به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روی" در نشریات گروه "توقف انتشار"

تکرار جستجوی کلیدواژه «روی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • هادی حبیبی، مجید افیونی، امیر حسین خوش گفتارمنش، مجتبی خوش روش، بهروز محسنی، حسین خیرآبادی
    اطلاعات اندکی در مورد تاثیر بقایای گیاهی بر مدیریت حاصلخیزی روی (Zn) در خاک وجود دارد. در این پژوهش گلدانی اثر چهار نوع پیش- کشت شامل شبدر، گلرنگ، آفتابگردان و سورگوم و همچنین اختلاط بقایای آن ها با یک خاک دارای کمبود شدید روی بر جذب و انتقال روی به وسیله دو رقم گندم شامل رقم بک کراس و کویر که اولی یک رقم روی- کارآ و دومی رقم روی- ناکارآ است، مطالعه شد. نتایج نشان داد که اختلاط بقایای گیاهان پیش- کشت با خاک تاثیر معنی داری بر افزایش کربن آلی محلول و غلظت روی قابل دسترس خاک داشت. همچنین افزودن بقایای گیاهی به خاک باعث افزایش غلظت روی در اندام های هوایی و دانه گندم در مقایسه با تیمارهای بدون بقایای گیاهی شد. بقایای گلرنگ و شبدر بیشترین تاثیر را بر این افزایش داشتند. همبستگی مثبت و معنی داری بین غلظت روی در اندام های هوایی و دانه گندم با کربن آلی محلول خاک وجود داشت که می تواند حاکی از نقش مثبت اختلاط بقایای گیاهی بر جذب و انتقال روی توسط گیاه و انتقال آسان تر آن به دانه گندم باشد. غلظت روی در اندام های هوایی و دانه و همچنین ضریب انتقال روی از خاک به اندام های هوایی و دانه گندم رقم بک کراس در مقایسه با رقم کویر بیشتر بود.
    کلید واژگان: بقایای گیاهی, پیش, کشت, روی, کربن آلی محلول
    Hadi Habiby, Majid Afyuni, Amir Hossein Khoshgoftarmanesh, Mojtaba Khoshravesh, Behrooz Mohseni, Hossein Kheirabadi
    Limited awareness is available on the effect of preceding crop on phytoavailability of zinc (Zn) in soil. This pot experiment examined the effect of four preceding crops including clover, sunflower, safflower, and sorghum residues on shoot and grain Zn uptake by two wheat genotypes differing in Zn deficiency tolerance, Back Cross and Kavir, in a calcareous Zn-deficient soil. Incorporation of all preceding crop residues into the soil significantly increased organic matter content, dissolved organic C (DOC) and Diethylene Triamine Pentaacetic Acid (DTPA) extractable Zn concentration in the soil. Residues of safflower and clover had the greatest effect on increasing soil DOC. Shoot and grain Zn concentrations were increased by incorporating all pre-crop residues into the soil although this increase was greater in safflower and clover treatments. Incorporation of sorghum residues into the soil had a negative effect on shoot and grain dry matter yield of wheat. Incorporation of safflower and clover residues into the soil increased Zn uptake by wheat shoot and grain. There was a positive significant correlation between shoot and grain Zn concentrations with DOC in soil solution. It shows that DOC, produced from crop residue decomposition, has facilitated Zn uptake by roots of wheat plants and particularly its transfer to grains.
    Keywords: Preceding Crop, Dissolved Organic C, Crop Residues, Zinc
  • لیلا تابنده، محمدرضا بخشی، نجفعلی کریمیان
    عصاره گیری دنباله ای برای تعیین شکل های شیمیایی روی در خاک ها برای فهم صحیح و روشنی از تحرک و قابلیت استفاده عناصر و مدیریت حاصلخیزی آن ها برای گیاهان به کار برده می شود. این آزمایش بر روی 10 نمونه از خاک های آهکی استان فارس (روش سینگ و همکاران، 1988) با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی متفاوت به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که روی متصل به اکسیدهای آهن کریستالی، اکسیدهای آهن بی شکل، روی کربناتی و آلی به ترتیب 8، 9 /2، 4 /2 و 3 /0 درصد از روی کل خاک را تشکیل می دهند. قسمت اصلی روی در شکل تتمه به دست آمد (4 /86 درصد). شکل متصل به اکسیدهای منگنز و تبادلی ناچیز و غیر قابل اندازه گیری بود. شکل های متصل به اکسیدهای آهن بی شکل، تتمه و کل با درصد کربنات کلسیم معادل همبستگی منفی در سطح 5 درصد داشتند. روی متصل به اکسیدهای آهن بی شکل با ظرفیت تبادل کاتیونی و درصد رس همبستگی مثبت معنی دار نشان داد. بین غلظت و جذب روی در سویا با ظرفیت تبادل کاتیونی و رس همبستگی منفی معنی دار به دست آمد. ارتباط روی عصاره گیری شده با DTPA و EDTA همبستگی مثبتی با روی متصل به ترکیبات کربناتی داشت. همچنین شکل کربناتی روی با روی جذب شده در سویا همبستگی مثبت معنی دار نشان داد. از این رو، مدیریت مناسب خاک با تاثیر بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک های زراعی، بر زیست فراهمی، توزیع شکل های شیمایی، غلظت و جذب روی در سویا تاثیر زیادی داشته است.
    کلید واژگان: غلظت, عصاره گیری دنباله ای, شکل های شیمیایی, جذب کل, روی, سویا
    Leila Tabandeh, Mohamamd Reza Bakhshi, Najafali Karimian
    A sequential extraction technique for determination of soil zinc (Zn) chemical species was applied for better understanding of its mobility and availability to plants. This experiment was conducted using 10 calcareous soils with different chemical and physical characteristics from Fars province. The method presented by Singh et al. (1988) was used to determine the Zn chemical fractions. The results revealed that about 8, 2.9, 2.4 and 0.3% of the soil total Zn was present in the form of crystalline Fe-oxid-bound (CFeox), amorphous Fe-oxide-bound (AFeox), carbonates-bound (Car) and organically bound (OM) fractions, respectively. The majority of soil Zn was in the residual fraction (86.4%). Exchangeable (Ex) and Mn-oxide-bound (Mnox) species of soil Zn were not detectable. Zn associated with AFeox, residual and total Zn were negatively correlated with calcium carbonate equivalent. Zn in the AFeox fraction was positively correlated with cation exchange capacity (CEC) and clay content. There was a negative correlation between the concentration and uptake of Zn in soybean and soil CEC and clay content. The concentreations of DTPA and EDTA extractable Zn were positively correlated with Zn associated with soil carbonates. In addition, carbonates-bound Zn fraction showed a significant, positive correlation with the Zn uptake of soybean. Therefore, proper management with affection on physical and chemical properties of agricultural soils, had been great impact on bioavailability, distribution of chemical forms, uptake and concentration of Zinc on Soybean.
    Keywords: Soybean, Concentration, Zinc., Total uptake, Chemical forms, Sequential extraction
  • اعظم یزدانی، محمد را مصدقی، حسین خادمی، شمس الله ایوبی، فاطمه خیامیم
    ساختمان خاک فاکتوری کلیدی در عملکرد خاک و تعدیل کیفیت محیط زیست است. پایداری خاکدانه ها به عنوان شاخص ساختمان خاک استفاده می شود. این پژوهش با هدف شناخت مهم ترین عوامل موثر بر پایداری ساختمان خاک های سطحی در استان اصفهان انجام شد. 252 نمونه خاک به صورت تصادفی و براساس زمین شناسی غالب منطقه از شبکه های 20×20 کیلومتری از عمق صفر تا 20 سانتی متری استان اصفهان جمع آوری شد. برای ارزیابی پایداری خاکدانه های درشت خاک از روش الک تر استفاده شد که نتایج آن با میانگین وزنی قطر (MWD) و میانگین هندسی قطر (GMD) خاکدانه ها و درصد خاکدانه های پایدار در آب (WSA) بیان شد. برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، گچ، pH، EC و SAR نیز اندازه گیری شدند. ارزیابی اثرگذاری عوامل با استفاده از ضریب های همبستگی و معادلات رگرسیونی گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین هم بستگی ها به GMD اختصاص دارد، که این مطلب بیانگر لگ نرمال بودن توزیع اندازه خاکدانه ها در خاک های مورد بررسی است. براساس نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص های پایداری ساختمان و ویژگی های خاک، گچ از مهم ترین عوامل در تشکیل و پایداری خاکدانه ها بوده و EC و SAR از جمله عوامل مخرب خاکدانه ها به شمار می روند. به طور کلی ساختمان خاک های استان اصفهان نسبت به مناطق مرطوب و نیمه مرطوب، ناپایدار و فرسایش پذیر است. اقلیم خشک و نیمه خشک استان و سن کم خاک ها (ابتدای تکامل) مانع از فراهم آمدن شرایط تشکیل و پایداری ساختمان خاک شده است.
    کلید واژگان: میانگین وزنی قطر, میانگین هندسی قطر, درصد خاکدانه های پایدار در آب, استان اصفهان, خاکدانه
    Azam Yazdany, Mohammad Reza Mosaddeghi, Hossein Khademi, Shamsollah Ayoubi, Fatemeh Khayamim
    Soil structure is a key factor in soil functioning and its ability to moderate environmental quality. Aggregate stability is used as an indicator of soil structure. The objective of this study was to determine the most important factors affecting topsoil aggregate stability in Isfahan Province. Based on the geological map, 252 soil samples were collected from the 0–20 cm depth on a 20×20 km network. Stability of large aggregates was measured using the wet-sieving method, and mean weight diameter (MWD), geometric mean diameter (GMD) and percent of water-stable aggregates (WSA) were calculated. Some soil physical and chemical properties including texture, organic matter, carbonates, gypsum, pH, EC and SAR were also determined. The impacts of different properties on aggregate stability were evaluated using correlation and stepwise multiple linear regression analyses. Results showed that the highest correlations belonged to GMD, indicating aggregate-size distribution was predominantly log-normal in the studied soils. The correlation analysis showed that gypsum content has a significant influence on aggregate stability, whereas EC, SAR and silt content are among the important soil properties negatively affecting soil structural stability. In general, structure of the soils in Isfahan Province is unstable and erodible when compared to soils in semi-humid and humid regions. Arid and semi-arid climate and low age of the soils (i.e., early stages of genesis) could hinder structure formation and stability in the studied soils.
    Keywords: Isfahan Province, Mean weight diameter, Geometric mean diameter, Aggregate, Percent of water, stable aggregates
  • امیر مصلحی، محمد فیضیان
    آلودگی خاک به فلزات سنگین سلامت انسان را از راه زنجیره غذایی به خطر می اندازد. بنابراین مدیریت خاک های آلوده می تواند اثرات مضر فلزات سنگین بر سلامت انسان را کاهش دهد. این پژوهش برای بررسی اثر EDTA (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) و کمپوست زباله شهری و کاربرد توام آن ها با سطوح مختلف آلودگی سرب و کادمیم خاک بر گیاه پالایی عناصر سرب و کادمیم توسط گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.) انجام شد. شش بذر آفتابگردان در گلدان ها کشت و آبیاری با آب شهری انجام شد. این آزمایش با سه سطح آلودگی کادمیم (0، 50 و 100 میلی گرم کادمیم بر کیلوگرم خاک) از منبع Cd(NO3)2.4H2O و سه سطح آلودگی سرب (0، 100 و 200 میلی گرم سرب بر کیلوگرم خاک) از منبع Pb(NO3)2 و سه نوع کلات کننده EDTA، کمپوست زباله شهری و کاربرد توام EDTA و کمپوست زباله شهری در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح کاملا تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که کاربرد توام کمپوست و EDTA سبب بیشترین ضریب تجمع زیستی سرب و کادمیم شد. EDTA در هر دو سطح آلودگی کادمیم، سبب بیشترین ضریب انتقال شد که نسبت به سایر کلات کننده ها تفاوت معنی داری داشت. به طور کلی برای مدیریت پالایش خاک های آلوده به کادمیم، کلات کننده کمپوست توصیه می شود ولی برای پالایش عنصر سرب هیچ کلات کننده ای توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: EDTA, کادمیم, کمپوست زباله شهری, گیاه پالایی, سرب, آفتابگردان
    Amir Moslehi, Mohammad Feizian
    Soil contamination with toxic metals is a major danger for human health when these metals enter the food chain through plant uptake. This study was carried out to investigate the effects of Ethylene Diamine Tetra acetic Acid (EDTA), Municipal Solid Waste Compost(MSWC) and their combined application with different levels of Pb and Cd in soil on Pb and Cd phytoremediation by sunflower (Helianthus annuus L.). Six seeds of sunflower were planted in pots and irrigateed with drinking water. This study was performed using three levels of Cd (0,50and100 mg/kg) as Cd(NO3)2.4H2O, three levels of Pb (0,100 and200 mg/kg) as Pb(NO3)2 and three chelating agents including EDTA, MSWC and combined application of MSWC and EDTA in a factorial experiment arranged in a completely random design. Results showed that the combined application of MSWC and EDTA resulted in the highest Cd and Pb bioaccumulation factor. EDTA at both levels of cadmium pollution resulted in the greatest transfer factor that was significantly different from the other chelating agents. Generally for the management of Cd contaminated soils remediation, MSWC is recommended, but no chelating agents is recommended for Pb remediation.
    Keywords: Municipal solid waste compost, Sunflower., Phytoremediation, EDTA, Pb, Cd
  • زهرا نعمتی، عباس همت، محمدرضا مصدقی
    باگاس و فیلترکیک از تولیدهای جانبی کارخانه های تولید شکر بوده و سرشار از عناصر غذایی و مواد آلی هستند. ویژگی های مکانیکی خاک در تعیین حدود تنش مجاز برای جلوگیری از تراکم خاک و مدیریت خاک، مهم هستند. از جمله این شاخص های مهم، تنش پیش- تراکمی (pcσ) می باشد، که اغلب به عنوان معیاری برای ظرفیت باربری خاک استفاده می شود. در این پژوهش نمونه های بزرگ خاک با چگالی ظاهری مرطوب 5 /1 گرم بر سانتی متر مکعب تهیه و برای تعیین pcσ از آزمایش نشست صفحه ای استفاده شد. اثر دو نوع بقایا (باگاس و فیلترکیک) در دو مقدار (1 و 2 درصد) و دو سطح رطوبتی PL9 /0 (مرطوب) و PL1 /1 (تر) بر تنش پیش- تراکمی خاک بررسی شد. نتایج نشان داد که افزودن بقایا به خاک و افزایش رطوبت خاک سبب کاهش معنی دار pcσ شد. با افزودن بقایا به خاک در رطوبت PL9 /0، ظرفیت باربری خاک به اندازه 6 /22 درصد کاهش یافت. افزایش رطوبت از PL9 /0 به PL1 /1 در تیمار هایی که بقایا (باگاس و فیلترکیک) به آن ها افزوده شد نسبت به تیمار شاهد (بدون بقایا) سبب کاهش بیشتر (32 درصد) pcσ شد. افزایش رطوبت از PL9 /0 به PL1 /1 در تیمار فیلترکیک موجب حساسیت بیشتر خاک به تراکم شد. بنابراین، با افزودن بقایا به خاک و تغییر رطوبت از حالت مرطوب به تر، مقاومت به فشردگی خاک به طور معنی داری کاهش یافت.
    کلید واژگان: نیشکر, مدیریت پایدار خاک, تراکم خاک, تنش پیش−تراکمی, حد خمیری
    Zahra Nematie, Abbas Hemmat, M.R. Mosaddeghi
    Bagasse and filter cake are by-products of sugar factories which are full of nutritional ingredients and organic matters. Mechanical characteristics of the soil are considered very important in order to determine the allowable stress for preventing soil compaction. One of the important indices is pre-compaction stress which can be used as a criterion for load support capacity of the soil. In this research, the soil samples with wet bulk density 1.5 g cm-3 were prepared; then a plate sinkage test (PST) was used to determine the soil pre-compaction stress (σpc). The effects of two types of sugarcane residues with two different rates (1 and 2%) at two water contents (WCs) of 0.9PL and 1.1PL (plastic limit) on soil σpc were studied. Results showed that σpc was significantly decreased by adding residues to the soil and also increasing WC. By adding residues to the soil at WC of 0.9PL, the load support capacity of the soil was decreased by 22.6%. In the residue-added treatments as compared to control, the σpc was decreased by more than 32% when the WC increased from 0.9PL to 1.1PL. When the WC increased from 0.9PL to 1.1PL, in the filter cake-treated soil, the susceptibility to compaction was increased. Consequently, by adding residues to the soil and changing the water condition from moist to wet, the resistance of the soil to compression was remarkably reduced.
    Keywords: Pre, compaction stress, Sustainable soil management, Plastic limit, Sugarcane, Soil compaction
  • مهدی نورزاده حداد، احمد بایبوردی
    هدف این پژوهش بررسی ساختار فضایی و تهیه نقشه های پهنه بندی برخی عناصر غذایی براساس استفاده از زمین آمار است. این نقشه ها به مدیریت بهتر حاصلخیزی خاک کمک می کنند. در این پژوهش 390 نمونه مرکب خاک از اراضی زراعی زیر کشت گندم شهرستان مراغه، واقع در جنوب غرب استان آذربایجان شرقی جمع آوری و پس از انجام تجزیه های آزمایشگاهی، غلظت قابل استفاده آهن Fe))، روی (Zn)، منگنز (Mn) و مس Cu)) اندازه گیری شد. برای بررسی های زمین آماری، ابتدا تغییرنما تمامی عناصر ترسیم شده و سپس مناسب ترین مدل تئوری به داده های تجربی برازش داده شد. بر اساس پارامترهای تغییرنما مدل کریجینگ معمولی، نقشه های پهنه بندی به همراه نقشه های خطای تخمین عناصر تهیه شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توزیع مقادیر عناصر ریزمغذی مورد بررسی تصادفی نبوده بلکه مقادیر عناصر از نظر مکانی با هم ارتباط دارند. مقادیر Zn دارای ساختار فضایی قوی ولی Fe، Mn و Cu دارای ساختار فضایی متوسط بودند. مدل های کروی و نمایی، مناسب ترین مدل های تئوری برای برازش تغییرنما تجربی عناصر تشخیص داده شدند. همچنین Cu دارای بیشترین (15000 متر) و Zn کمترین (3540 متر) دامنه تاثیر بوده و بین دامنه تاثیر عناصر و ضریب تغییرات آن ها رابطه خاصی مشاهده نشد. همچنین نقشه های حاصلخیزی خاک حاصل از روش کریجینگ نشان دادند که در منطقه مورد مطالعه، کمبود Zn و Fe کاملا آشکار بوده (به ترتیب 95 و 24 درصد اراضی تحت مطالعه) و استفاده از کودهای محتوی این عناصر برای افزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزی، ضروری تشخیص داده شد. میزان Mn در بیشتر خاک های منطقه در حد کفایت بوده لیکن میزان Cu بیش از نیاز گیاه بود. چنین نقشه هایی می تواند برای مدیریت خاک های کشاورزی به ویژه در مقیاس وسیع مفید باشد.
    کلید واژگان: زمین آمار, حاصلخیزی خاک, کریجینگ معمولی, _ تغییرنما, عناصر ریزمغذی
    The goal of research was to study the spatial structure and mapping the spatial distribution of some soil micronutrients using geostatistics. For this propose, 390 soil samples were taken from agricultural soils in Maragheh located in southwest of East Azarbayjan. Soil samples were analyzed using standard methods and the amounts of available Iron (Fe), Zinc (Zn), Manganese (Mn) and Copper (Cu) were measured. Nutrient semi-variograms were developed and then a suitable theory model was fitted to data. The information generated from the fitted models was applied to make use of ordinary kriging and estimating the value of micronutrients in unknown locations. The results revealed that distribution of micronutrient data sets had no random pattern and there was a spatial correlation between micronutrient. Zn had a strong spatial structure (Nug/Sill=10.87%), but Fe, Mn and Cu had a moderate spatial structure. Semi-variograms of all the nutrients were fitted to exponential and spherical models. The maximum and minimum ranges were found for Zn and Cu with 3540 m and 15000 m distance, respectively. Generated maps showed that the studied arable soils were suffered from Zn and Fe deficiency, had an optimum level of Mn and an excessive amount of Cu. These maps can useful for agricultural soil quality management especially in large scale.
    Keywords: Semi, variogram, Micronutriens, Ordinary Kriging, Soil fertility, Geostatistic
  • نرگس محراب، مصطفی چرم
    امروزه از کودهای نیتروژنه در کشاورزی بهره گیری زیادی می شود که همراه با پیامدهای منفی برای محیط زیست و آلودگی آب های زیرزمینی است. از اینرو عملیات مدیریت خاک و کود برای حفاظت و نگهداری منابع خاک و محیط زیست ضروری است. هدف این پژوهش بررسی پیامد کاربرد زئولیت غنی شده با آمونیوم بر نگهداشت یون های نیترات و آمونیوم در دو خاک با بافت متفاوت زیر کشت گندم بود. در این بررسی گلخانه ای، تاثیر کود شیمیایی اوره با سطح 100 کیلوگرم در هکتار، زئولیت خام با سطوح 5 و 10 درصد وزنی و زئولیت غنی شده با آمونیوم با سطوح 5 و 10 درصد وزنی افزوده شده به دو گونه خاک با بافت لوم رسی و لوم شنی در هشت دور آبیاری بر میزان نیتروژن آبشویی شده بررسی شد. پس از پایان دوره رشد گندم و گام های آبشویی، خاک ستون های آزمایش برداشت و غلظت نیترات و آمونیوم خاک، گندم و زهاب ها اندازه گیری شد. پژوهش نشان داد غلظت نیترات زهاب در تیمار 10 درصد وزنی زئولیت غنی شده با آمونیوم در برابر کود شیمیایی، 5 / 38 درصد کاهش یافت و برای نیترات و آمونیوم خاک به ترتیب 2 / 37 و 5 / 48 درصد افزایش داشت ولی در نیتروژن کل گیاه تفاوتی دیده نشد. پس افزودن زئولیت غنی شده با آمونیوم سبب کاهش شستشوی نیترات و آمونیوم و افزایش نگهداشت آن در خاک شد.
    کلید واژگان: آمونیوم, آلودگی آب های زیرزمینی, زئولیت غنی شده با آمونیوم, بافت خاک, نیترات
    Nowadays, nitrogen fertilizers are applied at very high rates in agriculture with a negative consequence for environment and groundwater contamination. Therefore, soil and fertilizer management practices are necessary to protect and conserve the soil and environment resources.The aim of this investigation was to study the consequence of NH4+-enriched zeolite application on the retention of nitrate and ammonium ions in two soils with different textures under wheat cultivation. In this greenhouse study, the effect of urea fertilizer in one level (100 kg/ha), raw zeolite in two levels (5 and 10% w), NH4+-enriched zeolite in two levels (5 and 10% w) on the amount of nitrogen leaching was investigated in two soils with clay loam and sandy loam textures during eight irrigation events. At the end of wheat growth and leaching stages, soil samples were obtained and the concentrations of nitrate and ammonium in soil, wheat plant and drainage water were measured. The study showed that nitrate concentration of drainage water in 10% NH4+-enriched zeolite treatment was 38.5% less than that in fertilizer treatments. Soil nitrate and ammonium were increased by 37.2 and 48.5%, respectively, without an effect on plant N. Therefore, adding NH4+-enrched zeolite to the soil, reduced nitrate and ammonium leaching and increased their retention in the soil.
    Keywords: Ammonium, Soil texture, NH4+, Zeolite, Ground water pollution, Nitrate
  • عبدالمحمد محنت کش، مهدی قیصری، شمس الله ایوبی
    با توجه به کاشت گندم دیم در چندین میلیون هکتار از اراضی تپه ماهوری زاگرس مرکزی و از طرفی، وجود بارش زیاد در این منطقه، که تامین کننده منابع آب برای مناطق مرکزی و جنوب غربی ایران است، بررسی مدیریت مصرف نیتروژن در مزرعه های گندم از نظر آلودگی های خاک و آب و مدیریت خاک و محیط زیست اهمیت دارد. این پژوهش بر روی 21 تپه در مزرعه های گندم دیم که دارای موقعیت های مختلف شیب شامل قله، شانه، شیب پشتی، پای و پنجه شیب بود، انجام شد. در 100 نقطه منطبق با اجزای شیب، ویژگی های خاک، عملکرد محصول، اجزاء عملکرد، جذب نیتروژن توسط گیاه و باقیمانده نیتروژن خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که ویژگی های خاک و عملکرد محصول در موقعیت های مختلف شیب متفاوت است. بیشترین و کمترین عملکرد محصول به ترتیب در موقعیت های پنجه و شانه شیب به دست آمد. حداکثر و حداقل جذب نیتروژن و نیتروژن باقیمانده خاک نیز در همین موقعیت های شیب بود. حرکت نیتروژن خاک به سمت پایین یعنی به سمت پنجه شیب است و در این موقعیت باقیمانده نیتروژن بیش از نیاز گندم است. بنابراین، نیتروژن باقیمانده خاک در این موقعیت شاید در معرض هدرروی توسط فرسایش سطحی خاک و حرکت به سمت آبرا هه ها و نفوذ عمقی به آب های زیرزمینی خواهد بود. به این ترتیب در سال آیش، مازاد نیتروژن خاک شاید سبب آلودگی خاک و آب خواهد شد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش و برای جلوگری از تلفات نیتروژن، توصیه می شود در این منطقه و مناطق مشابه تپه ماهوری، مدیریت مصرف نیتروژن در جهت استفاده اکمتز از نیتروژن در تمام موقعیت های شیب به ویپه در موقعیت پنجه شیب، تقسیط کودهای نیتروژن در زمان های مناسب و استفاده از کودهای آلی به جای کودهای نیتروژن در زمان کاشت هدایت شود. به این ترتیب با مدیریت مصرف نیتروژن در اراضی تپه ماهوری، می توان در جهت مدیریت صحیح خاک و محیط زیست اقدام نمود.
    کلید واژگان: هدرروی نیتروژن, گندم, جذب نیتروژن, موقعیت شیب, مناطق تپه ماهوری, کوهرنگ
    Wheat is planted in several million ha of hummocky land of Zagros area. Considering high precipitation in this area, it is important to study nitrogen application management with respect to soil, water and environmental protection. This study was conducted in rainfed wheat fields located on different slope positions. Soil properties, crop yield, N uptake and residual soil N were determined in 100 points of rainfed cultivated wheat. The results showed that soil characteristics and crop yield varied in different slope positions. The highest and the lowest crop yields were obtained in toeslope and shoulder, respectively. Maximum and minimum N uptake and residual soil N were also observed in the same slope positions. Soil N in toeslope had a movement toward downhill and was higher than wheat requirement. Thus, residual soil N in this position may be exposed to the soil surface erosion and move on to the waterways and deep percolation to ground water during intermittent years, and thus the excess N in the soil would probably lead to soil and water contamination. Based on the results of this investigation and in order to prevent N losses, it is recommended that N application should be managed to use less N in all slope positions, especially in the toeslope, to split application of N fertilizers in appropriate times, and to use organic.
    Keywords: N loss, Slope position, Hilly region, Wheat, Koohrang
  • علی اکبر صفری سنجانی، سمیه طاهری قهریزجانی
    شناخت پیامد کاربرد بهسازهای کانی و آلی در خاک برای مدیریت خاک های کم بارده بسیار سودمند است. هدف از این پژوهش بررسی پیامد افزودن زئولیت و کودهای گاوی و مرغی بر ویژگی های شیمیایی در کشت ذرت در دو آزمایش خاک شن لومی و 2) خاک رسی بود. فاکتورهای این پژوهش زئولیت در سه سطح (بدون زئولیت، 10% و 20% زئولیت) و کود در سه سطح (بدون کود، کود مرغی و کود گاوی) به اندازه 2 درصد وزنی و جایگاه نمونه برداری از خاک در دو سطح (ریزوسفر و ناریزوسفر) بودند. در گام گلدهی رشد گیاهان، از دو جایگاه ریزوسفر و ناریزوسفر خاک نمونه برداری شد و برخی از ویژگی های شیمیایی در هر دو خاک اندازه گیری و دیده شد که کاربرد زئولیت و کودهای جانوری ویژگی های شیمیایی هر دو خاک با بافت درشت و ریز را در برابر شاهد دگرگون کرد، به گونه ای که در کاربرد زئولیت pH خاک با بافت ریز و گنجایش تبادل کاتیونی، پتاسیم فراهم و شوری هر دو خاک به اندازه چشم گیری افزایش یافت. در برابر آن ها فسفر فراهم خاک با بافت درشت با افزودن زئولیت در کشت ذرت به گونه چشم گیری کم شد. کاربرد کودهای جانوری و به ویژه کود مرغی مایه افزایش گنجایش تبادل کاتیونی خاک با بافت درشت و نیز پتاسیم و فسفر فراهم هر دو خاک شد. فسفر فراهم، پتاسیم محلول+تبادلی و pH خاک ریزوسفری به اندازه چشم گیری (P<0.05) کمتر از خاک ناریزوسفری بود، ولی شور و گنجایش تبادل کاتیونی خاک ریزوسفری بیشتر از آن ها در خاک ناریزوسفری بود.
    کلید واژگان: ویژگی های شیمیایی خاک, _ کود جانوری, ریزوسفر, زئولیت
    Understanding the consequences of application of organic and inorganic soil amendments is very usefull in management of low-fertile soils. The objective of this study was to evaluate the influence of addition of natural zeolite, cow and poultry manures on some chemical properties in soils cultivated with maize. Two series of experiments were conducted separately in a loamy sand soil and in a clay soil. The studied factors were zeolite (at three levels of 0%, 10% and 20%), manures at a rate of 20 g kg-1 of dry weight basis (no manure, poultry manure and cow manure) and soil sampling zone at two levels including rhizosphere and nonrhizosphere. At the flowering stage of maize growth, soil samples from the rhizosphere and nonrhizosphere zones were analyzed. The result showed that addition of zeolite and manures to both loamy sand and clay soils changed the soil chemical properties considerably, increasing soil pH only in clay soil and cation exchang capacity (CEC), exchangeable+soluble K and salinity in both soils. However, available P was decreased significantly in the light soil treated with zeolite and cultivated with maize. The addition of manures especially poultry manure increased the CEC of the light soil, and available P and exchangeable+soluble K in both soils. Rhizosphere soils compared to nonrhizosphere soils had significantly (P<0.05) lower pH and available P and exchangeable+soluble K but higher CEC and EC in all treatments.
    Keywords: Soil chemical properties, Manure, Rhizosphere, Zeolite
  • یزدان حمزوی، ناصر نظری، فاطمه پرندین، فریبا فیضی، امیر افراه، محمد سرداری، ارسطو روشن، سعید عزتی، حامد نورمحمدی
    هدف

    تنیازیس بیماری ناشی از تنیا ساژیناتا و یکی از بیماری های مشترک بین انسان و گاو است. آلودگی انسان به کرم بالغ و آلودگی گاو به مرحله لاروی انگل تنیا ساژیناتا از نواحی مختلف ایران گزارش شده است. این مطالعه به منظور بیان اهمیت بهداشتی و میزان آلودگی به سیستی سرکوس بوویس در گاو های کشتارشده در کشتارگاه صنعتی همدان در سال 1393 انجام است.

    روش ها

    این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی- مقطعی می باشد که با مراجعه به کشتارگاه مزبور و به منظور بررسی وجود سیستی سرکوس بوویس در عضلات کتفی،‏ ماهیچه های قلبی،‏ ران،‏ بین دنده ای،‏ دیافراگم و همچنین کبد گاو های انجام شده است.در این مطالعه هم کیستهای زنده و هم کیست های آهکی بررسی شدند. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS- 21 و به وسیله ی آمار توصیفی و آزمون مجذور کای انجام شد.

    نتایج

    میزان شیوع سیستی سرکوس بوویس در 2000 راس گاو مورد بررسی 8 /3 درصد بود. بیشترین میزان آلودگی در عضله قلب بود و بین میزان آلودگی در اندام های مختلف ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردیدp<0.001)). میزان آلودگی در جنس ماده بیشتر بود و بین میزان آلودگی و جنسیت دام ارتباط آماری معنا داری مشاهده شدp<0.001)).

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به شیوع نسبتا بالای سیستی سرکوزیس در گاو های کشتار شده در کشتار گاه صنعتی همدان،‏ باید توجه بیشتری به روش های توصیه شده جهت پیشگیری و کنترل تنیازیس و سیستی سرکوزیس در انسان و گاو نمود.

    کلید واژگان: تنیا ساژیناتا, انسان, سیستی سرکوس بوویس, گاو
    Yazdan Hamzavi, Naser Nazari, Fatemeh Parandin, Fariba Faizei, Amir Afrah, Mohammad Sardari, Arastoo Ravshan, Saeid Ezati, Hamed Normohamadi

    SummuryTaniasis, caused by Tania saginata, is one of the common diseases between human and cattle. Human infection with adult worms and larval stage of the parasite in cattle was reported from different regions of Iran. The aim of this study is description of the rate of infection and health care importance of the cysticercus bovis infection in cattle in Hamadan industrial slaughterhouse in 2014.
    This is a cross sectional –analytical descriptive study. In this study the presence of C. bovis in the scapular muscles, heart and thigh, between the ribs and diaphragm and liver of the cattle were surveyed. Both alive and calcareous cysts were studied. Data were analyzed using SPSS- 21 software, descriptive statistics and chi-square test.
    The prevalence of C. bovis in 2000 studied cattle was 3.8%. The highest rate of infection was found in heart muscle and there was a statistically significant difference between the rate of infection in different organs (p

    Keywords: cattle, Keywords: Cysticercus bovis, man, Taenia saginata
  • ناصر نظری، یزدان حمزوی، فاطمه پرندین، فریبا فیضی، حامد نورمحمدی، سیده سارا پیامی، ارسطو روشن، آرزو شمسیان، زینب رستمی فصیح
    هدف
    سیستی سرکوس تنیا کولیس مرحله لاروی تنیا هیداتیژنا است که خسارات اقتصادی زیادی به صنعت دامپروری تحمیل می کند. هدف این مطالعه بررسی میزان آلودگی به سیستی سرکوس تنیاکولیس در دا م های کشتارگاه صنعتی همدان در سال 1393 بر اساس نوع و جنس دام است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی- مقطعی با نمونه برداری ساده از دام های کشتارگاه صنعتی همدان با استفاده از روش مشاهده ماکروسکوپی انجام گرفت. برای تعیین فراوانی آلودگی به سیستی سرکوس تنیاکولیس و تغییرات فصلی آن 6000 راس دام کشتارگاهی نمونه-برداری شده و جنس و سن دام ها ثبت گردید. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-21 ،‏ آمار توصیفی و آزمون مجذور کای صورت پذیرفت
    نتایج
    در این مطالعه آلودگی به لارو سیستی سرکوس تنیاکولیس در 280 گاو (14%) ،‏ 570گوسفند( 5 /28%) و 200بز (10% ) مشاهده گردید . 1050 مورد از آلودگی به سیستی سرکوس تنیا کولیس (5 /17%) مشاهده گردید.
    بحث: میزان آلودگی در دام های جنس ماده بیشتر از جنس نر بود p=0.02)). بین میزان آلودگی در فصول مختلف سال ارتباط آماری معنی-داری دیده شد p<0.001)). بیشترین میزان آلودگی در فصل پاییز و کمترین آن در فصل زمستان وجود داشت. همچنین میزان آلودگی در گوسفند از همه بیشتر و در بز از همه کمتر بود. تفاوت بین میزان آلودگی انواع دام ها از نظر آماری معنی دار بود p<0.001)).
    نتیجه گیری
    فراوانی قابل توجه لارو سیستی سرکوس تنیا کولیس در کبد دام های کشتارگاهی همدان(5 /17%) حاکی از خسارات قابل توجه به صنعت دام داری در استان همدان است. انجام اقدامات کنترلی مناسب برای کاهش این آلودگی در دام ها توصیه می شود.
    کلید واژگان: تنیاکولیس, سیستی سرکوس, دام های اهلی, همدان
    Naser Parandin, Yazdan Hamzavi, Fatemeh Parandin, Fariba Faeizi, Hamed Normohamadi, Sara Paiami, Arestoo Ravshan, Arezo Shamsian, Zahnab Rostami Fasih
    Cysticercus tenuicollis is the larval stage of Taenia hydatigena, which causes great economic losses to the livestock industry. The aim of this study was to evaluate the prevalence and health care Importance of cysticercus tenuicollis larva in livestock animals slaughtered in industrial slaughterhouse of Hamadan based on age and sex in 2015. This descriptive analytical cross-sectional study was carried out with simple sampling from slaughtered livestock in industrial slaughterhouse of Hamadan Using macroscopic observation method. For determination of prevalence of Cysticercus tenuicollis and its seasonal changes, about 6000 slaughtered livestock in slaughterhouse were studied and their sex and age were recorded. Data analysis was performed using spss-20 statistical software, descriptive statistics and Chi-square test. In this study the frequency of cysticercus infection was 14% in cattle, 28.5% in sheep and 10% in goat. All together the frequency of infection in slaughtered livestock was 17.5%. The rate of Infection in females was more than males (p=0.02). There was a statistical significant difference between the rate of Infection and seasons of the year (p
    Keywords: livestock animals, Cysticercus, tenuicollis, Hamadan
  • محمدرضا پژوهی الموتی، محسن یدالهی باغلویی، یزدان خدابخش
    هدف
    کیست هیداتید یک بیماری انگلی مشترک بین انسان و حیوان محسوب می شود که توسط مرحله ی نوزادی کرم نواری اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می گردد. این بیماری موجب خسارت های اقتصادی و بهداشتی فراوانی در کشتارگاه می شوند.
    روش ها
    این مطالعه که به صورت توصیفی مقطعی است به منظور بررسی آلودگی کیست هیداتید در دام های ذبح شده در کشتارگاه صنعتی ساری طی سال های 1389 تا 1391 صورت گرفت. پس از ذبح دام ها و تخلیه امعاء و احشا بلافاصله ارگان های مبتلا به کیست هیداتید به صورت سطحی با رویت مستقیم و کیست های قرار گرفته در عمق بافت،‏ با ملامسه دقیق و ایجاد برش در ارگان های آلوده،‏ ارزیابی و بازرسی شدند.
    نتایج
    از تعداد 45891 راس گاو ذبح شده 8 /26 درصد و از تعداد 144211 راس گوسفند 8 /14 درصد و از تعداد 92292 راس بز 15 درصد آلوده به کیست هیداتید بودند. همچنین تاثیر فصل های مختلف سال بر میزان شیوع آلودگی کیست هیداتید نشان داد که بیشترین میزان آلودگی در گاو و گوسفند ابتدا مربوط به فصل پاییز و سپس فصل زمستان هستند. در حالی که میزان آلودگی در بز،‏ فصل زمستان بیشتر از فصل پاییز است.
    بحث و نتیجه گیری
    کشتارگاه ها به عنوان مراکز اصلی شناسایی و قطع چرخه زندگی انگل های مشترک بین انسان و حیوان،‏ نقش به سزایی را در حفظ سلامت جامعه بر عهده دارند. پیش گیری از چرخه زندگی انگل در بین میزبان نهایی و واسط از طریق کنترل سگ های ولگرد و معدوم سازی لاشه و احشاء دام های آلوده به طریق بهداشتی،‏ در کنترل کیست هیداتید بسیار با اهمیت است.
    کلید واژگان: ساری, ریه, کیست هیداتید, کبد, کشتارگاه
    Mohamadreza Pajohi-Alamoti, Mohsen Yadolahi Baghloei, Yazdan Khodabakhsh
    Objective
    Hydatid cyst is a kind of parasitic disease common to humans and animals which is caused through the larval stage of Echinococcus granulosus. This has caused many economic and health damage such as confiscating impurities of animal feed at the slaughterhouse.
    Methods
    The current cross-sectional study was aimed at assessing the prevalence of hydatid cysts in slaughtered livestock at Sari slaughterhouse and took place within the years of 2010 to 2012.
    Results
    From among a total of 282,394 animals slaughtered during the years of 2010 to 2012, 45,891 head of cattle (26/8 %), 144,211 sheep (14/8 %), and 92,292 goats (15 %) were infected with hydatid cysts. The effect of seasons on the prevalence of hydatid cyst revealed the maximum amount of contamination is first in winter and then fall.
    Conclusion
    Prevention of parasite’s life cycle in the final host and interface by controlling the stray dogs and hygienically destructing the carcasses and/or offal of infected animals is highly important in control of hydatid cyst.
    Keywords: Lung, Liver, Slaughterhouse, sari, Hydatid cyst
  • علی نقی زاده، سید مهدی طباطبایی، ملک کیانی، فاطمه رخشانی زابل
    هدف
    تب مالت در اغلب نقاط دنیا به ویژه در کشورهای درحال توسعه از لحاظ بهداشت عمومی و تاثیر آن در وضعیت اقتصادی- اجتماعی جامعه اهمیت زیادی دارد؛ لذا مطالعه حاضر باهدف تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک تب مالت در استان سیستان و بلوچستان طی سال های 1393-1388 انجام شده است.
    روش ها
    این پژوهش توصیفی-تحلیلی مقطعی،‏ بر روی کلیه مبتلایان به تب مالت (680 نفر) در استان سیستان و بلوچستان که طی سال های 1393-1388 ازسوی بخش خصوصی و دولتی شناسایی شده بودند،‏ انجام شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و درسطح معنی داری کمتر از 05 /0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    متوسط میزان بروز درمطالعه حاضر،‏ 27 /5 درهر صدهزار نفر بود. که بیشترین آن به خاش (03 /38) و کمترین آن به سراوان (36 /0) اختصاص دشت. اکثر مبتلایان(9 /26%) درگروه سنی50 سال و بیشتر قرار داشته و 9 /55% زن و 5 /88% بیماران،‏ روستایی بودند. بیشترین (3 /25%) و کمترین (9 /1%) تعداد موارد به ترتیب درماه خرداد و اسفند مشاهده گردید؛ همچنین بین جنسیت با محل سکونت ارتباط معنی داری مشاهده نشد. 4 /91% بیماران،‏ سابقه تماس با دام راذکر کرده بودند که 74% موارد ازنوع تماس با دام زنده بوده است. 8 /82% افراد فرآورده لبنی غیرپاستوریزه مصرف کرده بودند و بیشترین فرآورده لبنی مصرفی شیر بوده است. بیشتر مبتلایان،‏ زنان خانه دار (6 /45%) و محصلین (4 /13%) بودند.
    بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر باید نسبت به آموزش راه های انتقال و پیش گیری از بیماری در جامعه به خصوص بین زنان خانه دار روستایی ضمن در نظر گرفتن اهمیت و نقش شیر،‏ با الویت شهرستان های خاش و ایرانشهر اقدام کرد.
    کلید واژگان: تب مالت, اپیدمیولوژی, سیستان و بلوچستان, بروسلوز
    Ali Naghizadeh, Seyed Mehdi Tabatabaei, Malek Kiyani, Fatemeh Rakhshany Zabol
    Introduction
    Brucellosis is very important in most parts of the world, especially in developing countries in terms of public health and its impacts on socio-economic status. The present study was conducted to determine the epidemiology of brucellosis in Sistan and Baluchistan province in the years 2009-2015.
    Materials And Methods
    This cross-sectional descriptive study was conducted on all cases of brucellosis (680 cases) in Sistan and Baluchistan Province identified by the public and private sectors during the years 2009 to 2015. Data were analyzed by using SPSS version 20 with the significance level of 0.05.
    Results
    The average incidence rate in the present study was 27.5 per hundred thousand people, with the most in Khash (38.03) and the lowest in Saravan (0.36). Most Of the patients (26.9%) placed in the age group of 50 and over, 55.9% were female and 88.5% were rural. The most (25.3%) and the lowest (1.9%) cases were reported respectively in June and December. There was no significant relationship between gender and location. 91.4% of patients had a history of contact with animals, of which 74% of the cases had contact with live animals. 82.8% of patients consumed unpasteurized dairy products, which were mostly milk. A large number of patients were housewives (45.6%) and students (13.4%).
    Conclusion
    according to the results of this study its needed to teach the ways of transmission and prevention of disease in the community especially among the rural housewives, considering the important role of milk, with the priority of Khash and Iranshahr.
    Keywords: Sistan, Baluchestan, epidemiology, Brucellosis, Malta fever
  • سید محمد حسینی، بهرنگ اکرامی، شیلا امیدظهیر، علی اصغر موسی پور، روح الله دوزوری، رضا حاجی اسماعیلی امیری، محسن یدالهی باغلویی
    مقدمه
    سالمونلاها گرم منفی،‏ هوازی-بیهوازی اختیاری و از خانواده آنتروباکتریاسه میباشند که بطور گستردهای در محیط انتشار داشته و پاتوژنهای رودهای عامل طیف وسیعی از بیماری ها در انسان و حیوانات میباشند و در موارد سپتیسمی بسیار کشنده هستند. سالمونلاها از طریق تماس مستقیم و یا مصرف غذا،‏ آب آلوده به مدفوع انسان یا حیوان و ناقلین بدون علامت منتقل می‪شوند.
    مواد و روش کار
    طی این بررسی متعاقب ارجاع تلفات 15 راسی گوساله های زیر 1 ماه در یک گاوداری معاینات بالینی از گوساله های بیمار انجام شد و علائم بالینی به صورت تب شدید،‏ ضعف،‏ کم آبی و اسهال سفید تا خاکستری متعفن همراه با موکوس و در دو مورد علائم عصبی مشاهده گردید.
    نتایج
    در کالبدگشایی،‏ آنتریت موکوسی فیبرینی،‏ ضخیم شدن دیواره ی روده،‏ تورم عقده های لنفاوی مزانتریک،‏ پتشی سطوح سروزی به همراه پرخونی کبد و طحال،‏ پتشی و ضخیم شدن پرده مننژ دیده شد. به منظور انجام آزمایش های میکروبیولوژی و هیستوپاتولوژی نمونه برداری صورت گرفت. در بررسی هیستوپاتولوژی در ریه پرخونی،‏ ادم،‏ حضور سلولهای آماسی و در کبد پرخونی،‏ تجمعات لنفوسیت و ماکروفاژ و در روده پرخونی،‏ کنده شدن مخاط و ایجاد غشاء کاذب و افزایش ضخامت مننژ،‏ پرخونی،‏ حضور سلولهای آماسی و تجمات دور عروقی مشاهده شد. پس از کشت در محیطهای افتراقی،‏ سالمونلا جداسازی و سپتیسمی سالمونلایی تشخیص داده شد. پس از آنتی بیوگرام و حساسیت به انروفلوکساسین درمان صورت پذیرفت.
    نتیجه گیری
    سالمونلوز ممکن است هزینه های اجتماعی،‏ اقتصادی قابل توجهی در غالب کاهش تولید صنعتی و کشاورزی تحمیل نماید. راه جلوگیری از سالمونلوز بهره جویی از مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری است.
    کلید واژگان: هیستوپاتولوژی, میکروبیولوژی, سالمونلوز, مازندران
    Seyed Mohammad Hoseini, Behrang Ekrami, Shila Omidzahir, Ali Muosapuor, Rohollah Dozouri, Reza Hajiesmaili-Amiri, Mohsen Yadollahi Bagalloi
    Background
    Salmonellas are geram negative, facultative anaerobic bacilli from of the family enterobacteriaceae that spread widely in the environment. They cause human and animal infectious diseases in a wide range as enteric pathogens and deadly in cases of septicemia. Salmonellas transfer by direct contact, contaminated food and water and asymptomatic carriers.
    Materials And Methods
    In this study, patiant calves were examined in a dairy farm following refer of fifteen under one month year old dead calves. High fever, weakness, dehydration, white to gray smelly mucus diarrhea and neurological symptoms in two cases were observed.
    Results
    Mucofibrinous enteritis, bowel wall thickening, swollen mesenteric lymph nodes, petechiae on serous surfaces, liver and spleen congestion, petechiae and thickening of the meningeal membranes were observed in autopsy examinatin. Microbiological and histopathological samplings were performed. Histopathological examination showed congestion, edema, presence of mononuclear inflammatory cells in lung, congestion, mass of lymphocytes and macrophages in liver, congestion, epithelial mucus removal and presence of a pseudo- membrane in intestine, meningeal thickening, hyperemia and presence of inflammatory cells with perivascular cuffing in brain. After differentiating cultures Salmonella spp. were isolated, as Salmonella species. Antibiotic therapy was performed after antibiogram test with prescription of Enrofloxacin.
    Conclusion
    Salmonellosis may incur significant social and economic costs as a result of lost productivity, and impacts on industry and agriculture. The centers for disease control and prevention has ways to prevent salmonellosis.
    Keywords: Mazandaran, histopathology, salmonellosis, microbiology
  • خداداد پیرعلی خیرآبادی، زینب نظریان سامانی، سیما منتظری
    لیشمانیوز جلدی به عنوان یک بیماری مشترک در نظر گرفته می شود که در اثر تک یاخته لیشمانیا ایجاد می شود. این بیماری در برخی از نقاط کشور از جمله استان گلستان،‏ به عنوان یک مشکل بهداشتی از اهمیت خاصی برخوردار است. بررسی حاضر با هدف تعیین سیمای اپیدمیولوژیک بیماری و استفاده از نتایج آن در برنامه ریزی و کنترل بیماری دراستان گلستان انجام شده است. در این مطالعه مقطعی و توصیفی،‏ اطلاعات اپیدمیولوژیک شامل سن،‏ جنس،‏ شغل،‏ تعداد زخم و سابقه اسکان یا مسافرت،‏ از1715 بیمار مبتلا به سالک که در سال های1390لغایت 1392 تحت پیگیری و درمان قرار گرفته بودند،‏ ثبت و آنالیز گردید. بیش ترین درصد مبتلایان مربوط به سالک جلدی از نوع روستایی بود. درصد ابتلا به سالک در مردان بیشتر از زنان بود و آزمون آماری مربع کای اختلاف معنی داری را بین مردان مبتلا در مقایسه با زنان نشان داد. بیش ترین درصد مبتلایان در گروه سنی1-9 سال بود. در بین مشاغل بیشترین درصد مبتلایان را کودکان و در درجه دوم زنان خانه دار تشکیل می دادند. بیش ترین شیوع فصلی نیز مربوط به فصل پاییز( 4 /68 درصد) بود. با توجه به روند رو به رشد لیشمانیوز جلدی در استان گلستان،‏ لزوم مبارزه با مخازن و ناقلین بیماری و اقدامات کنترلی و پیش گیری در این استان ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: مطالعه گذشته نگر, جلدی, لیشمانیوز, استان گلستان
    Khodadad Pirali Kheiabadi, Zeinab Nazarian Samani, Sima Montazeri
    Leishmaniasis can be considered as a zoonotic disease that is caused by leishmania. This disease caused major problems in some parts of Iran such as Golestan Province. Present study aimed to investigate some epidemiological aspects of cutaneous leishmaniasis and to indicate the importance of controlling this problem in Golestan province. This cross-sectional and descriptive study was conducted from 2010 to 2012. Epidemiological data, including age, sex, location, occupation, number of wounds, wound position and residence or travel history of 1715 patients infected to cutaneous leishmaniasis were recorded and analyzed . Most of the patients were suffered from zoonotic cutaneous Leishmaniasis (ZCL( there was a difference between number of male and female patients afflicted to Leishmaniasis (male were more afflicted to Leishmaniasis). Most of the patients aged from 1-9 years old. Among the job groups, children subjects were mostly afflicted to Leishmaniasis. Autumn had the most seasonal prevalence (68.4%). Attention to incremental trend of cutaneous Leishmaniasis in Golestan province, finding the causes of infection in this province should be considered as priority in order to properly control and prevent spreading of the disease.
    Keywords: Leishmaniasis, Retrospective study, Golestan province, Cutaneous
  • احسان الله سخایی، محمدحسین رادفر، جهانگیر کبوتری کتج، الهام کریمی
    هدف
    بررسی آلودگی های انگلی کرمی در بز که به عنوان یک مشکل بزرگ در دنیا مطرح بوده و از راه های گوناگون موجب خسارات اقتصادی می شود.
    روش کار
    در پژوهش حاضر در مجموع 198 دستگاه گوارش بز بررسی گردیدند. نماتودها و سستودها از شیردان،‏ روده بزرگ و روده کوچک با الک 100 جداسازی و محتویات الک جمع آوری و در فرمالین10% ذخیره شده آنگاه با استفاده از لوپ،‏ نوزادهای موجود جدا گردیده و مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    نتایج
    انگل های همونکوس کونتورتوس (63 /13%)،‏ پارابرونما اسکریابینی (61 /11%)،‏ تریشوریس گلوبلوزا (58 /8%)،‏ کملوسترونژیلوس منتولاتوس (53 /3%)،‏ استیلزیا گلوبی پونکتاتا (5 /3%)،‏ مونیزیا اکسپانسا (5 /3%)،‏ اوسترتاژیا سیرکومسینکتا (01 /1 %)،‏ ازوفاگوستوموم کلمبیانوم (5 /0%)،‏ مارشالاژیا مارشالی (5 /0%)،‏ گونه های نماتودیروس (5 /0%)،‏ تریشوریس اویس (5 /0%) و آویتلینا سنتری پونکتاتا (5 /0%) از بز های آلوده جداسازی شدند.
    بحث و نتیجه گیری
    بر اساس نتایج فوق به نظر می رسد برای ارتقای بهداشت و سلامت عمومی جامعه بایستی سطح بهداشتی و مدیریتی گله های بز ارتقا یابد.
    کلید واژگان: کرمان, دستگاه گوارش, آلودگی کرمی, بز
    Ehsanollah Sakhaee, Mohammad Hosein Radfar, Jahangir Kaboutari Katadj, Elham Karimi
    Introduction
    Helminthes parasite infections of goats are a major problem throughout the world and are responsible for economic losses in a variety of ways.
    Materials And Methods
    A total of 198 goats were examined. Nematodes and cestodes were removed from abomasums, small and large intestines, and kept in Formalin 10% for further diagnosis.
    Results
    The results of the study indicated that examined animals were infected as follows:Haemonchus contorts (13.63 %), Parabronema skrjabini (11.61 %), Trichuris globulosa (8.58 %), Camelostrongylus mentolatus (3.5%), Stilesia globipunctata (3.5%), Moniezia expansa (3.5%), Ostertagia circumcincta (1.01 %), Oesophagostomum columbianum (0.5%), Marshallagia marshalli (0.5%), Nematodirus spp (0.5%), Trichuris ovis (0.5%), Avitellina centripunctata (0.5%).
    Discussion
    Therefore, it seems that management and health levels of goats’ flocks should be improved to increase public health.
    Keywords: Helminthes infections, Goats, Gastrointestinal tract, Kerman
  • رزاق محمودی، صغری وای زاده، طیبه فاخری، کریم مردانی، اصغر محمدپور اصل
    هدف
    بروسلوز،‏ بیماری عفونی قابل انتقال از دام به انسان بوده و از مشکلات عمده بهداشتی می باشد. لذا هدف از این مطالعه،‏ ارزیابی اپیدمیولوژی توصیفی بیماری بروسلوز دراستان قم طی سال های 1388 و 1389 می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه تعداد 83 بیمار مبتلا به بروسلوز با معاینه پزشک و تایید آزمایشگاهی به روش رایت در مراکز درمانی استان قم طی سال های 1388 و 1389 تحت بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    از تعداد 83 بیمار بررسی شده تعداد 47 بیمار (6 /56%) مرد و 36 بیمار (3 /43%) زن بودند. میزان بروز بروسلوزیس در افرادی که با دام آلوده در تماس بودند بیشترین میزان (59%) را به خود اختصاص داده بود. بیشترین میزان بروز بیماری در دامنه سنی 40-21 سال،‏ افراد خانه دار (7 /33%)،‏ مناطق شهری (58%)،‏ فصل تابستان (3 /49%)،‏ در اثر مصرف شیر و فرآورده های لبنی (71%) مشاهده گردید. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس آمار بروز بروسلوزیس در سال های بررسی شده (40 مورد در سال 1388 و 43 مورد در سال 1389)،‏ رخداد این بیماری از یک روند افزایشی برخوردار بوده است. همچنین یک مورد بیماری (2 /1%) در جمعیت مورد بررسی را افراد افغانی به خود اختصاص دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    بروسلوز علی رغم کنترل در بسیاری از کشورها هم چنان بعنوان یک معضل در سلامت عمومی مطرح بوده و یکی از مسایل مهم بهداشتی- اقتصادی محسوب می شود. با توجه به یافته های این پژوهش و با توجه به اهمیت صنعت دامپروری در استان قم برقراری سیستم مراقبت از اقدامات ضروری در جهت کنترل و ریشه کنی بروسلوز ضروری می باشد.
    کلید واژگان: استان قم, اپیدمیولوژی, بروسلوز, زئونوز
    Razzagh Mahmoudi, Soghra Valizade, Tayebe Fakhery, Karim Mardani, Asgar Mohammadpour Asl
    Background And Aims
    Brucellosis is one of the zoonotic diseases that transmit from animal to men and it is one of the main health problems. The purpose of this study was to investigate a descriptive epidemiology of the disease in Qom province during years of 2009- 2010.
    Methods
    We analyzed retrospectively 83 patient’s cases of brucellosis who were diagnosed and treated in the Infectious Disease Clinic of medical centers from 2009 to 2010 in Qom. The diagnosis was based on clinical findings and serologic results and/or blood culture confirmations.
    Results
    from 83 patients, 47 patients (%56.6) were male and 36 (%46.7) were female. The highest incidence rate of disease belongs to individuals that had contact with sick animals (with incidence of %59). Also the other groups with high incidence of brucellosis were the ages between 21 to 40 years old, housekeeper women (%33.7) and individuals that live in urban region (%58). Also the most cases were occurred in summer season (%49.3) and the most common infection resource was contaminated milk and dairy products. Additionally, according to the statistic of the results of the present study incidence of the brucellosis had a rising trend in the years that the study was conducted (40 cases in 1388 and 43 cases in 1389); it should be mentioned that one of the cases (%1.2) had Afghani originality.
    Conclusion
    According to the present study results and because of importance of animal husbandry in Qom province, controling and eradication of brucellosis in this province is necessary.
    Keywords: Zoonosis, Qom Province, Epidemiology, Brucellosis
  • زهره محمدی*، سلیمان محمدی لیمایی
    هدف از این مطالعه بررسی نوسانات قیمت چوب گونه های جنگل کاری در غرب استان گیلان از سال 1372-1392 می باشد. بر این اساس داده های مورد نیاز مربوط به هزینه های بهره برداری و قیمت چوب گونه های زبان گنجشک، پلت، بلندمازو، کاج تدا، توسکای قشلاقی از اداره منابع طبیعی استان گیلان جمع آوری شد. داده های قیمت چوب سرپا، از تفاوت قیمت چوب آلات الواری، گرده بینه، کاتین و چوب هیزمی در کنار جاده جنگلی با هزینه های متغیر بهره برداری به دست آمد و شاخص قیمتی مصرف کننده برای حذف تورم استفاده شد. داده های جمع آوری شده توسط آنالیز رگرسیون مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که روند قیمت چوب در طی این دوره دارای نوسان بوده است. میانگین قیمت مورد انتظار چوب سرپا گونه های زبان گنجشک، پلت، بلندمازو، کاج تدا، توسکای قشلاقی به ترتیب 960/235، 803/242، 994/168، 909/135، 95/218 (ده هزار ریال/ مترمکعب) می باشد. این بررسی ها نشان داد که پیش بینی روند قیمت چوب گونه های جنگلی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از سری های زمانی امکان پذیر است.
    کلید واژگان: استان گیلان, جنگل کاری, چوب سرپا, رگرسیون
    Zohre Mohammadi *, Soleiman Mohammadi Limaei
    The aim of this study is to determine the wood price fluctuations and wood price prediction of planted species in Guilan province from 1993-2013 year. Therefore, Data such as wood price of ash (Fraxinus excelsior), elm (Alnus glutinosa), maple (Acer velutinum), oak (Quercus castanifolia), pine (Pinus taeda) and variable harvesting costs were collected from General Office of Natural Resources in Guilan province for a period of 20 years. Consumer Price Index (CPI) was used for deflation of stumpage price (wood price minus variable harvesting cost) data. Regression analysis was used to predict the stumpage price of different species. The results of regression showed that the wood price has been fluctuating during this period.The results showed that the mean price process for stumpage of ash, maple, oak, pine and elm are 235.960, 242.803, 168.994, 135.909, 218.95 (10 thousands Iranian Rials/ m3), respectively. This study showed that the estimation of wood price of forest species is possible using time series in the study area.
    Keywords: Guilan province, plantation, stumpage, Regression
  • عاطفه دژبان، انوشیروان شیروانی، پدرام عطارد *، مجتبی دلشاد
    تنش فلزات سنگین فعالیت های فیزیولوژیک گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف تحقیق حاضر تاثیر کادمیوم بر پارامترهای فلورسانس کلروفیل Fv/Fm، Fo، Fm و رشد نهال های یک ساله داغداغان و اقاقیا است. دو گونه ده روز، دو بار با غلظت های کادمیوم (0، 250، 500، 1000 و 2000 میلی گرم بر لیتر) محلول پاشی شدند. فلورسانس کلروفیل به صورت یک روز در میان و در پایان فصل رشد قطر و ارتفاع نهال ها سنجیده شد. نتایج نشان داد افزایش غلظت باعث کاهش معنی دار Fv/Fm داغداغان و اقاقیا شد و طی زمان Fv/Fm هر دو گونه افزایش معنی دار یافت. Fo هر دو گونه در تیمار 2000 میلی گرم بر لیتر افزایش معنی دار نسبت به شاهد نشان داد و Fm در تمام تیمارها نسبت به شاهد کاهش معنی دار یافت. قطر داغداغان در هیچ تیمار ی اختلاف معنی داری را نشان نداد و قطر اقاقیا در تیمارهای 500، 1000 و 2000 کاهش معنی داری یافت. ارتفاع داغداغان در تیمار 2000 میلی گرم بر لیتر افزایش و ارتفاع اقاقیا در تیمار 2000 میلی گرم بر لیتر کاهش معنی دار یافتند. نتایج نشان داد پاسخ های فیزیولوژیک داغداغان و اقاقیا به تنش کادمیوم ضعیف و نسبتا مشابه می باشند. لازم است در مطالعات آینده سایر ابزارهای فیزیولوژیک برای نشان دادن تنش فلزات سنگین در گیاهان و انتخاب آن ها برای کاشت در مناطق آلوده شهری مدنظر قرار بگیرند.
    کلید واژگان: رشد, روش محلول پاشی, فتوسیستم II, فلورسانس کلروفیل
    Atefe Dezhban, Anoshirvan Shirvany, Pedram Attarod*, Mojtaba Delshad
    The aim of the present study was to determine the effects of cadmium on chlorophyll fluorescence parameters, i.e., Fv/Fm= (Fm−F0)/Fm, Fo and Fm as well as the growth of one-year-old seedlings of Celtis caucasica and Robinia pseudoacacia. The seedlings were sprayed by saline solution Cd during 10 days, 2 times, with different concentrations of Cd (0, 250, 500, 1000 and 2000 mg/litre). Chlorophyll fluorescence was measured every other day. Diameter and height were measured at the end of growing season. The results indicated that Fv/Fm of the both species decreased significantly with increasing of Cd concentrations and significant increase during 10 days by exposure to Cd concentrations was observed. Fo of the both species increased significantly in 2000 mg/liter, Fm decreased significantly in all treatments. Diameter of Celtis seedlings were not affected by the concentrations of 500, 1000 and 2000 mg/liter. Diameter of Robinia decreased significantly. The height of Celtis increased and the height of Robinia decreased significantly in 2000 mg/liter. Results showed fairly similar physiological responses to the cadmium stress by both species and both reacted to the high concentration of Cd.Other physiological characteristics should be considered in future studies while selecting of tree species for afforestation projects in urban polluted areas.
    Keywords: Growth, spray method, photosystem II, chlorophyll fluorescence
  • مسعود امیری لمر، عقیل مرادمند جلالی*
    متاسفانه واقعیت های موجود نشان دهنده تخریب منابع طبیعی در کل کشور می باشد. به دلیل اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر در تخریب منابع طبیعی با جمع آوری اطلاعات از کارشناسان منابع طبیعی در حوضه 9 شفارود استان گیلان صورت گرفته است. به همین منظور این تحقیق با جمع آوری اطلاعات توصیفی اقتصادی- اجتماعی به روش پرسشنامه در چارچوب یک طیف 10 درجه ای با مقیاس فاصله ای انجام شد که در این طیف عدد صفر و ده به ترتیب برای پاسخ های بدون تاثیر و بسیار موثر در تخریب منابع طبیعی تعریف شد. همچنین نوع دیگر سوالات به صورت (بلی، خیر و تا حدودی) در مورد هر یک از عوامل مورد بررسی در پرسشنامه تعبیه شد و در نهایت مسائل و مشکلات اکوسیستم جنگل با طرح 25 سوال در قالب یک پرسشنامه در اختیار کارشناسان دستگاه اجرائی منابع طبیعی قرار گرفت. نتایج آنالیز فاکتوری نشان داد که 15 مورد از مشکلات و تنگناهای مورد بحث بیش از حد متوسط در عدم توسعه مناسب حوزه مورد مطالعه نقش داشته که میانگین امتیاز آن ها 2/6 بوده است. برای تعیین تناسب داده ها جهت کاربرد از آزمون KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار KMO برابر 788/0 برآورد شد که مقدار بسیار خوبی برای تحلیل عاملی است و با توجه به اینکه کمترین عدد اشتراک 73/0 می باشد، پس جدول اشتراکات نشان دهنده مناسب بودن سوالات این حوزه در فرآیند تحلیل عاملی می باشد. نتایج نشان داد که تعداد دام و عدم رعایت زمان مناسب چرا دام از عمده ترین دلایل تخریب منابع طبیعی (جنگل و مراتع) هستند. همچنین بی سوادی جنگل نشینان، برخورد نادرست مامورین جنگلبان و واگذاری بهره برداری از جنگل ها به بخش خصوصی اختلاف معنی داری را از نظر تخریب منابع طبیعی نشان نداد.
    کلید واژگان: اقتصادی, اجتماعی, تخریب منابع طبیعی, جنگل, شفارود, مرتع
    Masoud Amiri Lemar, Aghil Moradmand Jalali *
    Unfortunately, the facts show the degradation of natural resources in Iran. Due to the importance of this issue, the present study aims to examine the social - economic factors effecting on natural resource degradation, by collecting data from experts in natural resources in the basin 9 Shafaroud of Guilan provinces. For this purpose, this study was performed by collecting descriptive information on socio - economic survey method within a range of 10 degrees with a distance scale. In this range, the number of zero and 10 respectively, defined for response without affecting and a response very effective to the degradation of natural resources. In addition, other types of questions as (yes, no and somewhat) in each of the factors studied were embedded in the questionnaire. Finally, the problems of forest ecosystems in the form of questionnaire with 25 questions provide to administrative senior experts in natural resources. Results of factor analysis showed that 15 cases of problems and bottlenecks discussed, involved more than average in the proper development of the area that their average score was 6.2. To determine suitability of data for the application, KMO and Bartlett test was used. KMO value in this part of the study was estimated 0.788 which is a very good value for factor analysis. Due to this fact that the minimum subscriptions number is 0.73, so subscribe table indicating the suitability of the questions in this area in the process of factor analysis. The results show that the number of farmer and failure to meet the appropriate grazing time is the major reason to destruct natural resources (forest and rangeland). Also illiteracy of foresters and improperly behavior of ranger and changing the exploitation of forests to the private sector, show no significant difference in destruction natural resources.
    Keywords: Socio, economic, destruction of natural resources, forest, Shafaroud, rangeland
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال