به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « knowledge » در نشریات گروه « علوم ترویج »

تکرار جستجوی کلیدواژه «knowledge» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • بهرام ایمانی, عبدالمحمد بندری, امید جمشیدی

    The poisoning of farm workers with pesticides is a common job hazard caused by the application of pesticides, especially in developing countries. Agriculture is directly related to the environment including water resources, and farming behaviors can entail a plethora of positive or negative effects on these vital resources. So, the present study aimed to explore the safety and health behaviors of wheat farmers towards the use of chemical pesticides in Qorveh County in Kurdistan province, Iran. The statistical population of this applied research consisted of all irrigated wheat farmers in the 2019-2020 crop year (N = 1700) in Qorveh County. The sample size was determined to be 170 people by Cochran’s formula, and the random multistage technique was adopted for data collection. The main research instrument was a questionnaire whose content validity was checked by a panel of experts and the average variance extracted (AVE) index. Also, its reliability was estimated by Cronbach’s alpha and the Cumulative Reliability (CR) coefficient. The results of the structural equation modeling (SEM) showed that the variables of the information source, attitude, and knowledge of chemical pesticide application accounted for 79 percent of the variance in the factors affecting the safety and health behaviors of wheat farmers as to the application of these pesticides. Considering the significant relationship that information source, attitude, and knowledge have with safety and health behaviors, it is recommended to hold training courses to familiarize wheat farmers with the hazards of conventional farming practices and the benefits of IPM practices by the organizations in charge, e.g. Agricultural Jihad Organization. This will foster a positive attitude among the farmers to adopt safety and healthy behaviors.

    Keywords: Knowledge, Attitude, Wheat Farmers, Chemical Pesticide, Safety, Health Behavior
  • سید عبدالحمید هاشمی ساداتی، اسماعیل کرمی دهکردی*، یحیی تاجور، سید حسین میرموسوی

    سازگاری کشاورزان با تغییر اقلیم نیازمند دانش مناسب است. هدف این پژوهش شناخت تاثیر برنامه های آموزشی ترویج و ادراک تغییر اقلیم بر دانش سازگاری مرکبات کاران بود. دیدمان این پژوهش کمی و تحقیقی کاربردی بوده و از روش علی-مقایسه ای استفاده شد. داده ها با کاربرد مصاحبه های ساختارمند از طریق پرسشنامه در سال 1400-1399 گردآوری شدند. حجم نمونه با کاربرد فرمول کرجیسی و مورگان 276 نفر از 99897 باغدار مرکبات استان مازندران تعیین شد و با کاربرد روش نمونه گیری چندمرحله ای گزینش شدند. دانش و ادراک باغ داران و دسترسی آنان به برنامه های ترویجی با مقیاس ترتیبی اندازه گیری شدند. روایی پرسشنامه توسط چندتن از متخصصان دانشگاهی و پژوهشگران و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون پیشاهنگ با 30 نفر از باغ داران بررسی شد و تحلیل مقدار ضریب تتای ترتیبی (0/92) برای شاخص دانش در بررسی نهایی تایید شد. داده ها از طریق آمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون ترتیبی با کاربرد نرم افزار SPSS تحلیل شدند. از دید باغ داران، باغ های مرکبات در برابر نوسان های اقلیمی حساسیت و آسیب پذیری بالایی داشتند. دانش باغ داران در مورد راهکارهای بلندمدت و کوتاه مدت در برابر تغییرپذیری های اقلیمی به ترتیب درسطح کم و متوسط ارزیابی شد. دسترسی باغ داران به مروج ها و رسانه های ارتباط ها جمعی تاحدی و به برنامه های گروهی ترویج در حدکم وجود داشت، ولی کسب اطلاعات اقلیمی از آنان در سطح کم بود. بین میزان ارتباط باغ داران با هر یک از کنشگران نظام دانش کشاورزی و میزان کسب اطلاعات از آنان همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت. احتمال تغییرسطوح متغیر وابسته در رگرسیون ترتیبی نشان داد که دانش باغ داران تحت تاثیر معنی دار ادراک از رخداد تغییرپذیری های اقلیمی سرمازدگی (2/394=R2Pseudo) و افزایش دما (0/580=R2Pseudo)، کسب اطلاعات از پژوهشگران (1/473=R2Pseudo)، و برنامه های رادیویی و تلویزیونی (1/060=R2Pseudo) است. گسترش و تقویت برنامه های گروهی و جمعی ترویج، تعامل های بین پژوهشگران و کشاورزان، و برنامه های مروج ها در مورد شناخت و سازگاری با تغییر اقلیم پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: دانش تاب آوری, برنامه های ترویج, آموزش, سازگاری با تغییر اقلیم, دانش مرکبات کاران
    Seyed Abdolhamid Hashemi Sadati, Esmail Karamidehkordi *, Yahya Tajvar, Seyed Hossein Mirmousavi

    Adaptation to climate change requires appropriate knowledge. This study identifies extension programs effects and citrus farmers’ perception regarding adaptation to climate change on their knowledge. The research used a quantitative and explanatory perspective. The data were collected using interviews with a sample of 276 out of 99897 citrus farmers in the Mazandaran Province in 2021, selected by a multi-stage sampling technique. Farmers’ knowledge, perception, and access to extension programs were measured through ordinal-scaled questions. The questionnaire validity was evaluated by academic staff and researchers and its reliability was assessed using a pilot study with 30 farmers and the ordinal coefficient theta (θ = 0.92) for farmers’ knowledge. The data were analyzed using SPSSWin software and applying descriptive statistics, correlation coefficients, and ordinal regression. Results showed farmers perceived their citrus orchards’ high vulnerability to climate variability. Farmers' knowledge regarding long-term and short-term strategies to adapt to climate change was low and moderate respectively. Farmers had moderate access to extension agents and mass media and had poor access to group-based extension programs, but obtained low information on climate change from them. A significant correlation was between farmers’ communication and their information obtained. The odds ratios of the regression showed farmers' knowledge was explained by their perceptions of climate change vulnerability (R2Pseudo=2.394) and increased temperature (R2Pseudo=0.580), information obtains from researchers (R2Pseudo=1.473), and access to mass media (R2Pseudo=1.060). Policies are proposed to expand and strengthen the group-based and mass media extension programs, the interactions between researchers and farmers, and agricultural extension agents’ programs.

    Keywords: Resilience knowledge, extension programs, Education, adaptation to climate change, citrus farmers&rsquo, knowledge
  • مصیب غلامی، امیرحسین علی بیگی*، عبدالحمید پاپ زن

    امروزه پرداختن به کشاورزی حفاظتی ضرورتی انکارناپذیر است و دانش، نگرش و مهارت های کشاورزان در این زمینه می تواند به توسعه آن کمک کند. هدف این پژوهش، بررسی میزان دانش، نگرش و رفتارهای کشاورزان استان کرمانشاه در زمینه کشاورزی حفاظتی بود. جامعه آماری این تحقیق کشاورزان استان کرمانشاه به شمار 54476 نفر بودند. حجم نمونه توسط جدول بارتلت و همکاران (2001) 370 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت چندمرحله-ای انجام شد. روایی محتوایی پرسشتامه به تایید گروه متخصصان رسید و روایی همگرا انجام شد که معادل 76/0= AVE به دست آمد (88/0=Ɵ). به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب تتای ترتیبی استفاده شد که مقدار قابل قبولی به دست آمد. بر پایه ی نتایج رگرسیون چندگانه، تاثیر متغیر پیشینه کار، میزان درآمد سالیانه، سطح تحصیلات، شرکت در کلاس های آموزشی - ترویجی، میزان اراضی، نگرش و دانش در زمینه کشاورزی بر رفتارهای کشاورزی حفاظتی معنی دار بود. همراه با افزایش مقدار این متغیرها میزان استفاده از عملیات کشاورزی حفاظتی نیز افزایش می یابد. کشاورزان مورد بررسی نگرش مناسب و مثبتی به کشاورزی حفاظتی داشتند. دانش کشاورزان در زمینه کشاورزی حفاظتی نیز در حد مناسبی بود (نمره 45/15 از 20)، اما میزان به کارگیری فعالیت های کشاورزی حفاظتی در حد مناسب نبود. بنابرین به منظور توسعه کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه پیشنهاد می شود که برنامه ریزان ترویج کشاورزی بیشتر تلاش خود را در زمینه تغییر رفتارکشاورزان در زمینه اجرای کشاورزی حفاظتی با برنامه ریزی و برگزاری دوره های ترویجی، کشتزارهای نمایشی و بهره مندی از فضای مجازی چون اپلیکیشن تاک به کار گیرند.

    کلید واژگان: دانش, نگرش, مهارت, کشاورزی پایدار, کشاورزی حفاظتی
    Mosayeb Gholami, Abdulhamid Papzan

    Today, engaging in conservation agriculture is an undeniable necessity, and the knowledge, attitudes and skills of farmers in this field can help to develop conservation agriculture. The purpose of this study was to investigate the knowledge, attitude and skills of farmers in Kermanshah Province in the field of conservation agriculture. Statistical population of this study was farmers in Kermanshah Province. The sample size was determined by Bartlett et al. (2001) (n= 370) and sampling was done in a multi-stage manner. The content validity of the questionnaire was confirmed by the panel of experts and the convergent validity was done through calculation (AVE), which was equal to 0.76. In order to measure the reliability of the questionnaire, the ordinal theta coefficient was used and an acceptable value was obtained. Findings showed that there is a positive and significant relationship between educational level, attending educational-extension courses, income, work experience, amount of owned lands, attitude towards conservation agriculture and knowledge of conservation agriculture with the use of conservation agricultural practices. The results also showed that the studied farmers have an appropriate and positive attitude towards conservation agriculture. Farmers' knowledge of conservation agriculture was also good, but their skills in conservation agriculture were assessed as low. Therefore, in order to develop conservation agriculture in Kermanshah province, it is suggested that agricultural extension planners make every effort to increase the skills of farmers in the field of conservation agriculture.

    Keywords: knowledge, Attitude, skills, Sustainable agriculture, Conservation agriculture
  • محسن موسایی*، اعظم نویدی اصل

    یکی از اصلی ترین و مهم ترین کاربردهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی تمرکز بر توانمندسازی ذی نفعان است این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر نظام دانش و اطلاعات کشاورزی از دیدگاه کارشناسان ترویج استان کهگیلویه و بویراحمد صورت گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و براساس ماهیت داده ها توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق کارشناسان ترویج سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویر احمد در سال 1398بودند که بر اساس گزارش این سازمان تعداد آنها 260 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. بر اساس این جدول حجم نمونه 152 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی آن توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه محاسبه شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS و smartPLS و آزمون های آماری مختلف تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد رهبری و مدیریت با بارعاملی استاندارد 621/0، نیروی انسانی با بار عاملی استاندارد 569/0، برنامه ریزی با بار عاملی استاندارد 365/0، عوامل ساختاری با بار عاملی استاندارد 353/0 به ترتیب بیشترین تاثیر را بر نظام دانش و اطلاعات کشاورزی کارشناسان ترویج استان کهگیلویه و بویراحمد دارند.

    کلید واژگان: نظام دانش و اطلاعات, سیستم کشاورزی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, کارشناسان ترویج
    Mohsen Mousaei *, Aazam Navidiasl

    One of the primary and most important goals of the agricultural knowledge and information system is to focus on the welfare of stakeholders. This study investigates the factors affecting the agricultural knowledge and information system from the perspective of extension experts in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Provinces. In terms of the purpose of applied research and based on the nature of the research data, it is descriptive-survey research. The study's statistical population was the extension experts of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Agricultural Jihad Organization, which according to the report of this organization, is 260. Krejcie and Morgan's table was used to determine the sample size. Based on this table, the sample size was estimated at 152 people. The data collection tool was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of experts, and its reliability was estimated using Cronbach's alpha coefficient for different parts of the questionnaire. Data were analysed by SPSS21 and Smart PLS software and various statistical tests. The results showed that leadership and management with a standard operating load of 0.621, manpower with a standard operating load of 0.569, planning with a high standard load of 0.365, Structural factors with a standard factor load of 0.353 have the most significant impact on the agricultural knowledge and information system of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad provinces, respectively.

    Keywords: knowledge, information system, agricultural system, Information, Communication Technology, Extension Experts
  • محبوبه عطایی اسد*، رضا موحدی

    آمار کاربرد کودهای شیمیایی در شهرستان همدان نشان می دهد که کشاورزان از کود های شیمیایی به صورت غیر اصولی و بی رویه استفاده می کنند که در بلند مدت شاهد پی آمدهای زیانبار آن بر محیط زیست و سلامت انسان خواهیم بود. از سوی دیگر، رفتار کشاورزان به عنوان استفاده کنندگان کود شیمیایی، تحت تاثیر عامل های مختلفی قرار دارد. بر همین مبنا، هدف اصلی این پژوهش کاربردی، بررسی تاثیر دانش، نگرش و قصدرفتاری بر رفتار کاربرد کودهای شیمیایی به وسیله ی سیب زمینی کاران شهرستان همدان بود. جامعه آماری تحقیق، 14200کشاورز سیب زمینی کار بخش مرکزی شهرستان همدان بود که با استفاده از جدول مورگان 375تن از آنان به عنوان نمونه مشخص شدند. روش انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی و برحسب جمعیت کشاورزان در هر روستا با انتساب متناسب انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روش روایی تشخیصی استفاده شد که مقدار آن برای سازه های مورد بررسی بالاتر از AVE≤0.5 و قابل قبول بود . به منظور تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که مقدار آن برای سازه های مورد بررسی بالاتر ازCR ≥0.75و قابل قبول بود . داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادله های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی و با کمک نرم افزار SmartPLS3.0 پردازش شدند. یافته ها نشان دادند متغیر دانش با میانجی گری نگرش و قصد رفتاری بر رفتار کشاورزان تاثیر مثبت و معنی دار دارد. این نشان دهنده گرایش کشاورزان برای کسب دانش و اطلاعات برای کاربرد بهینه کودهای شیمیایی است. یافته های دیگر نیز نشان دادکه نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد بهینه کودهای شیمیایی تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار کشاورزان در کاربرد کودهای شیمیایی دارد. نگرش نسبت به کاربرد کودهای شیمیایی با میانجیگری قصد رفتاری بر رفتار کشاورزان تاثیر مثبت و معنی دار دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که با تغییر نگرش این سیب زمینی کاران درباره کاربرد کودهای شیمیایی می توان رفتار آن ها در مورد کاربرد کود های شیمیایی را اصلاح کرد.

    کلید واژگان: دانش کشاورزان, نگرش کشاورزان, قصد رفتاری, کاربرد, کودهای شیمیایی
    Mahboobeh Ataei Asad *, Reza Movahedi

    The evidences of fertilizers consumption in Hamedan show that farmers are applying fertilizers in a non-standard and excessive manner therefore, in long-term they will harm the environment and human health. Since,this farmers' behavior as chemical fertilizer users is influenced by various factors.The main purpose of this applied research was to investigate the effect of knowledge,attitude andbehavioral intentiononthe farmers' behaviorfertilizerapplication behavior in Hamadan.The statistical populationof the studyincluded14,200potato farmers working in the central district of Hamadan city which375farmers were determined by using Morgan's sampling table.To select samples,a random sampling method was used and the samples ofeachvillage selected in terms of proportional method.Thedata collectiontool was a questionnaire.Diagnostic validity method was used to assess the validityof the research questions thatshowed avalue higherthan0.5 (AVE≤0.5) and accept able for thevariables.In order tocalculatethereliability, thecomposite  reliabilitymethod  wasused,and it was higher than 0.75 (CR≥0.75)and acceptable for constructs.The datawere analyzed using structural equation modeling with partial least squares approach and softwareof SmartPLS version3.0.The results showed that knowledge withintermediate role of attitude and behavioral intention has a positiveand significant association with farmers'behavior.This indicates the farmers have adequate intention to obtain knowledge and information about the proper use of chemical fertilizers.The results also revealed that farmers 'attitudes have a positive and significant effecton farmers' behavior in using chemical fertilizers.Moreover,attitude with intermediate roleof behavioral intention has apositive and significant effect on behavior.Therefore,it can be concluded that there is a positive attitude about the use of chemical fertilizers among the farmers in the region.

    Keywords: knowledge, Farmers', Attitudes, Behavioral Intention, Application, Chemical fertilizers
  • عبدالرضا کریم پور ملک شاه، مریم تقوایی یزدی*، مجید فتاحی

    هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ایجاد دانش کارآفرینی در تعاونی های بزرگ مقیاس است. این پژوهش به روش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده و به دنبال درک و استخراج ابعاد و مولفه های مورد نیاز در ایجاد دانش کارآفرینی در تعاونی های بزرگ مقیاس بوده است. جامعه پژوهش، شامل 18 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانش کارآفرینی در تعاونی های بزرگ مقیاس بود که با روش نمونه گیری هدفمند و ترکیب راهبردهای چندگانه و نظری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش موارد موثر بر ایجاد دانش کارآفرینی در این پژوهش از دیدگاه مصاحبه شوندگان عبارت اند از: ویژگی های فردی، زیرساخت ها و سازمان، محیط و حمایت. همچنین از دیدگاه مصاحبه شوندگان مقوله های فرعی شامل دانش عمومی، مالی و پشتیبانی و قوانین و مقررات، بیشترین تکرار در مصاحبه ها را داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش به مدیران تعاونی های بزرگ مقیاس پیشنهاد می شود که شرایط بروز نوآوری، عزت نفس، میل به موفقیت به عنوان ارزش اصلی در سازمان فراهم شود. ساختار سازمان را به شکلی طراحی کنند که منعطف و ارگانیک باشد چون سبب گسترش ایده ها و تفکرات خلاقانه در سازمان می شود. به جستجوی فرصت های جدید در بازار بپردازند و در پایان از فرصت های کارآفرینی حمایت کرده و آن ها را مراقبت نمایند و درعین حال منابع مورد نیاز برای بهره برداری از فرصت ها را نیز تشخیص و توسعه دهند.

    کلید واژگان: دانش, کارآفرینی, دانش کارآفرینی, تعاونی های بزرگ مقیاس و تحلیل مضمون
    Abdoreza Karimpoor Malakshah, Maryam Taghvaee Yazdi *, Majid Fattahi

    The purpose of this study is to provide a model for creating entrepreneurial knowledge in large-scale cooperatives. This research has been done qualitatively and with the thematic analysis and has tried to understand and extract the dimensions and components needed to create entrepreneurial knowledge in large-scale cooperatives. The research population consisted of 18 experts in entrepreneurial knowledge in large-scale cooperatives who were selected from a series of purposive sampling methods. Thematic analysis method was used to analyze the data. Based on the findings of the study, the factors affecting the creation of entrepreneurial knowledge in this study from the perspective of the interviewees are: personal characteristics, infrastructure and organization, environment and support. From the interviewees' point of view, the sub-categories including general knowledge, finance and support, and rules and regulations also had the most repetition in the interviews. According to the results obtained from the research, it is suggested to the managers of large-scale cooperatives that the conditions for innovation, self-esteem, desire for success be provided as the main value in the organization. Design the structure of the organization in a way that is flexible and organic because it promotes creative ideas and thinking in the organization. Look for new opportunities in the market, and ultimately support and nurture entrepreneurial opportunities, while also identifying and developing the resources needed to take advantage of them.

    Keywords: Knowledge, Entrepreneurship, Entrepreneurial Knowledge, Large-Scale Cooperatives, Theme Analysis
  • امیرحسین علی بیگی*، سحر شمشیری
    تغییر اقلیم اکثر کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده است. این پدیده در بخش کشاورزی ایران نیز تاثیر گذار است. به طور قطع، دانش و ادراک صحیح مروجان کشاورزی از این موضوع می تواند در ارتقای تاب آوری کشاورزان نسبت به آثار تغییر اقلیم موثر باشد. پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی دانش و ادراک مروجان امور کشاورزی از تغییرات اقلیمی و عوامل موثر بر آن در شهرستان کرمانشاه انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق تمامی مروجان امور کشاورزی شهرستان کرمانشاه (N= 180) بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 118 تن به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه مورد تایید پانل متخصصان رشته های ترویج کشاورزی و سنجش و اندازه گیری قرار گرفت و به منظور سنجش پایایی پرسش نامه از ضریب تتای ترتیبی استفاده شد که مقدار قابل قبولی به دست آمد. بر اساس نتایج، دانش تغییر اقلیم مروجان قابل قبول بود (میانگین83/12 از 20) و تحلیل رگرسیون نشان داد چهار متغیر سن، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، سابقه کار و آموزش تاثیر مثبت و معنی داری بر دانش آن ها دارد. به منظور بررسی تاثیر دانش تغییر اقلیم بر ادراک مروجان از تحلیل رگرسیون استفاده شد که نشان داد این متغیر تاثیر مثبت و معنی داری بر ادراک مروجان از تغییر اقلیم داشته است .
    کلید واژگان: تغییرات اقلیمی, مروجان امورکشاورزی, دانش, ادراک
    Amirhossein Alibaygi *, Sahar Shamshiri
    Climate change has affected most countries in the world. This phenomenon has also had negative effects on Iran's agricultural sector. Certainly, the knowledge and perception of agricultural extension agents about climate change can be effective in farmers' resilience to this issue. Due to this issue, this descriptive-correlation study was conducted to investigate the knowledge and perception of agricultural extension agents toward climate change and the factors affecting it. The statistical population of the study was all agricultural extension agents in Kermanshah Township (N = 180) from which 118 people were randomly selected as a sample. The validity of the questionnaire was confirmed by panel of experts and Cronbach's alpha coefficient was used in order to assess the reliability of the research tool. Based on the results, the climate change knowledge of the extension agents was acceptable (mean 12.83 out of 20) and four variables of age, information sources, work experience and education had a positive and significant effect on their knowledge. Regression analysis showed that the effect of climate change knowledge on extension agents' perception is positive and significant. The results of this study can raise the sensitivity of agricultural extension planners to the issue of climate change and providing in-service training for agricultural extension agents in this field.
    Keywords: Climate change, Agricultural Extension Agents, knowledge, Perception
  • رضوان مهنی رفتار، امیر نعیمی*، روح الله رضایی، یونس خسروی

    هدف این مطالعه توصیفی، تحلیل رابطه بین هنجارهای اخلاقی، دانش و رفتار حفاظت از آب بود. جامعه آماری این پژوهش، 2601 نفر از کشاورزان حوضه آبریز هلیل رود شهرستان جیرفت بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 339 نفر و روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. روایی ظاهری و محتویی پرسشنامه با استفاده از نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (71/0 تا 79/0) مورد تایید قرار گرفت. نتایج آمار توصیفی نشان داد وضعیت توزیع فراوانی سه متغیر مورد مطالعه (هنجارهای اخلاقی، دانش و رفتار حفاظت از آب) در سطح متوسط بدست آمد. نتایج تحلیل همبستگی تحقیق نشان داد که متغیرهای هنجارهای اخلاقی، دانش ذخیره سازی و مهار آب و دانش کاهش تبخیر آب با رفتار حفاظت از آب کشاورزان همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. نتایج رگرسیون خطی به روش گام به گام نشان داد که متغیرهای هنجارهای اخلاقی و دانش ذخیره سازی و مهار آب، در حدود 66 درصد از تغییرات رفتار حفاظت از آب کشاورزان را تبیین نمودند.

    کلید واژگان: رفتار حفاظت از آب, هنجارهای اخلاقی, دانش, کشاورزان
    Rezvan Mehni Raftar, Rouhallah Rezaei, Younes Khosravi

    The purpose of this descriptive study was to analyzing relationship between ethics norms, knowledge and water conservation behavior. The statistical population consisted of farmers of Halil Rood watershed located at Jiroft county (N=2601) that 339 farmers were studied using Krejcie and Morgan and proportional stratified random sampling method. Face and content validity of questionnaire were confirmed a by panel of experts and its reliability was approved with calculating Cronbach's alpha coefficient (0.71-0.79). Descriptive statistics results showed that frequency distribution of the three studied variables (water conservation behavior, ethics norms, knowledge) were at medium level. Correlation analysis findings showed that variables such as: ethics norms, knowledge of storage and preservation and knowledge of reduce water evaporation had significant and positive correlation with water conservation behavior of farmers. Results of linear regression by stepwise method showed that ethics norms and knowledge of storage and preservation explained about 66 percent of the variability of water conservation behavior among farmers

    Keywords: Water Conservation Behavior, Ethics Norms, Knowledge, Farmers
  • جهانشاه پورعظیم، حمیده ملک سعیدی*، فرزاد اسکندری
    مطالعه حاضر با هدف درک نگرش کشاورزان بخش گهواره شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب انجام شد. جامعه آماری کلیه بهره برداران کشاورزی در 6 روستای حوضه سد زمکان بخش گهواره شهرستان دالاهو بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک 213 نفر از آنها برای انجام مطالعه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، تجربه کشاورزی، میزان زمین، تعداد قطعات زمین، نگرش نسبت به مدیریت پایدار آب، دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران، هنجار اجتماعی، انسجام اجتماعی و اختلاف در مورد آب با متغیر نگرش نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد 3 متغیر نگرش نسبت به مدیریت پایدار منابع آب، هنجار اجتماعی و دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران در نگرش کشاورزان نسبت به اثربخشی این تعاونی ها در مدیریت پایدار منابع آب اثرگذار و قادر به تبیین حدود 35 درصد از تغییرات این متغیر بودند. در پایان، پیشنهادهایی در زمینه برنامه ریزی و سیاست‏گذاری برای بهبود نگرش کشاورزان نسبت به تعاونی های آب بران ارایه شد.
    کلید واژگان: دانش, کشاورزان, مدیریت آب, مشارکت, هنجار اجتماعی
    Jahanshah Poorazim, Hamideh Maleksaeidi *, Farzad Eskandari
    The present study was conducted in 2018 to understand farmers’ attitude towards the effectiveness of water supply cooperative in sustainable water resources management in Dalahu County. The statistical population of the study was all farmers of six villages in the Zemakan dam basin in Gahwareh as a district of Dalahu County in Kermanshah province. Based on Krejcie and Morgan's table and using a systematic random sampling, 213 farmers were selected for the study. The results of the study indicated that there are significant correlations between age, education level, agricultural experience, land size, number of land parcels, attitude towards sustainable water management, knowledge about different aspects of water supply cooperatives, social norm, social cohesion and water conflict with farmers' attitude toward the effectiveness of water supply cooperatives in sustainable management of water resources. Also, the results of regression indicated that three variables of attitude towards sustainable management of water resources, social norms and knowledge about various aspects of water supply cooperatives have influence on the farmers' attitude toward the effectiveness of water supply cooperatives in sustainable water management and explain a part of variance of this variable. Based on the findings of the study, suggestions for planning and policy development to improve farmers' attitudes towards the aquarium cooperatives, such as the use of various informational tools to inform farmers about the need for sustainable water resources management and providing a framework for increasing their participation in decision making, were presented.
    Keywords: Knowledge, farmers, Water management, participation, Social norm
  • نوذر منفرد، مهسا فاطمی*، کورش رضایی مقدم، شهرام مقدس فریمانی، پرویز بیات، مهناز امیر امینی خلف لو

    کشاورزی ارگانیک نوعی کشاورزی پایدار است که هدف آن ایجاد سیستم های تولیدی کشاورزی یکپارچه، نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست محیطی و اقتصادی نداشته باشد. بدین منظور برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با شیوه های کشاورزی ارگانیک در معرفی و تسهیل فرآیند پذیرش و ترویج بکارگیری این نوع کشاورزی توسط بهره برداران امری تاثیرگذار است. اولین گام در طراحی هر برنامه، شناسایی نیازهاست. از این رو هدف کلی پژوهش، نیازسنجی آموزشی کشاورزان استان بوشهر برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه شامل (1) کل کشاورزان استان در زمینه های زراعت و باغبانی (24345 نفر)، (2) کارشناسان و مدیران بخش اجرایی کشاورزی (359 نفر) و (3) متخصصین کشاورزی استان شامل اساتید و اعضاء هیات علمی دانشکده کشاورزی استان و مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر (120 نفر) هستند. با توجه به حجم جامعه آماری و استفاده از جدول تعیین حجم مورگان، 200 کشاورز، 90 نفر کارشناس و مدیر اجرایی و 30 نفر از متخصصین به عنوان نمونه های موردمطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با استفاده از پیمایش و ابزار پرسشنامه در بخش کمی و همچنین مصاحبه های متمرکز بر گروه و تحلیل محتوا در بخش کیفی انجام گرفت. روایی صوری و پایایی پرسشنامه از طریق گروهی از متخصصان کشاورزی و اجرای یک مطالعه راهنما خارج از نمونه اصلی موردتایید قرار گرفت. طبق یافته های بخش کیفی، 32 نیاز آموزشی برای کشاورزی ارگانیک استخراج گردیده و اولویت بندی شد. در بخش کمی نیز "میزان اهمیت فعالیت های ارگانیک"، "میزان دانش کشاورزان در خصوص فعالیت ها" و"میزان بکارگیری فعالیت ها توسط کشاورزان" موردسنجش قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به هدف ارتقای سطح دانش و مهارت های کشاورزان استان برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک، و کاهش موانع و مشکلات آن ارایه شده است.

    کلید واژگان: کشاورزی ارگانیک, کشاورزان, نیازسنجی آموزشی, دانش, مهارت
    Nozar Monfared, Mahsa Fatemi *, Kurosh Rezaei Moghaddam, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI, Parviz Bayat, Mahnaz Amiramini Khalafloo

    farming is a kind of sustainable agriculture aimed to provide integrated, systematic and human agricultural production system without any conflicts with economic and environmental benefits. Therefore, it is effective to implement educational classes and workshops in related with different techniques of organic farming in order to facilate the adoption process of this innovative method in agriculture. Need assessment is the first step of each program. So, the main objective of this research is assessing of the educational need of bushehr province farmers for adopting and developing organic farming. The statistical population of this research consists of three groups including farmers (24345 individuals), agricultural experts and managers of Jihad agriculture organization of Bushehr province (350 individuals) as well as the lecturers and faculties of agriculture college and research and education center for agricultural and natural resources of bushehr province (120 individuals). Based on statistical population and referring to Morgan table, 200 farmers, 90 agricultural experts and executive managers and 30 faulties were selected, randomly. Quantitative phase of the research was accomplished based on survey using questionnaires and the qualitative phase was conducted based on designing focus groups and content analysis. The face validity and reliability of the questionnaire were confirmed by a panel of agricultural specialists as well as conduction a pilot study, respectively. According to the findings of qualitative phase, 32 educational needs were extracted and ranked regarding organic farming. “Subjects importance”, “farmers’ Knowledge about the subjects” and “application of the subjects by farmers” were assessed in quantitative phase.

    Keywords: Organic Farming farmers, need assessment, knowledge, skill
  • بیژن ابدی*
    بررسی دانش گلخانه‎داران پیرامون ابعاد مختلف مدیریت سامانه های گلخانه‏ای، مبنایی را برای شناسایی شکاف‎‎های دانشی موجود و اعمال اقدام‏های آموزشی لازم برای دستیابی به سطوح مطلوب کمی و کیفی تولید را ایجاد می‎کند. به همین دلیل، این پژوهش به بررسی دانش موجود و مطلوب گلخانه‏داران شهرستان یزد، پیرامون مدیریت تنظیم و نظارت، استانداردسازی و بهزراعی می‎پردازد. در این بررسی، از 2073 واحد گلخانه‏ای، 322 واحد با نمونه گیری طبقه ای متناسب، انتخاب و با ابزار پرسشنامه پیمایش شدند (2073= N). برای تایید روایی صوری پرسشنامه، دو تن از اعضای هیات علمی بخش ترویج و آموزش کشاورزی و بخش جامعه شناسی و برنامه ریزی دانشگاه شیراز آن را بازبینی کردند و برابر نظرها و پیشنهادهای آنان، اصلاح‏های لازم انجام گرفت. پایایی شاخص های تحقیق نیز با انجام یک مطالعه راهنما، با روش ضریب تتا سنجیده و تایید شد (87/0-74/0 = θ). نتایج به دست آمده از آزمون رتبه ای ویلکاکسون نشان می‏دهد که تفاوت معنی‏داری بین دانش موجود و مطلوب گلخانه‏داران پیرامون زمینه های مدیریت تنظیم و نظارت، استانداردسازی و بهزراعی وجود دارد که اندازه تاثیر 87/0 نیز آن را تایید میکند. در بخش نتیجه گیری، پیشنهادهای کاربردی برای برنامه‎ریزی و تصمیم گیری های اجرایی در زمینه آموزش گلخانه‎داران، برای پر کردن شکاف دانشی ارائه شده است.
    کلید واژگان: دانش, گلخانه, نظارت, استانداردسازی, بهزراعی
    Bijan Abadi *
    Investigating the knowledge of greenhouse owners about the different aspects of the management of greenhouse systems makes a base through which it is possible to discern the existing knowledge gaps together with implementing the respective educational measures to provide the desirable quantitative and qualitative levels of production. Due to this, the present study was aimed at investigating the existing and desirable knowledge of greenhouse owners in Yazd City in reference to the management of control and prevention, standardization and crop improvement. Using the proportional stratified sampling, 322 greenhouse units were selected and surveyed in light of a self-implemented questionnaire (N = 2073). In order to confirm the face validity of the questionnaire, two faculty members of the Agricultural Extension and Education Department and the Department of Sociology and Planning of Shiraz University reviewed, thus according to their comments, the necessary amendments were achievable. The reliability of the research indices was also measured by a Cronbach’s alpha coefficient test (θ = 0.74-0.87). The results of Wilcoxon signed-rank test (a non-parametric statistical hypothesis test) show that there is a significant difference between the mean rank of the existing and the desired knowledge of greenhouse owners, the effect size of 0.87 also confirms the considerable impact. In conclusion, practical suggestions for planning and implementing executive decisions in the field of greenhouse owners education were delivered to fill the knowledge gap.
    Keywords: Knowledge, Greenhouse, control, standardization, crop improvement
  • زهرا پازوکی نژاد*، مصطفی باقریان
    سازگاری با تغییر اقلیم سازگاری سیستم های طبیعی یا انسانی در واکنش به تغییرات اقلیمی یا اثرات آن به منظور تعدیل آسیب ها و بهره گیری از فرصت ها است. کارآفرینی کشاورزی به معنای فرآیند شناسایی فرصت ها و تهدیدهای محیط فعالیت با سیاست گذاری جدید برای تحول در کشاورزی است. بنابراین، کارآفرینی در کشاورزی می تواند یک سیاست سازگاری با اثرات زیان بار تغییر اقلیم باشد. هدف از این بررسی، ارزیابی نگرش کشاورزان نسبت به کارآفرینی کشاورزی به عنوان یک سیاست مقابله با اثرات زیان بار تغییر اقلیم و عوامل موثر بر آن بود. جامعه آماری این تحقیق 7861 نفر از روستائیان شهرستان بابلسر بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه بود و میزان پایایی سوالات آن بیش از 60/0 بود. در بخش تحلیل یافته ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) برای توصیف داده ها و از آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون) برای شناسایی عوامل موثر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که نگرش کشاورزان به کارآفرینی کشاورزی مثبت است. در بین عوامل اثرگذار، فشار هنجاری و باور تغییر اقلیم مهم ترین عوامل تعیین کننده گرایش کشاورزان به کارآفرینی کشاورزی بودند. استفاده از توانمندی ها و حمایت دهیاری ها و شوراهای اسلامی روستاها برای آگاهی بخشی به کشاورزان درباره کارآفرینی کشاورزی؛ افزایش دانش محیط-زیستی کشاورزان،  آشنایی کشاورزان با کارشناسان کارآفرینی و بهره گیری از خدمات مشاوره ای آنها؛ فراهم نمودن تسهیلات مالی متناسب با وضعیت مالی کشاورزان به منظور جلو گیری از مهاجرت از جمله پیشنهادات ترویج کارآفرینی کشاورزی بودند.
    کلید واژگان: فشار هنجاری, باور, دانش, ارزش ها, آگاهی
    Zahra Pazokinejad*, Mostafa Bageriyan
    Climate change adaptation is generally defined as adjustments in natural or human systems in response to actual or expected climate stimuli or their effects which moderated harm or exploit opportunities (IPCC, 2007: 869). Agricultural entrepreneurship is identification process of opportunities and threads of activity environment with new policies to create transformation in agriculture. Therefore, agricultural entrepreneurship can be as an adaptation policy with harmful effects of climate change. The purpose of paper is to study farmers’ attitudes towards agricultural entrepreneurship as an adaptation policy with harmful effects of climate change and to identify influencing factors on it. The statistical population of this study was 7861 villagers in Babolsar city. Using a multi-stage cluster sampling, 140 of them were selected as the statistical sample. The data collection tool was a questionnaire and reliability of data was more than 0/60. In the analysis section, descriptive statistics (mean, standard deviation) were used to describe the data and inferential statistics (regression analysis) were used to identify the effective factors. The findings of the research showed that   farmers’ attitudes towards agricultural entrepreneurship were positive.  Among influencing factors, normative pressure and belief in climate change were importance factors determining farmers’ tendency towards agricultural entrepreneurship. Using the capabilities and support of rural Islamic councils to inform farmers about farming entrepreneurship Increasing farmers' knowledge of the environment, Familiarity of farmers with entrepreneurship experts and their consulting services were suggestions of the promotion of agricultural entrepreneurship.
    Keywords: Normative pressure, Belief, Knowledge, Values, Awareness
  • یاسر مقصودی گنجه، زهرا آریاپور، حسین ستوده آرانی، محمد مهتری آرانی، ابوالفضل باغبانی آرانی *
    در فرایند عرضة محصولات کشاورزی به بازار فروش (نظام تولید تا مصرف) ، عملیات بازاریابی صحیح اهمیت ویژه ای دارد به طوری که عملکرد موفق در بازاریابی از اهداف توسعه روستایی و کشاورزی محسوب می شود. از سویی، مدیریت دانش، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت ها و خصوصا عملکرد بازاریابی، همواره مورد توجه محققان بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تبادل دانش ضمنی بر عملکرد بازاریابی در تعاونی های تولیدی کشاورزی استان اصفهان انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعة آماری پژوهش را مدیران شرکت های تعاونی کشاورزی استان اصفهان به تعداد 580 نفر تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از جدول کرجسی مورگان 230 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار WarpPLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تبادل دانش ضمنی بین بخش های مختلف شرکت های تعاونی بر عملکرد بازاریابی این شرکت ها تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین حمایت مدیران ارشد، اعتماد میان کارکنان، فرصت های اجتماعی، هماهنگی بخش های عملکردی و کیفیت ارتباطات بین بخشی بر تبادل دانش ضمنی در این شرکت ها تاثیر مثبت و معنادار داشت. مطابق نتایج تحقیق، حمایت مدیران ارشد و کیفیت ارتباطات بین بخشی به ترتیب با ضرایب مسیر 42/0 و 19/0 دارای بیشترین و کمترین تاثیر بر تبادل دانش ضمنی در شرکت های تعاونی بودند.
    Yaser Maghsoudi, Ganjeh, zahra Ariyapour, hossein sotudeh arani, mohammad mahtari arani, Abolfazl Baghbani arani*
    In the process of supplying agricultural products to the sale market (system of production to consumption), proper marketing operations are particular importance, so that successful marketing performance was considered as a goal of rural and agricultural development. On the other hand, knowledge management as one of the most important factors influencing the performance of companies and especially the marketing performance that has always been a concern of researchers. The purpose of this study was to investigate the effect of tacit knowledge exchange on marketing performance in agricultural production cooperatives in Isfahan province. This research was a descriptive-survey method. The statistical population of the research was the managers of agricultural cooperatives in Isfahan Province, which is 580 people. By simple random sampling, 230 people were selected as Krejcie Morgant Table. For data analysis, WarpPLS software was used. The results of the research showed that the exchange of tacit knowledge between different sectors of cooperative companies has a positive and significant effect on marketing performance of these companies. Also, the positive and significant impact of top manager support, trust among employees, social opportunities, coordination of functional sectors and the quality of inter-institutional communication on the tacit knowledge exchange in these companies was confirmed. According to the results of the research, the support of top managers and the quality of inter-sectoral communications with the path coefficients (0.42 and 0.19) respectively had the most and the least direct effect on the exchange of tacit knowledge in cooperative companies
    Keywords: knowledge, Tacit Knowledge Exchange, Marketing Performance, Agricultural Production Cooperatives
  • نوذر منفرد *، مهسا فاطمی
    کشاورزی ارگانیک، به طور فزایندهای، به عنوان یک سامانه تولید قابل پذیرش برای کشاورزی پایدار مطرح میشود. کشت ارگانیک به منزله یک هنر در کشاورزی سبز تعریف میشود. با توجه به جدید بودن این شیوه تولید در بخش کشاورزی ایران، هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل دانش و آگاهی کشاورزان از اصول کشاورزی ارگانیک می باشد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده پرداخته شده است. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید دانشگاه و مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. پایایی آن نیز با انجام مطالعه راهنما توسط 03 کشاورز خارج از جامعه آماری انجام شد؛ 3 به دست آمد. جامعه آماری شامل 22223 کشاورز بوده که /6-3/ به طوریکه ضرایب آلفای کرونباخ بین 11 طبق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و با استفاده از جدول مورگان، نمونه تصادفی 162 نفره از کشاورزان استان بوشهر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده پژوهش، کشاورزان با تحصیلات بالاتر، میزان دانش و آگاهی بیشتری از شیوه ارگانیک داشته و به همین ترتیب، بیشتر افرادی که شیوهی ارگانیک را در عمل استفاده میکنند نیز از گروه کشاورزان تحصیل کرده تراند. همچنین بین روحیه ی خطرپذیری و به کارگیری شیوهی ارگانیک در تولیدات کشاورزی نیز تفاوت معناداری بین گروه های مختلف کشاورزان وجود داشته و کشاورزان خطرپذیر، به میزان بیشتری شیوه ارگانیک را در عمل پذیرفتند. مشاهده برنامه های تلویزیونی، شرکت در گروه های بحث کشاورزان و مراجعه به سازمان جهاد کشاورزی به ترتیب پرکاربردترین روش های ارتباطی انبوهی، گروهی و انفرادی بوده که توسط کشاورزان برای کسب اطلاعات موردنیاز در زمینه شیوه ارگانیک استفاده میشود. در نهایت، راهکارها و پیشنهادهایی کاربردی برای آموزش شیوه کشت ارگانیک به منظور ایجاد تغییر موثر در رفتار کشاورزان به سمت کشاورزی ارگانیک پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: کشاورزی ارگانیک, دانش کشاورزان, نگرش کشاورزان, پذیرش کشاورزی ارگانیک
    nozar monfared*, mahsa fatemi
    Neglecting the activities regarding environment conservation has been criticized by many agricultural experts of Iran. Therefore, the crisis of agricultural development in the country was attributed to the conventional agricultural system and its related problems and a new pattern of agriculture has been emphasized in order to achieve sustainable development. Alternative agriculture has been presented as one the solutions toward sustainable development. Oraganic agriculture is highly recommended as an acceptable productive system of sustainable farming. Cureently, organic farming is defined as an art of green agriculture. According to the novelty of this kind of farming in agriculture sector of Iran, analysis of the farmers` knowledge regarding the principles of organic agriculture was the main aim of the study. This research was accomplished using survey and structured questionnaire in order to collect required data from a random sample of 168 of farmers of Bushehr province. Based of findings, educated farmers have more knowldege about organic farming, so this kind of agriculture has been use by more educated farmers, as well. There was a significant difference between different groups of farmers in terms of risk taking personality and organic technique use in agricultural activities. Risk taker farmers were used organic agriculture more than the others. TV programs, farmers` discussion groups and communication with Organization of Agriculture Jihad were the main applicable communicative mehods which have been used by farmers in order to get required knowledge about organic farming, respectively. At last, some applicale recommendations were presented to train farmers regarding organic agriculture as well as effective behavioral changes of them towards organic farming.
    Keywords: organic agriculture, knowledge, environment, bushehr
  • رقیه بابایی، اسماعیل کرمی دهکردی *
    زنان روستایی ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ با منابع طبیعی و محیط زیست اطرافشان دارند و با توجه به شیوه های معیشت خانوارشان،می‏ توانند بر این منابع تاثیر متقابل گذارند. نقش دانش زنان روستایی در مدیریت جامع و پایدار حوزه های آبخیز بسیار چشمگیر است. پژوهش حاضر به شناخت نیازهای اطلاعاتی زنان روستایی جهت مدیریت پایدار منابع طبیعی حوزه آبخیز قزل تپه در استان زنجان می ‏پردازد. رویکرد مورد استفاده در پژوهش، کیفی می باشد و از روش شناسی مطالعه موردی و فنون ارزیابی سریع روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد زنان روستایی از طریق راهبردهای معیشت کشاورزی و غیر کشاورزی در تامین معیشت خانوارشان موثر بودند. آناندر زمینه‏ ی‏ برداشت و فرآوری محصولات باغی و لبنی، بافت فرش با طرح های روز، فرصت های جدید اشتغال غیر‏کشاورزی، اشتغال در فعالیت های نوین کشاورزی، روش های مختلف حفاظت و احیای منابع طبیعی و محیط زیست و سطح سواد، نیاز به کسب اطلاعات و تقویت آگاهی و مهارت داشتند. همچنین لازم بود نگرش زیست محیطی آنان در زمینه‏ ی‏ مدیریت مناسب پسماندهای روستایی بهبود یابد. فراگیر نبودن ضعف جسمانی بین زنان روستایی ظرفیت مناسبی را فراهم نموده است تا با بهره ‏گیری از نیروی انسانی کافی و برخوردار از سلامت جسمانی، زمینه افزایش سایر ظرفیت های آنان فراهم گردد. این نیازها ضرورت دانش ‏افزایی زنان در زمینه ‏‏های مذکور و فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد و تقویت مهارت های لازم را نشان می دهد.
    کلید واژگان: زنان روستایی, دانش, نیاز, مدیریت پایدار حوزه آبخیز, استان زنجان
    Roghayeh Babaei, Esmail Karamidehkordi*
    Rural women are directly connected to natural resources and environment and because of their livelihood
    strategies, they have mutual impacts on those resources. Rural women's knowledge has significant contribution
    to sustainable integrated watershed management. This research aims to understand rural women's information
    needs for sustainable natural resources management. The study utilized a qualitative perspective through a case
    study methodology using the Rapid Rural Appraisal techniques in the Ghezel Tapeh Watershed, Zanjan
    province, Iran. Rural women contributed to their household livelihoods through both agricultural and nonagricultural
    strategies. They needed to obtain information and enhance their awareness and know-how
    knowledge or skills in subjects such as effective harvesting and processing of horticultural and dairy products,
    new methods of carpet weaving with updated designs and maps, new non-agricultural job opportunities,
    employment in new agricultural activities, natural resources and environment conservation techniques, and
    functional literacy. They also needed to improve their environmental attitude and values regarding proper rural
    waste management. There were no serious human physical and health defects among rural women and this
    human capability can be utilized for building their other livelihood capacities. These needs imply the necessity
    of improving rural women's know-what knowledge and providing required condition for enhancing their skills
    Keywords: Rural Women, knowledge, Need, Sustainable Watershed Management, Zanjan Province
  • المیرا خان محمدی، روح الله رضایی *
    با توجه به اهمیت دانش و اطلاعات به عنوان مولفه های تاثیرگذار بر توسعه بخش کشاورزی، بسیاری از محققان و صاحب نظران تاکید ویژه ای بر روی شناخت منابع اطلاعاتی و استفاده مناسب از آن ها و به بیان دیگر، داشتن رفتار اطلاع یابی مطلوب دارند. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتار اطلاع یابی کشاورزان گندم کار و عوامل تاثیرگذار بر آن انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کشاورزان گندم کار در بخش مرکزی شهرستان زنجان بود (5705=N) که 250 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. سپس نمونه ها از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای برای انجام تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه ‏ی موضوع مورد پژوهش مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 0/784 تا 0/888) بود. نتایج تحقیق نشان داد که در حدود 50 درصد از کشاورزان گندم کار در سطح متوسط، 46 درصد در سطح پایین و تنها چهار درصد در سطح زیاد از منابع و کانال های اطلاعاتی و ارتباطی استفاده می نمایند. همچنین، با توجه به نتایج تحقیق مشخص شد که در بین منابع اطلاعاتی بین فردی، اعضای خانواده و مسئولان محلی؛ منابع اطلاعاتی چندرسانه ای، برنامه های تلویزیونی و رادیویی؛ رسانه های الکترونیکی، فیلم ها و سی دی های آموزشی؛ و منابع اطلاعاتی چاپی، کتاب های علمی و خبرنامه ها و گزارش های پژوهشی سازمان ها، به ترتیب بالاترین رتبه ها را از نظر میزان استفاده داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که 65/7 درصد از واریانس متغیر وابسته «میزان استفاده از منابع و کانال های اطلاعاتی و ارتباطی» را شش متغیر میزان دسترسی به منابع و کانال های اطلاعاتی و ارتباطی، میزان مهارت های ارتباطی، میزان نیازهای اطلاعاتی، میزان اعتماد به منابع و کانال های اطلاعاتی و ارتباطی، نگرش اطلاع یابی و میزان عملکرد گندم (دیم و آبی) تبیین کردند.
    کلید واژگان: دانش و اطلاعات, رفتار اطلاع یابی, استفاده و دسترسی به منابع اطلاعاتی, مهارت های ارتباطی, کشاورزان گندم کار, شهرستان زنجان
    Elmira Khanmohammadi, Rohallah Rezaei *
    Many scholars and experts have a special emphasis on an appropriate understanding of information resources as well as the suitable use of them which means having a desirable information seeking behavior due to the importance of the knowledge and information as the main effective factors of agricultural development. Investigating the information seeking behavior of the wheat farmers in order to determine its affecting factors was the main purpose of the study. All of the wheat farmers of central district of Zanjan township (N=5705) were the statistical population of the study in which 250 individuals were selected as a sample through multistage sampling method. Data were collected through a questionnaire. The content validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. The reliability was also confirmed through a pretest which the Cronbach`s alpha of the variables were calculated in an acceptable level (0.784 to 0.888). The results showed that about 50 and 46 percent of the wheat farmers used the communication and information resources and channels at moderate and low levels, respectively; whereas, only 4 percent of them used the resources and channels at high level. Furthermore, the results revealed that among the interpersonal information sources, family members and local authorities; multimedia information sources, television and radio programs; electronic media, educational films and CDs; and printed information sources, scientific books and newsletters and research reports of organizations had the highest ranks in terms of application, respectively. The results of a regression analysis indicated that 65.7 percent of the variance of dependent, use of communication and information resources and channels, were explained by the six variables including access to the resources and channels, communication skills, information needs, trust to resources and channels, information seeking attitude and the wheat yield.
    Keywords: Knowledge, Information, Information Seeking Behavior, Use, Access to Information Resources, Communication Skills, Wheat Farmers, Zanjan Township
  • حسنا میلادی، ایرج ملک محمدی، محمد چیذری، سید محمود حسینی
    هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل خارجی موثر بر مدیریت استراتژیک در نظام دانش و اطلاعات کشاورزی و بررسی اهمیت نسبی آن از دیدگاه کارشناسان می باشد. براساس مصاحبه ها، بررسی ادبیات مربوطه و تحقیقات قبلی، پنج عامل موثر برای بررسی تعیین شد. برای این منظور، یک پرسشنامه طراحی گردید. اعتبار صوری و محتوایی این ابزار سنجش نیز توسط کمیته تحقیقاتی تایید شد. برای تعیین قابلیت اطمینان این ابزار، یک مطالعه آزمایشی توسط 30 نفر از پرسنل سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین انجام شد. ضریب اطمینان (آلفای کرونباخ) 95/0 محاسبه شد که نشان دهنده این است که پرسشنامه دارای شاخص اعتماد بالایی بوده است. عوامل خارجی مورد بررسی در این تحقیق عبارت بودند از عوامل اجتماعی - فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی و زیست محیطی. جامعه آماری نیز شامل کارشناسان ستادی و کارکنان سازمان های کشاورزی استان های البرز و تهران (161 نفر) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 انجام شد. نتایج نشان داد که عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، بوم شناختی، سیاسی،تکنولوژیکی به ترتیب از مهمترین عوامل خارجی موثر بر مدیریت استراتژیک دانش و اطلاعات کشاورزی می باشند.
    کلید واژگان: ابعاد, عوامل خارجی, مدیریت استراتژیک, نظام دانش و اطلاعات
    Hosna Miladi, Iraj Malekmohammadi, Mohammad Chizari, Seyed Mahmood Hosseini
    The purpose of this study was to identify external factors affecting strategic management in agricultural knowledge and information system and to examine their relative importance from experts’ point of view. Five factors were identified based on the interviews, examination of relevant literature and previous researches; In line with that, a questionnaire was developed to suit this purpose. Face and content validity of the research instrument verified by the research committee. To determine the reliability of the instrument, a pilot study was conducted with 30 Agriculture - Jihad Organization personnel from Qazvin Province. The reliability coefficient (Cronbach’s Alpha) was computed 0.95, which indicated that the questionnaire had a high reliability index. External factors consisted of sociocultural, policy, economic, technological, and ecological factors. The statistical population was consisted of line and staff experts of Agriculture Organizations of Alborz and Tehran Provinces (N=161). Data was analyzed by SPSSwin20 software. The results showed that sociocultural, economic, ecological, policy and technological factors were the most important external factors affecting strategic management in agricultural knowledge and information respectively.
    Keywords: external factors, diminutions, knowledge, information system, strategic management
  • اسماعیل کرمی دهکردی*، کبری کریمی، محمد بادسار، خلیل آقاجانلو
    طرح های مدیریت پایدار منابع طبیعی می توانند اثرات مختلفی بر ظرفیت سازی خانوارهای بهره بردار از منابع طبیعی داشته باشند. با توجه به اهمیت حفاظت، بهره برداری و احیای آگاهانه از مراتع، لازم است تاثیر طرح های مرتعداری بر دانش و نگرش بهره برداران شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه بهره برداران درباره تاثیر طرح های مرتعداری بر دانش آن ها درباره اقدامات حفاظت از مراتع با استفاده از یک روش شناسی پیمایش مقطعی انجام شده است. داده ها با استفاده از تحلیل اسناد، گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مصاحبه های ساختاریافته از طریق پرسشنامه از نمونه ای تصادفی متشکل از 204 بهره بردار روستایی در شهرستان ماهنشان واقع در استان زنجان در روستاهایی که طرح های مرتعداری در آن ها اجرا شده بود و یا در حال اجرا بود، جمع آوری گردید. بهره برداران اجرای این طرح ها را در افزایش دانش در زمینه‏ ی اهمیت و روش های احیای مراتع همچون اقدامات بیولوژیک و مدیریت چرای مراتع موثر دانستند. دیدگاه های دامداران در مورد اثر طرح ها بر دانش آن ها تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای: میزان مشارکت دامداران در طرح های مرتعداری، دریافت اطلاعات از رسانه های میان فردی و انبوهی، انجام اقدامات احیای مراتع، انجام اقدامات تنوع سازی معیشت، سطح اراضی زراعی، عضویت در تشکل های اجتماعی و سن است. درصورتی که اجرای طرح های مرتعداری همراه با اقدامات ترویجی جهت ارائه اطلاعات از طریق رسانه های انبوهی و میان فردی صورت گیرد و جامعه مشارکت فعالی در این طرح ها داشته باشد، می توان انتظار داشت که بستری مناسب برای یادگیری، بهبود دانش و عمل بهره برداران روستایی در مورد مدیریت پایدار مراتع فراهم شود.
    کلید واژگان: دانش, طرح مرتعداری, مرتع, ماهنشان
    Esmaeil Karamidehkordi *, Kobra Karimi, Mohammad Badsar, Khalil Aghajanlo
    Sustainable natural resources management projects, including rangeland management, can have various impacts on the capacity building of natural resources beneficiarie's households. Whereas it is essential to know the importance of rangeland conservation, use and rehabilitation, it is necessary to understand the impact of rangeland management projects on the rural rangeland user's knowledge and attitudes. The aim of this research was to investigate the rangeland user's views regarding the impact of rangeland management projects on their knowledge about rangeland conservation activities through utilizing a cross-sectional survey. Data were collected through document analysis, focus groups, and semi-structured and structured interviews with 204 rural livestock holders in the Mahneshan Township, located in the Zanjan Province of Iran. Rangeland projects had been implemented or were in the process of implementation. According to the rangeland users’ view, these projects have led to increasing their knowledge regarding the importance and conservation methods of rangelands, such as biological techniques and grazing management. Their view towards the impact of the projects on their knowledge is explained directly and indirectly by their participation in rangeland conservation projects, information obtain from interpersonal and mass media, implementing rangeland rehabilitation activities and livelihood diversifying activities by livestock holders, farming land size, membership in community based organizations and age. It is expected to provide facilities and an appropriate environment for learning, knowledge improvement and action of rural rangeland users regarding sustainable rangeland management if the implementation of rangelands projects is integrated with extension services for information intervention through interpersonal and mass media as well as the active participation of rural communities in these projects.
    Keywords: knowledge, Rangeland Management Projects, Rangeland, Farmer, Mahneshan
  • محمدشریف شریف زاده *، غلامحسین عبدالله زاده
    از آنجا که کارآفرینی دانشگاهی برای بسیاری از موسسه های آموزش عالی کشاورزی در ایران پدیده به نسبت جدیدی به شمار می آید، این فرآیند به خوبی برای آن ها تبیین نشده است. این تحقیق در دو مرحله و با هدف شناسایی و اولویت بندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی به انجام رسیده است. جامعه ی آماری شامل 24 تن از خبرگان با تجربه ی عملی، تجربه ی مدیریتی در سیاست گزاری و پشتیبانی نهادی و تجربه ی حرفه ای به شکل آموزش و پژوهش در زمینه ی کارآفرینی دانشگاهی برای مشارکت در بررسی دلفی بود. بررسی دلفی در سه دور انجام شد و در نتیجه، 5 گزیدار و 7 معیار برای اولویت بندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی شناسایی شدند. در مرحله ی دوم تحقیق، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، گزیدارها و معیارهای استخراج شده برای اولویت بندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی اولویت بندی شدند. داده های مورد نیاز از راه تکمیل 21 پرسشنامه توسط نمونه ای از خبرگان بر مبنای مقایسه های زوجی، گردآوری و از نرم افزارExpert Choice برای تحلیل داده های گردآوری شده بهره گرفته شد. در نتیجه، پنج شیوه ی کارآفرینی دانشگاهی از منظر همه ی هفت معیار مورد مطالعه رتبه بندی شدند. بر این پایه؛ تاسیس شرکت های دانش بنیان، با وزن نسبی 264/0، بالاترین رتبه را احراز کرد. تاسیس شرکت تعاونی دانشگاهی، با وزن نسبی 242/0، و واگذاری یا فروش امتیاز اختراع ها، با وزن نسبی 213/0، در رتبه ی دوم و سوم و انجام طرح تحقیقاتی برون دانشگاهی، با وزن نسبی 182/0، در رتبه چهارم قرار گرفت. سرانجام، ارایه خدمات مشاوره ای، با وزن نسبی 099/0، در رتبه ی آخر قرار گرفتند. هر سازوکار پیامد و بایسته های ویژه خود را دارد. در نتیجه ی این تحقیق، مجموعه ای از ملزومات نهادی، حرفه ای و زیرساختی مورد نیاز برای پرداختن موسسه های آموزش عالی کشاورزی به کارآفرینی دانشگاهی معرفی شده است.
    کلید واژگان: آموزش عالی کشاورزی, کارآفرینی دانشگاهی, توسعه کشاورزی, شرکت دانش بنیان, تجاری سازی یافته های تحقیقاتی
    Mohamadsharif Sharifzade*, Gholam Hosein Abdoolahzade
    This two-phase research was done to identify and prioritize mechanisms of academic entrepreneurship in agricultural higher education. According to the research purpose, criteria to select key expert participants were identified as: actual experience in academic entrepreneurship, managerial experience in policy making and institutional supporting for academic entrepreneurship, and professional experience as lecturer or researcher in academic entrepreneurship. A total of 24 experts participated in this Delphi technique. By a three-round Delphi study, the first phase was conducted in order to identify alternative mechanisms and criteria of academic entrepreneurship in higher agricultural education. As findings of the first phase, 5 alternatives and 7 criterion were extracted. Using Analytical Hierarchical Process (AHP), extracted alternative mechanisms and criteria of academic entrepreneurship were prioritized in the second phase. Required data was collected through pair-wise comparison and Expert Choice software used to analysis data. Finally, five methods of academic entrepreneurship ranked based on the seven criterion as: set up spin-off and start-up firms by agricultural faculty members for commercialization of research and supplying scientific services has the highest rank (relative weight of 0.242). Then set up a university academic cooperative, with relative weight of 0.242, licensing or selling patents, with relative weight of 0.213, contract research, with relative weight 0.182 and providing education and consulting services out of university, with relative weight of 0.099 got the next rank. Each mechanism of academic entrepreneurship has a different impact and specific implication.
    Keywords: higher agricultural education, academic entrepreneurship, agricultural development, knowledge, based enterprise, research commercialization
  • زهرا همدانی *، غلامرضا مجردی
    افزایش دانش انگور کاران نیازمند شناخت صحیح عوامل مرتبط با دانش آن ها در خصوص تهیه و بسته بندی کشمش می باشد. هدف این تحقیق توصیفی همبستگی نیز شناسایی این عوامل بود. جامعه آماری تحقیق 2462 نفر از انگور کاران بخش مرکزی شهرستان تاکستان بودند که با استفاده از فرمول کوکران 240 نفر از طریق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. روایی محتوایی ابزار تحقیق با استفاده ازنظرت متخصصان تایید شد و با انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 برای شاخص های ترکیبی، پایایی آن به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که دانش اکثریت انگور کاران (7/86 درصد) در حد متوسط بود و بیشترین دانش آن ها به فعالیت های قبل از کاشت انگور و کمترین دانش آن ها به فعالیت های بسته بندی و نگهداری کشمش مربوط می شد. همچنین 6/51 درصد انگور کاران نگرش مثبت نسبت به تهیه و بسته بندی کشمش داشتند. سطح استفاده انگور کاران از خدمات آموزشی و ترویجی در حد متوسط بود و پاسخگویان در بین 13 منبع اطلاعاتی تجربیات خود را مهم ترین منبع اطلاعاتی معرفی کردند. آزمون همبستگی نشان داد که دانش انگور کاران رابطه مثبت و معنی داری با سطح استفاده از خدمات آموزشی- ترویجی و میزان استفاده از کانال های ارتباطی داشت
    کلید واژگان: کشمش, دانش, نگرش, خدمات آموزشی و ترویجی, شهرستان تاکستان
    Zahra Hamedani *
    Increasing of producers’ knowledge in any field requires a correct understanding of that field. The purpose of this descriptive correlation study was to identifying of these factors. The statistical population consist all 2462 grape growers in Takestan Township which 240 of them were selected based on Cochran sampling formula and applying randomized stratified sampling method. The validity of research tool was verified by a panel of related experts. A pilot study was conducted and calculated Cronbach alpha coefficient was at the appropriate level (higher than 0.7 for different composite indexes). The finding revealed that respondents had a mediocre and lower knowledge (M=0.49).they had good knowledge of before planting grapes (M = 0.72) and had the least knowledge about the packaging and storage of raisins (M = 0.38). The attitude of grape growers toward production and packaging of raisin was relatively neutral (M=3.02). The extent of using of extension and education services was moderate (M=2.51) and among 13 information resources which they were using, the expert grape grower of village ranked as first. There was a positive meaningful correlation between grape grower's knowledge and their work experience, the extent of using extension and education services and the extent of information channels.
    Keywords: Raisins, Knowledge, Attitude, Extension, Education Services, Takestan City
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال