جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "معیشت" در نشریات گروه "کشاورزی"
-
جنگل زدایی و تغییر کاربری اراضی جنگلی به عنوان یک بحران جهانی مطرح است که روند رو به رشد و نگران کننده ای داشته است. سطح قابل توجهی از اراضی طبیعی و جنگل ها در اثر تغییر کاربری مخصوصا به زراعت تحت تاثیر قرار گرفته است. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیلی بر محرکه های اثرگذار و پیامدهای تغییر کاربری اراضی جنگلی استان گلستان بر اساس نظر کارشناسان و نیروهای حفاظتی انجام شد. جمعیت مورد مطالعه در تحقیق حاضر دربرگیرنده کارشناسان، نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی و قرقبانان جنگل ها در استان گلستان است که 100 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی آن با استفاده از نظرات کارشناسان منابع طبیعی آزمون شد. پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزارهای SPSS25 و Smart PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، عوامل «ضعف معیشت جوامع محلی و وابستگی زیاد به منابع جنگلی»، «تجاوزات انسانی و خسارات ناشی از حوادث غیرمترقبه طبیعی»، «ضعف های سازمانی و مدیریتی» و «ضعف های قوانین و مقررات و خلاءهای اجرایی آن» در سطح یک درصد و عامل «توسعه ناموزون فعالیت های اقتصادی» در سطح 5 درصد بر تغییر کاربری عرصه های جنگلی استان گلستان تاثیر مثبت و معنی داری دارند. یافته ها حاکی از آن است که تغییر کاربری جنگل ها به ترتیب با روش های «بهره برداری غیرقانونی»، «توسعه زیرساختی و عمرانی» و «قاچاق محصولات جوبی و غیرچوبی» بیشترین تا کمترین تاثیرپذیری را داشته اند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادات و راهکارهای کاربردی در جهت پیش گیری از تغییر کاربری اراضی جنگلی ارایه شد.
کلید واژگان: تخریب جنگل, حفاظت, جوامع محلی, معیشت, توسعه ناموزونDeforestation and land-used changes of forest is considered as a global crisis that have had a growing and worrying trend. A considerable area of land has been affected, especially due to changing natural forest to agronomy land used. In this regard, the present research was conducted with the aim of analyzing the influencing factors of forest land use change in Golestan province based on the opinion of experts and conservation forces. The population studied in the current research includes experts, forces of the natural resources protection unit and forest rangers in Golestan province, of which 100 people were selected as a sample. The data collection tool was a researcher-made questionnaire, the validity of which was tested using the opinions of natural resources experts. Its reliability was calculated by Cronbach's alpha coefficient. The collected data were analyzed with SPSS25 and Smart PLS3 software. Results showed positive and significant effect of driving forces including “weaknesses of livelihood of Local Communities and high dependence to forest resources”, “human activities and damages of natural disturbances”, “organizational and managerial weaknesses”, and “weaknesses of laws and regulations and their implementation gaps (at 1% level) and unbalanced development of economic activities (at 5% level) on land-used change of forested areas in Golestan Province. The findings indicated that land-used changes of Golestan’s forest had the most to the least effected by "illegal exploitation", "foundation and construction development" and "smuggling of wood and non-wood products". According to the obtained results, suggestions and practical solutions were presented in order to prevent the land-used change of forest.
Keywords: Forest degradation, Protection, Local Communities, Livelihood, unbalanced development -
مراتع اکوسیستم هایی هستند که علاوه بر تامین علوفه خدمات و کارکردهای گوناگونی دارند. چنانچه با ارزیابی صحیح، تناسب مرتع برای استفاده های مختلف تعیین گردد و با بهره برداری اصولی و استفاده از فناوری و روش های مناسب در هر نوع استفاده، از هزینه های مرتع داران کم کرد و درآمد آن ها را ارتقا داد؛ می توان مدیریت بهینه را در مرتع اجرا کرد. چرای دام، گردشگری، زنبورداری و بهره برداری از گیاهان دارویی از مهم ترین استفاده های اصلی در مراتع کشور می باشد. در این پژوهش چرای دام، گردشگری در سامان عرفی، زنبورداری و بهره برداری از گیاهان دارویی در مرتع لار آبسر مازندران مورد بررسی قرار گرفت و تناسب مرتع برای هر نوع استفاده امتیازدهی شد. روش مرتع داری و سیستم های چرایی با توجه به وضعیت و گرایش مرتع و در نظر گرفتن عوامل محدودکننده خاک ارایه شد. در ادامه اولویت استفاده از مرتع برای هر یک تعیین شد. هزینه ها، درآمد و سود خالص برای هر نوع استفاده بر اساس شرایط روز بازار و نرخ ارز در سال 1400 در طول یک دوره 100 روزه محاسبه گشت. نتایج نشان داد چرای دام یکی از بهره برداری های مناسب در مرتع لار آبسر است و بهترین دام چراکننده (با توجه به پوشش گیاهی و عوامل محیطی) گوسفند می باشد که برخی از تیپ های گیاهی با استفاده از روش مرتع داری طبیعی و بخش دیگری از مرتع با روش مرتعداری تعادلی و سیستم های چرایی تناوبی و تاخیری، می توان مدیریتی خوب اعمال نمود تا موجب افزایش سطح بهره وری و ارتقاء وضعیت مرتع باشد و با یک برنامه ریزی برای بهره برداری اصولی با مدیریت صحیح و ارزان می توان مراتع این سامان را مدیریت نمود و ترکیب پوشش گیاهی آن را ارتقاء داد. نتایج نشان داد چنانچه در مرتع دامداری صورت گیرد حدود 42 میلیون تومان عاید مرتعدار خواهد شد و اگر گردشگری، زنبورداری، استحصال گیاهان دارویی اجرا شود؛ در مجموع بیش از 380 میلیون تومان به درآمد مرتعدار افزوده خواهد شد. این افزایش درآمد قادر است معیشت بهره بردار (یک خانوار) را بهبود بخشد. و در دامداری حصارکشی مرتع، در زنبورداری استفاده از کندوهای هوشمند و در استفاده دارویی ماشین برداشت گیاهان دارویی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: درآمد, زنبورداری, گردشگری, معیشت, هزینهRangelands are ecosystems with various services and functions in addition to providing forage. Among the most important uses that can be made of rangeland are tourism, livestock grazing, and beekeeping. In this study, livestock grazing, tourism in customary systems, beekeeping, and exploitation of medicinal plants in the Lar Absar rangeland of Mazandaran were studied, and the suitability of the rangeland for each type of use was scored. Rangeland management methods and grazing systems were presented according to the condition and orientation of the rangeland and taking into account soil limiting factors. Then, the priority of using the rangelands was determined for each of them. Expenses, income, and net profit for each type of use were calculated based on market day conditions and the exchange rate in 1400 for 100 days. The results showed that livestock grazing is one of the appropriate exploitations in Lar Absar rangeland, and the best grazing livestock (according to vegetation and environmental factors) is sheep. Some types of plants can be well managed by using the natural grazing method and another part of the rangelands with the balanced grazing method and intermittent and delayed grazing systems in order to increase the level of productivity and improve the condition of the rangelands and with a plan for the productivity of the management. It is possible to properly and cheaply manage the rangelands of this system and improve its plant composition. The results showed that if livestock grazing is done in the rangelands, 42.7 million Tomans of income will be grazed, and tourism, beekeeping, and extraction of medicinal plants will be implemented. Around 380 million Tomans (15200 $) will be added to the ranger income. This increase in income can improve the livelihood of the user. In rangeland, fencing, beekeeping, the use of hives, and medicinal use, the machine for harvesting medicinal plants is recommended.
Keywords: Income, beekeeping, ecotourism, livelihood, cost -
پیامد همه گیری کووید-19 بر از دست رفتن فرصت های شغلی و کاهش سطح کیفیت زندگی جامعه صیادی سنتی ایران برای هدایت مداخلات به منظور حفظ اشتغال و تامین معیشت جوامع صیادی، از طریق پرسشنامه آنلاین الکترونیکی به صورت غیرحضوری از گروه های صیادان سنتی در سال 1400 مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها به صورت تصادفی ساده از طریق ارسال لینک پرسشنامه با استفاده از شبکه اجتماعی واتساپ به جامعه صیادی انجام شد. برای توصیف نتایج، از روش کمی سازی داده ها استفاده شد. در مجموع، 693 پرسشنامه دریافت شدند که سهم مردان 6/98 درصد بود. از سوی دیگر، 9/76 درصد پاسخگویان را افراد جوان زیر 50 سال تشکیل می دادند. نتایج نشان داد که 3/61 درصد پاسخگویان تایید کردند، فردی از اعضاء خانواده آنها به دلیل شیوع بیماری کرونا شغل خود را از دست داده، 5/84 درصد اظهار داشتند که درآمد آنها به دلیل شیوع کرونا کاهش یافته است، همچنین حدود 2/83 درصد پاسخگویان اعلام داشتند که بیش از یکماه شغل خود را از دست داده اند. 3/65 درصد افراد، ماندن در خانه به جهت در معرض ابتلا قرار نگرفتن را عامل اصلی بیکاری اعلام کرده اند. تقریبا 32 درصد افراد اعلام کردند که از امکان یافتن شغل جایگزین صیادی برخوردارند و از این بین مشاغل کارگری آزاد با 5/42 درصد و کشاورزی با 8/25 درصد، مهم ترین راه های درآمد زایی جایگزین بوده اند. شیوع پاندمی کرونا بر معیشت جامعه صیادی تاثیر منفی گذاشته است. بر اساس نتایج، 3/89 درصد از جامعه صیادی عموما در دوران کرونا بابت تهیه خوردوخوراک خانه نگران بودند و 6/59 درصد نیز توانایی فراهم کردن اقلام بهداشتی و دارویی خود را نداشتند. نتایج این تحقیق، اقدامات مداخله ای دولت در خصوص تامین معیشت جامعه صیادی را در ایام بیکاری ناشی از بحران ها توصیه می کند.
کلید واژگان: ایران, کووید-19, جامعه صیادی, اشتغال, معیشت, درآمدThe impact of the covid-19 pandemic on job opportunities losing and life quality reduction of the traditional fisherman community of Iran in order to guide the interventions to maintain the employment and provide the livelihood of the fishing communities were studied in 2021 through an online electronic questionnaire. The data collection was done in a simple random way by sending the link of the questionnaire to the fishing community using the WhatsApp social network. The data quantification method was used to describe the results. A total of 693 questionnaires were received, of which 98.6% were men and 1.4% were women. On the other hand, 76.9% of the interviewees were young people under 50 years old. The results showed that 61.3% of the interviewees confirmed that at least one of their family members lost their job, 84.5% stated that their income decreased, and about 83.2% declared that they had lost their jobs for more than a month due to the spread of the Corona virus. Staying at home to avoid being exposed to the disease as the main reason for unemployment was declared by 65.3% of interviewers. Almost 32% of interviewees stated that they have the possibility of finding an alternative job, and among them, free labor jobs with 42.5% and agriculture with 25.8% were the most important alternative ways of generating income. The outbreak of the Covid-19 pandemic has negatively affected the livelihood of the Iranian fishing society, 89.3% of the fishing society was generally worried about preparing food during the Covid-19 pandemic period, and 59.6% were not able to provide their health and medical items. The results of this research recommend the intervention measures of the government regarding the livelihood of the fishing community during unemployment due to crises.
Keywords: Iran, Covid-19, Fishing Society, Employment, Livelihood, Income -
مقدمه و هدف
تخریب و آتش سوزی جنگل ها از مهم ترین مشکلات محیط زیست محسوب می شوند. آتش سوزی سالانه هزاران هکتار از درختان، درختچه ها و گیاهان جنگل را از بین برده و باعث افزایش آسیب پذیری معیشت روستاییان و جنگل نشینان می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات آتش سوزی جنگل ها بر معیشت روستاییان مناطق جنگلی انجام شده است.
مواد و روش هااین تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. منطقه جغرافیایی تحقیق دربرگیرنده حوضه آبخیز چهل چای شهرستان مینودشت استان گلستان است. برای بررسی و سنجش شاخص آسیب پذیری ناشی از آتش سوزی جنگل ها، پنج بعد شاخص معیشت پایدار شامل سرمایه طبیعی، سرمایه مالی، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی، در مجموع با 19 گویه استفاده شد. هر گویه بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 400 خانوار روستاهای حوضه آبخیز چهل چای بوده است که بیشترین تعداد آتش سوزی ها در سال های اخیر در حوزه جغرافیایی آن ها رخ داده است. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران، 200 خانوار روستایی با روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. بهمنظور تعیین ارتباط بین ویژگی های فردی پاسخگویان و نظرات آن ها نسبت به تاثیر آتش سوزی جنگل ها بر معیشت روستاییان، از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن بهره گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد آتش سوزی جنگل ها بر معیشت روستاییان بهترتیب بیشترین تاثیر را بر سرمایه طبیعی با ترکیب خطی غیروزن دار 4/08، و کمترین تاثیر را بر سرمایه اجتماعی با ترکیب خطی غیروزن دار 1/63، داشته است. نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین میزان اراضی کشاورزی تحت تملک و سابقه کشاورزی پاسخگویان با دیدگاه آن ها نسبت به تاثیر آتش سوزی جنگل ها بر معیشت روستاییان یک رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین متغیر سن و تعداد افراد تحت تکفل با نظر پاسخگویان نسبت به تاثیر آتش سوزی جنگل ها بر معیشت یک رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. یافته ها نشان داد که بین میزان تحصیلات و نظر پاسخگویان نسبت به تاثیر آتش سوزی جنگل ها بر معیشت روستاییان، یک رابطه مثبت و معنی دار دارد.
نتیجه گیریجوامع محلی مورد مطالعه در این تحقیق متفقا باور دارند که آتش سوزی جنگل از طریق تاثیر بر سرمایه های طبیعی، مالی و انسانی بر معیشت آن ها اثرات منفی دارد. لذا پیشنهاد می گردد سازمان های مسیول با برنامه ریزی و اجرای جنگلداری اجتماعی و مشارکتی، کارآمدی اقدام های حفاظتی، احیا جنگل ها، و کاهش خسارات ناشی از آتش سوزی جنگل را تقویت نمایند.
کلید واژگان: جوامع روستایی, چهل چای, حفاظت, سرمایه, معیشتIntroduction and ObjectiveDestruction and forest fire are one of the most important environmental problems. Annually, forest fire destroys thousands of hectares of trees, shrubs and forest plants and the vulnerability of the livelihood of villagers and forest dwellers increases. The present research was conducted with the aim of investigating the effects of forest fires on the livelihood of villagers in forest areas.
Material and MethodsThis research is a descriptive-survey type and a researcher-made questionnaire was used to collect data. The geographical area of the research includes Chehelchai watershed, Minoodasht city, Golestan province. To investigate and measure the index of vulnerability caused by forest fires, five dimensions of sustainable livelihood index including natural capital, financial capital, physical capital, human capital and social capital were used with a total of 19 items. Each item was measured based on a five-point Likert scale. The statistical population of the research included 400 households in the villages of the Chehelchai watershed, where the highest number of fires have occurred in recent years in their geographical area. In this research, using Cochran's formula, 200 rural households were selected and interviewed by stratified random sampling method. Spearman's correlation coefficient test was used to determine the relationship between the respondents' personal characteristics and their opinions regarding the effect of forest fires on the villagers' livelihoods. Mann-Whitney test was used to compare the opinions of the respondents regarding the extent of the impact of forest fires on the livelihood of villagers.
ResultsThe results showed that forest fires had the greatest impact on the livelihood of villagers, respectively, on natural capital with a non-weighted linear combination of 4.08 and the least impact on social capital with a non-weighted linear combination of 1.63. The results of the correlation coefficient test showed that there is a positive and significant relationship between the amount of agricultural land under ownership and the agricultural history of the respondents with their views on the impact of forest fires on the livelihood of villagers. There is a negative and significant relationship between the variable of age and also between the variable of the number of dependents and the opinion of the respondents regarding the effect of forest fire on livelihood. The findings also showed that there is a positive and significant relationship between the level of education and the opinion of the respondents regarding the effect of forest fires on the livelihood of villagers. The results of the Mann-Whitney test showed that there is no significant difference between the views of different groups of respondents regarding the extent of the effect of forest fires on the livelihood of villagers.
ConclusionThe local communities studied in this research unanimously believe that forest fires have negative effects on their livelihoods through the impact on natural, financial and human capitals. Therefore, it is suggested that the responsible organizations strengthen the efficiency of protection measures, reforestation, and reduce damages caused by forest fires by planning and implementing social and cooperative forestry.
Keywords: Capital, Chehelchai, Livelihood, Protection, Rural communities -
سد طالقان تامین کننده اصلی آب مورد نیاز بخش کشاورزی دشت قزوین است. کاهش مقدار آب تخصیص یافته به شبکه آبیاری دشت قزوین از یک سو و عدم اطمینان کشاورزان از قیمت محصولات در هنگام عرضه به بازار که به دلیل وقفه زمانی بین تولید و عرضه محصول به بازار وجود دارد از سوی دیگر سبب شده است که کشاورزان با کاهش آیش و تخلیه منابع آب زیرزمینی به دنبال تامین معیشت خود باشند. در این مطالعه با هدف حفظ منابع آب زیرزمینی و تامین معیشت کشاورزان اقدام به شبیه سازی تراز آب زیرزمینی تحت شش سناریو شامل: 1) تداوم برداشت فعلی بدون افزایش سطح زیر کشت 2) افزایش سطح زیرکشت از طریق کاهش آیش 3) بهینه سازی همزمان الگوی کشت و توزیع آب با پیش بینی قیمت محصولات 4) بهینه سازی همزمان الگوی کشت و توزیع آب با پیش بینی قیمت و کاهش خلاء عملکردی 5) بهینه سازی همزمان الگوی کشت و توزیع آب با پیش بینی قیمت و افزایش راندمان آبیاری 6) بهینه سازی همزمان الگوی کشت و توزیع آب با پیش بینی قیمت، افزایش راندمان آبیاری و کاهش خلاء عملکرد با استفاده از روش پویایی سیستم ها طی سال های 1416- 1381در شبکه آبیاری دشت قزوین شده است. تحلیل حساسیت و واسنجی مدل با استفاده از داده های مشاهداتی تراز آب زیرزمینی طی سال های 1395- 1381انجام شد. نتایج تحلیل حساسیت مدل حاکی از آن است که تغییرات تراز آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه حساسیت بالایی به ضریب جریان بازگشتی بخش کشاورزی دارد. همچنین نتایج نشان داد متوسط افت سالانه تراز آب زیرزمینی در سناریو یک و دو به ترتیب 1/2 و 4/2 متر خواهد شد که با بهینه سازی همزمان الگوی کشت و توزیع آب با پیش بینی قیمت در سناریو سه، چهار، پنج و شش ضمن تضمین تامین رفاه کشاورزان به طور متوسط سالانه به 6/1، 4/1، 3/1 و 2/1 متر خواهد رسید.کلید واژگان: سناریو, افت, معیشت, راندمان, بهره برداریTaleghan Dam is the main suplier of water required by the agricultural sector of Qazvin plain. Reducing the amount of water allocated to the Qazvin plain irrigation network and uncertainty about the welfare provided by farmers due to the interruption of the time between the production of the crop and its supply to the market, have caused farmers to seek welfare by reducing fallow and draining groundwater resources. In this study, with the aim of preserving groundwater resources and providing livelihood to farmers, the groundwater level in the irrigation network of Qazvin plain is simulated under six scenarios: 1) Continuation of current harvest without increasing cultivated area 2) Increasing cultivated area by reducing fallow 3) Simultaneous optimization of Cultivation pattern and distribution water with price forecasting 4) Simultaneous optimization of water Cultivation pattern and distribution water with price forecasting and reduction of functional vacuum 5) Simultaneous optimization of Cultivation pattern and distribution water with price forecasting and increasing efficiency Irrigation 6) Simultaneous optimization of Cultivation pattern and distribution water with price forecasting, increasing irrigation efficiency and reducing the yield gap using the system dynamics during the years 2002-2037 in Qazvin plain irrigation network. The results showed that the drop in groundwater level under scenario one and two will be on average 1.2 and 2.4 meters per year. Simultaneous optimization of the cultivation pattern and water distribution with price forecasting in scenario three, four and five droped groundwater level to 1.6, 1.4, 1.3 and 1.2 meters annually, while the welfare of farmers is compensated, too.Keywords: Scenario, decline, Livelihood, Efficiency, Exploitation
-
شیوع بیماری کرونا به عنوان یکی از بحرانی ترین بیماریهای مسری، خطرات امنیت غذایی را در مناطق مختلف دنیا افزایش داده است. جوامع محلی، به ویژه در مناطق روستایی به استراتژی های مبتنی بر خدمات اکوسیستمی در منابع طبیعی در مسیر مدیریت امنیت غذایی جهانی و برآورده کردن نیازهای معیشت وابستگی زیادی دارند. جنگلها و مراتع نیز می توانند بخشی از منابع طبیعی کالاها و خدماتی باشند که به صورت مستقیم فروخته یا مصرف می شود. شناسایی الگوهای معیشتی می تواند چندین راهکار بالقوه را برای حفظ معیشت زندگی در مواجهه با شوک های ناگهانی مانند کرونا پیشنهاد دهد. هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر تبیین وابستگی جوامع روستایی به جنگل و مرتع در دوران شیوع کرونا و نحوه مقابله و سازگاری با آسیب های اقتصادی این بیماری از طریق خدمات مبتنی بر اکوسیستم در بین بهره برداران و روستاییان منطقه جنگلی شمال غرب کشور در ارسباران است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی پیمایشی بوده است و از طریق مطالعات میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه، داده ها جمع آوری شده است. برای تکمیل پرسش نامه، ابتدا روستاها با انجام پیش مطالعه و به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ سپس تعداد 384 پرسش نامه تکمیل شد. نتایج نشان داد دامداری (67درصد) و کشاورزی (67درصد) فعالیت اصلی پاسخ دهندگان محلی بود. متوسط درآمد سالانه خانوارهای مورد مطالعه 1023 میلیون ریال در طول بحران کووید 19 بود. میانگین شاخص تنوع درآمد برای همه خانوارهای نمونه 09/1 بود. درآمد جنگلها و مراتع بیشتر از گیاهان دارویی، میوه، علوفه و قارچ بود. سهم جنگلها و مراتع در کل درآمد خانوار همه مصاحبه شوندگان به ترتیب 43/1 و 84/2 درصد بود. بر اساس نتایج، 6/77 درصد از پاسخ دهندگان اظهار داشتند که از منابع طبیعی شامل جنگل (63 درصد) و مراتع (67 درصد) استفاده می کنند. جمع آوری علوفه (6/44 درصد)، گیاهان دارویی (2/42 درصد) و میوه های جنگلی (3/29 درصد) سه محصول مهم جنگلی بودند که در بین پاسخ دهندگان محلی در جنگل های ارسباران ذکر شد. با توجه به جهانی بودن بحران کرونا، توجه جنگل و مرتع می تواند جوامع روستایی سایر مناطق کشور و دنیا را آگاه سازد. این مطالعه به مدیران و برنامه ریزان کمک می کند تا میزان آسیب پذیر بودن جوامع محلی را بررسی کنند و راه های برون رفت از این بحران را شناسایی کنند.
کلید واژگان: ارسباران, معیشت, ویروس کرونا, منابع طبیعی, جوامع روستاییThe prevalence of Corona disease as one of the most critical infectious diseases has increased the risks of food security in different parts of the world. Local communities, especially in rural areas, are highly dependent on natural resource-based ecosystem service strategies to manage global food security and meet livelihood needs. Forests and pastures can also provide goods and services that are sold or consumed directly as part of natural resources. Identifying livelihood patterns can suggest several potential strategies for maintaining a livelihood in the face of sudden shocks such as corona. The main purpose of this study is to focus on identifying the dependency of rural communities to forests and rangelands during the corona outbreak and how to deal with and adapt to the economic damage of this disease through ecosystem-based services. The research method of this research is descriptive survey and data will be collected through field studies using a questionnaire. To complete the questionnaire, first the villages will be selected by pre-study and randomly. The results showed that livestock (67%) and agriculture (67%) were the main activities of local respondents. The average annual household income of the studied households was 1023 million Rials during the COVID-19 crisis. The average income diversity index for all sample households was 1.09. Income of local communities from forests and pastures were mostly from medicinal plants, fruits, fodder and mushrooms. The share of forests and pastures in the total household income of all interviewees was 1.43% and 2.84%, respectively. According to the results, 77.6% of respondents stated that they use natural resources including forests (63%) and pastures (67%). Forage collection (44.6%), medicinal plants (42.2%) and forest fruits (29.3%) were the three most important forest products that were mentioned among local respondents in Arasbaran forests. Given the global nature of the Corona crisis, identifying ecosystem-based strategies, especially forests and pastures, can inform rural communities in other parts of the country and the world. This study helps managers and planners assess the vulnerability of local communities and identify ways out of the crisis.
Keywords: Arasbaran, Corona virus, livelihood, rural communities, natural resources -
بخش کشاورزی نقش بسزایی در تامین امنیت غذایی دارد اما وقوع مخاطرات طبیعی همچون خشکسالی در مناطق آسیب پذیر، تامین پایدار غذا را با چالشی اساسی مواجه ساخته است. پیش بینی ها نیز نشانگر افزایش شدت و گسترده خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران است. از این رو، افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی های کنونی و آتی ضروری است. این امر، نیازمند شناخت جامع و اصولی عوامل اثرگذار بر تاب آوری بهره برداران نظام کشاورزی است. این پژوهش کیفی با هدف شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری کشاورزان دشت سیستان در مواجهه با خشکسالی انجام گردید. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با پانل متخصصان و نیز مشاهده و یادداشت های میدانی گردآوری گردید. سپس با بهره گیری از نظریه بنیانی، نسبت به شناسایی عوامل علی (تغییر اقلیم، کاهش منابع آب و کاهش کیفیت خاک)، زمینه ای (دانش و آگاهی، روان شناختی، اجتماعی-فرهنگی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و اکولوژیک) و مداخله گر (اقتصادی، نهادی و آموزشی-ترویجی) تاثیرگذار بر تاب آوری کشاورزان در مواجهه با خشکسالی مبادرت گردید. از سوی دیگر، راهبردها (مدیریت فنی-زراعی، مدیریت منابع آب، اقتصادی-معیشتی و قانونی-زیربنایی) و پیامدهای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی نیز مورد واکاوی قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ارتقای تاب آوری در شرایط خشکسالی ارایه گردیده است.
کلید واژگان: تاب آوری, دشت سیستان, کم آبی, مخاطرات طبیعی, معیشتThe agriculture sector plays a critical role in ensuring food security. However, the incidence of natural hazards such as drought has threatened the sustainable supply of foods in some vulnerable areas. Also, it is projected that the intensity and extent of droughts will increase in arid and semi-arid regions of Iran. Therefore, enhancing the resilience of farmers to current and future droughts is imperative. This requires a comprehensive and fundamental recognition of the factors affecting the resilience of agricultural producers. Present qualitative research was conducted with the aim of investigating the drivers of farmers’ resilience to drought in the Sistan plain. In this respect, a purposeful sampling method was employed and the required data was gathered through in-depth and semi-structured interviews with a panel of experts, as well as observation and field notes. Using the grounded theory approach, the causal conditions (climate change, water depletion, and soil degradation), contextual conditions (knowledge and awareness, psychological, socio-cultural, information and communication technology, and ecological factors), and intervening conditions (economic, institutional, and extension and education) were identified. Also, adaptation strategies (technical-agricultural management, water resource management, financial-livelihood, and legal-infrastructural factors) and consequences were investigated. In the end, some recommendations and policy implications were provided to enhance the resilience of farm families against drought.
Keywords: Livelihood, Natural hazards, Resilience, Sistan plain, water scarcity -
در این مطالعه سودآوری پرواربندی گوساله نر سیستانی از طریق برآورد شاخص های مالی و اقتصادی ، در دو سامانه صنعتی و سنتی مورد بررسی قرار گرفته است. انتخاب نمونه به روش تصادفی طبقه بندی شده و تکمیل پرسشنامه از 146بهره بردار که در پرواربندی صنعتی وسنتی مشغول بوده جمع آوری گردیده است. معیارهای ارزش فعلی خالص، نرخ بازده داخلی، نسبت منفعت به هزینه و تحلیل حساسیت در مورد این فعالیت ها محاسبه شد. نتایج حاصل از تحلیل اقتصادی پرواربندی دو راسی در شرایط سنتی نشان داد که نسبت منفعت به هزینه 1.74، ریال ، نرخ بازده داخلی %96و ارزش حال منافع نیز مثبت می باشد که نشان دهنده توجیه اقتصادی این فعالیت می باشد. تحلیل حساسیت این فعالیت نشان داد چنانچه هزینه های جاری% 50 افزایش یابد نسبت منفعت به هزینه بزرگ تر از یک، نرخ بازده داخلی از نرخ بهره بانکی بزرگ تر و ارزش حال منافع نیز مثبت می باشد. همچنبن نتایج پروار چهار راسی در شرایط سنتی نشان داد این فعالیت از توجیه اقتصادی بالایی برخوردار است به طوریکه نسبت منفعت به هزینه آن 1.75ریال و نرخ بازده داخلی آن %75 و ارزش حال منافع نیز مثبت می باشد. تحلیل حساسیت نشان داد چنانچه هزینه های جاری تا %139 کاهش یابد، این فعالیت دارای توجیه اقتصادی خواهد بودکلید واژگان: ارزیابی اقتصادی, معیشت, سودآوری مالیIn this study the profitability of male Sistani calf fattening has been investigated in two industrial and traditional systems by estimating financial and economic characteristics. Sample selection was randomly classified and the questionnaire was completed from 16 industrial and 33 traditional Fattening. Criteria for net present value, internal rate of return, cost-benefit ratio, and sensitivity analysis were calculated for these activities. The results of economic analysis of fattening two cows in traditional conditions showed that the ratio of profit to cost of 1.74, Rials, internal rate of return is 96% and the net present value is also positive, which indicates the economic justification of this activity. Sensitivity analysis of this activity showed that if current expenditures increase by 50%, the ratio of interest to expenditure greater than one, the internal rate of return is higher than the bank interest rate, and the current value of interest is also positive. Also, the results of fattening four cows in traditional conditions showed that this activity has a high economic justification. So that the ratio of profit to cost of 1.75, Rials, internal rate of return is 75% and the net present value is also positive. Sensitivity analysis of this activity showed that if current expenditures increase by 50%, the ratio of interest to expenditure greater than one, the internal rate of return is higher than the bank interest rate, and the current value of interest is also positive. Sensitivity analysis showed that if current expenditures are reduced to 139%,Keywords: Economic evaluation, Living, financial profitability
-
گیاهان (دارویی، صنعتی و خوراکی) مراتع یکی از منابع بسیار ارزشمند در گستره وسیع منابع طبیعی ایران هستند که در صورت بهره برداری صحیح می توانند نقش مهمی در اشتغال زایی جوامع محلی داشته باشند. به منظور برآورد ارزش اقتصادی گیاه مهاجم کنگر، میزان وابستگی افراد بومی و سهم آن در درآمد خانوار روستایی و میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم حاصل از آن در مقایسه با ارزش کارکرد علوفه تولیدی تعدادی از سامان های عرفی شهرستان دماوند، انجام شد. نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک- تصادفی در مناطق معرف تیپ های گیاهی انجام و میزان پوشش سطح، تراکم گیاه کنگر، تولید علوفه و ظرفیت چرا در واحد سطح اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد کل درآمد ناخالص حاصل از بهره برداری علوفه مراتع یا فرآیند دامداری در سال برابر با 66066000 هزار ریال، هزینه آن برابر با 19387260 هزار ریال، سود خالص برابر با 46678740 هزار ریال و رانت اقتصادی برابر با 3842 هزار ریال بوده است. همچنین، کل درآمد ناخالص حاصل از بهره برداری کنگر در منطقه مورد مطالعه در سال برابر با 202500000 هزار ریال، هزینه آن برابر با 89610000 هزار ریال، درآمد خالص برابر با 112890000 هزار ریال و رانت اقتصادی برابر با 9291 هزار ریال بوده است. با احتساب شمار تعداد خانوار و افراد وابسته به دامداران منطقه، میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم فرآیند مرتعداری در طول یکسال به ترتیب 86 و 257 شغل و تعداد اشتغال بهره برداران محصول کنگر به ترتیب 72 و 216 شغل، محاسبه شد. با توجه به میزان درآمد پیش بینی شده از دو کارکرد بهره برداری از گیاه کنگر و تولید علوفه و اهمیت اقتصادی آن بر معیشت جوامع محلی، مدیریت گیاهان مهاجم در اکوسیستم های مرتعی باید به گونه ای باشد تا ضمن حفظ سلامت و یکپارچگی این اکوسیستم ها موجب شفافیت و تسهیل فرآیندهای تصمیم گیری در زمینه بهره برداری چندمنظوره مراتع شود.
کلید واژگان: گیاه مهاجم, کنگر, تولید علوفه, ارزش اقتصادی, معیشت, جوامع محلیPlants (medicinal, industrial and edible) Rangelands are one of the most valuable resources in the vast range of natural resources of Iran, which, if used properly, can play an important role in creating jobs in local communities. In order to estimate the economic value of (Gundelia tournefortii L.), dependence degree of natives and its share in rural household income compared to the function of forage production and the amount of direct and indirect employment from it was done in a number of conventional arrangements in Damavand. Sampling of vegetation was performed by systematic-random method in the areas identifying plant types and the amount of surface cover, densit, forage production and grazing capacity was measured. The results showed that the total gross income from the operation of forage per year was 66066000 thousand Rials, its cost was 19387260 thousand Rials, net profit was 46678740 thousand Rials and economic rent was 3842 thousand Rials. Also, the total gross income from the exploitation of artichokes in the study area per year was 202500000 thousand Rials, its cost was equal to 89610000 thousand Rials, net income was 112890000 thousand Rials and economic rent was equal to 9291 thousand Rials. Taking into account the number of households and individuals affiliated with the region ranchers, the direct and indirect employment of the forage production during one year was 86 and 257 jobs, respectively, and the number of employed people using Gundelia tournefortii L. was 72 and 216 jobs, respectively. Considering the projected income from the two functions of exploiting Gundelia tournefortii L. and forage production and importance of economic value on local communities it seems that the management of invasive plants in rangeland ecosystems should be such that while maintaining the health and integrity of these ecosystems, it causes transparency and facilitates processes. Decide on the multifunctional use of rangelands and an efficient approach to range management.
Keywords: invasive plant, Gundelia tournefortii L., forage production, economic value, livelihood, local communities -
تغییرات نامطلوب آب و هوا، خشکسالی و سیل تاثیر منفی بر عرصه های منابع طبیعی، محصولات زراعی و بهره وری دام به عنوان منابع اصلی معیشت روستاییان دارند. بنابراین، بررسی درک جوامع روستایی از بروز تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با معیشت پایدار مهم می باشد. این تحقیق بدین منظور و با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام شد. در این تحقیق، تعداد 297 نفر از ساکنان با سن 35 سال به بالا در 10 روستای حوزه آبخیز اوغان استان گلستان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نظرات استادان دانشگاه و کارشناسان منابع طبیعی مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که سن، تعداد دام، سابقه دامداری، مدت اقامت در روستا و میزان درآمد افراد با درک آنان از بروز نشانه های تغییر اقلیم دارای رابطه مثبت و معنی دار می باشد. یافته های ارزیابی مدل معادلات ساختاری نشان داد که بین میزان درک از بروز نشانه های تغییر اقلیم و تغییرات معیشتی افراد، رابطه علی- معلولی وجود دارد، به طوری که با افزایش آگاهی روستاییان از بروز نشانه های تغییر اقلیم، معیشت آنان با تغییرات بیشتری روبه رو شده است.
کلید واژگان: جوامع محلی, تغییرات اقلیمی, معیشت, آسیب پذیری, استان گلستانAdverse climate change, drought, and floods have a negative impact on natural resources, crops, and livestock production as the main sources of livelihood for the villagers. Therefore, it is important to study the perception of rural communities about the occurrence of climate change and its relationship with a sustainable livelihood. The present study was conducted for this purpose by descriptive-survey research method. In this study, 297 residents Age 35 years and older in 10 villages of the Oghan watershed in Golestan province were surveyed. The data collection tool of the questionnaire was developed by the researcher; its content validity was confirmed using the opinions of university academics and natural resources experts. The results showed that age, number of livestock, history of animal husbandry, length of stay in the village, and income of individuals with their perception of the symptoms of climate change have a positive and significant relationship. Findings of structural equation model evaluation showed a causal relationship between the perception of the occurrence of climate change symptoms and individuals' livelihood changes so that with increasing awareness of villagers about the occurrence of climate change symptoms, their livelihood is facing more changes.
Keywords: Local community, Climate change, Livelihoods, Vulnerability, Golestan Province -
سال هاست که در ایران، طرح های آبخیزداری، برای جلوگیری از تخریب سرزمین و تقویت معیشت مردم به کار گرفته شده است. موفقیت این پروژه ها محدود بوده و شدت میزان اثرگذاری آن بر جوامع بومی مشخص نیست. این تحقیق با هدف مطالعه فاکتورهای اجتماعی- اقتصادی عملیات آبخیزداری، موثر بر از زندگی مردم محلی طراحی شده است. حوزه آبخیز حسن ابدال در شهرستان زنجان به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات میدانی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه 280 سرپرست خانوارهای بهره بردار و ساکن این حوزه بودند که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان، 160 نفر با روش تصادفی ساده مورد پرسشگری مستقیم با استفاده از پرسشنامه قرار گرفتند. در این تحقیق، از مقیاس لیکرت، برای آنالیز و سنجش اثرات استفاده شد. برای آزمون متغیرها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. آزمون اعتبار پرسشنامه به روش KMO، 7/0درصد به دست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عاملی نشان داد که متغیر های تاثیرگذار، در چهار عامل اصلی افزایش مشارکت ذینفعان، کنترل سیلاب، کاهش مهاجرت و بهبود معیشت تاثیرگذار است که در مجموع، بیش از 67 درصد از کل واریانس را تبیین نمودند. نتایج نشان داد با وجود آنکه پروژه های آبخیزداری در منطقه توانسته است، بر چهار عامل ذکر شده موثر باشد، ولی نمود آن در دیگر جنبه های زندگی، از قبیل بهبود وضعیت بهداشتی روستا، تمایل روستاییان به ماندن در منطقه، ارتقاء درآمدزایی، کاهش هزینه های کشت آبی و دیم، بهبود پوشش گیاهی و افزایش سطح مرتع ضعیف بوده است.
کلید واژگان: طرح های آبخیزداری, مهاجرت, معیشت, سیلاب, بهره بردارانWatershed management practices have been implemented to avert land degradation and to enhance people's livelihoods in Iran for several years. The successes of these practices have been quite limited and the rates and intensities of adoption on local people haven’t identified. This study has been introduced an approach to consider some socioeconomic parameters from the stakeholders aspect which are important for watershed management decisions. Hasan abdal basin in Zanjan Province was selected as the case study area. The field data has completed with questionnaire instrument. The statistic population of this research was all 280 heads of families of stakeholders which living in this area. Among them, using Morgan table, 160 people were randomly asked questions directly. In this research, the Likert scale was used to analyze and measure the effects. The method of exploitation factor analysis was used to determine the factors. The validity of the questionnaire was calculated in KMO of 0.7 percent. The results of factor analysis indicated that effective parameters are in fore group's including improvement stakeholder participatory, flood control, reducing the migration and improving livelihoods. These fore factors, in general, had more than 67 percent of the total variance. The results showed that although watershed management projects in the region have been able to affect the four factors mentioned, but its manifestation in other aspects of life, such as improving the health of the village, the desire of villagers to stay in the region, improve income generation, reduce costs irrigation and dry farming crops have improved.
Keywords: watershed management practice: migration:, livelihood:, Flooding, : stakeholders -
هدف کلی تحقیق حاضر تبیین میزان مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی و شناسایی عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر بر آن بود؛ و بدین منظور، از روش پیمایشی و آزمونهای همبستگی و تحلیل چندمتغیره استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی دو شهرستان گرمه و جاجرم در استان خراسان شمالی بود که از آن میان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 167 نفر انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که علیرغم مشارکت قابل ملاحظه زنان روستایی در فعالیتهای معیشتی خانوار (4/18 درصد زراعی، 2/43 درصد باغی، 1/41 درصد دامی، 72 درصد طیور، 1/76 درصد مشاغل خانگی درآمدزا، 60 درصد صنایع دستی و...)، میزان برخورداری آنها از عواید و دارایی های معیشتی خانوار در سطح پایین است (حدود 3/9 درصد)؛ همچنین، سن، میزان تحصیلات، میزان سوگیری جنسیتی فرد (کلیشه های جنسیتی)، میزان میل به پیشرفت، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، وضعیت اقتصادی خانوار، میزان برخورداری روستاها از امکانات توسعه ای و فاصله روستا تا شهر در قالب عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی از تاثیر قابل ملاحظه بر مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی مورد مطالعه برخوردارند.
کلید واژگان: زنان روستایی, معیشت, مشارکت, نقش زنانThis study aimed at explaining the extent of rural women’s participation in household livelihoods and identifying the effective socio-economic factors. It was conducted in a survey method and the statistical population included the rural women in the Garmah and Jajjarm districts of North Khorasan province of Iran. Using a sampling method, totally 167 individuals were selected and the data and information were collected through interviews and a questionnaire. The study results revealed that despite their significant role in the household livelihoods, the rural women had a limited access to household income and assets (almost 9.3 percent); in addition, the variables including age, educations, extent of individual’s gender bias (gender stereotypes), extent if willingness to progress, extent of mass media usage, economic status of household, the extent to which the villages have development facilities, and distance from villages to the city within the individual, social and family factors were the most important factors significantly affecting the participation of rural women in the rural household livelihoods.
Keywords: rural women, Livelihoods, participation, Women's Role -
مسائلی چندگانه بر پایداری آب حوضه آبریز تاثیر می گذارند و در میان آنها، جنبه های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی وجود دارند. با این حال، آنها اغلب به طور جداگانه و نه به عنوان یک فرآیند یکپارچه و پویا بررسی می شوند. به منظور ادغام مسائل هیدرولوژیکی، محیط زیستی، معیشت و سیاست گذاری و همچنین فشارهای موجود و پاسخ های سیاستی به صورت کمی، پویا و جامع، یک شاخص پایداری حوضه آبریز (WSI)، بر اساس مدل فشار- وضعیت- واکنش، توسعه یافته و در این مقاله پیشنهاد شده است. با به کارگیری شاخصUnesco-HELP برای حوضه 2200 کیلومتری در برزیل (SF Verdadeiro)، مقدار عددی به دست آمده برای شاخص WSI برابر 0/65 بوده که نشان دهنده یک سطح متوسط از پایداری در حوضه می باشد.
کلید واژگان: هیدرولوژی, محیط زیست, معیشت, سیاست گذاری, حوضه آبریز, شاخص پایداری, SF Verdadeiro, حوضه HELPSeveral issues impact the water sustainability of a river basin. Among them are the social, economic, and environmental aspects. However, they are often treated separately, and not as an integrated, dynamic process. In order to integrate the hydrologic, environmental, life and policy issues, as well as the existing pressures and policy responses in one quantitative, dynamic, and aggregated indicator, a watershed sustainability index (WSI), which uses a pressure–state–response function, was developed and is proposed in this paper. Applied to a 2,200 km2 Unesco–HELP demonstration basin in Brazil (SF Verdadeiro), the value obtained for WSI was 0.65, which represents an intermediate level of basin sustainability.
Keywords: Hydrology, Environment, Life, Policy, Watershed, Sustainability index, SF Verdadeiro, HELP basin -
مجله مراتع، سال نهم شماره 3 (Summer 2019)، صص 259 -276
این مطالعه در منطقه اقتصادی باله در جنوب شرقی اتیوپی انجام شد. هدف آن شناسایی علت و معلول آسیبهای زیست محیطی، خصوصا تخریب مراتع است. برای انتخاب خانوارها از روش های نمونه گیری تصادفی هدفمند و طبقه بندی شده استفاده شد. مصاحبه فردی، خبرنگاران کلیدی و بحث گروه قبل از سالBER تمرکز منابع اصلی داده ها برای این مطالعه بودند. فعالیت امرار معاش در منطقه دشتی چوپانی بود و بر اساس مراتع حاصل خیز، وسیع و آزاد، حرکت گله در آن نامحدود بود. در زمینهای 1965 مهاجرت دارای الگو، مقصد و هدف خاصی است. این مقاصد منبع مواد معدنی، محل پرورش BERپایین و آب و غذا است. مهاجرت به عنوان یک مکانیسم رهایی هنگام شیوع بیماری فصلی، و کمبود آب و غذا استفاده می شود. با این حال، در حال حاضر منطقه به کشاورزی یا تولید برخی از محصولات کشاورزی تغییر کرده که باعث اختلالات مختلفی شده است. این تغییر به طور عمده توسط گسترش سرمایه گذاری کشاورزی، رشد جمعیت بالا، سکونت و کشت غیرقانونی و ممنوعیت مهاجرت به جنگل تشدید شده است. بهرهبرداری و چرای بیش از حد از چراگاه های اشتراکی و مراتع اطراف زمینهای رعیتی و نقاط بهرهبرداری آب منجر به زمین لخت و تجاوز گونه های ناپسند و خاردار شده است. برداشت و کشت گیاهان در مناطق مستعد خشکسالی تحت رژیم های رطوبتی، گسترش زمینهای لخت و نابودی پوشش گیاهی را افزایش داده است. شرایط کلی مرتع رو به وخامت گذاشته و معیشت افراد به خطر افتاده است. در این حالت مردم در معرض دشواری قرار میگیرند و سپس از منطقه تخریب شده به زمینهای حفاظت شده و مرطوب زمین جنگلی در پارک ملی کوه بیل حرکت میکنند و در حال حاضر باعث جنگل زدایی جدی میشوند.
کلید واژگان: اقتصاد منطقه ای, چوپانی, مرتع, کشاورزی-دامداری, معیشتThis study was carried out in Bale Eco-Region (BER) which is located in Southeastern Ethiopia with the objective of addressing the cause and effect of ecological damage, particularly rangeland degradation. B</span>oth purposive and stratified random sampling approaches were used to select HouseHolds (HH). Individual interview, </span>key informants and Focus</span></span> Group Discussion (FGD) were the main sources of data for this study. T</span></span>he livelihood activity in BER lowland area was pastoralism before 1965 and it was based on highly productive, vast and free Rangeland with unlimited movement of the pastoralists. In the low land of BER, migration has a destination, pattern and objective to meet. These destinations are sources of mineral, a breeding site, feed and water. Migration is used as strong seasonal disease, water and feed shortage escaping mechanism. However, this is currently changed to Agro-pastoral or some of them to crop production do different disturbances. The change was mainly aggravated by expansion of agricultural investment, high population growth, illegal settlement and cultivation and banning of migration to Forest. Utilization of grazing land is communal and rangeland around homestead and watering points are overgrazed and resulted in bare land and encroached by unpalatable and thorny species. The vegetation cleaning and cultivation of drought prone area under rain-fed regimes have accelerated bare land expansion and unpalatable vegetation encroachment. The overall rangeland condition has deteriorated and the livelihoods were jeopardized. The people get in trouble, then moving from degraded area to protected and moist source forest land in Bale Mountain National Park and now causing serious deforestation. </span>
Keywords: Eco-region, Pastoralism, Rangeland, Agro-pastoral, Livelihoods -
پرورش طیور محلی ضمن ایجاد تنوع معیشتی سهم مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی خانوارهای فقیر روستایی کشورهای درحال توسعه دارد. شناسایی وضعیت این نظام بهره برداری و تلاش در برنامه ریزی بهبود جایگاه آن، نیاز به مطالعه عمیق و کیفی این نظام دارد. این تحقیق کیفی با هدف شناسایی و تبیین نقش نظام پرورش طیور محلی در معیشت خانوارهای روستایی صورت گرفت. از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نمونه ها استفاده و فرایند انتخاب زنان تا رسیدن به اشباع نظری منجر به مطالعه 17 نفر از آن ها شد. روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه عمیق و حضوری بود که از ابزارهای یادداشت برداری و ضبط صوت استفاده شد. همچنین با اجرای هفت مصاحبه گروهی متمرکز (گروه های 8-5 نفره)، اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج نشان داد که پرورش طیور محلی، چهار مولفه مورد نیاز برای تامین امنیت غذایی با ثبات را دارد و با ایجاد امنیت غذایی برای روستاییان نقش مهمی در سلامت آن ها ایفا می کند. همچنین نتایج نشان داد که پرورش طیور محلی در کمک به اقتصاد خانواده، ارتقای جایگاه اجتماعی خانواده، بهبود دارایی های انسانی، افزایش توانمندی و مهارت زنان و کودکان، افزایش حس رضایت و آرامش روانی و استفاده پایدار از منابع طبیعی موثر بوده و سبب تامین بخشی از معیشت خانوارهای روستایی می شود.کلید واژگان: خانوارهای روستایی, طیور محلی, نظام بهره برداری, معیشت, شهرستان مراغهLocal family poultry husbandry has a major contribution to improving the economic situation of poor rural households in developing countries. Identifying the status of this production system and attempting to plan its improvement requires a deep and qualitative study of this system. This qualitative research was conducted to identify and explain the role of local poultry farming system in rural household livelihoods. The purposeful sampling method for selecting samples and the process of selecting women to achieve theoretical saturation led to the study of 17 units. The method of data collection was in-depth interviews and in-person interviews using the technique of taking note and recording the voice of rural women. Also, by implementing seven focused group interviews (groups of 5-8 people), the necessary information was gathered. The results showed that local family poultry farming has four main components needed for sustainable food security and this system has an important role in providing of food security for the health of vulnerable rural populations. As well, the results showed that family poultry husbandry has been effective in helping to family economy, promoting social status of the family, improving human assets, increasing the ability and skills of women and children, increasing the sense of satisfaction and mental relaxation and sustainable use of natural resources. As a final result it was concluded that a part of household livelihoods is provided by this productive system.Keywords: Rural Households, Local Family Poultry, Production System, Livelihood, Maragheh Township
-
این مقاله به بررسی درک خانوار و سنجش آسیب پذیری معیشتی نسبت به تغییر اقلیم برای عشایر استان فارس، پرداخته است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، در مجموع تعداد 393 خانوار عشایری از طوایف عمله، فارسیمدان، کشکولی بزرگ و کشکولی کوچک ایل قشقایی، انتخاب شده و اطلاعات اولیه، از طریق مصاحبه ی حضوری با استفاده از پرسشنامه های ساختار یافته به دست آمده است. این مقاله شامل دو قسمت است. در قسمت اول، درک خانوار عشایری از تغییر اقلیم ارزیابی شده و در قسمت دوم، شاخص آسیب-پذیری معیشتی نسبت به تغییر اقلیم محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، خانوارهای مورد بررسی دارای درک مناسب از تغییر اقلیم هستند. بر اساس نتایج، طوایف فارسیمدان و عمله، که بیشتر در معرض تغییر اقلیم قرار داشته اند، دارای ظرفیت انطباق بالا هستند، ولی در مقابل عشایر دو طایفه کشکولی بزرگ و کوچک که کمتر در معرض تغییر اقلیم قرار داشته اند، دارای معیشت متکی بر دامداری سنتی بوده و از ظرفیت انطباق پایین در برابر شرایط برخوردار می باشند. همچنین، خانوارهای عشایری طایفه «فارسیمدان» به دلیل تخریب بالای مراتع، دارای بیشترین شاخص آسیب پذیری معیشتی (برابر 32/5) و عشایر طایفه «عمله» به دلیل ظرفیت انطباق بالا در برابر تغییر اقلیم، دارای کمترین شاخص آسیب پذیری معیشتی (برابر 44/4) هستند.کلید واژگان: آسیب پذیری, تغییر اقلیم, درک خانوار, معیشتThe current study examined households perception and evaluated livelihood vulnerability to climate change of nomads in Fars provience. Using a multiple stage cluster sampling, a total of 393 nomadic households was selected from the clans of Amale, Farsimadan, Kashkooli Bozorg and Kashkooli Koochak and the initial information was obtained through a verbal interview by the structured questionnaires. This paper contains two parts. In the first section, households perception was examined to climate change and in the second part, livelihood vulnerability indices were assessed to climate change. The result indicates that households in the study have an adequate understanding of climate change. According to the results, Amale and Farsimadan clans that are more exposed to climate change have a high adaptive capacity, but against clans of Kashkooli Bozorg and Kashkooli Koochak that are less exposed to climate change, have a livelihood based on traditional livestock and a low adaptive capacity to conditions. Also, the nomadic households of Farsimadan due to their high degradation of rangelands have the highest livelihood vulnerability index (5.32) and nomads of Amale clan duo to their high adaptability to climate change have the least livelihood vulnerability index to climat change (4.44).Keywords: Climate Change, Household's Perception, Livelihoods, Vulnerability
-
مطالعه حاضر، با هدف بررسی نقش محصولات فرعی جنگل و مرتع در معیشت روستاییان بخش زرین آباد شهرستان دهلران، با استفاده از پرسشنامه به روش پیمایشی انجام شد. گردآوری داده ها به شیوه نمونه گیری طبقهبندیشده با تخصیص متناسب صورت گرفت. برای تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی (میانگین رتبه ای، توزیع فراوانی، درصد تجمعی، و توزیع درصد) و استنباطی (آزمون دو جمله ای و آزمون همبستگی اسپیرمن) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین روستاهای مورد مطالعه از نظر نقش محصولات فرعی جنگل و مرتع تفاوتی وجود ندارد؛ و 32/12 درصد از میانگین درآمد سالانه هر خانوار روستایی را درآمد حاصل از برداشت محصولات فرعی جنگل و مرتع تشکیل می دهد که از این میزان، سهم محصولات فرعی جنگلی 54/8 درصد و سهم محصولات فرعی مرتعی 78/3 درصد است؛ همچنین، از نگاه روستاییان، بین بهره برداری از محصولات فرعی جنگلی و مرتعی و ایجاد اشتغال، کسب درآمد، کاهش فقر و جلوگیری از مهاجرت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.کلید واژگان: محصولات فرعی جنگل و مرتع, معیشت, بهره برداری, زرین آباد (بخش), دهلران (شهرستان), ایلام (استان)This study aimed at investigating the role of secondary products of forests and pastures in the livelihood of the people in Zarinabad district,DehloranCounty, Ilam province of Iran. Data collection was carried out through survey in a stratified sampling method with proportional allocation. For data analysis, descriptive statistics (including average rating, frequency distribution, and the cumulative percentage distribution percentage) and analytical statistics (including binomial test and Spearman correlation test) were used.The results showed that there was no significant difference between the studied villages in terms of the role of forest and rangelands sub-products. In every family in the village, 12.32% of the income was produced from utilization of the sub-products of forest and rangelands. The proportion of sub-forest products was 8.54% and the proportion of sub-rangelands products was 3.78%. Therefore, there was a significant and positive relationship between the exploitation of sub-products and employment, obtaining income, poverty reduction and immigration control.Keywords: Forest, Rangeland Sub, product, Livelihood, Utilization, Zarrinabad (District), Dehloran (County), Ilam (Province), Iran
-
مطالعات و تحقیقات پژوهشی پیچیده ارتباطات بین گیاهان و فرهنگ مردم (اتنوبوتانی) از جالب ترین و مهم ترین زمینه های تحقیقاتی است. تحقیق حاضر نیز با هدف شناسایی گیاهان مورد استفاده زنبورعسل و تعیین میزان جذابیت گیاهان از دیدگاه زنبورداران در منطقه مرتعی- جنگلی توسکستان در استان گلستان پرداخته است. برای دستیابی به این هدف به جمع آوری اطلاعات با تکمیل پرسشنامه، به صورت تصادفی از 10 زنبوردار با اطلاعات مناسب از گیاهان، پرداخته شد. سپس اطلاعات و دانسته های زنبورداران جمع آوری، مستندسازی و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از انجام مطالعات 45 گونه گیاهی از 22 تیره که مورد استفاده زنبورعسل بودند، شناسایی گردیدند. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، دو تیره Labiatae و Compositae از مهم ترین تیره های گیاهی مورد استفاده زنبورعسل می باشد. همچنین بیشترین فرم رویشی گیاهان مورد استفاده زنبورعسل (11/51 درصد)، گیاهان علفی بودند نتایج به دست آمده از تحقیق حاکی از آن است که زنبورعسل بیشتر از گیاهانی که هم مولد شهد و هم مولد گرده هستند (67/46 درصد)، بیشتر استفاده می کنند. به بیان دیگر، تعداد گیاهانی که مولد شهد و گرده هستند، بیش از تعداد گیاهانی که مولد شهد و یا مولد گرده هستند، به وسیله زنبورعسل مورد استفاده قرار می گیرند. یافته ها در خصوص کلاسه بندی گیاهان از دیدگاه زنبورداران، نشان داد که بیشترین گیاهان با 11/31 درصد، در کلاس خوب مورد ارزیابی قرار گرفتند. لذا شناخت گیاهان و تعیین میزان جذابیت آن ها برای زنبور، می تواند نقش مهمی در مدیریت زنبورستان ها و همچنین میزان و نوع عسل تولیدی داشته باشد.کلید واژگان: دانش بومی, معیشت, زنبورعسل, جذابیتUse of indigenous knowledge and experimental of beekeepers about plants and surroundings has an important role. Because beekeeping is one of the strategies to secure livelihoods in rural areas. So that by dead of these people, indigenous knowledge will destroyed quickly. Research between plants and ethnobotany is one of exciting and most important items to searching. This study is aimed to identification of plants by used bees and determination of plant attractiveness usable for bees at Rangeland and forest areas of Toskestan (Golestan Province). For this reason, collected information of plant attractiveness by questionary. Select 10 beekeepers randomly. By preparing documentation analysis was started. 45 families of plants from 22 order was identified. The results were showed that Labiatae and Compositae are one of most important plants which are used by bees. Also, the most life form of plants for bees (51.11%) was forbs. The results were indicated that bees were using both of plants that produce pollen and nectar (46.67%). In the same way, number of plants that generator of both, more than number of plants which generator only pollen or nectar. Classification of plants in the view of beekeepers, were confirmed that the most plants were at good class with 31.11 percent. Therefore, identification of plants and determination of attractiveness for bees can be play important role in management of bees' yard and kind of production of honey.Keywords: Indigenous Knowledge, Livelihoods, Honeybee, Attraction
-
شهرستان هیرمند از مناطقی است که در سال های اخیر و طی خشکسالی های پی در پی خسارت های بی شماری را متحمل شده است. هدف کلی پژوهش حاضر، تبیین آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در بین کشاورزان شهرستان هیرمند، قطب تولید گندم استان سیستان و بلوچستان می باشد. جامعه ی آماری شامل 302 خانوار گندم کار می باشد. اعضاء نمونه ی آماری از بین 170 خانوار گندم کار دو بخش بیشتر آسیب پذیر (قرقری) و کمتر آسیب پذیر (مرکزی) این شهرستان بر مبنای روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات بر مبنای داده های اولیه و با به کارگیری ابزار پرسشنامه ساختارمند بر اساس شاخص آسیب پذیری معیشت (LVI) صورت گرفت. روایی پرسشنامه به کمک پانل متخصصین تایید شد. ضرایب کودر ریچاردسون برای سنجه های مورد مطالعه بین 0/52 تا 0/63 نشان از پایایی ابزار سنجش داشت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 و EXCEL انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد، میزان آسیب پذیری گندم کاران بخش قرقری در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در مقایسه با همتایان خود در بخش مرکزی بیشتر بوده است. بر مبنای نتایج، بخش قرقری آسیب پذیری بیشتری از حیث منابع آبی از بین سنجه های زیست محیطی و شبکه های اجتماعی از بین سنجه های اجتماعی داشته است. یافته ها نشان داد پایش آسیب پذیری، منابع و ارائه راهکارهای بالقوه سازگاری بر مبنای رویکرد عمل گرای پژوهش حاضر، ابزاری مناسب برای مواجهه با موقعیت خشکسالی در مناطق محروم است.کلید واژگان: خشکسالی, خانوار, معیشت, آسیب پذیری, هیرمندHirmand County is prone to drought and has been impacted severely during recent years. The main focus of this paper is to investigate the vulnerability of Hirmand farmers caused by drought. Statistical population for this study were 302 wheat grower households resided in rural areas of two districts of the county, more drought-prone area (Ghorghori district) versus less drought- prone area (Central district). This study is based on primary sources of data collected from 170 farm households following a structured survey designed based on Livelihood Vulnerability Index (LVI). Questionnaires validity was confirmed by a panel of experts. The reliability of different scales which used in the study was measured by KuderRichardson coefficient which was ranged from 0.52-0.63. SPSS22 and EXEL softwares were used for data analysis. Results revealed that social, economic and environmental vulnerability of rural households resided in Ghorghori district were more in comparison to their counterparts in Central district of the county. Results suggest that Ghorghori district was more vulnerable in terms of water in environmental and social networks in terms of social vulnerability. Findings shed light on the appropriateness of this pragmatic approach to monitor vulnerability, resources and potential solutions to cope with drought situations in data-scarce regions.Keywords: Drought, Household, Livelihood, vulnerability, Hirmand
-
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر خشکسالی بر وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای روستایی در تعاونی های مشاع بود و بدین منظور، آزمون تاثیر خشکسالی بر وضعیت اشتغال، عملکرد تولید، هزینه های تولید و رضایت از درآمد در قالب چهار فرضیه صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل 248 تعاونی مشاع شهرستان فسا بود که بهصورت تمام شماری، همه سرمشاع ها مورد پرسشگری قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای آزمون فرضیات، از آماره ویلکاکسون استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی تاثیرات منفی بر وضعیت معیشت خانوارهای عضو تعاونی های مشاع داشته، بهگونهای که مقدار آماره ویلکاکسون برای هر چهار بعد در سطح خطای کمتر از 05/0 حاکی از تفاوت معنیدار وضعیت معیشت بعد از خشکسالی نسبت به قبل از آن است.کلید واژگان: خشکسالی, معیشت, کشاورزی, تعاونی مشاع, آزمون ویلکاکسون, فسا (شهرستان)This study aimed at evaluating the impact of drought on the economic status and livelihood of the rural households in collective operation units (cooperatives) in Fasa county of Iran. The effects of drought on the employment status, production performance, production costs and satisfaction with income were formulated within four hypotheses. A descriptive-analytical research method was used and the study population included 248 joint cooperatives of the county, with all the supervisors of the units being surveyed using the complete enumeration method. The required data were collected through a self-designed questionnaire. The hypotheses were tested using Wilcoxon statistic. The results showed that drought had a negative effect on the livelihood of rural households who were the members of these cooperatives. The Wilcoxon statistic values for all dimensions at an error level smaller than 0.05 indicated a significant difference between the rural people's livelihoods before and after the drought .Keywords: Drought, Livelihood, Agriculture, Joint Cooperatives, Wilcoxon Test, Fasa (County), Iran
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.