جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نیازهای بنیادین روان شناختی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «نیازهای بنیادین روان شناختی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
چکیده از دوره های مهم تاثیرگذار در رشد و سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی، دوران نوجوانی هر فردی است که شکل گیری شخصیت و هویت یابی در این دوره حساس شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری در نوجوانان بود. روش پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمامی نوجوانان دختر شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه تشکیل می دادند که 352 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (2002)، نیازهای بنیادین روان شناختی دسی و همکاران (2001) و سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد متغیر سازگاری توانسته است نقش میانجی را در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی با شادکامی ایفا کند. می توان نتیجه گرفت هنگامی که انگیزه ها و یا پاداش های درونی اثر تقویت شان بیشتر از انگیزه بیرونی باشد، اجرای نیازهای روانی آسان تر شده و تاثیر مثبتی بر سازگاری نوجوان می گذارد؛ چرا که سازگاری ازطریق مشوق ها و تقویت های درونی حاصل می شود و این گونه با ایجاد احساس درونی مثبت در نوجوان منجر به افزایش شادکامی در نوجوانان می شود؛ براین اساس بایستی با فراهم نمودن محیط سالم و پویا و متناسب با نیاز های فردی و شخصیتی هر نوجوان، نوید بهزیستی و شادکامی را در نوجوانان داد.کلید واژگان: سازگاری, شادکامی, نوجوانان, نیازهای بنیادین روان شناختیOne of the most important periods affecting physical, mental and social growth and health is the adolescence period of every person, where personality formation and identification takes place in this sensitive period. The purpose of this study was to model happiness based on basic psychological needs with the mediation of adaptation in adolescents. The applied research method and the descriptive correlation method were based on the structural equation model. The statistical population consisted of all working female adolescents studying in the second year of high school, 352 of whom were selected using multi-stage cluster random sampling and were asked to answer the questionnaires of Oxford Happiness (2002), basic psychological needs of Desi et al (2001), and Sinha and Singh (1993) students' adaptability. Data analysis was done using a structural equation model. The findings showed that the adaptation variable has been able to play a mediating role in the relationship between basic psychological needs and happiness. It can be concluded that when motivations or internal rewards are stronger than external motivations, the implementation of psychological needs becomes easier and has a positive effect on adolescent adaptation; because adaptation is achieved through internal incentives and reinforcements, and in this way, by creating a positive inner feeling in adolescence, it leads to an increase in happiness in teenagers; therefore, by providing a healthy and dynamic environment that fits the individual and personality needs of every teenager, it is necessary to promise well-being and happiness in teenagers.Keywords: Adaptation, Adolescents, Happiness, Basic Psychological Needs
-
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری اشتیاق تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری ارزش ذاتی تکلیف بود. روش پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 245 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، پرسشنامه ارزش تکلیف پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی گونیوس و کوزو (2015). تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی برازش مناسب داشت و تاثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بر ارزش ذاتی تکلیف و اشتیاق تحصیلی و همچنین تاثیر ارزش ذاتی تکلیف بر اشتیاق تحصیلی مثبت و معنادار بود. همچنین نقش واسطه گری ارزش ذاتی تکلیف نیز معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که نیازهای بنیادین روان شناختی از طریق ارزش ذاتی تکلیف، از عوامل تاثیرگذار بر اشتیاق تحصیلی هستند .
کلید واژگان: نیازهای بنیادین روان شناختی, ارزش ذاتی تکلیف, اشتیاق تحصیلیThe aim of the present study examines the structural model of Academic Engagement based on Basic Psychological Needs wih mediator role of Intrinsic Value of the task. The research method was correlation. The statistical population of the research included all students of the second secondary level of Shiraz city in the academic year of 2021-2022, and 245 students were selected as the research sample by multi-stage cluster random sampling method. The data collection tools in this research were: La Guardia and et al (2000) Basic Psychological Needs Questionnaire, Pintrich and et al Task Value Questionnaire (1991) and Gunuc and Kuzu's Academic engagement Questionnaire (2015). Data analysis was done using SPSS and AMOS software and by path analysis. The results of the analysis showed that the proposed model had a good fit and the effect of the basic psychological needs on the intrinsic value of the assignment and academic engagement as well as the effect of the intrinsic value of the assignment on the academic engagement was positive. And it was meaningful. Also, the mediating role of the intrinsic value of the assignment was significant. According to the results of the research, it can be concluded that the basic psychological needs through the intrinsic value of the assignment are factors influencing academic engagement.
Keywords: Basic Psychological Needs, Intrinsic Value Of Homework, Academic Engagement -
این پژوهش، با هدف پیش بینی بهزیستی کاری بر اساس ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در پرستاران شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر پرستاران مشغول به کار در سه نوبت کاری در 4 بیمارستان شهر تهران که عبارتند از بیمارستان رازی، بیمارستان آزادی، بیمارستان میلاد و بیمارستان سینا در سال 1401 بود که گروه نمونه با نمونه گیری در دسترس متشکل از 110 نفر انتخاب شدند و با سه پرسشنامه، انعطاف پذیری روانشناختی (2010)، پرسشنامه پرما در محل کار (2014)، پرسشنامه استانداردهای نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) مورد سنجش قرار گرفتند. در نتیجه می توان گفت داده های گردآوری شده با روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها از روش همبستگی پیرسون، برای برازش مدل از تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت در نتیجه این یافته ها و نتایج پژوهش باید گفت که وجود انواع مشکلات و نداشتن انگیزه در کار، سبب به وجود آمدن استرس و پایین آمدن بهزیستی کاری می شود و سطح کیفیت شغلی آنها راپایین می آورد. در این راستا پیشنهاد می شود که برای افزایش بهزیستی کاری و کم کردن استرس و مشکلات جلساتی با هدف آموزش انعطاف پذیری شناختی و نیازهای بنیادی روان شناختی برای پرستاران برگزار شود.
کلید واژگان: انعطاف پذیری روان شناختی, بهزیستی کاری, نیازهای بنیادین روان شناختی, پرستارانThis research was conducted to predict work well-being based on the satisfaction of basic psychological needs with the mediating role of cognitive flexibility in nurses in Tehran. The statistical population of the current research was nurses working in three shifts in 4 hospitals in Tehran, which are Razi Hospital, Azadi Hospital, Milad Hospital, and Sina Hospital in 1401, and the sample group was selected by available sampling consisting of 110 people. and were evaluated with three questionnaires, Psychological Flexibility (2010), Perma Questionnaire at the Workplace (2014), and Basic Psychological Needs Standards Questionnaire (2000). The results showed that work well-being can be predicted based on the satisfaction of basic psychological needs with the mediating role of cognitive flexibility. As a result of these findings and research results, it should be said that the existence of all kinds of problems and lack of motivation at work causes stress and lower work well-being and lowers the level of job quality. In this regard, it is suggested to hold meetings aimed at training cognitive flexibility and basic psychological needs for nurses to increase work well-being and reduce stress and problems.
Keywords: Psychological Flexibility, Work Well-Being, Basic Psychological Needs, Nurses -
ازدواج های موفق اثرات مثبتی بر بهزیستی افراد دارند و تعهد زناشویی یکی از مولفه های ازدواج موفق است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک های حل تعارض زوجین، شفقت خود و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان متاهل دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که 211 نفر از آنان (117 زن و 94 مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسشنامه ی سبک های حل تعارض رحیم (رحیم، 1983)، پرسشنامه ی شفقت خود (نف، 2003 ب)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (گنیه، 2003) و مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگاردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000) بود. داده های به دست آمده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در سطح عمومی، سبک های حل تعارض غیرسازنده، شفقت خود، سبک های حل تعارض سازنده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط با همسر بیشترین سهم را در پیش بینی تعهد زناشویی دارند و به طور مشترک 40 درصد از واریانس تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند. این یافته ها حاکی از آن اند که با افزایش ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در سطح عمومی و در ارتباط با همسر، سبک های حل تعارض سازنده و شفقت خود و کاهش سبک های حل تعارض غیرسازنده، تعهد زناشویی افزایش می یابد. از نتایج پژوهش حاضر می توان در تدوین برنامه های آموزشی پیش از ازدواج، توانمندسازی زوجین و مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
کلید واژگان: تعهد زناشویی, سبک های حل تعارض, شفقت خود, نیازهای بنیادین روان شناختیSuccessful marriage has positive effects on the well-being of individuals, and marital commitment is one of the key component of successful marriage. This study aimed to predict marital commitment based on couples' conflict resolution styles, self-compassion, and satisfaction of basic psychological needs. This research was a descriptive- correlational survey. The statistical population consisted of all married employees of Shiraz University in the academic year of 2019-2020, and 211 married employees (117 women and 94 men) were selected by single-stage cluster sampling method. Research tools contained the Marital Commitment Questionnaire (Adams & Jones, 1997), Rahim Conflict Resolution Styles Questionnaire (Rahim, 1983), the Self-compassion Scale (Neff, 2003b), Basic Needs Satisfaction in General Scale (Gagné, 2003) and the Basic Needs Satisfaction in Relationships Scale (La Guardia, Ryan, Couchman & Deci, 2000). The obtained data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The results showed that satisfaction of basic needs at general scale, non-constructive conflict resolution styles, self-compassion, constructive conflict resolution styles, and satisfaction of basic needs in relation to spouse ranked respectively based on their power in predicting marital commitment among the research variables. These variables predict 40% of the variance of marital commitment. These findings suggest that marital commitment rises with an increase in satisfaction of basic psychological needs at the general scale and in relation to the spouse, constructive conflict resolution styles, self-compassion, and a decrease in non-constructive conflict resolution styles. This study has considerable implications for developing premarital educational programs, couple empowerment and couple therapy interventions.
Keywords: Marital Commitment, conflict resolution styles, Basic psychological needs, Self-Compassion -
زمینه و هدف
اعتیاد به بازیهای آنلاین، به عنوان رفتاری وسواسی، افراطی، غیر قابل کنترل و از لحاظ جسمانی و روانی مخرب، در نظر گرفته شده است؛ از این رو، هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی با اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه اول بود.
روش پژوهش:
پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (9 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی وریان (2000) و پرسشنامه کیفیت زندگی اسلامی نژاد محمدنامقی و همکاران (1394) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد روابط معنا داری بین نیازهای بنیادین روان شناختی و کیفیت زندگی اسلامی با اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه اول وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 41 درصد از اعتیاد به بازی های آنلاین توسط نیازهای بنیادین روان شناختی و کیفیت زندگی اسلامی در دانش آموزان متوسطه اول قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای نیازهای بنیادین روان شناختی و کیفیت زندگی اسلامی بر اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه اول اثر مستقیم معنادار دارند (05/0=P) و مسیر غیر مستقیم نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری کیفیت زندگی اسلامی بر اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه اول تایید گردیده شد (05/0=P).
نتیجه گیریاین پژوهش تلویحات کاربردی در جهت نقش عوامل شناختی و مذهبی در گرایش به اعتیاد به بازی های آنلاین دانش آموزان برای روانشناسان و مشاوران ارایه می دهد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی اسلامی, نیازهای بنیادین روان شناختی, اعتیاد به بازی های آنلاینThis research was conducted with the aim of investigating the mediating role of Islamic quality of life in the relationship between basic psychological needs and addiction to online games in high school students. It was a descriptive correlational research based on the structural equation modeling method. The statistical population of the research was made up of all 658 male students of the first secondary school of the ninth grade in 5 public schools of Babol city in the academic year of 2023. In this research, to determine the sample size according to the number of observed variables and assigning a coefficient of 30 (9 observed variables in the model), and taking into account the possibility of incomplete questionnaires, 300 people were selected as the sample size using the available method. The research tools included online game addiction questionnaire of Whang, & Chang (2002), basic psychological needs questionnaire of Deci & Ryan (2000) and quality of life questionnaire of Islaminejad Mohammadnamaghi et al.'s (2014). Data analysis was done by structural equation method based on regression equations. The findings showed that there is a significant relationship between basic psychological needs and the quality of Islamic life with addiction to online games in first secondary school students, and the research model was confirmed, and in general, 41% of addiction to online games is caused by basic psychological needs. Knowledge and quality of Islamic life in first secondary students can be explained. Also, the variables of basic psychological needs and quality of Islamic life have a significant direct effect on addiction to online games in first secondary school students, and the indirect path of basic psychological needs with the mediation of quality of Islamic life on addiction to online games in first secondary school students is confirmed. Became this research provides practical implications for psychologists and counselors regarding the role of cognitive and religious factors in students' tendency to become addicted to online games.
Keywords: quality of Islamic life, basic psychological needs, addiction to online games -
مقدمه
هدف از پژوهش حاضر تدوین و آزمون مدل علی عزت نفس نوجوانان بر اساس رابطه والد-فرزند و نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری خودپنداره بود.
روشپژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادله ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره راجرز جمع آوری و درنهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادله ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS25 و AMOS24 تحلیل شد.
نتایجنتایج مدل یابی معادله ساختاری بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود همچنین نتایج به دست آمده از ضرایب مسیر در مدل ساختاری نشان داد که ارتباط والد-فرزند و نیازهای بنیادین روان شناختی به صورت مثبت و معنادار و خودپنداره به صورت منفی و معنادار بر عزت نفس نوجوانان اثر مستقیم دارند، علاوه براین خودپنداره رابطه بین ارتباط والد-فرزند و نیازهای بنیادین روان شناختی با عزت نفس را در نوجوانان میانجی گری می کند. متغیرهای رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره درمجموع 62 درصد از واریانس عزت نفس را در نوجوانان تبیین می کنند.
بحث و نتیجه گیریبنابراین با توجه به نقش به سزای رابطه والد-فرزند، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره در شکل گیری عزت نفس نوجوانان، آگاه سازی والدین و نوجوانان با ویژگی های دوران نوجوانی و تاثیرات آن در مراحل بعدی زندگی امری ضروری به حساب می آید.
کلید واژگان: خودپنداره, رابطه والد-فرزند, عزت نفس, نوجوان, نیازهای بنیادین روان شناختیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:21 Issue: 1, 2023, PP 103 -120IntroductionThis research aims to develop and test the adolescents' self-esteem causal model based on the parent-child relationship and basic psychological needs with the mediating role of self-concept.
MethodThe descriptive-correlation research was of the structural equation type. The statistical population consisted of all the second-year high school students of Meibod City in 2019-2020, and 461 people from the target population were selected as the sample size using the available sampling method and participated in the research virtually. The data was collected using Coopersmith's self-esteem, parent-child relationship by Fine et al., Rogers`s basic psychological needs and self-concept questionnaires. Finally, the data of 398 participants, which were analyzable, was collected in order to investigate the research hypotheses using the structural equation modeling method and SPSS25 and AMOS24 software.
ResultsThe results of structural equation modeling confirmed the fit of the hypothetical research model. Also, the results obtained from the path coefficients in the structural model showed that the parent-child relationship and basic psychological needs have a positive and significant effect, and self-concept has a negative and significant effect on the self-esteem of adolescents. In addition, self-concept mediates the relationship between the parent-child relationship and basic psychological needs with self-esteem in adolescents. The variables of the parent-child relationship, basic psychological needs, and self-concept explain a total of 62% of the variance of self-esteem in adolescents.
Discussion and ConclusionTherefore, considering the role of improving the parent-child relationship, and satisfying the basic psychological needs and self-concept in the formation of self-esteem of adolescents, it is necessary to inform parents and adolescents about the characteristics of adolescence and its effects in the later stages of life.
Keywords: self-concept, parent-child relationship, Self-esteem, Adolescent, Basic psychological needs -
اهمالکاری تحصیلی بیانگر تاخیر عمدی وظایف تحصیلی است که در یادگیرندگان وجود دارد و ناشی از تعامل پیچیده ای از عوامل شناختی ، عاطفی و رفتاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در سال تحصیلی 95-96 بودد. چهارصد و بیست شرکت کننده به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سواری،1390)، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی (دسی ورایان،2000) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1995) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض با داده های گردآوری شده برازش دارد. اثرکل نیازهای بنیادین روان شناختی، و بهزیستی روان شناختی بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان منفی و معنادار (05/0<p) بود. همچنین، بهزیستی روان شناختی به صورت منفی و معنادار (01/0<p) اثرنیازهای بنیادین روان-شناختی بر اهمال کاری تحصیلی را میانجی گری می کرد. یافته های این پژوهش، نقش بهزیستی روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی را در تبیین اهمال کاری تحصیلی آشکار می سازند.
کلید واژگان: نیازهای بنیادین روان شناختی, بهزیستی روان شناختی, اهمال کاری تحصیلیpurpose of this study was to predict academic procrastination based on basic psychological needs with the mediation of psychological well-being. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of this study consisted of undergraduate students of Shahid Rajaee Teacher Training University in the 2016-2017 academic year. 420 participants were selected via multi-stage random sampling and completed questionnaires of academic procrastination (Savari’s, 2011), Basic psychological needs (Gardia, Desi Varian, 2000), and psychological well-being (Ryff and Keyes, 1995). The data were analyzed by structural equation modeling. The findings showed that all fitness indicators are in the accepted range and the assumed model is fitted with the collected data. The effect of basic psychological needs and psychological wellbeing on students' academic procrastination was negative and significant (P <0.05). Also, psychological well-being plays a negative and significant mediator role in the relationship between basic psychological needs and academic procrastination (P<0.01). The findings of this study reveal the role of psychological well-being and the basic psychological needs in explaining academic procrastination.
Keywords: Basic Psychological Needs, Psychological Well-being, Academic Procrastination -
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی روابط ساختاری هویت تحصیلی موفق است که بر اساس آن نیازهای بنیادین روان شناختی به عنوان متغیر درون داد، ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و هویت تحصیلی موفق به عنوان متغیر برون داد وارد پژوهش شده اند. این پژوهش به روش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و با شیوه مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. از بین همه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 1401-1400 به عنوان جامعه مورد پژوهش، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 355 دانش آموز وارد نمونه شدند. در گردآوری اطلاعات از مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، مقیاس چندوجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران (2006)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (1999) و مقیاس هویت تحصیلی موفق واس و ایساکسون (2008) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار AMOS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، نیازهای بنیادین روان شناختی به طور مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری ذهن آگاهی بر هویت تحصیلی موفق، تاثیر مثبت و معناداری دارد. اما خودکارآمدی تحصیلی نقش میانجی گر معناداری در تاثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بر هویت تحصیلی موفق ندارد (05/0>P). بر اساس نتایج و با توجه به نقش نیازهای بنیادین روان شناختی و ذهن آگاهی در هویت تحصیلی موفق، توجه به نیازهای اساسی هر دانش آموز از سوی خانواده ها و معلمان با برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و ضمن خدمت و افزایش ذهن آگاهی دانش آموزان با بهره گیری از روان شناس ها و مشاوران مدارس و برگزاری کلاس های آموزشی، ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: نیازهای بنیادین روان شناختی, ذهن آگاهی, خودکارآمدی تحصیلی, هویت تحصیلی موفقThe objective of this research is to develop a model of structural relations of successful academic identity which the basic psychological needs were included in the research as input variables, mindfulness, and academic self-efficacy as the mediating variables, and the successful academic identity as the output variables. This is descriptive-correlational research that was conducted using structural equation modeling (SEM). All the students of the first secondary school of Qom city in 2022-2023 were selected as the research population by a multi-stage cluster random sampling method who was 355. Data was collected using the basic psychological needs of La Guardia et al. (2000) inventory, the multifaceted mindfulness scale of Baer et al. (2006), Jinks and Morgan's (1999) academic self-efficacy questionnaire, and Was & Isaacson (2008) successful academic identity. The collected data was analyzed using AMOS22 software. The findings of the research showed that basic psychological needs have a positive and significant relationship with mindfulness mediation's role on the successful academic identity directly and indirectly. However, academic self-efficacy does not have a significant mediating role in the effect of basic psychological needs on a successful academic identity (p<0.05). According to the results and regarding the role of basic psychological needs and mindfulness in the successful academic identity, it is essential to pay attention to the basic needs of each student by family and teachers by holding family education workshops, on-the-job training, and increasing students' mindfulness using psychologists and school counselors and holding training classes.
Keywords: basic psychological needs, Mindfulness, Academic Self-Efficacy, academic achievement identity -
هدف
پژوهش با هدف تعیین برازش مدل ساختاری رفتارهای خودشکن بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در دختران جوان بود.
روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های شهر تهران که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های اهمیت هویت اخلاقی برای خود (آکینو و رید،2002)، پرسشنامه ی نیازهای بنیادین روان شناختی (گاردیا و همکاران، 2000)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی (کابی و همکاران، 1997)، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002)، مقیاس شناخت و رفتار خودشکن (کانینگام، 2007) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Amos تحلیل شدند.
یافته ها:
یافته های پژوهش نشان داد که مدل ساختاری رفتارهای خودشکن براساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در جوانان از برازش مطلوبی برخوردار است (07/0=RMSEA، 90/0=GFI). بین هویت اخلاقی با رفتارهای خودشکن رابطه منفی معنی دار وجود داشت (01/0>P، 20/0-=r). خودآگاهی با رفتار خودشکن با میانجی گری احساس گناه اثر غیرمستقیم دارد (01/0>P).
نتیجه گیری:
می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری رفتارهای خودشکن بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در دانشجویان از برازش مطلوبی برخوردار است.
کلید واژگان: رفتارهای خودشکن, نیازهای بنیادین روان شناختی, هویت اخلاقی, خودآگاهی هیجانیAimThe aim of this study was to determine the fit of structural model of self-defeating behaviors based on basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in young girls.
MethodThe present study was correlational and path analysis. The statistical population of the present study included all male and female graduate students of Tehran universities who were studying in the academic year of 2019-20, were selected by cluster sampling; And the Questionnaire of the Importance of Moral Identity for Self (Aquino and Reed, 2002), the Basic Psychological Needs Questionnaire (Guardia et al., 2000), the Academic Dishonesty Scale (Kabi et al., 1997), the Emotional Self-Awareness Questionnaire (Grant et al., 2002), The Cognitive and Self-Behavioral Scale (Cunningham, 2007) responded. Data were analyzed using structural equation modeling method by Amos software.
ResultsFindings showed that the structural model of self-defeating behaviors based on the basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in young people has a good fit (RMSEA= 0.07, GFI= 0.90). There was a significant negative relationship between moral identity and self-defeating behaviors (P<0.01, r= -0.20). Self-awareness has an indirect effect on self-defeating behavior mediated by guilt (P<0.01).
ConclusionIt can be concluded that the structural model of self-defeating behaviors based on the basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in students has a good fit.
Keywords: : self-defeating behaviors, basic psychological needs, moral identity, emotional self-awareness -
زمینه و هدف:
امکانات آموزشی مناسب درکنار ذهن فعال و باانگیزه یادگیرندگان، پیشرفت کشور را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو، یکی از اولویت های مهم پژوهشی در این عرصه، شناخت و بررسی عوامل موثر در سلامت روان دانش آموزان است که اجزاء اصلی سیستم آموزشی به حساب می آیند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان دوره متوسطه تهران انجام گرفت.
روش پژوهش:
این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با توجه به تعداد متغیرها بر روی یک نمونه 352 نفری انجام شد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند. پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) اجرا شدند و داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در سطح معناداری 0.01>P توسط نرم افزار AMOS و SPSS ورژن 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هامدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان با داده های گردآوری شده، برازش قابل قبول و مطلوبی داشت (0.01>P)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی، بهزیستی روانی را در دانش آموزان دوره متوسط تبیین می کند.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روانشناختی با نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی و تایید نقش میانجی ذهن آگاهی در این فرآیند و اهمیت بهزیستی روان شناختی در پرورش و ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به سطح ذهن آگاهی و ارضای نیازهای بنیادین روان شاختی دانش آموزان در مدارس از اهمیت بسیاری برخوردار است و توصیه می شود مدارس در برنامه کار خود برنامه هایی را برای ارتقاء سطح خودآگاهی دانش آموزان و آشنایی و به کارگیری بیشتر مفاهیمی چون ذهن آگاهی، ترتیب دهند و محیط های آموزشی را به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتواند پاسخگوی نیازهای بنیادین دانش آموزان باشد.
کلید واژگان: خودشناسی انسجامی, نیازهای بنیادین روان شناختی, بهزیستی روان شناختی, ذهن آگاهی, دانش آموزان, معادلات ساختاریBackground and Aimappropriate educational facilities, along with the active and motivated minds of learners, will lead to the progress of the country; Therefore, one of the important research priorities in this field is to identify and investigate the effective factors in the mental health of students, which are considered the main components of the educational system. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the causal relationship between coherent self-awareness and basic psychological needs with psychological well-being with regard to the mediating role of mindfulness in middle school students of Tehran.
MethodThis descriptive correlational study was conducted on a sample of 352 people, who were selected by multi-stage cluster sampling method from among all secondary school students of the 2nd district of Tehran in the academic year of 2019-1400. Ghorbani et al.'s (2008), basic psychological needs of LaGuardia et al.'s (2000), Rief's psychological well-being (1989) and Freiburg's mindfulness (2006) questionnaires were implemented and the data were collected using descriptive statistics, Pearson correlation and structural equation modeling methods in P>0.01 significance level was analyzed by AMOS software and SPSS version 24.
ResultsThe structural model of predicting psychological well-being based on basic psychological needs and self-knowledge, with the mediation of mindfulness in students, had an acceptable and favorable fit (P<0.01); Therefore, it can be concluded that the satisfaction of basic psychological needs and self-knowledge of coherence with the mediation of mindfulness explains psychological well-being in middle school students.
ConclusionConsidering the positive and meaningful relationship of psychological well-being with basic psychological needs and coherent self-knowledge and confirming the mediating role of mindfulness in this process and the importance of psychological well-being in nurturing and improving the academic performance of students, paying attention to the level of mindfulness and satisfying the basic psychological needs of students in schools It is very important and it is recommended that schools organize programs in their work program to improve the level of self-awareness of students and to familiarize and apply more concepts such as mindfulness, and to plan educational environments in a way that can meet the basic needs of students.
Keywords: Coherent self-knowledge, basic psychological needs, psychological well-being, mindfulness, students, structural equations -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه عملکرد خانواده با شادکامی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ساکن خوابگاه دانشگاه الزهرا (س) تهران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند و از میان آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و برای تعیین نرمال بودن داده ها از کجی و کشیدگی و روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. ابزارهای جمع آوری داده شامل ابزار سنجش عملکرد خانواده (FAD)، فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ_SF) و پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (BPNS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss 24 و Amos 24 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد تمامی خرده مقیاس های متغیر عملکرد خانواده همبستگی معناداری با شادکامی دارند. مدل تجربی اصلاح شده دارای شاخص های برازش مطلوب است. عملکرد خانواده (حل مسیله، نقش های خانوادگی، همراهی عاطفی، درگیری عاطفی، عملکرد عمومی خانواده، کنترل رفتاری) نیز اثر مستقیم و غیرمستقیم بر شادکامی دارد. علاوه براین، نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) در رابطه بین عملکرد خانواده و شادکامی نقش میانجی گری سهمی دارد.کلید واژگان: شادکامی, عملکرد خانواده, نیازهای بنیادین روان شناختیThe purpose of this study was to investigate the mediating role of basic psychological needs in the relationship between family function and happiness. The research population consisted of all students living in the residence of Alzahra University in Tehran during 2019-2020. 300 of them were selected by convenience sampling method. The research method was descriptive-correlative type. In the present study, descriptive and inferential statistical methods were used to analyze the data, skewness and elongation were used to determine the normality of the data, and path analysis was used to evaluate the proposed model. The questionnaires used in this study were the short version of the Oxford Happiness Questionnaire (OHQ_SF), the Family Assessment Device (FAD), and the Psychological Basic Needs Questionnaire (BPNS) (.SPSS 24 and AMOS 24 software were used. The results showed that all subscales of family functioning were significantly correlated with happiness. The proposed modified empirical model showed good fit indices. According to this model, family functioning (problem solving, family roles, affective responsiveness, affective involvement, behavioral control, general functioning) showed direct and indirect effects on happiness. In addition, basic psychological needs (autonomy, competence, relatedness) had a partial mediating role in the relationship between family functioning and happiness.Keywords: Happiness, Family functioning, Psychological Basic Need
-
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ادراک کودک از عملکرد والدین خوب در تامین نیازهای بنیادین روان شناختی است. این مطالعه از نوع کاربردی و با روش پژوهش کیفی و استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. براساس نمونه گیری هدفمند که در سال 1399-1398 انجام شد، 40 کودک (20 دختر و 20 پسر) 9 تا 12 ساله به منظور انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق، در این پژوهش مشارکت کردند. سوالات مصاحبه براساس نظریه خودتعیین گری (SDT) و، در 9 محور اصلی و در قالب 13 سوال تدوین و اجرا شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش کلایزی استفاده شد. تحلیل داده ها به شناسایی 5 مضمون اصلی، 20 مضمون محوری و 144 مفهوم پایه منجر شد. مضامین اصلی به ترتیب، خودمختاری، تجربه شایستگی، پیوند، مشارکت، و نظم دهی بودند. نتایج نشان می دهد ادراک کودکان از والدین خوب، والدینی هستند که بتوانند به پنج نیاز روان شناختی خودمختاری، شایستگی، پیوند، مشارکت و نظمدهی توجه کند و تلاش می کنند در تعامل با کودک این نیازها را برطرف کنند. می توان گفت میان نظریه خودتعیین گری و ادراک کودک از محیط تامین نیازهای بنیادین، ارتباط وجود دارد.کلید واژگان: ادراک کودک, عملکرد والدین, فرزندپروری, نیازهای بنیادین روان شناختیThe purpose of this study was to identify how the child perceives the performance of a good parent in satisfying basic psychological needs. The qualitative research method with a phenomenological approach was used in the present study. Based on purposive sampling conducted in 2019-2020, 40 children (20 girls and 0-2 boys) aged 9 to 12 years participated in this study for semi-structured and in-depth interviews. The questions were arranged in 9 main axes and 13 axes according to the self-determination theory. The Colaizzi method was used for the analysis. The analysis resulted in 5 main themes and 20 subthemes and 144 basic concepts. The main themes included autonomy, experience of competence, association, participation, and order. It can be concluded that self-determination theory and childrens perception of the environment that satisfies basic needs are interrelated. The results suggest that children believe or perceive that good parents are able to meet five psychological needs, including autonomy, competence, affiliation, participation, and order, and attempt to meet these needs through interaction with children. It can be concluded that self-determined theory and children's perception that the environment meets basic needs are related.Keywords: Children’s Perception, parents’ performance, basic psychological needs, Parenting
-
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل علی برای خرد بر مبنای پنج عامل بزرگ شخصیت با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در میان دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاشناسی ارشد سال تحصیلی 1399-1400 دانشگاه های استان گلستان بودند. از میان این جامعه نمونه ای متشکل از 356 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نیو (فرم کوتاه)(NEO-PI)(1996)، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی گاینه (BNGS) (2003) و پرسشنامه سه بعدی خرد آردلت(3D-WS) (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با نرم افزار لیزرل نسخه (8.71) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در اغلب شاخص های برازش، مدل ساختاری خرد از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. مطابق با نتایج پژوهش روان رنجوری با خرد رابطه منفی (58/0-)، برون گرایی (44/0)، تجربه پذیری(33/0)، و ارضای نیازهای بنیادین (49/0) با خرد رابطه مثبت و معنی دار داشتند (01/0>P). در مجموع توانستند 41 درصد از واریانس متغیر خرد را پیش بینی و تبیین نمایند. بنا بر این به نظر می رسد که خرد می تواند به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: خرد, دانشجویان, پنج عامل بزرگ شخصیت, نیازهای بنیادین روان شناختیThe aim of this study was to evaluate the causal model for wisdom based on the five factors of personality with the mediating role of psychological basic needs in students. the method of the present study was descriptive-correlational using a structural equation model. The statistical population of this study was undergraduate and graduate students of the academic year 2020-2021 in Golestan province. from this population, a sample of 356 male and female students was selected using stepwise cluster sampling.in order to collect data, the NEO Personality Traits Questionnaire (NEO-PI), the Guinea Psychological Basic Needs Scale, and Ardelt`s three-dimensional Wisdom Scale (3 D-WS) were used. Data were analyzed using the structural equation modeling (SEM) method and the LISREL software version (8.71). The results showed that in most of the fit indices, the structural model for wisdom has a suitable and acceptable fit. According to the research results, neuroticism was negatively correlated to wisdom(-0.58), extroversion(0.44), openness to experience(0.33), and psychological basic needs(0.49) positive significantly correlated with wisdom at the alpha level ( 0.01) and in total 41% of the variance of the wisdom is predicted and explained by these variables. Therefore, wisdom can be considered a personality trait.
Keywords: Wisdom, students, Five Factor Model, Psychological Basic Needs -
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی دانش آموزان پسر دارای رفتار قلدرانه دوره دوم متوسطه انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه به صورت هدفمند از یک هنرستان فنی و حرفه ای شهر ارومیه انتخاب شد و به منظور اجرای پژوهش بعد از اجرای پرسش نامه قلدر-قربانی (الویوس،1996) تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به عنوان قلدر طبقه بندی شده بودند در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت آموزش شناختی امید (برگرفته ازمگیار-مویه،2009) قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (دسی و ریان،2000) توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های شایستگی، خودپیروی و تعلق در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(01/0P<)؛ بنابراین آموزش شناختی ارتقاء امید بر بهبود مولفه های نیازهای بنیادین روان شناختی در دانش آموزان پسر دارای رفتار قلدرانه موثر بوده است.
کلید واژگان: امید, نیازهای بنیادین روان شناختی, قلدریThe aim of the current project was to study the effectiveness of cognitive training of hope promotion on basic psychological needs satisfaction of male students with bullying behavior in high school. It’s a semi-experimental study with a pretest and posttest design with the control group. By using the purposeful sampling method the samples were selected in Urmia City in 2018-2019. Therefore, after the implementation of the Olweuschr('39') Bully/Victim inventory (1996) and the screening by the schoolchr('39')s officials, 30 students who were classified as bullies, were randomly assigned to an experimental and a control group equally. The experimental group received cognitive training of hope promotion (Magyar-Moe, 2009) for two months in eight 90-minute sessions. The measurement tools were basic psychological needs Questionnaires (Deci & Ryan, 2000) that were filled by the participants in the pretest and posttest stages. The results of covariance analysis revealed improvement of the components of basic psychological needs in the experimental group compared to the control group. The findings indicated that cognitive training of hope promotion might be recommended as a useful component of empowerment programs for school counselors and educators in the education domain.
Keywords: Hope, Basic Psychological Needs, Bullying -
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه مشهد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 320 نفر دانش آموز دوره متوسطه دوم شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگواردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000)، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات، 2005) استفاده گردید. داده های پژوهش حاضر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دادند اثر مستقیم و معناداری میان ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط با معلمان با سازگاری و احساس تعلق به مدرسه وجود دارد. به طوری که نیازهای بنیادین روان شناختی و سازگاری، 63 درصد از تغییرات احساس تعلق به مدرسه را تبیین می کردند. یافته ها نشان داد سازگاری دانش آموزان در رابطه ی بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی (در روابط با معلمان، مدیران و دوستان) و احساس تعلق به مدرسه نقش واسطه ای داشت. معلمان و مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های پژوهش حاضر، مشارکت و سازگاری دانش آموزان در مدرسه را تقویت کنند.
کلید واژگان: احساس تعلق به مدرسه, سازگاری, نیازهای بنیادین روان شناختیThe purpose of the present study was to investigate the structural model of the relationship between satisfying basic psychological needs, adjustment, and the sense of connectedness with School in high school students in Mashhad. The sample consisted of 320 high school students in Mashhad who were selected by multistage sampling. Basic Need Satisfaction in Relationships scale (La Guardia, Ryan, Couchman, & Deci, 2000), High School Studentschr('39') Adjustment questionnaire (Sinha & Singh, 1993), and the sense of connectedness with school questionnaire (Brew, Beatty, and Watt, 2005) were used to measure variables. The data were analyzed using structural equation modeling. The results of the path analysis showed that there is a direct and significant effect between satisfying the basic psychological needs in relation to teachers with adjustment and the sense of connectedness with School. Psychological needs and adjustment account for 63 percent of the variation of the sense of connectedness with School. The result showed that the adjustment of students had a mediating role in the relation between satisfying basic psychological needs and the sense of connectedness with School. Teachers and school principals can use the findings of the present study to strengthen studentschr('39') participation and adjustment in school.
Keywords: sense of connectedness with School, Adjustment, Basic Psychological Needs -
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علاقه اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی و جو عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن در سال تحصیلی 97-1396 بود. حجم نمونه براساس روش کرامر، 160 نفر برآورد و به روش تصادفی چندمرحله ای برگزیده شدند. افراد نمونه، سه پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی، جو عاطفی خانواده و علاقه اجتماعی کراندل را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از این بود که علاقه اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی و جو عاطفی خانواده قابل پیش بینی است و دو متغیر جو عاطفی خانواده و مولفه ارتباط نیازهای بنیادین روان شناختی با متغیر علاقه اجتماعی همبستگی مثبت و معنادار دارند.
کلید واژگان: علاقه اجتماعی, نیازهای بنیادین روان شناختی, جو عاطفی خانوادهThe aim of this study was to predict social interest based on the basic psychological needs and emotional atmosphere of the family. The research method was descriptive-correlation and the statistical population included students of Azad University of Roodehen Branch in the academic year 2017-17. The sample size was estimated based on Kramer method, 160 people and were selected by multi-stage random sampling method. The sample completed three questionnaires: Basic Psychological Needs, Family Emotional Atmosphere, and Crandell Social Interest. The results of multiple regression analysis showed that social interest can be predicted based on the basic psychological needs and emotional atmosphere of the family and the two variables of family emotional climate and the relationship between basic psychological needs and social interest variable have a positive and significant correlation.
Keywords: Social interest, basic psychological needs, emotional atmosphere of family -
تعهد زناشویی به عنوان عامل مهمی در توسعه و پایداری تداوم ازدواج و خانواده شناخته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عملکرد خانواده در رابطه ی بین نیازهای بنیادین روان شناختی، انتظارات زناشویی و تعهد زناشویی انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از بین کلیه ی زنان متاهل شرکت کننده در کلاس های آموزش خانواده در شهر ابهر که در محدوده ی سنی 50- 25 قرار داشتند، 248 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدندو مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی)BNSG-S(، ابزار سنجش خانواده)FAD(، پرسشنامه های انتظارات زناشویی)MEQ(و تعهد زناشویی)MCQ(را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بین نیازهای بنیادین روان شناختی و انتظارات زناشویی با تعهد زناشویی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همبستگی بین عملکرد خانواده و تعهد زناشویی منفی و معنادار بود. همچنین رابطه ی نیازهای بنیادین روان شناختی و عملکرد خانواده منفی و معنادار بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که انتظارات زناشویی به طور مستقیم بر تعهد زناشویی تاثیر دارد. نیازهای بنیادین روان شناختی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق عملکرد خانواده بر تعهد زناشویی تاثیرگذار بود. همچنین مشخص شد که عملکرد خانواده بر تعهد زناشویی تاثیر دارد. یافته ها مدل پژوهش را تایید کردند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رابطه ی نیازهای بنیادین روان شناختی و انتظارات زناشویی با تعهد زناشویی یک رابطه ی خطی و ساده نیست و عملکرد خانواده در این رابطه نقش واسطه ای دارد.
کلید واژگان: نیازهای بنیادین روان شناختی, انتظارات زناشویی, عملکرد خانواده, تعهد زناشوییMarital commitment has been recognized as a significant factor in the development and continued stability of marriage and family.The aim of the present study was to investigate the mediating role of family function in the relationship between psychological basic needs, marital expectations and marital commitment. This was a correlational research based on structural equation modeling. 248 married women (age 25-50) in abhar city who participated in family education classes were selected by random sampling and completed Basic Needs Satisfaction in General Scale (BNSG-S), Family Assessment Device (FAD), Marital Expectations (MEQ) and Marital Commitment Questionnaires (MCQ).The results showed a significantly positive correlation between psychological basic needs and marital expectations with marital commitment. Correlation between family function and marital commitment was significant and negative. Also, psychological basic needs and family function was correlated and significantly negative. The path analysis results showed that marital expectations directly affect marital commitment. Psychological basic needs both directly and indirectly affect marital commitment through family function. It also was cleared that family function is effective on marital commitment. The research model was confirmed. So, it can be concluded that the relationship between psychological basic needs and marital expectations whit marital commitment is not liner and family function could moderate this relationship.
Keywords: Psychological basic needs, Marital expectations, Family function, Marital commitment -
مقدمهپژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک دلبستگی و نیازهای بنیادی روان شناختی انجام گرفت.روشپژوهش حاضر به صورت توصیفی از نوع پیش بینی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که200 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان (2000) و اضطراب اجتماعی کانر و همکاران (2000) پاسخ دادند. یافته ها به روش رگرسیون لجستیک تحلیل گردید.یافته هانتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ابعاد سبک دلبستگی و نیازهای بنیادین در سطح 05/0 توان پیشبینی اضطراب اجتماعی را دارند.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد ابعاد سبک دلبستگی ایمن به صورت منفی و سبک دلبستگی ناایمن به صورت مثبت اضطراب اجتماعی را پیشبینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در نیازهای بنیادین اضطراب اجتماعی کاهش و همراه با کاهش نمره وی در نیازهای بنیادین اضطراب اجتماعی افزایش می یابد.کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, سبک های دلبستگی, نیازهای بنیادین روان شناختیIntroductionThe aim of this research was prediction of social anxiety based on attachment type and basic psychological needsMethodThis was a descriptive Research based on prediction. The population was all students of Tehran University and 200 students were selected by multistage cluster sampling. They answered to questionnaires of adult attachment (AAIN), basic psychological needs (BNG-S) and social anxiety (SPIN). The data were analysed by logistic regression.ResultsRegression analysis revealed that the dimensions of attachment type and basic needs can predict social anxiety.ConclusionThe results showed that secure dimensions of attachment type will negatively predict social anxiety and insecure dimensions of attachment type will positively predict social anxiety. Also with the increase of individuals score in fundamental needs, the social anxiety will reduce and with the decrease of individuals score, the social anxiety will increase.Keywords: social anxiety, attachment types, Basic Psychological Needs
-
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای فرایندهای نظام خود و هیجان های تحصیلی در رابطه میان محیط حامی خودپیروی و درگیری تحصیلی بود. نمونه پژوهش شامل 416 نفر (233 زن و 183 مرد) از دانشجویان دانشگاه شیراز و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی (گانیه، 2003)، پرسشنامه محیط حامی خودپیروی (آسور و دیگران، 2002؛ آسور 2012)، مقیاس هیجان امید (پکران و دیگران ، 2002)، پرسشنامه کنجکاوی (لیتمن و دیگران، 2010) و پرسشنامه همدلی (وسن و دیگران، 2016) بود. یافته ها نشان داد محیط حامی خودپیروی اثر مستقیم بر فرایندهای نظام خود و درگیری تحصیلی و اثر غیرمستقیم، به واسطه فرایندهای نظام خود و هیجان های تحصیلی، بر درگیری تحصیلی دارد. این متغیر، به واسطه فرایندهای نظام خود، اثر غیرمستقیم بر هیجان های تحصیلی داشت. فرایندهای نظام خود، اثر مستقیم بر هیجان های تحصیلی و درگیری تحصیلی و همچنین به واسطه هیجان های تحصیلی، اثر غیرمستقیم بر درگیری داشت. هیجان های تحصیلی نیز دارای اثری مثبت و معنادار بر درگیری تحصیلی بود. بر این اساس، فرایندهای نظام خود و هیجان های تحصیلی نقش واسطه ای بین محیط حامی خودپیروی و درگیری تحصیلی ایفا میکندکلید واژگان: درگیری تحصیلی, محیط حامی خودپیروی, فرایندهای نظام خود, هیجان تحصیلی, نیازهای بنیادین روان شناختیpurpose of present study was to investigate the mediating roles of self-system processes and academic emotions in the relationship between autonomy supportive environment and academic engagement. The sample consisted of 461 Shiraz University students. The research instruments included academic engagement questionnaire (Reeve, 2013), basic psychological needs scale (Gagne, 2003), autonomy supportive environment questionnaire (Assor et al, 2002 & Assor 2012), hope scale (Pekrun et al, 2002), curiosity questionnaire (Litman et al, 2010), and empathy questionnaire (Vossen et al, 2016). The findings showed that autonomy supportive environment had direct effects on self-system processes and academic engagement and an indirect effect on academic engagement by mediating of self-system processes and academic emotions. Autonomy supportive environment had an indirect effect on academic emotions by mediating of self-system processes. Self-system processes had direct effects on academic emotions and academic engagement, furthermore by mediating of academic emotions had an indirect effect on academic engagement. Academic emotions had a positive and significant effect on academic engagement. Accordingly, self-system processes and academic emotions played mediating roles in relationship between autonomy supportive environment and academic engagementKeywords: executive functions, preschool children, validity, reliability, factor structure
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.