جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hyperactivity disorder" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «hyperactivity disorder» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند.
یافته هانتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.
نتیجه گیریبررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی موثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تاکید گردیده است.
کلید واژگان: نوروفیدبک, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of neurofeedback-based treatments on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, neurofeedback-based treatment is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people. The sampling method is targeted in such a way that 30 patients were selected from the relevant medical centers that had active treatment cases in the spring and summer season and amounted to 160 cases. The participants were identified and evaluated based on the Connors questionnaire (parent form) as well as clinical interviews with parents and children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder.
FindingsThe results obtained from the present study indicate that the neurofeedback intervention has shown the greatest effect in the temporal region on the right side in theta and alpha waves and the theta wave on the opposite side. In the results obtained from the Coherence Quantitative Assessment Scale, it showed the most changes in the Fp1/Fp2 area in delta, alpha and beta waves, as well as F3/F4 in delta, theta and alpha waves to a greater extent, and also in T3/T4 on the delta wave. Also, O1/O2 on theta wave, F7/F8 on beta wave, F7/T5 on alpha wave and C3/C4 were seen to a lesser extent.
ConclusionThe studies showed that neurofeedback along with cognitive tasks was able to reduce the symptoms of attention deficit disorder and hence it is an effective method to reduce the symptoms of this disorder. The results showed the effectiveness of neurofeedback in treating the symptoms of attention deficit disorder and this study found the effect size reported a significant effect for the treatment of attention deficit and impulsivity and a moderate effect size for the treatment of hyperactivity. In many other researches,
Keywords: Neurofeedback, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه(که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز) 2007 (و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان) 2012 (بود.
یافته هانتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنا دار داشته است.(01 / P>0)
نتیجه گیرییافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تنظیم هیجان, ذهنی سازی, نمایش درمانیBackground and AimThe aim of this research was the effectiveness of the drama therapy package based on mentalization on the emotion regulation of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research included all students aged 9 to 11 years old with attention deficit/hyperactivity disorder in Zanjan city in 2023. The sample size includes 30 subject (15 subject in the experimental group and 15 subject in the control group) from the statistical population were selected by purposeful sampling and were placed in two control and experimental groups. For the experimental group, the drama therapy package based on mentalization was implemented, while the control group remained on the waiting list. The research tools included Connors Attention Deficit Hyperactivity Disorder Questionnaire (2007) and Emotion Regulation Questionnaire for Children and Adolescents (2012).
ResultsThe results showed that the drama therapy package based on mentalization had a significant effect on improving emotion regulation in the post-test and follow-up stages (P<0.01).
ConclusionThe findings of this research provide useful information regarding the drama therapy package based on mentalization, and counselors and psychologists can use this intervention to improve emotion regulation in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Drama Therapy, Emotion Regulation, Mentalization -
هدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
کلید واژگان: یکپارچگی حسی, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of treatments based on sensory integration on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, the treatment based on sensory integration is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people.
Keywords: Sensory Integration, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مقطع ابتدایی دوره دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402- 1403 بود که از میان آن ها تعداد 30 نفر (19 نفر دانش آموز پسر و 11 نفر دانش آموز دختر) به روش نمونه گیری در دسترس بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه عزت نفس (SEQ)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی (SSQ)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (APQ) مورداستفاده قرار گرفتند. گروه آزمایش10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه بازی درمانی والد-کودک دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ گونه برنامه ای دریافت نکردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی تاثیر معناداری بر افزایش سطح عزت نفس، مهارت های اجتماعی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی داشته است (05/0>p). لذا پیشنهاد می شود متخصصان با قرار دادن برنامه آموزش بازی درمانی والد-کودک، زمینه ای برای بهبود توانایی عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی این کودکان فراهم کنند.
کلید واژگان: بازی درمانی والد-کودک, عزت نفس, مهارت اجتماعی, عملکرد تحصیلی, کودکان بیش فعالThe purpose of this research was to investigate the effectiveness of parent-child play therapy on self-esteem, social skills, and academic performance in Students with Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD). The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research included all Students with Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder of the second period of Isfahan City in the academic year 2023-2024, of which 30 people (19 male students and 11 female students) were selected by convenience sampling method based on the entry criteria. They were randomly divided into experimental and control groups (15 people in each group). In order to collect information, Eysenck self-esteem inventory (ESI), social skills questionnaire (SSQ) and academic performance questionnaire (APQ) were used. The experimental group received 10 90-minute sessions of the parent-child play therapy program and the control group did not receive any program. To analyze the findings, univariate covariance analysis was used using SPSS-23 statistical software. The results showed that play therapy had a significant effect on increasing the level of self-esteem, social skills, and academic performance of Students with Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder (P<0.05). Therefore, it is suggested that specialists provide a basis for improving the self-esteem, social skills and academic performance of these children by establishing a parent-child play therapy training program.
Keywords: Parent-Child Play Therapy, Self-Esteem, Academic Performance, Students With Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Social Skills -
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی مبتنی بر خودگزارشی در زنان شهرستان ملایر بود.روش. روش این پژوهش توصیفی بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی زنان شهرستان ملایر تشکیل داده بود که از این جامعه به صورت در دسترس، 2633 فرد انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس خودگزارشی اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالان کانرز (1999) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری خی دو استفاده شد. تجزیه وتحلیل با نرم افزار آماری SPSS-22 انجام شد.یافته ها. یافته ها نشان داد که شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان 19 تا 40 سال 2/8 درصد بود و اختلال نقص توجه با 6/9 درصد شایع تر از اختلال بیش فعالی (4/7%) بود. همچنین، با افزایش سن از شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان کاسته می شود.نتیجه گیری. اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان جوان از شیوع بالایی برخوردار است به همین خاطر، توجه به این اختلال و برنامه ریزی برای درمان آن ضروری است.
کلید واژگان: اختلال رفتاری, اختلال نقص توجه, اختلال بیش فعالیAim. The aim of the present study was to investigate the prevalence of attention deficit/hyperactivity disorder based on self-report in women of Malayer city.Method. The method of this research was descriptive. The research population consisted of all the female of Malayer city, and 2,633 people were selected from this population. Data collection was done using the Connors (1999) adult ADHD self-report scale. Chi-square statistical test was used to analyze the data. Analysis was done with SPSS-22 statistical software.Findings. The prevalence of attention deficit/hyperactivity disorder in women aged 19 to 40 years was 8.2%, and attention deficit disorder was more common (9.6%) than hyperactivity disorder (7.4%). Also, with increasing age, the prevalence of attention deficit/hyperactivity disorder in women decreases.Conclusion. Attention deficit/hyperactivity disorder has a high prevalence in women, therefore, it is necessary to pay attention to this disorder and plan for its treatment.
Keywords: Behavioral Disorder, Attention Deficit Disorder, Hyperactivity Disorder -
زمینه و هدف
اشتیاق تحصیلی یکی از متغیرهای مهم مدنظر پژوهشگران حیطه آموزش در راستای کمک به ارتقای کیفیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود. اختلالات عصب-تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و ناتوانایی های یا گیری، می توانند اشتیاق تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ابعاد اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی با درنظر گرفتن عامل دوم جنسیت بوده است.
روشاین مطالعه یک پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دبستانی شهرستان خور و بیابانک شامل تعداد 896 دانش آموز 457 دختر و 439 پسر در سال تحصیلی 1400 - 1401 بود. نمونه 120 نفر شامل 40 دانش آموز دختر و پسر بدون اختلال، 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی و 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال یادگیری بود که طی 2 مرحله، در وهله اول غربالگری اختلالات، و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمون آماری مناسب تحلیل واریانس عاملی بود.
یافته هانتایج نشان داد که درخصوص نمره کل اشتیاق تحصیلی و ابعاد آن الگوی متفاوتی بین 2 جنس و نوع اختلال وجود دارد. در بعد رفتاری هم اختلال و هم جنسیت اثرگذار بود. در بعد عاطفی و شناختی وضعیت به مراتب پیچیده تری وجود داشت.
نتیجه گیرینتیجه گرفته می شود که تعامل بین جنسیت و اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و اختلال یادگیری بر ابعاد اشتیاق تحصیلی اثرگذار هستند. پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های مربوط به افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان احتمال ابتلا به اختلال یادگیری یا نارسایی توجه/فزون جنبشی با توجه به جنسیت درنظر گرفته شود.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, فزون جنبشی, اختلال یادگیری, اشتیاق تحصیلی, دانش آموزان دبستانیBackground and AimAcademic engagement is one of the important variables considered by educational researchers in order to improve the academic quality of students. Neurodevelopmental disorders, including attention deficit/hyperactivity disorder and learning disabilities, can affect academic engagement. In this study, the aim was to compare the dimensions of academic engagement in students with and without learning disorders and attention deficit/hyperactivity disorder, considering the gender factor.
MethodThe method of research in this study was causal-comparative. The statistical population was all primary school students in Khour and Biabank who were about 896 students (457 girls and 439 boys) in the 2021-2022 academic year the first semester. The sample was 40 normal girl and boy students, 40 girl and boy students with attention-deficit/hyperactivity disorder, and 40 girl and boy students with learning disabilities. The tools used in this study were the Wang, et al questionnaire of academic engagement (SES), Conners scale (CRS) to screen attention deficiency/hyperactivity disorder, and Colorado questionnaire to evaluate learning disorder (CLDQ). Data analysis was done using SPSS24 software and factor analysis of variance (type of student and gender) was used to analyze the data.
ResultThe results showed that regarding the total score of academic engagement and its dimensions, there is a different pattern between the two sexes and the type of disorder.
ConclusionBased on the findings of the study, it is concluded that suffering from attention deficit/ hyperactivity disorder and learning disorder, gender and the interaction of the two have effects on the dimensions of academic engagement. It is suggested that the possibility of learning disorder or attention deficit/hyperactivity disorder should be considered in policies related to increasing students' academic enthusiasm according to gender.
Keywords: Academic Engagement, Attention Deficiency, Hyperactivity disorder, Learning disorder, Primary school students -
زمینه و هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی بسته توان بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
روشپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان 9 تا 12 ساله پسر سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 1400 - 1399 منطقه شبستر بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه 11 نفره همتا جایگزین شدند. در 2 گروه آزمایشی با استفاده از بسته های توان بخشی شناختی پارس یا پریسا مداخلات توان بخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. در هر 3 گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پی گیری پس از 45 روز انجام شد. برای اندازه گیری انعطاف پذیری شناختی از آزمون ردیابی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال_ والیس انجام گرفت.
یافته ها و نتیجه گیرینتایج نشان داد که کاربرد بسته توان بخشی شناختی پارس بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اثربخش بود اما بسته توان بخشی شناختی پریسا بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش نبود اما بر بهبود زمان وا کنش اثربخش بود. نتایج آزمون پی گیری نشان داد در بیشتر مولفه ها اثربخشی بسته های توان بخشی شناختی ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد، بسته توان بخشی شناختی پریسا در بهبود مولفه زمان وا کنش اثربخشی بهتری نسبت به بسته توان بخشی شناختی پارس داشت.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, انعطاف پذیری شناختی, توان بخشی شناختی پارس, توان بخشیشناختی پریساBackground & PurposeThe goal of this study was to investigate the effectiveness of Pars and Parisa cognitive rehabilitation package in improving cognitive flexibility in Students with attention deficit/ hyperactivity disorder (AD/HD).
MethodThe population of the current study was students with AD/HD in the third to fifth grades of elementary school, 9-12-year-old boys in Shabestar region in the academic year of 2020-2021. The present study is a Semi-experimental study in which a pre-test-post-test design with a control group was used. A total of 33 male students aged 9-12 years old, third to fifth grade, with AD/HD were selected by purposive sampling method and were placed by Similar in 3groups of 11individuals. In each experimental group, using pars and Parisa cognitive rehabilitation packages, rehabilitation interventions were performed in 14 sessions of 45 minutes. No intervention was performed in the control group. in all three groups, pre-test, post-test and follow-up test were performed after 45 days. The Trail-making test (TMT) was used to measure cognitive flexibility. Data analysis was performed using non-parametric Kruskal-Wallis test.
FindingsThe results showed that the application of the Pars cognitive rehabilitation package was effective on the cognitive flexibility of Students with AD/HD, but the Preisa cognitive rehabilitation package was not effective on cognitive flexibility, but it was effective on improving reaction time. The results of follow-up test showed that in most components, the effectiveness of rehabilitation packages was immanent. The results also showed that Parisa cognitive rehabilitation package has a better effectiveness than Pars rehabilitation package in improving the reaction time component.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Cognitive flexibility, Parisa cognitive rehabilitation, Pars cognitive rehabilitation -
زمینه و هدف
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مزمن است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آ گاهی در بهبود کارکردهای اجرایی و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان با این اختلال بود.
روشروش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود که تخصیص آزمودنی ها به 2 گروه به صورت تصادفی انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی پسر) 10 تا 12 ساله(شهرستان بندرانزلی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بودند؛ که به روش نمونه گیری در دسترس و از طریق مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، 32 دانش آموز با این اختلال که واجد ملاک های ورود بودند، انتخاب شدند که به صورت تصادفی، 16 نفر در گروه آزمایشی و 16 نفر در گروه گواه جا گماری شدند و از نظر سن و مرتبه تحصیلی نیز همتاسازی شدند. ابزار پژوهش برای سنجش کارکردهای اجرایی، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف بود؛ و برای سنجش نظم جویی شناختی هیجان، از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و کریج استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره)مانکووا(و نرم افزار spss27 استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش حا کی از تایید اثربخشی مداخله ذهن آ گاهی بر مولفه های کارکردهای اجرایی بود (p<0.05) همچنین اثربخشی مداخله بر 4 مولفه از نظم جویی شناختی هیجان تایید شد (p<0.05). مداخله ذهن آ گاهی موجب افزایش معنادار در میزان تمرکز مثبت، ارزیابی مثبت و دیدگاه گیری شد و همچنین موجب کاهش معنا داری در میزان فاجعه سازی گردید.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر نشان داد که مداخلات ذهن آ گاهی بر مولفه های کارکردهای اجرایی و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تاثیرگذار است.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, ذهن آ گاهی, کارکردهای اجرایی, نظم جویی شناختی هیجانBackground and purposeAttention deficit/hyperactivity disorder (AD/HD) is a chronic neurodevelopmental disorder. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness therapy in improving executive functions and cognitive regulation of emotion in AD/HD students.
Methodthe research was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group, and the selection of subjects and assignment of subjects to two groups was done randomly. The statistical population included elementary school boys (10 to 12 years old) of Bandar Anzali city with AD/HD disorder; 32 students were selected through available sampling and through the SNAP-IV rating scale, 16 of whom were randomly assigned to the experimental group and 16 to the control group. The research tool for measuring executive functions was the Brief Executive Functions Questionnaire (BRIEF); and to measure the cognitive regulation of emotion, the cognitive regulation of emotion questionnaire CERQ-P by Garnevsky and Kridge was used. To analyze the data, multivariate analysis of covariance (Mancova) test and spss27 software were used.
FindingsThe results indicated the confirmation of the effectiveness of mindfulness intervention on behavior regulation skills and metacognitive skills of executive functions (p<0.05). Also, the effectiveness of the intervention on four components of the cognitive regulation of emotion was confirmed (p<0.05); It Included a significant increase in the amount of positive focus, positive evaluation and perspective-taking, and also caused a significant decrease in the amount of catastrophizing.
ConclusionThe findings of the present study showed that mindfulness interventions have an effect on the components of executive functions and cognitive regulation of emotion in AD/HD students.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Cognitive regulation of emotion, Executive functions, Mindfulness -
هدف
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی برنامه مشارکت خانه-مدرسه بر پیوند با مدرسه و تعامل با همسالان در دانش آموزان پسر دارای اختلال نقص-توجه و بیش فعالی بود.
روشروش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل تمامی مادران، معلمان و دانش آموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی پایه ی پنجم و ششم ابتدایی مدارس ناحیه 2 شهر تبریز در سال تحصیلی 14011400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از این دانش آموزان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از مقیاس های پیوند با مدرسه (SBQ) و تعامل با همسالان (IPR) برای جمع آوری داده ها در پیش و پس آزمون استفاده شد. برنامه آموزشی مشارکت خانه- مدرسه در نه جلسه آموزشی برای مادران و معلمان برگزار شد.
یافته هاتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS-16 انجام شد و یافته ها نشان داد که نمرات آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت، یعنی در روابط با همسالان و پیوند با مدرسه در گروه آزمایش تغییر معناداری تحت تاثیر مداخله برنامه مشارکت خانه- مدرسه به وجود آمده بود (05/0>p).
نتیجه گیریبه واسطه اثربخش بودن برنامه آموزشی مشارکت خانه-مدرسه، طراحی و اجرای این برنامه برای سایر گروه های نارسایی های تحولی، معلمان و والدین آنها پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: پیوند با مدرسه, تعامل با همسالان, دانش آموزان دارای اختلال نقص-توجه, بیش فعالی, مشارکت خانه- مدرسهObjectivesThe aim of the current research was to study the effectiveness of the home-school collaboration training program on school bonding and peer relation in boy students with attention-deficit/hyperactivity disorder.
MethodsThe method of research was practical and quasi-experimental pretest-posttest with a control group. The study population included mothers, teachers, and boy students with attention-deficit/ hyperactivity disorder in schools in the 4th district of Tabriz in 2021. Using the convenience sampling method, 30 of these students were selected and randomly assigned into experimental and control groups. The school bonding Questionnaire (SBQ) and Hudson's Index of peers relation(IPR) were used to collect the data before and after the test. The home-school collaboration training program was carried out in nine training sessions for parents and teachers.
ResultsData analysis used with Multivariate analysis of covariance and SPSS-16 revealed that there was a statistically significant difference between the scores of the subjects in the two stages of pre-test and post-test. In the same vein, there was a significant change in peer relationships and school bonds in the experimental group under the influence of the home-school collaboration training program.
ConclusionsDue to the effectiveness of the home-school collaboration training program, the development and implementation of this program is recommended for other groups with disabilities, teachers, and their parents.
Keywords: School Bonding, Peer Interaction, Students With Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder, Home-School Collaboration -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هنردرمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 90 کودک 12- 8 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه مراجعه کننده به یکی از مراکز اختلالات رفتاری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به نسبت یکسان، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه هنردرمانی (هنرهای بصری) را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پرخاشگری (شهیم، 1385) و سازش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993)، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس-آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، موثر بود.
کلید واژگان: هنردرمانی, پرخاشگری, سازش یافتگی اجتماعی, اختلال بیش فعالی, نقص توجهThe present study was conducted with the aim of investigating the effect of group art therapy on aggression and social adjustment of children with attention deficit/hyperactivity disorder. The research method was a semi-experimental pre-test-post-test with a control group. The statistical population of the study included90 children aged 8-12 years with attention deficit/hyperactivity disorder who referred to one of the behavioral disorders centers in Tehran in the first six months of 2019. Among them, 30 people (21 boys and 9 girls) were selected as the research sample by purposive sampling method and assigned to two experimental and control groups in the same ratio. The people of the experimental group received the art therapy program (visual arts) in 10 sessions of 90 minutes (two sessions per week) as a group, the control group was placed on the waiting list. Aggression (Shahim, 1385) and social compatibility (Sinha & Singh, 1993) questionnaires were used to collect information. The results of the multivariate covariance analysis showed that by controlling the pre-test effect, there was a significant difference between the average post-test scores of the experimental and control groups in the variables of aggression and social adaptability (P<0.001). In general, according to the results of this research, it can be said that group art therapy was effective in reducing aggression and increasing social adjustment of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: art therapy, aggression, social adjustment, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر پرخاشگری، قلدری و قربانی شدن دانش آموزان دختر با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ناحیه 3 تبریز بود. نمونه به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شد و سپس برای هر دو گروه آزمایش و کنترل، ابتدا پیش آزمون اجرا شد و سپس آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه روی گروه آزمایش اجرا و بعد از آن پس آزمون روی هر دو گروه اجرا گردید. به فاصله دو ماه بعد یعنی در مرحله پیگیری نیز هر دو گروه آزمایش و کنترل مجددا مورد آزمون قرار گرفتند. از پرسش نامه های پرخاشگری و تعامل با هم سالان برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که در گروه آزمایش میانگین نمرات پرخاشگری، قلدری و قربانی شدن در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون کاهش معنی دار داشته است. ازطرف دیگر این تغییرات در پرخاشگری، قلدری و قربانی شدن از پس آزمون تا مرحله پیگیری تغییر معنی داری نداشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مشاوران می توانند برای پیشگیری و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، قلدری و قربانی شدن در این گروه از افراد از این مداخله بهره بگیرند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, یبش فعالی, پرخاشگری, تعامل با هم سالان, تنظیم هیجانThe purpose of the present study was to determine the effects of emotion regulation training on aggression, bullying, and victimization of female students with attention-deficit/hyperactivity disorder. This experimental research used a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of this study included all female students with attention-deficit/hyperactivity disorder referred to counseling centers in District 3 of Tabriz. Participants were selected through convenience sampling and divided into two groups of 15 students each. Both experimental and control groups took the pretest; then, the experimental group received an intervention in the form of eight sessions of emotion regulation training. The post-test was given to both groups, and the follow-up stage was conducted with a two-month interval for both experimental and control groups. The Aggression Questionnaire, and Peer Interactions in Primary School (PIPS) Questionnaire were used to collect data. The results showed a significant decrease in the mean scores of aggression, bullying, and victimization in the post-test stage in the experimental group. However, the changes in aggression, bullying, and victimization variables did not change significantly from the post-test to the follow-up stage. Therefore, it can be concluded that counselors cand use this intervention to prevent and reduce aggressive behaviors, bullying and victimization in this group of peope.
Keywords: aggression, attention-deficit disorder, hyperactivity disorder, emotion regulation, bullying, victimization -
زمینه و هدف
اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی جزیی از اختلالات رشد عصبی هستند که ناشی از تحول نابهنجار مغز بوده، بر توانایی های خاص شناختی و اجتماعی تاثیر می گذارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه شفقت خود و رشد پس از سانحه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. روش طرح پژوهش حاضر از نوع علی_مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک پسر 7 تا 9 سال با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرا کز توان بخشی و مشاوره استان گلستان، در سال 1400 بود. نمونه آماری پژوهش شامل 50 نفر) 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال طیف اتیسم و 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(بود که به صورت هدفمند از بین مادران انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت خود نف) 2003 (و پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون) 1996 (استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها براساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، بین شفقت خود و رشد پس از سانحه در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تفاوت معنادار وجود دارد) 05 / .)P>0 مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم، شفقت خود و رشد پس از سانحه کمتری نسبت به مادران کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی داشتند) 05 / .)P>0 نتیجه گیری براساس یافته های پژوهش حاضر، مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم به دلیل درگیری درمانی و زمانی با کودک آسیب پذیر خود، دارای شفقت خود و رشد پس از سانحه پایینی نسبت به مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی هستند.
کلید واژگان: اختلال طیف اتیسم, اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, رشد پس از سانحه, شفقت خودBackground and purposeAutism spectrum disorder and attention deficit/hyperactivity disorder are part of neurodevelopmental disorders that are caused by abnormal brain development and affect specific cognitive and social abilities. The present study was conducted with the aim of comparing self-compassion and post-traumatic growth of mothers of children with autism spectrum disorder and attention deficit/ hyperactivity disorder. Method The design of the current research was of causal-comparative type. The statistical population included all mothers with 7-9-year-old boys with autism spectrum disorder and attention deficit/ hyperactivity disorder who referred to the rehabilitation and counseling centers of Golestan province in 2021. A sample of 50 people (25 people for the group of mothers with children with autism spectrum disorder and 25 people for the group of mothers with children with attention deficit/hyperactivity disorder) were purposefully selected from among the mothers. To collect data, Neff's self-compassion questionnaire (2003) and Tedeschi and Calhoun's post-traumatic growth questionnaire (1996) were used. Data analysis was done with SPSS-24 software and using independent t-test and multivariate analysis of variance. Findings Based on the results obtained from the data analysis in the current study, there is a significant difference in self-compassion and post-traumatic growth in mothers of children with autism spectrum disorder and attention deficit/hyperactivity disorder (P<0.05). Mothers of children with autism spectrum disorder had less self-compassion and post-traumatic growth than mothers of children with attention deficit/hyperactivity disorder (P<0.05). Conclusion Based on the findings of the present study, mothers with a child with autism spectrum disorder have lower self-compassion and post-traumatic growth than mothers with a child with attention deficit/ hyperactivity disorder due to the therapeutic and time involvement with their vulnerable child.
Keywords: Attention deficit, hyperactivity disorder, autism spectrum disorder, post-traumatic growth, self-compassion -
زمینه و هدف
یادگیری مبتنی بر مغز، دانش محور بوده و از کل مغز استفاده می کند هدف پژوهش طراحی برنامه درسی مکمل سازگار با مغزدانش آموزان کم توجه/بیش فعال بود.
روشپژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آمیخته اکتشافی بود. جامعهبخش کیفی، اسناد، پایگاههایاطلاعاتی و خبرگانبرنامهریزیدرسی و علوممغز بودند که 17نفر با روش نمونهگیری هدفمند و اشباع نظری و بخشکمی شامل کارشناسانآموزشی و معلمان ابتدایی مشهد، سال 1399 بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 419 نفر انتخاب شدند. ابزار کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته بودکه اعتبارش با روایی محتوایی و پایایی با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. بخشکمی، پرسشنامه محققساخته که روایی محتوایی با نظر متخصصان برنامهدرسی و پایایی با آلفایکرونباخ 83% حاصل شد. تحلیل بخشکیفی با روش تحلیل مضمون و کدگذاری و بخشکمی از آمارههای توصیفی (spss23) و ایموس 26 انجام شد.
یافتهها:
حاکی از آن بود که عناصر در نظر گرفته شده برای برنامهدرسی مکمل از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبار دارد و لازم است ویژگیهای مغزی و نیازهای ویژه در اولویت قرار گیرد، محدودیتهای زمانی حذف، حجم تکالیف و ارزیابیها کاسته و متنوع و جذاب ارایه شود. نتایج تحلیل عاملتاییدی نشان داد که الگودارای ده عنصراساسی است که در قالب چهار بعد فلسفی، اجتماعی، عصبشناختی و روانشناختی شکل میگیرد
نتیجه گیری:
براساس یافتههای تحلیل کیفی وکمی، برنامهدرسی موردنظر قابل تدوین است که جهت اثربخش نمودن آن، لحاظ نمودن 187مولفه در طراحی، تولید، اجرا و ارزشیابی ضروری است. مدل برازش داشته و به بهبود عملکرد کمک میکند و پیادهسازی آن، جهت آموزش بهینه کودکان بیشفعال/ کمتوجه اجتنابناپذیر است و اجرای آن مستلزم تدوین سیاستها، برنامهها و راهبردهای اثربخش است
کلید واژگان: برنامهمکمل, مغزمحور, کم توجه, فزون کنشیBackground and AimBrain-based learning is student-oriented and uses the whole brain. The aim of the research was to design a supplementary curriculum compatible with the brains of inattentive/hyperactive students.
MethodThe research was applied in terms of purpose and exploratory mixed method. The qualitative part consisted of documents, databases, and curriculum planning and brain science experts, 17 of whom were selected using the purposeful sampling method and theoretical saturation, and the quantitative part included educational experts and elementary teachers of Mashhad, 2013, who were selected using the multi-stage cluster sampling method, 419 people. The qualitative tool was a semi-structured interview, which was validated by content validity and reliability by coding agreement coefficient. Quantitative part, researcher-made questionnaire, content validity with the opinion of curriculum experts and reliability with Cronbach's alpha of 83%. The analysis of the qualitative part was done with the method of thematic analysis and coding and a small part of descriptive statistics (SPSS23) and EMOS26.
FindingsIt indicated that the elements considered for the supplementary curriculum are valid from the point of view of teachers and experts, and it is necessary to prioritize brain characteristics and special needs, remove time limits, reduce the amount of assignments and assessments, and present them in a diverse and attractive manner. . The results of the confirmatory factor analysis showed that the model has ten basic elements that are formed in the form of four philosophical, social, neurological and psychological dimensions.
ConclusionBased on the findings of qualitative and quantitative analysis, the desired curriculum can be compiled, and in order to make it effective, it is necessary to include 187 components in design, production, implementation and evaluation. The model is suitable and helps to improve performance, and its implementation is inevitable for the optimal education of hyperactive/inattentive children, and its implementation requires the formulation of effective policies, programs and strategie
Keywords: Complementary program, brain centered, Attention deficit, hyperactivity disorder -
زمینه و هدف
شرایط تنش آور در محیط خانواده و نارسایی در تنظیم شناختی هیجان می تواند در ایجاد اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در نوجوانان نقش داشته باشد. بنابراین توجه به این موارد می تواند از بروز اختلالاتی همچون اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی پیشگیری کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر آمل در سال تحصیلی 99 - 98 بود. حجم نمونه، 200 نفر درنظر گرفته شد که از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به وسیله ی مقیاس روابط عاطفی اعضای خانواده هیل برن، 1964 ، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان) گارنفسکی، کریج و اسپینهوون، 2001 و مقیاس خودسنجی اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی بزرگسالان جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله ی آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان با نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی رابطه منفی و معنادار و بین راهبردهای منفی تنظیم هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. 05 / P>0
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان دریافت که جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان در بروز نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی نقش دارد. بنابراین، می توان در درمان کودکان و نوجوانان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به فضا و جو عاطفی خانواده توجه نمود و مورد مداخله قرار گیرد. همچنین درمانگران، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی را در درمان این کودکان، مدنظر قرار دهند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تنظیم شناختی هیجان, جو عاطفی خانواده, دانش آموزانBackground & PurposeStressful situations in the family environment and failure to cognitively regulate emotion can play a role in causing attention deficit/hyperactivity disorder in adolescents. Therefore, paying attention to these cases can prevent disorders such as attention deficit/ hyperactivity disorder. The aim of this study was to investigate the relationship between family emotional climate and cognitive emotion regulation with symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder.
Materials & MethodsThe research method was descriptive-correlational. The study population included all secondary school students in Amol. The sample size was 200 people who were selected through random sampling method. Research data were collected using the Emotional Relationships Scale of Family Members (Hilburn, 1964), the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefski et al, 2001) and Attention Deficit/Hyperactivity Disorder Scale. The collected data were analyzed by Pearson correlation test and multiple regression (P>0/05).
ResultsFindings showed that there is a significant negative relationship between family emotional climate and positive emotion regulation strategies of with symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder and a negative and significant relationship between negative emotion regulation strategies of and symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder.
ConclusionAccording to the results of the present study, findings indicate that the family emotional climate and cognitive regulation of emotion play a role in the symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder. Therefore, in the treatment of children and adolescents with attention-deficit/hyperactivity disorder, the family emotional climate can be considered and intervened. Also in the treatment of these children, teaching cognitive regulation strategies should be considered by therapists.
Keywords: Attention deficit, hyperactivity disorder, Cognitive emotion regulation, Family emotionalclimate, Students -
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی علی نشانه های اختلال کم توجهی/ بیش فعالی کودکان بر مبنای ویژگی های شخصیتی منش و تکانشگری مادران با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری بود. در این پژوهش، از روش توصیفی نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل 1324 مادر دانش آموز دوره ابتدایی دارای نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 99- 98 بود که 480 مادر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. چهار پرسشنامه کانرز والدین (CAARS)، مقیاس تکانشگری لینهام (UPPS- S)، مقیاس سرشت و منش کلونینجر (TCI) و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (PSI) توسط مادران تکمیل گردید و جهت تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل 85/8 استفاده شد. یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی منش و تکانشگری مادران با نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی کودکان رابطه معنادار داشت. بنابر نتایج یافته ها می توان نتیجه گرفت که برخی از ویژگی های آسیب زای مادران می تواند نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی کودکان را پیش بینی کند. یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که در درمان کودکان مبتلا به کم توجهی/ بیش فعالی، توجه به ویژگی های شخصیتی و سبک فرزندپروری والدین می تواند در روند درمان اثرگذار باشد.
کلید واژگان: اختلال کم توجهی, بیش فعالی, تکانشگری, سبک های فرزندپروری, ویژگی های شخصیتی منشThe aim of this study was reaching the causative modeling of Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHA) symptoms based on the character traits and impulse control of mothers with the mediating role of parenting styles. The method of the present study was descriptive-correlational with using of structural equation modeling method. The statistical population included 1324 mothers of elementary school students with symptoms of ADHD in Tehran in the academic year 2019-2020, of which 480 mothers were selected by purposive sampling. Four questionnaires including Connerss Parents (Connerss, 1999), Impulsivity Scale (Lynham, 2006), Temperament- Character Inventory (Cloninger, 1994) and Parenting Styles Questionnaire (Bumrind, 1972) were completed by mothers and for data analysis in addition to descriptive statistics, the structural equations method bu utilizing LIZREL 8/85 software was used. The results showed that mothers' personality characters and impulsivity have a significant relationship with the symptoms of ADHD in children. According to the results, it can be concluded that some harmful characteristics of mothers can predict the symptoms ADHD in children. Findings showed that in the treatment of children with ADHD, attention to the personality traits and parenting style of parents can be effective in the treatment process.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Impulsivity, parenting styles, Character personality traits -
هدف مقاله حاضر بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه فرزندپروری در مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی شامل اسکوپوس، اریک، پاب مد و گوگل اسکولار، 92 مقاله با موضوع فرزندپروری در مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی به دست آمد. بر اساس پروتکل مطالعه مروری نظامدار، متن کامل 11 مقاله نهایی برای این مطالعه مدنظر قرار گرفت. سپس متن کامل مقالات منتخب به صورت کامل مرور و اطلاعات مورد نظر استخراج شد. این اطلاعات شامل مشخصات شناسنامه ای پژوهش، روش پژوهش (جامعه، نمونه و روش نمونه گیری) و سپس تعیین فرزندپروری بود. نتایج نشان داد که والدین کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بیشتر از سبک فرزندپروری مستبدانه استفاده می کردند. مادران این گروه از کودکان، بیشتر فرمان دهنده وکمتر پاداش دهنده می باشند. همچنین، این مادران تعامل کمتری با فرزندان خود داشتند. با توجه به اینکه احتمالا کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی دارای مشکلات رفتاری، تحصیلی و بی توجهی هستند؛ رفتارهای منفی، تقاضامندانه و انتقادی والدین به عنوان واکنش نسبت به این اختلال بیشتر از والدین دارای فرزند بهنجار بود و بیشتر از شیوه های فرزندپروری مستبدانه استفاده کردند.کلید واژگان: اختلال کم توجهی, بیش فعالی, فرزندپروری, مرور نظامدارAttention Deficit /Hyperactivity Disorder (ADHD) is a neurodevelopmental disorder that affects parenting styles as well as parent-child interaction. The present study aimed to investigate the parenting styles among the mothers of children with ADHD. For this purpose, a search of internal databases including Scopus, Eric, PubMed and Google Scholar databases engine obtained 92 articles with parenting style in mothers of ADHD children. Based on the systematic review study protocol, the full text of the 11 final papers that were selected for meta-analysis. Then, the full text of the selected articles was fully reviewed and the related information was extracted. This information included the characteristics of the research identity card, the research method (community, sample and sampling method) and then the determination of parenting. Mothers of children with ADHD are more commanding, less rewarding, and less likely to interact with their children. Negative, demanding, and critical parental behaviors in response to ADHD are more common than the parents with normal children and use more authoritarian parenting practices given that children with this kind of disorder may have academic behavioral problems and inattention.Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, parenting, Systematic review
-
زمینه و هدف
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نوعی اختلال عصبی تحولی است که بر جنبه های مختلف زندگی تاثیر می گذارد. کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در حافظه کاری، بازداری پاسخ، توجه و مهارت های اجتماعی دچار مشکل هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کند و مطابق آن تغییر دهد. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته درمورد تاثیر ذهن آ گاهی درکودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
مواد و روش هابررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با ذهن آ گاهی، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در بین سال های 2020 - 2010 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی Eric ، Ebsco ، Google Scholar، Scopus Science Direct ، PubMed ، با کلید واژه های ذهن آ گاهی، کودکان، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. در جست و جوی اولیه 98 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 12 مقاله که عنوان آنها ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود، انتخاب شدند. از بین آنها 80 مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، 5 مقاله به علت قدیمی بودن و 1 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف گردید و نهایتا 12 مقاله انتخاب شد.
یافته هانتایج نشان داد که این درمان در کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مناسب است. همچنین ذهن آ گاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، توجه، هیجانات، فراشناخت و خودتنظیمی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود.
نتیجه گیریبا بررسی مطالعات انجام گرفته می توان نتیجه گرفت که ذهن آ گاهی یکی از درمان های مکمل برای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و قادر خواهد بود حیطه هایی که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در آنها نقص دارند، از جمله کارکردهای اجرایی، تمرکز، توجه و کنترل تکانه را بهبود ببخشد.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, ذهن آ گاهی, کودکانBackgroundThe current study aims to investigate the effects of mindfulness on attention deficit/ hyperactivity disorder (AD/HD). Attention deficit/ hyperactivity disorder is a kind of neurodevelopmental disorder which affects different aspects of life. Children with attention deficit/hyperactivity disorder have problem with working memory, response inhibition, attention and social skills. This action allows the child to review his or her behavior and alter accordingly.
Materials and MethodsSystematic review was used for the data analysis in the present study. The methodology was also based on the collection, classification and summarization of the findings of research articles related to mindfulness, attention deficit/ hyperactivity disorder and between 2010-2020, derived from the foreign databases including Eric, Ebsco, Google Scholar, Scopus, Science Direct, and PubMed using the keywords Mindfulness, Children, Attention Deficit/ Hyperactivity and other related words. In the initial search, 98 articles were selected and then 12 articles were selected which were entitled Mindfulness in Children with Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder. Among them, 80 articles were deleted due to inconsistency with the subject, 5 articles due to age and 1 article due to duplication in several databases, and finally 12 articles were selected.
ResultsThe results showed that this treatment is appropriate in reducing the symptoms of AD/HD. Mindfulness also improves the executive functions, attention, emotions, metacognition and self-regulation of children with attention deficit hyperactivity disorder.
ConclusionBased on the studies, it can be concluded that mindfulness is one of the complementary therapies for attention deficit / hyperactivity disorder and will be able to improve areas where children with attention deficit / hyperactivity disorder are deficient.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Children, Mindfulness -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله در کودکان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و دانش آموزان عادی انجام شد.
روشدر پژوهش حاضر که از نوع علی مقایسه ای بود، از میان تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله با اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی شهر شیراز که در سال 1399 مشغول به تحصیل بودند، 150 نفر (50 نفر با اختلال نقص توجه/ بیش فعال، 50 نفر با اختلال یادگیری خاص و 50 نفر عادی) به شیوه نمونه گیری هدفمند و با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. از ابزارهای مقیاس تشخیصی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی SNAP (فرم والدین) مقیاس پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله برای ارزیابی افراد استفاده شد. داده ها از راه آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد هر سه گروه دانش آموزان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی در مولفه های پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله اختلاف معناداری با هم دارند.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص و نقص توجه/بیش فعالی فراهم می کند. بنابراین لازم است مداخله ها و آموزش های روان شناختی در جهت بهبود و اصلاح مشکلات این دانش آموزان لحاظ شود.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی, اختلال یادگیری خاص, پردازش حسی, راهبرد های حل مسئله, کمک طلبی تحصیلیObjectivesThe present study was conducted to evaluate and compare sensory processing, academic help seeking and problem-solving strategies in children with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder, (ADHD) children with special learning disabilities, and normal students.
MethodIn the present comparative scientific type study, among all 10-12 years old students of Shiraz, 150 people (50 people with (ADHD), 50 people with special learning disabilites and 50 normal people) were selected by purposive sampling and considering the entry and exit criteria. SNAP (Parent Form) Sensory Processing Scale, Academic Help Seeking Scale, and Problem-Solving Strategies were used to assess the participants. Data were analyzed by multivariate analysis of variance (MANOVA).
ResultsThe results showed that all three groups of students had significant differences in the components of sensory processing, academic help seeking and problem-solving strategies.
ConclusionThe findings of this study provide evidence of sensory processing problems, academic help seeking, and problem-solving strategies in students with ADHD and, special learning disabilities. Therefore, it is necessary to consider psychological interventions and training in order to improve and correct the problems of these students.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, specific learning disorder, Sensory processing, Problem solving Strategies, Academic help seeking -
هدف هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های یادگیری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، نقص توجه / بیش فعالی و بهنجار بود. روش ها روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر ابتدایی شهر رشت و دانشآموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 98-1397 بود از این میان تعداد 50 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس در گروه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، 50 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ابتدایی به عنوان دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی و 50 دانش آموز بهنجار به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس ابتدایی شهر رشت انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس درجه بندی کانرز فرم معلم (1969)، آزمون اختلال در خواندن شفیعی و همکاران (1387)، پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (1985) بود. یافته ها نتایج با استفاده از آزمون کروسکال والیس و یومن ویتنی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، نقص توجه/ بیش فعالی و بهنجار در زمینه سبک های یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p)؛ دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مشاهده تاملی و سبک یادگیری واگرا میانگین بیشتری نسبت به دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهنجار کسب کردند. درحالی که دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی در آزمایشگری فعال و سبک یادگیری انطباق یابنده از دو گروه دیگر نمره بیشتری کسب کردند. دانش آموزان بهنجار نیز در مفهوم سازی انتزاعی و سبک یادگیری همگرا میانگین بیشتری بدست آوردند. نتیجه گیری دانش آموزان دارای سبک یادگیری ترجیحی خاص خودشان هستند که می تواند بر عملکرد تحصیلی آن ها تاثیرگذار باشد
کلید واژگان: اختلال یادگیری, سبک های یادگیری, اختلال نقص توجه, بیش فعالیObjective The aim of this study was to compare the learning styles of students with learning disabilities, attention deficit / hyperactivity disorder and normal.Methods The method of the present study was descriptive-causal-comparative and the statistical population of this study included all male and female primary school students in Rasht and students referring to the Center for Learning Disabilities in the academic year 1397-98, of which 50 Available sampling In the group of students with learning disabilities, 50 people were selected by available sampling method from primary schools as students with attention deficit / hyperactivity disorder and 50 normal students were selected by multi-stage cluster sampling from primary schools in Rasht. Data collection tools were Connors Form Teacher Rating Scale (1969), Reading Disorder Test by Shafiee et al. (2008), and kolb Learning Styles Questionnaire (1985).Results The results were analyzed using Kruskal-Wallis and u man Whitney tests. The results showed that there was a significant difference between students with learning disabilities, attention deficit / hyperactivity disorder and normal learning styles (p <0.001); that students with learning disabilities in reflective observation and divergent learning style scored higher on average than students with attention deficit / hyperactivity disorder and normal. Students with Attention Deficit / Hyperactivity Disorder scored higher in Active Experimentation and Adaptive Learning Style than the other two groups. Normal students also scored higher on abstract conceptualization and convergent learning styles.Conclusion Students have their own preferred learning style that can affect their academic performance.
Keywords: learning disorder, learning styles, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
مجله پژوهش های علوم شناختی و رفتاری، سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 20، بهار و تابستان 1400)، صص 107 -124
اختلال کم توجهی بیش فعالی با مشکلاتی ازجمله نارسایی در کنش های اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک بر نشانه های اصلی و نارسایی کنش های اجرایی کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی بود. روش پژوهش در این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمام دختران 9 تا 12 سال مبتلا به کم توجهی بیش فعالی در شهرستان مشهد تشکیل دادند. در این پژوهش، 38 دختر دارای اختلال کم توجهی-بیش فعالی به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس عادی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (19 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس درجه بندی SNAP (سوانسون و همکاران، 1980) و مقیاس نارسایی کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) استفاده شد. برای گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی کودک در هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای را در حین اجرای پژوهش دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی کودک کاهش نمرات کم توجهی بیش فعالی و نارسایی کنش های اجرایی را در پس آزمون و پیگیری به همراه داشته است. براساس نتایج، آموزش ذهن آگاهی کودک برای کاهش علایم کم توجهی بیش فعالی و مشکل در کنش های اجرایی در کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: کم توجهی بیش فعالی, درمان ذهن آگاهی کودک, کنش های اجراییAttention Deficit / Hyperactivity Disorder (ADHD) is associated with problems such as failure in executive dysfunctions. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of child mindfulness therapy on the main symptoms and executive dysfunctions of children with ADHD. The research method was quasi-experimental with pre-test, post-test, and follow-up design with the control group. The population of this study consisted of all girls aged 6 to 12 years with ADHD in Mashhad. In this study, 38 girls with ADHD were Selected from normal schools though multi-stage cluster sampling and were randomly assigned to experimental (n = 19) and control (n = 19) groups. Data were collected using the SNAP rating scale (Swanson et al., 1980) and the Deficits in Executive Functioning Scale-Children and Adolescents (Barclay, 2012). For the experimental group, the child's mindfulness therapy was performed in eight sessions and the control group did not receive any intervention during the study. The results showed that training the child mindfulness reduced ADHD scores and executive dysfunctions in post-test and follow-up (p<0.001). Based on the results, it is recommended to use the child mindfulness training to reduce the ADHD symptoms and executive dysfunctions in children with ADHD.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, executive function, child mindfulness therapy
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.