جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اعتماد" در نشریات گروه "کتابداری و مدیریت اطلاعات"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اعتماد» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدفهدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر اشتراک دانش در شرکت های نرم افزاری است. شناسایی و اولویت بندی این عوامل می تواند به متخصصان و صاحب نظران کمک کند تا با مولفه های اصلی اشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری آشنا شده و در نتیجه آن، کار تیمی و یادگیری بهتر اتفاق بیافتد و روحیه تیمی بالاتر سبب بهره وری بالاتر خواهد شد.روشپژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی چندگانه از نوع کمی و جهت گیری کاربردی انجام شده است. دراین پژوهش، از دو روش دلفی فازی و کداس برای تحلیل داده ها استفاده شد. از آنجایی که مهارتهای پرسشنامه از مرور پیشینه مقالات بین المللی و داخلی معتبر حوزه های علم اطلاعات و دانششناسی، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و مصاحبه با اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران و کارشناسان ارشد فناوری اطلاعات به دست آمد، هر دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی از روایی مطلوبی برخوردار هستند. همچنین به علت انتخاب حجم مناسب نمونه و غربال عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش، پرسشنامه اولویت سنجی از پایایی برخوردار بود. حجم نمونه در این پژوهش برابر 10 نفر بود که برای روش های خبره محور دارای ماهیت قضاوتی، عدد مطلوبی است. در پژوهش حاضر، از روش دلفی فازی برای غربال عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری استفاده شد. در این روش، ابتدا لیست اولیه ای از عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش بر اساس مرور پیشینه و نظرات خبرگان تهیه گردید. سپس این عوامل به خبرگان ارائه شد و نظرات آن ها در مورد اهمیت هر عامل جمع آوری شد. در نهایت، عواملی که اهمیت آن ها بیش از یک آستانه مشخص بود، برای مرحله بعدی تحلیل انتخاب شدند. در ادامه از روش کداس برای رتبه بندی عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری استفاده شد. در این روش، ابتدا عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش که در مرحله قبل انتخاب شده بودند، با استفاده از یک طیف عددی فازی ارزش گذاری شدند. سپس این ارزش گذاری ها با استفاده از روش کداس پردازش شده و عوامل کلیدی موثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری شناسایی گردیدند.یافته هادر مرحله اول 60 عامل شناسایی و با روش دلفی فازی غربال شد. در این مرحله 13 عامل کلیدی استخراج و با روش کداس اولویت بندی گردید. عوامل نهایی به ترتیب اعتماد، انگیزه، ذهنیت قدرت دانش، صلاحیت حرفه ای و فرهنگ سازمانی است. همچنین اعتمادبه نفس، امنیت دانش، عوامل سازمانی، نگرانی از نادرستی تصور فرد از دانش خود، پیچیدگی دانش، حضور دانش و شناسایی آن، محدودیت دسترسی به دانش و پشتیبانی سازمانی نیز بر اشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری موثر هستند.نتیجه گیریاشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری به عوامل مختلفی ازجمله اعتماد بین کارکنان، انگیزه کارکنان، ذهنیت قدرت دانش، صلاحیت حرفه ای کارکنان و فرهنگ سازمانی بستگی دارد. سازمان های نرم افزاری می توانند با ایجاد فرصت های تعامل و همکاری، تشویق به همکاری، ایجاد فضای احترام و همکاری، اعتماد بین کارکنان را افزایش دهند. همچنین، انگیزه کارکنان با نشان دادن ارزش اشتراک دانش و ارائه پاداش برای آن تقویت شده و ایجاد ذهنیت قدرت دانش نیز با آموزش در مورد اهمیت دانش و تشویق به استفاده از آن برای بهبود عملکرد، ترویج یادگیری و رشد افراد توصیه شده است. صلاحیت حرفه ای کارکنان نیز با ارائه آموزش و توسعه حرفه ای، تشویق به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات، و ایجاد فرصت های یادگیری بهبود می یابد. در نهایت، توسعه فرهنگ سازمانی نیز با برجسته کردن ارزش اشتراک دانش، تشویق و پاداش برای آن، ایجاد فرصت های تعامل و همکاری، و توسعه فناوری های مدیریت دانش امکان پذیر است. این راهکارها می توانند به سازمان های نرم افزاری کمک کنند تا اشتراک دانش را بهبود بخشند و از مزایای آن بهره مند شوند.کلید واژگان: اشتراک دانش, شرکت های نرم افزاری, اعتماد, انگیزه, ذهنیت قدرت دانش, صلاحیت حرفه ای, فرهنگ سازمانیPurposeThe aim of this study is to identify and prioritize the factors that influence knowledge sharing in software companies. Identifying and prioritizing these factors can help both experts and practitioners become familiar with the key components of knowledge sharing in software organizations. This familiarity will enhance teamwork and learning, while a stronger team spirit will contribute to increased productivity.MethodThe present study was conducted using various quantitative methodologies with an applied orientation. In this study, two methods—Fuzzy Delphi and CODAS—were employed for data analysis. Since the skills for the questionnaire were derived from a review of reputable international and domestic articles in the fields of information science, knowledge management, and information and communication technologies, as well as interviews with professors and senior managers in these areas, both the expert and priority questionnaires demonstrate strong validity. Additionally, the priority questionnaire was deemed reliable due to the careful selection of an appropriate sample size and the screening of factors influencing knowledge sharing. The sample size in this study consisted of 10 participants, which is considered adequate for expert-based judgmental methods. In this research, the Fuzzy Delphi method was employed to identify the factors influencing knowledge sharing in software companies. In this method, an initial list of factors influencing knowledge sharing was created based on a literature review and expert opinions. These factors were subsequently presented to experts, and their opinions on the significance of each factor were gathered. Finally, factors that exceeded a certain threshold of importance were selected for the next stage of analysis. Subsequently, the CODAS method was employed to rank the factors influencing knowledge sharing in software companies. In this method, the factors influencing knowledge sharing, which were identified in the previous stage, were evaluated using a fuzzy numerical spectrum. Then, these valuations were processed using the CODAS method, and the key factors influencing knowledge sharing in software companies were identified.FindingsIn the initial stage, 60 factors were identified and evaluated using the fuzzy Delphi method. From this analysis, 13 key factors were extracted and prioritized using the CODAS method. The final factors influencing knowledge sharing in software organizations include trust, motivation, a knowledge power mentality, professional competence, and organizational culture. Additionally,self-confidence, knowledge security, organizational factors, concerns regarding the accuracy ofan individual's perception of their knowledge, knowledge complexity, knowledge presence and identification, limited access to knowledge, and organizational support also play significant roles in facilitating knowledge sharing.ConclusionsKnowledge sharing in software organizations relies on several factors, including trust among employees, employee motivation, the mentality surrounding knowledge as power, the professional competence of staff, and the overall organizational culture. Software organizations can enhance trust among employees by fostering opportunities for interaction and collaboration, promoting teamwork, and cultivating an atmosphere of respect and cooperation. Employee motivation is enhanced by demonstrating the value of knowledge sharing and offering rewards for participation. Additionally, fostering a culture of knowledge empowerment is encouraged through education about the significance of knowledge and promoting its application to improve performance, facilitate learning, and support individual growth. The professional competence of employees can be enhanced through training and professional development, promoting the sharing of knowledge and experiences, and creating opportunities for learning. Finally, the development of organizational culture can be enhanced by emphasizing the importance of knowledge sharing, encouraging and rewarding such practices, creating opportunities for interaction and collaboration, and implementing knowledge management technologies. These strategies can help software organizations improve knowledge sharing and reap its benefits.Keywords: Knowledge Sharing, Software Companies, Trust, Motivation, Knowledge Power Mindset, Professional Competence, Organizational Culture
-
مقدمه
اشتراک دانش و ارتباطات علمی در خلا اتفاق نمی افتد. به نظر می رسد اشتراک دانش و ارتباطات علمی تحت تاثیر عوامل فردی و سازمانی قرار دارند که نقش مهمی در بقای دانشگاه دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل فردی و سازمانی با نگرش و قصد به اشتراک دانش و نقش آن ها در ارتباطات علمی در بین اعضای هییت علمی دانشگاه های غرب کشور و ارایه مدل با استفاده از معادلات ساختاری است.
روش شناسی:
روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی تحلیلی بود. حجم نمونه برابر با 270 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ استفاده شد. نتایج این آزمون با 41 سوال، مقدار 745/0 به دست آمد که از پایایی مناسبی برخوردار بود. برای تحلیل داده ها از آماره توصیفی، رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و آموس استفاده گردید.
یافته هایافته های پژوهش حاضر نشان داد متغیر اعتماد از طریق نگرش به اشتراک دانش و متغیر هنجار ذهنی از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر فرهنگ سازمانی و نظام پاداش از طریق نگرش به اشتراک دانش و فرهنگ سازمانی فقط از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر هنجارهای ذهنی علاوه بر اینکه به صورت غیرمستقیم بر ارتباطات علمی اثر گذاشت به طور مستقیم نیز بر ارتباطات علمی دارای تاثیر بود. همچنین یافته ها نشان داد بیشترین اثر رگرسیونی مربوط به متغیر اعتماد (394/0) بر روی نگرش به اشتراک دانش بود. از طرفی، نگرش به اشتراک دانش (114/0) کمترین اثر رگرسیونی بر ارتباطات علمی داشت.
نتیجهبه طور کلی نتایج پژوهش نشان داد اعتماد، فرهنگ سازمانی و نظام پاداش با میانجی گری نگرش به اشتراک دانش و قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی تاثیر دارند. همچنین این عوامل عناصری مهمی در تعیین شیوه های اشتراک دانش در آموزش عالی هستند. بنابراین نقش این عوامل در توسعه ارتباطات علمی با حفظ نقش واسطه ای اشتراک دانش انکارناپذیر است.
کلید واژگان: اعتماد, هنجارهای ذهنی, فرهنگ سازمانی, نظام پاداش, نگرش به اشتراک دانش, قصد اشتراک دانش, ارتباطات علمی, اعضای هیئت علمیIntroductionKnowledge sharing and scholarly communications do not happen in a vacuum. It appears that knowledge sharing and scholarly communication are influenced by individual and organizational factors, which play an important role in the survival of the university. The present study analyzes major factors such as trust, mental norms, organizational culture, and reward system on the attitude and intention of knowledge sharing and on scholarly communication. The researcher investigated how these factors can affect scholarly communication widely by using the mediating role of knowledge sharing. The review of previous studies indicates that the effect of some individual and organizational factors on scholarly communication has been of limited interest to researchers. In addition, no study was found in Iran regarding the mediating role of knowledge sharing on scholarly communication. Furthermore, few studies have been conducted outside of Iran regarding knowledge sharing and scholarly communication. Considering, the importance of individual and organizational factors and the important role that these two variables have in knowledge sharing (attitude and intention to share knowledge), and scholarly communication, this research aims to display the importance of some individual and organizational factors among universities in the west of the country with this approach, the aim of the present study is to investigate the effect of individual and organizational factors on the attitude and intention to share knowledge and its role in scholarly communication among faculty members of universities in the west of the country.
MethodologyThe research method adopted in the study was survey-analytical. The statistical population of the study who were recruited based on simple random sampling method were faculty members of the western universities (in the provinces Kermanshah, Ilam, and Kurdistan) including 270 faculty members. The data collection tool was a questionnaire. In order to ensure the content validity of the study, five experts were asked to pass their judgments on the draft. Cronbach's test was used to determine the reliability of the questionnaire. The results of Cronbach's test showed that the trust component (.75), subjective norms (.84), organizational culture (.80), reward system (.74), knowledge sharing attitude (.91), knowledge sharing intention (.73) and scholarly communication (.87) and a total of 41 questions equal to.74 were obtained, which indicated the appropriate reliability of the scale. According to the quantitative approach in this research, data analysis was done using descriptive statistics (frequency, frequency percentage, skewness, and kurtosis) and inferential statistics, multiple regression test, and structural equation modeling using SPSS and Amos software
FindingsThe research findings showed that the variable of trust through the attitude of knowledge sharing and the mental variable through the intention to share knowledge affected scholarly communication. The variables of organizational culture and reward system affected scholarly communication only through the attitude of knowledge sharing, and organizational culture only through the intention of knowledge sharing. The variable of mental norms, not only indirectly affected scholarly communication, directly affected scholarly communication. Also, the findings showed that the greatest regression effect related to the trust variable (.394) was on the knowledge sharing attitude. Furthermore, knowledge sharing attitude (.114) had the least regression effect on scholarly communication. The results of structural equations showed that although the CMIN/DF index and RMSEA (Root mean square error of approximation) were not satisfactory, but the other model fit indices, including absolute fit indices, comparative fit indices, and parsimonious fit indices, had a favorable and acceptable status, which shows that the presented model has relatively acceptable.
ConclusionIn general, the results of the research showed that trust, organizational culture, and reward system have an effect on scholarly communication through the mediation of knowledge sharing attitude and knowledge sharing intention. Furthermore, these factors are important elements that determine Knowledge sharing behaviors in higher education. Therefore, the role of these factors in the development of scholarly communication by maintaining the mediating role of knowledge sharing is undeniable, and this can be justified considering that most of the activities of academic staff are individual-oriented and organization-oriented. According to the findings, it is suggested that universities provide an environment that facilitates the knowledge sharing process in order to strengthen the scholarly communication of faculty members. It is also necessary for universities to focus more on people's trust and mental norms in order to create trust, collective cooperation, and social interactions between faculty members in the university. This will have an important effect on scientific development and scientific production.
Keywords: Trust, Mental norms, Organizational culture, Reward System, Knowledge sharing attitude, Knowledge sharing intention, Scholarly communication, Faculty member -
مقدمه
بی اعتمادی میان اعضای هییت علمی مانع توسعه روابط و همکاری های علمی، آموزشی و پژوهشی میان آنها می شود. شناسایی عوامل ایجاد بی اعتمادی اولین قدم برای تقویت اعتماد و همکاری است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هییت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بود.
روش شناسی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش گرندد تیوری انجام شد. جامعه این پژوهش اعضای هییت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 38 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته هابا تحلیل داده های کیفی 123 کد اولیه به عنوان عوامل موثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هییت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند. عوامل فرهنگی و اجتماعی، نارسایی در روابط میان فردی، عوامل فردی و عوامل سازمانی 4 مقوله اصلی بودند که در شکل گیری بی اعتمادی میان اعضای هییت علمی اثر دارند.
نتیجه گیریپژوهش حاضر با مطالعه دقیق دیدگاه اعضای هییت علمی، عوامل موثر بر ایجاد بی اعتمادی میان اعضای هییت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران را شناسایی و پیش روی مدیران و مسیولان دانشگاه ها قرار داده است. توجه به یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش اعتماد و رفع کاستی های این حوزه میان اعضای هییت علمی کمک نماید.
کلید واژگان: اعتماد, اعتماد سازمانی, عوامل فردی, عوامل سازمانی, عوامل اجتماعی و فرهنگی, عوامل ارتباطی, اعضای هیئت علمی, دانشگاه های دولتی ایرانIntroductionThe performance of people and organizational units is largely affected by organizational variables. Some organizational variables, such as the level of trust between people, have an effect on performance, especially in the case of jobs whose operators perform part of their activities outside the work environment, the importance of this matter becomes more important; because trust between people is one of the components that affects the entire mental atmosphere of employees both in the work environment and outside of it. Organizational trust is a psychological environment that must be built with the help of all members of the organization, and it means that employees ensure that they are not harmed by managers, colleagues and other stakeholders. The results of the studies show that organizations that have a suitable level of trust have more coordinated structures, stronger strategic alliances, stronger work teams, more effective crisis management, facilitating empowerment, the ability to change, and reducing psychological pressure. Reducing uncertainty about the future, the desire to obey the decisions of the supervisor and the organization's regulations, and improving organizational effectiveness are more successful, better adaptability, more innovation, more cooperative behaviors, more desirable purposefulness, and higher loyalty. In recent years, trust has been in the spotlight as a vital element in the success of organizations. In organizations such as universities, where most of their activities are educational and research, trust is much more important. In this type of organizations, participation and cooperation, exchange of views, knowledge and information, and doing group work that is necessary to carry out effective educational and research activities will not be formed in an atmosphere based on trust. However, few researches have been done in the field of trust among faculty members in universities. This has left universities without clear guidance on how to strengthen the vital relationships between faculty members and their administrators. In order to strengthen the trust among the faculty members, before doing anything, one must know the factors that cause distrust in order to increase trust by removing them. The purpose of this research is to investigate the factors affecting mistrust among the faculty members of knowledge and information science departments of Iranian state universities.
MethodologyThe current research is an applied type, which was carried out using the ground theory method. The statistical population of the present study was the faculty members of the knowledge and information science departments of Iran's state universities, and the sample members were selected by purposive sampling. The basis for selecting the sample members was that they have at least 3 years of work experience as faculty members, and an effort was made to include as many as possible from all educational groups in the country, although some people did not cooperate with the researchers. A semi-structured interview was used to collect data, which included 4 main questions, and of course, other questions were also asked depending on the interview process. The process of conducting interviews continued until reaching theoretical saturation after interviewing 38 faculty members. In terms of academic rank, 8 of the sample members were professors, 11 were associate professors, and 19 were assistant professors. In the Grounded Theory method, three types of coding are used for data analysis, which include open, axial, and selective coding. Based on this, thematic analysis method was used to interpret and review the interviews and data coding, which is one of the common and efficient methods in qualitative content analysis. In general, in the current research, the interviews were recorded using the audio recording program during the interview phase with the faculty members. Then the conducted interviews were typed in Word software and after editing and reviewing the initial codes were formed. In the following, the primary codes were placed under the main and subcategories. To determine the validity and reliability of the research data, the four criteria of reliability, validity, transferability and verifiability were used.
FindingsBy analyzing the qualitative data, 123 initial codes were identified as factors affecting distrust among the faculty members of knowledge and information departments of Iran's public universities, and these codes were categorized into 16 subcategories and 4 main categories. The main categories are cultural and social factors (including two sub-categories of micro and macro factors); inadequacy in interpersonal relationships (including five sub-categories of weakness in communication skills, failure to separate different issues, not respecting the differences and opinions of others, prejudice and judgment, lack of atmosphere of friendship and benevolence); Individual factors (including five sub-categories of non-compliance with ethical issues, personality traits, intellectual and ideological differences, lack of reliance on scientific and professional ethics, previous unpleasant experiences) and organizational factors (including the sub-category of organization management, weaknesses in the organization of some groups and fields, non-compliance with fairness and justice, and job characteristics of faculty members).Discussion and
ConclusionThe results of the research showed that although several factors have an effect on distrust among faculty members of knowledge and information science groups, their strengthening and improvement can provide the basis for increasing the trust between them and it is expected that the administrators and officials of the higher education system and also the university administrators, looking at the findings of the current research, will provide the basis for increasing the trust between the faculty members. Educational groups of information science should also provide the necessary conditions for communication, interaction and cooperation with each other. Defining joint projects, participating in holding classes and training courses, cooperating in holding seminars and conferences, using the capacity and capability of all educational groups in making macro-discipline decisions and the friendship which can become the basis for increasing trust among faculty members.
Keywords: Trust, Organizational trust, Individual factors, Organizational Factors, Socio-cultural Factors, Relational Factors, Faculty members, Governmental Universities of Iran -
هدف
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تبیین اثر تعارض ارتباطی و وظیفه ای بر اشتراک گذاری دانش کارکنان با نقش میانجی اعتماد و توانمندسازیروان شناختی در آموزش وپرورش همدان انجام شده است.
روش شناسی:
این تحقیق ازلحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشیاست. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان، مسیولین و کارکنانآموزش وپرورش همدان است. جامعه آماری این پژوهش از نوع نامحدودو بر این اساس 384 نفر از کارکنان، مسیولین و کارشناسان این سازمان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطیتجزیه وتحلیل شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که: تعارض وظیفه ای 64.3% از واریانس متغیر تعارض ارتباطی کارکنان، 29.8% از واریانس متغیر توانمندسازیروان شناختی کارکنان آموزش وپرورش همدان را تبیین و پیش بینی می کند. تعارض ارتباطی 7.1% از واریانس متغیر توانمندسازیروان شناختی کارکنان 6.9% از واریانس متغیر اعتماد و 19.9% از واریانس متغیر اشتراک دانش کارکنان آموزش وپرورش همدان را تبیین و پیش بینی می کند. توانمندسازیروان شناختی 28.8% از واریانس متغیر اعتماد کارکنان و 23.4% از واریانس متغیر اشتراک دانش کارکنان آموزش وپرورش همدان را تبیین و پیش بینی می کند. اعتماد 37.5% از واریانس متغیر اشتراک دانش کارکنان آموزش وپرورش همدان را تبیین و پیش بینی می کند.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که اعتماد در روابط بین تعارض وظیفه ایو اشتراک گذاری دانش کارکنانو در روابط بین تعارض ارتباطی و اشتراک گذاری دانش کارکنان نقش میانجی دارد. توانمندسازیروان شناختی در روابط بین تعارض وظیفه ای و اشتراک گذاری دانش کارکنان و در روابط بین تعارض ارتباطی و اشتراک گذاری دانش کارکنان نقش میانجی دارد.
کلید واژگان: تعارض ارتباطی, تعارض وظیفه ای, اشتراک گذاری دانش, اعتماد, توانمندسازی روان شناختیBackground and ObjectivesThe present study aims at investigating the effect of communication and task conflict on the employees’ knowledge sharing with the mediating role of trust and psychological empowerment in the Hamadan Education Organization.
MethodologyThis is an applied study, and a data collection form was used to conduct a survey. The statistical population includes the authorities and employees of the Hamadan Education Organization. Since the population is infinite, 384 people were selected out of the employees, experts, and authorities of this organization by simple random sampling. The variables were measured by a standard questionnaire. The data were analyzed by descriptive and inferential statistics. The hypotheses were tested by structural equation modeling (SEM).
FindingsAccording to the results, task conflict can explain the variance of the employee’s communication conflicts by 64.3% and the psychological empowerment of the employees by 29.8%. Communication conflicts can explain the differences in psychological empowerment of 71.1% of employees, trust of 6.9% of employees, and knowledge sharing of 19.9% of employees. Psychological empowerment can explain 28.8% of employee trust fluctuations and 23.4% of employee knowledge sharing. The employees’ trust can explain 37.5% of the variance of the employees’ knowledge sharing in Hamadan Education Organization.
DiscussionIn the first hypothesis, the effect of task conflict on communication conflict was approved by 0.643. The results of the present study are consistent with the findings reported by Wei-Tsong Wang et al. (2019). In the second hypothesis, the effect of task conflict on the psychological empowerment of the employees was approved by -0.298. The standardized coefficient of correlation between these two variables is negative. So, this further strongly suggests that an increase in task conflict leads to a decrease in psychological empowerment of the employees, and vice versa. The results of this research are consistent with the findings reported by Mohammad et al. (2013). In the third hypothesis, the effect of communication conflict on the psychological empowerment of the employees was approved by 0.071. The results are consistent with the findings reported by Wei-Tsong Wang et al. (2019). So also, another hypothesis has approved the effect of communication conflict on the employees’ trust by 0.288. The results are consistent with the findings reported by Wei-Tsong Wang et al. (2019). In the fifth hypothesis, the effect of psychological empowerment on the employees’ trust was approved by 0.069. The results are consistent with the findings reported by Alajmi (2017). In the sixth hypothesis, the effect of psychological empowerment on the employees’ knowledge sharing in the Education Department was approved by 0.158. This finding is consistent with the results of studies performed by Helmy et al. (2019) and Ghalavandi et al. (2017). In the seventh hypothesis, the effect of trust on employees’ knowledge sharing in the Hamadan Education Department was approved by 0.375. This finding is consistent with the results of studies performed by Hasanzadeh and Alizadeh (2017) and Ebrahimi et al. (2012). This hypothesis suggests that there is a significant positive relationship between the components of organizational trust and all the dimensions of knowledge management. Furthermore, trust components including the employees’ trust in each other, trust with the manager, and institutional trust can also play a significantly positive predictive role in explaining knowledge creation, knowledge sharing, knowledge application, and knowledge preservation. In other words, it can be concluded from this hypothesis that higher trust leads to participation in knowledge sharing and management that can eventually be effective in capability and performance. In the eighth hypothesis, the effect of communication conflict on the employees’ knowledge sharing was approved by 0.199. This finding is consistent with the results reported by Wei-Tsong Wang et al. (2019). Finally, the ninth hypothesis approved the effect of task conflict on the employees’ knowledge sharing in the Hamadan Education Department by -0.23. As the standardized coefficient of correlation between these two variables is negative, an increase in task conflict leads to a decrease in the employees’ knowledge sharing, and vice versa. Therefore, the research hypotheses show that the lower the conflict between the employees, the higher their trust in the organization will be. Thus, they will be more motivated to participate in group and systemic activities such as knowledge sharing and information exchange between different sectors. As shown in current and previous surveys, the factors mentioned can promote and improve employee performance and thus organizational performance.
Keywords: communication conflict, task conflict, Knowledge sharing, trust, Psychological empowerment -
هدف
هدف پژوهش حاضر ارایه یک مدل رسانه ای مبتنی بر شبکه های اجتماعی به منظور ارتقاء اعتماد به تجارت الکترونیک (B2C) با استفاده از روش گراندد تیوری بود.
روش شناسیجامعه آماری به صورت نظری انتخاب شده و شامل خبرگان و متخصصان صاحب نظر براساس معیارهای مد نظر محقق بود. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه و پیاده سازی مصاحبه ها، کدگذاری و خلاصه سازی بوده و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدبندی و دسته بندی مقوله ها و تم ها انجام شد. سپس گزاره های به دست آمده از مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، گزینشی و محوری دسته بندی شدند. در نهایت با بررسی شرایط علی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها، مقوله اصلی پژوهش یعنی «ارتقاء اعتماد به تجارت الکترونیک» مورد شناسایی قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، حاکی از این است که در شرایط علی، «نقش رسانه و شبکه های اجتماعی» در اعتمادسازی به تجارت الکترونیک، در عوامل مداخله گر «فاکتورهای زیربنایی و مشکلات ناامنی در فضای مجازی»، در شرایط زمینه ای «متغیرهای مربوط به وب سایت، شبکه و نحوه مدیریت آنها» و در مورد راهبردها «استراتژی های مدیریتی و کاربردی، زیرساختی و انگیزشی» بیشترین فراوانی و اهمیت را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر مبین این مطلب است که نام و نشان تجاری معتبر، شفافیت عملکرد و افزایش تراکنش در افزایش اعتماد مشتری به یک وب سایت تجارت الکترونیکی تاثیر مستقیم دارد.
کلید واژگان: تجارت الکترونیک B2C, اعتماد, شبکه های اجتماعی, رسانهPurposeThis study was conducted to provide a social media-based model of the factors affecting the promotion of trust in e-commerce using three-stage grounded theory.
MethodologyThe statistical community has been purposefully selected and it includes experts and specialists with knowledge and familiarity with the subject of e-commerce and related issues and those involved in its implementation. The research tool was the implementation of interviews in the form of coding and summarizing them and the method of data analysis using coding and categorization of categories and themes using the grounded theory method. Finally, the statements obtained from the interview are categorized by three methods of open, selective, and axial coding. Finally, by examining the causal conditions, background conditions, and intervening conditions, the effective factors in promoting trust in e-commerce were identified.
FindingAfter analyzing the data based on expert evaluation, it was observed that there is a significant relationship between the reliability of e-business websites and improving customer trust. It was also confirmed that a reputable brand and the transparency of a website have a direct effect on increasing customer trust in the website.
ConclusionThe effective supportive role of the government in the development ofe-commerce was proven. The results of this research apply to consumers and e-business owners.
Keywords: B2C E-Commerce, Trust, Social Networks, media -
مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی ابعاد وبرخی پیامدهای اجتماعی ناشی از بحران شیوع ویروس کرونا (کوید 19) در جامعه به مثابه یک مخاطره جهانی بپردازد. بدین منظور از نظریه «جامعه مخاطره آمیز» اولریش بک استفاده شده است. مطابق این نظریه، ظهور و شیوع ویروس کوید 19 را می توان حاصل نوعی تصمیم انسانی برای افزایش منفعت، دخالت غیرمستقیم انسان در طبیعت و در نتیجه نوعی مخاطره جهانی به شمار آورد که پیامدها و تبعات اجتماعی فراوانی برای جوامع خواهد داشت. بیماری کرونا تمام ویژگی های مخاطره را دارد: اول اینکه این نوع از ویروس کرونا (کوید 19) برای اولین بار کشف و شایع شده لذا مخاطره جدیدی است، دوم اینکه دامنه و شمار مبتلایان به این بیماری دایما در حال افزایش است و سوم اینکه این بیماری به لحاظ زمانی و مکانی گسترش یابنده است، یعنی اینکه در سراسر جهان شایع شده و به لحاظ زمانی شیوع این بیماری به طول انجامیده است. روش مورد استفاده در تحقیق، روش مطالعه اسنادی است. طبق نظریه بک، از جمله پیامدهای منفی اجتماعی ناشی از مخاطره (شیوع کرونا در جامعه) عبارتند از ایجاد احساس نگرانی و کاهش اعتماد اجتماعی به نهاد علم و حاکمیت در جامعه. در پایان نیز محقق با بهره گیری از مفهوم «جهان وطنی» بک، شکل گیری سازمان های فراملیتی و هنجارهای مردم سالارانه در جامعه را به عنوان راه حل خروج از مخاطره مطرح می نماید.
کلید واژگان: کرونا, مخاطره, جهانی, نگرانی, اعتمادThe present article intends to examine the social dimensions and consequences of the coronavirus outbreak crisis (Covid 19) as a global Risk. For this purpose, Ulrich Beck's theory of "risky society" has been used. According to this theory, the emergence and spread of the Covid 19 virus can be the result of a human decision to increase profits, indirect human intervention in nature and thus a kind of global risk that will have many social consequences for societies. Corona disease has all the characteristics of a risk: first, this type of coronavirus (Covid19) has been discovered and spread for the first time, so it is a new risk, and second, the scope and number of people with the disease is constantly increasing, and third, It is expanding in time and space, which means that it has spread around the world and has spread over time. The method used in the research is the documentary study method. According to Beck's theory, one of the negative social consequences of risk (the prevalence of corona in society) is the feeling of anxiety and reduced social trust in the institution of science and governance in society. Finally, the researcher uses the concept of Beck's "cosmopolitanism" and proposes the formation of transnational organizations and democratic norms in society as a way out of risk.
-
جوامع مجازی در اینترنت، به کاربران امکان برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات و به اشتراک گذاری دانش جهت تامین نیازهای آنها را می دهد. بسیاری از جوامع مجازی به علت عدم تمایل اعضا برای اشتراک دانش با یکدیگر شکست خوردند. هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و بررسی تاثیر اعتماد بین فردی بر تمایل به اشتراک دانش در جوامع مجازی است. افزایش اعتماد بین فردی می تواند انگیزه افراد مجازی را در جهت اشتراک دانش افزایش دهد. بنابراین نیاز به درک عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و رفتار اشتراک دانش اعضا داریم. بر اساس بررسی گسترده ادبیات، یک نظرسنجی مبتنی بر پرسشنامه انجام شد و داده های تجربی از 27 جامعه مجازی جمع آوری شد. بنابراین در این پژوهش، تاثیر8 عامل، بر اعتماد بین فردی و تاثیر اعتماد بین فردی بر قصد اشتراک دانش بین 336 عضو جوامع مجازی ارزیابی شد. جهت سنجش مدل اندازه گیری با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و سنجش مدل ساختاری، داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که اعتماد بین فردی به میزان قابل توجهی قصد اشتراک دانش را در بین کاربران جوامع مجازی تحت تاثیر قرار می دهد و عواملی شامل توانایی، خیرخواهی، صداقت، قابل پیش بینی بودن، شایستگی، دیدگاه مشترک، رشد دانش و ایجاد و شرکت در ارتباطات شخصی همگی بر افزایش اعتماد بین فردی اعضای مجازی تاثیر مثبت دارند. این مطالعه می تواند به مدیران جوامع مجازی برای مدیریت جوامع مجازی و ترویج این عوامل موثر بر اعتماد بین فردی برای تحریک تمایل اعضا به اشتراک دانش در آن جامعه مجازی کمک کند.کلید واژگان: اشتراک دانش, مدیریت دانش, تمایل به اشتراک دانش, اعتماد, جوامع مجازی, اعتماد بین فردیVirtual communities on the Internet, allows users to communicate, exchange information and share knowledge in order to meet their needs. Many of the virtual communities failed due to members’ lack of willingness to share knowledge with each other. The main purpose of this research is to focus on the factors affecting interpersonal trust and investigate the effects of interpersonal trust on intention to knowledge sharing in virtual communities. Increase in interpersonal trust can increase motivation of virtual members in order to increase knowledge sharing. So we need to understand the factors affecting interpersonal trust and knowledge sharing behavior of members. Based on the extensive literature review, a questionnaire-based survey was conducted and the experimental data were collected from 27 communities. So in this study, the effect of 8 factors, on interpersonal trust and impact of interpersonal trust on knowledge sharing intention was evaluated between 336 virtual community members. Data were analyzed using structured equation modeling, in order to test the measurement model using confirmatory factor analysis, and to test the structural model. Results indicated that interpersonal trust has a significant impact on intend to share knowledge among users of virtual communities and factors including ability, Benevolence, Integrity, Predictability, Competence, shared vision, knowledge growth, and Create personal connections, have a positive influence on interpersonal trust. This study may help managers to manage virtual communities and promote the factors affecting interpersonal trust and stimulate the sharing of knowledge.Keywords: Knowledge Sharing, Knowledge Management, Intention to Knowledge Sharing, Trust, Virtual Communities, Interpersonal Trus
-
ظهور شبکه های اجتماعی یکی از مهمترین رویدادها در دهه های اخیر بوده است. یکی از مسائل مطرح دراین شبکه ها، مسئله اعتماد است. هدف این مقاله بررسی تاثیر امنیت، اعتماد و حریم خصوصی در رابطه با اشتراک گذاری اطلاعات در شبکه های اجتماعی موبایل می باشد. این مطالعه همچنین شرح می دهد که چگونه جنسیت کاربران تاثیر امنیت و حریم خصوصی بر اعتماد را تعدیل می کند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، داده های 190 کاربر شبکه اجتماعی از طریق پرسشنامه طراحی شده در ربات تلگرام گردآوری شده و با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین جهت سنجش روایی، روایی همگرا و روایی واگرا و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل یافته های این مطالعه نشان می دهد که امنیت و حریم خصوصی بر اعتماد کاربران تاثیر مستقیم دارد. این یافته ها همچنین نشان می دهد که امنیت ادراک شده به عنوان متغیر میانجی بین حریم خصوصی و اعتماد عمل می کند. نتایج نشان می دهد که اعتماد بر رفتار به اشتراک گذاری اطلاعات تاثیر قابل توجهی دارد و تاثیر حریم خصوصی و امنیت بر اعتماد برای مردان قوی تر است، به علاوه تاثیر اعتماد بر تمایل به دادن اطلاعات بیشتر از تمایل به گرفتن اطلاعات است. در این پژوهش، تاثیر قابل ملاحظه ای بین تمایل به گرفتن اطلاعات و اشتراک گذاری اطلاعات مشاهده نشد.کلید واژگان: شبکه های اجتماعی موبایل, رفتار اشتراک گذاری اطلاعات, حریم خصوصی ادراک شده, امنیت ادراک شده, اعتمادThe appearance of social networks has been one of the most important events in recent decades. One of the issues raised in these networks, is how to trust. The purpose of this paper is to examine the impact of security, trust and privacy about information sharing on mobile social networks. The study also describes how users' gender moderates the privacy and security impact on trust. The current research is a descriptive-survey. In this research, Data from 190 social network users were gathered through a questionnaire designed in the form of a Telegram bot and examined using structural equation modeling techniques. Also, regarding to measure validity, convergent validity and divergent validity. And in order to fit reliability, Cronbach's alpha and composite reliability have been used. Analysis of the findings of the study shows that the security and privacy have a direct impact on users' trust. The findings also show that perceived security acts as a mediator between privacy and trust. The results show that trust has a significant impact on information sharing behavior and the impact of privacy and security on trust is stronger for men. In addition, the impact of trust on the desire to give information is more than desire to get information. In this study, a considerable effect between desire to get information and information sharing wasn't observed.Keywords: mobile social networks, information sharing behavior, perceived privacy, perceived security, trust
-
هدفهدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر کیفیت خدمات الکترونیکی بر قصد خرید الکترونیکی کتاب با نقش میانجی اعتماد و تصویر شرکت نزد مشتریان است.روشپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه های صنعتی شهر تهران (شریف، امیرکبیر و علم و صنعت) است که حداقل یک بار تجربه خرید اینترنتی کتاب را داشته اند. تعداد120 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای کیفیت خدمات الکترونیکی، تصویر شرکت، اعتماد و قصد خرید به ترتیب از پرسش نامه های استاندارد کاستر (2016)، یو و چانگ (2005)، گیونزی و همکاران(2008) و دیالو (2012) استفاده شد. پایایی و روایی ابزار پژوهش با محاسبه آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس تبیین شده ارزیابی و تایید شد. آزمون مدل مفهومی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی با به کارگیری نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد کیفیت خدمات الکترونیکی بر اعتماد، تصویر شرکت و قصد خرید مشتریان فروشگاه های اینترنتی کتاب تاثیر مثبت دارد. همچنین اعتماد و تصویر شرکت نیز به طور مستقیم و مثبت بر افزایش قصد خرید اثرگذار است.نتیجهکیفیت خدمات الکترونیکی که در وبگاه های فروشگاه های اینترنتی کتاب ارائه می شود تاثیر زیادی در گرایش افراد به خرید اینترنتی کتاب دارد.کلید واژگان: کتاب, کیفیت خدمات الکترونیکی, اعتماد, تصویر شرکت, قصد خرید اینترنتی کتاب
-
زمینه و هدفرفتار اشتراک دانش از عوامل زیادی تاثیر می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد.روشاین پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد250 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش چندین پرسشنامه معتبر مبنای کار قرار گرفت که شرح آنها در متن آمده است. روایی صوری _ محتوایی و سازه ای پرسشنامه های طراحیشده بررسی و تایید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز پس از انجام پیش آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج نشان داد همه پرسشنامه ها از پایایی بالا و قابل قبولی برخوردارند. برای بررسی روابط بین متغیرها و برازش مدل پژوهش نیز از روش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد.یافته هایافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین عوامل شناختی _ اجتماعی و همچنین رفتار اشتراک دانش و ابعاد آن در میان جامعه پژوهش کمتر از حد مطلوب است. در میان عوامل شناختی _ اجتماعی، «دیدگاه مشترک» بیشترین و «اعتماد» کمترین میانگین را دارند. در میان ابعاد رفتار اشتراک دانش نیز «تمایل به استفاده از دانش» بیشترین و «تمایل به اشتراک دانش» کمترین میانگین را دارد. بررسی میزان برازش مدل پژوهش حاکی از برازش خیلی خوب مدل است. بر اساس مدل برازششده، متغیر «اعتماد» 89/0، متغیر «دیدگاه مشترک» 57/0 و متغیر «قوت رابطه» 73/0 بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی تاثیرگذار هستند.نتیجه گیریرفتار اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که بیش از هر چیز تحت تاثیر عوامل شناختی _ اجتماعی قرار دارد. از اینرو، برای بررسی رفتار اشتراک دانش و بهبود وضعیت آن در سازمانها باید به این عوامل توجه ویژه نمود. اعتماد، قوت رابطه و دیدگاه مشترک از مهم ترین این عوامل هستند.کلید واژگان: رفتار اشتراک دانش, استفاده از دانش, اعتماد, دیدگاه مشترک, قوت رابطه, اعضای هیئت علمی, دانشگاه فردوسی مشهد
-
مقدمهمطالعه حاضر به منظور شناسایی مهمترین عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و در راستای سنجش میزان تاثیر این عوامل بر رفتار اشتراک دانش آنها انجام شد. پژوهش حاضر تلاش نموده است تا ضمن شناسایی و استخراج عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان، نوع روابط حاکم بین عناصر موثر بر آن را مشخص کند.
روش شناسی:این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» و بر پایه آزمون برخی از عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. برای این منظور، پس از استخراج برخی از مهمترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش بر پایه مطالعه اکتشافی، فرم نظر سنجی تدوین و بر مبنای نظرات کسب شده از 18 نفر از خبرگان این حوزه، با استفاده از آزمون فریدمن عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش شناسایی و استخراج شد. سپس الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ، با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، تعداد 390 پرسشنامه توزیع گردید که 371 پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل و از روش تحلیل مسیر استفاده شد.یافته هانتایج آزمون فریدمن نشان داد که بر پایه نظر خبرگان؛ ارزش درک شده، انگیزش، سهولت درک شده و اعتماد عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش است. این عوامل در کنار دو عامل «نگرش به اشتراک دانش» و «قصد رفتاری» الگوی اولیه پژوهش را شکل داد. در این پژوهش، 6 فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. از مجموع 6 فرضیه طراحی شده در این پژوهش، 1 فرضیه مورد تایید قرار نگرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارزش درک شده بر قصد اشتراک دانش تاثیر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان دهنده تاثیر مستقیم و معنی دار انگیزش بر نگرش و قصد اشتراک دانش بود. افزون بر این، تاثیر سهولت درک شده بر نگرش و قصد اشتراک دانش اثبات گردید. نگرش و قصد اشتراک دانش نیز به صورت مستقیم و معنی داری رفتار اشتراک دانش را شکل دادند.بحث و نتیجه گیریدر یک جمع بندی کلی از متغیرهای مورد مطالعه می توان گفت که اعتماد، انگیزش، نگرش و قصد اشتراک دانش به عنوان متغیرهای مهم و تاثیر گذاری در تحقق رفتار اشتراک دانش دانشجویان ایفای نقش می کنند و برای بروز و توسعه این رفتار باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرند. از این رو، دانشگاه ها در صورتی که بخواهند فرایند اشتراک دانش را توسعه داده و سهم بیشتری از اشتراک علمی در درون دانشگاه را به دست آورند بایستی به اعتماد، انگیزش و نگرش دانشجویان به فرایند اشتراک دانش بیش از پیش توجه کنند. در واقع، رفتار اشتراک دانش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد اگر چه متاثر از کلیه عوامل مورد بررسی در این پژوهش بود لیکن میزان اعتماد، انگیزه آنها به اشتراک دانش، نگرش و قصد آنها به اشتراک دانش از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چارچوب نتایج الگوی نهایی این پژوهش، نه تنها توجه به اعتماد، انگیزش، نگرش مثبت و قصد اشتراک دانش ضروری است، بلکه لازم است تا افزون بر توجه به توسعه ارزش درک شده از اشتراک دانش، بایسته ها و ملزومات زیرساختی اشاعه و اشتراک دانش تولید شده به منظور تسهیل این فرایند نیز وجود داشته باشد.کلید واژگان: ارزش درک شده, سهولت درک شده, اعتماد, انگیزش, نگرش, قصد اشتراک دانش, رفتار اشتراک دانش, دانشگاه فردوسی مشهدIntroductionThe purpose of this paper is to identify the most important factors that can determine forming knowledge sharing behavior among students in Ferdowsi University of Mashhad along with evaluating the elements that can affect the students knowledge sharing behavior.MethodologyA descriptive survey study was conducted to test some of the factors affecting the knowledge sharing behavior among undergraduate students of Ferdowsi University of Mashhad. For this purpose, an exploratory study was developed to identify the most important factors affecting knowledge sharing behavior. Then, 18 experts selected the main factors using Friedman test based on which a conceptual model was developed. Determining the validity and reliability of the scale, 390 questionnaires were distributed based on the stratified random sampling technique, 371 of which were returned. To analyze the data, path analysis method and Lisrel softwares were used.
FINDINGS:To conclude, it can be claimed that trust, motivation, attitude, and the intention of knowledge sharing are the most important factors affecting the students knowledge sharing behavior. Hence, universities must pay attention to these factors if they want to develop the knowledge sharing process and gain higher rate of academic participation within the university. In fact, the student's knowledge sharing behavior at Ferdowsi University of Mashhad was influenced by all the factors of the study, however, trust, motivation to share knowledge, attitude, and the intention to share knowledge were the most importance factors.ConclusionsDepending on the final model of this research, special attention should not only be paid to trust, motivation, positive attitude, and the intention of knowledge sharing but also to the development of the perceived value of knowledge sharing, the requirements and the infrastructure requirements, and the sharing of production knowledge as they also can facilitate this process.Keywords: Perceived value, Perceived ease of use, Trust, Motivation, Attitude, Knowledge sharing intention, Knowledge sharing behavior, Ferdowsi University of Mashahd -
هدف مقاله حاضر، مقایسه و رتبه بندی عملکرد نسبی وب سایت های گردشگری بر اساس متغیرهای رضایت، اعتماد، کیفیت و وفاداری الکترونیکی است. در این راستا، وب سایت دو شرکت اصلی ارائه کننده خدمات اقامت در هتل (ایران هتل آنلاین) و خدمات تورهای مسافرتی در ایران (شرکت توسعه گردشگری مارکوپولو) انتخاب و عملکرد آن ها بر اساس چهار متغیر فوق بررسی شد. این پژوهش شامل دو مرحله مجزا است که در مرحله اول، بر اساس پاسخ های نمونه آماری اساتید دانشگاهی و کارشناسان حوزه طراحی وب سایت (155 نمونه)، اوزان نسبی اهمیت متغیرهای فوق در تبیین عملکرد این وب سایت ها با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری (SEM) محاسبه شد. نتایج این مرحله حاکی از آن است که از دیدگاه نمونه آماری، به ترتیب متغیرهای کیفیت، وفاداری، اعتماد و رضایت الکترونیکی بیشترین تا کمترین تاثیر را بر عملکرد وب سایت های گردشگری دارند. در مرحله دوم، اوزان نسبی عملکرد این دو وب سایت بر اساس نظرات مشتریان فعلی آن ها (154 و 187 نمونه از هر وب سایت) با استفاده از روش های فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و همچنین بر اساس روش کیفی تحلیل محتوای این دو وب سایت محاسبه شد. بر این اساس، وب سایت مارکوپولو اوزان قوی تری را در همه چهار متغیر در مقایسه با وب سایت مقابل کسب کرد که نشان از برتری عملکرد آن در زمینه این چهار متغیر دارد. در نهایت بر اساس اوزان نسبی و ترکیبی دو روش SEM و فازی AHP می توان اظهار کرد که عملکرد وب سایت مارکوپولو در زمینه چهار متغیر کیفیت، رضایت، اعتماد و وفاداری الکترونیکی بهتر از عملکرد وب سایت هتل آنلاین است به طوری که وزن نسبی هر یک از دو وب سایت فوق به ترتیب 580/0 و 418/0 حاصل شد. روش مورد استفاده در این مقاله را می توان به عنوان یک روش آماری الگوبرداری از وب سایت های برتر به منظور توسعه عملکرد الکترونیکی بر اساس دیدگاه مشتریان و خبرگان معرفی کرد.کلید واژگان: عملکرد نسبی وب سایت های گردشگری, اعتماد, رضایت, کیفیت و وفاداری الکترونیکی, الگوسازی معادلات ساختاری, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, فازیThe present research aims to rank the relative performance of tourism websites in terms of e-satisfaction, e-trust, e-quality, and e-loyalty. To this end, two major Iranian travel websites providing accommodation (Iran Hotel Online) and tour packages (Marcopolo Corporation) are chosen and their performance is evaluated based on the above variables. This research comprises two separate surveys, first of which based on the university professors and websites designers reports (155 samples) and through structural equation modeling (SEM) examined the relative weight of variables in explaining the performance of websites. The results of this survey indicate that e-quality, e-loyalty, e-trust, and e-satisfaction have the strongest impact on the websites performance, respectively. In the second survey, based on websites existing e-customers reports (two categories of 154 and 187 samples) and also qualitative analysis of the websites characteristics, relative weights of the websites performance are calculated using fuzzy analytical hierarchical process (AHP). The findings served to inform that Marcopolo website obtained stronger weights for all four variables compared with Iran Hotel Online, indicating its higher performance in all variables. In particular, this advantage is strongly felt in the case of trust variable that might be well attributed to its more well-established brand. At the end, both weights are synthesized (0.580 and 0.418 for Marcopolo and Iran Hotel Online, respectively) and the websites performance is ranked indicating that Marcopolo websites performance is higher than its counterpart in the all four variables. The current paper contributes to the literature by yielding some insight into how to benchmark websites performance in order to improve e-performance based on customers and experts perspectives.Keywords: Relative performances of tourism websites, e-trust, e-satisfaction, e-quality, e-loyalty, Structural equation modeling, Analytical hierarchical process, Fuzzy
-
نشریه دانش شناسی، پیاپی 36 (بهار 1396)، صص 19 -28هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتماد سازمانی و مدیریت دانش در بین کارکنان اداری در دانشگاه ارومیه انجام شده است.
روش پژوهش: روش مناسب برای انجام این تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه کارکنان اداری دانشگاه ارومیه می باشد، 223 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر یک از دانشکده ها و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های: مدیریت دانش و اعتماد سازمانی استفاده شد. ضرایب پایایی این پرسش نامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 912/0α= و 883/0 α=به دست آمده است و داده ها بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و رگرسیون چندگانه تحلیل شد.یافته هایافته ها نشان داد که بین مولفه های اعتماد سازمانی با کل ابعاد مدیریت دانش، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، مولفه های اعتماد بین کارکنان، اعتماد به مدیر و اعتماد موسسه ای نیز می تواند به طور مثبت و معناداری، ابعاد خلق دانش، تسهیم دانش، کاربست دانش و حفظ دانش را پیش بینی کند.نتیجه گیریافزایش سطح اعتماد در سازمان باعث تسهیل در اجرایی شدن، فرایندهای مدیریت دانش در سازمان می شود.کلید واژگان: مدیریت دانش, اعتماد, سازمان, کارکنان اداری, دانشگاه ارومیه -
زمینه و هدفهدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته می باشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه ایاست. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیات علمی) دو دانشگاه شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل می دهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده ها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.یافته هااز بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تاثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته می باشند.نتیجه گیریبا توجه به تاثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکه های اجتماعی علمی پیوسته، می توان با فراهم آوردن زمینه های ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از توانایی ها و قابلیت های شبکه های اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکه ها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی می باشند. در نتیجه این باور، علاوه بر این که محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آن ها و شرکت در فعالیت های مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این دسته از شبکه ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراه های ارتباطی را به دنبال خواهد داشت.کلید واژگان: اعتماد, شبکه های اجتماعی علمی پیوسته, عوامل ایجاد کننده, پژوهشگران, دانشگاه شیراز, دانشگاه خلیج فارسBackground And AimThis study tends to investigate the reasons of interpersonal trust and the results of trust in online scientific social networks.MethodsThe applied Research has been used cluster sampling to collect data. The study population consisted of Shiraz university and Persian Gulf university faculties. A sampling of 269 person was determined by Morgan table according to whole population (900 person). In order to gathering data it was used Wu, Chen and Chang (2010) questionnaire. SPSS version 21 was used to analyze data.ResultsResults showed that Among the reasons that create trust among scientific social networks members, Satisfaction (Mean score= 27.2 and T score= 53./6) is the most effective. According to the obtained correlation coefficient between two variables commitment and trust (0.798), commitment is the result of trust in online scientific social networks. Furthermore, the correlation coefficient between two variables Stickiness and trust (0.744) showed that the stickiness is the results of trust between members of online scientific social networks.
Conclusion. Due to high impact of satisfaction on creating trust between members of online scientific social networks, we should create consent and satisfaction of members, in order to provide a place that researchers think these networks are good places to present their specialized knowledge and experience and they can exchange their information and knowledge.Keywords: Trust, Online scientific social networks, Causes, Researchers, Shiraz University, Persian Gulf University -
زمینه و هدفهر اثر علمی در واقع حاصل ارتباطات علمی و مشارکت دانشمندان در یک حوزه علمی است و اعضای هیئت علمی به عنوان بارزترین عنصر تولیدات علمی مطرح هستند. بنابراین یک ارتباط علمی سازنده نیازمند دریافت اطلاعاتی معتبر و قابل اعتماد است. در این راستا پژوهش بر آن است که شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه و استناد را از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بررسی کند.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش از روش نمونه گیری خودگزینشی استفاده شد به این معنی که پرسشنامه به اعضای هیئت علمی داده شد برخی مشارکت کردند و برخی مشارکت نکردند و در نهایت 130 پرسشنامه گردآوری شد. ابزار پژهش پرسشنامه محقق ساخته است. داده ها پس از گردآوری با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار اس پی اس نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هابر اساس تحلیل انجام گرفته شاخص هایی که افراد در هنگام ارزیابی معتبر بودن اطلاعات یک مقاله در نظر می گیرند در اولویت های متفاوتی قرار دارد. در زمینه مطالعه، شاخص های ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد، دقت و درستی محتوای مقاله و منطقی بودن استدلال های نویسنده در مقاله به عنوان شاخص های اصلی در معتبر بودن یک مقاله برای انتخاب مقاله برای مطالعه قلمداد شدند. در زمینه استناد شاخص های دقت و درستی محتوای مقاله، ارتباط موضوعی مقاله به حوزه کاری فرد و معتبر بودن داده های به کار گرفته شده در مقاله به عنوان شاخص هایاصلی قلمداد شدند. در زمینه دسترسی آزاد به اطلاعات، برخورداری از فرآیند داوری، محتوای خود مقاله و برخورداری از نویسنده معتبر و مشهور شاخص های اصلی پژوهشگران در معتبردانستن مقالات دسترسی آزاد به شمار می رود. همچنین یافته ها نشان داد که اعضای هیئت علمی کیفیت اطلاعات مقاله را هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد شاخص مهمی در ارزیابی اعتبار اطلاعات و در اعتماد خود به مقالات دانسته اند.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که بیشترین توجه اعضای هیئت علمی در هنگام ارزیابی اعتبار اطلاعات یک مقاله هم در زمینه مطالعه و هم در زمینه استناد، ویژگی های معنایی اطلاعات است. در زمینه منابع دسترسی آزاد برخورداری از فرآیند داوری و محتوای خود مقاله شاخص مهمی است. بنابراین توصیه می شود که تمام ذینفعان و افراد دخیل در نظام ارتباط علمی، کنترل کیفیت را اولویت خود قرار دهند.کلید واژگان: اعتبار, ارتباطات علمی, اعتماد, دسترسی آزاد, اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمیBackground And AimIn effect, every scientific endeavor consisted of scientific communication and scientists involvement in particular field of study; and scientific board members as the most outstanding elements play a key role in scientific productions. Therefore, a constructive scientific communication requires obtaining credible and valid information. In so doing, this study tries to investigate the valid indicies in scientific communication (reading and citing) from Kharazmi University faculty members points of view.MethodsThe study is a descriptive survery. The population included faculty members of Kharazmi University. Self-selected sampling was used. In other words, the questionnaires were given to all faculty members, some participated and some did not. Totally 130 questionnaires were collected. The research instrument was a researcher-made questionnaire with a confirmed relibility and validity. Data were analyzed using SPSS v.20.ResultsAccording to the results, the main credibility criteria used by researchers for reading an item were: topical relevance and validity of content and soundness of author's logic and arguments in paper. The main credibility criteria for citing an item include validity of content, topical relevance, and validity of data used in the paper. The main credibility criteria for using open access sources were peer reviewed quality of the content, and the reputation of authors. Quality of content is an important criterion both for reading and citing an item.ConclusionWith respect to findings, it can be said that faculty memebers evaluate the credibility of information in both study and in citing mostly on the basis of meaning of information. For open access materials, peer-reviewing and content were important. Thus, it is recommended that the all stakeholders and the persons involved in the scientific comunication system, set the quality control in proiority.Keywords: CredibilityScholarly Communication, Trust, Open Access Journals, Kharazmi University's Faculty -
هدفهدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش عامل اعتماد بر تمایل در به اشتراک گذاری دانش در جوامع مجازی علمی با رویکرد شبکه های اجتماعی علمی پیوسته است.
روش/رویکرد پژوهش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه پژوهش، 900 نفر اعضای هیئت علمی دو دانشگاه شیراز و خلیج فارس بوشهر و بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بر مبنای دو پرسش نامه «ژائو» (2010) و «وو، چن و چانگ» (2010) است.یافته هابین دو متغیر «اعتماد» و «اشتراک دانش» ضریب همبستگی 82/0 وجود دارد که نشان دهنده تاثیر بالای اعتماد بر تمایل به اشتراک دانش در بین پژوهشگران است. بیشترین میزان تاثیر اعتماد بر اشتراک دانش از طریق زیرمولفه های «تعهد» با ضریب تاثیر 79/0، «اطمینان» با ضریب تاثیر 68/0 و «وضعیت پیوسته» با ضریب تاثیر 63/0 است. همچنین از بین زیرمولفه های «اعتماد»، «رضایت» با ضریب بتای 481/0 بیشترین میزان تاثیر را بر تمایل به اشتراک دانش دارد.نتیجه گیریبا توجه به تاثیر بالای اعتماد بر تمایل پژوهشگران در به اشتراک گذاری دانش در جوامع مجازی علمی، می توان با برنامه ریزی ها و راهبردهای لازم و بالابردن سطح اعتماد، پژوهشگران را به استفاده بیش از پیش از این جوامع ترغیب کرد.کلید واژگان: اعتماد, اشتراک دانش, جوامع مجازی علمی, شبکه های اجتماعی علمی پیوسته, پژوهشگران, دانشگاه شیراز, دانشگاه خلیج فارس -
هدفهدف این تحقیق بررسی تاثیر میزان ابهام گریزی دانشجویان بر سطح اعتماد آنان برای خرید اینترنتی کتاب با نقش واسط متغیر ادراکات دانشجو است.روشاین تحقیق با روش پیمایشی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 با حجم نمونه 384 نفر انجام شد. برای بررسی روایی، بررسی محتوایی روایی انتخاب گردید و از نظر متخصصان استفاده شد. پایایی پرسشنامه با نرم افزار اس.پی.اس.اس سنجیده شد و مقدار ضریب آلفای کرونباخ 79/0 محاسبه شد که نشان از پایایی ابزار تحقیق داشت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و همبستگی استفاده گردید.یافته هانتایج نشان داد که ابهام گریزی بر اعتماد دانشجویان موثر نیست. با این حال، یافته ها بیانگر این بودند که متغیر ادراک درباره بنگاه فروش، و ادراک درباره حفظ حریم خصوصی بر اعتماد دانشجویان موثرند.
اصالت/ارزش: بر اساس پژوهش حاضر، برای اعتمادسازی میان دانشجویان برای خرید اینترنتی از کتاب، باید ادراک آنان به رعایت حریم خصوصی آنان را بهبود داد و اطمینان های لازم را در این خصوص ایجاد کرد. همچنین، باید اعتماد آنان را نسبت به بنگاه فروش کتاب از طریق راه اندازی کتاب فروشی های با مقیاس بزرگ و برندسازی و ایجاد شهرت نیک، جلب نمود.کلید واژگان: ابهام گریزی, اعتماد, خرید اینترنتی کتابPurposeWith increase in the sales of goods and services via the internet and the widespread deployment of electronic commerce, issue of trust in e-commerce has become a vital element. The purpose of this research is to study the impact of uncertainty avoidance on students trust considering the meditational role of the student's perceptions in book online shopping.MethodologyValidity was accepted by factor analysis and reliability was evaluated and accepted by Cronbachs alpha coefficient (0/79 > 0/7). This research applied by Survey method and sampling was implemented by convenience sampling method with proportionate stratified technique. 384 questionnaires were collected from the students of Ferdowsi University of Mashhad in 1391-92 years, as a sample size. For data analysis, we used Structural Equation Modeling (SEM) via PLS 2.
Findings: Findings showed that the uncertainty avoidance had not significant effect on students trust. However, Student's perception about corporation size and privacy protection had significant effect on students trust.
Originality/Value: We showed that for enhancement of trust among Iranian students, one most to diffuse significant signs of privacy protection and give their goods in large scale salesroom.Keywords: Uncertainty Avoidance, Trust, Book Shopping Online, Corporation Size, Privacy Protection -
امروزه اینترنت ابزاری پذیرفته شده و پر کاربرد برای تجارت، تبدیل شده و تغییرات بنیادی در ساختار صنعت و تجارت به ارمغان آورده است؛ در این میان حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای شرکت هایی که در فضای الکترونیکی فعالیت می کنند، به عنوان یک چالش استراتژیک در زمینه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی در فضای مجازی مطرح است. این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و کیفیت طراحی رابط بر وفاداری مشتریان وب سایت ها از طریق نقش رضایت و اعتماد مشتریان است. جامعه ی آماری این پژوهش مشتریان وب سایت سنتر مارکت، می باشد که از میان آنها نمونه 320 نفری انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های آماری SPSS وAMOS انجام شده و روش آماری مورد استفاده در این پژوهش مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج نشان می دهد که کیفیت سیستم و کیفیت طراحی رابط به طور معناداری بر رضایت و اعتماد مشتریان وب سایت تاثیرگذار است؛ اما کیفیت اطلاعات بر این متغیرها تاثیر گذار نیست.
کلید واژگان: کیفیت اطلاعات, کیفیت سیستم, کیفیت طراحی رابط, وفاداری, رضایت مشتری, اعتمادIn the present era، Internet as an accepted and useful tool for commerce، buying and selling has become and Fundamental changes in the structure of industry and commerce has brought; in this among the preservation and strengthening customer loyalty for companies that are operating in Electronics space as a strategic challenge Is discussed In the field of maintain and develop a competitive position in the virtual space. This study sought to evaluate the impact of system quality، information quality and interface design quality on customer loyalty websites through role of the customers’ satisfaction and trust. The Population Statistical of this study is “Center market” website customers that among them 320 samples were selected randomly. Data analysis by using SPSS and AMOS statistical software was done and the statistical methods used in this study، structural equation modeling. The results show that the system quality and interface design quality significantly influences on the satisfaction and trust of web site customers; But does not influence the quality of information on these variables. The study also found that customer trust causing is His satisfaction and both variables the trust and satisfaction are influence on the customer loyalty.Keywords: Information quality, system quality, interface design quality, customer loyalty, satisfaction, trust -
زمینه و هدفبا توجه به رشد روزافزون استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی تعامل اطلاعاتی زنان باردار و تعیین نیازهای اطلاعاتی پزشکی آنها در فروم اینترنتی نی نی سایت است.روشاین پژوهش کاربردی با استفاده از روش های تحلیل محتوا و نشانه شناسی انجام شد. از روش تحلیل محتوا برای دستیابی به مضامین موضوع های مبادله شده میان کاربران و نیز برای بررسی نیازهای اطلاعاتی کاربران استفاده شد و برای کشف ابعاد اعتماد میان کاربران فروم، روش نشانه شناسی به کار گرفته شد. نمونه گیری انجام نشد و تمام پیام های مبادله شده در بازه زمانی شش ماهه (مهر تا اسفند 1392) بررسی شد.یافته هابررسی دو فروم قبل از بارداری و دوره بارداری نشان داد کاربران در این فروم ها، در مورد جنبه های مختلف زندگی گفتگو می کنند. پزشکی و سلامت، خرید و فروش، آموزش، تفریح و سرگرمی، دوست یابی و درد و دل، مذهب، سبک زندگی و همدلی از مضامین اصلی گفتگوی کاربران در فروم نی نی سایت است. بیشترین نیاز اطلاعاتی زنان مربوط به اختلالات ناباروری، تشخیص و درمان، علائم و عوارض بارداری، مشکلات جنین، اقدامات دوران بارداری و زایمان و تولد است. بعد شناختی و عاطفی از مولفه های اصلی اعتماد در میان کاربران بود.نتیجه گیریبا توجه به توانایی فروم ها در مبادله اطلاعات است و امکان دسترسی سریع به اطلاعات به ویژه اطلاعات سلامت مدیران سایت های سلامت می توانند اقدام به راه اندازی فروم در سایت های خود کنند.
کلید واژگان: تعامل اطلاعاتی, زنان باردار, فروم, نی نی سایت, رفتار اطلاعاتی, اعتمادBackground And AimPregnant women are the most active users of health information with regard to the growing use of the Internet as an important source of information. This research studies the information interactions of pregnant women in Ninisite forum، andis to create awareness of pregnant women. This site is the largest Persian-language site for women''s issues، pregnancy and parenting.MethodsThis applied research uses qualitative content analysis and semiotic analysis techniques. Content analysis method was used to identify the topics of the exchanged messages. Semiotic method was used to explore the dimensions of trust between users. All messages in the two sections of before and during pregnancy in a 6-month period (from October to March 2013) were studied.ResultsAnalyzing two forums related to before and during pregnancy showed that users talk about different aspects of life. Medical، sales، education، recreation، friendships and communing، religion and lifestyle and empathy were the main themes of discussions. Most common information needs of women are: infertility disorders، diagnosis and treatment، the symptoms and complications of pregnancy، the fetus disorders، the pregnancy and delivery and birth. Cognitive and affective dimensions were the main components of trust among users.ConclusionResults reveals the potential of forums for information exchange، therefore، applying forums for the dissemination of health information is recommended. It is also important that health officials control the quality of health information on the web.Keywords: Information interaction, Forum, Pregnant women, Ninisite, Information behavior, Trust -
هدفهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان مشارکت اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین کارکنان کتابخانه های شهر تبریز است.روشاین پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است و چون جامعه آماری 155 نفر بود، کل جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید و متخصصان امر و پایایی آن با آلفای کرونباخ اندازه گیری گردید.یافته هادر این تحقیق، میزان مشارکت اجتماعی در حد متوسط بدست آمد. آزمون فرضیه ها نشان داد که بین مشارکت اجتماعی و متغیرهای اعتماد بین فردی و بیگانگی اجتماعی همبستگی معکوس وجود دارد ولی بین متغیر کسب پاداش و مشارکت اجتماعی همبستگی مستقیم وجود داشت و بین متغیر کسب پاداش و متغیر اعتماد نهادی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی کارکنان رابطه معنی داری وجود نداشت. از بین متغیرهای زمینه ای نیز میزان مشارکت براساس جنسیت معنی دار، و مشارکت اجتماعی در بین کارکنان مرد بیشتر از کارکنان زن بود. در مجموع می توان گفت ترکیبی از عوامل فردی و اجتماعی در قالب مدل نظری برآمده از نظریه های تبیین رفتار و مشارکتی، این نتیجه را تبیین می کنند. مشارکت کارکنان مورد بررسی، دارای جنبه های ذهنی و شناختی بود که ارزش و اهمیت آن بالاست. با توجه به ضریب تبیین محاسبه شده در خصوص معادله رگرسیونی مطرح شده که در سطح نسبتا پایین قرار داشت، به نظر می رسد که برای تبیین مشارکت اجتماعی کارکنان باید متغیرهای مبین دیگری نیز وارد معادله شوند و سطح تحلیل را باید از سطح خرد و میانی فراتر برد و متغیرهای کلان تاثیرگذار بر فرآیند مشارکت را نیز که معمولا در خارج از محدوده سازمان ها و نهادها قرار می گیرند مورد توجه قرار داد.
اصالت/ارزش: با توجه به اهمیت مشارکت اجتماعی در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، کارمندان کتابخانه ها به دلیل ارتباط با قشر وسیعی از دانشجویان، استادان، روشنفکران و عامه مردم، می توانند نقش اساسی در این راستا ایفا نمایند. این پژوهش از نخستین پژوهش های در نوع خود است.
کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, اعتماد, کسب پاداش, بیگانگی اجتماعی, کتابخانهPurposeIn this research, we want to study staff social participation, and its related factors, amongst librarians of Tabriz public libraries.MethodologyThis is a survey. The research population includes all 155 librarians from Tabriz public libraries. Data was collected using a researcher- made questionnaire. The validity of the questionnaire is confirmed by experts, and its reliability was measured by Cronbach's alpha. Data analysis was performed using the SPSS software package.FindingsResults show that the level of social participation amongst the staff of Tabriz public libraries is at a medium level. Findings also show an inverse correlation between social participation and the two variables of "interpersonal trust" and "social alienation", but a direct correlation between social participation and "reward motives". There is no statistical correlation between "institutional trust" and "the socio-economic status of the librarians". There is a significant correlation between social participation and the basic variables such as gender; so that the social participation of male librarians is more prevalent than that of female librarians. All in all, a combination of individual and social elements is involved in the construction of the theoretical model, based on behavior and participation theories. Based on these findings, the significance of social participation is strongly recognized by the research community. The clarification coefficient in regression equation is on a low level, so it seems that we need some other illustrative variables to explain the levels of social participation. We should also take the analysis level further than micro, and macro levels, and consider effective macro variables related to social participation from outside library organizations.Originality/value: By paying attention to the importance of social participation in the cultural, social and economic development of a society, library staff due to their high levels of communication with large groups of students, teachers, scholars and the general public, can play a key role in this regard. This study is the first of this kind of research.Keywords: Social participation, Trust, Reward motives, Social alienation, Library staff, Tabriz public libraries
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.