جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عرش" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"
تکرار جستجوی کلیدواژه «عرش» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
این مقاله به تاویلی که قاضی سعید قمی از حکمای عهد صفوی از ساختار هندسی کعبه ارایه می کند، با فرض تاثیرپذیری از سید حیدر آملی، از شارحان و پیروان شیعه مذهب اندیشه ابن عربی، بالاخص در بحث «علم میزان» می پردازد. علم میزان به مثابه دانشی که متکفل بررسی بنیاد مابعدالطبیعی نظام تطابقات است، تناظر میان عوالم غیب و شهادت را تشریح و در قالب نسبت های عددی و جداول هندسی توصیف می نماید. ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه علم میزان را با رویکردی متفاوت مورد توجه قرار داد و سید حیدر آملی نظام تطابقات را در سایه عدد به عنوان وجودی کیفی از یک سو و معارف شیعه از دیگرسو توصیف نمود. فرض این مقاله برآن است که قاضی سعید قمی با تاثیرپذیری از اندیشه های سید حیدر به ویژه در بحث «میزان دوازده»، ساختار هندسی کعبه را در سایه تناظر میان عرش و ارض مورد تامل قرار داده است. وی در کتاب شرح توحید صدوق تاویل ساختار هندسی کعبه را براساس تناظر میان عوالم معقول و محسوس بالاخص در سایه وجود روحانی ایمه دوازده گانه شیعه که واسطه انتقال صورت معقول معبد عرش به کعبه ارض بودند، ارایه نمود.
کلید واژگان: عرش, کعبه, علم میزان, تناظرPajooheshname Erfan, Volume:12 Issue: 24, 2021, PP 137 -158Al-Mizan as a science that is responsible for explaining the metaphysical foundation of correspondence has a purely qualitative look at numbers and describes the correspondence between the visible and the intelligible world in the shadow of the ontological ontology of numbers. The science of scale in Islamic civilization was first brought to the attention of Jabir ibn Hayyan, but due to the monopoly of Jaberchr('39')s views on the Physics, it did not go beyond matter and found no way to the intelligible world. In the book of The Meccan Revelations, Ibn Arabi paid serious attention to Al-Mizan, and Haydar Amuli, a Shiite follower of Ibn Arabi, described the system of correspondence in the shadow of number as a qualitative existence on the one hand and Shiite knowledge on the other. Qazi Sa’id Qumi, in his interpretation on Al-Tawhid, interpreted the geometric structure of the Kachr('39')bah based on the correspondence between the intelligible and visible worlds and the testimony in the presence of the Shiite twelve Imams who were instrumental in transferring the throne intelligible form to the visible form of Kachr('39')bah. It is assumed that Qazi Sa’id Qumichr('39')s interpretation of this formal transformation is an interpretation of the Al-Mizan of twelve discussion of Haydar Amuli.
Keywords: Throne, Ka'bah, Al-Mizan, Correspondence -
از جمله حقایقی که در قرآن کریم مطرح شده و اندیشمندان بسیاری درباره آن اظهار نظر کرده اند «عرش» و «کرسی» است. علامه طباطبائی یکی از اندیشمندانی است که با تلفیقی از روش «عقلی» و «نقلی» به تبیین آن پرداخته است. از منظر ایشان، «عرش» و «کرسی»، حقیقت واحدی است که به حسب اجمال و تفصیل و بطون و ظهور، به دو مرتبه تقسیم و از هم جدا می شوند؛ به گونه ای که اجمال آنچه در عرش است به تفصیل در کرسی ظهور پیدا می کند. این دو حقیقت موجوداتی مجرد و از حقایق عالم عقل به شمار می روند و دو مرتبه از مراتب علم فعلی حق تعالی هستند. صور و تمثال تمام موجودات در عرش و کرسی وجود دارد و تدبیر امور عالم و زمام جمیع حوادث و اسباب آنها به عرش منتهی می گردد. عرش و کرسی در دنیا و آخرت حاملانی دارند. برای این دو حقیقت در شریعت، اوصاف گوناگون و نام های متفاوتی نیز ذکر شده است.کلید واژگان: عرش, کرسی, علم الهی, علامه طباطبائیAmong the facts that have been mentioned in the Holy Quran, and have attracted the attention of many scholars is the Celestial "Throne" and "Chair". Allameh Tabataba'i is one of the thinkers who has explained these facts in the light of "reason" and "narrations". From his point of view, the Celestial "Throne" and "Chair" are a single truth, which is divided into two degrees in terms of "undifferentiation and "differentiation", and "non-manifestation" and "manifestation"; in a way that the conspectus of whatever is in the Throne is manifested in the Chair in a differentiated way. These two facts are abstract beings, and are among the realities of the realm of intelligence, and they are two levels of God's active knowledge. The forms and icons of all creatures are in the Throne and the Chair, and the control of the universe's affairs as well as the control of all incidents and their means lead to the Throne. The Throne and Chair in the world and the hereafter have some carriers. The various attributes and different names are also mentioned for these two truths in the law.Keywords: Throne, Chair, Divine Knowledge, Allameh Tabataba'i
-
این مقاله سر آن دارد که بگوید عطار به عنوان یک «معرفت پژوه» به دنبال انسان قدسی است و تنها راه به سوی این قداست را راه دل می داند. دل بیدار و هوشیار پیر و مرشد عطار است تا سدهای نفس چموش را شکسته و با تکیه بر اصل ریاضت و «درد خواستن»، نفس را با خود همسفر راه عشق کند. عشقی که با آمدنش هر چیز غیر خود را می سوزاند و تصفیه می کند. این بیداری آغاز زودودن غبارهای حاصل از لذایذ مادی از دل است تا خورشید سلامت در آینه دل متجلی شود و از تابش آن تمام وجود نورانیت خود را بازیابد و گوهری که در سویدای دل نهان است به فعلیت برسد.بنابراین «نویسنده» در آغاز از «دل» و چیستی آن به اختصار سخن گفته و دل را از دو منظر«جسمانی» و «روحانی» می نگرد تا با استناد بر شواهد، به حقیقت واقعی «دل» در بعد «روحانی» آن تاکید نماید. در گام بعدی مطابق با ساختار اندیشه عطار، به اهمیت همراهی ملائماتی چون عرش، نفس، جان و عشق در عبور دل از دیوارهای جسم به سرزمین روح و چگونگی ارتباط و سازواری آن ها با یکدیگر برای کشف «راه سر منزل سلامت» می پردازد.کلید واژگان: دل, عرش, نفس, عشق, جانThis paper aims to indicate that Attar as a knowledge researcher seeks a sacred human being and the only way toward the sacrosanct is heart. An awake & vigilant heart is both Attar`s preceptor and master who removes dust of material-based pleasures from heart`s mirror by relying on mortification and pain-seeking principle consequently¡ practice hidden gem in heart bargain. Thus¡ the author first considers heart and it`s quiddity then¡ investigates heart in both material and spiritual aspects to focus on heart`s reality in spiritual aspect by evidences. In next step¡ according to Attar''s thoughts¡ the author investigates the significance of companionship between the fitness such as throne¡ soul¡ life and love crossing material walls toward soul land as well as the manner of their relation and fitness to discover the way of health destination.Keywords: heart, love, soul, Attar, Asrarnemh, Persian literature, language
-
یکی از ویژگی های مشترک در دین اسلام و یهود موضوع عرش می باشد که در این تحقیق به شناخت و تشابهات و تفاوت آن در این دو دین می پردازیم. در عرفان اسلامی موضوع عرش، بسیار دقیق در آموزه های قرآنی روشن گردیده است و دیدگاه برخی از بزرگان صوفیه درباره عرش بدانجا رسید که عرش را قلب مومن می دانند و استوای الهی را بر این عرش حضور خداوند در دل مومن می انگارند و قلب انسان کامل را عرش الرحمن معرفی می کنند. عرفان مرکبه (عرفان عرشی) قدیمی ترین نوع عرفان بوده است که روح برای بازگشت به اصل خدایی باید از هفت آسمان یا هفت قصر یا هفت فلک عبور کند که نهایتا شهود خداوند بر عشر یا «ارابه» می انجامد. سالک در جستجوی خدا مانند شاهد درگاه شاهانه باید از راه ها و تالارهای باشکوه عبور کند تا به شهود عرش الهی نایل شود. کسی که مشتاق ورود به عرش و قصرهای ملائکه است می بایست روزهای متوالی روزه دار باشد و سرش را بین دو زانو قرار دهد، و مزمورات و ادعیه روحانی و سروده های ربانی تلاوت کند و در عرفان یهود توصیف انسان وار پروردار در آن بسیار مشهود است.
کلید واژگان: عرش, عرفان, اسلام, یهود, مرکبه, قبالا, حسیدیسمIslam and Judaism have mutal aspects, out of which is "heaven" or "arsh" in Arabic. In the present study, similarities and differences about that are explored. The subject has been clarified by Islamic and Jewish mystics.In the Islamic literature, it is believed that heaven is the heart of the believers and God dominance is on this heaven. It also indicates that the heart of a perfect man is the heaven (arsh) of God. There are several meanings for "heaven" in Quran including: throne, God place on divine place that has been based on water. According to Merkabah, which is the oldest version of Jewish mysticism, the soul (mind) in returning to its origin, should pass through seven heavens or seven castles or skies, the divine intuition has be attained for mystic. The follower, in seeking Lord, should walk in the royal doorways and mystic chambers.He, then, is eager to enter heaven castles of Angles, should quickly and continuously say Psalm, spiritual prayers and hymn. Sometimes, in Jewish texts, we see that God is described as human and is personified.Keywords: heaven, mysticism, Islam, Jew, Merkabah, kabala, Hasidism -
در سوره قلم، آیات 42-43 یکی از ویژگ ی های قیامت با تعبیر «یوم یکشف عن ساق» به تصویرکشیده شده، که کنایه از رفع حجاب عزت است و در پی آن ذلت بندگان با فرمان عمومی برای سجده به نمایش گذاشته میشود. در این جستار با بهره گیری از مبانی عرفانی و تفاسیر روایی شیعه به چهار پرسش مطرح شده درباره این فراخوان پاسخ داده شده است: عمومی بودن این فراخوان، فایده و حکمت سجده در قیامت، عدم استطاعت مشرکان، و سجده در پیشگاه چه کسی؟ نگارنده با ابن عربی بر مبنای آن پرداخته شده است و نیز «اله المعتقد» که نظریه - «حدیث تحول» استفاده از را با تجلی حق در صورت «کشف عن ساق» احادیثی که فریقین ذیل این آیه ذکر کرده اند- تعبیرانسان کامل مرتبط دانسته است. بر طبق حدیث تحول، خداوند در قیامت متناسب با صور اعتقادی تجلی میکند و در قیامت همگان حق را با صورت معهود در دنیاشان می شناسند. اما قیامت عرصهجداسازی اهل توحید از غیر است. از اینرو، تجلی خاصی لازم است که با آن اهل توحید به سجده در روایات شیعه محل اجتماع «ساق العرش» میافتند و دیگران نمیتوانند. با توجه به اینکه تعبیر نور توحید و نور محمدی دانسته شده و برخی روایات کشف ساق را به ولایت امامان (ع) تاویل را که در حدیث صحیح بخاری آمده «یکشف ربنا عن ساقه» کردهاند با این ملاک میتوان تعبیر متشابه دانست و به ظهور ولایت کلیه تاویل کرد و در نهایت سجده در برابر این حقیقت در قیامت مشابه سجده ملائکه در برابر آدم خواهد شد.کلید واژگان: آدم, انسان کامل, حدیث تحول, ساق, سجده, عرش, ولایت, قیامت
-
در این نوشتار، کلمه سدره المنتهی از حیث لغوی و اصطلاحی و شرح و تفصیل آن در متون اصیل عرفانی مورد بحث و فحص قرار گرفته است. و همچنین با مراجعه به آثار شعرا، به استخراج اشعار مربوط به آن پرداخته شده است. اغلب مفسران بر این باورند که سدره المنتهی نام درختی است بر فلک هفتم که جز پیامبر اسلام در شب معراج هیچ موجودی از آن نگذشته است و جبرئیل در شب معراج پیامبر را تا سدره المنتهی همراهی نمود.
هر چند در قرآن بحث مفصلی درباره سدره المنتهی صورت نگرفته، اما در کتب عرفانی و تفسیر و احادیث توضیحاتی در این باره داده شده است. که اجماع آن مطالب در این مقاله گردآوری و تدوین شده است.
کلید واژگان: سدره المنتهی, جبرئیل, عرش, معراج, قاب قوسینIn the current paper, the word “Sedratol Montaha” has been discussed and argued in terms of its verbal meaning, expression, and details used in original mystical contexts. Also referring to poets’ works, it has dealt with the poems related to the word. Most critics believe that Sedratol Montaha is the name of a tree in the seventh heaven that no one was able to go through it except the Prophet who was accompanied to Sedratol Montaha by Gabriel. Though there has been no comprehensive discussion mentioned in Quran about Sedratol Montaha, there are some descriptions found in mystical, critical, and Hadith books out of which a collection of the points have been compiled in this paper.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.