به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "monoculture" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «monoculture» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • بیژن کهراریان*، رقیه فاطمی
    هدف بررسی تاثیر کشت مخلوط درهم بر عملکرد و اجزای عملکرد جو و ماشک گل خوشه ای آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نه تیمار کشت مخلوط با تراکم های200 بوته ماشک + 300 بوته جو، 200بوته ماشک + 500 بوته جو، 200بوته ماشک + 700 بوته جو، 400بوته ماشک + 300 بوته جو، 400 بوته ماشک + 500 بوته جو، 400 بوته ماشک + 700 بوته جو، 600 بوته ماشک + 300 بوته جو، 600 بوته ماشک + 500 بوته جو و 600 بوته ماشک + 700 بوته جو و دو تیمار کشت خالص ماشک و جو بودند که در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه بالاترین تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در جو به کشت خالص این این محصول اختصاص داشت، همچنین بالاترین ارتفاع بوته، تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در گیاه ماشک نیز برای کشت خالص این محصول ثبت شد. بالاترین نسبت برابری زمین بر اساس عملکرد دانه (49/1) در نسبت کشت کشت 200 بوته ماشک + 500 بوته در متر مربع جو بدست آمد.
    کلید واژگان: تراکم, رقابت, عملکرد, زیست توده, کشت خالص
    Bijan Kahraryan *, Roghayeh Fatemi
    In order to evaluate yield and yield components in intercropping barley with vetch, a two-year field experiment was conducted at the Agricultural and Natural Resources Research Station of Miandoab. The arrangement consisted of 9 mixing treatments with densities of 200 Vetch plant + 300 Barley plant, 200 Vetch plant + 500 Barley plant, 200 Vetch plant + 700 Barley plant, 400 Vetch plant + 300 Barley plant, 400 Vetch plant + 500 Barley plant, 400 Vetch plant + 700 Barley plant, 600 Vetch plant + 300 Barley plant, 600 Vetch plant + 500 Barley and 600 Vetch plant + 700 Barley plant per square meter and sole culture of both crops. The experimental design was a randomized complete block design with four replications. The result showed The highest spikes per square meter, thousand kernel weight, biological yield, and grain yield in barley were observed in the sole culture of barley. Also, the highest plant height, number of seeds per plant, thousand kernel weight, biological yield, and grain yield in vetch belonged to the sole culture of vetch. However, the highest Land equivalent ratio (LER) belonged to treatments of 200 Vetch plants + 500 Barley plants by 1.49,
    Keywords: Biomass, Competition, Density, Monoculture, yield
  • سحر افضلی، سید محمدباقر حسینی*، لیلا مامنی، علی احمدی

    خشکی از مهم ترین تنش های محیطی است که رشد و عملکرد گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد. استفاده از نانو ذرات می تواند به عنوان راهکاری در تعدیل اثرات تنش خشکی موثر واقع شود. بنابراین به منظور بررسی اثر الگوی کاشت، تنش خشکی و کاربرد نانوذرات سیلیس و سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت و ماش آزمایشی به صورت کرت های دو بار خردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 99-1398 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشگاه تهران انجام شد. عامل اصلی تنش خشکی در دو سطح آبیاری کامل (60 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و تنش خشکی (85 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)، عامل فرعی پنج آرایش مختلف کشت: (کشت خالص ذرت (C100)، و تیمارهای کشت مخلوط ذرت 80%: ماش 40% (C80: M40)، ذرت %80: ماش 60% (C80:M60)، ذرت 50%: ماش 50 % (C50:M50) و کشت خالص ماش (V100) و عامل فرعی-فرعی چهار تیمار نانوذرات سیلیس (Si)+ سالیسیلیک اسید (Sa)، نانو ذرات سیلیس ((Si، سالیسیلیک اسید تجاری (Sa) و شاهد (بدون کود: C) بود. محلول پاشی نانو ذرات نیز به صورت برگ مصرف انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین عملکرد دانه ذرت در تیمار تک کشتی ذرت، کود ترکیبی نانو Si + Sa و آبیاری کامل به دست آمد که 179 درصد بیشتر از کمترین تیمار (کشت مخلوط C50%:M50%، شاهد و تنش خشکی) بود. بیشترین عملکرد دانه ماش نیز در تیمار تک کشتی ماش، کاربرد کود ترکیبی نانو Si + Sa و آبیاری کامل به دست آمد. در نتایج آزمایش مشاهده شد در شرایط تنش خشکی کاربرد تیمارهای تغذیه ای نسبت به عدم کاربرد آن ها منجر به افزایش عملکرد دانه و بیولوژیک در ذرت و ماش گردید. بیشترین میزان نسبت برابری زمین نیز در آبیاری کامل و کشت مخلوط 60C80:M و تیمار کودی نانو  Si + Sa(57/1) حاصل شد. با توجه به این نتایج، استفاده از نانوکودها با توجه به میزان اندک کود مصرفی و کاربرد سالیسیلیک در کنترل تنش خشکی راهکار مناسبی برای کاهش نهاده های مصرفی و دستیابی به کشاورزی پایدار می باشد. از طرفی کشت مخلوط ماش و ذرت با ایجاد تنوع و بهره وری بالاتر در استفاده از زمین به دلیل تولید LER بیشتر از یک در شرایط تنش خشکی و آبیاری کامل، می تواند در شرایط تنش خشکی سودمند باشد.

    کلید واژگان: الگوی کشت, تک کشتی, کشاورزی پایدار, نانوکود, نسبت برابری زمین
    S Afzali, S. M. B Hosseini *, L Ma&#, Mani, A Ahmadi
    Introduction

    Intercropping is an ecological crop management method in which at least two plant species grow simultaneously on a field. Increased land productivity in intercropping of cereals and legumes is mainly due to the positive interaction between cereals and legumes in the rhizosphere, which increases the efficiency of soil resource utilization, especially nitrogen (N). Mixed cultivation of legumes with cereals provides higher land use efficiency, lower water consumption, and greater environmental benefits than cereal monocultures. Salicylic acid (SA) is a natural plant hormone that affects various physiological and biochemical functions in plants, because it can act as a regulatory and mediating signal in the plant's response to abiotic stresses such as drought. In recent years, nanotechnology has also been introduced into agriculture, and several benefits of nanoparticle applications such as nano-silica (nSiO2) have been reported that can be used to increase the supply of nutrients to agricultural products. The aim of this study was to determine the possible role of growth regulators of salicylic acid and nanosilica particles (nSiO2) on crop yield in maize and mung bean intercropping under drought stress conditions.

    Materials and Methods

    The experiment was conducted in 2019-2020 cropping year in the research farm of Agriculture and Natural Resources Campus, the University of Tehran, located in Karaj. The experiment was performed in the form of split- split plots based on a randomized complete block design with three replications. The main plot was drought stress at two levels of full irrigation and cessation of irrigation, the sub plots included different intercropping arrangements of maize and mung bean: (maize monoculture (C100), maize 80: mung bean 40 (C80:M40), maize 80: mung bean 60 (C80:M60), maize 50: mung bean 50 (C50:M50) and mung bean monoculture (M100) and the sub-sub plots were four treatments of silica nanoparticles +salicylic acid, silica nanoparticles, commercial salicylic acid and control. Statistical calculations were performed by SAS 9.2 and Excel software in this study. The mean comparison was performed by LSD test and the probability level was considered 95% in all analyzes.

    Results and Discussion

    The results showed that the highest maize grain yield was obtained in the monoculture treatment, Si + Sa combined fertilizer and full irrigation, which was 179% higher than the lowest treatment (C50:M50 intercropping, control and drought stress). The highest biological yield of maize was obtained in the complete irrigation and Si + Sa fertilizer treatment under monoculture conditions. The lowest value of this index was observed in the treatments of drought stress, control without fertilizer and C50:M50 intercropping conditions. The highest yield of mung bean seeds was obtained in monoculture of mung bean, application of Si + Sa fertilizer and complete irrigation. The highest biological yield belonged to mung bean monoculture treatment, nano Si + Sa compound fertilizer and complete irrigation. The lowest was obtained in C50:M50 and C80:M60 intercropping treatments, non- fertilizer application and drought stress. Also, the highest land equivalent ratio was obtained in full irrigation and C80M60 intercropping and nano Si + Sa fertilizer treatment (1.57).

    ConclusionIn

    general, the results of this study showed that, drought stress reduced all the studied traits. While intercropping with increasing diversity had a significant effect on important agronomic traits under both optimal irrigation and drought stress conditions. LER values were more than one in intercropping crops that indicated higher ground productivity in these planting patterns than in monoculture of crops. The highest LER value was obtained in C80:M60 intercropping treatment under non- stress and application of nano Si + Sa. Silica nanoparticles and salicylic acid fertilizers had a positive effect on grain and biological yield of both plants as well as land equivalent ratio and reduce the negative effects of drought stress on plants and can be used as suitable approach to achieve sustainable agriculture goals.

    Keywords: Land equivalent, Monoculture, Nanofertilizer, Planting arrangements, Sustainable agriculture
  • فرزانه فرامرزی، سید محمدباقر حسینی*، حامد منصوری، دیوید فانگوئیرو، حسن علیزاده

    این آزمایش به صورت کرت های خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 99-1398 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. کرت های اصلی شامل سه سطح کود نیترات آمونیوم (صفر، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) و کرت های فرعی شامل نسبت های مختلف مخلوط جو و ماشک گل خوشه ای (100% جو (B100)- 80% جو: 20% ماشک گل خوشه ای (B80+V20)- 80% جو: 45% ماشک گل خوشه ای (B80+V45)- 80% جو: 70% ماشک گل خوشه ای (B80+V70)-100% ماشک گل خوشه ای (V100)- 80% ماشک گل خوشه ای: 20% جو (V80+ B20)- 80% ماشک گل خوشه ای: 45% جو (V80+ B45)- 80% ماشک گل خوشه ای: 70% جو (V80+ B70)) و وجین و عدم وجین علف هرز در سه تکرار بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه جو (44/432 گرم بر مترمربع) مربوط به تک کشتی جو، 70 کیلوگرم نیترات آمونیوم و کنترل علف هرز بود که تفاوت معنی داری با کشت مخلوط B80+V45، 70 کیلوگرم نیترات آمونیوم و کنترل علف هرز نداشت. همچنین بیشترین عملکرد دانه ماشک (47/161 گرم بر مترمربع) در تیمار تک کشتی ماشک و کاربرد 70 کیلوگرم نیترات آمونیوم و کنترل علف هرز به دست آمد که تفاوت معنی داری با تیمار کشت مخلوط V80+B20 کاربرد 70 کیلوگرم نیترات آمونیوم و کنترل علف هرز نداشت. بیشترین میزان وزن خشک علف هرز (62/231 گرم بر مترمربع) در تیمار تک کشتی ماشک و کاربرد 70 کیلوگرم در هکتار کود نیترات آمونیوم مشاهده شد. بیشترین میزان نسبت برابری زمین LER (68/1) مربوط به تیمار V80+B70 و عدم کاربرد کود نیترات آمونیوم و در شرایط کنترل علف هرز می باشد. در بسیاری از نسبت های کشت مخلوط افزایشی عملکرد دانه گیاهان در حالت وجین و عدم وجین علف های هرز تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشت که نشان دهنده ی موفقیت کشت مخلوط افزایشی در جذب نیتروژن و سرکوب علف های هرز می باشد.

    کلید واژگان: تعداد سنبله, عملکرد دانه, کشت خالص, کنترل علف هرز
    F. Faramarzi, S. M. B Hosseini *, H .Mansouri, D .Fangueiro, H .Alizadeh
    Introduction

    Intensive agriculture, despite high production, has adverse environmental effects, mainly due to the use of pesticides and chemical fertilizers. Therefore, we need alternative agricultural systems that are more economically and environmentally sustainable to produce crops. One of the sustainable methods in the production of agricultural products is intercropping. Intercropping of two or more species in a plot of land can increase biodiversity and resource utilization as agricultural perspective, which in turn can lead to increased yield stability. Intercropping uses resources more efficiently than monoculture, preventing the growth and spread of weeds by shading and suffocating weeds, and in some cases with allelopathic. Intercropping of cereals and legumes is recommended for the development of sustainable food production systems, especially in planting systems based on reduced consumption of foreign inputs. The importance of these systems depends on the nitrogen stabilized by the legumes. The aim of this experiment was to study the effects of row intercropping of barley and vetch and different levels of ammonium nitrate fertilizer on weed biomass, yield components and yield of two species in Karaj climatic condition.

    Materials and Methods

    This experiment was performed as a factorial split plot based on randomized complete block design in 2019-2020 cropping year in the research farm of the Agriculture and Natural Resources, University of Tehran. Main plots included three levels of ammonium nitrate fertilizer (0, 35 and 70 kg.ha-1) and sub-plots include different ratios of barley and vetch (100% barley, 80% barley: 20% vetch, 80% barley: 45% vetch, 80% barley: 70% vetch, 100% vetch, 80% vetch: 20% barley, 80% vetch: 45% barley, 80% vetch: 70% barley) weeding and non-weeding were in three replications. Plant density in sole barley and vetch were 250 plants per square meter. The method of cultivation in this study was additive intercropping. Seeds were sown on November 6th. The first stage of fertilization was done simultaneously with planting and one third was added to each plot and the second and third stages of fertilization were performed in two stages of stem emergence and spike emergence, respectively from ammonium nitrate fertilizer source. The final harvest was done on July 28th. Data were analyzed using SAS 9.1 software. The least significant difference test (P≤0.05) was used to compare the means.

    Results and Discussion

    The highest barley grain yield (432.44 g) was related to sole barley, 70 kg ammonium nitrate and weed control, which was not significantly different with 80% B: 45%V, 70 kg ammonium nitrate and weed control. Also, the highest yield of vetch grain (161.47 g) was obtained in sole vetch, application of 70 kg ammonium nitrate and weed control treatment, which was not significantly different with 80%V: 20%B intercropping, application of 70 kg ammonium nitrate and weed control treatment. Weeds in this experiment include: Wild oats (Avena fatua), ryegrass (Lolium temulentum), Bromus (Bromus tectorum), Fox tail (Alopecurus myosuroides), Wild mustard (Sinapis arvensis), Creeping Thistle (Cirsium arvense), London rocket (Sisymbrium irio), Cockspur grass (Echinochloa crus-galli) and Cornflower (Centaurea cyanus). The highest dry weight of weed (231.62 g) was observed in sole vetch, application of 70 kg.ha-1 ammonium nitrate fertilizer treatment. The highest land equivalent ratio LER (1.68) is related to 80% V: 70%B, non-application of ammonium nitrate fertilizer in weed control condition. Intercropping was successful in controlling weeds and using resources, thereby increasing the yield of plants in the experiment.

    Conclusion

    The results obtained from the experiment showed that all different systems of barley and vetch intercropping had land equivalent ratio higher than one, which indicates the superiority of intercropping over pure crops in the land use and crop production. Intercropping treatments were also able to control weeds. Intercropping with high ability to suppress weeds were able to use more resources. On the other hand, vetch biologically stabilized nitrogen was able to reduce the need for fertilizer in plants.

    Keywords: grain yield, Monoculture, Number of spikes, Weed control
  • مهرنوش گرشاسبی، محمد رفیعی الحسینی*، سینا فلاح، علی اشرف جعفری، شمسعلی رضازاده

    به منظور بررسی اثر منابع مختلف کود وترکیب های مختلف کشت مخلوط بر خصوصیات اگرومورفولوژیکی و عملکرد علوفه کاسنی(Cichorium intybus L.) و یونجه یکساله (Medicago scutellata) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فاکتور اول نوع نهاده تغذیه ای در 3 سطح کود شیمیایی (اوره + سوپرفسفات تریپل) کود آلی (ورمی کمپوست) و کود تلفیقی (کود زیستی نیتروکسین + فسفات بارور2+ 50% کود شیمیایی) و فاکتور دوم ترکیب های مختلف کشت شامل کشت خالص کاسنی، کشت خالص یونجه اسکوتالاتا، یک ردیف کاسنی: یک ردیف یونجه، یک ردیف کاسنی: دو ردیف یونجه و دو ردیف کاسنی: یک ردیف یونجه بودند. صفات مورد مطالعه شامل ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ در بوته، شاخص کلروفیل، شاخص سطح برگ، عملکرد خشک علوفه و شاخص های ارزیابی کشت مخلوط شامل نسبت برابری زمین (LER)، کاهش یا افزایش عملکرد واقعی (AYL) و شاخص سودمندی (IA) کشت مخلوط بود. نتایج آزمایش نشان داد که تیمارهای مختلف بر صفات مورد مطالعه گیاهان تاثیر معنی داری داشت. بیشترین عملکرد علوفه خشک کاسنی و یونجه (به ترتیب4 و 6/4 تن در هکتار) در تیمار تک کشتی و منبع کود شیمیایی حاصل شد که با تک کشتی و منابع کودی ورمی-کمپوست و تلفیقی اختلاف معنی داری نداشت. با توجه به مجموع عملکرد دو گیاه در کشت مخلوط و شاخص های ارزیابی کشت مخلوط این آزمایش، نسبت های مخلوط جایگزینی کاسنی: یونجه با منابع کودی ورمی کمپوست و کود تلفیقی با نسبت برابری زمین بالاتر از یک و سودمندی نسبی مثبت نشان دهنده برتری کشت مخلوط در مقایسه با تک کشتی این محصولات می‎باشد.

    کلید واژگان: شاخص سطح برگ, شاخص کلروفیل, کشت خالص, کود زیستی, نسبت برابری زمین
    Mehrnoosh Garshasbi, Mohammad Rafieiolhossaini *, Sina Fallah, Ali Ashraf Jafari, Shamsali Rezazadeh

    In order to investigate the effect of different sources of fertilizer and patterns of mixed cultivation of chicory (Cichorium intybus L.) and annual medic (Medicago scutellata) on agromorphological characteristics and forage yield a factorial experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications .The first factor was different fertilizer sources (Chemical, Organic and Integrated (including; . Chemical fertilizer (urea + triple super phosphate) ,Vermicompost fertilizer and Combined fertilizer (50% chemical fertilizer + nitroxin biofertilizer + fertile phosphate 2) and the second factor was 5 levels of intercropping patterns including: pure cultivation of chicory, pure cultivation of annual medic, one row of chicory: one row of annual medic, One row of chicory: two rows of annual medic and two rows of chicory: one row of annual medic. Studied traits for chicory and medic were including: plant height, number of sub-branches, number of leaves per plant, chlorophyll index, leaf area index, dried forage yield and advantageous indices in intercropping including land equivalent ratio (LER), actual yield loss (AYL) and intercropping advantage (IA). The maximum dried yield of chicory and annual medic (4 and 4.6 ton.ha-1 ,respecyively) obtained in pure cultivation and chemical fertilizer source, which was not significantly different from pure cultivation and vermicompost and integrated fertilizer sources. Considering the total yield of two crops, and land equivalency ratio higher than one, the mixed ratios of chicory-medic with vermicompost and combined fertilizer sources were beneficial compared to sole cropping of each crops.

    Keywords: Biofertilizer, Chlorophyll index, Land equivalent ratio, leaf area index, Monoculture
  • سعیده بلاغی، حسن علیزاده*، مصطفی اویسی
    یولاف وحشی به علت قابلیت سازگاری با شرایط اکولوژیکی و رقابت، به عنوان یکی از مشکل سازترین علف های هرز در غلات به شمار می رود. الگوی رویش این علف هرز به گونه ای است که امکان حضور و رقابت با گندم را در سراسر فصل رشد فراهم می سازد. در همین راستا و با هدف ارزیابی تاثیر زمان و عمق کاشت بر رقابت میان گندم و علف هرز یولاف وحشی زمستانه، پژوهشی در قالب طرح کرت های دوبار خرد شده با سه تکرار، در سال زراعی 1396-1395 انجام شد. کرت اصلی شامل دو تاریخ کاشت گندم و یولاف وحشی (19 آبان و 24 آذر)، کرت فرعی شامل شش جمعیت یولاف وحشی (شیراز، کردستان، مشهد، کرمانشاه، کرج و اهواز) و کرت فرعی فرعی شامل دو عمق کاشت بذر یولاف وحشی (دو و پنج سانتی متری) بود. نتایج نشان داد که در هر دو تاریخ کاشت، گندم از سرعت سبز شدن بالاتری نسبت به جمعیت های یولاف وحشی برخوردار بود. در تاریخ کاشت آبان ماه، وزن تک بوته گندم در رقابت با یولاف وحشی بیشتر بود، درحالی که کاشت در آذرماه، منجر به افزایش ارتفاع، توان رقابتی و عملکرد دانه گندم شد. رقابت با یولاف وحشی بر ارتفاع گندم تاثیرگذار بود؛ به گونه ای که جمعیت اهواز در آبان ماه، بیشترین (ارتفاع گندم 16/74 سانتی متر) و جمعیت یولاف وحشی کرج در آذرماه، کمترین (ارتفاع گندم 66/89 سانتی متر) و تاثیر را بر کاهش ارتفاع گندم داشتند. بسته به زمان کاشت و جمعیت یولاف وحشی، عمق قرارگیری بذر، تاثیرات متفاوتی داشت و در آبان ماه و عمق پنج سانتی متری، زیست توده یولاف وحشی      (g/m2212/205) کمتر از کاشت در آذرماه در این عمق (g/m2294/379) بود. جمعیت های کرج و اهواز یولاف وحشی، کمترین تعداد بذر را در رقابت با گندم دارا بودند. به طورکلی، زمان کاشت و عمق قرارگیری بذر جمعیت های یولاف وحشی در خاک، بر الگوی رویش و توان رقابتی این علف هرز با گندم موثر بود. می توان از این نتایج در جهت برنامه ریزی برای اعمال روش های مدیریت علف های هرز از جمله انتخاب سیستم های خاکورزی، استفاده نمود.
    کلید واژگان: الگوی رویش, تک کشتی, درجه-روز رشد, کشت مخلوط, عملکرد
    Saeedeh Balaghi, Hassan Alizadeh *, Mostafa Oveisi
    Wild oat is considered as one of the most problematic weeds in cereals due to compatibility with ecological conditions and competition. The emergence pattern of this weed allows its presence and competition with wheat throughout the growing season. To evaluate the effect of sowing time and depth on wheat and winter wild oat competition, a field experiment was conducted in a split-split plot designe with three replications in 2016-2017. Main plots were two sowing dates of wheat and wild oat (November 10 and December 15), subplots were six wild oat populations (Shiraz, Kurdistan, Mashhad, Kermanshah, Karaj and Ahvaz) and sub-sub-plot were seed sowing depth of wild oats (2 and 5 cm). The results showed that emergence rate of wheat was higher than wild oat populations in both sowing dates. In November sowing date treatment, wheat produced more individual weight in competition with wild oat. Competition with wild oat was effective on wheat height. Ahvaz population had the greatest (wheat height 74.16 cm) effect on reducing wheat height in November sowing date. In December sowing date, Karaj population had the least (wheat height 89.66 cm) effect on reducing wheat height. Depending on sowing date and the population of wild oat, seed depth had different effects, so that in November sowing date and 5 cm depth, wild oat biomass (205.212 g/m2) was less than December (379.294 g/m2). Also, Karaj and Ahvaz populations had the lowest seed number in competition with wheat. Generally, the sowing date and seed planting depth of wild oat populations were effective on emergence model and competitive ability of this weed with wheat. These results we can be used to plan for the application of weed management methods such as selection of tillage systems.
    Keywords: Emergence model, Growing Degree-Days (GDD), mixed culture, monoculture, yield
  • زهرا خوشنام، مهدیه امیری نژاد، احمد آیین، بهاره پارسامطلق*

    استفاده از نظام های کشت مخلوط به دلیل به حداکثر رساندن پوشش سطح خاک و تنوع گیاهان یکی از روش های اکولوژیکی برای کنترل علف های هرز محسوب می شود. در این راستا به منظور ارزیابی کشت مخلوط بر تنوع زیستی، تغییرات جمعیت علف های هرز و عملکرد گیاهان وسمه و چای ترش، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب کرمان در سال زراعی 1395-1394 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سری های افزایشی کاشت وسمه و چای ترش به نسبت های 100 درصد چای ترش و 100 درصد وسمه H100:I100)، 100) درصد چای ترش و50 درصد وسمه (H100:I50)،50 درصد چای ترش و 100 درصد وسمه (H50:I100) و سری جایگزینی با نسبت 50 درصد چای ترش و50 درصد وسمه (H50:I50) و کشت خالص وسمه (I100) و چای ترش (H100) بودند. نتایج نشان داد تراکم و زیست توده علف های هرز غالب تاج خروس و اویارسلام و سایر علف های هرز (آفتاب پرست، خارشتر و خرفه) به طور معنی داری تحت تاثیر نسبت های مختلف کشت مخلوط وسمه و چای ترش قرار گرفت. تراکم علف هرز تاج خروس در نسبت های اختلاط I100:H100،I50:H100 و I100:H50 به ترتیب 57/44، 81/5 و 70/38 درصد نسبت به کشت خالص چای ترش کاهش یافت. بیشترین تراکم علف هرز اویارسلام در کشت های خالص H100، I100 و نسبت کشت جایگزینی I50:H50 بود. تراکم سایر علف های هرز در نسبت های کشت مخلوط H100:I100, H50:I100, H100:I50, H50:I50 به ترتیب 44/4، 48/2، 51/8 و 77/7 درصد نسبت به کشت خالص کاهش یافت. میزان زیست توده علف های هرز در نسبت های کاشت H100:I50, H50:I100,H100:I100 در مقایسه با کشت خالص به ترتیب 38/44، 23/25 و 15/98 درصد کاهش نشان داد. بیشترین عملکرد کاسبرگ چای ترش (1114/2 کیلوگرم در هکتار) و وزن خشک برگ وسمه (3016/7 کیلوگرم در هکتار) در تیمار I100:H100 مشاهده شد. مقادیر نسبت برابری زمین در تمامی تیمارهای کشت مخلوط بزرگ تر از واحد بود و بالاترین میزان آن به تیمار H100:I100 تعلق داشت که نشان دهنده سودمندی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص در این آزمایش بود.

    کلید واژگان: تراکم, تنوع زیستی, تک کشتی, سری افزایشی, سری جایگزینی
    Z. Khoshnam, M. Amiri Nejad, A. Aein, B. Parsa Motlagh*

    Application of intercropping systems is one of the ecological methods for controlling weeds due to maximization of soil cover and plant diversity. In order to study the effect of intercropping system of indigo (Indigofera tinctoria L.) and roselle (Hibiscus sabdariffa L.) on biodiversity, weeds population changes and plant yield an experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications in the Research Farm of South Kerman Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Jiroft, Iran, during 2014-2015 growing season. Treatments were additive and replacement series of intercropping including: I100:H100, I100:H50, I50:H100, I50:H50 and monoculture of indigo and roselle. The results showed that the density and biomass of Amaranth, Cyprus and other weeds (Heliotropium europaeum L., Heliotropium europaeum L. and Portulaca oleracea L.) were significant by intercropping of indigo and roselle. Amaranth weed density in I100:H100, I50:H100 and I100:H50 were 57.44, 81.5 and 70.38%, respectively, lower than roselle monoculture. The highest of Cyprus weed density was in indigo and roselle monoculture and I50:H50 intercropping ratio. The density of other weeds in I50:H50, I50:H100, I100:H50 and I100:H100 ratio were 44.4, 48.2, 51.8 and 77.7 % lower than monoculture. Weed biomass in I100:H100, I10:H50 and I50:H100 ratio were decreased by 25.44, 23.38 and 15.98 % in comparison to monoculture, respectively. The highest yield of roselle (1114.2 kg/ha) and leaf dry weight (3016.7 kg/ha) of indigo was observed in I100: H100 ratio. The values of the land equivalent ratio (LER) in all of intercropping treatments were greater than unit and the highest LER belonged to H100: I100 treatment, indicating that intercropping system outperforms the monoculture in terms of crop productivity and hence weed control.

    Keywords: Biodiversity, Density, Incremental series, Monoculture, Replacement series
  • صغری قهرمانی، علی عبادی*، احمد توبه، مسعود هاشمی، محمد صدقی، عبدالقیوم قلی پوری
    استفاده از یک روش مدیریت موثر می تواند سبب کاهش آلودگی علف های هرز در محصولات زراعی شود. به منظور بررسی تاثیر گیاهان پوششی بر عملکرد و کنترل علف های هرز سیب زمینی آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 97 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت گیاهان پوششی زمستانه یولاف (Avena sativa L.)، ترب سفید (Raphanus sativus L.)، کشت مخلوط دوگانه با نسبت بذر 50 درصد و تیمار شاهد در پاییز سال 1396 و کاشت سیب زمینی متعاقب آن در سال 1397 بود. نتایج به دست آمده نشان داد که گیاهان پوششی اثر معنی داری برکاهش زیست توده سلمه تره، تاج خروس، و مجموع زیست توده علف های هرز در محصول اصلی (سیب زمینی) داشتند، ولی بر روی برخی علف های هرز (از جمله کنگروحشی) تاثیر معنی داری نداشت. بیشترین زیست توده تولیدی (1/466 گرم در مترمربع) در بین گیاهان پوششی و همچنین کمترین زیست توده علف های هرز زمستانه مربوطبهتک کشتی ترب سفید بود. کمترین زیست توده علف هرز تاج خروس و زیست توده کل علف های هرز از گیاه پوششی ترب سفیدوکمترین زیست تودهسلمه تره ازتیمار ترب سفید+یولاف به دست آمد. ترب سفید 7/45 درصد نسبت به تیمار شاهد مجموع زیست توده علف های هرز را کنترل کرد. بالاترین عملکرد و وزن متوسط غده، درصد بازارپسندی و همچنین کمترین میزان بذور ریز سیب زمینی را تیمار ترب سفید به خود اختصاص داد. ترب سفید با 74/3 کیلوگرم در مترمربع دارای بالاترین عملکرد بود که نسبت به تیمار شاهد 3/46 درصد باعث افزایش عملکرد شد. بیشترین تعداد غده سیب زمینی از تیمار یولاف به دست آمد. کشت مخلوط ترب سفید با یولاف نیز دارای بیشترین درصد بذور درشت بود. به طورکلی، ترب سفید می تواند، چه به صورت مخلوط با تیره گرامینه و چه به صورت تک کشتی، گزینه مناسبی از گیاهان پوششی زمستانه قبل از کشت سیب زمینی باشد.
    کلید واژگان: بازارپسندی, تک کشتی, تولید ارگانیک سیب زمینی, کشت مخلوط
    Soghra Ghahremani, Ali Ebadi *, Ahmad Tobeh, Masoud Hashemi, Mohammad Sedghi, Abdolghayum Gholipuri
    Using an effective management method can reduce weed contamination of main crop plants. To investigate the effect of cover crops on weed control and potato yield an experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications at Research Field of University of Mohaghegh Ardabili in autumn of 2017 and spring of 2018. Experimental treatments consisted of oat (Avena sativa L.), white radish (Raphanus sativus L.) and double blend cultivation with 50% seed ratio and control treatment at 2017 (autumn) and subsequent potato planting in 2018 (spring). The results showed that the cover crops had a significant effect on lambsquarter (Chenopodium album L.), Amaranthus retroflexus L. and total weeds biomass in the main crop (potato) but not on other weeds (including Cirsium arvense L.). The highest biomass (466.1 g.m-2) among the cover crops and the lowest winter weeds biomass were related to white radish monoculture. The lowest weed biomass of amaranthus and total weeds biomass were obtained from white radish, and the lowest biomass of lambsquarter was obtained from white radish+oat. White radish was able to control 45.7% of total weed biomasses compared to control treatment. The highest yield and average tuber weight, marketable percentage and the lowest small potato tubers were obtained by white radish. White radish had the highest yield (3.74 kg.m-2), which increased potato yield by 46.3%, as compared to the control treatment. The highest number of potato tubers was obtained from oat as cover crop. Growing white radish along with oats also had the highest percentage of oversize tubers. In general, white radish can be a good choice to be used for winter cover crop before potato planting, either as a intercropping with Poaceae species or as a monoculture.
    Keywords: Marketable, mixed cropping, Monoculture, Organic potato production
  • Efect of Crop Rotation and Cereal Monoculture on the Yield and Quality of Winter Wheat Grain and on Crop Infestation with Weeds and Soil Properties
    Andrzej Woźniak*

    An exact experiment, established in a system of randomized blocks, was aimed at determining the efect of crop rotation and 29-year cereal monoculture on the yield and quality of winter wheat grain as well as on straw yield, crop infestation with weeds, contents of organic C and total N in the soil, and the number of earthworms in the soil. Winter wheat was sown in two systems of crop succession: (1) in crop rotation (CR), and (2) in a cereal monoculture (CM). Winter wheat cultivation in the CM system resulted in a decrease of grain yield by 32%, compared to the CR system. Its grain yield reduction in the CM system was due to a lower number of spikes m−2, lower 1000 grain weight, shorter spikes, and lower grain weight per spike, than in the CR system. Wheat grain from the CM system was characterized by a lower content of wet gluten, lesser grain uniformity and grain volume weight, and contained more total ash than the grain from the CR system. The number and air-dry weight of weeds were higher in the CM than in the CR system by 57.1% and 75%, respectively. Diferences were also demonstrated in the species composition of weeds. The soil samples collected from the CM plot contained less organic C and total N than the samples derived from the CR system. Soil samples from the CM system had also a lower number of earthworms compared to the CR soil samples.

    Keywords: Crop rotation, Monoculture, Soil properties, Weed infestation, Yield
  • الهام عزیزی*، قربان علی اسدی، رضا قربانی، سرور خرم دل
    سابقه و هدف
    کشت مخلوط، عملیات کشت دو یا چند گیاه زراعی در یک قطعه زمین در طی یک فصل زراعی می باشد که هدف عمده آن، مطابقت نیازهای گیاهی با منابع رشدی در دسترس و نیروی کارگری است. مهمترین سودمندی کشت مخلوط، تولید عملکرد بالاتر در قطعه معینی از زمین با بهره گیری از ویژگی های متعدد گیاهان زراعی نظیر ساختار پوشش گیاهی، قابلیت توسعه ریشه، ارتفاع، نیازهای غذایی و به تبع آن، استفاده کارا از منابع رشدی ذکر شده است. تحقیقات نشان می دهد که در الگوهای تک کشتی و مخلوط، واکنش هر یک از گیاهان به انواع منابع کودی متفاوت است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر نوع الگوی کشت و سطوح مختلف کود دامی بر توان رقابتی و خصوصیات زراعی دو گیاه زراعی سیر و اسفناج بود.
    مواد و روش ها
    این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 91- 1390 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل سه سطح کود دامی (0، 10 و 20 تن در هکتار) در کرت های اصلی و شش نوع الگوی کشت (تک کشتی سیر، تک کشتی اسفناج و کشت مخلوط ردیفی سیر و اسفناج با نسبت های 1:1، 2:2، 3:3 و4:4) در کرت های فرعی بود. صفات مورد بررسی شامل ارتفاع، وزن تر و خشک اسفناج و سیر، نسبت نور در قسمت تحتانی به فوقانی پوشش گیاهی و شاخص های نسبت برابری زمین، ضریب تهاجم و نسبت رقابت در کشت های مخلوط بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که با افزایش سطح کود دامی تا 20 تن در هکتار، وزن تر اسفناج به طور معنی داری افزایش یافت، ولی این روند در رابطه با وزن خشک اسفناج مشاهده نشد. با تغییر الگوی کشت نیز وزن تر و خشک اسفناج به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفت. بیشترین وزن تر و وزن خشک اسفناج به ترتیب در الگوهای کشت مخلوط 4:4 سیر و اسفناج و تک کشتی اسفناج مشاهده شد. بررسی اثر متقابل الگوی کشت و کود دامی نشان داد که بیشترین وزن تر و خشک اسفناج به ترتیب در الگوهای کشت 1:1 و 4:4 سیر و اسفناج تحت شرایط اعمال 20 تن در هکتار کود دامی حاصل شد. کمترین وزن خشک اسفناج نیز مربوط به الگوی ردیفی 3:3 سیر و اسفناج با اعمال 20 تن در هکتار کود دامی بود. وزن تر و خشک سیر، تحت تاثیر معنی دار سطوح مختلف کودی قرار نگرفت، اما نوع الگوی کشت بر وزن تر و خشک سیر تاثیر معنی داری داشت. بیشترین وزن تر و خشک سیر در الگوی تک کشتی سیر تحت شرایط عدم اعمال کود حاصل شد. نتابج نشان داد که شاخص نسبت برابری زمین در کلیه الگوهای کشت مخلوط، بیشتر از یک بود که این امر، نشان از برتری الگوهای مخلوط مورد بررسی نسبت به تک کشتی هر یک از اجزاء داشت.
    نتیجه گیری
    به طور کلی، بیشترین مقدار شاخص های نسبت برابری زمین، نسبت رقابت و ضریب تهاجم و کمترین مقدار نسبت نور در قسمت تحتانی به فوقانی پوشش گیاهی در تیمار تلفیقی الگوی کشت مخلوط 1:1 سیر و اسفناج در شرایط اعمال 20 تن در هکتار کود دامی حاصل شد.
    کلید واژگان: تک کشتی, کشت مخلوط, نسبت برابری زمین, وزن خشک
    Ghorbanali Asadi, Reza Ghorbani, Surur Khorramdel
    Background and objectives
     Intercropping is cultivation of two or more crops in a land in a growing season that the important goal of this is optimal use of growth resources and labors. The most important advanteges of intercropping is higher yield in a certain land by using the various traits such as canopy structure, the ability of root development, height, nutritional needs and efficient use of growth resources. The studies show that the responses of plant species were different in intercropping and monoculture cropping systems. The present research aimed to investigate the planting pattern and different levels of manure on competitive power and agronomic traits of garlic and spinach.
    Materials and Methods
    This experiment was conducted as split plot based on completely randomized block design with three replications at the Agricultural Research Station, Ferdowsi University of Mashhad, during growing season of 2011-2012. The treatments were manure rates at three levels (0, 10 and 20 ton.ha-1) in main plots and 6 cropping systems (garlic and spinach monocultures and garlic-spinach intercropping with 1:1, 2:2, 3:3 and 4:4 ratio) in sub plots. Studied traits were included in height, fresh and dry weight of spinach and garlic, Land Equivalent Ratio, Aggressivity Coefficient and Competition Ratio.
    Results
    The results indicated that with increasing manure level to 20 ton per hectare, spinach fresh weight increased, significantly but this trend wasn’t observed in spinach dry weight. Also with changing cropping pattern, dry and fresh weight of spinach was affected, significantly. The highest dry and fresh weight of spinach was observed in garlic and spinach intercropping with 4:4 ratio. The investigation of interaction effect of planting pattern and manure showed that the highest fresh and dry weight of spinach were obtained in garlic and spinach intercropping with 1:1 and 4:4 ratio under 20 ton per hectare manure, respectively. The lowest spinach dry weight was in garlic and spinach intercropping with 3:3 ratio under 20 ton per hectare manure. Garlic dry and fresh weight wasn’t affected by manure rates, but cropping pattern affected dry and fresh weight of garlic, significantly. The highest fresh and dry weight of garlic was obtained in garlic monoculture without manure.In studied intercropping systems, land equivalent ratio (LER) was more of one. The highest LER was obtained in intercropping with 3:3 ratio without manure Conclusions In general, the best treatment for Aggressivity Coefficient, Competition Ratio and Land Equivalent Ratio was obtained in garlic and spinach intercropping with 1:1 ratio and 20 ton per hectare manure.
    Keywords: Dry weight, Intercropping, Land Equivalent Ratio (LER), Monoculture
  • منیر نظری، علی عباسی سورکی*، سیف الله فلاح
    سابقه و هدف
    رشد گیاه در بر گیرنده مجموعه ای از فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی است که این فرآیندها با یکدیگر اثرات متقابل برقرار و تحت تاثیر عوامل محیطی مختلف از جمله نور قرار می گیرند. شناخت و بررسی شاخص های رشد، در تجزبه و تحلیل عوامل موثر بر تجمع ماده خشک از اهمیت زیادی برخوردار است. از آنجاکه در سیستم های مختلف زراعی از جمله کشت راهرویی بیش از یک گونه در کنار هم رشد و نمو می کنند، بنابراین بررسی رفتارگیاهان می تواند از نظر زراعی بسیار مهم و ضروری باشد. لذا هدف از این تحقیق بررسی ادغام درخت و گیاهان زراعی در سیستم راهرویی به منظور حفظ و یا افزایش ماده خشک گیاه، تحت بهره وری بهتر از منابع است. ترویج این شیوه های چند کشتی می تواند سبب پایداری اکوسیستم های کشاورزی شود.
    مواد و
    روش
    به منظور بررسی آنالیز رشد و صفات فیزیولوژیکی گندم و جو در سیستم های مختلف کشت آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار در سال زراعی 1394-1393 در منطقه سامان اجرا گردید. تیمارها شامل: 4 سیستم مختلف کشت (کشت راهرویی گندم – بادام، کشت راهرویی جو- بادام ، تک کشتی گندم و تک کشتی جو) بود. شاخص سطح برگ، میزان ماده خشک تولیدی، میزان کلرفیل ( aوb و کلروفیل کل)، میزان پرولین، درصد پروتئین دانه و شاخص های رشدی اندازه-گیری شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بیشترین میزان پرولین، جذب نور، سرعت رشد محصول، سرعت جذب خالص و سرعت رشد نسبی در سیستم کشت راهرویی جو – بادام بدست آمد. بالاترین میزان ماده خشک تولیدی در واحد سطح (1424 گرم در متر مربع) مربوط به کشت راهرویی جو - درخت بادام بود، درحالیکه برای کشت متناظر گندم برابر با 934 گرم در متر مربع بدست آمد که با تک کشتی تفاوت معنی داری نداشت. کمترین میزان هم برای تک کشتی جو برابر با 700 گرم در متر مربع بود. به نظر می رسد جو کمتر تحت تاثیر سایه اندازی درخت و رقابت مواد مغذی در این سیستم کشت قرار می گیرد و میزان ماده خشک بالاتری نسبت به تک کشتی و نیز کشت راهرویی گندم را سبب می شود. بیشترین جذب نور نیز در این سیستم کشت بدست آمد.
    نتیجه گیری
    . کشت راهرویی در استان چهارمحال و بختیاری مخصوصا در شهرستان سامان به عنوان یک روش موثر برای افزایش بهره وری و بازده اقتصادی باغات و گیاهانی مثل جو مهم است. بنابراین می تواند در جهت ترویج توسعه پایدار از منابع طبیعی و بهره برداری از فضا در واحد زمان به کار گرفته شود. از بین غلات مرسوم منطقه جو گزینه بهتری برای کشت زیر درختان بادام است و بیشترین ماده خشک تولیدی در واحد سطح مربوط به کشت راهرویی آن با درخت بادام بود. کاشت گندم در این سیستم کشت نیز اگرچه میزان تجمع ماده خشک تولیدی را تغییر نداد، اما اضافه شدن آن در باغ گامی در جهت بهره وری و جلوگیری از هدر رفت منابع است. گیاه جو از این شرایط بهره بیشتری برده و گزینه مناسب تری برای زیراشکوب درختان بادام است.
    کلید واژگان: درخت بادام, کشت کوچه ای, رقابت, تک کشتی, توسعه پایدار
    Monir Nazari, Seyfollah Fallah, Ali Abbasi *
    Background
    Plant growth involves a series of biochemical and physiological processes that interact with each other and environmental factors such as light. Evaluation of growth indices is important in analysis of factors affecting dry matter accumulation. Since more than one species grow in various farming systems such as alley cropping, so the behavior of crop next to each other could be very important. So the purpose of this study was to investigate the integration of trees and crop plants cultivated in alley-cropping System in order to maintain or even increase crop dry matter along with more efficiency of resources. It seems that multiple cropping can lead to a sustainable increase in agricultural ecosystems.
    Materials And Methods
    In order to evaluation of growth indices and physiological traits of wheat and barley in different cropping systems, a randomized complete block design was conducted with four replication in 2015 at Saman region. Treatments were included: 4 different cultural systems (Alley cropping of wheat and barley with almond and sole cropping of them. Leaf area index, dry matter accumulation, chlorophyll (a, b and total), proline, protein content and growth indices were measured.
    Results
    Data showed that proline content, light absorption, crop growth rate (
    CGR), net assimilation rate and relative growth rate were higher in barley – almonds system. The highest dry matter accumulation per unit area (1424 g/m2) also was obtained for barley – almonds system, while for the cultivation of wheat it's corresponding to 934 grams per square meter, had no significant difference with its sole cropping. The lowest rates also found for sole cropping of barley equal to 700 grams per square meter. It seems that barley less influenced with shading and competition for nutrients in this cultural system, so its dry matter accumulation will be greater compare to sole cropping and also to sole and intercropping of wheat. Highest light absorbance values obtained in this system too.
    Conclusion
    Alley-cropping in Chahar Mahal and Bakhtiyari province, especially in Saman as an organized cultivation system could notice as an effective way to increase productivity, land use and economic efficiency for trees and plants, such as barley. Therefore it may promote sustainable development of natural resources and the use of modern multiple cropping practices and utilization of space used per unit of time. Barley is the best option for cultivation under almond trees among conventional cereals in the region, because of the highest dry matter in this system. Wheat cultivation in these systems although did not change dry matter accumulation, but may increase land use efficiency and productivity. So barely gain more advantages in these conditions and is more suitable option for almond trees understory.
    Keywords: almond, Alley cropping, competition, monoculture, sustainable development
  • Abdorahman Mirzaei, Merangiz Jokar *, Mahdieh Amirinejad, Hosein Bibak
    The study of weed flora changes under different crop management system is an important key to achieve successful weed management in every agroecosystem. This study was conducted in order to evaluate the effect of potato monoculture continuing on weed density and diversity in the conventional agroecosystems of Jiroft region-at 2015-16 in University of Jiroft, Iran. Agroecosystems, which was assessed in this study, were potato monoculture systems included continues monoculture period less than 3 years (S1), 3-6 years (S2), 6-9 years (S3) and more than 9 years (S4) and long-term fallow (F). Sampling was performed using systematic-randomized method in three stages (before sowing, 60 days after planting and 30 days after harvest) with 1×1 m2plot. Base on results 28 weed species were observed which 17 species of them were common in all five agroecosystems. ANOVA's result showed there were significant effect of continuing in potato monoculture on density weeds as Cyperus rotendus L., Cyperus esculentus L., Trifolium repens L., Chenopodium album L., Cynodon doctylon L., Amamrantus retrofloxios L. and Digitaria sanguilanis L. Increase of potato monoculture period from 3years in agroecosystem of S1 up to 9years in S4 agroecosystem caused to significant increasing in weed density so maximum weed density was observed in S4. Evaluating of diversity indices showed continuing in potato monoculture period had significant effect on diversity indices includes of Simpson, Shannon, Margalef, Menhinik and Evenness, so highest value of these indices (Simpson:0.97, Shannon: 3.65, Margalef: 5.24, Menhinik: 2.99) and lowest value (Simpson:0.87, Shannon: 2.22, Margalef: 3.88, Menhinik: 2.00) were observed respectively in agroecosystems of S4 and F. In summary continuing in period of potato monoculture caused to significant increase in weed flora density and diversity indices.
    Keywords: Monoculture, Richness index, Potato, Weed Diversity
  • طیبه دلیری، مهر انگیز جوکار *، جواد طایی سمیرمی
    به منظور بررسی اثر کشت مخلوط سسبانیا و ارزن علوفه ای بر کنترل علف های هرز، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در مزرعه پژوهشی دانشگاه جیرفت انجام شد. تیمارها شامل سری های جایگزینی با نسبت های کاشت سسبانیا و ارزن 75 : 25(M75:S25) ، 67 : 33 (M67:S33)، 50 : 50 (M50:S50) ،33 : 67 (M33:S67)، 25 : 75 (M25:S75) و کشت خالص ارزن (M100) و سسبانیا (S100) بودند. نتایج نشان داد وزن خشک علف های هرز، عملکرد کل علوفه خشک، عملکرد علوفه خشک سسبانیا و ارزن و نسبت برابری زمینLER) ) به طور معنی داری تحت تاثیر تراکم های مختلف کشت مخلوط قرار می گیرد. کم ترین وزن خشک علف های هرز گل گندم، سالسولا، آفتاب پرست و مجموع علف های هرز به تیمار M75:S25 تعلق داشت. با افزایش سهم سسبانیا در ترکیب کشت مخلوط وزن خشک علف های هرز افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین وزن خشک علف های هرز در تیمار S100 مشاهده شد. مجموع علف های هرز در تیمار های M75:S25، M67:S33، M50:S50، M33:S67 و M25:S75 به ترتیب 07/94، 8/85، 4/81، 2/71 و 4/29 درصد نسبت به کشت خالص سسبانیا کاهش نشان داد. حداکثر عملکرد علوفه خشک ارزن (11437کیلوگرم در هکتار) و سسبانیا (1680 کیلوگرم در هکتار) از کشت های خالص بدست آمد. میزان LER دراغلب تیمارهای مخلوط بزرگ تر از یک بود که نشان دهنده ی برتری کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص است. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد کشت مخلوط ارزن و سسبانیا از لحاظ کنترل علف هرز و علوفه کل تولید شده نسبت به تک کشتی آن ها برتری دارد.
    کلید واژگان: تک کشتی, سری جایگزینی, نسبت کاشت, نسبت برابری زمین
    T. Daliri, M. Jowkar*, J. Taei Semiromi
    This research was carried out in order to evaluate weeds control with the sesbania and millet intercropping system in Agricultural Research Field, in University of Jiroft during 2014-2015. So this experiment was performed based on randomized complete block design with three replications and different replacement series of millet and sesbania intercropping which consist of 75:25 (M75:S25), 67:33 (M67:S33), 50:50 (M50:S50), 33:67 (M33:S67), 25:75 (M25:S75), and their monocultures. The results showed that different intercropping ratio had significant effect on total dry weight of weeds, total dry forage yield, forage yield of millet and sesbania. The lowest dry weight of weeds includes of Centaurea cyanus L., Salsola kali L. and Heliotropium spp, were observed in 75: 25(M75:S25). Increasing sesbania ratio of intercropping systems caused to incrementing dry weight of weeds, so the highest dry weight of weeds was observed in sesbania monoculture. Decreasing of total weeds dry weight in M75:S25, M67:S33, M50:S50, M33:S67, M25:S75, compared to sesbania monoculture was respectively 94.07%, 85.8%, 81.4%, 71.2% and 29.4%. The highest dry forage yield of common millet (11437kg/ha) and sesbania (1680kg/ha) obtained from monoculture. The LER for almost all intercropping treatments was significantly higher than monocultures which show, intercropping had advantage over monoculture in this research. The result indicated that intercropping could be advantageous in terms of weed controls and total yield performance in the sesbania and millet intercropping system.
    Keywords: land equivalent ratio, monoculture, planting rate, replacement series
  • A. WoŹniak
    A field experiment was conducted to evaluate the yield and chemical composition of triticale grain in different crop rotation and tillage systems. The first experimental factor was the cropping system – a) crop rotation and b) monoculture and the second factor was the tillage system – 1) conventional (CT), 2) reduced (RT) and 3) no-tillage (NT). The spring triticale yield was found to be 15.4% higher for crop rotation than for monoculture and 19.4-22.4% higher in CT than in RT and NT. Crop rotation also increased the content of starch in the grain, as well as that of phosphorus (P), calcium (Ca) and iron (Fe), with respect to monoculture. Triticale grain from the CT plots contained more starch, magnesium (Mg), manganese (Mn) and iron (Fe) than grain from RT and NT. Crude fibre content, however, was higher in the grain harvested from the monoculture than in the case of crop rotation. Higher fibre content was also noted in the grain from NT and RT than from CT.
    Keywords: Crop rotation, Monoculture, Tillage, Macroelements, Microelements, Protein, Starch, Crude fibre
  • A. WoŹniak, M. Soroka
    A strict field experiment with crops sown in crop rotation and monoculture was carried out in the years 1988-2012 at the Experimental Station Uhrusk belonging to the University of Life Sciences in Lublin, south-eastern Poland. The study was aimed at evaluating the structure of weed communities occurring in crop rotation and monoculture of cereals. The highest weed density m-2 was determined in the second (1992-1996) and the third crop rotation (1997-2000), whereas the highest weight of weeds was noted in the third crop rotation. Weed community in cereals sown in crop rotation and monoculture was constituted by species belonging to 6 syntaxonomic classes: Stellarietea mediae, Artemisietea vulgaris, Molinio-Arrhenatheretea, Agropyretea intermedio-repentis, Koelerio glaucaeCorynephoretea canescentis and Bidentetea tripartiti.
    Keywords: Weeds, Syntaxonomic class, Crop rotation, Monoculture, Cereals
  • الهام عزیزی، علیرضا کوچکی، پرویز رضوانی مقدم، مهدی نصیری محلاتی
    گرایش مجدد به استفاده از چندکشتی به علت پتانسیل این الگوهای کشت برای افزایش عملکرد از طریق استفاده بهتر از منابع مختلف نظیر تشعشع خورشیدی می باشد. به منظور بررسی اثر تنوع گیاهی و نوع منبع تغذیه ای بر کارایی مصرف نور، آزمایشی به صورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1385-1384 و 1386-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی دو منبع کود دامی و کود شیمیایی در کرتهای اصلی و کشت مخلوط سه واریته سویا (Glycine max L.) (ویلیامز، سحر و گرگان 3)، کشت مخلوط سه گونه ارزن (ارزن معمولیPanicum miliaseum L.، مرواریدیPennisetum glaucum L. و دم روباهیSetaria italica L.)، کشت مخلوط ارزن- سویا-کنجد(Sesamum indicum L.) و کشت مخلوط ارزن- کنجد- شنبلیله(Trigonella foenum-graecum L.)-زنیان(Trachyspermum ammi L.) همراه با تک کشتی هر یک از گیاهان مورد بررسی در کرتهای فرعی را شامل می شد. نتایج نشان داد که در هر دو نوع منبع تغذیه ای، شاخص سطح برگ هر یک از گیاهان در کشت مخلوط در مقایسه با تک کشتی آنها کاهش یافت. اثر نوع الگوی کشت بر کارایی مصرف نور از نظر آماری معنی دار بود. در بین الگوهای تک کشتی، بیشترین کارایی مصرف نور بر اساس تشعشع فعال فتوسنتزی در تک کشتی های ارزن معمولی و سویا رقم ویلیامز و گرگان 3 مشاهده شد. کمترین میزان کارایی مصرف نور نیز در تک کشتی کنجد و ارزن دم روباهی بدست آمد. در الگوهای کشت مخلوط، هرچه قدر شباهت گیاهان موجود در مخلوط از نظر مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی کمتر و تنوع کارکردی موجود افزایش یافت از نور به نحو بهتری استفاده شده و کارایی مصرف نور افزایش پیدا کرد، به طوریکه بیشترین میزان ماده خشک تولیدی به ازای نور جذب شده بر اساس تشعشع فعال فتوسنتزی در کشت مخلوط چهارگونه ارزن، کنجد، شنبلیله و زنیان به مقدار3/31 حاصل شد. کمترین میزان کارایی مصرف نور نیز در مخلوط سه گونه ارزن (1/96 گرم بر مگاژول) مشاهده گردید. اثر متقابل نوع الگوی کشت و نوع منبع تغذیه ای بر کارایی مصرف نور براساس تشعشع فعال فتوسنتزی از نظر آماری معنی دار بود. به طور کلی، بیشترین میزان کارایی مصرف نور در کشت مخلوط چهار گونه ارزن، شنبلیله، کنجد و زنیان با نهاده تغذیه ای آلی مشاهده شد.
    کلید واژگان: تشعشع فعال فتوسنتزی, تک کشتی, پوشش گیاهی, کشت مخلوط
    E. Azizi, A. Koocheki, P. Rezvani Moghaddam, M. Nassiri Mahallati
    A growing interest to use multiple cropping was due to potential of these planting patterns for increasing yield by improved resource use efficiency such as radiation use efficiency (RUE). In order to investigate the effects of plant diversity and nutrient resource on radiation use efficiency, an experiment was conducted as split plot based on complete randomized block design with three replications at the Agricultural Research Station, Ferdowsi University of Mashhad, Iran, during 2006 and 2007. Treatments included manure and chemical fertilizers as main plots and intercropping of 3 soybean varieties (Wiliams, Sahar and Gorgan3), intercropping of 3 Millet species (common millet, foxtail millet and pearl millet), intercropping of millet, soybean, sesame (Sesamum indicum) and intercropping of millet, sesame, fenugreek (Trigonella foenum-graecum), ajowan (Trachyspermum ammi) as sub plots. Results indicated that in the manure and chemical fertilizer treatments, LAI of plants in intercropping decreased compared to monoculture. The effect of planting pattern on RUE was significant. In monocultures, common millet and soybean (Wiliams and Gorgan3 varieties) had highest RUE based on photosynthetic active radiation (PAR). The lowest RUE was obtained in sesame and foxtail millet monocultures. In the intercropping systems, when functional diversity increased, radiation use efficiency was increased, so that maximum of RUE (3.31 g.MJ-1) was obtained in 4 species intercropping (common millet, sesame, fenugreek and ajowan). Minimum of RUE (1.96 g.MJ-1) was observed in intercropping of 3 millet species. The interaction of planting pattern and nutrient resource on RUE was significant. In general, the highest RUE was observed in 4 species intercropping (common millet, sesame, fenugreek and ajowan) with manure treatment.
    Keywords: Canopy, Intercropping, Monoculture, Photosynthetic active radiation
  • حسن مجیدی دیزج*، داریوش مظاهری، قدرت الله صباحی، مجتبی میراب زاده
    به منظور بررسی اثر کشت مخلوط بر عملکرد و کیفیت علوفه یونجه و اسپرس آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی وپژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) در دو سال 1389و 1390 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تک کشتی یونجه، تک کشتی اسپرس،، 50 درصد یونجه (بر اساس تیمار کشت خالص)+ 50 درصد اسپرس (بر اساس تیمار کشت خالص) به صورت یک در میان،50 درصد یونجه+ 50 درصد اسپرس به صورت دو در میان، 75 درصد یونجه +25 درصد اسپرس، 25 درصد یونجه +75 درصد اسپرس، 10 درصد اسپرس +100 درصد یونجه، 20 درصد اسپرس +100 درصد یونجه و 30 درصد اسپرس +100 درصد یونجه بودند. نتایج نشان داد که اثر سال و نسبت اختلاط بر عملکرد علوفه خشک تولیدی معنی دار بودند. بیشترین عملکرد علوفه در کشت مخلوط از تیمار افزایشی 100 درصد یونجه+30 درصد اسپرس (5011 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن از کشت خالص یونجه (3954 کیلوگرم در هکتار) و اسپرس (3989 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. اثر نسبت اختلاط بر صفات میزان پروتئین خام، ماده خشک قابل هضم، الیاف غیر محلول در شوینده های اسیدی، خاکستر علوفه و الیاف خام معنی دار بود. اثر سال برمیزان الیاف غیر محلول در شوینده های اسیدی و اثر متقابل سال× نسبت اختلاط، بر میزان ماده خشک قابل هضم معنی دار بودند. بیشترین مقدار پروتئین خام (24 درصد)، الیاف غیر محلول در شوینده های اسیدی (29 درصد)، خاکستر علوفه (3/7 درصد) و الیاف خام (2/32 درصد) از کشت خالص یونجه به دست آمد و بیشترین ماده خشک قابل هضم علوفه نیز مربوط به تیمار خالص اسپرس بود (90 درصد). بیشترین مقدار نسبت برابری زمین در هر دو سال نیز مربوط به تیمار افزایشی 100 درصد یونجه+ 30 درصد اسپرس بود (26/1 در سال اول و 28/1 در سال دوم). براساس نسبت برابری زمین، تیمار 100 درصد یونجه + 30 درصد اسپرس برترین تیمار شناخته شد.
    کلید واژگان: اسپرس, پروتئین خام, نسبت برابری زمین و یونجه
    H.Madjidi Dizadj*, D. Mazaheri, Gh. Sabahi, M. Mirab Zadeh
    To study the effects of intercropping on performance and quality of alfalfa and sainfoin, a field experiment as split plot in time arrangements in randomized complete block design with three replications was carried out at Research Farm of College of Agriculture, University of Tehran, Karaj, Iran in 2008-2009 and 2009-2010. Experimental treatments included: Monoculture of alfalfa, monoculture of sainfoin, 50% alfalfa+ 50% sainfoin as one alternate, 50% alfalfa+ 50% sainfoin as two alternates, 75% alfalfa+ 25% sainfoin, 25% alfalfa+ 75% sainfoin, 10% sainfoin+ 100% alfalfa,, 20% sainfoin+ 100% alfalfa, 30% sainfoin+ 100% alfalfa. Results showed that the effect of year and intercropping treatments on forage dry yield was significant. The highest dry yield (5011 kg.ha-1) was obtainedin 30% sainfoin+ 100% alfalfa and the lowest dry yield 3989 kg.ha-1) obtained in monoculture of sainfoin. The effect of intercropping on CP, DMD, ADF, ASH and CF was significant. Also, the effect of year on ADF and interaction effect of year × intercropping on DMD was significant. The highest CP (24%), ADF (29%), Ash (7.3%) and CF (32.2%) were obtained from monoculture of alfalfa, but the highest DMD (90%) was related to monoculture of sainfoin. In both years, the highest LER (1.26 and 1.28 for first and second years, respectively) were related to 30% sainfoin+ 100% alfalfa. Therefore, 30% sainfoin+ 100% alfalfa was identified as the best treatment of this experiment.
    Keywords: Alfalfa, Crude protein, Land equivalent ratio, Monoculture, Sainfoin
  • حامد منصوری، لیلا منصوری، خلیل جمشیدی، مهدی راستگو، روح الله مرادی *

    بهبود کارایی استفاده از منابع یکی از راهکارهای اساسی برای رسیدن به کشاورزی پایدار می باشد. استفاده از سیستم های کشت مخلوط با بهره گیری بهینه از منابع آب، نور و عناصر غذایی یکی از این راهکارها می باشد. به منظور ارزیابی جذب و کارایی مصرف نور در کشت مخلوط افزایشی ذرت و لوبیا، آزمایشی در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های مختلف کشت مخلوط افزایشی ذرت و لوبیا (افزایش 20، 40، 60 و 80 درصد تراکم بهینه لوبیا در کشت خالص به تراکم بهینه ذرت) و هم چنین کشت خالص هر دو گونه بود. ماده خشک و سطح برگ هر دو گیاه در طول فصل رشد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان جذب تشعشع توسط سایه انداز مخلوط ذرت- لوبیا در کلیه تیمارهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص ذرت و لوبیا بیشتر بود، زیرا در کشت مخلوط، سطح سایه انداز برای جذب تشعشع افزایش می یابد. نسبت برابری زمین برای جذب فعال فتوسنتزی در تمام تیمارهای کشت مخلوط بیشتر از یک بود که بیانگر سودمندی کشت مخلوط نسبت به تک کشتی از لحاظ جذب تشعشع می باشد. بیشتر بودن کارایی مصرف نور ذرت و لوبیا در سیستم کشت مخلوط در مقایسه با تک کشتی دو گونه نیز بیانگر استفاده بهینه از منبع نوری در کشت مخلوط بود. با توجه به کارایی مصرف نور در بین تیمارهای مختلف کشت مخلوط، کشت افزایشی 60% لوبیا به عنوان بهترین الگوی کشت مخلوط شناخته شد.

    کلید واژگان: الگوی کاشت, تک کشتی, نسبت برابری زمین
    H. Mansoori, L. Mansoori, Kh. Jamshidi, M. Rastgoo, R. Moradi

    Improvement of resource use efficiency is a basic approach for sustainable agriculture. Applying intercropping systems, in which resources such as water, radiation and nutrients are used optimally, is one of these strategies. In order to evaluate radiation absorption and use efficiency in additive intercropping of maize-bean, an experiment was carried out in 2010, based on completely randomized blocks design with three replications, at Research Farm of Zanjan University. Treatments included different ratios of additive intercropping system (sowing 20, 40, 60 and 80% of common bean optimum density + optimum density of maize) and monoculture of these crops. Dry matter and leaf area of both crops were measured during the growth period. Results showed that the absorbed radiation by canopy of maize-bean intercropping in all treatments was higher than the monoculture of maize and bean, because the surface of canopy increases to absorb radiation. for intercropping system and result in more absorption of radiation compared to monoculture. The values of LERPAR were more than 1 in all intercropping treatments, which indicates the advantage of intercropping cultivation in comparison with monoculture system based on radiation absorption. Higher values of radiation use efficiency for maize and bean under intercropping system in comparison with monoculture of these crops confirmed the optimum use of radiation resource in intercropping system. Regarding the efficiency of radiation absorption by different intercropping treatments, the additive cultivation of 60% bean with 100% maize was identified as the best cropping pattern.

    Keywords: Planting pattern, Monoculture, Land equivalent ratio.
  • محمد جواد گل محمدی، حسن علیزاده، بیژن یعقوبی، مجید نحوی، مصطفی اویسی
    سوروف همواره به عنوان مهمترین علف هرز برنج در دنیا مطرح بوده است. بعلاوه پیدایش گونه های جدید و سازگارتر سوروف در اکوسیستم شالیزار سبب افزایش خسارت این جنس به محصول برنج شده است. این آزمایش به منظور ارزیابی اثر تداخل دو گونه علف هرز سوروف بر روی شاخص های رشد، عملکرد و اجزای عملکرد برنج، در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال زراعی 87-1386 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با آرایش افزایشی جزئی و با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دوگونه علف هرز (سوروف معمولی و سوروف برنج) و تراکم علف هرز (0، 10، 20 و 40 بوته در متر مربع) بود. برنج رقم هاشمی با تراکم ثابت 20 کپه در متر مربع به صورت خالص و مخلوط با دو گونه علف هرز در تراکم های مذکور نشاءکاری گردید. با نمونه گیری تخریبی از دو هفته پس از کاشت تا زمان برداشت، روند تجمع ماده خشک، روند توسعه سطح برگ، سرعت رشد گیاهی، سرعت رشد نسبی و در آخرین مرحله نمونه گیری، عملکرد و اجزاء عملکرد برنج اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر تداخل علف هرز و تراکم علف هرز بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، عملکرد بیولوژیک و شاخص های رشد برنج معنی دار ولی اثر گونه ها معنی دار نگردید. متوسط کاهش عملکرد برنج در تداخل با تراکم های مختلف سوروف معمولی و سوروف برنج به ترتیب 60 و 65 درصد بود. تجزیه رگرسیونی داده ها و برازش مدل کاهش عملکرد هیپربولیک بر داده های عملکرد دانه برنج در برابر تراکم های مختلف دو گونه علف هرز نشان داد که همواره شیب کاهش عملکرد در گونه سوروف برنج بیشتر از سوروف معمولی بود، اما دو گونه از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری نبودند. به عبارت دیگر میزان خسارت گونه جدید سوروف مشابه گونه قدیم این علف هرز است. شباهت مورفولوژیک و برتری های اکولوژیکی گونه جدید سوروف از جمله مقاومت به غرقاب و تشابه به گیاه زراعی که امکان وجین دستی آنرا دشوار می سازد، سوروف برنج را به عنوان تهدیدی جدید برای زراعت برنج در شمال کشور مطرح می سازد. بررسی بیولوژی این گونه به منظور ارائه راهکاری عملی برای مدیریت آن ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: تراکم, نشاء کاری, بیوماس, شاخص رقابت, تک کشتی, تداخل
    Mohammad Javad Golmohammadi, Hasan Alizade, Bijan Yaghoobi, Majid Nahvi, Mostafa Oveisi
    Barnyardgrass has always been considered as the most important weed of rice all over the world. Meanwhile, establishment of new species of this genus which is more adaptable to paddy ecosystem will increase the importance of this genus as a new threat to rice. In order to evaluate the competition of two species of barnyardgrass with rice, an experiment was conducted at Rice Research Institute of Iran (Rasht) in 2007. The experimental design was a randomized complete block with three replications arranged in a partial additive series. The treatments included two barnyardgrass species (E. crus-galli and E. oryzoides), and species density at four levels (0, 10, 20 and 40 plant.m-2), transplanted with Hashemi land races cultivar rice in local normal density (20 bunches.m-2) and each bunch included three seedlings. Destructive samples were taken two weeks after transplanting up to harvesting, that is, 5 times by 10 days interval in 0.25 m-2. Rice total dry matter accumulation (TDM), Leaf area index (LAI), crop growth rate (CGR), relative growth rate (RGR), yield and yield components were measured. Results showed that yield, yield components and growth indices were affected by both weed species significantly and no interaction between species occurred. Fitting the hyperbolic yield loss model to rice grain yield in barnyardgrass density showed that two weed species were not significantly different. Morphological similarity and ecological adaptability of new barnyardgrass species including resistance to flooding and also high similarity to crop plant that makes its hand weeding less efficient, implies E. oryzoides as a new threat for rice cultivation in northern paddy field of Iran. More investigation on biology of this species is suggested in order to present an applied integrated method for E. oryzoides management.
    Keywords: Barnyardgrass, Density, Competition index, Biomass, Monoculture, Transplanting
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال