جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "philosophy for children" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «philosophy for children» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
رسالت اصلی نظان تعلیم و تربیت ایجاد بستری مناسب برای شناسایی استعدادهای دانش-آموزان و کمک در جهت بروز آنها و شکوفایی استعدادها با توجه به تفاوت های فردی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو به عنوان یک روش تدریس بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود.
روشروش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با بهره گیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جمعیت مورد مطالعه، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم بخش سنگر از توابع شهرستان رشت در سال تحصیلی1402-1401 بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و تعداد نمونه 40 نفر بود که به صورت تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006) استفاده شد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو در درس تفکر و پژوهش قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو بر سرزندگی تحصیلی دانش-آموزان تاثیر مثبت داشته است (001/0<p).
نتیجه گیریبه نظر می رسد یادگیری تکنیک های آموزش فلسفه که به طور مثبتی با باورها، هیجان ها و رفتارهای مربوط به پیشرفت مرتبط است منجر به ایجاد یک جو عاطفی مثبت در موقعیت های یادگیری و در نهایت سبب سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان می شود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده استفاده از روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو برای بهبود سرزندگی تحصیلی توصیه می شود.
کلید واژگان: حلقه های کندوکاو, دانش آموزان, روش تدریس, سرزندگی تحصیلی, فلسفه برای کودکانBackground and AimThe main mission of educationalists is to create a suitable platform for identifying the talents of students and helping them to emerge and flourishing talents according to individual differences. The aim of the present study was to investigate the effectiveness of philosophizing in exploration circles as a teaching method on the academic buoyancy of students.
MethodThe research method was semi-experimental using a pre-test-post-test design with a control group and random assignment of subjects. The study population included all the sixth grade students of Sangsar section of Rasht city in the academic year of 2022. Sampling was available and the number of samples was 40 people who were randomly divided into two experimental and control groups. To collect data, the academic buoyancy questionnaire (Martin and Marsh, 2006) was used. Then, for 8 sessions, the experimental group was trained in the method of teaching philosophising in exploration circles in the lesson of thinking and research. The collected data were analyzed using SPSS version 23 software and by univariate analysis of covariance.
ResultsThe findings showed that the teaching method of philosophizing in exploration circles was effective on students' academic buoyancy (P<0.001).
ConclusionIt seems that learning philosophy teaching techniques that are positively related to beliefs, emotions and behaviors related to progress leads to the creation of a positive emotional atmosphere in learning situations and ultimately causes academic vitality in students. Therefore, according to the obtained results, it is recommended to use the teaching method of philosophizing in exploration circles to improve academic vitality.
Keywords: Exploration Circles, Students, Teaching Method, Academic Buoyancy, Philosophy For Children -
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مراحل توسعه یافته الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محور قرار دادن اجتماع پژوهشی بر رشد مهارت های استدلالی (تفکری) دانش آموزان کلاس ششم به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از سه پایه ششم مدرسه ابتدایی پسرانه عمار (استان البرز) به عنوان نمونه در دسترس به طور تصادفی کلاسی 30 نفره، به عنوان گروه آزمایش و کلاسی 30 نفره به عنوان گروه گواه انتخاب شد. کلاسداری در گروه آزمایش با اجرای مراحل توسعه یافته الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محور قرار دادن اجتماع پژوهشی در مدت دوره شش هفته ، هفته ای دو جلسه بود. برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه مهارت های استدلالی، شامل50 سوال سه گزینه ای که بیانگر 22 مهارت در زمینه ی استدلال با روایی و پایایی مورد تایید صاحب نظران است استفاده شد. نتایج آمار توصیفی و استنباطی در مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از میانگین، انحراف معیار و نیز تحلیل کوواریانس تاثیر معنادار و مثبت الگوی یاد شده را بر رشد مهارت های استدلالی دانش آموزان پسر پایه ششم نشان داد. بنابراین پژوهش در تعمیم کاربرد الگوی مذکور در برنامه های درسی رسمی دانش آموزان پایه ششم در کشورمان توصیه گردید.
کلید واژگان: اجتماع پژوهشی, الگوی مدیریت آموزش, فلسفه برای کودکان, مهارت های استدلالیThis research aimed to investigate the effect of the extended stages of the management model of P4C (philosophy for children) focusing on the research community, on the development of reasoning (thinking) skills of sixth-grade students, using a semi-experimental method of pre-test-post-test type with a control group. From the sixth grade of Ammar Boys Primary School (Alborz Province), as an available sample, a class of 30 people was randomly selected as the experimental group and a class of 30 people was chosen as the control group. Classroom teaching in the experimental group was by implementing the developed stages of the management model of P4C, focusing on the research community during a period of six weeks, with two sessions per week. Reasoning Skills Questionnaire including 50 three-choice questions that indicate 22 skills in reasoning with validity and reliability approved by experts was used. The results of descriptive and inferential statistics comparing the two experimental and control groups using the mean, standard deviation, and covariance analysis showed the significant and positive effect of the mentioned model on the development of reasoning skills of sixth-grade male students. Therefore, the research on the generalization of the application of the mentioned model in the official curricula of sixth-grade students in our country was recommended.
Keywords: Research Community, Education Management Model, Philosophy For Children, Reasoning Skills -
Loneliness is a distressing experience and has destroying psychological consequences for children. This paper explored the effectiveness of instructing philosophy for children on children’s loneliness after controlling the role of the social-emotional learning. This study adopted a quasi-experimental method. The statistical population included sixth grade primary school male students of Urmia (N=50) chosen by cluster random sampling method and then randomly assigned to the experimental (N=25) and Control (N=25) groups. The experimental group participated in 12 sessions of philosophy for children instruction while the control group did not receive any special instruction. Children loneliness questionnaire by Asher and Wheeler (1985) and the Social-Emotional Learning scale of Coryn et al. (2009) were administrated. The results of this study showed the same patterns as Westerns studies. After controlling the role of covariates variables (the pre-test and social-emotional learning) on loneliness by ANCOVA test, instructing philosophy for children has a significant effect on loneliness. Moreover, after instructing philosophy for children, the experimental group showed lower levels of loneliness than the control group (P<0.001). Although there were two covariate variables, pre-test, and social-emotional learning, instructing philosophy for children had an effect on loneliness, accordingly these findings highlight the importance of philosophy for children in mitigating children’s loneliness. This findings may be helpful for school psychologists in schools.Keywords: Loneliness, Philosophy For Children, Social-Emotional Learning
-
نوشتن مهارتی است که نه تنها به تفکر بلکه به مهارتهایی نیز وابسته است. با نظر به این امر، پژوهش حاضر در پی دستیابی به مولفه ها و مهارتهای نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن (براساس برنامه فلسفه برای کودکان) به منظور تقویت توانایی نوشتن در کودکان بود. از این رو با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با رجوع به نظریات لیپمن و پژوهشهای مرتبط با نوشتن، در پی پاسخگویی به این سوالات بود: مولفه های نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن کدام اند؟ و برای تقویت این مولفه ها و توانایی نوشتن کودکان از چه مهارتهایی می توان استفاده کرد؟ یافته ها نشان دادند که هدف از نوشتن، تولید و زایش فکر در قالب کلمات است. بر این اساس یکی از رسالتهای نظام آموزشی هر کشور آموزش مهارتهای نوشتن است، مهارتهایی چون تعاریف، شبیه سازی، طبقه بندی، تدوین شفاف مفاهیم، مشق ذهنی، مرتبط ساختن، تمثیل، قصه گویی، کشف ابهامات، بیان تجربه، ارائه دلیل و استدلالات که ضمن تقویت مولفه های مطرح نوشتن (رابطه هنر با تجربه، معنا، روابط زیبایی شناسانه، توجه، تجربه، ترجیحات و درستیها)، به دانش آموزان کمک کند تا با استفاده از این مهارتها بتوانند به نوشتنی برمبنای زیبایی شناسی و استدلال دست یابند. همچنین نتایج نشان داد که با به کارگیری مهارتهای استنباط شده در این پژوهش و اعمال آن در کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، دانش آموزان می توانند بر عجز خود در نوشتن فائق آیند.
کلید واژگان: نوشتن, فلسفه برای کودکان, رمان سوکی, راهنمای سوکیTo improve children’s writing skills through philosophy one could look at a novel such as Suki Novel and its Instructional Manual for use in philosophy for children program to see what the requirements of writing ability are indicated to be in the novel, and how these requirements can be strengthened. To this end, the content analysis of the novel and its manual revealed the purpose of writing is creation and regeneration of thought through words. As such, it is the mission of any educational system to help with improvement of writing ability in children by emphasizing skills such as defining, exemplifying, categorizing, and clarification of concepts, mental exercise, storytelling, discovering ambiguities, and reasoning. Such skills not only strengthen the writing ability constituents, but help students with writing both beautifully and logically.
Keywords: Writing, Philosophy For Children, Suki Novel, Suki Instructional Manual -
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» بر احساس تنهایی و مهار خشم در دوره شیوع کرونا در کودکان پسر بی سرپرست شهر همدان بود. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش که به صورت هدفمند انتخاب شد شامل کودکان پسر بی سرپرست 9 تا 12 ساله ساکن در مرکز تحت نظر بهزیستی شهر همدان بود. از جامعه آماری موردنظر 28 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (14) و کنترل (14) قرار داده شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش برنامه فلسفه برای کودکان قرار گرفت و گروه کنترل این آموزش را دریافت نکرد. از پرسشنامه خشم اسپیلبرگر و مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا راسل برای جمع آوری داده استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد که در متغیر احساس تنهایی بین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0<p). نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از برنامه فلسفه برای کودکان می توان به منظور کاهش احساس تنهایی و افزایش مهار خشم در کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به عنوان یک روش مداخله ای موثر استفاده کرد.
کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, احساس تنهایی, مهار خشم, کودکان بی سرپرستنشریه تفکر و کودک, Volume:15 Issue: 1, 2024, PP 295 -325The aim of this study was to identify the effect of the implementation of the "Philosophy for Children" program on loneliness and control of anger during the outbreak of Corona in orphaned and poorly cared for boys. The method of the present study was quasi-experimental with pre-test-post-test design with experimental and control groups. The purposefully selected study population consisted of orphaned and poorly cared for boys aged 9 to 12 years. From the statistical population, 28 people were selected and randomly assigned to the experimental (14) and control (14) groups. The experimental group underwent 8 sessions of philosophy program training for children and the control group did not receive this training. The Spielberger Anger Questionnaire and the Russell University of California Loneliness Scale were used to collect and measure research data. The results of data analysis using covariance test showed that there was a significant difference in the variable of feeling lonely between the scores of the experimental group and the control group (P <0.001). The results of this study indicate that the Philosophy for Children program can be used as an effective intervention method to reduce loneliness and increase anger control in homeless and badly cared for children.
Keywords: Philosophy For Children, Loneliness, Anger Control, Homeless, Neglected Children -
هدف پژوهش حاضر، فرا تحلیل اثربخشی آموزش فلسفه بر مهارت های شناختی دانش آموزان ایرانی بود. جامعه آماری پژوهش های در دسترس مرتبط با اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر مهارت های شناختی بود که در بین سال های 1380 تا 1400 در بانک های اطلاعاتی رایانه ای قابل دسترس در پایگاه اطلاعات علمی: پرتال جامع علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)، ، جهاد دانشگاهی (SID)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) بود. درنهایت 72 پژوهش با 89 اندازه اثر وارد فرا تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر ترکیبی کل (99/0) که باتوجه به معیار هاتیه مطلوب و بر اساس معیار کوهن بزرگ ارزیابی می شود. همچنین در بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده، نتایج اثربخشی مطلوب بر هرکدام از مهارت های شناختی: تفکر انتقادی، انعطاف پذیری شناختی، قضاوت، حل مسئله و پرسشگری بررسی شد که از آن میان اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی با اندازه اثر خلاصه (07/1) بیشترین مقدار را دارا بود. با توجه به اثربخشی بالای آموزش فلسفه بر مهارت های شناختی در گروه های جنسیتی، پیشنهاد می شود که این برنامه با پیروی از اصول خود به برنامه رسمی آموزش وپرورش در مدارس افزوده شود.
کلید واژگان: اندازه اثر, انعطاف پذیری شناختی, فرا تحلیل, فلسفه برای کودکان, مهارت شناختینشریه تفکر و کودک, Volume:15 Issue: 1, 2024, PP 269 -294The purpose of the current research was to Meta-analyze the effectiveness of philosophy education on the cognitive skills of Iranian students. The statistical population was the available research related to cognitive and metacognitive interventions on anxiety, available between 2001 and 2021 in the computer databases accessible. Finally, 72 studies with 89 effect sizes were included in the meta-analysis. The research findings showed that the size of the total combined effect (0.99) is evaluated according to Hattie's criterion and based on Cohen's large criterion. Also, in examining the role of moderating variables, the results of favorable effectiveness on each of the cognitive skills: critical thinking, cognitive flexibility, judgment, problem-solving, and questioning were investigated, among which the effectiveness of philosophy education on cognitive flexibility with a summary effect size (1.07) was the highest. Had the amount considering the high effectiveness of philosophy education on cognitive skills in gender groups, it is suggested that this program be added to the official education program in schools by following its principles.
Keywords: Effect Size, Cognitive Flexibility, Cognitive Skill, Meta-Analysis, Philosophy For Children -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در بین گروه ها جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز (QTI) استفاده شد که روایی آن از طریق نظر متخصصان بررسی گردید و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان به میزان 68 درصد بر تفاوت های فردی دانش آموزان در تعامل بین معلمان و دانش آموزان موثر است. بر اساس نتایج، آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول تاثیر مثبت بگذارد.کلید واژگان: آموزش فلسفه به کودکان, تعامل, معلمان, دانش آموزانThe aim of this study was to investigate the effect of teaching philosophy to children on the quality of interaction between teachers and female students First High School. The study methodology was quasi-experimental study with pretest-posttest design by control group. Statistical society included all female students of the first high school level in Tabriz city in the academic year of 2017-2018 that among them a sample of 60 students were selected by cluster sampling method and were assigned in both control and experimental groups randomly. Data were collected using Teacher-student interaction questionnaire (QTI) that validity were evaluated by the opinion of experts and the reliability by alpha Cronbach was 0.87. The philosophy education program for treatment group was performed in the form of community of inquiry method during 11 sessions. For data analysis Spss23 software were used. The results showed that the Teaching Philosophy to Children as much as 68% is effective on students' individual differences in the interaction between teachers and students. Data analyses indicated teaching philosophy to children can have positive effects on quality of interaction between teachers and female students first high school.Keywords: Philosophy For Children, Interaction, Teachers, Students
-
رویکرد یادگیری تلفیقی اشاره به ترکیب روش های تدریس معمول سنتی در قالب چهره به چهره با تجهیزات مبتنی بر کاربرد فناوری دارد.هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود. روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در یکی از مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای منطقه 14 انتخاب سپس مدرسه ابتدایی دخترانه ابوذرغفاری انتخاب شد و از جامعه آماری 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (2 نفر) جایگماری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلاسر (1994) بود. گروه آزمایش طی 11 جلسه مورد مداخله آموزشی قرار گرفت و گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. در بخش آنلاین از پلتفرم مودل و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تفکر انتقادی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بیشترین تاثیر را بر مولفه شناسایی مفروضات سپس مولفه استنتاج و پس ازآن مولفه ارزشیابی دلایل و مولفه استنباط و کمترین تاثیر را بر مولفه تعبیرو تفسیر داشته است.اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی، می تواند به عنوان ابزار مداخله ای مناسب جهت بهبود مولفه های تفکر انتقادی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, رویکرد یادگیری تلفیقی, تفکر انتقادینشریه تفکر و کودک, Volume:14 Issue: 2, 2024, PP 173 -200The Blended learning approach refers to the combination of the traditional teaching methods in the form of face-to-face with equipment based on the application of technology.The aim of this study was to investigate the effectiveness of philosophy for children program based on Blended learning approach on critical thinking of second elementary students.A quasi-experimental method with a pretest-posttest design with a control group was used. The statistical population included all female students in the second period of elementary school who were studying in one of the public schools in Tehran in the academic year 1401-1400. Using multi-stage cluster sampling was selected region 14, then Abuzarghafari girls' primary school was selected and 40 people were selected from the statistical population and randomly assigned to the experimental group (20 people) and the control group (2 people). Data collection tool was Watson and Glasser (1994) Critical Thinking Questionnaire. The experimental group underwent educational intervention in 11 sessions and the control group did not receive this intervention. In the online part were used the model platform and in the offline part were used multimedia and educational animations.In order to analyze the data were used statistical methods in Two levels of descriptive (central and dispersion indices) and inferential (analysis of covariance).The results showed that after adjusting the pre-test scores, there was a significant difference between the experimental and control groups in the variables of critical thinking (P <0.05). Findings showed that the implementation of philosophy for children program based on Blended learning approach had the greatest effect on the component of identifying assumptions, then the component of inference and then the component of evaluating reasons and the component of inference and the least effect on the component of interpretation.Implementing a philosophy for children program based on Blended learning approach can be used as an appropriate intervention tool to improve the critical thinking components of elementary school students.Keywords: philosophy for children, Blended learning approach, critical thinking
-
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای هستی شناسانه داستان های مثنوی مبتنی بر رویکرد محتوایی آموزش تفکر و مناسبت آن با تربیت دینی مقطع ابتدایی بود. بدین منظور با روش تحلیل محتوای کیفی نخست مبانی نظری آموزش تفکر و تربیت دینی مطرح و ضمن اشاره به انتقادهای صورت گرفته از حافظه پروری از میان رویکردهای موجود، رویکرد محتوایی تبیین و در ادامه مضامین هستی شناسانه در این رویکرد معرفی و نهایتا داستان هایی از مثنوی که مرتبط با ساحت های هستی شناسانه فلسفی (خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی) بود معرفی و نشان داده شد که هر داستان کدامیک از ساحت ها یا چند ساحت فلسفی را در درون خود دارد و مناسب استفاده در برنامه تربیت دینی دوره ابتدایی است. همچنین بیان گردید، حکایت های موجود در مثنوی مبتنی بر رویکرد محتوایی نیازمند بازنویسی است، به گونه ای که این داستان ها که دارای غنای ادبی بالایی است باید ساده سازی شوند تا بتوانند ضمن فراهم نمودن زمینه تامل و تفکر در کلاس، اهداف تربیت دینی مقطع ابتدایی که عمدتا آشنایی با مضامین خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی است را به شکل مناسب تری فراهم نمایند.کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, رویکرد محتوایی, مثنوی, مضامین فلسفیThe purpose of this study was to analyze the ontological content of Masnavi Stories based on the content approach of teaching thinking and its relevance to religious education in primary school. To this aim, the theoretical foundations of teaching thinking and religious education are presented via the method of qualitative content analysis. Then, given the criticisms of memory-based education, among the existing approaches, the content approach is explained and the ontological themes in this approach are introduced. Finally, the stories from Masnavi related to the philosophical ontological fields (theology, cosmology, and anthropology) are introduced and it is shown which of the philosophical fields is inside each story and whether they are suitable to be utilized in the religious education program of the elementary school. It is also stated that the anecdotes in Masnavi need to be rewritten based on a content approach so that these stories, which have a high literary richness, should be simplified to provide the ground for reflection and thinking in the class and meet the religious education objectives of the elementary school _ mainly familiarity with the topics of theology, cosmology and anthropology_ in more appropriate form.Keywords: philosophy for children, content approach, Masnavi, philosophical themes
-
هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر صلاحیت های اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه شهرگرگان می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی می باشد که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهرگرگان در سال تحصیلی 1399-1398 است که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته هفتگی (90 دقیقه) آموزش دیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه سنجش صلاحیت های اخلاقی مارتین و آستین (Martin & Austin 2010) استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استناد به نظرات کارشناسان و ضریب آلفای کرونباخ (0/879) تایید شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کوواریانس (ANCOVA) در نرم افزار SPSS (ویرایش 21) انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر صلاحیت اخلاقی دانش آموزان با اندازه اثر 911/0 تاثیر مثبت و معنی دار دارد (763/585=F؛ 05/0>p). یافته های پژوهش همچنین حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار اجرای این برنامه بر هشت مولفه صلاحیت اخلاقی در بین دانش آموزان می باشد.در نتیجه می توان بیان کرد که استفاده از برنامه های غیرمستقیم از قبیل فلسفه برای کودکان باعث ارتقاء صلاحیت های اخلاقی در بین دانش آموزان می گردد.کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, صلاحیت های اخلاقی, دانش آموزان دختر, گرگاننشریه تفکر و کودک, Volume:14 Issue: 2, 2024, PP 143 -173This study determined the Effectiveness of ‘philosophy for children’ education on moral competences of high school girl students in Gorgan. The method of the study is semi-experimental by using pretest-posttest plot and control and experimental groups. The statistical population included all high school girl students in Gorgan in the academic year 2019-2020. The experimental and control groups were each assigned 30 students by random sampling. The experimental group attended twelve 90-min education sessions. Data collection was performed via the Moral Competency Inventory Measurement Instrument by Martin and Austin (2010). Validity and reliability of the tool were confirmed according to experts’ ideas and Cronbach’s alpha coefficient (0.879), respectively. Data analysis was carried out through ANCOVA in SPSS (version 21). The results revealed that philosophy for education program has positive and significant effect on the students’ moral competences with the effect size of 0.911 (F=585.763; p<0.05). Furthermore, the findings of this study indicated the positive and significant effect of philosophy for education program on eight attributes of moral competences among the students. Therefore, it can be concluded that the use of indirect program such as philosophy for children can improve moral competences among students.Keywords: philosophy for children, moral competences, Girl Students, Gorgan
-
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1400-1399 دریکی از مدارس دولتی تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 40 نفر از دانش آموزان بااستعداد شناسایی و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جای گماری شدند. نمونه آماری پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون - گلیرز که ابزار این پژوهش بود را پیش از آموزش و پس از آموزش تکمیل کردند.آموزش موردنظر بر اساس مدل آموزشی به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان طراحی و طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. در بخش آنلاین از پلتفرم گراسپ و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی میانگین و انحراف معیار و استنباطی کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در مولفه های متغیر تفکر انتقادی وجود دارد (05/0P<). نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از ظرفیت فناوری ها در برنامه فلسفه برای کودکان و بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد بود. بر مبنای یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد از این مدل به عنوان راهکاری اجرایی برای یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش " بهره مندی هوشمندانه از فناوری های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی" استفاده شود.
کلید واژگان: مدل آموزشی, فلسفه برای کودکان, رویکرد یادگیری تلفیقی, تفکر انتقادی, دانش آموزان بااستعدادنشریه تفکر و کودک, Volume:14 Issue: 1, 2023, PP 173 -200The aim of the present study was to investigate the effectiveness of education based on "Technology Application Model in Philosophy for Children" program on critical thinking of talented second grade students.The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest with a control group design. The statistical population included all talented male students in the second year of elementary school who were studying in one of the public schools of Tehran in the academic in year 1399-1400. Using multi-stage cluster sampling method, 40 talented students were identified and randomly assigned to the experimental (n = 20) and control (n = 20) groups.Statistical sample of the research was completed before and after training, Watson-Glears Critical Thinking Questionnaire, which was the tool of this research.The training was designed based on the educational model of using technology in the philosophy for children program and was performed in 10 sessions for the experimental group and the control group was trained in the usual way.In the online section were used from the Grasp platform And in the offline section were used Multimedia and educational animations. Statistical methods were used to analyze the data at two descriptive levels of mean and standard deviation and inferential multivariate covariance.The results showed that after adjusting the pre-test scores, there was a significant difference between the experimental and control groups in the variables of critical thinking (P <0.05).The results of this study, in line with other studies, showed the positive role of using the capacity of technology in the philosophy for children program and improving the critical thinking of talented students.According to the research findings, it can be suggested that this model be used as an executive solution for one of the major goals in the document of fundamental transformation of education "intelligent use of new technologies in the formal public education system based on the Islamic standard system."
Keywords: Educational Model, philosophy for children, Blended learning approach, critical thinking, talented students -
هدف از انجام این پژوهش، تبیین الگوی مفهومی تربیت جنسی در فضای مجازی مبتنی بر برنامه درسی فلسفه برای کودکان است. روش این پژوهش برای دست یابی به هدف اول «تحلیل محتوا» و برای دست یابی به هدف دوم «روش استنتاجی از نوع قیاس عملی» است. جامعه تحلیلی شامل کلیه ی اسناد، منابع و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تحقیق بود که شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که برخی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر تربیت جنسی در فضای مجازی مبتنی بر فلسفه برای کودکان، مرتبط با چهار بعد شناختی، جسمانی، اجتماعی و عاطفی شامل: (آگاهی بخشی و مفهوم یابی، جهت دادن به مسیر افکار، کشف معنا و کسب دانش، تامل ورزی؛ ممارست در کسب مهارت ها با تمرین عملی و فعالیت مشارکتی، رفتار آگاهانه در مواجهه با کنش ها و تغییرات طبیعی بدن، موقعیت شناسی و تعهدمندی؛ استفاده از مهارت های فردی و میان فردی در تبادل اطلاعات، جامعه و شهروند دموکرات، عفت ورزی و تقوا پیشگی، یکپارچگی رشته افکار و اعمال) در فضای مجازی است که به عنوان چهارچوبی برای الگوی تربیت جنسی در فضای مجازی مبتنی بر فلسفه برای کودکان است که در قالب اهداف اصول و روش تربیتی قابل دست یابی است. این الگو مرتبط با اهداف غایی و میانی خود بر 5 اصل: (هوش جنسی سایبری، دانش جنسی سایبری، درک روابط جنسی فناورانه و خویشتن داری جنسی، مسیولیت جنسی و اخلاق جنسی در فضای مجازی مبتنی بر فلسفه برای کودکان) استوار است. روش این الگو نیز، اجتماع مجازی پژوهشی است.
کلید واژگان: الگوی تربیت جنسی, فضای مجازی, فلسفه برای کودکان, مهارت های جنسیتیThe purpose of this research is to explain the conceptual model of sexual education in virtual space based on philosophy curriculum for children. The method of this research to achieve the first goal is "content analysis" and to achieve the second goal is "deductive method of the type of practical analogy". The analytical community included all the documents, sources and databases related to the research topic, which were identified and then studied and analyzed in a targeted and deep way. The findings indicate that some of the most important factors affecting sex education in the virtual space based on philosophy for children are related to four cognitive, physical, social and emotional dimensions including: Meaning and acquisition of knowledge, reflection; practice in acquiring skills through practical training and collaborative activity, conscious behavior in the face of actions and natural changes of the body, situational awareness and commitment; use of individual and interpersonal skills in information exchange, society and democratic citizen. chastity and piety, the integrity of thoughts and actions) in the virtual space, which is a framework for the model of sex education in the virtual space based on philosophy for children, which can be achieved in the form of the goals of principles and educational methods. This model related to its final and intermediate goals is based on 5 principles: (cyber sexual intelligence, cyber sexual knowledge, understanding of technological sexual relations and sexual restraint, sexual responsibility and sexual ethics in cyberspace based on philosophy for children). The method of this model is the virtual community of inquiry.
Keywords: gender skills, Philosophy for Children, sex education model, Virtual Space -
هدف
این مقاله به بررسی ویژگی های داستان های فلسفه برای کودکان می پردازد تا از این طریق، امکان استفاده از کارکردهای ویژگی های این داستان ها در خلاقیت کودکان مشخص شود. در بخش اول مقاله به تبیین ویژگی های داستان های فبک پرداخته می شود. در بخش دوم به بررسی کارکردهای داستانهای فلسفه برای کودکان بر خلاقیت کودکان نشان داده می شود.
روشاین تحقیق، از لحاظ رویکرد کیفی و حیث روشی از روش تحلیل از نوع تحلیل محتوای کیفی بوده است. داده ها از اسناد و متون علمی شامل کتب و جستجوی مقالات با استفاده از کلید واژه های خلاقیت، ادبیات داستانی، برنامه درسی فلسفه برای کودکان، کارکردهای داستان های فبک، عناصر داستانی در خلاقیت کودکان انجام شد. بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 29 مقاله و 21 جلد کتاب وارد مطالعه شد. یافته ها نشان داد که ویژگی های داستان های برنامه فبک با وجود بن مایه پرسشگری و مفاهیم فلسفی، مباحث استدلال تفکر و نیز مباحث فلسفی مربوط به شیوه های زندگی کودکان در بعد زندگی روزمره و در بعد بیناذهنیت اجتماع، بازسازی اجتماع پژوهشی و برخی از فرایندها همچون مولفه های ادبی و تربیتی و الگوهای فعالیت محور مانند الگوی نوشتن طرح بحث و تمرین در داستان بر پرورش خلاقیت کودکان تاثیر دارد.
نتیجه گیریارتقاء خلاقیت و روحیه پرسشگری کودکان مبنی بر استفاده از عناصر و کارکردهای ویژگی های داستان های فبک باشد.
کلید واژگان: ویژگی های داستان های فلسفه برای کودکان, کارکردهای داستانهای فبک, خلاقیت, فلسفه برای کودکانPurposeThis article examines the characteristics of philosophy stories for children, in order to determine the possibility of using the features of these stories in children's creativity. In the first part of the article, the characteristics of Fabak stories are explained. In the second part, the functions of philosophy stories for children are shown on children's creativity.
MethodThis research was qualitative content analysis in terms of qualitative approach and method of analysis. Data were collected from scientific documents and texts, including books and articles, using the keywords of creativity, fiction, philosophy curriculum for children, the functions of fictional stories, fictional elements in children's creativity. Based on the inclusion and exclusion criteria, 29 articles and 21 book covers were included in the study.The findings showed that the features of the stories of the Fabak program, despite the basis of questioning and philosophical concepts, the topics of reasoning and thinking, as well as the philosophical topics related to the ways of children's lives in the dimension of daily life and in the dimension of community intersubjectivity, the reconstruction of the research community and some processes such as literary components And educational and activity-oriented patterns such as the pattern of writing, discussing and practicing in the story have an effect on the development of children's creativity.
ConclusionThe improvement of children's creativity and questioning spirit is based on the use of elements and functions of the features of Fabak stories.
Keywords: characteristics of philosophy stories for children, functions of fiction stories, Creativity, philosophy for children -
This study aimed to evaluate the effectiveness of a Philosophy for Children Course on aspects of students' school engagement. School engagement is a structure indicating that students can create personal relationships with their teachers in addition to the educational content. For this purpose, a quasi-experimental study was conducted on 7th-grade students (n=128) from 4 classes at the same school as the intervention and control groups. In the current quasi-experimental, pre-test, and post-test study, the independent variable was the philosophy for children (P4C) program (ten 60 minute sessions) and the dependent variables were the school engagement aspects including behavioral, emotional, cognitive, and agency engagements. To analyze the data ANOVA was used. The findings indicated that the score of all four aspects of school engagement were significantly higher in the intervention group who attended the Philosophy for Children Program than those of the control group. Based on the obtained results, 28.2% of changes in total school engagement were attributed to the P4C program. The results show a significant increase in school engagement and its aspects. Philosophy for Children Program can be used to create an educational atmosphere with the highest relationship to students’ curriculum in which the students can rule out their learning behaviors with high motivation.
Keywords: Effectiveness, Philosophy for Children, School Engagement, Students -
هدف:
هدف از تحقیق حاضر بررسی و استنتاج مزیت های داستان های فلسفی و کاربرد های آن به عنوان متون درسی است.
روش پژوهش:
روش تحقیق توصیفی- استنتاجی (تحلیل پیش رونده) است. منابع مورد بررسی شامل داستان هایی می باشد که توسط پیشگامان فبک ارایه شده است. برای تبیین ضرورت داستان های فلسفی به عنوان متون درسی، مفهوم فلسفه از دیدگاه بنیانگذاران برنامه فبک بررسی شده و دلایل شان مبنی بر اینکه پرسش های کودکان و نوجوانان گاهی می تواند فقط در کندوکاو فلسفی یافت شود ارایه می گردد. سپس به اهمیت توضیح نمادین و قابلیت های فلسفی داستان از منظر بنیانگذاران برنامه فبک پرداخته می شود.
یافته هابراساس نتایج از نظر بنیانگذاران برنامه فبک این داستان ها نه تنها مفیدند بلکه برای رسیدن به اهداف تعلیم و تربیت ضروری اند. می توان نتیجه گرفت که داستان های فلسفی ظرفیت های خوبی برای استفاده در برنامه های درسی را دارند و از دیدگاه بینیانگذاران برنامه فبک دارای مزیت های جذابیت، محرک فکر بود، زنده تر بودن نسبت به متون دیگر و مرتبط ساختن مباحث کلاس با متن زندگی دانش آموزان هستند.
نتیجه گیریبراساس نتایج به نظر می رسد که داستان ها در تمام زمینه های معرفتی می توانند با کمک کندوکاو کلاسی به ساخت معرفتی دانش آموزان بیانجامند.
کلید واژگان: داستان فلسفی, فلسفه برای کودکان و نوجوانان, محتوای آموزشی, حلقه کندوکاو, متون درسینشریه تفکر و کودک, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 241 -266ObjectiveThe purpose of this study is to investigate and infer the advantages of philosophical stories and its applications as textbooks.
Research MethodThe research method is descriptive-inferential (progressive analysis). Sources reviewed include stories presented by P4C pioneers. To explain the necessity of philosophical stories as textbooks, the concept of philosophy is examined from the perspective of the founders of the P4C program and their reasons are given that the questions of children and adolescents can sometimes be found only in philosophical exploration. Then, the importance of symbolic explanation and philosophical capabilities of the story from the perspective of the founders of the P4C program is discussed.
FindingsAccording to the results, according to the founders of the P4C program, these stories are not only useful but also necessary to achieve the goals of education. It can be concluded that philosophical stories have good potential for use in curricula, and from the point of view of the viewers of the P4C program, they have the advantages of being attractive, thought-provoking, more vivid than other texts, and linking class topics to the text of students' lives.
ConclusionBased on the results, it seems that stories in all fields of knowledge can lead to students' cognitive construction with the help of classroom exploration.
Keywords: philosophical story, philosophy for children, adolescents, Educational Content, exploratory circle, Textbooks -
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر باورهای معرفت شناختی و یادگیری مفاهیم محیط زیست دانش آموزان پایه یازدهم بود. روش پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه یازدهم شهر اراک بودند که تعداد 44 نفر از آنها به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 22 نفره کنترل و آزمایش توزیع شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش به مدت 12 جلسه مباحث درس انسان و محیط زیست را بر اساس اصول برنامه فلسفه برای کودکان آموختند. درحالی که در گروه کنترل شیوه آموزش به شکل مرسوم بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1990) و آزمون یادگیری مفاهیم محیط زیست محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس بکار گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد به کارگیری برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر باورهای معرفت شناختی و مولفه های آن و همچنین یادگیری مفاهیم محیط زیست دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشته است (0.001=p). با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد شد اصول موردتوجه در برنامه های فلسفه برای کودکان به جای آنکه به صورت مجزا اجرا گردد، در برنامه درسی تلفیق شود.
کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, باورهای معرفت شناختی, یادگیری, محیط زیستQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:11 Issue: 1, 2022, PP 35 -58The purpose of this study was to investigate the impact of teaching philosophy to children on epistemological beliefs and learning environmental concepts in 11th- grade students. The research method was quasi-experimental and pre-test-post-test with a control group. The statistical population consisted of 11th- grade students in Arak city, 44 of whom were selected by convenience sampling method and were randomly divided into two groups of 22 control and experimental groups. Subjects in the experimental group were taught human and environmental lessons for 12 sessions based on the principles of the philosophy for children program. Whereas in the control group the training method was conventional. Data collection tools were Schumer's Epistemological Beliefs Questionnaire (1990) and a researcher-made environmental concept test. Analysis of covariance was used for data analysis. The results showed that applying philosophy in the children programs had a positive and significant effect on epistemological beliefs and their components as well as learning environmental concepts of students (p = 0.001). Based on the results of the study, it is suggested to incorporate the principles of philosophy for children in the curriculum rather than being implemented separately.
Keywords: Philosophy for Children, Epistemological Beliefs, Learning, Environment -
این پژوهش درصدد تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه چهارم ابتدایی بر اساس مولفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی است. روش پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی، تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی بوده و منابع مورد تحلیل برای شناسایی ابعاد و مولفه ها (4 مولفه اصلی و 49 مولفه فرعی)، متن اسناد کتابخانه ای و همه کتاب های پایه چهارم ابتدایی بوده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و همچنین سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و روایی تحقیق از نظر صاحب نظران و متخصصان فلسفه برای کودکان و برنامه ریزی درسی مورد تایید واقع گردید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 93٪ بیان گشت. در تحلیل محتوا با استفاده از آنتروپی شانون مولفه پیامدهای فردی تفکر فلسفی با ضریب اهمیت 597/0 بیشترین و مولفه چیستی فلسفه با ضریب اهمیت 052/0کمترین توجه را به خود اختصاص داده است.
کلید واژگان: فلسفه برای کودکان, اجتماع پژوهشی, هوش معنوی, کتاب های درسی پایه چهارم ابتداییThis study seeks to analyze the content of the fourth-grade textbooks based on the components of the philosophy for children curriculum and spiritual intelligence. Descriptive research methods of library document analysis and content analysis were used. To this end, the text of library documents and all fourth-grade textbooks were analyzed to identify the components. Research tools included a checklist and a researcher-made content analysis list. The research tools were validated and confirmed by experts in research, philosophy for children and curriculum development. The reliability of the tools was evaluated and confirmed by Cronbach's alpha of 93%. Shannon's entropy was used for content analysis, which revealed the personal outcomes of philosophical thinking with the highest coefficient of significance (0.597) and the nature of philosophy with the lowest coefficient of significance (0.052).
Keywords: Philosophy for children, community inquiry, Spiritual intelligence, Fourth-grade textbooks -
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان پیش دبستان 3 تا 5 بر اساس الگوی کلاین است. برای دستیابی به این هداف از روش سنتزپژوهی در طراحی الگو استفاده شد. قلمرو پژوهش حاضر، اسناد در حوزه فلسفه برای کودک و نمونه گیری به روش هدفمند و تعداد نمونه 50 مقاله (25 مقاله فارسی و 25 مقاله لاتین) ، الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودک بر اساس عناصر نه گانه کلاین طراحی گردید. نتایج پژوهش حاضر حاکی از 13 مولفه اصلی برنامه درسی فلسفه برای کودک بود که عبارت اند از: اصول فلسفه برای کودک، ویژگی های فلسفه برای کودک، اهداف، توجه به سن، منابع آموزشی، مراحل آموزش فلسفه، روش های آموزش، ویژگی های معلم، روش های یادگیری، فعالیت های یادگیری، روش های ارزشیابی، پیامدهای برنامه درسی فلسفه برای کودک.
کلید واژگان: فلسفه, کودکان, پیش از دبستان 3 تا 5 ساله, طراحی برنامه درسیThe present study was conducted to design a philosophy curriculum model for preschool children aged 3 to 5 years based on nine elements of Klein. To achieve this goal, has been used synthesis method in pattern design. The scope of research was documents in the field of philosophy for children which by purposive sampling 50 articles (25 Persian articles and 25 Latin articles) was selected. The philosophy curriculum model for children was designed based on nine elements of Klein. The findings of this study showes 13 main components of philosophy curriculum for children, which are: principles of philosophy for children, characteristics of philosophy for children, goals, attention to age, educational resources, stages of teaching philosophy, teaching methods, teacher characteristics, learning methods Learning activities, assessment methods, implications of the philosophy curriculum for the child.
Keywords: Philosophy, children, 3 to 5-year-old preschool, Designing curriculum -
این نوشتار ابعاد فلسفی خواندن و نوشتن در برنامه فلسفه برای کودکان با نظر به رمان های سوکی و پیکسی و راهنمای آن ها را مورد بحث قرار داده است. لذا با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی در پی پاسخ به این سوال بود که؛ ابعاد فلسفی خواندن و نوشتن در فبک با تاکید بر این دو رمان کدامند؟ و برای تقویت آن ها از چه مهارت هایی می توان استفاده کرد؟ یافته ها نشان داد که ابعاد فلسفی برای خواندن عبارتند از: فلسفه ورزی، نقش مکالمه در خواندن و نوشتن، خواندن به عنوان استدلال، خوانش انتقادی و برای نوشتن عبارتند از: رابطه هنر با تجربه، معنی، روابط زیبایی شناسانه، توجه، تجربه، ترجیحات و درستی ها. برای تقویت این ابعاد، می توان از مهارت هایی چون:. ارایه دلیل، دیالوگ، استدلال ورزی، تشخیص جزء و کل و مفهوم کلی در خواندن و کشف ابهامات و شکاف ها، تعاریف، مرتبط ساختن، تدوین شفاف مفاهیم، بیان تجربه، تمایزسازی برای نوشتن استفاده کرد. نتایج حاکی از آن است که بین خواندن و استدلال ورزی رابطه ایی دو سویه برقرار است و همین امر به تقویت و گسترش تفکرات سطح بالا منجر می شود.کلید واژگان: خواندن, نوشتن, فلسفه برای کودکان, سوکی, پیکسیThe current study aimed to investigate the philosophical aspects of reading and writing in the “Philosophy for Children” program according to the Suki and Pixie novels and their guidebooks. A descriptive-analytical methodology was applied to answer what are the philosophical aspects of reading and writing in the “Philosophy for Children” program according to the two novels, and what skills can be implemented to enhance those aspects. The findings showed that the philosophical aspects of reading and writing include philosophizing, the role of dialogues in reading and writing, reading as an argument, critical reading, the relationship between art and experience, meaning, aesthetic relationships, attention, experience, preferences, and veracity. These aspects can be strengthened by such skills as providing reasons, dialogues, argumentations, the recognition of parts and wholes, general concepts, discovering vague areas and gaps, definitions, connecting, developing concepts clearly, stating experiences, and distinguishing. The findings showed that a mutual relationship[1] exists between reading and argumentation, and this can lead to the enhancement and development of high-level thoughts.Keywords: Reading, writing, philosophy for children, Suki, Pixie
-
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تاثیر آموزش فلسفه بر هوش هیجانی نو آموزان پسر در مقطع پیش دبستانی و با استفاده از روش پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و گروه آزمایش انجام شد. ابزار مورداستفاده، پرسش نامه هوش هیجانی تزل (2010) بود و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی همچون تحلیل کواریانس تک متغیره و نرم افزارspss نسخه 23 استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش متغیر مستقل (آموزش فلسفه کودکان) توانست منجر به ایجاد تفاوت معنادار در میانگین نمرات متغیر وابسته (هوش هیجانی) در مرحله ی پس آزمون در سطح خطای 05/0 گردد که با کنترل متغیرهای مداخله گر، میانگین نمرات هوش هیجانی با آموزش فلسفه افزایش یافت. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری، تاثیر آموزش فلسفه را بر ابعاد هوش هیجانی نوآموزان نشان داد که منجر به ایجاد تفاوت معنادار در میانگین نمرات متغیرهای ادراک و ابراز هیجانی، شناخت و تحلیل هیجان ها و نیز مدیریت هیجان ها در مرحله ی پس آزمون در سطح خطای 05/0 شد؛ و میانگین نمرات متغیرهای ادراک و ابراز هیجانی، شناخت و تحلیل هیجان ها و نیز مدیریت هیجان ها افزایش یافت. ازاین رو می توان نتیجه گرفت این امکان وجود دارد که با انجام نوآوری هایی در روند آموزش وپروش کودکان، بتوان هوش هیجانی و قدرت کنترل هیجان ها در کودکان را افزایش داد.کلید واژگان: آموزش, فلسفه, فلسفه برای کودکان, هوش هیجانی, نو آموزان پیش دبستانینشریه تفکر و کودک, Volume:13 Issue: 1, 2022, PP 175 -201The aim of this study was to determine the effect of teaching philosophy on the emotional intelligence of preschool boys, using the pre-test-post-test method with the control group and the experimental group. The instrument used was Tezel Emotional Intelligence Questionnaire (2010) and in order to analyze the data, descriptive and inferential statistical tests were used in SPSS. The results of analysis of covariance showed that teaching philosophy to children could lead to a significant difference in the mean scores of the emotional intelligence in the post-test at 0.05 deviation error level. Also, the results of multivariate analysis of covariance showed the effect of teaching philosophy on the dimensions of emotional intelligence, which could lead to a significant difference in the mean scores of variables of perception and emotional expression, recognition and analysis of emotions and emotion management in the post-test stage at 0.05 deviation error level; So that the mean scores of the variables of perception and emotional expression, emotion recognition and analysis, as well as emotion management increased. Therefore, it can be concluded that it is possible to increase emotional intelligence and emotion control in children by making innovations in the process of teaching philosophy to preschool children.Keywords: Education, philosophy, philosophy for children, emotional intelligence, preschool boys
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.