به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « virtual education » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «virtual education» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • Mina Alireza Khazabi*, Alireza Araghie, Zahra Rahimi, Abbas Khorshidi

    This research aimed to validate the conceptual model of the virtual math curriculum for primary education. The research method was descriptive-survey type, including exploratory and confirmatory factor analysis. The statistical population consisted of primary school teachers from grades one to six in Tehran's education system. The sample size was determined using a multi-stage random cluster sampling method, resulting in 112 selected teachers. Data were collected using a researcher-developed questionnaire with 57 items on a 5-point Likert scale, designed to evaluate the internal validity of the model. For data analysis, descriptive statistics including mean, standard deviation, skewness, and kurtosis were used, and for inferential statistics, structural equation modeling and confirmatory factor analysis were conducted using Smart PLS software. The results of the analyses indicated that the proposed model had a good fit, and all conceptual relationships were significant based on the confirmatory factor analysis. Finally, the model was refined through focus group sessions with curriculum specialists in mathematics and education experts. The final virtual math curriculum model includes 48 components, divided into 11 components in the objectives dimension, 10 components in the content dimension, 15 components in the teaching-learning methods dimension, and 12 components in the evaluation methods dimension.

    Keywords: Validation, Mathematics Curriculum, Virtual Education, Elementary Education
  • زاهد فرجی، سید مهدی حسینی*، ناصر شیربگی
    با شیوع همه گیری کرونا و اجباری شدن آموزش مجازی، روش های نظارت آموزشی نیز به ناچار به سمت فضای مجازی سوق یافت. ناظران آموزشی در این دوره، تجربه ای نوین از نظارت را کسب نمودند. پس از بازگشایی مدارس، ضرورت بهره گیری از تجارب این نوع نظارت و تلفیق موثر آن با نظارت چهره به چهره بیش از پیش احساس می شد. هدف این پژوهش طراحی فرآیند انجام نظارت آموزشی ترکیبی یعنی ترکیب نظارت حضوری و مجازی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس و کوربین می باشد. میدان تحقیق این پژوهش کیفی ناظران آموزشی استان کردستان اعم از سرگروه، راهبر، معاون آموزشی و مدیران مدارسی بودند که نقش های نظارتی را در سالهای 1398 تا 1402 به صورت حضوری و مجازی تجربه کردند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. فرآیند نمونه گیری و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت که در نهایت با شانزده ناظر آموزشی مصاحبه گردید. در جریان تحلیل داده ها و طی فرآیند کدگذاری، پدیده مرکزی "توسعه مبتنی بر مدرن سازی نظارت آموزشی" استخراج شد. این رویکرد نوین نظارتی، با بهره گیری از فناوری های نوین، علاوه بر توانمندسازی ناظران و معلمان، باعث انعطاف پذیری بیشتر فرآیندهای نظارتی، افزایش شناخت ناظران از فرآیندهای کلاس و تعمیق ارتباط بین معلمان و ناظران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش های حضوری و مجازی، با کاهش تصنع کاری های آموزشب در حین نظارت، به ناظران کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیت های کلاس درس پیدا کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.
    کلید واژگان: نظارت ترکیبی, نظارت مجازی, آموزش مجازی, نظریه داده بنیاد
    Zahed Faraji, S. Mahdi Hosseini *, Naser Shirbagi
    With the onset of the COVID-19 pandemic and the subsequent shift to virtual learning, educational oversight methods were inevitably compelled to transition to the digital realm. Educational supervisors gained novel experiences in oversight during this period. Following the reopening of schools, the necessity of leveraging the insights from this type of supervision and effectively integrating it with face-to-face oversight became increasingly apparent. The objective of this qualitative study, utilizing Strauss and Corbin's grounded theory systematic approach, was to design a process for conducting combined educational supervision, that is, a blend of in-person and virtual oversight. The research field comprised educational supervisors in Kurdistan Province, including subject coordinators, mentors, assistant principals, and school principals, who had undertaken supervisory roles both in-person and virtually between 2019 and 2023. Purposeful sampling with a theoretical approach was employed. Data was collected through semi-structured interviews. The sampling process and interviews continued until theoretical saturation was achieved, resulting in interviews with sixteen educational supervisors. Through data analysis and the coding process, the central phenomenon of "development based on the modernization of educational supervision" was extracted. This innovative supervisory approach, leveraging modern technologies, has not only empowered supervisors and teachers but has also enhanced the flexibility of supervisory processes, increased supervisors' understanding of classroom processes, and deepened the connection between teachers and supervisors. The findings of the study indicate that combining in-person and virtual methods, by reducing the artificiality of teaching during supervision, helps supervisors gain a deeper understanding of classroom realities and develop more precise plans for teachers' professional development.
    Keywords: Blended Supervision, Virtual Supervision, Virtual Education, Grounded Theory
  • حجت افتخاری*، عرفان شمسی، جابر افتخاری، عاطفه شمسی

    در تعلیم و تربیت دانش آموزان همواره باید از روش ها و ابزارهای تربیتی فراوانی بهره گرفت و در این بین تشویق کردن و تنبیه کردن از مهمترین ابزارهای سیستم آموزش برای تربیت صحیح دانش آموزان در مدارس است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی، شیوه-های انجام تشویق و تنبیه در آموزش های مجازی را مورد بررسی قرار داد. قلمرو پژوهش شامل معلمان نمونه شهرستان نی ریز بود و مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند (موارد مطلوب) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. بدین صورت که پس از مصاحبه با 10 معلم، اشباع داده ها حاصل شد. داده های به دست آمده مطابق کدگذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد استفاده از شیوه های متنوع تشویق و تنبیه، رعایت اعتدال، استفاده از شیوه های بدیع، استفاده از چارچوب رفتاری درست در کلاس مجازی از مضامین اصلی به شمار می آید. همچنین به منظور غنای آموزش مجازی، ساخت استیکر از مخاطبان و توجه خاص به تفاوت های فردی آنان از سوی مشارکت کنندگان طرح شد. جهت حفظ انگیزه یادگیری فراگیران و جلوگیری از کج روی ها در آموزش های مجازی استفاده از تشویق و تنبیه ضرورتی انکارناپذیر است.

    کلید واژگان: تشویق, تنبیه, دانش آموز, کلاس مجازی
    Hojjat Eftekhari *, Erfan Shamsi, Jaber Eftekhari, Atefe Shamsi

     The purpose of the present study was to investigate encouragement and punishment in virtual education from the perspective of elementary school teachers in Niriz City. The research, using a qualitative approach with the phenomenological method, investigated the ways of encouraging and punishing virtual education. The scope of the research (community) included sample teachers of Niriz city and the participants (sample) were selected using targeted sampling (desirab2-le cases). A response interview was used to collect data. Thus, after interviewing 10 teachers, data saturation was achieved. The obtained data were analyzed according to Strauss and Corbin's coding. The results showed that the use of various methods of encouragement and punishment, observance of moderation, the use of innovative methods, and the use of the correct behavioral framework in the virtual classroom are among the main themes of encouragement and punishment. Also, to enrich the virtual education, making stickers from the audience and paying special attention to their differences was planned by the participants. Therefore, to maintain the learning motivation of learners and prevent deviations in virtual education, the use of encouragement and punishment is an undeniable necessity.

    Keywords: Encouragement, Punishment, Student, Virtual Education
  • مرضیه دهقانی*

    به جهت نقش کلیدی اساتید در برگزاری کلاس های مجازی و شناخت و ادراک آنان از ابعاد و مولفه های تدریس اثربخش در فضای مجازی در این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مهارت های لازم برای تدریس اثربخش در آموزش مجازی، ازنظر اساتید دانشگاه استفاده شد. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش جورجی تحلیل گردید. به منظور باور پذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و روش کنترل مداوم، استفاده شد. یافته های پژوهش به شناسایی و دسته بندی 4 بعد و 21 مولفه برای اندازه گیری تدریس اثربخش مجازی در دانشگاه منتج گردید. یافته ها بر تفاوت بستر مجازی با حضوری، بازتعریف نقش برنامه ریزان، استادان و دانشجویان در فضای مجازی، تاکید داشته و نشان دادند که چهار بعد عوامل فردی، ابعاد مهارتی و شایستگی و توانایی اساتید، زیرساخت ها، تجهیزات و امکانات و عوامل زمینه ای بر اثربخشی تدریس در آموزش مجازی در دانشگاه ها تاثیرگذار است. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید.

    کلید واژگان: تدریس اثربخش, آموزش مجازی, پدیدار شناسی, دانشگاه, روش جورجی
    Marzieh Dehghani*
    Introduction

    The use of virtual education and digital tools in the teaching process does not automatically lead to the success of university education systems or the realization of educational goals; rather, it is the effective use of these tools that contributes to professors' effective teaching. Defining and measuring effective teaching is not an easy task because effective teaching requires two-way communication between the learner and the instructor. In order to teach, the instructor first pays attention to students' individual characteristics and growth levels, and accordingly, adopts teaching strategies. The literature review showed that higher education professors play a key role in the effectiveness of their teaching in the virtual space. This key role is initially observed by paying attention to students' wants and needs, and then by having knowledge of electronic tools and creating content. Therefore, examining university professors' opinions about the characteristics of effective teaching in virtual education is of paramount importance. Given professors' key role in holding virtual classes and their knowledge and understanding of the dimensions and components of effective teaching in virtual space, this study aims to identify the dimensions and skills necessary for effective teaching in virtual education based on the opinions of Tehran University professors.

    Method

    The qualitative research approach with a descriptive phenomenological method was selected for this study. Accordingly, the data were collected and analyzed using the Giorgi method, a criterion-based purposeful sampling method, and semi-structured interviews with eighteen participants. Giorgi analysis is a precise, clear, and step-by-step method that has five steps: familiarization with the data, identification of semantic units, regrouping of semantic units into clusters, conversion of semantic units into descriptive expressions, and combining and integrating them. To improve the credibility of the study, member checking, peer debriefing, external audit, thick description, and prolonged engagement were employed.

    Results

    The results of this study led to the identification and classification of four dimensions and twenty-one components to measure effective virtual teaching in universities. These include: 1) the individual dimension (with four components: a- the role of developers, b- the role of professors and their personality traits, c- the role of students and their personality traits, and d- individuals' professional development), 2) the skills, competencies, and abilities dimension (with eleven components: a- pedagogical skills of education, bteaching skills, c- developing skills, d- knowledge of using electronic content, etechnology skills, f- professors' specialized competence and ability, gcommunication skills, h- the skill of developing students' participation, ipsychological skills, j- the skill and ability to relate course materials to the needs of society and the market; the link between theory and practice, k- the ability to evaluate students in a virtual environment, k- classroom management skills), 3) the infrastructure, equipment, and facilities dimension (with two components: aprofessors' and students' lack of access to digital tools and b- high-speed, stable Internet), and 4) contextual factors in effective teaching (including four components: a- the timing of classes, b- the role of the family, c- rules and regulations, and d- attention to professors' and students' physical and mental health).

    Discussions and Conclusion

    The findings emphasized the differences between the virtual platform and the face-to-face platform, the redefinition of the roles of developers, professors, and students in the virtual space, professors' and students' personality traits, the importance of professors' skills, competencies, and abilities, as well as the significance of infrastructure, equipment, facilities, and contextual factors. According to the results, it is suggested that professors use self-directed learning methods and professional learning groups based on cooperation and learning communities to improve their abilities in digital skills, digital literacy, digital thinking, technology, content production, and platform usage. Furthermore, in their teaching in virtual classes, professors should pay attention to creative communication and interactive methods, as well as the use of technological capacities to create psychological actions, especially enhancing learning motivation. They should also utilize digital facilities to provide feedback and assign various tasks to their students.

    Keywords: Effective Teaching, Giorgi Method, Phenomenology, University, Virtual Education
  • محمدرضا یکتا*
    زمینه و هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی اضطراب رایانه در رابطه خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان 7 تا 12 ساله در دوره آموزش مجازی بود.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها به صورت کمی با ابزار استاندارد بود. جامعه آماری پژوهش والدین دارای دانش آموز 7 تا 12 سال (کلاس اول تا ششم) مدارس غیرانتفاعی شهر اصفهان در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از میان آن ها تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد تحصیلی مجازی ایرائولا-رئال و همکاران (2023)، پرسشنامه خودکارآمدی رایانه مورفی و همکاران (1989) و پرسشنامه اضطراب رایانه هاینس (1987) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS نسخه 27 و AMOS استفاده گردید.

    یافته ها

    آنچه از یافته ها برآمد این بود که همبستگی مطلوبی بین متغیرهای مورد بررسی وجود داشته است  و قابلیت پیش بینی عملکرد تحصیلی برای هر دو گروه دانش آموز در خصوص خودکارآمدی رایانه نسبت به اضطراب رایانه، بیشتر بود (66/0 در مقابل 30/0- برای پسران و 76/0 در مقابل 29/0- برای دختران) و در صورتی که اضطراب رایانه را متغیر میانجی فرض کنیم، این متغیر به میزان 31 درصد می تواند در رابطه بین خودکارآمدی رایانه و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه امروزه فناوری دیجیتال فراگیر شده است و بر روی بیشتر حوزه های زندگی از جمله آموزش تاثیر ویژه گذاشته است؛ استفاده از منابع فناورانه انکار ناپذیر است بنابراین توانایی استفاده از آن ها ضروری است. از این رو در مشاوره های تحصیلی که در مدارس ارائه می شود، پیشنهاد می شود با توجه به وضعیت آموزش الکترونیکی و حرکت به سمت آموزش مجازی به بحث آموزش فناوری های لازم پرداخته شود

    کلید واژگان: آموزش مجازی, اضطراب رایانه, خودکارآمدی, عملکرد تحصیلی
    Mohammadreza Yekta*
    Background and Aim

    The purpose of the present study was to investigate the mediating role of computer anxiety in the relationship between self-efficacy and academic performance of 7-12-year-old students in virtual education.

    Methods

    The current research was applied in terms of objective, in terms of descriptive-correlation method and in terms of data collection quantitatively with standard tools. The statistical population of the research was the parents of 7-12-year-old students (first to sixth grade) of non-profit schools in Isfahan city in the academic year of 2022-23. In order to collect data, Iraola-Real et al.'s Virtual Academic Performance Questionnaire (2023), Murphy et al.'s Computer Self-Efficacy Questionnaire (1989), and Haynes' Computer Anxiety Questionnaire (1987) were used. To analyze the data, Pearson's correlation coefficient, regression and path analysis were used in SPSS and AMOS software.

    Results

    What emerged from the findings was that there was a positive correlation between the studied variables (P<0.05) and the ability to predict academic performance for both groups of students regarding computer self-efficacy was higher than computer anxiety (0.66 vs. -0.30 for boys and 0.76 vs. -0.29 for girls) and if we assume computer anxiety as a mediating variable, this variable can play a mediating role in the relationship between computer self-efficacy and academic performance by 31% (P <0.05).

    Conclusion

    Given that in today's conditions, digital technology has become ubiquitous and has occupied most aspects of life and education; The use of technological resources is fixed; Therefore, the ability to use them is essential. Therefore, it is suggested to pay attention to this category in the future in the case of possible virtualization of classrooms in the academic counseling provided in schools

    Keywords: Virtual Education, Lived Experience, Psychological Therapy, Design, Children With Neurodevelopmental Disorder, School
  • سید عدنان حسینی*، آزاد الله کرمی

    هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بود. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. بر این اساس جامعه پژوهش مشتمل بر تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1245 دانشجوی پسر و 491 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 و نیز منابع علمی مکتوب مرتبط با موضوع در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی از سال 2019 تا 2022 بود. روش نمونه گیری دانشجو معلمان استان کردستان هدفمند و بر اساس قاعده انتخاب تدریجی و رسیدن به اشباع نظری داده ها بود. برای نمونه گیری منابع مکتوب نیز، منابعی که ارتباط بیشتری با موضوع پژوهش داشتند، به شکل هدفمند برای تحلیل انتخاب شدند. داده ها با تحلیل محتوای استقرایی، مورد تجزیه وتحلیل و کدگذاری قرارگرفته و درنهایت چالش های آموزش مجازی در قالب پنج مقوله نهایی 1) چالش های درون فردی، 2) چالش های برون فردی، 3) چالش های مرتبط با دانشگاه، 4) چالش های آموزشی، 5) چالش های مرتبط با اساتید و 22 زیر مقوله استخراج شدند. فرصت های آموزش مجازی نیز در چهار مقوله نهایی 1) فرصت های شخصی، 2) فرصت های سازمانی، 3) فرصت های آموزشی، 4) تشکیل اجتماعات یادگیری و 12 زیر مقوله مورد طبقه بندی قرار گرفتند. با عنایت به این یافته ها پیشنهاد می شود مسئولین دانشگاه، اقدامات کاربردی پیشنهادشده را در راستای کاهش این چالش ها و بسترسازی برای توسعه فرصت های مذکور و درنهایت تسهیل مدیریت آموزش مجازی دانشگاه در آینده، مدنظر قرار دهند.

    کلید واژگان: چالش ها, فرصت ها, آموزش مجازی, دانشگاه فرهنگیان
    Seyed Adnan Hosseini *, Azad Allah Karami

    The aim of this research was to investigate the challenges and opportunities of virtual education from the viewpoint of student teachers of Farhangian University. the method of qualitative content analysis with inductive approach was used. The research community included all student teachers of Farhangian University of Kurdistan province, including 1245 male and 491 female students (academic year of 2021-2022) as well as written scientific resources in reliable databases from 2019 to 2022. The sampling method of student teachers was purposeful and based on reaching theoretical saturation. For the sampling of scientific sources, those sources that were more related to the research topic were selected purposefully. The data was analyzed and coded by inductive content analysis and finally the challenges of virtual education in the five final categories: 1) intrapersonal challenges, 2) extrapersonal challenges, 3) challenges related to the university, 4) educational challenges, 5) challenges related to educators were extracted. Opportunities of virtual education too were extracted into four final categories: 1) personal opportunities, 2) organizational opportunities, 3) educational opportunities, 4) formation of learning communities. So, it is recommended to be considered the practical suggestions presented in order to facilitate the management of the university's virtual education in the future.

    Keywords: Challenges, Opportunities, Virtual Education, Farhangian University
  • عاطفه عبدی لیفکوئی، ناصر عباسی*، عظیمه ریحانی اردبیلی، الهه مرادخانی

    گذراندن کارورزی در بستر مجازی در ایام کرونا چالش هایی به همراه داشت که شناسایی آن ها برای دوران پساکرونا بسیارمهم است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های کارورزی مجازی دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا انجام گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از نظر راهبرد و روش، از طرح های آمیخته اکتشافی(کیفی -کمی) می باشد. بخش کیفی به شیوه پدیدارنگاری و بخش کمی به شیوه توصیفی- پیمایشی اجرا گردید. فاز کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید و دانشجومعلمان اجرا گردید و مولفه های فاز کیفی مبنای ساخت پرسشنامه 52 سوالی جهت اجرای فاز کمی شد که با استفاده از نرم افزار آماری Spss 25 پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 965/0 محاسبه شد. در فاز کمی جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است که در حال گذراندن واحد کارورزی می باشند که از این تعداد، 346 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم-افزار هایی آماری Spss ورژن 25 و آزمون کلموگورف-اسمیرنوف، دوجمله ای و فریدمن انجام پذیرفت. یافته ها حاکی است که عمده ترین آسیب های کارورزی مجازی پژوهش حاضر عبارتند از: ضعف مهارتی و تجربی اساتید راهنما و معلمان راهنما در اجرای کارورزی مجازی، نبود منابع به روز متناسب با نیاز روز، عدم موفقیت دانشجومعلمان در کسب حرفه ی معلمی طی گذراندن کارورزی مجازی، همکاری پایین عوامل مدارس، معلمان راهنما و ادارات محل خدمت با دانشجوی کارورز، عدم آشنایی کامل دانشجومعلمان با درس کارورزی، عدم تعاملات لازم دانشجو با استاد و معلم راهنما و عدم موفقیت سامانه مدیریت یادگیری دانشگاه فرهنگیان.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, آموزش مجازی, کارورزی, دانشگاه فرهنگیان, دانشجومعلمان
    Atefeh Abdi Lifkoei, Naser Abbasi *, Azimeh Reihaniardebili, Elahe Moradkhani

    The internship period is one of the most important parts of studying at Farhangian University; However, due to the corona virus, doing an internship in the virtual platform brought challenges that are very important to identify for the post-corona era. The qualitative phase was conducted through semi-structured interviews with professors and student teachers, which were extracted after coding the data.The components of qualitative phase became the basis for building a 52-question questionnaire for the implementation of the quantitative phase, and its reliability was calculated as 0.965 based on Cronbach's alpha using Spss 25 statistical software. In quantitative phase, the statistical population of the research includes all student teachers of Farhangian University who are undergoing an internship, of which 346 students were selected using stratified random sampling. Data analysis was done with statistical software Spss version 25 and Kolmogorov-Smirnov, binomial and Friedman tests.The findings indicate that the main harms of virtual internship in the present study are: low scientific-professional ability of some mentor teachers in the implementation of virtual internship,, low cooperation of school officials, guidance teachers and the offices of the place of service with the student intern, lack of full familiarity of the student teachers with the internship course,

    Keywords: Pathology, Virtual Education, Internship, Farhangian University
  • مریم مختاری*، صیاد خردمند

    در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها بودیم که وضعیت آموزش مجازی در دوران کرونا به چه صورت است و چه پیامدها و عللی می تواند به دنبال داشته باشد؟ برای بررسی این پرسش ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد نیز به عنوان میدان پژوهش انتخاب گردید. برای دستیابی به فهمی غنی و فربه از تغییرات صورت گرفته، با دانش آموزان مصاحبه عمیق انجام دادیم. نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت با 21 دانش آموز مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از کدگذاری سه مرحله ای باز، گزینشی و محوری استفاده شد. از تحلیل مصاحبه با دانش آموزان 14 مقوله و 109 کد به دست آمد. «جامعه پذیری نارسا» نیز به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. تغییر شکل نظام آموزشی، روابط انسانی تحول یافته و مساله مندی اوقات فراغت شرایط علی جامعه پذیری نارسا بودند. دو شرط مداخله گر به نام شرایط روحی_روانی دانش آموزان و تعامل خانواده و آموزش و دو شرط زمینه ای زیرساخت ناکافی و نابرابری نیز استخراج شد. در این شرایط، دانش آموزان دست به دو کنش هرزرویی و پرسه زنی می زنند. مساله مند شدن نقش دانش آموزی، افت کیفیت آموزش، گسترش آسیب های اجتماعی و فرصت های مجازی به عنوان پیامدهای جامعه پذیری نارسا از دل مصاحبه با دانش آموزان استخراج شد.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, ویروس کرونا, جامعه پذیری, جامعه پذیری نارسا, هویت دانش آموزی, ازخودبیگانگی
    Maryam Mokhtari *, Sayad Kheradmand

    Formal and face-to-face education in situations that face sudden changes can create consequences for the education system according to various conditions. One of the sudden changes in recent years was the spread of the Corona virus and as a result the virtualization of formal education. Formal education requires serious requirements to be able to efficiently realize the socialization of students. In this research, the issue of socialization of students in virtual education was considered. In this regard, the grounded theory method was used. The city of Yasouj, the capital of Kohgiluyeh and Boyer Ahmad provinces, was chosen as the research field. In order to gain a rich understanding of the changes that have taken place, we conducted in-depth interviews with students. Sampling continued until the theoretical saturation stage was reached and finally an in-depth interview was conducted with 21 students. For data analysis, open, selective and central three-stage coding was used. From the analysis of interviews with students, 14 categories and 109 codes were obtained. "Insufficient socialization" was also chosen as the core category. The changing shape of the educational system, the evolved human relations and the problem of free time were the reasons for insufficient socialization. Two intervening conditions, called students' mental-psychological conditions and family interaction and education, and two contextual conditions of insufficient infrastructure and inequality were also extracted. In this situation, students engage in two acts of loitering and loitering. Problematization of the student's role, decline in the quality of education, spread of social harms and virtual opportunities as consequences of insufficient socialization were extracted from the interviews with students.

    Keywords: Virtual Education, Corona Virus, Socialization, Insufficient Socialization, Student Identity, Alienation
  • محمد دلاور، فاطمه احمدی*، فریده حمیدی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مفاهیم فیزیک (همچون دما و گرما) با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و سطوح شناختی یادگیری و راهبردهای یادگیری دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق کمی و شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری تحقیق از کلیه دانش آموزان پسر سال دهم رشته تجربی مدارس عادی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401- 1400 تشکیل شده است. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با حجم 67 نفر انتخاب شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون محقق ساخته و برای سنجش راهبردهای شناختی یادگیری از پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) استفاده شد. آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی به مدت هشت جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و به گروه کنترل آموزش مجازی متداول داده شد. در آموزش با رویکرد شناختی از الگوهای تدریس خانواده پردازش اطلاعات، حل مسئله و روش هایی مانند آموزش معکوس و زمینه محور استفاده شد. برای بررسی پایایی آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 74/0 و 76/0 به دست آمد. در تحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل استنباطی کوواریانس به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش اثربخشی این رویکرد آموزشی را در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی و تقویت راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دانش آموزان نشان داد. براساس نتایج این تحقیق، آموزش با رویکرد شناختی، فرایند شکل گیری ساختار دانش در فراگیران را تسهیل می کند و درک آن ها را از مفاهیم آموزشی افزایش می دهد.
    کلید واژگان: آموزش فیزیک, رویکرد شناختی, آموزش مجازی, پیشرفت تحصیلی, راهبردهای شناختی یادگیری
    Mohammad Delāvar, Fāteme Ahmadi *, Faride Hamidi
    The purpose of this research was to investigate the effectiveness of virtual education of physics concepts (such as temperature and heat) with a cognitive approach on the academic achievement, cognitive levels of learning, and learning strategies of students. It was a quantitative research with quasi-experimental pre-test-post-test design with two control and experimental groups. The research population included all male students in the 10th year of the experimental sciences field in Mashhad normal schools in the academic year 1400-1401. The research sample consisted of 67 students who were selected by multi-stage cluster sampling. To measure academic achievement, a researcher-made test was used, and to measure the cognitive learning strategies, the standard questionnaire of learning motivational strategies (Pentrich and DeGroot,1990) was used. Physics virtual education with a cognitive approach was provided for 8 sessions of 90 minutes for the experimental group, and the control group was subjected to conventional virtual education. To check the reliability of the researcher-made academic achievement test and the standard questionnaire of motivational learning strategies, Cronbach's alpha coefficient was computed as 0.74 and 0.76, respectively. To analyze the data, descriptive statistics, Kolmogorov-Smirnov test, and inferential analysis of covariance were used. The results showed the effectiveness of this educational approach in improving learning, academic achievement and strengthening the learning strategies of students. Based on the findings, it can be said that teaching with a cognitive approach facilitates the formation process of knowledge structure in learners and increases their understanding of educational concepts.
    Keywords: Physics Education, Cognitive Approach, Virtual Education, Academic Achievement, Cognitive Learning Strategies
  • فهیمه مسلمی، لیلی فاتحی*، یاسر غالب برآباد
    تحلیل محتوا از روش های اسنادی و پنهان گر است که به بررسی نظام مند، عینی، کمی و تعمیم پذیر پیام های ارتباطی موجود در متن می پردازد و درنتیجه وارد تاویل و نشانه شناسی محتوای پیام نمی شود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی کتاب فارسی پایه سوم ابتدایی سال 1399-1398 بر اساس روش کلوز و دسترسی به میزان پایبندی محتوای آن به رعایت اصول برنامه ریزی در تنظیم ساختار است. مورد مطالعه، کتاب فارسی پایه ی سوم است و برای اجرای روش یک نمونه تصادفی شامل 26 دانش آموز کلاس سوم ابتدایی شهر شیراز انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که محتوای مطالب در سطح خودآموز و مستقل می باشد. لذا به معلمان پیشنهاد می شود در صورت آموزش مجازی یا تدریس در مدارس چندپایه از توانایی های دانش آموزان در تدریس این درس استفاده نموده و تمرکز خود را بیشتر بر درس های دیگر قرار دهند.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, تحلیل محتوا, کتاب فارسی, روش کلوز
    Fahime Moslemi, Lili Fatehi *, Yaser Ghaleb Barabad
    Content analysis is one of the documentary and covert methods that deals with the systematic, objective, quantitative and generalizable examination of the communication messages in the text and as a result does not enter into the interpretation and semiotics of the message content.The purpose of the present research is to evaluate the third-grade Persian textbook of 2018-2019 based on the Clouse method and assess the degree of adherence of its content to the principles of planning in setting the structure. The case study was the third-grade Persian book, a random sample of 26 third-grade elementary school students in Shiraz city was selected to implement the cloze method. A researcher-made test was used to collect information. The analysis of the information showed that the content of the material is self-learning and independent. So it is suggested that the teachers use the students' abilities in teaching this lesson in the virtual education or teaching in multi-grade schools and focus more on other lessons.
    Keywords: Virtual Education, Content Analysis, Persian Book, Cloze Method
  • خدیجه علیپور، خدیجه اعراب شیبانی*، کیوان بیدالهی منصوریه
    اپیدمی کرونا در ابتدا مساله ای بهداشتی تلقی می شد.  اما به یکباره تمامی عرصه های مختلف جهان را دربر گرفت. در این میان یکی از عرصه هایی که به میزان زیادی دستخوش تحول گردید، تعلیم و تربیت بود. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و دسته بندی ابعاد چالش های تعلیم و تربیت در دوران کرونا در مقطع ابتدایی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی و از دیدگاه ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شده است. جامعه ی آماری معلمین، والدین و دانش آموزان شهرستان صالح آباد و روستاهای آن بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و با لحاظ قاعده ی اشباع و حداکثر تنوع 30 تن از آنها (10 معلم، 10 والد و 10 دانش آموز) برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته استفاده شد. برای اعتباریابی داده های کیفی از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزار maxqda نسخه ی2020 و با روش تحلیل مضمون کدگذاری و با تحلیل مضامین مشکلات آموزش مجازی در حوزه های "جسمانی"، "روحی و روانی"، "آموزشی" و "زیرساختی" شناسایی شد. تحلیل ها نشان داد که با توجه به عدم وجود بستر مناسب به ویژه در مناطق محروم کشور و شرایط جسمانی و روانشناختی دانش آموزان در مقطع ابتدایی، اجرای آموزش مجازی در بستر شبکه ی شاد و صدا وسیما مشکلاتی از قبیل افت تحصیلی، کم خوابی، بی انگیزگی، خستگی زیاد، جو خشک و کسل کننده ی آموزشی، ترک تحصیل، رعایت نشدن بودجه بندی دروس، ارزشیابی ناکارآمد، عدم آموزش کامل دروس، عدم امکان شناخت دانش آموزان، اضطراب و استرس، پرخاشگری، وابستگی به فضای مجازی و کم تحرکی را برای معلمان، دانش آموزان و والدین آنها ایجاد کرد که با اصلاح شیوه ی آموزش مجازی می توان به تقلیل این مشکلات و افزایش بهره مندی از این نوع آموزش  کمک کرد.
    کلید واژگان: کرونا, آموزش مجازی, تعلیم وتربیت
    Khadije Alipor, Khadije Aerabsheybani *, Keyvan Bidegahimansooreieh
    The Corona epidemic was initially considered a problem in the health field, but it suddenly covered all the different fields of the world. In the meantime, one of the fields that underwent a great transformation was education. The current research seeks to identify and categorize the dimensions of the challenges of education in the era of Corona in primary school. It is practical in terms of purpose, descriptive in terms of data collection, and qualitative of phenomenological type in terms of nature of the data which was done using the exploratory strategy. The statistical population was the teachers, parents and students of Saleh Abad city and its villages, who were selected for the interview using the non-random sampling method and according to the rule of saturation and maximum diversity (10 teachers, 10 parents and 10 students). A semi-structured interview was used to collect data. To validate the qualitative data, the participant review method was used. The information was coded using maxqda software version 2020 and by thematic analysis method. By analyzing the themes of virtual education, problems were identified in "physical","psychological","educational"and"infrastructural" fields. The analyzes showed that due to the lack of a suitable platform, especially in the deprived areas of the country, and the physical and psychological conditions of the students in the elementary level, the implementation of virtual education in the context of the Shad network and radio and television has problems such as academic failure, lack of sleep, lack of motivation, excessive fatigue, dry atmosphere and boring education, dropping out of school, failure to observe course budgeting, inefficient evaluation, failure to fully teach courses, inability to recognize students, anxiety and stress, aggressiveness, dependence on virtual space and inactivity created for teachers, students and their parents, which by reforming the virtual education method can help reduce these problems and increase the benefit of this type of education.
    Keywords: Corona, Virtual Education, Education, Training
  • زهرا احمدی، غلامحسین رحیمی دوست*، قدرت الله خلیفه

    هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از آموزگاران مدارس دوره ابتدایی شهرستان اهواز بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر اختلاف انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. با واکاوی تجارب زیسته معلمان از آموزش مجازی در ابتدا 55 مضمون پایه شناسایی و سپس در دو دسته ی مضامین سازمان دهنده ی اول و دوم (تجارب مثبت و منفی مربوط به محتوای آموزشی، روش تدریس، تجهیزات آموزشی، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضا، والدین و معلمان) دسته بندی شدند. تحلیل عمیق مصاحبه ها، موجب شناسایی تجارب مثبتی مانند ارتقا سواد رسانه ای، فراهم شدن امکان بازخورد سریع و به کارگیری محتوای چند رسانه ای و برخی تجارب منفی مانند دشواری تولید محتوا، کمبود تجهیزات، ضعف تحصیلی دانش آموزان و کاهش مشارکت آنان در فعالیت ها گردید. با توجه به تجارب متفاوت معلمان از رویارویی با آموزش مجازی، اهتمام به جنبه های گوناگون این تجارب جهت بهبود عملکرد و فعالیت موثر تر در حوزه آموزش مجازی ضرورت مییابد.

    کلید واژگان: معلمان ابتدائی, آموزش مجازی, پدیدار شناسی, تجارب زیسته, کووید-19
    Zahra Ahmadi, Gholamhosein Rahimidoost *, Ghodrattollah Khalife

    the main purpose of this study was to analyze the lived experiences of elementary teachers in virtual education during the covid-19 pandemic.which was conducted by using the phenomenological method. Data were collected using semi-structured interviews. The participants were 16 elementary teachers in Ahvaz, who were selected through targeted sampling of the maximum difference type, and the interviews continued until theoretical saturation. The interviews were analyzed using the Colaizzi method.The analysis of teachers’ experiences initially identified 55 basic themes.then they were categorized into two categories of first and second organizing themes(positive and negative experiences related to educational content, teaching method, educational equipment, students' learning activities, evaluation, grouping, time and space, parents and teachers). The deep analysis of the interviews led to the identification of positive experiences suchas the promotion of media literacy, providing the possibility of quick feedback,,using multimedia content, and some negative experiences suchas the difficulty of producing content,, the lack of equipment, the decrease in student motivation and the reduction of their participation in activities. Considering the different experiences of teachers from facing virtual education, It’s necessary to pay attention to various aspects of these experiences in order to improve performance and more effective activity inthe field of virtualeducation.

    Keywords: Elementary Teachers, Virtual Education, Phenomenology, Lived Experiences, Covid-19
  • بهروز آزاد دولابی، رضوان حکیم زاده*، محمد جوادی پور

    پژوهش حاضر با هدف واکاوی فرایند سازگاری شغلی معلمان ابتدایی در دوره پاندمی کرونا صورت گرفت. برای انجام پژوهش، رویکرد کیفی و روش نظریه موقعیتی مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس و کوربین (2015) استفاده شد. میدان پژوهش شامل معلمان ابتدایی شهرستان قشم بود که برای گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها صورت گرفت. ملاک انتخاب اطلاع رسان ها داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس و تجربه تدریس در آموزش حضوری در زمان قبل از کرونا و راهبرد نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری نظریه ای و در دسترس بود که در نهایت 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و نظریه مستخرج از یافته ها پیرامون مقوله "جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان" ایجاد گردید. نظریه مستخرج از یافته ها با استفاده چهار ملاک گوبا و لینکلن شامل قابلیت اعتماد، اطمینان پذیری، تاییدپذیری و انتقال پذیری مورد بازبینی قرار گرفت. طبق یافته ها، جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان نسبت به آموزش مجازی به طور عمده به ماهیت و کارکردهای آن مرتبط نیست، بلکه بیشتر تحت تاثیر شرایط و بستر ارائه آموزش مجازی می باشد. به گونه ای که بیشتر معلمان جهت انطباق با آموزش مجازی اقدامات ضد و نقیضی انجام داده بودند. به همین دلیل بیشتر معلمان میزانی از نشانه های سازگاری و ناسازگاری را تجربه کرده بودند. یافته ها نشان می دهد آنچه فرایند سازگاری شغلی معلمان را تسهیل می نمود، مهارت خودارزیابی است؛ لذا ضرورت دارد معلمان ابتدایی جهت سازگار نمودن خود با آموزش مجازی مهارت خودارزیابی از طریق واکاوی انتظارات و مشکلاتی که دانش آ موزان و والدین آنها در آموزش مجازی با آن مواجه هستند را در خود تقویت نمایند.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, پاندمی, سازگاری شغلی, معلمان ابتدایی
    Behrouz Azad Doulabi, Rezvan Hakimzadeh *, Mohammad Javadipour

    The present study was conducted with the aim of analyzing the work adjustment process of elementary teachers during the Coronavirus pandemic period. To conduct this research, a qualitative approach and the method of grounded theory based on the systematic design of Strauss and Corbin (2015) were used. The field of research included all elementary teachers in Qeshm who were selected 18 of participants by theoretical and convenience sampling in the findings. Research tool was a semi-structured interview and for the data analysis the three stages, open coding, axial coding and selective coding were used. In order to get assured of the validity of the data, the four criteria of Lincoln and Guba including: credibility, dependability, confirmability and transferability were used. The theory derived from the findings was created around the category of "incompatible orientations of beneficiaries". According to the findings, the incompatible orientations of beneficiaries towards virtual education are not mainly related to its nature and functions, but are more influenced by the conditions and context of providing virtual education. In such a way that most of the teachers have taken contradictory measures to adapt themselves to virtual education.

    Keywords: Virtual Education, Work Adjustment, Elementary School Teachers, Pandemic
  • راضیه بابانسب احمد کلایی، مصطفی عزیزی*، میمنت عابدینی بلترک

    هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقاط قوت و ضعف ارزشیابی توصیفی در آموزش مجازی از دیدگاه معلمان ابتدایی استان مازندران بوده است. طرح پژوهش حاضر به صورت ترکیبی (اکتشافی-متوالی) و از دو روش پدیدارشناسی و توصیفی پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدرسان ارزشیابی توصیفی، راهبران، سرگروه های آموزشی و معلمان ابتدایی بودند، جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته  با 16 تن از آن ها به اشباع نظری رسید. روش تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، تحلیل مضمون (فراگیر، سازمان دهنده و پایه) بود. در بخش کیفی نتایج در قالب دو مضمون فراگیر، 6 مضمون سازمان دهنده و 44 مضمون پایه شناسایی و دستهبندی گردید. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی استان مازندران به تعداد 9464 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 370 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی به کمک نرم افزار spss تحلیل گردید. در بخش کمی، نقاط قوت شامل: افزایش سرمایه روان شناختی و تشریک مساعی (10 گویه) و بهبود جریان یادگیری (7 گویه) و نقاط ضعف شامل:  ضعف تعامل (10 گویه)، ضعف ساختاری (6 گویه)، ضعف آموزشی (7 گویه)، ضعف جمع آوری داده و ارزشیابی (4 گویه) شناسایی گردید. نتایج نشان می دهد که، ارزشیابی توصیفی در محیط مجازی علاوه بر نقاط قوت، دارای ضعف های قابل توجهی می باشد. که غفلت از آن ها، موجب پیدایش آسیب های جدی در نظام آموزش ابتدایی خواهد شد.

    کلید واژگان: ارزشیابی توصیفی, نقاط قوت, نقاط ضعف, آموزش مجازی, معلمان ابتدایی
    Razieh Babansab Ahmadkolaei, Mostafa Azizi *, Meimanat Abedini Baltork

    The main goal of this research was to investigate the strengths and weaknesses of descriptive evaluation in virtual education from the perspective of elementary teachers in Mazandaran province. The most important process in any educational system is evaluation. Because it helps the teacher and the student to reach the educational goals with confidence, and by showing the strengths and weaknesses of the teaching and learning processes, it provides the tools for correcting and improving them in time. Descriptive type of evaluation is one of the important pillars of educational changes, because due to the importance of the elementary school, the need for a creativity-oriented evaluation system, which focuses on assignments and activities, seems mandatory, so that positive feedback can be provided to students. In the meantime, due to the restrictions caused by the Covid-19 pandemic, virtual education is proposed as one of the important applications of new information and communication technology in Iran and many countries of the world, especially in the primary period. Extensive activities were started in this field. Distance education (online education) has been one of the most prominent changes required by schools in this era. Because these critical conditions in the vital matters of education have required teachers and students to quickly adapt themselves to distance education, and in this way, changes in the type of teaching, the learning process, and especially the evaluation method were achieved (Bubb & Jones, 2020; Hassani, Gholam Azad & Naveedi, 2022; Kim & Asbury, 2020). Apart from the favorable points of the virtual education process in advancing the learning process, in the pandemic situation, voice messages in virtual groups, online surveys, discussion boards and chat boxes have become the main components of descriptive evaluation in the virtual classroom. However, the resulting weaknesses are significant. Among the biggest problems of teaching and learning in virtual education, we can point out the lack of an efficient way for learners to measure their progress and the poor quality of this type of evaluation by teachers (Moss et al, 2020; Folkman, Josefsson & Fjetland, 2023). It seems that this plan is far from its ideal state and has not been able to achieve the specified goals and there is a lot of dissatisfaction among the implementers of this plan. For example, the objectives of the plan are not clear, the interpretation of information in the form of scales is difficult and tasteful. Confusion of students in entering higher grades and lack of evaluation and feedback from teachers during and at the end of the year. An example of the challenges and problems in this approach is descriptive-qualitative evaluation, especially in online and remote conditions. (Khazai, Golamhosseini Frieze Handi & Samadi, 2017).Although there are different theories regarding the strengths and weaknesses of qualitative and descriptive evaluation in education, and of course, most of the literature is related to descriptive evaluation in face-to-face education. The experience of expert teachers in this field should be carefully examined.In this regard, the present research intends to examine the following questions:1- What are the strengths of descriptive evaluation in virtual education from the perspective of primary teachers?2- From the point of view of elementary teachers, what are the weaknesses of descriptive evaluation in the course of virtual education?The current research design is combined (exploratory-sequential) and two phenomenological and descriptive survey methods have been used. The participants of the qualitative part included descriptive evaluation teachers, leaders, heads of educational groups and primary teachers, data collection reached theoretical saturation through semi-structured interviews with 16 of them. The analysis method in the qualitative part was thematic analysis (comprehensive, organizing and basic). In the qualitative part, the results were identified and classified in the form of two comprehensive themes, 6 organizing themes and 44 basic themes. In the quantitative part, the statistical population included all the primary teachers of Mazandaran province in the number of 9464 people. The statistical sample was estimated to be 370 people using Morgan's table. The data collection tool was a researcher-made questionnaire and it was analyzed using exploratory factor analysis with the help of SPSS software. In the quantitative part, the strengths include: increasing psychological capital and collaboration (10 items) and improving the learning flow (7 items) and the weaknesses include: weak interaction (10 items), structural weakness (6 items), educational weakness (7 items), weak data collection and evaluation (4 items) were identified. Descriptive evaluation in the virtual environment has significant weaknesses in addition to its strengths. Neglecting them will cause serious damages in the primary education system.The findings of this research show, on the one hand, that descriptive evaluation in virtual learning environments has facilities and capabilities that can be used to use effective methods and strategies to evaluate students' learning and this in Meanwhile, the usability of these facilities and tools is very important for teachers and students, as well as the validity of the evaluation results. They mean the facilities that according to today's conditions in terms of speed, bandwidth, hardware facilities of students and teachers are compatible with them. But on the other hand, the inefficiency of the descriptive evaluation system in virtual education has occurred more than before in this research. It seems that descriptive evaluation in the virtual classroom has many weaknesses and cannot fully consider all aspects of the evaluation. The reason for the failure in collecting information, processing it, etc. has caused a dull atmosphere. It is clear that the successful implementation of the descriptive evaluation program in virtual education is dependent on the observance of various and numerous pre-requisites and facilities, the lack of attention to the observance of these pre-requisites will reduce its effectiveness and cause many damages to the primary education system. will be. According to the discovery of a reality related to the emergence of a wide range of mental and physical pressure on elementary teachers, it is necessary to conduct independent and comprehensive research on the manner, extent and process of the formation of this space in order to prevent the escalation of this problem and its subsequent consequences. on the teachers, and solutions should be considered to reduce this pressure and improve the conditions of the teachers. It is suggested that in order to carry out a better and more complete descriptive evaluation, the officials of the Iranian educational system should include integrated education (in-person-virtual education) in their agenda

    Keywords: Descriptive Evaluation, strengths, weaknesses, Virtual Education, Elementary teachers
  • مژگان مهردادیان، فرخ رو جلیلی*
    هدف
    پژوهش حاضر باهدف مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری انجام شد.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی موردنظر پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد. از این میان تعداد 150 نفر، برای هر متغیر 75 نفر از دانش آموزانی که آموزش حضوری را دریافت می کردند و 75 نفر از دانش آموزانی که در شبکه آموزشی شاد فعالیت های آموزشی را دنبال کردند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000) و فرسودگی تحصیلی رستمی و همکاران (1390) بودند. از آزمون تی مستقل جهت تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش حضوری بیشتر بود؛ همچنین میانگین ها نشان داد خود ناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش مجازی بیشتر بود و در تمامی مولفه های فرسودگی تحصیلی (خستگی عاطفی، شک و بدبینی و ناکارآمدی) نیز، میزان آن در دانش آموزان با دریافت آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری بیشتر بود (001/0>p).
    نتیجه گیری
    طبق یافته های پژوهش علی رغم مزایای روانی غیرقابل اجتناب آموزش مجازی، انجام پژوهش های گسترده و عمیق تر در حوزه مقایسه آموزش مجازی و حضوری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سرزندگی تحصیلی, خودناتوان سازی تحصیلی, فرسودگی تحصیلی, آموزش مجازی, آموزش حضوری, ابتدایی
    Mozhgan Mehrdadian, Farokhro Jalili *
    Aim
    The present study was conducted with the aim of comparing academic vitality, academic self-handicapping and academic burnout of primary school students in virtual and face-to-face education.
    Methods
    The current research was of comparative causal type. The target society of the current research was formed by all the sixth-grade students of Birjand city in the academic year of 1400-1401. Among these 150 people, for each variable, 75 of the students who received face-to-face training and 75 of the students who followed the educational activities in the Shad educational network were selected by available sampling method. The research tools were Hossein Chari and Dehghanizadeh's academic vitality questionnaires (2013), Midgly's academic self-handicapping (2000) and Rostami et al.'s academic burnout (2013). Independent t-test was used to analyze data in SPSS-26 software.
    Results
    The findings of the research indicated that academic vitality was higher in students with face-to-face education; Also, the averages showed that academic self-handicapping was higher in students with virtual education, and in all components of academic burnout (emotional fatigue, doubt and pessimism, and inefficiency), its amount was higher in students with virtual education compared to face-to-face education (001/0>p).
    Conclusions
    According to the findings of the research, despite the inevitable psychological benefits of virtual education, conducting extensive and deeper research in the field of comparing virtual and face-to-face education seems necessary.
    Keywords: Academic Vitality, Academic Self-Handicapping, Academic Burnout, Virtual Education, Face-To-Face Education, Elementary
  • اعظم غلامی*، لیلا عراقی سوگلی تپه
    پیشینه و اهداف

    واقعیت افزوده یکی از فناوری های کاربردی نوین در حوزه آموزش است که توانسته با شبیه سازی دنیای واقعی به صورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سه بعدی، صدا و... امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن سازد و با کمک گرفتن از فضای مجازی نقش موثری در آموزش ایفا نماید. هدف پژوهش حاضر، تاثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر آموزش زیست شناسی است.

    روش ها

    پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش - پس آزمون و آزمون سنجش یاد داری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دو کلاس 27 نفره دانش آموزان دختر پایه دوازدهم تجربی دبیرستان شاهد شهرستان پاکدشت در سال تحصیلی 1401 - 1400 است که به طور تصادفی به گروه های گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه گواه به صورت سنتی و گروه آزمایش با فناوری مذکور آموزش دیدند. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه سبک های یادگیری کلب و محقق ساخته ارزیابی یادگیری و یاد داری است. در تحلیل داده ها از روش های آماره ای فراوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون های t گروه های مستقل و جفتی استفاده شده است. جهت بررسی پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ و بررسی پایایی آزمون ها، از روش کودر - ریچاردسون استفاده شده است. به منظور بررسی شاخص روایی محتوایی پرسش نامه ها از روش CVR[1] وجهت بررسی شاخص روایی محتوایی آزمون ها از روش CVI[2] استفاده شد. سطح معناداری برای همه آزمون ها p<0.05  در نظر گرفته شد.

    یافته ها و نتیجه گیری

    یافته های پژوهش نشان داد اختلاف پیش و پس آزمون گروه های گواه و آزمایش معنادار بوده و بیشتر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش نشان دهنده یادگیری بهتر است. اما معنادار نبودن اختلاف پس آزمون - یاد داری نشان دهنده یاد داری مطالب در هر دو گروه بوده و افت کمتر نمره در گروه آزمایش، تثبیت بیشتر آموخته ها را تایید می کند. تحلیل پرسش نامه های سبک های یادگیری و محقق ساخته نیز نشان دهنده اثربخشی روش آموزشی و استقبال دانش آموزان است.

    کلید واژگان: واقعیت افزوده, یاددهی, یادگیری, زیست شناسی, آموزش مجازی
    Azam Gholami *, Liela Araghi Sogoli Tape

    In the present study attempts are made to investigate the effect of interactive AR-based education on biology education. The study is actually conducted using a quasi-experimental pre-test-post-test design in which both control and experimental groups are subjected to retention test. A sample of 54 students of Shahed school selected from the population (11th grade female students of experimental sciences in Pakdasht city), were randomly assigned to control and experimental groups. The control the experimental groups was trained traditionally and using the AR technology respectivelly. Research questionnaires include Kolb'd Learning Style Inventory (LSI) and researcher-made learning-retention evaluation questionnaire. In control and experimental groups, the difference between pre-test and post-test scores was significant and the higher mean score of the experimental group distinguished it as the better learning group; However, the non-significance of the difference between posttest and retention test scores indicated acceptable retention in both groups. In addition, a lower drop in the score of the experimental group confirmed the consolidation of learnings in this group. Analysis of Learning Styles Questionnaire also confirmed the effectiveness of the educational method. The results obtained from the researcher-made questionnaire also showed embracement of this method by students.

    Keywords: Augmented Reality, Teaching, Learning, Biology, Virtual Education
  • مریم رجبیان ده زیره، رحیم مرادی*

    یادگیری الکترونیکی به طور گسترده ای در نظام آموزشی در طول دوران کرونا با هدف بهبود تضمین کیفیت آموزش مورد استفاده قرار گرفت. این پاندمی تاثیر قابل توجهی بر آموزش داشته و معلمان را مجبور به استفاده سریع از ابزارهای آموزش مبتنی بر وب کرده است. این امر علاوه بر مزایا و تاثیرات مثبت، چالش های جدیدی نیز ایجاد کرده که می تواند منجر به افزایش اضطراب در معلمان ابتدایی شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مولفه های تدریس مبتنی بر وب در دوران کرونا با اضطراب معلمان دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای عملیاتی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مدارس دوره ابتدایی شهر آمل بودند که تعداد آن 750 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 256 معلم در شهرستان آمل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه بومی اضطراب سلیمی، عابدینی چگردانی، قاسمی نافچی و تباشیر (1400) و پرسشنامه محقق ساخته به منظور اندازه گیری مولفه های تدریس مبتنی بر وب استفاده شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد سهم هر یک از مولفه های تدریس مبتنی بر وب (پشتیبانی و زیرساخت آموزش مجازی (169/0-)، یادگیری و پیچیدگی فناوری (141/0-)، تولید محتوای الکترونیکی (267/0-)، تدریس نوع دروس (203/0-) به عنوان متغیرهای پیش بین، برای پیش بینی اضطراب معلمان در زمان همه گیری کرونا معنی دار ولی سهم مولفه ارزشیابی اثر بخش (107/0) از نظر آماری معنی دار نشده است. مولفه های زیرساخت آموزش مجازی، یادگیری مهارت های فناورانه، یادگیری مهارت تولید محتوای الکترونیکی، تدریس نوع دروس، پیش بینی کننده های منفی اضطراب معلمان در دوران همه گیری کرونا بودند. از این رو پیشنهاد می شود جهت کاهش اضطراب تدریس در آموزش مبتنی بر وب، دوره های توانمندسازی با هدف توسعه مهارت های تدریس آنلاین، تولید محتوای اثربخش و توسعه مهارت های فناورانه در آموزش های ضمن خدمت معلمان در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, تدریس مبتنی بر وب, اضطراب معلمان, همه گیری کرونا
    MARYAM Rajabiyan, Rahim Moradi *

    E-learning has been extensively integrated into the educational system during the COVID-19 pandemic, aiming to enhance the quality of education. While introducing numerous benefits and positive impacts, this rapid transition has also posed new challenges that could potentially increase anxiety among elementary school teachers. Therefore, this study aimed to examine the relationship between web-based teaching components during the COVID-19 pandemic and anxiety levels among elementary school teachers, providing practical operational solutions. This research is applied in terms of purpose and correlational in terms of methodology. The statistical population of the study included all elementary school teachers in the city of Amol, totaling 750 individuals. A sample of 256 teachers was randomly selected from the city of Amol. Data were collected using the Salmi Anxiety Questionnaire, Abedini Chogordani, Ghasemi Nafchi, and Tabashir (2021), and a researcher-made questionnaire to measure web-based teaching components. The validity of the questionnaires was confirmed through face validity, and Cronbach's alpha coefficient was employed to determine the reliability of the research instrument. Data analysis was conducted using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The findings indicated that the contributions of web-based teaching components, including support and virtual learning infrastructure (169.0), learning and technological complexity (141.0), electronic content production (267.0), and type of course instruction (203.0), were significant predictors of teachers' anxiety during the COVID-19 pandemic. However, the contribution of the effective assessment component (107.0) was not statistically significant. Virtual education infrastructure, learning technological skills, acquiring content production skills, type of course instruction, were negative predictors of teachers' anxiety during the pandemic. The results of the study revealed a significant negative relationship between some web-based teaching components and anxiety levels. Therefore, it is recommended to reduce teaching anxiety in web-based education by implementing empowerment courses to develop online teaching skills, producing effective content, and fostering technological development in in-service teacher training.

    Keywords: Virtual Education, Web-Based Teaching, Anxiety, Teachers
  • اکبر گلدسته*، شاهین همایون آریا، فاطمه غفوری
    هدف

    وجود تعاملات و ارتباطات عمیق بین ذی نفعان آموزش در دانشگاه ها بیانگر جدی بودن آموزش و به طور کلی تر توسعه یافتگی رشته های علمی است. از سوی دیگر ارتباط دانشجویان با استادان، خود یکی از عرصه های بااهمیت و تاثیرگذار تعامل دانشگاهی است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی به منظور بهبود کیفیت تعامل استاد و دانشجو در سامانه آموزش مجازی دانشگاه هاست.

    روش

    این پژوهش از لحاظ رویکرد، کیفی از نوع تلخیصی و از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است. جامعه پژوهش، تمامی مدرسین دانشگاه غیر انتفاعی علم و فرهنگ بوده اند؛ بدین صورت که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 17 نفر از بین آنان انتخاب شدند. شیوه گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و سپس کدگذاری اطلاعات به روش تحلیل مضمون تا اطمینان از دست یابی به اشباع نظری داده ها بوده است. به منظور اطمینان از پایایی و روایی پژوهش، دخالت ندادن دانسته های پیشین مصاحبه کنندگان، دقت در تحلیل و کدگذاری اطلاعات، کدگذاری مجدد و تایید متن پیاده شده مصاحبه ها توسط مشارکت کنندگان، انجام شده است.

    یافته ها

    عوامل موثر بر بهبود کیفیت تعامل استاد و دانشجو در قالب 54 مضمون پایه، 10 مضمون پیش سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شده اند؛ بدین صورت که این مضامین شامل مهارت های آموزشی و فنی استاد، کیفیت ارتباط، کیفیت امکانات، بهبود نگرش و نظارت سیستم آموزشی است.

    نتایج

    عامل "مهارت های آموزشی و فنی استاد"، مهم ترین عامل در زمینه بهبود تعامل بین استاد و دانشجوست. عوامل "بهبود نگرش"، "کیفیت ارتباط"، "کیفیت امکانات" و "نظارت سیستم آموزشی" به ترتیب در رده های بعدی اهمیت قرار گرفته اند.

    نوآوری و اصالت:

     یافتن الگوی تعامل بین استاد و دانشجو در آموزش مجازی در سطح زیرنظام غیر دولتی نظام آموزش عالی کشور.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, کیفیت آموزشی, تعامل, یادگیری الکترونیکی, الگو سازی
    Akbar Goldasteh *, Shahin Homayoon Arya, Fatemeh Ghafouri
    Aim

    This study aims to provide a model to improve the quality of teacher-student interaction in universities’ virtual education systems.

    Methodology

      This research is applied in terms of purpose and follows the qualitative and content analysis approaches. The study population consisted of teachers of the non-governmental University of Science and Culture (including faculty members and invited teachers) from whom the required sample was selected purposefully. Theoretical saturation was obtained through seventeen semi-structured interviews Non-interference of the interviewers' prior knowledge, accuracy in analyzing and coding the information, and re-coding and verification of the transcripts of the interviews by the interviewees were observed to ensure the reliability and validity of the research.

    Findings

    The effective factors for improving teacher-student interaction quality were identified in the form of 54 initial themes, 10 basic pre-organized themes, and five secondary pre-organized themes. The components related to the selected themes were educational and technical skills, communication quality, quality of facilities, and improving the attitude and supervision of the educational system. 

    Results

    According to the prioritization of the selected themes, the factor of "educational and technical skills” with 32% repetition is the most important priority in terms of improving the interaction between teacher and student. The "attitude improvement" factor was of secondary importance. "Communication quality", "facilities quality", and "education system monitoring" were also in the next ranks, respectively..

    Keywords: Virtual Education, Quality Of Education, Interaction, E-Learning, Pattern Building
  • کتایون حمیدی زاده*، حدیث خسروبیگی، فاطمه جودکی، فاطمه درامامی
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت‎کنندگان در پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با معیار گذارندن دو ترم آموزش مجازی به تعداد 16 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه‎ساختاریافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو مضمون کلی چالش ها و فرصت های استفاده از فناوری در آموزش مجازی دانشجومعلمان بود. این چالش ها عبارتند از عدم کسب شایستگی های لازم در یادگیری دروس، مشکلات سازمانی، مشکلات برنامه درسی، مشکلات ناشی از عدم ارتباط چهره به چهره و فراهم نبودن زیرساخت ها. درعین حال، استفاده از فناوری در آموزش مجازی، فرصت هایی همچون رفع محدودیت مربوط به زمان و مکان، افزایش دسترسی به محتوا و توسعه مواد فناوری دانشجویان را به دنبال داشته است. با توجه به نتایج حاصل، تاکید بر استفاده از آموزش مجازی با تدارک پشتیبانی های لازم جهت تعدیل چالش های آن، ضرورت دارد.
    کلید واژگان: فناوری, پدیدارشناسی, دانشگاه فرهنگیان, آموزش مجازی
    Katayoon Hamidizadeh *, Hadis Khosrobrgi, Fatemah Jodaki, Fatemeh Doremami
    The purpose of the present study is to investigate the lived experiences of student teachers about the use of technology in virtual education. The research method is qualitative and phenomenological. The participants in this study were female students of Farhangian University of Makazi Province, who were selected by the purposive sampling method and with the criteria of setting two semesters of virtual education (N=16). In order to collect data, a semi-structured interview method was used. Data analysis was carried out using the seven-step Claysey method. The obtained results indicated the existence of two general themes of challenges and opportunities of using technology in the virtual education of student teachers. These challenges include the lack of acquiring the necessary competencies in learning courses, organizational problems, curriculum problems, problems caused by the lack of face-to-face communication and the lack of infrastructure. At the same time, the use of technology in virtual education has some opportunities such as removing time and place restrictions, increasing access to content, and developing technology materials for students. According to the results, it is necessary to provide the necessary support to adjust the challenges of virtual education.
    Keywords: Technology application, Phenomenology, Farhangian University, Virtual Education
  • ریحانه فراهانی، سیروس منصوری*
    بیش از دو سال درگیری نظام آموزش عالی با کرونا و درنتیجه همه گیری آموزش های مجازی، منجر به تغییر الگوواره آموزش گردید. لذا درک تجربه ی زیسته ی اعضای هیات علمی از این پدیده می تواند جهت گیری های آموزش پساکرونا را به نحو قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. لذا پژوهش حاضر باهدف «ادراک اعضای هیات علمی دانشگاه اراک از آموزش مجازی در دوره کرونا»، انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی کلایزی انجام شده است. مشارکت کنندگان بالقوه‏ی پژوهش حاضر کلیه ی اعضای هیات علمی دانشگاه اراک بودند که با استفاده از روش اشباع 21 نفر در مطالعه حاضر شرکت کردند و سوالات به وسیله ی مصاحبه های نیمه ساختاریافته، در مدت زمان تقریبی 32 تا 70 دقیقه بود. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه ها به 164 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده ی مرحله ی دوم،5 مضمون سازمان دهنده ی مرحله ی اول و 1 مضمون فراگیر منتج شد که بر این اساس تجربه ی زیسته ی اساتید دانشگاه اراک از آموزش مجازی در بدین شرح بود؛ آموزش مجازی به مثابه یک فرصت، عدم وجود بسترهای فنی-اجتماعی موردنیاز آموزش مجازی، عدم آمادگی کافی اساتید، کاهش کیفیت آموزش و پیامدهای منفی روان شناختی. با توجه به نتایج به دست آمده می توان ابراز داشت، همه گیری جهانی کرونا ازیک طرف باعث افزایش مهارت و تجربه ی آموزشی کلیه ی ذینفعان شده و از طرف دیگر آسیب های جسمانی-روانی را به بار آورده است؛ لذا با توجه به مضامین کشف شده از تجربه ی زیسته ی اعضای هیات علمی دانشگاه اراک می توان در کیفیت بخشی به آموزش های مجازی اقدام کرد.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, پدیدارشناسی, ادراک, اعضای هیئت علمی
    Reyhaneh Farahani, Sirus Mansoori *
    The present study was conducted with the aim of "Perception of Arak University faculty members from virtual education in the period of Covid-19 19". In terms of purpose, it is applied and with a qualitative approach of phenomenological type. Potential participants in the present study were all faculty members of Arak University who participated in the present study using the saturation method of 21 people and the questions were asked through semi-structured interviews in approximately 32 to 70 minutes. Data were analyzed using content analysis technique. The content analysis of the interview data resulted in 164 basic themes, 14 second stage organizing themes, 5 first stage organizing themes and 1 comprehensive theme, based on which was the life experience of Arak University professors from virtual education during the prevalence period. Virtual education as an opportunity, lack of technical-social context required for virtual education, insufficient preparation of teachers, reduced quality of education and negative psychological consequences. According to the obtained results, it can be stated that Corona pandemic on the one hand has increased the skills and educational experience of all stakeholders and on the other hand has caused physical and psychological injuries; Therefore, according to the themes discovered from the lived experience of the faculty members of Arak University, it is possible to provide virtual education in a qualitative manner.
    Keywords: virtual education, Phenomenological study, Perception, faculty members
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال