به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رقم » در نشریات گروه « زراعت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «رقم» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • جهانگیر آبیاری، آیدین حمیدی *، عطاءالله سیادت، امیرحسین شیرانی راد

    این پژوهش به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت معمول (پانزدهم مهر) و کاشت تاخیری (پانزدهم بهمن) گیاه مادری بر وزن هزار بذر، درصد گیاهچه های عادی و غیرعادی، درصد بذرهای سخت، متوسط زمان لازم برای جوانه زنی، ضریب سرعت جوانه زنی و متوسط جوانه زنی روزانه بذرهای ده رقم کلزای بهاره شامل:RGS003، ساریگل، Hyola401،Hyola420 ، Hyola330، RGS006، RG4403، RG405/03،RG405/02 و RGAS0324 به صورت آزمایش فاکتوریل (10×2) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کرج در سال1401 انجام شد. نتایج نشان داد که صفات مذکور در دو تاریخ کاشت اختلاف معنی داری در سطح یک درصد با یکدیگر داشتند و بین ارقام کلزا از نظر کلیه صفات مورد مطالعه به غیر از درصد بذرها سخت که در سطح پنج درصد معنی دار بود، باقی صفات در سطح یک درصد معنی دار شدند. همچنین اثر متقابل تاریخ کاشت 10 رقم در کلیه صفات مورد بررسی به غیر از دو صفت وزن هزار بذر و درصد بذرها سخت در سطح یک درصد معنی دار شدند. مقایسه میانگین اثرات متقابل تاریخ کاشت×رقم نشان داد که رقم RGS003 در تاریخ کاشت معمول و رقم Hyola401 در تاریخ کاشت تاخیری نسبت به سایر ارقام از شاخص های جوانه زنی و قدرت رویش بهتری برخوردار بودند.

    کلید واژگان: بذر, تاریخ کاشت, رقم, کلزا, قوه نامیه
    Jahangir Abiyari, Aydin Hamidi *, Ataolah Siadat, Amirhossein Shiranirad

    This study was conducted to evaluate the impact of delayed planting of native plants on weight of 1000-seed, the percentage of normal and abnormal seedlings, percentage of hard seeds, mean time germination (MTG), Coefficient Velocity Germination (CVG) and Mean Daily Germination (MDG) of ten cultivars of spring Oilseed rape in form of Factorial experiment (2 × 10) in complete randomized design with four replications in the Seed and Plant Certification and Registration Institute (SPCRI) of Karaj during 2022. Treatments were seeds from planting native plants on common Sowing date (the fifteenth in the Persian month Mehr) and Delayed planting (the fifteenth in the Persian month Bahman) and ten cultivars of spring Oilseed rape (RGS003, Sarigol, Hyola401, Hyola420, Hyola330, RGS006, RG4403, RG405/03, RG405/02 and RGAS0324. The results showed that trait said in two Sowing dates have significant difference together on α=0.01. between of seedling of Cultivars of Oilseed rape in terms of all traits studied except trait of percent of hard seeds that was significant on α= 0.05, remaining traits were significant on α=0.01. As well as the interaction of planting ten Cultivars in all traits except two traits of thousand seed weight and percentage of hard seeds, were significant on α=0.01. comparison of mean interaction impact of Sowing date × cultivar, showed that RGS003 cultivar on common Sowing date and Hyola401 cultivar on delayed planting than other cultivars have better Seed vigor and germination indexes.

    Keywords: Cultivar, Oilseed Rape, Seed, Sowing Date, Viability
  • سعید اکبری مهر *، محمدجواد میرهادی، قربان نورمحمدی

    گلرنگ گیاهی روغنی و بومی ایران است و در عین حال مقاومت خوبی به تنش های خشکی و شوری دارد که با توجه به کمبود روغن و حجم زیاد واردات آن به کشور گیاهی مناسب برای خودکفایی در این زمینه می باشد. این تحقیق به منظور ارزیابی سه رقم گلرنگ زمستانه تحت شرایط تنش خشکی در مراحل مختلف رشد از نظر عملکرد دانه و روغن و سایر صفات در سال 97-1396 مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد که کرت های اصلی شامل پنج سطح تنش خشکی به ترتیب: 1- تنش خشکی در مرحله غنچه دهی 2- تنش خشکی در مرحله شروع گلدهی 3- تنش خشکی در مرحله اواسط گلدهی 4- تنش خشکی در مرحله دانه بندی و 5- بدون تنش خشکی و کرت های فرعی شامل سه رقم I.L.111، L.R.V.51.51 و K.W.2 بودند. در این تحقیق عملکرد دانه، عملکرد روغن، درصد روغن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین سطوح مختلف تنش خشکی، تنش در مراحل غنچه دهی و شروع گلدهی باعث کاهش معنی دار بیشتری از نظر عملکرد دانه و روغن شد. همچنین در بین ارقام مورد بررسی رقم L.R.V.51.51 بهترین عملکرد دانه و روغن را دارا بود و کمترین حساسیت گلرنگ به تنش خشکی در مرحله دانه بندی تعیین گردید، زیرا عملکرد دانه و روغن در این مرحله از تنش نسبت به شرایط بدون تنش تفاوت معنی داری نشان ندادند.

    کلید واژگان: تنش خشکی, رقم, عملکرد, گلرنگ
    Saeed Akbarimehr*, Mohammadjavad Mirhadi, Ghorban Noormohammadi

    Safflower is an oily plant native to Iran, and at the same time, it has good resistance to drought and salt stress, which is a suitable plant for self-sufficiency in this field due to the lack of oil and the large volume of its import to the country. This research was conducted in order to evaluate three varieties of winter safflower under drought stress conditions in different stages of growth in terms of seed and oil yield and other traits. This experiment was carried out in the form of split plots in the form of a basic design of randomized complete blocks in three replications, the main plots containing five levels of drought stress, respectively: Drought stress at budding stage, Drought stress at the beginning of flowering stage, drought stress in the mid-flowering stage, drought stress in the seeding stage and no drought stress and the sub-plots included three cultivars I.L.111, L.R.V.51.51, and K.W.2. Seed yield, oil yield, oil percentage are important traits measured. The obtained results show that among the different levels of drought stress, the stress in the stages of budding and the beginning of flowering caused a significant decrease in terms of seed and oil yield. Also, among the studied cultivars, L.R.V.51.51 had the best seed and oil yield. and the lowest sensitivity of safflower to drought stress is in the seed setting stage, because the yield of seeds and oil in this stage of stress did not have any significant difference compared to non-stressed conditions.

    Keywords: Drought Stress, Safflower, Variety, Yield
  • مهدی شعبان*، عزت الله نباتی، زهرا رحمتی مطلق

    این مطالعه به منظور بررسی اثر کاربرد کودهای زیستی بر خصوصیات زراعی و عملکرد ارقام ذرت در سال 1402 در منطقه بروجرد واقع در استان لرستان صورت گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه‏ ی طرح بلوک‏های کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل سه سطح کاربرد کود (شاهد، هیومکس، نیتروکسین و هیومکس+نیتروکسین) و رقم  ذرت (KSC400، KSC201 و KSC410) بودند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داداثر کاربر کود و رقم بر صفات ارتفاع بوته، ارتفاع بلال از سطح خاک، طول برگ، قطر ساقه، طول بلال، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد دانه در بلال، وزن صد دانه،  عملکرد دانه، عملکرد ماده خشک و شاخص برداشت معنی‏دار شد. اثر متقابل تیمارها بر صفات ارتفاع بوته، ارتفاع بلال از سطح خاک، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد دانه در بلال، وزن صد دانه،  عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک معنی‏دار شد. KSC410 رقم برتر بود و بالاترین میزان رشد و اجزای عملکرد دانه متعلق به این رقم بود. همچنین نتایج نشان داد کاربرد تلفیقی کود هیومکس و نیتروکسین دارای بالاترین میزان کارایی در افزایش رشد و عملکرد گیاه ذرت بود. رقم KSC410 به همراه کاربرد توام کود نیتروکسین و هیومکس دارای بیشترین میزان ارتفاع بوته (231 سانتی متر)، ارتفاع بلال از سطح خاک (111 سانتی متر) و تعداد دانه در بلال (601) بود. همچنین بالاترین وزن صد دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک به ترتیب با مقادیر 34 گرم، 9216 و 30256 کیلوگرم در هکتار از تیمار مذکور به دست آمد. براساس نتایج حاصل از این مطالعه جهت دستیابی به بالاترین میزان عملکرد دانه ذرت در منطقه بروجرد واقع در استان لرستان می‏توان از رقمKSC410 به همراه کاربرد توام کود نیتروکسین و هیومکس استفاده نمود.

    کلید واژگان: ذرت, رقم, عملکرد دانه, کود زیستی, کود هیومکس
    Mahdi Shaaban *, Ezatollah Nabati, Zahra Rahmati Motlagh

    In order to investigate the effect of biofertilizers application on agronomic characteristics and yield of corn cultivars this study was conductedin Borujerd region of  Lorestan Province in 2023. This experiment was done factorially based on a completely randomized block design with three replications. The experimental factors included three fertilizer application levels (control, humax, nitroxin and humax + nitroxin) and corn cultivars (KSC400, KSC201 and KSC410). The results showed that the effect of fertilizer and cultivars on plant height, ear height from the soil surface, leaf length, stem diameter, ear length, number of seed rows in an ear, number of seeds in an ear row, number of seeds in an ear, 100 grain weight, seed yield, dry matter yield and harvest index were significant. The interaction effect of treatments wassignificant on the plant height, ear height from the soil surface, number of seeds in a row of ears, number of seeds in an ear, weight of , 100 grain weight, seed yield and dry matter yield. KSC410 was the better cultivar and the highest growth rate and grain yield components belonged to this cultivar. The integrated application of humax and nitroxin fertilizer had the highest efficiency in increasing the growth and  yield.  KSC410 cultivar with the integrated application of nitroxin and humax had themaximum values of plant height (231 cm), cob height from the soil surface (111 cm), and seed numbers per cob (601). The highest hundred grain weight, grain yield and biological yieldobtained from the mentioned treatments. these values were 34 g, 9216 and 30256 kg ha-1, respectively. Based on the results of this study, in order to achieve the highest corn yield in Borujerd region of  Lorestan Province, KSC410 can be used with the integrated application of nitroxin and humax fertilizer.

    Keywords: Corn, Cultivars, Seed Yield, Biofertilizer, Humax Fertilizer
  • ولی الله یوسف آبادی*، پرویز فصاحت، سید حمید مصطفوی

    به منظور شناسایی و گزینش بهترین ارقام داخلی و خارجی جهت کشت در منطقه شمالی استان آذربایجان غربی، 10 رقم داخلی و پنج رقم خارجی در دو سال زراعی 1400 و 1401 مورد مقایسه قرار گرفتند. ارقام در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار کشت و براساس شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل، گزینش انجام شد. براساس نتایج بدست آمده، بالاترین دامنه تغییرات به ترتیب مربوط به صفات عملکرد ریشه (28/7 تن در هکتار) و راندمان استحصال (12/5 درصد) و کمترین مقدار به ترتیب مربوط به صفات میزان نیتروژن (1/6) و قند ملاس (1/8) بود. در این مطالعه به منظور محاسبه شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل فرض بر این بود که ارقام با بیشترین عملکرد ریشه، عملکرد شکر، عملکرد شکر سفید، درصد قند خالص و ضریب استحصال شکر و از طرفی با کمترین میزان ناخالصی های ریشه شامل سدیم، پتاسیم، نیتروژن مضره و میزان قند ملاس ایده آل می باشند. باتوجه به نتایج بدست آمده، رقم داخلی نیکا بالاترین شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده ال (0/83) را کسب کرد و ارقام خارجی آناکوندا، ایزابلا و رقم ایرانی آریا رتبه های بعدی را به خود اختصاص دادند. از میان صفات مورد بررسی، شاخص گزینش ژنوتیپ ایده آل تنها و بیشترین همبستگی مثبت معنی دار در سطح یک درصد را با صفات درصد قند خالص (r = 0.82) و ضریب استحصال شکر (r = 0.97) نشان داد.

    کلید واژگان: ایده ال, چغندرقند, رقم, ژنوتیپ, شاخص انتخاب, گزینش
    Valiollah Yosefabadi *, P. Fasahat, Seyed Hamid Mustafavi

    In order to identify and select the best domestic and foreign cultivars for cultivation in North West Azerbaijan region, Poldasht city, 10 domestic and five foreign cultivars were compared in two crop seasons of 2021 and 2022. Cultivars were sown in randomized complete block design with four replications and selection was done based on selection index of ideal genotype (SIIG). Based on the results, the highest range of variation was related to the traits of root yield (28.7 t ha-1) and extraction coefficient of sugar (12.5%) and the lowest value was related to the traits of nitrogen content (1.6) and molasses sugar (1.8), respectively. In this study, in order to calculate the SIIG, it was assumed that cultivars with the highest root yield, sugar yield, white sugar yield, white sugar content, and extraction coefficient of sugar, and on the other hand, with the lowest amount of root impurities including Na, K, amino-N and molasses sugar level were ideal. According to the results, a domestic cultivar Nika obtained the highest SIIG (0.83) and Anaconda, Isabella and Aria cultivars placed in the next ranks. Among studied traits, the SIIG showed the only significant (P<0.01) and positive correlation with the traits of white sugar content (r = 0.82) and extraction coefficient of sugar (r = 0.97).

    Keywords: Cultivar, Selection Index, Sugar Beet
  • فریبا میقانی*، محمدرضا کرمی نژاد، ولی الله یوسف آبادی

    معرفی ارقام چغندرقند با توانایی تحمل سس، یک راهکار مناسب در مدیریت این علف هرز انگل محسوب می شود و انجام تحقیقات جامع در این حوزه، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس و طی یک آزمایش گلدانی و مزرعه ای، تحمل هشت رقم چغندرقند شامل اکباتان،SBSI061 ، آرتا، آریا، سینا، شکوفا، پایا و شریف، نسبت به سس ارزیابی شد. آزمایش گلدانی، بهار سال1400 در گلخانه بخش تحقیقات علف های هرز موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور و آزمایش مزرعه ‎ای، بهار سال 1401 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور واقع در مشکین دشت استان البرز اجرا شد. از میان صفات مورد بررسی، وزن تر ریشه چغندرقند، وزن تر سس و نسبت وزن تر سس به اندام هوایی چغندرقند، نقش مهمی در تعیین تحمل یا حساسیت ارقام چغندرقند به سس داشتند. نتایج نشان داد که رقم اکباتان و شکوفا به ترتیب کمترین و بیشترین کاهش این صفات را در شرایط آلوده به سس نشان دادند؛ زیرا کاهش وزن تر ریشه در رقم اکباتان، کمترین (41/5 و 14 درصد به ترتیب در گلخانه و مزرعه) و در رقم شکوفا، بیشترین (63/5 و 96 درصد به ترتیب در گلخانه و مزرعه) مقدار بود. از سوی دیگر، سس در حضور رقم اکباتان و شکوفا، به ترتیب دارای کمترین (41 گرم در گلدان و 16 گرم در متر مربع در مزرعه) و بیشترین (82/5 گرم در گلدان و 52/3 گرم در متر مربع در مزرعه) وزن تر بود. علاوه بر این، نسبت وزن تر سس به اندام هوایی چغندرقند، در حضور رقم اکباتان و شکوفا، به ترتیب کمترین (0/97 و 0/11 به ترتیب در گلخانه و مزرعه) و بیشترین مقدار (2/53 و 0/46 به ترتیب در گلخانه و مزرعه) بود. بدین ترتیب، در میان ارقام بررسی شده، اکباتان و شکوفا به عنوان ارقامی به ترتیب با تحمل و حساسیت بیشتر نسبت به سس معرفی می شوند.

    کلید واژگان: تحمل, چغندرقند, رقم, سس, علف هرز انگل
    F. Meighani *, Mohamadreza Karaminejad, Valiollah Yosefabadi

    Introduction of sugar beet cultivars with tolerance to dodder is considered an inevitable necessity in the management of this parasitic weed, and conducting comprehensive research in this area is of great importance. Therefore, the tolerance of eight sugar beet cultivars including Ekbatan, SBSI061, Arta, Aria, Sina, Shokoofa, Paya, and Sharif, was evaluated against dodder in pot and field trials. The pot trial was carried out in the spring of 2021 in the greenhouse of the weed research department and in the spring of 2022 in the research field of Iranian Research Institute of Plant Protection in Meshkindasht, Alborz. Among studied traits, fresh weight of sugar beet root, dodder fresh weight, and the ratio of dodder fresh weight to shoot fresh weight of sugar beet played an important role in determining the tolerance or susceptibility of sugar beet cultivars to dodder. Results showed that Ekbatan and Shokoofa experienced the lowest and highest reduction of the above-mentioned traits, respectively under contamination with dodder; because the root fresh weight reduction was the lowest (41.5 and 14% in greenhouse and field, respectively) in Ekbatan and the highest (63.5 and 96% in greenhouse and field, respectively) in Shokoofa. On the other hand, in the presence of Ekbatan and Shokoofa cultivars, dodder had the lowest (41 g pot-1 and 16g m-2 in the field) and the highest (82.5g pot-1 in the pot and 52.3 g m-2 in the field). In addition, the ratio of fresh weight of dodder to shoot of sugar beet was the lowest (0.97 and 0.11 in greenhouse and field, respectively) in Ekbatan and the highest (2.53 and 0.46 in greenhouse and field, respectively) in Shokoofa, respectively. Therefore, among studied cultivars, Ekbatan and Shokoofa are introduced as cultivars with greater tolerance and susceptibility to dodder, respectively.

    Keywords: Cultivar, Dodder Tolerance, Parasitic Weed, Sugar Beet
  • احمد قاسمی*، محمدرضا نارویی راد، محمود محمدقاسمی، بهنام بخشی
    مقدمه و هدف

    یونجه با توجه به تنوع گونه‎ای و دامنه بردباری بالا به تنش‎ها از مهم‎ترین گیاهان علوفه‎ای می باشد. این گیاه علاوه بر تولید علوفه خوشخوراک قابل‎توجه، از طریق همزیستی با ریزوبیوم‎ها نیتروژن هوا را تثبیت کرده و علاوه بر رفع نیازهای خود سبب حاصلخیزی خاک نیز می گردد. بررسی و معرفی ارقام یونجه پر محصول به‎منظور تولید علوفه در منطقه گرم وخشک سیستان به‎عنوان قطب دامپروری استان ضرورتی اجتناب‎ناپذیر است. لذا تحقیق حاضر برای ارزیابی ارقام یونجه‎های گرمسیری و شناسایی ارقام پرمحصول و سازگارتر از لحاظ تولید عملکرد و انتخاب توده‎هایی با پتانسیل مناسب جهت به‎گزینی انجام گرفت.

    مواد و روش‎ها:

     این تحقیق به‎منظور بررسی خصوصیات فنولوژیکی، مورفولوژیکی و عملکردی 10 ژنوتیپ یونجه‎های گرمسیری (یونجه خالص شده محلی زابل، توده بومی زابل، بغدادی، دو توده افغانی، نیکشهری، امید، لاین‎های 473، 472 و 471) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زهک واقع در 20 کیلومتری شهرستان زابل به اجرا درآمد. آزمایش در قالب طرح آماری بلوک‎های کامل تصادفی در سه تکرار برای مدت دو سال 98-1397 انجام شد. عملیات تهیه بسترشامل شخم، دیسک و تسطیح به‎طور کاملا یکسان برای تکرارها انجام گرفت. فاصله کرت‎ها در هر بلوک 75 سانتی متر و فاصله بین بلوک‎ها در هر تکرار یک متر انتخاب گردید. بعد از آماده‎سازی بستر، در 15 آبان ماه 1396 شیارهایی به‎فاصله 30 سانتی‎متری (4 خط 6 متری) در کرت‎ها ایجاد شد و بذرهای با قوه نامیه 95 تا 100 درصد به‎میزان 15 کیلوگرم در هکتار به‎صورت ردیفی و به‎صورت دستی با باز کردن شیارهایی به عمق یک سانتی‎متر به‎روش هیرم‎کاری کشت گردید. در طول آزمایش عملیات داشت شامل آبیاری در زمستان هر 15 روز و در بهار و تابستان (هفته‎ای یک بار) و برحسب نیاز وجین علف‎های هرز به‎صورت مکانیکی در مراحل اولیه رشد به‎دقت انجام شد. در هر سال هشت چین در مرحله 20 درصد گل‎دهی برداشت شد. طی آزمایش صفات تعداد روز تا سبز شدن، تعداد روز تا گل‎دهی، ارتفاع بوته، درصد برگ به ساقه، قطر ساقه، تعداد ساقه، درصد ماده خشک، عملکرد علوفه‎ تر و خشک اندازه‎گیری گردید. در پایان آزمایش از داده‎های مربوط به عملکرد علوفه و صفات مورفولوژیکی و فنولوژیکی ارقام یونجه تجزیه‎های آماری با استفاده از نرم‎افزار MSTAT-C، همبستگی با استفاده از نرم‎افزار16  SPSS، تجزیه به مولفه‎های اصلی و بای‎پلات با استفاده از نرم‎افزار Past و مقایسه میانگین صفات به‎روش دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام گرفت.  

    یافته‎ ها:

     ژنوتیپ‎ها از نظر عملکرد علوفه تر در سطح احتمال یک درصد معنی‎دار بودند. بیشترین عملکرد علوفه تر در هکتار در رقم امید با میانگین 107/589 تن در هکتار به‎دست آمد. رقم امید به‎دلیل اینکه تعداد ساقه، ارتفاع بوته و قطر ساقه بیشتری نسبت به بقیه ارقام داشت از عملکرد علوفه تر بیشتری برخوردار بود. رقم یونجه بغدادی و یونجه خالص شده زابل از نظر تولید عملکرد علوفه تر به‎ترتیب با میانگین های 103/513 و 102/463 تن در هکتار در مرتبه بعدی قرار گرفتند. کمترین میزان عملکرد علوفه تر در توده بومی یونجه زابل با میانگین 86/511 تن در هکتار مشاهده گردید. یونجه خالص شده محلی زابل نسبت به توده بومی 18/43 درصد افزایش عملکرد نشان داد. ارقام از نظر عملکرد علوفه خشک در سطح احتمال یک درصد دارای اختلاف معنی‎دار بودند. بیشترین عملکرد علوفه خشک در رقم امید با میانگین عملکرد 28/323 تن در هکتار به‎دست آمد. یونجه بغدادی و یونجه خالص شده زابل به‎ترتیب با میانگین‎های عملکرد 26/419 و 27/322 تن در هکتار در رده های بعدی قرار گرفتند. افزایش عملکرد علوفه خشک در یونجه به‎دلیل اینکه کشاورزان یونجه اضافه بر مصرف دام‎های خود را به‎صورت یونجه خشک برای زمستان ذخیره می کنند، یک مزیت به‎شمار می‎رود. بررسی ارتباط بین صفات مورد بررسی نشان داد که اکثر صفات همبستگی معنی‎داری باهم دارند. عملکرد علوفه تر با تعداد ساقه در بوته و ارتفاع بوته همبستگی مثبت و معنی‎دار، ولی با صفات تعداد روز تا گل‎دهی، نسبت برگ به ساقه، قطر ساقه همبستگی غیرمعنی‎داری داشت. عملکرد علوفه خشک با صفات عملکرد علوفه‎ تر، نسبت برگ به ساقه، تعداد ساقه و ارتفاع بوته همبستگی مثبت و معنی‎داری داشت و با تعداد روز تا گل‎دهی همبستگی منفی نشان داد. بین ژنوتیپ‎ها اختلاف آماری معنی‎داری از لحاظ همه صفات مورد مطالعه مشاهده شد. براساس خوشه‎بندی کلاستر ژنوتیپ‎ها به دو گروه تقسیم شدند و گروه اول شامل رقم امید، بغدادی و یونجه خالص شده محلی زابل نسبت به بقیه ژنوتیپ‎ها برتری داشتند.

    نتیجه‎ گیری: 

    تنوع قابل ملاحظه‎ای بین ژنوتیپ‎ها از لحاظ صفات موردمطالعه مشاهده شد. بیشترین میزان عملکرد دانه در ژنوتیپ‎های امید، بغدادی و یونجه خالص شده محلی زابل مشاهده شد. این ارقام از نظر سایر صفات (ارتفاع بوته، تعداد ساقه، درصد برگ به ساقه) نیز در وضعیت خوبی قرار داشتند. با عنایت به نتایج به‎دست آمده از این مطالعه می توان در شرایط مطلوب سطح قابل‎توجهی از اراضی استان سیستان و بلوچستان و مناطق هم اقلیم را به کشت یونجه از جمله ارقام امید، بغدادی و ژنوتیپ خالص شده محلی زابل اختصاص داد.

    کلید واژگان: توده محلی, تولید علوفه, رقم, مناطق خشک, ارتفاع بوته
    Ahmad Ghasemi*, Mohammad Reza Narouierad, Mahmoud Mohammad Ghasemi, Behnam Bakhshi
    Background

    Alfalfa is one of the key fodder plants due to its species diversity and high stress-tolerance range. In addition to producing significant palatable fodder, this plant stabilizes air nitrogen through symbiosis with rhizobium and causes soil fertility in addition to meeting its own needs. For fodder production in the hot and dry region of Sistan as the hub of animal husbandry in the province, it is inevitable to investigate and introduce high-yielding alfalfa cultivars. Therefore, the present research aimed to evaluate tropical alfalfa cultivars and identify high-yielding and more compatible cultivars in terms of yield production and selection of stands with suitable potential for selection.

    Methods

    The phenological, morphological, and functional traits of 10 tropical alfalfa genotypes (Zabol local purified alfalfa, Zabol local mass, Baghdadi, two Afghani masses, Nikshahri, Omid, and lines 473, 472, and 471) were investigated in the Zahak Agricultural and Natural Resources Research Station, located 20 km from Zabol city. An experiment was conducted in a statistical design of randomized complete blocks with three replications during 2017-2018. The bed preparation, including plowing, disk, and leveling, was operated exactly the same for the replications. The distance between the plots in each block was 75 cm, and the distance between the blocks in each replication was 1 m. After preparing the bed on November 15, 2016, furrows were created at a distance of 30 cm (four lines of 6 m) in the plots, and seeds with 95-100% germination capacity were planted at a rate of 15 kg per hectare. Seeds were sown in a row manually by opening grooves to a depth of 1 cm using the method of Hiramkari. During the experiment, the operation consisted of irrigation every 15 days in winter, spring, and summer (once a week) according to the needs. Weeds were mechanically weeded in the early stages of growth. In each year, eight plants were harvested at the 20% flowering stage. Days to greening, days to flowering, plant height, leaf-to-stem percentage, stem diameter, stem number, dry matter percentage, and wet and dry fodder yields were the traits measured during the experiment. At the end of the experiment, data on the fodder yield and morphological and phenological traits of alfalfa cultivars were analyzed using MSTAT-C software. The correlation was calculated using SPSS 16 software. Analysis into principal components and the biplot were done using the Past software. The means of traits were compared with Duncan's test at the probability level of 5%.

    Results

    The fodder yields were significant among the genotypes at the 1% probability level. The highest average fodder yield (107.589 tons per hectare) was obtained in the Omid cultivar, with greater fodder yield than the other cultivars due to the number of stems, plant height, and stem diameter. Baghdadi alfalfa and Zabul purified alfalfa cultivars ranked next in terms of producing more fodder yield with averages of 103.513 and 102.463 tons per hectare, respectively. The lowest fodder yield was observed in the native mass of Zabul alfalfa with an average of 86.511 tons per hectare. The purified local alfalfa of Zabul showed an increase in yield by 18.43% compared to the native mass. The cultivars were significantly different in dry fodder yield at the probability level of 1%. The highest average dry fodder yield (28.323 tons per hectare) was obtained in the Omid variety. Baghdadi alfalfa and purified Zabul alfalfa ranked next with average yields of 26.419 and 27.322 tons per hectare, respectively. The increased dry fodder yield in alfalfa is considered an advantage because farmers store excess alfalfa in the form of dry fodder for their livestock in winter. The relationship between the examined traits showed that most of the traits were significantly correlated with each other. Fodder yield had a positive and significant correlation with the number of stems per plant and plant height, but there was a non-significant correlation with the number of days to flowering, leaf–to-stem ratio, and stem diameter. The dry fodder yield had a positive and significant correlation with the wet fodder yield, leaf-to-stem ratio, the number of stems, and plant height, and it showed a negative correlation with the number of days to flowering. Statistically significant differences were observed between the genotypes in terms of all studied traits. Based on the clustering, the genotypes were divided into two groups, and the first group, including Omid, Baghdadi, and the purified local alfalfa of Zabol, was superior to the others. In the mmean comparisons by Duncan's test, the Omid variety ranked first with the average wet and dry fodder yields of 107.589 and 28.323 tons per hectare, respectively. The Baghdadi variety and the local purified line of Zabol ranked second and third, with average yields of 103.513, 102.463, 26.419, and 27.322 tons per hectare, respectively. These genotypes were in good conditions in terms of other traits (plant height, the number of stems, and the leaf per stem percentage).

    Conclusion

    Considerable variation was observed between genotypes in terms of the studied traits. The highest seed yield was observed in the genotypes of Omid, Baghdadi and the purified local alfalfa of Zabol. In favorable conditions, a significant area of land in Sistan and Baluchistan province and similar regions can be dedicated to alfalfa cultivation, including Omid, Baghdadi, and the purified local genotype of Zabol.

    Keywords: Dry Areas, Fodder Production, Local Mass, Plant Height, Variety
  • امین باجی، ادریس شعبانی*، ناصر عالم زاده انصاری، محمد الباجی

    یکی از مشکلات کشور ما کمبود آب شیرین جهت پرورش گیاهان به خصوص سبزی ها می باشد. هم اکنون تعداد نسبتا زیادی استخر پرورش ماهی در کشور وجود دارد که آب های آن پس از چند روز استفاده در استخر از زهکش ها رها می شوند. استفاده مجدد از پساب ماهی در کشاورزی یکی از ابعاد مهم برنامه ریزی منابع آب می‎ باشد. بازیافت آب زهکشی از مزارع آبزی پروری یکی از ضرورت ها است زیرا سرشار از موادی است که استفاده از آن در کشاورزی می تواند مفید واقع گردد. این ترکیبات حاصل خیزی خاک را افزایش داده و تولید محصول را بهبود می بخشد و علاوه بر آن با مصرف کمتر کود سبب کاهش هزینه های تولید خواهد شد. کمبود آب و رشد سریع جمعیت سبب گردید تا امکان استفاده از آب های غیرمتعارف بررسی گردد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. این پژوهش در فصل پاییز و زمستان سال 1400 در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام پذیرفت. تیمار ها شامل محلول رش، آب استخر ماهی و آب استخر ماهی اصلاح شده و سه لاین امیدبخش گوجه فرنگی با نام های V4، AZ4 و AZ5 بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که رقم V4 و AZ4 دارای بیش ترین وزن تر ساقه و برگ در مقایسه با رقم AZ5 بود. همچنین نتایج نشان داد که محلول رش و آب استخر اصلاح شده دارای بیش ترین وزن خشک ریشه (به ترتیب 58 و 56 گرم) در مقایسه با تیمار آب استخر ماهی (47 گرم) بود. یافته های این پژوهش نشان داد که استفاده از محلول غذایی رش و آب استخر اصلاح شده در قیاس با تیمار آب استخر ماهی به ترتیب سبب افزایش 88/23% و 69/18% تعداد برگ گیاهان گوجه فرنگی گردید. بیش ترین مقدار کلروفیل کل در محلول رش و آب استخر اصلاح شده به ترتیب با غلظت های 3/2 و 2/2 میلی گرم بر گرم مشاهده گردید.  بالاترین میزان عملکرد کل در رقم V4 و در تیمارهای محلول غذایی رش و آب استخر اصلاح شده مشاهده گردید. نتایج نشان داد که آب استخر اصلاح شده دارای بیش ترین هدایت الکتریکی عصاره گوجه فرنگی بود (dS/m 9/1). همچنین نتایج اثرمتقابل رقم و محلول غذایی نشان داد که بیش ترین سفتی میوه در محلول رش و در رقم های V4 و AZ4 مشاهد شد که اختلاف معنی داری با تیمار آب استخر اصلاح شده نداشت. به نظر می رسد با توجه به نتایج فوق امکان استفاده از آب استخر با تراکم بالای ماهی در پرورش گوجه فرنگی گلخانه ای وجود دارد. از بین رقم های مورد آزمایش نیز می توان لاین امیدبخش V4 را  جهت کشت در گلخانه برای استفاده از آب استخر ماهی اصلاح شده توصیه نمود.

    کلید واژگان: آب استخر ماهی, رقم, عملکرد, گلخانه, گوجه فرنگی
    Amin Baji, Edris Shabani *, Naser Alemzadeh Ansari, Mohamad Albaji
    Introduction

    Iran is positioned as the 11th largest producer of tomatoes globally, yielding in excess of 3 million tons. Therefore, providing enough water to produce this amount of product will be one of the challenges of the near future in the agricultural sector due to the drought problem in Iran. Reuse of fish waste in agriculture is one of the important dimensions of water resources planning. Recycling drainage water from aquaculture farms is one of the necessities because it is rich in substances that can be useful in agriculture. World population and food security is one of the most difficult challenges that most of the countries are facing, because the world population is increasing rapidly and will reach 9.6 billion people by 2050. In this situation, the food supply should increase by 70 to 100%. Considering these challenges, it is necessary to conduct applied research to make maximum use of effluents and wastewaters in the production of greenhouse products. 

    Materials and methods

    The treatments of this experiment included 3 types of nutrient solutions (Resh nutrient solution, fish pond water and modified fish pond water) and 3 promising greenhouse tomato lines (AZ4, AZ5 and V4). The experimental design was factorial arranged in complete block design with 3 replications. At the end of the experiment, the plants were removed from the pot and the roots, leaves and stems were separated from each other. Their fresh and dry weight and the number of leaves were recorded separately for each treatment. To check yield indicators, ripe tomato fruits were harvested during the growth period, counted and weighed with a scale with an accuracy of 0.01 g. The firmness of the fruit tissue was measured by a firmness meter, and the pH and EC of the fruit extract were measured by a pH meter and an EC meter, respectively. The measurement of chlorophyll a, b and total chlorophyll was done using a spectrophotometer in mature leaves developed according to the method suggested by Arnon (1967).

    Result and Discussion

    The results of this experiment showed that V4 and AZ4 cultivars had the highest stem and leaf weight compared to AZ5 cultivar. Also, the results showed that the Resh solution and modified pond water had the highest root dry weight (58 and 56 g, respectively) compared to the fish pond water treatment (47 g). The findings of this study showed that the use of Resh nutrient solution and modified pool water compared to the treatment of fish pool water increased the number of leaves of tomato plants by 23.88% and 18.69%, respectively. It seems that irrigation with modified pool water and Resh solution increases the growth and development of the plant due to the increase in the level of nutrients. The highest amount of total chlorophyll was observed in the Resh solution and modified pool water with concentrations of 2.3 and 2.2 mg/g, respectively. The results of Silva et al (2021) showed that in irrigation with fish waste, greater availability of magnesium in plant tissue increases the content of chlorophyll b in leaves and increases plant chloroplast pigments. The highest total yield was observed in cultivar V4 and in the treatments of Resh nutrient solution and modified pool water. The results showed that modified pool water had the highest EC of tomato extract (1.9 dS/m). Also, the results of the interaction effect of cultivar and nutrient solution showed that the highest fruit firmness was observed in Resh solution and fish pond water in V4 cultivar. Also, the lowest fruit firmness was observed fish pond water in AZ5 cultivar. It seems that, in the present study, the reduction of calcium absorption in fish pond water caused the reduction of firmness of tomato fruit (Kaab omeir et al., 2020).

    Conclusion

    It seems that according to the above results, it is possible to use pool water with a high density of fish after modification and changes in the amounts of its nutrients in greenhouse tomato cultivation. Among the tested cultivars, the promising line V4 can be recommended for cultivation in the greenhouse for the use of modified fish pond water.

    Keywords: Fish Pond Water, Greenhouse, Tomato, Variety, Yield
  • ابوالقاسم مرادقلی*، منصور سارانی، محمدرضا نارویی راد، محمدرضا زنگی
    سابقه و هدف

    پنبه یکی از مهمترین گیاهان صنعتی در جهان است، که در اکثر کشورها به عنوان یک محصول استراتژیک شناخته شده و یکی از گیاهان مناسب برای کشت در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. گیاه پنبه بدلیل اشتغال زایی نسبتا بالای آن و مصارف مختلف محصول الیاف آن، تامین خوراک دام، روغن نباتی و سازگاری بالا با کشاورزی پایدار در مقایسه با محصولات رقیب بویژه ذرت اهمیت بسزایی دارا می باشد. 

    مواد و روش ها

    به منظور ارزیابی صفات و شناسایی ارقام سازگار پنبه در منطقه سیستان، 14 رقم پنبه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زهک (منطقه سیستان) در دو سال زراعی (1401-1400 و 1400-1399) مورد آزمایش قرار گرفت. 

    یافته ها

    نتایج تجزیه مرکب داده ها نشان داد که صفات: زودرسی، تعداد غوزه در بوته، وزن یک غوزه، عملکرد چین سوم و عملکرد در هکتار در سطح احتمال آماری یک درصد و صفات: تعداد شاخه زایا، عملکرد چین اول و عملکرد چین دوم در سطح احتمال آماری 5 درصد معنی دار گردید. به طور کلی ارقام مورد بررسی دارای ویژگی های منحصر به فردی بودند. در بین ارقام مورد ارزیابی رقم لطیف (6932 کیلوگرم در هکتار)، خرداد (6880 کیلوگرم در هکتار)، گلستان (6766 کیلوگرم در هکتار)، خورشید (6664 کیلوگرم در هکتار) و سپید (6394 کیلوگرم در هکتار) دارای بیشترین عملکرد در هکتار و رقم ارمغان (3408 کیلوگرم در هکتار) دارای کمترین مقدار عملکرد بودند. ارقام خورشید و خرداد کوتاه ترین و رقم سپید طولانی ترین زمان رشد و رسیدگی را دارا بودند. 

    نتیجه گیری

    ارقام لطیف و گلستان در شرایط تغییرات آب و هوایی (در سال دوم کشت)، تولید پایداری تری نسبت به ارقام دیگر داشتند. در تغییرات اقلیمی و مخاطرات محیطی (افزایش شوری آب و خاک) گیاهان با کمترین تغییرات در عملکرد به پایداری تولید در آن منطقه کمک شایانی خواهد داشت. رقم های خورشید و خرداد زودرس تر از سایر ارقام بودند که برای مناطقی با شرایط اقلیمی سیستان (بادهای 120 روزه) مناسب تر می باشد. این دو رقم علاوه بر کوتاهی دوره رشد در بین گروه ارقام پر محصول نیز قرار دارند.

    کلید واژگان: سازگاری, رقم, عملکرد وش, دوره رشد
    Abolghasem Moradgholi *, Mansoor Sarani, Mohammadreza Narouirad, Mohammadreza Zangi
    Background and objectives

    Cotton is a vital industrial crop worldwide, recognized as a strategic commodity in many countries and particularly well-suited for cultivation in arid and semi-arid regions. Its significance stems from its potential to generate employment, its diverse applications—including fiber production, animal feed, and vegetable oil—and its compatibility with sustainable agricultural practices compared to other crops, such as corn. 

    Materials and Methods

    To evaluate key traits and identify the most suitable cotton cultivars for the Sistan region, a study was conducted involving 14 cotton cultivars. The experiment was designed as a randomized complete block design with three replications, carried out at the Zahak Agriculture and Natural Resources Research Station over two crop years (2021-2022 and 2022-2023). 

    Results

    Analysis of the composite data revealed significant differences in several traits. Traits such as earliness, number of bolls per plant, boll weight, yield from the third row, and yield per hectare showed significant differences at the 1% probability level. Additionally, the number of sympodial branches, yield from the first row, and yield from the second row were significant at the 5% probability level. The cultivars exhibited distinct characteristics, with Latif (6,932 kg/ha), Khordad (6,880 kg/ha), Golestan (6,766 kg/ha), Khorshid (6,664 kg/ha), and Sepid (6,394 kg/ha) demonstrating the highest yields per hectare. In contrast, the Armaghan variety yielded the lowest at 3,408 kg/ha. Among the cultivars, Khorshid and Khordad had the shortest growth periods, while the white cultivars had the longest growth and ripening times. 

    Conclusion

    The Latif and Golestan cultivars showed more stable production compared to others, particularly under changing climate conditions in the second year of cultivation. Considering the impacts of climate change and environmental challenges such as increasing water and soil salinity, these cultivars offer better production sustainability. Additionally, Khorshid and Khordad cultivars, with their earlier maturation, are well-suited to the Sistan region's climatic conditions, including its 120-day winds. These cultivars not only have shorter growth periods but also rank among the highest in yield.

    Keywords: Compatibility, Variety, Yield, Growth Period
  • حمیدرضا هادی زاده*، افشین سلطانی*، جاوید قرخلو، صفورا جافرنوده
    سابقه و هدف

    عوامل مدیریتی متعددی در میزان عملکرد نقش تعیینکنندهای دارند. با شناسایی و بهبود عواملی که باعث خلاء عملکرد میشوند، میتوان به عملکرد بالاتری دست یافت. مطالعه حاضر بهمنظور شناسایی میزان خلاء عملکرد و سهم عوامل موثر در آن در گندم آبی در شهر جلین انجام شد. 

    مواد و روش ها

    این آزمایش بهصورت پیمایشی در 50مزرعه گندم در شهر جلین در سال زراعی 1400انجام شد. این مزارع به لحاظ مساحت و مدیریتهای زراعی و عملکرد متنوع بودند. اطلاعاتی مانند مساحت مزارع، تجربه (سابقه) کشاورزان، محصول قبلی، تاریخ کاشت، روش کاشت، ارقام مورد استفاده، عملیات تهیه بستر، روش کاشت، میزان بذر مصرفی، علفکش، قارچکش، روش آبیاری، منبع آب، کودپایه، تعداد و میزان کود سرک، زمان برداشت محصول از طریق بازدیدهای میدانی در طی فصل رشد و پرسش از کشاورزان جمعآوری و تکمیل گردید. در پایان فصل رشد میزان عملکرد واقعی برداشت شده توسط کشاورزان، ثبت گردید. آنالیز صفات کمی با استفاده از روش رگرسیون ساده خطی و آنالیز صفات کیفی در قالب طرح کاملا تصادفی نامتعادل و مقایسه میانگین با استفاده از روش LSDدر سطح احتمال پنج درصد انجام شده است. در نهایت رابطه بین عملکرد واقعی و بیش از 50متغیر مدیریتی با 
    استفاده از رگرسیون گام به گام و روش آنالیز تحلیل مقایسه کارکرد ()CPAو نرمافزار SAS 
    مورد بررسی قرار گرفت. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین عملکرد دانه گندم و متغیرهایی مانند تراکم بوته و سنبله در مترمربع، تاریخ کاشت، مقدار علفکش و قارچکش، مقدار مصرف سولفات پتاسیم، مقدار کود سرک و تعداد تقسیط (دفعات) کود سرک رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین صفات کیفی مانند قارچکش (مصرف/عدم مصرف) و کود سوپر فسفات تریپل (مصرف/عدم مصرف) اثر معنیداری بر عملکرد دانه داشت. بین عملکرد واقعی (3528کیلوگرم در هکتار) و عملکرد قابل حصول (6688کیلوگرم در هکتار) 3160کیلوگرم در هکتار خلاء وجود داشت. متغیرهای مدیریتی مانند رطوبت بستر، رقم تیرگان، تاریخ کاشت، مقدارکود سرک، مقدار ریزمغذیها، مصرف ،NPKمصرف قارچکش (مصرف/عدم مصرف)، آلتوکمبی (سایپروکونازول+کاربندازیم) (مصرف/عدم مصرف) در عملکرد و خلاء آن سهیم بودهاند. مقدار مصرف کود سرک با 17/7 درصد و رطوبت بستر با 2/7درصد بهترتیب بیشترین و کمترین سهم را در خلاء عملکرد داشتند. همچنین استفاده از رقم تیرگان (14/8درصد) تاریخ کاشت (13/3درصد)، مقدار ریزمغذی (16/5درصد)، مصرف 11/7(NPKدرصد،) مصرف قارچکش (9/6درصد،) قارچکش آلتوکمبی (13/7درصد) سهیم بودند. 

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه در بین عوامل مدیریتی برخی متغیرها تاثیر بیشتری در خلاء عملکرد دارند با بهینهسازی موارد ذکر شده میتوان عملکرد گندم را در شهر جلین افزایش داد بنابراین لازم است بهبود مدیریت این متغیرها برای مزارع شهر جلین در اولویت قرار گیرند.

    کلید واژگان: رقم, علفکش, عملکرد دانه, مدیریت
    Hamid Reza Hadi Zadeh, Afshin Soltani*, Javid Gherekhloo, Safora Jafarnodeh
    Background and Objectives

    Several management factors play a decisive role in the extent of yield. Higher yields may be achieved by identifying and improving the factors that cause yield gap. The present study was conducted to identify the yield gap and the contribution of factors affecting it in irrigated wheat in Jelin city.

    Materials and Methods

    This experiment was conducted as a survey in 50 wheat fields in Jelin city in the growing year of 2021. These farms were diverse in terms of area, crop management and yield. Information such as farm area, experience (record) of farmers, previous crop, planting date, planting method, cultivars used, seedbed preparation operation, seeding rate, herbicide, fungicide, irrigation method, water source, base fertilizer, top dressing and the time of harvest were collected and completed through field surveys during the growing season and questions from farmers. At the end of the growing season, the actual yield harvested by the farmers was recorded. Analysis of quantitative traits was done using simple linear regression method and analysis of qualitative traits was carried out in the form of an unbalanced completely randomized design. Mean comparison was done using the LSD method at five percent probability level. Finally, the relationship between actual yield and more than 50 management variables was investigated using stepwise regression and comparative performance analysis (CPA) and SAS software.

    Results

    The results showed that there is a significant relationship between wheat grain yield and variables such as plant and spike density per square meter, planting date, amount of herbicide and fungicide, amount of potassium sulfate application, amount of fertilizer and the number of (times) of fertilizer splits. Also, qualitative traits such as fungicide (application/ non-application) and triple superphosphate fertilizer (application/ non-application) had a significant effect on grain yield. There was a gap of 3160 kg/ha between the actual yield (3528 kg/ha) and the attainable yield (6688 kg/ha). management variables such as seedbed moisture, Tirgan variety, planting date, amount of fertilizer, amount of micronutrients, NPK application, fungicide consumption (application/non-application), Altocombiنشریه پژوهشهای تولید گیاهی، دوره ،31شماره 1403 ،2 172 (cyproconazole + carbendazim) (application/ non-application) contributed to yield and its gap. Fertilizer top dressing with 17.7% and seedbed moisture with 2.7% had the highest and lowest share in yield gap, respectively. The use of Tirgan variety (14.8 percent), planting date (13.3 percent), amount of micronutrients (16.5 percent), NPK (11.7 percent), fungicide application (9.6 percent) and Altocombi fungicide (7 (13 percent) also contributed to yield gap.

    Conclusion

    Considering that among the management factors, some variables have a greater effect on yield gap, wheat yield in Jelin city may be improved by optimizing the mentioned items. Therefore, it is necessary to prioritize the improved management of these variables in the farms of Jelin city

    Keywords: Cultivars, Grain Yield, Herbicide, Management
  • حمیدرضا فنایی، حسن امیری اوغان، محمدحسین عالم خومرام، امیر خسرو دانایی، عبدالحسین عسکری، غلامرضا قدرتی، نرجس کازرانی، ابوالفضل فرجی، ابراهیم هزارجریبی، ولی الله رامیه، صابر سیف امیری، سیامک رحمانپور، فرناز شریعتی، امیر حسین شیرانی راد، حسین صادقی، احمد آیین، محمد خواجه داد کشته گر، مانی معرفت زاده خامنه

    رقم صفار (لاین زابل 10ب) حاصل گزینش به روش شجره ای از تلاقی Goliath×19H است. بر اساس نتایج ارزیابی مقدماتی طی سال 90-1389 این لاین زودرسی معنی داری (13 روز) نسبت به سایر لاین های کلزا نشان داد. نتایج آزمایشات سازگاری در مناطق زابل، دزفول، بهبهان، بوشهر، گرگان،گنبد، ساری و مغان طی سال های 92-1390، نشان داد عملکرد دانه آن با رقم شاهد آرجی اس تفاوت معنی دار نداشت ولی از زودرسی بالایی برخوردار بود. رقم جدید نسبت به رقم شاهد آرجی اس از واریانس رتبه پایین تری برخوردار بود که نشان دهنده نوسان کمتر عملکرد و پایداری آن در سال ها و مناطق مختلف است. این لاین با داشتن طول دوره رویش 165 روز نسبت به رقم شاهد آرجی اس، 12 روز زودرس تر در مناطق گرم جنوب و شمال بود. درصد روغن رقم جدید، 43/15 درصد بود که با رقم شاهد تفاوت معنی دار نداشت اما از نظر دارا بودن مقادیر بیشتر اسید چرب اسید اولییک و مقادیر کمتر اسید لینولنیک برتر بود. واکنش مزرعه ای رقم جدید به بیماری اسکلروتینیای ساقه حاکی از تحمل نسبی مناسب در اقلیم شمال بود به گونه ای که با رقم آرجی اس تفاوت معنی دار داشت. این لاین با توجه به ویژگی های برجسته زودرسی، پایداری در عملکرد، امکان فرار از خشکی و گرمای آخر فصل، کاهش حداقل یک نوبت آبیاری و یکنواختی در رسیدگی در سال 1397 به نام رقم «صفار» نامگذاری و برای کشت های تاخیری و مناطق گرم با فصل رشد کوتاه در اقلیم های گرم جنوب و شمال کشور نظیر جنوب کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان و گرگان توصیه شد.

    کلید واژگان: صفار, پایداری, رقم, زودرسی, کلزا
    H. R. Fanaei, H. Amiri Oghan, M. H. AlamKHomaram A. Khosro Danaei, Abdolhossein Askari, Gh. Ghodratei, N. Kaseranei, A. Faraji, E. Hazarjaribei, V. Rameeh, S. Safe Amiri, S. Rahmanpour, F. Shariat, A. H. Shiraneirad, H. Sadeghei, A. Aeein, M. Khajadad Keshtegar, M. Marefatzadehkhamenea

    Saffar (Zabol 10b line) variety was obtained by pedigree method from Goliath×19H cross. Based on preliminary evaluation, this variety showed significant earlier maturity (13 day), in 2010-2011, compared to the other lines of canola. Based on adaptability expieriments in Zabol, Safiabad, Behbahan, Boushehr, Gorgan, Gonbad, Sari and Moghan regions in 2011-2012, its grain yield had not significant difference from control variety RGS, but had a high early maturity. The new variety had a lower rank variance which indicates the Less performance fluctuations and stability in different years and regions compared to control variety RGS. Saffar cultivar with 165 days growth period was 12 days earlier in maturity than control variety RGS in warm south and north regions. The oil content of new variety was 43.15%, which has not significant difference with control variety RGS but in terms of having higher amounts of oleic acid and lower amounts of linolenic acid, it has a better quality. The field response of new variety to stem sclerotinia disease showed good relative tolerance in the north climate, which has significant difference with control variety RGS. Based on outstanding features such as yield stability, early maturity, possibility of escaping from drought and heat in the last season, saving at least one irrigation stage and uniformity in maturity, this line was released with the name of Saffar in 2018 and recommended for late cultivation in warm areas with short growing seasons in warm south and north climate zones of the country such as the south of Kerman, Sistan and Baluchestan, Hormozgan, Khuzestan and Gorgan.

    Keywords: Early maturity, Oilseed rape, Variety, Stability, Saffar
  • فرزاد مندنی*، پریسا کرمی، روژین قبادی

    پدیده گرمایش جهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر میزان تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی تاثیر می گذارد. بنابراین، این تحقیق به منظور شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژیک و عملکرد ذرت در شرایط اقلیمی کرمانشاه و ارایه راهکار‏های سازگاری به این تغییرات انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل تعداد روز از کاشت تا گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک، وزن خشک کل و عملکرد دانه بود. پس از کسب اطمینان از تطابق قابل قبول بین مقادیر شبیه سازی شده با مقادیر واقعی برای صفات مذکور، از مدل CERES-Maize برای مطالعه اثر تغییرات اقلیم بر تولید ذرت در دوره های آینده نزدیک (2050-2021) و دور (2080-2051) طبق سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 و مقایسه آن با شرایط مبنا (2010-1981) استفاده شد. برای شبیه سازی پارامترهای هواشناسی در شرایط تغییر اقلیم از میانگین نتایج 17 مدل گردش عمومی استفاده شد. تغییر تاریخ کاشت (5 اردیبهشت، 26 فروردین، 15 اریبهشت، 25 اردیبهشت و 4 خرداد) و رقم (SC704, Simon, BC678) به عنوان راهکارهای سازگاری در نظر گرفته شدند. نتایج شبیه سازی ها نشان داد صفات روز از کاشت تا گرده افشانی و رسیدگی فیزیولوژیک، وزن خشک کل و عملکرد دانه در شرایط تغییر اقلیم نزدیک در سناریوی RCP4.5 نسبت به شرایط مبنا به ترتیب، 5.1-، 4.1-، 2.7 و 3.3 درصد و در سناریوی RCP8.5 به ترتیب، 6.2-، 5.4-، 0.66- و 3.6- درصد تغییر کرد. این مقادیر در شرایط تغییر اقلیم دور و سناریوی RCP4.5 به ترتیب، 5.2-، 5.4-، 7.1- و 16.2- درصد و برای سناریوی RCP8.5 به ترتیب، 8.8-، 9.8-، 23.1- و 45.8- درصد بودند. در هر دو دوره اقلیمی آینده و طبق هر دو سناریو با کاشت ارقام مورد بررسی در تاریخ های دیرهنگام در مقایسه با تاریخ های زودهنگام و رایج، طول مراحل نمویی کوتاه تر ولی وزن خشک کل و عملکرد دانه بیشتر بود. در بین ارقام مورد بررسی نیز در هر دو دوره اقلیمی آینده و هر دو سناریو، رقم Simon بیشترین عملکرد دانه را داشت. در مجموع با توجه به نتایج به دست آمده کاشت رقم Simon در تاریخ 4 خرداد که در هر دو دوره اقلیمی آینده و هر دو سناریو مورد بررسی بیشترین عملکرد را داشت، می تواند به عنوان راهکاری برای مقابله با اثرات منفی تغییر اقلیم بر تولید ذرت منطقه کرمانشاه پیشنهاد گردد.

    کلید واژگان: تاریخ کاشت, راهکار سازگاری, رقم, مدل CERES-Maize
    F .Mondani *, P. Karami, R .Ghobadi
    Introduction

    Global warming directly affects agricultural production and food security (Ainsworth & Ort, 2010). Temperature controls the rate of plant metabolic processes that ultimately affect biomass production and grain yield (Hay & Walker, 1981). Although farmers are not able to control the climatic conditions, management and changes in factors such as irrigation, soil, crop varieties, activities, and technologies used in the cultivation of crops can reduce the harmful effects of climate change (Moradi et al., 2014). One of the reliable approaches to studying the effects of climate change on agricultural production is using crop growth models. The present study was conducted to simulate the effects of climate change on phonological stages and yield of maize and to investigate the possibility of mitigating the negative effects of climate change on maize by changing the sowing date and selecting suitable cultivars as management strategies for adaptation to climate change in Kermanshah region.

    Materials and Methods :

    The study was conducted in Kermanshah region conditions. The evaluated traits included days from the sowing date to anthesis, days from the sowing date to physiological maturity, total dry weight, and grain yield. In general, the results of the evaluations showed that the CERES-Maize model can accurately predict the growth and yield of maize cultivars (SC704, Simon, BC678) in different soil moisture conditions. After ensuring acceptable agreement between simulated values with observed values, the evaluated model was used to study the effects of climate change on maize production in the near future (2021-2050) and the far future (2051-2080) climate change according to RCP4.5 and RCP8.5 scenarios and comparing them with baseline conditions (1981–2010). The average of 17 general circulation models was used to simulate meteorological parameters under climate change conditions. The common sowing date for maize in the Kermanshah region is May 5. In this study sowing dates of May 5 and April 26 as early sowing dates, April 15 as the common sowing dates, and May 25 and June 4 as the late sowing dates, and maize cultivars SC704, BC678, and Simon were considered as adaptation strategies to climate change.

    Results and Discussion

    The results of simulation showed that regardless of cultivar and sowing date, traits of days from sowing date to anthesis, days from sowing date to physiological maturity, total dry weight and grain yield in the near future climate change in the scenario RCP4.5 varied as -2, -1.5, 2.7, and 3.3% and in the RCP8.5 scenario varied as, -2.9, -2.8, -0.66, and -3.6% compared to baseline conditions, respectively. These values for the RCP4.5 scenario in the far future climate change condition were -5.2, -5.4, -7.1, and -16.2 and for the RCP8.5 scenario were -8.8, -9.8, -23.1, and -45.83%, respectively. In both near and far future climate changes and under both scenarios, by sowing the studied cultivars at late dates (May 15 and May 25) compared to the early dates (April 15 and April 25) and common date (May 5), the length of the developmental period was shorter but other traits such as total dry weight and grain yield were higher. Among the studied cultivars, in both future climate changes and scenarios, the Simon cultivar had the highest grain yield. The highest duration of developmental stages and total dry weight belonged to SC704.

    Conclusion

    In general, if any of the RCP4.5 and RCP8.5 scenarios occur in the near and far future climate change periods, the sowing of the Simon cultivar should be in late dates on May 25 and will have the highest grain yield. Therefore, it can suggest as a suitable strategy to reduce the negative effects of climate change on maize production in the Kermanshah region.

    Keywords: Adaptation strategy, CERES-Maize model, Cultivar, Sowing date
  • برکت الله ربانی، محمود خرمی وفا*، محسن سعیدی، لیلا زارعی، محمود باقری

    کینوا (Chenopodium quinoa Willd) گیاهی با ارزش غذایی بالا است که به شرایط مختلف رشد نیز سازگاری قابل توجهی دارد. به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بر کیفیت دانه سه ژنوتیپ کینوا (Q29، تیتیکاکا و ردکارینا)، یک آزمایش مزرعه ای در زمستان 1398 و بهار 1399 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سه تاریخ کاشت (هفته سوم اسفند، هفته سوم فروردین و هفته سوم اردیبهشت) و دو تراکم (40 و 60 بوته در متر مربع) به صورت طرح اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد ترکیب غذایی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد. عملکرد دانه بین 1642 و 2351 کیلوگرم در هکتار نوسان داشت و مشخصات اسیدهای آمینه بر اساس تاریخ کاشت و تراکم کاشت متفاوت بود. اسیدهای آمینه هیستیدین، اسید گلوتامیک، لوسین و لیزین با تاخیر در تاریخ کاشت افزایش یافتند ولی تریونین، تیروزین، آرژنین، متیونین، گلیسین، پرولین، ایزولوسین، والین، سرین، آلانین، اسید آسپارتیک، آسپاراژین، سیستیین، فنیل آلانین و گلوتامین با تاخیر در تاریخ کاشت از 15 اسفند تا 15 اردیبهشت ماه کاهش یافتند. ژنوتیپ تیتیکاکا در تاریخ کاشت سوم حداکثر عملکرد دانه را تولید کرد، در حالی که در تاریخ کاشت اول همه ژنوتیپ های مورد مطالعه در مورد اکثر اسیدهای آمینه پاسخ بهتری نشان دادند. همچنین مناسب ترین تراکم بوته برای دستیابی به بیشترین عملکرد دانه، 60 بوته در متر مربع بود. مواد معدنی بذر کینوا نسبت به تاریخ کاشت، تراکم بوته، ژنوتیپ و اثر متقابل آن ها تغییر معنی داری نشان ندادند به جز کلسیم که به طور معنی داری تحت تاثیر ژنوتیپ قرار گرفت. کمترین میزان ساپونین در ژنوتیپ تیتیکاکا در تراکم کاشت 40 بوته در متر مربع مشاهده شد. این نتایج نشان داد که ترکیب مواد مغذی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد.

    کلید واژگان: ارزش تغذیه ای, پروتئین, رقم, عملکرد دانه, مواد معدنی
    Barakatullah Rabbani, Mahmud Khoramivafa *, Mohsen Saeidi, Leila Zarei, Mahmoud Bagheri

    Quinoa (Chenopodium quinoa Willd) is a plant with high nutritional value and has good adaptability to different growing conditions. To investigate the effects of planting date and density on the seed quality of three quinoa genotypes (Q29, Titicaca, and Red Carina), a field experiment was conducted in 2019-2020 at the research field of Agriculture and Natural Resources Campus, Razi University, Kermanshah, Iran. The seeds were sown on three dates (15th March, 15th April, and 15th May) under two planting densities (40 and 60 plants/m2). The experiment was conducted as a split-plot factorial design based on the randomized complete block design with three replications. The results revealed that both sowing date and plant density influenced the nutritional composition of the quinoa genotypes. The grain yield varied between 1642 and 2351 kg/ha, and the amino acids profile varied according to planting date and planting density. The amino acids histidine, glutamic acid, leucine, and lysine increased with delaying sowing date whereas threonine, tyrosine, arginine, methionine, glycine, proline, isoleucine, valine, serine, alanine, aspartic acid, asparagine, cysteine, phenylalanine, and glutamine decreased with delaying the sowing date from 15 March to 15 May. The Titicaca genotype produced maximum grain yield under the third sowing date while in the case of the first sowing date, all studied genotypes were more responsive regarding most amino acids. Also, the most suitable plant density to result in the highest grain yield was 60 plants/m2. The mineral content of the quinoa seeds was not influenced significantly by the sowing date, plant density, genotype, and their interactions, except for calcium which was affected significantly by the genotype. The lowest saponin content was observed in Titicaca under the planting density of 40 plants/m2. These results indicated that both sowing dates and plant densities influence the nutritional composition of quinoa genotypes.

    Keywords: Cultivar, Grain Yield, minerals, Nutritional Value, Protein
  • داود امیدی نسب*، موسی مسکرباشی، افراسیاب راهنما قهفرخی
    به‏ منظور شناخت و بررسی عملکرد دانه و ویژگی‏ های کیفی روغن دانه آفتابگردان تحت شرایط کم ‏آبی، پژوهشی در سال زراعی 1399-1398 به‏ صورت کرت‏ های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‏ های کامل تصادفی در سه تکرار و با دو عامل: آبیاری به ‏عنوان عامل اصلی (شاهد، کم‏ آبیاری متوسط و کم ‏آبیاری شدید - براساس تخلیه 50، 70 و 90 درصد از رطوبت قابل استفاده خاک) و رقم به ‏عنوان عامل فرعی (شامل اسکار، فلیکس، شکیرا، ساوانا، لاباد و مونالیزا) در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی‏ آباد انجام گرفت. نتایج نشان داد که کم ‏آبیاری بر تعداد و وزن دانه‏ در طبق، عملکرد دانه و ویژگی ‏های کیفی روغن دانه نسبت به شاهد در ارقام آفتابگردان، تفاوت آماری معنی‏ دار ایجاد کرده است. تعداد دانه در طبق، وزن دانه‏ در طبق، عملکرد و درصد روغن دانه به‏ ترتیب 45، 49، 50 و 26 درصد، تحت تاثیر کم ‏آبیاری شدید، کاهش پیدا کردند. همچنین کم ‏آبیاری با افزایش شاخص ‏های یدی، صابونی، میزان فسفر، ارزش پراکسید، کلروفیل، کاروتنویید و اسیدیته روغن، موجب ایجاد ناخالصی‏ و افزایش خاصیت فسادپذیری در روغن آفتابگردان شد. در نهایت ارقام فلیکس و لاباد با توجه  به عملکرد دانه بالا و حفظ عملکرد در شرایط کم ‏آبیاری، به‏ عنوان ارقام پر محصول و سازگار در منطقه دزفول و مناطق مشابه پیشنهاد می‏شوند.
    کلید واژگان: درصد روغن, رقم, فلیکس, لاباد, ناخالصی
    Davoud Omidinasab *, Moosa Meskarbashee, Afrasiab Rahnama Ghahfarokhi
    In order to evaluate the grain yield and the quality characteristics of sunflower grain oil in response to deficit irrigation (DI), a split plot experiment based on randomized complete block design with three replications and two factors was carried out at experimental farm of Safiabad agricultural and natural resources research and education center in 2019–2020 growing seasons. The factors were DI as the main factor (including control, moderate DI, and severe DI- based on the discharge of 50, 70, and 90% of field capacity) and cultivar as sub-factor (including Oscar, Felix, Shakira, Savana, Labad, and Monaliza). The results showed that deficit irrigation caused a significant difference in grain yield, grain number per head, grain weight per head, oil quality characteristics compared to the control. Deficit irrigation caused a significant reduction in grain yield, grain number per head, and oil yield by 49.94, 49.94, and 26.67%, respectively, compared to control. In addition, deficit irrigation increased iodine index, peroxide value, phosphorus, chlorophyll content, carotenoid content, and oil acidity; hence, impurity in oil and oil corruption was increased. In conclusion, Felix and Labad cultivars are recommend for cultivation in Dezful and similar regions due to having high grain yield and maintaining yield under deficit irrigation conditions.
    Keywords: Cultivar, Felix, Impurity, Labad, oil percentage
  • محسن بذرافشان، حمزه حمزه*، علی جلیلیان، جمشید سلطانی ایدلیکی، حیدر عزیزی، محمدرضا فتحی

    با هدف تهیه و ارزیابی دورگ های تست کراس‎ مقاوم به ریزومانیا و نماتد مولد سیست بر پایه سینگل کراس های جدید بذر تولیدی 48 هیبرید تست کراس در سال 1400 در قالب طرح آگمنت به همراه ارقام شاهد مقاوم داخلی و خارجی در شش منطقه کرج، مشهد، شیراز، کرمانشاه، میاندوآب، و همدان ارزیابی شدند. نتایج مقایسه میانگین ژنوتیپ ها نشان داد رقم BTS2015N به ترتیب با میانگین 97/133، 45/114، 14/77، 80/102، 08/97 و 91/104 تن در هکتار بالاترین عملکرد ریشه را در محیط های کرج، مشهد، شیراز، کرمانشاه، همدان، و مجموع شش مکان به خود اختصاص داد. رقم Wawilow نیز به ترتیب با میانگین 61/17، 31/18، 06/24، 57/19 و 62/18 درصد بالاترین عیار قند را در محیط های کرج، مشهد، شیراز و کرمانشاه و مجموع شش مکان به خود اختصاص داد. در مجموع شش مکان بین هیبریدهای 39، 40، 31 و 35 از نظر عملکرد ریشه و هیبریدهای 24 و 47 از لحاظ عیار قند با رقم شاهد خارجی BTS2015N اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در این مطالعه هیبریدهای جدید 40، 38، 23، ارقام Nika و Bifort به ترتیب با 062/0، 117/0، 154/0، 245/0 و 256/0 کمترین مقادیر شاخص پایداری امی (ASV) را به خود اختصاص داده و ژنوتیپ های پایدار از نظر عملکرد ریشه محسوب شدند. همچنین بر اساس نتایج روش GGE بای پلات هیبریدهای جدید شماره 13، 24، 32، 23 بالاترین پایداری عمومی را به خود اختصاص دادند. همچنین رقم BTS2015N برای محیط های کرج، کرمانشاه، شیراز و همدان و رقم Annamira KWS برای محیط میاندوآب سازگاری خصوصی بالایی نشان دادند.

    کلید واژگان: پایداری, رقم, عملکرد ریشه, عیار قند, محیط
    Mohsen Bazrafshan, Hamze Hamze *, ALI JALILIAN, Jamshid Soltani Idliki, Heydar Azizi, MohamadReza Fathi

    To prepare and evaluate test cross hybrids resistant to rhizomania and cyst nematode based on new single crosses, 48 test cross hybrids produced were evaluated in 2021 in the augmentation design along with Iranian and commercial hybrid varieties in six regions )Karaj, Mashhad, Shiraz, Kermanshah, Miandoab, and Hamadan(. Genotypes mean comparison showed that BTS2015N had the highest root yield in Karaj, Mashhad, Shiraz, Kermanshah, and Hamadan and an average of six locations with an average of 133.97, 114.45, 77.14, 102.80, 97.08, and 104.91 t/ha, respectively. The Wawilow cultivar also had the highest sugar content in Karaj, Mashhad, Shiraz, and Kermanshah and an average of six locations with an average of 17.61, 18.31, 24.06, 19.57, and 18.62 percent, respectively. In addition, in a total of six locations, there was no significant difference among hybrids 39, 40, 31, and 35 in terms of root yield and hybrids 24 and 47 in terms of sugar content with the external control cultivar BTS2015N. In this study, new hybrids 40, 38, 23, Nika, and Bifort cultivars have the lowest ASV values with 0.062, 0.117, 0.154, 0.245, and 0.256, respectively, were considered stable genotypes in terms of root yield. Also, based on the results of the GGE biplot method, the new hybrids 13, 24, 32, 23 had the highest general stability. In this study, the BTS2015N cultivar for the environments of Karaj, Kermanshah, Shiraz, and Hamadan and the Annamira KWS cultivar for the Miandoab environment showed high specific adaptability.

    Keywords: Cultivar, environment, Root yield, Stability, Sugar content
  • بابک درویشی*، عنایت رضوانی، حسین صادقی، مصطفی شاکری، حامد نصیری وطن، محمد کاوند، شمس الله ینکجه فراهانی، مهران شرفی زاد
    هدف

    این آزمایش به منظور بررسی ارزش زراعی دو رقم جدید لوبیا به نام های سپهر و سمبل صورت گرفت که توسط بخش خصوصی و با هدف ثبت نام ارقام مذکور در فهرست ملی ارقام گیاهی معرفی شده اند.

    روش پژوهش:

     این ارقام به همراه چهار رقم شاهد در سه منطقه مختلف (کرج، زنجان و خمین) و در هر منطقه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت دو سال زراعی (1400-1399 و 1399-1398) موردبررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج بررسی صفات نشان داد که گلدهی در ارقام کاندید سپهر و سمبل به طور معنی داری زودتر از ارقام شاهد (به ترتیب هشت و چهار روز زودتر از میانگین ارقام شاهد) اتفاق افتاد. به همین ترتیب رسیدگی فیزیولوژیک بذر در ارقام سپهر و سمبل به ترتیب هشت و 10 روز زودتر از میانگین ارقام شاهد صورت گرفت. تعداد بذر در غلاف ارقام کاندید سپهر و سمبل تفاوت معنی داری با ارقام شاهد نداشت. ارقام سپهر و سمبل دانه های درشت تری تولید کردند و وزن صددانه این ارقام به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 7/9 و 1/24 درصد بالاتر از میانگین سایر ارقام)، ولی عملکرد دانه در این دو رقم نسبت به ارقام شاهد به طور معنی داری کم تر بود (به ترتیب 89/19 و 27/18 درصد کم تر از میانگین سایر ارقام).

    نتیجه گیری

    در نهایت ارقام کاندید سپهر و سمبل به دلیل تیپ ایستاده و سهولت برداشت، زودرس بودن و مصرف یک تا دو نوبت آب کم تر و بازارپسندی و تولید دانه های درشت تر می توانند به عنوان ژرم پلاسم های جدید در تولید حبوبات کشور نقش موثری ایفا نمایند.

    کلید واژگان: ارزش زراعی, تجاری سازی, رقم, سازگاری, لوبیا
    Babak Darvishi *, Enayat Rezvani, Hosein Sadeghi, Mostafa Shakeri, Hamed Nasiri Vatan, Mohammad Kavand, Shamsollah Yenkejeh Farahani, Mehran Sharafizad
    Objective

    This experiment was conducted to investigate the agricultural value of two new varieties of beans: Sepehr and Sembol, which were introduced by the private sector with the aim of registering the named varieties in the national list of plant varieties.

    Methods

    These cultivars (Sepehr and Sembol) along with 4 domestic control cultivars were studied in 3 locations (Karaj, Zanjan, and Khomein) based on complete randomized block design in 3 replications during two crop seasons (2019-2020 and 2020-2021).

    Results

    Results showed that flowering occurred significantly earlier in candidate cultivars (Sepehr and Sembol) than control cultivars (8 and 4 days respectively). As the same way, physiological seed ripening in candidate cultivars occurred earlier than control cultivars (8 and 10 days earlier than mean of other cultivars respectively). The number of seeds in the pods of Sepehr and Sembol candidate cultivars did not significantly differ from the control cultivars. Sepehr and Sembol cultivars produced larger seeds and hundred seeds weight of these cultivars was greatly higher than other cultivars (9.7 and 24.1 percent higher than mean of other cultivars respectively), but the seed yield in these two cultivars was significantly lower than control cultivars (19.89 and 18.27 percent lower than mean of other cultivars respectively).

    Conclusion

    Finally, the candidate cultivars Sepehr and Sembol can play an effective role as new germplasms in the country's bean production due to their erect type and ease of harvesting, early maturity and consumption of one to two times less water, marketability and production of larger seeds.

    Keywords: Bean, commercialization, Compatibility, Cultivar, cultivation value
  • راضیه شاهی مریدی، حسین کاظمی*، بهنام کامکار، احمد ندیمی، محسن حسینعلی زاده، حسن یگانه

    این مطالعه به منظور ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل ترسیب کربن در کشت بوم های کلزا بخش سرخنکلاته، شهرستان گرگان در سال زراعی 1399-1400 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی انجام شد. برای این منظور نمونه برداری از 50 مزرعه به صورت تصادفی با کوادرات 5/0 × 5/0 متر مربعی در زمان رسیدگی گیاه انجام شد و اندام های هوایی و زیرزمینی برداشت و خشک شدند.نتایج نشان داد که میانگین کربن ترسیب شده در کل اندام های گیاهی کلزا در مزارع تحت کشت رقم هایولا 50، برابر با 47/6657 کیلوگرم در هکتار و در مزارع تحت کشت رقم تراپر برابر با 33/6560 کیلوگرم در هکتار بود. میانگین پتانسیل ترسیب کربن در ساقه در دو رقم هایولا 50 و تراپر به ترتیب برابر با 36/2012 و 97/1993، در خورجین برابر با 77/1676 و 36/1608، در بذر معادل 20/1717 و 95/1639، در برگ به ارزش 90/602 و 72/615، و در ریشه حدود 21/648 و 30/702 کیلوگرم در هکتار تعیین شد. همچنین در این پزوهش میزان عملکرد دانه در دو رقم هایولا 50 و تراپر به ترتیب برابر با 73/3368 و 69/3206 کیلو گرم در هکتار، نسبت اندام هوایی به ریشه برابر با 53/9 و 93/8 و میزان تولید خالص کل گیاه(NPP) 81/7174 و 69/7139 کیلوگرم در هکتار و تولید خالص اندام هوایی 98/6076 و 87/5970 کیلوگرم در هکتار و تولید خالص بخش زیر زمینی 82/1097 و 82/1168 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. نقشه های پتانسیل ترسیب کربن نشان داد که در کشت بوم های واقع در قسمت های غرب و شمال غربی بیشترین میزان پتانسیل ترسیب کربن وجود دارد.

    کلید واژگان: اندام های اقتصادی, تولید خالص اولیه, درون یابی, رقم
    R. Shahi, Hossein Kazemi *, Behnam Kamkar, A. Nadimi, M. Hosseinalizadeh, H. Yeganeh

    Carbon sequestration is the ability of plant biomass and the soil to absorb atmospheric carbon dioxide and store it for a long time. Therefore, carbon sequestration occurs when the rate of absorption of carbon dioxide by plants from the atmosphere, is larger than the total soil respiration rate, plant respiration and plant biomass cut (Anderson et al., 2008). Today, agriculture is effective in carbon sequestration through as an important factor in in order to mitigate the effects of climate change. In the past, carbon sequesters are mainly raised in relation to forests. But today, crops production or animal husbandry can also be effective by maintaining plant residues and proper consumption of organic fertilizers obtained in soil in carbon sequestration (Seyedi, 2016). Therefore, this study was conducted in order to evaluation the carbon sequestration potential in canola plant tissues in agroecosystems Sorkhankalateh region, Gorgan county.

    Materials and Methods

    This study was conducted to evaluation the carbon sequestration potential in above- ground and below ground tissues of canola (Brassica napus L.) in agricultural lands of Sorkhankalateh region (Gorgan County) during 2021-2022. In this study, 50 canola fields were selected and sampling from the fields based on the W pattern in the four geographical directions of the region. An electric burn furnace method was used to determine the conversion coefficients of carbon sequestration potential in above- ground and below ground tissues (including siliques, seeds, stems, leaves and roots). As well as, the ratio of above- ground to below ground tissues and harvest index were estimated to determine the net primary production based on carbon content in the above ground tissue, below ground and total plant, and the carbon allocation coefficients in each of the canola plant organs. Finally, using the ArcGIS software version 10.3, the amount of carbon sequestration potential in each of the canola organs was presented in the form of a map, and all the data used were analyzed using SAS software version 9.3.Results and DiscussionBased on the findings of this study, the average deposited carbon in total plant tissues in under cultivated fields of Hayola 50 cultivar was equal to 6657.47 kg per hectare and in under cultivated fields of Trapper cultivar equal to 6560.33 kg per hectare. So that the average carbon sequestration potential was obtained in the stem in two Hayola 50 and Trapper cultivars equal to 2012.36 and 1993.97, in seed 1717.20 and 1639.95, in pod 1676.77 and 1608.36, in leaf 602.90 and 615.72, and in root 648.21 and 703.30 kg per hectare, respectively. Also, the shares amount of the allocation coefficient of each of the economic tissues, stem, leaf and silique, root and root secretions were obtained, in two Hayola 50 and Trapper cultivars equal to 21.17 and 20.42, 63.60 and 63.49, 9.22 and 9.74, and 5.99 and 6.33 percent, respectively. In this study, the average total carbon sequestation potential in above- ground and below ground tissues was equal to 6610.86 kg per hectare. The highest and lowest carbon sequestation potential was obtained for stem with 2081.35 kg per hectare and leaf with 759.89 kg per hectare, respectively. Also, in the survey of carbon sequestration in above- ground and below ground tissues in canola fields, it was determined that there was a significant difference in 99% level. The results of carbon sequestration maps showed that there was the highest carbon sequestration rate in the fields located in the west and northwest, and carbon sequestration rate was lower in the fields located in the southern and eastern regions.

    Keywords: cultivar, Economic tissues, Net primary production, Interpolation
  • رضا سخاوت، فرامرز سیدی*، مجید رخشنده رو
    مطالعه دقیق ماهیت برهمکنش ژنوتیپ با محیط، امکان شناسایی ژنوتیپ های پایدار و سازگار را برای به نژادگرها فراهم می آورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پرمحصول در طرح های به‎ نژادی بوده است. به منظور بررسی سازگاری عملکرد و اجزای عملکرد هفت لاین امیدبخش ماش به همراه شاهد (رقم پرتو)، سه آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سه منطقه ازکشور یعنی خوزستان (مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول)، گلستان (ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد) و فارس (ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان) در سال 1394-1393 به مدت دو سال اجرا شد. هر کرت آزمایشی شامل چهار خط 4 متری بود. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، طول بوته و عملکرد دانه. تجزیه واریانس مرکب داده ها انجام و به دلیل معنی دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط و لذا پاسخ مختلف ژنوتیپ ها نسبت به محیط های مختلف، برای تعیین سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها نسبت به محاسبه آماره ‎های پایداری اقدام شد. برای انجام این کار آماره های پایداری واریانس محیطی رومر، ضریب تغییرات محیطی فرانسیس و کاننبرگ، ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون برای تعیین ژنوتیپ های پایدار محاسبه شدند. همچنین، تجزیه AMMI انجام شد. بر اساس ضریب تغییرات فرانسیس کاننبرگ ژنوتیپ های VC6368(46-40-4) و VC6371-94 و بر اساس ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون VC6469 و VC3960-88 پایدار بودند. از نظر ضریب تغییرات درون مکانی نیز ژنوتیپ های VC3960-88 و VC6368(46-40-4) پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه پایداری و در نظر گرفتن عملکرد دانه، وزن دانه و صفات مطلوب، ژنوتیپ های VC6371، VC6368(46-40-4) و VC3960-88 جهت بررسی های بیشتر انتخاب شدند.
    کلید واژگان: تجزیه امی, رقم, ژنوتیپ, شاخص پایداری, ماش
    Reza Sekhavat, Faramarz Sayyedi *, Majid Rakhshanderoo
    Accurate study on the nature of genotype by environment interaction enables the identification of stable and adaptable genotypes for breeders and it has always been an important issue to address by breeders for the production and release of new sustainable and high-yielding varieties in breeding projects. To study the stability of yield and yield components of seven promising lines of mungbean as well as the check (Parto), three experiments were conducted in an RCBD with three replications in three regions of the country, i. e. Khuzestan (Agricultural and Natural Resources Research and Education Center of Safi Abad, Dezful), Golestan (Agricultural Experiment Station of Gonbad) and Fars (Agricultural Research Station of Zarghan) in 2014-2015 for two years. Each plot consisted of four four-meter-long rows. The traits studied were: the number of branches per plant, pods per plant, seeds per pod, 100-seed weight, plant length, and seed yield. A combined analysis of variance was performed. Because of the significant genotype by environment interaction and, as a result, the different responses of genotypes to various environments, stability indices were calculated to determine the stability of genotypes. To do this, Romer's environment variance, Francis and Kannenberg's environmental CV, and the regression coefficient of Finley and Wilkinson were determined. AMMI analysis was also performed. Based on Francis and Kannenberg's environmental CV and coefficient of Finley and Wilkinson genotypes VC6368 (46-40-4) and VC6371-94, and VC6469 and VC3960 were stable, respectively. Based on the CV of intra-location, VC3960-88 and VC6368 (46-40-4) were stable. According to stability analysis results and considering seed yield, seed weight and other suitable characters, genotypes VC6371, VC6368 (46-40-4) and VC3960-88 were selected for further studies.
    Keywords: AMMI analysis, cultivar, genotype, Mungbean, stability index
  • ابراهیم گنجی مقدم*، ناصر بوذری، محبوبه زمانی پور

    معرفی ارقام جدید گیلاس زودرس یکی از مهم ترین اهداف برنامه های پرورش گیلاس در ایران است. رقم عطار با اجرای هشت طرح تحقیقاتی به مدت 21 سال از سال 1377 از ژرم پلاسم های گیلاس بومی خراسان رضوی انتخاب شد. ارزیابی ویژگی های رویشی، زایشی و پومولوژیکی ژنوتیپ ها به همراه سایر ارقام طی سال های 1384 تا 1399 منجر به معرفی رقم عطار شد. نتایج نشان داد که رقم عطار دارای عادت رشدی نیمه پراکنده و درجه شاخه دهی دهی متوسط است. زمان اولین گلدهی رقم عطار در هفته دوم فروردین ماه بود. مطالعه وضعیت گرده افشانی نشان داد که این رقم خود ناسازگار است. ارقام سیاه مشهد، سوییت هارت و دوم رس مشهد گرده افشان مناسبی برای عطار بودند. زمان برداشت عطار در هفته اول خردادماه بود. میانگین وزن میوه رقم عطار (7/37 گرم) بیشتر از رقم شاندیز (7/23 گرم) و توس (6/87 گرم) بود. همچنین، کل مواد جامد محلول در عطار (19/87 درصد) بیشتر از رقم شاندیز (16/63 درصد) و توس (17/13 درصد) بود. عملکرد عطار در مرحله باردهی اقتصادی، 40 کیلوگرم در هر درخت بود که از رقم شاندیز (22/43 کیلوگرم) بالاتر بود. اختلال ترک خوردگی میوه در رقم عطار کمتر از سایر ارقام بود. عطار ارزش اقتصادی بالایی دارد و از این رو معرفی این رقم گیلاس می تواند نقش مهمی در افزایش درآمد تولیدکنندگان گیلاس داشته باشد.

    کلید واژگان: رقم, صفات فنولوژیکی و پومولوژیک, عطار, عملکرد, گیلاس
    Ebrahim Ganji Moghaddam *, Naser Bouzari, Mahboubeh Zamanipour

    Introducing new sweet cherry cultivars with early ripening time is one of the most important goals of cherry breeding programs in Iran. The Attar cultivar was selected from the native sweet cherry germplasms of the Khorasan Razavi province by implementing eight research projects for 21 years since 1998. Evaluation of the vegetative, reproductive, and pomological characteristics of the genotypes along with other cultivars during 2005-2020 led to the introduction of the Attar cultivar. The results showed that Attar had semi-spreading tree habits with a moderate degree of branching. The time of the first flowering for Attar was in the second week of April. Results showed that this cultivar was self-incompatible. Siyah-e-Mashhad, Sweet Heart, and Dovomras-e-Mashhad cultivars were suitable pollinizers for the Attar cultivar. The harvesting time of Attar was in the first week of June. The average fruit weight of the Attar cultivar (7.73 g) was higher than those of the Shandiz (7.23 g) and Toos (6.87 g) cultivars. Also, the total soluble solids in Attar (19.87%) were higher than the Shandiz (16.63%) and Toos (17.13%) cultivars. The fruit yield of Attar in the economic fruiting stage was 40 kg per tree, which was higher than the Shandiz cultivar (22.43 kg). Fruit cracking disorder in the Attar cultivar was lower than other cultivars. Attar has a high economic value and therefore the development of this cherry cultivar can play an important role in increasing the income of cherry producers.

    Keywords: Attar, Cultivar, phenological, pomologhical traits, sweet cherry, Yield
  • حمید جباری*، فرید گل زردی، فرناز شریعتی، هرمز اسدی
    مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی علوفه ارقام گلرنگ در سه زمان برداشت علوفه براساس مراحل نموی گیاه به صورت آزمایش کرت های خردشده در زمان در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. عامل اصلی شامل سه رقم گلرنگ (گلدشت، گل مهر و پرنیان) بود و سه زمان برداشت علوفه (مراحل رشد سریع ساقه، شاخه دهی و گل دهی) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اثر سال تنها بر صفات ارتفاع بوته و کربوهیدرات های محلول در آب در سطح آماری پنج درصد معنی دار بود. نتایج حاصل نشان داد که اثر متقابل رقم× زمان برداشت بر عملکرد علوفه تر، ارتفاع بوته، کربوهیدرات های محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی در سطح احتمال یک درصد معنی‏دار بود. بالاترین عملکرد علوفه تر (52103 کیلوگرم در هکتار) با برداشت رقم گل مهر در مرحله آغاز گل ‏دهی به دست آمد، اما بیش ترین عملکرد ماده خشک در ارقام گل مهر و پرنیان مشاهده شد. در مرحله شاخه دهی بیش ترین عملکرد ماده خشک به میزان 11900 کیلوگرم در هکتار حاصل شد و محتوای پروتیین خام در این مرحله 57/14 درصد بود. در مقابل حداکثر محتوای پروتیین خام در مرحله گل دهی و به میزان 22/19 درصد حاصل شد، اما میانگین عملکرد ماده خشک در این مرحله 9937 کیلوگرم در هکتار بود. حداکثر و حداقل ارزش نسبی تغذیه ای (3/130 و 3/92 درصد) به ترتیب در علوفه ارقام گلدشت و گل مهر به ثبت رسید. بر این اساس، از بین ارقام موردبررسی رقم پرنیان و از بین مراحل رشد، برداشت علوفه در مرحله شاخه دهی به عنوان تیمار برتر برای دستیابی همزمان به حداکثر عملکرد و کیفیت علوفه گلرنگ معرفی می شود.
    کلید واژگان: ارزش نسبی تغذیه ای, پروتئین خام, رقم, عملکرد ماده خشک, قابلیت هضم علوفه و گلرنگ
    Hamid Jabbari *, Farid Golzardi, Farnaz Shariati, Hormoz Asadi
    In order to evaluate the quantity and quality of safflower cultivars forage in three forage harvesting times based on plant phenological stages, the present study has been conducted in a randomized complete block design with split-plot in time arrangements with three replications at the Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran, during 2018-2019 and 2019-2020 cropping seasons. The main factor includes three safflower cultivars (Goldasht, Golmehr, and Parnian), with three forage harvesting time (namely stem elongation, branching, and flowering stages) considered as the sub-factor. The effect of year only on plant height and water-soluble carbohydrates (WSC) has been significant (P≤0.05). The results show that the interaction effect of cultivar × harvesting time on the fresh forage yield, plant height, WSC, and neutral detergent fiber (NDF) has been significant (P≤0.01). The highest fresh forage yield (52103 kg ha-1) is obtained by harvesting the Golmehr cultivar at the beginning of flowering; however, the highest dry matter yield is observed in Golmehr and Parnian cultivars. The highest dry matter yield has been observed in the branching stage (11900 kg ha-1), with the crude protein content in this stage being 14.57%. In contrast, the maximum crude protein content is observed in the flowering stage (19.22%), even though the mean dry matter yield at this stage has been 9937 kg ha-1. The maximum and minimum RFV (130.3% and 92.3%) are recorded in the forage of Goldasht and Golmehr cultivars, respectively. Therefore, among the studied cultivars, Parnian, and among the growth stages, forage harvesting at the branching stage is introduced as the superior treatment to achieve maximum yield and quality of safflower forage.
    Keywords: crude protein, Cultivar, dry matter yield, Forage digestibility, Relative feed value, Safflower
  • علی اکبر قنبری*، رمضان سرپرست، امیر توسلی، رحیم احمدوند، محمدجواد زمانی

    رقم سپهر (لاین KS940144) از ژرم پلاسم لوبیا معمولی (Phaseolus vulgaris L.) انتخاب شد و در آزمایش های به نژادی که طی سال های 1393 تا 1397 انجام شد به عنوان یکی از لاین های برتر از لحاظ عملکرد غلاف سبز بود. در سال 1393، تعداد 302 لاین لوبیای معمولی از نظر وجود یا عدم وجود نخ در غلاف، تعداد غلاف در بوته، شکل و طول غلاف، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر بررسی شدند و لاین KS940144 به همراه 24 لاین مطلوب و بازارپسند دیگر برای آزمایش های مقدماتی مقایسه عملکرد انتخاب شدند. در تابستان سال 1394، تعداد 25 لاین به همراه ارقام تجاری سانری، والنتینو و کانتاندر مورد مقایسه قرار گرفتند. در بهار سال 1395، هشت لاین انتخابی از سال قبل به همراه ارقام تجاری سانری، والنتینو و کانتاندر کشت شدند. با توجه به نتایج، هر هشت لاین جهت آزمایش سازگاری انتخاب شدند. برای بررسی سازگاری و پایداری عملکرد لاین های منتخب، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سه منطقه کرج، ساری و زرقان طی دو سال (1396 و 1397) انجام شد. مقایسه میانگین عملکرد غلاف سبز در مناطق طی دو سال نشان داد که لاین KS940144 رتبه اول را از نظر عملکرد غلاف سبز (17720 کیلوگرم در هکتار) داشت. درصد اختلاف عملکرد این لاین نسبت به ارقام تجاری والنتینو و سانری به ترتیب بیش از 31 و 36 درصد بود. در سال 1398، نتایج ارزیابی عملکرد لاین KS940144 در مقایسه با رقم تجاری سانری در شرایط زارعین استان های البرز، مازندران و فارس نشان داد که میانگین عملکرد غلاف سبز لاین KS940144 (16355 کیلوگرم در هکتار) نسبت به رقم سانری (14632 کیلوگرم در هکتار)، 77/11 درصد بیشتر بود. در سال 1399، واکنش لاین KS940144 نسبت به بیماری ویروسی BCMV بررسی گردید و این لاین به عنوان مقاوم تشخیص داده شد. با توجه به عملکرد بالا، بازارپسندی عالی غلاف و مقاومت به بیماری ویروس موزاییک معمولی لوبیا، این لاین با نام سپهر نامگذاری و برای مناطق سرد، معتدل و معتدل سرد توصیه می شود.

    کلید واژگان: پایداری تولید, رقم, سپهر, عملکرد غلاف سبز, لوبیا
    A. A. Ghanbari *, R. Sarparast, A. Tavassoli, R. Ahmadvand, M. J. Zamani

    Sepehr cultivar (line KS940144) was selected from common bean germplasm (Phaseolus vulgaris L.) and in breeding experiments conducted from 2014 to 2018 was one of the top lines in the green pod yield. In 2014, 302 lines of common beans were studied the presence or absence of string in the pod, the number of pods per plant, and the shape and length of the pod in the research field of Seed and Plant Improvement Institute (SPII) and line KS940144 along with 24 other desirable and marketable lines were selected for preliminary yield comparison trial. In the summer of 2015, 25 lines were compared with the commercial cultivars Sunray, Valentino and Contander. In the spring of 2016, eight selected lines from the previous year were planted along with the commercial cultivars Sunray, Valentino and Contander. According to the results, all eight lines were selected for adaptability testing. To evaluate the adaptability and yield stability of the selected lines, an experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in three regions of Karaj, Sari and Zarghan during two years (2017 and 2018). Comparison of the average yield of green pods in the regions over two years showed that the line KS940144 had first rank for the green pod yield (17720 kgha-1). The yield difference of this line compared to Valentino and Sunray cultivars was more than 31% and 36%, respectively. In 2019, the results of yield evaluation of line KS940144 in comparison with Sunray cultivar in the conditions of farmers of Alborz, Mazandaran and Fars provinces showed that the average yield of line KS940144 (16355 kgha-1) was 11.77% higher than Sunray cultivar (14632 kgha-1). In 2020, the reaction of line KS940144 to BCMV virus disease was studied and this line was identified as a resistant line. Due to the high yield, excellent pod marketing and disease resistance to common bean mosaic virus, this line was released as Sepehr and is recommended for cultivation in cold, temperate and temperate-cold regions.

    Keywords: Bean, cultivar, green pod yield, production stability, Sepehr
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال