به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مصالح مرسله" در نشریات گروه "فقه و حقوق"

تکرار جستجوی کلیدواژه «مصالح مرسله» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علیرضا احمدی*، محمدعلی نجیبی، علی محمد خراسانی

    پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی جایگاه مصلحت در فقه باهدف بررسی پرسش های مهم درباره رابطه فقه و مصلحت نگاشته شده است. در این مقاله، پس از توضیح برخی واژگان و طرح موضوع، به پیشینه کاربرد مصلحت در فقه و اصول شیعه و سنی پرداخته شده، سپس مباحث اصلی در سه بخش ادامه یافته است. در بخش اول، مصلحت، پایه جعل احکام شرع که به وسیله شارع مقدس در نظر گرفته می شود، موردبررسی قرارگرفته و در بخش دوم، مصلحت به صورت ابزاری که تشخیص و تعیین آن به استنباط حکم کلی شرعی بینجامد بررسی شده است. در همین بخش، به مبحث معروف مصالح مرسله در اصول فقه اهل سنت اشاره شده است. در بخش سوم که حساس ترین بخش مقاله است، مصلحت به صورت پایه صدور حکم حکومتی و ابزاری در مدیریت جامعه موردبررسی فشرده قرارگرفته و دغدغه اصلی این بخش این است که چگونه می توان از این ابزار استفاده کرد و به اصول و مبانی دینی و فقهی هم به اداره جامعه پایبند بود.

    کلید واژگان: مصلحت, جعل احکام شرع, رابطه فقه و مصلحت, مصالح مرسله, حکم حکومتی, ابزار مدیریت جامعه
  • علی رحمانی فرد سبزواری، عسکری کریمی فیروزجایی

    مصالح مرسله به معنای کشف مصلحت حکم و محافظت بر مقصود شارع با تکیه بر عقل، از جمله مبانی عقلی ظنی است که برخی از مذاهب اهل تسنن آن را به عنوان منبع شناخت احکام پذیرفته ‎اند. اهل تسنن به جهت دوری از اهل بیت  و جانشینان واقعی پیامبر  بعد از وفات آن حضرت دستشان از منبع رسالت و ولایت زلال فقه احکام کوتاه شد و برای یافتن حکم شرعی در مسایل نو ظهور به مبانی عقلی ظنی از جمله مصالح مرسله روی آوردند که نزد عده‎ای از دانشمندان فقه اسلام به ویژه پیروان مکتب اهل بیت  با مخالفت و اشکالات جدی روبرو شده است. آنان برای اثبات مدعای خود به ادله‎ عقلی و نقلی و نیز به سیره صحابه تمسک کردند که هر یک مورد نقد و اشکال واقع شد و مدعای آنان ناتمام بود و نتوانست پشتوانه قطعی بر حجیت مصالح مرسله در کشف احکام شرعی باشد. گرچه منکرین حجیت مصالح مرسله به ادله‎ای برای عدم حجیت مصالح مرسله استدلال کردند، اما با وجود ناتمام بودن ادله، حجیت و اصل عدم حجیت ظنون، مصالح مرسله تحت اصل عدم حجیت طنون باقی می‎ماند و نمی‎تواند به عنوان منبع قطعی شناخت و استنباط احکام شرعی فرعی پذیرفته شود. از این رو در این مقاله در صدد هستیم ادله حجیت مصالح مرسله را با مطالعه و کاوش در منابع موجود، مورد نقد و بررسی قرار دهیم تا روشن شود؛ مبانی ظنی عقلی از قبیل مصالح مرسله نمی‎تواند کاشف مقصود شرع و منبع شناخت احکام شرعی قرار داده شود.

    کلید واژگان: مصلحت, حجت, مقاصد, اهل تسنن, مصالح مرسله
  • *اصل مصلحت در احراز نسب از دیدگاه فریقین
    نرگس یوسفی راد*، محمدصادق جمشیدی راد، معصومه مظاهری

    امروزه باپیشرفت علم وتکنولوژی وتاثیرانکارناپذیرآن درحوزه قضا، ادله اثبات دعوا ازانحصار درمصادیق خاص خارج گردیده وادله ای تحت عنوان گزارشات علمی وامارات قضایی، به دلیل برخورداری ازدرجه بالای اعتبارعلمی وقطعیت عرفی به یاری قضات آمده وادله اثبات نسب ازانحصاردرچارچوب ادله ای مانندشهادت،اقرار، قاعده فراش وقرعه فراتررفته به طوری که روش های نوین احرازنسب)آزمایش (DNA به دلیل پشتوانه عقلی وعلمی، نقش بسزایی درتحقق علم قاضی واثبات نسب ازاین طریق دارد، لیکن توجه به اصل مصلحت خانواده وحقوق کودک به منظور ممانعت ازمتلاشی شدن خانواده ها ورعایت غبطه ومصلحت کودک منجربه این مسیله گردیده است که درصورتی که بهره گیری ازروش های نوین احرازنسب تالی فاسد داشته باشد، آیاچنین اقدامی بامصلحت حفظ نظام خانواده وحقوق کودک ونظم عمومی جامعه، سازگاراست؟ ازاین رو درپژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با ابزار کتابخانه ای به بررسی دیدگاه های فقهای فریقین دراعتباراصل مصلحت دراحراز نسب پرداخته می شود به طوری که فقها اهل سنت درصورت وجود فراش وادله شرعی بنابرمصلحت و احتیاط درانساب طفل را منتسب به صاحب فراش می دانندو مشهورفقهای امامیه معتقدند درصورت قطعی بودن نتایج آزمایش DNA، اصل اولی قضاوت براساس علم عرفی است لیکن این پژوهش برآن است تا بابهره گیری ازاصل مصلحت در موارد ضروری به عنوان حکمی ثانویه موجبات تحقق حکمی مقتضی ازسوی محاکم قضایی را فراهم آورد.

    کلید واژگان: اصل مصلحت, نسب, مصالح مرسله, قاعده فراش, آزمایش DNA
    The principle of expediency in establishing lineage from the point of view of the two parties *
    NARGES Uosefirad *, MohamadSadag Jamshidi Rad, MASOOME MAZAHERI

    Today, with the advancement of science and technology and its undeniable impact in the field of justice, the evidence of litigation has been removed from the monopoly in certain cases. And the evidence under the heading of scientific reports and the judiciary has come to the aid of judges and courts, which, due to its high degree of scientific validity and customary certainty, has created a dramatic change in this regard.Proofs of lineage have not been without this situation and have gone beyond monopoly in the framework of proofs such as testimony, confession, rule of thumb and lottery, so that new methods of lineage, including DNA testing due to intellectual and scientific support, play an important role in realizing the science of judge and Prove the lineage in this way,However, paying attention to the principle of family expediency and the rights of the child in order to prevent the disintegration of families and to observe the envy and expediency of the child has led to the question that if using new methods of lineage and attributing the child to adultery, such an action Is the family system and the rights of the child and the public order of society compatible? Therefore, in the present study, the views of the jurists of the two sects on the validity of the principle of expediency in establishing ancestry are examined.

    Keywords: judge knowledge, principle of expediency, Shipping materials, Lineage
  • خدیجه افشین، محمدرضا کیخا*، امیرحمزه سالارزائی

    احکامی که ولی فقیه آنها را حسب مصلحتها و مقتضیات جامعه انسانی و با رعایت ضوابطی وضع می نماید، احکام حکومتی نامیده می شوند و به مصلحتهای مطلقه ای که در شرع، مالانص فیه هستند، مصالح مرسله اطلاق می گردد. در این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده برآنیم که به سنجش احکام حکومتی با مصالح مرسله پرداخته شود تا وجوه منطبق آنها تبیین گردد. یافته ها نشان می دهد احکام حکومتی و مصالح مرسله، با وجود اختلاف در دیدگاه ها در وجوه اساسی مانند عقل، مصلحت و مقاصد شریعت با یکدیگر انطباق دارند و در هیچ کدام از دو نهاد نمی توان از چارچوب معین شرعی و عقلی عدول کرد. لذا مصالح مرسله در فقه شیعه، می تواند از مصادیق عقل متکی به بنای عقلا محسوب گردد. در اجتماعی که محل وقایع مستحدثه است که وظیفه پاسخگویی به نیازهای مکلفان و رفع تحیر آنها به مجتهدان واگذار شده، ضرورت تببین این موضوع، علاوه بر هدف تقریب مذاهب و دیدگاه ها دوچندان می شود.

    کلید واژگان: حکم حکومتی, مصالح مرسله, استصلاح, منطقه الفراغ, فقه مقارن
    Khadijeh Afshin, MohamadReza Keikha *, AmirHamzeh Salarzaei

    The decrees which are issued by the Wali al-Faqih in accordance with the expediencies and requirements of the human society, observing some regulations, are called the governmental decrees; and the absolute expediencies which are considered as expediencies for which there is no text, are called consideration of public interests (Masalih al-Mursalah) in the Islamic law. In this research, which is conducted through a descriptive-analytical method, we are going to assess the governmental decrees with consideration of public interests (Masalih al-Mursalah), in order to clarify the contingency aspects. The findings show that governmental decrees and consideration of public interests, despite the differences in views, on the fundamental aspects such as reason, expediency and objectives of the law, are compatible with each other, and certain religious and rational frameworks cannot be deprived in them. Therefore, the compromise in Shiite jurisprudence can be the examples of reason are based on the rational tradition. In the community, which is the place of the events of the Almighty, the duty to meet the needs of the obligated and to eliminate their distrust to the mujtahids, the necessity of the explanation of this issue, in addition to the purpose of the approximation of religions and views, is doubled.

    Keywords: governmental decrees, Consideration of Public Interests (Masalih al-Mursalah), Advisability, Void Area (Mantaqah al-Firagh), Comparative Jurisprudence
  • سجاد شهباز قهفرخی*

    برای توجیه فقهی اصولی الزامات مندرج در قانون کار در زمان تصویب آن، مذاکرات و اختلافات جدی بین اندیشمندان مطرح گردید. الزامات قانون کار با احکام اولیه فقه سنتی و قواعد عمومی قراردادها در تعارض آشکار بود. اصولا قرارداد کار، زیرمجموعه اجاره اشخاص تلقی می شود و هرگونه مداخله در روابط شخصی و خصوصی اشخاص، نیازمند توجیه فقهی خواهد بود. برخی سعی در توجیه این الزامات بر پایه احکام فقه سنتی داشتند و برخی دیگر با استناد به ضرورت های عینی جامعه، برای تبیین لزوم ایجاد تغییرات تلاش هایی نمودند. یکی از توجیهات جدی مطرح در زمان تصویب قانون کار، اندراج تعهدات کارفرما ضمن عقد بوده است که چنین توجیهاتی از حیث تحلیلی قابل پذیرش نیست و نهایتا نیز در ویرایش نهایی مورد تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام، به این مبنا اشاره نگردید. در این مقاله تلاش شده با تبیین ادله نو که در علم اصول فقه درخصوص حجیت آنها بحث هایی مطرح و فی الجمله مورد قبول علما قرار گرفته است، توجیهات قابل قبول برای الزامات قانون کار مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله این ادله می توان به ضرورت حکم حکومتی و اختیارات ولی فقیه، مصلحت، مصالح مرسله و مذاق شریعت اشاره کرد. در این مقاله داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: قانون کار, فقه امامیه, مصلحت, مصالح مرسله, حکم حکومتی

    order to justify the requirements of the labor law at the time of its adoption from fiqhi-usuli[1] perspective, serious negotiations and disputes were raised among the related thinkers. The requirements of the labor law were in clear conflict with the basic provisions of traditional fiqh and the general rules of contracts. In principle, the employment contract is considered a subcategory of hiring the individuals, and any interference in the personal and private relations of the individuals will require fiqhi justification. Some tried to justify these requirements based on the rules of traditional fiqh, while others tried to explain the need for changes by citing the objective needs of society. One of the serious justifications proposed at the time of the adoption of the Labor Law was the inclusion of the employer's obligations in the contract, which is not analytically acceptable, and even lastly in the final version approved by the Expediency Discernment Council of the System, this basis was not mentioned, nor referred to. In the present study, an attempt has been made to examine the plausible justifications for the requirements of the labor law by specifying the new arguments having been debated and accepted by the scholars in the science of usul al-fiqh regarding their hojjiyyat[2]. Among these arguments, we can mention the necessity of hokm-e hokoumati[3] and the autorities of Valiye Faqih, maslehat[4], masaleh morsaleh [5], and mazaq-e sharia[6]. In this paper, through library method of research and descriptive-analytical method, the data are collected and examined respectively.

    Keywords: Labor law, fiqhi-usuli, hojjiyyat, hokm-e hokoumati, masaleh morsaleh, mazaq-e sharia
  • نعمت الله امینی*
    مقاله تحلیل و بررسی جایگاه مصلحت در فقه با هدف بررسی پرسش های مهم درباره رابطه فقه   و مصلحت تدوین شده است. در این مقاله، پس از توضیح برخی واژگان و طرح موضوع، به پیشینه کاربرد مصلحت در فقه و اصول شیعه وسنی پرداخته شده؛ سپس مباحث اصلی در سه بخش ادامه یافته است. در بخش اول، مصلحت، پایه جعل احکام شرع که به وسیله شارع مقدس در نظر گرفته می شود، مورد بررسی است. در بخش دوم، مصلحت به صورت ابزاری که تشخیص و تعیین آن به استنباط حکم کلی شرعی بینجامد بررسی شده است. در همین بخش، به مبحث معروف مصالح مرسله در اصول فقه اهل سنت اشاره ای رفته است. در بخش سوم که حساس ترین بخش مقاله است، مصلحت به صورت پایه صدور حکم حکومتی و ابزاری در مدیریت جامعه مورد بررسی فشرده قرار گرفته و دغدغه اصلی این بخش این است که چگونه می توان از این ابزار استفاده کرد و به اصول و مبانی دینی و فقهی هم به اداره جامعه پایبند بود.
    کلید واژگان: مصلحت, جعل احکام شرع, رابطه فقه و مصلحت, مصالح مرسله, حکم حکومتی, ابزار مدیریت جامعه
  • سید محمدآقا رضوی *

    بیان تفاوت میان احکام حکومتی، استحسان و مصالح مرسله از مسائل عمیق علمی است که با وجود فواید بسیار زیاد عملی و عملی، بسیاری از اندیشمندان و فرهیختگان در تبیین آن دچار سرگردانی بوده و در تبیین آن راهی نیافته اند. از آثار علمی این بحث، منقح ساختن برخی مسائل اصول فقه، کلام، مباحث اجتماعی و تاثیر این بحث بر بسیاری از علوم دیگر بوده و از آثار عملی آن تاثیر استحسان و مصالح مرسله بر بخشی از احکام حکومتی است. این نوشتار جهت تصویر صحیح فرق آن سه بنا که بستگی تام به شناخت مفهوم و مبانی هریک نزد امامیه و فرق و مذاهب اهل سنت دارد، تحریر شده است و نتیجه مطلوبی که پس از واکاوی مفاهیم و مبانی به دست آمده است تبیین مرزهای چهارگانه میان این سه مفهوم است. در ابتدا «تعمیم حکم حکومتی برای آحاد افراد جامعه» ارزیابی می شود، یعنی حکم حکومتی برای تمامی افراد جامعه واجب الاتباع و پیروی فقها، دانشمندان و دیگر اقشار از آن لازم و واجب است. سپس «داشتن ادله مشروع حجیت» بررسی می شود، زیرا احکام حکومتی دلیل های معتبری برای حجیت دارد اما استحسان و مصالح مرسله از دیدگاه شیعیان نه تنها حجت نیست بلکه دلیل بر عدم اعتبار دارد. پس ازآن به «واکاوی چگونگی دلیل حجیت آنها» پرداخته می شود. تفاوت دیگری که می توان از ادله برای حکم حکومتی، مصالح مرسله و استحسان استنباط نمود این است که «منبع احکام حکومتی می تواند احکام اولیه یا ثانویه باشد» درحالی که مصالح مرسله و استحسان در دیدگاه اهل سنت دلیل مستقل حکم شرعی است. فرق دیگر آنها «تفاوت در متعلقات» است زیرا حکم حکومتی موقتی و بر اساس زمان و مکان مختلف است ولی مفاد استحسان و مصالح مرسله (در صورت حجیت آنها) بر اساس تفاوت مبانی حکم عام و کلی است. در این نوشتار، ضمن چهار گفتار به بررسی این مسائل پرداخته شده است.

    کلید واژگان: حکم حکومتی و سلطنتی, احکام ثانوی, احکام عامه, استحسان, مصالح مرسله
    Sayed Muhammad Aqa Razavi*

    Explaining the differences between the "Governmental Decrees", "Istihsan" and "Masalih Mursalah" is one of the deep scientific problems which despite its many scientific and practical benefits, many of scholars have been confused about and unable to explain. Clarifying some of the problems of Islamic jurisprudence sources (Usul Al-Fiq), theology and social matters and its effect on many other sciences are some of its scientific results, and the effect of "Istihsan" and "Masalih Mursalah" on some of the "Governmental Decrees" are among the practical results of the discussion. The present paper is seeking to deliver a clear distinction between the three terms which depends on knowing the definition and the bases of each one from the perspective of Shi'a and Sunni schools. The outcome of the research is drawing four borders between them. At the first, the extension of the "Governmental Decrees" to all the people is discussed, i.e. the "Governmental Decrees" are binding to all people including the scholars and jurists. Then the evidences of validity are evaluated, since the "Governmental Decrees" have reliable reasons for validity, while the two others are not valid from perspective of Shi'a and some proofs support it. Then the quality of their validity is discussed. Another distinction that can be made between them is that the source of the "Governmental Decrees" can be the primary or secondary edicts, while the two others are independent reasons for jurisprudential edicts from the perspective of Sunnis. The other distinction is that of the subjects; the "Governmental Decrees" are temporary and depend on the time and place, while the results of" Istihsan" and "Masalih Mursalah" are general and inclusive. The present paper discusses the issues within four sections.

    Keywords: Governmental, Sultanate Decree, secondary edicts, general edicts, Istihsan, Masalih Mursalah
  • آیت الله عباسعلی عمیدزنجانی
    کشورهای اسلامی به دلایلی عمدتا سیاسی از سوی مجامع بین المللی حقوق بشر متهم به نقض حقوق بشر می شوند و جهان اسلام از این رهگذر دچار تنش ها و مناقشات توان فرسا شده است. بسیاری از این موارد اتهام، مربوط به مسائل خانواده و مبتنی بر مباحث فقهی است. به منظور برون رفت از فشارهای سیاسی مجامع بین المللی، بررسی راه حل های فقهی از دیدگاه مذاهب اربعه اهل سنت و نیز از منظر فقه امامیه می تواند در شفاف سازی برخورد جهان اسلام با این مشکل بزرگ، مفید و موثر باشد. در این مقاله به اختصار، مبانی فقهی این راهکارها بررسی خواهد شد.
    کلید واژگان: حقوق بشر, فقه مقارن, مصالح مرسله, احکام حکومتی, مقاصد الشریعه
    Dr. Abbasali Amid Zanjani
    Islamic countries based on some political reasons have been accused by international conventions for Human Rights Reversal, so Islamic World has so many hard challenges and disputations. Much of these prosecutions refer to domestic issues and are based on juridical subjects. So to exit from these political pressures of international conventions, it is useful to review juridical solutions of Sunni and Shiite sects. We will review juridical principles of these solutions.
    Keywords: Human Rights, comparative jurisprudence, Masaleh Morsalah, government statute, Maghased al Shariah
  • غفور خویینی، همایون رضایی نژاد
    در جهان امروز شاهدیم که توسعه علوم و پیشرفت تکنولوژی لحظه ای اتفاق می افتد، این فرایند نیازهای نو به نو را در پیش روی ما قرار می دهد. برای پاسخ گوئی به این نیازها ناگزیریم تا کارکردهای جدیدی را برای قواعد و تئوری های حقوقی خود در چهارچوب های مبانی و منابع حقوق اسلامی جستجو کنیم. فلسفه حقوق اسلامی مصلحت را دارای ظرفیتی می داند که در این مهندسی حقوق می تواند نقش بسزائی را ایفا کند. دستاورد مصلحت در کسب منافع اخروی و دنیوی موجب شده است تا در حقوق اسلامی دریچه ای فراخ برای تشخیص اولویت ها و یا حتی تشریع احکام پدید آید. در این نوشتار برآنیم تا به بررسی اجمالی دیدگاه های موجود در مورد مصلحت در حقوق اسلامی بپردازیم، و ضمن تبیین قلمرو آن را در فقه امامیه و فقه اهل سنت، به نقش کاربردی آن در دنیای امروز اشاره ای داشته باشیم؛ جایی که مسائل نوظهور نیاز به اجتهاد را برانگیخته و در عین حال بیم سکولاریزه شدن فقه و افتادن آن به ورطه اباحه گری، محدودیتی جدی بر مصلحت و مصلحت اندیشی تلقی می شود.
    کلید واژگان: مصلحت, مصالح مرسله, مقاصد شریعت, استنباط حکم, مستقلات عقلی
    Ghafoor Khoeini, Homayoon Rezaei Nejad
    In the contemporary world, science and technology is developing by moments or seconds. This process involves quite new needs and requirements. To respond to these questions, it is inevitable that we seek new functions for legal rules and theories in the framework of Islamic sources and foundations. The philosophy of Islamic law attaches a capacity to expediency that can play a big role in this regard. The role of expediency in acquiring interests of this world and the next has given a big opportunity to the Islamic law towards recognizing priorities and even prescription of rules. The present article seeks to study briefly the current views concerning expediency in Islamic law. Explaining the domain of expediency in the Shiite and Sunni jurisprudence, the article points to its functional role in the modern world. The newly arisen issues have stimulated the need for Ijtihad on the one hand and there is the danger of being involved in secularization of jurisprudence as a serious limitation for expediency.
    Keywords: expediency, unspecified public interests, rationalities behind religious rules, deduction of rule, independent rational principles
  • حسین ابویی
    در مورد حجیت استصلاح (مصالح مرسله)، هم در میان خود مذاهب فقهی اهل تسنن و هم میان اهل تسنن و امامیه بحث و اختلاف نظر وجود دارد و هر کدام بر ادعای خود، استدلال هایی ارائه کرده و احیانا در رد و اثبات استصلاح به افراط و تفریط هایی دچار گشته اند. مقال? حاضر درصدد اثبات این مطلب است که استصلاح با ضوابطی که توسط فقها بیان شده از جمله اینکه مصلحت ضروری، قطعی، کلی و در زمین? مسائل اجتماعی و نه عبادی باشد، نیاز ضروری فقه اسلامی، بخصوص در زمین? پاسخگویی به مسائل حکومتی است. و اینکه بعضی از اهل تسنن استصلاح را یک منبع مستقل برای کشف و استنباط احکام فقهی دانسته و عده ای دیگر از آنها همراه با گروهی از امامیه آن را مطابق بعضی از تعاریف، زیر مجموعه و از مصادیق دلیل سنت دانسته و یا مشهور امامیه، استصلاح را زیر مجموعه و از مصادیق دلیل عقل برشمرده اند، مساله ای فرع بر اصل نیاز ضروری فقه حکومتی پویا، به استصلاح است. چیزی که در عمل، گریز و گزیری از آن وجود ندارد.
    کلید واژگان: مصالح مرسله, سنت, _ فقه پویا, دلیل عقل, استصلاح
    There are different views, about the authenticity of Esteshal (Masalehe Morsalah), among the religious jurisprudences of sunnite and Emamieh. Each of them has offered arguments possibly in rejecting and proving Esteslah, but they took an extreme in their arguments. The present study attempts to prove that Esteslah, which had been presented by jurisprudents, in the context of social issues, is definite, general and urgent need of Islamic jurisprudence, specially, in responding to governmental issues. There are some sunnite jurisprudents, who consider Esteslah as an independent source for finding out and conceptualization of jurisprudence laws. On the other hand, some others, along with a group of Imamieh, consider it as a subcategory and reasonable proof of tradition, and what is among Imamieh acceptable is that Esteslah is a subcategory of reasonable wisdom. This issue is inferior to the basic need of a dynamic jurisprudence for Esteslah.
  • ابراهیم موسی زاده

    به دلیل تبعیت احکام شرع از مصالح و مفاسد واقعی؛ مصلحت در فقه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مصلحت، اساسا زیربنای تشریعات الهی و قانون گذاری اسلامی را تشکیل می دهد. مصلحت بسیاری از احکام شرع ثابت و لایتغیر است، اما احکامی هستند که به دلیل وابستگی آنها به اوضاع و احوال و مقتضیات خاص، از مصلحتی موقت و قابل تغییر برخوردار هستند. مرجع تشخیص این نوع مصلحت، پیامبر (ص) و ایمه معصومین (ع) و در دوران غیبت، حاکم اسلامی یا ولی فقیه می باشد، که با در نظر گرفتن مصالح عام و کلی اسلام و شرایط خاص زمانی و مکانی و از طریق رد فروع بر اصول ثابت، احکامی موقت تحت عنوان احکام حکومتی مبتنی بر مصلحت صادر می نمایند.

    کلید واژگان: مصلحت, اجتهاد, مصالح مرسله, منطقه الفراغ, احکام حکومتی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال