به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کشورهای در حال توسعه » در نشریات گروه « مدیریت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «کشورهای در حال توسعه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدحسن زارع*، علی طلای مینایی

    پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تنوع صادراتی بر توزیع درآمد می پردازد. سطح تحلیل و دوره زمانی پژوهش حاضر، کشورهای درحال توسعه منتخب در سال های 2013 الی 2017 هستند. برای ارزیابی تنوع صادراتی از شاخص متنوع سازی صادرات و برای سنجش توزیع درآمد از ضریب جینی استفاده شده و مدل در قالب الگوی داده های تابلویی با بهره گیری از روش حداقل مربعات تعمیم یافته عملی برآورد گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با افزایش تنوع صادرات، ضریب جینی کاهش و توزیع درآمد بهبود می یابد. همچنین، درآمد سرانه، سرمایه انسانی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و درجه بازبودن تجاری تاثیر منفی و معنی داری بر ضریب جینی دارد و تاثیر صنعتی شدن بر ضریب جینی بی معنی است. با توجه به نتایج، کشورهای درحال توسعه می توانند با حرکت در مسیر متنوع سازی صادرات، به بهبود توزیع درآمد کمک کنند.

    کلید واژگان: متنوع سازی صادرات, ضریب جینی, توزیع درآمد, کشورهای در حال توسعه, داده های تابلویی}
    MohammadHassan Zare *, Ali Talayeminaei

    The present study examine the impact of export diversity on income distribution. This study investigate the selected developing countries during 2013 to 2017. Export diversification index is used for measuring export diversity and gini coefficient is used for measuring income distribution. The model is estimated in panel data framework using feasible generalized least squares method. The results of the present study show that with increasing export diversity, gini coefficient decreases and income distribution improves. Also, per capita income, human capital, foreign direct investment and trade openness have a negative and significant effect on gini coefficient and the effect of industrialization on g gini coefficient is insignificant. According to the results, developing countries can improve income distribution by moving towards export diversification.

    Keywords: Export Diversification, Gini Coefficient, Income Distribution, Developing Countries, Panel Data}
  • کیارش فرتاش*، طوبی برامکی، علی اصغر سعدآبادی

    همه گیری کووید-19 (کرونا) مهم ترین مسیله امروز جهان است که به طور مستقیم سلامت انسان و حتی حیوانات را هدف قرار داده است. این بیماری علاوه بر تاثیرات غیرقابل جبران بر سلامت انسان ها، تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی برای جهان به دنبال داشته است و همین امر سبب کاهش کیفیت زندگی انسان ها شده است. مقاله حاضر در این راستا پنج راه حل محوری برای دوره پساکرونا پیشنهاد می کند. نویسندگان ابتدا با توصیه به پرهیز از الگوی توسعه متمرکز بر رشد اقتصادی تجمعی، بازتوزیع اقتصادی را لازم می دانند. سپس برای مقابله با مخاطرات حال حاضر در سطح ملی، اهمیت تحول در کشاورزی ترمیمی، حفاظت از محیط زیست، کاهش مصرف و سفرهای غیر ضروری، و در سطح بین المللی، لغو و بخشش بدهی ها به عنوان محورهای کلیدی برنامه ریزی برای جهان پساکرونا مورد بحث قرار می گیرند.

    کلید واژگان: کووید-19, کرونا, برنامه ریزی پساکووید-19, توسعه اقتصادی, کشورهای در حال توسعه}
    Kiarash Fartash *, Tooba Baramaki, Ali Asghar Sadabadi

    Covid_19 pandemic is the most important issue that the world is facing with which directly effects human and even animal health. In addition to its irreparable effects on human health, this disease has had many economic social and environmental effects on the world and has alleviate the quality of human life. This essay proposes five main solutions for the world after Covid_19. Authors first recommend economic redistribution by advising to avoid a development model concentrated on cumulative economic growth then the importance of regenerative agriculture, protection of environment, reduction of consumption as well as unnecessary travel and forgiveness of debts at the international level as the key solutions for the world post covid-19 to deal with current risks. After reviewing each solution, we suggestions for further research are presented.

    Keywords: Covid-19, Corona, Post Covid-19 planning, Economic Development, Developing Countries}
  • مهیم تاش، ایوب کمالی *

    کارآفرینی به عنوان عامل مزیت آفرین ملت ها و کشورها، می تواند به عنوان گزینه مناسبی برای پاسخ به نیاز های زندگی انسانی در عصر اطلاعات انتخاب شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی فقر عامل بازدارنده توسعه کارآفرینی می باشد. در این پژوهش با بررسی ادبیات موضوع در طیف گسترده ای از مجلات و سال ها، تصویر روشنی از دیدگاه های مختلف ارایه شده است که کارآفرینی را به عنوان راه حلی برای فقر شدید توصیف می کند. همچنین تعدادی از زمینه ها را مشخص شده است که محققان ممکن است در تحقیقات آینده سهم مهمی در زمینه کلی داشته باشند. تحلیل این مقالات سه دیدگاه زیربنایی مختلف را برجسته می کند: کاهش فقر از طریق کارآفرینی به عنوان اصلاح (اقداماتی که به نگرانی های منابع فوری رسیدگی می کنند)، اصلاح (اقداماتی که منجر به تغییرات نهادی اساسی می شوند)، و انقلاب (اقداماتی که مفروضات مبتنی بر سرمایه داری را تغییر می دهند.ها و جهت گیری های ارایه شده در اینجا به جلو ببرند

    کلید واژگان: کارآفرینی, کاهش فقر, فرآیند کارآفرینی, کشورهای در حال توسعه, فقر}
  • حبیب ابراهیم پور*، زهرا پورامینی
    فساد پدیده ناهنجار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که تبعات زیادی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری کیفیت بوروکراسی در رابطه بین اندازه دولت و فساد مالی در کشورهای درحال توسعه است. این پژوهش با استفاده از رویکرد داده های تابلویی نامتوازن، طی سال های 2003 تا 2017 تاثیر اندازه دولت بر فساد مالی را در 118 کشور درحال توسعه با توجه به نقش تعدیلگر بوروکراسی مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش از متغیرهای آزادی اقتصادی و درصد جمعیت زیر 15 سال به عنوان متغیرهای کنترل استفاده شد. نتایج برآورد مدل ها نشان می دهد که شاخص اندازه دولت تاثیر منفی و معنی داری بر شاخص ادراک فساد دارد؛ به این معنی که با افزایش یک واحد شاخص اندازه دولت، نمره شاخص ادراک فساد (فساد مالی) 382/0 کاهش می یابد. همچنین شاخص کیفیت بوروکراسی تاثیر مثبت و معنی داری بر نمره شاخص ادراک فساد دارد؛ به این معنی که با افزایش یک واحد شاخص کیفیت بوروکراسی، نمره شاخص ادراک فساد (فساد مالی) 782/0 افزایش می یابد. در نهایت شاخص کیفیت بوروکراسی به عنوان متغیر تعدیل گر در رابطه بین اندازه دولت و فساد مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. از این رو به منظور کاهش فساد در دولت های منطقه بایستی اندازه دولت کوچک و کیفیت بوروکراسی افزایش یابد.
    کلید واژگان: اندازه دولت, کیفیت بوروکراسی, فساد مالی, کشورهای در حال توسعه}
    Habib Ebrahimpour *, Zahra Pouramini
    Corruption is a nasty economic, political, and cultural phenomenon that has many consequences in developed and developing countries. Therefore, the aim of this study is to investigate the moderating role of quality of bureaucracy in the relationship between government size and corruption in developing countries. Using an unbalanced panel data approach, the study examined the impact of government size on corruption in 118 developing countries from 2003 to 2017, given the moderating role of bureaucracy. Moreover, the variables of economic freedom and the percentage of the population under 15 years of age were used as control variables. The results of model estimation showed that the government size has a negative and significant impact on the corruption perception index score, which means that by increasing each unit of the government size, the corruption perception index score decreases  by 0.382. As well, the quality of bureaucracy has a positive and significant impact on corruption perception, which means that by increasing one unit of the quality of bureaucracy, corruption perception index score increases by 0.782. Finally, the quality of bureaucracy, as a moderating variable in the relationship between government size and corruption, has a positive and significant impact. Therefore, in order to reduce corruption in the developing government, the size of the government must be reduced and the quality of the bureaucracy must be improved.
    Keywords: Government Size, Quality of bureaucracy, Corruption, Developing countries}
  • مهدیه معتمدی*، رضا واعظی، سیدمهدی الوانی، داوود دانش جعفری

    محبوبیت «مشارکتهای دولتی-خصوصی» برای توسعه خدمات و زیرساختهای عمومی از دهه 1990 رو به افزایش بوده و در این مقطع، تفکر بخش خصوصی و معیارهای بازار محور، برای تامین و ارایه محصولات و خدمات دولتی اعمال گردیده اند. این مشارکتها در حوزه بهداشت و درمان هم عنوان شده اند؛ حوزه ای که ویژگیها و حساسیتهای خاص خود را دارد. در این میان هواداران مشارکت، مزایای متعددی برای آن بر می شمرند؛ در حالی که مخالفان ادعا می کنند آنها با هزینه بالایی بدست می آیند. لذا این سوال برای ما مطرح می شود که چگونه این مشارکتها می توانند برای حوزه سلامت و آن هم در کشورهای درحال توسعه، با توجه به نیازهای روز افزون، کارآمد باشند. این مقاله ضمن مرور مبانی نظری موضوع در «مدیریت دولتی نوین»؛ بستر پذیرش و انگیزه ها، همچنین عوامل موفقیت و از سوی دیگر چالشهای بکارگیری آنها را با نگاه ویژه به کشورهای درحال توسعه مورد نظر و تحلیل قرار داده و با بررسی دیدگاه های موافق و مخالف و استفاده از شواهد و انتقاداتی که بعد از سالهای طولانی از اجرای سیاست مشارکتی در پاره ای از کشورها در حال نمود است، چارچوبی محتاطانه و آگاهانه در جهت پذیرش و اجرای این استراتژی، برای رسیدن به عملکردی رضایتبخش، ارایه می دهد که با تاکید بر رعایت ارزشهای کارایی، نمایندگی و عدالت در ارایه خدمات دولتی؛ در راستای سیاستهای کلی نظام سلامت کشورمان قرار دارد.

    کلید واژگان: سیاستگذاری, مدیریت دولتی نوین, مشارکت دولتی-خصوصی, کشورهای در حال توسعه, حوزه سلامت}
    Mahdieh Motamedi *, Reza Vaezi, Seyed Mahdi Alvani, Davood Daneshjafari

    The popularity of "public-private partnerships" to develop public services and infrastructure since the 1990s is increasing. At this point, private-sector thinking and market-based criteria were applied to provide public goods and services. Public-private partnerships have been also introduced in the field of health, which has specific characteristics and sensitivities. While partnership supporters believe the mechanism has several benefits, its opponents claim that there are limited benefits and they come at a high cost. According to the growing needs, we wonder how these kinds of partnerships could be effective in setting health sector development strategies; especially in developing countries. In the current study, besides reviewing the theoretical foundations of the subject in “New public management”; we analyze the context, motivations, and success factors, as well as, challenges of applying them, especially in developing countries. Moreover, by investigating the advocates and opponents' point of view, the evidence and also the criticisms which have been obtained after years of implementing participatory policy in several countries, we come to a cautious and conscious framework to adopt and implement the PPP strategy, to have satisfactory performance. Also with an emphasis on respect for the values of efficiency, representation, and justice in the delivery of public services; it is in line with the general policies of our country's health system.

    Keywords: Policy-making, New Public-Management, public-private partnerships, Developing countries, Health Field}
  • علی کارشناسان*، مسعود خیر اندیش، محسن محمدی خیاره، مژگان علیزاده
    با توجه به اهمیت بهبود فضای کسب و کار و نقش کارآفرینی در رشد اقتصادی، هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر فضای کسب و کار برتوسعه کارآفرینی و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه می باشد. بدین منظور تحقیق حاضر با به کارگیری سیستم معادلات همزمان (رویکرد 2sls) و داده های تابلویی طی سال های 2010 - 2015 برای منتخبی از بیست کشور در حال توسعه بصورت تجربی تاثیر متغیر های محیط کسب و کار بر توسعه کارآفرینی ورشد اقتصادی تحلیل شده است. یافته های تجربی پژوهش حاضر بیانگر این است که شاخص مقررات کسب و کار به طور غیر مستقیم و شاخص کارآفرینی نوپا، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، نیروی کار و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی به طور مستقیم تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب دارند. علاوه بر این، شاخص مقررات کسب و کار ، هزینه دولت در آموزش و نرخ رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معناداری بر کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه دارند. فلذا بر مبنای یافته های پژوهش که مبتنی بر اطلاعات مستند بین المللی در دامنه گسترده ای از کشور های در حال توسعه می باشد، ضرورت برنامه ریزی راهبردی توسعه گرا بمنظور بهبود شاخص های محیط نهادی و قانونی در جهت تسهیل فضای کسب و کار مورد تاکید است. در راستای توسعه کارآفرینی، همچنین اصلاح و تغییر برنامه های آموزش عمومی، حرفه ای و تخصصی با رویکرد تربیت کارآفرینان خلاق و توانمند می تواند شرایط مناسب جهت ظهور کسب و کار های کارآفرینانه، به ویژه فناوری محور را فراهم نماید.
    کلید واژگان: محیط کسب و کار, توسعه کارآفرینی, رشد اقتصادی, کشورهای در حال توسعه, سیستم معادلات همزمان}
    Ali Karshenasan *, Masood Kheirandish, Mohsen Mohammadi Khyareh, Mozhgan Alizadeh
    The purpose of this study is to investigate and analysis the impact of the business environment on the Development of Entrepreneurship and Economic Growth. Using equations system (2 sls) and Panel data method during the 2010-2015 for 20 developing countries by higher than average income, has been carried out. In this study of the two regression equation has been used in the equation for the economic growth of entrepreneurial indicator variables , foreign direct investment , labour and fix capital and in the equation for the entrepreneurship indicator from variables of business regulations index and the government expenditure on education and the economic growth rate is used. Research findings illustrate that business regulations index indirectly and entrepreneurial index, foreign direct investment, labour and fix capital directly have significant and positive impact on the economic growth. Where as business regulations indicator and the government expenditure on education show significant and positive impact on entrepreneurship in research sample.
    Keywords: business environment, entrepreneurship development, Economic Growth, Developing countries, Simultaneus Equations system}
  • مینا مصطفوی*
    زمینه و هدف

    مطالعه این پژوهش براساس موجود بودن آمارو اطلاعات، شامل کشورهای؛ آرژانتین، آذربایجان، بحرین، بنگلادش، بلاروس، برزیل، شیلی، چین، کلمبیا، هند، اندونزی، ایران، قزاقستان، مکزیک، مراکش، پاکستان، روسیه، رومانی، تایلند، تونس، ترکیه، اروگویه، بود.

    روش تحقیق

    جهت تجزیه و تحلیل داده ها از چارچوب مدل پانل استفاده شد که نتایج حاصل از تخمین های مدل اول نشان داد؛ لگاریتم تعریف گسترده پول تاثیر منفی و معنی داری، لگاریتم نسبت ارزش سهام به تولیدناخالص داخلی تاثیر منفی و معنی داری و تولید سرانه نیز تاثیر مثبت و معنی داری بر هزینه های بهداشتی دارند.

    یافته ها و نتیجه گیری

    مچنین نتایج حاصل از تخمین های مدل دوم نشان داد که لگاریتم تعریف گسترده پول تاثیر منفی و معنی داری، لگاریتم نسبت ارزش سهام به تولیدناخالص داخلی تاثیر منفی و معنی داری و تولید سرانه نیز تاثیر مثبت و معنی داری بر هزینه های آموزشی دارند. و در پایان نتایج حاصل از تخمین های مدل سوم نشان داد که لگاریتم تعریف گسترده پول تاثیر منفی و معنی داری، لگاریتم نسبت ارزش سهام به تولیدناخالص داخلی تاثیر منفی و معنی داری و تولید سرانه نیز تاثیر منفی و معنی داری بر هزینه های نظامی و دفاعی دارند.

    کلید واژگان: هزینه های مولد, توسعه مالی, کشورهای در حال توسعه, پانل دیتا}
    Mina Mostafavii *

    including countries; Argentina, Azerbaijan, Bahrain, Bangladesh, Belarus, Brazil, Chile, China, Colombia, India, Indonesia, Iran, Kazakhstan, Mexico, Morocco, Pakistan, Russia, Romania, Thailand, Tunisia, Turkey, Uruguay. The panel model framework was used to analyze the data, which showed the results of the first model estimates; The logarithm of the broad definition of money has a negative and significant effect, the logarithm of the ratio of stock value to GDP has a negative and significant effect and per capita production also has a positive and significant effect on health costs. Also, the results of the second model estimates showed that the logarithm of the broad definition of money has a negative and significant effect, the logarithm of the ratio of stock value to GDP has a negative and significant effect and per capita production has a positive and significant effect on educational costs. Finally, the results of the third model estimates showed that the logarithm of the broad definition of money has a negative and significant impact, the logarithm of the ratio of stock value to GDP has a negative and significant impact and per capita production also has a negative and significant impact on military and defense spending. have.

    Keywords: Productive costs, Financial Development, Developing Countries, Data Panel}
  • جواد مشایخ*

    نظام مالکیت فکری عبارت است از مجموعه نهادها و قوانینی که در طراحی، به کارگیری و اجرای مالکیت فکری در اقتصاد ملی دخیل هستند. نظام مالکیت فکری به عنوان یکی از مهم ترین خرده نظام های نظام ملی نوآوری، به طور بالقوه ابزار قدرتمندی برای سیاست های نوآوری در همه کشورها با هر سطحی از توسعه به شمار می آید. با این حال، به دلیل تفاوت در ماهیت و عملکرد نظام ملی نوآوری در کشورهای درحال توسعه با کشورهای توسعه یافته، نظام مالکیت فکری نیز باید از تناسب لازم با سطح توسعه و ظرفیت نوآوری در این کشورها برخوردار باشد. در این تحقیق پس از بررسی تاریخی شکل گیری نظام مالکیت فکری در ایران و تشریح مولفه های نظام فعلی، با استفاده از روش SWOT قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای نظام مالکیت فکری در ایران تحلیل شد. در پایان نیز توصیه های سیاستی برای تطابق هرچه بیشتر نظام مالکیت فکری با نظام ملی نوآوری در ایران ارائه شده است.

    کلید واژگان: نظام مالکیت فکری, نظام ملی نوآوری, کشورهای در حال توسعه, SWOT}
    Javad Mashayekh *

    Intellectual property system (IPS) can be defined as the set of institutions and rules involved in the design, implementation, and enforcement of intellectual property in a national economy. Intellectual property system as a main subsystem of the national innovation system potentially is a powerful tool for innovation policies in every country with different developmental level. However, due to differences in the nature and function of the national innovation system in developing countries vs. developed countries, intellectual property system must be proportionate to the developmental level and innovation capacities in these countries. In this paper, after reviewing the history of the evolution of intellectual property system in Iran and describing its main components, SWOT method has been used to analyze strengths, weaknesses, opportunities, and threats of the current intellectual property system. Finally, policy suggestions for further conformity between the intellectual property system and the national innovation system in Iran are presented and discussed in detail.

    Keywords: Intellectual Property System, National Innovation System, Developing Countries, SWOT}
  • نگین ویسی، حسن مخملی*، پروانه کمالی دهکردی

    یکی از مسائل اصلی اقتصاد کشورهای در حال توسعه مدیریت صحیح نرخ ارز است، به طوری که ارزش گذاری کمتر یا بیشتر از سطح تعادلی نرخ ارز باعث بی ثباتی و عدم تعادل ها در اقتصاد کلان به ویژه در حوزه ی صادرات و واردات، سطح عمومی قیمت ها و بازارهای مالی می شود. از این رو، سیاست گذاران اقتصادی در پی دستیابی به راهکارهایی هستند که آن ها را قادر سازد نرخ ارز را در مسیر صحیح آن هدایت کنند. از مهم ترین این عوامل، نرخ تورم است. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سیاست هدف گذاری تورم بر مدیریت نرخ ارز در گروه منتخب کشورهای در حال توسعه طی دوره زمانی 2017-2000 به روش رگرسیونی داده های تابلویی پرداخته است. نتایج تجربی نشان داد که انحراف تورم از نرخ هدف گذاری شده آن باعث انحرافات نرخ ارز حقیقی از سطح تعادلی آن می شود. همچنین، تغییرات نرخ تورم در دنیای خارج، تغییرات نرخ ارز اسمی و تغییرات تراز حساب جاری منجر به انحراف نرخ ارز از سطح تعادلی آن می شود اما اثرات تغییرات جریان سرمایه بر انحراف نرخ ارز از سطح تعادلی آن از نظر آماری معنادار نبود. اما اثرات تعاملی نشان داد که سیاست هدف گذاری تورمی نقش معناداری در اندازه ی تاثیرگذاری تغییرات نرخ ارز اسمی، نرخ تورم داخلی و نرخ تورم خارجی بر انحرافات نرخ ارز حقیقی از سطح تعادلی آن ندارد. اما این سیاست منجر می شود نقش تغییرات حساب جاری و حساب سرمایه در افزایش انحرافات نرخ ارز حقیقی از سطح تعادلی آن به صورت معناداری کاهش یابد.

    کلید واژگان: نرخ ارز حقیقی, نرخ ارز تعادلی, هدف گذاری تورمی, تورم, کشورهای در حال توسعه}
    negin veisi, Hassan Makhmali *, parvaneh kamali

    of the main issues in the developing countries is the correct management of the exchange rate, so that less or more evaluation than the equilibrium exchange rate causes instability and imbalances in macroeconomics, especially in the field of exports and imports, the general level of prices And financial markets. Hence, economic policymakers are seeking solutions that will enable them to steer the exchange rate in the right direction. The most important of these factors is inflation. this study, the effect of inflation targeting policy on exchange rate management in the selected developing countries during the period 2000-2017 by the method of panel data has been investigated. Experimental results showed that the deviation of inflation from its target rate caused real exchange rate deviations from its equilibrium level. Also, changes in the rate of inflation in the outside world, changes in the nominal exchange rate and current account balance changes lead to a deviation of the exchange rate from its equilibrium level, but the effects of changes in capital flow on the exchange rate deviation from its equilibrium level were not statistically significant. But interactive effects showed that the inflation targeting policy played a significant role in measuring the impact of changes in the nominal exchange rate, domestic inflation and external inflation on real exchange rate deviations from Its balance rate. But this policy leads to a significant reduction in the role of current account and capital account changes in increasing the real exchange rate deviations from its equilibrium level.

    Keywords: Real exchange rate, Equilibrium Exchange rate, Inflation Targeting, Inflation, Developing countries}
  • رحمت الله قلی پور سوته*، شیوا مافی مرادی، فرج الله رهنورد، محمد ابویی اردکان
    علی رغم توسعه مبانی نظری تحلیل از سیاست گذاری عمومی در حوزه سلامت کشورهای توسعه یافته و استفاده فراگیر از آن، کاربست این مبانی در کشورهای در حال توسعه در مرحله ابتدایی به سر می برد. در این مقاله بر مبنای مرور روایتی مقالات منتشرشده در حوزه تحلیل از سیاست گذاری سلامت در این کشورها بین سال های 1994 تا 2017، گستره موضوعی، رویکرد روش شناسانه و رویکرد تحلیلی مورد استفاده پژوهشگران بررسی و تحلیل شده اند. هدف از تدوین این مقاله آن است که از طریق نشان دادن نقاط ضعف روش شناختی و رویکرد تحلیلی مقالات و تشویق پژوهشگران حوزه سیاست گذاری سلامت کشور به انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه، به توسعه این حوزه نظری کمک کند. برای این کار مقالات بر اساس 5 اولویت جستجو شناسایی و موارد منطبق با معیارهای ورود، شامل مجموعا 15 پژوهش انتخاب، مطالعه و تحلیل شدند. مقالات به لحاظ تعداد کم و به لحاظ گستره موضوعی متنوع بودند. اکثر مطالعات فارغ از بررسی چرایی تغییر سیاست ها به توصیف روایت وار رویدادها، ایجاد نظم مفهومی میان عوامل تاثیرگذار و یا آزمون مجموعه ای از فرضیات بسنده کرده بودند. به لحاظ روش شناسی نیز عمده پژوهش ها در قالب مطالعه موردی و بر روی یک سیاست خاص انجام شده و طرح پژوهش دارای نواقص زیادی بود. به لحاظ رویکرد تحلیلی نیز اکثر مطالعات از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به جای تبیین فرایند عمدتا بر توصیف رویدادهای تاریخی و آزمون فرضیات تمرکز کرده بودند. این در حالی است که درک عمیق موقعیت ها و چگونگی شکل گیری سیاست ها و پیامدهای حاصل از آن به واسطه تبیین پدیده تغییر سیاست می تواند به تقویت تدوین و اجرای سیاست ها کمک کند. بررسی این مطالعات نشان داد که تلاش های صورت گرفته تاکنون به لحاظ روش شناسی و رویکرد تحلیلی برای تبیین تغییرات سیاست در حوزه سلامت این کشورها بسیار محدود بوده است؛ به گونه ای که درک پدیده سیاست گذاری در این کشورها به طرح ریزی پژوهش های عمیق کیفی برای توسعه نظریه های موجود یا ارائه نظریه های جدید یا قدرت تبیین کنندگی بالا نیاز دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش پژوهشگران را به مطالعه سیاست گذاری به عنوان یک پدیده بسیط با بهره گیری حداکثری از رویکردهای پژوهش استقرایی برای حرکت به سمت توسعه مدل های نظری جدیدتر با قدرت تبیین کنندگی بالاتر یا تلاش برای بومی سازی نظریه های موجود برای تبیین دقیق تر تغییرات سیاست سلامت در کشور رهنمون می سازد.
    کلید واژگان: تحلیل سیاستی, خط مشی گذاری سلامت, کشورهای در حال توسعه, مطالعه نظام مند}
    Rahmatollah Gholipor *, Shiva Mafimoradi, Farajollah Rahnavard, Mohammad Abooyee Ardakan
    In spite of development of public policy analysis in health domain in developed countries and its widespread use, its application is still in its infancy in the developing countries. In this article, based on the narrative review of articles published from 1994 to 2017 on health policy analysis in these countries, their thematic scope, methodological and analytical approach are analytically reviewed. This article provides a platform to assist researchers to develop this field by examining the methodological and analytical pitfalls, as well this study aimed at encouraging the health policy researchers to focus more on this research area. All relevant articles were identified according to five predefined search priorities. 15 articles fall into the review inclusion criteria and then they were studied and analyzed. The selected articles were small in number but varied in the scope. The majority of studies provided description of some episode of policy change. They explained a conceptual ordering among lots of influencing factors or tested a set of predefined hypothesis, regardless of exploring the reason behind health policy changes (policy process). In addition, most of the studies adopted a single case study design and had significant analytical weaknesses. As well, from the points of analytical reviewing, most of them were descriptive- analytical instead of being exploratory in nature. However, understanding factors influencing health policy process and the results of policy change deeply can strengthen future policy development and implementation. This study showed that the efforts made in developing countries to explain changes in health policy process have been limited. So, future qualitative studies with a rigorous study designs are needed to develop current theories or coming up with new ones with the aim of providing a better understanding of health policy process in developing countries. Health policy researchers are encouraged to study the health policy process as a whole, using inductive research approaches, to develop new theories rich in exploratory power or to localize current theories in consistence with national contextual requirement.
    Keywords: Policy analysis, Health Public Policy, Developing countries, Systematic review}
  • امیرعلی مهاجرانی، علینقی مشایخی، مسعود طالبیان*

    این پژوهش به بررسی وضعیت حکمرانی شرکتی در شرکت های دولتی ایرانی می پردازد. با به کارگیری مفاهیم نظریه نهادی و مفهوم واردات، این پژوهش وضعیت حکمرانی شرکتهای دولتی ایرانی و نقش حکمرانی شرکتی در این بنگاه ها را مورد بررسی قرار میدهد. برای دستیابی به این مقصود، این پژوهش از روش کیفی تفسیری استفاده کرده و به جمع آوری داده های کیفی به شکل داده های ثانوی و همینطور مصاحبه های نیمه ساختاری با مدیران ارشد سابق و فعلی شرکت های دولتی میپردازد. یافته های پژوهش نشانگر نقش در هم تنیده چهار مولفه حاکمیت در سطح کلان، آموزش دهندگان و خبرگان، و زمینه سازمان ها در سطح میانی، و در نهایت فرهنگ و رفتار فردی در سطح خرد در ناموفق بودن دامنه دار موضوع حکمرانی شرکتی در ایران است. دستاورد نظری این پژوهش ارائه چارچوب نظری جدیدی بر مبنای نظریه نهادی، و مشخصا وارد کردن مفاهیم منطق نهادی و مفهوم واردات به پژوهش های حکمرانی شرکتی در حوزه شرکت های دولتی کشورهای در حال توسعه، و دستاورد ادبی آن ارائه دیدی تازه و جامع از وضعیت حکمرانی شرکتی در بنگاه های دولتی و عمومی ایرانی است. به علاوه، متخصصین و سیاستگذاران میتوانند با استفاده از پیشنهادات اصلاحی ارائه شده در این پژوهش چارچوب حکمرانی شرکتی سازمان ها را با دیدی تازه و جامع تر بهبود بخشیده و فرایند اجرای آن را تسهیل کنند، که نتیجه آن افزایش بهره وری شرکت های دولتی خواهد بود.

    کلید واژگان: حکمرانی شرکتی, شرکت های دولتی, تئوری نهادی, کشورهای در حال توسعه}
    Amirali Mohajerani, Ali Mashayekhi, Masoud Talebian *

    This paper investigates the status of corporate governance (CG) in Iran’s state-owned enterprises (SOEs). It adopts an interpretive case study approach and is based on an in-depth study of Iranian SOEs. We examine the current state of CG systems in SOEs, and through drawing upon institutional theory (namely the concepts of institutional logics and institutional entrepreneurship), study the reasons behind the perceived failure of CG in the examined context. Our findings provide a multi-level conceptualization of the failure of CG in SOEs, and identify four mutually constitutive factors – state, educators and experts, organizational field, and individualist culture – that collectively underpin this process. The key contributions of our study include offering a refreshed view of CG in Iranian SOEs, hence contributing to the corporate governance literature in developing economies. Additionally, through extending the concept of importation, along with institutional logics and institutional entrepreneurship to CG studies in developing economies, we provide an alternative theoretical framework using which studies of similar nature could be conducted. Finally, policymakers and practitioners can benefit from the proposed recommendations and improve the CG implementation process in SOEs.

    Keywords: Corporate Governance, State-owned enterprises, Institutional theory, Developing economies}
  • یونس محمدی، عباس مقبل باعرض *، ناصر باقری مقدم، امیر افسر
    توجه سالیان اخیر سیاست گذاران و مسئولین کشور به مباحث توسعه نوآوری منطقه ای نظیر تدوین برنامه راهبردی توسعه علم و فناوری استانی، ضرورت فهم درست از حدود و زوایای این مفهوم و همچنین چارچوب مفهومی توسعه ای آن را دوچندان نموده است تا بر اساس آن بتوان به تحلیل و ارائه پیشنهادات سیاستی مناسب پرداخت. نظریه پردازانی که رویکرد گسترده و سیستمی مفهوم نوآوری را پذیرفته اند به ویژگی زمینه ای بودن نوآوری تاکید دارند و بر این عقیده اند که نه تنها هر کشوری مسیر توسعه ویژه و یگانه ای دارد بلکه مناطق مختلف یک کشور نیز با توجه به تفاوت های اقتصادی، فرهنگی، دانشی و اجتماعی خود، مسیر و راهکارهای ویژه خود را در توسعه نوآوری دارند. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای تجمیعی، یک چارچوب مفهومی و عملیاتی (مدل مرجع) توسعه نوآوری سازگار با مناطق (IDCR) ارائه گردد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کتب، گزارشات پژوهشی و مقالات منتشرشده در فاصله سال های 1995 تا 2017 در حوزه سیاست نوآوری منطقه ای بوده است که در نهایت 7 کتاب، 73 مقاله و 13 گزارش سیاستی در این خصوص مورد بررسی قرار گرفتند. نهایتا نیز به منظور اعتباربخشی و انطباق چارچوب طراحی شده با شرایط کشور، مدل ارائه شده در خصوص مناطق کشورمان به کار گرفته شده است.
    کلید واژگان: سیاست نوآوری منطقه ای, کارکردهای نوآوری منطقه ای, کشورهای در حال توسعه, گونه شناسی, تخصصی سازی هوشمند}
    Younes Mohammadi, Abbas Moghbel BaArz *, Naser Bagheri Moghaddam, Amir Afsar
    Considering the broad approach of innovation and the with respect to the innovation development depending on social, economic, institutional of a region as well as path dependency, one of the basic principles of regional innovation policy is the lack of compatibility of policies of successful regions in other regions due to different policy context and path dependence. In developing countries such as Iran, due to the wide variety of cultural and territorial conditions, the importance of this issue is increasing. On the other hand, considering the increasing attention of policy makers to the issues of regional innovation development, such as the development of strategic plan for the development of provincial science and technology, correct understanding of this concept, as well as a conceptual framework is needed to allow for appropriate policy analysis and suggestions. In this research, in addition to explaining the cognitive map of knowledge in this area, the conceptual framework (IDCR) as well as its components, is described.
    Keywords: Regional Innovation Policy, Regional Innovation Functions, Innovationin Developing Countries, Smart Specialisation, Regional Typology}
  • هانا زو، هنک جی. دی وریس، هیجین لی
    مترجم: مریم محمدروضه سرا، فاطمه خسروی، مجتبی بحیرائی
    ادبیات در حال رشد، رابطه ی متقابل مثبت بین نوآوری و استانداردسازی را تایید می کند. سازمان های بین المللی نیز مانندOECD و WTO از کشورهای درحال توسعه برای ایجاد توانمندی های نوآوری و استانداردسازی پشتیبانی می کنند. با این حال رابطه ی بین نوآوری و استانداردسازی در کشورهای درحال توسعه، که از نظر ظرفیت های فناورانه، اقتصادی و نهادی نسبتا ضعیف تر هستند، هنوز در دست پژوهش است. 63 مقاله ی مستخرج از پایگاه داده ی علمی وب که رابطه ی استانداردسازی- نوآوری را در بافتار کشورهای درحال توسعه پوشش می دهند، مورد بررسی قرار گرفتند. این موضوع که چگونه ارتباط بین نوآوری و استانداردسازی، پیامدهایی برای توسعه ی اجتماعی و اقتصادی در کشورهای درحال توسعه فراهم می آورد، بحث شده و یک مدل مفهومی برای درک پویایی های آن ترسیم می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استانداردها، نوآوری را به سه روش تسهیل می کنند: نوآوری از طریق مقیاس گذاری ، اثبات و هماهنگ کردن. در حالی که سازوکارهای محرک و مانع نقش ایفا می کنند، ذی نفعان مختلفی درگیر این رابطه هستند. در این بین، نقش های دولت و سازمان های حامی فناوری/صنعت برجسته شده است، زیرا آن ها توانمندی های نسبتا ضعیف فناورانه ی سایر نقش آفرینان را کامل می کنند. در برابر ادبیات موجود در کشورهای توسعه یافته که در آن ها استانداردسازی به عنوان فرایندی پویا برای شکل دهی به مسیر نوآوری ترسیم شده است، بحث حاضر درخصوص کشورهای درحال توسعه، نسبت به جنبه های پذیرش استانداردها گرایش دارد. همچنین، اشاره می شود که شکافی بین اهداف رشد اقتصادی و توسعه ی اجتماعی وجود دارد.
    کلید واژگان: استانداردها, استانداردسازی, نوآوری, کشورهای در حال توسعه, توسعه}
  • محمد علی مرادی*، کمال سخدری، شیما صنیعی
    توسعه کسب و کارهای بین المللی یکی از ابزارهای رشد و توسعه اقتصادی است. از طرفی، کارآفرینان نوپا نیز به بازارهای خارجی وارد می شوند. براساس نظریه نهادی، یکی از عوامل موثر بر بین المللی شدن کارآفرینان، عوامل نهادی است. از سوی دیگر، ضعف نهادها در یک کشور، با سازوکار های سازمانی تا حدی قابل جبران است. با توجه به ضعف نهادها در کشورهای در حال توسعه، هدف اصلی این پژوهش سنجش تاثیر عوامل نهادی بر نرخ کارآفرینی بین المللی در این کشورها با درنظر گرفتن تعامل بین محیط نهادی و راهبرد کارآفرینان است. روش تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است؛ به این منظور، از داده های ثانویه استفاده شد و داده های پژوهش مربوط به 59 کشور در حال توسعه، از گزارش های بین المللی که بر اساس داده های پیمایشی، شاخص های اقتصادی و کارآفرینی کشورها را ارائه می کنند، استخراج و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS3 تحلیل گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که نهاد هدایت گر بر نرخ کارآفرینی بین المللی در کشورهای در حال توسعه تاثیر مثبت دارد. همچنین، بررسی نقش تعدیل گری ریسک پذیری در رابطه بین عوامل نهادی و کارآفرینی بین المللی نشان می دهد که در کشورهایی که ریسک‏پذیری بیشتر است، تاثیر نهادهای شناختی و قانونی بر نرخ کارآفرینی بین المللی به صورت منفی تعدیل می شود.
    کلید واژگان: کارآفرینی بین المللی, عوامل نهادی, ریسک پذیری, کشورهای در حال توسعه, کارآفرینان نوپا}
    Mohammad Ali Moradi *, Kamal Sakhdari, Shima Saniei
    International business development is important for economic growth and development. Nowadays, early-stage entrepreneurs enter foreign markets as well as large companies. Institutional theory focuses on the interaction between institutions and organizations and one group of factors that affect international entrepreneurship is institutions. On the other hand, the weakness of institutions can be compensated by organizational mechanisms. Concerning the weakness of institutions in developing countries, this research aims to study the impact of institutional factors on the internationalization of early-stage entrepreneurs in developing economies by considering the interaction between institutions and risk taking as an organizational mechanism. Descriptive-correlational method is used in this study. For this purpose, secondary data are used and data for 59 developing countries are collected from international reports which present economic and entrepreneurial indices of countries based on survey data. Data are modeled using structural equation approach by SmartPLS3 software. Results indicate that the rate of international entrepreneurship is positively affected by conducive institutions. In addition, findings of this study show that in the countries where entrepreneurs are more risk taking, the impacts of regulatory and cognitive institutions on international entrepreneurship are negatively moderated.
    Keywords: International Entrepreneurship, Institutional Factors, Risk taking, Developing Countries, Early-stage entrepreneurs}
  • جاوید بهرامی، یوسف حسن پورکارسالاری
    یکی از مسیرهای دست یابی کشورهای درحال توسعه به رشد اقتصادی بالا، افزایش در پیچیدگی صادرات غیر نفتی است. با توجه به اهمیت موضوع، در این مطالعه تلاش شده اولا میزان پیچیدگی صادرات غیر نفتی و محرک های اصلی آن برای ایران مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.ثانیا با استفاده از داده های تابلویی و سری زمانی سال های 2013-1997 تعداد 71 کشور درحال توسعه با سطح درآمد متوسط و برای ایران عوامل موثر بر پیچیدگی صادرات غیر نفتی به روش حداقل مربعات تعمیم یافته و معمولی مورد بررسی قرار گیرد. بررسی نشان میدهد میزان پیچیدگی صادرات غیرنفتی ایران بطور محسوسی نسبت به کشورهای مورد بررسی افزایش یافته است. سهم بالایی از این رشد مبتنی بر توسعه صنایع فرایندی ( با فناوری متوسط ) و وابسته منابع نفتی و گازی بوده است. همچنین تاثیر متغیرهای سرمایه انسانی و واردات بر پیچیدگی صادرات کشورهای درحال توسعه و ایران مورد تایید آماری قرار گرفته است. بدین ترتیب یکی از سیاستهای پیشنهادی افزایش پیچیدگی صادرات،انسجام بخشی سیاست های توسعه سرمایه انسانی و سیاست تجاری است.
    کلید واژگان: پیچیدگی صادرات, کشورهای در حال توسعه, ایران}
    Javid Bahrami, Yosf Hasanpur
    Increase in the complexity of non-oil export to achieve higher economic growth rate is very significant. There has not been any research and study regarding the measurement of complexity of non-oil trade index within the country and the only research is done by Harvard university researchers and MTI which the results are not consistent with the export division facts in Iran and international organizations studies. In this study, it is attempted to first calculate the amount of complexity of country’s non-oil export and analyze it comparing to its global trend and then to identify key drivers of non-oil export complexities in the country. To do this the statistics of non-oil export from 146 countries with three digits SITC code s detachments during 1996-2014 has been taken into consideration. The finding were not consistent with research studies of world economic complexities atlas and clearly express the fact that during recent years the amount of non-oil export complexities has increased by 3.5 percent annually. The other point is that almost 90 percent of export complexity annual growth rate is based on process industries development (With Medium technology). This refers to the fact quantitative increase in non-oil export is due to Industries reliant on normal comparative advantage. Decent understanding of changes, helps managers and governmental authorities to set appropriate policies to increase the complexity of reliant export on comparative advantage such as having educated work force.
    Keywords: export complexities, export quality, Economic Growth}
  • مصطفی صفدری رنجبر *، حسین رحمان سرشت، منوچهر منطقی، سید سروش قاضی نوری
    طی دهه های اخیر اقتصادهای نوظهور و کشورهای تازه صنعتی شده تلاش های زیادی در زمینه دستیابی به دانش و قابلیت های فناورانه مورد نیاز برای ساخت و توسعه محصولات و سامانه های پیچیده به نمایش گذاشته اند. یکی از این موارد کشور ایران است که در سال های گذشته برای دستیابی به دانش، مهارت و فناوری های ساخت توربین های گازی تلاش های زیادی کرده و به نتایج مطلوب و قابل ملاحظه ای دست یافته است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی پژوهش مطالعه موردی اکتشافی، الگویی نظری برای ساخت و انباشت قابلیت های فناورانه ساخت توربین های گازی به عنوان محصولات و سامانه های پیچیده در یک بنگاه متاخر ایرانی (شرکت توربوکمپرسور نفت) بدست دهد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که الگوی ساخت و انباشت قابلیت های فناورنه ساخت توربین های گازی در این شرکت شامل سه مرحله است: 1) خرید، مونتاژ و بهره برداری از توربین های وارداتی؛ 2) ساخت مشترک توربین های گازی به صورت تحت لیسانس؛ و 3) ساخت توربین های گازی به طور مستقل در شرایط تحریم. بعلاوه، تکامل و پویایی استراتژی های کسب فناوری و سازوکارهای یادگیری فناوری در هر مرحله از الگوی مورد نظر نمایش داده شده اند.
    کلید واژگان: قابلیت های فناورانه, محصولات و سامانه های پیچیده, کشورهای در حال توسعه, شرکت توربوکمپرسور نفت}
    Mostafa Safdari Ranjbar *, Manochehr Manteghi
    During last decades a large amount of efforts have been done by emerging economies and new industrialized countries in order to and acquiring essential knowledge and technological capabilities for manufacturing and developing complex products and systems (CoPS). As an example, Iran has been doing a lot of efforts in order to acquire essential knowledge, skills and capabilities for manufacturing and upgrading gas turbines and it achieved pleasant and remarkable results. So, this paper aims at investigating the pattern of building and accumulating technological capabilities of manufacturing gas turbines by an Iranian latecomer firm named Oil Turbo Compressor Company (OTC) through applying qualitative approach and case study strategy. The findings show that, the pattern of building and acquiring technological capabilities of manufacturing gas turbines in OTC includes three stages: 1) Buying, assembling and exploiting imported gas turbines; 2) Co-manufacturing gas turbines under license; and 3) Independently manufacturing and producing gas turbines under sanction. In addition, the evolution and dynamism of technology acquisition strategies and technology learning mechanisms in each stage of mentioned pattern have been presented.
    Keywords: Technological Capabilities, Complex products, systems, Developing Countries, Oil Turbo Compressor Company}
  • رونالد جی. یورک*
    این مقاله به مزایای احتمالی مفهوم مدیریت منابع انسانی توان مندسازی کارکنان در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه می پردازد. مطالعات انجام شده در بخش های گردشگری و تولیدی در کشورهای کانادا، هند و ترکیه نشان دهنده آن است که به طور کلی رفتارهای نظارتی از جنس توان مندسازی، مانند رهبری تحول آفرین، حس توان مندسازی روان شناختی کارکنان را افزایش می دهد. هر کدام به نوبه خود ارتباط مثبتی با پیامدهای مهم کاری افراد دارد. در پایان، یک سری نکات کاربردی برخاسته از چنین یافته هایی بیان شده است.
    کلید واژگان: توان مندسازی کارکنان, کشورهای در حال توسعه, مدیریت منابع انسانی}
    Ronald J. Burke *
    This manuscript illustrates how the human resource management concept of employee empowerment likely has benefits in both developed and developing economies. Studies in the hospitality sector and the manufacturing sector in Canada, India, and Turkey show that, in general, empowering supervisory behaviors, such as transformational leadership, increase feelings of psychological empowerment of employees, both in turn having positive associations with valued individual work outcomes. Practical implications of these findings are offered.
    Keywords: developing countries, employee empowerment, human resource management}
  • سیدعلی پایتختی اسکویی*، لاله طبقچی اکبری
    یکی از نشانه های توسعه هر جامعه ای، فضای کسب و کاری می باشد که توسط زنان کارآفرین راه اندازی و مدیریت می شود. زنان به عنوان یکی از مهمترین سرمایه های انسانی، می توانند نقش بالقوه ای را در فرآیند توسعه بخش های اقتصادی هر جامعه ای ایفا کنند، که بخش کسب و کار نیز از این مهم مبرا نمی باشد. مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیت ها و توانایی های زنان، بلکه در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نقش کلیدی داشته و دارد. در این مقاله تاثیر جمعیت زنان، جمعیت مردان، درآمد و تورم بر شاخص کلی فضای کسب و کار برای 7 کشور منتخب درحال توسعه (به ویژه ایران) طی دوره زمانی 2006 تا 2013 مورد مطالعه قرار گرفته است و برای برآورد اثرات متغیرها، از تکنیک هم انباشتگی پانلی به شیوه حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که متغیرهای جمعیت زنان و مردان دارای تاثیر مثبت و معنی دار بر شاخص کلی فضای کسب و کار می باشند و براساس نتایج رگرسیونی، زنان در کنار مردان نقش قبل توجهی را در بهبود فضای کسب و کار ایفا می کنند، ولی با این وجود، ضریب تاثیرگذاری جمعیت زنان کمتر از جمعیت مردان می باشد، که این امر با شرایط فضای کسب و کار کشورهای مورد بررسی کاملا همخوانی دارد.
    کلید واژگان: زنان, فضای کسب و کار, تکنیک هم انباشتگی پانلی, کشورهای در حال توسعه}
    Seyyed Ali Paytakhti Oskooe*
    An indication of the development of any society is the business which is set up and managed by women entrepreneurs. Women's participation in economic activities has a key role not only in the development of women's capabilities and skills, but also in economic and social development. In this paper, the impact of women population, man population, income and inflation on the business environment index were studied for the 7 selected developing countries (inclouding Iran) during the period 2006 to 2013. The empirical results from employing panel cointegration method with Dynamic Ordinary Least Squares (DOLS) technique show that men and women population have a positive impact on the business environment index. This means that women alongside men play a significant role in improving the business environment; however, the impact of the female population is smaller than the male population, which is entirely consistent with the country's business environment.The female population plays a key role in the business environment of Iranian economy.
    Keywords: women, business environment index, panel cointegration method, developing countries}
  • محمدتقی تقوی فرد*، محمدرضا تقوا، مهدی فقیهی، محمد جواد جمشیدی
    مهمترین هدف این نوشتار ارائه ی الگوی حفاظت از حریم خصوصی اطلاعاتی شهروندان در دولت الکترونیک برای کشورهای در حال توسعه است. این تحقیق توسعه دهنده ی مبانی نظری و مدل های دولت الکترونیک از بعد حقوقی-قانونی محسوب می شود. این پژوهش از نظر روش شناسی، کیفی بوده و در آن از روش های مطالعات اسنادی، تحلیل محتوا و مطالعه ی تطبیقی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی کشورهای دارای قانون در حوزه ی حریم خصوصی اطلاعاتی، شامل 58 کشور، است که با روش نمونه گیری قضاوتی، 11 کشور انتخاب شده و مبنای مطالعه ی اسنادی قرار گرفته اند که عبارتند از: انگلستان، کانادا، فرانسه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا، نروژ، سوئد، ایرلند، بلژیک، کره جنوبی. الگوی پیشنهادی این تحقیق دارای هفت بعد است: (1) الزامات گردآوری داده های شخصی شهروندان؛ (2) الزامات استفاده از داده های شخصی شهروندان؛ (3) الزامات نگهداری داده های شخصی شهروندان؛ (4) الزامات افشاء داده های شخصی شهروندان؛ (5) حقوق شهروند در زمینه ی حریم خصوصی اطلاعاتی؛ (6) مسئولیت های کنترلگر داده های شخصی؛ و (7) الزامات دسترسی شهروند به داده های شخصی. از بین 124 الزام شناسایی شده برای حفاظت از حریم خصوصی اطلاعاتی شهروندان در دولت الکترونیک به عنوان شاخص های این ابعاد، 105 الزام دارای وزن بالای 5/0 بوده و می توانند به عنوان اصول استاندارد جهانی، الگویی برای کشورهای در حال توسعه جهت ضابطه مند ساختن توسعه ی دولت الکترونیک در زمینه ی حفظ حریم خصوصی اطلاعاتی شهروندان محسوب شوند.
    کلید واژگان: حریمخصوصیاطلاعاتی, دولتالکترونیک, پردازش داده های شخصی, حقوق شهروندی, کشورهای در حال توسعه}
    Mohammad Taghi Taghavifard*, Mohammad Reza Taghva, Mehdi Faghihi, Mohammad Javad Jamshidi
    The most important aim of this study is to propose a model for protecting citizens’ information privacy in e-Government for developing countries. This study develops theoretical foundations and models of e-Government in judicial-legal dimension. The methodology of this study is qualitative including documentary study, content analysis and comparative study. Statistical population of this study includes 58 countries with information privacy act which 11 countries were selected by judgment sampling for documentary study. These countries include:, England, Canada, France, Germany, Spain, Italy, Norway, Sweden, Ireland, Belgium and Republic of Korea. Proposed model of this study includes seven dimensions: (1) data collection obligations, (2) data use obligations, (3) data retention obligations, (4) data disclosure obligations, (5) data subject rights, (6) controller responsibilities and (7) obligations of accessing to data by citizen. Of 124 identified obligations for protecting citizens’ information privacy in e-Government as indexes of these dimensions, 105 obligations have a weight over 0.5 and can be a pattern for developing countries in order to regulate the e-Government development in the in the field of citizens’ information privacy protection as standard principles. It is hoped that the proposed model of this study would help developing countries in order to protect citizens’ information privacy in e-Government.
    Keywords: Information Privacy, e, Government, Personal Data Processing, Citizenship Rights, Developing Countries}
  • فیلبرت ندوویم فورا*، جیانگو ژنگ
    کشورهای در حال توسعه به طور فزاینده ای متکی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی شان هستند. بسیاری از کشورها سریعا در تولید خالص داخلی رشد کرده اند و این به خاطر برون سپاری فناوری اطلاعات بوده است. این امر امروزه به طور گسترده به عنوان یک فعالیت مدیریت استراتژیک که می تواند در کسب و کار مزیت رقابتی ایجاد کند شناخته شده است. اعضای جوامع افریقای شرقی در موقعیت و سیاستی قرار گرفته اند که این شرایط به آن ها اجازه می دهد که محیط رقابتی خود را در زمینه فناوری اطلاعات بهبود دهند. هدف این مقاله ارزیابی برای امادگی جهت برون سپاری فناوری اطلاعات در جوامع افریقای شرقی و همچنین ایجاد چارچوب دانشی برای برقرای ارتباط بین شاخص آمادگی شبکه ای کشور و آمادگی جهت برون سپاری فناوری اطلاعات می باشد. این ارزیابی با استفاده از تکنیک پرومته انجام پذیرفته است، این تکنیک یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره می باشد که بسیار کارا می باشد. نتایج نشان می دهد که کشور کنیا بیشترین آمادگی را جهت برون سپاری فناوری اطلاعات در جوامع افریقای شرقی داشته است.
    کلید واژگان: برون سپاری فناوری اطلاعات, جوامع افریقای شرقی, کشورهای در حال توسعه, پرومته}
    Philbert Nduwimfura*, Jianguo Zheng
    Developing countries are increasingly relying on Information and Communication Technology (ICTs) for their socio-economic development. Many countries have achieved faster gross domestic product (GDP) growth through information technology (IT) outsourcing, which is now largely recognized as a strategic management practice that can provide a competitive advantage in business. The East African Community (EAC) member states are putting in place policies to help improve their overall ICT environment competitiveness. This paper evaluates the current state of IT outsourcing readiness in the EAC countries, and contributes to the outsourcing body of knowledge by establishing a relation between a country’s Networked Readiness Index (NRI) and its readiness for IT outsourcing. This evaluation is performed based on the PROMETHEE method which is very effective at dealing with multi-criteria decision making problems. The results show that Kenya is the most ready country for IT outsourcing in EAC, followed by Rwanda, Uganda, Tanzania, and Burundi.
    Keywords: Developing countries, East African Community, IT outsourcing, Offshoring, PROMETHEE.v}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال