به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سنایی" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"

تکرار جستجوی کلیدواژه «سنایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی اکبر کمالی نهاد*، محمد ویسی

    دیوان سنایی سرشار از انواع تقابل هایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابل ها و به ویژه نیمه روحانی شان یاری می رساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابل های نمادین می آفریند و از آن ها در جهت بیان آن دسته از تقابل های عرفانی استفاده می کند که در نظر او برجسته تر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابل های اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش می شود انواع تقابل های عمده و محوری در دیوان سنایی روشن شود؛ تقابل هایی که می توان آن ها را کلان تقابل نامید و سایر تقابل ها به گونه ای با این تقابل های مرکزی مرتبط می شوند. افزون بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابل ها و سازکار تبیین و تفسیر نظام های تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالبا بر محور یک تقابل اصلی شکل می گیرند و بنیادی ترین تقابل ها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعه هایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخورده اند و درهم تنیده اند.

    کلید واژگان: سنایی, تقابل, نماد, ساختارگرایی
    Aliakbar Kamalinahad*, Mohammad Veisi

    The Sanaei Ghaznavi’s Divan is full of oppositions. These contradictions are the result of expressing contradictory mystical concepts such as intellect and commending soul, body and the spirit and Unity and plurality. The symbol helps to him that show them, especially their spiritual side of them. This article seeks to explain the symbolic relationship with the main and structural oppositions in Sanaei’s Divan. This article seeks to clarify the major and central types of opposition in Sanaei’s Divan, which can be termed as macro-reciprocal and other oppositions in a way that relates to these central oppositions. By combining opposition and symbol, the Sanai creates structures of symbolic opposition and uses them to express outstanding mystical confrontations. In this paper, by examining and analyzing the symbolic oppositions in Sanaei’s tribunal, the major opposition in Sanaei’s divan is identified, and then it will be shown the Subcategories of these great opposition and the symbols used to imagine each one. The results of this research show that symbols in the Sanaei’s view have a coherent and orderly structure and are often centered on a major opposition and the most fundamental differences in Sanaei’s point of view are the oppositions between the principle, derivative and discourse of asceticism and derivative that each of them has subsets and they are structurally linked together.

    Keywords: Sanaei, Opposition, Symbol, Structuralism
  • فیروزه بلوچ اکبری، احمد رضا کیخای فرزانه*، بهروز رومیانی
    زمینه و هدف

    تقابل های دوگانه از عناصر اساسی ساختارگرایی است. از منظر ساختارگرایان تفکر انسان بر مبنای تقابل های دوگانه شکل گرفته است و مهم ترین مولفه هایی که باید در تحلیل و بررسی پدیده های مختلف مورد توجه قرار گیرد؛ تقابل های دوگانه است؛ از خصوصیات برجسته تقابل ها این است که علی رغم خلاف عادت و عقل بودن به مذاق عادت زده مخاطب بسیار خوش می نشیند و موجب التذاذ می گردد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به شیوه ی پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. محدوده ی پژوهش دیوان سنایی چاپ شده توسط انتشارات نگاه، سال 1320، و حدیقه الحدیقه چاپ شده توسط انتشارات دانشگاه تهران، سال 1386 است.

    یافته ها و نتیجه

    از ویژگی های بارز تقابل های فلسفی در شعر سنایی فرا رفتن از دنیای مادی و مواجهه با حقایق برتر است. سنایی بسیاری از این مضامین فلسفی که ما آن ها را در تضاد با هم می بینیم در کنار هم تعریف کرده است؛ از این منظر شعر او دربردارنده تقابل ها و متناقض های زبانی و فلسفی بسیاری است. از بین این مضامین لاهوت و ناسوت بیشترین بسامد، و دون و بالا کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است.

    کلید واژگان: تقابل های دوگانه, تقابل فلسفی, سنایی
    Firuzeh Baloch Akbari, Ahmadreza Kikhai Farzaneh *, Behrouz Rumiani, Mustafa Salari
    Background and Objectives

    Binary opposition is a key element in structuralism. Structuralists view human thinking as formed on the basis of binary oppositions. Binary opposition is the most significant component to consider in the analysis and investigation of various phenomena. One of the prominent features of binary opposition is that, despite appearing contrary to habit and reason, it provides the audience with a familiar taste and brings enormous enjoyment. This theoretical research has been conducted using the descriptive-analytical method and utilizing library resources. It focuses on Diwan Sana'i (Sana'i’s poems) published by Negah Publishing Co., 1941, and Hadiqat Al Haqiqa (The Walled Garden of Truth) published by the University of Tehran Press, 2007.

    Findings and Conclusion

    A particularity of philosophical confrontations in Sana'i's poetry is the transcendence of the earthly material world and the confrontation with superior truths. Sana'i has defined many of these philosophical themes, which may seem contrasting, as coexisting. From this perspective, his poetry contains numerous linguistic and philosophical oppositions and contradictions. Among these themes, "Lāhut" (divinity or heavenly world) and "Nāsut" (the earthly world) have the highest frequency, while "Doon" (Low) and "Bālā" (High) have the lowest frequency.

    Keywords: binary oppositions, Philosophical Opposition, Sana'i
  • لیدا پایدار، جهاندوست سبزعلی پور، خدابخش اسداللهی*، ثورالله نوروزی داودخانی

    امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمی تواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبان شناختی شناختی، بسیاری از استعاره های به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی استعاره انسان مدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهوم سازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوه بر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبده باز، آیینه بند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعاره بدن مندی از آن ها استفاده شده است.

    کلید واژگان: استعاره مفهومی, انسان انگاری, بدن مندی, خدا, سنایی, عطار
    Lida Paydar, Jahandoost Sabzalipour, Khodabakhsh Asadollahi *, Thorollah Norouzi Davoodkhani

    Spiritual, sacred, and religious matters are things that human beings always have to use metaphors to understand. It is the property of the human mind that it cannot recognize conceptual and abstract matters without the help of instances of physics. Today, the cognitive sciences, including cognitive linguistics, have analyzed many of the metaphors used in human language and have shown how human beings understand the affairs of existence. The purpose of this study is to examine the human -based metaphor of God, in order to show with a cognitive approach how God has been conceptualized in the minds of two poets of the Persian language, namely Sanaei and Attar. For this purpose, in the books of these two poets, all the verses have been extracted in which human deeds and attributes have been mentioned to God and each of them has been mentioned in the article. The results of this study show that in the minds of these two poets, God is common: the king, the beloved, the craftsman, the host, the butler and the warrior, and in addition, in the Sanaei mind, God is: hairdresser, builder, baker, writer, leader; and in Attar's mind, God is the hunter, the juggler, the mirror worker, the commander, the weaver, and the painter. In this study, the face, waist, hair, lips, pupils, mouth, etc. are the organs that have been used along with evidence to prove the personification metaphor.

    Keywords: conceptual metaphor, anthropomorphism, personification, god, Sanaei, Attar
  • فاطمه دانشور، جمال احمدی*، صادق زمانی، شراره الهامی
    وجود شر قرن ها، به عنوان مسیله ای برای خداپرستان بوده است. باور به اینکه جهان، با شمار زیاد شرور مخلوق و تحت نظارت مطلق خیر اعلی و قادر مطلق و دانای مطلق باشد، مشکل به نظر می رسد. اهمیت جهان بینی درخصوص شرور تا بدان جاست که به عنوان یکی از مضامین مهم و برجسته، نه تنها در متون کلامی و فلسفی و حکمی، بلکه در متون عرفانی نیز به وفور دیده می شود. در این مقاله نگارندگان پس از اشاراتی کوتاه به پاسخ هایی که به مسیله شرور داده شده است، با روش توصیفی-تحلیلی، به مصداق های مسیله شر در منظومه عرفانی حدیقه سنایی می پردازند. حکیم سنایی از نظر اصول اعتقادی و کلامی دنباله رو اشعری - ماتریدی است و در این سپهر فکری به آن اندیشیده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید حاکی از آن است که سنایی با رویکردی عرفانی در مسیله شرور با حکمای الهی متفق القول است و شرور را به طور کلی نفی می کند. بر اساس منظومه فکری او، اراده الهی خیر محض است و این اصل از اساسی ترین پایه های جهان بینی اوست و با تعبیرهای متفاوت از آن سخن گفته است.
    کلید واژگان: خیر و شر, سنایی, حدیقه الحقیقه, عدل الهی, حسن و قبح
    Fatemeh Daneshvar, Jamal Ahmadi *, Sadegh Zamani, Sharareh Elhami
    The existence of evil has been a problem for worshipers for centuries. It seems difficult to believe that the world, with its large number of evil creatures and under the absolute control of the supreme good, the omnipotent, the omniscient. The importance of the worldview regarding evil is such that it is seen as one of the most important and prominent themes, not only in theological, philosophical and theological texts, but also in literary texts. In this article, after brief references to the answers given to the problem of evil, the authors deal with the examples of the problem of evil in Sanae'i Hadiqat Al- Haqiqa by descriptive-analytical method. Hakim Sanaei is a follower of Ash'ari-Maturidi in terms of doctrinal and theological principles and has thought about it in this field of thought. The conclusion obtained from this research indicates that Sanaei agrees with the divine sages on the issue of evil and rejects evil in general. According to his system of thought, the divine will is pure good, and this principle is one of the most basic foundations of his worldview, and he has spoken about it in different interpretations.
    Keywords: Good, Evil, Sanaei, Hadiqat Al-Haqiqa, Divine justice
  • رضا مرادیان*، خورشید نوروزی، خدیجه بهرامی رهنما

    حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی ازرویکردهای مختلف تحلیل وبررسی شده است و به سبب طرح مباحث دینی- عرفانی و همچنین اندیشه های حکمی و اسلامی، که گهگاه پیوندی ناگزیر با متافیزیک دارند، بستری مناسب برای بازتاب بن مایه های ماورای طبیعی به شمار می آید. در مقاله حاضر، ضمن استخراج مصادیق دینی وقرآنی چون تقدیر، عالم غیب وملک، در حدیقه الحقیقه سنایی و ارایه جنبه های آماری و نشان دادن بسامد هریک، به تبیین مولفه هایی ازدیدگاه سنایی پرداخته شده وبه سبب ساختار تعلیمی، کارکردهای نمادین برخی از این مضامین نیز موردتوجه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در دیدگاه عرفانی سنایی به تبع باورهای دینی و اسلامی ایشان نیز، مضامین قرآنی واسلامی فراوانی در ذهن و زبان وی حضور دارد. با مرور به حدیقه سنایی به وضوح می توان کاربرد فراوان اصطلاح و مضامین مذکور را مشاهده کرد که درمیان چهارمضمون مذکور، عالم غیب بیش ترین بسامد را داردوازطرف دیگر سنایی به شیوه های گوناگون ازاین مضامین بهرگیری می کند.نظرگاه عرفانی وی نشان می دهدکه مسلک عرفانی اش، عرفان صرف نیست ونگاه عرفانی- شریعت به این گونه موضوعات دارد.

    کلید واژگان: حدیقه, سنایی, ملک, عالم غیب و تقدیر
    Reza Moradian, Khorshid Noroozi *, Khadijeh Bahrami Rahnama

    Sanai Ghaznavi's Hadiqah-al-Haqiqah has been analyzed and has been studied from different perspectives, and due to the design of religious-mystical issues as well as legal and Islamic ideas that sometimes have an unrelated connection with metaphysics, it is a suitable platform for reflecting supernatural foundations. In the present article, while extracting religious and Qur'anic examples such as destiny, the unseen and the realm of the world, in the Sana'i Hadiqah al-Haqiqah and presenting statistical aspects and showing the frequency of each, some components of Sana'i's point of view are explained. The analysis is located. The research findings show that in Sanai's mystical view, due to his religious and Islamic beliefs, there are many Qur'anic and Islamic themes in his mind and language. By reviewing Sana'i's hadith, we can clearly see the abundant use of these terms and themes. Among the four themes, the unseen world has the highest frequency. On the other hand, Sanai uses these themes in various ways. His mystical perspective shows that his mystical profession, Mysticism is not merely a mystical-Shari'a view of such matters.

    Keywords: Hadiqhah, Sanai, Angel, Unseen World, Destiny
  • محمدرضا نصراصفهانی، سمانه جاری*

    معنی شناسی شیوه ای است که به ما کمک می کند واژگان را به طور دقیق بررسی کرده و به تحلیل معنای کلمات بپردازیم. خرابات یکی از مهم ترین واژگانی است که در عرفان جایگاه ویژه ای یافته و معانی متعددی دارد. سنایی شاعر قرن ششم، نخستین بار مفاهیم عرفانی را به زبان شعر بیان کرد و از واژه خرابات به عنوان یکی از واژگان کلیدی در اشعار خود بهره جست و به آن معنای عرفانی بخشید.معانی متفاوت و بسامد بالای خرابات، آن را به یکی از واژگان کلیدی در متون عرفانی تبدیل کرد. به همین علت بررسی و مطالعه در باب معنا و مفهوم خرابات ضروری است.  از آنجایی که سنایی به عنوان نخستین شاعری که مفاهیم عرفانی را به زبان نظم بیان کرده و مفهوم جدیدی به این واژه بخشید ، بررسی معنی شناسی خرابات در آثار وی اهمیت ویژه ای دارد. وی بیش از صد بار از واژه خرابات استفاده کرده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از معنی شناسی درزمانی و هم زمانی دیدگاه سنایی را درباره خرابات تبیین کند. او نه تنها این کلمه را در معنای اساسی خود به کار برده بلکه معنای نسبی به آن بخشیده و آن را در معنای عرفانی به کار برده است.

    کلید واژگان: خرابات, سنایی, عرفان, معنی شناسی, معنای اساسی, معنای نسبی
    Mohammadreza Nasresfahani, Samaneh Jari*

    Semantics is an approach which contribute to view the lexis precisely and analyze the meaning of the words. Tavern(kharabat) is a term with a peculiar position in mysticism by different meanings. Sanayi the mystic poet of sixth century, he was the first one to express the mystical issues seriously in the form poetry and to utilize the tavern term as a key words in his poets in term of mystic. Variant definitions and frequency of the tavern, make it as one of the key words in mystic literatures which conduce to study and analyze the concept and meaning of it. As Sanayi is the first poet who has described mystics concepts in verse and has defined it as a new term, it`s important to utilize the tavern in his poems semantically. He has used the tavern 100 items in his opuses. This research tries to express the view of Sanayi about tavern term by means of synchrony and diachrony in semantic. He not only has used this term as its basic meaning , but also has defined it a relative meaning and mystic concept.

    Keywords: tavern, Sanayi, mysticism, semantic, basic meaning, relative meaning
  • مهدی محبتی، حامد شکوفگی*

    مثنوی قالب اصلی داستان گویی در ادبیات منظوم فارسی شمرده شده است و معمولا از توانش قالب های دیگر شعری مانند غزل و رباعی غفلت شده است. با بررسی رباعیات شعرایی مانند سنایی، عطار، مولانا... در می یابیم که در حدود 10% رباعیات خود (عطار 302 و مولانا 203 رباعی- قصه) به داستان پردازی پرداخته اند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی گونه های مختلف قصه در رباعی های روایی این شعرای عرفانی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم اگرچه در بردانده قصه های حکمی، طبیعی و... هستند، اما بیشترین حجم روایت های این رباعیات به بازنمایی تجربه ها و شهودهای عرفانی مربوط می شود. با توجه به وحدت و گذرایی این تجارب و ساختار منسجم و کوتاه رباعی، وحدت فرم و محتوا در رباعی- قصه ها به حداکثر می رسد و یکی از دلایل توجه صوفیه به رباعی، مناسبت فرم رباعی و محتوای روایت های شهودی است. روایت ها با توجه به بیان آن ها از زبان عارف تجربه گر و حاضر در صحنه، بیشتر از شیوه اول شخص بهره می گیرد؛ هرچند تعداد قابل توجهی از آن قصه ها به شیوه دوم شخص روایت می شود که در قصه های سنتی فارسی منحصربه فرد است. با وجود اختصار گاه در این روایت ها با تغییر زاویه دید (التفات) و حتی داستان های درونه ای مواجهیم.

    کلید واژگان: رباعی- قصه, سنایی, عطار, مولانا, اوحدالدین کرمانی

    Masnavi is the main form of storytelling in the Persian poetic literature, and is often ignored by other forms of poetry such as Ghazal and Rubachr('39')i. By studying poems like Sanachr('39')a, Attar, Rumi Rubachr('39')i ... we find that about 10% of our Rubaiyat (Attar 302 and Rumichr('39')s 203 Rabbis-Tales) have been dedicated to storytelling. In this article, through descriptive-analytic method, we examined different types of stories in the narrative Rubachr('39')i of these mystical poets. We conclude that although they contain natural, and so on verbal stories, the vast majority of narratives of these immortality are related to representing mystical experiences and intuitions. Due to the unity and passage of these experiences and the coherent and short-lived structure, the unity of form and content in the quatrains-tales is maximized, and one of the reasons for the attention of Sofia to the quatrains is the occasion of the form and the content of the intuitive narratives. According to their expressions, the narratives use the mystic lesson of the experiential and present on the scene more than the first person; However, a significant number of these stories are narrated in the second way, which is unique in the traditional Persian stories. In spite of the abbreviation of these narratives, we have a change in the angle of vision (even though we have) and even internal stories.

    Keywords: Narrative Raba'i, Sanai, Attar, Rumi, Ohad al-Din Kermani
  • فرزانه دستمرد*

    سنایی یکی از شاعران اندیشمند در ادبیات عرفانی و آثارش از رویکردهای مختلف موردتحقیق قرارگرفته، اما کمتر بر دیوان اشعارش کنکاش انجام‌شده است. یکی از عناصر برجسته و پربسامد در عرفان و تصوف و دیوان اشعار سنایی، بحث «پیران و مشایخ» هست که به‌عنوان رهنمایان معنوی، نقش موثر و غیرقابل انکاری در تربیت سالکان و مریدان سفر معنوی طریقت دارند و سالکان با استمداد از ارشادات آنان از گردنه ها و عقبه های سیر باطنی رهایی یافته و مسیر پرمخاطره سلوک را به‌سلامت طی می نمایند. این نوشتار در صدد است تا به روشی توصیفی– تحلیلی از رهگذر کشف و تحلیل شواهد شعری، به تبیین دیدگاه این سراینده ادبیات عرفانی در مورد پیران و مشایخ و نقش آن ها در سیر و سلوک عرفانی بپردازد و به این نتیجه رسیده است که حضور پیر هدایت گر به دو شکل و دوبعدی بودن جلوه‌گر است. گاهی طالب برخورداری از لذات مادی و تنعمات دنیوی بوده و هم نیازمند تنعمات عالم حقیقت در جامه زاهد و صوفی و هدایت‌گری و وارستگی از تعلقات دنیوی بوده است و از همه مهم تر، عشق و فنا را درراه رسیدن به وصال الهی به پیران روحانی نسبت می‌دهند که جامع تمامی صفات انسان کامل است.

    کلید واژگان: پیر, شیخ, عرفان, سنایی
    Farzaneh Dastmard *

    Sanai is one of the intellectual poets in mystical literature whose works has been researched from different approaches but whose divan of poems have rarely been scrutinized. One of the outstanding and frequent elements in mysticism and Sufism and Sanai’s divan of poems is the subject on “mentor and sheikh” that as the spiritual guideline they have an effective and undeniable impact on rearing mystic wayfarer and followers of spiritual journey of Tariqa, with whose guidelines wayfarers go through the internal journey and passages and risky paths. This paper tries to explain the standpoint view of this mystical literature about mentors and sheikhs in mystical journey via a descriptive analytic method within the poetic signs and evidences. It is concluded that the availability of guiding mentor is manifested in two forms and dual dimensions, sometimes seeking materialistic joys and virtues and some other times in search of other world’s virtues, dressed as Sufi and ascetic and leadership, free from worldly engagement, and above all love and fatality toward reaching the spiritual and comprehensive mentors of a perfect man.

    Keywords: Mentor, Sheikh, Mysticism, Sanai
  • ابوالقاسم رادفر، نیلوفر عظیمی*

    رابطه انسان با حق و دامنه معرفت او نسبت به خداوند همواره ذهن عرفان‏پژوهان را به خود معطوف داشته است و از این رهگذر گونه‏های مختلف رویکرد به حوزه معرفت‏شناختی و میزان دامنه احاطه و شناخت انسان نسبت به خداوند وجود دارد. بی‏تردید رویکرد سنایی به رابطه انسان و حق، از این جهت که مشربی متشرعانه و عارفانه دارد حایز اهمیت است؛ چراکه او پیوندی عمیق بین مبادی دین و عرفان ایجاد کرده است. او برای رسیدن به این جایگاه، ابزار و سازوکاری را معرفی می‏کند که بر سه پایه عقل (برهان)، عشق (عرفان) و نقل (قرآن) استوار است. به باور او همسویی و وحدت این سه ابزار معرفتی، راه شناخت حق را بر بنده هموار می‏سازد. او عقل (برهان) را نخستین ابزار لازم در این راه می‏داند. اما عقل ممدوح سنایی به دلیل محدودیت‏های ذاتی از کارکرد لازم برخوردار نیست و بواسطه عدم‏احاطه بر ذات حق ناقص و سترون است؛ لذا سنایی در حوزه معرفت حق عشق (عرفان) را ارجح می‏داند. کارکرد عشق در ساحت معرفت‏شناختی او، فراهم‏ساختن بستر و زمینه برای درک بالاتر و اعتلای مرتبه معرفتی سالک است. سومین ابزار معرفتی او قرآن است که تمسک بدان را برای رسیدن به یقین قلبی و ایمان لازم می‏بیند؛ اما برای درک معنای حقیقی و باطنی آن، قلب انسان باید عاری از هواجس و خواهش‏های نفسانی باشد. ازنظر سنایی دست‏آویزی به عرفان و شهود باطنی، زمینه‏ساز سالک برای رسیدن بدین مرتبه وجودی است. در این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی مثلث معرفتی سنایی که بر این سه رکن استوار است، بررسی شده و به این نتیجه رسیده است که او این سه ایزار را مهمترین و کارآمدترین عوامل در شناخت حق می‏داند و به همسویی و همجهتی آنها برای رسیدن به یقینی باطنی و معرفتی حقیقی باور دارد.

    کلید واژگان: سنایی, معرفت, عقل, عشق, قرآن
    Aboolghasem Radfar, Niloofar Azimi*

    The relationship of mankind with truth and his scope of knowledge to God has always grabbed minds of the mystic scholars. In this way, there are different types of approach to the epistemological field and the extent of the scope of the envelopment and recognition of human being toward God.Undoubtedly, Sanai's approach to the relationship between man and truth is important because he has a versed in law and mystical school of though and he has created a deep link between the principles of religion and mysticism.In order to achieve this position, he introduces the tool and mechanism that is based on the three principles of reason (argument), love (mysticism) and quote(Quran).According to him, the alignment and unity of these three epistemic instruments pave the way for the humankind to know truth. He believes that reason is the first necessary tool in this way. But Sanai's praised reason does not have the necessary function due to the inherent limitations of its function and because of the lack of enumeration of the essence of the truth is imperfect and sterile; therefore, the Sanai prefers the love (mysticism) in the recognition of truth.The function of love in his epistemological field is to provide a platform for a higher understanding and elevation of the epistemic level of the seeker. His third epistemic tool is the Qur'an. In his school of thought, seeking for the Qur'an to achieve certainty of heart and faith is necessary but in order to understand its true meaning, the human heart should be free from temptations and desires.From Sanai's point of view, recourse mysticism and esoteric intuition is the basis of the seeker to attain this level of existence.In this research, the analytic-descriptive method of the Sanayi epistemic triangle based on these three pillars has been examined and it is concluded that he considers these three most important and most effective factors in recognizing the truth and he believes in their convergence and coexistence to achieve a true self-knowledge and real cognition.

    Keywords: Sanai, Qur'an, knowledge, reason, love
  • فاطمه امامی*، شهین اوجاق علیزاده، صدیقه سنایی
    خردگرایی به مثابه مولفه ای بنیادین و کارمایه ای اساسی، همواره جزئی ثابت در شعر و هنر ایرانی بوده است؛ چه تعالی اجتماعی و تکامل تمدن، متوقف بر خردورزی و بهره مندی از این عنصر در جهان بینی است. اگرچه سنت غالب سبک خراسانی، «طبیعت گرایی» بوده است، با این همه شاعران این سبک فکری، به خردگرایی نیز بی توجه نبوده اند و مضامین مرتبط با خرد در میان اشعار این دسته به خوبی هویداست. هدف از این نوشتار بررسی جایگاه این عنصر در شعر سنایی و عمدتا در حدیقه الحقیقه است. بررسی محتوای حدیقه الحقیقه حکایت از بسامد بالای مضامین و مفاهیم مرتبط با خرد و خردگرایی نزد شاعر آن دارد، به طوری که تکرار 13 بار واژه «عقل»، 3 بار واژه «خرد» و ترکیبات آن، 9 بار «عقل کلی» و 1 بار «اللباب» در 22 بیت فصل اول منظومه حدیقه الحقیقه نشان از رویکرد عقلایی و خردمندانه سنایی در کتاب دارد.
    کلید واژگان: سنایی, خردگرایی, خرد گریزی, حدیقه الحقیقه, سیر و سلوک عرفانی
    Fatemeh Emami *, Shahin Ujaq Alizadeh, Sedigheh Sanaee
    Rationalism as a fundamental component and core material has always been an element of Iranian poetry and art, since social excellence and perfection of civilization depend on rationality and deployment of this element in the worldview. Although "naturalism" has been the dominant tradition of the Khorasani style, however, the poets of this style have not ignored rationalism, and wisdom-related themes in the poems of this category are evident. The purpose of this article is to investigate the position of this element in Sanā'ī's poems and mainly in Ḥadīqat al-Ḥaqīqa. Examination of the content of Ḥadīqat al-Ḥaqīqa indicates high frequency of the themes and concepts related to wisdom and rationality to this poet, just as the fact that the word ’aql (intellect) was repeated 13 times, khirad (wisdom) and its cognates were repeated 3 times, ‘aql kullī (universal intellect) was repeated 9 times and al-Lubāb occurred once in 22 verses of the first chapter of the poetry collection of Ḥadīqat al-Ḥaqīqa illustrates Sanā'ī's rational and wise approach in the book.
    Keywords: Sanā'ī, Rationalism, Irrationalism, Ḥadīqat al-Ḥaqīqa, mystical journey
  • کتایون مرادی، علی محمد موذنی*

    بدیهی است که تصوف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقه الحقیقه و طریق التحقیق) توجه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احوال و آثار مولانا و سنایی درنظر ادیبان و محققان فارسی زبان - اعم از ایرانی و غیرایرانی- بسیار مهم بوده است. نگارنده در این جستار برآنست که با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعه بینامتنی، به بررسی تاثیرات سنایی بر مولوی بپردازد. برآیند تحقیق نشان می دهد که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقا متاثر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است. مولوی هرگاه به مسائل عارفانه و عشق و ایمان صادقانه می پردازد، خود را به سنایی بیش از دیگران نزدیک می بیند. به تعبیر محققان، مولوی بیشترین اقتباس را از آثار و اشعار سنایی داشته است و این اقتدا تا آن جا پیش می رود که برخی مولوی را متهم به پیروی بیش از حد از سنائی می کنند. این تاثیر با هنرنمایی های مولوی در زمینه ذهن و زبان و تصاویر و حکایات با زیبایی بیشترخودنمایی می کند.

    کلید واژگان: سنایی, مولانا, بینامتنیت, حدیقه الحقیقه, مثنوی مولوی
    Katayoun Moraadi, Alimohammad Moazzeni*

    Of the issues, especially in the sixth century, was Sufism and mysticism that strongly crept persian poem and Sanai is the first person that notice the great mystical systems. Hadight Alhaghigheh and Tarigh Altahghigh systems, are two works on Sufism and mysticism And moreover many of his odes is dedicated to the latter.Examine the life and works of Rumi and Sanai in persian language scholars and researchers - both Iranian and non-Iranian - is very important. The aim of this study is that with descriptive analytical method on base of intertextuality study, to examine the impact of Sanai on Rumi deal.The result proves that Rumi with all greatness is deeply influenced by the ideas and work of the poet Ghazni. If the issues Rumi's mystical love and a sincere faith see himself more than others close to him. According to researchers Rumi most have borrowed from Sanai and the follow so far is that some accuse Rumi to follow too of Sanai.The effect on the mind and language and images and anecdotes is very clear and undeniable.

    Keywords: Sanai, Rumi, Intertextuality, Hadight Alhaghigheh, RumisMathnavi
  • زهرا چراغی *
    شعر کلاسیک فارسی مشحون از ایماژها و تصاویر عاشقانه، عارفانه و ادبی است که هر خواننده مشتاقی را سر ذوق می آورد. این شعر، پر است از مضامین و بن مایه های شهودی و عارفانه. در میان شاعران کلاسیک فارسی، سنایی از جمله آغازکنندگان شعر عارفانه است. سنایی با شعر زاهدانه خویش، توانست صورت های شهودی و سیر و سلوک عارفانه سالک راه حق را به زیبایی تصویر کند. در واقع سنایی اولین شاعر ایرانی پس از اسلام به شمار می رود که حقایق عرفانی و معانی و نمادین تصوف را در ادبیات مطرح کرد. سنایی در عصر خودش یک شاعر نوگرا بود. بیشتر پژوهندگان او را پایه گذار شعر عرفانی و رمزی می دانند. کاری که او آغاز کرد، با عطار نیشابوری تداوم یافت و در شعر جلال الدین محمد بلخی به اوج خود رسید. درون مایه عرفانی و غزل سرایی عارفانه و عاشقانه، تنها نوآوری این شاعر بزرگ در ادب پارسی نیست. او در بیشتر قالب های شعر پیش از خود بازنگری می کند و حال و هوایی تازه در کالبد آنان می دمد. سنایی با وارد کردن درون مایه های عرفانی، نمادین و استعاری، جان و روح تازه ای به کالبد بی جان قصیده دمید. سنایی به جز درون مایه های عرفانی و اندرزهای اخلاقی؛ نوعی نقد اجتماعی را نیز وارد قصیده کرد. با این تفاسیر، رویکرد زبان شناختی به مفاهیم عرفانی و رمزی شعر سنایی، اهمیتی دو چندان پیدا می کند. از این رو ما در این مقاله سعی داریم ضمن تعریف زبان و کارکردهای آن و نیز تعریف زبان نمادین، علاوه بر واکاوی و نحوه استفاده سنایی از آرایه های زبانی در دو مجموعه به نام «حدیقه الحقیقه» و «سیر العباد الی المعاد» ، وجوه نمادین اشعار او را بازنمایی کنیم.
    کلید واژگان: نماد, کارکردهای زبان, زبان نمادین, زبان عرفانی, سنایی
  • فریبا شاکر، سوسن آل رسول، زرین تاج پرهیزکار
    در این مقاله با استخراج و تحلیل اشعار سنایی از مجموعه آثارش دیدگاه عرفانی وی نسبت به عشق، این عنصر مهم در عرفان اسلامی مشخص می گردد. عشقی که در همه عالم ساری و جاری است و اساس خلقت و ذات پنهان آفرینش است. عشقی که خود معشوق بذر آن را در دل عاشق نهاده و با دلبری ها و ترفند های بسیار، عاشق را به خود مجذوب می کند. عشقی که عاشق را بدانجا می رساند که دیگر خود را ندیده و فقط معشوق بر وی تجلی می کند. چرا که باطن عاشق عین ظهور معشوق است.
    کلید واژگان: عشق, عاشق, معشوق, سنایی, عرفان اسلامی
    Fariba Shaker, Sousan Alerasoul, Zarrinta J. Parhizkar
    In this article, by extracting and analyzing Sanai's poems from his work collections, his perspective on love - the significant element in Islamic Mysticism - is determinedThat is the love which flows through the whole world and is the cornerstone of creation and its hidden essence; the love which the beloved himself has planted its seed in the lover's heart and by cunning and numerous tricks attracts the lover to himself; the love which leads the lover to the place where he does not see himself and it is only the beloved who emanates him because the soul of the lover is the same as the manifestation of the beloved.
    Keywords: love, lover, beloved, Sanai, Islamic Mysticism
  • سیدعلی اصغر موسوی*
    معرفت شناسی ولایی در شعر فارسی در پی یافتن حقایقی از ادبیات دینی است که در آن به شناخت جایگاه و مقام ولایی حضرات معصومین(ع) توجه شده است؛ جایگاهی که خود، نشان دهنده منزلت ماورایی و قدسی است و توصیف ممدوحان ولایی نیز ناشی از عظمت همان جایگاه است.
    هنر و ادب دینی باید همیشه دو جنبه قدسی را در نظر داشته باشد که پیامبر اکرم(ص) در حدیث ثقلین به آن ها سفارش کرده است: کتاب الهی و عترت اهل بیت(ع). در این نوشتار، دیدگاه ادبی سنایی غزنوی و بیدل دهلوی درباره معرفت شناسی ولایی بررسی شده است؛ دیدگاهی که هر دو عارف بزرگ عرفان اسلامی، ارادت خود را در مثنوی های «حدیقه الحقیقه» و «محیط اعظم» به پیشگاه مقام ولایی حضرت علی(ع) بیان کرده اند.
    سنایی در حدیقه الحقیقه به موضوع غدیر و بیدل دهلوی به موضوع ولایت توجه داشته است که با توجه به مذهبشان، نوع دیدگاه آنان بررسی می شود.
    کلید واژگان: ولایت, غدیر, علی(ع), جام, وحدت, کثرت, سنایی, بیدل, نبوت
    Seyyed Ali Asghar Moosavi*
    Welai epistemology in Persian poem seeks to find some realities about religious literature in which recognition of the Infallible's welai position is considered, the status that has the sign of a supernatural and sacred rank, and the description of the Welai lauded is due to the same great status as well. Religious art and literature should always consider two holy dimensions that are recommended in hadith al-thaqalayn ("two weighty things hadith"): the holy Quran and the Prophet's family. This article investigates Sanayi Gaznavi and Bidel Dehlavi's literary viewpoints on the Welai epistemology. In their works, these two great Muslim mystic demonstrate their respect toward imam Ali's Welai status in Hadiqat ol-Haqiqah and Mohit-e Azam.
    Sanayi in Hadiqat ol-Haqiqah has considered the issue of Ghadir and Bidel Dehlavi in Mohit-e Azam the issue of Walayat ("guardianship"); the present article examines each one's viewpoint in terms of their own religious thought.
    Keywords: Welayat (guardianship), Ghadir, unity, multiplicity, Sanayi, Bidel, Welai (guardianship-based) epistemology
  • صبا بیوک زاده، حمید صمصام*
    مساله تقلید و تحقیق و به ویژه علوم تقلیدی و تحقیقی از نظر عارفان جایگاهی مهم دارند. عارفان تقلید و به ویژه علومی را که حاصل تقلید باشد نکوهش می کنند، زیرا آن را چیزی جز قیل و قال نمی شناسند؛ به همین دلیل این گونه علوم از نظر عارفان راهگشا نیستند و نفع و ارزشی ندارند. در مقابل این علوم تقلیدی که کسبی یا تجربی هستند علوم لدنی یا تحقیقی قرار دارد که باید از طریق ریاضت و مجاهدت و مراقبت و تصفیه دل به آن دست یافت. عارفان و به ویژه مولانا اجتهاد در اصول را پیشنهاد و پیروی بی خردانه از اندیشه و روش آبا و اجداد را نکوهش می کنند و تسلیم در مقابل اصول اثبات شده را بی خردانه می دانند. عارفان معتقدند علم تقلیدی برای فهم حقایق جهان بسنده نیست و برای رسیدن به یقین، استدلال کارآیی کافی ندارد و بی تردید تا به تحقیق نرسند به حضرت حق نخواهند رسید.
    کلید واژگان: عقل ستیزی, علم, تقلید, سنایی, مولوی
    Saba Biyokzadeh, Hamid Samsam*
    The issue of imitation and duplication of research, especially in terms of research and mystics have an important place. Imitation and emulation, especially the mystic science which is to be condemned, because it knows nothing but noise; Why not help these mystics of science. In front of this parody of the Kasbi or empirical science or research is ladoni and the benefit of no value through ascetic is man who should endeavor to reach the heart of care and treatment. Rumi, particularly in the discretion of the proposal and compliance injudicious thoughts and fathers are condemned and surrender to the proven principles as injudicious. Mystics believe that science is not merely an imitation of the world to know the truth and for sure, the argument does not go far enough and no doubt the inquiry will not reach to his right.
    Keywords: Anti, reason, A science, imitation, Sanai, Rumi
  • منظر سلطانی، شهریار مشکین دائم هشی
    آمیختگی اندیشه های عرفانی با ذوق شعری، اگرچه در سده چهارم هجری با رباعیات ابوسعید ابی الخیر آغاز شد، اما سنایی نخستین شاعری است که بسیاری از شعرهایش جز در قلمرو عرفان قابل شرح و تفسیر نیست؛ یعنی هدف و قصد گوینده آن ها بیان مضامین عرفانی است. وی جهان بینی تصوف را در آثار خویش شکل بخشیده و در این زمینه چنان برجستگی پیدا کرده که حدیقه او را می توان دائره المعارف عرفان و تصوف نامید؛ زیرا شامل مواعظ و روایات و امثال و حکایات بسیار در زمینه های گوناگون عرفانی است. یکی از مباحث عمده این کتاب معنوی، معرفت حق است. در نظر صوفیان مراد از معرفت، همان شناخت خداوند است. در عرفان، حقیقت، یکی بیش نیست که حق تعالی است، از این رو معرفت حقیقی، معرفت به خداوند است و این معرفت، یا به افعال یا به صفات یا به ذات خداوند تعلق می گیرد. به باور آنان، معرفت معنایی نورانی است که تعبیر از آن قابل تصور نیست و در هنگام ضرورت جز با الفاظ متشابه و استعاری، قابل بیان نیست و نمی توان آن را در مدرسه تعلیم داد. معرفت از نزد خدا بر قلب عارف افاضه می شود. در این پژوهش، دیدگاه های حکیم سنائی درباره معرفت در حدیقه تبیین شده است؛ اثری که در دوران پختگی معنوی شاعر سروده شده و جامع نظریات عرفانی او در این زمینه است.
    کلید واژگان: معرفت, علم, نفس, سنایی, حدیقه الحقیقه
    Manzar Sultani, Shahryar Meshkin Daem Heshi
    Although the intermingling of mystical ideas with poetic verve began in fourth century hegira with the quadrants of Abu Saeed abi-al-Khair، Sanai is the first poet whose poems are not explainable and interpretable except in the domain of mysticism. In other words، the objective and purpose of the poet in his works is to express mystical themes. He has given shape to mystical worldview in his works and has reached such a perfection in this field that his Hadiqah can be considered an encyclopedia of mysticism and Gnosticism، because it contains numerous admonishments، traditions، examples and anecdotes in different mystical fields. One of the main subjects of this spiritual book is knowledge of the Absolute Truth (God). In the viewpoint of the mystics knowledge is the very understanding of God. In mysticism، Truth is only One، that is، the Almighty God. Hence، true knowledge is knowledge of God and this knowledge is related to the acts، attributes or the quiddity of God. The mystics maintain that knowledge is an illuminated meaning whose interpretation is not conceivable and at the time of necessity it cannot be expressed except through similar words or allegories and cannot be taught. The heart of the mystic is blessed with the knowledge God. The present research is an attempt to study the viewpoints of Sanai about knowledge in his Hadiqah، which was composed during the time of maturity of the poet and contains all his mystical viewpoints.
    Keywords: knowledge, soul, Sanai, Hadiqat ul, Haqiqah, grandeur, light
  • مسعود آلگونه جونقانی *
    پژوهش حاضر، با استفاده از روش «نشانه شناسی ساختارگرا» و با تکیه بر شعر سنایی کوشیده است رویکرد سنایی را در برخورد با تقابل های دوگانی بررسی کند. به همین منظور، با طرح دو موضوع؛ یعنی بار ارزشی نشانه و شبکه هم تراز، آن دسته از تقابل های دوگانی که در شعر وی رایج است، تحلیل و بررسی شده است. این بررسی نشان گر آن است که در زبان و اندیشه سنایی سه منظر متفاوت وجود دارد. در هر یک از این چشم اندازها، رویکرد سنایی به قطب های تقابل، متفاوت است. این رویکردها، در حقیقت حاکی از آن است که بار ارزشی قطب ها در سیر تحول فکری سنایی به طور مستمر تغییر می کند. علاوه بر این، شبکه های هم تراز متفاوتی در هر رویکرد پدیدار می شود که بنابر اصل پیوستگی، همه عناصر آن، بار ارزشی یکسانی دارند.
    کلید واژگان: سنایی, نشانه شناسی ساختارگرا, تقابل های دوگانی, بار ارزشی, شبکه هم تراز
    The present article، using a structural semiotic methodology، is to analyze Sanāyi''s approach towards binary oppositions on the basis of his poetry. Henceforth، the binary oppositions prevalent in his poetry are analyzed according to two interdependent semiotic issues، that is، linguistic value and aligned network. This analysis reveals that there are three different perspectives in Sanāyi''s language and thought. In each perspective، his approach takes on a different format. Indeed، his different approaches، in this regard، signify that his attitude towards such oppositions، their respective value and their aligned network، constantly changes during his evolutionary thinking. Moreover، some aligned networks are revealed in each approach، all elements of which are of the same value due to the consistency principle.
  • مرضیه کسرایی فر، حسن ابراهیمی
    معاد و چگونگی زندگی پس از مرگ از مسائل پیچیده و شگرفی است که ادیان مختلف و مکاتب گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی -هریک به گونه ای- به آن پرداخته، و کوشیده اند تا پرسش های بشر درباره آن را پاسخ گویند. در این میان، عرفا جایگاهی ویژه و مهم دارند، زیرا معاد را با بیان تجارب خویش توصیف می کنند. ازجمله عارفانی که به این مسئله توجه بسیار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی غزنوی، شاعر و عارف نامی سده پنجم، است. او نهایت زندگی و مرگ -زاده شدن و پس، رخت از عالم کون و فساد بربستن- را معاد و حیات واپسین می داند و بدین سبب، بر گذر از این سرا و حرکت به سوی قرارگاه معاد تاکید می کند.
    سنایی در انسان شناسی خود به جوهر قدسی یا همان نفس ناطقه مجرد، در کنار کالبد جسمانی، عقیده دارد و براین اساس، معاد را جسمانی– روحانی ترسیم می کند. او تجرد و بقای نفس ناطقه را همانند حکما و متکلمان و به شیوه استدلالی اثبات نمی کند، و حقیقت و کیفیت معاد را به روش اهل نظر و استدلال صورت بندی نمی نماید؛ اما، به مبانی انسان شناسانه و معادشناسانه حکمی عصر خویش پای بند است و براساس این مبانی، دیدگاه خود را درباره معاد و احوال انسان در حیات واپسین بیان می کند. تاکید بر این نکته از آن رو ضروری می نماید که بدانیم سنایی نه دغدغه های انسان شناسی و معادشناسی اهل نظر را دارد، و نه معادشناسی او یک سر معاد شرعی است؛ بلکه براساس انسان شناسی حکمی عصر خود، معاد شرعی را از آینه سیروسلوک عارفانه و معاد روحانی و عرفانی می نگرد. براین اساس، معاد در آثار سنایی امری نیست که صرفا پس از مرگ جسمانی و در وقت معلوم قیامت روی دهد، بلکه مسیری است که در طی آن انسان، ازنظر جسم و روح، پیوسته تغییر می کند و کامل می گردد. به بیان دیگر، گذر از این مسیر مراحلی دارد که در سلوک عرفانی اسلام در قالب این چهار مرتبه بیان می شود: پاکی از رذایل و تطهیر ظاهر، تهذیب باطن و تزکیه قلب از ملکات ناپسند، روشنایی قلب با نور صفات و ملکات پسندیده و در آخر، فنای نفس و استغراق در ذات و صفات الهی. وی ماهیت دوزخ و بهشت و نیز سعادت و شقاوت انسان را بر همین اساس تبیین و تفسیر می کند.
    ازاین رو پس از پاره ای مقدمات، در این پژوهش ابتدا دیدگاه انسان شناسانه و سپس، اندیشه سنایی درباب معاد و فرجام انسانی، به شیوه ای که بیان شد، بررسی می شود.
    کلید واژگان: سنایی, معادشناسی, بهشت, دوزخ, سعادت و شقاوت, تجسم عمل
    Marzieh Kasraeifar, Hassan Ebrahimi
    The importance of knowing afterlife and resurrection is in its effects on human’s way in physical life and achieving prosperity or adversity in future life. Flesh and spirit، the bases of human’s true nature، go through severe changes in an evolutionally trend. Being aware of physical and spiritual perceptions and moving toward perfection leads human to eternal life. This internal wisdom results in true prosperity and human perfection in heaven. Neglecting internal changes and spiritual perceptions and deviating from human path، however، leads to entrapment in physical world، the result of which is nothing but torments in hell. Knowing resurrection، in the manner Sanaei speaks of، results from searching internal states and being aware of secrets of universe.
    Keywords: Sanaei, Eschatology, Heaven, Hell, Prosperity, Adversity, Embodying acts
  • خدابخش اسداللهی
    توحید به ویژه مرتبه عالی آن (توحید وجودی) همواره از مباحث اصلی و دشوار در میان عارفان مسلمان بوده است. اهمیت سنایی در این مبحث، از آنجاست که وی در زمره ی عارفانی است که در شعر فارسی با توسل به آیات و احادیث، توانست این اندیشه ی اتهام برانگیز صوفیه را از شائبه ی کفر و الحاد، پاک و مبرا سازد. آموزه ی سنایی، این پرسش را پیش می آورد که کدام مدل اندیشه دینی و توحیدی با انگاره ی وحدت وجود مناسب و سازگار است که بدون آن، امکان معرفت حق تعالی و عبادت درست وی میسر نیست؟ در این پژوهش، برای یافتن پاسخ، در آغاز از توحید و اقسام آن سخن می گوییم و پس از آن، اندیشه ی توحیدی سنایی را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس با بحث در باب های خلق افعال و وحدت شهودی، نوآوری های سنایی را در این باب ها یادآوری می کنیم به گونه ای که وجوه تمایز دیدگاه وی با دیدگاه های دیگر عارفان روشن شده است.
    کلید واژگان: تشبیه و تنزیه, سنایی, وحدت شهود, عرفان اسلامی, توحید
    Monotheism, the advanced level (Pantheism) always is of the main issues and difficulties in the Muslim mysticism. Sanai importance of this topic, and there he is among the first is the mystics that could the idea of unity to remove profanity and pollution. Sanai comments causes the question that what is model of monotheistic idea that to justify unity so that impossible without knowledge and worship of God. In this study, to find the answer to the first forms of monotheism and the monotheistic thinking, and then examined the Sanai monotheistic thought. Then shown Sanai innovations by discussing about unity on verb and non-rejection of God. This are distinct the Sanai comments of comments of other mystics.
  • مریم محمودی
    تعقل و خردگرایی از موضوعات مورد توجه دانشمندان مسلمان در ادوار مختلف تاریخ بوده و موضع گیری های متفاوتی در برابر آن انجام شده است. عرفا از گروه هایی بوده اند که با تاثیر پذیرفتن از اشاعره از چشم اندازهای مختلفی به عقل نگریسته اند. سنایی، شاعر توانمند فارسی زبان که برای اولین بار روح عرفان را در کالبد شعر فارسی دمید در آثار خود این موضع گیری های متفاوت و متناقض را به خوبی منعکس کرده است؛ یعنی گاهی تکریم و تعظیم عقل و گاهی تحقیر و تضعیف آن. بررسی ها نشان می دهد که سنایی و دیگر عرفا با عقل مطلق یا عقل کلی مخالفت ندارند بلکه دشمنی و نقار آنها با تعقل استدلالی است که در حوزه معرفت دینی به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: سنایی, عرفان, عقل, خردگرایی, دیوان سنایی, حدیقه الحقیقه
    Dr. Maryam Mahmoodi
    Wisdom and rationalism have been interesting topics for Muslim scholars in various eras in history and there have been different positions against them. Mystics were member of those groups that being impressed by poets have looked at wisdom from various perspectives. Sanayee, as a powerful Persian poet, who blew the spirit of mysticism into Persian literature, has successfully reflected different and opposing positions against that. That is, sometimes respecting and evaluating wisdom and some other times contempt and impairing it. Some studies reveal that Sanayee and other mystics dont oppose the absolute or general wisdom, but their enmity and opposition is against reasonable rationality employed in religious cognition.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال