به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فقه سیاسی شیعه » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فقه سیاسی شیعه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • عباسعلی جاوید*

    بر قراری عدالت و تامین امنیت از اساسی ترین وظایف و کارکردهای حکومت در اسلام و نظام سیاسی اسلامی است. . قرآن و سیره ای سیاسی و اجتماعی پیامبراعظم (ص) و امیراامومنین (ع)، الگو و اسوه ی بی بدیل از هم پیوندی عمیق عدالت و امنیت، ارائه می دهد؛ به گونه ی که کاستن از توازن معقول و منطقی بین این دو مفهوم کلیدی (عدالت _ امنیت) و فروکاست از یکی به نفع دیگری، پیامدهای سیاسی اجتماعی غیر قابل جبران به دنبال خواهد داشت. نوشته ی حاضر، بر اساس آموزه های قرآن و روایات معصومین (ع)، بررسی نسبت مندی دو مقوله اساسی عدالت –امنیت ، از منظر فقه حکومتی شیعه و اهل سنت را با هدف آگاهی از نقطه نظرات اندیشمندان دو مذهب و وقوف بر نقاط ضعف و قوت رویکرد ها، مد نظر قرار داده و از روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای بهره برده است. از یافته هایی این نوشته که به اختصار می توان گفت : اینست که از منظر فقه حکومتی اهل سنت، نسبت معنا داری بین عدالت و امنیت وجود نداشته و امنیت به طور مطلق مقدم بر عدالت (امنیت محور) می, باشد. و به پیامدهای چنین رویکردی نیز گوشزد شده است. اما در فقه سیاسی شیعه که بر اساس قرآن و روایات اهلبیت (ع) سامان یافته است، توازن معقول و نسبت و پیوند تنگاتنگ میان عدالت و امنیت، (عدالت محور) مورد تاکید بوده و در سیره و سنت حکومتی پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) متبلور گشت و به شکل جامع و کامل در حکومت جهانی مهدوی (عج) محقق خواهد شد

    کلید واژگان: عدالت, امنیت, فقه سیاسی شیعه, فقه سیاسی اهل سنت}
  • سید کاظم سیدباقری*

    این نوشته در جستجوی پاسخ به این پرسش است که از منظر فقه شیعه، ضوابط دخالت نظام اسلامی در عرصه خصوصی شهروندان کدام است؟ این مهم، با بهره از روش اجتهاد و بدون ورود به ریزه کاری های آن انجام شده و بر این امر تاکید شده است که با توجه به مبانی و اصولی چون لزوم حفظ کرامت انسان، وجوب حفظ آبروی مو من، حرمت تفتیش از زندگی دیگران و وظیفه دولت اسلامی در حفظ امنیت روانی، جانی و مالی شهروندان، اصل، عدم دخالت کارگزاران نظام اسلامی در زندگی شخصی و محرمانه شهروندان است و اگر هم در مواردی جواز ورود صادر می شود، به واقع، امری عمومی است و حوزه خصوصی تلقی نمی شود، پس مسائل و اموری که به حفظ اسلام و نظام اسلامی، مصالح عمومی، امنیت جامعه، استقلال و منافع ملی مرتبط است، کارگزاران تنها با طی مراحل قانونی، در چارچوب مقررات ویژه، با رعایت عدالت و به مقدار ضرورت، آن هم در خصوص همان مسئله ای که مجوز دارند، حق دخالت در عرصه خصوصی شهروندان را دارند، امری که عقل سلیم، شرع و قواعد فقهی ازجمله قاعده بنیادین اهم و مهم، به آن حکم می کند.

    کلید واژگان: نظام اسلامی, عرصه خصوصی, ولایت فقیه, قاعده اهم و مهم, مصلحت, فقه سیاسی شیعه}
  • کاظم سیدباقری
    این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که انقلاب اسلامی ایران موجب چه تحولاتی در فقه سیاسی شیعه گردیده است. این نوشتار با رویکردی درجه دو، تحول درونی فقه سیاسی شیعه را رصد کرده و در پاسخ، این فرضیه طرح شده است که با توجه به برخی زمینه های سیاسی - اجتماعی پس از انقلاب اسلامی مانند ورود به حوزه قانونگذاری، اجرای حدود الهی و عملیاتی کردن آموزه مشورت، می توان تحول در فقه سیاسی را در مواردی مانند تلاش برای رسیدن به دانش مستقل فقه سیاسی، ارائه گزینه بدیل قدرت، تلاش برای پویایی فقه سیاسی، توجه به مصلحت نظام، پذیرش حوزه عرف در کنار حوزه شرع و گذر از نگاه فردی به نگاه جمعی، رصد و ردیابی است.
    کلید واژگان: فقه سیاسی شیعه, انقلاب اسلامی, اجتهاد, شورا, مصلحت}
  • محمد جواد ارسطا، مینا اکبری
    نافرمانی مدنی مسئله ای است که در سال های اخیر به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و حدود و ثغور آن مورد بحث واقع شده است. در کشور ایران نیز از مسائل جدید محسوب می شود و هنوز مطالعات قابل توجهی در این زمینه صورت نگرفته است. ضعف نظری در این زمینه موجب شد به منظور توسعه ادبیات حقوق عمومی، بررسی دقیق تر و جامع تری در این زمینه صورت گیرد؛ لذا مقاله ی حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که نافرمانی مدنی در فقه سیاسی شیعه و نظام حقوقی داخلی و بین المللی چه جایگاهی دارد؟ به منظور تبیین این دیدگاه ها از روش تحلیلی و توصیفی استفاده کرده ایم. دقت در نظم حقوقی بین المللی نشان داد که این منابع الزاماتی را برای دولت در عرصه ی تدوین قانون و اتخاذ تصمیمات در نظر گرفته اند. بدین معنی که دولت را ملزم به رعایت حقوق شناسایی شده برای شهروندان می دانند و شهروندان را در مقابل دولتی مکلف می دانند که به تکالیف خود عمل نموده باشد. افزون بر آن، با ارائه دلایل متعدد ثابت شد، از منظر فقه سیاسی شیعه، انتقاد و بیان خطاهای حکومت در یک جامعه اسلامی نه تنها حق، بلکه از تکالیف شهروندان محسوب می شود و تحت شرایطی این انتقاد می تواند در قالب نافرمانی مدنی صورت گیرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز با رعایت ضوابطی خاص، می توان نافرمانی مدنی را یکی از وجوه اصل هشتم قانون اساسی دانست.
    کلید واژگان: نافرمانی مدنی, مقاومت در برابر قانون, فقه سیاسی شیعه, نظم حقوقی, نظارت}
    mohammad Javad Arasta, mina akbari
    Civil disobedience is an issue that attention has seriously been paid to and its scope has been discussed in recent years. In Iran, it is regarded as a new concern as well. Correspondingly, there have not been any significant studies in this respect. The theoretical weakness in this area resulted in conducting a more precise and comprehensive study aimed at developing the public law literature in this regard. Accordingly, the present article seeks to answer this question: What position does civil disobedience maintain in the Shiite political jurisprudence, and the domestic and international legal system? In order to elucidate these viewpoints, we have employed a descriptive-analytic method. Investigating the international legal order, it was indicated that these sources have provided some requirements for the states in codification of law and decision-making. That is to say, they oblige the states to respect the recognized rights of citizens and hold citizens obliged to obey the government which has fulfilled its duties. Furthermore, through providing various reasons, it was proved that according to Shiite political jurisprudence, criticizing and pointing out the mistakes committed by the government are regarded as not only a right but also a duty for the citizens and, under certain circumstances, this criticism can take place in form of civil disobedience. In the system of Islamic Republic of Iran, as well, by way of observing certain standards, civil disobedience can be considered as one of the aspects of the Article 8 of the Constitution.
    Keywords: Civil Disobedience, Resistance against the Law, Shiite Political Jurisprudence, Legal Order, Surveillance}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال