به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "arbitrator" در نشریات گروه "فقه و حقوق"

تکرار جستجوی کلیدواژه «arbitrator» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین اسماعیلی*
    با صدور رای داوری و ابلاغ آن به طرفین، به طور معمول، ارتباط داور با قضیه خاتمه می یابد، اما جدال میان دادبرده و دادباخته رای داوری، در بسیاری موارد از طریق اقامه دعوای ابطال رای داوری و رسیدگی به آن طی دو مرحله نخستین و تجدید نظر ادامه می یابد. صرف نظر از نتیجه جدال یاد شده، در عمل، داور ورود اندکی در فرآیند رسیدگی به دعوای ابطال رای داوری دارد. این در حالی است که، او بیش از هر شخص دیگری به جریان سپری شده داوری آگاه است و از سویی سرنوشت ابطال رای داوری در اعتبار فردی - حرفه ای شخص یا نهاد داوری موثر است و چه بسا زمینه ایجاد مسوولیت مدنی را برای داور یا سازمان داوری فراهم سازد. در این نوشته، با نگاه به یک نمونه از رویه قضایی، به بررسی توان قانونی داور در دفاع از رای خود، در جریان رسیدگی به دعوای ابطال رای یا پس از ابطال قطعی رای داوری پرداخته ایم و در پایان نتیجه گرفته شده است که حمایت از حضور داور در جریان رسیدگی به دعوای ابطال و رایزنی دادگاه با داور پذیرفتنی است و با شرایط معین امکان اعتراض ثالث او به دادنامه ابطال رای داور و نقض آن وجود دارد.
    کلید واژگان: داور, رای, اعتراض, ثالث, دعوا
    Hossein Esmaili *
    Normally, upon rendering the arbitration award and serving it to the parties, the connection of the arbitrator with the case is terminated. However, in many cases the dispute between the award creditor and award debtor concerning the arbitration award, continues through the filing of lawsuit to demand annulment the arbitration award and to be dealt with it during the two stages of first instance and appeal. In practice, regardless of the outcome of the dispute, the arbitrator has very little involvement in the process of the proceedings dealing with the annulment of the arbitration award. This is so while he is the person with a greatest knowledge concerning the arbitration process that has taken place. Moreover, the outcome of the annulment of the arbitration award can damage the personal and professional reputation of the arbitrator or the arbitral body, and may provide the ground for the imposition of civil liability on the arbitrator or arbitral body. In this article, by considering one example of the judicial precedent, we shall examine the legal power of an arbitrator to defend his award during the proceedings of the annulment of the decision or after the final annulment of the arbitration award. In the end, it has been concluded that supporting the presence of the arbitrator during the annulment proceedings and the interaction of the court with the arbitrator is acceptable, and with certain conditions, it is possible for him to object as a third party to the annulment of the arbitrator award, and consequently, the award may be reversed.
    Keywords: Arbitrator, award, objection, Third party, Claim
  • محسن سلیمی*، بهنام انصافی آذر
    اگر چه داوری یک شیوه قراردادی حل اختلاف است اما کارکردی قضایی دارد. این کارکرد قضایی از طریق تحمیل «رای» داور به عنوان قاضی خصوصی، به طرفین اختلاف جلوه گر می شود. ورود داور به فرآیند داوری مستلزم ایجاد یک رابطه قراردادی میان او و طرفین اختلاف است. پیمانی را که داور و متنازعین برای قرار دادن تعهد به حل اختلاف بر عهده او منعقد می نمایند «قرارداد با داور» می نامیم. این قرارداد که حداقل در حقوق ایران چه از حیث تقنینی و چه از حیث دکترین حقوقی کمتر مورد توجه قرار گرفته، مبدا عزیمت داور به فرآیند داوری و مداخله او در فصل خصومت بوده و برای داور از یک سو و طرفین اختلاف از سوی دیگر، حقوق و تعهداتی را به همراه خواهد داشت. مسیله اصلی این پژوهش تحلیل این رابطه حقوقی ناشناخته از نگاه حقوق قراردادها و تعهدات است. در این مسیر باید دید طرفین این رابطه چه کسانی هستند و آیا موضوع و ماهیت آن بر قالب های از پیش تعیین شده قانون مدنی قابل انطباق است یا آنکه خود حاوی طرحی نو و مجزاست. با تحلیل رابطه حقوقی میان داور و طرفین اختلاف می توان بر این باور بود که این رابطه قراردادی از تلاقی اراده حداقل سه شخص تشکیل گردیده، موضوع ان التزام به حل اختلاف در برابر حق الزحمه معین بوده و نهایتا آنکه این قرارداد واجد ماهیتی ویژه با اوصاف مخصوص به خود است.
    کلید واژگان: قرارداد داوری, تعهد داور, حل و فصل اختلاف, قرارداد با داور
    Mohsen Salimi *, Behnam Ensafi Azar
    Although arbitration is a contractual method of dispute settlement but it has a judicial output. This output emerged from imposing the arbitrator's award on disputing parties. The entry of the arbitrator into the arbitration process requires the establishment of a contractual relationship between him and the parties to the dispute. The agreement which is concluded by the disputers to obligate the arbitrator to settle the dispute is called the "Arbitrator's Contract". This contract, which is considered less, at least in Iran's law, is the source of the arbitrator entry into the process of arbitration and his intervention in resolving the dispute. According to this contractual relationship arbitrator obligate to settle the dispute between disputers. In contrast, disputing parties also obligate to pay remuneration. The main practice of this research is to analyze the unknown relationship from the contract law perspective. An implicit assumption of the issue is twofold, firstly, men of parties in this pattern must be specified and then to check whether the issue and entity or the nature of that correlation can be applicable to the preset contract forms of civil law or it is a new separate design. Results from the analysis of relationship between arbiter and disputing parties reveals that at least three involved agents must meet the same state of mind on the case, which discusses unraveling issues in return of specified wage and finally this contract has its own nature and aspect.
    Keywords: Arbitration Contract, Arbitrator', s Obligation, Dispute Resolution, Arbitrator', s Contract
  • همایون مافی*، علیرضا فتاحی
    داوران در مسیر نیل به هدف نهایی خود در حل و فصل اختلافات میان طرفین دعوا، دارای اختیاراتی می باشند که از موافقت نامه داوری و یا قانون قابل اعمال ناشی می شوند. با این وجود برخی از اختیارات به طور صریح به دیوان های داوری توسط اسناد موسس آنان اعطا نمی شوند. ولی این اختیارات برای اجرای عملکرد این دیوان ها و حفظ اعتبار و اقتدار آن ها ضروری هستند به طوری که دیوان های داوری را قادر می سازند به نحو موثر فعالیت کنند.منابع اختیارات ذاتی در رویه داوری بین المللی عمدتا شامل اصول کلی حقوقی، دکترین اختیارات ضمنی، ماهیت قضایی دادگاه های بین المللی و عملکرد دادگاه های بین المللی در حل و فصل اختلافات و تضمین اجرای صحیح عدالت بین المللی ناشی می شود. محدود نمودن داوران به اختیارات قراردادی یا قانونی دیوان داوری را با چالش های زیادی همراه خواهد کرد. یافته های این پژوهش در رویه دیوان های داوری بین المللی نشان می دهد که داوران در شرایط خاصی از اختیارات ذاتی برگرفته از ماهیت نهاد داوری برخوردار می باشند.
    کلید واژگان: اختیار ذاتی, موافقت نامه, داوری بین المللی, دیوان, داور
    HOMAYOUN MAFI *, ALIREZA FATTAHI
    To accomplish their ultimate purpose to end the settle the dispute, arbitrators have powers derive from the arbitration agreement and applicable law. Nevertheless, some of powers are not expressly conferred on arbitral tribunals by constituent documents. These powers are so vital for the function of tribunals and maintain their integrity and authority that allow them to carry out their duties effectively. The sources of inherent powers in the procedure of international arbitration mainly includes general legal principles, doctrine of implied powers, identity of international courts and the function of international courts to settle the dispute and ensure the fulfilment of the international justice accurately. Limiting the arbitrators to contractual or legal powers would face tribunals with manifold challenges. The findings of this research in the procedure of international arbitral tribunals indicate that arbitrators have the inherent powers derive from the nature of arbitration in specific circumstances.
    Keywords: Inherent power, agreement, international arbitration, Tribunal, Arbitrator
  • رامین رضائیان*

    داوری به عنوان یک روش حل و فصل اختلافات، قراردادی است که به موجب آن طرفین رفع نزاع کنونی و احتمالی آینده را در معامله ای خاص به اشخاص مورد اعتماد خود می سپارند و متعهد به اجرای حکم آنان می شوند و از رجوع به دادگاه های دادگستری صرف نظر می کنند. رای داور هدف آخر و نهایی اجرای داوری است. در این میان موانع و مشکلاتی در هنگام صدور رای ممکن است پیش آید که این موانع و مشکلات هم در رای داخلی و هم بین المللی مشهود می باشد. اجرای رای داخلی و بین المللی در مراجع قضایی با مشکلات قانونی و قضایی مواجه است که قسمتی از آن به جهت نقض و ابهام قانونی و قسمتی دیگر به جهت فقدان رویه قضایی کافی در بحث اجرا و شناسایی است. غیر قابل فرجام و واخواهی بودن رای داور علیه ثالث و نیز عدم وجود نهاد مستقل برای اجرای رای داور در خود نهاد داوری از جمله مصادیق مشکلات و موانع حاکم بر اجرای آرای داوری است. در نظام حقوقی ایران برای اشخاص عمومی و دولتی محدودیتی وجود دارد که در قالب اصل 139 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خود را نشان داده است. این اصل از حیث پیش بینی مکانیزم نظارتی و کنترلی در مورد اموال و دارایی های عمومی و دولتی کامل است ولی در روابط تجاری و به ویژه جذب سرمایه گذاری خارجی، آثار و تبعات نامناسبی به بار می آورد و با ذات امور تجاری که سرعت بخشیدن در امور تجاری است، درتعارض می باشد. در مقاله حاضر سعی بر این است تا با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای از طریق فیش برداری مطالب، موانع اجرای آرای داوری را تبیین کرده و مورد بحث و بررسی قرار داد.

    کلید واژگان: داور, داوری داخلی, داوری بین المللی, موانع, رویه قضایی
    Ramin Rezaeian *

    Arbitration, as a dispute resolution method, is a contract by which the parties entrust the resolution of current and possible future disputes to their trusted persons in a special transaction, and undertake to implement their judgments, without referring to the courts of law. they do. The arbitrator's decision is the final goal of the arbitration. In the meantime, obstacles and problems may arise during voting, and these obstacles and problems are evident in both domestic and international voting. The implementation of domestic and international judgments in judicial authorities faces legal and judicial problems, some of which are due to legal violations and ambiguity, and the other part is due to the lack of sufficient judicial procedure in the issue of implementation and recognition. The non-appealability of an arbitrator's decision against a third party, as well as the absence of an independent institution to implement the arbitrator's decision within the arbitration institution itself, are examples of problems and obstacles governing the implementation of arbitration decisions. In Iran's legal system, there is a restriction for public and government entities, which has shown itself in the form of Article 139 of the Constitution of the Islamic Republic of Iran. This principle is complete in terms of predicting a supervisory and control mechanism regarding public and government property and assets, but it brings inappropriate effects and consequences in business relations and especially attracting foreign investment, and with the nature of business affairs that speeding up the It is business affairs, it is in conflict. In the present article, an attempt is made to explain and discuss the obstacles to the implementation of arbitration decisions with descriptive-analytical method and library study through data collection.

    Keywords: Arbitrator, domestic arbitration, international arbitration, Obstacles, Judicial procedure
  • همایون مافی*، بهزاد قوامی، سام محمدی

    هدف از داوری رفع اختلاف است و همین امر داوری را به نهاد قضاوت نزدیک می کندو این تصور را ایجاد می کندکه داورنیز بایددارای همان شرایطی باشدکه برای قاضی ضروری است.استقلال و بیطرفی از جمله خصایصی است که برای قاضی ضروری است اما از سوی دیگر نهاد داوری «انتخابی» است به این معنا که داور یا داوران ، منصوب طرفین اختلاف هستند.این ویژگی حتی اگر با خصیصه قضاوتی بودن «داوری» منافاتی نداشته باشدولزوم دارا بودن خصایص قاضی توسط داور را زیرسوال نبرد دست کم ضرورت خصیصه استقلال وبی طرفی را در داور دچار تردید می کند.چون بطور معمول اطراف اختلاف اشخاصی را برای داوری انتخاب می کنند که به نوعی با ایشان ارتباط دارند. این موضوع در داوری های سه نفره بیشتر نمود دارد زیرا در این نوع داوری اساسا اطراف اختلاف از آزادی واختیار کامل در انتخاب داور اختصاصی خود برخوردار هستندوعلی القاعده درجستجوی داوری هستند که بیشترین قرابت، ارتباط و وابستگی را با ایشان داشته باشد..این مقاله با مداقه در آرای قضایی، ضمن تفکیک مفاهیم استقلال و بی طرفی نشان میدهد رویکرد غالب در داوریهای بین المللی ضروی بودن استقلال وبی طرفی داور وآمره بودن آن است و در این خصوص تفاوتی بین داور واحد و داور منتخب طرفین (در دیوان داوری)نیست.

    کلید واژگان: استقلال, بی طرفی, داور, داور واحد, هیات داوری
    Homayoun Mafi *, Behzad Ghavami, Sam Mohammadian

    The purpose of arbitration is to resolve a dispute and this brings the arbitration closer to the judiciary, then it creates the impression that the arbitrator must also be subject to the same conditions as are necessary for the judge. These are qualities that are essential to a judge but are optional for the arbitration body, that is, arbitrator or arbitrators appointed by the parties to the dispute. Even if, this feature does not conflict with the “judgmental" feature of arbitration, and the requisiteness of having the character of a judge by the arbitrator, was not called into question, at the very least, it casts doubt on the necessity of the arbitrator's independence and impartiality. Because, generally, the parties to the dispute select persons for arbitration that are somehow related to them. This is more evident in three-person judgments. Because in this type of arbitration, essentially, the parties to the dispute have the full discretion to choose their own arbitrator, and usually, they look for a judgment that has the most affinity, relevance, and affiliation with them. This article by separating the concepts of independence and impartiality will review and analyze the prevailing approach in international arbitration.

    Keywords: Arbitrator, Arbitration panel, Independence, Impartiality, Single Arbitrator
  • محمود قیوم زاده*، احسان مظفری
    اگرچه قضاوت تحکیمی قدمتی به بلندای تاریخ بشریت دارد، بخش اعظمی از آنچه امروزه با عنوان نهاد قاضی تحکیم در متون اسلامی می شناسیم، برایند اجتهاد فقهای اسلامی و بسترسازی این نهاد در ادوار فقهی است. با وجود همانندی و تفاوت، نسبت میان این نهاد در فقه اسلامی و نهاد داوری در حقوق موضوعه کنونی را باید تداوم قدیم در جدید دانست، چراکه ویژگی ها و عناصر شاخص داوری امروزی که از جمله آن می توان به تراضی طرفین در رجوع به داوری و همچنین صدور رای براساس موازین انصاف و عدالت اشاره کرد، در قضاوت تحکیمی نیز وجود داشته است. اما موضوع قلمرو نظارت حاکم بر امر داوری، از مواردی است که حدود و ثغور آن در گذشته با آنچه امروزه وجود دارد، دارای اختلاف های اساسی است که بارزترین دلیل آن نبود پدیده دولت مدرن و نهاد دادگستری امروزی است که یکی از وظایف خود را نظارت بر فرایند داوری از وجه سلبی و ایجابی می داند.
    کلید واژگان: اعتبار رای, داوری, صلاحیت, قاضی تحکیم, نظارت
    Mahmoud Ghayyumzadeh *, Ehsan Mozaffari
    Although arbitration is as old as the history of mankind, much of what we know today as arbitrator in Islamic texts is the result of ijtehad of Islamic jurists that established this institution in the periods of jurisprudence. Despite the similarities and differences, the relation between this institution in Islamic jurisprudence and the institution of arbitration in the present case law must be regarded as a continuation of the old law in the new law. Because the outstanding features and elements of today's arbitration including the mutual consent of the parties to the arbitration as well as the issuance of verdict on the basis of fairness and justice, has also existed in arbitration in the past. However, there are essential differences between the issue of jurisdiction over arbitration in the past with that in the present, the most obvious reason for which is the absence of the phenomenon of modern government and the modern judicatory system which considers one of its duties to oversee the process of arbitration in the positive and negative manner.
    Keywords: Arbitrator, Arbitration, Competence, Supervision, Verdict Validity
  • محسن سلیمی*، بهنام انصافی آذر

    استقرار التزام به حل اختلاف از طریق داوری بر عهده ی داور نیازمند اعلام اراده و قبول اوست. پذیرش این تعهد از جانب داور موجب شکل گیری یک رابطه حقوقی قراردادی میان داور و طرفین اختلاف است. این رابطه حقوقی که اغلب با عنوان « قرارداد داور» شناخته می شود از نگاه حقوق تعهدات واجد اوصافی است که حداقل در حقوق ایران به جهت ابهامات قانونی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بی اعتنایی مقنن به این رابطه ی قراردادی مهم، ابهاماتی را در خصوص برخی اوصاف این قرارداد و تطابق یا عدم تطابق آنها با قواعد عمومی قراردادها در پی داشته است. پژوهش حاضر با پاسخ به این پرسشها که آیا این قرارداد در زمره ی قراردادهای معوض قرار گرفته یا آنکه یک عقد غیر معوض است، آیا یک عقد لازم است یا آنکه طرفین هر وقت بخواهند می توانند آنرا فسخ نمایند، آیا قرارداد با داور یک پیمان قایم به شخص است یا آنکه بستگی ای به طرفین خود نداشته و نهایتا اینکه آیا این رابطه ی قراردادی در زمره ی عقود معلق است یا آنکه قراردادی احتمالی است در پی تحلیل برخی اوصاف قرارداد با داور است.

    کلید واژگان: داور, داوری, قرارداد, تعهد, حل اختلاف
    Mohsen Salimi *, Behnam Ensafi Azar

    The establishment of the obligation to resolve a dispute by the arbitrator requires the declaration of his will and acceptance. The acceptance of this obligation by the arbitrator creates a contractual relationship between the arbitrator and the parties to dispute. From the view point of law of obligations this relationship includes some aspects which have been less considered at least in Iranian law due to some legal ambiguities. The present study by answering questions like: whether this contract is in the form of a mutual interest contract or a bare contract, whether an agreement is necessary or the parties can terminate it at any time, whether the contract with the arbitrator is a personal contract or it does not depend on the parties, and finally, whether this contractual relationship is among conditional contracts or a contingent contract, applies the library method to seek an analysis of some aspects of the contract with the arbitrator.

    Keywords: arbitrator, arbitration, contract, obligation, resolving a dispute
  • سهیل طاهری، حسین شریف علیایی*
    قانون گذار گاهی، تنها راه حل اختلاف برخی از موضوعات را داوری دانسته و سبب شکل گیری داوری اجباری در نظام حقوقی شده است.لذا داوری یا اختیاری است که منشا قراردادی دارد و یا اجباری است که منشا قانونی دارد. در داوری اجباری، طرفین در ارجاع یا عدم ارجاع اختلاف به داوران، اختیار و اراده ای ندارند و قانون آن ها را ملزم می کند که به داوری مراجعه نمایند. داوری اجباری، به هیچ وجه منافی حق دادخواهی به شمار نمی رود، چراکه سلب حق دادخواهی هنگامی صادق است که هیچ مرجع تظلم خواهی وجود نداشته باشد. از طرفی، دادخواهی صرفا به معنای مراجعه به دادگاه های دولتی نبوده و مراجعه به داوری نیز تکافوی حق دادخواهی را می نماید. از مصادیقی که روند داوری اجباری در آن جریان دارد می توان به اختلافات بازار اوراق بهادار، پیش فروش ساختمان، خصوصی سازی، قراردادهای پیمانکاری و اختلافات خانوادگی اشاره کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی می توان برشمرد که هرچند داوری اختیاری اصل و داوری اجباری استثناء است، اما جهت جلوگیری از اطاله دادرسی،کاهش پرونده های قضایی، سرعت بیشتر در رسیدگی به اختلافات و...ساز و کار نهاد داوری اجباری مفید ارزیابی می گردد.
    کلید واژگان: داوری, داوری اجباری, داوری اختیاری, دادگاه, بازار اوراق بهادار, خصوصی سازی
    Soheil Taheri, Hossein Sharif Olyaei *
    The legislator sometimes considers the only solution to some of the issues being arbitrary and has led to the formation of compulsory arbitration in Iran's legal system. Therefore, arbitration or Optional is the source of the contract, or compulsory, which has legal origin. In compulsory arbitration, the parties have no discretion in referring or refusing a dispute to arbitrators, and the law requires them to refer to arbitration. Compulsory arbitration is not in any way a right to litigation, because foreclosure is true when there is no prosecution. On the other hand, litigation simply does not mean referring to state courts and referring to arbitration also provides for the right to litigation. Examples of the process of compulsory arbitration include securities market disputes, pre-sale construction, privatization, contracting, and family disputes. In this research, by descriptive-analytic method, we have defined that although arbitrary arbitration is the principle of compulsory arbitration, it is an exception to avoid prosecution, reduction of judicial cases, more speed in resolving disputes, and ... the mechanism of arbitration Compulsory evaluation is useful..
    Keywords: arbitrator, arbitration, compulsory arbitration, arbitrary arbitration, court
  • عباس میرشکاری*، محسن سلیمی
    تعهد به ضرر ثالث نهادی حقوقی است که به موجب آن طرفین یک قرارداد مقرر می دارند تعهدی معین به وسیله بیگانه ای که در انعقاد قرارداد نقشی ندارد ایفا شود. در قرارداد داوری نیز طرفین حل وفصل اختلاف خویش را بر عهده ثالثی قرار می دهند که در انعقاد پیمان میان آن ها دخالتی نداشته است. این پژوهش با پرورش این دیدگاه که قرارداد داوری می تواند مصداق یک تعهد به ضرر ثالث باشد در پی تحلیل و مقایسه این دو نوع رابطه قراردادی با یک دیگر است. در این زمینه می توان بر این باور بود که فقط در صورتی که در قرارداد داوری داور معین شده باشد می توان چنین رابطه ای را یک تعهد به ضرر ثالث تلقی کرد.
    کلید واژگان: تعهد, ثالث, داور, قرارداد
    Abbas Mirshekari *, Mohsen Salimi
    “Promise for others” is a legal entity whereby the parties to a contract make a specific commitment to be performed by a third party not involved in the conclusion of the contract. In the arbitration agreement, the parties assign their disputes resolutions to a third party not involved in the conclusion of their agreement. By developing the view that an arbitration agreement can be a promise for others, this article seeks to analyze and adapt these two types of contractual relationships with each other. In this regard, it can be assumed that only if the arbitrator has been designated in the arbitration agreement, such a relationship can be considered a promise for others.
    Keywords: Commitment, third party, Arbitrator, Contract
  • مسلم تشدیدی

    امروزه حل اختلافات تجاری بین المللی از راه توسل به داوری، امری شایع و متداول محسوب می شود. مشکلاتی که در زمینه دادرسی های قضایی از قبیل فرایند طولانی رسیدگی، قوانین ماهوی متفاوت کشورها و وجود آیین های رسیدگی پرپیچ وخم وجود دارد، طرفین قراردادهای تجاری را بر آن می دارد که به جای رجوع به دادگاه از طریق داوری، مرافعات خود را حل وفصل نمایند. یکی از موضوعات مهم در زمینه داوری، بحث قرارهای موقت و دستورهای مقدماتی[2]است. به خاطر کاستی هایی که در این زمینه، در قانون نمونه آنسیترال 1985 مشاهده می شد، قانون مزبور، در اصلاحات سال 2006 خود، اقدام به افزودن مقررات جدیدی نمود که باعث پیشرفت و بهبود وضعیت داوری در سطح بین المللی شد و برخی از کشورها نیز مقارن با این اصلاحات، قوانین ملی خود را مورد تجدیدنظر و بازنگری متناسب قرار دادند. لکن قانون داوری تجاری بین المللی ایران، مصوب 26 شهریور سال 1376 که مقتبس از نسخه اولیه قانون نمونه آنسیترال (1985) است تا این لحظه، اقدامی جهت همراهی با این تحولات بین المللی انجام نداده و البته این امر، سبب کاهش تمایل اشخاص به حل اختلافات خود از طریق داوری بر اساس قانون ایران می شود؛ لذا در این پژوهش اقدامات اصلاحی را که در قانون نمونه آنسیترال و برخی قوانین ملی در این خصوص اعمال شده است موردمطالعه و تحلیل قرار می دهیم تا شاید روزنه ای برای تحول قانون داوری ایران نیز در این موضوع گشوده شود.

    کلید واژگان: داوری, داور, قرارهای موقت, دستورهای مقدماتی, قانون نمونه آنسیترال
    Moslem Tashdidi

    Today, settlement of international commercial disputes via recourse to arbitral tribunals and referring to arbitrators is considered to be common and rife. Difficult at the ground to try judiciary issues comprise: long proceedings process, litigation charges, different substantive laws in states, existence of elaborate procedures and etc. are available. And this causes to persuade parties referring to the arbitration instead of court for obviating their disputes. Iranian international arbitration commercial law with goal of the facility of the trade settlement was accepted and enacted in year 1376. Noted law is inferred from UNCITRAL model law. Model law enacted year 1985 is regarded to be important source for member states in ground of resolving disputes at arbitration. One of the significant issues in this law is discussion about” interim measures of protection”. By reason of defects and deficient that were presented on the ground, the UNCITRAL working group embarked to reform in year of 2006 for adding new articles. This event eventuated to advance and improvement in international arbitration position. And many of the countries concurrent with reformation, staged to retrospection of their own laws. However, Iranian international arbitration commercial law also without accompaniment to the international revolutions was fixed. With the delinquency in our law, willingness of individuals to settle their disputes through arbitration regarding Iranian law will be reduced. Hence, we try in this research to study reformation happened on the UNCITRAL model law and other national laws and need for Iranian legislative into concurrent with the revolutions that are necessary in international society.

    Keywords: arbitration, arbitrator, Interim measures, Preliminary Orders, UNCITRAL Model Law.
  • احد خاکپور، ربیعا اسکینی*، محمدعلی بهمئی
    امروزه داوری چهارچوب موثر حل وفصل اختلافات تجاری بین المللی است. بیشترین موضوعات مربوط به جریان داوری بین المللی به جایگاه، حقوق و تعهدات متقابل طرفین اختلاف و داور اختصاص دارد. موافقت نامه داوری به عنوان بنیان حقوقی رسیدگی داوری، تنها موجد رابطه حقوقی بین طرفین اختلاف است. به طور معمول رابطه حقوقی داور با طرفین اختلاف که موثر در حقوق و تعهدات متقابل آنان است، در موافقت نامه داوری کمتر مورد توجه قرار می گیرد. اعتبار و جایگاه داور به وی اختیار می دهد که راجع به حقوق و تعهدات خود با طرفین اختلاف توافق کرده و آنجا که انتظارات طرفین اختلاف جریان داوری را به مخاطره می اندازد، در برابر خواسته های نامعقول طرفین اختلاف ایستادگی نماید و حقوق و تعهدات خود و آنان را تحت چهارچوب قراردادی نظم بخشد. بهترین قالبی که در حقوق بعضی از کشورها پذیرفته شده است، تنظیم قرارداد جداگانه ای تحت عنوان « قرارداد داور» است. مفاد این قرارداد دربرگیرنده شاخص ترین حقوق و تعهدات طرفین اختلاف و داور است که تاثیر درخوری نسبت به موقعیت و جایگاه آنان دارد.
    کلید واژگان: داوری, داور, قرارداد داور, موافقت نامه داوری, قرارنامه داوری
    Ahad Khakpour, Rabiya Eskini *, Mohammadali Bahmaei
    AbstractNowadays, Arbitration is an effective framework for resolving international commercial disputes. Most of the issues related to the international arbitration process allocate for the status, rights and obligations of disputant parties and the arbitrator. The Arbitration Agreement which is the legal basis of the arbitral proceedings only creates the legal relationship between disputant parties, therefore it does not deal usually with the legal relationship between the arbitrator and disputant parties that is effective in their mutual rights and obligations. The authority and position of the arbitrator empowers him to agree on his rights and obligations with disputant parties and whenever the expectation of the parties may endanger the arbitration process he will stand against the unreasonable demands of them and will organize their rights and obligations within a legal formal framework. The best framework accepted in some jurisdictions is the establishment of a separate contract known as the “arbitrator's contract”. The contents of this agreement include the most important rights and obligations of disputant parties and arbitrator which affect their position.
    Keywords: Arbitration, Arbitrator, Arbitrator’s Contract, Arbitration Agreement, Terms of reference
  • عباس میرشکاری *، محسن سلیمی
    داوری، شیوه جایگزین است که در آن داور بی طرف و منتخب خود طرفین در خارج از دادگاه در پی حل اختلاف است. در جریان داوری، داور بازیگر اصلی است و اوست که نهایتا در خصوص اختلاف اتخاذ تصمیم می کند. مهم ترین تعهد داور در این کارزار التزام به حل واقعی اختلاف و احقاق عادلانه حق است و سایر تعهدات او فرع بر این تعهد اصلی است. ایجاد این تعهد مستلزم پذیرش داور است و با تحقق اختلاف و درخواست رسیدگی از جانب یکی از طرفین، داور مکلف به اجرای تعهدی است که با اراده خویش پذیرفته است. نوشتار حاضر با طرح این سوال که موضوع و ماهیت التزام داور به حل وفصل اختلاف چیست، با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع داخلی و خارجی در پی تبیین برخی جوانب این تعهد از نظر حقوق تعهدات است. در این زمینه می توان گفت که تعهد داور به حل اختلاف در واقع التزام به صدور رای است، این تعهد همانند سایر التزامات قراردادی باید معین و مقدور باشد و در مسیر اجرای آن داور همانند دادرس باید در پی کشف حقیقت باشد.
    کلید واژگان: تعهد, حل اختلاف, داور, قرارداد
    Abbas Mirshekari *, Mohsen Salimi
    Arbitration is an alternative method in which the neutral and selected arbitrator of the parties outside the court seeks to resolve the dispute. In the course of arbitration, the arbitrator is the main actor and he is the one who ultimately decides on the dispute. The most important obligation of the arbitrator in this battle is to resolve the dispute, and his other obligations are in keeping with this main obligation. The establishment of this obligation requires the acceptance of the arbitrator and, if the dispute arises and the petition is handed down by one of the parties, the arbitrator is required to fulfill the obligation accepted by his will. The present paper deals with the question of the issue and nature of the arbitrator's obligation to resolve dispute. Using the library method and referring to internal and external sources, the present study seeks to clarify the legal aspects of the arbitrator's obligation from the obligations law view. In this regard, it can be argued that the arbitrator's obligation to resolve the disputes is in fact an obligation to the issuance of the award, it must be definite and possible and like the judge, arbitrator should seek the discovery of the truth.
    Keywords: obligation, arbitrator, contract, dispute resolution
  • نجادعلی الماسی*، فریدون نهرینی، رضا مسعودی
    تبیین ارکان یک توافقنامه داوری و تحلیل آن در پیوند با قواعد عمومی قراردادها در حقوق ایران، در تعیین نوع و میزان اعتبار این توافقنامه ها و همچنین جایگاه حقوقی داور تاثیر اساسی دارد. به علاوه همین تحلیل، در نوع و میزان مسئولیت داور موثر است. در این مقاله با بررسی نظریات موجود در خصوص جایگاه حقوقی داور از جمله «شبه قضایی بودن» یا «قراردادی» بودن آن، پس از ذکر محاسن و معایب هر یک از دید داور و طرفین اختلاف و منطق حقوقی، میزان و نوع مسئولیت داور در هر یک از این نظریات بررسی و با در نظر گرفتن وجود یک توافقنامه داوری در هر دو صورت، تاثیر این توافقنامه بر جایگاه حقوقی و برعکس مطالعه می شود. در ادامه با ارائه تحلیلی کارکردگرایانه در خصوص ماهیت حقوقی یک توافقنامه داوری تفسیری منعطف با عنوان نظریه «قرارداد در قرارداد» ارائه می شود که دربردارنده محاسن هر دو نظریه قراردادی و شبه قضایی است و تا حد امکان از معایب آنها خواهد کاست. در بخش پایانی، سمت داور و طرفین در برابر یکدیگر مبتنی بر همین تحلیل، بیان و با نقد نظریات مختلف در خصوص سمت داور، نظریه «قاضی خصوصی» به عنوان مناسب ترین دیدگاه در خصوص سمت داور مطرح می شود.
    کلید واژگان: توافقنامه داوری, شبه قضایی داور, قاضی خصوصی, مسئولیت داور
    Nejad Ali Almasi *, Freydoon Nahreini, Reza Masoudi
    Stating the elements of arbitration agreement and their analysis in relation with Iran general rule of contracts has a major impact on determining the type and validity of agreement, as well as arbitrator legal position. In addition, this analysis has an impact on the arbitrator's type and scope of responsibility. In this paper, with studying the existing theories about the legal status of the arbitrator, including its semi judicial or contractual nature, after mentioning the advantages and disadvantages of the arbitration in the view of the arbitrator, parties and legal logic, amount and type of responsibility in each theory has been investigated. Taking into account the existence of arbitration agreement in either case, the impact of the agreement on the legal position, and vice versa will be examined. After that, by providing a practical analysis about the nature of an arbitration agreement, a legal arbitration flexible commentary under the title of " contract in the contract theory" , which in the view of the writer embodies both contract and semi judicial and reduces the disadvantages as much as possible. In the final section of the paper , on the basis of this very analysis the arbitrator and parties position towards each other will be expressed. After criticizing different theories on the arbitrator's position, individual judge as the appropriate theory is proposed.
    Keywords: Arbitration agreement, Arbitrator, arbitrators liability, individual judge, quasi judicial
  • مهدی زارع *، محسن سلیمی
    ارجاع اختلاف به داوری به دو شکل قرارداد مستقل و شرط داوری صورت می گیرد. شرط داوری زمانی در قرارداد درج می شود که هنوز اختلافی به وجود نیامده و طرفین اختلافات آتی و احتمالی خویش را به داوری ارجاع می دهند. اغلب شرط داوری یک شرط ضمن عقد تلقی می شود. اما اینکه آیا اساسا شرط داوری این قابلیت را دارد که موضوع شرط ضمن عقد واقع شود و اگر چنین قابلیتی دارد آیا از قواعد شروط ضمن عقد موضوع قانون مدنی تبعیت می کند یا اینکه ماهیتی ویژه دارد، موضوع مورد مطالعه این مقاله است که با تدقیق در رویه قضایی تحلیل می شود. اهمیت موضوع این مقاله از این نظر است که بسته به ماهیت حقوقی شرط داوری، آثار حقوقی متفاوتی بر آن بار خواهد شد. در این زمینه با تحلیل مفهوم شرط داوری، دیدگاه های موجود در این زمینه و به ویژه با تحلیل قاعده استقلال شرط داوری می توان بر این نظر بود که با اینکه شرط داوری می تواند مظروف هر یک از شروط فعل و نتیجه قرار گیرد، با وجود این، از آنجا که شرط داوری اثر مستقیمی بر نفی صلاحیت دادگاه دارد و می تواند موضوع تعهدی مستقل قرار گیرد، ماهیت حقوقی ویژه ای دارد که آن را از قواعد سنتی حقوق مدنی دور می کند.
    کلید واژگان: اختلاف, تعهد داور, شرط فعل
    Mehdi Zare *, Mohsen Salimi
    Referring the dispute to arbitration is done in two ways: independent contract and arbitration clause. An arbitration clause is included in the contract when there is still no controversy and parties will refer their possible future potential disputes to the arbitration. Arbitration clause is generally considered as a stipulation in contract. But the point that whether the arbitration clause has the potential of being the subject of stipulation in contract or not is the topic of this study and also finding that if it has such a feature in which divisions will that stipulation in contract be placed. These issues will study from the stand point of judicial precedent. The importance of this issue is that depending on the legal nature of the arbitration clause, its legal effects will be different. In this regard, by analyzing the concept of an arbitration clause, the views in this area and in particular with analyzing the important principle of the independence of the arbitration clause it can be assumed that despite the fact that the arbitration clause can be construed in terms of each of the conditions of the performance and result, however, since the arbitration clause has a direct effect on the denial of the jurisdiction of the court and can be the subject of an independent obligation, it has a special legal nature that it removes the traditional rules of civil law.
    Keywords: Arbitrator, Condition of performance, Dispute, Obligation
  • همایون مافی*، محمدحسین تقی پور درزی نقیبی
    نهاد داوری اساسا یک توافق در ایجاد عدالت خصوصی از طریق یک مرجع غیردولتی است. باید دید نهاد داوری از چه ماهیتی برخوردار است. در رابطه با ماهیت نهاد داوری اتفاق نظر وجود ندارد و ماهیت این نهاد حقوقی مدت ها موضوع مناظره و چالش و اظهارنظرهایی بوده است که له و علیه آن صورت گرفته است. در این مورد چهار نظریه ماهیت قراردادی، ماهیت صلاحیتی، ماهیت مختلط و ماهیت مستقل یا خود آیین وجود دارد. پذیرش هرکدام از این نظریه ها می تواند آثار و نتایج متفاوتی بر داوری داشته باشد. از آنجائی که طرز فکر دادگاه های ملی در مورد داوری تجاری بین المللی بر جریان داوری تاثیرگذار است ما بر آنیم که به این سئوال پاسخ دهیم که ماهیت نهاد داوری در قالب کدام یک از این چهار نظریه قابل توجیه است. ارزیابی نظریات چهارگانه با نگاهی به ماهیت و قلمرو اختیارات داوران، موقعیت آرای داوری و موضوع انتخاب قانون مناسب موردبررسی قرار می گیرد. یافته های این مقاله حاکی از این است که نهاد داوری واجد هر دو اثر قراردادی و قضایی است که این امر به نوبه خود انعکاسی از توافق طرفین و حاکمیت قانون محل برگزاری داوری است. در این نظریه عناصر صلاحیتی و قراردادی داوری به طور جدایی ناپذیر درهم تنیده شده است
    کلید واژگان: قراردادی, صلاحیتی, مختلط, مستقل, داور
    Homayon Mafi *, Mohammad Hosin Taghipour
    Arbitration is fundamentally an agreement to create private justice by non-state tribunal. In relation to the nature of arbitration, there is no consensus and the nature of this institution has been for a long-time subject to challenge and arguments for and against it. In this respect, there are four theories, contractual, jurisdictional, hybrid and independent natures. Each of these theories may have effects and different consequences on arbitration. Since the attitude of national courts towards international commercial arbitration affects arbitration proceedings, it is intended to deal with this question: As far as nature of arbitration is concerned, which of these four theories can be justified? The evaluation of four theories will be considered with respect to the nature and scope of arbitrators’ power, arbitration awards and choice of law. This article shows that arbitration has both contractual and judicial natures, which is a reflection of parties’ agreement and applicability of the law of the place in which the arbitration takes place. In this Theory, the contractual and jurisdictional elements are incorporated in each other.
    Keywords: Contractual, Jurisdictional, Mixed or Hybrid, Independent, Arbitrator
  • حسین فیروزآبادی *
    همان گونه که قضات دادگاه ها استقلال دارند و طرفین اختلاف نمی توانند به بهانه عدم رضایت از رای قاضی از اجرای حکم وی امتناع کنند، داور یا همان قاضی تحکیم نیز استقلال داشته و رضایت آتی طرفین شرط نفوذ حکم داور نمی باشد. این امر نتیجه ای است که از قضاوت دانستن ماهیت داوری اتخاذ می شود و بدین دلیل است که در ماهیت داوری، داور را وکیل طرفین نمی دانیم. دیگر این که مطابق نظر صحیح تر فقهی، داور از زمانی که طرفین به وی اعطای صلاحیت می نمایند استقلال می یابد و نه تنها بعد از صدور رای بلکه در اثنای رسیدگی و بررسی نیز طرفین نمی توانند از رجوع به داور و قاضی تحکیم انصراف دهند و از داور سلب صلاحیت نمایند. هم چنین داوری مانند قضاوت از قاعده اعتبار امر قضاوت شده تبعیت می کند و خود داور نیز نمی تواند بعد از صدور رای آن را نقض نموده یا اصلاح نماید.
    کلید واژگان: حکمیت, استقلال, داوری, قاضی تحکیم, داور
    Hosein Houshmand Firuzabady *
    Just as judges are independent and parties to a dispute cannot refuse to comply with their verdict due to dissatisfaction, arbiter or arbitrator is independent and the future satisfaction of the parties is not a condition for arbiter’s verdict to be operative. This resulted by the judgmental nature of arbitration because in arbitration nature arbitrator is not considered as attorney to the parties. Another reason is that according to more accurate jurisprudential opinion, arbiter becomes independent just as parties grant him with qualification. Parties cannot refuse to recourse to arbiter and arbitrator or incapacitate him not only after verdict is issued but also in the course of procedure. As well, arbitration like judgment, follows “the authority of judged res “rule and even the arbiter cannot violate or modify his decision after it is issued.
    Keywords: umpirage (arbitration), independence, arbitration, arbitrator, arbiter
  • بهرام تقی پور*
    داور یا قاضی خصوصی باید مستقل و بی طرف باشد. در حقوق داوری داخلی و تجاری بین المللی بسیاری از کشورها، داور علاوه بر استقلال و بی طرفی، تعهد دیگری به نام تعهد به افشا دارد که به موجب آن، او باید هرگونه روابط یا شرایط و اوضاع و احوالی را که ماهیتا بر قضاوتش موثر است و یا موجب شک و تردید عقلایی طرفین نسبت به استقلال و بی طرفی اش می شود، افشا نماید. تعهد به افشا را نباید با تعهد به استقلال و بی طرفی اختلاط کرد. در این مقاله وضعیت تعهد به افشا در منابع داخلی و بین المللی مطالعه می شود که می تواند راهنمایی برای داوران در سطح داخلی و یا بین المللی باشد.
    کلید واژگان: استقلال, بی طرفی, تعهد به افشا
    Bahram Taghipour*
    Arbitrator or private judge must be independent and impartial. Domestic and international commercial arbitration law in many countries in addition to the obligation the independence and impartiality of arbitrator, has other obligations, namely the obligation to disclose. Arbitrator must disclose any relationship with the parties to arbitration. Commitment to disclosure should not be mixing with the obligation of independence and impartiality. In this paper, the obligation to disclose the sources of domestic arbitration and international trade were studied to help guide domestic and international arbitrators.
    Keywords: Arbitrator, obligation to disclose, independence, impartiality
  • شقایق واحد، رضا معبودی نیشابوری *

    ترویج استفاده از داوری به عنوان یک روش حل اختلاف، در گرو اعتماد عمومی به روش یادشده است. در این میان، بی طرفی (Impartiality) و استقلال (Independence) داوران، از جمله شرایط لازم برای تحقق این اعتماد تلقی می شود. استقلال و بی طرفی داور موجب تضمین رسیدگی منصفانه در داوری است و نبود این ویژگی ها باعث می شود که نتوان به فرایند حل اختلاف و نتیجه حاصل از آن اعتماد کرد و آن را عادلانه تلقی نمود. اهمیت اعتماد به سلامت نظام حل اختلاف به حدی است که به منظور تامین آن در اسناد بین المللی بارها بر ضرورت وجود دو وصف پیش گفته تاکید شده است. در دهه اخیر هم زمان با گسترش فوق العاده داوری، بحث در خصوص استقلال و بی طرفی داور، از مسائل مهم و درعین حال چالش برانگیز بوده است، زیرا قوانین و مقررات داخلی و بین المللی معمولا تعریف مشخصی از مفاهیم یادشده به دست نداده اند. مقاله حاضر در صدد تبیین این نکته دقیق است که استقلال و بی طرفی دو مفهوم مجزا هستند و قابلیت جایگزینی یکدیگر را ندارند؛ استقلال، مربوط به ارتباطات داور با طرفین است و بی طرفی، رفتار داور را در برخورد یکسان با طرفین در نظر دارد. تفکیک یادشده دارای این اثر حقوقی است که هریک از این دو ویژگی باید دلیل جداگانه ای برای جرح داور قلمداد شوند.

    کلید واژگان: استقلال, بی طرفی, داور, داوری تجاری بین المللی, جرح داور
    Shaghayegh Vahed, Reza Maboudi Neishabouri

    The propagation of utilization of arbitration as a method of dispute resolution depends on the public confidence in the method. In this regard, the independence of arbitrators and their impartiality are necessary conditions for the realization of such confidence. Independence and impartiality of arbitrators ensure a fair trial in arbitration and the lack of aforementioned features makes it impossible to trust the fairness of the dispute settlement process and its result. The importance of confidence in the health of the dispute settlement system is to the extent that many international instruments have frequently emphasised on the necessity of the two above-mentioned features. In the recent decade, contemporaneous with the incredible development of arbitration, the debate over independence and impartiality of arbitrator has become important and controversial because neither national laws nor international provisions provide a clear difinition of the said concepts. This article set out to explain the exact point that the independence and impartiality are distinct concepts and are not interchangeable with each other; Independence is concerned with the relationships between the arbitrator and disputing parties, while impartiality considers the arbitrator's conduct over the equal treatment with the parties. The aforesaid distinction includes such a legal effect that each of these two concepts shall be considered as an autonomous and separate cause for challenging arbitrators.

    Keywords: Independence, Impartiality, Arbitrator, International Commercial Arbitration, Challenge of Arbitrator
  • محمد ساردویی نسب، محمدرضا سماواتی پور
    مطابق مقررات جدید آئین دادرسی مدنی ایران، چنانچه رای داور پس از اتمام مهلت داوری صادر و تسلیم گردد باطل و قابلیت اجرایی نخواهد داشت. بنابراین هر یک از طرفین داوری می تواند از دادگاه صدور حکم بر بطلان رای را خواستار گردد. این مطلب زمینه ساز اختلاف نظرهای فراوانی بین حقوق دانان گردیده است. عده ای از حقوق دانان عقیده دارند برای بطلان رای داور باید عمل صدور و تسلیم رای، توامان خارج از مدت داوری صورت گرفته باشد لکن چنانچه داور رای خود را داخل در مدت داوری صادر و خارج از مهلت تسلیم نماید اشکالی بر رای وارد نبوده و رای صادره صحیح است. در مقابل عده ای دیگر عقیده دارند تسلیم رای خارج از مهلت داوری به منزله صدور رای خارج از مدت داوری است، بنابراین در چنین حالتی رای داور باطل خواهد بود. به دلایلی که دراین مقاله بدان می پردازیم خواهیم دید که امکانی برای داور وجود ندارد تا خلاف این مطلب را اثبات نماید. فلذا نگارنده با تکیه بر صحت استدلال گروه دوم به تدوین این مقاله می پردازد.
    کلید واژگان: دادگاه, داور, رای داور, مدت داوری, تسلیم رای
    Mohammad Sarduoienasab, Mohammadreza Samavatipour
    According to the new rules of civil procedure of Iran، if the verdict of an arbitrator be issued and delivered after the arbitration s period، it is void and won’t be executable. Thus every one of arbitration s party can ask the court to rescind the award. This subject caused many disagreements among lawyers. Some lawyers believe if the issue and delivery happen after determinate period for arbitration، it is void. But if an arbitrator makes his award during the time of arbitration and delivers it after period، it is valid and correct. In contrast to this view some other lawyers argue delivery of verdict after termination of arbitration s time is equal to issue of it after period. In this article، we will see that for some reason there is no possibility for an arbitrator to prove the opposite of this subject. In this article we will follow second opinion
    Keywords: Court, Arbitrator, Arbitrator award, Period of arbitration, Delivery of arbitrator award
  • صالح خدری
    تحقق دادرسی منصفانه مستلزم رعایت اصول دادرسی در رسیدگی توسط دادگاه هاست. ازآنجا که داوری قضاوت شمرده می شود، در داوری نیز باوجود غیر تشریفاتی بودن رسیدگی، داور یا هیئت داوری ملزم به رعایت اصول دادرسی است. فقدان هرگونه جانبداری ناروا از یکی از طرفین و ترافعی بودن رسیدگی از اصولی است که داور مکلف به رعایت آن هاست. استقلال، بی طرفی و مساوات در رفتار داور با طرفین از ارکان عدم جانبداری در رسیدگی داوری است. ابلاغ مناسب و اعطای فرصت دفاع، عناصر تحقق اصل ترافعی بودن رسیدگی داوری هستند. در این پژوهش چگونگی رعایت اصول دادرسی در رسیدگی داوری بررسی و تحلیل خواهد شد.
    کلید واژگان: ابلاغ مناسب, استقلال, اعطای فرصت دفاع, بی طرفی, داوری, رسیدگی ترافعی, مساوات در رفتار با طرفین
    Saleh Khedri
    A fair hearing in the courts requires the principles of procedure. Because arbitration is kind of judgment، so in the arbitration hearing the arbitrator or arbitral tribunal is not bound to observe the principles of procedural formalisms. But they oblige to compliance of principals of civil procedure. Equal treatment with parties and adversarial procedure are principles that arbitrator obliged to satisfy them. Independence and impartiality are elements of equal treatment and proper notice and give a full opportunity to elements of adversarial procedure in arbitration hearing. Challenge to arbitrators competence، application for setting aside and refuse to recognition and enforcement of award are tools to satisfy compliance of principles of procedural civil in Arbitration hearing. In this paper، ways of satisfying principles of procedure and its sanctions has been considered.
    Keywords: adversarial procedure, arbitration challenge, arbitrator, equal treatment, setting aside award
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال