جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "گرده" در نشریات گروه "کشاورزی"
-
بارکدگذاری DNA و مطالعه بیوسیستماتیک گیاه دارویی پنج انگشت (Vitex agnus-castus L.) در استان گلستانسابقه و هدف
گیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus) یک گیاه دارویی محبوب متعلق به تیره Lamiaceae، بومی مدیترانه و پراکنده در اروپا، آسیا و شمال آفریقاست. این گیاه جزو پرفروش ترین گیاهان دارویی در جهان است؛ با وجود تحقیقات زیاد، همواره بررسی این گونه باارزش حائز اهمیت است. چندین گونه که در حال حاضر در سرده Vitex شناخته شده اند، مورفولوژی قابل تشخیصی از خود نشان نمی دهند که منجر به سردرگمی در شناسایی آنها می شود. از آنجا که کاربرد داروییV. agnus-castus با سایر گونه ها متفاوت است، بنابراین، شناسایی مناسب این گونه برای عملکرد دارویی موثر ضروریست. در این مطالعه از رویکردهای کلی در شناسایی این گیاه دارویی ازجمله تکنیک های مورفولوژیکی و میکرومورفولوژی و مولکولی استفاده شد.
مواد و روش هادر این مطالعه، 17 جمعیت از گونه مورد نظر در شهرستان مراوه تپه واقع در ناحیه شرقی استان گلستان بررسی شد. نمونه های گرده به طور مستقیم از رویشگاه طبیعی منطقه مورد نظر جمع آوری گردید. پس از استفاده از روش استولیز، از 30-40 دانه گرده از نماهای قطبی و استوایی با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 40 و 100 و با کمک دوربین دیجیتال عکس برداری انجام شد. برای مطالعه ریخت شناسی دانه، میوه های کاملا رسیده از هریک از جمعیت های مورد مطالعه در فصل میوه دهی جمع آوری شد. از هر جمعیت 20 دانه برای عکس برداری با لوپ و میکروسکوپ الکترونی نگه داری شد. میکروگراف های الکترونی از دانه ها و گرده های مناسب در مرکز متالورژی رازی تهران توسط میکروسکوپ الکترونی SEM تهیه شد. استخراج DNA از سلول های برگ نمونه های هرباریومی با استفاده از کیت گیاهی انجام گردید. از توالی ناحیه nrDNA ITS ژنوم هسته ای و trnL-trnF کلروپلاستی به عنوان بارکد استفاده گردید. واکنش زنجیره ای پلیمراز در حجم 20 میکرولیتر با آغازگرهای مورد نظر و برنامه دمایی مشخص در دستگاه ترموسایکلر انجام شد. پس از انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز، به منظور حصول اطمینان از تکثیر قطعات، محصول نهایی الکتروفورز شد. تک باندهای قوی برای تعیین توالی به شرکت ژنتیک کدون در تهران ارسال گردید. توالی های کروماتیدی حاصل، با اطلاعات موجود در بانک ژنی سایت NCBI تطبیق داده شدند و میزان شباهت گونه ها بررسی شد.
نتایجدانه های گرده تمام گونه ها از لحاظ اندازه کوچک (28-12 میکرومتر) می باشند. شکل دانه گرده طبق طبقه بندی ارتمن در جمعیت های قازان قایه به شکل Prolate spheroidal (کروی کشیده) و در جمعیت های قوشه تپه از نوع Subprolate (نیمه کشیده) هستند. تمام دانه های گرده دارای سه شیار می باشند. تزئینات اگزین از نوع ریزمنفذدار در جمعیت قازان قایه و شبکه ای ریزمنفذدار در جمعیت قوشه تپه هستند. بزرگترین دانه ها مربوط به جمعیت قازان قایه با میانگین طول 3.84 میلی متر و عرض 1.52 میلی متر می باشد. از نظر شکل همه بادامی شکل هستند اما تزئینات سطح خارجی دانه در جمعیت قازان قایه حفره دار است؛ ولی در جمعیت های قوشه تپه سطح دانه چروکیده و مخطط است. میزان موفقیت تکثیر در مکان ژنی trnL-trnF در نمونه های گیاهی مورد بررسی 85% محاسبه شد. طول قطعه تکثیر شده در این گونه 516 نوکلئوتید بود. توالی آن به بانک ژن به منظور ثبت نهایی ارسال شد. طول قطعه تکثیر شده در این گونه با استفاده از نشانگر ITS 675 نوکلئوتید توالی یابی شد و کروماتوگرام های حاصل، با اطلاعات موجود در بانک اطلاعاتی (NCBI) تطبیق داده شدند.
نتیجه گیریامروزه داروهای گیاهی محلی در کشورهای مختلف نقش سازنده ای در درمان بیماری ها دارند. ازاین رو بازاریابی حقیقی و مصرف گیاهان دارویی توجه بیشتری می طلبد. بارکدینگ این هدف را به درستی محقق می کند. به طوری که بارکدگذاری DNA گونه های دارویی که صحیح شناسایی شده اند، می توانند به عنوان یک استاندارد برای مقایسه نمونه های گیاهی موجود در بازار با گیاهان دارویی حقیقی استفاده شوند. بنابراین توالی های به کاررفته این تحقیق برای بارکدگذاری گیاه دارویی پنج انگشت مهم است. این گونه دارویی به درستی شناسایی شده است و می تواند به عنوان استاندارد برای ارزیابی گیاهان موجود در بازار استفاده شود.
کلید واژگان: بارکد هسته ای ITS, بارکد کلروپلاستی Trnl-Trnf, دانه, گرده, VitexDNA barcoding and biosystematics study of Vitex agnus-castus L. in Golestan provinceBackground and objectivesAs a member of the Lamiaceae family native to Europe, Asia, and North Africa, Vitex agnus-castus is a popular medicinal plant. Despite much research, it is always essential to verify the safety of this valuable species, as it is among the world's best-selling plants. Several species in the genus Vitex do not exhibit recognizable morphologies, confusing their identification. The medicinal use of V. agnus-castus differs from that of other species. For effective pharmaceutical performance, the identification of this species is essential. This study used morphological, micromorphological, and molecular approaches to identify this medicinal plant.
MethodologyA total of 17 populations of the target species were investigated in Maraveh Tappeh, a city in the Golestan province located in the eastern region. Pollen samples were collected directly from the natural habitat of the target area. After acetolysis, 30-40 pollen grains were photographed from the polar and equatorial views with a light microscope and 40 and 100 magnification and with the help of a Canon digital camera. In order to study the seed morphology, fully ripe fruits were collected from each studied population during the fruiting season. Twenty seeds from each population were kept for photography with light microscopy and Scanning electron microscopy (SEM). Electron micrographs were prepared from suitable seeds and pollen at the Razi Metallurgical Research Center (RMRC) using an SEM electron microscope. Leaf cells from herbarium samples were extracted from DNA using a DNA extraction kit. Plastid trnL-trnF sequences and nrDNA ITS region sequences were used as barcodes. Polymerase chain reaction (PCR) was performed in 20 microliters with desired primers and a specific temperature program in a thermocycler. After performing the polymerase chain reaction, in order to ensure the amplification of fragments, the final product was electrophoresed. Strong single bands were sent to Codon Genetics Company in Tehran for sequencing.
ResultsPollen grains of all species are small (12-28 micrometers). According to Ertman's classification, Ghazan ghayeh pollen grains are prolate spheroidal (elongated spherical), and Ghoshe Tappeh pollen grains are subprolate (semi-elongated). All pollen grains are tricolporate. Ghazan ghayeh ornamentation is micro-perforated, while Ghoshe Tappeh ornamentations are reticulated-micro-perforated. With an average length of 3.84 mm and width of 1.52 mm, Ghazan ghayeh seeds are the largest. They are all almond-shaped, but in the Ghazan Ghayeh population, the outer surface of the seed is hollow; in the Ghoshe Tappeh population, the surface is wrinkled and striated. The trnL-trnF gene locus was found to have a multiplication success rate of 85% in the examined plants. There were 516 nucleotides in the amplified fragment in this species. For final registration, the sequence was sent to the GenBank. A 675 nucleotide fragment amplified from this species' ITS marker was sequenced, and the chromatograms were compared with the NCBI database. The gene bank has been notified of the sequence determination. The results showed the highest similarity (98%) with the Vitex agnus-castus species reported from America.
ConclusionLocal herbal medicines are gaining popularity in different countries and play a significant role in treating diseases today. In order to make medicinal plants more accessible, we need to pay more attention to trust, marketing, and consumption. Barcoding and molecular approaches serve this purpose effectively. To compare plant samples available on the market with natural medicinal plants using DNA barcoding of correctly identified medicinal species. Hence, the sequences used in this study are essential for barcoding Vitex agnus-castus. The medicinal species has been correctly identified and can be used as a standard for evaluating the plants available on the market.
Keywords: ITS Nuclear Barcode, Trnl-Trnf Chloroplast Barcode, Seed, Pollen, Vitex -
شناخت ارتباط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در مدیریت بهتر اکوسیستم یک منطقه موثر است. در این تحقیق شاخص های مولکولی، ریخت شناسی، گرده شناسی و آناتومی گونه Juniperus excelsa در استان خراسان شمالی، منطقه گوی نیک جرگلان، مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از نشانگر هسته ای (ITS)، به مقایسه توالی این تاکسون با توالی های موجود در بانک ژنومی NCBI پرداخته شد. تکامل هم نوا از طریق نوترکیبی و یا تبادل ژنی نابرابر باعث هم گرایی تکرارهای توالی هسته ای شده است. شاخص های ریخت شناسی مخروط ماده و بذر مورد مطالعه قرار گرفت. دانه گرده توسط دستگاه میکروسکوپ نوری (LM) و میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) بررسی شد. نتایج نشان داد که تمامی دانه های گرده منفرد، تک شیار سطحی از نوع Ulcurate، نامتقارن و از نظر اندازه کوچک بودند. از لحاظ شکل کروی کشیده (Prolate spheroidal) با تزیینات اگزین دانه دانه (Granulate) می باشند. طرح کلی گرده ها در LM، دایره ای با سطح صاف و بدون فرورفتگی است ولی در دانه گرده مورد بررسی در میکروسکوپ الکترونی SEM به صورت نامنظم و دارای فرورفتگی هایی می باشند. در مطالعات تشریحی برش عرضی ساقه و برگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مطالعات تشریحی برگ نشان داد که در گونه J. excelsa میانگین طول بیرونی روزنه 47/28 میکرومتر و طول درونی آن 18/17 میکرومتر است. هم چنین میانگین عرض بیرونی روزنه 66/13 میکرومتر و عرض درونی روزنه 87/4 میکرومتر محاسبه شد. تراکم روزنه در واحد 136 (mm2) می باشد. در برش عرضی سطح مقطع ساقه ی نازک ارس در سرشاخه ها شکلی دایره ای دارد، زیرا میانگین قطر طولی و عرضی منطقه تفاوت چندانی با هم ندارند. میانگین قطر بزرگ برش عرضی 3/286 میکرومتر و قطر کوچک برش عرضی 5/278 میکرومتر و میانگین ضخامت پوست 8/201 میکرومتر می باشد. در بحث احیاء و تکثیر گونه های در خطر انقراض، پیدا کردن مکان طبیعی مناسب جهت تولید و پرورش این نوع از گونه ها، اهمیت به سزایی دارد. لذا اگر در زمینه حفاظت از گونه J. excelsa غفلت صورت گیرد به خاطر سهولت دسترسی عوامل انسانی به این منطقه، خطر نابودی، آن ها را نیز هم چون سایر گونه های گیاهی کمیاب، تهدید می کند.
کلید واژگان: حفاظت, گرده, مخروط, مطالعات تشریحی, مولکولی, nrDNA ITSUnderstanding the relationship between vegetation and environmental factors is effective in better managing the ecosystem of an area. In this research, the molecular, morphological, pollinological and anatomical indices of Juniperus excelsa in North Khorasan Province, Goinik Jargalan region were evaluated. Using the nuclear marker (ITS), the sequence of this taxon was compared with the sequences in the NCBI. Homologous evolution through recombination or unequal gene exchange has caused the convergence of nuclear sequence repeats. Morphological indices of female cone and seed were studied. Pollen grains were examined by light microscope (LM) and scanning electron microscope (SEM). The results showed that all single pollen grains were Ulcurate type, asymmetrical and small in size. They are prolate spheroidal with granulate exine. The outline of the pollen in LM is circular with a smooth surface and no holes, but in the pollen grains examined in the SEM, they are irregular and have holes. Transverse section of stem and leaf was examined in anatomical studies. The results obtained from leaf anatomical studies showed that in J. excelsa species, the average external length of stomata is 28.47 micrometers and its internal length is 17.18 micrometers. Also, the average external width of the aperture was 13.66 µm and the internal width of the aperture was 4.87 µm. The density of the stomata in the unit is 136 (mm2). In the transverse section, the cross-section of juniperus stem has a circular shape in the top branches, because the average longitudinal and transverse diameters of the region do not differ much. The average diameter of the large cross section is 286.3 µm and the small diameter of the cross section is 278.5 µm and the average thickness of the skin is 201.8 µm. In the discussion of restoration and reproduction of endangered species, finding a suitable natural place for the production and breeding of these species is very important. Therefore, if the protection of J. excelsa species is neglected due to the easy access of human factors to this area, the risk of destruction threatens them as well as other rare plant species.
Keywords: Anatomical Study, Cone, Molecular, nrDNA ITS, Pollen, Protection -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال سیام شماره 2 (پیاپی 60، پاییز و زمستان 1401)، صص 159 -174ارس از معدود سوزنی برگان ایران است که با دارا بودن شش گونه بیشتر جنگل های تنک با درختان پراکنده را تشکیل داده است و در میان آنها گونه های Juniperus polycarpos و J.excela بیشتر از سایر گونه ها انتشار دارند. به علت شباهت ظاهری بسیار زیاد، شناسایی دو گونه یادشده از یکدیگر مشکل است. در این تحقیق شاخص های گرده شناسی، آناتومی و مولکولی با هدف کمک به شناسایی و تفکیک این دو گونه ارس در استان گلستان، منطقه چهارباغ گرگان ارزیابی شد. با استفاده از نشانگر هسته ایnrDNA ITS، روابط مولکولی در دو گونه مورد نظر بررسی شد. آنالیزهای فیلوژنی نشان داد که دو گونه تک تبار هستند و جمعیت ها در زیرشاخه های I و II به صورت حل نشده قرار گرفتند. دانه گرده دو گونه J. polycarpos و J. excelsa توسط دستگاه میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی نگاره بررسی گردید. نتایج نشان داد که تمامی دانه های گرده منفرد، تک شیار سطحی از نوع Ulcurate، نامتقارن و از نظر اندازه کوچک بودند. از لحاظ شکل هر دو گونه کروی کشیده (Prolate spheroidal) با تزیینات اگزین دانه دانه (Granulate) هستند. طرح کلی گرده ها در میکروسکوپ نوری، دایره ای با سطح صاف و بدون فرورفتگی است ولی در دانه گرده مورد بررسی در میکروسکوپ الکترونی نگاره به صورت نامنظم و دارای فرورفتگی هایی می باشد. نتایج به دست آمده از مطالعات تشریحی ساقه نیز تفاوت کمی را نشان داده و قابلیت تفکیک و شناسایی دو گونه را ندارد. نتایج نشان دهنده این موضوع است که احتمالا در منطقه چهار باغ یک گونه انتشار دارد و این دو آرایه مترادف اند.کلید واژگان: اگزین, گرده, nrDNA ITS, مطالعات تشریحی, مولکولیIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:30 Issue: 2, 2023, PP 159 -174Juniperus is one of the few conifers in Iran, which has six species and forms mostly sparse forests with scattered trees. Among them, Juniperus polycarpos and J.excela are more widespread than the other species. Due to the great similarity in their phenotypes, it is difficult to distinguish the two species from each other. In this study, pollinological, anatomical, and molecular indicators were evaluated to identify and differentiate these two Juniper species in the Chahar-Bagh region of Gorgan province, Iran. Using nrDNA ITS nuclear marker, molecular relationships between the two species were investigated. Phylogeny analyzes showed that two species are monophyletic and the populations were subdivided into unresolved subclades I and II. Pollen grains of the two species, J. polycarpos and J. excelsa, were examined using light (LM) and scanning electron (SEM) microscopes. The results showed that all pollen grains were monad, ulcurate, asymmetric, and small in size. In terms of shape, both species were spheroidal (prolate spheroidal) with granular exine ornamentations. The general shape of the pollens in the LM was circular with a smooth surface and no fovea, but the pollen grains examined under SEM were irregular and had fovea. The results of the anatomical studies of the stems also showed little difference, and it was not possible to distinguish and identify the two species. The results indicate that one species is probably distributed in the Chahar-Bagh region and these two taxons are synonymous.Keywords: exine, pollen, nrDNA ITS, anatomical studies, Molecular
-
مگس های خانواده ی Syrphidae نقش مهمی در کنترل بیولوژیک شته ها دارند. مگس های بالغ برای تامین نیازهای حیاتی خود وابسته به شهد و گرده ی گل های گیاهان میزبان هستند. این منابع در گونه های شکارگر Eupoedes corollae، Episyrphus balteatus، Sphaerophoria scripta و Scaeva albomaculata طی سال های 95-1394 در کشت بوم های گندم، کلزا، سیب و درختان میوه هسته دار کرمانشاه ارزیابی شد. دفعات دیدار روی گیاهان ملاقات شونده در 10 تکرار در مدت 5 دقیقه مشاهده، در هر نمونه برداری ثبت شد. آزمایشات با توجه به درصد تاج پوشش از اوایل بهار تا زمان خشک شدن گیاهان در قالب طرح کاملا تصادفی نامتعادل انجام شد. نتایج نشان داد در گونه ی حشره ی E. corollae گونه های گیاهی Geranium tuberosum، Capsella bursa-pastoris، Lamium amplexicaule، Senecio vernalis و Alyssum hirsutum به ترتیب بیش ترین میزان جلب کننده گی را دارا بودند. در حشره ی E. balteatus نیز گیاهانC. bursa-pastoris ، Sinapis arvensis، Erodium cicutarium ، G. tuberosum و Descurainia sophia به ترتیب بالاترین ملاقات را داشتند. برای گونه ی سیرفید Sph. Scripta نیز گونه های گیاهی C. bursa-pastoris، Brassica napus، S. arvensis،Rapistrum rugosum و G. tuberosum به ترتیب جذاب تر بودند. همچنین برای مگس S. albomaculata گونه های Cardaria draba،Raphanus raphanistrum ،Brassica napus ، C. bursa-pastoris و G. tuberosum به ترتیب بیشترین گیاهان مورد بازدید بودند. به طور کلی شمعدانی وحشی، G. tuberosum و کیسه کشیش، C. bursa -pastoris برای همه گونه های سیرفید در کشت بوم های مورد ارزیابی جذابیت بالاتری دارا بودند.
کلید واژگان: مگس های سیرفید, شته ها, شهد, گرده, گیاهان جاذبHoverflies can play an important role in aphid biological control. Adults are dependent on flower pollen and nectar to survive. The plants providing these sources for species of Eupoedes corollae, Episyrphus balteatus, Sphaerophoria scripta and Scaeva albomaculata in several agro-ecosystems including wheat, canola, apple and stone fruit trees in Kermanshah province were studied during 2015-16. Their visit numbers on the target plants in each square meter were recorded at each sampling time in 10 replications within 5 minutes. The experiments were carried out in a completely randomized, unbalanced design with respect to the canopy cover percentage of each plant from early spring until the plants were dried completely. The results showed that Geranium tuberosum, Capsella bursa-pastoris, Lamium amplexicaule, Senecio vernalis and Alyssum hirsutum were the most attractive plants for E. corollae respectively. For E. balteatus, the species, C. bursa-pastoris, Sinapis arvensis, Erodium cicutarium, G. tuberosum and Descurainia Sophia, were the best attractive plants respectively. For Sph. Scripta, the plants, C. bursa-pastoris, Brassica napus, S. arvensis, Rapistrum rugosum and G. tuberosum had the highest attraction respectively. Also for S. albomaculata, the species of Cardaria draba, Raphanus raphanistrum, Brassica napus, C. bursa -pastoris and G. tuberosum were the highest attractive respectively. In conclusion, G. tuberosum and C. bursa-pastoris were the most attractive plants for all studied syrphid species in all of the agro-ecosystems.
Keywords: Hoverflies, aphids, pollen, Nectar, Attractive plants -
در مواقع کمبود گرده در طبیعت، عدم دسترسی زنبورعسل به منابع مناسب پروتئین، حیات و بقای کلنی را با خطرهای جدی روبرو می کند و این کمبود اثرات زیادی بر رشد و نمو کلنی و بقای آن دارد. هدف از اجرای این تحقیق مقایسه اثر تغذیه ای جانشین گرده حاوی زرده خشک شده تخم مرغ و مکمل گرده دارای دانه گرده خشک شده بر کلنی های زنبورعسل بود. صفات موردبررسی در این تحقیق شامل جمعیت کلنی، پرورش نوزادان و رشد جمعیت، دوام و پایداری کلنی ها و میزان مصرف و تولید عسل بودند. این تحقیق در قالب یک طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و ده تکرار انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در اولین و دومین مرحله اندازه گیری میانگین جمعیت، بین دو تیمار جانشین گرده و مکمل گرده با تیمار شاهد در سه شهرستان موردنظر اختلاف معنی داری وجود داشت، همچنین بین دو تیمار جانشین گرده و مکمل گرده نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد (p<0/05). در اولین و دومین مرحله شمارش و اندازه گیری پرورش نوزادان و رشد جمعیت در سه شهرستان مذکور تیمارهای جانشین گرده و مکمل گرده با تیمار شاهد اختلاف معنی داری داشتند (p<0/05).میزان تولید عسل در سه شهرستان مذکور بین تیمار جانشین گرده و مکمل گرده با تیمار شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت (p<0/05). میزان مصرف زمستانه عسل در سه شهرستان، بین تیمار جانشین گرده و مکمل گرده با تیمار شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت (p<0/05). نتایج این مطالعه نشان داد در مواقع عدم دسترسی به گرده می توان از ترکیبات جانشین گرده بدون ایجاد هرگونه عوارض جانبی استفاده نمود. جانشین گرده هیچ گونه تاثیر منفی برافزایش جمعیت، پرورش نوزادان و رشد جمعیت، مصرف عسل زمستانه وزنده مانی نداشت. در ضمن هزینه تمام شده استفاده از جانشین های گرده بسیار کمتر از مکمل های گرده است.
کلید واژگان: زنبورعسل, جانشین گرده, مکمل گرده, گردهIn the absence of pollen in nature, the lack of access to appropriate sources of protein in the bee protects the life and survival of the colony with serious risks, and this lack has many effects on colony development and survival. The purpose of this study was to compare the effect of pollen replacement nutrition with egg-dried yolk and pollen supplements with dried pollen grains on colonies in the bee colonies. The studied traits in this study included colony population, infant growth and population growth, the shelf life of colonies and consumption and production of honey. This research was conducted in a completely randomized design with three treatments and ten replications. The results of this study showed that in the first and second stage of measurements of mean population, there was a significant difference between two pollen replacement and pollen supplements with control treatment in the three selected cities, and there was a significant difference between pollen replacement and pollen supplements (P<0.05). In the first and second stage of counting and measurement of infant growth and population growth in the three mentioned cities, there was a significant difference between pollen replacement treatments and pollen supplementation with control treatment (P<0.05). The means of honey production per colony in all regress, there was a significant difference between the two treatments and control group (P<0.05). There was a significant difference between the amount of winter honey consumption in three counties, between replacement treatment and pollen supplementation with control treatment (P<0.05). The results of this study showed that in the absence of pollen, pollen replacement compounds could be used without any adverse effects. Pollen replacement had no negative impact on population growth, infant growth and population growth, the use of winter honey had no weight gain. Meanwhile, the cost of using pollen replacement is much lower than pollen supplements.
Keywords: honeybee, Pollen supplement, Pollen replacement, pollen -
در این پژوهش تاثیر رژیم های غذایی شامل گرده های ذرت، خرما، آفتابگردان، گردو، گرده زنبور عسل و طعمه طبیعی (کنه تارتن دولکه ای) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±27 درجه سلسیوس، دوره روشنایی 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و رطوبت 80-70 درصد) بر خصوصیات زیستی کنه شکارگر Neoseiulus barkeri Hughes مورد مقایسه قرار گرفت. درصد تلفات مراحل لاروی و پورگی کنه شکارگر در صورت تغذیه انحصاری از گرده های زنبور عسل و آفتابگردان صد در صد بود. طول دوره رشدی مراحل مختلف زیستی کنه شکارگر در صورت تغذیه با گرده های گیاهی مختلف با یکدیگر اختلاف معنی داری داشت. نسبت جنسی (نر+ماده /ماده) با تغذیه از گرده خرما (58٪)، کنه تارتن (77٪) و گرده های مورد آزمون+ کنه تارتن بیشتر بود. بیشترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت در صورت تغذیه از گرده ذرت + کنه تارتن (244/0 بر روز) و گرده خرما + کنه تارتن (225/ 0 بر روز) بود. طول عمر افراد ماده با تغذیه از گرده خرما + کنه تارتن (12/12 روز) و گرده گردو (15/11 روز) طولانی تر از سایر تیمارها بود. طول عمر نر و ماده در صورت تغذیه از گرده طولانی تر بود و میزان تخم گذاری هم در صورت تغذیه از گرده + کنه تارتن بیشتر بود. کنه شکارگر در صورت تغذیه انحصاری از گرده ذرت، گردو و خرما مراحل زیستی را تکمیل کرده و قادر به تخم گذاری بود. بر اساس یافته های این تحقیق، گرده ذرت، خرما و گردو برای پرورش انبوه این کنه شکارگر مناسب بود و کنه شکارگر در صورت تغذیه انحصاری از گرده های ذرت، گرده گردو و گرده خرما قادر به زیست بود.کلید واژگان: Neoseiulus barkeri, گرده, نرخ ذاتی افزایش جمعیتBackground and ObjectivesThe predatory mite, Neoseiulus barkeri, is one of the most important biocontrol agents of the two-spotted spider mite Tetranychus urticae Koch or other pests. Some of the phytoseiid mites utilize pollen as a food source and develop and reproduce on a pollen diet as well. They require pollen for successful development and reproduction.Materials and MethodsThe predatory mite was collected from cucumber field infested with two-spotted spider mite in Khoramabad in Lorestan province. In this research, the effect of diets such as, maize pollen, walnut pollen, sunflower pollen, date pollen, bee pollen with or without two-spotted spider mite eggs in laboratory conditions (27±1˚C, 16L: 8D photoperiod and 70-80% RH) was compared. The life tables of the predator were constructed based on two- sex life table. The population parameters were estimated based on Chi & Liu’s model, using data of both sexes and the variable developmental rate among individuals.Results and DiscussionThe results showed that total immature mortality when N. barkeri fed on only sunflower pollen or bee pollen was 100%.The developmental times of different stages on tested plant pollen showed significant differences. The progeny sex ratio when fed on date pollen (58%) and spider mite eggs (77%) and tested plant pollen plus spider mite was more female biased. The highest intrinsic rate of natural increase (r) was recorded when N. barkeri fed on corn pollen + spider mite (0.244 day-1) and on date pollen + spider mite (0.225 day-1). The female longevity when fed on date pollen +spider mite egg (12.12 days) and walnut pollen + spider mite egg (11.15 days) were longer than the other treatments. The comparison between predatory mite that fed on pollen only and mites that fed on pollen+spider mite showed that longevity of mites when fed on pollen only was longer, however, the fecundity rate of predatory mite when fed on pollens and spider mite was higher. The predatory mite fed on maize, walnut and date pollens, was able to complete the developmental stages and oviposit. Maize, walnut and date pollens were suitable alternative foods for the mass rearing of this predator.Keywords: Neoseiulus barkeri, Pollen, Intrinsic rate of natural increase
-
زنبورهای عسل همانند سایر حیوانات، نیاز به موادغذایی ضروری برای رشد و بقاء دارند. تغذیه زنبور عسل را می توان درسه سطح: تغذیه کلنی، تغذیه زنبورهای بالغ و تغذیه نوزادان بررسی نمود. غذاهای مکمل در زنبور عسل برای تامین احتیاجات غذایی در مواقعی از سال که منابع غذایی طبیعی (شهد و گرده) کافی نبوده یا در دسترس نیست، استفاده می شوند. تغذیه تکمیلی در زنبور عسل معمولا به دو صورت تغذیه با مواد قندی و تغذیه با مواد پروتئینی مورد بحث قرار می گیرد. در مدیریت مناسب کلنی ها باید از وجود ذخایر کافی عسل مطمئن بود و در مواقعی تغذیه مکمل های کربوهیدرات ضروری به نظر می رسد. استفاده از مکمل های پروتئینی در تغذیه تکمیلی زنبور عسل معمولا به دو صورت جانشین گرده و مکمل گرده است.کلید واژگان: زنبورعسل, تغذیه تکمیلی, گرده, تغذیهHoney bees like other animals needs essential ingredients for growth and survival. Honey bee nutrition can be investigated on three levels, colony nutrition, adult nutrition and larva nutrition. Honey bee were supplemented with foods to meet their nutritional requirements at time of the year when natural food sources (nectar and pollen) is insufficient or unavailable. Supplementary feeding of honey bee is usually discussed in the form of suger and protein. In the proper management of colonies, we should be certain from enough reserves and make supplement them with carbohydrates in the time that is essential. The use of protein supplements in the complementary feeding bees is usually in the form of pollen substitues and pollen supplement.Keywords: honey bee, complementary feeding, pollen, nutrition
-
استفاده از محصولات زنبور عسل در پزشکی به خصوص عسل به هزاران سال پیش بر می گردد که در مصر باستان، یونان و چین از آن استفاده می شده است. در بسیاری از کتب مذهبی مانند ودا، انجیل و قرآن، برای عسل قدرت دارویی و خواص تغذیه ای ذکر شده است. خواص دارویی موم و بره موم از دیرباز مطرح بوده و ژل رویال و زهر زنبور عسل نیز در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ترکیباتی مانند عسل، گرده و ژل رویال از نقطه نظر تامین نیازهای غذایی نیز اهمیت ویژه ای دارند. در ارتباط با استفاده از تولیدات زنبور عسل در پزشکی مدرن بایستی توجه داشت که قدرت درمانی فرآورده های زنبور عسل متنوع می باشد، فرآورده های زنبور عسل دارای خواصی هستند که مواد سنتتیک ندارند و برخلاف مواد سنتتیک دارای اثرات جانبی نمی باشند. امروزه با افزایش سطح دانش عمومی استفاده از فرآورده های زنبور عسل افزایش خواهد یافت.
کلید واژگان: زنبور عسل, گرده, ژل رویال, بره موم, پزشکیThe uses of honey bee products, especially honey, in medicine go back thousands years ago in ancient Egypt, Greece and China. In many religious texts such as the Quran, Veda and Bible, the nutritional and medicinal properties of honey are mentioned. Medicinal properties of beeswax and propolis have long been, while recently attention to royal jelly and bee venom increased. Honey, pollen and royal jelly are very important at the point of Supplying nutritional requirements. In comparison with synthetic drugs, bee products have multiple healing properties but fewer side effects. Nowadays, with increase in public knowledge uses of bee products will increase.Keywords: honey bee, Pollen, Royal jelly, Propolis, Medicine -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال بیستم شماره 1 (پیاپی 39، بهار 1391)، ص 124مشگک با نام علمی Ducrosia anethifolia (DC.) Boiss، بومی ایران بوده و به علت خواص دارویی فراوانی که دارد، در طب سنتی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق رفتار میوزی و نیز قدرت باروری دانه گرده این گیاه مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی مراحل مختلف میوز و تعیین ناهنجاری های میوزی، گل آذین نارس گیاه مشگک جمع آوری و مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عدد پایه کروموزومی در این گیاه 11=n است که در مرحله دیاکینز به صورت بی والانت های حلقوی و میله ای جفت می شوند، هرچند که تعداد معدودی یونی والانت و کوادری والانت هم در این مرحله دیده شد. اما در بررسی مراحل مختلف تقسیم میوزی گیاه مشگک، ناهنجاری های میوزی شامل چسبندگی کروموزومی، کروموزوم تاخیردار، مهاجرت زود هنگام کروموزوم ها، توده کروماتینی و میکرونوکلئوس در فراوانی کم مشاهده گردید. شاخص میوزی اندازه گیری و چهار سلول با اندازه برابر در مرحله تتراد، طبیعی در نظر گرفته شد. قدرت باروری دانه گرده نیز با توجه به رنگ پذیری آن ارزیابی گردید. دانه های گرده رنگ شده با اندازه طبیعی به طور بالقوه بارور و طبیعی در نظر گرفته شد. البته با توجه به شکل گیری بی والانت طبیعی در بیشتر سلول های مطالعه شده و بالا بودن شاخص میوزی، رفتار میوزی گونه طبیعی و رنگ پذیری دانه گرده 97 درصد ارزیابی شد.
کلید واژگان: مشگک (Ducrosia anethifolia), میوز, گرده, ناهنجاری های میوزی, تترادIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:20 Issue: 1, 2012, P 124Ducrosia anethifolia (DC) Boiss as a medicinal plant is a biennial herb of the Apiaceae family. Its origin is Iran and possessed n=11 (2n = 2x = 22) chromosome number forming mainly both rod and ring bivalents with some quadrivalents and univalents. A variety of abnormal chromosomal behaviors including chromosomal stickiness, bridge, laggards, micronucleus and precocious chromosome migration were observed, albeit with low frequency. Meiotic index was estimated. Tetrads with 4 equal-sized cells were considered normal and any deviation as abnormal. Pollen fertility was estimated by stainability. Few meiotic abnormalities were observed; as a consequence, high pollen fertility was concluded. Well-filled pollen grains with stained nuclei were regarded as fertile while shriveled, smaller microspores and unstained pollen were counted as sterile. This study reveals that meiosis in the species is normal, with high meiotic index and regular bivalent formation in most of the studied cells. Furthermore, the pollen stainability was 97% in this case.Keywords: Ducrosia anethifolia, Meiosis, Pollen fertility -
در این تحقیق، تاثیر تغذیه ی کنه ی شکارگرTyphlodromus bagdasarjani از پنج نوع گرده ی گیاهی شامل گرده های بادام، زردآلو، سیب، گلابی و گردو به عنوان 5 تیمار غذایی در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی در طول دوره ی تخم تا کنه ی کامل، طول عمر افراد کامل نر و ماده و تعداد تخم روزانه و تعداد کل تخم آن مورد بررسی قرار گرفت. کنه ها به طور انفرادی روی بسترهایی از برگ توت سیاه با مقدار کافی از هر یک از گرده ها در دمای 2±24 درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره ی نوری 8:16 ساعت (روشنایی-تاریکی) پرورش داده شدند. میانگین طول دوره ی تخم تا کنه ی کامل برای افراد ماده، از 11.69 تا 21.49 روز و برای افراد نر از 11.70 تا 20.07 روز متغیر بود. کمترین میانگین طول این دوره برای افراد نر و ماده با تغذیه از گرده های گردو، بادام و سیب، و بیشترین آن در صورت تغذیه از گرده ی گلابی به دست آمد. میانگین طول عمر افراد ماده بین تیمار ها از 17.45 روز تا 31.26 روز و برای نرها از 18.23 روز تا 31.44 روز در تغییر بود. بیشترین میانگین طول عمر افراد ماده با تغذیه از گرده های زردآلو و بادام و در نرها با تغذیه از گرده های زردآلو و گردو و کمترین آن در هر دو جنس با تغذیه از گرده ی گلابی مشاهده شد. همچنین، بیشترین میانگین تعداد تخم روزانه به ازای هر ماده (0.73 تخم) و تعداد کل تخم (9.60 تخم) به ترتیب موقع تغذیه ی این شکارگر از گرده های سیب و گردو مشاهده گردید. کمترین مقادیر این میانگین ها با تغذیه از گرده ی گلابی به دست آمد. نتایج نشان داد که کنه ی T. bagdasarjani با تغذیه از رژیم های غذایی فوق الذکر قادر به نشو و نما و تخم ریزی بوده و گرده های مورد استفاده می توانند غذای جایگزین برای این کنه باشند. گرده های درختان بادام و گردو برای کنه یT. bagdasarjani مناسب ترین رژیم غذایی بودند. گرده ی گلابی کمترین مطلوبیت و ارزش غذایی را برای این کنه ی شکارگر داشت.کلید واژگان: باروری, زیست شناسی, طول عمر, کنه ی شکارگرTyphlodromus bagdasarjani, گردهIn this research, effect of feeding of five pollen sources, apple, pear, almond, apricot and walnut, as 5 treatments on the period of egg to adult, longevity and fecundity of the predatory mite, Typhlodromus bagdasarjani, was studied in a complete randomized design (CRD). Mites kept individually on black mulberry leaf discs at 24±2 °C temperature, 60±5 % relative humidity and a photoperiod of 16:8 (L:D) hours, with a sufficient quantity of the pollens. Results showed that T. bagdasarjani could develop and reproduce when the predatory mite feed on the all of diets. Thus, the pollens can be alternative foods for the mite. The mean of developmental time from egg to adult emergence varied between the treatments from 11.69 to 21.49 days for females and 11.70 to 20.07 days for males. The minimum mean of developmental time of females and males was on walnut, almond and apple pollens and the maximum mean of it was on pear pollen. The mean of longevity varied among the treatments from 17.45 to 31.26 days for the females and 18.23 to 31.44 days for the male insects. The maximum mean longevity was on apricot and almond pollens for females and it had maximum amount on apricot and walnut for males. The minimum mean of longevity of females and males was on pear pollen. Also the maximum means of daily and total fecundity (0.73 and 9.60 eggs/female) were on apple and walnut pollens. The minimum amount of these means was on pear pollen. According to these results, almond and walnut pollens were the most suitable diet for T. bagdasarjani as compared to the other pollens. Among diets, pear pollen had least desirability and nutritional value for the mite.Keywords: Biology, fecundity, longevity, Pollen, Predatory mite, Typhlodromus bagdasarjani
-
شناسایی قارچها و جلوگیری از رشدشان در داخل محصولات کندو گام مهمی برای زنبورداران در جهت بهبود کیفیت عسل و سلامت انسان می باشد.دراین بررسی از زنبورستانهای پنج شهر استان اردبیل (اردبیل، گرمی، خلخال، نیرومشکین شهر) تعداد 200کندو در فصل تابستان و200کندو در فصل بهار نمونه برداری تصادفی به عمل آمد. از هر شهرستان درهر فصل 10زنبورستان واز هر زنبورستان 4 کندو بصورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه عسل وگرده تهیه شده در دومحیط الف) سابرو دکستروز آگار + کلرآمفنیکل + سیکلوهگزامید ب)سابرو دکستروز آگار + کلرامفنیکل کشت داده شدند. نتایج کشت وشناسایی قارچها نشان داد که آلودگی به انواع قارچها ومخمرها درگرده 87/ 57 درصد و در عسل1 12/42 درصد کل نمونه می باشد آلودگی به قارچ آسکوسفراآپیس (عامل لاروگچی) و آسپرژیلوس فلاووس(عامل لاروسنگی) و آسپرژیلوس فومیگاتوس در گرده به ترتیب 2،14و4 و در عسل به ترتیب2،1و4 موردمشاهده شد.
کلید واژگان: زنبور عسل, کندو, قارچ, گرده, عسلThe identificiation of fungi and preventing their growth in beehives product are important factors for beekeepers, and honey quality, and human health. In this study a number of 400 beehives were rondomely sampled from five location(Ardabil, germi, khalkhal, neer and meshkin shahr), in Ardabil, Iran, in summer and spring season. We randomely included No. of 10 apiaries from each location in each season. From each apiary, four beehives were rondomly included. Both honey and pollen samples were prepared in two plate culture: A - sabro dextrose agar + chloramphenicol + cyclohexamide. B - sabro dextrose agar + chloramphenicol .The results indicated that the percentage of fungal - yeast - contaminated were 77/75 and 63/25 in pollen grains and honey respectivelly. In pollen sample a number of 2, 14 and 6 and in honey samples a number of 0, 12 and 4 individuals of Ascosphera apis (cause of chalk brood) and Aspergillus flavus (cause of stone brood ) and Aspergillus fumigatus were observed respectivelly.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.