به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سروتونین" در نشریات گروه "تربیت بدنی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «سروتونین» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سودابه نورالله پور، آسیه عباسی دلویی*، سید جواد ضیاءالحق، علیرضا براری
    زمینه و هدف

    فعالیت ورزشی از طریق افزایش عوامل نوروتروفیک و گیرنده های آن نقش مهمی در بهبود شکل پذیری سلول های عصبی مغز دارد. در این پژوهش تاثیر تمرین هوازی و کروسین بر بیان ژن BDNF، TrKB، دوپامین و سروتونین قشر مخ موش های صحرایی القاشده با مت آمفتامین بررسی شد.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، 40 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار)سن حدود هشت هفته و وزن 140-160 گرم(در پنج گروه کنترل سالم، مت آمفتامین، مت آمفتامین تمرین هوازی، مت آمفتامین و کروسین، مت آمفتامین، کروسین و تمرین هوازی قرار گرفتند. 15 میلی گرم مت آمفتامین به مدت چهار روز هر 12 ساعت به نمونه ها داده شد. همچنین دوز مصرفی کروسین 80 میلی گرم در هر کیلوگرم وزن بدن حیوانات بود که به صورت صفاقی با آب مقطر ترکیب و طی پنج روز تزریق می شد. برنامه فعالیت ورزشی هوازی شامل دویدن روی نوار گردان با شیب صفر درصد تا هفته سوم و شیب پنج درصد از هفته چهارم تا هفته هشتم سه روز در هفته به مدت هشت هفته بود. مدت زمان اجرای برنامه تمرین هوازی در جلسات اول 20 دقیقه و در جلسات پایانی به 30 دقیقه افزایش یافت. سرعت انجام برنامه ورزشی از 20 متر در دقیقه در هفته های اول به 25 متر در دقیقه در هفته های پایانی افزایش یافت. پس از بی هوشی، کالبدشکافی انجام گرفت و نمونه های بافت قشر مخ گرفته شد. بیان ژن BDNF، TrKB، دوپامین و سروتونین قشر مخ با تکنیک ریل تایم با دستگاه rotor gene Q اندازه گیری شد. به منظور بررسی داده های رفتاری نیز از آزمون های وای میز (Y-maze) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 P≤ تجزیه وتحلیل شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که میانگین بیان ژنBDNF ، Trk B، دوپامین و سروتونین قشر مخ در موش های صحرایی القاشده با مت آمفتامین به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (001/0=P). میانگین بیان ژنBDNF ، Trk B، دوپامین و سروتونین در گروه های مت آمفتامین +هوازی، مت آمفتامین+ کروسین و مت آمفتامین+کروسین +هوازی به طور معناداری بیشتر از گروه مت آمفتامین بودند (001/0=P). در گروه مت آمفتامین+کروسین +فعالیت هوازی بیان ژنBDNF ، Trk B، دوپامین و سروتونین به طور معناداری بیشتر از گروه های مت آمفتامین +هوازی و مت آمفتامین+ کروسین بود (001/0=P). نتایج در بخش تایید مدل با بررسی داده های رفتاری، تفاوت معنا داری در میانگین تعداد کل ورود به بازوها و میانگین تناوب غیرتکراری در بین گروه های مختلف پژوهش نشان نداد (05/0<P). با وجود این مقایسه بین قبل و بعد از القای مت آمفتامین در متغیر میانگین تعداد کل ورود به بازوها و میانگین تناوب غیرتکراری کاهش معناداری را نشان می دهد (0001/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مت آمفتامین با کاهش بیان ژن عوامل عصبی در بافت قشر مخ همراه بود. هشت هفته تمرین هوازی، مصرف کروسین و تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کروسین می تواند اثر محافظت عصبی در موش های القاشده با مت آمفتامین داشته باشد و به افزایش بیان ژن های BDNF ، Trk B، دوپامین و سروتونین قشر مخ در موش های صحرایی القاشده با مت آمفتامین کمک کند.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, کروسین, مت آمفتامین, دوپامین, سروتونین
    Soudabeh Nourolapour, Asieh Abbassi Daloii *, Seyyed Javad Ziaolhagh, Alireza Barari
    Background and Purpose

    In this study, the effect of aerobic exercise and crocin on the gene expression of BDNF, TrKB, dopamine, and serotonin in the cerebral cortex of rats induced with methamphetamine was investigated.

    Materials and Methods

    In this research, 40 female Wistar rats (age, eight weeks; weight 140-160 grams) were divided into five groups including healthy control, methamphetamine, methamphetamine+aerobic exercise, methamphetamine+crocin, methamphetamine+crocin+aerobic exercise. 15 mg of methamphetamine was given to the subjects every 12 hours for four days. Moreover, the dose of crocin was 80 mg per kilogram of body weight, which was mixed intraperitoneally with distilled water and injected over five days. The aerobic exercise program included running on a treadmill with a 0% incline until the third week and a 5% incline from the fourth to the eighth week, which was performed three days a week for eight weeks. The duration of the aerobic exercise protocol increased from 20 min in the first sessions to 30 min in the final sessions. Furthermore, the speed of running increased from 20 meters per minute in the first weeks to 25 meters per minute in the final weeks. After anesthesia, an autopsy was performed and samples of cerebral cortex tissue were taken. The gene expression of BDNF, TrkB, dopamine and serotonin in the cerebral cortex was measured by the real-time technique with the rotor gene Q device. Y-maze tests were also used to evaluate the behavioral data. The data were analyzed by using one-way analysis of variance and Tukey's post hoc-test at the significance level of P≤0.05.

    Results

    The results showed that the mean expression of BDNF, TrkB, dopamine and, serotonin genes in the cerebral cortex in rats induced with methamphetamine were significantly lower than the control group (P=0.001). The average expression of BDNF, TrkB, dopamine and, serotonin genes in the methamphetamine+aerobic exercise, methamphetamine+crocin and methamphetamine+crocin+aerobic exercise groups were significantly higher than the methamphetamine group (P=0.001). However, methamphetamine+crocin+aerobic exercise group had a significantly higher average expression of BDNF, TrkB, dopamine and, serotonin genes compared to methamphetamine+aerobic exercise and methamphetamine+crocin groups (P=0.001). The results in the model validation section by examining the behavioral data, showed no significant differences in the average total number of arms entering and the average non-repetitive frequency among the different groups (P<0.05). However, the comparison between before and after methamphetamine induction shows a significant decrease in the average total number of arms entering and the average of non-repetitive frequency (P<0.0001).    

    Conclusion

    The results of the present research showed that methamphetamine was associated with a decrease in the expression of the genes of neural factors in the cerebral cortex tissue. In addition, eight weeks of aerobic training, consumption of crocin, and aerobic exercise plus crocin supplementation can have a neuroprotective effect in rats induced with methamphetamine, and lead to increases in the expression of BDNF, TrkB, dopamine and serotonin genes in the cerebral cortex in rats.

    Keywords: Methamphetamine, Aerobic Exercise, Crocin, Dopamine, Serotonin
  • سارا سوری*، فضل الله باقرزاده، رسول حمایت طلب
    مقدمه

    در پژوهش های اخیر تعادل و ناپایداری وضعیتی به عنوان یک اختلال حرکتی رایج در بیماران پارکینسونی گزارش شده است که موجب افتادن های مکرر، کاهش کیفیت زندگی و مرگ ومیر در این بیماران می شود. از سوی دیگر بر اساس شواهد ورزش در درمان علایم حرکتی و شناختی بیماران نورودژنراتیو موثر است.

    روش پژوهش: 

    بدین منظور 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به سه گروه هشت تایی کنترل سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. حیوانات گروه تمرین به مدت چهار هفته، روی دستگاه نوار گردان قرار گرفتند. در انتهای دوره، اختلالات حرکتی (تعادل و رفتار حرکتی) با استفاده از آزمون های روتارود و اوپن فیلد و فاکتورهای بیوشیمیایی به روش الایزا ارزیابی شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0/05<P)، به وسیله نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که هرچند گروه پارکینسون بدون تمرین از نظر عملکرد حرکتی، به طور معناداری در سطح پایین تری نسبت به سایر گروه ها بود (0/05<P)، اما چهار هفته تمرین هوازی با شدت متوسط، موجب افزایش تعادل (0/05<P) و بهبود اختلالات حرکتی در رت های پارکینسونی شد (0/05<P)، همچنین تمرین به طور معناداری موجب افزایش میزان سروتونین (0/05<P) و تیروزین هیدروکسیلاز (0/05<P)، شد.

    نتیجه گیری

    به طور کلی یافته های این پژوهش نشان داد تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند اختلالات بیوشیمیایی و حرکتی ناشی از تزریق 6 -هیدروکسی دوپامین را در رت های مدل پارکینسونی کاهش دهد.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, تعادل, تیروزین هیدروکسیلاز, پارکینسون, سروتونین
    Sara Soori *, Fazlolah Bagherzadeh, Rasoul Hemayat Talab
    Introduction

    In recent studies, balance and postural instability have been reported as a common motor disorder in Parkinson's patients, which leads to frequent falls, decreased quality of life, and mortality in these patients. On the other hand, evidence has shown that training is effective in treating motor and cognitive symptoms of neurodegenerative patients.

    Methods

    For this purpose, 24 male Wistar rats were randomly divided into three groups of eight rats including Healthy Control, Parkinson’s Control, and Parkinson’s Training. The animals in the training group were placed on a treadmill for four weeks. At the end of the course, motor disorders (balance and motor behavior) were evaluated using Rotarod and Open-Field tests, and biochemical factors were assessed by ELISA method. Data analysis was done using one-way ANOVA and Tukey's post hoc test at a significant level of P<0.05, via SPSS version 19 software.

    Results

    The results showed that although the Parkinson's group without training was significantly lower in terms of motor performance than the other groups (P<0.05), four weeks of moderate-intensity aerobic training increased the balance (P<0.05), and improved the motor disorders in Parkinson's rats (P<0.05). Also, training significantly increased the amount of serotonin (P<0.05), and tyrosine hydroxylase (P<0.05).

    Conclusion

    In general, the findings of this study showed that moderate-intensity aerobic training can reduce the biochemical and motor disorders induced by 6-hydroxydopamine injections in rats’ models of Parkinson's disease.

    Keywords: aerobic exercise, balance, Tyrosine hydroxylase, Parkinson, serotonin
  • امیر خسروی*، صدیقه طاهرزاده
    هدف

    کم کاری تیرویید به همراه یایسگی اثر مضاعفی بر افسردگی زنان یایسه دارد که فعالیت ورزشی با افزایش میانجی های عصبی منجر به بهبود خلق و خو می شود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک دوره ویبریشن کل بدن بر افسردگی، سروتونین و نوراپی نفرین زنان یایسه با کم کاری تیرویید بود. 

    روش شناسی:

    در این مطالعه نیمه تجربی 20 زن یایسه با کم کاری تیرویید 46 تا 57 ساله شهرستان خرم آباد انتخاب و به دو گروه 10 نفره: کنترل(C)  و تمرین ویبریشن کل بدن(V) ، تقسیم شدند. گروهV ، این تمرینات را به مدت 12 هفته و سه بار در هفته، با فرکانس 30 تا 50 هرتز،  با دامنه یک تا دو میلی متر با اعمال 20 تا 30 دقیقه ویبریشن 5 تا 15 دقیقه تمرین اندام فوقانی و تحتانی را انجام دادند. در دو مرحله شروع و پایان مطالعه سطح سروتونین و نوراپی نفرین سرم خون با استفاده از روش الایزا، میزان افسردگی با استفاده از پرسشنامه بک، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی و وزن بدن مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به طبیعی بودن توزیع داده ها از روش های آماری تی مستقل و کوواریانس، در سطح معناداری 0/05 تجزیه و تحلیل استفاده شد.

    یافته ها

    12 هفته تمرین ویبریشن کل بدن در گروه V باعث افزایش معنادار سطح سرمی سروتونین (P=0.001)، نوراپی نفرین (P=0.001) و کاهش افسردگی (P=0.018) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین کاهش معناداری در میزان درصد چربی بدن (P=0.041)، شاخص توده بدن (P=0.044) و وزن (P=0.047) دیده شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که تمرینات ویبریشن احتمالا از طریق افزایش میزان سروتونین و نوراپی نفرین سرم موجب کاهش افسردگی زنان یایسه مبتلا به کم کاری تیرویید می شود.

    کلید واژگان: ویبریشن, سروتونین, نوراپی نفرین, کم کاری تیروئید, افسردگی
    Amir Khosravi *, Sedigheh Taherzadeh
    Aim

     hypothyroidism in addition to menopause has a double effect on depression in postmenopausal women, and sports activity improves mood by increasing neurotransmitters. The aim of this study was to determine the effect of a period of whole body vibration course on depression, the levels of serotonin and norepinephrine indices in postmenopausal women with hypothyroidism.

    Methods

    In this semi experimental study, 20 postmenopausal women with hypothyroidism aged 46 to 57 were selected from Khorramabad city and divided into two groups of 10: control (C) and whole body vibration training (V). Group V performed these exercises for 12 weeks and three times a week, with a frequency of 30 to 50 Hz, with a range of 1 to 2 mm, applying 20 to 30 minutes of vibration and 5 to 15 minutes of upper and lower limb training. At the beginning and end of the study, blood serum serotonin and norepinephrine levels were measured using the ELISA method, depression was measured using the Beck questionnaire, body fat percentage, body mass index, and body weight. Due to the normality of data distribution, independent t and covariance statistical methods were used for analysis at a significance level of 0.05.

    Results

    12 weeks of whole body vibration training in group V significantly increased the serum levels of serotonin (P=0.001), norepinephrine (P=0.001) and decreased depression (P=0.018) compared to the control group. There was also a significant decrease in body fat percentage (P=0.041), body mass index (P=0.044) and weight (P=0.047).

    Conclusions

     It seems that vibration training may reduce depression in postmenopausal women with hypothyroidism by increasing serum serotonin and norepinephrine levels.

    Keywords: Vibration, Serotonin, Norepinephrine, Hypothyroidism, depression
  • Alireza Babaei Mazreno*, Farzaneh Taghian

    Fatigue is a common and debilitating symptom among older adults, significantly impacting their quality of life and functional capacity. The relationship between serotonin and fatigue in aging is complex, involving multiple neurobiological pathways that influence sleep, mood, cognitive function, and energy metabolism. Understanding these mechanisms is crucial for developing effective management strategies.
    This review aims to elucidate the role of serotonin in the development of fatigue in elderly individuals and evaluate potential therapeutic strategies to mitigate this condition.
    A comprehensive review of recent literature was conducted, focusing on the neurobiological mechanisms linking serotonin to fatigue, the efficacy of pharmacological and non-pharmacological interventions, and future research directions. Studies were selected based on their relevance to serotonin’s role in aging and fatigue management.
    Serotonin plays a critical role in regulating various physiological and psychological functions that impact fatigue. Age-related declines in serotonin synthesis, receptor sensitivity, and transporter function contribute to increased fatigue through disrupted sleep, mood disorders, cognitive decline, and altered energy metabolism. Pharmacological treatments, including selective serotonin reuptake inhibitors (SSRIs) and serotonin-norepinephrine reuptake inhibitors (SNRIs), have shown efficacy in alleviating fatigue related to depression and chronic pain. Non-pharmacological interventions, such as cognitive behavioral therapy (CBT), exercise, sleep hygiene, and dietary modifications, are also effective in managing fatigue. Combining these approaches may offer the best outcomes for elderly patients.
    Addressing fatigue in older adults requires a multifaceted approach that integrates both pharmacological and non-pharmacological strategies. Personalized treatment plans considering individual patient profiles and preferences can enhance therapeutic efficacy. Future research should focus on exploring novel therapeutic targets within the serotonergic system, developing personalized medicine approaches, and evaluating the long-term impact of combined therapies.

    Keywords: Fatigue, Aging, Serotonin, Pharmacological Interventions, Non-Pharmacological Interventions, Cognitive Behavioral Therapy, Exercise, Sleep Hygiene
  • سیما داور پناه، علیرضا پیله وریان*
    مقدمه و هدف

    گیاه سنبل الطیب از خانواده valerianacea  و با نام علمی valeriana officinalis می باشد که عصاره هیدروالکلی این گیاه اثر افزایش دهنده بر هورومونهایی همچون ملاتونین  و انتقال دهنده های عصبی از قبیل سروتونین و گاما آمینو بوتیریک اسید دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی سنبل الطیب برمیزان سروتونین و ملاتونین سرمی وسلولهای خونی موش های صحرایی بود.

    مواد و روش ها

      48 سر موش صحرایی بطور تصادفی بعنوان نمونه آماری انتخاب و بر اساس وزن بدن در شش گروه 8 تایی (1) شم، (2) کنترل، (3) دوز 100mg/kg، (4) دوز 200mg/kg، (5) دوز 400 mg/kgو (6) دیازپام قرار گرفتند. نحوه دریافت دارو توسط گروه ها به این صورت بود که گروه 1  تزریق مایع سرم نمکی به میزان 5/0 میلی لیتر برای هر موش صحرایی، گروه 2: عدم دریافت دارو  یا سرم، گروه 3: تزریق عصاره سنبل الطیب با دوز 100 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن، گروه 4: تزریق عصاره با دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، گروه5: تزریق عصاره با دوز 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، گروه 6: تزریق داروی دیازپام با دوز 2/1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن. تزریق به مدت 22 روز به صورت یک در میان انجام شد.پس از خونگیری،سطوح سروتونین ،ملاتونین سرمی و سلولهای خونی اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی توکی استفاده شد(05/0≥P).

    یافته ها

      نتایج نشان داد که سطوح ملاتونین وسروتونین در گروه های مصرف کننده عصاره سنبل الطیب با دوزهای 100، 200، 400 mg/kgو مصرف دیازپام به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل است (001/0p<). همچنین مصرف دیازپام دارای اثرات یکسانی با مصرف عصاره سنبل الطیب با دوزهای 100 ، 200  و 400mg/kg  داردو میزان گلبولهای سفید خونی از جمله لنفوسیت و نوتروفیل در گروه های مصرف کننده سنبل الطیب افزایش یافته است.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود عصاره سنبل الطیب با دوزهای 100، 200 و 400 mg/kgدارای اثرات یکسان و همچنین مشابه با دیازپام در افزایش سطوح سروتونین و ملاتونین موش های صحرایی می باشندوهمچنین موجب تاثیر بر  میزانگلبولهای سفید خونی می گردند.

    کلید واژگان: سنبل الطیب, سروتونین, ملاتونین
    Sima Davarpanah, Alireza Pulehvarian *
    Introduction

    The herb valerian is from family of valeriana officinalis which hydro alcoholic extracts of this plant has enhancing effect on hormones such as melatonin and neurotransmitters such as serotonin and gamma-aminobutyric acid.

    Methods

    48 rats selected as sample randomly and base on their body weight divided in to six groups of eight rats including (1) Sham, (2)control, (3) doses of 100, (4) doses of 200, (5) doses of 400 and (6) diazepam. Group 1 drug by injection of 0. 5 ml saline fluid for each rat, Group 2 Failing to get medication or serum, Group 3 injected with a dose of 100 mg valerian extract per kg, group 4 injection of extract at a dose of 200 milligrams per kilogram of body weight, group 5 injecting extract at a dose of 400 milligrams per kilogram of body weight, 6 diazepam injection at a dose of 1.2 mg per kilogram of body weight. Injection for 22 days as an in between was done. (p=0/05). For analysis of data used one way ANOVA and tukey post hoc test.

    Results

    The results showed that levels of melatonin, valerian extract in groups at doses of 100, 200, 400 and diazepam significantly higher than the control group (0.001) as well as diazepam has similar effects with the use of valerian extract with doses of 100, 200 and 400. Serotonin levels in groups valerian extract at doses of 100, 200, 400 and diazepam significantly higher than the control group (0.001) as well as diazepam has the same effect with doses of valerian extract 100 ,200 and 400.

    Conclusion

    The results of this study concluded valerian extract at doses of 100, 200 and 400 have the same effects as well as increased levels of serotonin and melatonin similar to diazepam in rats are.

    Keywords: valerian, Serotonin, melatonin
  • رها محمدی*، رقیه افرونده، مژده خواجه لندی، حامد قیامی، محمدابراهیم بهرام
    سابقه و هدف

    میگرن به عنوان یکی از شایع ترین انواع سردرد با شیوع بالا تاثیرات قابل توجهی بر شرایط زندگی افراد می گذارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات یوگا بر شاخص های سردرد میگرنی، نیتریک اکساید و سروتونین سرمی در زنان مبتلا به میگرن انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه نیمه تجربی 30 بیمار زن مبتلا به میگرن (سن: 2/3±36 سال) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. بیماران در گروه تجربی به مدت (3 روز در هفته/هر جلسه 60 دقیقه) به مدت 8 هفته تمرینات یوگا (آساناها، پرایامانا، شاواسانا و کششی) را زیر نظر مربی انجام دادند. اندازه گیری شاخص ها شامل فراوانی سردرد، مدت و شدت میگرن (توسط پرسشنامه روزنگار سردرد) و کیفیت زندگی (توسط پرسشنامه 6- (HIT)) در قبل از شروع دوره ی تمرینی و پس از اتمام دوره ی تمرینی و شاخص های خونی قبل از شروع پروتکل و چهار روز پس از اتمام پروتکل تمرینی صورت گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات درون گروهی از آزمون تی وابسته و برای ارزیابی تغییرات بین گروه ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. کلیه آزمون ها در سطح معناداری (05/0>P) مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    هشت هفته تمرینات یوگا باعث کاهش معنادار شدت سردرد با (درصد تغییرات 44/31) (002/0=P)، کاهش تعداد سردرد (درصد تغییرات 93/44) (006/0=P)، کاهش طول مدت سردرد (درصد تغییرات 94/29) (041/0=P) و افزایش بهبود کیفیت زندگی (درصد تغییرات 21/16) (001/0=P) و نیتریک اکساید سرمی (درصد تغییرات 65/28) (015/0=P) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد اما در میزان سروتونین در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد (درصد تغییرات 12/8) (132/0=P).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که هشت هفته تمرینات یوگا وینیاسا، به عنوان یک روش مکمل مربوط به سبک زندگی می تواند اثر مثبتی بر بهبود علا یم میگرن و افزایش کیفیت زندگی، در زنان مبتلا به میگرن داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرینات یوگا, تعداد سردرد, سروتونین, نیتریک اکساید
    Raha Mohammadi *, Roghayyeh Afroundeh, Mojdeh Khajehlandi, Hamed Ghiami, Mohammadebrahim Bahram
    Background and Purpose

    Migraine as a one of the most common types of high frequency headaches has a significant impact on people's living conditions. The purpose of this study was to investigate the effect of 8-weeks of yoga exercises on migraine headache induces serum levels of serotonin and nitric oxide in women with migraine.

    Methodology

    In this quasi-experimental study, 30 female (age: 36±3.2 years) with migraine were randomly divided into experimental (n=15) and control groups (n=15). The experimental group performed yoga training for 8 weeks (5 days/60 min session). Indicators included frequency of headache, duration of migraine, pain intensity (by questionnaire) and quality of life (HIT-6) were measured at pretest and posttest and blood samples were taken 48 hours before and 4 days after the last secession of exercise program in fasting state. The ANCOVA test used to examine changes in between groups.

    Results

    Yoga exercise significantly reduced headache severity (P=0.002), number of headaches (P=0.006), headache duration (P=0.041) and increased quality of life (P=0.001) and nitric oxide levels in the experimental group compared to the control group significantly, but there was no significant change in serotonin levels (P≥0.05).

    Conclusion

    Eight weeks Vinyasa yoga exercises as a complementary method of life style appear to have a positive effect on improving migraine symptoms and enhancing quality of life in people with migraine.

    Keywords: Yoga exercises, Headache number, Serotonin, Nitric oxide
  • هادی فراهانی، علیرضا علمیه*، سید علی صمدی، رامین شعبانی
    آب درمانی بر رفتارهای افراد دارای اوتیسم اثر مثبت دارد. همچنین براساس نتایج تحقیقات افراد دارای اوتیسم دچار نقص در سروتونین هستند. این پژوهش با هدف تاثیر یک دوره آب درمانی بر میزان سروتونین سرم کودکان دارای اوتیسم انجام گرفته است. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و کاربردی است. در این پژوهش از طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. تعداد 32 کودک دارای اوتیسم به عنوان نمونه با توجه به متغیرهای کنترل به شیوه تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و تجربی (16 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخله آب درمانی با اصول هالی ویک به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته و به مدت 60 دقیقه انجام گرفت. خون گیری به منظور اندازه گیری سطح سروتونین سرم قبل و بعد از 8 هفته مداخله انجام گرفت. براساس نتایج آزمون کوواریانس، بین میزان سروتونین در گروه کنترل و تجربی در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0≤P) البته میزان کاهش سروتونین در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل دیده شد. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که آب درمانی موجب کاهش میزان سروتونین سرم خون در افراد دارای اوتیسم می شود، بدین معنا که با کاهش سطح سروتونین سرم میزان جذب سروتونین در بدن افزایش یافته است.
    کلید واژگان: آب درمانی, اوتیسم, سروتونین
    Hadi Farahani, Alireza Elmieh *, Sayyed Ali Samadi, Ramin Shabani
    Hydrotherapy has positive effects on the behavior of people with autism. Studies show people with autism have serotonin deficiency. The aim of this study was to determine the effect of hydrotherapy on the serum serotonin level in children with autism spectrum disorders. In this semi-experimental and applied study, a pretest-posttest, control-group design was applied. Considering the control variables, 32 autistic children were randomly assigned to the control (n=16) and experimental (n=16) groups as the sample. The Halliwick hydrotherapy intervention continued for 8 weeks, 3 sessions per week for 60 minutes. Blood samples were collected to measure the serum serotonin level before and after 8 weeks of intervention. The results of covariance test indicated no significant difference in the serotonin level between the experimental and control groups in the pretest and posttest (P≥0.05). Also, serotonin reduced in the experimental group more than the control group. According to these results, it can be concluded that hydrotherapy reduces the serum serotonin level of children with autism. In other words, a reduction in serotonin level is associated with an increase in serotonin absorption of the body.
    Keywords: Hydrotherapy, autism, Serotonin
  • فاطمه غفاریان سرکندی، عباس علی گایینی *، حمید رجبی، ناهید ابوطالب، محمدرضا کردی
    افسردگی از پیامدهای روان پزشکی ناشی از انفارکتوس میوکارد است. افزایش عوامل التهابی پس از انفارکتوس میوکارد، از راه مرگ سلولی و بی تعادلی نوروژنز به تغییراتی در حجم دستگاه لیمبیک منجر می شود. عامل نروتروپیک مشتق از مغز و سروتونین عوامل نروژنزی موثر در افسردگی اند. پذیرفته شده است فعالیت ورزشی ممکن است به افزایش عوامل نروتروپیکی بینجامد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین تناوبی خیلی شدید بر عامل نروتروپیک مشتق از مغز و سروتونین هیپوکمپ در موش های صحرایی پس از انفارکتوس میوکارد بود. در این مطالعه 32 موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل ایسکمی/ریپرفیوژن، تمرین تناوبی خیلی شدید و ایسکمی/ریپرفیوژن، تمرین تناوبی خیلی شدید/موش های صحرایی سالم و گروه شم تقسیم شدند. مدلسازی ایسکمی با بستن شریان نزولی قدامی چپ القا شد. تمرین ورزشی تناوبی خیلی شدید بعد از دوره چهارهفته ای بازیافت پس از بستن شریان کرونری نزولی قدامی چپ اجرا شد. موش های صحرایی 40 دقیقه، 3 روز در هفته و به مدت 8 هفته تمرین ورزشی را اجرا کردند. براساسظرفیت ورزشی و شاخص های عملکرد قلبی (کسر تزریقی و کسر کوتاه شدگی) در گروه تمرین تناوبی خیلی شدید و ایسکمی/ریپرفیوژن در مقایسه با گروه کنترل ایسکمی/ریپرفیوژن افزایش معناداری را نشان داد (05/0P <). بیان سروتونین و عامل نروتروپیکی مشتق از مغز در پی تمرین تناوبی خیلی شدید در گروه انفارکتوس میوکارد افزایش معناداری یافت (05/0P <). تمرین ورزشی تناوبی خیلی شدید به افزایش سروتونین و عامل نروتروپیکی مشتق از مغز پس از انفارکتوس میوکارد منجر شد.
    کلید واژگان: انفارکتوس میوکارد, تمرین ورزشی, سروتونین, عامل نروتروپیک
    Fateme Ghafarian Sarkandi, Abbasali Gaieni*, Hamid Rajabi, Nahid Aboutaleb, Mohammadreza Kordi
    Depression is one of the psychiatric consequences of myocardial infarction (MI). Increased inflammatory factors after MI change limbic system volume through cell death and neurogenesis imbalance. Brain derived neurotropic factor (BDNF) and serotonin are effective neurogenesis factors in depression. It is accepted that training can increase neurotrophic factors. The aim of this study was to investigate the effect of high intensity interval training (HIIT) on hippocampus serotonin and BDNF in post MI rats. 32 adult male rats were randomly divided into 4 groups: ischemia/reperfusion control (MI-CTL), ischemia/reperfusion HIIT (MI-HIIT), HIIT/healthy rats (HIIT) and sham. Ischemic modeling was induced by the left anterior descending coronary artery (LAD) ligation. HIIT started 4 weeks of recovery after LAD ligation. Rats had the training for 40 min., 3 days a week for 8 weeks. The results showed a significant increase in exercise capacity and cardiac function indices (ejection fraction and shortening fraction) in MI-HIIT group compared with MI-CTL group (P<0.05). HIIT significantly increased the expression of serotonin and BDNF in MI group (P<0.05). HIIT increased serotonin and BDNF following MI.
    Keywords: Myocardial Infraction, Training, Serotonin, Neurotropic Factor
  • محمد کریمی، فاطمه صفاپور
    زمینه و هدف
    سروتونین و دوپامین، انتقال دهنده های عصبی مونوآمینی موثر در کنترل احساسات و اشتها می باشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرینات منتخب یوگا بر سطوح سروتونین و دوپامین زنان چاق غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 20 زن چاق غیرورزشکار با شاخص توده بدنی برابر و یا بیشتر از 30 کیلوگرم بر مترمربع و دامنه سنی 25 تا 35 سال، برای شرکت در تحقیق داوطلب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه مساوی 10 نفره شامل گروه کنترل (بدون فعالیت بدنی منظم) و گروه تجربی (تمرینات منتخب یوگا) تقسیم گردیدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 تا 75 دقیقه تمرینات منتخب یوگا را به اجرا درآوردند. قبل و بعد از مداخله تمرینی، از همه شرکت کنندگان نمونه خونی از ورید کوبیتال در حالت 12 ساعت ناشتایی گرفته شد. سطوح سروتونین و دوپامین با روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با استفاده از روش آزمون t زوجی و کوواریانس در سطح معنی داری 0/05>p استخراج گردید.
    یافته ها
    اجرای 8 هفته تمرینات منتخب یوگا منجر به افزایش معنی دار در سطوح سروتونین (0/02=p) و دوپامین (0/001=p) گروه تجربی نسبت به گروه کنترل گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد انجام تمرینات یوگا می تواند اثرات مثبتی بر برخی انتقال دهنده های عصبی موثر در رفتارهای دریافت غذا و اشتها در زنان چاق داشته باشد.
    کلید واژگان: یوگا, سروتونین, دوپامین, زنان چاق غیر ورزشکار
    Mohammad Karimi, Fatemeh Safapour
    Background and Aim
    Serotonin and dopamine are the effective monoamine neurotransmitters in controlling emotions and appetite. The purpose of this study was to investigate the effect of 8 weeks of selected yoga exercises on serum levels of serotonin and dopamine in non-athlete obese women.
    Materials and Methods
    In this quasi-experimental research, 20 non-athlete obese women with body mass index equal or greater than 30 kg/m2 and age range 25-35 years old volunteered to participate in the study. The subjects were divided randomly into two equal groups including control (regular life) and experimental (yoga exercises) groups. The experimental group did 8 weeks selected yoga exercises, 3 sessions per week and each session lasted 60-75 minutes. Before and after intervention, blood samples were collected from cubital vein at 12 h. fasting state. Serum levels of serotonin and dopamine were determined using by ELISA method. Data were analyzed using the paired t-test and ANCOVA at the significant level of p<0.05.
    Results
    Eight weeks selected yoga exercises lead to significant increases in serum levels of serotonin (p=0.02) and dopamine (p=0.0001) in experimental group while they did not change significantly in the control group.
    Conclusion
    It seems that yoga exercises may have positive effects on some neurotransmitters affecting appetite and food intake behaviors in obese women.
    Keywords: Yoga, Serotonin, Dopamine, Non-athlete obese women
  • فرناز ترابی*، آذر آقایاری، محمد دانش پور، اکرم رمضانخانی
    هدف تحقیق حاضر مقایسه میزان سروتونین سرمی و برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی سالمندان فعال شهر قم بود. نمونه آماری را مردان سالمند بالای 60 سال شهر قم تشکیل می دادند که در گروه های تمرین هوازی (15 نفر)، کار با وزنه (15 نفر)، ورزش زورخانه ای (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای سنجش آمادگی جسمانی چهار عامل تعادل (تست تعادل تک پا)، استقامت عضلانی (شنا روی دست)، انعطاف پذیری (آزمون انعطاف ولز) و توان (پرش سارجنت) بررسی شد. سطح سروتونین خون به روش الایزا در آزمودنی ها اندازه گیری و از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که سطوح سروتونین خون در گروه های فعال نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (05/0P<)، اما گروه های فعال در سطح سروتونین خون تفاوت معناداری نشان ندادند (05/0P>). میزان آمادگی جسمانی در افراد فعال در مقایسه با افراد گروه کنترل بهتر بود. علاوه بر این، گروه کار با وزنه در آزمون های تعادل و استقامت عضلانی سطح بهتری از آمادگی را نشان دادند (05/0P<). با توجه به نتایج می توان گفت که تمرین ورزشی به ویژه تمرین با وزنه می تواند تاثیر بسزایی بر افزایش میزان سروتونین سرمی و آمادگی جسمانی سالمندان داشته باشد.
    کلید واژگان: آمادگی جسمانی, تمرین هوازی, تمرین مقاومتی, سالمندی, سروتونین, ورزش زورخانهای
    Farnaz Torabi *, Azar Aghayari, Mohammad Daneshpour, Akram Ramezankhani
    The aim of the present study was to compare the serum serotonin level and some physical fitness factors in the active elderly in Qom city. The sample comprised of male elderly over 60 years old in Qom city who were assigned to aerobic (n=15), weight training (n=15), zurkhaneh (n=15) and control (n=15) groups. In order to assess physical fitness, 4 factors including balance (single leg balance test), muscle endurance (swimming on hand), flexibility (Wells flexibility test) and power (Sargent jump) were studied. Blood serotonin was measured with ELISA test. Data were analyzed using one-way ANOVA (P0.05). The level of physical fitness in active subjects was better than the control group. In addition, weight training group showed a higher level of fitness in balance and muscle endurance tests (P
    Keywords: aerobic exercise, elderly, physical fitness, resistance training, serotonin, zurkhaneh
  • داریوش شیخ الاسلامی وطنی، رشاد صلواتی
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی حاد با ترتیب حرکتی متفاوت بر شاخص های خستگی (سروتونین و آزمون درک فشار) در مردان غیر ورزشکار با وزن معمولی و چاق بود. 26 دانشجوی پسر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه چاق و با وزن طبیعی (11 نفر چاق و 15 نفر معمولی) قرار گرفتند. در جلسه اول، به صورت تصادفی نیمی از آزمودنی ها (از هر دو گروه چاق و معمولی) پروتکل مقاومتی الف (اجرای حرکات مقاومتی از عضلات بزرگ به کوچک) و بقیه آزمودنی ها پروتکل مقاومتی ب (اجرای حرکات مقاومتی از عضلات کوچک به بزرگ) را انجام دادند. جلسه دوم، سه روز بعد و با جابه جایی پروتکل تمرینی آزمودنی ها اجرا شد.
    در هر جلسه، آزمودنی ها سه ست فعالیت را برای نه حرکت با شدت ده تکرار بیشینه، تا حد واماندگی انجام دادند. در هریک از جلسات، خون گیری قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت انجام گرفت. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بلافاصله بعد از پروتکل ب، غلظت سروتونین سرم در هردو گروه چاق و معمولی افزایش معنی دار یافت (P<0.05) و پس از 30 دقیقه ریکاوری به سطوح اولیه بازگشت. اما، ترتیب حرکات مقاومتی بر تغییرات کورتیزول سرم تاثیری نداشت. علاوه بر این، در هر دو گروه میزان درک فشار در حین فعالیت مقاومتی ب بیشتر بود (P>0.05)، اگرچه تفاوت معنی داری با شرایط الف دیده نشد. در کل، یافته ها نشان داد زمانی که ترتیب حرکات مقاومتی از عضلات کوچک به بزرگ است، خستگی بیشتری به همراه دارد، اما چاقی در این خصوص بی تاثیر است، هرچند چاقی، تغییرات کورتیزول خفیف تری به همراه داشت.
    کلید واژگان: ترتیب حرکات, چاقی, خستگی, سروتونین, کورتیزول
    Dariush Sheikholeslami Vatani, Reshad Salavati
    The aim of this study was to investigate the effect of acute resistance exercise with different movement orders on fatigue parameters (serotonin and RPE test) in non-athlete men (normal weight and obese). 26 male university students were purposively selected and assigned to obese (n-11) and normal weight groups (n=15). In the first session, half of the subjects (both obese and normal) randomly performed resistance protocol A (resistance exercise from large to small muscles) and the rest of the subjects performed resistance protocol B (resistance exercise from small to large muscles). The second session was three days later with reverse protocols. In each session, subjects performed 3 sets to exhaustion for 9 movements with 10RM. In each session, blood samples were collected before, immediately after and 30 min. after the exercise. Results using ANOVA with repeated measures showed that serum serotonin concentration significantly increased in both obese and normal groups (P<0.05) immediately after the protocol B (not protocol A) and returned to the baseline after 30 min of recovery. However, resistance exercise order had no effect on serum cortisol changes. In addition, both groups had higher RPE during resistance protocol B (P>0.05) although the difference was not significant compared with the protocol A. Overall, the findings of this study showed that when the resistance movements are preceded by small muscles, greater fatigue will happen, but obesity is ineffective in this regard, although obesity was associated with milder cortisol changes.
    Keywords: cortisol, exercise order, fatigue, obesity, serotonin
  • Amirsasanr. *, Dabagh Nijou Kheslats., Esmaeili Heydar Abad, A
    The aim of this research was to determine the effect of continuous aerobic activity in comparison with interval aerobic activity on serum serotonin and to rate the perceived exertion (RPF) according to Borg scale. Ten athletic girl(22.9±2.3 years, weight 53.8±2.5 kg, body mass index 20.6±1.0 kg⁄m2, fat percent 20.8±3.7and VO2max 41.7±1.8 ml.kg-1.min-1) selected to attend in studying. Blood samples were given before and 10 minutes after the end of the test include of 10 minutes warming conducted interval or continuous aerobic activity on treadmill for 40 minutes. Statistical analysis of data by using variance analysis of repetitive measurement showed that there is significant difference between different stages of serum Serotonin sampling (P=0/05). LSD post hoc test for couples comparison showed that interval aerobic activity caused significant increase in serum serotonin (P=0/028) but there wasn’t significant difference in serum serotonin amount before or after continuous aerobic activity test (P>0/05). Using of one way ANOVA showed that, in variation width of serum serotonin, there wasn’t significant difference between both aerobic activity types (P 0/05). On the other hand results of paired sample t test showed that rate of perceived pressure in interval aerobic activity was significantly more than continuous aerobic activity (P=0/01). Thus it seems that central fatigue level in interval aerobic activity is more than continuous aerobic activity because the amount of serum serotonin increase in interval activity is more than that of continuous activity, and rate of perceived pressure is more in interval activity.
    Keywords: Serotonin, Rating of Perceived Exertion, Continuous Aerobic Activity, Interval Aerobic Activity
  • احمد همت فر، احمد شاهسواری، هادی تیپ
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی منتخب بر میزان افسردگی و غلظت سروتونین پلاسمای دانشجویان زن افسرده شهرستان الیگودرز با دامنه سنی 25-18 سال بود. با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، 20 دانشجوی دختر با سطح افسردگی متوسط در دو گروه (آزمایش10 n= و کنترل 10 n=) انتخاب شدند. به منظور بررسی تاثیر تمرینات هوازی منتخب بر غلظت سروتونین پلاسما، گروه آزمایش به مدت هشت هفته (هرهفته سه جلسه) به تمرین دویدن هوازی با شدت 65-60 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه پرداختند.24 ساعت قبل از اولین و 96 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، متغیرهای تحقیق مورد سنجش قرارگرفتند. از آزمون t استیودنت برای تحلیل داده ها در سطح 05‎/0p < استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح سرتونین پلاسما در گروه آزمایش به مقدار 50 درصد افزایش داشت که البته از نظر آماری معنی دار نبود، درحالی که میزان افسردگی گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. همچنین رابطه افزایش غلظت سروتونین با کاهش افسردگی معنی دار بود. از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرینات هوازی منتخب، موجب کاهش معنی دار افسردگی و افزایش غلظت سروتونین پلاسما می شود وانجام فعالیت بدنی مناسب نقش موثری در درمان افسردگی دارد.
    کلید واژگان: افسردگی, تمرینات هوازی, _ سروتونین
    Ahmad Hematfar, Ahmad Tip, Hadi Tip
    The aim of this research was to study the effect of eight weeks of selected aerobic exercises on depression and serum serotonin concentration in depressed female university students aged between 18 and 25 in Aligudarz city. For this purpose, using Beck depression questionnaire, 20 female students with moderate depression were selected in two groups (experimental n = 10 and control n=10). To evaluate the impact aerobics Selected the concentration of serotonin in plasma, In order to investigate the effect of selected aerobic exercise on the concentration of plasma serotonin, the experimental group performed aerobic running for eight weeks (3 sessions per week) with 60-65% HRmax. The research variables were measured 24 hours before the first and 96 hours after the last session. The student t test and ANOVA were used to analyze data at P<0.05. Results showed that plasma serotonin level increased 50% in the experimental group although this increase was not statistically significant. Depression significantly decreased in experimental group compared to control group. Also, there was a significant relationship between increased serotonin and decreased depression. It can be concluded that selected aerobic exercise significantly decreased depression and increased concentrations of serotonin and proper physical activity can effectively treat depression.
    Keywords: Depression, Aerobic Exercises., Serotonin
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال