به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "learning environments" در نشریات گروه "علوم تربیتی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «learning environments» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علیرضا رضوانی، مجید یزدانی*

    آموزش و حوزه تعلیم و تربیت تحت‏تاثیر نظریه‏ های روان‏شناسی و یادگیری، تحولات چشم گیری را تجربه کرده است، به‏ طوری‏که توجه به فرایندهای درونی در یادگیری، بستر پرداختن به موضوعاتی چون «مباحثه» را فراهم می‏ کند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مولفه ‏های مهارت مباحثه در قالب شاخص‏ها، اهداف و ابعاد و نحوه بهره ‏گیری از آنها در آموزش طراحی معماری انجام شد. راهبرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و جهت تحلیل داده ‏ها از روش‏ های فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت متوالی استفاده شده است. نتایج کدگذاری داده ‏های اسنادی و مصاحبه ‏ها در نرم ‏افزار NVIVO نشان می ‏دهند مولفه ‏های مهارت مباحثه، شامل 9 شاخص، 3 هدف و 2 بعد هستند. شاخص‏ها شامل: «مباحثه مشارکتی»، «مباحثه سازنده‏ گرا»، «ارتباط مباحثه و کارکرد حافظه»، «پیوند مباحثه و مهارت بیان دقیق»، «نقش مباحثه در فعالیت‏ های حرفه ‏ای»، «مباحثه به عنوان آزمون شفاهی»، «مباحثه به عنوان زبان طراحی»، «مباحثه به عنوان جنبه تعاملی فرایند طراحی» و «مباحثه به عنوان آزمون بصری» هستند. هدف از انجام مباحثه دارای سه علت اساسی است: اول خبررسانی، دوم قانع‏ کردن و سوم حل مسئله. در نهایت به علت خاص و منحصربه ‏فرد بودن حس بصری در رشته معماری، اگر از دو بعد «مباحثه شفاهی» و «مباحثه بصری» در آموزش طراحی معماری به صورت هم‏زمان و بر مبنای راهکارهای آموزشی ارائه ‏شده استفاده شود، علاوه بر جذابیت یادگیری و مزایای شناختی بالقوه آن، زمینه ‏های موثری از توسعه یادگیری را باعث می‏شود.

    کلید واژگان: مباحثه, آموزش معماری, فرایند یادگیری, محیط‏ های یادگیری, طراحی معماری
    Alireza Rezvani, Majid Yazdani *

    Under the influence of psychology and learning theories, education and the field of education have experienced significant changes; Thus, paying attention to the internal processes in learning provides a platform for dealing with topics such as “discussion”. The current research was conducted with the aim of identifying the components of discussion skills in the form of indicators, goals and dimensions and how to use them in architectural design education. The current research strategy is of qualitative type and for data analysis meta-composition and content analysis methods have been used consecutively. The results of the coding of documentary data and interviews in NVIVO software show that the components of discussion skills include 9 indicators, 3 goals and 2 dimensions. Indicators include: “participatory discussion”, “constructivist discussion”, “discussion connection and memory function”, “discussion link and accurate expression skills”, “discussion role in professional activities”, “discussion as an oral test”, “discussion as a design language”, “discussion as an interactive aspect of the design process” and “discussion as a visual test”. The purpose of the discussion has three basic reasons: first, to inform; second, to convince; third, to solve the problem. Finally, due to the special and unique nature of the visual sense in the field of architecture, if the two dimensions of “verbal discussion” and “visual discussion” are used in teaching architectural design at the same time based on the provided educational solutions, in addition to the attractiveness of learning and its potential cognitive benefits, it causes effective areas of learning development.

    Keywords: discussion, Architectural education, Learning process, Learning Environments, Architectural Design
  • فاطمه محمدی*، مهدی رضاپور میرصالح

    در یکی دو دهه اخیر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مقاصد آموزشی به عنوان راهنما و هدایتگر، هر روز با سرعت بیش از پیش پیشرفت های جدید را برای بشریت به ارمغان آورده است لذا هدف این پژوهش،بررسی نقش یادگیری الکترونیکی درمحیط های یادگیری با رویکرد آموزش تلفیقی است. در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی استفاده شده که روش کیفی، روش تحلیل محتوا و روش کمی، روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و متخصصان برنامه درسی و تعلیم و تربیت شاغل در مدارس و حجم نمونه بر اساس روش دلفی30 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری انتخابی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات تلفیقی از پرسشنامه استاندارد محیط یادگیری کلاس مک-گل، یادگیری الکترونیکی واتکینز و همکاران و پرسشنامه محقق ساخت تلفیق در برنامه های درسی می باشد. یافته ها حاکی از آن است که با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای هر دو شاخص آموزش و یادگیری الکترونیکی و محیط‏های یادگیری در مدارس مورد مطالعه، در سطح پایینتری نسبت به سطح متوسط ارزیابی می‏شودبدین صورت که با بررسی رابطه بین آموزش تلفیقی در مدارس از یک طرف و یادگیری الکترونیکی و محیط های یادگیری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است که نشان از بطور وجود رابطه مثبت جداگانه و معنا دار می باشد و همچنین بر اساس آزمون کوواریانس بطور همزمان یادگیری الکترونیکی و محیط های یادگیری بر آموزش تلفیقی در مدارس تاثیر گذارند و از میان شاخصها به ترتیب اولویت انگیزه، سواد رسانه ای، دسترسی به فناوری، محط مثبت کلاس،بحث های گروهی آنلاین موفقیت در محیط های آموزشی وباورهای شخص معیارهای موثر می باشند. روش یادگیری تلفیقی، در فضای مجازی در مقطع دوم دوره متوسطه قابل اجراست و می‏تواند همزمان با ارتقا شاخص های یادگیری الکترونیکی و محیط های یادگیری، به کیفیت آموزش تلفیقی کمک کند .

    کلید واژگان: آموزش و یادگیری الکترونیکی, محیط های یادگیری, آموزش تلفیقی
    Fatemeh Mohammadi *, Mahdi Rezapour Mirsaleh

    The use of Fava in teaching and learning is becoming an important part of education policies and reforms. The way to establish balance and coordination between electronic education and learning and learning environments is a different approach, so the purpose of this research is to investigate the role of electronic learning in learning environments with a blended learning approach. In this research, two quantitative and qualitative methods were used, which is the qualitative method, the content analysis method, and the quantitative method, the descriptive-analytical method. The statistical community includes curriculum and education experts and specialists working in schools and the sample size is 30 people based on the Delphi method, which was done using the selective sampling method. The data collection tool is a combination of McGill's standard classroom learning environment questionnaire (2007), Watkins et al.'s (2004) e-learning questionnaire, and the researcher's questionnaire of integration in curricula. The findings indicate that using the sample T-Tech test, both indicators of electronic education and learning and learning environments in the studied schools are evaluated at a lower level than the average level, and because the level of significance Calculated less than alpha 05% is acceptable. Undesirability of e-learning and e-learning environments in these schools is acceptable. In this way, by examining the relationship between integrated education in schools on the one hand and electronic learning and learning environments, Pearson's correlation test has been used, which shows that there is a separate and meaningful positive relationship, and also based on the covariance test, simultaneous learning E-learning and learning environments affect integrated education in schools. The positive focus of the class, online group discussions, success in educational environments and personal beliefs are effective criteria.

    Keywords: Electronic Education, Learning, Learning Environments, Combined Training
  • مصطفی باقریان فر، احمدرضا نصراصفهانی*، محمدرضا آهنچیان

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمی، از روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور که در حوزه محیط های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سوال های مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد نه شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های محیط های یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری محیط های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.

    کلید واژگان: محیط یادگیری, برنامه درسی, رشته های علوم انسانی دانشگاه ها
    Mostafa Bagherian Far, Ahmadreza Nasr Esfahani *, Mohamad Reza Ahanchian

    The present study is aimed towards identification the indices of desirable teaching and learning environment in regard with the Humanity Courses for universities and the extent to which these indices are attention. In the present study, we have made use of the consecutive mixed-method exploratory research which is of instrument-making type. In the quantitative section, a qualitative case study method and in the quantitative section, a descriptive-survey method was employed. For the qualitative section, we underwent quasi-structured interviews with 20 distinguished and qualified experts and faculty members of universities having their expertise in learning environments s. Also, 360 of the students of universities comprised the quantitative statistical population. This number of participants was selected using multistage cluster sampling method. The research data were collected in a quantitative part through a researcher-made questionnaire extracted from the qualitative section. To examine the reliability of interview questions and questionnaires, we recruited formal and content reliability. And, we used Cronbach's alpha coefficients to evaluate the validity of our questionnaires. We also employed the Structural and interpretative methods in the qualitative section and descriptive and inferential statistics in the quantitative section to wage on analyzing the data. The results indicated that the interviewees outlined nine indices as the salient indices of teaching and learning environments and it can be argued that the recognized indices can be recruited to evaluation and revise the Teaching and Learning environments of courses in different majors of the humanities. The quantitative findings also indicated that the range and degree of attention and corresponding to the indices of teaching and learning environments seem to be less than desirable. Therefore, it necessarily requires far more significant attention.

    Keywords: learning environments, curriculum, the Humanity Courses in universities
  • زهرا مروج نیا*، مجید صفاری نیا
    هدف

    هدف پژوهش حاضر تاثیر میزان محیط های یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دیرآموزان بود.

    روش

    این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دیرآموز دختر و پسر منطقه 5 شهر تهران  در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه پژوهش به صورت تصادفی از بین تمامی مدارس استثنایی منطقه 5 شهر تهران، یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه انتخاب و سپس از بین دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس تعداد 30 دانش آموز دیرآموز داوطلب واجد شرایط در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به عنوان نمونه پژوهش جایگزین شدند. برنامه آموزشی مداخله طراحی محیط یادگیری دانش آموزان دیرآموز در 17 جلسه 45 الی 60 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پیشرفت درسی نمره درس ریاضی، علوم، جغرافیا و املاء استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی  و آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار Spss23 و در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.

    یافته ها

    براساس نتایج پیشرفت درسی بین دانش آموزان دیرآموز در درس علوم، درس ریاضی، درس جغرافیا و درس املاء قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری  در گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (p<0.001).

    نتیجه گیری

    طراحی محیط های یادگیری در پیشرفت چهار درس علوم، ریاضی، جغرافیا و املاء دانش آموزان دیرآموز موثر می باشد.

    کلید واژگان: محیط های یادگیری, پیشرفت درسی, دیرآموزان
    Zahra Moravejnia *, Majid Saffarinia
    Purpose

    The aim of this study was to investigate the effect of learning environment on the academic achievement of slow learner students in tehran.

    Methodology

    This study was a quasi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the present study consisted of all slow learner male and female students in District 5 of Tehran in the academic year of 2018-19. To select a research sample randomly from all exceptional schools in District 5 of Tehran, a boys 'school and a girls' school were selected and then among the fifth grade male and female students using the targeted sampling method, 30 eligible volunteer students were selected. In two groups, experiments (15 people) and control (15 people) were replaced as research samples. The training program to intervene in designing a learning environment for late learners was conducted in 17 sessions of 45 to 60 minutes for the experimental group. Grade, math, science, geography, and spelling have been used to gather information. Descriptive statistics and covariance analysis tests were used to analyze the data using Spss23 software at a significance level of 0.05.

    Results

    According to the results of academic achievement, there was a significant statistical difference in experimental and control groups between late-learning students in science, mathematics, geography and spelling lessons before and after the intervention (p <0.001).

    Conclusion

    Designing learning environments is effective in the development of four subjects of science, mathematics, geography and spelling of late learners.

    Keywords: Learning Environments, Slow Learner, Academic Achievement
  • محمدتقی نظرپور *
    هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در طراحی محیط های یادگیری براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. روش پژوهش کیفی استت که برای انجام آن، سعی شده است با بهره گیری از سند تحول و آیین نامه های در دسترس نسبت به شناسایی عوامل کارکردی، کالبدی، تربیتی و روان شناختی و اجتماعی در فضاهای آموزشی اقدام شود. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری اطلاعات و استخراج مفاهیم مرتبط با موضوع، فیش های تحقیق بودند. داده های گردآوری شده از طریق تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که در طراحی معماری فضاهای آموزشی می توان اقدامات لازم را برای معماران و طراحان فضاهای آموزشی مدارس تبیین نمود و برنامه زیر نظام تامین فضا، تجهیزات و فناوری را مورد تاکید قرار داد تا خروجی طرح های معماری مدارس با اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش همخوانی لازم را داشته باشد.
    کلید واژگان: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش, معماری, محیط های یادگیری, تامین فضا, تجهیزات و فناوری
    M. T. Nazarpour *
    The aim of this study is to identify the effective factors in designing of learning environments on the basis of the Document of the Fundamental Transformation of Education. The research methodology is a qualitative method that has been tried by using resources, documentation and available literature to identify the functional, physical, psychological and social factors in the educational spaces. The obtained data were analyzed using content analysis method. According to the results, evolution in the providing the spaces for learning and equipment adaptation with technological infrastructure are crucial. There are some principles that can be used to provide an environment favorable to education and learning. It is clear that the mentioned criteria to the design suggestions, should be considered by designers and architects, in order to obedient of provided principles and regulations can solve the present difficulties of educational spaces.
    Keywords: The document of the fundamental transformation of education, Learning environments, Subsystem of Providing Space, Equipment, Technology
  • مریم قنبرنژاد، حسن رستگار پور، ساسان سلیمی*، کاظم دلروز
    هدف کلی مطالعه ی حاضر معرفی فناوری اینترنت اشیا و بررسی تاثیر آن در محیط های یادگیری می باشد. روش پژوهشی مورداستفاده برای دست یابی به اهداف پژوهش حاضر روش ترکیبی (تحلیلی-زمینه یابی) است و ازنظر هدف از نوع بنیادی می باشد. داده های توصیفی پژوهش بامطالعه ی کتب مربوط به این موضوع، پایان نامه های فارغ التحصیلان، مقالات فارسی و لاتین مندرج در مجلات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین اینترنت اشیا جمع آوری و تحلیل گردید. جامعه ی آماری در این پژوهش 100 نفر از متخصصان اینترنت اشیا هستند که به دلیل کم بودن تعداد جامعه همین تعداد نیز به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. با توجه به گسترده بودن موضوع، موانع و چالش های پیش روی اجرای این فناوری در حوزه آموزش در پرسشنامه محقق ساخته موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد فرهنگی-آموزشی ازنظر متخصصان بیشترین تاثیرگذاری را در پذیرش و کاربرد اینترنت اشیا در محیط یادگیری دارد و بعدازآن عوامل اقتصادی، ساختاری-انسانی، عوامل زیرساختی-فنی و بعد فردی به ترتیب اولویت تاثیرگذاری بر کاربرد اینترنت اشیا در محیط های یادگیری رادارند.
    کلید واژگان: فناوری, اینترنت اشیا, محیط های یادگیری
    Maryam Ghanbarnejad, Hassan Rastegarpour, Sasan Salimi *, Kazem Delrouz
    The general objective of the present study is to introduce the technology of the Internet of Things and to investigate its impact on learning environments. The research method used to achieve the research goals is a hybrid (analytical-survey) method and is fundamental in terms of purpose. The descriptive data of the research were collected and analyzed subject, alumni dissertations, articles in Persian and Latin contained in journals, various Internet sites, as well as interaction with internet professionals. The statistical society in this research is 100 Internet specialist objects, which is considered as a sample due to low number of communities. Due wide scope of the subject, the barriers and challenges faced by the implementation of this technology in field of education in the researcher-made questionnaire were investigated. the results showed that the cultural-educational aspect from the viewpoint of specialists It has the greatest influence on the adoption and use of the Internet of objects in the learning environment, after which economic, structural, human, infrastructural and technical factors, and the individual dimension, respectively, have the priority of influencing the use of the Internet of objects in learning environments.
    Keywords: Technology, Internet of Things, learning environments
  • اعظم امینی*، فریده روشن، فهیمه آزادی پور

    هدف این پژوهش، آسیب شناسی سلامت، بهداشت و ایمنی کارگاه های مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان است. روش پژوهش در این تحقیق از منظر ماهیتی، توصیفی- همبستگی بود. این پژوهش درصدد بود تا با بررسی مولفه های سه گانه مدل سه شاخگی (ساختاری، رفتاری و زمینه ای) به واکاوی مهم ترین زیرمعیارهای مرتبط با ابعاد مذکور پرداخته و به شناسایی مهم ترین آسیب ها دست یابد. از این رو، ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش، نظرسنجی از خبرگان و کارشناسان سازمان متناسب با ابعاد سه گانه منتج از مدل سه شاخگی بود. در این راستا پس از نظرخواهی از کارشناسان و نخبگان به جمع آوری مولفه های لازم پرداخته شد و در مرحله دوم، غربال گری مولفه ها از منظر اساتید انجام گرفت. در مرحله سوم و پس از تکمیل و گردآوری پرسشنامه، محاسبات نرم افزاری در این باره صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد، بعد رفتاری با رقم 3/18 به ترتیب بیشترین آسیب، بعد زمینه ای با رقم 3/02 در اولویت دوم آسیب و بعد ساختاری با رقم 2/96 به عنوان آخرین اولویت در آسیب ها قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, مدل سه شاخگی, بهداشت و ایمنی, سلامت

    With the aid of globalization as a phenomenon, the new technologies have spread across the world and have affected on various fields such as science, economy, business, culture, etc. Education system is such a field that has utilized of new technology to improve teaching and learning methods. Augmented reality is one of the new technologies used in different fields and helps them to enhance their quality.  The purpose of this paper is to answer the question that if the application of augmented reality has efficacious results on training or not. In augmented reality, the real- world elements are augmented by computer- generated virtual information in real time. In fact, the information about the environment and its surrounding objects is added and overlaid on the real world. Hence, augmented reality has a great potential for making the new methods for training and education, and provides new opportunities to design learning environments. In other words, augmented reality, as a new form of learning environments presenting a new method in skill training, can reduce the complication of training subjects for trainees in teaching procedure, especially in workshop environments. This field research surveys the statistical results of selected vocational training Institutes final exams before and after using the augmented reality and concludes that augmented reality is a useful method for trainees to gain more knowledge and skills.  It should be noted that in this paper, development methodology of mobile applications is used for implementation of augmented reality.

    Keywords: augmented reality, skill training, learning environments
  • محمدرضا اسدی نودولقی*، غلامرضا خلیق

    به کمک پدیده جهانی شدن، تکنولوژی های جدید در سرتاسر جهان گسترش یافته و بر زمینه های گوناگون نظیر علم، اقتصاد، تجارت، فرهنگ و... تاثیر گذاشته اند. سیستم آموزشی نیز از جمله زمینه هایی ست که از فناوری جدید در راستای بهبود آموزش و یادگیری بهره فراوان برده است. واقعیت افزوده یکی از تکنولوژی های جدیدی است که در حوزه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است و باعث ارتقای کیفی آنها شده است. هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا کاربرد واقعیت افزوده در ارتقای کیفی مهارت آموزی موثر است یا خیر؟ در واقعیت افزوده، اطلاعات مجازی تولیدشده توسط رایانه، بر عناصر جهان واقعی در زمان واقعی اضافه می شوند. در واقع، اطلاعات مرتبط با محیط و اشیاء اطراف بر روی دنیای واقعی جایگذاری می گردند. از این رو، واقعیت افزوده دارای پتانسیل عظیمی برای ایجاد متدهای جدید آموزشی بوده و فرصت های تازه ای را برای طراحی محیط های آموزشی می تواند فراهم کند. به عبارت دیگر، واقعیت افزوده شکل تازه ای از محیط های آموزشی را می تواند ارایه کند که با استفاده از متدهای جدید در سیستم آموزی، به ویژه در محیط های  کارگاهی از پیچیدگی مطالب در روند آموزش به کارآموزان بکاهد. این تحقیق به روش میدانی و با بررسی نتایج آماری ارزشیابی پایان دوره آموزشگاه های منتخب، قبل و بعد از به کارگیری واقعیت افزوده، به این نتیجه رسیده است که واقعیت افزوده متدی است که کارآموزان به مدد آن می توانند دانش و مهارت بیشتری کسب کنند. لازم به ذکر است که در این تحقیق از متدلوژی گسترش برنامه های تلفن همراه برای پیاده سازی واقعیت افزوده استفاده شده است

    کلید واژگان: واقعیت افزوده, مهارت آموزی, محیط های آموزشی

    With the aid of globalization as a phenomenon, the new technologies have spread across the world and have affected on various fields such as science, economy, business, culture, etc. Education system is such a field that has utilized of new technology to improve teaching and learning methods. Augmented reality is one of the new technologies used in different fields and helps them to enhance their quality.  The purpose of this paper is to answer the question that if the application of augmented reality has efficacious results on training or not. In augmented reality, the real- world elements are augmented by computer- generated virtual information in real time. In fact, the information about the environment and its surrounding objects is added and overlaid on the real world. Hence, augmented reality has a great potential for making the new methods for training and education, and provides new opportunities to design learning environments. In other words, augmented reality, as a new form of learning environments presenting a new method in skill training, can reduce the complication of training subjects for trainees in teaching procedure, especially in workshop environments. This field research surveys the statistical results of selected vocational training Institutes final exams before and after using the augmented reality and concludes that augmented reality is a useful method for trainees to gain more knowledge and skills.  It should be noted that in this paper, development methodology of mobile applications is used for implementation of augmented reality

    Keywords: : augmented reality, skill training, learning environments
  • میثم روشن فکر*، حسین ابراهیم پور کومله، گلنوش عبائی

    با توجه به اینکه نیاز است افراد بیکار، استعدادها وتوانایی های خود را برای ورود به مشاغل مرتبط با توانایی های شان به خوبی بشناسند، نیاز به طراحی یک سیستم خبره فازی به عنوان مشاور شغلی می باشد. در این مقاله، یک سیستم خبره فازی ارایه شده است که با گرفتن مشخصات، توانایی ها و ویژگی های افراد و سنجش از طریق آزمون، آنها را به شغل مرتبط با استعدادشان که در آن موفق خواهند بود، هدایت می کند. این سیستم به عنوان یک سیستم خبره مبتنی برRule  پیاده سازی شده وپایگاه دانش آن شامل دو دسته از قوانین است: بخش اول قوانینی است که با گرفتن اطلاعات جامعی از ویژگی های تمام مشاغل از کارشناسان خبره هر حرفه در سازمان فنی و حرفه ای پرشده و بخش دوم شامل قوانینی است که با ترکیب کردن دو روش استعدادیابی جانسون اوکانر و جان هالند، سوالاتی را به صورت یک آزمون، در پایگاه دانش ذخیره کرده است که توسط موتور استنتاج استفاده می شود. در بخش طراحی ورودی ها و خروجی این سیستم، رویکرد فازی را برای افزایش میزان دقت سیستم و نزدیک شدن به مقدار 100 درصد، به آن اضافه می کنیم. در هنگام گرفتن آزمون، با پرسیدن سوالات متوالی از فرد، با استفاده از راهبرد زنجیره پیشرو، جواب های گرفته شده در هرمرحله را ترکیب می کند تا به جواب نهایی برسد و یک شخصیت کلی از فرد بسازد و بر اساس الگوریتم تطابق الگوی RETE، شخصیت کلی ایجادشده برای فرد را با ویژگی های شغلی موجود در پایگاه دانش خود مقایسه می کند. سپس بر اساس فازی، یک عدد درصدی به عنوان میزان استعداد فرد در هر شغل را به او اطلاع می دهد تا فرد در انتخاب شغل آگاهانه عمل کند .در آخر نیز پیشنهادی در آینده، برای پیاده سازی مجدد سیستم با رویکرد فازی نوع دوم ارایه می شود.

    کلید واژگان: سیستم خبره فازی, سازمان فنی و حرفه ای, افراد بیکار, تعیین مهارت شغلی, روش های استعدادیابی, Rule

    With the aid of globalization as a phenomenon, the new technologies have spread across the world and have affected on various fields such as science, economy, business, culture, etc. Education system is such a field that has utilized of new technology to improve teaching and learning methods. Augmented reality is one of the new technologies used in different fields and helps them to enhance their quality.  The purpose of this paper is to answer the question that if the application of augmented reality has efficacious results on training or not. In augmented reality, the real- world elements are augmented by computer- generated virtual information in real time. In fact, the information about the environment and its surrounding objects is added and overlaid on the real world. Hence, augmented reality has a great potential for making the new methods for training and education, and provides new opportunities to design learning environments. In other words, augmented reality, as a new form of learning environments presenting a new method in skill training, can reduce the complication of training subjects for trainees in teaching procedure, especially in workshop environments. This field research surveys the statistical results of selected vocational training Institutes final exams before and after using the augmented reality and concludes that augmented reality is a useful method for trainees to gain more knowledge and skills.  It should be noted that in this paper, development methodology of mobile applications is used for implementation of augmented reality.

    Keywords: augmented reality, skill training, learning environments
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال