به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ardabil province" در نشریات گروه "محیط زیست"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ardabil province» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • غلامرضا رفیعی*، فاتح معزی، هادی پورباقر، کامران رضایی توابع، محمدعلی نعمت اللهی
    در این پژوهش، کیفیت آب رودخانه های بالیقلی چای و قره سو، به عنوان مهمترین جریان های آبی استان اردبیل مورد سنجش قرار گرفت. چهار پارامتر اکسیژن محلول (DO)، نیاز اکسیژن زیست شیمیایی (BOD5)، نیترات (NO3) و فسفات (PO4) در گستره کامل این رودخانه ها با استفاده از مدل QUAL2Kw مورد ارزیابی قرار گرفت. توان خودپالایی و حداکثر ظرفیت روزانه آلاینده ها (TMDL) در ارتباط با این پارامترها در دو دوره کم آبی و پرآبی بررسی شد. نتایج نشان دهنده اختلاف سطوح شبیه سازی شده به وسیله مدل از داده های اندازه گیری شده برای هر دو رودخانه بود. بیش تر مقاطع مورد بررسی از رودخانه ها توان خودپالایی اندکی را نشان دادند. بیش ترین سطوح خودپالایی (%) به دست آمده عبارت بود از: دوره پرآب: 61/226- = DO؛ 30/90 = BOD5؛ 88/99 = NO3؛ 49/96 = PO4؛ دوره کم آب: 71/281- = DO؛ 13/89 = BOD5؛ 74/94 = NO3؛ و 21/90 = PO4. سطوح محاسباتی TMDL برای سه پارامتر DO، BOD5 و NO3 توان پذیرش بالاتری را در دوره پرآبی نشان دادند. در حالی که برای پارامتر PO4، در هر دو دوره، جریان دارای بار مازاد این ترکیب بود. در مجموع، نتایج به دست آمده نشان گر وضعیت نامطلوب کیفیت آب در بیش تر بازه های مورد بررسی از این رودخانه ها بود
    کلید واژگان: استان اردبیل, پایش کیفیت آب, حداکثر ظرفیت پذیرش روزانه, مدل سازی
    Gholamreza Rafiee *, Fateh Moezzi, Hadi Poorbagher, Kamran Rezaei Tavabe, Mohammad Ali Nematollahi
    The present study was conducted to assess the water quality of the Balighli-Chai and Ghare-Sou Rivers, the main rivers of Ardabil Province, Iran. The levels of dissolved oxygen (DO), biochemical oxygen demand (BOD), nitrate (NO3) and phosphate (PO4) were measured and simulated using the QUAL2Kw model during low- and high-water periods. Also, self-purification capacity and total maximum daily load (TMDL) levels of water quality parameters were calculated. The obtained results indicated considerable differences between the levels simulated by the model from the measured data for both rivers. Most of the river sections had low self-purification capacities. Maximum self-purification capacity (%) were: high water period: DO = -226.61; BOD5 = 90/30; NO3 = 99.88; PO4 = 96.49; low water period: DO = -281.71; BOD5 = 89.13; NO3 = 94.74; PO4 = 90.21. TMDL scores for DO, BOD5 and NO3 were higher during the high-water period, but entire sections of both rivers showed high excess loads of PO4. The results showed that most ranges of both rivers didn't have appropriate water quality conditions. Therefore, it is necessary to make proper decisions to control pollution levels and improve water quality in this basin
    Keywords: Ardabil Province, Modeling, Total Maximum Daily Load, Water Quality Monitoring
  • محمدحسین جهانگیر*، سید محمداحسان عظیمی
    سابقه و هدف

    پیش بینی بلند و کوتاه مدت آب و هوا از جمله چالش های بسیار مهم محققان آب و اقلیم  بوده است. به منظور فایق آمدن بر این چالش، ابزارهای متعددی از جمله مدل های گردش عمومی جوی-اقیانوسی، سناریوهای پیش بینی و مدل های ریزمقیاس نمایی توسعه و استفاده شده است. این ابزارها با ایجاد همبستگی بین داده های بزرگ مقیاس مدل های گردش عمومی و داده های کوچک مقیاس سینوپتیک، به ریزمقیاس نمایی سناریوهای پیش بینی می کنند.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه پارامترهای پیش بینی کننده بزرگ مقیاس دوره آماری 1961 تا 2003 از پایگاه داده مراکز ملی پیش بینی محیط زیست (NCEP) ، داده های بزگ مقیاس سناریوهای پیش بینی A1B و A2 مدل HadCM3 دوره آماری 2001 تا 2100 از مرکز  ارزیابی و مدلسازی اقلیم کانادا موسوم به CCCma، و داده های سینوپتیک هواشناسی ایستگاه های اردبیل از سازمان هواشناسی دریافت شده است. در این مطالعه سه روش (SDSM)، حداقل مربعات ماشین بردار پشتیبان (LS-SVM) و پرسپترون چند لایه (MLP) برای ریزمقیاس نمایی، و از سنجنده های آماری CC، MSE، RMSE، NMSE، Nash-Sutcliffe، MAE و دیاگرام تیلور به منظور ارزیابی کارایی روش های ریز مقیاس نمایی مورد استفاده قرار گرفت.

    نتایج و بحث:

     نتایج نشان داده است که مدل MLP بر اساس میانگین ایستگاه ها بهترین نتیجه را با مقادیر (CC=0/85)، (NMSE=0/63)، (NSH=0/73) و (MAE=0/52) کسب کرده و در رتبه های دوم و سوم به ترتیب مدل های LS-SVM و SDSM قرار گرفته اند. دیاگرام تیلور نیز مدل SDSM را ضعیف ترین مدل شناسایی و نتایج دو مدل LS-SVM و MLP را با اختلاف کمی با یکدیگر به عنوان مدل های برتر معرفی کرد. بر اساس نتایج ریزمقیاس نمایی، تمامی سناریوهای پیش بینی افزایش دمای میانگین روزانه تا سال 2100 در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه را پیش بینی کرده اند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه، در تمامی سناریوهای پیش بینی و بر اساس تمامی روش های ریز مقیاس نمایی، افزایش دمای میانگین روزانه پیش بینی شده است، لذا لازم است تا در تهیه سیاست های توسعه ای و محیط زیستی این موضوع در نظر گرفته بشود.

    کلید واژگان: MLP, LS-SVM, SDSM, ریز مقیاس نمایی, دما میانگین روزانه, سناریوهای تغییر اقلیم, استان اردبیل
    MohammadHossein Jahangir *, Seyed MohammadEhsan Azimi
    Introduction

    Long and short term weather forecasting have been as two of the most important challenges to water and climate researchers. In order to overcome this challenge, several tools, including atmospheric-ocean general circulation model forecasting scenarios, and downscaling models have been developed and used. These tools downscale forecasting scenarios by creating relationship between parameters of synoptic stations and Large-scale data of general circulation models.

    Material and methods

    In this study large-scale predictor parameters from 1961 to 2003 from the database of National Centers for Environmental Prediction (NCEP), large-scale data for the A1B and A2 forecast scenarios of the HadCM3 model from 2001 to 2100 from the Canadian Centre for Climate Modelling and Analysis (CCCMA), and the meteorological synoptic data of Ardabil stations from the Meteorological Organization were gathered. To this end, three downscaling models such as Statistical Downscaling Model (SDSM), least squares support vector machine (LS-SVM) and multi-layer perceptron (MLP) were determined for downscaling; and correlation coefficient (CC), Mean Squared Error (MSE), Root Mean Square Error (RMSE), Normalized mean square error (NMSE), Nash-Sutcliffe, Mean Absolute Error (MAE), and Taylor diagram were used to evaluate the efficiency of the models.

    Results and discussion

    The results showed that the MLP obtained the best results based on the average of the stations with the values of (CC=0.85), (NMSE=0.63), (NSH=0.73) and (MAE=0.52), and LS-SVM and SDSM are ranked second and third, respectively. Taylor's diagram also identified the SDSM as the weakest and the LS-SVM and MLP as superior models with a slight difference. Based on downscaling results of all forecasting scenarios, an increase in average daily temperature is also predicted by 2100 in all studied stations.

    Conclusion

    Based on the results of the study, all forecasting scenarios and all methods of downscaling show increasing the daily average temperature by 2100. Hence, it is necessary to be taken this issue account for making environmental and developing policies in this area.

    Keywords: MLP, LS-SVM, SDSM, downscaling, Average daily temperature, Climate change scenarios, Ardabil province
  • مهدی اسدی، محمد باعقیده*، خلیل ولیزاده کامران، حامد ادب

    دمای سطح زمین از شاخص های اصلی تعادل انرژی کره ی زمین و تاثیرگذار در حیات انسان هاست. زیرا، تمامی فعالیت های بشری، مستقیم و غیرمستقیم، به دمای هوا که متاثر از دمای سطح زمین است ارتباط دارد. بنابراین، بدین منظور در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست مربوط به تاریخ 19/05/1394 به ارزیابی ارتباط پوشش گیاهی با دمای سطح زمین در نیمه شمالی استان اردبیل پرداخته شد. برای این کار از شاخص های پوشش گیاهی (NDVI، SAVI و LAI) و شاخص LST با روش Mono Window در نرم افزار ENVI4.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شاخص های پوشش گیاهی و دمای سطح زمین ارتباط مستقیم وجود دارد و در مناطق شهری و بایر بیشترین LST مشهود است که با گسترش شهرنشینی و افزایش بیابان زایی در طول سال های متمادی بر میزان آن نیز افزوده خواهد شد. بنابراین مناطق شمالی و جنوب شرقی منطقه موردمطالعه (شامل دشت مغان و جنگل های فندق لو) که از نظر پوشش گیاهی غنی می باشند دارای LST کمتر (مقدار LST در این بخش حدود 290 تا 300 درجه کلوین است) و مناطق مرکزی منطقه مورد مطالعه که از نظر پوشش گیاهی فقیر بوده و شامل اراضی بایر است دارای LST بیشتری (مقدار LST در این بخش بین 312 تا 324 درجه کلوین است) است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و می تواند راهگشای برنامه ریزی های حفاظت محیط زیستی قرار گیرد.

    کلید واژگان: سنجش از دور, پوشش گیاهی, دمای سطح زمین, لندست, استان اردبیل
    Mahdi Asadi, Mohammad Baaghideh *, Khalil Valizade Kamran, Hamed Adab

    Surface temperature is one of the main indices of Earth's energy balance and has an impact on human life because all human activities, direct and indirect, are related to the temperature of the air, which is affected by the temperature of the earth's surface. Therefore, in this study, using Landsat satellite images dating from 19/05/1394, the relationship between vegetation and surface temperature in the northern part of Ardebil province was studied. To this purpose, vegetation indices (NDVI, SAVI, and LAI) and LST index using the Mono Window method were used in ENVI 4.8 software. The results showed that there is a direct correlation between vegetation indices and surface temperature, and in urban areas and Wasteland, the highest LST is evident, with the expansion of urbanization and the increase of desertification over the years, it will be added. Therefore, the northern and southeastern regions of the study area (including Moghan plain and Fandoghlo forests), which are rich in vegetation, have LST less (LST values in this region are around 290 to 300 Kelvin), and the central regions of the study area Which is poor in terms of vegetation and includes Wasteland with a higher LST (LST in this area is between 312 and 324 degrees Kelvin). The results of this study are very useful in environmental and natural resource conservation studies and could be the basis for environmental protection planning.

    Keywords: Remote Sensing, Vegetation, surface temperature, Landsat, Ardabil Province
  • مهدی معمری*، سحر صمدی خانقاه، اردوان قربانی، رئوف مصطقی زاده، جواد معتمدی

    علفزارهای منطقه فندوقلوی نمین، از مهم ترین اکوسیستم های مرتعی در شمال غرب کشور به حساب می آیند که از جنبه هایی مختلف، نظیر؛ وجود گونه های مرغوب مرتعی، ذخایر ژنتیکی، تولید علوفه، پرورش زنبورعسل و گردشگری در سامان عرفی، حایز اهمیت هستند. طی چند دهه گذشته، شاهد معرفی عمدی یا غیرعمدی گیاه مهاجم گل مینای چشم گاوی (Leucanthemum vulgare Lam.) در نقاط گردشگری و مراتع همجوار با جنگل های تالش، شغال دره، فندوقلو، ننه کران، کله سر و آلادیزگه منطقه نمین بوده ایم. با توجه به منابع معتبر و دانش بومی، این گونه در گذشته های دور در این عرصه ها حضور نداشته است و طی چند دهه اخیر، به طور گسترده ای در علفزارها و لکه های جنگلی در سطح منطقه، پراکنش یافته است. L. vulgare گیاه چندساله از تیره کاسنی است و با تشکیل جمعیت متراکم و گسترده؛ بر ترکیب جوامع گیاهی، ساختار و عملکرد آنها، تاثیر می گذارد. ضمن اینکه، به دلیل بو و مزه تلخ و خاصیت آللوپاتیک، توسط دام های اهلی و حیات وحش، چرا نمی شود. لذا، تهدیدی جدی برای استفاده پایدار از مراتع است. شناسایی صحیح عوامل اکولوژیک موثر بر پراکنش گونه مینای چشم گاوی و درک چرخه حیات و نیازهای رشد آن و انتخاب استراتژی های مدیریتی موثر برای جلوگیری از گسترش آن، در راستای حمایت از پوشش گیاهی مطلوب، مهم است. بر همین اساس، در نوشتار حاضر، بر روش های مدیریتی موثر برای کنترل و جلوگیری از پراکنش آن با استفاده از مطالعات میدانی، بررسی منابع و تکیه بر دانش بومی، تمرکز شده است.

    کلید واژگان: استان اردبیل, گونه مهاجم, تهدیدات و تاثیرات, مدیریت و کنترل
    Mehdi Moameri *, Sahar Samadi Khangah, Ardavan Ghorbani, Raoof Mostafazadeh, Javad Motamedi

    The Fandoghlu grasslands of Namin are considered the most important rangeland ecosystems in the northwest of the country for various aspects such as high-quality rangeland species, genetic resources, forage production, beekeeping, and tourism. Over the past few decades, we have witnessed the intentional or unintentional introduction of the invasive plant Leucanthemum vulgare Lam. in tourist areas and rangelands adjacent to the forests of Talesh, Shoghaldare, Fandoghlu, Nanekaran, Kaleh Sar, and Aladizgeh in Namin county. According to reliable references and indigenous knowledge, this species has not been present in these areas in the distant past; however, its distribution has been widely observed in grasslands and forest spots in the region in recent decades. L. vulgare is a perennial plant of the Asteraceae, and by forming a dense and extensive population, it affects the composition of plant communities, structure, and function. In addition, due to the bitter smell and taste and allopathic properties, it is not grazed by domestic and wild animals. Therefore, it is a threat to the sustainable use of rangelands. Identifying the ecological factors affecting the species distribution, understanding the life cycle and its growth needs, and selecting effective management strategies are important to support optimal vegetation to prevent its spread. The information provided helps managers prioritize effective action, taking into account relevant bio-economic costs, their effects on the region's grasslands and other rangeland ecosystems, and the benefits of controlling it.

    Keywords: Ardabil province, Invasive species, threats, effects, management, control
  • وکیل حیدری ساربان*
    رایج شدن کشاورزی متعارف، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم به دلیل به کارگیری نهاده های نوین کشاورزی سبب بالا رفتن بهره وری و بازدهی تولید محصولات کشاورزی و سبب تغییرات بسیار و پایین آمدن ریسک ذاتی فعالیت های کشاورزی شده، اما سبب وارد آمدن هزینه های قابل توجهی از قبیل فرسایش خاک سطحی، آلودگی آب های زیر زمینی، افول کشاورزی خانوادگی، غفلت روز افزون از شرایط کاری و معیشتی کارگران، هزینه های بالای تولید و عدم هماهنگی شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی نیز شده است و در طی دودهه گذشته، بشر برای حل این مشکلات؛ در پی یافتن راهکارهای موثری بوده است که یکی از آن ها حرکت در جهت کشاورزی پایدار است. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه کشاورزی پایدار از دیدگاه مروجان جهاد کشاورزی استان اردبیل می باشد. در این تحقیق، روش کار به صورت پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 160 نفر از مروجان جهاد کشاورزی  استان اردبیل جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 78/0بدست آمد. در داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک AHP فازی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل موثر بر توسعه کشاورزی پایدار؛ عامل آموزشی در استان اردبیل، موثرترین عامل بوده و عوامل محیطی، فردی، اقتصادی و  روان شناختی در اولویت های بعدی قرار گرفتند.
    کلید واژگان: کشاورزی پایدار, توسعه کشاورزی, توسعه روستایی, فرآیند تحلیل سلسله مراتب فازی, استان اردبیل
    Vakil Heidari Sarban *
    Conventional farming prevails, especially after World War II due to the use of modern agricultural Institutions increase productivity of agricultural production. It rewards the true values of producers and their products. It draws and learns from organic farming. It works on farms and ranches large and small, harnessing new technologies and renewing the best practices of the past. The purpose of this paper is measurement and prioritization of influencing factors on sustainable agricultural development from point of view Jihad experts of Ardabil Province. The statistical population of this survey consists of Jihad Expertsof Ardabil Province. For data collection, it was used the documents, library and internet as the material to investigate the literature background, while utilizing the questionnaire to gather necessary field data, which was formulated, as proposed in different resources, based on the research assumptions and questions. Further, validity of the questionnaire was approved by a panel of experts and scholars the field of sustainable agriculture and agriculture development. Then, 30 questionnaires were completed in the Ardabil Province to determine its reliability through the test, and the Cronbach alpha coefficient was calculated for the total questionnaire equal 0.78 = α using SPSS software package. The study sample consisted of all experts in Ardabil Province, of which 160 were selected by multistage random sampling.  For data analysis, SPSS software was used. The research results showed that barriers of educational, environmental, economical and psychological settled in Ardabil province, respectively.
    Keywords: Sustainable Agriculture, Rural Development, AHP Fuzzy, Ardabil Province
  • جابر شریفی*، محمد فیاض، یونس رستمی کیا، فرزانه عظیمی، پروانه عشوری
    مطالعه مناطق اکولوژیک استان اردبیل با هدف کنترل و تفکیک کاربری اراضی و شناخت تیپ گیاهان مرتعی طی سال های1391-1389 اجرا شد. طبق آخرین بررسی های انجام شده مساحت استان اردبیل حدود 1 میلیون و 777 هزار و 736 هکتار برآورد شده است. اراضی مرتع و جنگل حدود 685707 هکتار (38 درصد)، اراضی زراعی (دیم، آبی و باغات) حدود 1062924 هکتار (60 درصد)، اراضی صخره ای و زمین های لخت حدود 14628 هکتار و سطوح آبی حدود 1186 هکتار (1 درصد) و اراضی شهری و صنعتی حدود 13291 هکتار (1 درصد) از سطح کل استان را شامل می شوند. در عرصه های مرتعی استان در مجموع 66 تیپ گیاهی مرتعی در چهار گروه گیاهی درمنه، گون، گندمیان دایمی، اسپرس بوته ای خاردار و پنج تیپ منفرد مرتعی به نام های اسپند، کور- زنبق، جگن-زنبق، علف شور-پوا پیازدار و شبدرسفید- شبه یولاف طلایی شناسایی شدند. همچنین رویشگاه های جنگلی استان از هشت تیپ راش- بلوط، فندق آمیخته، فندق- ممرز، گز-بید سفید، آمیخته بلوط-ممرز-آزاد، تیپ ارس، تیپ بنه و تیپ آمیخته زالزالک-سیاه تلو- کیکم تشکیل شده اند. دستاوردهای حاصل از این تحقیق با ارائه مساحت و موقعیت عرصه های منابع طبیعی استان اردبیل و نقشه تیپ های گیاهی می تواند به عنوان یک سند و مرجع علمی برای اجرای طرح های پژوهشی کاربردی توسط سازمان های اجرایی قابل استفاده باشد.
    کلید واژگان: مناطق اکولوژیک, گروه های گیاهی, تیپ های مرتعی, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Mohammad Fayaz, Younes Rostami Kia, Farzaneh Azimi, Parvaneh Ashouri
    The study of ecological areas in Ardabil province with the aim of controlling and differentiating land use and recognizing the rangeland species type was conducted in 2010-2012. According to recent surveys, the area of ​​Ardebil province is estimated to be about1,777,736 hectares. The total lands are included: rangelands and forests about 685,707 hectares (38%), cultivated lands about 1,062,924 hectares (60%), rock and bare outcrops of about 14,628 hectares, water levels of 1,186 hectares (1%) and urban and industrial lands are about 13,291 hectares (1%). 66 rangeland types were divided into four groups in the rangelands of the province as follow: Artemisia, Astragalus, perennial grasses and Onobrychis. In addition, five individual types as Peganum, Caparis-Iris, Carex-Iris, Salsola-Poa and Trifolium-Trisetum were identified. Moreover, the forest habitats of the province are composed of eight types of Quercus–Fagus, Corylus avellana Mixed, Carpinus–Corylus, Tamarix–Salix, Quercus-Carpinus-Zelkova,, Quercustype, Pistacia atlantica subsp mutica type and Crataegus-Paliurus spina – Christi- Acer monspessulanum Mixed type. The results of this research including the area and position of natural resources types as well as vegetation map can be used as a scientific document and reference for the implementation of applied research projects by executive organizations in Ardebil Province.
    Keywords: Ecological zones, Plant groups, vegetation types, Ardabil province
  • حسین نظم فر *، علی عشقی چهاربرج، سعیده علوی، ثریا عشقی
    زمینه و هدف
    به دنبال رشد و گسترش بی رویه شهرها، رویکردهای متعددی برای تامین وضعیت مطلوب زندگی برای نسل های امروز و آینده مطرح شد که یکی از این رویکردهای مهم، رویکرد شهر سالم است؛ اما ارزیابی این که چه شهری سالم است یا این که در مقابل سایر شهرها در چه سطحی از سلامت قرار دارد، هنوز مساله ای پیچیده و مبهم می باشد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم در سکونت گاه های شهری استان اردبیل، انجام شده است و شهرستان های استان اردبیل بر اساس 42 معیار از شاخص های شهر سالم رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در این پژوهش وزن معیارهای شهر سالم با روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) تعیین شده سپس به منظور ارزیابی سکونت گاه های شهری، از مدل تصمیم گیری چندمعیارهTOPSIS استفاده گردید.
    یافته ها
    تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم در سکونت گاه های شهری استان اردبیل، حاکی از آن است که شهرستان های کوثر، نمین و سرعین به عنوان شهرستان های برخوردار ، شهرستان های خلخال، نیر، گرمی و بیله سوار نیمه برخوردار و شهرستان های مشگین شهر، پارس آباد و اردبیل کم برخوردار می باشند.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج بررسی نشان می دهد رابطه معنی داری بین جمعیت و رتبه هر شهرستان وجود دارد به طوری که شهرستان های پارس آباد، مشگین شهر و اردبیل که پرجمعیت ترین شهرستان های استان می باشند در دامنه کم برخوردار از شاخص های شهر سالم قرارگرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش به صورت فضایی در محیط GIS ترسیم شده است.
    کلید واژگان: شهر سالم, تحلیل فضایی, استان اردبیل, TOPSIS و ANP
    Hossein Nazmfar *, Ali Eshgheichharborj, Saide Alavi, Soraya Eshghei
    Background and Objective
    Following the uncontrolled growth of cities, several approaches were raised to provide favorable conditions of life for present and future generations. One of the major approaches is a healthy city approach; however, to find out which city is healthy and what level of health it bears as compared to other cities is yet complex and ambiguous.
    Method
    This study aimed to analyze the indicators of a healthy city in urban settlements of Ardabil province. Ardabil city was ranked based on on 42 criteria for health indicators. In this study it is attempted to measure the weight of a healthy city by network analysis process (ANP. TOPSIS multi-criteria decision-making models were also used to evaluate urban settlements.
    Findings
    Spatial analysis of health indicators in urban settlements of Ardabil province, stating that Kowsar, Sarein, and Namin townships are developed, Kalkal Township is partially deprived and Bilesuar, Meshkin Shahr, Ardabil and Pars Abad townships are deprived.
    Discussion and Conclusion
    The results show a significant relationship between the population and ranking of each city, so that Pars Abad, Meshkin Shahr and Ardabil are the most populous townships of the province and ranged as less provilaged interms of healthy city indicators. The results of the study area mapped in the GIS environment.
    Keywords: Healthy city, Spatial analysis, Ardabil province, TOPSIS, ANP
  • Mehdi Alipour Erdi, Ebrahim Fataei, Mohammad Ramezani, Hadi Ravan Nakhchevani
    Increasing human population growth leads to the increase in resource consumption and biodiversity degradation. The current threats to the biodiversity and widlife extinction emphasis on the protected areas role in the conservation plans. In this research we used systematic conservation planning map overlay method and analytical approach for zonation of Havashanq non-hunting area in GIS. For this purpose, 15 criteria were identified and entered in GIS and then were catagorized for modelling phase. The zonation mode was developed on McHarg and Makhdum models (the Iranian model to determine land capabilities). These models use all criteria and elements affecting environmental planning and management process in an area. Additionally, in these models, they were changed on the existing data. Owing to lack of socio–economic data, the area zoning had 7 zones, including strict nature reserve zone, protected area zone, intensive use zone, extensive use zone, recovery zone, special use zone and multiple use zones. The results showed that the strict zone 31 %, protected area 38.8%, intensive use zone 1.9%, extensive use zone 14%, recovery zone 8.3 %, special use zone 4.8 % and multiple use zone 1.2 %, compose area extent.
    Keywords: System Analysis, Conservation, Geographical Information system (GIS), Non- hunting area, Havashanaq, Ardabil province
  • حمیدرضا جعفری، علی عزیزی*، حسین نصیری، سپیده عابدی
    مکان یابی محل مناسب جهت احداث مزارع بادی مانند هر پروژه مهندسی دیگر، به اطلاعات پایه و برنامه ریزی دقیق نیازمند است. در فرآیند بهره برداری از انرژی باد پس از تایید پتانسیل باد، مسئله ای که مهم می نماید مکان گزینی مزارع بادی با توجه به معیارهای متعدد فنی، اقتصادی-اجتماعی و طبیعی است. پژوهش حاضر به تحلیل تناسب اراضی جهت استقرار مزارع بادی در استان اردبیل با در نظر گرفتن عواملی چون پتانسیل باد، نقشه کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، فاصله از شهر، فاصله از روستا، فاصله از فرودگاه، فاصله از پهنه های آبی و فاصله از شبکه راه های ارتباطی اصلی می پردازد. بدین منظور ابتدا داده های 9 پارامتر تاثیرگذار منطقه مورد مطالعه در محیط [1]GIS آماده سازی گردید و با استفاده از روش های AHP[2]و SAW[3] وزن هر معیار و وزن کلاس های هر معیار محاسبه شد. در مرحله بعد، نواحی دارای محدودیت برای مکان یابی نیروگاه های بادی حذف گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنه بندی شد. در نهایت با تلفیق نقشه های پهنه بندی شده بر اساس وزن اکتسابی از روش های AHPو SAW، نقشه نهایی هر دو روش در پنج کلاس از کاملا مناسب تا نامناسب تهیه شد. مقایسه نتایج بیانگر این مطلب می باشد که AHP نسبت به SAW نتایج محتاطانه تری را ارایه می کند. همچنین طبقه کاملا مناسب حاصل از دو روش مورد استفاده با وجود تفاوت در مقدار مساحت، نشان دهنده این موضوع است که دشت اردبیل و دامنه های کوه سبلان می تواند به عنوان مکانی مناسب جهت بهره گیری از انرژی باد مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: نیروگاه بادی, GIS, AHP, SAW, استان اردبیل
    Hamid Reza Jafari, Ali Azizi*, Hossein Nasiri, Sepideh Abedi
    Finding the best site for construction of wind farm such as any other engineering project needs basic information and specific programming. After confirmation of exploitable wind potential, finding the suitable location of wind farm regarding to various technical, economic-social and natural factors are so important. This study analyzes land suitability for placing wind farm in Ardabil province regarding to some effective factors such as height, slope, and distance from urban areas, distance from village regions, distance from water bodies and distance from main roads networks. For this purpose, at first 9 effective factors are identified and prepared in GIS and weight of each criterion and classes are calculated by Analytic Hierarchy Process (AHP) and Simple Additive Weighting (SAW) methods. The next step of procedure was the elimination of exclusionary areas for wind power plant. Afterwards, the study area was zoned for each criterion using analytical functions of GIS. Finally by integrating zoned maps based on weight from AHP and SAW methods, final map of both methods are supplied in 5 classes from completely suitable to unsuitable. In this study comparing the results of 2 methods expressive that AHP method results are more cautious than SAW results. Also Completely suitable class resulted from 2 methods in spite of different area, shows Ardabil Plain and foothills of Sabalan could be considered as suitable site to exploit of wind energy.
    Keywords: wind power plant, AHP, SAW, GIS, Ardabil province
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال