به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "perspective" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «perspective» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی perspective در مقالات مجلات علمی
  • مجید ابوالقاسم، ایرج سلطانی*

    مقاله پژوهشی حاضر با هدف ارائه الگوی پیشنهادی سرآمدی فرهنگ اخلاقی سازمانی انجام گرفته و گرچه مدل ها و الگوهای متنوع و متفاوتی از فرهنگ اخلاق سازمانی و سرآمدی سازمان وجود دارد که در سازمان ها به ویژه بانک ها و موسسات مالی استفاده شده است اما الگوهای حاضر با بهره گیری از مدل ها و الگوهای متعارف و نیز بر اساس نظر خبرگان اعم از اساتید دانشگاهی و مدیران و کارشناسان امور بانکی تهیه گردیده که می تواند به طور اخص مورد استفاده موسسات مالی و بانک واقع گردد. روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای - کاربردی و از نظر روش ، پژوهشی آمیخته (کیفی و کمی) می-باشد .جامعه آماری تحقیق را در بخش کیفی خبرگان مدیریت و بانک تشکیل دادند که برای تعیین مولفه های کلیدی ابتدا 15 نفر (گروه همگون یا هموژن) به صورت هدفمند و به عنوان نمونه انتخاب و بصورت کتابخانه ای و پس از بررسی 34 الگوی فرهنگی معتبر جهانی و نیز مدلهای تعالی سازمانی نسبت به تهیه معیارها اقدام وگروه های اصلی الگو مشخص و سپس با استفاده از روش دلفی فازی توسط 30تن از اساتید دانشگاه و مدیران و کارشناسان و صاحب نظران امور منابع انسانی و بانکی (گروه ناهمگون یا هتروژن)،گروه های اصلی، زیر گروه ها و شاخص ها مشخص و بصورت کمترین مقدار ، مناسب ترین مقدار و بیشترین مقدار امتیازات داده شد و از طریق تحلیل محتوا و تدوین چک لیست اطلاعات جمع آوری و با روش دلفی اشاره شده مدل اولیه پژوهش تدوین گردید و سپس در بخش کمی با جامعه آماری روسای شعب کل کشور و صاحب نظران در بانک رفاه به تعداد 935 نفر و شعب بانک ملت استان تهران 289 نفر و روسای شعب بانک تجارت استان تهران 425 نفر ، با استفاده از از فرمول کوکران تعداد 329 نفر در بانک رفاه و70 نفر بانک ملت و 100 نفر بانک تجارت بعنوان حجم نمونه برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ، نمونه ها انتخاب شدند و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده که در تدوین پرسشنامه با استفاده از مبانی نظری و محتوای مدل های مختلف و نظر خبرگان روایی آن تعیین و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن به میزان 85/ 0 مشخص گردید . تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی و نرم افزار Excel و در بخش کمی داده ها به کمک نرم افزار SPSS 24 و LISREL مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت الگوی سرآمدی فرهنگ سازمانی در 6 گروه اصلی و 24 زیرگروه و 114 شاخص به عنوان الگویی پیشنهادی فرهنگ سازمانی برای بانک رفاه مشخص گردیده است.

    کلید واژگان: اخلاق سازمانی, رهبری و چشم انداز, سرآمدی فرهنگی, بانک رفاه کارگران
    Majid Abolghasem, Iraj Soltani*

    These models can be specifically used by financial institutions and banks. To achieve this goal, the researcher has used quantitative and qualitative methods The research method consists of developmental and practical goal and mixed research approach (quantitative and qualitative). Therefore, at first, in a library, the criterions were indicated after surveying 34 reliable and global cultural models and also organizational excellence patterns. At first step, by using questionnaire to collect information at the qualitative stage, main groups of the template were delineated purposefully from 15 professors of human resource and cultural management field (homogeneous group). Then by using the Fuzzy Delphi method on 30 university professors, managers and experts in human resources and banking (heterogeneous group), main groups, subgroups and indicators were identified. The lowest value, the most appropriate amount and the highest number of privileges were given. The information were collected by analyzing the content and compiling a checklist and the basic research model was compiled by applying the Delphi method Data analysis in the qualitative section was performed using Delphi method and Soft Excel software and in the quantitative section, the data were analyzed with the aid of SPSS24 software and LISREL. Finally, Excellence Model of Organizational Culture was identified in 6 main groups, 24 sub-groups and 114 indicators as a suggested model of organizational culture for the Rehab Bank.
     

    Keywords: leadership, perspective, Excellence of Culture refah bank Ethical Organization
  • پیام فروتن*، مولود رضوانی

    صحنه پردازی تیاتر همواره حاصل ترکیب دو حوزه هنر و علم بوده است. در این میان یکی از حوزه های بنیادینی که باعث غنای طراحی صحنه می شود، فلسفه است. قلمروی که می تواند به عنوان ضلع سوم مثلث کمال در صحنه پردازی، وارد عمل شده و منجر به تکامل این حوزه در تیاتر و هنرهای نمایشی شود. این نوشتار تلاش دارد تا با گذری اجمالی بر فلسفه آناکساگوراس این ایده را مطرح کند که می توان از فلسفه و برخی مفاهیم بنیادین آن، به صورت مستقیم در صحنه پردازی تیاتر بهره برد و باعث توسعه هرچه بیشتر آن شد. برای این منظور، آناکساگوراس نمونه ی بی نظیری در پرداختن به چنین ایده ای به شمار می رود. او از یک سو آشنایی کامل و بی واسطه ای با تیاتر و نمایشگران یونانی از جمله اوریپید داشت و از سوی دیگر در زمره ی یکی از دانشمندان و فلاسفه بزرگ یونان باستان به شمار می رفت. آن چه مسلم است پرداختن به تمام ابعاد نظریات فلسفی و علمی آناکساگوراس در این نوشتار امکان پذیر نبوده و نگارنده تلاش کرده است به اجمال به معرفی برخی مفاهیم کلی نظریات این فیلسوف یونانی پرداخته و آن ها را با فرایند خلق صحنه پردازی تیاتر تطبیق دهد.

    کلید واژگان: آناکساگوراس, فلسفه, پرسپکتیو, تئاتر, طراحی صحنه

    Scenic design has always been considered as the result of combining two areas of art and science. One of the fundamental areas that enrich the scenic design is the philosophy. The realm that can act as the third side of the perfection triangle in the scenery enters into the action and leads to the development of this visual field in theater and performing arts. This paper has an attempt to suggest the idea by a brief glimpse of Anaxagoras' philosophy that philosophy and some of its fundamental concepts can be exploited directly in theater scenery and further develop and deepen it. For this purpose, Anaxagoras is considered as a unique example of addressing such an idea. On the one hand, he had a complete and immediate acquaintance with Greek theaters and theater plays including Euripides and on the other hand was considered as one of the great scholars and philosophers of ancient Greece. In other words, Anaxagoras can be lonely as the primitive explanatory and the foundation of the idea is the triangle of philosophy art and science in theater scene. What is obvious is that it is impossible to address all aspects of Anaxagoras's philosophical and scientific theories in this research and the author has attempted to briefly introduce some general concepts of the ideas of this Greek philosopher and adapt them to the process of creating theatrical scenery.

    Keywords: Anaxagoras, Philosophy, Perspective, Theater, Scenic Design
  • امید همدانی
    فلسفه تامس نیگل، فیلسوف آمریکایی، دربرگیرنده گستره متنوعی از مسائل فلسفی، از فلسفه ذهن تا فلسفه سیاسی است اما رشته پیوند میان تمام این قلمروهای متنوع و متکثر فلسفی در تفکر او، مساله عینی و ذهنی است. توانایی نگریستن آدمی به مسائل فلسفی از چشم اندازهای عینی و ذهنی و تقابل میان این دو نظرگاه، مجموعه ای از مسائل فلسفی را پدید می آورد که حل و فهم آن ها از نظر او، بدون توجه به نگاه عینی و ذهنی ممکن نیست. در این مقاله، من کوشیده ام تا شرح و تبیینی از نگاه نیگل به مساله عینی و ذهنی به دست دهم و معنای عینی انگاری نیگلی را روشن کنم. من بر بنیاد دو کتاب نگریستن از هیچ کجا و حرف آخر نشان می دهم که عینی انگاری نیگل چگونه تحول یافته است. بر بنیاد این تحلیل، عینی انگاری نیگل دو شکل پیدا می کند: عینی انگاری بر بنیاد خودی عینی که می تواند خویش را از نظرگاه های خاص و محدود جدا کند و فهمی جامع تر از خود و واقعیت کسب کند و عینی انگاری بر بنیاد ساختار ذهن آدمی که محدود به قیود معرفتی خاص در نگریستن به جهان و حتی شک در بنیادهای معرفت خویش است یعنی همان محدودیت ناشی از افکاری که گریز و گزیری از آن ها نیست. من سپس به این نکته اشاره خواهم کرد که این دو درک و دریافت از عینی انگاری و بیان این دعوی که در برخی از قلمروهای فلسفی می بایست از نوع اول و در برخی قلمروهای دیگر از نوع دوم استفاده کرد، در وهله نخست نوعی ناسازگاری را در فلسفه نیگل پدید می آورد اما توجه به چهارچوب کلی عینی انگاری نیگلی، می تواند رافع این ناسازگاری باشد. بود را با اهرم نسخ از میان برداشتند.
    کلید واژگان: عینی, ذهنی, عینی انگاری نیگلی, چشم انداز, خود عینی
    Omid Hamedani
    The Philosophy of Thomas Nagel, the American philosopher, includes a varied expanse of philosophical problems, from mind to political philosophy; but the relationship between all these varied and multiple philosophical realms in his thought is the subjective and objective Issue. Man’s ability to look at the philosophical issues from the objective and subjective perspectives and the contradiction of these two perspectives create a collection of philosophical issues, whose resolving and understanding from his point of view is not possible without paying attention to the objective and subjective look. In this article, I have tried to present an explanation and elucidation of Nagel’s look at the objective and subjective issue and to clarify the meaning of Nagel’s objectivism. Based on the two books, “The View from Nowhere” and “The Last Word”, I would show how Nagel’s objectivism has developed. According to this analysis, Nagel’s objectivism has two forms: the objectivism based on an objective self that can separate oneself from specific and limited perspectives and acquire a more comprehensive understanding of self and reality; and the objectivism based on the
    human mind structure, which is limited to the specific epistemological restrictions in looking at the world and even doubt in the foundations of one’s knowledge, that is the very limitations resulted from the thoughts that are impossible to escape from. Then, I will touch upon the point that these two perceptions of objectivism and the claim that in some philosophical realms one should use the first type and in some other realms the second type, would initially create a kind of inconsistency in Nagel philosophy but attention to the general framework of Nagel’s objectivism can resolve this inconsistency
    Keywords: objective, subjective, Nagel’s objectivism, perspective, objective self
  • احمد عبادی
    «روی آورد»، «روش» و «پارادایم» اصطلاحاتی هستند که از فلسفه علم وارد روش شناسی دین پژوهی شده اند. عدم توجه به مفهوم شناسی، مصداق یابی و حتی ترجمه این واژگان، موجب نوعی آشفتگی در روش شناسی دین پژوهی گشته است؛ به‏نحوی که این تعابیر گاه به صورت مترادف، گاه با معانی مختلف و گاه به جای یکدیگر به کار رفته اند. به منظور رفع این نقیصه روش شناختی، لازم است مفهوم شناسی دقیقی از این واژگان صورت گرفته، با ترسیم الگوی روش شناختی مناسبی، جایگاه هر یک از این مفاهیم در گستره دین پژوهی تبیین گردد. میان پارادایم ها، روی آوردها و روش ها در گستره دین پژوهی- بر خلاف علوم تجربی- نوعی هم کنشی برقرار است. پارادایم، روی آوردها و روش-های شایسته و بایسته را در دین پژوهی تعیین می کند. از سوی دیگر شناخت پارادایم متوقف بر شناخت روی آوردها و روش هاست. همین امر موجب می شود مسئله واحد در پارادایم های مختلف، پاسخ های گوناگون یابد. روی آوردها و روش های دینی نیز در ارتباطی پویا و تعاملی زایا عمل می کنند و هر روی آوردی روش های خاص خود را می طلبد. هر پارادایمی روی آوردهای مناسب خود را می طلبد و هر روی آوردی، روش های خاص خود را می جوید.
    کلید واژگان: روش شناسی دین پژوهی, روی آورد, روش, پارادایم, نگرش
    Ahmad Ebadi
    The three concepts of "approach", "Method" and "Paradigm" are inserted to the methodology of religious researches from philosophy of Science. Not paying exact attention to the concepts, their referents, or even their translation has created confusion in the methodology of religious researches such that these concepts are considered synonyms at times, or with different meanings at other times or are used in place of one another. It is necessary to exactly define the three concepts to remove this methodological flaw and to draw an appropriate methodological pattern to explicate the position of each concept in religious researches. Unlike experimental sciences, there is a kind of interaction between paradigms, approaches, and methods in religious studies. Paradigm determines necessary and proper methods and approach in religious researches. On the other hand, knowledge of paradigms is based on the knowledge of approach and methods. This causes different answers to a single issue in different paradigms. Religious approach and methods also have a dynamic relation and a generative interaction and every approach should have its own special methods. Every paradigm needs its proper approach and every approach needs its own special methods.
    Keywords: Methodology of religious research, Approach, Method, Paradigm, Perspective
  • نفیسه ساطع*، اعظم سادات حسینی حسین آباد
    فولی با رویکردی متفاوت به معرفت شناسی و نفی وجود رابطه ی ضروری بین تئوری معرفت و باور موجه، سعی دارد تا نظریه ای جامع درباره ی عقلانیت ارائه نماید. او طی چند گام و با تکمیل طرحی ابتدایی که برگرفته از مفهوم عقلانیت ارسطویی و هدف محور است، طرح جامع خود را در این قالب مطرح می سازد: «تصمیم (برنامه، باور، نقشه و فعل) A از جهت X، برای فرد S عقلانی است، اگر برایش عقلانی معرفتی باشد که باور کند A به نحو قابل قبولی در تامین اهداف از نوع X، عملکرد خوبی دارد». فولی لحاظ همه ی اهداف فرد اعم از نظری و عملی و منحصر ندانستن منظر اتخاذی را دو شرط لازم برای ارزیابی جامع عقلانی برمی شمرد. به نظر او ادله ی عملی با تعیین اهمیت موضوع مورد باور و توجه به نقش اجتماعی باورنده، معیارهای لازم باور موجه را مشخص می کنند. با وجود فراهم آمدن فهم بهتر وکارآمدتر عقلانیت در چهارچوب نظریه فولی؛ نسبی گرایی، آسان گیری، نادیده گرفتن ملاک های اجتماعی و عینی، غیر تدافعی بودن، ابزار گرایی و عدم توجه لازم به سایر انواع عقلانیت(غیر از عقلانیت معرفتی)، نقدهای پیش روی طرح جامع عقلانیت اوست.
    کلید واژگان: عقلانیت, فولی, منظر, هدف, دلایل عملی
    Nafise Sate*, Azamosadat Hosseini Hosseinabad
    Rationalityis a subject-matter for what pertains to epistemology, axiology, and belief justification. It deals mostly with the clarification of truth (and its criteria) and evaluation criteria of human miscellaneous sciences. The aim of this article is to offer an explanation for Foley’s comprehensive schema for rationality. Denying the possibility of a necessary relationship between theory of knowledge and justified belief, he takes some strides in completing and modifying the primary project of Aristotelian telos-oriented conception of rationality. Having illustrated the mentioned strides, this article will elucidate Foley’s two requisites for the comprehensiveness of rational evaluation (taking into account of individual’s all goals including theoretical and practical ones, and deconfining the adopted perspective). With due careful attention to the important role pragmatic goals and reasons play in Foley’s schema, this article strives to illustrate the fact that how the mentioned reasons bear indirect impacts upon the rational evaluation of phenomena, and do the same upon the characterization of necessary criteria for justified belief. The current impact is pertaining to the subject to-be-believed and the believer’s social role. The result and conclusion of this article is to introduce Foley’s theory as a relatively comprehensive and efficient understanding of rationality; a theory toward which there have simultaneously been raised some objections including yielding relativism, over-leniency, neglectfulness to social objective criteria, unapologeticity, instrumentalism, and neglectfulness to other kinds of rationality other than rational one.
    Keywords: Rationality, Richard Foley, Perspective, Goal, Pragmatic Reasons
  • نفیسه ساطع، اعظم سادات حسینی حسین آباد *

    فلسفه معاصر آکنده از نظریات گوناگون درباره عقلانیت است، اما مفهوم کلی عقلانیت مبهم است. ریچارد فولی با واکاوی مکاتب مطرح معرفت شناسی و فلسفه علم، هدف و منظر را عناصر ثابت در همه نظریات عقلانیت می یابد. هدف، امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است و می تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه ای از عقاید است و انواع آن در ارتباط با شخص یا اشخاص دارای این عقاید، تعیین می شود. فولی با فرض هدف محوری مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز، به طراحی نظریه ی عقلانیت می پردازد و نتیجه می گیرد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی از منظرهای متنوعی ممکن است. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی آیند. او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می داند؛ لحاظ همه اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. نقدهای اساسی وارد به فولی عبارتند از: نسبی گرایی، غیرتدافعی بودن، نگاه ابزاری به عقلانیت و آسان گیری.

    کلید واژگان: عقلانیت, منظر, هدف, فولی, نسبی گرایی
    Nafiseh Sate, Azam Sadat Hoseini Hosein Abad

    Contemporary philosophy is replete with various theories about rationality; however، the general concept of rationality is ambiguous. Through exploring into the renowned schools of epistemology and philosophy of science، Richard Foley finds out the purpose and perspective to be constant elements in all theories of rationality. The purpose is the entity needed or desired by the individual and can be either practical or theoretical. The perspective is a collection of ideas and its various types are determined in relation to the person or persons holding these ideas. Presuming the purpose-centeredness of the concept of rationality and negating the premium perspective، Foley undertakes to plan the theory of rationality and draws the conclusion that، depending upon the purposes and interests، rational evaluation is possible from various perspectives. Therefore، the rationality assumptions in reality have different topics and are not regarded as competitive. He deems as appropriate the provision of the comprehensive planning of rationality with the fulfilment of two requirements: inclusion of all the purposes and not presuming as premium the adopted perspective. The basic criticisms raised against Foley are: relativism، non-defensiveness، instrumental look at rationality، and leniency.

    Keywords: rationality, perspective, purpose, Foley, relativism
  • Gholamhosseinmoghaddamheidari
    In Ideology and Utopia(1936), Mannheim expresses the constituents of sociology of knowledge. He believes that the process of knowledge is influenced by social processesthat is socialprocess penetrates deep into perspective of thought. Sociology of Knowledge is the theory of the social determination of knowledge except scientific knowledge. In The structure of Scientific Revolutions(1962),Thomas Kuhn uses similar method to study of scientific knowledge. He showssociological constituents have a big effect on the formation and development of science.This article is comparative study of Kuhn’s theory about scientific knowledge and Mannheim’s sociology ofknowledge.
    Keywords: Gestalt, Perspective, Paradigm, incommensurabilitycommunication breakdown, relativism, Relationism
  • عبدالله نصری
    بررسی نحوه رخداد و تحقق فهم، موضوع هرمنوتیک فلسفی است. در جهان غرب، هیدگر و گادامر از جمله اندیشمندانی هستند که در این زمینه، آرای ویژه ای دارند. درمقابل، برخی فیلسوفان به مطالعه روش و فهم متون پرداخته اند و از شلایر ماخر گرفته تا هرش و ریکور، راهکارهایی برای فهم متن ارائه کرده اند.
    مباحث مربوط به روش فهم، هم در مباحث علم اصول و هم در بحث های تفسیری مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است، اما بحث از نحوه تحقق فهم کم تر مورد توجه آن ها قرار گرفته و تا حدودی در لابه لای مباحث معرفت شناسی فیلسوفان و عارفانی چون مولوی مطرح شده است.
    محمدتقی جعفری از جمله متفکران اسلامی است که در بحث های گوناگون، به ویژه مباحث معرفت شناسی، آرای خاصی را مطرح کرده است. در این مقاله، ابتدا آرای وی در این زمینه، به لحاظ هرمنوتیک فلسفی بازخوانی شده و سپس با آرای گادامر، فیلسوف معاصر، مقایسه خواهد شد. از آن جا که گادامر، بحث های مهمی در باب هرمنوتیک فلسفی مطرح کرده، برآنیم پس از بازخوانی دیدگاه علامه جعفری، با اشاره به آرای گادامر در زمینه عوامل موثر در تحقق فهم، مانند پیش داوری ها، زبان، تاریخ مندی، و امتزاج افق ها، مشترکات و وجوه اختلاف نظر این دو متفکر را در بحثی تطبیقی، مورد بررسی قرار دهیم.
    کلید واژگان: فهم, متن, روش, منظر, پیش فرض ها, تاریخ مندی, بازیگری, امتزاج افق ها
    Abdollah Nasri
    Philosophical hermeneutics is a theory of knowledge initiated by Martin Heidegger and developed by Hans-Georg Gadamer. Later philosophers، from Schleiermacher to Hirsch and Ricoeur، have studied the process of text interpretation and proposed some methods in this regard. Muslim thinkers on jurisprudence and exegesis have also devoted attention to the process of text interpretation. However، only a few thinkers such as Rumi have addressed the manner in which interpretation takes place. A prominent Muslim thinker، Muhammad Taqi Ja’fari holds special views on text interpretation in different discussions، in particular epistemological ones. This article seeks to interpret his views using philosophical hermeneutics and compare and contrast them with Gadamer’s views on prejudice، language، historicality، and fusion of horizons.
    Keywords: text interpretation, method, perspective, prejudice, historicality, play, fusion of horizons
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال