جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "strategic planning" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «strategic planning» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
برنامه ریزی برای پایداری در گردشگری روستایی نیازمند مطالعات آمایشی پایه است. تاکنون بیش از 30 روستا در استان مرکزی به عنوان هدف گردشگری تعیین شده اند که نه لزوما همگی مستعد توسعه پایدار گردشگری هستند و نه چنین امکانی منحصر به همین تعداد است. در مطالعه حاضر، به عنوان یک آمایش پایه در سیاست گذاری و برنامه ریزی گردشگری روستایی، 130 روستای مرتبط شناسایی و با طراحی کاربرگ جامعی، داده های موردنیاز در رابطه با موقعیت روستاها، الزامات ساختاری و انسانی گردشگری، انواع جاذبه ها و میراث ملموس و ناملموس قابل بهره برداری، مشاغل، محصولات و رویدادها و محرک ها و موانع توسعه گردشگری روستایی در سطح استان، گردآوری شد. با ملاحظه همزمان سه مقوله «میراث و جاذبه های گردشگری»، «زیرساخت ها و تسهیلات گردشگری» و «اشتغال و کارآفرینی گردشگری» به عنوان پیش نیازهای ضروری و پیامد مطلوب، چهار گروه متمایز برای برنامه ریزی های راهبردی گردشگری روستایی مشخص شدند. تنها ده روستا با وضعیت مطلوب در هر سه زمینه، مستعد پایداری در توسعه گردشگری بودند و در مقابل، گردشگری گزینه ای نامناسب برای 22 روستا و فاقد اولویت راهبردی در 48 روستای دیگر تشخیص داده شد. مهم تر آنکه 50 روستای برخوردار از قابلیت و اولویت برای تحقق توسعه و پایداری گردشگری نیز در سه زیرگروه متمایز با نیازمندی های راهبردی متفاوت در سیاست گذاری و برنامه ریزی، شناسایی و معرفی شدند.کلید واژگان: گردشگری روستایی, آمایش فضایی, برنامه ریزی راهبردی, استان مرکزیPlanning for sustainability of rural tourism requires basic spatial studies. So far, more than 30 villages in the Markazi province have been targeted as key villages of rural tourism, which are not necessarily all susceptible to sustainable tourism development, nor are such capabilities limited to this number. This research, as a basic spatial study in rural tourism planning and policy-making, has focused on 130 tourism-related villages across the province. The needed data were gathered primarily by self-designing a comprehensive worksheet, including the location of villages, structural and human prerequisites of tourism, types of attractions and exploitable tangible and intangible heritage, job opportunities, products and events, and drivers and obstacles of rural tourism development. Considering the three principal components of "heritage and tourist attractions," "tourism infrastructure and facilities," and "tourism employment and entrepreneurship" as necessary prerequisites and desirable outcomes, four distinct groups were identified for strategic planning of rural tourism. Only ten villages were prone to sustainability in tourism development with a simultaneous favorable situation in all triple dimensions. On the other hand, tourism was found to be an inappropriate option for 22 villages, lacking strategic priority in 48 other villages. More importantly, 50 villages with the ability and priority to realize the development and sustainability of tourism were also identified and introduced in three distinct subgroups with different strategic requirements in policy making and planning.Keywords: Rural Tourism, Spatial Organisation, Strategic Planning, Markazi Province
-
شهرها به عنوان مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، در جذب گردشگران نقش بسزایی ایفا می کنند. با افزایش نیاز به توسعه پایدار، توجه به جوانب اکولوژیک در توسعه گردشگری شهری به عنوان یک رویکرد حیاتی و ضروری مطرح می شود. گردشگری پایدار شهری با تاکید بر توان اکولوژیک نه تنها به جلب گردشگران می پردازد بلکه در کنار آن، به حفاظت از محیط زیست و تعادل اکولوژیک شهرها نیز می پردازد. لذا در پژوهش حاضر کوشیده شد تا با نگاهی از داخل به بیرون و با تفکر راهبردی نوین، ضمن شناسایی منابع و توانایی های داخلی و عوامل کلان محیطی و نقاط مثبت، علاوه بر جستجوی عملکردها، راهکارهای مثبت را پیشروی مدیران و مسئولان شهری در رابطه با تحقق توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 در شهر تهران قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل Meta-SWOT، تحلیلPESTEL ، GIS-10.8و Global Maper.25 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد در بین منابع و توانایی های داخلی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 با تاکید بر توان اکولوژیک آن اوزان متفاوتی نسبت به هم دارند به طوری که عامل هایی همچون وجود اراضی طبیعی در شمال، غرب و شرق منطقه و امکان به هم پیوستگی اکولوژیکی (70/1)، وجود دریاچه شهدای خلیج فارس (68/1)، وجود پارک جنگلی چیتگر در منطقه، وجود اراضی نظامی گسترده به عنوان پتانسیلی برای توسعه محیط زیست مبنا و وجود اماکن تفریحی و گردشگری عمومی در منطقه مشترکا با امتیاز (38/1) دارای بیشترین وزن می باشند که این نشانگر با ارزش بودن، تقلیدناپذیری و تناسب سازمانی نسبت به سایر عوامل در توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 می باشند و باید در صدر اقدامات اجرایی مدیران و مسئولان در راستای تحقق آن باشند.
کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, گردشگری, توسعه پایدار گردشگری شهری, منطقه 22 تهرانAs cultural, economic and social centers, cities play a significant role in attracting tourists. With the increasing need for sustainable development, paying attention to ecological aspects in the development of urban tourism is proposed as a vital and necessary approach. Sustainable urban tourism with an emphasis on ecological power not only attracts tourists, but also protects the environment and the ecological balance of cities. Therefore, in the current research, an effort was made to look from the inside out and with new strategic thinking, while identifying internal resources and capabilities, macro environmental factors and positive points, in addition to searching for the functions, to provide positive solutions to city managers and officials. In relation to the realization of sustainable urban tourism development in District 22 in Tehran. This research is applied in terms of purpose, and descriptive-analytical in terms of data collection, and questionnaire is a means of collecting information. Meta-SWOT model, PESTEL analysis, GIS-10.8 and Global Maper.25 have been used for data analysis. The results showed that among the internal resources and capabilities of sustainable urban tourism development in region 22, with emphasis on its ecological power, they have different weights, so that factors such as the presence of natural lands in the north, west and east of the region and the possibility to Ecological coherence (1/70), the existence of Martyrs' Lake in the Persian Gulf (1/68), the existence of Chitgar forest park in the region, the existence of extensive military lands as a potential for the development of the base environment, and the existence of recreational and public tourism places in the region jointly with The score (1.38) has the highest weight, which indicates that it is valuable, inimitable and organizational appropriateness compared to other factors in the development of sustainable urban tourism in region 22, and should be at the top of the executive actions of managers and officials in order to realize it.
Keywords: Strategic Planning, Tourism, Sustainable Development Of Urban Tourism, Ecological Power, 22Nd District Of Tehran -
نشریه فضای گردشگری، پیاپی 50 (بهار 1403)، صص 93 -110
هدف تحقیق حاضر؛ برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستاهای خراسان شمالی بر اساس هویت رقابت پذیر است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی (نظرخواهی) جمع آوری گردیده است. افراد نمونه انتخاب شده تعداد 40 نفر از متخصصان آشنا به موضوع بوده است که به روش گلوله برفی انتخاب گردیده است. از ابزار Meta-SWOT برای تحلیل دادها و ارائه نقشه رقابتی و راهبردی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد؛ در نقشه رقابتی منطقه ای؛ در محور x یعنی توسعه اقتصادی، گردشگری روستایی خراسان رضوی با امتیاز 5 دارای بیشترین امتیاز ممکن و اصلی ترین رقیب گردشگری روستایی خراسان شمالی محسوب می شود؛ و گردشگری روستایی خراسان شمالی دارای امتیاز تقریبی 3.5 است. در محور y و بعد اجتماعی فرهنگی گردشگری روستایی خراسان شمالی و رضوی فاصله نزدیکی به هم دارد و در این بعد هم گردشگری روستایی خراسان رضوی و گلستان مهم ترین رقبا هستند. در نقشه راهبردی؛ ظرفیت گردشگری تاریخی و اکو توریسمی روستایی خراسان شمالی، بازارچه ها و گذرگاه های مرزی، هم جواری با قطب گردشگری خراسان رضوی با توجه به امتیاز بالای 4 در محور x دارای بالاترین سازگاری راهبردی برای برنامه ریزی استراتژیک هستند.
کلید واژگان: گردشگری روستایی, متا سوات, برنامه ریزی راهبردی, خراسان شمالی.The purpose of this study is to conduct strategic planning for the development of tourism in North Khorasan villages based on competitive identity. The required data and information were collected using both library and survey methods. The sample consists of 40 experts familiar with the subject, selected using the snowball method. The Meta-SWOT tool was used to analyze the data and provide a competitive and strategic map. The results show that, in the regional competition map, Khorasan Razavi’s rural tourism, with a score of 5 on the x-axis (economic development), has the highest possible score and is considered the main competitor of North Khorasan’s rural tourism, which has an approximate score of 3.5. On the y-axis, which represents the socio-cultural dimension, the rural tourism of North Khorasan and Razavi are close to each other indicating that Razavi Khorasan and Golestan being the most important competitors in this dimension. On the strategic map, the historical tourism and rural eco-tourism capacity of North Khorasan, along with its bazaars, border crossings, and adjacency to the Razavi Khorasan tourist hub, have the highest strategic compatibility for strategic planning, with scores above 4 on the x-axis.
Keywords: Rural Tourism, Meta SWAT, Strategic Planning, North Khorasan -
شهرها به دلیل ماهیت پویای خود و همچنین درگیر بودن با مسائل متنوع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و... همواره در مسیر رشد و توسعه خود با مسائل و تنگناهای جدیدی روبرو بوده است؛ که یکی از این معضلات، بافت های ناکارآمد شهری می باشد که برای ساماندهی آنها نیازمند آگاهی از تجارب، الگوها و شیوه های نوین برنامه ریزی شهری مانند بازآفرینی می باشد تا از بروز آشفتگی های بیشتر جلوگیری نماید. بنابراین هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل پیشران ها و راهبردهای کیفیت مکان با هدف تحقق بازآفرینی شهری پایدار در ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) برای دستیابی به این مهم می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مولفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی - تحلیلی می باشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخص ها استفاده شده است. سپس پرسشنامه ی نیمه ساختاریافته بین 40 کارشناس متخصص و خبره در حوزه مسائل شهری توزیع شد و داده های بدست آمده از طریق نرم افزار MICMAC و Scenario Wizard تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسوده و ناکارآمد ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری می کند. همچنین بر اساس تحلیل های انجام گرفته، 20 عامل به عنوان پیشران های کلیدی برای ارتقای کیفیت مکان در راستای تحقق پذیری بازآفرینی شهری پایدار نایسر شناسایی شدند. همچنین از مجموع 4039 قضاوت سلولی انجام شده، 128 اثر محدودکننده شدید، 362 اثر محدودکننده متوسط، 723 اثر محدودکننده ضعیف، 1801 موارد فاقد اثر متقابل، 65 اثر تقویت کننده شدید، 304 اثر تقویت کننده متوسط و 656 اثر تقویت کننده ضعیف برای تحقق کیفیت مکان در راستای تحقق بازآفرینی پایدار مشخص شدند.
کلید واژگان: کیفیت مکان, بازآفرینی شهری پایدار, آینده پژوهی, برنامه ریزی راهبردی, ناحیه منفصل شهری نایسر (سنندج)Due to their dynamic nature and being involved in various social, economic, cultural, managerial, etc. issues, cities have always faced problems and bottlenecks in their growth and development. One of these problems is the inefficient urban contexts, which require trade, models and new methods of urban planning to organize them to prevent further disturbances. Therefore, the purpose of this research and analysis of drivers and strategies of place quality is to realize urban regeneration in the separated urban area of Naysar (in the city of Sanandaj) to achieve this important goal. This research is applied in terms of its purpose and according to the investigated cases, the investigations on that descriptive-analytical method and using the techniques of environmental scanning and Delphi are used for identifications and indicators. Then, the semi-structured questionnaire was distributed among 40 experts and experts in the field of urban issues, and the obtained data were analyzed through MICMAC and Scenario Wizard software. The results of the research showed that the urban system sprays unstable conditions, especially in the part of the worn out and inefficient fabric of the separated urban area of Naysar (in the city of Sanandaj). Also, based on the analysis, 20 factors were identified as key drivers for improving the quality of places in creating the acceptance of sustainable urban regeneration in Naysar. Also, out of a total of 4039 cell judgments, 128 strongly limiting effects, 362 weakly limiting effects, 723 weakly limiting effects, 1801 no interactions, 65 strong enhancing effects, 304 moderate enhancing effects, and 656 weak enhancing effects were made to avoid spatial quality. They were stable in regeneration.
Keywords: Quality Of Place, Sustainable Urban Regeneration, Future Research, Strategic Planning, Separated Urban Area Of Naysar (Sanandaj) -
طبیعت گردی پایدار، مناسب ترین شکل گردشگری در زیست بوم های طبیعی است که می تواند منجر به حفاظت از طبیعت و بهبود در وضعیت معیشت ساکنین محلی شود. بدین ترتیب برنامه ریزی برای توسعه طبیعت گردی باید به گونه ای صورت گیرد که کمترین آسیب را در منطقه و تنوع زیستی آن به دنبال داشته باشد. در مطالعه حاضر با هدف توسعه طبیعت گردی پایدار در جنگل های مانگرو خمیر و قشم به برنامه ریزی راهبردی و اولویت بندی راهبردهای ارائه شده در این منطقه، با استفاده از مدل SWOT-PESTLE پرداخته شد. مطابق نتایج، از بین عوامل درونی و بیرونی، فرصت ها بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. همچنین عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدید ها) دارای امتیاز بیشتری نسبت به عوامل درونی (قوت ها و ضعف ها) می باشند. نسبت راهبردهای به دست آمده در هر یک از حوزه های راهبردی حاکی از آن است که راهبردهای " توسعه مشارکتی طبیعت گردی (WO)" با 32 درصد دارای بالاترین مقدار در بین راهبردهای مورد بررسی در این منطقه می باشد. در این راستا برنامه ریزان و مدیران باید به بهبود و ارتقاء فرصت ها و کاهش ضعف ها در این منطقه بپردازند. بر اساس اولویت بندی راهبردها، راهبرد پهنه بندی و توسعه فعالیت های تفرجی متناسب در منطقه (در حوزه SO) دارای بالاترین اولویت و راهبرد مدیریت اثربخش زیرساخت های جاده ای و شبکه دسترسی به پسکرانه منطقه (در حوزه ST) دارای کمترین اولویت است. بنابراین برنامه ریزی راهبردی توسعه طبیعت گردی پایدار در رویشگاه های منحصربه فرد مانگرو خمیر و قشم، ایجاب می کند تا در چارچوب طرح مدیریت، مبتنی بر زون بندی رویشگاه، خدمات اکوسیستمی آن برنامه ریزی شود و توسعه فعالیت های طبیعت گردی در این منطقه، در چارچوب محدوده های مدیریتی و حفاظتی، محور توجه و برنامه ریزی قرار گیرد. کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, تدوین و اولویت بندی راهبردها, طبیعت گردی پایدار, جنگل های مانگرو خمیر و قشمSustainable nature tourism is the most appropriate form of tourism in natural ecosystems that can lead to the protection of nature and improvement in the livelihood of local residents. Therefore, planning for the development of nature tourism should be conducted in such a way that it causes the least damage to the region and its biodiversity. In this study, with the aim of developing sustainable nature tourism in the mangrove forests of Khamir and Qeshm, the strategic planning and prioritization of the strategies presented in this area were discussed using the PESTLE-SWOT model. According to the results, among the internal and external factors, opportunities have been assigned the highest weight, as well as external factors (opportunities and threats) have more points than internal factors (strengths and weaknesses). The percentage of strategies obtained in each of the strategic areas indicated that the strategies of "participatory development of nature tourism (WO)" with 32% have the highest value among the strategies studied in this area. Thus, planners and managers should improve opportunities and reduce weaknesses in this area. Based on the prioritization of strategies, the zoning strategy and development of suitable recreational activities in the area (in the scope of SO) has the highest priority and the strategy of effective management of road infrastructures and the access network to the region's reservoirs (in the scope of ST) has the lowest priority. Therefore, the strategic planning for sustainable nature tourism development in the unique mangrove habitats of Khamir and Qeshm requires that ecosystem services be planned within the framework of a management plan based on habitat zoning, the development of nature tourism activities in this area should be the focus of attention and planning within the boundaries of management and conservation zones.Keywords: Strategic Planning, Formulation, Prioritization Of Strategies, Sustainable Nature Tourism, Mangrove Forests Of Khamir, Qeshm
-
مقدمه
صنعت گردشگری در حال حاضر، در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری است، به طوری که بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه از آن به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. در این راستا گردشگری تجاری نیز جزئی از صنعت گردشگری به حساب می آید که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزئیت ها و محدودیت های آن، نقش موثری در توسعه مناطق روستایی مرزی داشته باشد.
هدفمطالعه حاضر در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک ضمن شناخت عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر شکل گیری و توسعه گردشگری تجاری، به ارائه راهبردهای مناسب در زمینه توسعه پایدار روستایی تحت تاثیر شاخص های گردشگری تجاری می پردازد.
روش شناسی:
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در راستای پیشبرد اهداف تحقیق 16 قوت، 9 ضعف، 16 فرصت و 8 تهدید فراروی گردشگری تجاری از طریق واکاوی سیاست های دولت، مصاحبه با فعالان حوزه گردشگری تجاری و تعدادی از نخبگان محلی، شناسایی گردید. واحد تحلیل 25 نفر از اساتید، نخبگان و صاحب نظران حوزه گردشگری تجاری و 235 خانوار از روستاها در منطقه مورد مطالعه بوده است. در این مطالعه از ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک SWOT و QSPM استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
قلمرو جغرافیایی در پژوهش حاضر شامل 13 روستای قرار گرفته در محدوده تجاری دهشیخ- سیگار در دهستان سیگار از توابع بخش مرکزی شهرستان لامرد قرار گرفته است.
یافته ها و بحث:
با توجه به امتیاز نهایی (33/3) IFE و (58/3) EFE در ماتریس SWOT، استراتژی تهاجمی SO به عنوان راهبرد مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری تجاری در منطقه تجاری دهشیخ-سیگار در افق 1410 یعنی دست یافتن به سناریوی طلایی تعیین گردید.
نتیجه گیرینتایج حاصل از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) نشان داد که، راهبرد «دسترسی به امکانات و تسهیلات اضافی خرید با توجه به نزدیکی منطقه مورد مطالعه به دریا و بازارهای تجاری در کشورهای جنوب خلیج فارس»، با امتیاز 084/4 به عنوان راهبرد مطلوب پیش روی توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شناسایی گردید.
کلید واژگان: راهبرد, گردشگری تجاری, توسعه پایدار, برنامه ریزی استراتژیک, منطقه تجاری دهشیخ- سیگارIntroductionCommercial tourism is also considered a part of the tourism industry that can play an effective role in the development rural border areas by principled, appropriate planning and identification of its advantages and limitations.Research goal: the present study in the framework of strategic planning, while recognizing the internal and external factors affecting formation and development of business tourism, provides appropriate strategies in the field of sustainable rural development under the influence of trade tourism indicators.
Research MethodsThe research method is descriptive-analytical. In order to advance objectives of research, 16strengths, 9weaknesses, 16opportunities and 8threats to business tourism were identified through analysis of government policies, interviews with business activists and number of local elites. In this study, SWOT and QSPM strategic planning tools were used.
ResultsIn the SWOT matrix, according to the final score in IFE (3.33) and in EFE (3.58), the aggressive strategy of SO as suitable strategy to achieve the development of commercial tourism in the Dehshikh-Sigar commercial area at the horizon of 1410 means achieving the scenario Golden determined. Then, the best strategies were identified with the help of Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM), prioritization and the most important strategy "Access to additional facilities and purchasing facilities due to the proximity of study area to the sea and commercial markets in the southern Persian Gulf countries", with a score (4.084).
Keywords: strategy, Business Tourism, sustainable development, Strategic Planning, Dehshikh-Sigar commercial Area -
گردشگری به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان از منابع مهم رونق اقتصادی در اشتغال زایی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش فقر و افزایش تبادل و تعامل اجتماعی محسوب می شود. شهر هشجین با دارا بودن پتانسیل های طبیعی و مناطق بکر گردشگری، قابلیت تبدیل شدن به قطب گردشگری را دارد که می توان با برنامه ریزی مناسب و شناسایی توان ها و محدودیت های موجود، نقش موثری در توسعه اقتصاد ملی و منطقه ای ایفا نماید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پتانسیل ها و جاذبه های گردشگری شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی و از نوع پژوهشی_کاربردی می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه استراتژی و راهبرد توسعه ی گردشگری، از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. بدین منظور، فهرستی از نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدید ها تهیه و با تنظیم عوامل استراتژیک ماتریس SWOT از ان استخراج و رهیافت های حاصل از این تجزیه و تحلیل ها، به عنوان خط مشی های راهگشا در جهت تقویت زیرساخت ها و پتانسیل های گردشگری شهر هشجین ارائه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که در اولویت اول راهبردهای تهاجمی (so) قرار می گیرد. در واقع راهبردهای تهاجمی نشان می دهند که با تاکید بر نقاط قوت و فرصت ها می توان از شدت نقاط ضعف کاسته و تهدیدها را خنثی کرد، و برای تحقق اهداف با بهره گیری از این راهبردها، تقویت و افزایش امکانات و خدمات و زیرساخت های مواصلاتی و در کنار جاذبه ها و منابع گردشگری با هدف جلب رضایت بیشتر گردشگر و ایجاد اشتغال و درآمدزایی پیشنهاد می شود، و همچنین ارائه سیاست گذاری های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و موانع موجود می باشد.
کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, گردشگری شهری, شهر هشجین, مدل SWOTAs the world's largest service industry, tourism is one of the important sources of economic prosperity in terms of job creation, foreign exchange earnings, poverty reduction, and increasing social exchange and interaction. With its natural potentials and pristine tourism areas, Hashjin city has the ability to become a tourism hub, which can play an effective role in the development of the national and regional economy with proper planning and identification of existing strengths and limitations. The aim of the current research is to identify the potentials and attractions of urban tourism. The research method in this research is analytical and descriptive and of applied research type. Also, SWOT analytical method has been used to analyze information and provide tourism development strategy. For this purpose, a list of strengths and weaknesses, opportunities and threats has been prepared and by adjusting the strategic factors of the SWOT matrix, it has been extracted and the approaches resulting from these analyzes have been presented as pioneering policies to strengthen the infrastructure and tourism potentials of Hashjin city. The findings of the research show that offensive strategies (so) are the first priority. In fact, offensive strategies show that by emphasizing the strengths and opportunities, the severity of the weaknesses can be reduced and the threats can be neutralized, and in order to achieve the goals by using these strategies, strengthening and increasing the facilities and services and communication and communication infrastructures at the same time Tourism attractions and resources are proposed with the aim of attracting more tourist satisfaction and creating employment and income, as well as providing appropriate policies to remove existing restrictions and obstacles.
Keywords: Strategic Planning, urban tourism, Hashjin City, SWOT Model -
برنامه های توسعه شهری عمدتا در قالب طرح های جامع و تفصیلی مطرح هستند بیشتر کالبدی، ایستا و سنتی بوده و تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی لحاظ نشده و غیرقابل انعطاف، طولانی مدت و در نهایت قابلیت اجرایی چندانی ندارند لذا گذار از این طرح ها به سمت برنامه ریزی راهبردی جهت حل مسائل و سازگاری با تحولات آینده ضرروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری کرمانشاه است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جمع اوری اطلاعات به صورت اسنادی -کتابخانه ای بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی راهبردهای حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از از تکینک TOPSIS همراه با مدل ACEPT استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهمترین راهبردهای شهر کرمانشاه در موقعیت تهاجمی قرار گرفتند و شامل راهبردهای توسعه گردشگری،توسعه کشاورزی، توسعه خدماتی و صنعتی، توسعه بازرگانی و تجاری و توسعه ارتباطات می باشند.
کلید واژگان: توسعه شهری, توسعه پایدار شهری, برنامه ریزی استراتژیک, کرمانشاهare mostly physical, static and traditional, and their preparation of social, economic and managerial dimensions are not considered and are not elastic, long-term, and ultimately feasible. Therefore, the transition from these plans to strategic planning seems to be unlikely to solve problems and adapt to future developments. The main purpose of this research is the Preparation of Sustainable Urban Development Strategies in Kermanshah City. The research method is applied, and in terms of method and nature, is descriptive-analytical. So, by studying documents and researches related to Kermanshah city, as well as interviewing people and responsible for preparing and developing weaknesses, strengths, opportunities, and threats, then these factors were used as a questionnaire among managers and experts of Municipality, Governorate, Housing And urban planning and related authorities. The sample size of this research is 30 experts and administrators. The swot model was used to analyze the collected data and present a suitable strategy. Then, to prioritize the strategies of SWAT technique, 5 professors and experts responded to the second questionnaire and the TOPSIS and ACCEPT techniques have been used to rank the strategies. The results show that Kermanshah's most important strategies are in an aggressive position and include strategies for tourism development, agricultural development, service and industrial development, commercial development, and communication development
Keywords: Urban Development, Urban Sustainable Development, Strategic Planning, Kermanshah -
پژوهش حاضر با هدف تدوین استراتژی های توسعه پیرانشهر به نگارش درآمده است. بنابراین، ابتدا وضعیت شاخص های CDS ارزیابی و سپس، چشم انداز توسعه شهر در قالب برنامه ریزی راهبردی مشارکتی تدوین شده است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های پژوهش از سه گروه جامعه آماری (شهروندان، مسئولین و نخبگان) جمع آوری گشته و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. همچنین، جهت تحلیل عوامل داخلی و خارجی موثر بر شهر و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل های ترکیبی AHP-SWOT و ANP-SWOT به کاررفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کلی گروه های شهروندان، مسئولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه، وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. آزمون مانووا نیز نشان می دهد بین دیدگاه گروه های شهری در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص "حکمروایی" تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج چشم انداز سازی مشارکتی حاکی از آن است که هر سه گروه بر محورهای راهبردی چشم انداز پیرانشهر به عنوان شهری با عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری، شهری با عملکرد معدنی، شهری گردشگری و شهری کشاورزی اجماع نظر داشته اند. همچنین، در اولویت بندی استراتژی ها، استراتژی "تقویت عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری پیرانشهر و عملکردهای وابسته به آن"، با بالاترین امتیاز (374/0AHP=؛ 357/0ANP=) به عنوان بهترین استراتژی توسعه آتی پیرانشهر انتخاب گردید.
کلید واژگان: استراتژی توسعه شهری, شاخصهای CDS, برنامه ریزی استراتژیک, چشم انداز, پیرانشهرIntroductionSince 1999, a new approach was proposed in the planning literature under the title of "Urban Development Strategy," which focuses on strengthening the competitive economy, but at the same time, environmental, financial, infrastructure, urban structure, and reduction aspects. It covers poverty and includes planning for measures prepared to improve urban management and governance, increase investment to improve services and employment, and sustain and systematically reduce poverty in the city. In these plans, with the focus on urban management and the participation of urban stakeholders, the city's vision is specified, and strategies are formulated to achieve the vision and sustainable development of the city. The rapid changes in Piranshahr due to the city's functioning require the city to have a basic, correct, flexible, and suitable plan. Despite this, having a comprehensive and forward-looking plan has been deprived. It has been limited to a guiding and comprehensive urban plan due to the emphasis on the physical aspect, static and traditional, lack of flexibility, weak implementation capability, the lack of attention to the dominant function of the city, and most importantly, the lack of people's participation in these plans have not met the current needs of Piranshahr. The current research was written to measure the indicators of urban development strategy, identify the city's potential, and formulate its development strategies.
MethodologyThe present research is based on the objective, functional, and descriptive-analytical methods. Data were collected using a survey approach. The statistical population of the research is three groups of citizens, officials, and elites of Piranshahr. To evaluate the situation of Piranshahr in terms of the CDS index, questionnaires were distributed among a group of citizens, officials, and elites, and after data collection, they were analyzed in SPSS software. According to the results of the questionnaire and according to the upstream plans and the review of the existing situation, the key limitations and the potential and future development prospects of Piranshahr were identified and specified. Then, the factors identified in the SWOT model were evaluated, and their weighting was done by redistributing the questionnaire. According to the weighting results of the questionnaires, strategies were prioritized with a combination of AHP-SWOT and ANP-SWOT models and Expert Choice and Super Decision software.
Results and discussionThe evaluation results of CDS indicators in Piranshahr from the point of view of urban groups of citizens, officials, and elites were 2.42, 2.31, and 2.15, respectively. There is a significant difference in the evaluation of the views of the urban groups in relation to the indicators, and only in the index "dominance" (F (2, 479) =2.48, P=0.084), there is no significant difference between the groups. It can be said that "Piranshahr is not in a favorable situation in terms of CDS indicators and sub-indices." In the landscape creation process, citizens, officials, and elites have identified the main issues in the current situation as the lack of urban facilities and services (citizens), the lack of appropriate and sufficient government investments (officials), and the lack of a comprehensive plan for the city (elites) have listed the process of co-creating the vision was done in two stages, which is as follows: "A city with an economy based on commercial (overseas) commercial activity; a city with mining activity (with an emphasis on decorative stone mines); a city with natural and historical tourist attractions with an emphasis on shopping tourism; a city with an agricultural economy."The residents of Piranshahr have a consensus regarding the potential of Piranshahr and the vision of the city in the next 20 years. The results of the AHP model show that the strategy "Strengthening the commercial performance (overseas) of Piranshahr city and related functions" with the highest score (0.374) as the "best strategy" and the strategy "creating and developing infrastructure" Tourism strategies with an emphasis on shopping tourism and optimal utilization of natural and historical tourist attractions" were also selected with a score of 0.284 as an "alternative strategy" for the future development of Piranshahr. Also, the results of the ANP model indicate that the strategy "Strengthening the business performance (overseas) of Piranshahr city and related functions" with the highest score (0.357) as the "best strategy" and the main strategy for the future development of Piranshahr was determined. The final output of the two models shows differences only in the final weights of the strategies; so, the priority in the AHP model is 0.374 but in the ANP model it is 0.357.
ConclusionWhat is clear is that Piranshahr is not in a favorable situation in terms of CDS indicators. Therefore, it is necessary to look at the management and development of Piranshahr from a participatory point of view. The city management and its development have left the path of following political management, and by involving the stakeholders of the city in the urban development program, the sharp divergence between the city management and social activists reduced and thus improved the situation of CDS indicators in the city and led it to a path where every citizen is responsible for the development of the city and thus the situation of CDS indicators in Piranshahr has improved. The ground for the development of the city should be prepared. On the other hand, according to the development of a specific vision for the city in a specific horizon (2035), it is necessary to prepare a comprehensive urban plan based on integrated urban management with the participation of citizens and creating a suitable environment by the urban management. The city's administrative and executive bodies should lead the city toward development by moving in the direction of integrated management.
Keywords: City Development Strategy, CDS indices, Strategic Planning, Vision, Piranshahr -
هدف از طرح مسئله مدنظر دستیابی به برنامه ای است که بتواند مسائل شهر شهرکرد را در سطوح فراملی، ملی، منطقه ای و محلی تشخیص دهد و براساس آن هدف های لازم را تدوین کند. روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت ازجمله تحقیقات ترکیبی (کمی-کیفی) و به لحاظ هدف ازجمله تحقیقات کاربردی به شمار می آید. در این رویکرد ابتدا با استفاده از نرم افزار تحلیلی MAXQDA کدهای فرعی، محوری و گزینشی برای شناسایی عوامل موثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری استخراج شدند؛ به این صورت که برای مشخص شدن تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در مقیاس جهانی، ابتدا منابع مختلف اعم از کتاب ها، مقالات، گزارش ها، طرح های مختلف توسعه شهری مطالعه شد. سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA به کدگذاری مطالب اقدام شد. در ادامه برای اولویت بندی و رتبه بندی عوامل موثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری از مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس استفاده شد. بررسی یافته های پژوهش نشان می دهد که با بررسی ادبیات تخصصی پژوهش مشخص شد، موارد مختلفی بر فقدان تحقق پذیری طرح های توسعه شهری تاثیرگذارند. در بسیاری از تحقیقات مکانیسم های متفاوتی بر تحقق نیافتن تاثیر داشته اند؛ بنابراین وجه مشترک اغلب این تحقیقات، تاکید بر الزامات ساختاری در مقیاس های ملی و منطقه ای بوده است که بیشتر منطبق بر الگوی مدیریت متمرکز و بخشی است. علاوه بر این، ابعاد فضایی در حوزه انسانی و طبیعی بر وضعیت تحقق پذیری تاثیرگذار است. این تاثیر به تبع شرایط حاکم بر محدوده های مختلف، گاهی موجب تاثیر منفی بر وضعیت تحقق پذیری می شود و در برخی موارد نیز تاثیر مثبت دارد.
کلید واژگان: طرح های توسعه شهری, برنامه ریزی راهبردی, فرهنگ شهرسازی, تحقق پذیری, شهر شهرکردJournal Of Geography and Regional Development Reseach Journal, Volume:21 Issue: 4, 2024, PP 231 -251The purpose of proposing the desired problem is to achieve a program that can identify the problems of Shahrekord city at transnational, national, regional and local levels and formulate the necessary goals based on that. Using MAXQDA analytical software, sub-, central and selective codes were extracted to identify factors affecting the realization of urban development plans. In order to determine the feasibility of urban development plans on a global scale, first, various sources such as books, articles, reports, various urban development plans were studied, then coding was done using MAXQDA software. Then, the TOPSIS multi-criteria decision-making model was used to prioritize and rank the factors affecting the realization of urban development plans. By reviewing the specialized research literature, it was determined that various cases have an impact on the non-realization of urban development plans, and in many researches, different mechanisms have an impact on the non-realization. Therefore, the common denominator of most of these researches is the emphasis on structural requirements at the national and regional scale, which is more consistent with the centralized and departmental management model. In addition, the spatial dimensions in the human and natural spheres have an impact on the state of realizability. This impact sometimes is negative on the realizability situation and in some cases it also is positive depending on the conditions governing different areas.
Keywords: Urban Development Plans, Strategic Planning, Urban Culture, Realizability Of Shahrekord -
پس نگری، ناظر بر چشم انداز آینده مطلوب و نگاه به عقب برای چگونگی دستیابی به آن، رویکردی هنجاری، هدفگرا و متمرکز بر حل مسیله است. علی رغم توجه جهانی فزاینده به پس نگری و کارآمدی آن در حوزه های مختلف، این رویکرد در برنامه ریزی و طرح ریزی شهری و مواجهه با مسایل و تحولات پیچیده شهر در کشور، موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو، مقاله حاضر به دنبال استفاده از رویکرد پس نگری در تدوین نقشه راه برای چشم انداز شهر تهران است. تلقی این مطالعه از چشم انداز آینده مطلوب، همان چیزی است که در سند طرح راهبردی- ساختاری (جامع) تهران تدوین شده و این چنین، گویای کاربست پس نگری متخصص محور با برگشت از چشم انداز آینده مطلوب تهران در افق 1405 به مبدا وضعیت موجود در سال 1385 است. آرمان های چشم انداز توسعه در قالب ارکان هفت گانه به عنوان چشم انداز آینده مطلوب، مورد مداقه قرارگرفته اند. شناخت وضعیت موجود ذیل ارکان مذکور، با تحلیل محتوای کیفی سند طرح جامع تهران انجام شده است. متعاقبا، تدوین نقشه راه با تعیین گام ها و مقاصد کلیدی که ازنظر ماهیت در سه دسته متمایز قرار می گیرند، دنبال شده است. بر این اساس، چشم انداز آینده مطلوب تهران از مسیر سه خرد چشم انداز «تهران، شهری آگاه نسبت به ماهیت وجودی خود با اشراف جامع به امکانات و محدودیت ها برای تثبیت و تعدیل»، «تهران، شهری ظرفیت ساز برای خدمات زیربنایی و روبنایی، توانمند ازنظر اجتماعی و سازمانی و مستعد برای توسعه همه جانبه» و «تهران، شهری شکوفا و پایدار ازنظر انسجام و تاب آوری، مرفه از حیث کیفیت زندگی و تاثیرگذار در سطح فراملی»، قابل تحقق خواهد بود
کلید واژگان: آینده پژوهی, برنامه ریزی راهبردی, پس نگری, چشم انداز, نقشه راهBackcasting is a normative, target-oriented, and problem-solving approach, focusing on the desirable future vision and looking back for how to achieve it. Despite the growing global attention to backcasting and its efficiency in various fields, this approach has not been considered in urban planning and facing the complex issues and evolvements of the city in Iran. Therefore, this article uses the backcasting approach to develop a roadmap for Tehran’s vision. The presumption of this study from the desirable future vision is the same as that compiled in Tehran’s Strategic-Structural (Comprehensive) Plan. Thus, it indicates applying expert-based backcasting by stepping back from Tehran’s desirable future vision on the horizon of 2026 to the origin of the current situation in 2006. The ideals of the development perspective in the seven pillars have been scrutinized as the desirable future vision. Studying the current situation has been done by the qualitative content analysis of the document of Tehran’s Comprehensive Plan. Then, the roadmap was followed by defining key steps and targets, essentially placed in three distinct categories. Accordingly, Tehran’s desirable future vision will be realized through the pathway of three short visions, including “Tehran is aware of its existential nature with comprehensive knowledge about facilities and limitations for consolidation and modification,” “Tehran is the capacity builder for infrastructure and facility services, socially and organizationally capable, and prepared to all-round development,” and “Tehran is a prosperous and sustainable regarding cohesion and resilience, wealthy concerning the quality of life, and influential on a transnational level.”
IntroductionBackcasting is a normative, target-oriented, and problem-solving approach, focusing on the desirable future vision and looking back for how to achieve it. Despite the growing global attention to backcasting and its efficiency in various fields, this approach has not been considered in urban planning and facing the complex issues and evolvements of the city in Iran. Therefore, this article uses the backcasting approach to develop a roadmap for Tehran’s vision. There is a difference between predictive, explorative, and normative methods that seek to study probable, possible, and preferable futures. In this way, the backcasting is distinguished from other future studies approaches. Forecasting goes from the present to the future, but backcasting starts from the future and connects to the present. Hence, backcasting as a process and not a method involves identifying a preferable future with desired goals aspired by the planning client and creating milestones or decisive steps on the pathway from that desirable future vision back to the present. It is relevant when short-term directional studies and longer-term forecasts indicate that the goals and targets will not be achieved within the designated time.
MethodologyThe backcasting approach can be classified as expert-based backcasting, participative backcasting, and interactive backcasting. Expert-based backcasting focuses on the technical analysis of future policy recommendations in a top-down process. In contrast, participative and interactive backcasting mainly emphasize defining future visioning in a bottom-up manner. After defining the desirable future vision in the first phase, the second phase is to look back to the present, study, and analyze the current situation compared to that vision. Accordingly, in the third phase, a roadmap is developed, including decisive steps and key targets providing short visions to achieve the end vision. The presumption of this study from the desirable future vision is the same as that compiled in Tehran’s Strategic-Structural (Comprehensive) Plan. Thus, it indicates applying expert-based backcasting by stepping back from Tehran’s desirable future vision on the horizon of 2026 to the origin of the current situation in 2006. The ideals of the development perspective in the seven pillars have been scrutinized as the desirable future vision. Studying the current situation under the mentioned pillars has been done by the qualitative content analysis of the document of Tehran’s Comprehensive Plan, including 11 volumes or main study areas. Then, the roadmap was followed by defining key steps and targets, essentially placed in three distinct categories.
Results and discussionThe seven pillars of the desirable future vision include “Iranian-Islamic originality and identity,” “intelligence, smartness, and globality,” “greenness, beauty, and vitality,” “security and resistance against crises and risks,” “structural stability and coherence,” “prosperous, well-equipped, and fair,” and “centralized with national and global functions.” According to the pillars mentioned above, studying the current situation is the result of the content analysis of the plan and the inspection of the instances included in it, which generally have a physical-spatial nature and mainly indicate the inappropriateness of the context resulted in the occurrence of widespread functional disorders in Tehran. Accordingly, the roadmap to realize Tehran’s desirable future vision has been developed based on the current situation following the framework of the seven pillars. This roadmap includes normative key steps and targets, and their number varies in the pathway of connecting the current situation to the desirable future vision in the seven pillars. It means that in achieving the desirable future vision from the current situation, the number and priority of the steps and targets could differ depending on the pillars’ nature.
ConclusionAccordingly, Tehran’s desirable future vision will be realized through the pathway of three short visions, including “Tehran is aware of its existential nature with comprehensive knowledge about facilities and limitations for consolidation and modification,” “Tehran is the capacity builder for infrastructure and facility services, socially and organizationally capable, and prepared to all-round development,” and “Tehran is a prosperous and sustainable regarding cohesion and resilience, wealthy concerning the quality of life, and influential on a transnational level.” By forecasting the current situation, these visions and targets could be considered as a basis for backcasting for a constant and continuous pathway towards the gradual realization of the desirable future vision and, simultaneously, as a topic for further related research. Meanwhile, using participatory and interactive backcasting approaches in differentiating or complementing expert-based ones is a significant field for study in the future.
Keywords: Backcasting, Future Studies, Roadmap, Strategic Planning, Vision -
پژوهش حاضر با بکار گیری مدل SWOT به برنامه ریزی برای توسعه گردشگری شهرستان شاهین شهر و میمه و محیط پیرامونی آن و ارایه راهبردهایی برای توسعه گردشگری این شهرستان می پردازد. در این مطالعه ابتدا برای شناسایی عوامل بیرونی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل درونی (فرصت ها و تهدیدها) از بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان و فعالان حوزه گردشگری در کنار مطالعه متون و اسناد مرتبط استفاده شد؛ در مرحله بعد با غربالگری، مهم ترین عوامل درونی و بیرونی مشخص گردید. سپس عوامل کلیدی وزن دهی و پس ازآن، برای اولویت بندی راهبردها از تکنیک QSPM و AHP استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توسعه گردشگری شهرستان در ناحیه اول یعنی راهبرد تهاجمی قرار می گیرد که بیانگر غلبه قوت ها و فرصت ها بر ضعف ها و تهدیدها است. راهبردهای برنامه ریزی برای افزایش طول اقامت گردشگران در منطقه خصوصا با اقامت شبانه و نگاه سیستمی و هم افزا به ظرفیت های گردشگری شهرستان و محیط پیرامونی در طرح جامع گردشگری در اولویت بالاتری قرار گرفتند. روش مطالعه نشان داد، با توجه به اینکه تعیین مرز منطقه در مطالعات راهبردی گردشگری بیشتر بر اساس مرزهای قراردادی است در نظر گرفتن محیط پیرامونی می تواند نگاه جامع تری را به عوامل درونی و عوامل بیرونی برقرار کند. همچنین این رویکرد سبب خواهد شد برخی از عناصر کلیدی را هم زمان بتوان به عنوان قوت و فرصت و هم به عنوان ضعف و تهدید در نظر گرفت و نگاه واقع بینانه تری به برنامه ریزی راهبردی و تدوین راهبردها داشت.
کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, توسعه گردشگری, شهرستان شاهین شهر و میمه', ', مدل SWOT', اولویت بندیIntroductionIn the macro goals of the country's social and economic development programs, the correct and sustainable use of existing natural resources to improve the quality of life of present and future generations has been emphasized. For this purpose, planning to create balance in the environment of the regions and equip development centers by expanding the infrastructure and production capacity of the environment according to the capabilities, conditions, and environmental considerations as one of the essential policies of economic development in different regions of the country is recommended. Today, tourism is a significant industry worldwide and plays a significant role in countries' economic prosperity. One of the important economic effects of tourism is the rapid growth of job creation, which has effectively developed and expanded job opportunities for different segments of society. The strategic-management process can be described as an objective, logical, systematic approach to making major organizational decisions. It attempts to organize qualitative and quantitative information in a way that allows effective decisions to be made under conditions of uncertainty. Although strategic management is not a pure science that lends itself to a nice, neat, one-two-three approach, the process is widely viewed to consist of three distinct stages as strategy formulation, implementation, and evaluation. A strategic plan provides individuals and groups with a way to deal with future threats and opportunities and their potential impact on the organization or community. In this regard, the present study aims to prioritize the planning strategies in the region.
MethodologyThe present study uses the strategic planning process of the tourism capabilities and functions of Shahinshahr and Meimeh and its surrounding environment to determine practical strategies and guidelines for tourism development in the study area. This study applied two techniques such as the Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM) and strengths, weaknesses, opportunities, and threats (SWOT). In order to identify strengths and weaknesses, opportunities and threats, interviews with experts and activists in the field of tourism have been made with the study of related texts and documents. This paper introduces the concept of MADM into SWOT analysis to construct a quantified SWOT analytical method. Therefore, it is constructed according to the four factors of decision-making as alternatives, criteria, performance, and weight. Alternatives refer to objects to be compared. Criteria refer to the key factors of external assessment. Performance structure refers to the weights of the critical factors. Performance means the performance of the object compared under the evaluation of all the key factors. The aim of applying the hybrid method is to improve the quantitative information basis of strategic planning processes. Finally, the most important internal and external factors promoting tourism development in the region were identified after screening. After obtaining the required information, the region's strengths, weaknesses, opportunities, and threats were weighed using the SWOT analytical model. Then, the QSPM technique was used to prioritize the strategies by completing a questionnaire and AHP in an Expert Choice environment.
Result and discussionThe results of the SWOT showed that the tourism development plan is in the first part of the matrix, IE, the offensive or development strategy, which indicates the dominance of strengths and opportunities over weaknesses and threats. Weighing the importance of internal and external factors based on the AHP method also presented similar results to the SWOT model. The results of the prioritization of strategies based on the QSPM method showed that among the proposed strategies, planning strategy to increase the length of stay of tourists in the region, especially overnight stay, is the priority and a systemic view and synergy to the tourism capacity of the city and surrounding environment in the comprehensive plan of tourism is in the second priority of higher importance. The results of the prioritization of strategies by the AHP method showed that a systematic and synergistic view of the tourism capacities of the city and the surrounding environment in the comprehensive tourism plan is the priority (0.292), and planning to increase the length of stay of tourists in the region, especially overnight stay in the second priority (0.270) for tourism development in the study area.
ConclusionThe method used in the study can be applied in similar research related to tourism destination management. One of the strengths of the present study was that the relationship among elements could be helpful in better identifying the area, and attention to the surrounding environment can be practical in providing a more comprehensive approach. The result also showed that some key elements could simultaneously be considered strengths and opportunities, and a more realistic view of strategic planning and strategy formulation can be established.
FundingThere is no funding support. Authors’ ContributionAuthors contributed equally to the conceptualization and writing of the article. All of the authors approved thecontent of the manuscript and agreed on all aspects of the work declaration of competing interest none. Conflict of InterestAuthors declared no conflict of interest. Acknowledgments We are grateful to all the scientific consultants of this paper.
Keywords: Strategic planning, tourism development, Shahinshahr, Meimeh county, SWOT model, prioritize -
زمینه و هدف
علی رغم اهمیت گردشگری روستایی در تسریع روند توسعه روستایی و نقش بازاریابی در توسعه آن، بررسی ها نشان می-دهد در این زمینه شکاف مطالعاتی زیادی وجود دارد و محققان تا حد زیادی از پرداختن به آن غافل شده اند. استان کردستان نیز به عنوان یکی از غنی ترین استان های ایران به لحاظ گردشگری روستایی، از قاعده مذکور مستثنی نبوده و در زمینه بازاریابی گردشگری روستایی با چالش های زیادی مواجه است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است.
روش شناسی:
این پژوهش کاربردی، با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. ابزار اصلی برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل SWOT استفاده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد گردشگری روستایی در استان کردستان به لحاظ عوامل داخلی و خارجی مرتبط با بازاریابی گردشگری روستایی دارای شرایط پیچیده ای است. به این صورت که در کنار نقاط قوت و فرصت های متعدد بازاریابی گردشگری روستایی، نقاط ضعف و تهدیدهای متعددی نیز وجود دارند. همچنین یافته ها نشان داد استراتژی تهاجمی (SO)، مناسب ترین استراتژی جهت توسعه بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
متناسب با ماهیت استراتژی تهاجمی، باید برای تدوین و ارائه همه برنامه ها و راهکارها توسعه بازاریابی گردشگری روستایی بر روی نقاط قوت و فرصت های شناسایی شده تاکید نمایند. از این رو در راستای توسعه بازاریابی گردشگری روستایی پیشنهادهایی مانند تبلیغات برای معرفی جاذبه های طبیعی و انسانی گردشگری روستایی از طریق فضای مجازی و رسانه های جمعی، توسعه تورهای گردشگری و برگزاری جشنواره های مختلف ارائه گردید.
نوآوری و اصالت:
با توجه به اینکه در خصوص شناسایی استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در کشورمان مطالعه ای صورت نگرفته است، این پژوهش دارای نوآوری است.
کلید واژگان: توسعه روستایی, گردشگری روستایی, بازاریابی گردشگری روستایی, برنامه ریزی استراتژیکContext and PurposeDespite the importance of rural tourism in accelerating the process of rural development and the role of marketing in its development, studies show that there is a gap in studies in this field and researchers have largely neglected to address it. Kurdistan province, as one of the richest provinces of Iran in terms of rural tourism, is not exempt from the mentioned rule and faces many challenges in the field of rural tourism marketing. Therefore, the main goal of this research is to identify the most important rural tourism marketing strategy in Kurdistan province.
Design/methodology/approach:
The main tool for collecting field data is a researcher-made questionnaire, and the SWOT model is used to analyze the collected data.
FindingsThe research findings showed that rural tourism in Kurdistan province has complex conditions in terms of internal and external factors related to rural tourism marketing. In this way, along with the many strengths and opportunities of rural tourism marketing, there are also many weaknesses and threats. Also, the findings showed that the offensive strategy (SO) is the most suitable strategy for the development of rural tourism marketing.
Conclusionsin accordance with the nature of the aggressive strategy, they should emphasize on the identified strengths and opportunities in order to formulate and present all plans and strategies for the development of rural tourism marketing. Therefore, in line with the development of rural tourism marketing, suggestions such as advertising to introduce the natural and human attractions of rural tourism through virtual space and mass media were presented.
Originality/value:
Considering that no study has been done regarding the identification of rural tourism marketing strategy in our country, this research is innovative.
Keywords: Rural Development, Rural Tourism, Rural Tourism Marketing, Strategic Planning -
هدف این مقاله ارایه برنامه ی راهبردی در راستای توسعه ی گلخانه های هوشمند در استان اصفهان با استفاده از روش کیفی تحلیل SWOT می باشد. در این مقاله راهکارهای توسعه گلخانه های هوشمند مبتنی بر استفاده حداکثری از نقاط قوت با تکیه بر فرصت ها، غلبه بر نقاط ضعف با بهره برداری از فرصت ها، استفاده از نقاط قوت برای کاهش تهدیدات و به حداقل رساندن نقاط ضعف با اجتناب از تهدیدات ارایه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان ضمن کاهش مصرف آب و اثرات زیست محیطی می تواند کیفیت و سودآوری محصول را افزایش دهد. از سوی دیگر توسعه گلخانه های هوشمند در این استان نیازمند غلبه بر محدودیت هایی مانند هزینه بالای سرمایه گذاری اولیه، پیچیدگی فنی، نیاز به نگهداری و وابستگی به عوامل خارجی است. همچنین نتایج نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان می تواند از برخی عوامل خارجی مطلوب مانند افزایش تقاضا و پایین بودن قیمت محصولات گلخانه ای نسبت به بازار جهانی استفاده کند. برخی از عوامل خارجی نامطلوب نیز همچون تحریم ها، مقاومت اجتماعی در پذیرش نوآوری و نوسانات بازار بر این فرآیند تاثیرگذار هستند. این مقاله پیشنهاداتی را برای سیاست گذاری تحقیقات آتی و رسیدگی به علت برخی شکاف ها، محدودیت ها و چالش ها در حمایت از هوشمندسازی گلخانه ها در استان اصفهان ارایه می کند.
کلید واژگان: گلخانه های هوشمند, مدل SWOT, استان اصفهان, کشاورزی پایدار, برنامه ریزی استراتژیکThe aim of this article was to present a strategic plan for the development of smart greenhouses in Isfahan province using the qualitative method of SWOT analysis. In this paper, the solutions for developing smart greenhouses based on maximum use of strengths by relying on opportunities, overcoming weaknesses by exploiting opportunities, using strengths to reduce threats and minimizing weaknesses by avoiding threats are presented. The results of this research show that the development of smart greenhouses in Isfahan province while reducing water consumption and environmental effects can increase product quality and profitability. On the other hand, the development of smart greenhouses in this province needs to overcome limitations such as high initial investment cost, technical complexity, need for maintenance and dependence on external factors. Also, the results show that the development of smart greenhouses in Isfahan province can use some favorable external factors such as increasing demand and low prices of greenhouse products compared to the global market. Some adverse external factors, such as sanctions, social resistance in accepting innovation, and market fluctuations also affect this process. This article provides suggestions for future research policy and addressing the cause of some gaps, limitations and challenges in supporting the smartening of greenhouses in Isfahan province.
Keywords: Smart Greenhouses, SWOT Model, Isfahan Province, Sustainable Agriculture, Strategic Planning -
چکیدهطرح های CDS و برنامه ریزی های راهبردی آخرین مرحله از تکامل برنامه ریزی شهری می باشند که با رویکرد انعطاف پذیر و مشارکت جویانه درصدد ایجاد اجماع در بین شهروندان برای خلق چشم انداز آتی توسعه شهر هستند. تاکید راهبرد توسعه شهری بیشتر بر تقویت رقابت اقتصادی است، ولی کاهش فقر، بهبود ساختار مدیریت شهری و همچنین افزایش کیفیت جنبه های محیطی را نیز تحت پوشش قرار می دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی شاخص های راهبرد توسعه شهری ملارد در چهار بعد(حکمروایی خوب شهری، زیست پذیری، بانک پذیری و رقابت پذیری) است. جامعه آماری این تحقیق منتخبی از شهروندان(380 نفر) و مدیران شهری ملارد (50 نفر از کارکنان شهرداری و شورای شهر) می باشد. داده های تحقیق بر اساس پرسشنامه گردآوری شده اند و برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بین شاخص های ابعاد چهارگانه راهبرد توسعه شهری ملارد، شاخص «میزان امنیت در سیستم های بانکی درجهت ایجاد اعتماد بین شهروندان» با 3.73 دارای بالاترین امتیاز و شاخص «نظارت بر حفظ استاندارد زندگی(درآمد سرانه) و سرمایه» با 3.40 دارای کمترین امتیاز بوده اند. در قالب مقایسه مولفه های چهارگانه نیز، مشخص شد که مولفه "بانک پذیری" بهترین شرایط نسبی و مولفه "حکمروایی خوب شهری" بدترین شرایط را نسبت به سایر مولفه ها دارد.واژگان کلیدی: توسعه شهری، شهر ملارد، برنامه ریزی راهبردی، مدل کوداس.کلید واژگان: توسعه شهری, شهر ملارد, برنامه ریزی راهبردی, مدل کوداسAbstractCDS plans and strategic planning is the last version of the evolution of urban planning which with flexibility and participatory approach seeks to build consensus among citizens to create a future vision for urban development. The emphasis of the city development strategy is more on strengthening economic competition, but it also covers poverty reduction, improving the structure of urban management, as well as increasing the quality of environmental aspects. The present research is applied in terms of purpose and is based on descriptive-analytical method. The main purpose of this research is evaluating indicators of Mallard's City Development Strategy (urban good governance, livability, bankability and competitiveness). The statistical population of this study is a selection of citizens (380 people) and Mallard city managers (50 employees of the municipality and city council). Research data were collected based on a questionnaire and Cronbach's method was used to evaluate the reliability of the research tool. The results show that among the four-dimensional indicators of Mallard's city development strategy, the index "Security in banking systems to build trust between citizens" with 3.73 had the highest score and the index "Monitoring the maintenance of living standards (per capita income) and capital" with 3.40 had the lowest score. By comparing the four components, the "bankability" component had the best relative conditions and the "urban good governance" component had the worst conditions compared to the other components.Keywords: Urban Development, Mallard City, Strategic Planning, CODAS Model.Keywords: Urban Development, Mallard City, Strategic planning, CODAS Model
-
در طول تاریخ سرزمین ها همواره در معرض مخاطرات طبیعی (زلزله و...) و مخاطرات انسانی (جنگ) قرارگرفته و باعث خسارات جانی و مالی بسیار زیادی شده است. لذا اهمیت پدافند غیرعامل، قبل و بعد از بحران در راستای کنترل و کاهش خسارات وارده غیرقابل انکار می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربری اراضی شهری با تاکید بر پدافند غیرعامل می باشد که به صورت موردی در شهراردبیل انجام شده است. تحقیق حاظر از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است و جامعه آماری آن را، خبرگان شهر اردبیل تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، 10 نفر از کاشناسان آشنا به شهراردبیل و موضوع چدافند غیرعامل، به عنوان نمونه آماری منتخب تحقیق، انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفتند. همچنین از مدل مدیریت استراتژیک SOARجهت تحلیل داده های به دست آمده استفاده شده است. یافته های حاصل از پیاده سازی ماتریس سوآر بیانگر این امر است که تعداد 4 نقطه قوت و تعداد 8 فرصت برای پدافند غیر عامل شناسایی شده است. همچنین در این خصوص تعداد 9 نتیجه و 3 آرمان هم راستا (مکان یابی مناسب کاربری ها؛ شهراردبیل، مجهز به پناهگاه جهت استفاده در هنگام بحران؛ شهراردبیل، شهر ایمن) نیز تدوین شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است علی رغم وجود خلاء برنامه ریزی جامع در زمینه پدافند غیرعامل در شهراردبیل می توان با بهره گیری از مدل مثبت اندیشی SOAR و با برنامه ریزی راهبردی به بهبود عملکرد سیستم و کاهش آسیب پذیری این شهر امیداوار شد.
کلید واژگان: پدافند غیرعامل, کابری اراضی, برنامه ریزی راهبردی, مدل استراتژیک SOAR, شهراردبیلThroughout history, territories have always been exposed to natural hazards (earthquakes, etc.) and human hazards (war) and have caused a lot of human and financial losses. Therefore, the importance of passive defense before and after the crisis in order to control and reduce the damages is undeniable. In this regard, the purpose of the current research is to evaluate the use of urban land with an emphasis on passive defense, which has been carried out on a case-by-case basis in Ardabil city. The current research is descriptive-analytical in nature and practical in terms of purpose, and its statistical population consists of experts from Ardabil city, which, using the snowball method, 10 experts familiar with the city of Ardabil and the subject of non-functional Chedafand, were selected as the statistical sample of the research. , were selected and questioned. Also, SOAR strategic management model has been used to analyze the obtained data. The findings of the SOAR matrix implementation show that 4 strengths and 8 opportunities for non-active defense have been identified. Also, in this regard, 9 results and 3 ideals have been compiled (proper location of uses; Ardabil city, equipped with shelters for use in times of crisis; Ardabil city, safe city). The results of the research indicate that despite the existence of a comprehensive planning vacuum in the field of passive defense in Ardabil city, by using the SOAR positive thinking model and with strategic planning, we can hope to improve the performance of the system and reduce the vulnerability of this city.
Keywords: Passive defense, land acquisition, strategic planning, SOAR strategic model, Ardabil city -
ازآن جایی که رویکرد تاب آوری سبب تقویت گردشگری در برابر سوانح و بحران ها می شود و توانایی آن را برای جذب و کاهش تغییرات افزایش می دهد، یکی از رویکردهای جدید موثر برای ادامه توسعه گردشگری تاب آوری است. شهر شیراز یکی از شهرهای مهم گردشگری کشور و جهان است که، با توجه به این که در آن سوانح گوناگونی ازجمله سیل و حملات تروریستی رخ داده است و این اتفاقات در توسعه گردشگری آن اختلال ایجاد کرده اند، در امر توسعه گردشگری خود نیازمند بهره گیری از رویکرد تاب آوری است. هدف از این پژوهش سنجش منابع داخلی و خارجی گردشگری شیراز و مقایسه آن با رقبا و درنهایت ارایه راهبردهای لازم برای دستیابی به توسعه گردشگری با رویکرد تاب آوری است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و هدف آن کاربردی است. گرد آوری اطلاعات با استفاده از دیدگاه های کارشناسان در چند نوبت با استفاده از پرسش نامه انجام شده است. از نظر روایی، پرسش نامه را استادان حوزه مربوطه تایید کرده اند و پایایی آن براساس نتیجه آزمون آلفای کرونباخ 0.915 است که پایایی بالای آن را نشان می دهد. متغیر مستقل و وابسته به ترتیب تاب آوری و توسعه گردشگری است. جامعه آماری آن شهر شیراز و نمونه آماری 33 نفر از کارشناسان حوزه گردشگری (شامل کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و صاحبان کسب وکار) است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که بخش عمده منابع گردشگری شیراز با رویکرد تاب آوری از نظر استراتژیک در شرایط متعادل و نزدیک به هم قرار دارند و از نظر وزن و تناسب راهبردی اختلاف چندانی با هم ندارند. زیرساخت های مناسب حمل ونقل هوایی و زمینی، سرمایه گذاری زیاد بخش دولتی و خصوصی، در زمینه گردشگری در شیراز، وجود جاذبه های متعدد و متنوع و تبلیغات قوی در زمینه جذب گردشگر از راهبردی ترین منابع شهر شیراز به شمار می روند. درنهایت، راهبردهایی برای توسعه گردشگری شیراز با رویکرد تاب آوری ارایه شده است.
کلید واژگان: گردشگری شهری, تاب آوری, برنامه ریزی راهبردی, شهر شیرازThe resilience approach strengthens tourism against disasters and crises and increases its ability to absorb and reduce changes. Therefore, one of the new practical approaches to continuing tourism development is resilience. Shiraz is one of the essential tourist cities. Since various accidents such as floods and terrorist attacks have occurred in it, which disrupts its tourism development, it needs to use a resilient approach to its tourism development. This research aims to measure Shiraz tourism's internal and external resources, compare it with competitors, and finally provide the necessary strategies with a resilience approach. The method of this research is descriptive-analytical. Data collecting was performed using experts’ opinions on several occasions using questionnaires. Regarding validity, the relevant field professor approved the questionnaire, and its reliability is based on Cronbach's alpha test result of 0.915, which indicates high reliability. The independent and dependent variables are resilience and the development of tourism. The statistical population is the city of Shiraz, and the statistical sample is 33 tourism experts (including employees, students, university professors, and business owners) who have been selected with the snowball method. The results indicate that most of the tourism resources of Shiraz with a resilience approach are strategically balanced and close to each other and are similar in weight and strategic proportion. Suitable air and ground transportation infrastructures, high investment of the public and private sectors in the field of tourism in Shiraz, and strong advertisements in the field of attracting tourists are among the most strategic resources of Shiraz. Finally, strategies for developing Shiraz tourism with the resilience approach have been presented.
Keywords: Urban Tourism, Resilience, Strategic Planning, Shiraz City -
نشریه علوم جغرافیایی، پیاپی 43 (تابستان 1402)، صص 161 -179
رشد سریع جمعیت و به موازات آن افزایش مشکلات و ناهنجاری های کالبدی و غیرکالبدی در شهرهای امروزه شده است.از آنجایی که به همراه نا کارآمدی طرح های توسعه شهری جهت بر طرف نمودن این مشکلات سبب گردیده است تا برنامه ریزان به دنبال ارایه رویکردهای نوین در برنامه ریزی شهری باشند. از جمله رویکردهای نوین برنامه ریزی شهری ارزیابی استراتژیک شهری می باشد.پژوهش پیش رو به بررسی شاخص های گوناگون توسعه شهری با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک در شهر کازرون جهت شناسایی استراتژی های مناسب توسعه شهری در راستای توسعه پایدار می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق توصیفی تحلیل می باشد روش گردآوری اطلاعات و داده های در پژوهش حاضر به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی بوده است. در روش پیمایشی شیوه جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از 384 تن از شهروندان شهر کازرون بوده است. در نهایت تجزیه تحلیل داده ها از تکنیک سوات (SWOT) جهت بررسی استراتژی های توسعه شهری استفاده شده است.و همچنین از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM) جهت اولویت بندی استراتژی های توسعه شهری بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است، ارتقا کیفیت زیست محیطی منطقه مورد نظر از طریق بهبود زیرساخت های تامین آب، مهم ترین راهبرد در توسعه کالبدی در شهر کازرون است. بنابراین می بایست راهبردهای ایمن سازی شهر در برابر سوانح طبیعی و همچنین جلوگیری از تغییرات کاربری نامناسب در محدوده مورد مطالعه از طریق انجام مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی می بایست باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, توسعه ی کالبدی, مدل SWOT, شهر کازرونThe rapid growth of the population and the parallel increase in physical and non-physical problems and anomalies in today's cities. Since along with the inefficiency of urban development plans to eliminate these problems, planners have sought to provide new approaches in Urban planning. One of the new approaches to urban planning is strategic urban evaluation. The upcoming study examines various indicators of urban development with a strategic planning approach in Kazerun city in order to identify appropriate strategies for urban development in line with sustainable development. This research is applied in terms of purpose and descriptive analysis in terms of research method. The method of collecting information and data in this research was library and field method. In the survey method, information was collected through interviews and questionnaires from 184 citizens of Kazerun city. Finally, the SWOT technique has been used to analyze the data and the quantitative strategic planning matrix (QSPM) technique has been used to prioritize urban development strategies. The findings of the research indicate that improving the environmental quality of the target area by improving the water supply infrastructure is the most important strategy in the physical development of Kazeroon city. Therefore, strategies to secure the city against natural disasters as well as preventing inappropriate usage changes in the study area by conducting environmental impact assessment studies should be given serious attention.
Keywords: Strategic planning, physical development, SWOT model, Kazeron city -
این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی راهبردی کیفیت حوزه 2 بافت تاریخی کرمان با رویکرد بازآفرینی سعی بر آن دارد که با روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا (کمی و کیفی) و با بررسی اسناد و بیانیه های مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. از اینرو روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و دارای ماهیت پیمایشی است و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسیولان و ساکنین محدوده) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار excel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی Qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار GIS درقالب شاخص های موثر بازآفرینی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک راهبردی Qspm راهبرد و راهکارهای موثر بازآفرینی محدوده استخراج گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حوزه 2 بافت تاریخی شهر کرمان قابلیت برخورداری از مزایای بازآفرینی را داشته و بازتوجه به جایگاهی که در شهر کرمان دارد می تون شاخص ها و مولفه های بازافرینی شهری را در آن پیاده سازی کرد. از اینرو راهبرد مستخرج در این زمینه راهبرد رسوخ در بازار و از نوع Wo در جهت کم کردن ضعف ها و استفاده از نقاط قوت می باشد.
کلید واژگان: بازآفرینی شهری, بافت های تاریخی, برنامه ریزی راهبردی, حوزه 2 بافت تاریخی کرمانResearcher studies show that most of the lands in this area, which has a population equivalent to the population of a neighborhood, are allocated to service uses, especially trans-local industrial uses that produce environmental and noise pollution and are not compatible with residential use. given. Since the mentioned land uses attract non-local population to this area, it reduces social security in urban spaces and as a result prevents the presence and continuation of indigenous residents in urban spaces and the formation of social interactions and explains the concept of neighborhood as a unit. Faces social cohesion in this area. On the other hand, the lack of an identifying public space, such as a neighborhood center that provides residents with cultural, commercial services, is also evident. The location of this area in the outskirts of the city and its proximity to the ring road, provides sufficient incentives to increase industrial land use and car repair in this area, which has caused significant barren lands in this area that if not controlled and Development guidance, there is an opportunity for the growth of such uses. The concentration of industrial and workshop uses (warehouses and repairs), especially in the western blocks and adjacent to Moftah Boulevard, which are inactive in night life, in addition to reducing night security for residents, has also reduced the vitality of the residential environment. On the other hand, the existence of trans-local uses incompatible with housing along with the lack or absence of cultural and recreational uses (parks, cultural centers and cultural centers and even mosques or reliance) that can meet the leisure needs of children, the elderly and young people, from One of the problems in this area is to improve the quality of life of its residents. In area 2 of the historical context, three main axes of activity (in Shahid Rajaei streets, Daneshjoo boulevard and Shahid Mofteh street) with an urban functional scale have created three strong physical and functional edges for the area. Although the buildings of the uses located in these activity axes have visual transparency and some of them occupy a part of the sidewalk space, but due to the unattractiveness of the uses in creating motivation for wandering and the continuation of pedestrian movement in the axis, a special type The pattern of purchasing and using the services of these uses (since the establishment of high-traffic uses for pedestrians are scattered along the axes, the reference is made in the form of short stops by vehicle), the mentioned axes lack vitality and It is a sign of the dynamism of the urban life of the inhabitants. According to the perceptions made in the second area of 1978, that is, equivalent to %67.84 of the buildings in the second area can be maintained. After that, restored buildings with 69 units and equal to % 95.2 percent and demolished buildings with 12 buildings and equivalent to %51.0 percent were in the second and third ranks. In terms of area, maintainable buildings with %44.68 in the first place and restored buildings with %17.2 and demolished buildings with %53.0 are in the next ranks. In the southern and eastern blocks of District 2, where the predominant use is residential and has parts with fine grain size and high occupancy level, the mass is dominant. But in the western and northern part of the basin, which often have industrial or workshop work, due to their low level of occupation, space is overrun. Components and important physical elements of the texture in the study area, a few elements such as the high school on the edge of Jihad Boulevard and the green space of the northeast corner of the area, are connected by a communication network within the texture, in a coherent network. In this area, the main north-south route due to its proximity to the industrial area also acts as a separator of the industrial sector in the western half and the residential sector in the eastern half of the texture and in addition to the road is important as a separating edge. In the study area of area 2, the streets surrounding the area, which are straight and arterial streets, have acted as an edge and have caused the separation of this area from other urban areas. The consecutive trees that can be seen along the path of some of these streets, including Shahid Rajaei Street, play an important role in defining these edges. Nodes in the study area have either been obtained from the accumulation of specific land uses or have been formed from the intersection of several important roads. One of these important nodes has been formed in the vicinity of Milad Noor Middle School. Among the mental signs at the level of District 2, we can mention the middle school and some of the industrial uses in it, especially in the western half of the district, as well as Laden Park, which is used from time to time. Lack of public open spaces, inadequate quality of roads, inadequate quality of buildings, existence of numerous abandoned spaces in the texture, is one of the most important physical problems in this area of the worn texture of Kerman. However, the existence of undeveloped lands and suitable land capacities in this area have provided suitable opportunities for the development of open and green spaces and the development of neighborhood services and the implementation of development stimulus projects in this area. In the framework of the ossification system of the area, a strong communication axis that traverses the length of the constituency and connects the belt axis to Daneshjoo Boulevard, connects the spatial physical elements (constituent elements of ossification) of the constituency like a rosary thread.
Keywords: Urban Regeneration, Historical Contexts, Strategic Planning, Area 2 Of Kerman Historical Context -
باتوجه به پتانسیل فراوان شهر یاسوج در صنعت گردشگری و تاثیر آن بر توسعه پایدار، برنامه ریزی راهبردی گردشگری در این شهر ضرورت دارد . در همین راستا هدف پژوهش حاضر برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهر یاسوج ، شناسایی و عوامل توسعه گردشگری و مقایسه با مناطق رقیب براساس رویکرد توسعه پایدار بوده است . نوع تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها پیماشی و همچنین جامعه آماری پژوهش ، شامل تمام خبرگان ، کارشناسان و مدیران اجرایی متخصص مسلط به برنامه ریزی شهری و گردشگری پایداردر شهر یاسوج است. نمونه های تحقیق با استفاده از روش ، نمونه گیری هدفمند به تعداد 25 نفر انتخاب شدند . برای تدوین راهبردهای توسعه گردشگری شهری یاسوج ، ارایه اهداف ، مقایسه با رقبای منطقه و عوامل اثرگذار برگردشگری شهر یاسوج از مدل Meta-swot استفاده شد . یافته های پژوهش نشان داد که مهم ترین رقیب منطقه شهر یاسوج، شیراز با امتیاز 2/3 است . همچنین مهم ترین عامل در توسعه پایدار گردشگری شهر یاسوج توجه به مسایل زیست محیطی با (Bubble size:5/36) و جلوگیری از تخریب جاذبه های طبیعی اطراف شهر است .کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, گردشگری شهری, توسعه پایدار, متاسوات, یاسوجConsidering the great potential of Yasouj city in the tourism industry and its impact on sustainable development, strategic planning of tourism in this city is a necessity. The purpose of the current research is to plan the strategic development of tourism in Yasouj city, to identify the factors of tourism development and to compare it with competing regions based on the sustainable development approach. The research was carried out by descriptive-analytical method and the data was collected by survey. The statistical population includes all experts and executive managers who are proficient in urban planning and sustainable tourism in Yasouj city. A total of 25 research samples were selected using the purposeful sampling method. The Meta-swot model was used to develop strategies for the development of urban tourism in Yasouj, to present objectives, to compare with competitors in the region, and to influence the factors of Yasouj's return. The findings of the research showed that the most important competitor of Yasouj region is Shiraz with a score of 3.2. Also, the most important factor in the sustainable development of tourism in Yasouj is paying attention to environmental issues with Bubble size: 5.36 and preventing the destruction of natural attractions around the city.Keywords: Strategic planning, Urban Tourism, Sustainable Development, Meta-Swot, Yasouj
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.