitudes will have the realm of self-reliance and real things without the need for independence without interfering circle of God with the creatures'.Two major challenges have arisen regarding the existence of an interconnecting surrounded that has been addressed with respect to the characteristics of the surrounding and the surrounded carrying. Characteristics of this carriage are the different proportions of the surrounding and the inscriptions with each other so that while the surrounded is far from the surrounding one can imagine the surrounding is near to the surrounded. The carrying literature on the surrounding and surrounded is one of the things that are mentioned in the verses and narratives in the picture of the relation between the people and the God, some of which are mentioned.
Keywords: Carrying the Environment, Existence of the Interface, personal unity of existence, Unity of Sorts, Sadra's Wisdom -
وجود رابط، یکی از ابتکارات صدرالمتالهین است که به وسیله آن، حکمتش را تعالی بخشیده و تحولات شگرفی در نظام فلسفی اش به وجود آورده است. علامه جوادی آملی، به عنوان یکی از شارحان برجسته حکمت صدرایی، ضمن بیان ارزشمندی این نظریه، با ورود به دو ساحت معنا شناسی حقیقت وجود رابط و هستی شناسی آن، گام های موثری در این زمینه برداشته است. در بحث معنا شناسی با معنای وجود رابط به حقیقت خارجی که برای پیوند میان موضوع و محمول می آید، آن را از نسبت حکمیه که جایگاه ذهنی دارد و در تمام هلیات بسیطه و مرکبه جریان دارد، ممتاز می سازد. همچنین در بخش هستی شناسی بحث، وجود رابط را که قسیم وجود نفسی است، امر وجودی و واقعی و از سنخ حقیقتی می شمارد که دارای مراتب مختلف کمال و نقص است. دستاورد های این نظریه بر مسایل فلسفی، در دو حوزه الهیات به معنای اعم همچون برچیده شدن ماهیت، تحول امکان ماهوی به فقری و... و الهیات به معنای اخص، همچون اثبات وجود حق، تبدیل ساحت امکان به توحید افعالی و... ، بخش دیگری از اقدامات علامه در این نوشتار است. ایشان در خلال این مباحث، ضمن تبیین صحیح وجود رابط و اثبات آن با دو تقریر متفاوت از برهان امکان فقری بر اساس مبانی حکمت متعالیه، ابهامات مشتاقان حکمت صدرایی را در این خصوص پاسخ داده و برخی لغزش ها را در این زمینه مرتفع ساخته است. نویسنده با روش توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی این مباحث در حوزه وجود رابط از دیدگاه علامه جوادی آملی است.کلید واژگان: علامه جوادی آملی, وجود رابط, معناشناسی وجود رابط, هستی شناسی وجود رابط, دستاوردهای وجود رابطThe copulative existence is one of the initiatives of Sadr al-Muta'allehin, by which he has exalted his wisdom and brought about dramatic changes in his philosophical system. While expressing the value of this theory, Allameh Javadi Ameli, one of the prominent commentators of Sadrā'i wisdom, has taken effective steps in this field by dealing with the two semantic fields of the truth of the copulative existence and its ontology. With regard to semantics, by defining the copulative existence as the external truth that connects the subject and the predicate, he distinguishes it from the copula that has a mental position and flows in all simple and composite whether-nesses. With regard to the ontological aspect, he considers the copulative existence, which is a kind of existence by-itself, as existential, real, and a kind of truth with different levels of perfection and imperfection. Allameh also deals with the implications of this theory for philosophical issues in two areas of theology in the general sense of disintegration of nature and the transformation of the essential possibility into possibility in the sense of need; and theology in the specific sense, such as proving the existence of truth, transforming the realm of possibility into unity of divine actions, etc. During these discussions, while correctly explaining the copulative existence and proving it with two different interpretations of the argument of the possibility in the sense of need based on the principles of transcendental wisdom, he cleares the ambiguities of the followers of Sadrā'i wisdom and removes some flaws in this regard. Using a descriptive-analytical method, the author seeks to investigate these issues from the perspective of Allameh Javadi Amoli.Keywords: Allameh Javadi Amoli, copulative existence, semantics of copulative existence, ontology of copulative existence, achievements of copulative existence
-
بررسی معنای حرفی وجود رابط و مبنابودن آن برای وحدت شخصی وجود
وحدت شخصی وجود، مدعای عرفان و حکمت متعالیه است. در این ادعا، کثرت وجودی عالم، انکار شده و ماسوی الله به عنوان مظاهر و تجلیات حضرت حق پذیرفته می شوند. عرفا در ادعای وحدت شخصی وجود، رویکرد شهودی دارند و منکران را به سیر و سلوک دعوت می کنند. در عرفان نظری، دلایلی عقلی برای اثبات وحدت شخصی وجود اقامه می شود. در حکمت متعالیه نیز پس از طرح تشکیک خاصی، صدرالمتالهین به وحدت شخصی وجود گرایش پیدا کرده و به اثبات آن دست زده است. در رویکرد فلسفی، دلایلی برای اثبات وحدت شخصی اقامه می شود که مهم ترین آنها عین ربط بودن معلول است. این استدلال، دو مقدمه دارد: الف. معلول نسبت به علت، هستی بخش وجود رابط است. ب. نمی توان از وجود رابط، مفهوم اسمی گرفت. مفهوم موجود، مفهومی اسمی است و ماسوی الله به دلیل رابط بودن، قابلیت انتزاع مفهوم اسمی را ندارند. پس تنها خداوند متعالی است که قابلیت اطلاق عنوان موجودیت را دارد و این یعنی وحدت شخصی وجود. مقدمه اول این استدلال، مورد اتفاق اغلب فلاسفه حکمت متعالیه است، حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه، که منکر وحدت شخصی وجودند، مقدمه اول را قبول دارند؛ اما مقدمه دوم نادرست است و این دلیل نمی تواند وحدت شخصی وجود را اثبات کند.
کلید واژگان: وجود رابط, وجود فی غیره, نسبت, وحدت شخصی, معنای حرفی, معنای اسمیExamining the Nominal Meaning of the Copulative Existence and its Fundamentality for the Personal Unity of ExistenceThe personal unity of existence is the claim of mysticism and transcendental wisdom. In this claim, the multiplicity of existence of the universe is denied and everything rather than God is accepted as manifestations of God the Almighty. In claiming the personal unity of existence, mystics have an intuitive approach and invite the deniers to the spiritual journey. In theoretical mysticism, rational arguments are put forward to prove the personal unity of existence. In transcendental wisdom, after raising analogism in a specialized sense, Sadr al-Mutallahin has tended to the personal unity of existence and has tried to prove it. In the philosophical approach, reasons are presented to prove personal unity, the most important of which is the copulative nature of the thing caused. This argument has two premises: a. in relation to cause, the thing caused is the essence of the copulative existence b. The copulative existence cannot be interpreted nominally. The existing concept is nominal, and because of being copulative, nothing other than God has the ability to abstract the nominal concept. Therefore, the title of existence can only be applied to the Almighty God, and this means the personal unity of existence. The first premise of this argument is common among most philosophers of transcendental wisdom, and even some followers of transcendental wisdom, who deny the personal unity of existence, accept the first premise; but the second premise is incorrect, and this argument cannot prove the personal unity of existence.
Keywords: copulative existence, existence for something else, relationship, personal unity, non-self-subsisting meaning, nominal meaning -
عدم شراکت ممکنات در اوصاف وجودی و کمالی خداوند، با تحلیل های مختلفی در عرفان نظری و فلسفه اسلامی همراه بوده است. حکمای مسلمان در بحث از یگانگی خداوند، مرادشان نفی شریک از خداوند به مثابه واجب بالذات است. از نظر ملاصدرا، شریک نداشتن خداوند بدین معنی است که اساسا فرض شریک هم برای او محال است. این حکم، سایر مفاهیم صادق بر خداوند را هم شامل می شود، مانند شیییت و علم و قدرت. حکمای نوصدرایی تحلیل های نسبتا متفاوتی مطرح کرده اند که در این جستار تلاش خواهیم نمود به تبیین و ارزیابی سه تقریر نوصدرایی و میزان قرابت آنها به دیدگاه ملاصدرا توجه نماییم. زنوزی و آقا علی مدرس تلاش می کنند تا بر اساس تمایز وجود رابط و مستقل و عین ربط بودن رابط به واجب، و نیز تشابه به مالک و مملوک، نظر ملاصدرا را تحلیل نماید اما در تحلیل علامه طباطبایی، در مفاهیمی که بر خداوند و ممکنات به طور مشترک می توان حمل نمود، خداوند از نظر خصوصیت مصداق، شریک و مثل ندارد.کلید واژگان: نفی شریک, ملاصدرا, وجود رابط, مصداق, نوصدراییانIn the theoretical mysticism and Islamic philosophy, not associating any partner with God has always been subject to different interpretations. When Muslim philosophers refer to unity, what they mean is negation of associating any partner with God, as the Necessary Existence by Nature (Wajeb-e-Be-ahzat). From Mulla Sadra's point of view, God’s having no partner means that it is impossible to assume God with a partner. This extends to include the other attributes of God, like knowledge, power and thingness. Neo-Sadrian thinkers have proposed different interpretations of Sadra's view of associating a partner with God. The present article is an attempt to explain three Neo-Sadrian interpretations and try to show how close they are to Sadra’s views. Molla Abdollah Zanuzi, and Agha Ali Modarres try to explain Sadra's view based on the distinction between Per Se Existence and Per Accident Existence, or the Owner and property, but Allame Tabatabaee believes that in relation to the attributes that are common to God and humans, God has no partner due to the typicality of instance.Keywords: not having a partner, Mulla sadra, copulative existence, Instance, Neo-Sadrian
-
عین الربط بودن معل ول از سوی صدرالمتالهین بارها مورد استدلال و استشهاد قرار گرفته است و این مورد قبول است که وجود معلول در ذاتش محتاج به علت است و این احتیاج به علت مقوم معلول است و ممکن نیست که معلول در وجود یا عدم استقلال داشته باشد؛ آنچه مورد بحث و کلام است این می باشد که آیا امکان دارد عقل، ذات معلول را با قطع نظر از علتش و به طور مستقل لحاظ کند یا نه، به عبارت دیگر آیا معلول می تواند مورد اشاره استقلا لی عقل قرار گیرد یا نمی تواند؛ ما در این مقاله مبین ساخته ایم که اشاره استقلالی عقل به معلولات منافاتی با عین الربط بودن در خارج ندارد و ادله ی جناب صدرالمتالهین برای نفی استقلال عقلی معلولات تام نمی باشند.
کلید واژگان: وجود رابط, وجود رابط معلول, حقیقت معلول, ادله وجود رابط, عین الربط, ملاصدراThe very relevance of the disabled has been argued and martyred many times by Sadr al-Mutalahin, and it is accepted that the existence of the disabled in its essence needs a cause, and this need is due to the cause of the disabled, and it is not possible for the disabled to have existence or lack of independence. ; What is at stake is whether it is possible for the intellect to consider the nature of the disabled independently of its cause, in other words, whether or not the disabled can be referred to as the independent of the intellect; In this article, we have stated that the reference to the independence of the intellect to disabilities is not in conflict with being external in nature, and that Mr. Sadr al-Mutallahin's arguments for denying the intellectual independence of the disabled are not complete.
-
صدرالمتالهین در تحلیل دقیق ربط وجود خالق و مخلوق که محصول تحلیلی جدید از اصل علیت و همچنین سنخیت میان علت و معلول می باشد به این نتیجه می رسد به دلیل تعلقی بودن و عین الربط بودن معلول نسبت به علت، وجود مخلوق حیثیتی جز تجلی وجود خالق ندارد. و این امر را با بیان مبانی بنیادی ای چون اصالت وجود، تشکیک و تشان وجود به اثبات می رساند. اما در مقابل، میرزا مهدی اصفهانی در مسئله چگونگی ربط وجود خالق و مخلوق با رد تمامی مبانی صدرالمتالهین موضع متفاوت و پیچیده ای را اتخاذ می کند که صرفا در جهت تخریب مبانی نظری ملاصدرا و حفظ عقاید کلامی خویش است نه دادن نظریه ای جدید. ایشان به دلیل عدم ایجاد تشابه میان خالق و مخلوق نظریه علیت و نظریه سنخیت را زیر سوال برده و در جهت حفظ مبانی کلامی خویش در باب قدرت لایتناهی خداوند قاعده الواحد و همچنین نظریه وجود صدرایی را نیز مورد نقد قرار داده است. اما نکته مهم این است که ایشان مبنای جدیدی برای نظریه وجود وضع نمی کند و صرفا در جهت تبیین فرضیه های پیش داوری شده مثل نفی وحدت وجود، عدم سنخیت وجود خالق و مخلوق و ابطال اصل علیت، از آن سود می برد. در این مقاله موضع فلسفی صدرا و موضع تخریبی میرزا مهدی اصفهانی را در جهت نقد و بررسی اندیشه های میرزای اصفهانی در مباحث ذکر شده مورد واکاوی و مقایسه قرار می دهیمکلید واژگان: خالق, مخلوق, وجود رابط, صدرالمتالهین, میرزا مهدی اصفهانیSadr al-Mutallahin in a detailed analysis of the relationship between the existence of the Creator and the creature, which is the product of a new analysis of the principle of causality and also the similarity between cause and effect, concludes that the existence of the creature has no status other than the manifestation of the Creator's existence. On the other hand, Mirza Mehdi Isfahani takes a different and complex position on the issue of how the existence of the Creator and the creature is related by rejecting all the principles of Sadr al-Muta'allehin. Which is only to destroy the theoretical foundations of Mulla Sadra and preserve his theological ideas, not to give new theories. he has questioned the theory of causality and the theory of consistency, and in order to maintain his theological foundations on the infinite power of God, he has criticized the rule of oneness as well as the theory of Sadra's existence. But the important point is that he does not lay a new basis for the theory of existence and only uses it to explain the preconceived hypotheses such as the negation of the unity of existence, the inconsistency of the existence of creator and creature and the invalidation of the principle of causality. In this article, we analyze and compare the philosophical position of Sadra and the destructive position of Mirza Mehdi Isfahani in order to critique and study the thoughts of Mirza Isfahani in the mentioned topicsKeywords: creator, creature, Existence of Liaison, Mulla Sadra, Mirza Mahdi Esfahani
-
بردلی تسلسلی را مطرح میکند که طبق آن، هر نظریهای که اشیای خارجی را واحد متشکل از اجزای متکثر بداند، دچار اشکال است. ازآنجاکه بیشتر تروپیستها، شیء جزیی را متشکل از تروپهای باهمموجود میدانند، تسلسل بردلی دامان تروپیزم را نیز میگیرد. ماورین بر آن است که دیدگاه بردلی درباره نحوه وجود رابطه نادرست است و رابطه امری است که وابستگی وجودی به اطرافش دارد و بر این اساس اشکال تسلسل بردلی را برطرف کرده است. اما براساس برداشتی از بیان و تحلیل علامه طباطبایی در مبحث وجود رابط، میتوان بر ماورین خرده گرفت و وابستگی میان رابطه و اطرافش را دوسویه دانست. افزون بر این، دیدگاه ماورین هرچند اشکال تسلسل بردلی را برطرف میکند، با نظریه تروپیزم ناهمراه به نظر میرسد. در این مقاله پس از نگاه کوتاهی به تروپیزم، تسلسل بردلی تقریر، و سپس این مشکل برای نظریه تروپیزم تبیین شده است. در ادامه راهحل ماورین مطرح گشته و در پی آن، این راهحل نقد و از دیدگاه وابستگی درونی و متقابل میان رابطه و اطرافش دفاع شده است.بردلی تسلسلی را مطرح میکند که طبق آن، هر نظریهای که اشیای خارجی را واحد متشکل از اجزای متکثر بداند، دچار اشکال است. ازآنجاکه بیشتر تروپیستها، شیء جزیی را متشکل از تروپهای باهمموجود میدانند، تسلسل بردلی دامان تروپیزم را نیز میگیرد. ماورین بر آن است که دیدگاه بردلی درباره نحوه وجود رابطه نادرست است و رابطه امری است که وابستگی وجودی به اطرافش دارد و بر این اساس اشکال تسلسل بردلی را برطرف کرده است. اما براساس برداشتی از بیان و تحلیل علامه طباطبایی در مبحث وجود رابط، میتوان بر ماورین خرده گرفت و وابستگی میان رابطه و اطرافش را دوسویه دانست. افزون بر این، دیدگاه ماورین هرچند اشکال تسلسل بردلی را برطرف میکند، با نظریه تروپیزم ناهمراه به نظر میرسد. در این مقاله پس از نگاه کوتاهی به تروپیزم، تسلسل بردلی تقریر، و سپس این مشکل برای نظریه تروپیزم تبیین شده است. در ادامه راهحل ماورین مطرح گشته و در پی آن، این راهحل نقد و از دیدگاه وابستگی درونی و متقابل میان رابطه و اطرافش دفاع شده است.
کلید واژگان: تروپیزم, تسلسل بردلی, وجود رابط, وابستگی درونی, آنا سوفیا ماورین, علامه طباطبائیBradley mentions a vicious circle according to which any theory that considers external things as units composed of plural components are deficient. Since most tropists maintain that the minute things are composed of coexisting trops, Bradley’s vicious circle covers tropism as well. Mavrin holds that Bradley’s view on how the relationship exists is wrong, and that the relationship is something with an existential dependence on its surroundings; and she has, thus, resolved Bradley’s vicious circle. However, based on a reading of Allama Tabatabai’s analysis in the discussion on existence of a connection, one may criticize Mavrin and consider a mutual dependence between the relationship and its surroundings. Besides, although Mavrin’s view resolves Bradley’s vicious circle, it seems to be inconsistent with tropism theory. In this article, after a brief look at tropism, we mention Bradley’s vicious circle and explain it for the theory of tropism. Then, we mention Mavrin’s solution and review it to defend the view of internal and mutual dependence between the relationship and its surroundings.
Keywords: tropism, Bradley’s vicious circle, existence of connection, internal dependence, Anna Sofia Mavrin, Allama Tabatabai -
پرسش این جستار از دلالت یا عدم دلالت واژه «هو» بر وجود رابط در زبان عربی عصر نزول قرآن است. بدین منظور، آثار ابن سینا به عنوان شاخص ترین مدافع دلالت واژه صورت بندی شده است. این صورت بندی نشان می دهد استدلال وی ترکیبی از دو بخش منطقی و زبانی است. نگارندگان در گام نخست، این دو رویکرد را از یکدیگر تفکیک کرده و بخش منطقی استدلال وی را نقد کرده اند. سپس بخش زبانی استدلال او را برابر گزارش تاریخی فارابی از نزاع نهضت ترجمه بر سر برگردان مفهوم «هستی» به زبان عربی نهاده و آن را نیز مردود شمرده اند. در واقع گزارش فارابی درصدد تبیین چرایی و چگونگی جابه جایی این واژه توسط مترجمان نهضت ترجمه از زبان عربی طبیعی پیش از نهضت ترجمه به زبان علمی- فلسفی هنگامه و پس از آن است. مجموع نقدهای نوشتار و گزارش فارابی جمله کلیدی جستار را به دست داده اند: واژه «هو» در زبان عربی عصر نزول قرآن بر وجود رابط دلالت نداشته است؛ بلکه برای نخستین بار برگرداننده های نهضت ترجمه چنین دلالتی برای واژه در نظر گرفتند. این برآیند به کشف نقشه ای تاریخی برای دلالت واژه بر وجود رابط، در کلیت زبان عربی نیز یاری رسانده است؛ چه بسا بتواند همراهی برای پژوهش های هم راستا در حوزه کشف معانی اصیل قرآنی نیز باشد.کلید واژگان: ابن سینا, زبان عربی عصر نزول, فارابی, واژه هو, وجود رابطPhilosophy, Volume:18 Issue: 2, 2021, PP 243 -260The question of this article is whether or not the term "Hū" implies the copulative being in the Arabic language of the Quran's revelation period. For this purpose, the works of Avicenna have been formulated as the most prominent defender of the meaning of the word. This formulation shows that his argument is a combination of logical and linguistic parts. The authors first distinguish between these two approaches and critique the logical part of his argument. Then the linguistic part of his argument is compared to Farabi's historical account of the translation movement's dispute over the translation of the concept of "being" into Arabic, and it has also been rejected. Indeed, Farabi's report explains why and how the term was translated by the translators of the translation movement from natural Arabic before the translation movement into the scientific-philosophical language at the same time as the movement and after it. The sum of the critiques and Farabi's report is the key phrase of the article: The term "Hū" in Arabic at the time of the Quran's revelation did not indicate the copulative being; Rather, for the first time, translators of the translation movement considered such a meaning for the term. This result has also helped to discover the historical map for the implication of the term on the copulative being in the Arabic language as a whole; perhaps it can be a companion for parallel research in the field of discovering the original meanings of the Qur'an.Keywords: al-Farabi, Avicenna, Copulative Being, Term “Hū”, The Arabic Language of the Revelation Period
-
محور اصلی حکمت متعالیه و مبنای بسیاری از نظریات صدرالمتالهین، نظریه اصالت وجود است. این نظریه در آثار متعدد صدرا وجود دارد و نزد شارحین نیز مورد تفسیر و تبیینهای گوناگون قرار گرفته است. میتوان حداقل سه تفسیر مهم از این نظریه را برشمرد که هرکدام تقریر خود را به صدرا نسبت دادهاند. تفسیر نخست معتقد است ماهیت به تبع وجود در خارج موجود است و تحقق ماهیت در خارج حقیقی است. در تقریر دوم، ماهیت حد وجود دانسته شده است که به عرض وجود، در خارج موجود میشود و موجودیت ماهیت در این تفسیر، اعتباری است. برداشت سوم، موجودیت ماهیت در خارج را مجازی و جایگاه ماهیت را ذهن میداند به گونه ای که در خارج، تنها و تنها وجود، متحقق است و ماهیت، ظهور عقلی و ذهنی وجودهای محدود است. در پژوهش حاضر، دو فرضیه مطرح و پی-گیری میشود: اول اینکه عامل اصلی پیدایش سه دیدگاه متفاوت درباره نظریهی واحد اصالت وجود، عبارات متفاوت خود صدرالمتالهین و تبیینهای گوناگون ارایه شده از جانب خود ایشان است؛ دوم آنکه شواهد فلسفی دیگری از سایر نظریات صدرا میتواند تاییدی بر تفسیر سوم از نظریه اصالت وجود بوده و گویا در دیدگاه نهایی وی ماهیت صرفا، وجودی مجازی دارد. در تبیین فرضیه اول، عبارات همخوان و سازگار با هر دیدگاه را مطرح و منشا آن را در تعابیر صدرا نشان میدهیم. در اثبات فرضیه دوم، از مساله وجود رابط از دیدگاه صدرا بهره خواهیم برد. ماهیت نداشتن وجود رابط و ربط بودن ممکنات نسبت به حق تعالی، تفسیر سوم اصالت وجود را به عنوان نزدیکترین تفسیر به رای حقیقی صدرالمتالهین تایید میکند.
کلید واژگان: کلیدواژه ها: اصالتوجود, صدرالمتالهین, تفسیرهای سهگانه, اعتباریت ماهیت, وجودرابطAsra Hikmat, Volume:11 Issue: 2, 2021, PP 125 -153As a consistent philosophical mechanism, transcendental philosophy is celebrated. It has disclosed a new perspective through passing the philosophy of Masha and Eshragh in close cooperation with mysticism and intuition for transcendental philosophy and knowledge seekers.Therefore, it is so amazing for its philosophical followers to observe serious and acute contradictions in philosophical theories of this philosophy owner.Distinct theories of Sadr-Al-Moteallehin in important subjects such as principality of existence and credit of nature could be considered as the indication.The source of conflict is noticeable in the great philosopher's works.This research is going to answer the above inquiry and solve current contradictions through studying Mulla Sandra's expressions relating to the principality of existence and the credit of nature.
Keywords: Essence, Principality, Fiction, Experience, Copulative Existence, Mulla Sandra
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.