به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کفر » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «کفر» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی حسینی*، ابولحسن بختیاری

    این که چرا؛ در چیستی ایمان و نوع رابطه آن با عمل اختلاف وجود دارد ذهن را به سمتی سوق می دهد تا به دنبال گونه ای تبیین و نقد باشد، تبیین از بابت چرایی اختلاف و نقد در راستای فهمی دقیق، محکم و مستدل با اتکال به ام الکتاب آموزه های دینی و اسلامی. فرقه ی مرجیه "ایمان" را امری بسیط و هویتی تجزیه ناپذیر دانسته و برآن باورند ایمان تقدم رتبی برعمل دارد و عمل در پس" ایمان " قرار دارد درتقابل با این دیدگاه فرقه خوارجند که معتقدند عمل جزء ایمان است و ایمان امری ترکیبی است. برخلاف نظرگاه این دو دیدگاه؛ نظرگاه سوم نظر اعتدالی مکتب اهل بیت-علیهم السلام- است که تفکر مرجیه و خوارج را مورد نقد قرار داده است. حال سوال این است که؛ آیا ایمان صرف تصدیق قلبی و با عمل یکی است و یا به نوعی عمل از آثار خارجی و نشانه یا لازمه ایمان می باشد و از حقیقت ایمان خارج است؟ نقطه عزیمت این تحقیق بیان رابطه مفهومی و ساختارمعنایی ایمان در واگرایی از عمل در فهم فرقه مرجیه و همگرایی از عمل در اندیشه خوارج و دسته نقد هایی که از طرف مکتب اهل بیت برآنان وارد است که عمل از ارکان ایمان است، می باشد. از ظاهر برخی روایات شیعه بر می آید که عمل جوارحی یکی از ارکان ایمان است و از واکاوی چنین رابطه ای و در پاسخ به سوال طرح شده می توان گفت، عمل از آثار خارجی و نشانه یا لازمه ایمان می باشد.

    کلید واژگان: مرجئه, کفر, ایمان, خوارج, گسست عمل از ایمان}
    Ali Hoseini *, Abolhasan Bakhtyari

    There is a difference in the nature of faith and the type of its relationship with action, it leads the mind to look for some kind of explanation and criticism, an explanation of the reason for the difference and criticism in line with a precise, solid and well-reasoned understanding by relying on the source of the teachings. Religious and Islamic The Marjeeh sect considers "faith" as a simple thing and an indivisible identity, and they believe that faith precedes action, and action is behind "faith", in contrast to the view of the Khawarjand sect, who believe that action is a part of faith and that faith is a composite matter. Contrary to the opinion of these two views; The third point of view is the moderate point of view of the school of Ahl al-Bayt which has criticized the thinking of Marjee and Khawarij. Now the Is faith just a confirmation of the heart and is the same as action, or is it somehow an external effect and a sign or requirement of faith and is outside of the truth of faith? The point of departure of this research is the statement of the conceptual relationship and the meaning structure of faith in the divergence from action in the understanding of the Marjaeh sect and the convergence of action in the Khawarij thought and the criticisms of the Ahl al-Bayt school that action is one of the pillars of faith. From the appearance of some Shia narrations, it appears that the practice of wearing jewelry is one of the pillars of faith, and from the analysis of such a relationship and in response to the question raised, it can be said that the practice is one of the external works and a sign or requirement of faith.

    Keywords: Marjee, unbelief, Faith, Kharij, separation of action from faith}
  • آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی

    بحث ما درباره ملاک ارزش های اخلاقی از نظر اسلام و سایر مکاتب اخلاقی بود و اینکه این ارزش ها در چه شرایطی ثابت می شود. ارزش های اخلاقی می توانند مطلوب، نامطلوب، مثبت یا منفی باشند و دارای مراتب اند و اسلام برای آنها حد نصابی قایل است که همه موظفند آن را شناخته، با توجه به آن، برنامه های خود را تنظیم کنند. حد نصاب ارزش ها مویدات و مقدمات ارزش های اصلی محسوب می شوند. بعضی از مراتب نیز مخصوص انبیا و اولیای خاص خداست که امثال ما از درک آنها عاجزیم، اما بسیاری از مراتب ارزش ها را می توان درک و تعریف کرد و لوازم آن را برشمرد.
    روح همه ارزش هایی که مورد قبول اسلام است، ایمان به خداست. به میزان دخالت ایمان در هرکاری، ارزش آن کار معین می شود. البته ایمان با علم (دانستن) تفاوتی ظریف دارد؛ زیرا علم با کشف واقعیت برای انسان هرچند بی اختیار و بدون تلاش حاصل می شود، اما در ایمان عنصر اختیار وجود دارد؛ یعنی بعد از علم، انسان باید آن را بپذیرد و به لوازم آن ملتزم باشد. ازاین رو ممکن است با وجود علم، ایمان وجود نداشته باشد. همچنان که فرعون می دانست حضرت موسی(ع) پیامبر است، اما می گفت: «ما علمت لکم من إله غیری» (قصص: 38) یا «انا ربکم الاعلی» (نازعات: 24).

    کلید واژگان: ایمان, کفر, تقابل ایمان و کفر, مراتب ایمان}
  • سیدمحمد اکبریان*
    ایزوتسو شکر را در قرآن با ایمان مترادف دانسته و راینهارت با توجه به تقابل شکر و کفر در قرآن، آن را دلیل بر الزام اخلاقی دانسته است. گر چه اصل ادعا، مبانی و دلایل ایشان با اشکالاتی مواجه است؛ اما توجه آنها به تضاد شکر و کفر در قرآن، راهبردی مبنی بر پیوند شکر و ایمان و فضیلت اخلاقی شدن ایمان ارایه می دهد. بر اساس تحلیل لفظ شکر در قرآن و آیات آنکه در مقابل با کفر قرار گرفته و اشاراتی که در کلام مفسران و اندیشمندان اسلامی آمده، لازمه شکر نعمت های مادی و دنیوی، شناخت منعم و استفاده از نعمت ها در مسیر خواست الهی است که نتیجه آن ایمان است؛ نیز لازمه شکر نعمت هدایت انسان به دین، بهره گیری از این هدایت و ایمان آوردن به خدا است و انکار خداوند در واقع ناسپاسی در مقابل نعمت هایی است که قابل انکار نیست. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
    کلید واژگان: شکر, ایمان, کفر, فضیلت اخلاقی, نعمت}
    Mohammad Akbarian*
    Gratitude is considered equivalent to faith in the Quran by Izutsu. Reinhart thinks that it is a moral requirement to be grateful because it contrasts with ingratitude (kufr) in the Quran. Whereas there are certain problems with their claims, grounds, and reasons, the contrast between gratitude and ingratitude in the Quran might suggest that there is a connection between gratitude and faith, and faith is a moral virtue. In an analysis of the term ‘gratitude’ as opposed to ingratitude in the Quran and according to the points made by Muslim commentators and thinkers, being grateful to the good of this world requires man to recognize the benefactor and to use bounties in the divinely desired way; and that is the result of faith A person must also take advantage of the guidance given by God and have faith in Him in order to be grateful for being guided to religion. The act of denying God is an act of ungratefulness in the face of blessings that cannot be denied. The method of this research is descriptive-analytical.
    Keywords: Gratitude, faith, ingratitude, moral virtue, bounty}
  • سعیده سادات شهیدی*

    ملاصدرا در باب نقش فطرت در هدایت پذیری انسان، تعابیر گوناگونی دارد. در مواضعی فطرت همه انسان ها را قوه و استعداد کسب فضایل و رذایل و در همه انسان ها یکسان دانسته که نتیجه این امر یکسان انگاری انسان ها در امر هدایت پذیری است. در مواضع دیگری فطرت انسان را عامل هدایت دانسته و ضلالت را اکتسابی می داند و در مواردی نیز از انسان هایی سخن گفته است که فطرتشان بر کفر سرشته شده و امکان معرفت حق و شایستگی هدایت را ندارند. به نظر می رسد فهم اختلاف اقوال در آثار ملاصدرا با توجه به نگاه تشکیکی او و اعتقاد وی به تمایز سرشت و خمیرمایه اولیه انسان ها میسر است. از نظر صدرالمتالهین نفوس و ابدان انسانی از بدو آفرینش، در صفا و کدورت، شدت و ضعف و شرافت و خست با یکدیگر تفاوت دارند و همین امر به تمایز آنان در گرایش به خیر و شر انجامیده است. بر این اساس با طیفی از انسان ها مواجهیم که در دو سر این طیف، هدایت یافتگان و گمراهان قطعی هستند و در میانه آن، انسان های متمایل به خیر یا شر و یا در حد وسط آن دو. با وجود تصریح ملاصدرا در به کارگیری تعابیری چون کفر فطری و گمراهی سرشتی، از آنجا که وی بر عنصر اختیار در شکل گیری فعل انسان تاکید فراوانی دارد، شارحان چنین تعابیری را به معنای  اقتضاء و علیت ناقصه سرشت انسانی در گرایش به کفر دانسته اند، نه حتمیت و ضرورت.

    کلید واژگان: ضلالت, فطرت اولی, فطرت ثانی, کفر, هدایت}
    Saeedehsadat Shahidi *

    Mulla Sadra has various statements about the role of nature in guiding people. Sometimes he considered the nature of all human beings as the ability to acquire good things, which is the same in all human beings. The result of this view is to consider all human beings as the same in being guided. Secondly, in other places, he considers human nature to be the cause of guidance and considers misguidance to be obtained from outside. Finally, in some cases, he has spoken about people whose nature is based on disbelief and they are not able to know the truth and be guided. It seems that it is possible to understand the difference in the statements of Mulla Sadra's works by considering his ambiguity view and his belief in the difference in the basic nature of humans. According to Mulla Sadra, the human soul and body are different from the beginning of creation in purity and darkness, strength and weakness, noble and humble, and these differences make people inclined towards goodness or badness. Based on this opinion, we are faced with a spectrum of human beings, which is from definitively guided or misguided, and in the middle of this spectrum are people inclined to good or bad in the middle of this spectrum. Despite Mulla Sadra's statement in using expressions such as natural disbelief and natural error, because he emphasizes the element of choice in the form of action, his commentators have considered such expressions to mean the necessity of human nature in the tendency to disbelief, not necessity and obligation.

    Keywords: Misguidence, First Nature of Human, Second Nature of Human, Disbelief, Guidence}
  • حجت لطفی قراملکی

    شناخت مفهوم ایمان و رابطه آن با نمودهای قولی، فعلی و عملی خود و صدق و عدم صدق ایمان بر اعتقادی که خالی از این ظهورات خارجی است،  مسیله ای است که از دیرباز مورد نظر و اختلاف علمای اسلام بوده است. پژوهش پیش رو تلاش نموده با بررسی مفهوم ایمان و طرح نظرات پیرامون آن، صدق و عدم صدق مفهوم ایمان بر ایمان بدون ظهورات خارجی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. این پژوهش به روش عقلی و اجتهادی و با استفاده از متون دینی به بررسی ایمان و رابطه آن با عمل می پردازد. برخی از یافته هایی که تحقیق پیشرو بدان رسیده است: صدق ایمان متوقف بر التزام عملی است؛ با حصول شرایط عمل و فقد موانع عمل، ترک عمل کاشف از عدم ایمان است؛ عمل خلاف ایمان تنها بر عدم ایمان در مورد تخلف دلالت دارد و دلالت بیش از آن، نیازمند دلیل است.

    کلید واژگان: ایمان, عمل, گستره صدق ایمان, تخلف عملی, کفر}
  • عبدالرحیم زارعیان جهرمی، صفدر شاکر*، ابراهیم زارعی فر

    از ابزارهای مهمی که می توان به وسیله آن، مفاهیم و مطالب را دقیق تر وسریع تر به اذهان مردم منتقل نمود، استفاده از ضرب المثل، تشبیه، تمثیل و غیره است. قرآن کریم در راستای بیان پیام های هدایتی در قالبی بلاغی و مفهومی، از ابزارهایی همچون استفاده از مثال و تشبیه تمثیلی بهره برده است. در قرآن مجید حدود 500 آیه وجود داردکه دارای تشبیه، تمثیل، کنایه، مجاز و تشبیه تمثیلی می باشد. این مقاله درصدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، پس از تبیین مفهوم تشبیه تمثیلی و کارکرد قرآنی آن، تشبیهات تمثیلی قرآن کریم در مقوله منافقین و نفاق را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. آنچه مسلم است از ابتدا خلقت حضرت آدم (ع) مبارزه و نبرد حق و باطل برای اثبات توحید و یکتاپرستی و نفی شرک و بت‌پرستی وجود داشته و تا قیامت نیز وجود خواهد داشت؛ زیرا یکی از مبانی و اصول اولیه حق مبارزه با کفر و شرک و باطل است و آیات زیادی در قرآن در همین رابطه نازل شده است. خداوند به همین منظور از تشبیه تمثیلی در قرآن برای تداعی هر چه بیشتر این موضوع به اذهان انسان ها استفاده نموده است. ما نیز در این مطالعه آیاتی در این باب آورده ایم و همچنین در قرآن آیات زیادی درباره مذمت کافران و مشرکان و آنچه می پرستند بیان شده است و تمثیلاتی آورده است و حتی سوره ای کامل به نام سوره کافرون نازل شده است و قرآن برای آن ها تمثیل و تشبیهات زیادی آورده است.

    کلید واژگان: تشبیه تمثیلی, تقابل, حق, باطل, کفر, ایمان}
  • معصومه مطهری، نسرین میانجی

    سلفیه جهادی به جریان‏های از سلفیه اطلاق می شود که با مبانی خاص خود، داعیه برقراری حکومت و خلافت اسلامی دارند و تنها راه رسیدن به آن را جهاد مسلحانه می دانند. آنان قایل به کفر نظام های فعلی و جاهلیت جوامع هستند و تنها راه تغییر را جهاد اعلام می کنند. سلفیه جهادی با تکیه بر آیاتی همانند 123 توبه و بدون توجه به دیگر آیات، حاکمان ممالک اسلامی را کافر قلمداد کرده و جنگ و قتال علیه آنان را واجب عینی می دانند. این مساله از دو جهت قابل نقد است؛ اول: کافر بودن حاکمان ممالک اسلامی، دوم: مخالف بودن این دیدگاه سلفیه جهادی با کتاب، سنت و اجماع. از این رو ضرورت ایجاب می کند که ضمن تعریف صحیح سلفیه جهادی، با تمسک به آیات و روایات به بیان دیدگاه صحیح در برخورد با حاکمان بپردازیم و بیان نماییم که برداشت سلفیان جهادی از این آیه با تفاسیر علمای اهل سنت در تضاد است، چرا که علمای اهل سنت، کفر در این آیات را کفر اصغر دانسته که سبب خروج از اسلام نمی گردد و نهایتا حاکم، فاسق و ظالم می شود نه کافر.

    کلید واژگان: سلفیه, جهاد, سلفیه جهادی, کفر, حاکم}
  • علی ارشد ریاحی*

    فخررازی بر این باور است که حصول ایمان و یا کفر در انسان تنها به وسیله ایجاد مستقیم و بی واسطه خداوند است. به این دیدگاه، نظریه «خلق الایمان و الکفر» می گوییم. در این مقاله ابتدا مهم ترین ادله فخر رازی برای اثبات این نظریه، توسط نگارنده، به روش تحلیل محتوا و با استدلال های عقلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که هیچ یک از 7 دلیل او صحیح نیست. سپس تفسیرهایی که او تحت تاثیر این دیدگاه ارائه کرده، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور تمامی آیاتی که وی تحت تاثیر این دیدگاه، برخلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع آوری شده و با توجه به سایر آیات، لوازم و پیامدهای تفسیرهای رازی و معنای ظاهری الفاظ، صحت و سقم برداشت های او توسط نگارنده، معین شده و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از 12 تفسیر فخر رازی (که تحت تاثیر نظریه مذکور ارائه شده است) صحیح نیست.
     

    کلید واژگان: فخررازی, ایمان, کفر, اختیار, فاعل بالاراده}
    Aliarshad Riahi *

    Fakhr Razi believes that human belief or disbelief come from by direct and immediate creation of God only. The view is called the theory of khalqi iman and kufr. In this study, firstly, Fakhr Razi`s main arguments for the theory have been criticized, through content analysis and rational reasoning. As explained in the paper, none of his seven reasons may be taken as correct. Then his cases of Quranic interpretations being influenced by the theory have been criticized. For this purpose, all the verses interpreted based on the theory contrary to the apparent meaning of the words and verses, have been gathered and according to other verses, the consequences of his mysterious interpretations and the apparent meaning of the words, the correctness and incorrectness of his perceptions have been determined. And, finally, it has been concluded that none of the 12 interpretations of Fakhr Raz may be taken as incorrect.

    Keywords: Fakhr Razi, Faith, Disbelief, Authority, Agent of Will}
  • حمید ایماندار، حسین ظفری
    تفسیر خاص از مفهوم تکفیر و توسعه مصادیق آن، از علل عمده مشی افراط گرایانه سلفیه جهادی به شمار می رود. باید تصریح نمود مبانی جریان مذکور در حوزه تنقیح مفهوم تکفیر، تضاد هایی عمده با آراء بزرگان جریان سلفی گری داشته و به واقع سبب بروز چالشی درونی در نظام کلامی و عقیدتی مکتب سلفیه شده است. اعتقاد به جزئیت عمل جوارحی در تحقق مفهوم ایمان از سوی تکفیری ها عاملی اساسی در تلقی کفر عملی به عنوان کفر اعتقادی منجر به تکفیر است که در نهایت به تکفیر تارک نماز و یا مانع زکات بدون قید استحلال قلبی می انجامد. این در حالی است که در نگاه ابن تیمیه و البانی به عنوان دو تن استوانه های فکری سلفیه، صرفا جزئیت تصدیق قلبی- و نه عمل جوارحی- در تحقق اصل ایمان لحاظ می گردد. به علاوه تکفیری ها منتسب به جریان سلفیه در تضادی آشکار با آراء برخی ائمه سلف ضمن مردود خواندن معذور بودن به جاهلان در مسائل شرک اکبر (در نگاه ایشان مباحثی چون استغاثه، توسل و. . . مصادیق شرک اکبر هستند) مانیفست خشونت طلبانه خود را تکمیل نموده اند. تفسیر ناصواب از مفهوم حاکمیت الهی و عدم تمایز میان تکفیر معین و مطلق در تضاد با رای قاطبه منتسبان به جریان سلفیه قرار داشته و از عوامل مهم در بسط دامنه تکفیر به شمار می رود.
    کلید واژگان: سلفیه, تکفیر, ایمان, کفر, چالش های درونی}
  • احسان عوض پور، علی پورجواهری، محمدعلی حیدری
    در بسیاری از روایات شیعی، مساله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانسته اند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت می شود که مقصود مسلمانی است که شیعه اثناعشری نباشد. مخالفت نیز گرچه می تواند در حوزه های مختلفی، مانند اعتقاد به تجسیم و تشبیه و جبر و تفویض باشد، لکن بارزترین مصداق مخالفت، مخالفت در مساله امامت و ولایت است. از سویی، در روایات بسیاری نیز تصریح شده که هر کس توحید و نبوت را بپذیرد، مسلمان است و تمام احکامی که برای مسلمان ثابت است، بر او نیز جاری می شود. بررسی روایات مرتبط در هر دو سو و نیز مراجعه به سایر روایات و کلام علمای امامیه نشان می دهد که هیچ یک از دو حکم اسلام و کفر را نمی توان به طور مطلق برای تمام مخالفان ثابت نمود؛ بلکه هم در حوزه حکم به اسلام و کفر و هم در معنای مخالف باید حکم به تفصیل نمود. آنچه می توان به طور یقینی ثابت نمود این است که کفر به معنای خروج از اسلام تنها برای مخالف معاند ثابت است، اما برای سایر اصناف مخالف، یعنی مخالف جاهل و منکر، حکم به اسلام می شود و اطلاقات و عموماتی که در روایات وارد شده و کفر را برای مطلق مخالف ثابت می کند، بر مراتب و درجات مختلف کفر و ایمان حمل می شود.  
    کلید واژگان: کفر مخالف, کفر, اسلام, ایمان}
    Ehsan Evazpour, Ali Pourjavhari, Mohammad Ali Heidari
    The issue of the disbelief (Kufr) of the Shia's opposition (Mukhaalif) has been raised in many Shiite traditions, based on which, some Imami scholars considered the mukhaalif to be disbeliever (kaafir) and out of the realm of Islam. In terms of the meaning of mukhaalif, Shiite narrations and the writings of Shi'ite scholars convey that mukhaalif includes all Muslims other than twelver Shiites. Though opposing (mukhaalafah) can be in various fields, such as believing in anthropomorphism (tajsim), materialization of Allah (tashbih), predestination (jabr) or delegation (tafwid), however, the most striking instance of opposing is the rejection of the Imamate and leadership of the twelve Imams. On the other hand, many traditions explicitly affirm that anyone who accepts the belief of the unity of God (tawhid) and the prophethood of Prophet Muhammad (s), is considered as a Muslim and all of the rulings of a Muslim are applicable to him/ her. The analysis of these two groups of traditions and referring to the other relevant traditions and the writings of Shiite scholars indicate that neither of Islam and kufr can be proved for the mukhaalif in an absolute manner, nevertheless, a separation between the various meanings of kufr and the different types of mukhaalif is necessary. What can be certainly proved is that kufr, in the sense of being out of the realm of Islam, is only applicable to the prejudiced mukhaalif, and the other two types of mukhaalif, being ignorant and denier, are considered Muslims. However, the inclusiveness of some traditions to all types of mukhaalif, and categorizing them as disbelievers is justified by the different levels and degrees of belief and disbelief.
    Keywords: heresy of the opposition, heresy, Islam}
  • ایلناز علی نژاد، سید مهدی صالحی *، رضا نیک خواه سرنقی
    در باور دینی انسان در جهت نوع هستی، «هست» خدایی دارد، از وجود او نشات گرفته و مقصد نهایی او نیز رسیدن به خداست و هدف از حیات و غایت حرکت او «وصول الی الله است؛در متون دینی توصیه های اخلاقی واعتقادی و عبادی زیادی وجود دارد که التزام به آنها باعث تقویت و استحکام حسن معاشرت زوجین می شود. زوجین از طریق الگو و اسوه بودن برای فرزندان، نقش زیادی در گرایش فرزندان به عبادت و معنویت دارند، میان زوجینی که التزام عملی به اعتقادات و عبادات وجود دارد، آرامش روانی، نورانیت درونی و مسایل اخلاقی موج می زند ، امیدواری، پیشرفت مادی و معنوی و همینطور حس وظیفه شناسی نسبت به دیگران در میان زوجین معتقد به آموزه های اعتقادی و عبادی، بسیار بالا است. با این که زنان اصلی ترین رکن خانواده هستند و نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند اما کمتر دیده می شود که توجه نسبت به حقوق انسانی زنان در قوانین انعکاس یابد و بسیاری از حقوق این قشر از جامعه نه تنها به عنوان زن بلکه به عنوان مادر نادیده گرفته شده است. به عبارت دیگر می توان گفت زنان به علت زن بودنشان از بسیاری از حقوق طبیعی، اجتماعی و غیره محروم هستند. هدف این مقاله بررسی نقش باورهای دینی در خصوص حق حضانت زنان ، حق حضانت زنان در حقوق اسلام و حقوق بین الملل و حسن معاشرت است. برای این منظور از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
    کلید واژگان: باورهای دینی, کفر, آتئیسم, یقین, فطرت, شهود, برهان}
    Ilnaz Ali Nejad, Seyyed Mehdi Salehi *, Reza Nikkhah Saranaghi
    In the religious belief of man in the direction of the kind of being, "there is" a god, derived from him and his ultimate destination is to reach God, and the purpose of his life and purpose is to "receive Allah; in the religious texts, There is a lot of commitment that empowers them to strengthen and strengthen the goodness of couples. Couples, through the pattern and assumption of children, play a large role in the tendency of children to worship and spirituality; among couples who have a practical commitment to beliefs and worship, psychological relaxation, inner luminance, and ethical issues, hope, material and spiritual progress And the sense of conscientiousness towards others amongst couples who believe in religious beliefs and worship is very high. Although women are the main pillars of the family and make up half the population of the country, it is less visible that attention to the human rights of women is reflected in the laws, and many of the rights of this group of society are not only women but also as Mother is overlooked. In other words, it can be said that women are deprived of many natural, social and other rights due to being women. The purpose of this article is to examine the role of religious beliefs about the right of custody of women, the right of women to custody in Islamic law and international law and good socialization. For this purpose, the library method has been used.
    Keywords: Religious beliefs, disbelief, atheism, certainty, nature, intuition, proof}
  • حسین رحمانی تیرکلایی
    بررسی سیره عملی پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان بزرگ اسلام اعم از شیعه و اهل سنت ما را در رسیدن به دیدگاهی مشترک درباره محدوده اسلام و ایمان و احکام و قوانینی که به سبب آن بر مسلمانان فرقه های مختلف اسلامی و اهل کفر بار می شود، یاری می کند. بنابراین ضرورت دارد که معیارهای اسلام و کفر مورد بررسی قرار گیرد تا باورهای نادرست فرق اسلامی نسبت به یکدیگر از میان برود. در این نوشتار سعی شده است موضوعاتی از قبیل شاخصه ها و محدود اسلام و کفر از دیدگاه فریقین، سیره نبوی و تکفیر مسلمانان، کفایت اسلام ظاهری ، دیدگاه فقهای فریقین درباره تکفیر مورد بررسی قرار گیرد تا دیدگاه های تکفیرهایی که به هر بهانه ای مسلمانان را کافر می دانند مورد رد و نقد عالمانه قرار گیرد.
    کلید واژگان: اسلام ظاهری, شهادتین, ایمان, کفر, تکفیر}
  • فاطمه علی پور، سیده طاهره آقامیری
    در این پژوهش با بررسی علت گرایش به کفر و آتئیسم در جهان معاصر و مقایسه تطبیقی بین آنها ، موضوع فطرت خداپرستی و خداجو یی در انسانها مورد بررسی قرار می گیرد برای پاسخ به این پرسش که چرا در جهان معاصر با وجود گسترش علم و فن آوری ، شاهد اقبال به «آتئیسم» و افزایش شمار «خداناباوران» هستیم و راهکار برون رفت از آن چیست ؟ بررسی آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نشان میدهد که خداوند یک حقیقت و واقعیت خارجی است، نه آنچه که ساخته وهم و پندار ما است و نه آنچه که به حس ادراک شود و فطرت همان پرسش از توحید است. لذا انسان برای یافتن حقیت و گذر از کفر و آتئیسم باید از ادراک حسی فراتر رفته و با تامل در حقیقت خود به علم حضوری و شهودی خدا را دریابد و با برهان حصولی بر وجود خداوند استدلال عقلی نماید.
    کلید واژگان: کفر, آتئیسم, یقین, فطرت, شهود, برهان}
    Fatemeh Alipour, Seyyedeh Tahereh Aghamiri
    In this study, by examining the cause of tendency towards disbelief and atheism in contemporary world and comparative comparison between them, the subject of the nature of Godliness and Godhead in humans is examined to answer the question of why in the contemporary world, despite the spread of science and technology , Is it an achievement for atheism and an increase in the number of "theologians", and what is the solution out of it? The study of the verses of the Holy Quran and the traditions of the infallibles (a) shows that God is a fact and an outsider, not that which is made up of us and not what is perceived and the essence is the question of monotheism. Therefore, human beings must go beyond sensory perception to find the truth and pass away from blasphemy and atheism, and by contemplating in truth, to know God in the presence and intuition of science, and to rational reasoning with the proof of the existence of God.
    Keywords: disbelief, atheism, certainty, nature, intuition, proof}
  • حمید ایماندار، حسن زرنوشه فراهانی
    مفهوم‏شناسی منحصر به فرد «سلفیه جهادی» از مفهوم «تکفیر» و سعی در توسعه مصادیق آن، ریشه در تفسیر خاص از مفاهیم «ایمان»، «کفر» و مسائل مطرح در ذیل آنها دارد. یکی از مهم‏ترین تلاش‏های سلفیه در تقویت آراء افراطی‏شان، سعی در انتساب آراء این جریان به علمای بزرگ اهل‏سنت همچون ابوالثناء آلوسی است. لیکن با تطبیق منهج آلوسی بر مبانی سلفیه در مسئله «تکفیر»، تضاد اصولی وی با این جریان آشکار می‏گردد. آلوسی بر خلاف سلفیه و در موافقت با مکتب کلامی اشاعره، مفهوم «ایمان» را به «نفس تصدیق» معنا کرده و زیادت و نقصان ایمان را نیز به تصدیق نسبت می‏دهد. وی در ادامه مخالفت با جریان سلفی‏گری، جزئیت عمل در تحقق اصل ایمان را انکار کرده و فرعیت اعمال در مفهوم «ایمان» را عین باور سلف صالح معرفی نموده است. وی به شدت از توسعه مصادیق «تکفیر» در بین علمای اهل‏سنت انتقاد کرده، و تلاش دارد تفاسیر تکفیری ارائه‏شده از آیات را توجیه کند. آلوسی در جهت تایید روش ضدتکفیری خود، اصل «عذر به جهل» و «تاویل» را با معرفی شروط و موانع آن می‏پذیرد. تمییز دادن بین تکفیر «معین» و «مطلق» و تقسیم «کفر» به دو نوع کفر «اعتقادی» و «عملی» را می‏توان نمادهای دیگری از تضاد آلوسی با سلفیه در حوزه تنقیح مفهوم «تکفیر» برشمرد. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی به موضوع می‏پردازد.
    کلید واژگان: آلوسی, سلفیه, تکفیر, ایمان, کفر, بررسی تطبیقی}
    Hamid Imandar- Hassan Zar Nousheh Farahani
    Jihadi Salafi’s unique definition of the concept of "Takfir"(accusing others of unbelief) and the attempts to spread it are rooted in the limited conceptual understanding of "faith", "unbelief" and the issues relating to them. One of the major efforts of Salafis efforts to reinforce their extreme views is attributing their ideas to great Sunni scholars, such as Abu al-Thana’ al-Alusi. However, when we compare Alusi’s ideology about “Takfir” with that of Salafism, we find that there is a basic contradiction between the two. Contrary to Salafism, Alusi, like Asharite theological school defines "faith" as "the very assent (tasdiq)" and attributes the strength and weakness of faith to assent. Expressing his determined opposition to the Salafi movement, he denies the particularity of action in the realization of the principle of faith and considers the marginality of action in the concept of "faith" as the very belief to which early pious Muslims adhered. He strongly criticizes the innumerable instances of "Takfir" among Sunni scholars and tries by citing evidence from the Quran, to point out the Takfiri interpretations presented by the Salafis. In order to confirm his hardline stance against Takfiri approach, Alusi establishes the principle of " using ignorance as an excuse " and "hermeneutics" while highlighting its conditions and legal impediments. Making a distinction between the type of "certain" Takfir and "absolute" Takfir and dividing "unbelief" into two kinds: "doctrinal" and "practical" are other examples of Alusi’s disagreement with Salafism about framing the concept of "Takfir". The present paper seeks to expound this subject and uses a descriptive- analytical method.
    Keywords: Alushi, Salafism, Takfir, belief, unbelief, comparative study}
  • آیت الله علامه محمدتقی مصباح
    سعادت حقیقی انسان در گرو ایمان و عمل صالح است. اگر انسان ایمان داشته باشد، اعمالش پذیرفته می شود، در غیر این صورت، از سعادت اخروی محروم خواهد بود.
    دلبستگی به زندگی دنیایی موجب می شود که انسان نعمت های خدا را محدود به نعمت های مادی ببیند. ازاین رو، وقتی به نعمتی می رسد می پندارد خدا به او عنایت کرده، اما وقتی از آن محروم می شود، می پندارد که مورد بی مهری خدا قرار گرفته است. این در حالی است که نعمت های معنوی ازجمله ایمان به ولایت و معرفت و محبت، نعمت های اصلی خدای متعال هستند و با نعمت های مادی قابل قیاس نیستند. در روایات، حرمت مومن از حرمت کعبه، بلکه بسی بیشتر شمرده شده است. همچنین سرکشی از مومن و عیادت آنان اجر و قرب فراوانی دارد.
    کلید واژگان: سعادت, مومن, ایمان, ولایت, کفر, شقاوت}
    Ayatollah Allamah Mohammad Taqi Misbah
    Man’s real felicity can be attained through faith and good deeds. If man believes in God, his deeds will be accepted, otherwise, he will be deprived of the felicity in the hereafter. Man’s attachment to this world makes him think that divine blessings are limited to worldly favours. Hence, when he enjoys a favour, he thinks that God is kind to him, but when he is deprived of it, he thinks that he is not treated kindly by God. This is while spiritual blessings, such as faith in the guardianship of Imams and knowledge and love of God are the real divine blessings are so great that they are not comparable with worldly favours. According to the narrations related from our Imams, the sanctity of a believer is superior to that of the kaaba. Consequently, when one visits a faithful sufferer, one will be amply rewarded and be brought near to God in proximity.
    Keywords: felicity, believer, faith, guardianship of Imams, unbelief, wretchedness}
  • سید یحیی کاظمی، امیرقلی جعفری
    یکی از سوال های اساسی در اندیشه پژوهشگران حوزه دین این است که آیا همه پیروان ادیان، اهل نجات هستند یا فقط عده ای خاص به نجات و رستگاری می رسند و مستضعفان که جمعیت پرشماری از انسان ها را تشکیل می دهند چه سرنوشتی در این زمینه خواهند داشت؟ منابع دینی و عالمان دین در این زمینه چه نظریاتی دارند؟ این مقاله به تبیین رابطه استضعاف دینی و نجات با مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری می پردازد. این دو متفکر علاوه بر اینکه به نجات سلبی مستضعفان معتقدند، به نجات ایجابی آنها، یعنی ورود مستضعفان به بهشت نیز باور دارند؛ البته علامه طباطبایی از راه شمول عفو الهی بر مستضعفان دینی و شهید مطهری از راه عدم کفر جحودی آنان و داشتن دین فطری به این نتیجه رسیده اند.
    کلید واژگان: مستضعف, نجات, عذاب, کفر, علامه طباطبایی, شهید مطهری}
    Seyyed Yahya Kazemi, Amirqoli Jafari
    One of the basic questions asked by the researchers in the field of religion is that whether all of the followers of religions are the people of salvation or whether a few certain people will be saved and reach salvation and in this regard, what kind of destiny is waiting for the weak people - who form a great deal of human population? What are the opinions of religious resources and scholars in this respect? Comparing Allameh Tabatabaie and Shahid Motahari􀀇s viewpoints, the paper deals with illustration of the relation between religious weakness and salvation. These two thinkers not only believe in negative salvation of the weak people but they also believe in affirmative salvation i.e. entrance of the weak people to paradise. It should, of course, be mentioned that Allameh Tabatabaie has come to this conclusion through inclusion of the God􀀇s forgiveness and Shahid Motahari through the lack of their apostasy and having innate religion.
    Keywords: Weak People, Salvation, Punishment, Apostasy, Allameh Tabatabaie, Shahid Motahari}
  • محمدعلی عباسیان چالشتری *
    «اعتقاد» بهعنوان گرایشی روان شناختی به صدق یک قضیه، به اعتباری، دارای دو وجه است: (1) از یکسو اعتقاد به یک قضیه با خود پیامدها و لوازمی عملی را بههمراه می آورد. هنگامی که ما واجد یک اعتقاد می شویم مقارن با آن گرایش های روان شناختی دیگری هم در ما پیدا می شوند. یک اعتقاد نه تنها می تواند رفتاری از ما را تغییر دهد، بلکه بیش از آن زندگی ما را تحتتاثیر خود قرار دهد. ما این وجه از اعتقاد را وجه «عمل شناختی» آن می نامیم؛ (2) از سویدیگر یک اعتقاد می تواند ما را به صدق و کذب قضیه ای رسانده یا دست کم به آن نزدیک سازد. فیلسوفان معرفت شناس با جدا ساختن وجه اخیر اعتقاد که ما آن را وجه «معرفت شناختی»، خواهیم نامید، از لوازم و پیامدهای عملی آن اعتقاد، منحصرا خود را به صدق و کذب و دلیل یا فرآیند، موصل به صدق و کذب محدود ساخته اند. از نگاه معرفت شناسان آن چه به یک اعتقاد ارزش و شان معرفتی می دهد صدق و کذب، دلالت او بر واقعیات موجود در عالم، و موجه و ناموجه، یا موثق و ناموثق، بودن است، و نه پیامدها و لوازم عملی آن. معرفت شناسی با محدود ساختن خود به این وجه از اعتقاد در قلمرو اندیشه های بنیادی اسلام، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» به چیزی خنثی و بی خاصیت تبدیل می شود. اصطلاحات و اندیشه های بنیادی قرآن، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» که ترکیب و تلفیقی از وجوه معرفتی و عمل شناختی هستند، دیگر نمی توانند مورد تحلیل و مطالعه این نوع معرفت شناسی قرار بگیرند؛ مگر آن که برخلاف نگاه قرآنی به آن ها، مرزبندی هویتی میان آن ها برداشته شود و آن ها به مفاهیمی با هویت معرفتی یکسان و واحد تبدیل شوند.
    کلید واژگان: معرفت, اعتقاد, دلیل یا توجیه معرفت شناختی, دلیل یا توجیه عمل شناختی, اخلاص, ایمان, کفر, شرک, نفاق}
    Muhammad Ali Abbasian Chaloshtari*
    As the psychological tendency to accept a proposition as true, belief has two aspects; on the one hand, it leads to practical consequences. When we hold a belief, other psychological tendencies emerge as a result. A belief can not only change our behavior but also affect our life to a large degree. This is called the “pragmatic” aspect of belief. On the other hand, a belief can lead or at least bring us closer to the truth or falseness of a preposition. It is called the “epistemological” aspect of belief in this paper. Ignoring the second aspect, epistemological philosophers only address truth or falseness and reason or process. In their viewpoint, it is only truth or falseness, reference to facts, permissibility or impermissibility, and reliability or unreliability that make a belief epistemologically significant. Therefore, epistemology fails to address such Islamic principles as “faith”, “atheism”, “polytheism”, and “discord”. As the main terms and notions stated in the Holy Qur’an, they are the combinations of the two aspects of belief and have to lose this feature to enter the realm of epistemological research.
    Keywords: epistemology, belief, epistemological reason, pragmatic reason, sincerity, faith, atheism, polytheism, discord}
  • حامد پوررستمی، حسن رضایی هفتادر
    در یک نگاه جامعه شناختی، اخلاق اجتماعی آن دسته از منش ها و رفتارهایی است که در تعاملات اجتماعی به منصه ظهور و بروز می رسد و چهره و نمای فرهنگی و اخلاقی جامعه را به تصویر می کشد. حسب بررسی نویسنده طیف ها و لایه های اخلاقی در یک جامعه و شاخصه های آنها در قالب مدلی ارائه می شود که در آن چهار طیف و منطقه اخلاقی وجود داشته و تمامی گونه های اخلاقی موجود در جامعه را در خود جای می دهد: 1. ایمان اخلاقی، 2. عصیان اخلاقی، 3. کفر اخلاقی، 4. نفاق اخلاقی. این چهار حوزه اخلاقی براساس دو محور 1. عقیده و پذیرش، 2. رفتار و گفتار شکل می گیرد که محور عقیده و پذیرش (محور عمودی مدل) در دو جهت ایجابی (بخش بالایی) و سلبی (بخش پایینی) قابل توسعه و تشدید بوده و محور رفتار و گفتار (محور افقی مدل) نیز در دو جهت ایجابی (سمت راست) و سلبی (سمت چپ) توسعه پذیر است. تحلیل و تجزیه این مدل، در بردارنده نکات جامعه شناختی و روان شناختی دیگر است که در مقاله بدان پرداخته شده است.
    کلید واژگان: اخلاق اجتماعی, طیف های اخلاقی, ایمان, کفر, نفاق, عصیان}
    Hamed Poorrostami, Hassan Rezaie Haftar
    In a sociological perspective, social ethics consists in those deeds and behaviors appearing in social interaction and depict the cultural and moral appearance of society.As is shown in the paper, moral spectra and layers in a society and their criteria have been given in model with four moral spectra including all moral states in society: 1. moral faith, 2. moral uprising, 3. moral unbelief and, 4. moral hypocrisy. The spectra are formed on the basis of two axes: 1. belief and perception, 2. deed and speech; each being developable in two sides. The model includes some other psychological and social points discussed in the paper.
    Keywords: social ethics, moral spectra, faith, unbelief, hypocrisy, uprising}
  • سید محمد مرتضوی، ابراهیم مهرابی
    ایمان در اندیشه ی دینی از بالاترین ارزش برخوردار است، ولی همیشه این سوال مطرح بوده است که آیا همه ی مومنان از ایمانی یکسان و مشابه و در نتیجه از ارزشی مساوی برخوردارند؟ به عبارت دیگر، آیا ایمان و کفر افزایش و کاهش پذیر است؟
    پذیرفتن هر یک از دو طرف مساله، نتیجه ی پاسخ به سوالاتی است از قبیل این که آیا ایمان و کفر امری بسیط است یا مرکب؟ و آیا عمل در حقیقت آن دو دخیل است یا خیر؟ دانشمندان اسلامی در پاسخ به این پرسش ها اختلاف نظر دارند. این مقاله متکفل کشف و مقایسه ی دیدگاه دو تن از اندیشمندان برتر اسلامی، یعنی ملاصدرا و ابن عربی است.
    با توجه به مستندات ملاصدرا، از قبیل آیات قرآنی، مبانی عمومی فلسفه او از جمله: اصالت وجود، تشکیکی بودن وجود، حرکت جوهری و... و نظرات کلامی وی از جمله وجودی تلقی کردن کفر و ایمان و...، این نتیجه به دست آمده است که کفر و ایمان در دیدگاه او، شدت و ضعف پذیر است.
    اما ابن عربی به دلیل عدم ورود در بسیاری از مسایل مربوط به ایمان و کفر در آثار خود و نیز ذووجوه بودن عباراتی که در این باره از او به جا مانده است، نظر واحد و قطعی خود را ارائه نداده است. با این حال، با توجه به غلبه ی دلایل و شواهد دال بر تایید امکان و وقوع نوسان در کفر و ایمان، باید توجی هاتی را ارائه داد تا اختلافات ظاهری و احتمالی را برطرف سازد. در صورت مدلل نمودن موارد خاص، می توان گفت او نیز به کاهش و افزایش ایمان و کفر معتقد است، هرچند مبانی وی تنوع و استحکام مبانی صدرایی در امکان و روایی پذیرش شدت و ضعف در کفر و ایمان را ندارد.
    کلید واژگان: ایمان, کفر, ابن عربی, ملاصدرا, عین ثابت}
    Dr.S. Mohammad Mortazavi, Ebrahim Mehrabi
    In religious thought, faith has been treated as the most eminent value. However, this question has always been propounded: Do all believers have equal and similar faiths and hence equal values? In other words, can faith and blasphemy increase or decrease or not?Accepting either side of the problem involves questions such as: are faith and blasphemy simple or compound affairs? Is action related in their reality or not? Answering these questions, Islamic scientists have different viewpoints. This essay is to decipher and compare the viewpoints of two Islamic superior thinkers, Mulla Sadra and Ibn Arabi.According to Mulla Sadra’s documentations such as his Quranic interpretations and his general fundamentals of philosophy including principality of existence, analogicity of existence, substantial motion and his theological views such as regarding faith and blasphemy as existential things, this conclusion has been drawn that from his point of view, faith and blasphemy can be weak or strong.But Ibn Arabi did not enter in numerous discussions concerning faith and blasphemy in his works and also his expressions in this relation are equivocal and cause uncertainty in his opinion. Regarding prevailing reasons and documents showing confirmation of existence and oscillation in faith and blasphemy, justifications should be presented in order to obviate these contradictions. In the case that contradictions are justified, it can be said that he also believed in decrease and increase in faith and blasphemy. However, in admissibility of accepting decrease and increase in faith and bleaphemy, although his fundamentals don’t have variety the same and consolidation as Sadra’s. Detailed speeches, documentations and attitudes of these two thinkers should be searched within this essay.
  • رضا برنجکار
    برخی متکلمان بزرگ اسلامی، و پیش از همه آنها سید مرتضی (قده) برآنند که اگر شخصی حقیقتا مومن شود، محال است از ایمان برگشته و کافر گردد. این متکلمان برای اثبات نظریه خود به دلیل عقلی و نقلی تمسک کرده اند. دلیل عقلی آنها این است که مومن مستحق پاداش ابدی و کافر مستحق کیفر ابدی است. پس اگر مومن، کافر شود، اجتما ع پاداش و کیفر ابدی پیش می آید که محال است. در این نوشتار، این استدلال نقد شده است. هم چنین با بررسی احادیث، نشان داده شده که هیچ یک از آنها نمی تواند نظریه بالا را اثبات کند، گذشته از این که آیات صریح قرآن و احادیث بر وقوع ارتداد و کفر مومن تاکید می ورزند.
    کلید واژگان: ایمان, کفر, احباط, موافات, ارتداد, شرط متاخر, بداء, روح ایمان}
    Rezā Brenjkār
    Some great Islamic theologians, among whom is Sayyed Morteza, believe that when someone really becomes faithful, it is impossible for him/her to reject his/her religious beliefs. To prove their theory, the theologians have appealed to some rational and traditional proofs. Presenting these proofs, this essay criticizes them and shows that none of them can prove the above-mentioned theory; besides, the Koranic verses and the Hadiths explicitly emphasize the occurrence of apostasy.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال