جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "addiction tendency" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «addiction tendency» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 285 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس برگزیده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی تجدید نظر شده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه سبک های مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1980) و مقیاس گرایش به اعتیاد (وید و بوپر، 1992) بودند . نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سبک دلبستگی ناایمن و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم و معنادار داشتند همچنین سبک دلبستگی ناایمن از طریق سبک های مقابله ای تاثیرات غیرمستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان داشت (P≤0/005). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای ضروری است.
کلید واژگان: سبک دلبستگی ناایمن, سبک های مقابله ای, گرایش به اعتیاد, دانشجویانThe aim of the present study was to investigate the prediction model students' addiction tendencies based on insecure attachment styles with the mediation coping styles. The research method was descriptive and structural equation modeling. The statistical population in this research included undergraduate students of Payam Noor Qom University in 1400, from whom 285 people were selected as a sample using non-probability sampling method. The research tools included the Revised Attachment Styles Questionnaire (Collins and Reed, 1990), Coping Styles Questionnaire (Lazarus and Folkman, 1980) and Addiction Tendency Scale (Wade and Bopper, 1992). The results of the conceptual model test showed that the fit indices of the research model are in a favorable condition. Insecure attachment style and tendency to use drugs had a direct and significant relationship (P≤0.005). Also, insecure attachment style through coping styles had significant indirect effects on students' tendency to use drugs (P≤0.005). The findings of the research indicated the appropriate fit of the conceptual model of the research. Based on this, in addiction treatment clinics, it is necessary to pay attention to attachment styles and coping styles to reduce the level of addiction tendency.
Keywords: Insecure Attachment Style, Coping Styles, Addiction Tendency, Students -
هدف پژوهش حاضر الگویابی ساختاری گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش میانجی گری خودتنظیمی هیجانی بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین جامعه آماری 340 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2003)، پرسشنامه گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) و پرسشنامه سبک فرزندپروری (بامریند، 1972) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 533/0-β=) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 437/0β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 4/28 و 1/19 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 545/0β=) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 462/0-β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 5/29 و 3/21 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در ادامه سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 426/0-β =) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 518/0β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 1/18 و 8/26 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودتنظیمی هیجانی بر گرایش به اعتیاد (05/0p<، 547/0-β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 9/29 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه سبک های فرزندپروری با گرایش به اعتیاد دانشجویان نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0p<). با توجه به نقش میانجی معنادار خودتنظیمی هیجانی، می توان با بکارگیری مداخلات موثر همانند آموزش خودتنظیمی هیجانی از بروز گرایش به اعتیاد در نزد دانشجویان کاست.
کلید واژگان: گرایش به اعتیاد, سبک های فرزندپروری, خودتنظیمی هیجانیThe objective of the present study was the structural modeling of university students’The objective of the present study was the structural modeling of university students’ addiction seeking according to parenting styles with the mediation role of emotional self-regulation. The research is applicative and the research method was correlational through structural equations modeling. The statistical population of the study included the students at Islamic Azad University, Ghoochan branch, in the second semester of academic year 2020-21. Three hundred and forty students were selected from the statistical population as the sample through proportional stratified random sampling method. The research instruments were emotional self-regulation (Gross, John, 2003), addiction tendency questionnaire (Wade, Butcher, 1992) and parenting style questionnaire (Baumrind, 1972). The data analysis was conducted through structural equations modeling via SPSS and Amos versions 23. The results showed that authoritarian parenting style has a direct effect on emotional self-regulation (p<0.05, β=0.533) and addiction tendency (p<0.05, β=0.437) of students. was significant and was able to explain 28.4 and 19.1 percent of the variance of these variables, respectively. Also, authoritarian parenting style has a significant direct effect on emotional self-regulation (p<0.05, β=0.545) and addiction tendency (p<0.05, β=0.462) of students. able to explain 29.5 and 21.3 percent of the variance of these variables, respectively. In addition, permissive parenting style had a significant direct effect on emotional self-regulation (β = -0.426, p < 0.05) and addiction tendency (β = 0.518, p < 0.05) of students. and was able to explain 18.1 and 26.8 percent of the variance of these variables, respectively. Finally, emotional self-regulation on addiction tendency (β = -0.547, p < 0.05) of students had a significant direct effect and was able to explain 29.9 percent of the variance of this variable and in relation to parenting styles with Students' addiction tendency also plays a significant mediating role (p<0.05). Paying attention to the significant mediating role of emotional self-regulation, it is possible to reduce the incidence of addiction among students by using effective interventions such as emotional self-regulation training.
Keywords: Addiction Tendency, Parenting Styles, Emotional Self-Regulation -
زمینه
تحقیقات نشان داده است گرایش به اعتیاد تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی و از طریق متغیرهای میانجیگر از جمله بهزیستی هیجانی به عنوان ارزش های عاطفی هیجانی شناختی و تجربه ذهنی عواطف مثبت و رضایت از زندگی تحت تاثیر قرار گیرد اما در جامعه مورد تحقیق در این زمینه خلاء پژوهشی وجود دارد.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی انجام شده است.
روشاین پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16451 دانش آموز بود. جهت تعیین حجم نمونه، تعداد 300 دانش آموز پسر، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نیو (کاستا و مک گری، 1970)، مقیاس بهزیستی هیجانی (کییز و همکاران، 2002) و پرسشنامه گرایش به اعتیاد (فرجاد و همکاران، 1385) را تکمیل نمودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS-19 و AMOS-22 تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد اثر مستقیم برون گرایی (0/21) و روان آزردگی (0/22) بر گرایش به اعتیاد معنی دار است (0/05 >P). همچنین اثر غیرمستقیم روان آزردگی از طریق بهزیستی هیجانی بر گرایش به اعتیاد معنی دار بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت ویژگی های شخصیتی برون گرایی و روان آزردگی به صورت مستقیم و روان آزردگی به شکل غیر مستقیم و با میانجی گری بهزیستی هیجانی بر سطح گرایش به اعتیاد اثر داشتند؛ لذا با تمرکز بر نتایج پژوهش حاضر می توان زمینه کاهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان را مهیا کرد.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, گرایش به اعتیاد, بهزیستی هیجانی, نوجوانانBackgroundResearch has shown that the tendency to addiction is influenced by personality characteristics and through mediating variables including emotional well-being as emotional and cognition values and mental experience of positive emotions and life satisfaction. but there is a research gap in the researched population.
AimsThe present study was conducted with the aim of investigating structural equation modeling of the relationship between personality traits and addiction tendencies in adolescents: the mediating role of emotional well-being.
MethodsThis research was of a descriptive-correlation type with structural equations. The statistical population of the present study was all male students of the second secondary level of public high schools in Rasht city in the academic year of 2019-2019, numbering 16451 students. In order to determine the sample size, the number of 300 male students was selected multi stage cluster sampling method and completed the five-factor questionnaires of Neo personality of Costa & McCrae (1970), emotional well-being scale of Keyes and Magyarmo (2003) and Farjad addiction tendency questionnaire (2006) were completed. Data were analyzed with Pearson correlation coefficient, path analysis and structural equations and with spss 19 and amos 22 software.
ResultsThe results showed that the direct effect of extroversion (0.21) and emotional irritation (0.22) on addiction tendency is positive and significant (P < 0.05). Also, the indirect effect of psychological irritation through emotional well-being on addiction tendency was significant.
ConclusionAccording to the obtained results, it can be said that the personality traits of extroversion and neuroticism directly and neuroticism indirectly had an effect on the level of addiction tendency, Therefore, focusing on the results of the current research, can be to reduce the tendency to addiction in adolescents.
Keywords: Personality Traits, Addiction Tendency, Emotional Well-being, Adolescents -
مجله روانشناسی نظامی، پیاپی 55 (پاییز 1402)، صص 169 -191هدف
هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی از پادگان های نظامی شهر تهران بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه سه بعدی خردمندی آردلت (2003) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافتهبا توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P) در این پژوهش، متغیر خردمندی بر متغیر ملاک یعنی گرایش به اعتیاد سربازان (0/414-= β) اثر معنی داری دارد و همچنین متغیر امیدواری (0/259- = β) در پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی به عنوان متغیر میانجی نقش معنی داری ایفا می کند.
نتیجه گیرینتایج به دست آمده نشان می دهد که می توان جهت پیش بینی گرایش به اعتیاد سربازان بر متغیرهای روانشناسی مثبت مانند خردمندی و امیدواری اتکا نمود و با توجه به نقش محافظت کننده این متغیرها به نظر می رسد می توان بر تقویت و ارتقای سطح خردمندی و امیدواری جهت پیشگیری از گرایش به اعتیاد تاکید نمود.
کلید واژگان: گرایش به اعتیاد, خردمندی, امیدواری, سربازانObjectiveThis study mainly predicts addiction tendency among soldiers based on wisdom by taking into account the mediating role of hope .
MethodThis descriptive-correlational study employed structural equation modeling (SEM) for analysis. The statistical population consisted of all conscripts doing their military service in one of the military barracks of Tehran, 237 of whom with a high school diploma were selected as the sample through convenience sampling. Data were collected using the Iranian Addiction Potential Questionnaire (IAPQ) (Zargar, 2006), the Three-Dimensional Wisdom Scale (3D-WS) (Ardelt, 2003), and the Adult Hope Scale (AHS) (Snyder, 1991). The data were analyzed statistically in SPSS-26 and AMOS-20, and the research hypotheses were tested using SEM.
FindingAccording to the test statistics and significance levels (p<0.05), “wisdom” significantly affected the criterion variable, i.e., soldiers’ tendency to addiction (β=-0.414) and “hope” significantly mediated the prediction of “tendency to addiction” by “wisdom” (β=-0.259).
ConclusionThe study findings suggested that positive psychology variables such as wisdom and hope can be considered reliable predictors of tendency to addiction among soldiers. Given the protective role of these variables, it seems that improving the wisdom and hope levels of soldiers can be effective in reducing their tendency to addiction.
Keywords: Addiction Tendency, Wisdom, hope, soldiers -
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری بر تکانشگری و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان با گرایش به اعتیاد انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دوره دوم متوسطه با گرایش به اعتیاد شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش، 25 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تاب آوری را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد (ATA)، پرسشنامه تکانشگری (IQ) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (PFQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بسته آموزشی تاب آوری بر تکانشگری و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان با گرایش به اعتیاد تاثیر معنادار داشته است (0/001>p). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تاب آوری با بهره گیری از فنونی مانند یادگیری مهارت گفت وگو، آموزش خودآگاهی، نحوه کنترل خشم، مدیریت استرس، حل مسیله و تصمیم گیری بهنجار می تواند به عنوان یک روش کارآمد برای کاهش و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان با گرایش به اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: انعطاف پذیری روان شناختی, تاب آوری, تکانشگری, گرایش به اعتیادThis study investigated the efficacy of a resilience-based curriculum on the impulsivity and psychological flexibility of adolescents with an addiction propensity. This study was quasi-experimental, with pre- and post-testing, a control group, and a two-month follow-up. In the 2019-2020 academic year, the statistical population included secondary high school pupils with a tendency toward addiction. Using a systematic sampling technique, 25 adolescents were selected and randomly assigned to experimental and control groups. Over the course of two and a half months, the experimental group received ten seventy-five minute sessions of a teaching program on resilience. Three students in the experimental group and two students in the control group dropped out of the study after its initiation. This study utilized the addiction tendency questionnaire (ATQ), the impulsivity questionnaire (IQ), and the psychological flexibility questionnaire (PFQ). The data were analyzed using statistical software version 23 and repeated-measurement ANOVA and Bonferroni follow-up tests. The results indicated that the resilience curriculum had a significant impact on the impulsivity and psychological flexibility of adolescents with a tendency toward addiction (p<0.001). According to the findings of the present study, the teaching package of resilience can be used as an effective method to decrease and improve psychological flexibility in adolescents with an addiction propensity by employing techniques such as learning speech skills, teaching self-awareness, anger management, stress management, problem solving, and normal decision-making.Keywords: addiction tendency, Impulsivity, resilience, psychological flexibility
-
مجله روانشناسی نظامی، پیاپی 50 (تابستان 1401)، صص 185 -200هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد انجام شد.
روشجامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی سربازان مصرف کننده مواد شهر کرج بود که از این میان، 30 نفر از سربازانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، 2 گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش روان درمانی مثبت نگر دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسش نامه آشفتگی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت آموزش درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.
کلید واژگان: درمان مثبت نگر, آشفتگی روان شناختی, گرایش به اعتیادAimThe aim of this study was to investigate the effectiveness of positive treatment on psychological distress and addiction in drug-using soldiers.
MethodThe statistical population included all soldiers consuming drugs in Karaj, from which 30 soldiers who met the inclusion criteria were selected by convenience sampling method, which was randomly assigned to two groups of 15 people tested and controlled. The experimental group received 8 sessions of positive psychotherapy and the control group did not receive any intervention. Participants were assessed using Addiction Potential Scale (APS), Kessler psychological distress questionnaire. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance using SPSS23 software.
ResultsComparison of means showed that the intervention was effective in changing the scores of psychological disturbance and tendency to addiction. Differences from post-test to follow-up were not significant (P <0.05). This means that the therapeutic effects have been stable over time.
ConclusionTherefore, it can be concluded that positive therapy training has been effective on psychological distress and addiction in soldiers who use drugs, and this effectiveness has been stable over time.
Keywords: Positive Therapy, psychological distress, Addiction Tendency -
مقدمه
عوامل متعددی در اعتیاد جوانان موثرند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی نقش نگرانی، نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در پیش بینی اعتیادپذیری به مواد دانش-آموزان بود.
روش کاردر این مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی، از بین کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر زرند کرمان در سال تحصیلی 1399-1398، تعداد 260 نفر بر اساس جدول گرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. دانش آموزان پرسشنامه های نگرانی میر و همکاران (1990)، نشخوار فکری Morrow وNolen-Hoeksema (1991)، ناگویی هیجانیBagby و همکاران (1994) و گرایش به اعتیاد فرچاد (1385) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار SPSS-22 به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد همبستگی بین نشخوار فکری با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (622/0=r و 01/0>P)، نگرانی با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (597/0=r و 01/0>P) و ناگویی هیجانی با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (580/0=r و 01/0>P) بود. همچنین دشواری در تشخیص احساسات (05/0 P<،128/0=β)، دشواری در توصیف احساسات (01/0 P<،292/0=β)، تفکر با جهت گیری خارجی (01/0P< ،289/0=β)، نگرانی عمومی (01/0P< ،536/0=β)، فقدان نگرانی (01/0p<،173/0-=β)، پاسخ های نشخواری (01/0 P<،359/0=β) و پاسخ های منحرف کننده حواس (01/0 P<،345/0=β) گرایش به اعتیاد را پیش بینی می کند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش بر اهمیت مولفه های شناختی (نگرانی و نشخوار فکری) و هیجانی (ناگویی هیجانی) در گرایش به اعتیاد دانش آموزان تاکید می کند، لذا توسعه و گسترش برنامه های پیشگیری با تقویت مهارت های شناختی و هیجانی برای مقابله با اعتیاد از سطح مدارس می تواند به عنوان یک راهکار مهم به سیاست گزاران و مجریان برنامه های بهداشتی_اجتماعی توصیه گردد.
کلید واژگان: نگرانی, نشخوار فکری, ناگویی هیجانی, گرایش به اعتیاد, دانش آموزانIntroductionAdolescence is the peak period for the onset of addiction and is the developmental period when there is a risk of transition from substance use to substance abuse (2). Drug addiction causes neuropsychological dysfunction and leads to complications such as financial and legal problems, domestic violence, interpersonal conflict, and disruption of personal relationships (6). In addition to the cultural structure, addiction has a negative role in social, family, and community behaviors, so it is vital to pay attention to the role of an individual, psychological, family, and preventive social forces (8). One of the psychological factors of an individual is worry. The concern is a cognitive process in which individuals anticipate threatening events and outcomes and gradually becomes a strategy for detecting and dealing with impending threats (9). The findings of Babaei et al. showed a negative relationship between worry and susceptibility to addiction (11). Ruminants can also be persistent negative thoughts about personal worries and their possible causes and consequences (13). Ruminant means repetitive and passive mental engagement with a subject and causes a person to constantly pay attention to their negative feelings and characteristics and their causes and consequences (14). According to the results of Cheney and Sajedian's research, rumination has a causal effect on addiction (4). On the other hand, one of the psychological factors that is closely related to the readiness for addiction and has been considered in recent years, especially in the field of adolescents, is alexithymia (18), which is the inability to process emotional information and regulate emotions cognitively (19). Research has shown the role of alexithymia in addiction. For example, Hein et al. (23) and Arsellini (24) concluded that people with emotional malaise tend to become addicted because they have difficulty describing and recognizing emotions. The prevalence of substance abuse during adolescence in schools is significant on the one hand, and its negative consequences such as educational problems, physical-psychological diseases, and the possibility of suicide (25). On the other hand, it is necessary to conduct research that can coherently examine the role of anxiety, rumination, and emotional distress on substance addiction in the student community. Therefore, it is crucial to comprehensively study the mentioned variables in this field and identify the factors affecting the readiness of addiction in students. Therefore, the present study was conducted in line with the purpose of the role of worry, rumination, and alexithymia in predicting students’ substance addiction and seeks to answer the question of whether worry, rumination, and alexithymia play a role in predicting students' substance addiction?.
MethodsThe present study was a descriptive-analytical correlation study. The statistical population of the present study included all-male high school students in Zarand, Kerman, 800 in the academic year 2019-2020. According to Morgan & Krejcie table, 260 people were selected by multi-stage cluster sampling method who volunteered to participate in the study. Students completed the Mir et al. (1990) worry Questionnaire, the Nolen Hooksma & Murrow (1991) rumination questionnaire, the Bagby et al. (1994) alexithymia, and the Farchad (2006) addiction tendency. Ethical considerations of the research included stating the principle of confidentiality, the confidentiality of personal information, freedom of the subjects to participate in the research, and informing them of the research result. SPSS software version 22 and Pearson correlation test, and multiple regression analysis were used to analyze the obtained data.
ResultsAccording to the results in this study, 92 people (35.38%) were 16 years old, 81 people (31.15%) were 17 years old, and 87 people (33.46%) were 18 years old. Also, 96 people (36.92%) were studying in the tenth grade, 84 people (32.30%) were studying in the eleventh grade and 80 people (30.76%) were studying in the twelfth grade. The results revealed that the correlation between rumination with positive and significant addiction tendency (r=0.622 and P<0.01), worry with positive and significant addiction tendency (r=0.597 and P<0.01). Alexithymia with a tendency to addiction was positive and significant (r=0.580 and P<0.01). Also, difficulty in recognizing emotions (P<0.05, β=0.128), difficulty in describing emotions (P<0.01, β=0.292), thinking with external orientation (P<0.01, β=0.289) General worry (P<0.01, β=0.536), lack of worry (P<0.01, β=-0.173), ruminant responses (P<0.01, β=0.359), misleading responses, and the senses (P<0.01, β=0.345) predict the tendency to addiction.
ConclusionThis study aimed to investigate the role of worry, rumination, and alexithymia in predicting students' substance addiction. The study's first finding showed a direct relationship between worry and the tendency to addiction, consequentlyincreasing anxiety and the increasing tendency to addiction. In the above explanation, it can be said that when people are exposed to anxiety, one of the negative strategies they use in these situations to regulate their emotions is the search for immediate pleasure to change their mood, which is more ineffective, especially in ambiguous and stressful situations. In this regard, Putra et al. (34) believe that marijuana users, who are exposed to anxiety or stress, use marijuana as a way to deal with negative moods because these people have a lot of annoying negative thoughts and people who are concerned about concentration. Furthermore, controls have less attention and therefore do not have focused, organized, and directional attention while performing their tasks. Therefore, in the same situations as other people, they are more prone to turn to drugs. Another study's findingsshowed a direct relationship between rumination and a tendency to addiction. According to the obtained findings, it can be deduced that, the tendency to addiction increases with increasing rumination. In achieving the above result, it can be said that when a person drowns in mental rumination, they feel that they have an uncontrollable state that is dangerous. In addition, negative beliefs about rumination arise and lead to depression, affectingemotional disorders and the persistence of emotional disorders such as substance abuse (37). The latest findings show a direct relationship between alexithymia and addiction tendency. In other words, it can be said that with increasing alexithymia tendency to addiction increases. In the above justification, it can be said that emotional distress, makes some people ready to be addicted to drugs as a failure to understand, process, and describe an emotion. Because people with emotional distress misinterpret the physical signs of emotional arousal, emotional helplessness through physical complaints show, and seek medical treatment for physical symptoms (22), they tend to use drugs. One of the limitations of the present study is the limited results of the research to the research community and the self-reporting nature of the research tool, which should be used with caution in generalizing the results. Given the role of cognitive and emotional components in the tendency to addiction, it is suggested that educational interventions based on cognitive-behavioral and metacognitive approaches that focus on anxiety and rumination structures be addressed to reduce addiction. It is also suggested that the role of emotional variables such as emotional (cognitive-emotional) malaise and its effects on the tendency to addiction in public health be addressed in the workshops. Besides, in future research, the role of mediating variables such as failure and emotions in modeling structural equations should be investigated. Accordingly, it is suggested that the gender differences between these variables in the two sexes are investigated in future studies.
Keywords: Worry, Rumination, Alexithymia, Addiction tendency, Students -
هدف پژوهش حاضر، تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تمایز یافتگی با میانجی گری نا گویی هیجانی و مسئولیت پذیری است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف ، بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی واحد های دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند . برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد ، به این صورت که از بین دانشجویان 350 نفر در قالب کلاس به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس اعتیاد پذیری (وید و بوچر، 1992)، مقیاس ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994)، مقیاس تمایزیافتگی (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (نعمتی، 1387) بودند. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی) و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد. نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایز یافتگی بر گرایش به اعتیاد دانشجویان به واسطه ناگویی هیجانی و مسئولیت پذیری مورد تایید قرار گرفت (p<05/0). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به پیشایندهای تمایز یافتگی ضروری است. نتایج بعدی پژوهش نشان داد فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایزیافتگی در گرایش به اعتیاد دانشجویان با میانجی گری ناگویی هیجانی و مسئولیت پذیری با 95 درصد رد شده استکلید واژگان: گرایش به اعتیاد, تمایز یافتگی, ناگویی هیجانی, مسئولیت پذیریThe purpose of this study was to develop and test a causal model of students' tendency to addiction based on differentiation through alexithymia and responsibility. The research method was descriptive and correlational. The statistical population of the study included all undergraduate students of Azad University units in Tehran in the academic year of 2018-19. Cluster sampling was used to select the sample under study, with 350 students being selected as the sample group. Research instruments included the the Wade and Butcher Addiction Scale (1992), the Toronto Alexithymia Scale (1994), the Scorn and Friedlander Differentiation Scale (1998), Nemati Responsibility Scale (1387). They were. Descriptive (mean, standard deviation, tilting and elongation) and inferential (structural equation modeling) methods were used for data analysis using SPSS and Amos software. The results of the measurement model analysis showed that the factor structure of the research scales was acceptable. The results of the conceptual model test indicated that the fit indices of the research model were in good condition. The hypothesis regarding the indirect effect of differentiation on students' tendency to addiction through alexithymia and responsibility was confirmed (p <0.05). The findings of the study indicated that the conceptual model of the research was appropriate. Accordingly, in addiction treatment clinics, attention to antidepressant antecedents and differentiation is necessary to reduce the level of tendency to addiction. . Subsequent results of the study showed that the hypothesis regarding the indirect effect of differentiation on students' addiction tendency mediated by emotional malaise and responsibility was rejected by 95%.Keywords: Addiction tendency, Differentiation, alexithymia, responsibility
-
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی گرایش به اعتیاد دانش آموزان پسر تبادکان مشهد بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، از بین تمامی دانش آموزان پسر دوره اول و دوم متوسطه شهر منطقه تبادکان مشهد در سال تحصیلی 1398-1397، تعداد 100 نفر بر اساس جدول گرجسی مورگان به روش نمونهگیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه های طرحواره های هیجانی لیهی و همکاران(2002) و گرایش به اعتیاد فرچاد (1385) بودند. داده ها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 22و آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین طرحواره های هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد و طرحواره های هیجانی، گرایش به اعتیاد را پیش بینی می کنند(01/0>P). بنابراین نتایج پژوهش اهمیت طرحواره های هیجانی در گرایش به اعتیاد دانش آموزان را نشان می دهد.
کلید واژگان: طرحواره های هیجانی, گرایش به اعتیاد, دانش آموزانThe aim of the present study was to investigate the role of emotional schemas in predicting the tendency of addicted male students in Mashhad. In this descriptive-correlational study, among all male and female high school students in Mashhad's Tabadakan district in the academic year of 2018-2019, 100 people were selected based on Morgan's Georgian table by stratified sampling method. The research tools were the questionnaires of Lehi et al.'s (2002) emotional schemas and the tendency to addiction to Farchad (2006). Data were analyzed using SPSS statistical software version 22 and Pearson correlation tests and multivariate regression analysis. The results showed that there is a positive and significant relationship between emotional schemas with addiction tendency and emotional schemas predict addiction tendency (P <0.01). Therefore, the results of the study show the importance of emotional schemas in students' addiction.
Keywords: Emotional Schemas, Addiction Tendency, Students -
مصرف مواد مخدر در نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که عوامل بسیاری در ایجاد آن نقش دارند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب (DIC) شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، ارزیابی رابطه والد- فرزند (فاین و همکاران، 1983) و پرسشنامه آمادگی اعتیاد (وید و بوچر، 1992) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) و رابطه والد-فرزندی با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد (05/0<p). همچنین نتایج نشان داد که جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از گرایش به اعتیاد در نوجوانان را پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر قادر به تبیین گرایش به اعتیاد در نوجوانان هستند، بنابراین برای پیشگیری از گرایش به اعتیاد نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
کلید واژگان: رابطه والد- فرزندی, صفات تاریک شخصیت, گرایش به اعتیاد, نوجوانان دخترDrug use in adolescents is growing as a social phenomenon that many factors are involved in its development. In this regard, the aim of this study was to determine the dark role of personality traits and parent-child relationship in predicting the tendency to addiction in female adolescents in Tehran. This study was a correlational study and the statistical population of the study included adolescents referred to DICs in Tehran. Sampling was available in this study and 60 adolescents (30 boys and 30 girls) were selected by this method. Data were collected using the Dark Personality Traits Questionnaire (Johnson & Webster, 2010), the parent-child relationship assessment (Fine et al., 1983) and the Addiction Readiness Questionnaire (Wade and Butcher, 1992). Data were analyzed using stepwise correlation and multivariate regression tests. The results showed that there is a relationship between the dark triad of personality (Machiavellianism, narcissism and anti-socialism) and the parent-child relationship with the tendency to addiction (P <0.05). The results also showed that anti-social, relationship with mother and relationship with father predict 0.30, 0.30 and 0.22 of addiction tendency in adolescents, respectively. According to the research findings, it can be said that anti-socialism, relationship with mother and relationship with father are able to explain the tendency to addiction in adolescents, so to prevent adolescent addiction, these variables can be considered.
Keywords: Parent-Child Relationship, Dark Personality Traits, Addiction Tendency, Female Adolescents
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.