به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "learning disability" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «learning disability» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مرضیه اسلامیان، سید رسول عمادی*

    اختلال های یادگیری باعث بروز چالش های متعددی در حوزه تحصیلی دانش آموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدائی دارای اختلال یادگیری شهرستان اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) بود. از بین دانش آموزان پایه سوم نمونه ای هدفمند به تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (1384) و آزمون نوشتن محقق ساخته (1397) بود. برای گروه آزمایش 11 جلسه تدریس و تمرین به صورت تکلیف محور، اجرا شد و گروه گواه در صف انتظار باقی ماند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری تاثیر معناداری داشت. بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش تکلیف محور باعث بهبود و پیشرفت مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری شد. ازاین رو پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی از روش آموزش تکلیف محور برای دانش آموزانی که دارای اختلال خواندن و نوشتن هستند، استفاده کنند.

    کلید واژگان: آموزش تکلیف محور, مهارت خواندن, مهارت نوشتن, ناتوانی یادگیری
    Marzyeh Eslamian, Seyed Rasoul Emadi *

    Learning disorders cause many challenges in the academic field of students and have a negative effect on the academic and social performance of children. The purpose of this research was to investigate the effect of task-oriented teaching on the reading and writing skills of students with learning disabilities. The method of the current research was semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the research included third-grade primary students with dyslexia and dysgraphia in West Islamabad city (Kermanshah Province). A targeted sample of 34 students was selected from among the third-grade students and randomly assigned to two experimental (17 students) and control (17 students) groups. The research tools included Kormi Nouri's reading test (2005) and the researcher-made writing test (2017). For the experimental group, 11 practice sessions were conducted in the form of task-oriented teaching, and the control group remained on the waiting list. The results of the research showed that task-oriented teaching had a significant effect on the reading and writing skills of students with learning disabilities. Based on the results, it can be said that task-oriented teaching improved the reading and writing skills of students with learning disabilities. Therefore, it is suggested that primary school teachers use the task-oriented teaching method for students who have reading and writing disorders.

    Keywords: task-oriented teaching, reading skill, writing skill, learning disability
  • مهسا سلطانی، احمد غضنفری*

    هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعا 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است (01/0<p). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری (530/0)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی  (376/0) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است (01/0<p) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/0)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه  (289/0)  اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است (01/0<p) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی (164/0) و بعد انگیزش درونی (141/0)  اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.

    کلید واژگان: آموزش تنظیم هیجان, سازگاری, انگیزش تحصیلی, خود ادراکی, اختلالات یادگیری
    Mahsa Soltani, Ahmad Ghazanfari*

    The aim of this study was to the effectiveness of emotion regulation training on adjustment, academic motivation and self-perceptual of students with learning disabilities in Shahrekord. The research method was quasi-experimental with two-group pretest-posttest design (experiment-control). The statistical population of the study consisted of all students with learning disabilities in Shahrekord. In this study, purposive sampling method was used and a total of 30 people were randomly selected and divided into two groups (experimental and control). The research instruments included Baker and Sirik (1984) Harter Academic Adjustment Questionnaire (1981) and Academic Motivation Questionnaire Harter (1989). Emotion regulation training intervention was performed in 8 sessions of 90 minutes for the experimental group and the data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that emotion regulation training was significant for the variables of adjustment, academic motivation and self-perception (P <0.01). It can be said that emotion regulation training has been effective on students' adjustment (0.530), academic motivation (0.491) and self-perception (0.376). The results showed that emotion regulation training on the dimensions of adaptation (academic, social, personal-emotional and attachment to the institution) was significant (P <0.01) and it can be said that emotion regulation training on the educational dimension (0.458), dimension Social (0.368), personal-emotional dimension (0.301) and attachment to school dimension (0.289) were effective. The results showed that emotion regulation training was significant on the dimensions of intrinsic motivation (P <) And it can be said that emotion regulation training has been effective on the dimension of intrinsic motivation (0.164) and the dimension of intrinsic motivation (0.141). Therefore, emotion regulation training can be used to increase adaptation, academic motivation and self-perception of students with learning disabilities.

    Keywords: Emotion Regulation Training, Adaptation, Academic Motivation, Self-Perception, Learning Disability
  • زهرا ترازی*، ملوک خادمی اشکذری، مهناز اخوان تفتی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد.

    روش

    این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی سینها و سینگ(1993) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تاثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است.

    نتیجه گیری

    استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی موثر می باشد.

    کلید واژگان: ناتوانی یادگیری, بازآموزی اسنادی, تنظیم هیجانی, حل مسئله ی شناختی-اجتماعی, سازگاری اجتماعی, فرسودگی تحصیلی
    Zahra Tarazi*, Molok Khademi Ashkezari, Mahnaz Akhavan Tafti
    Aim

    The aim of this research was to investigate and compare the effectiveness of attributional retraining program, emotion regulation and cognitive-social problem solving on Improvement of social adjustment and reduction of academic burnout in Students with early learning disabilities in Tehran.

    Methods

    This was a quasi-experimental study with pretest-posttest, and follow-up.The participants consisted of 40 students with learning disability of 8 to 12 years old.They were selected through Simple random sampling and randomly divided into 3 experimental groups and a control group. attributional retraining, emotion regulation and social-cognitive problem solving training were presented in 8 sessions, each lasting 1 hours, in the 3 experimental groups. Brosu et al. academic burnout Questionnaire and Sinha and Sing Social Adjustment questionnaire were used in the pretest, posttest, and follow-up stages. The data were analyzed using MANCOVA, ANCOVA.

    Findings

    The results showed that attributional retraining, emotion regulation and social-cognitive problem solving training caused a significant increase in social adjustment and a significant decrease in academic burnout. In addition the emotional regulation and cognitive-social problem solving programs were more effective with the same effect than the attributional retraining program in increasing social adjustment.

    Conclusions

    the use of the present research results can be effective in the designing of preventive educational programs and improving educational achievements.

    Keywords: learning disability, attributional retraining, emotion regulation, cognitive-social problem solving, Social adjustment, academic burnout
  • Yasser Rezaour Mirsaleh, Zobeydeh Dehghan Manshadi *, Raziyeh Amini, Mohammad Amin Dehghan Manshadi
    Child-teacher relationship is one of the determinants of students’ behaviors, especially those with specific problems, which in turn can be affected by other factors. The present study was conducted to investigate the mediating role of homework problems in child-teacher relationship, behavior problems, and social adjustment amongst students with learning disability. Among the elementary students with learning disability referred to the learning disability education centers affiliated to Yazd Education Organization, Iran, 231 ones were selected randomly. The data were gathered using the Student-Teacher Relationship Scale, Teacher-Child Rating Scale, and Homework Problems Checklist and were then analyzed by Path analysis. The findings showed that homework problems were positively correlated to child-teacher conflict and negatively associated with child-teacher closeness among Learning Disabled (LD) students. Overall, the child-teacher relationship affected homework problems, eventually leading to behavioral or social adjustment problems. In other words, homework problems played a mediating role in the relationship between the quality of child-teacher relationship and LD students’ behavioral problems and social adjustment. Hence, improving the child-teacher relationship can reduce homework problems and, as a result, promote social adjustment among LD students.
    Keywords: behavioral problems, Child-teacher relationship quality, Homework problems, learning disability, social adjustment
  • نصرت الله مرادیان*

    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی، بهبود عملکرد تحصیلی و حل مسیله دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی (مورد نمونه: دانش آموزان متوسطه دوم شهر اسلام آباد غرب)، می باشد. پژوهش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار گرداوری داده ها شامل آزمون سنجش ظرفیت حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (1980)، آزمون ریاضی کی مت (1988)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (EPT)- 1999 و پرسشنامه حل مسیله هپنر PSI- 1987 است. به منظور انجام پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم انتخاب و در 2 گروه آزمایش 15 نفر، (8 پسر و 7 دختر) و گروه کنترل 15 نفر، (8 پسر و 7 دختر) قرار گرفتند. در ابتدا داده های حاصل از پرسشنامه جمع آوری و پس از ورود به نرم افزار SPSS-24 تجزیه وتحلیل مربوط به آن در قالب تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که مداخله حافظه فعال می تواند موجب افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی شود. همچنین، مداخله حافظه فعال می تواند موجب افزایش بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش حل مسیله دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی شود. آموزش حافظه فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود اشکالات ریاضی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضیات مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: حافظه فعال, انعطاف پذیری شناختی, عملکرد تحصیلی, حل مسئله, ناتوانی یادگیری
    Nosratollah Moradian*

    The purpose of the current research is to investigate the effectiveness of active memory training on cognitive flexibility, improving academic performance and solving problems of students with learning disabilities in mathematics (case study: second secondary students in Islamabad Gharb city). The current research is a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group. Data collection tools include Damine and Carpenter's working memory capacity test (1980), Kemet math test (1988), Dennis and Vanderwaal's cognitive flexibility questionnaire (2010), Pham and Taylor's academic performance questionnaire (EPT)-1999, and Hepner's problem solving questionnaire. PSI is 1987. In order to carry out the present research, using the available sampling method, 30 male and female students of the second secondary level were selected and divided into 2 experimental groups of 15 people (8 boys and 7 girls) and the control group of 15 people (8 boys and 7 girls). girl) were placed. At first, the data obtained from the questionnaire was collected and after entering SPSS24 software, the related analysis was done in the form of covariance analysis. The results showed that active memory intervention can increase the cognitive flexibility of students with learning disabilities in mathematics. Also, active memory intervention can increase the improvement of academic performance and increase the problem solving of students with the inability to learn mathematics.

    Conclusion

    Active memory training can be used as an intervention method to improve math problems in students with math learning disabilities.

    Keywords: working memory, cognitive flexibility, academic performance, problem solving, learning disability
  • هلن سراجیان مارالان، شهرام واحدی*، غلامرضا چلبیانلو
    زمینه و هدف

    ناتوانی‎های یادگیری، مشکلات پردازش اطلاعات به دست آمده از محیط اطراف، مبتنی بر اختلالات عصب شناختی است. این مشکلات پردازشی می‎توانند در یادگیری مهارت‎های اساسی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضی اختلال ایجاد کنند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی تحریک الکرتیکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود.

     روش پژوهش: 

    این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش‎های فارسی و انگلیسی انجام شده در زمینه اثربخشی  مداخله تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. از میان آن‎ها، پژوهش‎های دارای ملاک فراتحلیل توسط نرم افزار جامع فراتحلیل بررسی شدند.

     یافته ‎ها:

     این پژوهش‎ها مبتنی بر 450 نمونه و 26 اندازه اثر بودند. نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری 188/1=d است. این اندازه اثر طبق جدول کوهن مقدار قابل قبول است.

     نتیجه‎ گیری:

     نتایج حاکی از آن است که تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه دانش‎آموزان دارای ناتوانی یادگیری  تاثیر فراوان داشته است؛ بنابراین پیشنهاد گردید متخصصان  از این مداخلات در جهت بهبود حافظه این دانش‎آموزان استفاده نمایند. همچنین توجه به  نوع اختلال یادگیری، در اثربخشی درمان حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: تحریک الکتریکی مغز, ناتوانی یادگیری, فراتحلیل, حافظه
    Helen Serajian Maralan, Shahram Vahedi*, Gholareza Chalabiamloo
    Background and Aim

    Learning disabilities, problems processing information obtained from the surrounding environment, are based on neurological disorders. These processing problems can interfere with learning basic skills such as reading, writing and/or math. The aim of the present study was to Meta-analyze the effectiveness of electrical brain stimulation on the memory of people with learning disabilities.

    Methods

    This research was conducted using the meta-analysis method. The statistical population included all Persian and English researches conducted in the field of effectiveness of brain electrical stimulation intervention on memory improvement of people with learning disabilities. Among them, researches with meta-analysis criteria were reviewed by comprehensive meta-analysis software.

    Results

    These studies were based on 450 samples and 26 effect sizes. The meta-analysis results showed that the effect size of brain electrical stimulation on memory improvement of people with learning disability is d=1.188. This effect size is an acceptable value according to Cohen's table.

    Conclusion

    The results indicate that electrical stimulation of the brain has a great effect on improving the memory of students with learning disabilities; therefore, it was suggested that experts use these interventions to improve the memory of these students. Also, paying attention to the type of learning disorder is important in the effectiveness of the treatment

    Keywords: Electrical brain stimulation, learning disability, metaanalysis, memory
  • فرزانه امجدیان، اصغر جعفری*، محمد قمری

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و آموزش شفقت به خود در تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری خواندن و نوشتن صورت گرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به کلینیک پیوند آموزش و پرورش شهرستان ملارد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و آزمون SCL- 25 دراگوتیس و همکاران (1963) بود. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تفاوت بین درمان هیجان مدار با آموزش شفقت به خود در متغیرهای تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران معنی دار است؛ به این معنی که درمان هیجان مدار بیشتر از آموزش شفقت به خود بر تاب آوری و آسیب پذیری روانی-بدنی موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده می تون از هر دو رویکرد به ویژه درمان هیجان مدار جهت بهبود تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری و به تبع آن افزایش کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.

    کلید واژگان: درمان هیجان مدار, آموزش شفقت به خود, تاب آوری, آسیب پذیری روانی- بدنی, اختلال یادگیری
    Farzaneh Amjadiyan, Asghar Jafari *, Mohammad Ghamari

    The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of emotion-oriented therapy and self-compassion training in resilience and psycho-physical vulnerability of mothers with children with reading and writing learning disorders. It was a semi-experimental research design of pre-test-post-test type with control and follow-up groups. The statistical population of the research was made up of all the mothers of children with learning disabilities who referred to the Clinic of Education in Mallard city in the academic year of 2020-2021. 45 people were randomly assigned to two experimental groups and one control group using available sampling method. The research tools were Connor and Davidson's resilience questionnaire (2003) and Dragotis et al.'s (1963) SCL-25 test. The results of the Bonferroni test showed that the difference between emotion-oriented therapy and self-compassion training is significant in the variables of resilience and psychological-physical vulnerability of mothers; This means that emotion-oriented therapy is more effective than teaching self-compassion on resilience and psycho-physical vulnerability. According to the obtained results, both approaches, especially emotion-oriented therapy, can be used to improve resilience and psychological-physical vulnerability of mothers with children with learning disabilities, and consequently increase their quality of life.

    Keywords: Emotion-oriented therapy, Self-Compassion training, Resilience, Psycho-physical vulnerability, learning disability
  • فرزانه امجدیان، اصغر جعفری*، محمد قمری

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجان مدار در کاهش آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی   با طرح پیش آزمون، پس آزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعه کننده   به مرکز مشاوره پیوند   در سال تحصیلی 1399-1400 در شهرستان ملارد بودند. 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایش 15 نفره تحت برنامه آموزش شفقت خود، یک گروه آزمایش 15 نفره تحت درمان هیجان مدار و یک  گروه 15 نفره کنترل جایگزین شدند. چک لیست علایم SCL-25  دراگوتیس و همکاران (1974) روی  سه گروه و برنامه های آموزش شفقت خود گیلبرت (2014) برای یک گروه آزمایش   و درمان هیجان مدار گولدمن و گرینبرگ (2015) برای گروه آزمایش دیگر اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش شفقت خود و درمان هیجان مدار آسیب پذیری روانی- بدنی را کاهش می دهند (01/0<p). درمان هیجان مدار تاثیر بیشتری دارد و این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. از آن جایی که آموزش شفقت خود و درمان هیجان مدار احتمالا منجر به تغییر، تجربه و پذیرش هیجان ها می شوند، آسیب پذیری مادران را کاهش می دهند. بنابراین می توان از این روش های کارآمد برای بهبود سلامت مادران کودکان ناتوان یادگیری استفاده کرد.

    کلید واژگان: هیجان, شفقت, آسیب پذیری روانی- بدنی, ناتوانی یادگیری
    Farzaneh Amjadiyan, Asghar Jafari *, Mohammad Ghamari

    The present study aimed to compare the effectiveness of self-compassion training and emotion-focused therapy in decreasing psychophysical vulnerability in mothers of children with a learning disability. The method was quasi-experimental and with a pre-test, post-test design, and two-month follow-up. The control group was the population that included mothers of children with a learning disability who were referred to the Payvand counseling clinic in 2020-2021 in Melard city. Through purposeful sampling, 45 participants were selected and randomly assigned to one group of EFT, one group of SCT, and one group of control, n1=n2=n2=15. Derogatis & et al’s (1974) SCL-25 questionnaire was administered on three groups and Gilbert’s (2014) SCT on one group and Goldman and Greenberg, s (2015) EFT on one group, and data were analyzed using repeated measurement analysis. Results showed that SCT and EFT had significantly decreased psychophysical vulnerability (P<0.01). EFT had more effect and these effects remained at follow-up. Since SCT and EFT likely lead to modification, experience, and acceptance of emotions, psychophysical vulnerability decreased. Hence, these can be used as efficient packages for improving the health of mothers of children with learning disabilities.

    Keywords: emotion, compassion, Psychophysical Vulnerability, learning disability
  • مهناز عنایتی، زهره رئیسی*

    پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد-کودک  بر بهبود عملکرد خواندن در کودکان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح  پژوهش  از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل  بود .  جامعه آماری پژوهش  شامل والدین دانش آموزان 8 تا 10 ساله مراجعه کننده به کلنیک های تخصصی کودک (مرکز مشاوره توحید) در شهر اصفهان در سال 1400بودند. که از میان آنها  با توجه به ملاک ورود تعداد 28 نفر به شیوه  نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند.  گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار به صورت گروهی تحت بازی درمانی والد-کودک قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند .ابزار های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه عملکرد خواندن (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود . داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها نشان داد که بازی درمانی والد-کودک موجب بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان درگیر با اختلال یادگیری می شود (005/0>.p).

    کلید واژگان: بازی درمانی والد, کودک عملکرد خواندن اختلال یادگیری
    Mahnaz Enayati, Zohre Raeisi *

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of parent-child play therapy on improving reading performance in children aged 8 to 10 years with learning disabilities. The method of the present study was quasi-experimental and its design was pretest-posttest and control groups. The statistical population of the study included the parents of 8 to 10 year old students who referred to specialized pediatric clinics (Tohid Counseling Center) in Isfahan in 1400. according to the inclusion criteria, 28 people were selected by available sampling method and randomly assigned to two experimental groups (14 people) and control (14 people). The experimental group underwent parent-child play therapy in 10 sessions of 90 minutes once a week, while the control group did not receive any intervention. The research tools were a reading performance questionnaire (Karami Nouri and Moradi, 2005 ). Research data were analyzed using analysis of variance. The results of the analysis showed that parent-child play therapy improves reading performance in students with learning disabilities (p <0.005). Therefore, it can be said that parent-child play therapy is an effective way to treat reading performance in children with learning disabilities.

    Keywords: Parent-child play therapy, reading function, learning disability
  • ولی نوذری *، ابوذر زارع، طاهره کریمی جشنی

    پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با تشخیص ناتوانی یادگیری ارجاع داده‌شده به مرکز مشاوره آموزش‌وپرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 99-98 بودند، که تعداد 40 نفر از دانش آموزان با نمره بالای میانگین در پرسش‌نامه مشکلات یادگیری کلورادو (فرم والدین) و عدم آشنایی با بازی شطرنج به‌عنوان نمونه با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفته‌ای دو جلسه به بازی شطرنج در طی 45 روز پرداختند و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد، پیش‌آزمون و پس‌آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید و داده‌های حاصل از اجرای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری با کنترل پیش‌آزمون با استفاده از نرم‌افزار اس پی اس اس نسخه 19 مورد تجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد که اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری معنادار است. بازی شطرنج می‌تواند در پیشگیری و بهبود ناتوانی دانش آموزان در مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری موثر واقع شود.

    کلید واژگان: بازی شطرنج, شناخت اجتماعی, ریاضی, ناتوانی یادگیری
    Vali Nowzari *, Aboozar Zare, Tahere Karimi Jashni

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of chess game in reducing social and mathematical cognition problems of students with learning disabilities. The quasi-experimental research method was pretest-posttest with a control group. The statistical population included all fourth grade elementary male students diagnosed with learning disabilities referred to Shiraz Education Counseling Center in the academic year of 1998-99. Colorado learning (parent form) and unfamiliarity with playing chess were selected as a sample by available sampling method and were randomly assigned to experimental (n = 20) and control (n = 20) groups. The experimental group played chess for two sessions per week for 45 days and the control group did not receive any intervention. Pre-test and post-test were performed for both groups and the data obtained from the study were analyzed using single analysis of covariance. The variable was statistically analyzed by pre-test control using SPSS software version 19. The findings showed that the effectiveness of chess playing on reducing social cognition and math problems of students with learning disabilities is significant. Playing chess can be effective in preventing and improving students \'disabilities in students\' social and mathematical cognition problems with learning disabilities.

    Keywords: Chess game, Social cognition, Math, Learning disability
  • معصومه فعله گری، افشین صلاحیان*، حسن غریبی، سمیه ساعدی، شایسته چارداولی

    هدف:

     این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی خانواده محور بر میزان تاب آوری و نشخوار فکری مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص انجام شد.

    روش

    این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع نیمه تجربی بود که بر روی نمونه ای از مادران  کودکان با ناتوانی یادگیری خاص شهرستان قروه انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر  به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت دو گروه 15 نفری به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند وگروه آزمون تحت آموزش تمرینات ذهن آگاهی قرار گرفت. در این پژوهش داده ها توسط پرسشنامه های نشخوار فکری (1991) و  تاب آوری (2003) در قبل از شروع آموزش (پیش آزمون) و بعد از آموزش (پس آزمون) گردآوری شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش تمرینات ذهن آگاهی تاثیرات قابل ملاحظه ای در افزایش میزان تاب آوری وکاهش میزان نشخوار فکری مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص دارد.

    نتیجه گیری

    با آموزش تمرینات ذهن آگاهی به مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص، میزان تاب آوری آنها را افزایش و میزان نشخوار فکری را درآنها کاهش داد.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, تاب آوری, نشخوار فکری, اختلال یادگیری
    Masoumeh Felegari, Afshin Salahian *, Hassan Gharibi, Somayeh Saedi, Shayeste Chardavali
    Aim

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of family-centered mindfulness on resilience and rumination of mothers of children with specific learning disabilities.

    Method

    This quasi-experimental study was performed on a sample of mothers of children with specific learning disabilities in Qorveh city. Using the available sampling method, 30 people were selected as the research sample and randomly divided into two groups of 15 in the experimental and control groups and the experimental group was trained in mindfulness exercises. In this study, data were collected by rumination questionnaires (1991) and resilience questionnaires (2003) before training (pre-test) and after training (post-test).

    Results

    The results indicated that the training of mindfulness exercises has significant effects in increasing the resilience and reducing the rumination of mothers of children with specific learning disabilities.

    Conclusion

    The findings indicated that by teaching mindfulness exercises to mothers of children with specific learning disabilities, their resilience can be increased and their rumination rate can be reduced.

    Keywords: mindfulness, resilience, rumination, learning disability
  • عزت تقدیری، محمد نریمانی*، توکل موسی زاده
    اختلال در یادگیری یکی از مشکلات بزرگی است که به خاطر آن، تعداد زیادی از دانش آموزان در همان سنین ابتدایی از مدرسه جدا شده و ترک تحصیل می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی مدل مبتنی بر انگیزه پیشرفت و تکنیک های تنظیم هیجان بر احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان ثبت نام شده در مرکز ناتوانی های یادگیری آموزش وپرورش شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-98 بود از این میان تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در سه گروه آزمایشی و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند (در هر گروه 15 نفر) انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه بود. فرآیند اجرا مدل مبتنی بر انگیزه پیشرفت به مدت 5 جلسه و تکنیک های تنظیم هیجان 10 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه پرداختند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس تک متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل، در نمره کل متغیر احساس تعلق به مدرسه (233/16=F) وجود دارد. از لحاظ کاربردی با توجه به اثربخش بودن مدل مبتنی بر انگیزه پیشرفت و تکنیک های تنظیم هیجان بر احساس تعلق به مدرسه، افزودن آموزش تنظیم هیجان و انگیزه پیشرفت در برنامه های مدارس متناسب با نیازها و سبک های یادگیری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، می تواند تاثیر بسزایی در افزایش احساس تعلق به مدرسه و ارتباط موثر دانش آموزان با معلمان داشته باشد.
    کلید واژگان: مدل مبتنی بر انگیزه پیشرفت, تکنیک های تنظیم هیجان, احساس تعلق به مدرسه, ناتوانی یادگیری
    Ezzat Taghdiri, Mohammad Narimani *, Tavakol Moosazadeh
    Learning disabilities are one of the major problems that cause a large number of students to drop out of school at an early age. The aim of the present study was to compare the effectiveness of the model based on motivation for progress and emotion regulation techniques on the sense of belonging to school in students with learning disabilities.The method of the present study was an experimental with a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of this study included all students enrolled in the Center for Educational Learning Disabilities in Ardabil in the academic year of 2019-2020. Of these, 45 were selected by available sampling and after random replacement in three experimental and control groups were studied were selected (15 people in each group). The data collection tool was a school belonging questionnaire. The process of implementing the model based on progress motivation lasted for 5 sessions and emotion regulation techniques for 10 sessions and each session lasted 90 minutes and the control group did not receive any intervention. The results were analyzed using univariate covariance test.The results of analysis of covariance showed that after controlling for the effects of the pretest, there was a statistically significant difference between the mean scores of the experimental and control groups in the total score of the variable of school belonging (F = 16.233).Practically, considering the effectiveness of the model based on motivation for progress and emotion regulation techniques on the sense of belonging to school, adding emotion regulation training and motivation for progress in school programs tailored to the needs and learning styles of students with learning disabilities, can It has a great effect on increasing the sense of belonging to the school and the effective communication of students with teachers.
    Keywords: progress motivation model, emotion regulation techniques, sense of belonging to school, learning disability
  • کاربرد نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه در کودکان استثنایی
    کامبیز کامکاری*، شهره شکرزاده

    نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه به عنوان ابزاری معتبر در تشخیص ناتوانی یادگیری محسوب می شود و با بهره گیری از اجرای همزمان این ابزار با نسخه چهارم مقیاس های هوشی وکسلر می توان اطلاعات مکفی و معتبری را در زمینه تشخیص و شناسایی ناتوانی یادگیری برای دانش آموزان با اختلال یادگیری در تهران به دست آورد

    کلید واژگان: نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه, ناتوانی یادگیری, دانش آموزان
    Application of the new version of Tehran-Stanford-Binet intelligence test in exceptional children
    Kambiz Kamkari *, Shohreh Shokrzadeh

    The new version of Tehran-Stanford-Binet IQ test is considered as a valid tool in diagnosing learning disabilities and by using this tool simultaneously with the fourth version of Wechsler IQ scales, sufficient and reliable information can be obtained in diagnosing and identifying learning disabilities for students. Achieved with learning disabilities in Tehran

    Keywords: New version of Tehran-Stanford-Binet intelligence test, learning disability, Students
  • Mohammadreza Homayoon, Esmaeil Sadri Damirchi, Majid Almasi *
    The purpose of this study was to investigate the role of family communication patterns and parenting style in the self-esteem of secondary school students with learning disabilities in Ardabi  in the year 1399. The present study is a descriptive-correlational study. The instruments of this study include the  Revised Family Communication Patterns Questionnaire (2004), Baumrind Parenting Questionnaire 1973.Cooper-Smith Self-Esteem Questionnaire (1967). These questionnaires were administered to 200 adolescents with learning disabilities. Finally, the collected data were statistically analyzed through the implementation of questionnaires. The results show that the effect of communication patterns and parenting styles in explaining self-esteem is significant. Multiple regression results also showed parenting styles have the power to explain the variable of self-esteem more than communication patterns; Therefore, the best predictor of self-esteem is parenting style. There is a direct and significant relationship between communication patterns and parenting styles with the self-esteem of adolescents with learning disabilities.
    Keywords: family communication patterns, Parenting style, Self-esteem, Students, learning disability
  • یوسف دهقانی*، نگین مجدبان، سید علی افشین، مهدی فرازجا

    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری صورت گرفت. این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 52 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس 40 دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 20 نفر گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین استفاده شد. تمرین های آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارایه شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد؛ سپس بعد از 2 ماه پس از یک دوره 10 روزه از آن ها آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (001/0<p). در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش ذهن آگاهی می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر بخصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.

    کلید واژگان: آموزش ذهن آگاهی, برنامه ریزی, انعطاف پذیری شناختی, اختلال یادگیری
    Yousef Dehghani *, Negin Majdian, Seyed Ali Afshin, Mehdi Farazja

    This study was aimed to examine effectiveness Mindfulness training on planning and cognitive flexibility of students with Learning Disability. This study was semi-experimental pre-test, post-test and follow-up with control and experimental group. The statistical population consisted of 202 third- to fifth-grade primary students with all kinds of learning disabilities who had been referred by the schools to the Center for Learning Disabilities of Bushehr province’s Department of Education. Of these, using convenience sampling and considering the requirements of the research project, 52 students were short-listed in the first stage, and of these, 40 students were selected and assigned to an experimental group and a control group (each group 20 students). The measurement tools consisted of Tower of London Test and The Wisconsin Card Sorting Test. The experimental group experienced the Mindfulness training group therapy in 8 sessions of 60 minutes once week and the control group did not receive any treatment. For statistical data analysis, variance analysis with repeated measures was used. Findings showed that Mindfulness training has a significant effect on planning and flexibility of students with Learning Disability and this effect remains unchanged in the two-month follow-up phase. Finally, we may conclude that Mindfulness training, as an effective and functional intervention, could be used to improve planning and flexibility of students with Learning Disability.

    Keywords: Mindfulness Training, Planning, Cognitive flexibility, learning disability
  • علی شریفی*، حمید علیزاده، باقر غباری بناب، نورعلی فرخی

    پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلا ل یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز عادی، 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری و 30 دانش آموز با شرایط همبود پس از شناسایی، ارزیابی و تشخیص؛ در انواع مولفه های حافظه و توجه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی شفه به همراه رسم نیمرخ عملکرد گروه ها به منظور تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد کودکان عادی با هر سه گروه کودکان دارای اختلال در همه زیر نوع های حافظه و توجه بود (01/0 > p). همچنین ضعیفترین عملکرد در کارکرد حافظه متعلق به گروه همبود و ضعیفترین عملکرد در زیر مقیاس های توجه نیز در گروه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو به دویی در همه مولفه ها حاکی از وجود تفاوت بین چهار گروه بود. با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که همراه بودن دو اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری می تواند ضعف بیشتر در عملکردهای مبتنی بر حافظه را برای فرد به همراه داشته باشد هرچند این همبودی درزمینه توجه نقش تعدیل کننده داشته و می تواند منجر به بهبود عملکرد فرد با اختلال همبود در مقایسه با زمانی شود که فرد تنها اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را دارد.

    کلید واژگان: نارسایی توجه, بیش فعالی, اختلال یادگیری, شرایط همبود, حافظه, توجه
    Ali Sharifi *, Hamid Alizadeh, Bagher Ghobari Bonab, NoorAli Farrokhi

    The aim of this study was to investigate the profile analysis of memory and attention functioning in children with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder, Specific Learning Disorder and Comorbid Condition. The descriptive and causal-comparative method was used for this research. Thirty students with ADHD, 30 students with an SLD, 30 children with the comorbid condition (ADHD + SLD) were selected by the convenience sampling method after diagnosis and evaluation with regard to the working memory and attention functioning in them. The MANOVA and post hoc Cheffe test were used to analyze the collected data. Furthermore, the profile functioning of the four groups in the working memory and attention was presented in a graph. The results of the study showed significant differences between normal children and children with ADHD, children with SLD, and children with the comorbid condition in terms of working memory and attention (p<01). Also, the ADHD group showed the weakest functioning regarding attention, and the weakest function regarding working memory was reported for the SLD group. Additionally, Paired comparison was done for each of the four groups. According to these findings, it can be concluded that comorbidity of these two disorders has a negative effect on working memory. Though, the comorbid condition can play a moderating role in the functioning of attention.

    Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, learning disability, comorbid condition, Memory, attention
  • نرگس کشاورز ولیان*، اکرم زارعی گونیانی
    زمینه

    پیرامون کارکردهای اجرایی، توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه کودکان دارای  ناتوانی یادگیری تحقیقات متعددی انجام شده است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری پرداخته باشد مغفول مانده است.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود.

    روش

    طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. به منظور انجام این پژوهش نمونه ای 30 نفره از جامعه آماری پژوهش (کودکان با ناتوانی یادگیری دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل آزمون هوشی ویرایش چهارم (وکسلر، 2003)، آزمون عصب روانشناختی (کانرز، 2004)، پرسشنامه مشکلات یادگیری (ویلکات و همکاران،2011) و مقیاس مهار توجه (دیری بری و رید، 2002) بود. قبل از اجرای متغیر مستقل از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش آموزش کارکردهای اجرایی (صاحبان و همکاران، 1389) را در طی 8 جلسه آموزشی در طول 2 ماه دریافت نمود. داده های به دست آمده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری تاثیر معناداری داشته است (132.82 f=، 53.55 f=، 0.001 p<). میزان تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری به ترتیب 81 و 66 درصد بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان آموزش کارکردهای اجرایی را به عنوان روشی موثر برای بهبود توانش های عصب روانشناختی و مهار توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مورد استفاده قرار داد.

    کلید واژگان: آموزش کارکردهای اجرایی, توانش های عصب روانشناختی, مهار توجه, ناتوانی یادگیری
    Narges Keshavarz Velian*, Akram Zarei Goniani
    Background

    Numerous studies have been conducted on executive functions, psychological neurological abilities, and attention deficit disorder in children with learning disabilities. However, research that has examined the effectiveness of teaching executive functions on neuropsychological abilities and attention deficit disorder in children with learning disabilities has been neglected.

    Aims

    The objective of the present study was to investigate the effect of teaching Executive functions training on neuropsychological skills and attention control of the students with learning disability.

    Method

    A sample of 30 people of the study population (the students with learning disability in the primary schools of the city of Tehran in academic year 2018-19) were selected through multi-stage clustered sampling method and were randomly replaced into experimental and control groups in order to do the study. The research design was experimental from pretest, posttest and control group type. The applied instruments in this study included forth version of intelligence test (Wexler, 2011) and neuropsychological test (Conners, 2004), learning problems questionnaire (Wilcot, et.al, 2011) and attention control questionnaire (Derry berry & Reed, 2002). Before administering independent variable, pretest was taken from both groups. Then the experimental group received teaching interventions during 8 sessions in Two months. The data from the study were analyzed via Variances with repeated measurements.

    Results

    The results showed that Executive functions training has significantly influenced neuropsychological skills and attention control of the students with learning disability (f= 123/82, f= 53/55, p<0/001). The degree of the effect of Executive functions training on neuropsychological skills and attention control of the students with learning disability was 81 and 66% respectively.

    Conclusions

    According to the findings of this study Executive functions training can be applied as an efficient method to improve neuropsychological skills and Derry berry & Reed of the students with learning disability

    Keywords: Executive functions training, neuropsychological skills, attention control, learning disability
  • فاطمه مومنی*

    پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر امید به زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی های خاص یادگیری شهر تهران در سال 1398 انجام شد. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای فرزند با ناتوانی خاص یادگیری شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) از مادران دارای فرزند با ناتوانی خاص یادگیری شهر تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تاب آوری قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (2000) و بهزیستی روانشناختی ریف (1980) انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد، میانگین گروه آزمایش در امید به زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی های خاص یادگیری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است. می توان گفت که آموزش تاب آوری بر امید به زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی های خاص یادگیری موثر بوده است، لذا نتایج بیانگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله موثر سود جست

    کلید واژگان: تاب آوری, امید به زندگی, بهزیستی روانشناختی, ناتوانی یادگیری
    Fatemeh Momeni*

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of resiliency training on life expectancy and psychological well-being of mothers with children with special learning disabilities in Tehran in 1398. The method of this study was quasi-experimental with pretest-posttest design with control group. The statistical population of the study was all mothers with children with learning disabilities in Tehran. Using available sampling method, 30 individuals (15 for each group) were selected from mothers of children with specific learning disabilities in Tehran and were randomly divided into experimental and control groups. The experimental group received 10 minutes of 90 minute resuscitation training and the control group remained on the waiting list. Data collection was done based on Life expectancy Schneider (2000) Questionnaire and Psychological Well-being Reef (1980) Questionnaire. Data analysis was done by SPSS software in two parts: descriptive and inferential (covariance analysis). The results showed that the mean of experimental group increased in life expectancy and psychological well-being of mothers with children with specific learning disabilities compared to control group. It can be said that resilience education has been effective on life expectancy and psychological well-being of mothers of children with specific learning disabilities, so the results represent new horizons in clinical interventions and can be used as an effective intervention method.

    Keywords: resilience, life expectancy, psychological well-being, learning disability
  • سیده سمیرا مدنی گیلوان*، لیلا مقتدر

    هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری بود.روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. نمونه پژوهش نیز شامل60 دانش آموز دوره ابتدایی (30 نفر دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و 30 نفر دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری) بود که با توجه به پیشینه پژوهش های مرتبط با این حیطه و ملاک ورود به پژوهش و خروج از آن به روش نمونه گیری دردسترس برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و هدفمند برای دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری انتخاب شدند و آزمون عصب-روانشناختی و شخصیتی کولیج، پرسشنامه سازگاری دانش آموز سینها و سینک و آزمون هوش وکسلر را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون هایt  گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل کارکردهای اجرایی و مولفه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و بازداری دو گروه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری  و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، بین نمره کل سازش یافتگی و مولفه های اجتماعی و تحصیلی دو گروه دانش آموزان ناتوانی یادگیری و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>P). بر اساس یافته های بدست آمده دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری دارای سطوح پایین تری از کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی هستند.

    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, سازش یافتگی, ناتوانی یادگیری
    SeyedehSamira Madani Gilvan*, Leyla Moghtader

    The purpose of this study was to compare executive functions and adaptation components in students with and without learning disabilities. The research method was causal-comparative (post-event). The sample consisted of 60 students (30 students with learning disabilities and 30 students with learning disabilities) who according to the background of research related to this field and the criteria for entering and leaving the research by available sampling method. Students with learning disabilities and targeted students with learning disabilities were selected and Collage's Neuropsychological and Personality Test (2002) and the Sinn and Sink  Student Adaptation Questionnaire (1998) were completed. Data were analyzed using independent t-test and multivariate analysis of variance. The results showed a significant difference between the total score of executive functions and the components of decision making, planning and inhibition in the two groups of students with learning disabilities and students without learning disabilities (P<0.01). Also, there was a significant difference between the total score of adjustment and social and academic components of two groups of students with learning disability and students without learning disability (P<0.01). However, there was no significant difference between the mean of emotional adjustment component of two groups of students with learning disability and students without learning disability (P>0.05). Based on this, it can be concluded that students with learning disabilities have lower levels of executive functions and adaptation components than students without learning disabilities.

    Keywords: Executive Functions, Adaptation, Learning Disability
  • مرضیه غلامی*، علی دلاور، حسن پاشا شریفی

    آزمون محقق ساخته از نوزده عامل تشکیل شده است و دارای دو بخش شنیداری و دیداری می باشد؛ و اعتبار محتوایی آن توسط اساتید روانشناسی تایید و سپس روی یک نمونه 206 نفری از دانش آموزان پیش دبستانی اجرا گردید. بر اساس محاسبات انجام شده  ضریب همبستگی پیرسون بین دونیمه پرسشنامه در بخش ادراک شنیداری 81/0=r و در بخش ادراک دیداری 79/0=r بود. این ضریب اعتبار نشان می دهد که بین دونیمه این پرسشنامه همبستگی زیادی وجود دارد.برای تعیین اعتبار سازه و مولفه های تشکیل دهنده پرسشنامه از روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد. مهمترین عامل در بخش ادراک دیداری-فضایی، نمادیابی و در بخش شنوایی، حافظه می باشد. جهت بررسی اهتبار افتراقی از آزمون t مستقل استفاده شد نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان دارای نارسایی یادگیری و عادی در آزمون نارسایی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد. برای بررسی اعتبار همزمان، از چک لیست نارسایی یادگیری که هم زمان توسط مادران تکمیل شد استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنی دار بین دو آزمون وجود دارد.: با توجه به میزان پایایی و اعتبار به دست آمده، آزمون نارسایی یادگیری ابزاری است که می تواند مورداستفاده مراکز اختلالات یادگیری و مراکز مشاوره قرار گیرد.

    کلید واژگان: ساخت, هنجاریابی, نارسایی یادگیری, پیش دبستانی, کودکان
    Marzieh Gholami*, Ali Delavar, Hassan Sharifi

    The researcher's test consists of nineteen factors and has two parts: audio and visual; its content validity was confirmed by psychology professors and then a sample of 206 pre-school students was performedAccording to the calculations, Pearson correlation coefficient between the two-part questionnaire was r = 0.81 in the auditory comprehension section and r = 0.79 in the visual comprehension section.. In order to determine the validity of the structure and the components of the questionnaire, the main components analysis method was used with varimax normalized rotation. The most important factor in the visual-spatial perception area is the symbolization, and in the auditory part it is memory. Independent t-test was used to assess discriminant validity. Results showed that there is a significant difference between the mean scores of students with learning disabilities and normal in the learning disability test. In order to check the validity of this study, a checklist of learning disability that was completed at the same time by the mothers was used. The results showed that there is a significant relationship between the two tests. According to the validity and reliability, the learning disability test is a tool that can be used by learning and counseling centers.

    Keywords: construct, normalization, learning disability, preschool, children
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال