به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "cultivar" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «cultivar» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • Ali Jalilian, Yasin Norouzi, Danial Kahrizi, Mandana Azhand, Anita Yaqotipour, Marcello Iriti *
    One of the most suitable areas for autumn beet cultivation is the tropical regions of Kermanshah province, which requires new cultivars appropriate for cultivation in these regions to be identified and introduced every year. For this purpose, an experiment including 10 sugar beet cultivars named Rosegold, Ratna, Silota, Jera, Beaufort, Rozanab, Barossa, FD15131014, BTS4770 and Joncal was conducted based on a randomized complete block design with four replications in Sarpol Zahab city, 2019. Each plot consisted of three eight-meter rows, with a row distance of 50 cm and the distance between the plants after thinning was 20 cm. Planting was done by hand. The Bolting percentage was recorded before harvest. At the time of harvest, root yield and quality characteristics including the percentage of sugar, sodium, nitrogen and potassium were measured, and the yield of pure and impure sugar and molasses sugar was calculated. The results showed that the yield of investigated cultivars (Rosagold, Beaufort, Gera, Ratna and Uncal) was 111, 116, 114, 105 and 119 tons per hectare with an average of 13-13.5% sugar and bolting was less than 7%. In the year of the experiment, the variety that had the largest cultivated area in the Sarpol Zahab area was the rosegold variety, but the Beaufort, Jara, Ratna, and Jankal varieties had performance and quality equal to or greater than this variety. The bolting percentage was below 3%. The four new varieties of sugar beet are better or equal to the rosegold variety and are recommended for cultivation in the tropical regions of Kermanshah province as an autumn crop.
    Keywords: Autumn Sown, Cultivar, Kermanshah, Sugar Beet
  • جهانگیر آبیاری، آیدین حمیدی *، عطاءالله سیادت، امیرحسین شیرانی راد

    این پژوهش به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت معمول (پانزدهم مهر) و کاشت تاخیری (پانزدهم بهمن) گیاه مادری بر وزن هزار بذر، درصد گیاهچه های عادی و غیرعادی، درصد بذرهای سخت، متوسط زمان لازم برای جوانه زنی، ضریب سرعت جوانه زنی و متوسط جوانه زنی روزانه بذرهای ده رقم کلزای بهاره شامل:RGS003، ساریگل، Hyola401،Hyola420 ، Hyola330، RGS006، RG4403، RG405/03،RG405/02 و RGAS0324 به صورت آزمایش فاکتوریل (10×2) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کرج در سال1401 انجام شد. نتایج نشان داد که صفات مذکور در دو تاریخ کاشت اختلاف معنی داری در سطح یک درصد با یکدیگر داشتند و بین ارقام کلزا از نظر کلیه صفات مورد مطالعه به غیر از درصد بذرها سخت که در سطح پنج درصد معنی دار بود، باقی صفات در سطح یک درصد معنی دار شدند. همچنین اثر متقابل تاریخ کاشت 10 رقم در کلیه صفات مورد بررسی به غیر از دو صفت وزن هزار بذر و درصد بذرها سخت در سطح یک درصد معنی دار شدند. مقایسه میانگین اثرات متقابل تاریخ کاشت×رقم نشان داد که رقم RGS003 در تاریخ کاشت معمول و رقم Hyola401 در تاریخ کاشت تاخیری نسبت به سایر ارقام از شاخص های جوانه زنی و قدرت رویش بهتری برخوردار بودند.

    کلید واژگان: بذر, تاریخ کاشت, رقم, کلزا, قوه نامیه
    Jahangir Abiyari, Aydin Hamidi *, Ataolah Siadat, Amirhossein Shiranirad

    This study was conducted to evaluate the impact of delayed planting of native plants on weight of 1000-seed, the percentage of normal and abnormal seedlings, percentage of hard seeds, mean time germination (MTG), Coefficient Velocity Germination (CVG) and Mean Daily Germination (MDG) of ten cultivars of spring Oilseed rape in form of Factorial experiment (2 × 10) in complete randomized design with four replications in the Seed and Plant Certification and Registration Institute (SPCRI) of Karaj during 2022. Treatments were seeds from planting native plants on common Sowing date (the fifteenth in the Persian month Mehr) and Delayed planting (the fifteenth in the Persian month Bahman) and ten cultivars of spring Oilseed rape (RGS003, Sarigol, Hyola401, Hyola420, Hyola330, RGS006, RG4403, RG405/03, RG405/02 and RGAS0324. The results showed that trait said in two Sowing dates have significant difference together on α=0.01. between of seedling of Cultivars of Oilseed rape in terms of all traits studied except trait of percent of hard seeds that was significant on α= 0.05, remaining traits were significant on α=0.01. As well as the interaction of planting ten Cultivars in all traits except two traits of thousand seed weight and percentage of hard seeds, were significant on α=0.01. comparison of mean interaction impact of Sowing date × cultivar, showed that RGS003 cultivar on common Sowing date and Hyola401 cultivar on delayed planting than other cultivars have better Seed vigor and germination indexes.

    Keywords: Cultivar, Oilseed Rape, Seed, Sowing Date, Viability
  • ولی الله یوسف آبادی*، پرویز فصاحت، سید حمید مصطفوی

    به منظور شناسایی و گزینش بهترین ارقام داخلی و خارجی جهت کشت در منطقه شمالی استان آذربایجان غربی، 10 رقم داخلی و پنج رقم خارجی در دو سال زراعی 1400 و 1401 مورد مقایسه قرار گرفتند. ارقام در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار کشت و براساس شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل، گزینش انجام شد. براساس نتایج بدست آمده، بالاترین دامنه تغییرات به ترتیب مربوط به صفات عملکرد ریشه (28/7 تن در هکتار) و راندمان استحصال (12/5 درصد) و کمترین مقدار به ترتیب مربوط به صفات میزان نیتروژن (1/6) و قند ملاس (1/8) بود. در این مطالعه به منظور محاسبه شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل فرض بر این بود که ارقام با بیشترین عملکرد ریشه، عملکرد شکر، عملکرد شکر سفید، درصد قند خالص و ضریب استحصال شکر و از طرفی با کمترین میزان ناخالصی های ریشه شامل سدیم، پتاسیم، نیتروژن مضره و میزان قند ملاس ایده آل می باشند. باتوجه به نتایج بدست آمده، رقم داخلی نیکا بالاترین شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده ال (0/83) را کسب کرد و ارقام خارجی آناکوندا، ایزابلا و رقم ایرانی آریا رتبه های بعدی را به خود اختصاص دادند. از میان صفات مورد بررسی، شاخص گزینش ژنوتیپ ایده آل تنها و بیشترین همبستگی مثبت معنی دار در سطح یک درصد را با صفات درصد قند خالص (r = 0.82) و ضریب استحصال شکر (r = 0.97) نشان داد.

    کلید واژگان: ایده ال, چغندرقند, رقم, ژنوتیپ, شاخص انتخاب, گزینش
    Valiollah Yosefabadi *, P. Fasahat, Seyed Hamid Mustafavi

    In order to identify and select the best domestic and foreign cultivars for cultivation in North West Azerbaijan region, Poldasht city, 10 domestic and five foreign cultivars were compared in two crop seasons of 2021 and 2022. Cultivars were sown in randomized complete block design with four replications and selection was done based on selection index of ideal genotype (SIIG). Based on the results, the highest range of variation was related to the traits of root yield (28.7 t ha-1) and extraction coefficient of sugar (12.5%) and the lowest value was related to the traits of nitrogen content (1.6) and molasses sugar (1.8), respectively. In this study, in order to calculate the SIIG, it was assumed that cultivars with the highest root yield, sugar yield, white sugar yield, white sugar content, and extraction coefficient of sugar, and on the other hand, with the lowest amount of root impurities including Na, K, amino-N and molasses sugar level were ideal. According to the results, a domestic cultivar Nika obtained the highest SIIG (0.83) and Anaconda, Isabella and Aria cultivars placed in the next ranks. Among studied traits, the SIIG showed the only significant (P<0.01) and positive correlation with the traits of white sugar content (r = 0.82) and extraction coefficient of sugar (r = 0.97).

    Keywords: Cultivar, Selection Index, Sugar Beet
  • فریبا میقانی*، محمدرضا کرمی نژاد، ولی الله یوسف آبادی

    معرفی ارقام چغندرقند با توانایی تحمل سس، یک راهکار مناسب در مدیریت این علف هرز انگل محسوب می شود و انجام تحقیقات جامع در این حوزه، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس و طی یک آزمایش گلدانی و مزرعه ای، تحمل هشت رقم چغندرقند شامل اکباتان،SBSI061 ، آرتا، آریا، سینا، شکوفا، پایا و شریف، نسبت به سس ارزیابی شد. آزمایش گلدانی، بهار سال1400 در گلخانه بخش تحقیقات علف های هرز موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور و آزمایش مزرعه ‎ای، بهار سال 1401 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور واقع در مشکین دشت استان البرز اجرا شد. از میان صفات مورد بررسی، وزن تر ریشه چغندرقند، وزن تر سس و نسبت وزن تر سس به اندام هوایی چغندرقند، نقش مهمی در تعیین تحمل یا حساسیت ارقام چغندرقند به سس داشتند. نتایج نشان داد که رقم اکباتان و شکوفا به ترتیب کمترین و بیشترین کاهش این صفات را در شرایط آلوده به سس نشان دادند؛ زیرا کاهش وزن تر ریشه در رقم اکباتان، کمترین (41/5 و 14 درصد به ترتیب در گلخانه و مزرعه) و در رقم شکوفا، بیشترین (63/5 و 96 درصد به ترتیب در گلخانه و مزرعه) مقدار بود. از سوی دیگر، سس در حضور رقم اکباتان و شکوفا، به ترتیب دارای کمترین (41 گرم در گلدان و 16 گرم در متر مربع در مزرعه) و بیشترین (82/5 گرم در گلدان و 52/3 گرم در متر مربع در مزرعه) وزن تر بود. علاوه بر این، نسبت وزن تر سس به اندام هوایی چغندرقند، در حضور رقم اکباتان و شکوفا، به ترتیب کمترین (0/97 و 0/11 به ترتیب در گلخانه و مزرعه) و بیشترین مقدار (2/53 و 0/46 به ترتیب در گلخانه و مزرعه) بود. بدین ترتیب، در میان ارقام بررسی شده، اکباتان و شکوفا به عنوان ارقامی به ترتیب با تحمل و حساسیت بیشتر نسبت به سس معرفی می شوند.

    کلید واژگان: تحمل, چغندرقند, رقم, سس, علف هرز انگل
    F. Meighani *, Mohamadreza Karaminejad, Valiollah Yosefabadi

    Introduction of sugar beet cultivars with tolerance to dodder is considered an inevitable necessity in the management of this parasitic weed, and conducting comprehensive research in this area is of great importance. Therefore, the tolerance of eight sugar beet cultivars including Ekbatan, SBSI061, Arta, Aria, Sina, Shokoofa, Paya, and Sharif, was evaluated against dodder in pot and field trials. The pot trial was carried out in the spring of 2021 in the greenhouse of the weed research department and in the spring of 2022 in the research field of Iranian Research Institute of Plant Protection in Meshkindasht, Alborz. Among studied traits, fresh weight of sugar beet root, dodder fresh weight, and the ratio of dodder fresh weight to shoot fresh weight of sugar beet played an important role in determining the tolerance or susceptibility of sugar beet cultivars to dodder. Results showed that Ekbatan and Shokoofa experienced the lowest and highest reduction of the above-mentioned traits, respectively under contamination with dodder; because the root fresh weight reduction was the lowest (41.5 and 14% in greenhouse and field, respectively) in Ekbatan and the highest (63.5 and 96% in greenhouse and field, respectively) in Shokoofa. On the other hand, in the presence of Ekbatan and Shokoofa cultivars, dodder had the lowest (41 g pot-1 and 16g m-2 in the field) and the highest (82.5g pot-1 in the pot and 52.3 g m-2 in the field). In addition, the ratio of fresh weight of dodder to shoot of sugar beet was the lowest (0.97 and 0.11 in greenhouse and field, respectively) in Ekbatan and the highest (2.53 and 0.46 in greenhouse and field, respectively) in Shokoofa, respectively. Therefore, among studied cultivars, Ekbatan and Shokoofa are introduced as cultivars with greater tolerance and susceptibility to dodder, respectively.

    Keywords: Cultivar, Dodder Tolerance, Parasitic Weed, Sugar Beet
  • محمود عظیمی*، ابوذر هاشم پور، سید مهدی حسینی مزینانی، محمد نوری زاده، مجید گلمحمدی، علی اصغر زینانلو، عزیزالله عبدالهی، کریم مصطفوی

    معرفی ارقام زیتون روغنی که دارای کیفیت روغن بالایی باشند، یکی از اهداف اصلاحی زیتون است. همگام با واردات ارقام جدید زیتون از کشورهای حوزه مدیترانه، برنامه شناسایی، جمع آوری و ارزیابی ژنوتیپ های بومی نیز در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان اجرا گردید. در سال 1376 قلمه های 25 ژنوتیب زیتون از باغ هاشم آباد گرگان تهیه و پس از تکثیر، نهال های این ژنوتیپ ها در سال 1377 در کلکسیون ایستگاه تحقیقات زیتون طارم کشت شدند. از سال 1385 با اجرای پنج فقره پروژه تحقیقاتی به مدت 15 سال، رقم گیلوانه به روش به گزینی ژنوتیپ ها معرفی گردید. گیلوانه برگ های بیضوی داشته، متوسط تعداد گل در گل آذین 22/9 عدد، متوسط طول گل آذین 27/5 میلی متر، باز شدن گل ها و تشکیل میوه این رقم در نیمه اول اردیبهشت ماه اتفاق می افتد. وزن میوه در این رقم متوسط (3/2-2/8 گرم) و مهم ترین مشخصه آن داشتن 70/3 درصد روغن در ماده خشک میوه، اولئیک اسید بالا (80/1 درصد) و پالمتیک اسید پایین (9/9 درصد) است؛ بنابراین، رقم جدید گیلوانه در بین ارقام مختلف زیتون از کیفیت روغن بالایی برخوردار بوده و برای کشت در منطقه طارم سازگار است.

    کلید واژگان: اولئیک اسید, رقم گیلوانه, زیتون, ژنوتیپ بومی, کیفیت روغن
    M. Azimi *, A. Hashempour, M. Hosseini Mazinani, M. Nourizadeh, M. Golmohammadi, A. A. Zeinanloo, A. Abdollahi, K. Mostafavi

    Introducing olive cultivars with high oil quality is one of the objectives of olive breeding programs. Simultaneously, with the introduction of new olive cultivars from Mediterranean countries, the identification, collection, and evaluation of local genotypes was also implemented in the Zanjan Agriculture and Natural Resources Research Center. In 1997, cuttings of 25 T-olive genotypes were prepared from the Hashem Abad olive orchard of Golestan province. In 1998, the propagated plants were planted at the collection of Tarom Olive Research Station. Since 2006, with the implementation of five research projects for 15 years, the “Gilvaneh” cultivar was released by the selection method of genotypes. The “Gilvaneh” cultivar has oval leaves, the average number of flowers in an inflorescence is (22.9), the average length of the inflorescence is (27.5 mm), and the date of opening of the flowers and formation of the fruit of this cultivar occurs in the first half of May. “Gilvaneh” cultivar has medium fruit weight (2.8-3.2 gr), and the most important characteristic of this cultivar is having 70.3% oil in the dry matter of the fruit, high oleic acid (80.1%) and low palmitic acid (9.9%); Therefore, this cultivar has high oil quality among different olive cultivars and is suitable for cultivation in Tarom region.

    Keywords: Gilvaneh, Cultivar, Oleic Acid, Olive, Native Genotype, Oil Quality
  • فرزاد مندنی*، پریسا کرمی، روژین قبادی

    پدیده گرمایش جهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر میزان تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی تاثیر می گذارد. بنابراین، این تحقیق به منظور شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژیک و عملکرد ذرت در شرایط اقلیمی کرمانشاه و ارایه راهکار‏های سازگاری به این تغییرات انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل تعداد روز از کاشت تا گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک، وزن خشک کل و عملکرد دانه بود. پس از کسب اطمینان از تطابق قابل قبول بین مقادیر شبیه سازی شده با مقادیر واقعی برای صفات مذکور، از مدل CERES-Maize برای مطالعه اثر تغییرات اقلیم بر تولید ذرت در دوره های آینده نزدیک (2050-2021) و دور (2080-2051) طبق سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 و مقایسه آن با شرایط مبنا (2010-1981) استفاده شد. برای شبیه سازی پارامترهای هواشناسی در شرایط تغییر اقلیم از میانگین نتایج 17 مدل گردش عمومی استفاده شد. تغییر تاریخ کاشت (5 اردیبهشت، 26 فروردین، 15 اریبهشت، 25 اردیبهشت و 4 خرداد) و رقم (SC704, Simon, BC678) به عنوان راهکارهای سازگاری در نظر گرفته شدند. نتایج شبیه سازی ها نشان داد صفات روز از کاشت تا گرده افشانی و رسیدگی فیزیولوژیک، وزن خشک کل و عملکرد دانه در شرایط تغییر اقلیم نزدیک در سناریوی RCP4.5 نسبت به شرایط مبنا به ترتیب، 5.1-، 4.1-، 2.7 و 3.3 درصد و در سناریوی RCP8.5 به ترتیب، 6.2-، 5.4-، 0.66- و 3.6- درصد تغییر کرد. این مقادیر در شرایط تغییر اقلیم دور و سناریوی RCP4.5 به ترتیب، 5.2-، 5.4-، 7.1- و 16.2- درصد و برای سناریوی RCP8.5 به ترتیب، 8.8-، 9.8-، 23.1- و 45.8- درصد بودند. در هر دو دوره اقلیمی آینده و طبق هر دو سناریو با کاشت ارقام مورد بررسی در تاریخ های دیرهنگام در مقایسه با تاریخ های زودهنگام و رایج، طول مراحل نمویی کوتاه تر ولی وزن خشک کل و عملکرد دانه بیشتر بود. در بین ارقام مورد بررسی نیز در هر دو دوره اقلیمی آینده و هر دو سناریو، رقم Simon بیشترین عملکرد دانه را داشت. در مجموع با توجه به نتایج به دست آمده کاشت رقم Simon در تاریخ 4 خرداد که در هر دو دوره اقلیمی آینده و هر دو سناریو مورد بررسی بیشترین عملکرد را داشت، می تواند به عنوان راهکاری برای مقابله با اثرات منفی تغییر اقلیم بر تولید ذرت منطقه کرمانشاه پیشنهاد گردد.

    کلید واژگان: تاریخ کاشت, راهکار سازگاری, رقم, مدل CERES-Maize
    F .Mondani *, P. Karami, R .Ghobadi
    Introduction

    Global warming directly affects agricultural production and food security (Ainsworth & Ort, 2010). Temperature controls the rate of plant metabolic processes that ultimately affect biomass production and grain yield (Hay & Walker, 1981). Although farmers are not able to control the climatic conditions, management and changes in factors such as irrigation, soil, crop varieties, activities, and technologies used in the cultivation of crops can reduce the harmful effects of climate change (Moradi et al., 2014). One of the reliable approaches to studying the effects of climate change on agricultural production is using crop growth models. The present study was conducted to simulate the effects of climate change on phonological stages and yield of maize and to investigate the possibility of mitigating the negative effects of climate change on maize by changing the sowing date and selecting suitable cultivars as management strategies for adaptation to climate change in Kermanshah region.

    Materials and Methods :

    The study was conducted in Kermanshah region conditions. The evaluated traits included days from the sowing date to anthesis, days from the sowing date to physiological maturity, total dry weight, and grain yield. In general, the results of the evaluations showed that the CERES-Maize model can accurately predict the growth and yield of maize cultivars (SC704, Simon, BC678) in different soil moisture conditions. After ensuring acceptable agreement between simulated values with observed values, the evaluated model was used to study the effects of climate change on maize production in the near future (2021-2050) and the far future (2051-2080) climate change according to RCP4.5 and RCP8.5 scenarios and comparing them with baseline conditions (1981–2010). The average of 17 general circulation models was used to simulate meteorological parameters under climate change conditions. The common sowing date for maize in the Kermanshah region is May 5. In this study sowing dates of May 5 and April 26 as early sowing dates, April 15 as the common sowing dates, and May 25 and June 4 as the late sowing dates, and maize cultivars SC704, BC678, and Simon were considered as adaptation strategies to climate change.

    Results and Discussion

    The results of simulation showed that regardless of cultivar and sowing date, traits of days from sowing date to anthesis, days from sowing date to physiological maturity, total dry weight and grain yield in the near future climate change in the scenario RCP4.5 varied as -2, -1.5, 2.7, and 3.3% and in the RCP8.5 scenario varied as, -2.9, -2.8, -0.66, and -3.6% compared to baseline conditions, respectively. These values for the RCP4.5 scenario in the far future climate change condition were -5.2, -5.4, -7.1, and -16.2 and for the RCP8.5 scenario were -8.8, -9.8, -23.1, and -45.83%, respectively. In both near and far future climate changes and under both scenarios, by sowing the studied cultivars at late dates (May 15 and May 25) compared to the early dates (April 15 and April 25) and common date (May 5), the length of the developmental period was shorter but other traits such as total dry weight and grain yield were higher. Among the studied cultivars, in both future climate changes and scenarios, the Simon cultivar had the highest grain yield. The highest duration of developmental stages and total dry weight belonged to SC704.

    Conclusion

    In general, if any of the RCP4.5 and RCP8.5 scenarios occur in the near and far future climate change periods, the sowing of the Simon cultivar should be in late dates on May 25 and will have the highest grain yield. Therefore, it can suggest as a suitable strategy to reduce the negative effects of climate change on maize production in the Kermanshah region.

    Keywords: Adaptation strategy, CERES-Maize model, Cultivar, Sowing date
  • رهام محتشمی*
    مقدمه و هدف

    با توجه به افزایش مصرف سرانه برنج در کشور و نیاز به افزایش تولید برنج در واحد سطح، معرفی ارقام جدید کیفی، پر محصول و با ثبات عملکرد دانه امری بسیار مهم به حساب می آید. عملکرد دانه به ژنوتیپ و پاسخ آن به شرایط محیطی بستگی دارد. در راستای افزایش کمی و کیفی برنج این پژوهش به منظور ارزیابی برهم کنش ژنوتیپ × محیط و تعیین پایداری عملکرد دانه ژنوتیپ های برنج انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این آزمایش 8 لاین کیفی برنج به همراه ارقام شاهد شامل کادوس، علی کاظمی و چمپای محلی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه چرام و باشت طی سال های 1396 و 1397 اجرا گردید. در هر سال عملکرد ژنوتیپ های مورد آزمایش به طور جداگانه از طریق تجزیه واریانس ساده و با استفاده از روش دانکن مورد آزمون قرار گرفت و در پایان سال دوم به منظور تعیین سازگاری تجزیه واریانس مرکب به عمل آمد. برای تجزیه پایداری لاین ها، از روش های واریانس پایداری شوکلا، ضریب تغییرات محیطی فرانسیس و کاننبرگ، اکووالانس ریک، انحراف از خط رگرسیون ابرهات و راسل، ضریب رگرسیونی فینلی و ویلکینسون و ضریب تشخیص پینتوس استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصله حاکی از تنوع زیادی بین ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر عملکرد دانه و دیگر صفات زراعی بود. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین سال ها تفاوت معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود دارد. تجزیه پایداری ژنوتیپ ها بوسیله محاسبه پارامترهای پایداری نشان می دهد که بیش ترین پایداری مربوط به رقم چمپای محلی و لاین های 7، 8، 5 و 6 بوده است. بر پایه شاخص ابرهات و راسل ژنوتیپ های 7،6 و 8 و رقم چمپای محلی در هر دو محیط آزمایشی مطلوب بودند. از نظر پارامتر پایداری اکووالانس ریک، رقم چمپای محلی و ژنوتیپ 6 و 5 برتر بودند. براساس نتایج تجزیه و مقایسه میانگین تیمارها، برتری عملکرد دانه مربوط به لاین های 7 و 5 با متوسط عملکرد 9/60 و 8/85 تن در هکتار بوده است. لاین های مذکور به دلیل عملکرد، راندمان تبدیل، درصد برنج کامل بالا و میزان آمیلوز متوسط، ثبات عملکرد و سازگاری محیطی مناسب، به عنوان ژنوتیپ های برتر تشخیص داده شدند.

    نتیجه گیری

    بر پایه نتایج حاصل از روش های پایداری لاین های شماره 7 و 5 به ترتیب با متوسط عملکرد 9/60 و 8/85 تن در هکتار و داشتن واریانس پایداری، ضریب تغییرات محیطی و واریانس درون مکانی کم تر از یک، همچنین ضریب خط رگرسیونی معادل یک به عنوان ژنوتیپ های پایدار برای هر دو منطقه و سایر مناطق مشابه قابل توصیه می باشند.

    کلید واژگان: برهم کنش, رقم و لاین, کیفی
    Raham Mohtashami*
    Introduction and Objective

    Considering the increase in per capita consumption of rice in the country and the need to increase rice production per unit area, it is very important to introduce new high-quality varieties with high yield and stable grain yield. The grain yield depends on the genotype and its response to environmental conditions. To increase the quantity and quality of rice, this research was conducted to evaluate the interaction between genotype × environment and to determine the stability of the grain yield of rice genotypes.

    Materials and Methods

    In this experiment, 8 quality rice lines were carried out including Kadus, Ali Kazemi, and Champa local cultivars in the form of Randomized Complet Block Design with three replications in Cheram and Basht regions during 2017 and 2018. In each year, the performance of tested genotypes was tested separately using simple variance analysis and using Duncan's method, and at the end of the second year, combined analysis was performed to determine the compatibility. To analyze the stability and compatibility of lines, Shukla's stability variance, Francis and Kanenberg's coefficient of environmental changes, Wrickes ecovalence, deviation from Eberhart and Russell's regression line, Finley and Wilkinson's regression coefficient and Pintos' coefficient of identification were used.

    Results

    The results showed a great diversity between the investigated genotypes in terms of grain yield and other agricultural traits. Composite variance analysis showed that there is a significant difference between years at the 5% probability level. The stability analysis of the genotypes by calculating the stability parameter shows that the highest stability was related to the local Champa variety and lines 7, 8, 5, and 6. Based on the calculated Eberhart & Russell Method, genotypes 7, 6, and 8 and the local Champa variety were favorable in both test environments. In terms of Wrickes ecovalence, and stability parameter, the local Champa cultivar and genotypes 6 and 5 were the best. Based on the results of the analysis and comparison of the average of the treatments, the superiority of the grain yield was related to lines 7 and 5 with an average yield of 9.60 and 8.85 tons per hectare. The mentioned lines were recognized as superior genotypes due to their average yield, conversion efficiency, high percentage of whole rice, and average amylose content.

    Conclusion

    Based on the results obtained from the stability methods of lines number 7 and 5, respectively, with an average yield of 9.60 and 8.85 tons per hectare and having stability variance, environmental change coefficient, and intra-location variance less than one, as well as the coefficient of the regression line equal to one they are recommended as stable genotypes for both regions and other similar regions.

    Keywords: Compatibility, Interaction, Line, Cultivar, Quality
  • برکت الله ربانی، محمود خرمی وفا*، محسن سعیدی، لیلا زارعی، محمود باقری

    کینوا (Chenopodium quinoa Willd) گیاهی با ارزش غذایی بالا است که به شرایط مختلف رشد نیز سازگاری قابل توجهی دارد. به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بر کیفیت دانه سه ژنوتیپ کینوا (Q29، تیتیکاکا و ردکارینا)، یک آزمایش مزرعه ای در زمستان 1398 و بهار 1399 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سه تاریخ کاشت (هفته سوم اسفند، هفته سوم فروردین و هفته سوم اردیبهشت) و دو تراکم (40 و 60 بوته در متر مربع) به صورت طرح اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد ترکیب غذایی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد. عملکرد دانه بین 1642 و 2351 کیلوگرم در هکتار نوسان داشت و مشخصات اسیدهای آمینه بر اساس تاریخ کاشت و تراکم کاشت متفاوت بود. اسیدهای آمینه هیستیدین، اسید گلوتامیک، لوسین و لیزین با تاخیر در تاریخ کاشت افزایش یافتند ولی تریونین، تیروزین، آرژنین، متیونین، گلیسین، پرولین، ایزولوسین، والین، سرین، آلانین، اسید آسپارتیک، آسپاراژین، سیستیین، فنیل آلانین و گلوتامین با تاخیر در تاریخ کاشت از 15 اسفند تا 15 اردیبهشت ماه کاهش یافتند. ژنوتیپ تیتیکاکا در تاریخ کاشت سوم حداکثر عملکرد دانه را تولید کرد، در حالی که در تاریخ کاشت اول همه ژنوتیپ های مورد مطالعه در مورد اکثر اسیدهای آمینه پاسخ بهتری نشان دادند. همچنین مناسب ترین تراکم بوته برای دستیابی به بیشترین عملکرد دانه، 60 بوته در متر مربع بود. مواد معدنی بذر کینوا نسبت به تاریخ کاشت، تراکم بوته، ژنوتیپ و اثر متقابل آن ها تغییر معنی داری نشان ندادند به جز کلسیم که به طور معنی داری تحت تاثیر ژنوتیپ قرار گرفت. کمترین میزان ساپونین در ژنوتیپ تیتیکاکا در تراکم کاشت 40 بوته در متر مربع مشاهده شد. این نتایج نشان داد که ترکیب مواد مغذی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد.

    کلید واژگان: ارزش تغذیه ای, پروتئین, رقم, عملکرد دانه, مواد معدنی
    Barakatullah Rabbani, Mahmud Khoramivafa *, Mohsen Saeidi, Leila Zarei, Mahmoud Bagheri

    Quinoa (Chenopodium quinoa Willd) is a plant with high nutritional value and has good adaptability to different growing conditions. To investigate the effects of planting date and density on the seed quality of three quinoa genotypes (Q29, Titicaca, and Red Carina), a field experiment was conducted in 2019-2020 at the research field of Agriculture and Natural Resources Campus, Razi University, Kermanshah, Iran. The seeds were sown on three dates (15th March, 15th April, and 15th May) under two planting densities (40 and 60 plants/m2). The experiment was conducted as a split-plot factorial design based on the randomized complete block design with three replications. The results revealed that both sowing date and plant density influenced the nutritional composition of the quinoa genotypes. The grain yield varied between 1642 and 2351 kg/ha, and the amino acids profile varied according to planting date and planting density. The amino acids histidine, glutamic acid, leucine, and lysine increased with delaying sowing date whereas threonine, tyrosine, arginine, methionine, glycine, proline, isoleucine, valine, serine, alanine, aspartic acid, asparagine, cysteine, phenylalanine, and glutamine decreased with delaying the sowing date from 15 March to 15 May. The Titicaca genotype produced maximum grain yield under the third sowing date while in the case of the first sowing date, all studied genotypes were more responsive regarding most amino acids. Also, the most suitable plant density to result in the highest grain yield was 60 plants/m2. The mineral content of the quinoa seeds was not influenced significantly by the sowing date, plant density, genotype, and their interactions, except for calcium which was affected significantly by the genotype. The lowest saponin content was observed in Titicaca under the planting density of 40 plants/m2. These results indicated that both sowing dates and plant densities influence the nutritional composition of quinoa genotypes.

    Keywords: Cultivar, Grain Yield, minerals, Nutritional Value, Protein
  • محسن بذرافشان، حمزه حمزه*، علی جلیلیان، جمشید سلطانی ایدلیکی، حیدر عزیزی، محمدرضا فتحی

    با هدف تهیه و ارزیابی دورگ های تست کراس‎ مقاوم به ریزومانیا و نماتد مولد سیست بر پایه سینگل کراس های جدید بذر تولیدی 48 هیبرید تست کراس در سال 1400 در قالب طرح آگمنت به همراه ارقام شاهد مقاوم داخلی و خارجی در شش منطقه کرج، مشهد، شیراز، کرمانشاه، میاندوآب، و همدان ارزیابی شدند. نتایج مقایسه میانگین ژنوتیپ ها نشان داد رقم BTS2015N به ترتیب با میانگین 97/133، 45/114، 14/77، 80/102، 08/97 و 91/104 تن در هکتار بالاترین عملکرد ریشه را در محیط های کرج، مشهد، شیراز، کرمانشاه، همدان، و مجموع شش مکان به خود اختصاص داد. رقم Wawilow نیز به ترتیب با میانگین 61/17، 31/18، 06/24، 57/19 و 62/18 درصد بالاترین عیار قند را در محیط های کرج، مشهد، شیراز و کرمانشاه و مجموع شش مکان به خود اختصاص داد. در مجموع شش مکان بین هیبریدهای 39، 40، 31 و 35 از نظر عملکرد ریشه و هیبریدهای 24 و 47 از لحاظ عیار قند با رقم شاهد خارجی BTS2015N اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در این مطالعه هیبریدهای جدید 40، 38، 23، ارقام Nika و Bifort به ترتیب با 062/0، 117/0، 154/0، 245/0 و 256/0 کمترین مقادیر شاخص پایداری امی (ASV) را به خود اختصاص داده و ژنوتیپ های پایدار از نظر عملکرد ریشه محسوب شدند. همچنین بر اساس نتایج روش GGE بای پلات هیبریدهای جدید شماره 13، 24، 32، 23 بالاترین پایداری عمومی را به خود اختصاص دادند. همچنین رقم BTS2015N برای محیط های کرج، کرمانشاه، شیراز و همدان و رقم Annamira KWS برای محیط میاندوآب سازگاری خصوصی بالایی نشان دادند.

    کلید واژگان: پایداری, رقم, عملکرد ریشه, عیار قند, محیط
    Mohsen Bazrafshan, Hamze Hamze *, ALI JALILIAN, Jamshid Soltani Idliki, Heydar Azizi, MohamadReza Fathi

    To prepare and evaluate test cross hybrids resistant to rhizomania and cyst nematode based on new single crosses, 48 test cross hybrids produced were evaluated in 2021 in the augmentation design along with Iranian and commercial hybrid varieties in six regions )Karaj, Mashhad, Shiraz, Kermanshah, Miandoab, and Hamadan(. Genotypes mean comparison showed that BTS2015N had the highest root yield in Karaj, Mashhad, Shiraz, Kermanshah, and Hamadan and an average of six locations with an average of 133.97, 114.45, 77.14, 102.80, 97.08, and 104.91 t/ha, respectively. The Wawilow cultivar also had the highest sugar content in Karaj, Mashhad, Shiraz, and Kermanshah and an average of six locations with an average of 17.61, 18.31, 24.06, 19.57, and 18.62 percent, respectively. In addition, in a total of six locations, there was no significant difference among hybrids 39, 40, 31, and 35 in terms of root yield and hybrids 24 and 47 in terms of sugar content with the external control cultivar BTS2015N. In this study, new hybrids 40, 38, 23, Nika, and Bifort cultivars have the lowest ASV values with 0.062, 0.117, 0.154, 0.245, and 0.256, respectively, were considered stable genotypes in terms of root yield. Also, based on the results of the GGE biplot method, the new hybrids 13, 24, 32, 23 had the highest general stability. In this study, the BTS2015N cultivar for the environments of Karaj, Kermanshah, Shiraz, and Hamadan and the Annamira KWS cultivar for the Miandoab environment showed high specific adaptability.

    Keywords: Cultivar, environment, Root yield, Stability, Sugar content
  • داود امیدی نسب*، موسی مسکرباشی، افراسیاب راهنما قهفرخی
    به‏ منظور شناخت و بررسی عملکرد دانه و ویژگی‏ های کیفی روغن دانه آفتابگردان تحت شرایط کم ‏آبی، پژوهشی در سال زراعی 1399-1398 به‏ صورت کرت‏ های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‏ های کامل تصادفی در سه تکرار و با دو عامل: آبیاری به ‏عنوان عامل اصلی (شاهد، کم‏ آبیاری متوسط و کم ‏آبیاری شدید - براساس تخلیه 50، 70 و 90 درصد از رطوبت قابل استفاده خاک) و رقم به ‏عنوان عامل فرعی (شامل اسکار، فلیکس، شکیرا، ساوانا، لاباد و مونالیزا) در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی‏ آباد انجام گرفت. نتایج نشان داد که کم ‏آبیاری بر تعداد و وزن دانه‏ در طبق، عملکرد دانه و ویژگی ‏های کیفی روغن دانه نسبت به شاهد در ارقام آفتابگردان، تفاوت آماری معنی‏ دار ایجاد کرده است. تعداد دانه در طبق، وزن دانه‏ در طبق، عملکرد و درصد روغن دانه به‏ ترتیب 45، 49، 50 و 26 درصد، تحت تاثیر کم ‏آبیاری شدید، کاهش پیدا کردند. همچنین کم ‏آبیاری با افزایش شاخص ‏های یدی، صابونی، میزان فسفر، ارزش پراکسید، کلروفیل، کاروتنویید و اسیدیته روغن، موجب ایجاد ناخالصی‏ و افزایش خاصیت فسادپذیری در روغن آفتابگردان شد. در نهایت ارقام فلیکس و لاباد با توجه  به عملکرد دانه بالا و حفظ عملکرد در شرایط کم ‏آبیاری، به‏ عنوان ارقام پر محصول و سازگار در منطقه دزفول و مناطق مشابه پیشنهاد می‏شوند.
    کلید واژگان: درصد روغن, رقم, فلیکس, لاباد, ناخالصی
    Davoud Omidinasab *, Moosa Meskarbashee, Afrasiab Rahnama Ghahfarokhi
    In order to evaluate the grain yield and the quality characteristics of sunflower grain oil in response to deficit irrigation (DI), a split plot experiment based on randomized complete block design with three replications and two factors was carried out at experimental farm of Safiabad agricultural and natural resources research and education center in 2019–2020 growing seasons. The factors were DI as the main factor (including control, moderate DI, and severe DI- based on the discharge of 50, 70, and 90% of field capacity) and cultivar as sub-factor (including Oscar, Felix, Shakira, Savana, Labad, and Monaliza). The results showed that deficit irrigation caused a significant difference in grain yield, grain number per head, grain weight per head, oil quality characteristics compared to the control. Deficit irrigation caused a significant reduction in grain yield, grain number per head, and oil yield by 49.94, 49.94, and 26.67%, respectively, compared to control. In addition, deficit irrigation increased iodine index, peroxide value, phosphorus, chlorophyll content, carotenoid content, and oil acidity; hence, impurity in oil and oil corruption was increased. In conclusion, Felix and Labad cultivars are recommend for cultivation in Dezful and similar regions due to having high grain yield and maintaining yield under deficit irrigation conditions.
    Keywords: Cultivar, Felix, Impurity, Labad, oil percentage
  • بابک درویشی*، عنایت رضوانی، حسین صادقی، مصطفی شاکری، حامد نصیری وطن، محمد کاوند، شمس الله ینکجه فراهانی، مهران شرفی زاد
    هدف

    این آزمایش به منظور بررسی ارزش زراعی دو رقم جدید لوبیا به نام های سپهر و سمبل صورت گرفت که توسط بخش خصوصی و با هدف ثبت نام ارقام مذکور در فهرست ملی ارقام گیاهی معرفی شده اند.

    روش پژوهش:

     این ارقام به همراه چهار رقم شاهد در سه منطقه مختلف (کرج، زنجان و خمین) و در هر منطقه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت دو سال زراعی (1400-1399 و 1399-1398) موردبررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج بررسی صفات نشان داد که گلدهی در ارقام کاندید سپهر و سمبل به طور معنی داری زودتر از ارقام شاهد (به ترتیب هشت و چهار روز زودتر از میانگین ارقام شاهد) اتفاق افتاد. به همین ترتیب رسیدگی فیزیولوژیک بذر در ارقام سپهر و سمبل به ترتیب هشت و 10 روز زودتر از میانگین ارقام شاهد صورت گرفت. تعداد بذر در غلاف ارقام کاندید سپهر و سمبل تفاوت معنی داری با ارقام شاهد نداشت. ارقام سپهر و سمبل دانه های درشت تری تولید کردند و وزن صددانه این ارقام به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 7/9 و 1/24 درصد بالاتر از میانگین سایر ارقام)، ولی عملکرد دانه در این دو رقم نسبت به ارقام شاهد به طور معنی داری کم تر بود (به ترتیب 89/19 و 27/18 درصد کم تر از میانگین سایر ارقام).

    نتیجه گیری

    در نهایت ارقام کاندید سپهر و سمبل به دلیل تیپ ایستاده و سهولت برداشت، زودرس بودن و مصرف یک تا دو نوبت آب کم تر و بازارپسندی و تولید دانه های درشت تر می توانند به عنوان ژرم پلاسم های جدید در تولید حبوبات کشور نقش موثری ایفا نمایند.

    کلید واژگان: ارزش زراعی, تجاری سازی, رقم, سازگاری, لوبیا
    Babak Darvishi *, Enayat Rezvani, Hosein Sadeghi, Mostafa Shakeri, Hamed Nasiri Vatan, Mohammad Kavand, Shamsollah Yenkejeh Farahani, Mehran Sharafizad
    Objective

    This experiment was conducted to investigate the agricultural value of two new varieties of beans: Sepehr and Sembol, which were introduced by the private sector with the aim of registering the named varieties in the national list of plant varieties.

    Methods

    These cultivars (Sepehr and Sembol) along with 4 domestic control cultivars were studied in 3 locations (Karaj, Zanjan, and Khomein) based on complete randomized block design in 3 replications during two crop seasons (2019-2020 and 2020-2021).

    Results

    Results showed that flowering occurred significantly earlier in candidate cultivars (Sepehr and Sembol) than control cultivars (8 and 4 days respectively). As the same way, physiological seed ripening in candidate cultivars occurred earlier than control cultivars (8 and 10 days earlier than mean of other cultivars respectively). The number of seeds in the pods of Sepehr and Sembol candidate cultivars did not significantly differ from the control cultivars. Sepehr and Sembol cultivars produced larger seeds and hundred seeds weight of these cultivars was greatly higher than other cultivars (9.7 and 24.1 percent higher than mean of other cultivars respectively), but the seed yield in these two cultivars was significantly lower than control cultivars (19.89 and 18.27 percent lower than mean of other cultivars respectively).

    Conclusion

    Finally, the candidate cultivars Sepehr and Sembol can play an effective role as new germplasms in the country's bean production due to their erect type and ease of harvesting, early maturity and consumption of one to two times less water, marketability and production of larger seeds.

    Keywords: Bean, commercialization, Compatibility, Cultivar, cultivation value
  • راضیه شاهی مریدی، حسین کاظمی*، بهنام کامکار، احمد ندیمی، محسن حسینعلی زاده، حسن یگانه

    این مطالعه به منظور ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل ترسیب کربن در کشت بوم های کلزا بخش سرخنکلاته، شهرستان گرگان در سال زراعی 1399-1400 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی انجام شد. برای این منظور نمونه برداری از 50 مزرعه به صورت تصادفی با کوادرات 5/0 × 5/0 متر مربعی در زمان رسیدگی گیاه انجام شد و اندام های هوایی و زیرزمینی برداشت و خشک شدند.نتایج نشان داد که میانگین کربن ترسیب شده در کل اندام های گیاهی کلزا در مزارع تحت کشت رقم هایولا 50، برابر با 47/6657 کیلوگرم در هکتار و در مزارع تحت کشت رقم تراپر برابر با 33/6560 کیلوگرم در هکتار بود. میانگین پتانسیل ترسیب کربن در ساقه در دو رقم هایولا 50 و تراپر به ترتیب برابر با 36/2012 و 97/1993، در خورجین برابر با 77/1676 و 36/1608، در بذر معادل 20/1717 و 95/1639، در برگ به ارزش 90/602 و 72/615، و در ریشه حدود 21/648 و 30/702 کیلوگرم در هکتار تعیین شد. همچنین در این پزوهش میزان عملکرد دانه در دو رقم هایولا 50 و تراپر به ترتیب برابر با 73/3368 و 69/3206 کیلو گرم در هکتار، نسبت اندام هوایی به ریشه برابر با 53/9 و 93/8 و میزان تولید خالص کل گیاه(NPP) 81/7174 و 69/7139 کیلوگرم در هکتار و تولید خالص اندام هوایی 98/6076 و 87/5970 کیلوگرم در هکتار و تولید خالص بخش زیر زمینی 82/1097 و 82/1168 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. نقشه های پتانسیل ترسیب کربن نشان داد که در کشت بوم های واقع در قسمت های غرب و شمال غربی بیشترین میزان پتانسیل ترسیب کربن وجود دارد.

    کلید واژگان: اندام های اقتصادی, تولید خالص اولیه, درون یابی, رقم
    R. Shahi, Hossein Kazemi *, Behnam Kamkar, A. Nadimi, M. Hosseinalizadeh, H. Yeganeh

    Carbon sequestration is the ability of plant biomass and the soil to absorb atmospheric carbon dioxide and store it for a long time. Therefore, carbon sequestration occurs when the rate of absorption of carbon dioxide by plants from the atmosphere, is larger than the total soil respiration rate, plant respiration and plant biomass cut (Anderson et al., 2008). Today, agriculture is effective in carbon sequestration through as an important factor in in order to mitigate the effects of climate change. In the past, carbon sequesters are mainly raised in relation to forests. But today, crops production or animal husbandry can also be effective by maintaining plant residues and proper consumption of organic fertilizers obtained in soil in carbon sequestration (Seyedi, 2016). Therefore, this study was conducted in order to evaluation the carbon sequestration potential in canola plant tissues in agroecosystems Sorkhankalateh region, Gorgan county.

    Materials and Methods

    This study was conducted to evaluation the carbon sequestration potential in above- ground and below ground tissues of canola (Brassica napus L.) in agricultural lands of Sorkhankalateh region (Gorgan County) during 2021-2022. In this study, 50 canola fields were selected and sampling from the fields based on the W pattern in the four geographical directions of the region. An electric burn furnace method was used to determine the conversion coefficients of carbon sequestration potential in above- ground and below ground tissues (including siliques, seeds, stems, leaves and roots). As well as, the ratio of above- ground to below ground tissues and harvest index were estimated to determine the net primary production based on carbon content in the above ground tissue, below ground and total plant, and the carbon allocation coefficients in each of the canola plant organs. Finally, using the ArcGIS software version 10.3, the amount of carbon sequestration potential in each of the canola organs was presented in the form of a map, and all the data used were analyzed using SAS software version 9.3.Results and DiscussionBased on the findings of this study, the average deposited carbon in total plant tissues in under cultivated fields of Hayola 50 cultivar was equal to 6657.47 kg per hectare and in under cultivated fields of Trapper cultivar equal to 6560.33 kg per hectare. So that the average carbon sequestration potential was obtained in the stem in two Hayola 50 and Trapper cultivars equal to 2012.36 and 1993.97, in seed 1717.20 and 1639.95, in pod 1676.77 and 1608.36, in leaf 602.90 and 615.72, and in root 648.21 and 703.30 kg per hectare, respectively. Also, the shares amount of the allocation coefficient of each of the economic tissues, stem, leaf and silique, root and root secretions were obtained, in two Hayola 50 and Trapper cultivars equal to 21.17 and 20.42, 63.60 and 63.49, 9.22 and 9.74, and 5.99 and 6.33 percent, respectively. In this study, the average total carbon sequestation potential in above- ground and below ground tissues was equal to 6610.86 kg per hectare. The highest and lowest carbon sequestation potential was obtained for stem with 2081.35 kg per hectare and leaf with 759.89 kg per hectare, respectively. Also, in the survey of carbon sequestration in above- ground and below ground tissues in canola fields, it was determined that there was a significant difference in 99% level. The results of carbon sequestration maps showed that there was the highest carbon sequestration rate in the fields located in the west and northwest, and carbon sequestration rate was lower in the fields located in the southern and eastern regions.

    Keywords: cultivar, Economic tissues, Net primary production, Interpolation
  • رضا سخاوت، فرامرز سیدی*، مجید رخشنده رو
    مطالعه دقیق ماهیت برهمکنش ژنوتیپ با محیط، امکان شناسایی ژنوتیپ های پایدار و سازگار را برای به نژادگرها فراهم می آورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پرمحصول در طرح های به‎ نژادی بوده است. به منظور بررسی سازگاری عملکرد و اجزای عملکرد هفت لاین امیدبخش ماش به همراه شاهد (رقم پرتو)، سه آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سه منطقه ازکشور یعنی خوزستان (مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول)، گلستان (ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد) و فارس (ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان) در سال 1394-1393 به مدت دو سال اجرا شد. هر کرت آزمایشی شامل چهار خط 4 متری بود. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، طول بوته و عملکرد دانه. تجزیه واریانس مرکب داده ها انجام و به دلیل معنی دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط و لذا پاسخ مختلف ژنوتیپ ها نسبت به محیط های مختلف، برای تعیین سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها نسبت به محاسبه آماره ‎های پایداری اقدام شد. برای انجام این کار آماره های پایداری واریانس محیطی رومر، ضریب تغییرات محیطی فرانسیس و کاننبرگ، ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون برای تعیین ژنوتیپ های پایدار محاسبه شدند. همچنین، تجزیه AMMI انجام شد. بر اساس ضریب تغییرات فرانسیس کاننبرگ ژنوتیپ های VC6368(46-40-4) و VC6371-94 و بر اساس ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون VC6469 و VC3960-88 پایدار بودند. از نظر ضریب تغییرات درون مکانی نیز ژنوتیپ های VC3960-88 و VC6368(46-40-4) پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه پایداری و در نظر گرفتن عملکرد دانه، وزن دانه و صفات مطلوب، ژنوتیپ های VC6371، VC6368(46-40-4) و VC3960-88 جهت بررسی های بیشتر انتخاب شدند.
    کلید واژگان: تجزیه امی, رقم, ژنوتیپ, شاخص پایداری, ماش
    Reza Sekhavat, Faramarz Sayyedi *, Majid Rakhshanderoo
    Accurate study on the nature of genotype by environment interaction enables the identification of stable and adaptable genotypes for breeders and it has always been an important issue to address by breeders for the production and release of new sustainable and high-yielding varieties in breeding projects. To study the stability of yield and yield components of seven promising lines of mungbean as well as the check (Parto), three experiments were conducted in an RCBD with three replications in three regions of the country, i. e. Khuzestan (Agricultural and Natural Resources Research and Education Center of Safi Abad, Dezful), Golestan (Agricultural Experiment Station of Gonbad) and Fars (Agricultural Research Station of Zarghan) in 2014-2015 for two years. Each plot consisted of four four-meter-long rows. The traits studied were: the number of branches per plant, pods per plant, seeds per pod, 100-seed weight, plant length, and seed yield. A combined analysis of variance was performed. Because of the significant genotype by environment interaction and, as a result, the different responses of genotypes to various environments, stability indices were calculated to determine the stability of genotypes. To do this, Romer's environment variance, Francis and Kannenberg's environmental CV, and the regression coefficient of Finley and Wilkinson were determined. AMMI analysis was also performed. Based on Francis and Kannenberg's environmental CV and coefficient of Finley and Wilkinson genotypes VC6368 (46-40-4) and VC6371-94, and VC6469 and VC3960 were stable, respectively. Based on the CV of intra-location, VC3960-88 and VC6368 (46-40-4) were stable. According to stability analysis results and considering seed yield, seed weight and other suitable characters, genotypes VC6371, VC6368 (46-40-4) and VC3960-88 were selected for further studies.
    Keywords: AMMI analysis, cultivar, genotype, Mungbean, stability index
  • ابراهیم گنجی مقدم*، ناصر بوذری، محبوبه زمانی پور

    معرفی ارقام جدید گیلاس زودرس یکی از مهم ترین اهداف برنامه های پرورش گیلاس در ایران است. رقم عطار با اجرای هشت طرح تحقیقاتی به مدت 21 سال از سال 1377 از ژرم پلاسم های گیلاس بومی خراسان رضوی انتخاب شد. ارزیابی ویژگی های رویشی، زایشی و پومولوژیکی ژنوتیپ ها به همراه سایر ارقام طی سال های 1384 تا 1399 منجر به معرفی رقم عطار شد. نتایج نشان داد که رقم عطار دارای عادت رشدی نیمه پراکنده و درجه شاخه دهی دهی متوسط است. زمان اولین گلدهی رقم عطار در هفته دوم فروردین ماه بود. مطالعه وضعیت گرده افشانی نشان داد که این رقم خود ناسازگار است. ارقام سیاه مشهد، سوییت هارت و دوم رس مشهد گرده افشان مناسبی برای عطار بودند. زمان برداشت عطار در هفته اول خردادماه بود. میانگین وزن میوه رقم عطار (7/37 گرم) بیشتر از رقم شاندیز (7/23 گرم) و توس (6/87 گرم) بود. همچنین، کل مواد جامد محلول در عطار (19/87 درصد) بیشتر از رقم شاندیز (16/63 درصد) و توس (17/13 درصد) بود. عملکرد عطار در مرحله باردهی اقتصادی، 40 کیلوگرم در هر درخت بود که از رقم شاندیز (22/43 کیلوگرم) بالاتر بود. اختلال ترک خوردگی میوه در رقم عطار کمتر از سایر ارقام بود. عطار ارزش اقتصادی بالایی دارد و از این رو معرفی این رقم گیلاس می تواند نقش مهمی در افزایش درآمد تولیدکنندگان گیلاس داشته باشد.

    کلید واژگان: رقم, صفات فنولوژیکی و پومولوژیک, عطار, عملکرد, گیلاس
    Ebrahim Ganji Moghaddam *, Naser Bouzari, Mahboubeh Zamanipour

    Introducing new sweet cherry cultivars with early ripening time is one of the most important goals of cherry breeding programs in Iran. The Attar cultivar was selected from the native sweet cherry germplasms of the Khorasan Razavi province by implementing eight research projects for 21 years since 1998. Evaluation of the vegetative, reproductive, and pomological characteristics of the genotypes along with other cultivars during 2005-2020 led to the introduction of the Attar cultivar. The results showed that Attar had semi-spreading tree habits with a moderate degree of branching. The time of the first flowering for Attar was in the second week of April. Results showed that this cultivar was self-incompatible. Siyah-e-Mashhad, Sweet Heart, and Dovomras-e-Mashhad cultivars were suitable pollinizers for the Attar cultivar. The harvesting time of Attar was in the first week of June. The average fruit weight of the Attar cultivar (7.73 g) was higher than those of the Shandiz (7.23 g) and Toos (6.87 g) cultivars. Also, the total soluble solids in Attar (19.87%) were higher than the Shandiz (16.63%) and Toos (17.13%) cultivars. The fruit yield of Attar in the economic fruiting stage was 40 kg per tree, which was higher than the Shandiz cultivar (22.43 kg). Fruit cracking disorder in the Attar cultivar was lower than other cultivars. Attar has a high economic value and therefore the development of this cherry cultivar can play an important role in increasing the income of cherry producers.

    Keywords: Attar, Cultivar, phenological, pomologhical traits, sweet cherry, Yield
  • حمید جباری*، فرید گل زردی، فرناز شریعتی، هرمز اسدی
    مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی علوفه ارقام گلرنگ در سه زمان برداشت علوفه براساس مراحل نموی گیاه به صورت آزمایش کرت های خردشده در زمان در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. عامل اصلی شامل سه رقم گلرنگ (گلدشت، گل مهر و پرنیان) بود و سه زمان برداشت علوفه (مراحل رشد سریع ساقه، شاخه دهی و گل دهی) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اثر سال تنها بر صفات ارتفاع بوته و کربوهیدرات های محلول در آب در سطح آماری پنج درصد معنی دار بود. نتایج حاصل نشان داد که اثر متقابل رقم× زمان برداشت بر عملکرد علوفه تر، ارتفاع بوته، کربوهیدرات های محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی در سطح احتمال یک درصد معنی‏دار بود. بالاترین عملکرد علوفه تر (52103 کیلوگرم در هکتار) با برداشت رقم گل مهر در مرحله آغاز گل ‏دهی به دست آمد، اما بیش ترین عملکرد ماده خشک در ارقام گل مهر و پرنیان مشاهده شد. در مرحله شاخه دهی بیش ترین عملکرد ماده خشک به میزان 11900 کیلوگرم در هکتار حاصل شد و محتوای پروتیین خام در این مرحله 57/14 درصد بود. در مقابل حداکثر محتوای پروتیین خام در مرحله گل دهی و به میزان 22/19 درصد حاصل شد، اما میانگین عملکرد ماده خشک در این مرحله 9937 کیلوگرم در هکتار بود. حداکثر و حداقل ارزش نسبی تغذیه ای (3/130 و 3/92 درصد) به ترتیب در علوفه ارقام گلدشت و گل مهر به ثبت رسید. بر این اساس، از بین ارقام موردبررسی رقم پرنیان و از بین مراحل رشد، برداشت علوفه در مرحله شاخه دهی به عنوان تیمار برتر برای دستیابی همزمان به حداکثر عملکرد و کیفیت علوفه گلرنگ معرفی می شود.
    کلید واژگان: ارزش نسبی تغذیه ای, پروتئین خام, رقم, عملکرد ماده خشک, قابلیت هضم علوفه و گلرنگ
    Hamid Jabbari *, Farid Golzardi, Farnaz Shariati, Hormoz Asadi
    In order to evaluate the quantity and quality of safflower cultivars forage in three forage harvesting times based on plant phenological stages, the present study has been conducted in a randomized complete block design with split-plot in time arrangements with three replications at the Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran, during 2018-2019 and 2019-2020 cropping seasons. The main factor includes three safflower cultivars (Goldasht, Golmehr, and Parnian), with three forage harvesting time (namely stem elongation, branching, and flowering stages) considered as the sub-factor. The effect of year only on plant height and water-soluble carbohydrates (WSC) has been significant (P≤0.05). The results show that the interaction effect of cultivar × harvesting time on the fresh forage yield, plant height, WSC, and neutral detergent fiber (NDF) has been significant (P≤0.01). The highest fresh forage yield (52103 kg ha-1) is obtained by harvesting the Golmehr cultivar at the beginning of flowering; however, the highest dry matter yield is observed in Golmehr and Parnian cultivars. The highest dry matter yield has been observed in the branching stage (11900 kg ha-1), with the crude protein content in this stage being 14.57%. In contrast, the maximum crude protein content is observed in the flowering stage (19.22%), even though the mean dry matter yield at this stage has been 9937 kg ha-1. The maximum and minimum RFV (130.3% and 92.3%) are recorded in the forage of Goldasht and Golmehr cultivars, respectively. Therefore, among the studied cultivars, Parnian, and among the growth stages, forage harvesting at the branching stage is introduced as the superior treatment to achieve maximum yield and quality of safflower forage.
    Keywords: crude protein, Cultivar, dry matter yield, Forage digestibility, Relative feed value, Safflower
  • علی اکبر قنبری*، رمضان سرپرست، امیر توسلی، رحیم احمدوند، محمدجواد زمانی

    رقم سپهر (لاین KS940144) از ژرم پلاسم لوبیا معمولی (Phaseolus vulgaris L.) انتخاب شد و در آزمایش های به نژادی که طی سال های 1393 تا 1397 انجام شد به عنوان یکی از لاین های برتر از لحاظ عملکرد غلاف سبز بود. در سال 1393، تعداد 302 لاین لوبیای معمولی از نظر وجود یا عدم وجود نخ در غلاف، تعداد غلاف در بوته، شکل و طول غلاف، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر بررسی شدند و لاین KS940144 به همراه 24 لاین مطلوب و بازارپسند دیگر برای آزمایش های مقدماتی مقایسه عملکرد انتخاب شدند. در تابستان سال 1394، تعداد 25 لاین به همراه ارقام تجاری سانری، والنتینو و کانتاندر مورد مقایسه قرار گرفتند. در بهار سال 1395، هشت لاین انتخابی از سال قبل به همراه ارقام تجاری سانری، والنتینو و کانتاندر کشت شدند. با توجه به نتایج، هر هشت لاین جهت آزمایش سازگاری انتخاب شدند. برای بررسی سازگاری و پایداری عملکرد لاین های منتخب، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سه منطقه کرج، ساری و زرقان طی دو سال (1396 و 1397) انجام شد. مقایسه میانگین عملکرد غلاف سبز در مناطق طی دو سال نشان داد که لاین KS940144 رتبه اول را از نظر عملکرد غلاف سبز (17720 کیلوگرم در هکتار) داشت. درصد اختلاف عملکرد این لاین نسبت به ارقام تجاری والنتینو و سانری به ترتیب بیش از 31 و 36 درصد بود. در سال 1398، نتایج ارزیابی عملکرد لاین KS940144 در مقایسه با رقم تجاری سانری در شرایط زارعین استان های البرز، مازندران و فارس نشان داد که میانگین عملکرد غلاف سبز لاین KS940144 (16355 کیلوگرم در هکتار) نسبت به رقم سانری (14632 کیلوگرم در هکتار)، 77/11 درصد بیشتر بود. در سال 1399، واکنش لاین KS940144 نسبت به بیماری ویروسی BCMV بررسی گردید و این لاین به عنوان مقاوم تشخیص داده شد. با توجه به عملکرد بالا، بازارپسندی عالی غلاف و مقاومت به بیماری ویروس موزاییک معمولی لوبیا، این لاین با نام سپهر نامگذاری و برای مناطق سرد، معتدل و معتدل سرد توصیه می شود.

    کلید واژگان: پایداری تولید, رقم, سپهر, عملکرد غلاف سبز, لوبیا
    A. A. Ghanbari *, R. Sarparast, A. Tavassoli, R. Ahmadvand, M. J. Zamani

    Sepehr cultivar (line KS940144) was selected from common bean germplasm (Phaseolus vulgaris L.) and in breeding experiments conducted from 2014 to 2018 was one of the top lines in the green pod yield. In 2014, 302 lines of common beans were studied the presence or absence of string in the pod, the number of pods per plant, and the shape and length of the pod in the research field of Seed and Plant Improvement Institute (SPII) and line KS940144 along with 24 other desirable and marketable lines were selected for preliminary yield comparison trial. In the summer of 2015, 25 lines were compared with the commercial cultivars Sunray, Valentino and Contander. In the spring of 2016, eight selected lines from the previous year were planted along with the commercial cultivars Sunray, Valentino and Contander. According to the results, all eight lines were selected for adaptability testing. To evaluate the adaptability and yield stability of the selected lines, an experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in three regions of Karaj, Sari and Zarghan during two years (2017 and 2018). Comparison of the average yield of green pods in the regions over two years showed that the line KS940144 had first rank for the green pod yield (17720 kgha-1). The yield difference of this line compared to Valentino and Sunray cultivars was more than 31% and 36%, respectively. In 2019, the results of yield evaluation of line KS940144 in comparison with Sunray cultivar in the conditions of farmers of Alborz, Mazandaran and Fars provinces showed that the average yield of line KS940144 (16355 kgha-1) was 11.77% higher than Sunray cultivar (14632 kgha-1). In 2020, the reaction of line KS940144 to BCMV virus disease was studied and this line was identified as a resistant line. Due to the high yield, excellent pod marketing and disease resistance to common bean mosaic virus, this line was released as Sepehr and is recommended for cultivation in cold, temperate and temperate-cold regions.

    Keywords: Bean, cultivar, green pod yield, production stability, Sepehr
  • نصرت الله عباسی*، آمنه رفیعی، سمیه حاجی نیا

    این آزمایش بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان گرمسیری دهلران در سال 1400 اجرا شد. کرت های اصلی شامل مدیریت آبیاری با دو روش آبیاری قطره ای (تیپ) و آبیاری نشتی و کرت های فرعی شامل 20 رقم ذرت دانه ای بودند. ارقام کنسور و 704 دارای بیش ترین ارتفاع بوته و قطر ساقه بودند. کم ترین ارتفاع بوته و قطر ساقه در ارقام BK66CTM و BK65 مشاهده شد. بیش ترین عملکرد دانه (67/9866، 9760 و 9653 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب در ارقام AGN823، KSC703 و AGN824 و کم ترین عملکرد دانه (78/5937 و 78/6257 کیلوگرم در هکتار) در ارقام BK66-CTM و سیمون LF مشاهده شد. ارقام AGN824 وBK66CTM  به ترتیب با 87/24808 و 43/17644کیلوگرم در هکتار بیش ترین و کم ترین عملکرد بیولوژیکی را به خود اختصاص دادند. متوسط عملکرد دانه در آبیاری تیپ نسبت به آبیاری نشتی 7/14 درصد بیش تر بود. کارایی مصرف آب در روش آبیاری قطره ای نواری برابر با 65/3 کیلوگرم بر مترمکعب و در روش آبیاری نشتی 25/2 کیلوگرم بر مترمکعب بود، که نشان دهنده برتری 2/62 درصدی بهره وری آب در روش نواری قطره ای نسبت به روش نشتی است. نتایج کلی این پژوهش بیانگر برتری آبیاری به روش آبیاری قطره ای و معرفی ارقام AGN823، KSC703، AGN824، برکت 3، AGN837، AGN820 و سیمون LR برای کشت در مناطق گرمسیری است.

    کلید واژگان: آبیاری, رقم, ذرت, عملکرد, کارایی مصرف آب
    Nosratollah Abbasi*, Ameneh Rafiee, Somaye Hajinia
    Introduction

    Selecting the appropriate cultivar of corn and providing efficient irrigation methods in order to increase water productivity and production per unit area for optimal use of water resources in agriculture is of great importance. In this study, it was tried to evaluate and compare between drip irrigation methods (type) and furrow irrigation on 20 cultivars of maize cultivars in order to determine the most appropriate irrigation method and the best cultivar compatible with the region in order to increase yield and water use efficiency. Also reduce the amount of water consumed.

    Materials and Methods

    This experiment was conducted to investigate the growth, yield and water use efficiency of different corn cultivars as split plots based on a randomized complete block design with three replications in the tropical city of Dehloran in 2021. The main plots included irrigation management with two methods of drip irrigation (type) and furrow irrigation and the sub-plots included 20 varieties of corn. Vegetative traits including plant height were measured by meters, stem diameter, flag leaf area, number of cob rows, number of seeds per row and 1000-seed weight. Finally, after drying the plants, biological yield and grain yield were weighed using a digital scale. Water use efficiency was also calculated based on biological yield.

    Results and Discussion

    The results showed that cultivars 704 (122.3 days), BK74 (123.5 days) were known as early cultivars and NS640 (129.8 days), 89MAY70 (129.5 days) were known as late corn cultivars. Conserv cultivars (242.5 cm), 704 (225.2 cm) had the highest plant height. The highest leaf area of ​​flag was observed in cultivars AGN820 (279.5 cm2), AGN837 (274 cm2). Also, Conserv (3.33 cm), Barakat 3 (3.32 cm) cultivars had the largest stem diameter. The lowest plant height in BK66CTM cultivars (214 cm), BK65 (216.7 cm), the lowest stem diameter in BK66CTM cultivars (2.8 cm) and the lowest flag leaf area in 89MAY70 cultivars (199.2 cm2) and BC678 (199.7 cm2) were observed. Highest grain yield in cultivars AGN823 (9866.67 kg.ha-1), KSC703 (9760 kg.ha-1), AGN824 (9653.33 kg.ha-1) and lowest grain yield in BK66-CTM cultivars (5937.78 kg.ha-1) and Simon LF (6257.78 kg.ha-1) were observed, cultivars 704 with 348 g and AGN822 with AGN822 with 356.67 g had the lowest 1000-seed weight and cultivars AGN823 with 400.83, AGN824 with 393.33 g, AGN816 and Simon LF (394.17 g) had the highest 1000-seed weight, 1000-seed weight was higher in type irrigation method compared to furrow irrigation. AGN824 cultivars with 24808.87 kg.ha-1 had the highest biological yield and BK66CTM cultivars with 17644 kg.ha-1 had the lowest biological yield. the mean grain yield in type irrigation (9152 kg.ha-1) compared to the average grain yield in furrow irrigation (7980 kg.ha-1) has increased by about 14.7%. The amount of water consumption in the drip method (5966.7 m3.ha-1) compared to the amount of water consumption in the furrow method (8950 m3.ha-1) decreased by 3.3 3 shows. The effect of drip irrigation and furrow management methods on water productivity based on biological yield showed that water efficiency based on biological yield in strip drip irrigation method is equal to 3.65 kg.m3 and in furrow irrigation method is 2.25 kg.m3. Which indicates a 62.2% advantage of water efficiency in the drip strip method over the furrow method.

    Conclusion

    The general results of this study indicate the superiority of drip irrigation and the introduction of cultivars for cultivation in the tropics. The strip drip irrigation method, considering the reduction in the volume of water consumption, showed a significant increase in the yield and yield components of the corn plant. Strip drip irrigation with lower water consumption was able to produce more performance compared to leak irrigation. The strip drip irrigation method reduced irrigation water by 33.34% compared to the leak irrigation method.

    Keywords: Corn, Cultivar, Irrigation, Yield, Water use efficiency
  • اسفندیار حسنی مقدم*، رضا کرمیان، مهدی شعبان، علی محمدیان
    این مطالعه به منظور دستیابی به بهترین رقم سازگار با شرایط اقلیمی استان لرستان، در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی در باغ گیاه شناسی زاگرس شهرستان خرم آباد اجرا شد. در این آزمایش، هفت رقم پسته به اسامی احمد آقایی، اکبری، اوحدی، کله قوچی، ممتاز، خنجری و چروک از نظر رشد و سازگاری با شرایط آب و هوایی لرستان به مدت پنج سال با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد اثر رقم بر صفات ارتفاع بوته، قطر تنه درخت، درصد زنده‏مانی و درصد میوه‏دهی در طی پنج سال معنی‏دار شد. نتایج مقایسه میانگین داده‏ها مشخص نمود که در بین ارقام موردمطالعه از نظر ارتفاع درخت، ارقام ممتاز و کله قوچی و هم چنین از نظر قطر تنه ارقام، کله قوچی احمد آقایی و اکبری نسبت به سایر ارقام برتری دارند. هم چنین نتایج نشان داد از نظر زنده‏مانی و درصد میوه‏دهی به ترتیب ارقام احمد آقایی و کله قوچی دارای برتری بودند. در کل نتایج این مطالعه پنج ساله مشخص نمود که در استان لرستان پتانسیل رویش و باردهی پسته وجود داشته و بهترین رقم برای کاشت در لرستان، احمد آقایی می باشد.
    کلید واژگان: احمد آقایی, درصد میوه‏دهی, رقم و زنده‏مانی
    Esfandiar Hassani Moghaddam *, Reza Karamian, Mahdi Shaaban, Ali Mohammadian
    This study was conducted in order to achieve the best cultivar compatible with the climatic conditions of Lorestan province, in a randomized complete block design in the Zagros Botanical Garden of Khorramabad city. In this experiment, seven pistachio cultivars named Asia Mohammad Aghaei, Akbari, Ouhadi, Kaleghoochi, Mumtaz, Khanjari and wrinkles were compared in terms of growth and adaptation to Lorestan climate for five years. The results showed that the effect of cultivar on plant height, tree trunk diameter, survival percentage and fruiting percentage was significant during 5 years. The results of comparing the mean of the data showed that among the studied cultivars, in terms of tree height, excellent cultivars and Kalechoochi and also in terms of trunk diameter of cultivars, Kaleghoochi Ahmad Aghaei and Akbari are superior to other cultivars. The results also showed that Ahmad Aghaei and Koleghoochi cultivars were superior in terms of survival and fruiting percentage, respectively. In general, the results of this 5-year study showed that there is a potential for pistachio growth and fruiting in Lorestan province and the best cultivar for planting in Lorestan is Ahmad Aghaei.
    Keywords: Ahmad Aghaee, Fruit set percentage, cultivar, survival
  • محمود باقری*، عبدالجمیل زربخش، کریم عرب سلمانی، عالیه امامی، رامین حاجیان فر، حامد حسن زاده خانکهدانی، زینب عنافجه، ناهید آملی، علی شهریاری، جلال رستگار
    رقم جدید بادمجان بهراد (لاین Y6) به روش انتخاب لاین خالص (انتخاب تک ‏بوته) در طی سال‏ های97-1386 از توده بادمجان پا بلند یزد گزینش، ارزیابی و معرفی شد. این لاین در طول تمامی آزمایشات آگمنت، مقدماتی، پیشرفته و سازگاری و پایداری عملکرد همواره جزو لاین های برتر آزمایش بود. در آزمایشات پیشرفته مقایسه عملکرد در مناطق کرج، ورامین و دزفول، لاین Y6 با عملکرد 46/1 تن در هکتار و با اختلاف عملکرد معنی ‏دار 12 تن در هکتار نسبت به شاهد محلی ورامین و با ویژگی‏ های کیفی مناسب به عنوان یکی از لاین‏ های برتر انتخاب شد. نتایج مطالعات سازگاری و پایداری در طی سال‏ های 1390 تا 1392 نشان داد که این لاین با متوسط عملکرد 455 تن در هکتار و کسب بالاترین  عملکرد، در تجزیه پایداری به روش ضریب برتری نسبی، رتبه اول پایدارترین ژنوتیپ را به خود اختصاص داد. همچنین ارزیابی واکنش لاین امیدبخش Y6 (بهراد) نسبت به عوامل بیماری‏ های پژمردگی فوزاریومی و ورتیسیلیومی نشان داد که این لاین نسبت به هر دو این بیماری ‏ها نیمه‏ مقاوم می‏ باشد و با توجه به عملکرد بسیار بالا و یکنواختی و کیفیت مناسب میوه آن به عنوان رقم بهراد معرفی شد.
    کلید واژگان: توده بومی, رقم, عملکرد, تحمل به بیماری, یکنواختی
    M. Baghri *, A. J. Zarrakhsh, K. Arab Salmani, A. Emami, R. Hajianfar, H. Hasanzadeh Khankahdani, Z. Anafjeh, N. Amoli, A. Shahriari, J. Rastgar
    Behrad, a new long eggplant cultivar with dark purple color, high yield potential and moderately resistance to Fusarium wiltBehrad eggplant cultivar (line Y6) was selected, evaluated and released by using the pure line selection (single plant selection) method from Yazd tall eggplant landrace during 2007-2018. This line was selected as one of the superior lines during all experiments including Augment, preliminary, advanced and adabtability and yield stability trials. Advanced selected lines were examined in Karaj, Varamin and Dezful regions. The results showed that line Y6 produced 46.1 tha-1 compare to control variety with 12 tha-1. Furthermore, this line had appropriate quality characteristics. The results of adabtability and yield stability trials during 2011 to 2012 showed that the Line Y6 had the highest average yield, 55.4 tha-1, and stabiltity among studied lines. Line Y6 was releasead as a new variety so called Behrad, with a high yield, uniformity and fruit quality.
    Keywords: cultivar, disease tolerance, Landrace, Uniformity, yield
  • مجید غلامحسینی*، امیرخسرو دانایی، عباس فلاح طوسی

    تعیین آرایش کاشت و تراکم بهینه در حصول به عملکرد مطلوب در گیاهان زراعی و از جمله کنجد نقش تعیین کننده ای دارد. به منظور تعیین بهترین آرایش کشت و تراکم بوته آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1396 و 1397 در منطقه مشهد با اقلیم سرد و خشک اجرا شد. در این پژوهش تیمارهای آزمایشی شامل آرایش کاشت در دو سطح کشت یک و دو ردیفه روی پشته، تراکم بوته درسه سطح شامل تراکم 20، 30 و 40 بوته در مترمربع و ژنوتیپ در دو سطح شامل محلی اسفراین و رقم اولتان بودند. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل نشان داد که تغییر در آرایش کشت کنجد از کشت یک ردیفه به دو ردیفه باعث کاهش 19 درصدی عملکرد دانه در رقم اولتان و 15 درصدی در ژنوتیپ اسفراین شد. علاوه بر این نتایج بیانگر آن است که در ژنوتیپ محلی اسفراین و در آرایش کشت یک ردیفه، افزایش تراکم گیاهی نه تنها عملکرد دانه را افزایش نداد بلکه در تراکم بیشتر عملکرد دانه به طور معنی داری کمتر از دو تیمار دیگر بود. در رقم اولتان و در آرایش کشت یک ردیفه، تغییر تراکم کشت تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه نداشت. با این حال در مقایسه بین دو ژنوتیپ و در آرایش کشت یک ردیفه، در هر سه تراکم مورد بررسی عملکرد دانه رقم اولتان در مقایسه با ژنوتیپ محلی اسفراین بیشتر بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که رقم اولتان با متوسط عملکرد 567 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با ژنوتیپ محلی اسفراین با متوسط عملکرد 522 کیلوگرم در هکتار، دارای برتری معنی داری می باشد. در مجموع به عنوان توصیه ترویجی برای زراعت کنجد در منطقه مشهد می توان کشت رقم اولتان در آرایش کشت یک ردیفه با تراکم 20 بوته در مترمربع را پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: اسفراین, اولتان, تعداد کپسول در بوته, ژنوتیپ, رقم
    M. Gholamhoseeini *, A. Kh. Danaie, A. Falah Tosi

    Determining the optimal planting pattern and plant density plays a decisive role in achieving optimal yields in crops, including sesame. In order to determine the best planting pattern and plant density, an experiment was conducted in 2017 and 2018 in Mashhad region with cold and dry climate. The experiment was performed as a factorial in the form of a basic randomized complete block design with three replications. In this research, experimental treatments including planting pattern (cultivation of one and two rows on the ridge), plant density (20, 30 and 40 plants per square meter) and sesame genotypes (Esfarayen local variety and Oltan cultivar) were examined. The results showed that changing cultivation pattern from one-row to two-rows reduced grain yield by 19% in Oltan cultivar and 15% in Esfarayen genotype. In addition, the results indicated that in Esfarayen genotype and in one-row planting pattern, increasing plant density not only did not increase grain yield but also in the higher plant density caused a significant lower grain yield compared to the other plant densities. In Oltan cultivar and in one-row planting pattern, changes in plant density had no significant effect on grain yield. However, in comparison between the two genotypes and in one-row planting pattern, the grain yield of Oltan cultivar was higher in each plant density treatment compared to the Esfarayen genotype. In addition, results revealed that Oltan cultivar with 567 kgha-1 grain yield compared to Esfarayen local genotype with 522 kgha-1 grain yield, significantly performed better. In general, as a promotional recommendation for sesame cultivation in Mashhad region, we can suggest that cultivation of Oltan cultivar in one row on the ridge with a density of 20 plants per square meter.

    Keywords: cultivar, Esfarayen, genotype, Number of capsules per plant, Oltan
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال