جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "topsis" در نشریات گروه "عمران"
تکرار جستجوی کلیدواژه «topsis» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»-
با پیشرفت و توسعه روز افزون حمل و نقل جاده ای، دنیای امروز شاهد افزایش تصادفات و تحمیل هزینه های مالی، جانی و روحی به جامعه است. بر این اساس، مدیران و برنامه ریزان به شناسایی و اصلاح نقاط پرتصادف پرداخته اند. ولی پیاده سازی راهکارهای اصلاحی در این نقاط، با محدودیت منابع مالی و غیره مواجه است. هدف این پژوهش، شناسایی نقاط پرتصادف درون شهری سنندج و اولویت بندی راهکارهای اصلاحی نقاط مذکور می باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی تصادفات بازه زمانی سال های 98 تا 1400 شهرستان سنندج و به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد. همچنین جامعه آماری بخش دوم (اولویت بندی راهکارها)، خبرگان ایمنی ترافیک راهور و شهرداری سنندج و نمونه گیری به صورت هدفمند بود. روش تحلیل داده ها، مدل توسعه داده شده تصمیم گیری چندشاخصه BWM به حالت چند خبره و ترکیب آن با TOPSIS بود. نتایج پیاده سازی مدل در شهر سنندج، حاکی از آن بود که 5 نقطه، خیابان های نایسر، مستضعفین، بهشت محمدی، آبیدر و پاسداران پرتصادف بوده و اولویت نخست راهکارهای اصلاحی نیز برای خیابان های نایسر و مستضعفین، نصب سرعتکاه، برای خیابان بهشت محمدی، نصب دوربین ثبت تخلف و برای خیابان های آبیدر و پاسداران نصب علائم هشدار دهنده بود.کلید واژگان: نقطه پرتصادف, اولویت بندی, روش بهترین-بدترین, روش تاپسیسWith the progress and development of road transportation, today's world is witnessing an increase in accidents and the imposition of financial, human and spiritual costs on the society. Based on this, managers and planners have identified and corrected high-accident points. But the implementation of corrective solutions in these areas is faced with the limitation of financial resources and so on. The purpose of this research is to identify high-accident points in the city of Sanandaj and to prioritize the corrective solutions of said points. The research method is applied in terms of purpose and descriptive in nature. The statistical population of the research was considered to be all accidents between the years 1998 to 1400 in Sanandaj city. Also, the statistical population of the second part (prioritization of solutions) was traffic safety experts and Municipality of Sanandaj, and sampling was done in a targeted manner. The method of data analysis was the developed model of BWM multi-criteria decision-making goal programming in multi-expert mode and its combination with TOPSIS. The results of the implementation of the model in Sanandaj city indicated that 5 points, Nayser, Mostazafein, Behesht Mohammadi, Abidar and Pasdaran streets are high in accidents, and the first priority is the correction solutions for Nayser and Mostazafein streets, installation of speed bumps, for Behesht Mohammadi street, installation of cameras to record violations and installation of warning signs for Abider and Pasdaran streets.Keywords: Accident Black Spot, Prioritization, Best Worst Method (BWM), TOPSIS
-
در شهر بندرعباس روزانه حدود 500 تن زباله تولید می شود که به صورت غیراصولی و غیربهداشتی، جمع آوری، حمل و در روبه روی ایستگاه راه آهن دفن می شود که این فرایند موجب انتشار آلودگی در منطقه شده است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی در مکان گزینی سایت بهینه ی دفن پسماند شده است. برای دستیابی به این رهیافت، از 4 معیار محیط زیستی (6 زیرمعیار)، اکولوژیکی (5 زیرمعیار)، ساختاری (11 زیرمعیار) و فیزیکی (7 زیرمعیار) استفاده شده است. این معیارها با مدل تحلیل شبکه ([1]ANP) وزن دهی شده و برای هر یک، لایه ی اطلاعاتی تهیه شد. پس از تهیه ی نقشه ی فاصله اقلیدسی و تلفیق آن با عملگرهای فازی برای هر زیرمعیار، نقشه ی حاصل در وزن فازی ANP ضرب گردید. در ادامه، از عملگرهای فازی AND، OR، SUM، Product و گامای 9/0، 7/0 و 5/0 برای روی هم گذاری لایه ها استفاده شد. برای انتخاب بهترین نقشه ی روی هم گذاری شده از رگرسیون حداقل مربعات استفاده شده است. سپس برای رتبه بندی سایت های منتخب و بهترین سایت از تکنیک تاپسیس استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل شده معیار اکولوژیکی با وزن فازی 443/0 بیشترین تاثیر را در مکان گزینی مرکز دفن پسماند دارد. پس از آن نیز معیارهای ساختاری، محیط زیستی و فیزیکی به ترتیب با وزن فازی 279/0، 183/0 و 095/0 در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در زیرمعیارهای اکولوژیکی، فاصله از زیستگاه حساس کوه گنو با وزن فازی 438/0؛ در زیرمعیارهای ساختاری، فاصله از سکونتگاه ها با وزن فازی 155/0؛ در زیرمعیارهای محیط زیستی، فاصله از مسیل با وزن فازی 283/0 و در زیرمعیارهای فیزیکی، فاصله از رودخانه با وزن فازی 310/0 بیشترین تاثیر را در مکان گزینی دفن پسماند دارند. در بین عملگرهای روی هم گذاری فازی، عملگر اشتراک فازی SUM، بیشترین همبستگی را با معیارهای پژوهش در شناسایی سایت دفن پسماند دارد. پنج محل برای دفن پسماند در بندرعباس شناسایی شد و با مدل رتبه بندی تاپسیس، ناحیه ی چهار واقع در غرب بندرعباس و روستای تل سیاه و شرق بندرعباس، قطعه زمینی با مساحت 15 کیلومترمربع انتخاب شد که برای دفن پسماندهای شهری و صنعتی از دیدگاه زیست محیطی مناسب است.
کلید واژگان: مرکز دفن پسماند, زیستگاه حساس, تحلیل شبکه (ANP), تاپسیس, بندرعباسThe increase in the urban population and the change in the consumption pattern in recent decades has caused the per capita volume of produced waste to increase significantly. The introduction of a large number of urban waste materials along with thousands of tons of dangerous toxic substances and hospital and industrial waste materials into the environment creates many problems that have harmful effects on other existing systems. urban and including their environmental system is remarkable. Finding a suitable place for waste disposal is one of the most important study steps in parallel with landfill design, whose management plays a significant role in environmental positioning because of the lack of attention to environmental and management studies in the planning process. Urban planning, especially in terms of landfill location, leads to problems such as flooding, leachate infiltration into underground water, soil and surface water pollution, placement on unstable land, and topological problems. In the Bandar Abbas, about 500 tons of waste is produced daily, which is collected in an unsanitary manner, collected, transported and buried in front of the railway station, which causes the spread of pollution in the region. For this reason, in the present study, an attempt has been made to locate the best landfill site to achieve this approach, 4 environmental criteria (6 sub-criteria), ecological (5 sub-criteria), structural (11 sub-criteria) and Physical (7 sub-criteria) was used. These criteria were weighted by ANP. After preparing the Euclidean distance map and combining it with fuzzy operators for each sub-criterion, the resulting map was multiplied by the ANP fuzzy weight. Then, fuzzy operators AND, OR, SUM, Product and gamma of 0.9, 0.7 and 0.5 were used to overlap the layers. OLS regression was used to select the best superimposed map. Finally, the TOPSIS was used to rank the selected sites and the best site. The results showed that the ecological criterion with a fuzzy weight of 0.443 has the greatest effect on the location of landfills. After that, structural, environmental and physical criteria were placed in the next ranks with 0.278, 0.182 and 0.095, respectively. In ecological sub-criteria, the distance from the sensitive habitat of Mount Gnu with 0.438; In structural sub-criteria, the distance from settlements with 0.155; In the environmental sub-criteria, the distance from the canal with 0.283 and in the physical sub-criteria, the distance from the river with 0.310 have the greatest effect on the location of landfill. Among the fuzzy overlay operators, the SUM fuzzy subscription operator has the highest correlation with the research criteria in identifying the landfill. Five landfill sites were identified in Bandar Abbas, and with the TOPSIS ranking model, District 4, located west of Bandar Abbas and Tel Siah village and east of Bandar Abbas, a 15 km2 of land was selected for landfilling of urban and industrial waste.
Keywords: Landfill, Sensitive Habitat, ANP, TOPSIS, Bandar Abbas -
همه ساله در سراسر جهان افراد زیادی براثر وقوع حوادث طبیعی جان و محل زندگی خود را ازدست می دهند. تامین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امداد رسانی واسکان آوارگان پس از وقوع زلزله یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. دراین مقاله، شهر کرمان با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا به منظور مکان یابی محل های استقرار موقت جمعیت آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی انتخاب، و مورد مطالعه قرار گرفته است. براین اساس، پس از تعیین محل های بالقوه اسکان موقت و شناسایی معیارهای موثر، وزن دهی به معیارها به روش تحلیل سلسله مراتبی انجام و سپس با استفاده از روش های تاپسیس و ویکور اولویت بندی محل های اسکان موقت از بین سه محل پیشنهادی انجام شد. بر اساس نتایج، ازبین معیارهای انتخاب شده دراین تحقیق دسترسی به شریان های اصلی، دسترسی به مراکز امدادی امنیتی، امکان ایجاد تاسیسات زیربنایی و وسعت فضای انتخابی به ترتیب مهمترین معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در شهر کرمان تعیین شدند و از بین مراکز پیشنهادی برای اسکان موقت، پارک مادر بیشترین اولویت را به دست آورد.
کلید واژگان: مدیریت بحران, تاپسیس, ویکور, تحلیل سلسله مراتبیWorldwide every year, many people lose their lives and their homes due to natural disasters. Providing appropriate places for the establishment of relief centers and resettling displaced people after an earthquake is one of the most important things in planning and crisis management. In this article, the city of Kerman has been selected and studied due to its high earthquake potential, in order to locate temporary settlements for the population affected by a possible earthquake. To do so, initially, three potential sites for temporary accommodation and effective criteria to rank them were identified. Afterward, the weights of the criterion were determined using the Analytical Hierarchy Process (AHP), and finally, sites were prioritized using TOPSIS and VIKOR methods. Based on the results access to main routes, access to rescue centers, the possibility of installing infrastructure facilities, and the size of the selected site gained respectively the most to least weights. Further, among suggested locations, Madar Park was ranked first.
Keywords: Crisis Management, TOPSIS, VIKOR, AHP -
همه ساله در سراسر جهان افراد زیادی براثر وقوع حوادث طبیعی جان و محل زندگی خود را ازدست می دهند. تامین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امداد رسانی واسکان آوارگان پس از وقوع زلزله یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. دراین مقاله، شهر کرمان با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا به منظور مکان یابی محل های استقرار موقت جمعیت آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی انتخاب، و مورد مطالعه قرار گرفته است. براین اساس، پس از تعیین محل های بالقوه اسکان موقت و شناسایی معیارهای موثر، وزن دهی به معیارها به روش تحلیل سلسله مراتبی انجام و سپس با استفاده از روش های تاپسیس و ویکور اولویت بندی محل های اسکان موقت از بین سه محل پیشنهادی انجام شد. بر اساس نتایج، ازبین معیارهای انتخاب شده دراین تحقیق دسترسی به شریان های اصلی، دسترسی به مراکز امدادی امنیتی، امکان ایجاد تاسیسات زیربنایی و وسعت فضای انتخابی به ترتیب مهمترین معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در شهر کرمان تعیین شدند و از بین مراکز پیشنهادی برای اسکان موقت، پارک مادر بیشترین اولویت را به دست آورد.
کلید واژگان: مدیریت بحران, تاپسیس, ویکور, تحلیل سلسله مراتبیWorldwide every year, many people lose their lives and their homes due to natural disasters. Providing appropriate places for establishment of relief centers and resettling displaced people after an earthquake is one of the most important things in planning and crisis management. In this article, the city of Kerman has been selected and studied due to its high earthquake potential, in order to locate temporary settlements for the population affected by a possible earthquake. To do so, initially, three potential sites for temporary accommodation and effective criteria to rank them were identified. Afterward, the weights of the criterion were determined using the Analytical Hierarchy Process (AHP), and finally, sites were prioritized using TOPSIS and VIKOR methods. Based on the results access to main routes, access to rescue centers, the possibility of installing infrastructure facilities, and the size of the selected site gained respectively the most to least weights. Further, among suggested locations, Madar Park was ranked first.
Keywords: Crisis Management, TOPSIS, VIKOR, AHP -
بتن پودری واکنشی (RPC) نوعی از بتن با مقاومت فوق العاده زیاد است. طرح مخلوط بتن، فرایند تعیین نسبت ها و مقادیر اجزای بتن است، به نحوی که بتن تولید شده تاحدامکان مقرون به صرفه باشد و الزامات موردنیاز را تامین کند. هدف از این پژوهش، ارزیابی و رتبه بندی طرح اختلاط بتن RPC است که بتواند از کیفیت مطلوبی از جمله، مقاومت فشاری و دوام برخوردار باشد. بدین منظور، 13 طرح اختلاط بتن RPC با تکنیک تاکسونومی عددی مورد ارزیابی قرار گرفت و تمامی مقادیر کوتاه ترین فواصل (dr,min) 13 طرح اختلاط، مابین 709/3 و 761/0 قرار گرفتند و این به معنای همگن بودن همه طرح های اختلاط (گزینه ها) است، بنابراین نیازی به حذف هیچ یک از گزینه ها نیست. در مرحله بعد با روش SAW و TOPSIS، رتبه بندی طرح های اختلاط بتن RPC انجام و رتبه های 1 الی 3 استخراج گردید. برای اطمینان از صحت نتایج رتبه بندی، ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن (Rs) محاسبه و مقدار 997/0 به دست آمد که بسیار نزدیک به یک است و نشان دهنده همبستگی قوی بین متغیرهای SAW و TOPSIS است. همچنین ضریب تعیین (ضریب تشخیص) (Rs2)، که به ما این امکان را می دهد که تعیین کنیم چقدر می توان به پیش بینی روش SAW و TOPSIS مطمئن بود، برابر با 4/99 درصد به دست آمد، به عبارت دیگر ضریب تعیین 4/99 % نشان دهنده این است که 4/99 درصد می توان به رتبه بندی طرح اختلاط بتن با روش SAW و TOPSIS اطمینان حاصل نمود و رتبه بندی نهایی، با نرمال سازی تفاضل های شاخص نزدیکی نسبی روش SAW و TOPSIS ارائه گردید.کلید واژگان: رتبه بندی, طرح اختلاط, بتن پودری واکنشی, تاکسونومی عددی, ساو, تاپسیس, همبستگی اسپیرمن, ضریب تشخیصReactive powder concrete (RPC) is a type of concrete with extremely high strength. Concrete mix design is the process of determining the proportions and quantities of concrete components, so that the produced concrete is as affordable as possible and meets the required requirements. The purpose of this research is to evaluate and rank the design of RPC concrete mixing, which can have the desired quality, including compressive strength and durability. For this purpose, 13 RPC concrete mixing plans were evaluated with the numerical taxonomy technique and all values of the shortest distances (dr,min) of 13 mixing plans were between 3.709 and 0.761, which means that all mixing plans are homogeneous. options), so there is no need to remove any of the options. In the next step, with SAW and TOPSIS methods, the ranking of RPC concrete mixing plans was done and the ranks 1 to 3 were extracted. To ensure the accuracy of ranking results, Spearman's rank correlation coefficient (Rs) was calculated and a value of 0.997 was obtained, which is very close to one and indicates a strong correlation between SAW and TOPSIS variables. Also, the coefficient of determination (recognition coefficient) (Rs2), which allows us to determine how confident we can be in predicting the SAW and TOPSIS method, was obtained equal to 99.4%, in other words, the coefficient of determination is 99.4%. It shows that 99.4% can be sure of the ranking of the concrete mixing plan with SAW and TOPSIS method and the final ranking was presented by normalizing the differences of relative closeness index of SAW and TOPSIS method.Keywords: Ranking, Mix Design, Reactive Powder Concrete, Numerical Taxonomy, Saw, TOPSIS, Spearman', S Correlation, Detection Coefficient
-
گسترش روز افزون توسعه صنعت حمل و نقل هوایی در دهه اخیر به عنوان یکی از مهمترین محورهای توسعه و رشد شهرها از جایگاه ویژه ای در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی برخوردار است. با عنایت به جایگاه ویژه گردشگری و اقتصادی استان زنجان از بعد ملی و مذهبی و قرار گرفتن گنبد سلطانیه به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های توریستی ثبت شده توسط یونیسکو در استان، جاذبه های ژئوتوریستی غار کتله خور و کوه های رنگین ماهنشان، مراسم مذهبی حسینیه زنجان و وجود صنایع معدنی و الکتریکی مهم نظیر ایران ترانسفو و پارس سویچ، صنایع دستی مسی و جاقو و پتانسیل کشاورزی استان، عملکرد مطلوب فرودگاه زنجان میتواند نقش موثری در رونق اقتصادی استان داشته باشد. عملکرد فرودگاه دسترسی کسب وکارهای محلی را به بازارهای کشوری و جهانی فراهم نموده و به حفظ و جذب کسب و کار کمک می کنند و در نتیجه میتواند شغل و رونق اقتصادی را برای منطقه فراهم نماید. بصورت کلی عملکرد اقتصادی فرودگاه ها تا حد زیادی با اهمیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شهرو نظام سلسله مراتب شهری کشور رابطه مستقیمی دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد اقتصادی فرودگاه زنجان با استفاده از روش تاپسیس (TOPSIS) که از روش های تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) است پرداخته است. طبق این تحقیق نتایج بدست آمده نشان می دهد که جامعه به منظور بهبود فرودگاه زنجان،بیشتر طرفدار تبدیل شدن فرودگاه به فرودگاه خصوصی و کمترین اثر را پارامتر تاثیر آژانس های هوایی دانسته اند.کلید واژگان: اقتصادی, تاپسیس, زنجان, فرودگاه, گردشگریThe increasing development of the aviation industry in the last decade as one of the most important axes of development and growth of cities has a special place in economic, social and cultural development programs. Considering the special tourism and economic status of Zanjan province in terms of national and religious aspects and the location of Soltanieh Dome as one of the most important tourist attractions registered by UNESCO in the province, the geotourist attractions of Katlekhor Cave and the colorful mountains of Mahneshan, Hosseinieh religious ceremony Zanjan and the existence of important mining and electrical industries such as Iran Transfo and Pars Switch, copper handicrafts and knives and the agricultural potential of the province, the optimal performance of Zanjan airport can play an effective role in the economic prosperity of the province. The operation of the airport provides local businesses with access to national and global markets and helps to retain and attract business, and thus can provide jobs and economic prosperity for the region. In general, the economic performance of airports is largely directly related to the political, economic, social and cultural importance of the city's urban hierarchy. The aim of this study was to evaluate the economic performance of Zanjan Airport using the TOPSIS method (MADM) which is a multi-criteria decision-making method. According to this study, the results show that in order to improve Zanjan Airport, the community is more in favor of turning the airport into a private airport and the least effect is considered as the parameter of the impact of air agencies.Keywords: TOPSIS, Zanjan, Airport, Tourism
-
هر ساله بخش عظیمی از اعتبارات و منابع مالی کشور، صرف سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی و زیر بنایی می شود. مدیریت ریسک می تواند از افزایش هزینه ها جلوگیری کرده و به پایان رساندن پروژه ها در زمان و هزینه مقرر کمک کند. تحقیق حاضر به شناسایی عواملی که موجب عدم اجرای مدیریت ریسک در پروژه های عمرانی کوچک شهر آبادان می شوند، می پردازد. در این تحقیق از روش توصیفی برای جمع آوری داده ها استفاده و از روش های تحلیلی عاملی اکتشافی و تاپسیس به ترتیب برای شناسایی و اولویت بندی عوامل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در عدم اجرای مدیریت ریسک شامل چهار عامل اصلی (موانع ریسک تکنیکی، موانع ریسک مدیریت و رهبری پروژه، موانع ریسک های ساخت، موانع ریسک های مالی) هستند ناکافی بودن دانش پیمانکار در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است.
کلید واژگان: مدیریت ریسک, پروژه های عمرانی, رتبه بندی ریسک, شناسایی, ارزیابی ریسک, TOPSISEvery year, a significant portion of the country's credits and financial resources are allocated to investment in civil and infrastructural projects. Risk management can prevent cost escalation and assist in completing projects within the designated time and budget. This study aims to identify factors contributing to the lack of implementation of risk management in small-scale civil projects in the city of Abadan. The research utilizes a descriptive method for data collection and employs exploratory factor analysis and TOPSIS analytical methods to identify and prioritize the factors. The results indicate that the influential factors in the lack of implementing risk management include four main elements (technical risk barriers, project management and leadership obstacles, construction risk barriers, financial risk barriers), among which the option of insufficient knowledge of the contractor has priority over other options.
Keywords: : Risk management, Construction projects, Risk Rating, Identification, Risk Assessment, TOPSIS -
بخشی از موفقیت در اجرای خط مشی ها به ظرفیت اجرای خط مشی برمی گردد چرا که ظرفیت حاصل توانایی در شکل دادن به آینده است. این تحقیق به شناسایی عوامل موثر در ارتقاء ظرفیت اجرای خط مشی ها و رابطه علت و معلولی بین آنها پرداخته است. جامعه تحقیق در این پژوهش کاربردی متشکل از 12 نفر از متخصصان و خبرگان خط مشی گذاری سازمان راهداری است که از طریق نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه و جهت تحلیل داده ها از تکنیک FMEA و دیمتل فازی استفاده شده است. بازسازی ساختار سازمان و مدیریت در تدوین و اجرای خط مشی های سازمان راهداری دارای بیشترین و شاخص ارتقاء نظام آموزش و مشارکت در ارتباط با سازمان راهداری دارای کمترین میزان اثرگذاری بر دیگر شاخص های ارتقای ظرفیت اجرای این خط مشی ها است. تلاش برای ارتقاء ظرفیت اجرای خط مشی های سازمان راهداری باید با برنامه ریزی و تغییرات سازنده و پایدار در ساختار سازمان و مدیریت و با کارآمدی و اثربخشی در بازسازی ساختار سازمان و مدیریت در تدوین و اجرای خط مشی های سازمان راهداری کشور همراه باشد تا به تقویت شاخص های دیگر بینجامد. تدوین اصولی و واقع بینانه خط مشی ها در سازمان می تواند زمینه ارتقاء ظرفیت اجرای خط مشی های سازمان راهداری را مهیا سازد.
کلید واژگان: اجرای خط مشی, سازمان راهداری, FMEA, AHP, TOPSIS, دیمتل, فازیRoad journal, Volume:31 Issue: 3, 2023, PP 179 -200Part of the success in the implementation of policies depends on the policy implementation capacity, because the capacity is the result of the ability to shape the future. This research has identified the effective factors in improving the capacity of policy implementation and the cause and effect relationship between them. The research communities in this applied research consist of 12 policy experts and experts of the highway organization, who were selected through non-random and purposeful sampling. Data collection tools, interviews and questionnaires, and FMEA and Fuzzy Dimetal techniques were used for data analysis. The reconstruction of the structure of the organization and management in formulating and implementing the policies of the road organization has the most and the index of improving the education and participation system in connection with the road organization has the least effect on other indicators of improving the capacity of implementing these policies. The effort to improve the capacity to implement the policies of the road organization should be accompanied by planning and constructive and sustainable changes in the structure of the organization and management and with efficiency and effectiveness in the reconstruction of the structure of the organization and management in formulating and implementing the policies of the country's road organization. It will strengthen other indicators. The principled and realistic formulation of the organization's policies can provide a basis for improving the capacity of implementing the policies of the highway organization.
Keywords: Policy implementation, road organization, FMEA, AHP, TOPSIS -
تدوین و اجرای خط مشی سازمان راهداری از ضروریات حرکت سازمان به سمت کاهش حوادث ناشی از تصادفات و مشکلات تردد است. خط مشی یعنی مسیرها، سیاست ها و تصمیم ها منظور از اجرای خط مشی، فعالیت هایی است که به طور مستقیم آن را به انجام می رساند. عوامل متعددی منجر به شکست اجرای خط مشی های سازمان راهداری می شود که پژوهش حاضر به شناسایی و رتبه بندی این عوامل می پردازد. این پژوهش کاربردی و از حیث راهبرد، پیمایشی است. جامعه تحقیق را 12 نفر از مدیران سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور تشکیل داده اند که از طریق نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه است و جهت تحلیل داده ها از تکنیک FMEA و رویکرد تلفیقی AHP و TOPSIS فازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها عوامل موثر در شکست اجرای خط مشی های سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور عبارتند از: عدم وجود مهارت و تخصص مدیران و کارکنان در اجرای خط مشی ها و نگرش ناصحیح مجریان به خط مشی ها. باتوجه به یافته های تحقیق لازم است که سازمان بیش ازپیش به تخصصی کردن و شایسته سالاری در انتخاب مدیران و مجریان خط مشی و آموزش و توانمندسازی مجریان برای اجرای موثر و بهینه خط مشی ها در سازمان توجه نماید.
کلید واژگان: اجرای خط مشی, سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور, FMEA, AHP, TOPSIS, محیط فازیRoad journal, Volume:31 Issue: 2, 2023, PP 195 -212BackgroundFormulation and implementation of the policy of the Road Organization is one of the necessities of the organization to reduce accidents caused by accidents and traffic problems. Policy means paths, policies and decisions The implementation of policy refers to the activities that it performs directly.
ObjectiveSeveral factors lead to the failure to implement the policies of the road organization that the present study identifies and ranks these factors.Research
MethodThis research is applied and in terms of strategy, survey. The research community consisted of 12 managers of the Highways and Road Transport Organization of the country who were selected through non-random and purposeful sampling. Data collection tools are interviews and questionnaires and FMEA technique and fuzzy AHP and fuzzy TOPSIS approach have been used to analyze the data.
FindingsBased on the findings, the effective factors in the failure of the implementation of the policies of the Roads and Transportation Organization of the country are: Lack of skills and expertise of managers and employees in the implementation of policies and incorrect attitude of executives towards policies.
ConclusionAccording to the research findings, it is necessary for the organization to pay more attention to specialization and meritocracy in selecting managers and policy makers and training and empowering executives for effective and optimal implementation of policies in the organization.
Keywords: Policy implementation, FMEA Road Organization, AHP, TOPSIS, Fuzzy Environment -
عملیات ساختمانی و عمرانی با توجه به گستردگی آن، در بیشتر کشورهای جهان در صدر فعالیت های حادثه آفرین قرار دارد. وجود خطرات و عوامل زیان آور گوناگون در کارگاه های ساختمانی، این صنعت را به یکی از مخاطره آمیزترین صنایع در دنیا تبدیل کرده است مدت هاست در کشورهای توسعه یافته به مقوله مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) نگاه ویژه ای دارند. این مقوله در کشور ما نیز مانند سایر کشورهای درحال توسعه موردتوجه قرارگرفته است. حفظ جان انسان ها در وهله اول مهم ترین مسیله ضروری در هر محیط کاری می باشد. این موردنیاز مبرم به توجه زیاد و اجرای ملزومات لازم در جهت حفظ جان انسان ها دارد. نیروی انسانی سرمایه هر سازمان محسوب می شود که در صورت به خطر افتادن جان آن ها عملکرد و درنهایت دستیابی به اهداف سازمان یا اجتماع موردنظر با چالش روبه رو می شود. باتوجه به اهمیت موضوع HSE در صنایع مختلف علی الخصوص صنعت ساخت این پژوهش در نظر داشت تا عوامل موثر بر ایمنی، سلامت و محیط زیست را بررسی کند. این مهم از رویکرد کیفی و کمی انجام شد. در رویکرد کیفی برای جمع آوری داده از مصاحبه های غیر ساختار یافته و در روش کمی از پرسشنامه استفاده شد. داده های دریافتی از پرسشنامه ها با نرم افزار اکسل و روش تاپسیس بررسی شد که مشخص شد عوامل شناسایی شده دارای چه وزن و اولویتی هستند. باتوجه به بررسی های انجام شده به روش تاپسیس مشخص شد وضعیت تجهیزات ایمنی و آتش نشانی با وزن 0.095، چک لیست HSE با وزن 0.081، وضعیت نیروی انسانی با وزن 0.076، داشتن ارتباط مستقیم با کارکنان و گفتگو درباره مسایل HSE با وزن 0.073و سوابق و شاخص های عملکردی HSE پیمانکار با وزن 0.065 پنج عامل مهم و تاثیرگذار در ایمنی، سلامت و محیط زیست به شمار میرود.کلید واژگان: ایمنی, بهداشت, محیط زیست, تاپسیسThe construction and civil operations function is at the forefront of adventurous activities in most countries of the world due to its expansion. The existence of various hazards and harmful factors in construction workshops has made this industry one of the most risky industries in the world. This issue has been considered in our country as well as other developing countries. Protecting human lives is first and foremost the most important issue in any work environment. This is an urgent need for great attention and implementation of the necessary requirements in order to save human lives. Manpower is the capital of any organization that in case of endangering their lives, performance and ultimately achieving the goals of the organization or community is challenged. Due to the importance of HSE in various industries, especially the manufacturing industry, this study was intended to examine the factors affecting safety, health and the environment. This was done from a qualitative and quantitative approach. In the qualitative approach, unstructured interviews were used to collect data and in the quantitative method, a questionnaire was used. The data received from the questionnaires were analyzed with Excel software and TOPSIS method to determine the weight and priority of the identified factors. According to TOPSIS surveys, the status of safety and firefighting equipment weighing 0.095, HSE checklist weighing 0.081, manpower status weighing 0.076, having direct contact with staff and discussing HSE issues weighing 0.073 and records and indicators Contractor HSE performance with a weight of 0.065 are five important and influential factors in safety, health and environment.Keywords: safety, Health, Environment, TOPSIS
-
تغییرات آب و هوایی یکی از مهم ترین مشکلاتی کره زمین می باشد. ساختمان ها با تکیه بر منابع انرژی غیرقابل تجدید، 40 درصد از کل انرژی مصرفی در سراسر دنیا و30 درصد از کل گاز کربن دی اکسید منتشر شده را به خود اختصاص داده اند. بخش ساخت و ساز در ایران 33.8 درصد از مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است که در این میان مصرف انرژی در ساختمان های آموزشی ایران 2.5 برابر کشورهای توسعه یافته می باشد. بازسازی ساختمان های موجود کمک شایانی به کاهش مصرف انرژی و انتشار گاز کربن دی اکسید در سطح جهانی می کند. در این پژوهش، بازسازی بهینه یک ساختمان آموزشی واقع در شهر تهران با استفاده از اقدامات غیر فعال مورد بررسی قرار گرفت. جهت کمینه سازی بار سرمایش، گرمایش و سرمایه گذاری اولیه ساختمان برای آب و هوای حاضر و آینده، از الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب در محیط jEPlus استفاده شد. در بهینه سازی ساختمان مذکور، گزینه های مختلفی چون پارامترهای مرتبط با پوشش ساختمان، مانند نوع عایق وضخامت آن و نوع شیشه به کارگرفته شده در پنجره ها در نظر گرفته شد و در نهایت از پنل های خورشیدی به منظور رسیدن به ساختمان با انرژی خالص صفر استفاده شد. گزینه غیرفعال انتخاب شده با در نظر گرفتن آب و هوای کنونی باعث کاهش 11.83درصدی در مصرف گاز سالانه ناشی از گرمایش و با در نظر گرفتن آب و هوای دهه باعث2080 کاهش بیش از 1.15 درصد در مصرف انرژی سالانه ناشی از سرمایش و کاهش 40.4 درصدی مصرف سالانه گازناشی از گرمایش و افزایش 4.84درصدی انرژی ناشی از سرمایش در مقایسه با مدل پایه می شود. نتایج نشان می دهد که ساختمان بهینه با فعلی نمیتواند به صورت بهینه در آینده باقی بماند.
کلید واژگان: بهسازی انرژی, بهینه سازی, انرژی خالص نزدیک به صفر, الگوریتم ژنتیک, تاپسیسClimate change is one of the most important problems of the planet. Buildings, relying on non-renewable energy sources, account for 40% of the total energy consumed worldwide and 30% of the total carbon dioxide emissions. The construction sector in Iran accounts for 33.8% of energy consumption, among which the energy consumption in Iran's educational buildings is 2.5 times that of developed countries. Renovation of existing buildings helps to reduce energy consumption and carbon dioxide emissions globally. In this research, the optimal reconstruction of an educational building located in Tehran was investigated using passive measures. In order to minimize the load of cooling, heating and the initial investment of the building for the current and future climate, the genetic algorithm with non-globe sorting was used in the jEPlus environment. In the optimization of the mentioned building, various options such as parameters related to the building cover, such as the type of insulation and its thickness and the type of glass used in the windows were considered and finally solar panels in order to reach the building with zero net energy. used. The passive option selected considering the current climate causes an 11.83% reduction in annual gas consumption due to heating and considering the climate of the decade 2080 causes a reduction of more than 1.15% in annual energy consumption due to cooling and a 40.4% reduction in consumption Annual gas emissions from heating and a 4.84% increase in cooling energy compared to the base model. The results show that the current optimal building cannot remain optimally in the future.
Keywords: Energy retrofit, optimization, net zero energy, Genetic Algorithm, TOPSIS -
Considering the growth of industrialization for construction works, the role of on-site equipment and machinery in enhancing productivity and efficiency as well as improving working standards of construction. Hence, selecting the proper construction equipment is a challenging task owing to a wide range of available types as well as a host of criteria to be considered during decision making. However, the selection may result in incorrect decision-making or neglection of factors that are as important as cost or technical features. For this reason, nowadays the decision makers use multi-criteria decision making (MCDM) methods to make the most suitable or beneficial decision on machine and equipment selection. One of the most widely used construction equipment is wheel loader. This machine is widely used in all fields of construction. Therefore, proper selection based on the real needs of the project seems necessary. Hence, in this study, the selection of a suitable wheel loader was studied using MCDM methods. In this regard, an integrated approach using AHP and TOPSIS method for evaluating wheel loader selection were used. In this regard, the Analytic Hierarchy Process (AHP) and the Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS), are used in the evaluation procedure. More precisely, AHP is applied to determine the relative weights of evaluation criteria and TOPSIS is applied to rank the wheel loader alternatives. The proposed approach also provides a relatively simple and very well suited decision making tool for this type of decision making problems.Keywords: Wheel loader selection, AHP, TOPSIS, MCDM, Construction equipment selection
-
در دهه های اخیر به دلیل گسترش شهرنشینی، درصد مناطق مسکونی و صنعتی و در نتیجه درصد مناطق نفوذناپذیر افزایش یافته است. این امر موجب افزایش رواناب سطحی شهر ها شده است. بنابراین لازم است تا با استفاده از راهکار هایی همچون روش های توسعه کم اثر، مقادیر رواناب سطحی در شهرها کنترل شود. در این پژوهش از 6 روش توسعه کم اثر (LID) که شامل: روکش نفوذپذیر، بشکه ذخیره باران، ترانشه نفوذ، سیستم نگهداشت زیستی، روکش نفوذپذیر-ترانشه نفوذ و بشکه ذخیره باران-سیستم نگهداشت زیستی، استفاده شده است. این روش ها توسط 4 شاخص کاهش حجم رواناب، کاهش دبی اوج رواناب، اقتصادی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین مقادیر شاخص های هیدرولوژیک حجم و دبی اوج رواناب از مدل SWMM، برای تعیین مقادیر شاخص اقتصادی (هزینه) از فهرست آنالیز بها و برای شاخص اجتماعی، تعداد 20 پرسشنامه توسط متخصصان محلی، تکمیل شد. در ادامه و به منظور اولویت بندی روش های LID، از دو معیار تصمیم گیری چند شاخصه شامل: TOPSIS و Fuzzy TOPSIS، با در نظر گرفتن حالت های وزن دهی آنتروپی شانون، یکسان، تاکید بر معیار اقتصادی و تاکید بر معیار هیدرولوژیک برای روش TOPSIS و حالت وزن دهی آنتروپی شانون فازی برای روشFuzzy TOPSIS ، استفاده شد. نتایج نشان داد که در روش TOPSIS و در حالت های وزن دهی یکسان، تاکید بر معیار اقتصادی و تاکید بر معیار هیدرولوژیک، سناریوی ترکیبی بشکه باران-سیستم نگهداشت زیستی و در حالت وزن دهی آنتروپی شانون، سناریوی بشکه باران به عنوان سناریوی برتر انتخاب شدند. همچنین در روش Fuzzy TOPSIS، سناریوی سیستم نگهداشت زیستی، رتبه اول را کسب نمود.
کلید واژگان: رواناب, روش های LID, مدل SWMM, روش TOPSIS, روش Fuzzy TOPSISIn recent decades, the percentage of residential areas has increased due to the expansion of urbanization. This has led to an increase in the percentage of impermeable areas, thus increasing surface runoff in cities. Therefore, it is necessary to control surface runoff values using strategies such as low-impact development (LID) methods in cities. In this study, 6 LID methods have been used, namely permeable pavement, rain barrel, infiltration trench, bio-retention system, impermeable pavement-infiltration trench, and rain barrel-bio-retention system. These methods have been evaluated by 4 criteria which are: reduction of runoff volume, reduction of peak discharge of runoff, economic and social criteria. The SWMM model has been used to determine the values of hydrological criteria. To determine the values of the economic criteria (cost), the price analysis list, and the social criteria, a questionnaire has been used by experts in the field. To prioritize LID methods, the Fuzzy TOPSIS and TOPSIS multi-character decision-making criteria have been used, in terms of the weighted entropy of the fuzzy Shannon for the Fuzzy TOPSIS method and terms of the weighted entropy, equal, emphasis on hydrological criteria and emphasis on economic criteria, for TOPSIS method. The results showed that in the TOPSIS method in terms of the weighted equal, emphasis on economic criterion and emphasis on hydrological criterion, bio-retention system & rain barrel and, in terms of the weighted entropy, rain barrel, selected as the best scenario. In the Fuzzy TOPSIS method, the rain barrel scenario was selected as the most efficient scenario and ranked first in the study area.
Keywords: Runoff, SWMM Model, LID Methods, Topsis, Fuzzy TOPSIS -
As one of the main infrastructures of the air transportation system, the air fleet has a significant effect on the operation at a reasonable cost. Deciding on the commensurate airplane to renovate the fleet falls into the multi-criteria decision-making (MCDM) problems. Airplane comparison criteria are very diverse, and no airplane is the best based on all criteria. In this study, selecting commensurate airplanes for airlines that meet domestic air transportation demand was investigated. The alternatives considered were Airbus airplanes, which were evaluated and compared based on six indices: price, maximum takeoff weight, passenger capacity, fuel capacity, the volume of passengers’ space, and volume of the cargo compartment. Also, several MCDM techniques require different levels of computational and maybe produce different outputs. The results of the different methods are not the same. To ensure consistency, accuracy and increase the reliability of the results, several methods were applied. Four different MCDM methods were used to make a comprehensive comparison, including analytic hierarchy process (AHP), simple additive weighting (SAW), and technique for order of preference by similarity to ideal solution (TOPSIS), and elimination et choice translating reality (ELECTRE). The results showed that the Airbus A318 airplane is selected as the top alternative based on these indices and using all four methods. The difference between the results of each method revealed for ranks 2-6. Based on AHP, TOPSIS and SAW, the second rank was designated to Airbus 319. However, ELECTRE had a different rank for this airplane.Keywords: AHP, Airplane selection, Electre Saw, TOPSIS
-
بتن پودری واکنشی (واکنش پذیر) نوع خاصی از بتن است که استحکام و دوام آن با از بین بردن مصالح درشت دانه و استفاده از مواد افزودنی، بهبود یافته است و به دلیل تنوع در مصالح و روش ساخت آن، نسبت اجزای تشکیل دهنده یا به عبارتی طرح های اختلاط متفاوتی برای تولید این نوع بتن ارایه شده است و تصمیم گیری در مورد انتخاب مناسبت ترین طرح اختلاط بتن پودری واکنشی مشکل خواهد بود. در این تحقیق سعی بر آن است که از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره به منظور ، رتبه بندی و انتخاب مناسب ترین طرح های اختلاط بتن پودری واکنشی استفاده شود.شاخص های موثر در طرح اختلاط بتن، شامل: سیمان، آب، پودر سیلیس، ماسه سیلیسی، پودر میکروسیلیس، فوق روان کننده، مقاومت فشاری، درصد جذب آب و وزن واحد حجم است که با استفاده از پیشینه پژوهش تعیین و مورد ارزیابی قرار می گیرند. ابتدا وزن شاخص ها با روش آنتروپی شانون مشخص، و ماتریس تصمیم تشکیل شد، سپس طرح های اختلاط بتن پودری واکنشی با سه تکنیک ساو، تاپسیس و ویکور بصورت مجزا رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد به کارگیری تکنیک های گوناگون تصمیم گیری، منجر به رتبه بندی متفاوتی برای گزینه ها می شود. بنابر این جهت حصول رتبه بندی نهایی، روش کپلند به عنوان بهترین روش پیشنهاد شده است و استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره برای رتبه بندی طرح های اختلاط بتن پودری واکنشی، روشی مناسب و قابل قبول است. رتبه بندی نهایی کپلند با تکنیک های ساو، تاپسیس و ویکور مقایسه و معلوم گردید که نتایج رتبه بندی روش های ساو، تاپسیس و ویکور به ترتیب 100، 85 و 70 درصد با روش کپلند مطابقت دارد. همچنین روش ساو به دلیل مطابقت 100 درصدی با روش کپلند، مناسب ترین روش برای رتبه بندی طرح های اختلاط بتن واکنشی شناخته شد.
کلید واژگان: بتن پودری واکنشی, رتبه بندی طرح اختلاط, تصمیم گیری چند معیاره, ساو, تاپسیس, ویکور, کپلندReactive powder concrete is a special type of concrete whose strength and durability have been improved by removing coarse-grained materials and the use of additives, and due to the variety of materials and methods of construction, the ratio of components or in other words Different mixing schemes have been proposed for the production of this type of concrete, and it will be difficult to decide on the best choice of reactive powder concrete mixing scheme. In this research, it is tried to use multi-criteria decision making techniques in order to rank and select the most appropriate mixed concrete powder mixing designs.Effective indicators in the concrete mixing plan include: cement, water, silica powder, silica sand, microsilica powder, superplasticizer, compressive strength, water absorption percentage and unit weight of volume, which are determined and evaluated using research background.First, the weight of the indices was determined by Shannon's entropy method, and the decision matrix was formed, then the reaction powder concrete mixing schemes were ranked separately with the three techniques of SAW, TOPSIS and VIKOR. Research shows that using different decision-making techniques can lead to different rankings for options. Therefore, in order to obtain the final ranking, the Copeland method has been proposed as the best method, and the use of multi-criteria decision-making techniques for ranking the mixed concrete mixing projects is a suitable and acceptable method.The final ranking of Copeland was compared with the techniques of SAW, TOPSIS, and VIKOR, and it was found that the results of ranking of SAW, TOPSIS, and VIKOR methods were 100, 85, and 70 percent consistent with the Kopland method, respectively. Also, the SAW method was considered the most suitable method for ranking reactive concrete mixing schemes due to its 100% compliance with the Copeland method.
Keywords: Reactive powder Concrete, Mix Design Ranking, Multi-criteria decision making, Saw, TOPSIS, VIKOR, Copeland -
مصرف منابع تجدید ناپذیر از جمله نفت، گاز و زغال سنگ هر روز رو به افزایش است. ولی زمانی خواهد رسید که این منابع به پایان می رسند. نیروگاه های خورشیدی که انرژی خورشید را به برق تبدیل می کنند در آینده با مزایای قاطعی که در برابر نیروگاه فسیلی و اتمی دارند، مشکل برق و تا حدی مشکل کم آبی را به خصوص در دوران تمام شدن نفت و گاز حل خواهند کرد. یکی از مهم ترین مسایل احداث نیروگاه های خورشیدی تعیین مکان هایی است که از پتانسیل بالایی برای دریافت انرژی خورشیدی برخوردار هستند. مکان یابی نیروگاه ها، به دلیل نیاز به شرایط خاص به خصوص شرایط زیست محیطی، اهمیت زیادی برای برنامه ریزان دارد.این پژوهش به منظور مکان یابی نیروگاه های خورشیدی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره مکانی مشارکتی در استان فارس صورت گرفته است. در ابتدا مطالعاتی درباره منطقه و وضع موجود نیروگاه های خورشیدی انجام گرفته و بعد از آن با استفاده از منابع و نظر کارشناسان امر، 10 معیار موثر از جمله معیارهای اقلیمی، ژیومورفولوژی و اقتصادی در مکان یابی نیروگاه های خورشیدی انتخاب شده است. لایه های اطلاعاتی متناسب با معیارها در محیط GIS آماده و پس از آن از روش های بهترین - بدترین و دنپ برای وزن دهی معیارهای انتخابی استفاده شده است. پس از وزن دهی به معیارها، پهنه بندی منطقه صورت گرفته و 8 مکان برای احداث نیروگاه خورشیدی در استان فارس پیشنهاد شده است. در مرحله آخر با استفاده از روش های کوپراس و تاپسیس مکان های پیشنهادی رتبه بندی شده و برای نتایج نهایی از ادغام این دو روش با تکنیک میانگین رتبه استفاده شده است. در نهایت مکان شماره 8 واقع در شهرستان زرین دشت استان فارس به عنوان بهترین مکان برای احداث نیروگاه خورشیدی انتخاب شده است.
کلید واژگان: مکان یابی نیروگاه خورشیدی, GIS, روش های تصمیم گیری چند معیاره, بهترین - بدترین, دنپ, کوپراس و تاپسیسConsumption of non-renewable resources such as oil, gas and coal is increasing every day. But when these resources run out, we have to look for renewable energy such as solar, wind and geothermal. Solar energy is a clean energy that can reduce the production of environmental pollution and is the beginning of reducing carbon from human life. One of the most important issues in the construction of solar power plants is to determine the places that have a high potential for solar energy. This research has been done in order to locate solar power plants using multi-mechanical decision-making methods of participation in Fars province. In the initial studies on the region and the current state of solar power plants, and then using the resources and opinions of experts, 10 effective criteria, including climatic, geomorphological and economic criteria in the location of solar power plants have been selected. Criteria information layers are prepared in GIS environment and then the best-worst and Denp methods are used to weigh the selected criteria. In the first method, two criteria of sunshine hours and distance from roads and in the second method, the criteria of sunshine hours and distance from the fault have been performed as the most important and the least best criteria, respectively. Due to the different methods of these two techniques, the results of its losses have been used for the final weight of the criteria. After weighing the criteria, zoning has been done and 8 places have been proposed for the construction of a solar power plant in Fars province. In the last step, using Coopras and TOPSIS methods, the places whose proposals are ranked and for the final results, the integration of these two methods with the ranking technique is used. The methods used in this research are programmed in Linux and MATLAB software environments. Finally, the No. 8 reality site in Zarrin Dasht city of Fars province has been selected as the best location for the construction of a solar power plant.
Keywords: Solar Power Plant Site Selection, GIS, Multi-Criteria Decision Making Methods, Best - Worst, Danp, Copras, Topsis -
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی ریسک های زیست محیطی سد البرز بر روی رودخانه بابلرود واقع در شهرستان بابل، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه بود. در ابتدا به شناسایی محیط زیست محدوده مورد مطالعه پرداخته شد و سپس لیستی از ریسک های زیست محیطی شناسایی شده، در فاز ساختمانی و بهره برداری تهیه و در قالب پرسشنامه در اختیار کارشناسان محیط زیست و آشنا با حوزه سد البرز قرار داده شد. ریسک های زیست محیطی براساس سه شاخص شدت وقوع، احتمال وقوع و اهمیت ریسک، طبق طیف امتیازدهی لیکرت توسط کارشناسان امتیازدهی گردید، سپس با استفاده از روش های تاپسیس و تاپسیس فازی رتبه بندی ریسک های زیست محیطی انجام شد. مهمترین ریسک های سد البرز با استفاده از روش تاپسیس در فاز ساختمانی به ترتیب: تخریب جنگل در محدوده سد با امتیاز 926/0 ، جابه جایی ساکنان مخزن سد با امتیاز 837/0 و در فاز بهره برداری به ترتیب: لایه بندی حرارتی مخزن سد با امتیاز 847/0 ، زمین لغزش با امتیاز 751/0 ، همچنین مهمترین ریسک های سد البرز با استفاده از روش تاپسیس فازی در فاز ساختمانی به ترتیب: جابه جایی ساکنان مخزن سد با امتیاز 682/0 ، تخریب جنگل در محدوده سد با امتیاز 677/0 و در فاز بهره برداری به ترتیب: لایه بندی حرارتی مخزن سد با امتیاز 645/0 ، زمین لغزش با امتیاز 630/0 بدست آمد و در نهایت برای رفع تعارض بین نتایج از یکی از روش های ادغام (روش میانگین رتبه ها) استفاده شد.
کلید واژگان: ارزیابی ریسک زیست محیطی, تصمیم گیری چند شاخصه, تاپسیس, تاپسیس فازی, سد البرزThe purpose of this study was to evaluate the environmental risks of Alborz Dam on Bababrood River in Babol city, using multi-criteria decision making methods. Initially, environmental identification of the study area was carried out, Then a list of environmental risks identified in the construction and exploitation phase was prepared and presented to environmental experts familiar with the Alborz dam area in the form of a questionnaire. environmental risks scored by environmental experts based on three indicators, Severity of occurrence, Probability of occurrence, Then environmental risks ranking was performed using TOPSIS and Fuzzy TOPSIS methods. The most important risks of Alborz dam using TOPSIS method in the construction phase, respectively: Was Obtained, Destruction of forest within the dam with a score of 0.926, Displacement of reservoir residents with a score of 0.837 And in the phase of operation: Thermal stratification of dam reservoir with a score of 0.847, Landslide with a score of 0.751. Also, the most important risks of the Alborz dam using the Fuzzy Topsis method in the construction phase, respectively: Was Obtained, Displacement of reservoir residents with a score of 0.682, Demolition of forest within the dam with a score of 0.677, And in the phase of operation, respectively: Thermal stratification of dam reservoir with a score of 0.645, Landslide with a score of 0.630. Finally, one method of integration (average rating method) was used to resolve the conflict between the results.
Keywords: Environmental risk assessment, multi-criteria decision-making, Topsis, Fuzzy TOPSIS, Alborz Dam -
تراکم ساختمانی به عنوان نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامهریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارایه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادیتر، توجه به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی بیشتر شده است. اینکه چه معیارهایی در تعیین تراکم موثرند و میزان تاثیر آنها چه اندازه است، موضوع مهمی است که باید در تعیین تراکم به آنها توجه شود. از آنجایی که معیارهای کمی و کیفی متعددی در تعیین تراکم تاثیرگذارند، لذا ضروری است برای تلفیق و ترکیب معیارها از سیستمهای پشتیبان تصمیم گیری استفاده کنیم. هدف از این تحقیق، شناخت معیارهای موثر بر تراکم ساختمانی و در نهایت تعیین منطقه مناسب برای افزایش تراکم در شهر قزوین میباشد. در این مقاله برای وزندهی معیارها و VIKORو TOPSIS ،AHPبرای بالا بردن ضریب اطمینان از سه روش اولویت بندی مناطق استفاده شد و اولویت بندی مناطق با هر سه روش به ترتیب مهدیه، امامزاده حسین، مینودر، آزادگان، بابایی و امامزاده علی به دست آمد.
کلید واژگان: تراکم, ویکور, تاپسیس, ای اچ پی, قزوینBuilding density, as a ratio of the building area (across all floors) to the area of the residential plot, is an important issue in urban planning and land management. Today, due to the scarcity of resources and to reduce urban development costs and provide more desirable and yet economical services, attention has been drawn to population densification and consequently, increased building density. What criteria are effective in determining density and how effective they are, is an important issue that should be considered in determining density. Since several quantitative and qualitative criteria influence density determination, it is necessary to use decision support systems to integrate and combine criteria. The purpose of this study is to identify factors affecting building density and finally, determine the suitable area for increasing density in Qazvin. In this paper, the AHP, TOPSIS, and VIKOR methods are used for criteria weighting and area prioritization to increase the reliability coefficients. Priority areas with all three methods are Mahdieh, Imamzadeh Hossein, Minoodar, Azadegan, Babaei and Imamzadeh Ali, respectively.
Keywords: Density, VIKOR, TOPSIS, AHP, Qazvin -
امروزه با افزایش روز افزون وسایل نقلیه به معابر شهری تداخل های زیادی در محل تقاطعات رخ می دهد. از این رو توجه به احداث و یا اصلاح تقاطعات به ویژه تقاطعات غیرهمسطح که در سال های اخیر رونق زیادی یافته است ضروری به نظر می رسد. از طرفی با توجه به هزینه های بالای پروژه های عمرانی انتخاب تقاطعی که اصلاح آن مشکل ترافیکی کل شبکه را حل کند از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله سعی شده است تا با ایجاد روشی جهت دسته بندی و اولویت بندی تقاطعات غیرهمسطح، دید جامع تری برای طراحان و مسوولین فراهم گردد تا بتوانند تخصیص بودجه و اولویت زمانی مناسبی جهت احداث و یا اصلاح آن ها فراهم کنند؛ چراکه بهبود و توسعه تقاطع غیرهمسطحی که از لحاظ هندسی و ترافیکی ضعف دارد نه تنها کارایی آن تقاطع را بالا می برد بلکه منجر به بهبود کارایی بالای کل شبکه بزرگراهی می شود. پس از بررسی تقاطعات مورد نظر، روشی تحت عنوان TOPSIS با وزن دهی آنتروپی شانون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه شاخص های هندسی و ترافیکی تعریف شدند. سپس به عنوان مطالعه موردی تقاطعات غیر هم سطح سیستمی بزرگراه شهید همت تهران که 14 مورد می باشند دسته بندی و اولویت بندی گردیدند. از نتایج مشاهده می شود از بین تقاطعات موجود در هر دسته، تقاطعی که چپگرد جهتی و یا راستگرد محافظت شده با طول باند کاهش و افزایش سرعت بالا را داشته باشد از اولویت بالاتری برخوردار است.
کلید واژگان: بزرگراه, تقاطع غیر همسطح, شاخص ترافیکی, شاخص هندسی, TOPSISRoad journal, Volume:28 Issue: 1, 2020, PP 129 -140Nowadays, with the increase in the number of vehicles on urban roads, a lot of interferences happen in the intersections. Therefore, it seems necessary to pay more attention to the construction or modification of the intersections, especially the interchanges, which have flourished in recent years. On the other hand, given the high costs of construction projects, it is essential to select an intersection in which its modification could address the whole network traffic problem adequately. The development and improvement of non-interconnected intersections with poor geometries and traffics not only improves the efficiency of the intersection but also improves the efficiency of the entire highway network. Therefore, in this paper, a method for classification and prioritization of the intersections is proposed to provide a more comprehensive vision for the planners and governments. This method helps them in the budget allocations and time priorities definitions of the construction or modification project efficiently. Herein, after reviewing the intersections, the TOPSIS method called is employed to analyze the Shannon entropy weights. Next, the geometric and traffic indicators are defined. Then, as a case study, the non-level intersections of Shahid Hemmat highway in Tehran (14 cases) are categorized and prioritized. The results show that a left-handed or right-handed protected intersection with the bandwidth of decrease and increase of the high speeds has a higher priority.
Keywords: Highway, Interchange, geometric index, traffic index, TOPSIS -
کیفیت زندگی شهری به عنوان یک مفهوم کلیدی جهت تامین نیازهای اساسی شهروندان در راستای رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی و رضایتمندی افراد و همچنین ابزاری کارآمد برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها و پایش سیاست ها و راهبردهای مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش سنجش کیفیت زندگی شهری بر اساس دو رویکرد عینی و ذهنی در سطح محلات منطقه یک شهر قم می باشد. در همین راستا با توجه به ویژگی های ناحیه مورد مطالعه و داده های در دسترس دو قلمرو دسترسی و آلودگی صوتی به همراه شاخص ها و معرف های آن ها هم از طریق محاسبه بر روی داده های کمی و انجام تحلیل های فضایی و هم از طریق پرسش از شهروندان، مورد ازیابی قرار گرفت. جهت استخراج و مدلسازی شاخص های دهگانه دو قلمرو اصلی تحقیق از لایه های کاربری اراضی و شبکه معابر شهری و همچنین داده های جمعیتی حاصل از سرشماری مرکز آمار ایران استفاده گردیده است. با توجه به نتایج بدست آمده از همپوشانی لایه های مربوط به شاخص ها در بعد عینی یک الگوی خاص از میزان کیفیت زندگی در سطح منطقه مورد مطالعه حاصل گردید که نشان می داد مرکز شهر دارای بالاترین میزان کیفیت و با دور شدن از مرکز شهر از میزان آن کاسته می گردد. اما نتایج حاصل از تحلیل های فضایی بر روی داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه کمی متفاوت گردید و الگوی بدست آمده در بعد عینی دچار تغییر و جا به جایی گردید. در نهایت به منظور فراهم نمودن یک ابزار مدیریتی اقدام به رتبه بندی محلات بر اساس شاخص های نهایی استخراج شده با استفاده از روش TOPSIS صورت گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده رتبه اول در بعد عینی و ذهنی به ترتیب محله های نوبهار و باجک 3 می باشند. در نهایت اقدام به بررسی همبستگی میان نتایج شاخص های کیفیت زندگی در دو بعد عینی و ذهنی صورت گرفت که نتایج نشان دهنده رابطه معنادار مثبت و همبستگی نسبتا خوبی در بین اکثر شاخص ها است.
کلید واژگان: کیفیت زندگی شهری, عینی, ذهنی, TOPSIS, شهر قمThe quality of urban life considers as a key concept for meeting the basic needs of citizens in the context of general welfare, social well-being and people's satisfaction, as well as an effective tool for evaluating public policies, ranking places and monitoring urban planning and management policies and strategies. For this purpose, urban managers need to plan a standard environment for citizens using the studied policies from urban developers which leads to a better life quality. These studies are different depending on what kind of approaches and the quality assessment methods were used. Therefore, different approaches were used to assess the urban quality life, however, there were no extensive study to consider physical, spatial and social indicators. Many researchers believe that the life quality is a multi-dimensional concept and could be expressed using objective and subjective approaches. Therefore, the main objective of this research is to measure the quality of urban life based on two objective and subjective approaches at districts level in region one of Qom city, Iran. In this way, based on the study area features and available data, two domains of accessibility and sound pollution accompany with their indicators were assessed. These lasts were done by calculating the quantitative data, performing the qualitative analysis and questioning the citizens. In fact, there is a direct relationship between life quality and district features. If these features could be spatially optimized, their access will be simplified and ultimately will have positive effect on districts' residents and their life quality will be improved. On the other hand, the factors causing sound pollution such as vehicles, crowdsourcing on the street, day-to-day construction activities, increasing industries in the vicinity of cities are reducing the quality of life. In this research, for accessibility domain, indicators like administrative, educational, commercial, health-therapeutic, sport-recreational, cultural-religious and green space were considered and for sound pollution domain, street network, urban land use and population density were considered. For extracting and modeling these ten indicators, in two principal domains of this research, the three layers of land use, street network and population were used. By producing classified maps of two domains of accessibility and sound pollution in objective and subjective dimensions, the correlation between objective and subjective outcomes was investigated. In addition, neighborhoods ranking in terms of urban life quality was assessed. The results of integrating these layers, with regard of objective approach, showed a particular pattern of life quality rate. This pattern demonstrated the highest life quality rate in city center and it decreases gradually when we distance from city center. However, the spatial analysis of statistical data showed different pattern. Finally, in order to provide a management tool, neighborhoods were ranked based on the final indicators extracted from TOPSIS method. The best sub-districts, based on objective and subjective approaches, were Nobahar and Bajak-3. One of the other objective of the study was to investigate the correlation between the results of life quality indicators in two objective and subjective dimensions. So they were analyzed separately using Pearson's correlation coefficient. The results showed a high correlation between objective and subjective results in commercial and green space indicators, and a significant positive relationship was observed in street network, administrative, cultural-religious, health-therapeutic and population density indicators, however, the other indicators demonstrated an inverse correlation. Overall, it can be concluded that the subjective results are more reliable than the objective results.
Keywords: Urban Life Quality, Objective, Subjective, TOPSIS, Qom City
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.