جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "و تربیت" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «و تربیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از مواد مهم مورد نیاز در فعالیت تربیتی و همچنین فصول مهم در فقه تربیت، توجه به روش ها و راهکارهای تربیتی است که گره گشایی های مهمی، در عرصه تربیت دارد. از جمله آن راهکارها که در شریعت اسلامی نیز وجود داشته و آیات و روایات معتنا بهی در این زمینه موجود است، «تحریم اجتماعی» است؛ مقصود از آن، ایجاد نوعی فشار روانی، در بستر اجتماع و در اثر محرومیتهای خاصی است که برای شخص ایجاد میشود.این پژوهش، با روش تحلیل محتوای کیفی با جمع آوری آیات و روایات مربوط به تحریم اجتماعی و دلالت پژوهی آن ها، در صدد بررسی ابعاد گوناگون «تحریم اجتماعی» است که به مثابه روش تربیتی باید ملاحظه شود. مخاطب تحریم، بازه زمانی تحریم، اثر و هدف از تحریم، عوامل مباشر تحریم و همچنین مراتب تحریم از شدید به ضعیف،نوآوریهای پژوهش است که برگرفته از آیات و روایات است.کلید واژگان: تحریم اجتماعی, راهکار تربیتی, فقه تربیت, تربیت اجتماعی, کنترل اجتماعی.Bi-Quarterly Research Scientific Journal in Educational Jurisprudence studies, Volume:10 Issue: 19, 2023, PP 187 -211One of the important materials needed in educational activity as well as important chapters in educational jurisprudence is to pay attention to educational methods and solutions that have important solutions in the field of education. Among those solutions that exist in Islamic Sharīʿa, and corroborated by considerable verses and traditions in this field, is "social boycott". It is meant to create some kind of psychological pressure in the context of society as a result of certain deprivations that are created for a person.This research, using the method of qualitative content analysis by collecting verses and narrations related to social boycott and studying their implications, aims to investigate the various dimensions of "social boycott" which should be considered as an educational method. The audience of boycott, the time frame of boycott, the effect and purpose of boycott, the factors responsible for boycott and also the levels of boycott from severe to weak, are the novelties of the research that are derived from verses and hadiths.Keywords: social boycott, educational solution, educational jurisprudence, social education, social control
-
مجله حقوق کودک، پیاپی 13 (بهار 1401)، صص 13 -21زمینه و هدف
وابستگی عاطفی بین اعضای خانواده به آن ها این حق را می دهد که با هم زندگی کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند. زمانی که والدین به هر دلیلی از یکدیگر جدا می شوند، فرزند امکان زندگی کردن همزمان با هر دوی آن ها را از دست می دهد و در این حالت به وسیله حق حضانت و ملاقات امکان بهره مندی از وجود والدین خود را کماکان حفظ می کند. این مطالعه با هدف بررسی حق ملاقات و حضانت با تاکید بر سند ملی حقوق کودک و نوجوان، انجام گردید.
روشمقاله بنیادی حاضر به روش اسنادی کتابخانه ای در نوع توصیفی تحلیلی و با مطالعه قوانین و مقررات داخلی انجام یافته است.
یافته هاواژه «کودک» و یا «طفل» در قوانین و مقررات مختلف موجود در کشور تعریف دقیقی ندارد و عده ای از قضات دختران را پس از سن نه سالگی خارج از عنوان کودک دانسته و در دعوای حضانت یا ملاقات آن ها ورود نمی کنند.
نتیجه گیریبا توجه به روح قوانین، منطقی به نظر نمی رسد که یک کودک نه ساله از حق داشتن حضانت محروم گردد. به همین دلیل، پس از بررسی این مساله در قوانین و مقررات موجود، به نظر می رسد همانطور که عرف و انصاف حکم می کند. همچنین بر اساس موادی که در سند ملی حقوق کودک و نوجوان نیز ذکر شده است، کودکان و نوجوانان نیازمند به حضانت و سرپرستی است و دادگاه صالح قابلیت رسیدگی و تعیین تکلیف در رابطه با آنان را دارد.
کلید واژگان: حق ملاقات, حق حضانت, حق تربیت, مفهوم حقوقی کودک, سند ملی کودکBackground and AimEmotional dependence between family members gives them the right to live together and enjoy being together. When the parents separate from each other for any reason, the child loses the possibility of living with both of them at the same time, and in this case, through the right of custody and visitation; he still maintains the possibility of benefiting from the existence of his parents. This study was conducted with the aim of investigating the visitation and custody rights, emphasizing the National Child and Adolescent Rights Document.
MethodThe present fundamental article has been done in the documentary-library method in the descriptive-analytical type and by studying the internal laws and regulations.
ResultsThe word "child" or "infant" does not have a precise definition in the various laws and regulations in the country, and some judges have considered girls after the age of nine to be outside the title of children and they do not enter into custody or visitation disputes.
ConclusionAccording to the spirit of the laws, it does not seem logical to deprive a nine-year-old child of the right to custody. For this reason, after examining this issue in the existing laws and regulations, it seems that, as dictated by custom and equity and also based on the articles mentioned in the National Document on the Rights of Child and Adolescent, children and adolescents need custody and guardianship and the competent court has the ability to investigate and determine duties in relation to them.
Keywords: The Right of Visiting, The Right of Custodianship, The Right of Upbringing, The Legal Concept of the Child, National Child Document -
یکی از مسایل حوزه کودک آزاری آنلاین، هرزه نگاری و اغفال سایبری کودکان به معنای ایجاد اعتماد برای کودک و بزرگسالان اطراف کودک، برای دسترسی به او و خلوت کردن با اوست. در این راستا، ممکن است مجرمان از تهدید و زور فیزیکی برای تجاوز جنسی یا سوءاستفاده از کودک استفاده کنند. مجرم با استفاده از فضاهای آنلاینی که کودکان در آن حضور دارند، شروع به برقراری رابطه با کودک و جلب اعتماد او و حتی اطرافیانش می کند و با سوءاستفاده از این اعتماد، سبب ورود آسیب جسمی و روحی به کودک می شود. با توجه به اهمیت حمایت از حقوق کودکان، مسیله اصلی این پژوهش تحلیل ابعاد فقهی و حقوقی هرزه نگاری و اغفال سایبری کودکان به منظور ارایه راهکارهایی درجهت حمایت قانونگذار و همچنین مسیولیت والدین و مربیان کودک است. نخست اصل حفظ کرامت کودک، دوم قواعد فقهی مربوط به حوزه تربیت، مانند قاعده هدایت و تربیت، ارشاد جاهل، وجوب حفظ نظام، دفع ضرر از دیگران و امر به معروف و نهی از منکر، و سوم مسیولیت تربیت والدین به ویژه تربیت جسمی، جنسی و عاطفی وی برای اثبات وجوب حمایت از کودکان در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بیان شده که با توجه به قوانین مسیولیت مدنی 1399، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1399 و سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی مصوب 1400، ابعاد حقوقی آن نیز مطرح گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کنترل و نظارت والدین، آموزش های صحیح و بهنگام، همراهی عاطفی با کودک، همچنین وجود قوانین برای رده بندی سنی محتوایی، بازخورد قضایی مناسب با مجرمان، آگاهی بخشی به جامعه در جهت حمایت از کودکان نسبت به پدیده هرزه نگاری و اغفال سایبری کودکان موثر است.
کلید واژگان: هرزهنگاری و اغفال سایبری کودکان, فضای سایبری, حقوق کودک, کودک آزاری آنلاین, فقه تربیتOne of the issues in the field of online child abuse issues is child grooming in order to provide the trust for the child and the adults around him/ her, trying to be alone with the child and abuse him/ her. In this regard perpetrators may use threats and physical force to rape or abuse a child. by using the online spaces of around the child, the criminal starts to establish the relationship with the child and gain the trust of child and adults and by abusing this trust causes physical and mental harm to the child. Regarding the importance of protecting children's right the main issue of this research is the analysis of the jurisprudential and legal aspects of this issue in order to provide solutions to support the legislator, the responsibility of parents, and the responsibility of educators of children. Our reasons are classified into three categories. First, the principle of preserving the dignity of the child, the second, jurisprudential rules related to the field of education such as the rule of guidance and education, ignorant guidance, the obligation to maintain order, repel harm from others, and enjoining the good and forbidding the evil, and third, the responsibility of educating parents especially his/ her physical, sexual and emotional education to prove the necessity of protecting children in this article with a descriptive-analytical method has been stated that according to the laws of civil liability, protection of children and adolescents approved in 2018 and the document on protection of children and adolescents in cyberspace approved in 2019 Its legal dimensions have also been discussed. The findings of the research indicate that the parental control and supervision, proper education, emotional companionship with the child, as well as the existence of rules for content age classification, appropriate judicial feedback to offenders, and community awareness can provide support for the child grooming.
Keywords: child grooming, cyberspace, child rights, educational jurisprudence -
حق آموزش به عنوان یکی از حقوق مسلم فرزندان، در فقه امامیه، نظام حقوقی ایران و اسناد حقوقی بین المللی به عهده والدین و سرپرستان قرار دارد که دامنه این حق و گستره اعمال آن همچون بسیاری از حقوق انسانی، مطلق نیست و می توان محدودیت هایی برای آن قایل شد. حق آموزش درزمینه کودکان دارای معلولیت، به لحاظ دایره حق مذکور و تزاحم این تکلیف والدین در قبال فرزندان سالم و معلول خود، ابهاماتی در ذهن ایجاد می نماید که یافتن پاسخ آن در منابع فقه امامیه، مستلزم بررسی دقیق تر است. پژوهش حاضر درصدد بررسی «حق آموزش کودکان دارای معلولیت» ازمنظر فقه امامیه و سپس جایگاه آن در حقوق داخلی ایران و اسناد بین المللی و مبانی و اصول فقهی درجهت رفع تزاحم حقوق تربیت فرزندان دارای معلولیت با فرزندان سالم است. درنهایت، تردیدی در وجود تکلیف والدین بر رعایت حق مزبور درمورد کودکان معلول وجود ندارد، اما دایره حق تربیت را به لحاظ نوع معلولیت ذهنی یا جسمی فرد دارای معلولیت و میزان آن باید مبتنی بر مصالح کودک معلول تعریف کرد. در تزاحم این حق با حقوق فرزندان سالم، گستره تکلیف والدین مبتنی بر مبانی فقهی از قبیل حفظ مصالح، سن، جنسیت و میزان معلولیت کودکان و... به نسبت ساحات مختلف تربیت قابل تعیین خواهد بود. در همین راستا، تصویب قوانین حمایتی برای نگهداری آموزش و تربیت این گونه اطفال توسط مراکز خاصی همچون بهزیستی، می تواند از ایجاد تزاحمات جلوگیری کند.
کلید واژگان: حق تربیت, کودکان معلول, تزاحم حقوق, کنوانسیون حقوق معلولانThe right to education as one of the inalienable rights of children is the responsibility of parents and guardians in Imami jurisprudence, Iran's legal system and international legal documents and the scope of this right and the extent of its application are not absolute like many human rights and can be restricted. The right to education in the field of children with disabilities, in terms of the scope of the said right and the overlap of this responsibility of parents towards their healthy and disabled children, creates ambiguities in the mind, and finding the answer in the sources of Imamiyyah jurisprudence requires a more detailed investigation. The current study aims to examine the "right to education of children with disabilities" from the perspective of Imami jurisprudence and then its position in Iran's internal laws and international documents and jurisprudential foundations and principles in order to resolve the conflict between the rights of children with disabilities and healthy children. Finally, there is no doubt about the duty of parents to respect the said right in the case of disabled children, but the scope of the right to education should be defined in terms of the type of mental and physical disability of the disabled person and its extent should be defined based on the interests of the disabled child. In the juxtaposition of this right with the rights of healthy children, the scope of parents' duties based on jurisprudential principles such as preservation of property, age, gender and degree of disability of children, etc., can be determined according to different areas of education. In this regard, the adoption of protective laws for maintaining the education and upbringing of such children by special centers such as welfare can prevent the creation of conflicts.
Keywords: The right to education, disabled children, conflict of rights, conventionon the rights of disabled people -
تربیت نسل شایسته یکی از اهداف زندگی است و از اموری است که ضرورت و اهمیت پرداختن به موضوع تربیت فرزند را بیشتر روشن میسازد. در آموزههای دینی بر اهمیت تربیت و آثار آن تاکید فراوان شده است. خدای متعال تمام هستی را آفرید تا انسان به کمال، رشد اخلاقی و معنویت دست یابد؛ از این رو، در آیات و روایات، یکی از اهداف فرستادن و تبلیغ پیامبران را تربیت و تزکیهی انسان معرفی کرده است. پیچیدگی تربیت انسان از آنجا آغاز می شود که او از دو بعد کاملا متفاوت؛ بعدی پست و بی ارزش و بعدی متعالی و با ارزش و به اصطلاح روح خدایی آفریده شده است؛ همان روح خدایی که انسان را از سایر موجودات متمایز کرده و به وی قابلیت بخشیده که با استفاده از تعالیم و دستورات الهی که توسط پیامبران برای بشر آورده شده به سمت تعالی حرکت کند و نیز البته او اختیار دارد که با غفلت و عدم تمسک به فرامین الهی، به سمت بعد پست و لجنی خود حرکت کند و به مقام اسفل السافلین سقوط کند.انسان در میان موجودات عالم هستی، اشرف مخلوقات و جانشین پروردگار بر روی زمین است و به فرشتگان امر شده در مقابل این موجود برتر سجده نمایند. این مسیله نشان دهنده کرامت انسان و جایگاه والای اوست. از منظر اسلام، انسان مجموعه ای از استعدادهای بالقوه است که برای به فعلیت درآوردن آنها نیازمند تعلیم و تربیت است و خداوند متعال به لحاظ اهمیت تعلیم و تربیت در زندگی انسان، هرگز او را به حال خود رها نکرده و از بدو خلقت، الگوهایی را برای وی ارسال نموده است. در این مقاله قصد داریم به بررسی آفات و موانع تربیت کودکان و اثرات منفی آن در زندگی اجتماعی فرد بپردازیم و آثار منفی موانع تربیت در زندگی اجتماعی فرد را مورد مداقه و بررسی عمقی و دقیق قرار دهیم.
کلید واژگان: اصول تربیتی, موانع تربیت, رفتارهای اجتماعی, حسد و دروغ, کبر, دروغ, تمسخر -
مجله پژوهشهای حقوقی، پیاپی 50 (تابستان 1401)، صص 457 -494
امروزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات به خصوصی ترین لایه های زندگی بشر نفوذ کرده و دایره شمول آن، هر روز بیشتر از دیروز می شود. با اذعان به فواید این تکنولوژی، شواهد موجود موید این مسیله است که اگر در بهره مندی از آن استاندارد های لازم رعایت نشود آثار زیانبار و غیر قابل جبرانی به بار خواهد آورد. این فن آوری بر تمامی اقشار سنی جامعه اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد، اما به نظر می رسد کودکان با توجه به ویژگی های خود مهمترین قربانی مضرات این پدیده باشند؛ چرا که از توانایی های لازم برای بهره مندی سالم و مثبت از این تکنولوژی، برخوردار نیستند. این نوشتار از میان حقوقی که برای کودکان در استفاده از فن-آوری وجود دارد ، بر حق تربیت کودک تاکید نموده تا درفضای مجازی با تاسی از نظام تربیت دینی و آموز ه های اسلامی، فرصت ها و زمینه هایی را برای مخاطبین وکاربران به ویژه کودکان فراهم نماید و برای هویت سازی دینی، تقویت انگیزش درون انسانی و تربیت رسانه ای ایفای نقش نموده و درترویج احقاق حق تربیت درکودکان در فضای مجازی بتوان از تضییع حق تربیت آنان در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات درفضای مطلوب وسالم جلوگیری کرد، و از سوی دیگر با برشمردن علل وعوامل آسیب پذیر ی درفضای مجازی موجود با ارایه شیوه های پیشگیرانه از این گونه جریانات آسیب زا درجهت مصالح ومنافع عالیه کودکان گام های موثر وکارآمدی برداشت.
کلید واژگان: حق, کودک, فضای مجازی, حق تربیت, تربیت دینیToday, information and communication technology has penetrated the most private strata of human life and its scope is becoming more and more than yesterday. Acknowledging the benefits of this technology, the available evidence confirms that if the necessary standards are not used in its use, it will have harmful and irreparable effects. This technology has a direct and indirect effect on all age groups of society, but children seem to be the most important victims of this phenomenon due to their characteristics; Because they do not have the necessary capabilities to use this technology healthily and positively. Among the rights that exist for children in the use of technology, this article emphasizes the right of educating children to create opportunities and contexts for audiences and users, especially children, in cyberspace by establishing a system of religious education and Islamic teachings. And to play a role in building religious identity, strengthening human motivation and media education, and in promoting the realization of the right to education in children in cyberspace, can prevent the abuse of their right to education in the use of information and communication technology in a desirable and healthy environment, and On the other hand, by enumerating the causes and factors of vulnerability in the existing cyberspace, by presenting preventive methods against such harmful currents, effective and efficient steps were taken towards the higher interests and interests of children.
Keywords: Right, Child, Cyberspace, Right to Education, religious education -
فقه تربیتی در مسیر رشد و بالندگی، نیازمند توسعه قلمروهای پیرامونی خود مانند «قواعد تربیتی» است؛ زیرا این قواعد در «تفقه تربیتی»، مفید و پرکاربرد است. اضلال (گمراه کردن دیگران) از عناوینی است که سیاست ها، اقدامات و روش های آموزشی و پرورشی می تواند مصداق آن قرار گیرد. نوشتار پیش رو در صدد است از ماهیت و حقیقت اضلال (گمراه کردن دیگران) سخن بگوید و زوایای مفهوم اضلال و نسبتش را با مفاهیم مشابه تبیین کند. روش این مقاله، توصیفی _ استنباطی است و نمونه گیری در آن به شیوه هدفمند انجام شده (تبیین مفهومی اضلال و مفاهیم مشابه و تحلیل شبکه مفاهیم) و روش تحلیل آن، تحلیل محتوای کیفی است. پس از بررسی ها روشن شد که اضلال دارای دو معنای عام و خاص است و معنای خاص، فقط گمراهی شناختی و عقیدتی را شامل می شود و در این معنا با عناوینی چون «تعلیم ضلال» و شبهه افکنی قرابت دارد. همچنین دانستیم که اضلال مفهومی غیرقصدی است و در صدق آن، اضلال فعلی و شخصی و همچنین تحقق گمراهی (ضلالت) مدنظر است و اختصاصی به اضلال عقیدتی ندارد. همچنین در باب نسبت مفهوم/قاعده اضلال با مفاهیم مشابه، به این نتیجه رسیدیم که اضلال از حیث اصل تسبیب، نوعی اغراء دیگران به جهل و اعانه دیگران به گناه است؛ اما از حیث نوع تسبیب، بیشتر به مقوله ره زنی اشاره دارد؛ برخلاف آن عناوین. همچنین دانستیم که نسبت عنوان اضلال با عنوان «تعلیم ضلال» و «شبهه افکنی»، نسبت عام و خاص من وجه است.کلید واژگان: تعلیم ضلال, شبهه افکنی, تسبیب به حرام, اعانه بر إثم, هدایت, و تربیتEducational jurisprudence in the course of its growth and development requires the development of its surrounding domains such as "educational rules" because the rules of jurisprudence are useful and used extensively to understand profound "educational concepts". Misguiding others is one of the topics that can be applied to educational policies, actions and methods in the sense that they can be considered manifestations of misguidance. The present article seeks to discuss the truth of misguidance and to explain the various angles of the concept of misguidance and its relation with similar concepts. The method of this article is descriptive-inferential and sampling is done in a purposeful way (conceptual explanation of misguidance and similar concepts and the analysis of a network of concepts) based on qualitative content analysis. After studies, it became clear that misguidance has two general and specific meanings; the specific meaning includes only cognitive and ideological misguidance, and in this sense it can be termed as "teaching misguidance" and casting doubt. We also came to know that misguidance is a non-intentional concept and what is intended is current and practical misguidance as well as the occurrence of misguidance and it is not specific to ideological misguidance. Concerning the relation of the concept/rule of misguidance with similar concepts, we have also come to the conclusion that misguidance, in terms of the principle of causation, is a kind of deceiving others and putting them in the darkness of ignorance and helping them commit a sin. However, in terms of causation, it refers more to banditry. We also came to know that the relation between misguidance and "teaching misguidance" and "casting doubt" is that of a general and specific one.Keywords: teaching of misguidance, casting doubt, causation of haram, aiding in sin, guidance, Education
-
توجه به مفاد ماده 6 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 و آیین نامه اجرایی مصوب 1400 آن، پرسش نقادانه از ظرفیت سنجی مداخله اثربخش حاکمیت، نسبت به اطفال و نوجوانان ناقض قوانین جزایی را مطرح می نماید؛ زیرا از طرفی، مصلحت و منافع عالیه این قربانیان خاموش، ایجاب می کند که حاکمیت، با رویکردی درمانگر و مصلحت اندیش، در تعیین واکنش نسبت به آنان مداخله نماید و عدم حمایت جدی حاکمیت از آنان، موجب تداوم سلسله معیوب ناهنجاری رفتاری آنها می شود. از طرفی دیگر، این امر، با قول مشهور لزوم مداخله حداقلی حاکمیت در عرصه خانواده ناسازگار می باشد. بنابراین مقاله حاضر با روش ترکیبی و کاربست مبانی کمی و کیفی پژوهش (طیف لیکرت)، مداخله عندالاقتضای حاکمیت نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار را ارایه کرده است. این نوع مداخله، با دو رویکرد سلبی و ایجابی، نگاهی کرامت بخش و مصلحت محور دارد و مستلزم تعامل نهادهای حاکمیتی ملزم به مداخله حمایتی مندرج در قوانین مذکور است که ظرفیت های بومی و محلی را نیز در تعیین و اجرای واکنش جزایی نسبت به اطفال و نوجوانان به کار می گیرد. در این راستا، ناکارامدی شیوه فعلی حبس و نگهداری در کانون اصلاح و تربیت، مبین لزوم تغییر سیاست جنایی واکنشی در این مسئله بوده و نیازمند زیرساخت های محکم تقنینی است. به منظور اثربخشی مداخله اقتضایی حاکمیت، ایجاد مرجعی مستقل که با رویه ای واحد، ابتکار، نظارت و پایش مستمر، تمامی مسایل حیطه جزایی اطفال و نوجوانان را پوشش دهد، بسیار ضروری است.کلید واژگان: مداخله, حاکمیت, اطفال و نوجوانان, کرامت مدار, تربیت, شبه تربیت, مصلحت, نظم عمومیConsidering to the Provisions of Article (6) on the law on child and Adolescent Protection approved in 1399 and its executive regulations in 1400, the critical question is arises about the capacity assessment of effective sovereignty intervention against the children and adolescents violate criminal law; Because, on one hand, the best interests of these silent victims, require that the sovereignty should intervene in determining the reaction to them with therapeutic and expedient approach, and the lack of serious protection of sovereignty from them will lead to the continuation of defective series of their behavioral abnormalities. On the other hand, this subject is incompatible to the well- known saying that the sovereignty needs to intervene minimally in family sphere. Therefore this article with combined method and the application of qualitative and quantitative of principles research (Likert Scale), has performed the intervention of sovereign over the delinquent children and adolescents whenever is required. This type of intervention with the negative and positive approach is based on dignified and expedient perspective and requires the interaction of sovereignty institutions in protective intervention contained in said law and also applies local and indigenous capacities in determining and executing of criminal reaction on children and adolescent. In this regard, the inefficiency of this current method such as imprisonment and maintenance in Correctional Centers indicates the necessity of changing in criminal policies in this problem and requires the strong legislative infrastructure. In order to the effectiveness of sovereign contingency intervention, it is necessary to establish an independent institute that could cover initiative, supervision and continuous monitoring in all issues related to children and adolescent crimes with a single procedure.Keywords: Sovereign, Children, Adolescent Violate Criminal laws, Expedient, Public Order, Intervention
-
پس از تتبع در متون دینی و آداب و آموزه های مختلف در زمینه تربیت جنسی، اهتمام و توجه خاص شارع مقدس به این مسئله نمود می یابد. بیشتر آموزه های تربیتی جنسی در کتب حدیثی و فقهی، در ذیل ابوابی همچون نکاح و ولادت و حضانت و ولایت و لباس نمازگزار و پوشش و نگاه آورده شده است. وجود چنین مسایلی بیانگر اهمیت این مسئله در شریعت است. در مواجه با این آداب دینی این سوال مطرح می شود که آیا تربیت جنسی فرزندان، جایز و راجح است؟ یا اهتمام و توجه شارع به مقوله تربیت جنسی چنان است که می توان گفت انجام این مقوله تربیتی بر متولیان آن یک واجب شرعی است؟ برای پاسخ دادن به این سوال ها، دو دسته ادله نقلی به همراه آراء فقها بررسی می شوند: اول ادله عامی که ناظر بر اصل تربیت است، دوم ادله خاصی که مستقیما ناظر به تربیت جنسی است. لازم به ذکر است روش تحقیق در این نوشتار تحلیلی توصیفی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای است.
کلید واژگان: ادله تربیت, تربیت جنسی, حکم تربیت, وجوب تربیتbe seen, which show the special care and attention of the holy shari'ah to this issue. By tracing these issues, we find that most of the sexual education teachings in hadith and jurisprudential books are given under chapters such as: marriage, birth, custody and guardianship, prayer clothes and covering and looking. The existence of such issues shows the importance and concern of this issue in the eyes of Sharia. Now, in the face of these religious customs, the question arises whether the sexual education of children in these matters is the only permissible and preferable thing? Or is the Shari'a's attention and attention to the issue of sexual education such that it can be said that doing this category of education is a religious obligation for its custodians? To answer these questions, we have examined two types of narrated arguments along with the opinions of jurists; First, the general arguments that govern the principle of education. The second is the specific evidence that directly relates to sex education.It should be noted that the research method in this paper is descriptive analysis and the method of collecting library content.
Keywords: reasons for education.sexual education.sentence of education, Obligation of education -
رعایت کردن توان متربی به عنوان یک قاعده عام در فرایند تعلیم و تربیت کاربرد دارد. ازآنجاکه ابعاد و ساحات وجودی انسان قابل تغییر و تربیت است توجه به اصل رعایت توان متربی، به عنوان عامل مهم و اثرگذار در ساحات تربیتی بیش ازپیش اهمیت پیدا می کند. امروزه یکی از شاخص های توسعه، بالا بودن درصد باسوادی اجتماعی است که معمولا بر اساس قانون تعلیم اجباری محقق می شود. در این میان، تعلیم اجباری و حکم آن از نظر فقه تربیتی جایگاه ویژه ای پیدا کرده و کارکرد اصل رعایت توان در این عرصه نیز موردتوجه دانشوران علوم تربیتی قرار گرفته است. از دیگر کاربردهای اصل رعایت توان می توان به تعلیم و تربیت کودکان استثنایی اشاره نمود که قواعد و اصول کلی تربیت این نوع از متربیان را دستخوش تغییر و تحول می سازد. شاید یکی از مهم ترین کارکردهای اصل رعایت توان متربی در نظام تعلیم و تعلم، در حوزه سنجش و ارزیابی عملکرد متربیان باشد. امروزه سنجش و ارزیابی در نظام آموزش وپرورش و ملاک رشد و پیشرفت تحصیلی متربیان غالبا بر اساس کمیت عددی و نمره انجام می گیرد، درحالی که ملاک سنجش مزبور، ناکارآمد است و اصل رعایت توان متربی معیار نوینی ارایه می دهد.
کلید واژگان: آموزش وپرورش, ساحت تربیت, اجبار, استثنایی, سنجش و ارزیابی, فقه -
بخش گستردهای از تعاملات افراد جامعه در ارتباط با یکدیگر شکل میگیرد. حاصل این ارتباطها و تعامل روزمره تاثیر و تاثرهای چشمگیری است که به تدریج اثرات خود را در رفتار و شخصیت هر فرد نمایان میسازد. بخشی از این تاثیر و تاثرات در حوزه اخلاقیات رخ میدهد. با وجود چنین بستر مهمی، آیا افراد جامعه نسبت به تربیت اخلاقی یکدیگر وظیفهای دارند؟ با مراجعه به منابع دینی، برخی ادله را میتوان بر وظیفهمندی آحاد جامعه در زمینه تربیت اخلاقی دیگران اقامه کرد. این نوشتار با رویکرد فقهی و استنباط اجتهادی درپی جمعآوری و تحلیل این ادله و استخراج حکم فقهی-تربیتی این مسئله است. برای اثبات وظیفهمندی عموم مکلفان در تربیت اخلاقی، پنج دلیل خاص (آیات تزکیه، سیره معصومین^، معتبره رساله الحقوق، روایت اسماعیل و دلیل عقلی) و چهار دلیل عام اقامه شد. این پنج دلیل دارای دلالت تام بر رجحان استحبابی هستند.
کلید واژگان: تربیت, تربیت اخلاقی, عوامل تربیت, عموم مکلفان, فقه, فقه تربیتیA major part of the dealings carried out by people are in respect of one another. These daily interactions have their ramifications and extensive effects that leave their impacts on every individual's behavior and character. Man's moral character is, to a large extent, influenced by these interactions. In the existence of such atmosphere, do the people in the society have responsibility towards one another's moral education and nurture? A look at the religious sources will reveal to us some of the reasons and evidences concerning the general duty of people in respect of others' moral education. This study having a juridical and inferential approach seeks to collect and analyze these pieces of evidence and then extract the juridical – educational ruling about this issue. To prove the general duty of the duty-bound, four specific reasons have been provided and put forth including the verses concerning spiritual purification, normative conduct of the Infallible, an authentic report in the Treatise of Rights, Isma'il's narration and rational argument. These five reasons perfectly prove the desirability and preference of the general duty of men toward one another.
Keywords: education, moral nurture, causes of nurture, duty-bound, jurisprudence, educational jurisprudence -
بخش مهمی از فرایند تربیت، استفاده از روشهای تربیتی مناسب در ساحتهای مختلف است. از این رو، در تربیت کودکان، روشهای کارآمد تربیتی از جمله روشهای زمینهساز تربیت اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. این روشها، متکفل فضاسازی لازم جهت تسهیل روند تربیت کودکان به عنوان عناصر و اعضای مسیول جامعهاند. این پژوهش، به دنبال تبیین وظیفه شرعی والدین درباره به کارگیری روشهای زمینهساز تربیت اجتماعی است. سوال مهم این است که روشهای زمینهسازی تربیت اجتماعی کودکان و حکم فقهی آن چیست؟ در این باره، با مراجعه به ادله فقهی از جمله قرآن و روایات، استنباط حکم مسیله به شیوه متعارف فقها مد نظر است. به طور کلی به کارگرفتن روشهای زمینهساز تربیت اجتماعی در ابعاد مختلف شناختی، احساسی و رفتاری، حداقل مستحب است.
کلید واژگان: تربیت, تربیت اجتماعی فرزند, روش تربیت, روش های زمینه ساز تربیتBi-Quarterly Research Scientific Journal in Educational Jurisprudence studies, Volume:4 Issue: 8, 2018, PP 115 -139An important part of the parenting process is the use of appropriate educational methods in different areas. Hence, in educating children, effective educational methods, including methods for social education taribyah), are very important. These methods are suitable for facilitating the process of educating children as community members and responsible individuals. This study seeks to explain parents' religious duty to use methods which ultimately pave the way for social education. An important question is: "What are those methods which pave the way for social education of children and what are their jurisprudential rulings?" When it comes to the jurisprudential ruling which is derived from the Qur'an and traditions, we mean rulings which are deduced through the customary methods used by the jurists. Generally speaking, applying such methods which lead to social education in various cognitive, emotional and behavioral areas is at least recommended, if not obligatory.
Keywords: education, children, child's social education, method ofeducation
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.