به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « میانه » در نشریات گروه « زمین شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «میانه» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • محمد یوسفی، نعمت الله رشیدنژاد عمران*، نیما نظافتی، پیمان افضل
    محدوده معدنی طلای حصار در زون البرز- آذربایجان واقع شده است. لیتولوژی غالب در محدوده معدنی، سنگ های آتشفشانی، نیمه آتشفشانی و رسوبی مربوط به دوران سنوزوییک هستند که شامل سنگ های آتشفشانی و پیروکلاستیکی، واحدهای آندزیت- تراکی آندزیت، بازالت، ایگنمبریت و توف با سن ایوسن و مربوط به فاز کوهزایی لارامید است که تحت تاثیر یک فاز انبساطی از گدازه های آتشفشانی و نیمه آتشفشانی با سن الیگوسن که از گسل ها و شکستگی ها، بصورت دایک های دولریتی و سیل ها و استوک های عمدتا داسیتی، ریوداسیتی برونزد دارند و دگرسانی های سیلیسی، هیدروکسیدی و کایولنی وابسته به این توده ها بوجود آمده اند. کانی زایی عمده، در محدوده مورد مطالعه، طلا در همراهی با پیریت، آرسنوپیریت، گوتیت و مگنتیت، است که در دو فاز کانی زایی و عمدتا بصورت پراکنده است. کانی زایی طلا حاصل تجزیه پیریت و آرسنوپیریت های طلادار است که بصورت آزاد در زمینه سنگ دیده شده است، این کانی زایی مربوط به فاز دوم برونزدهای آتشفشانی و نیمه آتشفشانی با سن الیگوسن تا میوسن است. نتایج به دست آمده از مطالعات ریزدماسنجی میانبارهای سیال در کانی کوارتز بیانگر آن است که دمای همگن شدگی در دامنه 140 تا 260 درجه سانتیگراد تغییر می کند و همچنین دمای ذوب آخرین بلور یخ 0/1- تا  9- درجه سانتی گراد است و درجه شوری بین 0/18  تا 14 درصد وزنی معادل نمک طعام با محدوده فراوانی 2 تا 6 درصد وزنی معادل نمک طعام محاسبه گردیده است. با توجه به مقادیرδ34S  (5.77- در هزار و بیشترین مقدار، 1- در هزار) در پیریت، بیانگر منشاء ماگمایی گوگرد و در نتیجه کانه های پیریت، آرسنو-پیریت و طلا در این محدوده معدنی است. سیال در حال تعادل با کوارتز در دمای 200 درجه سانتیگراد دارای مقادیر δ18O بین 1/8- تا 3/7- در هزار بوده به طوری که مقادیر δ18O این سیال عمدتا در محدوده آب های جوی و سنگهای گرانیتی نیمه آتشفشانی واقع می شود. با توجه به اطلاعات به دست آمده از محدوده مطالعاتی حصار، کانی زایی در این محدوده از نوع اپی ترمال است.
    کلید واژگان: سیالات درگیر, ایزوتوپ پایدار, طلا, حصار, میانه}
    Mohammad Yousefi, Nematollah Rashidnejad Omran *, Nima Nezafati, Peyman Afzal
    Hesar gold mining area is located in Iran Alborz-Azerbaijan zone. The predominant lithology in the mineral range is volcanic, subvolcanic, and sedimentary rocks of the Cenozoic period, which include volcanic and pyroclastic rocks, andesite-trachyandesite, basalt, eicombrite, and tuffs of the Eocene age and related to the Laramid orogenic phase under the influence of Laramide. Expansion phase of volcanic lava that erupts from several fissures and emerges in the form of delirious dykes and floods and stocks, mainly dacite, rhyodacity with Oligocene age, and alterations related to these masses such as silicification, pyritization and caudal formation Major mineralization in the study area includes pyrite, goethite, magnetite and gold, which is mineralized in two phases and is mainly selective and dispersed. Gold mineralization is the result of the decomposition of pyrite and arsenic pyrite, which is free in the field. The rock has been found to be related to the second phase of volcanic and semi-volcanic outcrops of the Oligomocene age. The results obtained from microscopy studies of fluid shortcuts in quartz mineral indicate that the homogenization temperature varies in the range of 140 to 260 ° C and also the melting temperature of the last ice crystal changes from -0.1 to -9. ° C and salinity is between 0.18 to 14% by weight equivalent of NaCl with a frequency range of 2 to 6% by weight equivalent of NaCl.
    Keywords: Fluid inclusions, Oxygen isotope, Sulfur isotope, gold, Mianeh}
  • شایسته آزادبخت، فریبرز مسعودی، وحید احدنژاد*

    توده های نفوذی در محور بستان آباد-میانه با امتداد شمال غرب-جنوب شرق رخنمون دارند. این سنگ ها در نقشه های زمین شناسی عمومی گرانیت معرفی شده اما مطالعات دقیق در این تحقیق حضور سینیت ها را نیز نشان داده که پترولوژی آنها به منظور بررسی تکوین کوهزایی زاگرس در شمال غرب ایران بررسی شد. سنگ های آذرین منطقه حاصل ماگماتیسم کمربند ماگمایی ارومیه-دختر بوده و شامل سنگ های نفوذی، آتشفشانی و پیروکلاستیک به همراه مجموعه های رسوبی است. سینیت های مورد مطالعه در محدوده سری پتاسیم بالا و شوشونیتی قرار گرفتند. همچنین براساس شاخص اشباع آلومین، نمونه های مورد مطالعه در محدوده متآلومین قرار دارند. از نظر خصوصیات ژیوشیمیایی سینیت های مورد مطالعه از عناصری نظیر Th)، K، U، Pb، Nd، Rb و Sm) غنی شدگی نشان می دهند، در حالی که از عناصری مانند (Ba، Nb، La، Ce، Sr، P، Zr، Eu، Ti و Y) تهی شدگی نشان می دهند. غنی شدگی عناصری مانند Th و Rb و تهی شدگی عناصری مانند Nb و Ti در الگوی عناصر کمیاب از ویژگی های ماگماهای ایجاد شده در محیط های تکتونیکی وابسته به فرورانش است. همچنین تهی شدگی عناصر ناسازگار مانند Nb، Ti، Sr و غنی شدگی عناصر ناسازگار K، Th، Rb، La و U بیانگر آلودگی پوسته ای در این سنگ هاست. بنابراین تشکیل این سنگ ها از یک مذاب گوشته ای که توسط سیالات یا مذاب های حاصل از ورقه فرورو غنی سازی شده و طی صعود با مواد پوسته ای آلایش یافته در یک محیط برخوردی می باشد.

    کلید واژگان: سینیت, محیط تکتونیکی, فرورانش, ماگماتیسم, میانه}
    Vahid Ahadnejad
    Introduction

    Intrusive masses are exposed in the Bostanabad-Mianeh axis with the northwest-southeast trend. The rocks are known as granite in general geological maps. Detailed studies in this study have also shown the presence of syenites which their petrology was considered in order to investigate the Zagros orogeny development in northwestern of Iran. The magmatic rocks of the region are the result of magmatism of the Uromieh-Dokhtar magmatic belt and include intrusive, volcanic and pyroclastic rocks with sedimentary units. Syenites of the Bostanabad-Mianeh axis are along with large volume of granites. Syenites provides important information about the interaction of the crust-lithosphere mantle, magma evolution processes, tectonics and crustal growth. In this study, syenites are divided from granitic rocks and their geochemical properties have been investigated to determine their tectono-magmatic and Petro-genetic conditions.

    Research method

    During field study, samples from the syenite and granite outcrops were collected for petrography, geochemistry and determining magmatic series and the magma origin. For geochemical studies, 13 samples of intrusive rocks with the lowest degree of alteration were chemically analyzed by ICP-MS and ICP-OES methods in the Act Lab Ontario Canada.

    Discussion and Conclusion

    The Bostanabad-Mianeh axis in northwestern of Iran and in the East Azerbaijan province is part of the Cenozoic magmatism of the Lesser Caucasus towards southeastern Iran. Magmatism is related to the subduction of the northern ocean of Neotethys during the collision of the Arabian Plateau with Eurasia and its subsequent events. The presence of arc-type magmatism in the regions of Azerbaijan, the Alborz Mountains, Talesh and the Lesser Caucasus all indicate the subduction of the Neotethys branch with the Eurasian plate. Due to the LILE and LREE enrichment and the HREE depletion, the source of the magmas for the studied syenites are originated from an enriched mantle source in the continental lithosphere in the subduction zone belonging to post orogenic extension events. Consequently, the formation of the intrusions is related to mantle melting which is enriched and fed by fluids and melts and finally contaminated with crustal material during the ascent.

    Keywords: Syenite, Tectonic environment, Subduction, Magmatism, Mianeh}
  • وحیده علیپور، علی عابدینی*، صمد علیپور

    ذخیره کایولن آوین در 35 کیلومتری شمال شرق شهرستان میانه، استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران قرار دارد. شواهد صحرایی و بررسی های سنگ نگاری نشان می دهند که گسترش و تشکیل این ذخیره از نظر زایشی در ارتباط با دگرسانی سنگ های داسیتی به سن ایوسن- الیگوسن است. با توجه به یافته های کانی شناسی، این ذخیره شامل کانی های کایولینیت، کوارتز، مسکوویت- ایلیت، کریستوبالیت، روتیل، اورتوکلاز و گوتیت است. از بررسی برخی از عامل های زمین شیمیایی چون مقادیر TiO2، Ba+Sr و Ce+Y+La برداشت می شود که گسترش این ذخیره در ارتباط با عملکرد دو فرآیند درونزاد و برونزاد است. نتایج بدست آمده از بررسی های کانی شناسی، زمین شیمی تغییرات جرم و روند تغییرات نسبت های عنصری نشان می دهند که شیمی محلول های دگرسان کننده (درجه اسیدی یا pH و پتانسیل اکسایش-کاهش، Eh)، جذب سطحی، روبش توسط اکسیدهای فلزی، تثبیت در فازهای کانیایی تازه تشکیل شده، نسبت سیال به سنگ و میزان دسترسی به یون های کمپلکس ساز شش عامل اثرگذار بر تحرک، توزیع و غنی شدگی عناصر جزیی و خاکی نادر در این ذخیره هستند. بررسی های زمین شیمیایی آشکار می کنند که کاهش مقادیر بی هنجاری های Eu در نمونه های کایولینیتی شده در ارتباط با تخریب کانی های پلاژیوکلاز سنگ های داسیتی توسط محلول های گرمابی دما بالا و کاهش بی هنجاری های Ce در نتیجه گسترش فرآیند کایولینیتی شدن توسط سیال هایی با ماهیت اسیدی- اکسایشی است.

    کلید واژگان: کائولن, داسیت, کانی شناسی, توزیع عناصر, عامل های زمین شیمیایی, آوین, میانه}

    The Avin kaolin deposit is located about 35km of northeast of the Mianeh town, East-Azarbaidjan Province, NW Iran. Field evidence and petrographic studies indicate that development and formation of this deposit is genetically related to alteration of dacite rocks of Eocene- Oligocene age. In attention to mineralogical data, this deposit consists of minerals such as kaolinite, quartz, muscovite-illite, cristobalite, rutile, orthoclase, and goethite. Investigation of some geochemical parameters such as values of TiO2, Ba+Sr, and Ce+Y+La show that development of this deposit is related to function of two processes of  hypogene and supergene. Incorporation of the obtained results from mineralogical studies, mass changes geochemistry, and variations trend of elemental ratios indicate that chemistry of altering fluids (pH and Eh), surface adsorption, scavenging by metallic oxides, fixation in neomorphic mineralogical phases, ratio of fluid to rock, and amount of availibility to complexing ions are six effetive parameters in mobilization, distribution, and enrichment of trace and rare earth elements in this deposit. Geochemical analysis indicates that decrease of  Eu anomalies in kaolinized samples was related to destruction of plagioclase minerals of the dacitic rocks by high temperature hydrothermal fluids and decrease of negative Ce anomalies is due to development of kaolinization process by fluids with acidic-oxidizing nature.

    Keywords: Kaolin, dacite, mineralogy, distribution of elements, geochemical parameters, Avin, Mianeh}
  • جواد ایزدیار *، معصومه سهرابی، علی اصغر سپاهی، آذر قارلقی، لیلا محمدی

    مجموعه ای از سنگ های دگرگونی شامل اسلیت، فیلیت، میکا شیست و مرمر با شیستوزیته غالب شمال شرقی – جنوب غربی در منطقه نی باغی واقع در شمال شرقی میانه رخنمون دارند.  مرمرهای ناخالص در بخش مرکزی این مجموعه به صورت نازک لایه، ضخیم لایه و توده ای دیده می شوند.  شواهد فابریکی و کانیایی نشانگر دو مرحله دگرگونی در مرمرهای ناخالص هستند.  مرحله اولیه با کانی های مانند پیروکسن (دیوپسید)، اپیدوت (کلینوزویزیت)، آمفیبول 1 (ادنیت – پارگارسیت) و پلاژیوکلاز 1 و مرحله اصلی با کانی های مانند کلریت (کلینوکلر)، آمفیبول 2 (ترمولیت)، فلوگوپیت و پلاژیوکلاز 2 مشخص می شوند.  نتایج محاسبات P-T-XCO2 برای مراحل اولیه و اصلی دگرگونی با محاسبه فوگاسیته و فعالیت غیر آرمانی و غیرمتقارن فازهای سیال و جامد توسط نرم افزار ترموکالک نشان داد که مرحله اولیه در شرایط(P= 9.5kbar, T= 660°C, XCO2= 0.35)   و مرحله اصلی در شرایط 4.2kbar, T=510°C, XCO2= 0.4) (P= پایدار می باشند. مسیر فشار – دمای حاصل شده، نشان می دهد که مرمرهای ناخالص نی باغی در فشار متوسط تشکیل شده اند و توسط یک دگرگونی فشار پایین دوباره تحت تاثیر قرار گرفته اند.  این الگو نشانگر تکامل دگرگونی مرمرهای نی باغی در یک محیط تکتونیکی برخوردی است.

    کلید واژگان: نی باغی, میانه, مرمر, ترموکالک, شیمی کانی}
    Izadyar J*, Sohrabi M, Sepahi A. A, Gharloghi A, Mohammadi L

    A metamorphic rock complex consists of slate, phyllite, micaschist and marble with NE – SW shistosity has cropped out in Neybaghi area in the NE of Myaneh.  Impure marbles occur as thick and thin layers or massive bodies within the centeral area of this complex. Textural and mineralogical evidences, revealed two metamorphic stages.  The early stage is testified by the minerals such as pyroxene (diopside), epidote (clinozoisite), amphibole 1 (edenite-pargasite) and plagioclase 1.  The main stage have chlorite (clinochlore), phlogopite, amphibole 2 (tremolite) and plagioclase 2.  P-T-XCO2 have been estimated for the early and main stage of metamorphism by computing nonideal and asymmetrical fugacity and activity and programing in THERMOCALC software for fluid and solid phases.  The estimations give pressure, temperature and XCO2 of 9.5Kbar, 660°C and 0.35, whereas the main stage has been constrained at P=4.2Kbar, T=510°C, XCO2=0.4. The obtained P-T path shows that the Neybaghi marbles were formed under medium pressure condition and overprinted by a low pressure metamorphism.  This type of P-T trend can be formed in collisional tectonic regime.

    Keywords: Neybaghi, Myaneh, Marble, Thermocalc, Mineral chemistry}
  • امیر محامد، محسن موید*، منیر مجرد

    منطقه گرمی چای در شمال شهرستان میانه (شمال باختری ایران) دربرگیرنده مجموعه ای از سنگ های دگرگونی شیستی، آمفیبولیت، کالک سیلیکات و مرمر و گرانیتویید است. گرانیتوییدها از دو تیپ S و A هستند. سازوکار پیدایش این گرانیت برپایه ذوب بخشی یک سنگ خاستگاه پلیتی سرشار از مسکوویت و واکنش ذوب، بیشتر آبزدایی مسکوویت بوده است. اندیس ASI برای گرانیت‏ های تیپ S برابربا 12/1 تا 5/1 است و نشان دهنده سرشت پرآلومینوس و خاستگاه پوسته ای آنهاست. هر دو تیپ گرانیتی از LREE نسبت به HREE سرشار‏ تر هستند و بیشتر آنها آنومالی منفی Eu نشان می‏ دهند. مقدار Lan/Ybn و Lan/Gdn برای تیپ S در بازه 49/1-09/3 و 45/2-5 و برای تیپ A در بازه 34/1-99/1 و 53/1-75/1 هستند. گرانیت‏ های تیپ S در محیط زمین ساختی همزمان با برخورد و هنگام رویداد فاز آسنتیک پدید آمده اند. گرانیت تیپ A نیز درون صفحه ای است. این گرانیت در زیرگروه A1 است و در محیط کافت قاره ای پدید آمده است. دمای پیدایش گرانیت‏ های S و A به ترتیب نزدیک به 650-750 و 800-850 درجه سانتیگراد است.

    کلید واژگان: گرانیت, تیپ S, تیپ A, پهنه برخوردی, ریفت قاره ای, گرمی‏ چای, میانه}
    Amir Mahamed, Mohsen Moayyed *, Monir Modjjarad

    The Garmichay area in the north of Mianeh, NW Iran, features schists, amphibolites, calc-silicates, marbles and granitoids. Granitoids are of S- and A-type nature. Partial melting is the main generation mechanism, the progenitor is a pelite enriched in muscovite and the major melting reaction is muscovite dehydration. The ASI for the S-type granite varies between 1.12-1.5 indicating peraluminous character and crustal origin. Both granitic types are enriched in LREE in relation to HREE with negative Eu anomalies. Lan/Ybn ranges are 1.49-3.09 and 1.34-1.99 for the S-type and the A-type granites, respectively. Moreover, Lan/Gdn varies between 2.45 and 5 for the S-type granite and 1.53 and 1.75 for the A-type granite. The S-type granite has been generated in a collisional zone during Assyntic Orogeny.The A-type granite, however, is formed in a within-plate environment.The A-type granite belongs to A1 subtype formed in a continental rifting setting. The crystallization temperatures for the S-type and the A-type granites vary from 650 to 750 ºC and 800 to 850 ºC،respectively.

    Keywords: Granite, S-type, A-type, collision zone, Continental rift, Garmichay, Mianeh}
  • فاضل خالقی
    انتخاب محل دفن پسماندها (لندفیل) یکی از مراحل مهم در مدیریت پسماندهای جامد شهری می باشد. با توجه به اثرات مخرب زیست محیطی، اقتصادی و اکولوژیکی لندفیل ها، انتخاب محل دفن باید با دقت و طی یک فرایند علمی صورت گیرد. این تحقیق با هدف تعیین مکان های مناسب دفن پسماند شهری شهر میانه با بررسی های زمین شناسی زیست محیطی و با استفاده از قابلیت های نرم افزار GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) اجرا شده است. در این مطالعه جهت انتخاب محل مناسب برای احداث لندفیل جدید شهر میانه، معیارها و ضوابط انتخاب مکانهای مناسب برای دفن بهداشتی پسماندهای این شهر مانند خصوصیات زمین شناسی، راه های دسترسی، نقشه شیب و جهت شیب،گسلها،نقشه کاربری اراضی، فاصله از مراکز شهری و روستائی،نقشه خاک منطقه، نقشه شبکه هیدروگرافی و آب های زیرزمینی و نیز نقشه مسیر خطوط انتقال گاز شناسایی گردیدند. جهت تهیه نقشه قابلیت مکان مناسب دفن پسماند، ابتدا مناطق ممنوعه حذف شد. از طریق پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان AHP، اهمیت و وزن معیارها تعیین گردید و سپس با استفاده از 12 لایه اطلاعاتی به روش وزندهی به معیارها و تحلیل وزنها در محیط GIS، نقشه هم وزن معیارهای مختلف بدست آمد .در انتها با ادغام این نقشه هابهترین مکان برای دفن پسماندهای شهر میانه انتخاب گردید.
    کلید واژگان: مکانیابی محل دفن, میانه, پسماند, AHP, GIS}
    Fazel Khaleghi
    One of the most problem of human societies is, production of types of waste solid materials in different qualities and quantities and its discharge. Discharge is the simplest method and in many reigns is low –cost method of discharge. Main goal of discharge is secure and long lasting of solid waste material discharge regard to health and environment. Selecting of place of landfill is one of the important stage in management of urban solid wastes. According to destructive environmental effects, economic and ecological of land fill, and choice of landfill should be fulfilled carefully. This research is done for this purpose to determining proper places of urban waste disposal of Mianeh city by using of hierarchical method (AHP). The current place of urban waste disposal of Mianeh city located at 13 kilometer distance in west of city and adjacent to Mianeh_Hashtrud road on the hills of Dashkasan regions with 3 kilometers motorable track and it becomes asphalt way after 10 kilometers. In this research, criteria and conditions of selecting proper places are identified for healthy landfill of waste disposals such as geology characteristic, availability ways, slop map, faults, land use map, distance of rural and urban centers, soil map of region, hydro-graphy drainage map, groundwaters and gas pipeline ways. For providing talented ability exclusion zones are deleted at first and by using of twelve information layers by weighting method to each ones and analyzing of these weights in GIS environment map obtain different criterion, then best places were selected by combination of these maps. These places located in north, northeast, southwest and southeast. From received regions, the best place is recognized and after field review, this area was confirmed final. This area is located in 8 kilometers of north and northeast and in adjacent to Mianeh _Tark and it has 2 Kilometer motorable track and after 6 kilometer. The lithology of this area mainly include marls and sandstone. It is Also, outside of Aquifer limit, and it is suitable from rural regions.
    Keywords: Site selection, Mianeh, Waste, Land fill, GIS, AHP}
  • مهتاب افلاکی، اسماعیل شبانیان، زینب داودی
    حوضه سنوزوییک ماهنشان - میانه، در جنوب باختری پایانه جنوبی گسل تبریز، میان دو قلمرو زمین ساختی شمال باختر و شمال ایران جای دارد که متاثر از دو رژیم زمین ساختی و وضعیت تنش متفاوت هستند. از این رو، شناخت وضعیت تنش در گستره ماهنشان- میانه، یک روش کلیدی برای تعیین مرز گذار میان این دو قلمرو زمین ساختی است. در این پژوهش وضعیت تنش کواترنری گستره با استفاده از روش وارون سازی داده های جنبشی گسل ها (صفحه گسل و بردار لغزش آن)، برداشت شده در 25 ایستگاه در گستره حوضه رسوبی سنوزوییک ماهنشان - میانه، بررسی شده است. نتایج، راستای محور بیشینه فشارش افقی کواترنری را در بخش های مختلف گستره، شمال خاور- جنوب باختر (~N049) و رژیم تنش حاکم بر منطقه را فشارشی و هماهنگ با تنش ناشی از همگرایی عربی - اوراسیا نشان می دهد.
    کلید واژگان: داده های جنبشی گسل ها, وضعیت تنش کواترنری, حوضه رسوبی ماهنشان, میانه, شمال باختر ایران}
    M. Aflaki, E. Shabanian, Z. Davoodi
    Mahneshan­­–­­Mianeh Cenozoic basin, in southern part of SE­–­­termination of North Tabriz Fault, is located between two distinct NW and N Iran tectonic domains affected by different Quaternary tectonic and stress regimes, with a transitional boundary. Determining the Quaternary state of stress in the area of interest is a key to locate the locus of this transition between the two tectonic domains. In this study, Quaternary stress state of the area was studied using the inversion of fault kinematics data (with well-known sense and chronology) measured in 25 sites in the Mahneshan­­–­­Mianeh Cenozoic basin. Our results indicate a homogenous modern compressional stress field characterized by a NE-trending horizontal maximum stress axis (~N055) prevailing through Quaternary, and coherent with the direction of the Arabia­–­Eurasia convergence in Iran.
    Keywords: Fault kinematics inversion, Quaternary state of stress, Mahneshan, Mianeh Cenozoic basin, NW Iran}
  • رباب حاجی علی اوغلی*، رقیه شکاری اسفهلان
    منطقه سیاه منصور در منتهی الیه جنوب شرقی رشته کوه بزقوش در زون البرز-آذربایجان واقع شده است. گرانیتوئیدهای مورد مطالعه در این منطقه بر اساس شواهد صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی در دو گروه (الف) موسکوویت گرانیت و (ب) آلکالی گرانیتوئید دسته بندی شده اند. برونزد موسکوویت گرانیت محدود به دایکها و رگه های موازی شیستوزیته سنگهای دگرگونی می باشد. آلکالی گرانیتوئید از نوع استوک نفوذی بوده که سنگهای رسوبی و آتشفشانی کرتاسه و ائوسن را قطع کرده و بر این اساس سن آن به الیگوسن نسبت داده شده است. هر دو نوع گرانیتوئید تحت تاثیر تنشهای برشی دچار دگرشکلی با تغییرات واضح و تبلور مجدد شده و گرانیتوئید میلونیت در این ارتباط تشکیل شده اند. رگه های موسکوویت گرانیت با ویژگی پرآلومینوس و A-type و غیر کوهزایی حاصل ذوب بخشی سنگهای دگرگونی می باشند. این سنگها با دگرشکلی بسیار شدید همزمان با تکتونیک فعال جایگیری شده اند. توده آلکالی گرانیتوئیدی دارای منشاء گوشته ای، ماهیت متاآلومینوس و A-type می باشد. در ارتباط با جایگیری استوک آلکالی گرانیتوئیدی بنظر می رسد گسل خوردگی و شکستگی های حاصل از حرکات کششی بعد از بسته شدن و برخورد نئوتتیس مرتبط با فاز کوهزایی آلپی در ترشیاری در تشکیل آن تاثیرگذار بوده است. بنظر می رسد دگرریختی های ثبت شده در استوک آلکالی گرانیتوئیدی سیاه منصور مرتبط با پهنه مثلثی شکل تکتونیک خروج یا فرار در محل تقاطع گسل های جنوب بزقوش (گسل بناروان) و گرمی چای باشد.
    کلید واژگان: دگرشکلی, گرانیتوئید, سیاه منصور, میانه}
    R. Hajialioghli *, R. Shekari
    The Siyahmansur area is located at southeastern end of the Bozgush mountain ranges in the Alborz-Azerbaijan zone. On the basis of field evidence, mineralogy and geochemistry the investigated granitoids can be classified as two types (a) Ms-granitoids, (b) alkali-granitoids. Outcropping of Ms-granite is limited to dykes and veins parallel to the metamorphic schistosity. Alkali-granitoid rocks are cropped out as a stock which is intruded in to the Cretaceous and Eocene sediments and volcanic rocks during Oligocene. Both granitoid types are deformed under strain tectonic condition and mylonite granitoids are formed in this regards. Ms-granites having peraluminous, A-type and anorogenic characteristics have been resulted from partial melting of metamorphic schists. Ms-granites recording extensive deformations are most probably emplaced under active tectonic conditions. Alkali-granitoid intrusion originated from mantle source are characterized as metaluminous and A-type granitoids. Concerning to the alkali-granitoids it seems they are emplaced due to faulting and fracturing related to decompression processes after closuring and collision of Neotethys during Alpine orogenic phase on Tertiary. On the basis of the recorded deformations on Siyahmansur alkali-granitoids it seems that they can be attributed to extrusion or escape tectonics in the intersections of southern Bozgush (Benarvan fault) and Germichai Faults.
    Keywords: deformation, granitoid, Siyahmansur, Miyaneh}
  • مجید باقرنژاد، محمدرضا قاسمی، بهنام اویسی
    در پانه های (wedge) چین و راندگی که به صورت نازک پوست دگرریخت می شوند چگونگی دگرریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطح های فراکنش (decollement) و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنش دارد. در گستره چین خورده میانه- ماه نشان، طبقات شکل پذیر در ترازهای پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش به سزایی در هندسه و جنبش شناسی دگرریختی گستره بازی می کنند. به منظور شناسایی هندسه چین خوردگی، تفکیک سازوکارهای چین خوردگی و تعیین ژرفای فراکنش، اقدام به جمع آوری اطلاعات و عملیات صحرایی در گستره میان میانه و ماه نشان شد. وضعیت چین خوردگی ها و ساختارهای این گستره به گونه ای ویژه از دیگر ساختارهای گستره و حتی نواحی همسایه مانند البرز متمایز است و جنبش گنبدهای تبخیری و شکل پذیر بودن مارن های سازند سرخ بالایی پیچیدگی زیادی را به الگوی چین خوردگی داده است. برای تحلیل پدیده های ساختاری همزمان با رسوب گذاری، افزون بر برداشت های ساختاری دقیق، از ویژگی های رسوب شناختی و محیط رسوبی در راستای تفسیر و تاریخ گذشته گستره، مطالعه سنگ های رسوبی، ارائه داده هایی از محیط های رسوب گذاری آنها و جغرافیای دیرینه نیز استفاده شد. یکی از دستاوردهای این پژوهش، تحلیل ساختارهای رشدی (growth structures) همزمان با چین خوردگی در گستره میانه- ماه نشان بود. شش برش ساختاری AA’، BB’، CC’، DD’، EE’، FF’ در عرض ساختارهای چین خورده پیچیده گستره پیمایش و رسم شد. میزان کوتاه شدگی به دست آمده از دو برش AA’ و DD’ به ترتیب 65/46 و 05/38 درصد به دست آمد که میانگین آنها 3/42 درصد است. در مقایسه با این مقدار، میزان کوتاه شدگی در بخش های گوناگون استان های زمین ساختی البرز و زاگرس از 16 تا 30 درصد متغیر است. ما بر این باوریم که علت این اختلاف در آن است که کوتاه شدگی در این گستره به صورت محلی روی داده است و تحت تاثیر عواملی مانند شیب حوضه و گسل های ژرف و لایه های کم قوام موجود در سطح فراکنش گستره قرار دارد. با بررسی هایی که انجام گرفت سازوکار اصلی چین خوردگی نهشته های این گستره از نوع جدایشی (detachment) و چین پیشروی گسل یا چین خم گسل (fault propagation fold or fault bend fold) است، مواد تبخیری موجود در توالی (گچ و نمک) نقش مهمی در این چین خوردگی ها دارند.
    کلید واژگان: چین خوردگی, میانه, ماه نشان, ژرفای فراکنش, سازند سرخ بالایی}
    M. Baghernejhad, M.R. Ghassemi, B.Oveisi
    There is a close relationship between resistance to slip along decollement surfaces and presence of deep and shallow decollement levels in thin-skinned fold and thrust wedges. Decollement units in lower (Upper Red Formation) stratigraphic levels in Mianeh-Mahneshan fold belt have an effective role onthe geometry and kinematics of deformation of the area. In order to understand the fold geometry and folding mechanisms, and to exploredepth-to-the-decollement surface, we carried out data collection and field study in an area between Mianeh and Mahneshan cities. Folded structures in the study area are different other structures within the area, as well as the structures in the neighboring Alborz Mountains.The rise of salt domes along with the plasticity of marls in the Upper Red Formation have resulted in extreme complexities in folding pattern. In order to analyze syn-sedimentary structural features and interpret the geological evolution of the area, we used detailed structural measurements, sedimentological and sedimentary environment features, sedimentary rock studies, and paleogeography.One of the results of this study was the interpretation of syn-sedimentary growth structures in the Mianeh-Mahneshan area, which helped us to construct six structural cross-sections (AA’, BB’, CC’, DD’, EE’ and FF’)across the folded structures. Measured shortening along two Sections AA’ and DD’is 46.65% and 38.05%, respectively, with an average of 42.3%. These values are different those estimated forthe neighboring Alborz and Zagros Orogens, shortening ranges between 16-30%. We attribute this difference to local intense shortening in the study area caused by several factors such as basin slope, deep faults and weak beds along decollement surfaces. This study indicates that dominant folding mechanisms in the study area are detachment folding, and fault-propagation or fault-bend folding. The presence of evaporitic material (gypsum and salt) within the succession has played a major role in the kinematics of folding.
    Keywords: Folding, Mianeh, Mah, Neshan, Decollement Depth, Upper Red Formation}
  • حسین حسینخانی، مرتضی نجیب
    در این پژوهش، تعداد 13 نمونه از آب رودخانه های موجود در حوضه آبریز سد شهریار میانه جهت ارزیابی قابلیت آن برای هداف شرب و آبیاری مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، برای اولین بار جهت تعیین توزیع مکانی پارامترهای کیفی آب و شناسایی مکانهای با بهترین کیفیت برای شرب و استفاده کشاورزی در ناحیه مطالعاتی، بر اساس: (1) تجزیه و تحلیل یکپارچه از پارامترهای فیزیکوشیمیایی، (2) استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و (3) محاسبه شاخص کیفیت آب اقدام شده است. نتایج فیزیکوشیمیایی با مقادیر استانداردهای توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO)، موسسات استاندارد ایران (ISI)، ترکیه (TSE) و هند (ISI) به منظور بررسی کیفیت فعلی آب منطقه برای شرب و بهداشت عمومی مقایسه شدند. سپس با استفاده از روش های منحنی ترازGIS، نقشه های توزیع مکانی کیفیت آب برای اهداف شرب و آبیاری به ترتیب مطابق نظر شولر و ویلکاکس ایجاد شده است. جهت بدست آوردن پراکندگی مکانی پارامترهای کیفی آب، تکنیک درونیابی وزن دهی فاصله معکوس (IDW)، مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مکانی الگوهای کیفیت آب منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که آب قسمت جنوبی ناحیه مطالعاتی به دلیل عبور از سازندهای تبخیری، جهت استفاده های گوناگون(شرب، صنعت و آبیاری) دارای محدویت زیاد است. اما بخش های مرکزی و بخصوص ناحیه شمالی حاوی آب با کیفیت قابل قبول و مناسب می باشند که می تواند با اندک رسیدگی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: GIS, آنالیز مکانی, شاخص کیفیت آب, حوضه آبریز سد شهریار, میانه}
  • محسن موید، رقیه شکاری اسفهلان

    منطقه ی سیاه منصور در شمال شرقی شهرستان میانه واقع شده است. برونزد انواع سنگ های آذرین در منطقه عبارتند از سنگ های آتشفشانی ائوسن تا میوسن با ترکیب بازالت، آندزیت، ریوداسیت، ریولیت و سنگ های گرانیتوئیدی و دیوریتی. سنگ های گرانیتوئیدی عبارتند از انواع مختلف موسکوویت گرانیت و گرانیت - گرانودیوریت. سنگ های موسکوویت گرانیت به طور محدود به صورت دایک های لویکوگرانیتی داخل سنگ های دگرگون مشاهده می شوند که بر این اساس تشکیل موسکوویت گرانیت ها در ارتباط با دگرگونی های همراه به سن پرکامبرین(؟) و یا سیمیرین پیشین (؟) بسیار محتمل به نظر می رسد. برونزد سنگ های گرانیت و گرانودیوریت به صورت استوک نسبتا کوچک مشاهده می شود که نهشته های رسوبی- آتشفشانی کرتاسه فوقانی و ائوسن را قطع کرده اند. موسکوویت گرانیت ها و گرانیت ها از نظر شاخص اشباع از آلومین به ترتیب در گستره ی پرآلومینوس و شبه رخشان تا پرآلومینوس قرار می گیرند. سری ماگمایی موسکوویت گرانیت ها و گرانیت – گرانودیوریت ها به ترتیب آهکی- قلیایی و قلیایی می باشد. بر اساس بررسی های کانی شناسی و شواهد ژئوشیمیایی، سنگ های موسکوویت گرانیت از نوع S و گرانیت – گرانودیوریت ها از نوع A (زیر گروه A1) هستند. خاستگاه ماگمایی و جایگاه زمین ساختی گرانیت ها – گرانودیوریت ها از نوع غیر کوهزایی و درون صفحه ای با خاستگاه گوشته ای بوده ولی محیط جای گیری سنگ های موسکوویت گرانیت به انواع Syn-COLG وابسته است. بررسی نمودارهایREE در گرانیت ها و گرانودیوریت ها نشانگر غنی شدگی شدید از LREE نسبت به HREE است که احتمالا تشکیل این سنگ ها از یک خاستگاه غنی شده را نشان می دهد. ضمن اینکه آلایش پوسته ای یا فرایند جدایش بلوری نیز می تواند در غنی شدگیLREE نقش موثری داشته باشد. مقادیر LREE و HREE در نمونه های موسکوویت گرانیتی نزدیک به هم بوده و تغییرات قابل ملاحظه ای را در نمودارهای REE نشان نمی دهند. بررسی نمودارهای عنکبوتی برای انواع گرانیتوئیدهای نوع A و نوع S، دخالت خاستگاه پوسته ای در ژنز این سنگ ها را پیشنهاد می کنند.

    کلید واژگان: گرانیتوئید, سنگ های دگرگونی, نوع S, نوع A, سیاه منصور, میانه}

    The Siyahmansour area is located between longitude 370 46 07" to 370 50 19" N and latitude 470 53 13" to 470 58 22" E in northeastern town of Miyaneh Exposure of different igneous rocks in the studied area including Eocene to Miocene volcanic rocks, granitoids and diorites. The granitoids are different including muscovite granites and granite-granodiorite. The muscovite granites are intruded into metamorphic rocks only as dykes. The intrusion age of these muscovite granitoid types could be related to the Precambrian (?) or Early Cimmerian (?) age of the metamorphic rocks. The granite-granodiorites, including alkali-feldespar granites and granodiorites, are intruded into the Cretaceous and Eocene volcano-sedimentary rocks. The geochemistry of variety of granitoids in the studied area indicate that in the view of aluminum saturation index, the muscovite granites and granite-granodiorite are peraluminous to metaluminous respectively. Magmatic series of muscovite granites and granite-granodiorite are determined as calc-alkaline and alkaline respectively. On the basis of mineralogy and geochemical evidences, the muscovite granites and granite-granodiorite are S-type and A-type (A1 subgroup) granitoids. Tectonic setting and petrogenesis of the granite-granodiorite are determined as anorogenic within plate granitoids having mantelic origin but the muscovite granites correspond to the Syn-COLG. REE diagrams of granite-granodiorite show high enrichment of LREE relative to HREE. This indicates that they are likely generated from an enriched source, although crustal contamination and/or fractional crystallization processes can be important too. REE amounts of the muscovite granites are relatively comparable and do not show considerable variations. The spider diagrams of A-type and S-type granitoides of Siyahmansour area are consistent with a crustal source of those rocks.

    Keywords: granitoids, metamorphic rocks, S-type, A-type, Siyahmansur, Miyaneh}
  • حسین حسینخانی
    فرسایش خاک و تولید رسوب از جمله محدودیت های اساسی در استفاده از منابع آب و خاک به شمار می رود، از این رو ارزیابی فرایندهای حاکم بر رفتار آنها به منظور درک بهتر سامانه های آبخیزداری و تبیین شیوه های مدیریتی مناسب ضروری است. به همین دلیل این پژوهش با هدف مطالعه فرسایش درحوضه آبریز سد شهریار میانه واقع در استان آذربایجانشرقی می باشد. باتوجه به وضعیت موجود سازندها و مشاهدات انجام گرفته، این سد درمعرض رسوب گذاری زیاد است. بدیهی است این رسوبات سبب پرشدن مخزن سد وکوتاه شدن عمر مفید آن می شود. ازاین رو مطالعه فرسایش و برآورد رسوب دهی بالادست حوضه ضروری است، بنابراین ازجمله اهداف اصلی این تحقیق تعیین میزان حساسیت سازندها به فرسایش و نقش آن ها درتشکیل رسوبات جدید می باشد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا با کمک نقشه های توپوگرافی 1:50000 زنجان، میانه و هشترود، مرزحوضه آبخیز سد شهریار مشخص گردید. این منطقه به دقت برروی نقشه زمین شناسی 1:250000 زنجان، میانه و هشترود پیاده شد. نقشه آبراهه ها، نقشه زمین شناسی، پوشش گیاهی، گسل ها، میزان بارش و توپوگرافی منطقه رقومی گردیدند. درگام بعد با استفاده از تکنیک های امتیازدهی و تلفیق لایه ها، شدت فرسایش به کمک GIS درحوضه مذکور بررسی گردید. ازطرفی جهت برآورد توان رسوب دهی سازندهای موجود در حوضه آبخیز از روش EPM استفاده گردید.
    دراین تحقیق مشخص گردید که واحد های حساس به فرسایش اغلب درنواحی شمالی- جنوبی حوضه استقرارداشته، هرچند درقسمت غربی نیز سنگ های مستعد به فرسایش وجودارد. براساس شاخص های موجود سامانه (GIS)، میزان رسوب دهی کل حوضه آبریز سد شهریار درحد متوسط می باشد. از سوی دیگر، طبق نتایج مدل EPM، ضریب فرسایش و تولید رسوب (z) برای این حوضه به کلاس فرسایشی بسیار شدید می افتد که بر همین اساس، توان تولید رسوب در سطح حوضه زیاد بوده و نزدیک به 60 هزار تن در هکتار در سال برآورد گردید که با توجه به نقشه پهنه بندی شدت فرسایش بخش عمده این رسوب از بخش های تامین می شود که در پهنه بندی انجام شده در این تحقیق در پهنه فرسایشی زیاد قرار می گیرد. مدل نهائی نشان دهنده این واقعیات است که سه عامل لیتولوژی، پوشش زمین و فرسایش آبراهه ای نقش اساسی را در کنترل فرسایش و رسوب ایفا می کنند.
    کلید واژگان: خطر فرسایش خاک, GIS, EPM, حوضه آبریز, سد شهریار, میانه}
  • فاضل خالقی، قادر حسین زاده، ایرج رسا، محسن موید
    کانسار مولیبدن سیه کمر یک سامانه مولیبدن پورفیری است که در تازه ترین پژوهش نگارنده در شمال باختر ایران کشف، برای اولین بار در این نوشتار گزارش و سامانه کانسارسازی آن، بر پایه داده های زمین شناسی و ژئوشیمیایی، شواهد کانی سازی و میانبارهای سیال، توصیف و بحث شده است. استوک کوارتزمونزونیت پورفیری که به سری ماگمایی کالک آلکالن با پتاسیم بالا وابسته و بر پایه داده های ژئوشیمی و از دید محیط زمین ساختی، از نوع گرانیت های پس از برخوردی است، سنگ مادر کانی سازی این سامانه به شمار می آید. با توجه به جایگیری توده های نفوذی مولد در منطقه، کانی سازی مولیبدن پس از ائوسن، در حدود دوره الیگوسن رخ داده و احتمالا فرایند کانی سازی در مرحله آخر جایگزینی ماگما صورت گرفته و محلول گرمابی فلززای آن، بر پایه داده های دماسنجی و شوری میانبارهای سیال، شوری کم و دمای همگن شدگی متوسط داشته است. همچنین، با توجه به نوع سنگ میزبان، دگرسانی های همراه و دیگر شواهد، ویژگی های کانی سازی کانسار مولیبدن سیه کمر قابل مقایسه با کانسارهای مولیبدن نوع کوارتزمونزونیتی است. در مدت فرایندهای زمین ساختی، سیال گرمابی کانه دار در امتداد پهنه های ضعف و ساختارهای گسلی مناسب بالا آمده، به درون درز و شکاف سنگ های پیرامون نفوذ کرده و با تغییر یافتن شرایط فیزیکی- شیمیایی محیط و تاثیر عوامل دیگر، در پایان کانسار مولیبدن سیه کمر تشکیل شده است.
    کلید واژگان: کانسار مولیبدن, پورفیری, کوارتزمونزونیت, ژئوشیمی, سیه کمر, میانه}
  • محسن موذن، گلنسا پورحاتمی، رباب حاجی علی اوغلی، هادی عمرانی
    آمفیبولیت های مطالعه شده در منطقه ی سیه منصور در شمال شرق میانه در استان آذربایجان شرقی، در امتداد رودخانه گرمی چای و در زون البرز-آذربایجان واقع شده اند. آمفیبولیت ها از دو نوع آمفیبولیت (کانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز و هورنبلند) و بیوتیت آمفیبولیت (کانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و بیوتیت) تشکیل شده اند. بررسی شیمی سنگ کل نشان می دهد که آمفیبولیت ها از یک سنگ مادر آذرین تشکیل شده اند که عمدتا ماهیت بازالتی (گابرویی) داشته و آلکالن تا کالک آلکالن بوده است. شیمی سنگ کل با تشکیل ماگمای سنگ مادر آمفیبولیت ها در یک ریفت قاره ای مطابقت دارد. به نظر می رسد که تحول ماگمائی از آلکالن به کالک آلکالن در طی تشکیل و تحول شکستگی ها در یک زون ریفتی قاره ای و کاهش فشار بر روی گوشته فوقانی رخ داده باشد.
    کلید واژگان: میانه, آمفیبولیت, پروتولیت آذرین, تحول ماگمائی, زون ریفتی}
  • بهزاد حاج علیلو، بهرام وثوق، محسن مؤذن
    کانی سازی آگات در منطقه ی میانه، درون واحدهای آتشفشانی اسیدی ائوسن به شکل پرکننده حفره ها رخ داده است. این سنگ های آتشفشانی دارای ماهیت پتاسیک تا شوشونیتی بوده و به کمان های آتشفشانی و قوس های پس از برخورد وابسته اند. سنگ های درونگیر آگات ها بیشتر از ایگنیمبریت و ریولیت تشکیل شده اند. رنگ های آبی، قرمز، نارنجی، خاکستری، سبز و سیاه، ساختارهای ستاره ای، گل کلمی، شعاعی، حلقوی و بافت های نواری و رشته ای در آگات ها دیده می شوند. مهم ترین عامل موثر در ایجاد رنگ آبی، مس و در ایجاد رنگ های سیاه، قرمز و دودی آهن و منگنز اند. نمونه ها صیقل خوری و شفافیت خوبی دارند. سختی آن ها 7/6 تا 7، با چگالی در حدود 64/2، فاقد خاصیت چند رنگی و فلوئورسانسی اند. از نظر ژئوشیمیایی، آلومینیم و مواد فرار کاهش محسوسی نسبت به افزایش سیلیس نشان می دهند. همچنین رفتار عناصر نادر خاکی نشانگر سرشت مشابه ماگمایی برای آگات ها است. آزمایش های متعدد نشان داد که بهترین دما برای رنگ آمیزی مصنوعی آگات های قرمز و نارنجی oC500 و آگات های آبی روشن و تیره oC550 است.
    کلید واژگان: آگات, رنگ آمیزی, ژئوشیمی, ساخت و بافت, عناصر نادر خاکی, گوهر, میانه, آتشفشانی اسیدی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال