جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "commitment-based therapy" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «commitment-based therapy» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی و اجتناب تجربی دانش آموزان اهمالکار دوره دوم متوسطه انجام شد. نمونه پژوهش شامل 15 دانش آموز دوره دوم متوسطه، گروه آزمایش بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و 15 دانش آموز دوره دوم متوسطه، گروه آزمایش مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و 15 دانش آموز دوره دوم متوسطه به عنوان گروه کنترل (بدون درمان) بود. نمونه گیری به طور در دسترس از بین افرادی که بر مبنای مقیاس ارزیابی اهمالکاری تحصیلی، اهمالکار تشخیص داده شدند و سایر ملاک های ورود به مطالعه را نیز دارا بوده (کسب نمره بالاتر از حد برش در هر پرسشنامه، اشتغال به تحصیل در دوره دوم متوسطه، تمایل آگاهانه برای شرکت در پژوهش) انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزیابی اهمالکاری تحصیلی- نسخه دانش آموز (Solomon, Rothblum, 1984)، پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (Zimmerman & Mertinez-pons, 1986)پرسشنامه اجتناب تجربی(Gamez, Chmielewski, Kotov, Ruggero & Watson, 2011) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی بر خودتنظیمی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی در دانش آموزان اهمالکار دوره دوم متوسطه تاثیر بیشتری دارد. (05/0>P) ازاین رو به دست اندرکاران امر در حوزه آموزش و پرورش دانش آموزان پیشنهاد می شود از بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور بهبود مشکلات مرتبط در این زمینه بخصوص خودتنظیمی استفاده نمایند.
کلید واژگان: اهمالکاری تحصیلی, بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, خودتنظیمی, اجتناب تجربی, دوره دوم متوسطهProcrastination is one of the most common behavioral problems and is common among the general public. In addition, procrastination is associated with several psychological consequences as well as students' academic future, which doubles the need to identify and prevent it. Therefore, this study was conducted with the aim of compiling an educational package to prevent academic procrastination and compare its effect with treatment based on acceptance and commitment to self-regulation and experimental avoidance of procrastinating high school students. The sample consisted of 15 Secondary high school students in the experimental group based on pattern and 15 Secondary high school students in the experimental group based on acceptance and commitment and 15 Secondary high school students in the control group (without treatment). Research tools included Academic Procrastination Assessment Scale - Student Prescription, Learning Self-Regulation Questionnaire, Experimental Avoidance Questionnaire. In order to analyze the data, repeated measures analysis of variance was used. Findings showed that pattern-based intervention has a greater effect on self-regulation and acceptance-based therapy on empirical avoidance. Therefore, it is recommended that those involved in the field of education of students use the educational package of pursuing academic procrastination in order to improve the related problems in this field, especially self-regulation.
Keywords: Academic Procrastination, Academic Procrastination Prevention Training Package, Acceptance, Commitment-Based Therapy, Self-Regulation, Empirical Avoidance -
مت آمفتامین یک داروی روان گردان بسیار محرک است که باعث اعتیادهای تهدید کننده در زندگی می شود و میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. اثرات آن بر مغز پیچیده است و شامل اختلال در سیستم های انتقال دهنده عصبی و سمیت عصبی است. چندین روش درمانی شناخته شده وجود دارد، اما اثربخشی آنها متوسط است. باید تاکید کرد که هیچ دارویی برای درمان تایید نشده است. به همین دلیل، نیاز فوری به ایجاد درمان های جدید، موثر و ایمن برای متامفتامین وجود دارد. از درمان های بالقوه درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (TDCS) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. در سال های اخیر، این درمان ها به طور گسترده در زمینه بسیاری از اختلالات عصبی و روانپزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (TDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین بوده است. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد معتاد به مت آمفتامین تهران در سال 1401 بود که به مراکز ترک اعتیاد ازگل و ترنم سبز مراجعه کرده بودند که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 45 معتاد انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (هر گروه 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (TDCS) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج (2009) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون سه گروه در تنظیم هیجان وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخشی بیشتری داشته است. می توان نتیجه گرفت که درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از این درمان ها در کاهش مشکلات افراد معتاد به مت آمفتامین استفاده کرد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای, تنظیم هیجانMethamphetamine is a highly stimulating psychoactive drug that causes life-threatening addictions and affects millions of people worldwide. Its effects on the brain are complex and include the disruption of neurotransmitter systems and neurotoxicity. There are several known treatments, but their effectiveness is moderate. It should be emphasized that no drug has been approved for treatment. For this reason, there is an urgent need to develop new, effective, and safe treatments for methamphetamine. Among the potential treatments are transcranial direct current stimulation (TDCS) and acceptance and commitment therapy. In recent years, these treatments have been widely investigated in many neurological and psychiatric disorders. The aim of the present study was to compare the effectiveness of Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS) treatment with acceptance and commitment-based treatment on emotion regulation in men addicted to methamphetamine. The research method was a pre-test-post-test experiment with a control group. The statistical population of the research included all the methamphetamine addicts in Tehran in 1401 who had referred to Azgol and Taranom Sabz drug addiction centers. From among them, 45 addicts were randomly selected according to the criteria for entering the research by the purposeful sampling method. The experimental groups (15 people in each group) and the control group (15 people) were assigned. The experimental groups received transcranial direct current stimulation (TDCS) and acceptance and commitment-based therapy, while the control group, which was on the waiting list, did not receive any training. To collect data, the questionnaire of cognitive emotion regulation strategies was used by Granfsky and Karaj (2009). Data was analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that after controlling for the effects of the pre-test, there was a significant difference between the post-test averages of the three groups in emotion regulation, and the treatment based on acceptance and commitment was more effective on the emotion regulation of men addicted to methamphetamine compared to transcranial direct electrical stimulation therapy. It can be concluded that transcranial direct electrical stimulation therapy and treatment based on acceptance and commitment are effective in regulating the emotions of men addicted to methamphetamine, and therefore, according to the findings of the research, these treatments can be used to reduce the problems of people addicted to methamphetamine.
Keywords: Acceptance, Commitment Based Therapy, Transcranial Direct Stimulation Electrical Therapy, Emotional Regulation -
نشریه پژوهش های مشاوره، پیاپی 89 (بهار 1403)، صص 156 -185هدف
اهمالکاری تحصیلی از جمله مسائل مطرح در حیطه آموزش است که نه تنها آینده تحصیلی دانش آموزان را از ابعاد گوناگون تحت تاثیر قرار می دهد بلکه سرنوشت آنها را درحیطه های گوناگون تعیین خواهد کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی ودرمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکارانجام شد.
روشروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مبتلابه اهمالکاری تحصیلی در شهر اصفهان بودند. که از میان آنان 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی، درمان مبتنی بر پدیزش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند (هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، انگیزش تحصیلی (عبدخدایی و همکاران، 1387) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
نتایجیافته ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار تاثیرمعنادراری داشت (001/0>p) و بین دو روش مداخله در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش می توان از بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور افزایش انگیزه تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار استفاده نمود
کلید واژگان: اهمالکاری تحصیلی, بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی, درمان مبتنی برپذیرش وتعهد, انگیزه تحصیلی, عملکردتحصیلیAimAcademic Performance is one of the issues raised in the field of education, which not only affects the academic future of students from various dimensions, but also determines their fate in various fields. Therefore, the current research was conducted with the aim of comparing the effectiveness of an educational package to prevent academic procrastination as well as treatment based on acceptance and commitment on academic motivation and performance of procrastinating students.
MethodsThe research method was semi-experimental with a pre-test, post-test and follow-up design with a control group. The statistical population included all secondary school students suffering from academic procrastination in city of Isfahan. Among them, 45 people were selected by purposive sampling and randomly divided into two experimental groups (educational package to prevent academic procrastination and treatment based on acceptance and commitment) and a control group (15 people in each group). Research tools included academic procrastination questionnaires (Solomon and Rothblum, 1984), academic motivation (Abdkhodaei et al., 2017) and academic performance (Pham and Taylor, 1999). In order to analyze the data, analysis of variance with repeated measurements was used.
ResultsThe findings showed that the educational package of prevention of academic procrastination and treatment based on acceptance and commitment had a significant effect on the academic motivation and academic performance of procrastinating students (p<0.001) and there is a significant difference between the two interventions, so that the educational package to prevent academic procrastination has been more effective.
ConclusionThose involved in the field of student education are recommended to use the educational package to prevent academic procrastination in order to solve students' academic problems, especially to improve academic motivation and academic performance
Keywords: Academic Procrastination, Academic Procrastination Prevention Training Package, Acceptance, Commitment-Based Therapy, Academic Motivation, Academic Performance -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه مطالعه حاضر زوج های دارای دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آستان مهر مشهد در بهار سال 1401 بودند. حجم نمونه 30 زوج و 10 زوج برای هر یک از سه گروه در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت طرحواره درمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش حاضر فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و ابرازگری هیجانی کینگ و ایمونز (1990) بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. برای تحلیل داده های این مطالعه از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی شدند و نتایج در مرحله پیگیری باقی ماند (05/0<p). دیگر یافته ها نشان داد که بین روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در بهبود ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p). با توجه به اثربخشی هر دو روش بر بهبود ابرازگری هیجانی و عدم تفاوت معنی دار بین آنها به مشاوران و درمانگران پیشنهاد می شود که از هر دو روش مذکور در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ابرازگری هیجانی استفاده نمایند.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, طرحواره درمانی, ابرازگری هیجانی, زوج ها, دلزدگی زناشوییThe present study was conducted with the aim of comparative investigation of the effectiveness of acceptance and commitment-based therapy and schema therapy on emotional expression among couples with marital burnout. This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was semi-experimental with a pre-test, post-test and two-month follow-up plan with a control group. The present study population was couples with marital burnout who referred to Astan Mehr Counseling Center in Mashhad in the spring of 2022 year. The sample size was 30 couples and 10 couples were considered for each of the three groups, which were selected by purposive sampling method and randomly replaced with the help of lottery in three equal groups. The first experimental group 8 sessions of 90 minute underwent the acceptance and commitment-based therapy, and the second experimental group 11 sessions of 90 minute underwent the schema therapy and during this time, the control group did not receive any intervention. The tools of the current research were the demographic information form and questionnaires of Pines' marital burnout (1996) and King and Emmons' emotional expression (1990) which whose psychometric indicators were confirmed. To analyze the data of this study were used from the method of analysis of variance with repeated measurements and Bonferroni's post hoc test in SPSS software. The findings showed that the methods of acceptance and commitment-based therapy and schema therapy in compared to the control group improved the emotional expression among couples with marital burnout and the results remained in the follow-up phase (P<0.05). Other findings showed that there was no significant difference between the methods of acceptance and commitment-based therapy and schema therapy in improving the emotional expression among couples with marital burnout (P>0.05). Considering the effectiveness of both methods on improving emotional expression and the lack of significant difference between them, it is suggested to counselors and therapists to use both mentioned methods along with other treatment methods to improve emotional expression.
Keywords: Acceptance, Commitment-Based Therapy, Schema therapy, emotional expression, Couples, Marital Burnout -
ObjectiveThe objective of the present study was to investigate the effect of acceptance and commitment therapy on self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce.MethodsThe research method was quasi-experimental with a pretest-posttest and follow-up design. The population included all women who filed for divorce, either referring or were referred to the psychological and counseling centers under the supervision of the Welfare Organization in Neishabour. The sample was selected purposively. Then, 30 women were randomly assigned to the experimental and the control groups (i.e., each group included 15 participants). Data collection instruments included Neff’s Self-Compassion Scale (2003), the World Health Organization’s short form of Quality of Life Scale (1989), and Adams and Jones’ Marital Commitment Questionnaire (1997). Data analysis was performed through repeated measure analysis using SPSS software (version 25).ResultsThe results showed that acceptance and commitment-based therapy had a positive effect on self-compassion, quality of life, and marital commitment of the women applying for divorce. In addition, the effectiveness of acceptance and commitment-based therapy was sustained in terms of self-compassion, quality of life, and marital commitment.ConclusionAs a result, this treatment can be used by psychologists and clinical counselors to offer psychological interventions on self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce.Keywords: Acceptance, Commitment-Based Therapy, Self-Compassion, Quality Of Life, Marital Commitment
-
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خرید وسواسی بود. بدین منظور در یک طرح نیمه تجربی از میان افرادی که به یکی از مراکز درمانی شهرستان خوی مراجعه کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، 30 نفر انتخاب شدند و بعد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی خرید وسواسی والنس، آستوس و فورتییر بود که در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. در این پژوهش طی 10 جلسه درمانی، رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به اعضای گروه آزمایش ارایه شد و طی این مدت هیچ مداخله ای بر روی گروه کنترل انجام نشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خرید وسواسی در مرحله ی پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی داری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را رویکردی موثر در درمان اختلال خرید وسواسی معرفی نمود به شکلی که این درمان ماندگاری معنی داری نیز دارد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش, درمان مبتنی بر تعهد, اختلال خرید وسواسیJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:6 Issue: 18, 2023, PP 152 -160The purpose of this research was to determine the effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on obsessive shopping. For this purpose, in a semi-experimental design, 30 people were selected from among the people who had visited one of the health centers in Khoi city using criterion-based sampling method, and then they were randomly divided into two experimental and control groups. The research tool was Valens, Astos and Fortier's Obsessive Buying Questionnaire, which was implemented on both groups in two phases: pre-test and post-test. In this study, during 10 treatment sessions, the treatment approach based on acceptance and commitment was presented to the members of the experimental group, and during this period, no intervention was performed on the control group. In order to analyze the data, the method of analysis of variance with repeated measurements was used. The findings of the research indicated that the treatment based on acceptance and commitment has a significant effect on reducing obsessive shopping in the post-test and follow-up phase. According to the findings of the research, the treatment approach based on acceptance and commitment can be introduced as an effective approach in the treatment of obsessive buying disorder in a way that this treatment has a significant durability.
Keywords: Acceptance-based therapy, commitment-based therapy, obsessive-compulsive buying disorder -
هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود که تعداد 45 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران که واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند، برای گروه آزمایش، درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه پیش از انجام مداخله و پس از آن پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) و اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد اثربخشی درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش افسردگی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شده است و در تفاوت اثر بخشی بین دو درمان، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان امید محور موجب کاهش افسردگی بهتر با اثربخشی بالاتر نسبت به درمان امید محور در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0=p).
نتیجه گیرینتایج این پژوهش پیشنهاد می کند در کنار پیروی از درمان های دارویی از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان امید محور جهت بهبود افسردگی و اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می توان استفاده کرد تا به این وسیله از عوارض بیماری، پیشگیری به عمل آید.
کلید واژگان: افسردگی, اضطراب مرگ, درمان امید محور, درمان پذیرش و تعهد, دیابتAimThe aim of this study was to compare the effectiveness of hope-based therapy and Acceptance and Commitment Therapy on depression and anxiety death of patients with type 2 diabetes
MethodThis study was implemented using a pre-test and post-test quasi-experimental design with a control group. a total of 45 patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Diabetes Association who met the inclusion criteria were selected by available sampling method and randomly assigned to the control and experimental. For the experimental group, hope-based treatment and Acceptance and commitment Therapy was performed but the control group did not receive any treatment. both groups completed the Depression Inventory (Beck et al., 1996) and the Death Anxiety Inventory (Templer, 1970) before and after the clinical intervention. Data were analyzed using mixed analysis of variance.
ResultsThe results showed that the effectiveness of hope-based therapy and acceptance and commitment therapy reduced depression and death anxiety in patients with type 2 diabetes. It was more effective than hope-based treatment in patients with type 2 diabetes.
ConclusionThe results of this study suggest that in addition to follow up medical treatments, therapy based on acceptance, commitment and hope therapy can be used to improve depression and death anxiety in patients with type 2 diabetes, thus preventing the complications of the disease
Keywords: depression, Death anxiety, Hope-Based Therapy, Acceptance, Commitment Based Therapy, Diabetes -
مقدمههدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است.روشمطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ)، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تاثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد.نتیجه گیریبر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه، می تواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.کلید واژگان: افسردگی, بیماری دیابت, پریشانی هیجانی, پایبندی به درمان, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدObjectiveThe present study was conducted to investigate the efficacy of acceptance and commitment based therapy on the emotional distress and Commitment to Treatment in diabetic patients with depression.MethodThe present study was quasi-experimental with pretest, posttest, control group and three-month follow-up period design. The statistical population included type-2 diabetic people with depression who referred to therapy centers of Isfahan in spring and summer of 2022. 33 diabetic patients with depression were selected through purposive sampling method and were randomly accommodated into experimental and control groups. The experimental group received acceptance and commitment based therapy sessions (Ten sessions) during Ten weeks. The applied questionnaires included Depression Questionnaire (DQ) (Beck, Epstein, Brown, Steer, 1996) Emotional Distress Questionnaire (EDQ)(Kessler, et.al, 2002) and Commitment to Treatment Questionnaire (TCQ) (Morisky, Ang, Krousel-Wood, Ward, 2008). The data from the study were analyzed through mixed ANOVA and Bonferroni follow-up test using SPSS 23 statistical software.FindingsThe results showed that acceptance and commitment based therapy has significant effect on the depression, emotional distress and Commitment to Treatment in diabetic patients with depression (p<0001) and leads to the decrease of depression and emotional distress and improvement of Commitment to Treatment in these patients.ConclusionAccording to the findings of the present study, ACT can be used as an efficient method to decrease emotional distress and improve Commitment to Treatment in the diabetic patients with depression through employing six main processes of acceptance, fusion, observer self, relationship with the present time, value and committed action.Keywords: Depression, Diabetes, emotional distress, Commitment to Treatment, acceptance, commitment based therapy
-
هدف از انجام این پژوهش بررسی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اختلال سوگ و پریشانی در بین پرستاران زن داغدیده ناشی از کرونا در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آزمایشی شامل تعداد 30 نفر از پرستاران زن داغدیده سال 1399 مراجعه نمودند. با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد پروفسور استیون (1986)، به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پریشانی (حضور آموزشی، حضور اجتماعی و حضور شناختی)، کسلرو همکاران (2002) و پرسشنامه سوگ (1975)، برای پرستاران زن داغدیده ناشی از کرونا به علت شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در دو مرحله پس آزمون و پیگیری، سطح معناداری p<0/05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که گروه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری بر مولفه های پریشانی و اختلال به سوگ طولانی اثر بخش بوده است. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان میزان پریشانی و اختلال به سوگ طولانی ناشی از کرونا را کاهش داد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, پریشانی, سوگ, کروناThe aim of this study was to investigate the treatment of acceptance and commitment therapy based on grief disorder and distress among coronary heart disease nurses in the School of Nursing and Midwifery of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in Tehran. The present study was a quasi-experimental design of pre-test-post-test with a control group. The experimental sample included 30 bereaved nurses in 1399. They were selected by available sampling method and divided into experimental and control groups. The experimental group underwent group acceptance and commitment therapy training of Professor Steven (1986) for 8 sessions of 60 minutes. The Anxiety Scale (Educational Attendance, Social Attendance, and Cognitive Attendance), Kessler et al. (2002), and the Mourning Questionnaire (1975) were used to collect data on nurses suffering from coronary heart disease due to the spread of the coronavirus online. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance in two stages of post-test and follow-up, significance level p <0.05. The results in the post-test and follow-up stages showed that the acceptance and commitment therapy training group was significantly effective on the components of distress and long grief disorder. Based on the results of this study, it seems that by teaching acceptance and commitment therapy, the amount of distress and disorder to prolonged mourning caused by coronary artery can be reduced
Keywords: Acceptance, commitment based therapy, distress, mourning, coronation -
خانواده مهمترین واحد جامعه است و ازدواج، هسته اولیه ایجاد رابطه خانوادگی و گسترش آن است. میزان رضایت زناشویی از عوامل مهمی است که به طور کلی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در زنان بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. و جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره وابسته به بهزیستی ناحیه 9 شهر مشهد بود که از این میان 30 نفر از زنان دارای ناسازگاری و دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و پیش و پس از مداخله، پرسشنامه های سازگاری زناشویی و دلزدگی زناشویی را تکمیل کردند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته دریافت نمود اما گروه گواه تا پایان پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکرد داده ها با استفاده از نرم افزار spss22 و آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و دلزدگی زناشویی در مراحل قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>p). و مداخله انجام گرفته باعث افزایش نمره کل سازگاری زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی شد. بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک رویکرد کارآمد و مداخله اثربخش در افزایش سازگاری زناشویی زنان و به عنوان راه حلی در کاهش علایم روانی، جسمانی و عاطفی دلزدگی و به عبارتی کاهش کلی دلزدگی استفاده کرد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, سازگاری زناشویی, دلزدگی زناشوییThe family is the most important unit of society and marriage is the primary core of establishing and expanding a family relationship. The level of marital satisfaction is one of the important factors that affect the family in general. The aim of this study was the effectiveness of acceptance and commitment based therapy on marital adjustment and boredom in women. This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with a control group. And the statistical population was couples referring to the Welfare Counseling Center in District 9 of Mashhad, from which 30 women with marital incompatibility and boredom referred to the counseling center were selected by available sampling method and randomly divided into two groups. Experiment (n = 15) and control (n = 15) were completed and completed the marital adjustment and marital boredom questionnaires before and after the intervention. The experimental group received acceptance and commitment treatment in 8 sessions of 90 minutes once a week, but the control group did not receive any intervention until the end of the study. Data were analyzed using SPSS22 software and analysis of variance. The results showed that there was a significant difference between the mean scores of marital adjustment and marital boredom in the stages before and after the intervention (p<0.01). And the intervention increased the total score of marital adjustment and decreased marital boredom.Therefore, the use of acceptance and commitment therapy as an effective approach and effective intervention in increasing marital adjustment in women and as a solution to reduce psychological, physical and emotional symptoms of boredom and in other words reduce the overall boredom.
Keywords: Acceptance, commitment based therapy, marital adjustment, marital burnout -
هدف :
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شدت درد، خستگی و الکسی تایمیا در بیماران زن مبتلا به بیماری های روماتیسمی بود.
روش پژوهش:
این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان مبتلا به بیماری های روماتیسمی مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران در فصل بهار سال 1400 بودند که 30 نفر از آنها پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش دید و گروه کترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با نسخه تجدیدنظرشده فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (دورکین و همکاران، 2009)، مقیاس شدت خستگی (کراپ و همکاران، 1989) و مقیاس الکسی تایمیا تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش شدت درد، خستگی و الکسی تایمیا در بیماران زن مبتلا به بیماری های روماتیسمی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0<p).
نتیجه گیرینتایج حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ماندگاری آن بر کاهش شدت درد، خستگی و الکسی تایمیا در بیماران زن مبتلا به بیماری های روماتیسمی بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود ویژگی ها به ویژه کاهش شدت درد، خستگی و الکسی تایمیا استفاده نمایند.
کلید واژگان: الکسی تایمیا, بیماریهای روماتیسمی, شدت درد, خستگی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدAimThe aim of this research was determine the effectiveness of acceptance and commitment based therapy on pain severity, fatigue, and alexithymia in female patients with rheumatic diseases.
MethodsThis study was semi-experimental with a pretest, posttest and three month follow-up design with a control group. The research population was female patients with rheumatic diseases who referred to the rheumatology clinic of Imam Hossein Hospital of Tehran city in the spring of 2021, which number of 30 people of them after reviewing the inclusion criteria were selected by purposeful sampling method and randomly replaced into two equal groups. The experimental group was trained 8 sessions of 90 minutes (one session per week) with the acceptance and commitment based therapy method and the control group remained on the waiting list for training. Data were collected by revised version of the short-form McGill pain questionnaire (Dworkin et al., 2009), fatigue severity scale (Krupp et al., 1989) and Toronto alexithymia scale (Bagby et al., 1994) and analyzed by methods of repeated measures analysis of variance and bonferroni post hoc test in SPSS-21 software.
ResultsThe results showed that acceptance and commitment based therapy reduced the pain severity, fatigue and alexithymia in female patients with rheumatic diseases and the results remained in the follow-up phase (P<0.001).
ConclusionThe results showed the effectiveness of acceptance and commitment based therapy and its persistence in reducing pain severity, fatigue and alexithymia in female patients with rheumatic diseases. Therefore, health professionals and therapists can use acceptance and commitment based therapy along with other therapies methods to improve features, especially pain severity, fatigue and alexithymia.
Keywords: alexithymia, rheumatic diseases, Pain intensity, fatigue, Acceptance, Commitment Based Therapy -
The purpose of this study was to determine the effectiveness of Acceptance and commitment group therapy on perceived stress and marital distress of women with major depressive disorder seeking divorce in Rasht city in. The research method was quasi-experimental and pre-test and post-test with the control group. The statistical population of the present study included all women with major depressive disorder who applied for divorce referring to family counseling centers in Rasht city between to . By Sampling method available, people were selected and randomly assigned to experimental and control groups. Each group consisted of people. The instruments used were the Cohen Perceived Stress Scale and the Schneider Marital Disorder. Data were analyzed using SPSS- software with multivariate analysis of covariance. The results showed that there was a significant difference between the mean post-test scores of the experimental and control groups of perceived stress (Fand P <) and marital distress (F = and P <). The results showed Acceptance and commitment group therapy on perceived stress and marital turmoil in women with major depressive disorder seeking divorce was significant. It can be concluded that the interventions of this study are effective in reducing stress and marital distress in women with underlying officer disorder on the verge of divorce. The use of this treatment method in proceedings mental health measures is recommended for incompatible couples. It can also be used in family counseling and divorce prevention centers
Keywords: Acceptance, commitment based therapy, perceived stress, Marital Distress, divorce -
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توانبخشی شناختی بر بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی دانش آموزان کم بیناهدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و توانبخشی شناختی بر بهزیستی روانشناختی و خودکارآمدی در دانش آموزان دختر و پسر کم بینا مقطع متوسطه ی دوم مدارس تهران بود. روش مطالعه پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر کم بینای مقطع متوسطه ی دوم مدارس تهران در سال 1399 تشکیل داد که ازاین بین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر (دو گروه مداخله ACT و CRT و گروه کنترل) انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1980) و خودکارآمدی شوارتز و جروسلم (1995) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره در فرضیه اول و سوم نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون ها F به دست آمد در مولفه های «بهزیستی روانشناختی» در سطح 05/0 معنی دار است. به عبارت دیگر نمرات پس آزمون این متغیرها در «گروه آزمایش» با «گروه کنترل» تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیره در فرضیه های دوم و چهارم نیز نشان از تفاوت دو گروه مداخله با گروه کنترل در متغیر خودکارآمدی داشت. از طرفی مقایسه اثربخشی دو روش مداخله ACT و CRT در مولفه های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران و زندگی هدفمند تفاوت معناداری را با یکدیگر نشان دادند اما در بقیه مولفه های بهزیستی رواشنناختی و همچنین متغیر خودکارآمدی از نظر تاثیر تفاوت معناداری بین دو روش مداخله ACT و CRT مشاهده نشد. واژه های کلیدی: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، توانبخشی شناختی، بهزیستی روانشناختی، خودکارآمدیکلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, توانبخشی شناختی, بهزیستی روانشناختی, خودکارآمدیComparison of the effectiveness of acceptance and commitment based therapy and cognitive rehabilitation on psychological well-being and self-efficacy of Kombina studentsThe aim of the present study was to compare the effectiveness of acceptance-based therapy and cognitive rehabilitation on psychological well-being and self-efficacy in visually impaired male and female high school students in Tehran. The study method was pretest-posttest with experimental and control groups. The statistical population of the study consisted of all visually impaired male students in the second secondary school of Tehran in 1399, of which 45 people (two groups of intervention ACT and CRT and control group) were selected using available sampling method. Data were collected using the Reef (1980) Psychological Well-Being Questionnaire and the Schwartz and Jerusalem Self-Efficacy Questionnaire (1995). Data were analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance as well as Bonferroni post hoc test. The results of multivariate analysis of covariance in the first and third hypotheses showed that by controlling the effect of pretests, F was obtained in the components of "psychological well-being" at the level of 0.05 is significant. In other words, there are significant differences between the post-test scores of these variables in the "experimental group" and the "control group". The results of univariate analysis of variance in the second and fourth hypotheses also showed the difference between the two intervention groups and the control group in the self-efficacy variable. On the other hand, comparing the effectiveness of ACT and CRT intervention methods in their acceptance components, positive relationships with others and purposeful life showed a significant difference with each other, but in other components of narratological well-being and self-efficacy variable in terms of significant difference between the two intervention methods ACT and CRT were not observed.Keywords: Acceptance and commitment based therapy, Cognitive rehabilitation, Psychological well-being, Self-efficacyKeywords: : Acceptance, commitment based therapy, Cognitive rehabilitation, psychological well-being, Self-efficacy
-
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش روانشناختی ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل در سال 1400 بود که تعداد 45 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ایماگوتراپی، درمان میتنی بر پذیرش و تعهد و گواه گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنسن و سالاوی (1984) استفاده شد. پروتکل های ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه های آزمایش اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSSV22 تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری الگوهای ارتباطی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله در الگوهای ارتباطی تاثیر داشتند اما بین دو مداخله در هیچکدام از الگوهای ارتباطی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در الگوهای ارتباطی زوجین موثر هستند.
کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, ایماگوتراپی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, زوجینThis study aimed to compare the effectiveness of psychological imago therapy training and acceptance and commitment therapy on improving the communication patterns of couples seeking a divorce. The statistical population comprised all couples who were referred to family counseling centers in Babol in 2021. 45 couples were selected by the available sampling method and randomly assigned to three groups imago therapy, acceptance and commitment therapy, and control. The Communication Patterns Questionnaire (CPQ) (Christensen and Salawii, 1984) was used to collect data. Imago therapy and acceptance and commitment therapy protocols were performed for the experimental groups. Data were then analyzed using repeated measures and multivariate analysis of variance using SPSSV22 software. The results of repeated measurement variance analysis showed that there is a significant difference between the groups in the post-test and follow-up communication patterns (P<0.01). Both interventions had an effect on communication patterns, but no significant difference was observed between the two interventions in any of the communication patterns (P>0.05). Moreover, these results continued until the follow-up stage. In accordance with the result, it can be mentioned that both imago therapy and acceptance and commitment therapy are effective in couples' communication patterns.
Keywords: Imagotherapy, Acceptance, Commitment Based Therapy, Communication Patterns, Couples -
هدف پژوهش حاضر اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب در دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه لنجان سال تحصیلی 1401-1400بود. روش پژوهش حاضر، مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه لنجان بود و با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول در دوگروه آزمایش وکنترل (هرگروه 20 نفر) انتخاب شدند. در این طرح گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه ی گروهی طی8جلسه 45 دقیقه ای قرارگرفتند. ابزارگرآوری این پژوهش، شامل پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بایومیستر و بونه(2004) و پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون(2009)، بود داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه ی گروهی برخودکنترلی و اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع متوسطه اول گروه آزمایش موثر بوده است و باعث کاهش اضطراب و بهبود خودکنترلی در بین دانش آموزان متوسطه شد و باعث بهبود عملکرد متغیرهای مذکور برای سایرین می باشد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, خودکنترلی, اضطراب امتحانThe aim of this study was the effectiveness of acceptance and commitment based therapy on anxiety in high school students in Lenjan region in the academic year 1401-1400. The method of the present study was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of this study included all junior high school students in Lenjan region and by available sampling method, 40 junior high school students were selected in two experimental and control groups (20 people in each group). In this project, the experimental group underwent group acceptance and commitment treatment in 8 sessions of 45 minutes. The instrumentation of this study included Tanji, Baumister and Boone (2004) self-control questionnaire and Sarason test anxiety questionnaire (2009). The data were analyzed by multivariate analysis of covariance. The results showed that group-based acceptance and commitment therapy was effective in self-control and test anxiety of junior high school students in the experimental group, reducing anxiety and improving self-control among high school students and improving the performance of these variables for others.
Keywords: Acceptance, commitment based therapy, self-control, test anxiety -
هدف از این پژوهش، تعیین کارآمدی ترکیب درمان مواجهه و بازداری از پاسخ و درمان پذیرش و تعهد (ACT+ERP) بر کاهش علایم وسواسی در مبتلایان به اختلال وسواسی اجباری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح «خط پایه چندگانه» با آزمودنی های متفاوت، است. جامعه پژوهش را کلیه بیماران مرد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری که به درمانگاه بیمارستان شفا رشت از ابتدای سال 1400 مراجعه و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلال های محور یک (SCID-I)، تشخیص اختلال وسواسی اجباری را دریافت کردند، تشکیل می دادند که از بین آنها 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش شدت وسواس از مقیاس وسواس فکری و عملی ییل- براون (Y-BOCS) و برای ارزیابی اضطراب و افسردگی هم به ترتیب از پرسشنامه های اضطراب بک (BAI) و افسردگی بک - ویرایش دوم (BDI-2) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده گردید. یافته ها نشان داد که شدت اختلال وسواس، افسردگی و اضطراب بیماران به صورت معناداری (آماری و بالینی) به واسطه استفاده از پروتوکل ترکیبی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ (ACT+ERP) کاهش یافته است؛ بنابراین می توان از پروتوکل ترکیبی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ (ACT+ERP)، برای کاهش علایم وسواسی در مبتلایان به اختلال وسواسی اجباری بهره برد.
کلید واژگان: اختلال وسواسی - اجباری, مواجهه و بازداری از پاسخ, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدThe aim of this study was to study the efficacy of integrated exposure and response Prevention and acceptance and commitment-based therapy (ACT + ERP) in reducing obsessive-compulsive symptoms in patients with obsessive-compulsive disorder. The study population consisted of all male patients with obsessive-compulsive disorder who were referred to the clinic of Shafa Hospital in Rasht in 1400 and based on a Structured Clinical Interview for Disorders- I axis (SCID-I), they received a diagnosis of obsessive-compulsive disorder, of which 3 were selected by purposeful sampling. Yale-Brown obsessive-compulsive scale (Y-BOCS) was used to measure the intensity of the obsession and the Beck Anxiety Inventory (BAI) and Beck Depression Inventory-II (BDI-2) were used to evaluate anxiety and depression, respectively. Chart analysis, percentage of recovery, and reliable change index have been used to analyze the data. The results showed that the severity of the obsessive-compulsive disorder, depression, and anxiety of patients decreased significantly (statistically and clinically) due to the use of an integrated exposure and response Prevention and acceptance and commitment-based therapy (ACT+ERP). Therefore, the Acceptance and Commitment Therapy integrated exposure and response prevention (ACT+ERP) can be used to reduce obsessive-compulsive symptoms in patients with obsessive-compulsive disorder.
Keywords: obsessive-compulsive disorder, exposure, response prevention, acceptance, commitment-based therapy -
زمینه و هدف
درسال های اخیر در ایران پژوهش های متعددی اثربخشی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاری تلفیقی را در حیطه حل تعارض و پربار ساختن رابطه زوجین بررسی کرده اند. این پژوهش با هدف یکپارچه سازی نتایج بدست آمده از این پژوهش ها و مقایسه میزان اثر گذاری این مداخلات بر مولفه های کیفیت زناشویی صورت گرفته است.
مواد و روشبه این منظور از فراتحلیل به عنوان یک فن آماری جهت تعیین، گردآوری، ترکیب و خلاصه کردن یافته های پژوهشی مرتبط با اثر بخشی های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر مولفه های کیفیت زناشویی زوجین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران در حوزه درمان های یاد شده است و نمونه آماری شامل پژوهش های انجام شده در این حوزه در داخل ایران است. به این منظور 22 پژوهش انتخاب و پس از بررسی 17 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب ومورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار CMA استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد میزان اندازه اثر ترکیبی درمان ها برابر با 513/2d=که معادل 458/2g= ، 791/0r=و075/1zr= (01/0>P) است و بر اساس جدول تفسیر کوهن به معنای اندازه اثر بزرگ یا بالا است. هم چنین، نتایج تفاوت معناداری میان اندازه اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری تلفیقی نشان نداد.
نتیجه گیریبنابراین، می توان گفت بر اساس نتایج این فراتحلیل زوج درمانی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاری تلفیقی بر بهبود مولفه های کیفیت زناشویی زوجین اثربخش است.
کلید واژگان: فراتحلیل, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, زوج درمانی رفتاری تلفیقی, مولفه های کیفیت زناشوییIn recent years in Iran, several studies have examined the effectiveness of acceptance commitment therapy and integrated behavior couple therapy in the field of conflict resolution and fertility of the marital relationship. The aim of this study was to integrate the results of these studies and compare the impact of these interventions on the components of marital quality. For this purpose, meta-analysis was used as a statistical technique to determine, collect, combine and summarize research findings related to the effectiveness of acceptance commitment therapy and integrated behavioral couple therapy on the components of marital quality of couples. . The statistical population of the study includes studies conducted in Iran in the field of medicine and the statistical sample includes studies conducted in this field within Iran. For this purpose, 22 studies were selected and after reviewing 17 studies that were methodologically acceptable were selected and analyzed. The research tool was a meta-analysis checklist and CMA software was used to analyze the data. The results showed the magnitude of the combined effect of the treatments (P <0.01) Equivalent to d = 2.513, which is equivalent to g=2.458, and zr=1.075. Also, the results did not show a significant difference between the effect size of treatment based on acceptance commitment therapy and integrated behavior couple therapy. Therefore, it can be said that based on the results of this meta-analysis, couples therapy based on acceptance, commitment and integrated behavior is effective in improving the marital quality components of couples.
Keywords: meta-analysis, acceptance, commitment based therapy, integrated behavioral couple therapy, marital quality components -
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پنج عامل شخصیت و مولفه های تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد 1399 مراجعه کردند، از میان آنها 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 40 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی 11 ماه با استفاده از پرسشنامه های تکانشگری بارات BIS (بارات و همکاران، 2004) و پنج عامل شخصیت NEO (مک کری و کاستا، 2004) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان در فرد اول در متغیر توافق در فرد دوم در متغیر های توافق، عصبیت، نمره کل تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های عصبیت، تکانشگری شناختی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری دیده شد. در مرحله پیگیری در فرد اول تغییرات در مولفه های تکانشگری ، در فرد دوم در متغیر های عصبیت، مولفه های تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های توافق، عصبیت، مولفه های تکانشگری دیده شد. می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مدت زمان 10 ماه می تواند تغییرات برجسته در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، پژوهش های بیشتر در خصوص تعمیم نتایج درمان نیاز است.
کلید واژگان: اختلال شخصیت مرزی, پنج عامل شخصیت, مولفه های تکانشگری, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدThe aim of this study was to the effectiveness of acceptance and commitment therapy on five personality factors and impulsivity components in borderline personality disorder. The research method was A-B-A single-subject design. The statistical population included all people with borderline personality disorder who were referred to the outpatient department of Zare Psychiatric Hospital and Mana Sari Clinic during June 2019 From, among them, 3 people were selected by available sampling method and treated for 40 sessions got. Data were collected in three stages of baseline, treatment, and follow-up over 11 months using the Barat BIS Impulsivity Questionnaire (Barat et al., 2004) and the five NEO personality factors (McCreery and Costa, 2004). For statistical analysis, the graph analysis method, stable change, was used. Analysis of the results in the treatment phase was seen in the first person in the agreement variable, in the second person in the variables of agreement, nervousness, total impulsivity score, and in the third person in the variables of cognitive impulsivity, motor impulsivity, and total impulsivity score. In the follow-up phase, changes in impulsive components were seen in the first person, impulsive components in the second person, and impulsive components in the third person in the variables of agreement, nervousness. It can be concluded that treatment based on acceptance and commitment for a period of 10 months can cause significant changes in people with borderline personality, more research is needed to generalize the results of treatment.
Keywords: Borderline personality disorder, five personality factors, impulsivity components, acceptance, commitment based therapy -
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، استرس ادراک شده ،کیفیت زندگی ، تبعیت از درمان و شاخص های زیستی (A1C) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همراه با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماهه) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دو که دارای پرونده در انجمن دیابت شهر اصفهان در سال 1398و 1399 بودند. حجم نمونه برای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و افراد پس از انتخاب، به صورت تصادفی در دو گروه درمان پذیرش و تعهد (15=n) و گروه کنترل (15=n) جایگزین شدند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه تبعیت درمانی، پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران دیابتی، پرسشنامه پذیرش و عمل، ویرایش دوم و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله (ای. وان.سی) (HbA1c) بدست آمدند. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، استرس ادراک شده ،کیفیت زندگی ، تبعیت از درمان و شاخص های زیستی (A1C) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اثربخش است.
کلید واژگان: بیماران مبتلا به دیابت نوع دو, شاخص های زیستی (A1C), انعطاف پذیری شناختی, اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدThe aim of this study wasCheck to the effectiveness of acceptance and commitment based therapy on cognitive flexibility, perceived stress, quality of life, adherence to treatment and biomarkers (A1C) in patients with type 2 diabetes.The present study was a quasi-experimental study and its design was divided into two experimental groups and a control group with three stages of pre-test, post-test and follow-up (Six months). The statistical population of the present study included all patients with type 2 diabetes who had a file in the Isfahan Diabetes Association in 1398 and 1399 . The sample size was considered for each group of 15 people. The sampling method was purposive and individuals were randomly selected into two groups of acceptance and commitment therapy (n = 15), and control group (n = 15). In this study, data were used using demographic characteristics questionnaire, cognitive flexibility questionnaire, perceived stress questionnaire, adherence therapy questionnaire, quality of life questionnaire for diabetic patients, acceptance and practice questionnaire, second edition and glycosylated hemoglobin test (E.NOC). (HbA1c) were obtained. The results showed that there acceptance and commitment based therapy on cognitive flexibility, perceived stress, quality of life, adherence to treatment and biomarkers (A1C) in patients with type 2 diabetes
Keywords: Patients with type 2 diabetes, Biomarkers (A1C), Cognitive Flexibility, Effectiveness of acceptance, commitment based therapy -
زمینه و هدف
بیماری های روانی مزمن، اختلالاتی نامعلوم و مبهم، همراه با دوره های تکرار شونده و نشانه های روانی هستند که عملکرد شخص را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مقایسه آن با درمان شناختی رفتاری بر شیوه های مقابله ای، دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روان در سرپرستان بیماران روانی مزمن بود.
روشپژوهش حاضر از نوع آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان بیماران روانی مزمن شهر کرج در سال 1400 بودند که از بین آن ها تعداد 30 نفر زن (15 گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شیوه های مقابله ای بیلینگز و موس، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رویمر و سلامت عمومی GHQ در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس چنده متغیره، به کمک نرم افزار spss25 استفاده گردید.
یافته ها:
نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری در متغیرهای راهبرد مسیله مدار، راهبرد هیجان مدار و سلامت عمومی بین دو گروه تحت درمان اختلاف معنی داری وجود نداشت. در متغیر دشواری در تنظیم هیجان بین دو گروه درمانی اختلاف معنی داری وجود داشت و بر اساس میانگین های تعدیل شده میانگین پذیرش و تعهد کمتر از گروه شناختی رفتاری بوده است.
نتیجه گیری:
به نظر می رسد که هر دو رویکرد می تواند نقش مهمی در افزایش سلامت روان و شیوه های مقابله ای و دشواری در تنظیم هیجان در سرپرستان بیماران روانی مزمن داشته باشند.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, درمان شناختی رفتاری, شیوه های مقابله ای, دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روانBackground and purposeChronic mental illnesses are unidentified and vague disorders, along with recurring periods and psychological symptoms that significantly affect individual's performance. Accordingly, this study was aimed to determine the efficacy of acceptance and commitment therapy and comparing it with cognitive behavioral therapy on coping methods, difficulty in emotion regulation and mental health among caretakers of chronic mental patients.
MethodsThe present study is a test with the pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of this study included the caretakers of the chronic mental patients of Karaj in 2021. In this population, 30 were selected (15 people in study groups and 15 people in control groups) by the convenience sampling method and were randomly placed in two study and control groups. The Billings and Mouse coping strategies scale, the difficulties in emotion regulation scale of Gratz and Roemer, 2004, and the general health of GHQ have been used in two pre-test and post-test stages to collect the data. SPSS25 software and inferential statistics test of the multi-variable covariance were used for data analysis.
ResultsResults indicated that there was no significant difference between therapy based on acceptance and commitment and cognitive behavioral therapy in problem-oriented strategic variables (F = 37.29, p = 0.001), emotion-oriented strategy (F=18.85, P=0.001), and general health (F = 74.78, p = 0.001) among the two groups under treatment. There was a significant difference between the variable of the difficulty of emotion regulation (F=76.55, P=0.001) among the two treatment groups. Therefore, the modified means, the modified average of acceptance and commitment therapy was less than the behavioral cognitive group.
ConclusionIt seems that both approaches play an essential role in enhancing mental health and coping strategies and difficulty in emotion regulation among caretakers of chronic mental patients.
Keywords: Acceptance, Commitment Based Therapy, Cognitive Behavioral Therapy, Coping Strategies, Difficulty in Emotion Regulation, Mental Health
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.