به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تحول سازمانی » در نشریات گروه « مدیریت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تحول سازمانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • معصومه درگاهی *

    با توجه به اهمیت کلیدی نوسازی استراتژیک در محیط هایی رقابتی و پرچالش و سرشار که ابهامات و پویایی های محیطی زیادی در آنها وجود دارد، گام نخست در راستای پیاده سازی اقدامات اصلاحی لازم در استراتژی های سازمانی، شناخت اجزاء کلیدی فرایند نوسازی استراتژیک در سازمان می باشد. مطالعه حاضر این مهم را در سازمان ها مورد بررسی قرار داده است. در این زمینه پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل اثرگذار بر نوسازی استراتژیک در سازمان ها می باشد. در این زمینه محقق با بکارگیری رویکرد مرور نظامند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی دست زده و با انجام گام های هفت گانه روش ساندلوسکی و باروسو ، به شناسایی پیشایندها و اهداف پیاده سازی نوسازی استراتژیک در سازمان ها پرداخته است. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های گرداوری شده در نرم افزار مکس کیودا منتج به شناسایی 70 پیشایند موثر بر نوسازی استراتژیک در قالب 6 مولفه و 8 بعد کلی و 26 هدف نوسازی استراتژیک در قالب چهار مولفه و دو بعد کلی گردید. نهایتا تمایل به یادگیری سازمانی و گرایش به کارآفرینی سازمانی در کنار دو عامل دیدگاه آینده نگرانه سازمان و ظرفیت جذب بالقوه سازمان به عنوان شاخص های با بیشترین فراوانی در میان پیشایندهای نوسازی استراتژیک در سازمان ها شناسایی گردیدند. به علاوه در این پژوهش 28 تعریف مجزا از نوسازی استراتژیک از ادبیات پژوهش استخراج و ارائه گردید.

    کلید واژگان: تحول سازمانی, نوسازی استراتژیک, عوامل اثرگذار, گرایش به کارآفرینی سازمانی, فراترکیب.
    Masoomeh Dargahi *

    Considering the key importance of strategic renewal in competitive and challenging environments where there are many ambiguities and environmental dynamics, the first step in the implementing the necessary corrective measures in organizational strategies is to recognize the key components of the strategic renewal process in the organization. the present study has investigated this important issue in organizations. The current research tries to identify the factors influencing strategic renewal in organizations by Using a systematic review and meta- synthesis method. To analyze the data, seven step-by-step methods of Sandloski and Baruso have been used. This method has identified the antecedents and goals of implementing strategic renewal in organizations. In this context, in order to measure reliability and quality control, the Kappa method was used, and its value was identified for the identified indicators at the level of excellent agreement. The results of the data analysis collected in the MAXqda software led to the identification of 70 effective antecedents on strategic renewal in the form of 6 components and 8 dimensions and 26 goals of strategic renewal in the form of four components and two dimensions. Finally, the organizational learning orientation and the organizational entrepreneurial orientation,with the two factors of the organization's forward-looking perspective and the organization's absorption capacity, were identified as indicators with the highest frequency among the antecedents of strategic renewal in organizations. In addition, in this research, 28 separate definitions of strategic renewal were extracted and presented from the research literature.

    Keywords: Organizational Transformation, Strategic Renewal, Influencing Factors, Organizational Entrepreneurial Orientation Meta- Synthesis Method
  • سید امین طاهری*، سید حبیب الله طباطبائیان، سید محمدحسین شجاعی، فرید به آذین

    تحول سازمانی یکی از موضوعات رایج دهه های اخیر حوزه مدیریت و نوآوری است. بنابراین اندیشمندان، متخصصان یا مدیران اجرایی مختلف، متناسب با تجربیات یا مطالعات خود، نسبت به ارائه روش شناسی و الگویی برای این مقوله اقدام کرده اند. به طور طبیعی هر یک از این نوشتارها، متناسب با مسئله و بافتار خود، از زوایه ای خاص به موضوع تحول سازمانی نگریسته اند و تصویر خود را از واقعیت های مشابه ارائه کرده اند و آن واقعیت مشابه، تغییر تمام یا بخشی از سازمان یا صنعت از یک وضعیت به وضعیت دیگر است. یعنی وضعیت موجود در یک فرایند مدیریت شده، به وضعیت جدید دگرگون شده است. اگر خواسته شود برای یک تجربه جدید تحول سازمانی، از یکی از این تجربه های نگاشته شده و الگوهای ثبت شده پیشین استفاده بشود، این پرسش شکل می گیرد که کدام الگو مناسب تر است؟ در این مقاله تلاش شده است با مرور ادبیات حوزه مدیریت تحول، اجزای هر الگو استخراج شده و چارچوب جامعی که دربرگیرنده تمام الگوها باشد، با استفاده از تطبیق عناصر مفهومی و فرایندی تمام الگوها ترسیم بشود. بنابراین هدف پژوهش، دستیابی به معماری جامعی است که سازمان هایی که قصد تحول برنامه ریزی شده داشته باشند، می توانند متناسب با شرایط و توانمندی های خود، مسیر تحول را با ترکیب مفاهیم، ابزار و فرایندهای مناسب برای خود ایجاد کنند. نوع پژوهش، توسعه ای با هدف توسعه دانش و توصیفی است. راهبرد پژوهش، انجام پیمایش برای شناسایی و تایید مولفه ها و روش گردآوری داده ها، مطالعه کتابخانه ای و مرور ترکیبی داده هاست. واحد تحلیل، سطح جهانی در همه حوزه های کسب وکار و به لحاظ زمانی نامحدود است. تحلیل داده های کیفی پژوهش از طریق تحلیل محتوا انجام شده است. برای ساختاردهی به فرایند مرور نظام مند یافته ها، از روش ای.دی.ا - تی.سی.ام استفاده شده است. درنهایت در این پژوهش هشتادوشش الگوی تحول با 320 عنصر مفهومی و فرایندی تحول سازمانی شناسایی، تلفیق و چارچوب دهی شده است.

    کلید واژگان: معماری, تحول سازمانی, مدل فرایندی, مدل مفهومی
    Seyyed Amin Taheri *, Seyyed Habibolallah Tabatabaeian, Seyyed Mohamadhossein Shojaei, Farid Beh Azin

    Organizational transformation is one of the common topics of recent decades in the field of management and innovation، therefore various thinkers، specialists or executives have tried to provide a methodology and model for this category according to their experiences or studies. Naturally، each of these writings، according to their problem and context، have looked at the issue of organizational transformation from a specific angle and presented their own picture of similar realities، and that similar reality is the change of all or part of the organization or industry from one state to another. The situation is different. It means that the existing situation in a managed process has changed to a new situation. Now، if it is asked to use one of these written experiences and previously registered models for a new organizational transformation experience، the question arises as to which model is more appropriate? In this article، an attempt has been made by reviewing the literature in the field of transformation management، the components of each model have been extracted and a comprehensive framework that includes all models has been drawn using the adaptation of conceptual and process elements of all models. Therefore، the aim of the research is to achieve a comprehensive architecture that organizations that have planned transformation can create a path of transformation according to their conditions and capabilities by combining the concepts، tools and processes that are suitable for them. The type of research is developmental with the aim of developing knowledge and descriptive. The research strategy is to conduct a survey to identify and confirm the components and method of data collection، library study and combined review of data. The world-class analysis unit is unlimited in all areas of business and in terms of time. The qualitative data analysis of the research was done through content analysis. ADO-TCM method has been used to structure the process of systematic review of findings. Finally، in this research، eighty-six transformation models with 320 conceptual elements and processes of organizational transformation have been identified، integrated and framed.

    Keywords: Architecture, Organizational Transformation, Process Model, Conceptual Model
  • تجزیه و تحلیل حاکمیت فناوری درجهت تحول سازمانی و پیاده سازی اهداف سازمانی
    ناصر یزدانی*

    هدف این پژوهش تجزیه و تحلیل حاکمیت فناوری درجهت تحول سازمانی و پیاده سازی اهداف سازمانی میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از نظر روش توصیفی و از نوع پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان فناوری در شرکت های تولیدی اصفهان بوده که با استفاده از جدول کرجسی-مورگان حجم نمونه 92 نفر برآورد شده است. جهت گرد آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته بوده که در مقیاس 5 درجه ای لیکرت طراحی شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید و خبرگان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از اندازه گیری ضریب آلفای کرونباخ، برای همه متغیرها بالای 7/0 بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آزمونهای آمار استنباطی استفاده شده است. کلیه محاسبات عنوان شده از طریق نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حاکمیت فناوری و مولفه های آن (برنامه ریزی و سازماندهی، پیاده سازی و پشتیبانی، نظارت و ارزیابی) با تحول سازمانی و پیاده سازی اهداف سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد.

    کلید واژگان: حاکمیت فناوری, تحول سازمانی, اهداف سازمانی, مدیریت فناوری
    Analysis of Technology Governance for Organizational Transformation and Implementation of Organizational Goals
    Naser Yazdani *

    The Purpose of this Research is to Analyze the Governance of Technology Towards Organizational Transformation and the Implementation of Organizational Goals. The Current Research is Applied in Terms of Descriptive Method, Survey Type and Correlation Type. The Statistical Population Includes all Technology Experts in the Manufacturing Companies of Isfahan, and the Sample Size is Estimated to be 92 People Using the Karjesi-Morgan Table. In Order to Collect data in this Research, a Researcher-Made Questionnaire was Designed on a 5-Point Likert Scale.The Validity of the Questionnaire was Confirmed by Professors and Experts, and its Reliability was Found to be Above 0.7 for all Variables Using Cronbach's Alpha Coefficient Measurement. Descriptive Statistical Methods (Frequency, Percentage, Mean, Standard Deviation) and Inferential Statistics Tests were Used to Analyze the Data. All Mentioned Calculations were Analyzed by Software (SPSS). The Research Results Indicate that Technology Governance and its Components (Planning and Organization, Implementation and Support, Monitoring and Evaluation) have a Positive and Significant Relationship with Organizational Transformation and Implementation of Organizational Goals.

    Keywords: Technology Governance, Organizational Transformation, Organizational Goals, Technology Management
  • علیرضا طیبی، مهدی کریمی زند*، سید عباس حیدری
    پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته به دنبال،شناسایی عناصر و ارایه الگوی بازاریابی درونی با رویکرد کارآفرینانه برای توسعه اقتصادکسب وکارهای نوپا در کشور ایران است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان حوزه کسب وکارهای نوپا و در بخش کمی جامعه آماری مدیران، کارشناسان، و افراد مطلع بازاریابی درونی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش گراندد تیوری و در بخش کمی از آمار توصیفی، تحلیل آماری تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز ، محوری و انتخابی کدگذاری شدند.در پایان،مدل پارادایمی بازاریابی درونی با رویکرد کارآفرینانه برای توسعه اقتصاد کسب وکارهای نوپا در کشور ایران طراحی شده است،یافته های بخش کیفی نشان می دهد توسعه فعالیت های کارآفرینی ، مزیت رقابتی و ارتقای نوآوری به عنوان پیامدهای اجرای بازاریابی درونی در سطح کسب و کارها نوپا مطرح شد.سرانجام دربخش کمی نتایج مدل ضریب تاثیر عامل های تغییر بر پیامد ها نشان دهنده تایید روابط بود و از نتایج شاخص نیکویی برازش مقدار شاخص بارزش برابر 0.665 شد که نشان از برازش و مطلبویت قوی مدل است.
    کلید واژگان: بازاریابی درونی, جهت گیری کارآفرینانه, ارزش آفرینی, تحول سازمانی, کسب و کارهای نوپا
    Alireza Tayebi, Mehdi Karimi Zand *, Sayyed Abbas Heidari
    The present study sought to identify elements and to present a model Internal Marketing with Entrepreneurial Orientation approach to the development of Start-up business economics of Iran’s by using the mixed research method.The research population in the qualitative section was experts and the population in the quantitative section was managers,experts,and knowledgeable people in the field of Internal Marketing and Start-up businesses.The Grounded Theory was used for qualitative data analysis and descriptive statistics,confirmatory statistical analysis, and structural equations were used for the quantitative analysis.In the qualitative section,the data from the in-depth semi-structured interview and the Grounded Theory and were coded in the three stages of open, axial and selective coding,the paradigmatic model Internal Marketing with Entrepreneurial Orientation approach to the development of Start-up business economics was presented,The findings of the qualitative part indicated that Development of entrepreneurial activities,Competitive Advantage and Promote innovation as executive consequences of internal marketing of Start-up business economics Iran’s was raised.Finally,in the quantitative section,the results of the coefficient model of the effect of the change factors on the outcomes showed the confirmation of the relationships.The results of the goodness of fit index showed a value of 0.665 indicating a strong fit and utility of the model
    Keywords: internal marketing, Entrepreneurial Orientation, Value Creation, organizational development, Start-ups
  • غلامرضا رضایی، عمران شعبانلی

    زمینه و هدف:

    تحقق اهداف موردانتظار برای تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم، نیازمند شناخت نیروهای بازدارنده و عمل کننده در این زمینه است، بنابراین هدف پژوهش کنونی، شناسایی عوامل پیش گفته برای تقویت نیروهای عمل کننده و نیز حذف یا تضعیف نیروهای بازدارنده در زمینه مورد پژوهش می باشد.

    روش:

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از حیث ماهیت داده ها، کیفی-کمی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری بخش کیفی شامل نخبگان حوزه پیشگیری از جرم است که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر به عنوان نمونه انتخاب و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار «مکس کیودا»، تحلیل شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 139 نفر مشتمل بر فرماندهان و کارشناسان خبره هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی، 102 نفر از آنها انتخاب شدند؛ همچنین ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته می باشد.

    یافته ها:

    یافته ها حاکی از شناسایی 4 بعد، 15 مولفه و 33 شاخص برای پیش برنده های تحول سازمانی و نیز 4 بعد، 7 مولفه و 20 شاخص برای موانع تحول سازمانی است.

    نتایج

    با شناسایی موانع و پیش برنده های تحول سازمانی و برنامه ریزی برای اجرای آنها، موفقیت فرماندهان در تحقق اهداف موردنظر دوچندان خواهد شد.

    کلید واژگان: پیش برنده, موانع, تحول سازمانی, پیشگیری از جرم, پیشگیری انتظامی
    Gholamreza Rezaei, Emran shabanli
    Background and purpose

    the realization of the expected goals in the organizational transformation in law enforcement crime prevention requires the knowledge of the deterrent and operative forces in this field, so the purpose of the present study is to identify the aforementioned factors to strengthen the operative forces and also eliminate or weaken the forces Inhibitor in the field of research.

    Method

    In terms of practical purpose, the research is qualitative-quantitative in terms of the nature of data and descriptive-analytical in terms of data collection method. The statistical population of the qualitative part includes elites in the field of crime prevention, with the purposeful sampling method and the principle of theoretical saturation, 14 people were selected as the sample and the data collection tool was a semi-structured interview, which was based on thematic analysis and using "Maxqda" software were analyzed, in the quantitative part of the statistical population of 139 people including commanders and expert experts, 102 of them were selected by random stratified sampling method, and the data collection tool was a researcher questionnaire.

    Findings

    The findings indicate the identification of 4 dimensions, 15 components and 33 indicators for organizational transformation promoters and 4 dimensions, 7 components and 20 indicators for organizational transformation obstacles.

    Results

    Identifying the acting and deterrent forces will give commanders a good understanding of the rapid and appropriate realization of organizational change in crime prevention planning.

    Keywords: Progress, Barriers, Organizational Transformation, Crime Prevention, Disciplinary Prevention
  • معصومه صدیقی مالوانی*، عبدالله صدیقی مالوانی

    پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر آموزش و بهسازی بر تحول سازمانی بر اساس مدل حیات سازمانی لاری گرینرانجام گرفت. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیق کاربردی است و بر اساس ماهیت توصیفی و از نوع پیمایشی هست. این پژوهش ازلحاظ نوع روش پیمایشی که در آن صورت گرفته شده است، یک تحقیق پیمایشی از نوع مقطعی می باشد. جامعه مورد مطالعه را 250 نفر از مدیران و معاونین شرکت ملی نفت تهران تشکیل دادند که 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. برای گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها برای تجزیه وتحلیل از پرسش نامه پژوهشگر ساخت استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ANP فازی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده معیار معیار آموزش منابع انسانی با وزن 370/0 دارای بیشترین میزان اهمیت در بین زیر معیار های معیار آموزش و بهسازی می باشد و پس از آن زیر معیار تشویق و پاداش شغلی و توانمندسازی کارکنان با وزن 155/0 و 144/0 به ترتیب دارای اهمیت های دوم و سوم هستند.

    کلید واژگان: تامین و جذب, آموزش, نگهداری, تحول سازمانی, مدل حیات سازمانی لاری گرینر
    Masoome Sedighi *, Abdolah Sedighi

    The aim of this study was to identify and prioritize the effective factors of training and improvement on organizational change based on Larry Green's organizational life model. The present research is based on the purpose of applied research and is based on a descriptive and survey type. This research is a cross-sectional survey in terms of the type of survey method in which it has been done. The study population consisted of 250 managers and deputies of the National Tehran Oil Company, 30 of whom were selected by purposive sampling. Library and field methods were used to collect information. In order to collect data, the construction researcher questionnaire was used for analysis. Fuzzy ANP method was used to analyze the data. Based on the obtained results, the criterion of human resources training criterion with a weight of 0.370 has the highest importance among the sub-criteria of training and improvement criteria, followed by the criterion of job encouragement and reward and employee empowerment with a weight of 0.155 and 0.144 have the second and third values, respectively.

    Keywords: Supply, absorption, Training, maintenance, Organizational Transformation, Lariegreener's organizational life model
  • محمدامین ترابی*، علی قربانی، رامونا میرحاجیان مقدم، سیده معصومه غمخواری، نسرین رسولی

    هدف اصلی این پژوهش مفهوم پردازی و طراحی مدل تراشکاری سازمانی در سازمان های وابسته به وزارت نفت با رویکرد داده بنیاد است. این پژوهش، در مرحله اول در زمره تحقیقات کیفی با رویکرد اکتشافی و در مرحله دوم، توصیفی کمی پیمایشی است. در مرحله کیفی، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود که بر این اساس 15 نفر از اعضای هییت علمی دانشگاه ها و خبرگان سازمان های وابسته به وزارت نفت انتخاب شدند. همچنین، در مرحله کمی نیز، پرسشنامه بین 117 نفر از کارکنان وزارت نفت به صورت دردسترس توزیع شد. در مرحله کیفی، تعداد 115 کد باز شناسایی شد که در قالب 38 مفهوم اصلی طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی طراحی شدند. در نهایت، در مرحله کمی مدل به دست آمده از نرم افزار اسمارت پی ال اس، تفسیر شد. مدل ارایه شده تراشکاری سازمانی می تواند موجب قدرت دادن به سازمان و افراد آن برای به عهده گرفتن مسیولیت های جدید در جهت آینده بهتر خودشان شود.

    کلید واژگان: تراشکاری سازمانی, نوسازی استراتژیک, تحول سازمانی, طراحی مدل, دادهبنیاد
    MohammadAmin Torabi*, Ali Ghorbani, Ramuna Mirhajianmoghadam, Seyedeh Masoume Ghamkhari, Nasrin Rasouli

    The main purpose of this study is to conceptualize and design the organizational turning model in organizations affiliated to the Ministry of Oil with a data-based approach. This research is in the first stage among qualitative researches with exploratory approach and in the second stage is descriptive-quantitative-survey. In the qualitative stage, the sampling method was purposeful and snowballing, based on which 15 members of the faculty of universities and experts of organizations affiliated with the Ministry of Oil were selected. Also, in a small phase, a questionnaire was distributed among 117 employees of the Ministry of Oil. In the qualitative stage, 115 open codes were identified which were designed in the form of 38 main concepts during the open, axial and selective coding process. Finally, in a quantitative step, the model obtained from SmartPlus software was interpreted. The proposed organizational turning model empowers the organization and its individuals to take on new responsibilities for their own better future.

    Keywords: Organizational turning, strategic modernization, organizational transformation, model design, data base
  • غلامرضا رضایی*، یوسف محمدی مقدم، اسماعیل احمدی مقدم، محمد بارانی
    زمینه و هدف

    افزایش بی رویه جرایم و ناکارآمد بودن شیوه اعمال کیفر، موجب گرایش روزافزون به استفاده از یافته های علمی در پیشگیری از جرم شده است و تحقق اهداف پیشگیرانه نیازمند تحول سازمانی با عزمی جهادی است؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف دستیابی به الگوی تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی انجام پذیرفت.

    روش

    پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت داده ها آمیخته (کیفی - کمی) است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم بود که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری، 14 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری 139 نفر مشتمل بر فرماندهان و کارشناسان خبره بود که به روش نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی، 102 نفر از آن ها انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته بین آن ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار «ایموس» استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها حاکی از آن است که الگوی نهایی تحول شامل 116 شاخص، 19 مولفه و 5 بعد ساختار سازمانی ارگانیکی و تحول در فناوری، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی و اهداف پیشگیری از جرم است.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه هرکدام از ابعاد شناسایی شده نقش قابل توجه ای در برنامه های پیشگیرانه ایفا می کنند برای اثربخش بودن اقدامات پیشگیری انتظامی از جرم لازم است در یک اقدامی جهادی در همه ابعاد شناسایی شده تحول انجام شود.

    کلید واژگان: الگوی, تحول, تحول سازمانی, پیشگیری انتظامی, رویکرد جهادی
    Gholamreza Rezaei *, yousef mohammadi moghaddam, esmaeil ahmadi moghaddam, mohammad barani
    Background and Aim

    In law enforcement, the need for change to maintain readiness to carry out missions is inevitable, so that the increase in crime, inefficiency of the method of punishment, leads to an increasing tendency to use crime prevention findings in the implementation of preventive programs. More importantly, achieving the expected goals requires a serious activity with jihadist determination. Therefore, the research was conducted with the aim of achieving a model in this field. 

    Method

    The research is qualitative-quantitative in terms of practical purpose and descriptive-analytical in terms of data collection method. The statistical population in the qualitative part includes police elites in the field of crime prevention. With purposeful sampling method and theoretical saturation principle, 14 people were selected as a sample and data collection tools were semi-structured interviews. In the quantitative part of the statistical population 139 A group of commanders and experts who were randomly selected by stratified sampling method, 102 of them, as well as data collection tool was a researcher-made questionnaire. 

    Findings

    The findings indicate the identification of 5 dimensions, 19 components and 116 indicators to provide a relevant model in this field. 

    Results

    The results show that the main components of the model are organic organizational structure, technology, organizational culture, human resource development and crime prevention goals and each of them plays a positive role in prevention programs. Keywords: Transformation, organizational transformation, pattern of organizational transformation, disciplinary crime prevention, jihadi approach.

    Keywords: pattern, Transformation, Organizational Transformation, disciplinary prevention, Jihadi Approach
  • محسن یزدی پور*، حامد صابونی

    در شرایط رقابتی امروز ، تحول مستمر سازمانی ، تنها راه برای رشد و توسعه محسوب می شود و سازمانها می باید آمادگی خود را برای تغییرات مستمر حفظ نموده و انعطاف پذیری بالایی از خود نشان دهند. این تحقیق ، با هدف بررسی نقش ارتباطات درون واحدی بر تغییر پذیری بهینه کارکنان شرکت داروسازی کاسپین نسبت به تحول سازمانی انجام پذیرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف ، کاربردی و از منظر روش ، توصیفی پیمایشی بوده است. برای این منظور ، پرسشنامه ای با 31 سوال بر مبنای طیف هفت مرتبه ای لیکرت و از نوع استاندارد به عنوان ابزار اصلی جمع آوری داده ها تدوین گردیدکه روایی آن با تایید خبرگان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (به ترتیب برای متغیر ارتباطات درون واحدی و واکنش کارکنان نسبت به تحول برابر با 852/0 و 774/0) مورد تایید قرار گرفت. برای این منظور ، تعداد 101 نفر از کارشناسان و کارمندان شرکت داروسازی کاسپین به شیوه تصادفی انتخاب شدند . سپس داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار spss و با استفاده از روش های همبستگی (آزمون پیرسن) و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که هر 6 فرضیه تحقیق مورد تایید قرار می گیرد. به این ترتیب تمام مولفه های ارتباطات درون واحدی (سطح ارتباطات- هماهنگی- مشارکت) بر بهبود دو مولفه واکنش کارکنان (واکنش رفتاری و احساسی) موثر گزارش شدند.

    کلید واژگان: تحول سازمانی, ارتباطات سازمانی, شرکت داروسازی کاسپین
    Mohsen Yazdipoor *, Hamed Sabooni

    In today's competitive environment, continuous organizational change is the only way to grow and develop, and organizations must maintain their readiness for continuous change and show high flexibility. This study aims to investigate the role of intra-unit communication on the optimal variability of Caspian Pharmaceutical Company employees to organizational change. This research has been applied in terms of purpose and descriptive in terms of method. For this purpose, a questionnaire with 31 questions based on a seven-point Likert scale and a standard type was developed as the main data collection tool, the validity of which was confirmed by experts and its reliability by calculating Cronbach's alpha coefficient (respectively for the variable of internal communication). Unity and employees' reaction to change (0.852 and 0.774) were confirmed. For this purpose, 101 experts and employees of Caspian Pharmaceutical Company were randomly selected. Then, the collected data were analyzed by SPSS software using correlation methods (Pearson test) and path analysis. The results indicate that all 6 research hypotheses are confirmed. Thus, all components of intra-unit communication (communication-coordination-participation level) were reported to be effective in improving the two components of employee response (behavioral and emotional response).

    Keywords: Organizational Transformation, Organizational Communication, Caspian Pharmaceutical Company
  • جواد دیهیم، محمود قربانی*، احمد زنده دل، احمد اکبری

    هدف این مطالعه طراحی و تبیین مدل تحول سازمانی ادارات آموزش و پرورش بود. روش پژوهش آمیخته و جامعه آماری در بخش کیفی 25 متخصص دانشگاهی و آموزش و پرورش و در بخش کمی 276 نفر از کارکنان ادارات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی طبقه ای با تخصیص مناسب بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه دلفی (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل و اعتبارسنجی کیفی مدل تحول سازمانی از تکنیک دلفی و اعتبارسنجی کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد مدل تحول سازمانی شامل 7 بعد رسالت، سبک رهبری، سرمایه انسانی، ارتباطات سازمانی، ساختار سازمان، فناوری اطلاعات و سیستم پاداش با 17 مولفه می باشد. همچنین بعد سبک رهبری و مولفه های رهبری تحول آفرین و پاداش درونی به عنوان مهمترین ابعاد و مولفه ها شناسایی شدند. این تحقیق علاوه بر اینکه از تکیه گاه نظری بسیار غنی است، توجه مدیران سازمان ها را نیز به ضرورت استفاده از این روش برای شناخت، ارزیابی و تحول سازمانی جلب می نماید.

    کلید واژگان: تحول سازمانی, سازمانهای دولتی, آموزش و پرورش, روش آمیخته, معادلات ساختاری, تحلیل عاملی
    Javad Deihim, Mahmood Ghorbani *, Ahmad Zendehdel, Ahmad Akbari

    The purpose of this study was to design and explain the model of organizational transformation of educational office. This research was an applied research using a mixed-method design. In the qualitative approach, the Delphi method is used by referring to 25 academic and educational experts selected by purposeful methods. In this study, 276 participants were selected by a stratified sampling method with appropriate allocation. The validity of the model was confirmed using face validity, and the reliability of the questionnaire was determined using the Cronbach's alpha coefficient. The results identified 7 dimensions, including a mission, leadership style, human capital, organizational communications, organization structure, information technology, reward system and 17 components for organizational transformation model. Also, the leadership style dimension and the components of transformational leadership and internal reward were determined as the most important ones. In addition to being very rich in the theoretical base, this research will also help to develop the cognition domain. The study suggests that if Managers of government organizations use the dimensions and components of the organizational transformation model, organizational transformation was highly effectiveness to achieve organizational performance and innovation.

    Keywords: Organizational Transformation, Educational, Governmental service organizations, factor analysis, Mixed approach, Structural equation
  • منیژه احمدی*، صمد بارانی

    یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفه ای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه ای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری کلیه مدیران و کارشناسان مدیریتی سطوح بالای بانک مرکزی و سازمانهای تابعه (429 نفر) که از میان آنها 203 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی (عزیزی؛ 1393)، تحول سازمانی (جان گاتر و پیتر دراکر؛2005) و توسعه حرفه ای کارکنان (لانگ و همکاران؛2015) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی توسط آلفای کرونباخ (یادگیری سازمانی:95/0، تحول سازمانی:92/0، توسعه حرفه ای کارکنان:88/0) ارزیابی گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد یادگیری سازمانی بر توسعه حرفه ای کارکنان و تحول سازمانی تاثیر مستقیم داشته و توسعه حرفه ای کارکنان در رابطه بین یادگیری سازمانی و تحول سازمانی نقش میانجی معناداری دارد.

    کلید واژگان: یادگیری سازمانی, تحول سازمانی, توسعه حرفه ای کارکنان, بانک مرکزی, معادلات ساختاری
    Manijeh Ahmadi *, Samad Barani

    Organizational learning is the most important asset to facilitate the professional development of employees as well as organizational transformation. Purpose of the research; Investigating the effect of organizational learning on organizational change with regard to the mediating role of professional development of employees in the Central Bank of the Islamic Republic of Iran. The research method is descriptive-applied and structural equations. Statistical population of all managers and management experts of high levels of the Central Bank and its affiliated organizations (429 people) from which 203 people were selected by simple random sampling. The standard questionnaire of organizational learning (Azizi; 2014), organizational transformation (John Gutter and Peter Drucker; 2005) and staff professional development (Long et al., 2015) were used to collect data. Its validity was assessed through face validity and reliability by Cronbach's alpha (organizational learning: 0.95, organizational transformation: 0.92, staff professional development: 0.88). Data were analyzed using SPSS and AMOS software. The results showed that organizational learning has a direct effect on staff professional development and organizational change and staff professional development has a significant mediating role in the relationship between organizational learning and organizational change.

    Keywords: Organizational learning, organizational transformation, staff professional development, central bank, structural equations
  • کیومرث احمدی

    تغییرات در ابعاد مختلف محیط، تغییر و تحول سازمانی را اجتناب ناپذیر کرده است. این شدت و تنوع تغییرات محیطی، نیاز مدیریت تحول سازمانی را به منظرها و روش های جدیدتری ضرورت بخشیده است. امروزه در باب تحلیل و تفسیر پیچیدگی رفتار انسان، به کارگیری منظر جدیدی بنام علوم اعصاب یا نوروساینس در حال فراگیری و گسترش است؛ هرچند که این حوزه در ابتدای مسیر خود است؛ اما ادعایی که دارد این است که عمیق تر و دقیق تر می تواند تبیین کننده افکار، احساس و رفتار انسان باشد. کاربرد دانش مغز در حوزه های اجتماعی ازجمله سازمان، شتاب فزاینده ای در دنیا پیدا کرده است و مباحث رهبری سازمانی نیز به عنوان یکی از کلیدی ترین مولفه های تحول سازمانی، از این امر مستثنا نیست. رهبری سازمانی مبتنی بر علوم اعصاب یا نورولیدرشیپ می تواند در تعمیق تغییرات و اثربخشی تحولات سازمانی کاملا یاریگر باشد و با ایجاد محیط کاری سازگار با مغز، زمینه پذیرش و نهادینه سازی تحول سازمانی را هموارتر کند. مدل های مختلفی مانند مدل SCARF و TECH از زمره مدل های نورولیدرشیپ هستند که ظرفیت ایجاد اثربخشی در تحول سازمانی را دارند. در این مقاله مدل TECH که دارای ابعاد اعتمادآفرینی، همدلی، ثبات آفرینی و امیدآفرینی است بیشتر مورد تبیین قرار می گیرد. این مطالعه از نوع مطالعات مروری و توصیفی و از شاخه اکتشافی بوده که سعی در معرفی دیدگاهی جدید به رهبری تحول سازمانی دارد.

    کلید واژگان: علوم اعصاب, نورولیدرشیپ, تحول سازمانی
    Kioumars

    Changes in various dimensions of the environment have made it necessary to have organizational change. This intensity and variety of environmental changes has supported the need of organizational change management for further developed and new methods. Nowadays, in the analysis and interpretation of the complexity of human behavior, the use of a new perspective called neuroscience is spreading. Although this area is at the beginning of its course, its claim is that it can deepen and accurately explain the thoughts, feelings and behaviors of mankind. The use of brain knowledge in social spheres, including the organization, has found an increasing acceleration in the world, and organizational leadership issues as one of the key components of organizational change are not excluded. The organizational leadership based on neuroscience (neuroleadership) can be completely helpful in deepening the changes and the effectiveness of organizational change. Various models such as the SCARF and TECH model are the neuroleadership models that have the capacity to create effectiveness in organizational transformation. In this paper, the TECH model, which has dimensions of trust, empathy, stability, and hope, is further elucidated. This study is a descriptive and exploratory one that attempts to introduce a new perspective to organizational change leadership.

    Keywords: Neuroscience, Neuroleadership, Organizational Change
  • مجتبی اسکندری *، مصطفی یوسف خواه

    سازمانها با شرایط نامطمین و پویایی مواجه هستند که برای تطبیق خود با این شرایط از روش ها و الگوهای مختلفی استفاده میکنند و در این حوزه مفاهیمی مانند تغییر، توسعه و تحول سازمانی در ادبیات مدیریت وسازمان وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است با بررسی متون علمی موجود به واکاوی هر یک از این مفاهیم و تبیین تفاوتها و تشابهات آنها پرداخته شود تا با شناخت دقیق در سازمانها مورد بهره برداری قرار گیرند. در این پژوهش برای پاسخ به مسئله با استفاده از نمونه گیری هدفمند، برخی از متون پرارجاع انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مورد مطالعه و شناسه گذاری قرار گرفت. جملات کلیدی شناسایی شده در قالب زیرمقوله ها و مقوله ها دسته بندی و پالایش شدند. با استفاده از روش آزمون مجدد، اعتبار مقوله ها و زیرمقوله ها تایید شد. در پایان پس ازشناسه گذاری و استخراج مضمونها، 122 شناسه یا جمله کلیدی شناسایی شد که در قالب 34 زیرمقوله و 13 مقوله دسته بندی شدند. با توجه به مقوله های اصلی شناساییشده در این پژوهش که شامل چیستی، چرایی، چگونگی تغییر،تحول و توسعه سازمانی است، درصورتیکه سازمان با بحرانی در داخل یا خارج مواجه شود یا اینکه به دنبال تغییر درماهیت امور یا ماموریتهای سازمان است، باید از مدلهای تحول سازمانی بهره گیری کند و اگر به دنبال ایجاد تغییرات تدریجی و فرایندی در سازمان است باید از مدلهای توسعه سازمانی استفاده کند.

    کلید واژگان: تغییر سازمانی, تحول سازمانی, توسعه سازمانی, تحلیل محتوا
  • ناصر عسگری *، مهدی خیراندیش، صمد بارانی، مصطفی لطفی جلال آبادی
    تهدیدات نوپدید در محیط بین الملل، ایجاد تحول در نیروهای مسلح را ضروری ساخته است و فرهنگ سازمانی همگرا زیربنایی ترین پیش نیاز تحول سازمانی به شمار می رود. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا بر مبنای بیانات فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) الگویی ماهیت شناختی از فرهنگ تحول در نیروهای مسلح ج.ا.ا ارائه کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیق آمیخته متوالی (کیفی-کمی) است. ساخت الگو به روش کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. آزمون الگو نیز به روش کمی و با استفاه از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس انجام شده است. یافته​های پژوهش نشان می​دهد فرهنگ تحول از شش مقوله اصلی تشکیل شده است: فرصت گرایی (فرصت شناسی و بهره گیری از فرصت ها)، تحول گرایی (انعطاف گرایی و پویایی مداری)، انسان گرایی (اهمیت سرمایه های انسانی و توسعه سرمایه های انسانی)، معنویت گرایی (ارزش های انقلابی و ارزش های دینی)، شایسته گرایی (شایستگی های شناختی و رفتاری) و وحدت گرایی (وحدت درون سازمانی و میان سازمانی). توسعه این ابعاد فرهنگی می تواند به ارتقای اثربخشی و موفقیت طرح های تحول سازمانی در راستای راهبردهای آینده سازمان های دفاعی یاری رساند.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, تحول سازمانی, فرهنگ تحول گرا, نیروهای مسلح, فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی)
    mehdi kheirandish, samad barani, Mostafa Lotfi, Naser Asgari*
    New emerging threats in the international environment have made essential future-oriented developments in the armed forces. The organizational culture convergent with this strategy is the most basic prerequisite for its advancement. Accordingly, the present study seeks to provide a model of the culture of future-oriented development in the armed forces of the Islamic Republic of Iran based on the statements of the Supreme Leader. This research is a practical and is done through mixed method (qualitative-quantitative). The construction of the model was carried out qualitatively by using the qualitative content analysis. The model testing has been done quantitatively using structural equation modeling (confirmatory factor analysis) by PLS software. The findings of the research show that the culture of future-oriented development consists of six main dimensions: opportunism (opportunism and opportunity utilization), new-borning (flexibility and dynamism), humanism (the importance of human capital and the development of human capital), spirituality (revolutionary values and religious values), Meritocracy (cognitive and behavioral competencies), and unity (intra-organizational and inter-organizational unity). Developing these cultural dimensions can facilitates effectiveness and successfulness of organizational development plans in compliance with future strategies of defensive organizations.
    Keywords: Organizational Culture, Organizational Development, Development-oriented Culture, Armed Forces, Supreme Leader
  • حسین نوروزی، عرفان موحدی فر، ابراهیم احمدیه چلانسفلی
    سازمان ها در طول مدت چرخه عمر خود برای تطبیق با محیط متلاطم و متغیر، نیازمند تغییرند. در صورت ایجادنشدن تغییرات مقتضی به طور حتم، سرانجام آن ها تسریع در نابودی خواهد بود. در این مطالعه تاثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر آگاهی از نیاز به تغییر، با نقش میانجی تسهیم دانش در ادارات آموزش وپرورش بررسی شد. به این منظور، سه پرسشنامه پیوسته برای ارزیابی سطح تسهیم دانش، سرمایه اجتماعی و آگاهی از نیاز برای تغییر، بین 400 نفر از کارکنان اداری آموزش وپرورش تهران توزیع شد که در نهایت، 386 پرسشنامه توسط نرم افزار Warp PLS تحلیل شد. مهم ترین یافته های این مطالعه نشان داد سرمایه اجتماعی بیشترین تاثیر را بر تسهیم دانش و آگاهی از نیاز برای تغییر در فرایند تحول سازمانی می گذارد، تاثیر مثبت سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر میانجی باعث افزایش تاثیر تسهیم دانش بر آگاهی از تغییر می شود، ضمن اینکه بعد ساختاری سرمایه اجتماعی بیشترین تاثیر را بر تسهیم دانش و آگاهی از نیاز به تغییر می گذارد. همچنین، درباره تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی از طریق تسهیم دانش بر آگاهی از نیاز به تغییر، بعد شناختی تاثیر معناداری ندارد و بین بعد رابطه ای و ساختاری، بعد ساختاری بیشترین تاثیر را می گذارد.
    کلید واژگان: آگاهی برای تغییر, تحول سازمانی, تسهیم دانش, سرمایه اجتماعی
    Hossein Norouzi, Erfan Movahedifar, Ebrahim Ahmadiye
    Organizations during its life cycle must be changed to conform to the turbulent environment. In this study, effect of organizational social capital on awareness of the need to change, with the role of intervention knowledge sharing in the education offices investigated. To this end, three integrated questionnaire to evaluate the levels of knowledge sharing, Social capital and awareness of the need for change were distributed among the 400 administrative staff education Tehran, Finally, 386 questionnaires that were analyze by the software WarpPLS. The most important findings of this study revealed that social capital greatest impact on the sharing of knowledge and awareness of the need for change in the process of organizational development, the positive impact of social capital as a mediator to increase the impact of knowledge sharing in awareness of the change. In addition, this conclusion structural dimension of social capital greatest impact on knowledge sharing and awareness of the need to change. As well as on the impact of dimensions of social capital through the sharing of knowledge, the awareness of the need to change the cognitive dimension no significant effect relationship between the structural, the dimension of structural is most effective.
    Keywords: Social capital, Organizational Development, Awareness for the Change, Knowledge Sharing
  • محمود قربانی، محمدباقر قاسم زاده
    تحقیق حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ابعاد تفکر استراتژیک مدیران و میزان آمادگی برای تحول سازمانی در فرودگاه های استان خراسان رضوی انجام گردید، جامعه ی آماری در این پژوهش شامل245 نفراز مدیران و کارمندان فرودگاه های استان خراسان رضوی است که منظور تعیین تعداد نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان استفاده ودر نتیجه تعداد نمونه 146 نفر ونمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید.
    برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تعیین ابعاد تفکر استراتژیک مدیران (مدل جین لیدکا) و پرسشنامه ی میزان آمادگی برای تحول سازمانی جان گاتر و پیتر دراکر، استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصل از اجرای آزمون همبستگی پیرسون، می توان گفت: بین بعد تفکرسیستمی و میزان آمادگی برای تحول سازمانی رابطه مثبت وجود دارد وپیشنهاد می شود مدلی برای پیاده سازی ابعاد تفکر استراتژیک در فرودگاه های استان خراسان رضوی تهیه و تدوین شود و عملکرد آنها بر این اساس مورد ارزیابی قرار بگیرد تا تحول سازمانی در راستای بهبود عملکرد قابل مشاهده و اندازه گیری باشد.
    کلید واژگان: تفکر استراتژیک, عزم استراتژیک, تفکر سیستمی, تحول سازمانی
    Mahmoud Ghorbani, Mohammadbager Ghasemzadeh
    This study aimed to identify the relationship between strategic thinking of managers and their readiness for organizational change was carried out at the airport of Khorasan Razavi province, and applied research in the field of non-causal research, descriptive analytical hypothesis is detection. The study population consisted of 146 managers and employees airport. In this study, to collect data to determine the strategic thinking of managers and questionnaire of readiness for organizational change Gutter John and Peter Drucker, was used. To analyze the data and test research hypotheses, the normality of the data distribution and kurtosis parameters were evaluated. Based on the results of the Pearson correlation test we can say: Between systems thinking and organizational change readiness for a significant positive relationship exists between strategic intent and readiness for organizational change is a significant positive relationship exists between the scientific approach and the readiness for organizational change on the basis of a significant positive relationship exists between bringing intelligence and readiness for organizational change there is a significant positive relationship; The thinking at the time and the readiness for organizational change there is a significant positive relationship between strategic thinking and a total readiness for organizational change at airports in Khorasan Razavi province there is a significant positive relationship. Based on the results, it is suggested a model for the implementation of strategic thinking in the development of airports in Khorasan Razavi province and their performance is evaluated accordingly to organizational change for improving performance of observable and measurable .
    Keywords: Strategic thinking, strategic determination, systems thinking, organizational change
  • مصطفی رشیدی*، قاسم جلیلوند
    به طور خلاصه، فرهنگ سازمان مدلی از مقاصد مشترک افراد سازمان است. دلیل اصلی پرداختن به چنین پژوهشی، عدم شناخت شاخص های تاثیرگذار بر فرهنگ سازمانی و تحول سازمانی قرارگاه پدآفند هوایی خاتم الانبیاء (ص) آجا است که در اعضای قرارگاه مذکور فرهنگ سازمانی را ایجاد کرده و به انجام تحول در آنجا کمک کند. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های فرهنگ تحول محور، احکام دینی و آرمان مشترک و حمایت های توسعه گرا و اطمینان بالا، به ترتیب مهمترین شاخص های موثر بر فرهنگ سازمانی و تحول سازمانی قرارگاه مورد مطالعه هستند. نتایج مربوط به آمارهای پایایی شاخص های مربوط به فرهنگ سازمانی و تحول سازمانی با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 78/0 و 88/0 شدند. یکی از مهمترین نتایج این پژوهش، کمک به ایجاد نگرش مثبت به توانایی ها و شخصیت اعضای قرارگاه و نیز ایجاد جو اخلاقی و اسلامی در بین اعضای قرارگاه به منظور توسعه ارزش ها و اعتقاداتشان برای پایبندی اعضا به ارزش های والای اسلامی است.
    کلید واژگان: تحول سازمانی, فرهنگ تحول محور, فرهنگ سازمانی, سازمان های دفاعی (پدافند هوایی)
    Mostafa Rashidi *, Ghasem Jalilvand
    In summary, organizational culture is the model of the common purposes of the organization members. The main reason for doing this Research is lack of Identifying Effective Indicators on Organizational Culture and Organizational Transformation in The Air Defense Camp of Khatam AlAnbiyae (s) AJA, that it creates Organizational Culture in Camp’s members and helps Organizational Transformation at there. The research results show that the most effective Indicators for Organizational Culture are: “Common Ideal”, “Transformation Oriented Culture” and “Religious Principles”, and the most effective Indicators for Organizational Transformation are: “Developmental Supports” and “High Trust”. Summary of Statistical Tests in this Research are: the Cronbach's Alpha for Reliability Statistics in Indicators of Organizational Culture is 0.78 and the Cronbach's Alpha for Indicators of Organizational Transformation is 0.88. One of The most important results of this research is: helping to create Positive Perspective to the Air Defense Camp members’ abilities and Personalities, and also create Islamic and Ethical Climate between the Air Defense Camp members for developing their Values and Believes for member commitment to Islamic great Values.
    Keywords: Organizational Culture, Organizational Transformation, Defense Organizations (Aerial Defense), Transformation, Oriented Culture
  • غلامرضا توکلی، مجید رمضان، عباس معیا*
    در عصر کنونی ظرفیت تغییر سازمانی یک قابلیت سازمانی مهم و استراتژیک و منبعی برای مزیت رقابتی شناخته شده است متفکران استراتژیک سازمان ها باید از فرآیندها و بحران های روزانه فراتر رفته و توجه خود را بر توسعه ظرفیت سازمان برای پاسخگویی موثر به عدم اطمینان های محیطی معطوف دارند. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای از 29 سازمان دولتی، سطح تفکر استراتژیک و ظرفیت تغییر در آن ها ارزیابی شد و رابطه این دو مفهوم با آزمون همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. الگوی مورد استفاده برای ارزیابی تفکر استراتژیک، مدل پنج عنصر تفکر استراتژیک جین لیدکا و الگوی ارزیابی ظرفیت تغییر سازمانی، مدل هشت بعدی ویلیام جاج می باشد. تحلیل های آماری نشان داد سازمان هایی که سطح تفکر استراتژیک بالاتری دارند، از ظرفیت تغییر سازمانی بالاتری نیز برخوردارند. همچنین مشخص شد همبستگی مثبت و معنی داری میان هر یک از عناصر پنجگانه تفکر استراتژیک (دید سیستمی، تمرکز بر هدف، فرصت جویی هوشمندانه، تفکر در زمان و فرضیه محوری) و ظرفیت تغییر سازمانی وجود دارد. بعلاوه نتایج پژوهش وجود همبستگی مثبت و معنی دار میان تفکر استراتژیک و هر دو بعد سرمایه انسانی و زیرساخت های اجتماعی ظرفیت تغییر سازمانی را تایید کرد.
    کلید واژگان: ظرفیت تغییر سازمانی, تفکر استراتژیک, مدیریت تغییر, تحول سازمانی
    Gholamreza Tavakoli, Majid Ramezan, Abbas Moayya*
    In today’s era Organizational Capacity for Change (OCC) is an important and strategic capability and a source of competitive advantage for organizations; therefore the strategic thinkers should go beyond the daily managerial processes and crises to focus on developing the capacity for effective response to the environmental uncertainty. In this study 29 governmental organizations were surveyed. The level of Strategic Thinking and OCC in each organization was evaluated and the relationship between these two concepts was investigated by correlation test. In this research Liedtka’s model of Strategic Thinking and Judge’s model of Organizational Capacity for Change have been used. The results showed that organizations with higher level of Strategic Thinking have greater Capacity for Change. Furthermore, it was determined that there are positive and meaningful correlations between each element of Strategic Thinking (systems perspective, intent-focused, intelligent opportunism, thinking in time and hypothesis-driven) and OCC. The statistical analyses also demonstrate that there are positive and meaningful correlations between Strategic Thinking and both human capital and social infrastructure attributes of OCC.
    Keywords: Organizational Capacity for Change, Strategic Thinking, Change Management, Organizational Change
  • محسن گل پرور، نفیسه وکیلی، آرزو اشجع
    رهبری از تاثیرگذارترین عوامل بر رفتار کارکنان در محیط های کار محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای غنی سازی شغل در رابطه مولفه های رهبری تحول گرا با رفتارهای مدنی سازمانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان کارخانجات هولدینگ صنایع و معادن شرکت احیاء سپاهان در تابستان 1388 هستند. از بین کارخانجات مذکور، با استفاده از نمونه گیری دومرحله ای، 329 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه رهبری تحول گرا (22 پرسش و چهار خرده مقیاس اهداف گروهی، حمایت شخصی، الگوی نقش هوشمندانه و انتظار عملکرد مطلوب)، پرسشنامه زمینه یابی تشخیصی شغل (با پنج خرده مقیاس برای محاسبه MPS به عنوان شاخصی برای محاسبه سطح غنی سازی شغل) و پرسشنامه 9 پرسشی رفتار مدنی سازمانی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای تحلیل گردید. بر اساس نتایج پژوهش، غنی سازی شغل برای رابطه بین حمایت شخصی، الگوی نقش هوشمندانه و انتظار عملکرد مطلوب نقش متغیر واسطه ای را با رفتار مدنی سازمانی ایفاء می کند. اهداف گروهی به عنوان اولین بعد رهبری تحول گرا به طور مستقیم با رفتار مدنی سازمانی ارتباط دارد. حمایت شخصی علاوه بر ارتباط غیرمستقیم با رفتارهای مدنی سازمانی از طریق غنی سازی شغل، رابطه مستقیمی نیز با این رفتارها دارد.
    کلید واژگان: غنی سازی شغل, رهبری تحول گرا, رفتار مدنی, سازمانی, تحول سازمانی, ویژگی های شغل
    Mohsen Golparvar, Nafiseh Vakili, Arezoo Ashja
    Leadership is one of the most influencial factors on personnel behavior in the workplace. This research was carried out with the aim of studying the mediating role of job enrichment in the relationship between transformational leadership components and organizational citizenship behavior. Research statistical population was the personnel of minerals and industries holding factories of Ehya Sepahan Company in summer of 1388 (2009). From the above-mentioned population، 329 subjects were selected by using two-stage sampling. Research instruments included transformational leadership (with 22 items and four subscales including group goals، personal support، intellectual role model، and high-performance expectancy)، job diagnostic survey (with22 items and five subscales for computing MPS as the indices of job enrichment level) and organizational citizenship behavior with 9 items. UsingPearson''s correlation coefficient، structural equation modeling and mediating analysis،data were analyzed. Results revealed that job enrichment played the role of mediator variable in the relation between personal support، intellectual role model and high performance expectancy with organizational citizenship behavior. Group goals as the first component of transformational leadership have direct relationship with organizational citizenship behavior. Although personal support has an indirect relationship with organizational citizenship behavior through job enrichment، it also has a direct relationship with organizational citizenship behavior.
    Keywords: job enrichment, transformational leadership, organizational citizenship behavior, organizational development, job characteristics
  • محمدرضا تقوا، هادی عبدالهی*
    ماهیت پیچیده شخصیت، سبب طرح نظریه های مختلف شده که یکی از معروف ترین آنها، نظریه پنجعامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا) 7891 (می باشد. با در نظر گرفتن شخصیت و جایگاه آن درهوش عاطفی و تحول سازمانی و با انتخاب نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا، اینتحقیق در نظر دارد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت بر هوش عاطفی و بهبود و تحول سازمانی را موردبررسی قرار دهد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها، از ابزار پرسشنامهاستفاده گردیده است که تعداد 693 نفر از کارکنان شاغل در بخش های بانکی، بیمارستان ها،شرکت های مهندسی، موسسات آموزشی، شرکت های ساخت و ساز و شرکت های خدماتی شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات و مدل، از آزمون های ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری) SEM (و تحلیل عاملی تاییدی) CFA (استفاده و دو بسته نرم افزاری SPSS و LISREL به، » برون گرائی «،» روان رنجورخوئی «کار گرفته شدند. یافته های تحقیق حاکی از تاثیر معنی دار ابعاد بر» هوش عاطفی «و تاثیر معنی دار» هوش عاطفی «بر» وظیفه شناسی «و» همسازی «،» تجربه پذیری «می باشد.
    کلید واژگان: شخصیت, پنج عامل بزرگ شخصیت, هوش عاطفی, تحول سازمانی
    Mohammad Reza Taghva, Hadi Abdollahi*
    Complex nature of personality caused the various theory that one of the most famous, is McCrae and Costa (1987) five-factor theory. In view of the personality and its role on emotional intelligence and organizational change and also, with the choice of McCrae and Costa five-factor model, this study is considering the impact of five factors characters on emotional intelligence and organizational development. Present study is a descriptive survey and to collect data, a questionnaire has been used that 386 numbers of employees in the banking sector, hospitals, engineering firms, educational institutions, building companies and service companies in Tehran were selected as research sample. In this research, for data analysis, hypothesis and model testing, Cronbach's alpha coefficient test, Pearson correlation, structural equation modeling (SEM) and confirmatory factor analysis (CFA) were used under the both SPSS and LISREL software’s. Research findings indicate a significant effect of "Neuroticism", "Extraversion", "Openness", "Agreeableness" and "Conscientiousness" on "Emotional Intelligence" as well as "Emotional Intelligence" on "Organizational development".
    Keywords: Personality, Five, Factor Model, Emotional Intelligence, Organizational development
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال