به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بافت تاریخی" در نشریات گروه "هنر و معماری"

  • فهیمه رضویان، علی زارعی، مریم ظهوریان*، حسین کوهستانی
    بافت تاریخی شهر بیرجند در خراسان جنوبی دارای آثار معماری شاخصی از دوره قاجار و پهلوی است که تا کنون بررسی کاملی بر روی نقوش به جای مانده از دوره قاجار بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری صورت نپذیرفته است. بر این اساس در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی با ماهیت تاریخی انجام پذیرفته است در ابتدا تمامی بناهای قاجاری با مراجعه به آرشیو میراث فرهنگی و بازدید میدانی مشخص و عکسبرداری شدند. سپس تمامی بناهای مورد مطالعه در چهار دسته باغ، منازل شخصی، حسینیه و مدارس طبقه بندی گردید و از میان هر دسته یک بنای شاخص انتخاب شد. دلایل انتخاب بر اساس شاخص بودن و سالم بودن بنا، وجود نقوش متعدد و عدم تغییر نقوش در دوره های مختلف بوده است. سپس بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری هر نقش به صورت منفرد، نمادشناسی و ریشه شناسی گردید. سپس مجددا تمامی نقوش یک بنا، در بافت خود (باغ، منازل شخصی، حسینیه مدارس) و فضای گفتمانی دوره قاجار (نگاه مذهبی، اجتماعی و سیاسی) تحلیل و خوانش معنایی شدند چرا که در این رویکرد تنها طبقه بندی ساختاری و نمادشناسی مد نظر نیست بلکه تحلیل معنایی نقوش بر اساس دیدگاه گفته پرداز و گفتمان جامعه است. بر این اساس مشخص شد که نقوش دوره قاجار در بافت تاریخی بیرجند بر اساس مولفه های نقوش ایران باستان نقش شده اند و نقوش غربی کمتر در آن قابل روئیت است که این عملکرد در دوره پهلوی تنزل یافته و بر طراحی نقوش غربی افزوده شده است. همچنین بر اساس معناشناسی نقوش و کتیبه های بدست آمده مشخص شد که دیدگاه مذهبی و اجتماعی این منطقه بر اساس دیدگاه مذهب شیعه بوده است.
    کلید واژگان: بافت تاریخی, بیرجند, معناشناسی, قاجار
    Fahimeh, Razavian, Ali Zareie, Maryam Zohouriyan *, Koohestani Hossein
    The historical context of the city of Birjand in South Khorasan has significant architectural works from the Qajar and Pahlavi periods, which have been carried out until the end of a complete investigation on the motifs left from the Qajar period based on the concept of visual semantics. Based on this, in this research, which is done in a descriptive-analytical way with a historical nature, at first, all the Qajar buildings were identified and photographed by referring to the cultural heritage archives and field visits. Then, all the studied buildings were classified into four categories: gardens, private houses, houses, and schools, and one landmark building was selected from each category. The reasons for the selection were based on the building's index and soundness, the presence of numerous motifs and the non-change of motifs in different periods. Then, based on the approach of visual semantics of each role individually, semiology and etymology were done. Then again, all motifs of a building were analyzed and read meaningfully in their context (gardens, private homes, school houses) and the discourse space of the Qajar period (religious, social and political view) because in this approach only structural classification and semiology of fashion It is not an opinion, but a semantic analysis of motifs based on the viewpoint of the speaker and the discourse of the society. Based on this, it was found that the motifs of the Qajar period in the historical context of Birjand were carved based on the components of the motifs of ancient Iran, and the western motifs are less visible in it. Also, based on the semantics of the motifs and inscriptions obtained, it was found that the religious and social view of this region was based on the view of the Shia religion.
    Keywords: Historical Context, Birjand, Semantics, Qajar
  • مجتبی لرزنگنه، افسانه طالبی ورنوسفادرانی*، احمد شاهیوندی

    بافت های تاریخی در ادبیات شهرسازی شالوده ای ارزشمند به شمار می روند و حامل ارزش های نسل های پیش از خود و میراث کشورند که نگاهی علمی برای تسهیل در توسعه این بخش از شهرها الزام آور و استفاده از روش ها و ابزارهای نوین در آن ها ضروری است. شناخت ساختار فضایی و کالبدی محلات شهری بالاخص بافت های تاریخی و فرسوده می تواند ما را برای برنامه های توسعه آینده شهرها و ارائه طرح های متناسب به ابزاری کارآمد مجهز نماید. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناخت اثرات مولفه های کالبدی و چیدمان فضا در ساختار محلات تاریخی با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف پس از مطالعه مبانی نظری، به منظور سنجش تاثیر مولفه های کالبدی پایه بافت تاریخی برای تولید نقشه ها از نرم افزارهای Autocad ،Depthmap  و GISو برای تحلیل داده ها نیز از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos Graphic 22 استفاده گردیده است. نتایج استفاده از این روش نشان دهنده تاثیر بیشتر مولفه های کالبدی ملموس در ساختار محله با بار عاملی 0.943 نسبت به مولفه های کالبدی ناملموس با بار عاملی 0.707 است. علاوه بر این، از بین متغیرهای مولفه کالبدی ملموس، «عرض معبر» با بار عاملی 0.630 و «محصوریت» با بار عاملی 0.604 در بالاترین رتبه قرار دارند، از بین متغیرها مولفه کالبدی ناملموس نیز، «چیدمان فضا» با بار عاملی 0.621 از وزن بالاتری نسبت به بقیه عوامل برخوردار است که از بین عوامل این مولفه نیز «اتصال فضا» با بار عاملی 0.878 از وزن بالاتری برخوردار است. لازم به ذکر است که در بین «عمق» و «انتخاب» فضا ارتباط معنادار وجود دارد، چراکه هرچه عمق فضایی و نقاط کور فضا بالاتر باشد انتخاب آن فضا برای عبور کمتر خواهد بود. علاوه بر این، یافته ها حاکی از آن است که بر خلاف تصور موجود، طول معابر کمترین اثربخشی را در پویایی محلات دارد.

    کلید واژگان: بافت تاریخی, مولفه های کالبدی, نحو فضا, مدلسازی معادلات ساختاری, محله سید محمود
    Mojtaba Lorzangeneh, Afsaneh Talebi Varnosfaderani*, Ahmad Shahivandi

    Historical contexts in urban literature are valuable foundations that carry the values of previous generations and the country's heritage, which requires a scientific approach to facilitate the development of this part of the city and use new methods and tools. Understanding urban neighborhoods' spatial and physical structure, especially historical and decayed neighborhoods, will help us effectively prepare future urban development plans. Thus, this study aimed to explain the role of physical components and space syntax within historical contexts through a descriptive-analytical approach. To achieve this goal, after studying the relevant theoretical foundations, Autocad, Depthmap, and GIS software were used to generate the maps, and the structural equation model and Amos Graphic 22 software were used to analyze the data. This analytical method reveals the impact of a far greater number of tangible physical, with a regression weight of 0.707. Among the tangible physical variables, the passage width with a regression weight of 0.630, and the enclosure with a regression weight of 0.604 have both achieved the highest ranking. among the variables of the intangible physical component, space syntax with a regression weight of 0.621 has a higher weight than the rest of the factors, and among the factors of this component, "space connection" with a regression weight of 0.878 has a higher weight.  One thing worth noting is that there is a significant relationship between the depth of space and the choice of path and space since the greater the depth of space and its blind spots are, the fewer paths and spaces to choose from. Moreover, contrary to popular belief, the length of passages has little impact on neighborhood dynamics.

    Keywords: Historical Core, Physical Variables, Space Syntax, Structural Equation Modeling, Seyed Mahmoud Neighborhood
  • محمدرضا رضایی*، مریم اسدی

    جاذبه های گردشگری مذهبی نقش موثری در بازسازی حیات شهرها در طول تاریخ و امروز داشته است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش گردشگری در توسعه اقتصادی با تاکید بر گردشگری مذهبی بافت تاریخی شهر یزد است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی از نوع پیمایشی است که همراه پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش ساکنان و فعالان اقتصادی و کسبه، برابر با 33958 نفر است که از فرمول کوکران استفاده و حجم نمونه برابر با 380 نفر انتخاب شد. به منظور به دست آوردن سنجش دیدگاه ساکنان در خصوص مولفه های ذکر شده از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها و واریانس و آزمون تی تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین گردشگری مذهبی و مولفه های اقتصادی پژوهش وجود داشته است؛ به گونه ای که گردشگری مذهبی بیشترین تاثیر را بر بالا رفتن قیمت زمین و املاک و کمترین تاثیر را بر اشتغال زا شدن جامعه محلی داشته است

    کلید واژگان: گردشگری مذهبی, توسعه اقتصادی, بافت تاریخی, یزد
    Mohammad Reza Rezaei *, مریم Asadi

    Religious tourism attractions have played a significant role in revitalizing urban life throughout history and continue to do so today. This study aims to evaluate the role of tourism in economic development, with a particular focus on religious tourism in the historical district of Yazd. The research method employed in this article is descriptive and survey-based, conducted through questionnaires. The statistical population for this study includes residents, economic participants, and merchants, totaling 33,958 individuals. Using Cochran's formula, a sample size of 380 people was selected. To assess residents' views on the mentioned components, statistical tests such as mean responses, variance, one-sample t-test, and Pearson correlation were utilized. The findings of this study indicate a positive and significant relationship between religious tourism and the economic components examined. Specifically, religious tourism had the greatest impact on increasing land and property prices, and the least impact on job creation within the local community.

    Keywords: Religious Tourism, Economic, Development, Historical Context, Yazd
  • پرستو عزیزپور میاندوآب *، پوریا دربند یوردشاهی

    در هر جامعه ای پیشینه ی تاریخی-فرهنگی جهت حفظ پیوستگی هویتی اهمیت دارد. از این رو بافت های تاریخی وظیفه ی مهمی به دوش دارند. لذا شناخت و حفظ بافت های قدیمی در گرو احیا و بازسازی آن هاست. یکی از بافت های ارزشمند و تاریخی شهر ارومیه در جوار بازار قدیمی آن قرار دارد که طی دهه های گذشته دچار تخریب و دگرگونی شده است. در این پژوهش سعی شده الگوهای طراحی نما با رویکرد توسعه ی میان افزا برای اراضی شرقی میدان امام خمینی(ره) ارائه گردد. بنابراین ضمن مطالعات اسناد و مدارک کتابخانه ای به مشاهده میدانی در بافت های قدیمی همجوار نیز پرداخته شده تا با تجزیه و تحلیل بناهای قدیمی(از قاجار تا پهلوی دوم) بر اساس مولفه و معیارهای توسعه میان افزا در نهایت الگو و چارچوبی برای بازسازی و طراحی در محدوده ی تعریف شده ارائه شود. پژوهش فوق از نوع کاربردی بوده و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی همراه با بررسی های میدانی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: معماری ارومیه, توسعه میان افزا, بافت تاریخی, بازسازی بافت قدیمی, خانه های ارومیه
  • امیرمسعود دباغ، مائده افتخاری*، مهرانوش مفیدی

    فضای شهری بدون توجه به فرایندهای اجتماعی آن ناقص و نادرست است، بسیاری از اندیشمندان اهمیت فضای اجتماعی را بیش از فضای کالبدی می دانند. فضای اجتماعی محصولی اجتماعی است و هر جامعه و شیوه تولیدی آن، تولیدکننده فضای خاص خود است. از این رو پیوندهای محیطی با تجارب روزمره ی زیستی فردی و اجتماعی و تجسم فضایی موجب می شود که حتی با تغییر مکان ، تفکر فرد توسعه یابد لذا در این نوشتار با هدف شناخت سیستم به هم پیوسته ی تعامل اجتماعی و کالبد شهری و پیوندهای آن ؛ ابتدا با دیدگاهی کیفیت شناسانه و با روش مورد پژوهی و تحلیلی و با استنتاج از یافته ها و آرای مهم صاحب نظران علوم اجتماعی در حوزه شهری در جهت تعریفی متقن از تاثیر متقابل کالبد شهر و تعامل اجتماعی پرداخته و در نهایت با توجه به رویکرد باززنده سازی به تبیین معیارهای ارتقاء تعامل اجتماعی و حضورپذیری در پلازای محلی بعنوان یکی از موثرترین فضاهای عمومی شهرها ، پرداخته شده است. محله موردبررسی ، پامنار، در قلب بافت تاریخی تهران قرار دارد؛ محله ای مسکونی است که ساکنان آن می توانند در نگهداری و ارتقای هویت آن نقش موثری داشته باشند؛ دارای اهمیت بسزایی است. و نتیجه حاصل از این تحقیق در واقع دو شاخصه ی اصلی در رشد تعامل اجتماعی ، کالبد و خلق رویداد اجتماعی (فعالیت) بیان میکند. در واقع باززنده سازی این بافت منوط به ترقی تعاملات اجتماعی است. و این تعامل در سایه ی کالبدهای موردنیاز بافت که منجر به خلق فعالیتند.

    کلید واژگان: فضای شهری, تعامل اجتماعی, بافت تاریخی, باززنده سازی, پلازا
    Amir Masoud Dabagh, Maede Eftekhari *, Mehranosh Mofidi

    People in a society become sophisticated when they face unfamiliar and unknown social and public challenges and spend part of their daily lives in the public arena. This issue raises the level of solidarity of people and makes the place a familiar one. The spaces we face daily, engage us socially, culturally, and communicatively. And by creating a high environment, they build a sense of peace and improve the spirit of society. (Cattell et al. 2008.) Since the urban space is incomplete and undefinable regardless of its social processes, many thinkers consider the importance of social space more than physical space. Social space is a social product, and every society produces its own space. The centrality of daily social attitudes and actions in space is considered concerning the importance of spatial aspects of the social organization of space. Therefore, the space is at the center of the continuity of historical and social processes and includes the confrontation over meanings and values. Continuous relationships between elements through shape, color, texture, and continuity patterns form the perception of organizational elements in the space and prevent any change and interruption in the space. The existence of sociable public spaces is an important supplement for people's socialization. The sociability of public spaces promotes the spirit of solidarity and individual growth of the city's people, regardless of race, age, socio-economic status, and gender. (Najari and Mehdinejad, 2019) Since urban space is incomplete and incorrect, regardless of its social processes, many thinkers consider the importance of social space more than physical space. Social space is a social product and each society and its production method produces its own space. Therefore, engaging in environmental links with the undeniable part of daily social and individual biological experiences and strong visual communication and spatial visualization causes that even with relocation, one's thinking develops. Living cities all have systems with active and identifiable public spaces for the city, where people can meet, move, and communicate with each other. Physical space, to respond to social needs with the necessary opportunities to acquire social business, and public space in cities, can respond to these needs. But in contemporary societies, the downward trend of audience presence in public spaces and the weakening of the social sense, causes the experts of architecture and urban planning, in connection with the issues of social quality of the place, the amount of audience attraction, and the promotion of social belonging in the public space, researchers. Knowing the factors from the point of view of thinkers to understand the concept of concepts and its effect on the urban body and to investigate how to promote social needs and environmental connection in the Pamenar neighborhood is the main goal of this research. To answer this; The study investigates the interconnectedness of social interaction and the urban body and its environmental connections with a qualitative method of case study and analytical perspective, and by inferring the relevant findings and opinions of social science experts in the urban field to provide a reliable definition of the interaction between the body of the city and social interaction, and finally to explain the criteria for promoting interaction. Social presence is studied in the local plaza as one of the most effective public spaces in cities. The neighborhood studied in this article, Pamenar, is located in the heart of the historical context of Tehran. It is also a residential neighborhood whose residents can play an active role in maintaining and promoting its identity. The research findings indicate that the two primary indicators in the development of social interaction are the physical body and the creation of a social event (activity). The revitalization of this context depends on the development of social interactions. Therefore, the present article considered the two main factors of attention to the urban physical body and the reproduction of social events as endogenous factors in shaping urban revitalization. It examines the origin of the Pamenar revitalization within its context, exploring the historical background as a source of inspiration for generating fresh ideas. According to the particular location and the subject of the research, and based on the research and field investigations and multiple visits to the target site, designing a plaza with a revitalization approach is one of the best options in this place. Furthermore, the architectural significance of plaza design entails the creation of public and urban spaces comprising various elements like amphitheaters, cafes, galleries, bookstores, small vendors, and other necessary public areas. These communal spaces will be meticulously designed, evaluated, and scrutinized.

    Keywords: Urban Space, Social Interaction, Historical Context, Resuscitation, Płaza
  • ساناز صدرثقه الاسلامی*، رضا فرمهینی فراهانی

    چگونگی احیا و توسعه بافت های تاریخی شهرهای ایران امروزه به یک موضوع مهم و چالش برانگیز تبدیل شده است. یکی از پیشنهادات و راهکارها ایجاد زیست شبانه در بافت های تاریخی است. در حقیقت استفاده از بافت های تاریخی در ساعات مختلف امروزه مورد توجه پژوهشگران و مرمتگران قرارگرفته است. تجربه نشان داده است در بافت های تاریخی کشورهای مختلف که زیست شبانه جریان دارد، به دلیل حضور مردم در اوقات پس از کار و در ساعات شب در بافت تایخی اقتصاد رونق بیشتری داشته است. همچنین در این محلات با توجه به نورپردازی های مناسب و حضور انبوه مردم، جرم و جنایت و بزه کمتر است. در حقیقت نورپردازی مناسب در بافت های تاریخی کیفیت زندگی را افزایش می بخشد و ایمنی و جذابیت را در بافت ایجاد می کند. بافت های تاریخی تهران پتانسیل بسیار خوبی برای ایجاد زیست شبانه دارند. یکی از این بافت های تاریخی که برای احیا با رویکرد زیست شبانه بررسی و پیشنهاد شده است بافت تاریخی ارگ تهران در منطقه 12 تهران است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مدارک اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی جمع آوری شده است. با استفاده از یک جدول امتیازدهی کیفیت و کمیت عوامل مختلف پژوهشگرساز ارزیابی و تحلیل شده است و براساس این تحلیل ها پیشنهاداتی مطرح شده است. با توجه به مشاهدات و تحلیل ها با تغییر کاربری و نورپردازی مناسب و مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ تهران احیا و تبدیل به بافتی با زیست شبانه شده است. با ایجاد کاربری های 24 ساعته مثل رستوران، کافه ها و برگزاری جشن ها و نمایش های شبانه یا مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ احیا شده است. نورپردازی تاثیر مثبتی بر توسعه گردشگری شبانه ارگ تهران داشته است و پروژه های نورپردازی علاوه بر فعالیت زینتی یک روش موثر برای زیست شبانه و گذراندن اوقات فراغت در بافت ارگ تهران بود.

    کلید واژگان: زیست شبانه, مرمت, بافت تاریخی, ارگ تهران
    Sanaz Sadrsegatoleslami*

    How to revive and develop the historical contexts of Iranian cities today has become an important and challenging issue. One of the suggestions and solutions is to create nightlife in historical contexts. In fact, the use of historical textures at different times has attracted the attention of researchers and restorers. Experience has shown that in the historical contexts of different countries where night life is going on, due to the presence of people after work and during the night hours, the economy has been more prosperous. Also, due to the proper lighting and the large number of people in these neighborhoods, crime and misdemeanors are less. In fact, proper lighting in historical contexts increases the quality of life and creates safety and attractiveness in the context. The historical textures of Tehran have a great potential to create night life. One of these historical contexts that has been investigated and proposed for revitalization with a nocturnal approach is the historical context of Tehran Citadel in the 12th district of Tehran. A descriptive-analytical method was used in this research. Primary documents were collected through library studies and objective observations. Using a quality and quantity rating table, various factors of the researcher have been evaluated and analyzed, and suggestions have been made based on these analyses. According to the observations and analysis, the historical context of Tehran Citadel has been revived and turned into a context with night life by changing the use and proper lighting and suitable furniture. By creating 24-hour uses such as restaurants, cafes and holding parties and night shows or appropriate furniture, the historical context of the citadel has been revived. Lighting has had a positive effect on the development of night tourism in Tehran Citadel, and lighting projects, in addition to being an ornamental activity, were an effective method for night life and spending leisure time in the context of Tehran Citadel.

    Keywords: Nightlife, Restoration, Historical Context, Tehran Citadel
  • پرستو عزیزپور میاندوآب *، پوریا دربند یوردشاهی

    حفظ و احیای صنعت و هنرهای بومی و سنتی در شهرهای دارای پیشینه تاریخی حائز اهمیت است. یکی از مهم ترین بسترهای آن، معماری و شهرسازی قدیمی هر شهر است که در لایه های مختلف زمانی شکل گرفته و در برگیرنده بسیاری از مفاهیم و اشکال هنری هستند. در راستای بازسازی یا هویت بخشی بافت های فرسوده قدیمی رویکردهای مختلفی وجود دارد که امروزه رویکرد توسعه میان افزا در این میان الگویی موجه و پرکاربرد است. توسعه ی میان افزا خود نیز دارای دیدگاه های مختلفی است. در مورد توسعه ی میان افزا پزوهش هایی صورت گرفته و دکترین هایی نیز برای بهبود شرایط محلات قدیمی ارائه شده است. هدف از انجام پژوهش پیش رو ضمن بررسی و یافتن مولفه ها و معیارهای معماری و شهرسازی رویکرد توسعه میان افزا، مطالعه نمونه های موردی اجرا شده است. طی دهه های گذشته بناهایی با این رویکرد در شهرهای مختلف طراحی و ساخته شده اند که در این پژوهش دو مجتمع تجاری-اداری از شهرهای ارومیه و اصفهان به ترتیب مجتمع نارون و مجتمع ارگ جهان نما در بافت قدیمی انتخاب شده اند تا میزان بهره مندی هر یک از ویژگی های معماری میان افزا مورد بررسی قرار گیرد. لذا ابتدا با مطاعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک مبانی نظری مربوط به توسعه میان افزا، معیارها و مولفه های آن استخراج شده و سپس دو نمونه موردی به صورت مشاهدات میدانی و به شیوه ی مطالعه و مقایسه تطبیقی بررسی شده اند. پژوهش روبرور از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: معماری ارومیه, توسعه میان افزا, بافت تاریخی, بازسازی بافت قدیمی, معماری اصفهان
  • اصغر حیدری، حسین حاتمی نژاد*، سعید زنگنه شهرکی، احمد پوراحمد، علی حسینی

    رشد شتابان و گسترش بی برنامه شهرها در دوره های مختلف، باعث پدید آمدن فضاهایی در شهرها شده است که از حیات اجتماعی و اقتصادی جا مانده اند و دچار بی قوارگی، نابسامانی کالبدی و افول حیات شهری هستند. یکی از عوامل اصلی پدید آمدن چنین فضاهایی که از آن ها به عنوان بافت های ناکارآمد یاد می شود، گسترش بی برنامه شهرها و عدم وجود برنامه ریزی و چشم انداز برای رشد و توسعه شهر در آینده بوده است. بنابراین در تحقیق حاضر، تلاش شده به کمک دانش آینده پژوهی و یکی از مهم ترین ابزارهای آن یعنی برنامه ریز بر پایه سناریو، به شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی شهری و همچنین سناریوهای مختلف پیش روی بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش پیمایشی و تجزیه و تحلیل ماتریس تاثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک مک (MicMac) و سناریوویزارد (Scenario Wizard) انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق از 41 شاخص موردبررسی، 9 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. حفظ اصالت طرح و اثر، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی، مشارکت مردم و بخش خصوصی، نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی و الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت بازآفرینی به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش سناریونگاری تحقیق نشان دهنده 4 سناریو با سازگاری بالا یا محتمل برای آینده بافت تاریخی شهر کرمان است. سناریو اول کاملا مطلوب، سناریو دوم نیمه مطلوب، سناریو سوم بحرانی و سناریو چهارم آینده کاملا بحرانی را برای بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان ارزیابی می کند. با توجه به شناختی که از پیشران های کلیدی و سناریوهای پیش روی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان به دست آمد، می توان با برنامه ریزی آینده نگر و توجه به عوامل کلیدی و لایه های پنهان در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و نهادی - مدیریتی، ضمن برخورد با ابعاد مختلف ناپایداری و فرسودگی، چرخه افت و زوال را معکوس نموده و فرصتی جدید برای احیا و بازآفرینی بافت تاریخی شهری کرمان فراهم گردد.

    کلید واژگان: آینده نگاری, شناسایی سناریوها, بازآفرینی, بافت تاریخی, شهرکرمان
    Asghar Heydari, Hossain Hataminejad *, Saeed Zanganeh Shahraki, Ahmad Pourahmad, Ali Hosseini

    The current research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical based on the research method. In terms of nature, it is based on new future-research, analytical and exploratory methods. The collection of data and information has been done by the survey method and the analysis of the matrix of cross-effects using MicMac and Scenario Wizard software. Based on the findings of the research, out of 41 investigated indicators,9 indicators were identified as the key drivers of the reconstruction of the historical fabric of Kerman city. Maintaining the originality of the design and work, functional diversity and creating vitality, reuse of buildings and modernization, payment of subsidies and bank facilities, participation of people and the private sector, the role of culture and cultural industries, creation of legal and legal tools, creation of integrated management of historical context and model Comprehensive planning and regeneration management were identified as key factors and drivers of the regeneration of the historical fabric of Kerman. Also, the results of the scenario planning section of the research indicate 4 scenarios with high or probable compatibility for the future of the historical context of Kerman city. The first scenario is completely desirable, the second scenario is semi-desirable, the third scenario is critical, and the fourth scenario is completely critical for recreating the historical context of Kerman city. According to the knowledge obtained from the key drivers and future scenarios for the reconstruction of the historical context of Kerman city, it is possible to plan ahead and pay attention to the key factors and hidden layers in different social fields. , economic, physical, functional, cultural and institutional-management, while dealing with various dimensions of instability and deterioration, reverse the cycle of decline and decline and provide a new opportunity to revive and recreate the historical urban fabric of Kerman

    Keywords: Foresight, Scenarios, Regeneration, Historical Context, Kerman City
  • مهسا چیزفهم دانشمندیان*، مرتضی میرغلامی، عباس غفاری، یاسر شهبازی

    تصویر ذهنی شهر، مجموعه ای از باورها، دریافت ها و تصورات شهروندان نسبت به شهر است. این تصاویر ذهنی، چارچوبی را برای برنامه ریزان شهری فراهم می کند تا پیشنهاد های بهتری برای آینده شهر ارائه دهند. در رویکردهای سنتی برنامه ریزی شهری، معمولا از طریق مصاحبه و نقشه های شناختی به بررسی این تصاویر ذهنی پرداخته می شد که روش هایی زمان بر، پرهزینه و محدود به تعداد اندکی از شهروندان بودند؛ اما امروزه با ظهور رسانه های اجتماعی و سایر فناوری های دیجیتال، فرصت جدیدی برای مطالعه تصاویر ذهنی شهر فراهم شده است. این پژوهش با توجه به این فرصت، در یک بررسی پیمایشی قصد دارد پتانسیل داده های تصویری رسانه های اجتماعی را در مطالعه تصاویر ذهنی شهروندان از فضاهای شهری مورد کاوش قرار دهد. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل محتوای مقوله ای در یک فرآیند سه مرحله ای، 4919 داده ی تصویری رسانه ی اجتماعی اینستاگرام در محدوده ی بافت تاریخی تبریز، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و سپس توسط تابع تخمین تراکم کرنل در قالب نقشه تصویر شد. نتایج نشان می دهد که تصاویر به اشتراک گذاشته شده در رسانه های اجتماعی، نه تنها می تواند تصویر درک شده از شهر را در قالب نقشه‏های شناختی بازنمایی کند، بلکه نسبت به روش های کلاسیک تحلیل های جامع تری ارائه می دهد. این داده ها علاوه بر ابعاد کالبدی فضا، مانند راه، لبه، گره، نشانه و حوزه، قابلیت بازنمایی ابعاد غیر کالبدی همچون ترجیحات محیطی، عناصر هویتی، فعالیت ها، رفتارها، رویدادهای فرهنگی و اعتقادی جامعه را نیز دارند. همچنین امکان اندازه گیری از راه دور تصویر ذهنی شهر را در هر مقیاس ممکن می سازد؛ بنابراین، تصاویر شهری مبتنی بر رسانه های اجتماعی می توانند مکمل ارزشمندی برای روش های کلاسیک تحلیل تصویر ذهنی شهر باشند. چارچوب تحلیلی توسعه یافته از این مطالعه می تواند برای ارزیابی و توسعه نظریه کلاسیک تصویر ذهنی در عصر دیجیتال مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: تصویر ذهنی شهر, داده های تصویری, شبکه اجتماعی اینستاگرام, بافت تاریخی, تبریز
    Mahsa Chizfahm Daneshmandian *, Morteza Mirgholami, Abbas Ghafari, Yaser Shahbazi

    The image of a city comprises the beliefs, perceptions, and imaginations that citizens hold about their city. These mental images provide a framework for urban planners to propose better futures for the city. In traditional urban planning approaches, this images were typically studied through interviews and cognitive mapping – time consuming, costly methods limited to small samples of citizens. However, today, social media and other digital technologies have provided new opportunities to study urban mental imagery. This research, seizing this opportunity, aims to explore the potential of social media visual data to study image of the city. To do so, a three-phase content analysis categorized 4,919 Instagram image data from the historical fabric of Tabriz. Kernel density estimation then mapped the data. Results demonstrate that images shared on social media can not only represent the perceived cognitive maps, but also provide more comprehensive analysis compared to classical methods. In addition to the physical dimensions of space, these data have the ability to represent non-physical dimensions such as environmental preferences, identity elements, activities, behaviors, cultural events, and beliefs of the society. They also enable remote measurement of mental images of the city at any scale, with minimal time and cost. Thus, social media-based urban images can be a valuable complement to classical methods of analyzing the mental image of cities. The analytical framework developed from this study can be used to evaluate and develop the classical theory of the mage of the city in the digital age.

    Keywords: Image Of The City, Visual Data, Instagram Social Networks, Historical Context, Tabriz
  • سمانه مهدی نژاد، شهریار شقاقی *، سیده رقیه رفیعی بنی الصادق

    ناحیه تاریخی شهرها در طول زمان نقش بارزی در هویت بخشی به حیات شهری ایفا نموده اند. میدان تاریخی صاحب الامر تبریز در گذشته مرکز حکومتی با کارکردی فرامنطقه ای و ملی بوده است؛ در حال حاضر فاقد هویت و جایگاه تاریخی باارزش خود است. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به راهبردهایی در راستای احیاء میدان تاریخی صاحب الامر می باشد. پژوهش حاضر کاربردی می باشد و با استناد به ماتریس QSPM و تحلیل SWOT، اهمیت و اثربخشی استراتژی های احیاء و بازسازی بافت های تاریخی مشخص شده است. استراتژی مناسب پژوهش در محدوده انطباقی (WO)قرار گرفت. با توجه به یافته های حاصل از ماتریس QSPM؛ اولویت 1، ایجاد تمهیدات لازم جهت حضور گردشگر در مجموعه تاریخی با امتیاز 7.23، اولویت 2، تدوین ضوابط و مقررات لازم جهت حفظ ابنیه تاریخی موجود در محدوده مورد مطالعه و حوزه بلافصل آن با امتیاز کل7.20، اولویت 3، معاصرسازی کاربری پیرامون میدان و حوزه بلافصل آن با توجه به نقش و عملکرد تاریخی فضا با امتیاز کل 7.19، اولویت 4، تزریق کاربری های متضمن زندگی شبانه با امتیاز کل 7.08 و اولویت 5، محدود ساختن تردد خودرو در داخل مجموعه تاریخی با امتیاز کل 4.49 می باشد. این پژوهش می تواند به عنوان یک الگوی مطالعه برای احیاء بافت های تاریخی مشابه به کار گرفته شود و موجب حفظ هویت فرهنگی و تاریخی آن ها گردد. پیشنهادات ارائه شده برای دستیابی به راهبردهای پژوهش از جمله جلب مشارکت افراد ذی نفع، ارتقاء امنیت فضا، تقویت شبکه ارتباطی پیاده و سواره، مسیرگشایی و حل گره های ترافیکی و سایر پیشنهادات می توانند به احیاء و بازسازی بافت تاریخی مورد نظر، کمک بسزایی نمایند.

    کلید واژگان: احیا<, بافت تاریخی, راهبرد کمی, SWOT, QSPM, میدان صاحب الامر
    Samaneh Mehdinejhad, Shahriyar Shagagi*, Seyedeh Roghayeh Rafiei BanialSadegh
    Introduction

    Historical districts in cities have played a significant role in shaping the urban life and cultural identity. Over time, various changes and developments have led to the deterioration of these areas. Utilizing prominent historical buildings as strengths and addressing environmental and physical challenges as weaknesses can greatly impact historical districts. The Sahib-al-Amr historical square in Tabriz, Iran, has historical significance but currently lacks its former identity and value. Therefore, the aim of the current research is to develop strategies for the revitalization of this historical square. Because revitalizing this square is crucial for preserving its historical and cultural value. The current physical challenges and visitor experience demand strategic planning and action for its revitalization.

    Methodology

    The study focuses on the Sahib-al-Amr square in Tabriz, Iran, which holds a special place in the city's history. Dating back to the 14th century, the square has witnessed various transformations and architectural marvels, reflecting the influential periods it has experienced. The methodology employed in the research involved using the SWOT (Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats) matrix and QSPM (Quantitative Strategy Planning Matrix) to identify strengths, weaknesses, opportunities, and threats, and to develop practical strategies for revitalization. The research strategy falls within the adaptive range (WO), as determined by the QSPM matrix.

    Results

    The results of the Internal Factor Evaluation (IFE) matrix reveal the significant impact of existing historical buildings as a strength and visual pollution and lack of security as the most significant weaknesses affecting the historical square. The External Factor Evaluation (EFE) matrix highlights the economic potential of the market as an opportunity, while concerns such as the absence of security due to broken windows and unauthorized encroachments are identified as the most threatening factors. The QSPM matrix found that priority 1 is creating arrangements for tourists in the historical complex, with a score of 7.23. Priority 2 is making rules to preserve historical buildings in the area, with a score of 7.20. Priority 3 is modernizing the use around the square and considering its historical role, with a score of 7.19. Priority 4 is adding nighttime activities, with a score of 7.08. Priority 5 is limiting car traffic in the complex, with a score of 4.49.

    Conclusion

    The study recommends an adaptive strategy within the operational range to enhance the environment by leveraging existing capabilities and opportunities. These strategies aim to maximize the square's potential, enhance its historical significance, and create a vibrant, secure, and engaging environment for locals and visitors alike. Strategies for achieving this include formulating regulations to preserve historical buildings, modernizing the use around the square, creating tourist facilities, adding nighttime activities, and reducing car traffic within the historical complex. These strategies not only enhance the city's cultural identity but also contribute to local economy, tourism, and community development. The practical findings and recommendations contribute to the revitalization of similar historical areas and the preservation of the country's rich cultural and historical identity. The proposed measures, such as stakeholder involvement, improved security, pedestrian infrastructure, and traffic management, aim to revitalize and bring prosperity to Tabriz's historical district.

    Keywords: Revitalization, Historical context, Quantitative Strategy, SWOT, QSPM, Sahib-al-Amar square
  • ایلقار اردبیلچی، سعید حقیر*، حامد مظاهریان، سعید خاقانی
    اهداف

    افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمیت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندی موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد.

    روش ها

    بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

    یافته ها

    داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرش قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیت سندانگاری بر بافت شهری انگاری بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگی نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متاثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگی طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که  برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیت از سنت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متاثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.

    کلید واژگان: فناوری های نوین, معماری معاصر, رویکرد طراحی, بافت تاریخی, سازمان های بین المللی, یونسکو, ایکوموس
    Ilgar Ardabilchi, Saeed Haghir*, Hamed Mazaherian, Saeid Khaghani

    Adding a new structure to the historic district is one of the methods of urban conservation that needs more cautious compared to other methods. In this regard, international organizations have addressed this issue in documents. which until now, has been investigated and analyzed less precisely. So, in this research, for the purpose of design formulations, what they are is followed up. So, by studying the documents, the required data were collected and based on the theme and structure of the design, were summarized in three levels of attitude, approach and method. Then, with the help of comparative comparison and SPSS, the design approaches are described. The collected data show that three design approached have been proposed so far. In the first, presented in the Venice Charter, the Washington Charter, the Charter of the Principles of Review, Conservation and Structural Restoration of Architectural Architecture, the New Zealand Charter and the Bura Charter, historic district as document is preferable. Therefore, it is recommended to not change and homogeny. In the second, presented in the statement of Tlaxcala and San Antonio, historic district is seen as a document and a part of a city. Therefore, it is recommended to manage change and harmony based on traditionalism. In other documents, despite the similar attitude and approach, it has been recommended to harmony with regard to characteristics of district and contemporary expression with compatibility with it.

    Keywords: New technologies, contemporary architecture, design approach, historical district, international organizations, UNESCO, ICOMOS
  • امیرحسین شکیب راد، محمود محمدی*

    یکی از مسائل اصلی توسعه شهری، رشد پراکنده و گسترش افقی است که مشکلاتی ازجمله بازماندن نواحی مرکزی شهرها از جریان توسعه، بدون استفاده ماندن اراضی وسیعی داخل محدوده شهر و شکل گیری توسعه ناپایدار شهری را سبب می شود. بنابراین کنترل این توسعه و جهت دهی آن به سمت اراضی درون شهرها با بهره گیری از الگوی توسعه میان افزا در این زمینه اهمیت دارد. در شهر نائین، توسعه های اخیر به صورت پراکنش افقی، سبب ناپایداری شهری و بازماندگی بخش هایی از مناطق درون شهر ازجمله بافت تاریخی آن از توسعه شده است. ضمن اینکه این شهر دارای موانعی برای گسترش افقی در پیرامون خود و دارای پهنه های مستعد متعدد برای توسعه درونی شهر است. این پژوهش ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر روش، پژوهشی توصیفی-تحلیلی است همچنین برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این پژوهش پس از شناسایی و تعیین معیارها و شاخص های توسعه میان افزا و بومی سازی آن با شرایط شهر نائین، از تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه TOPSIS با بهره گیری از نرم افزار Excel استفاده شده و به تعیین پهنه های مستعد توسعه میان افزا پرداخته شده است. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP با بهره گیری از نرم افزار Expert choice به اولویت بندی پهنه های مستعد برای توسعه با تعیین و استفاده از معیارهای مربوطه پرداخته شده و نتایج با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS هم پوشانی و ترسیم شده اند. درنهایت الگوهای پیشنهادی مداخله توسعه میان افزا در این شهر و راهکارهای متناظر با آن تدوین و ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الگوی توسعه میان افزا می تواند الگویی مطلوب و کارآمد برای روند توسعه آتی شهر نائین به عنوان شهری میانی و تاریخی باشد. همچنین مناسب ترین پهنه ها برای توسعه میان افزا در شهر به ترتیب پهنه حائل بین نائین و محمدیه، بافت قدیم نائین و محمدیه، پهنه های بافت جدید و نهایتا اراضی شمال غربی این شهر است.

    کلید واژگان: گسترش افقی, توسعه میان افزا, بافت تاریخی, شهرهای میانی, شهر نائین
    Amir Hosein Shakib Rad, Mahmood Mohammadi *

    One of the main problems of urban development is scattered growth and horizontal expansion, which causes problems such as the central areas of cities being deprived of the flow of development, vast lands remaining unused within the city limits, and the formation of unstable urban development. Therefore, it is important to control this development and direct it towards the lands inside the cities by using the intermediate development model in this field. In the city of Naein, the recent developments in the form of horizontal distribution have caused urban instability and the survival of parts of the inner city, including its historical context, from development. In addition, this city has obstacles for horizontal expansion in its surroundings and has many potential areas for internal development of the city. This research is an applied research in terms of its purpose and a descriptive-analytical research in terms of its method, and documentary and field methods were used to collect information. In this research, after identifying and determining the criteria and indicators of mixed-use development and localizing it with the conditions of Naein city, the TOPSIS multi-indicator decision-making technique was used using Excel software and the areas prone to mixed-use development were determined. Then, using the AHP hierarchical analysis process, using the Expert choice software, the areas prone to development were prioritized by determining and using the relevant criteria, and the results were overlapped and drawn using the geographic information system (GIS). In the end, the proposed patterns of intermediate development intervention in this city and the corresponding solutions have been formulated and presented. The obtained results show that the intermediate development model can be a favorable and efficient model for the future development process of Naein city as an intermediate and historical city. Also, the most suitable areas for intermediate development in the city are the buffer zone between Naein and Mohammadieh, the old Naein and Mohammadieh areas, the new area and finally the northwest lands of this city.

    Keywords: Horizontal Expansion, Infill Development, Historical Context, Intermediate Cities
  • مجتبی پوراحمدی*، تینا هادی پور

    بیان مسیله: 

    با وجود تاکیدات قانونی مکرر، طی چند دهه اخیر، ساخت و سازهای جدید در بافت های تاریخی شهرهای استان گیلان عموما بدون رعایت هماهنگی لازم با معماری تاریخی این شهرها انجام شده که درنتیجه آن وحدت و یکپارچگی کالبدی این بافت ها به شدت مخدوش شده است. این پژوهش به این مساله می پردازد که برای آنکه ساخت وسازهای جدید در حریم خانه های قاجاری ارزشمند شهرهای استان گیلان در هماهنگی با این آثار طراحی شوند، رعایت چه خصوصیاتی در طراحی نمای آنها توصیه می شود.

    هدف پژوهش: 

    این پژوهش می کوشد تا به عنوان گامی در راستای تدوین ضابطه طراحی نما، برخی توصیه ها و احکام طراحی را که به نظر می رسد به حصول سازگاری بصری بین نمای ابنیه نوساز با ابنیه  تاریخی مجاور کمک می کنند، تدوین کند. 

    روش پژوهش: 

    این پژوهش از ترکیبی از راهبرد تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی استفاده می کند. داده های پژوهش از منابع آرشیوی و بازدید میدانی، شامل مجموعه ای از 74 خانه قاجاری ارزشمند واقع در شهرهای رشت، لاهیجان، لنگرود، انزلی، املش و رودسر گردآوری شده است.

    نتیجه گیری

    با نگاه به ضوابط بالادستی حفاظت از بافت های تاریخی کشور و با مبنا قراردادن طبقه بندی سمس و درنظرگرفتن واقعیات محدوده پژوهش، رویکردهای طراحی قابل قبول در مورد ابنیه میان افزا برای محدوده پژوهش شامل «تکرار عین به عین» و «ابداع در چارچوب سبک مورد نظر» انتخاب شد. رویکرد «ارجاع دادن انتزاعی» نیز به صورت محدود مجاز در نظر گرفته شد. با بررسی خصوصیات هویت بخش در آثار معماری مورد مطالعه، سرفصل های مورد توجه در راهنمای طراحی نما شامل هشت عنوان تعیین شد: ابعاد کلی نما؛ ترکیب بندی کلی نما؛ بازشوها؛ بام؛ فضاهای نیمه باز؛ دروازه ها؛ مصالح، رنگ بندی و تزیینات؛ و دیوار محوطه. در پایان، احکام طراحی نما شامل 20 حکم و توصیه تدوین و ارایه شد.

    کلید واژگان: معماری قاجاری, حفاظت, بافت تاریخی, معماری میان افزا, راهنمای طراحی نما, استان گیلان
    Mojtaba Pour Ahmadi *, Tina Hadi Pour

    Problem statement: 

    Despite repeated legal emphasis, during the last few decades, new constructions in the historical urban fabrics of Guilan province have generally been built without observing the necessary harmony with the historical architecture of these cities. The problem that the current research examines is what characteristics are recommended in the façade design of new constructions within the surroundings of valuable Qajar houses in the cities of Guilan province to reach visual compatibility between new and old facades.

    Research objective

    The present research aims to develop some design recommendations that seem to help to achieve visual compatibility between the façade of new buildings and the adjacent valuable historical buildings. This can be considered a step towards developing façade design guidelines for the relevant historical districts.

    Research method

    The current research uses a combination of interpretive-historical and logical argumentation strategies. Research data were collected from archival sources and field visits, including 74 valuable Qajar houses located in the cities containing registered historical urban fabrics in Guilan, consisting of Rasht, Lahijan, Langroud, Anzali, Amlash, and Roudsar.

    Conclusion

    By looking at the upstream regulations for the protection of the historical fabrics of Iran, placing the Semes’ classification as the basis, and considering the specific realities of the research scope, the acceptable design approaches regarding the infill buildings were determined to include “literal replication” and “invention within a style”. The “abstract reference” approach was also permitted in a limited way. By examining the character-defining features in the studied architectural samples, the headings of the façade design guide were determined, including eight titles as follows: Overall dimensions of the façade; general composition; openings; the roof; semi-open spaces; gates; materials, coloring, and decorations; and the boundary wall. In the end, a set of twenty façade design recommendations are presented.

    Keywords: Qajar Architecture, Conservation, Historical urban fabric, infill architecture, Façade design guidelines, Guilan province
  • سیده زهره شاهرخی

    بازار، در طول تاریخ، به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش کرده است. به عبارت دیگر، بازار عاملی است که همواره بافت تغذیه کننده اصلی شهر بوده است. کالبد و کارکرد فرسوده و قدیمی بازار با شرایط و نیاز های جدید، نیازمند برنامه ریزی جهت بازآفرینی فضای شهر به خصوص محدوده بازار شهر می شود. بنابراین، در این پژوهش سعی بر آن است که راهبرد هایی جهت بازآفرینی بافت تاریخی محله بازار شهر خرم آباد با تاکید بر نقش بازار تاریخی ارائه شود. پژوهش حاضر، از نظر روش ترکیبی از توصیفی-تحلیلی و تاریخی است. از اسناد و مدارک معتبر موجود و مطالعات کتابخانه ای و برداشت، مشاهدات و مطالعات میدانی شامل مصاحبه، مشاهده و عکس برداری استفاده می شود. گردآوری داده های پژوهش به روش پرسشنامه از نظرات 10 نفر از متخصصان و کارشناسان در حوزه شهر و شهرسازی استفاده می شود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با بیان نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید روش SWOT و به روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی و هم چنین تحلیل محتوایی آثار و اطلاعات صورت می پذیرد. نتیجه حاصل شده از پژوهش نشان می دهد که برای بازآفرینی بافت تاریخی محله بازار شهر خرم آباد می توان با تاکید بر آثار و عناصر باارزش تاریخی به خصوص بازار تاریخی که در محدوده موردبررسی قرار گرفته است اقدامات مفید و نتیجه بخشی انجام نمود. در نهایت راهبردهای بازآفرینی محله بازار شهر خرم آباد با توجه به بررسی های انجام شده در پژوهش نیز ارائه شده است.

    کلید واژگان: بازار, بافت تاریخی, بازآفرینی شهری, شهر ایرانی- اسلامی
    Seyedah Zohra Shahrokhi *

    Throughout history, the market has played a role as the backbone and beating heart of the city. In other words, the market is a factor that has always been the main feeding tissue of the city. The worn and old body and function of the market with new conditions and needs, requires planning to recreate the city space, especially the area of the city marke. Therefore, in this research, an attempt is made to provide strategies for recreating the historical texture of the market neighborhood of Khorram Abad, emphasizing the role of the historical market. The current research is a combination of descriptive-analytical and historical methods. Existing valid documents and library studies and collection, observations and field studies including interview, observation and photography are used. Collecting the research data by questionnaire method, the opinions of 10 specialists and experts in the field of city and urban planning are used. To analyze the information by stating the strengths, weaknesses, opportunities and threats of the SWOT method and using the fuzzy Delphi hierarchical analysis method, as well as the content analysis of the works and information. The result of the research shows that to recreate the historical texture of the market neighborhood of Khorram Abad city, useful and fruitful actions can be taken by emphasizing on the valuable historical works and elements, especially the historical market that has been investigated. Finally, the regeneration strategies of the market neighborhood of Khorram Abad city have been presented according to the investigations carried out in the research.

    Keywords: Urban Regeneration, Iranian-Islamic City, Historical Context, Market
  • محمدعلی اکبری*، محمدرضا حسن زاده، مهدی نیکبخت نصرآبادی

    : با توجه به ساختار شهرها، یکی از معضلات اصلی مدیریت ترافیک در شهرهای دارای بافت تاریخی، نداشتن الگوی مناسب مدیریتی است. پژوهش حاضر با این هدف، طراحی و اجرا شد. : این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق های کاربردی توسعه ای است. بطورکلی در این پژوهش برای پاسخ گویی به اهداف و سوالات ابتدا از روش اسناد کاوی و سپس برای تعیین الگوی مناسب پس از مصاحبه با خبرگان، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. روش انتخاب مشارکت کنندگان در مصاحبه های پژوهش، قضاوتی هدفمند بوده و حجم آن پانزده نفر می باشد. برای تحلیل اطلاعات از روش تحلیل تم(تحلیل مضمون) استفاده شده است.
    نتایج تحقیق در بر گیرنده 92 تم پایه، 10 تم سازنده و، چهار تم فراگیر می باشند. مدیریت حضور فیزیکی افراد در بافت تاریخی، حفظ ظاهر و باطن بافت تاریخی و...، از تم های سازنده پژوهش می باشند که در چهار تم فراگیر، ویژه بافت تاریخی، مشوق های ترافیکی، ساماندهی های ترافیکی، فرهنگی و تقنینی قرار می گیرند.
    برای تحقق هدف تحقیق لازم است روش های مختلف مدیریت ترافیک مرسوم، با الگوی این تحقیق انطباق یابند. بدین منظور موارد شناسایی شده در بخش یافته های تحقیق بایستی در جهت بهبود ترافیک اجرایی گردند.

    کلید واژگان: الگوی مدیریت ترافیک, بافت تاریخی, شهر, مدیریت ترافیک
    Background and purpose

    Considering the structure of cities, one of the main problems of traffic management in cities with historical context is the lack of a suitable management model. The current research was designed and implemented with this aim.

    Method

    In terms of the purpose of this research, it is a type of developmental applied research. In general, in this research, to answer the goals and questions, the document mining method was first used, and then the content analysis method was used to determine the appropriate model after interviewing the experts. The method of selecting the participants in the research interviews is a purposeful judgment and its volume is fifteen people. The theme analysis method was used to analyze the data.

    Findings

    The results of the research include 92 basic themes, 10 constructive themes and four comprehensive themes. Managing the physical presence of people in the historical context, preserving the appearance and interior of the historical context, etc., are among the constructive themes of the research, which are included in four comprehensive themes, especially the historical context, traffic incentives, traffic arrangements, cultural and legislative. .

    Conclusion

    In order to achieve the goal of the research, it is necessary to adapt the different conventional traffic management methods to the pattern of this research. For this purpose, the items identified in the research findings section should be implemented to improve traffic.

    Keywords: Traffic Management Model, Historical Context, City, Traffic Management
  • محمدمهدی رئوف *

    ابنیه مذهبی به ویژه مساجد به عنوان عنصر هویت بخش و قلب تپنده شهر همواره نقش محوری در شهرهای اسلامی داشته است. هویت شهرهای ایران با ورود مظاهر شهرسازی مدرن در قرن حاضر دچار نغییرات بیرونی و درونی بسیاری شده است. بدیهی است که با چنین تحولاتی درشهرها، بافت تاریخی شهر و ساختارهای ارزشمند آن که زمانی به عنوان یک کلیت شهری، حیاتی کارآمد داشت در وجوه کالبدی و کاربردی دچار دگرگونی شد. به دنبال این تحولات در فضاهای شهری بافت تاریخی، شکاف بین این بافت و شهر معاصر بیش از پیش افزایش یافته و منجر به بروز مشکلاتی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهرهای تاریخی شده است که نمی توان براحتی از کنار آن عبور کرد. هدف این مقاله شناسایی عوامل بروز این گسست به ویژه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی در بافتهای تاریخی شهرهای ایران و ارایه راهکارهایی جهت تقویت نقش مراکز مذهبی بهمنظور رجوع به مفاهیم عمیق شهرسازی اسلامی ایران است. بر این اساس محله پشت گنبد به عنوان یکی از محلات تاریخی در شهر اصفهان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. روش مورد استفاده در این مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به صورت اسنادی و میدانی صورت پذیرفته - است.

    کلید واژگان: بافت تاریخی, مراکز مذهبی, هویت فرهنگی, محله پشت گنبد اصفهان
  • علی خاکسار*، الهه مهدوی

    بافت های تاریخی در زمره ارزشمندترین بافت های شهری محسوب می شوند که به مرور زمان، با توسعه شهرها و فرسودگی هسته های تاریخی، کیفیت زندگی در آن ها افت کرده است. این در حالی است که لاجرم مرمت شهری در طول دوره های تکامل خود، امروزه به بازآفرینی شهری رسیده است. از سوی دیگر، در میان رویکردهای موجود در شهرسازی، درنظر گرفتن زیست پذیری شهری برای بازآفرینی، موجب تعامل بیشتر بافت تاریخی با شهر و شهروندان شده است. با این توصیف، پرسش و مسیله اساسی این پژوهش آن است که، چگونه می توان با بازآفرینی بافت های تاریخی موجب افزایش زیست پذیری در آن شد، به گونه ای که شهروندان، کیفیت زندگی مناسبی را در بافت تجربه کرده و به دنبال ترک آن نباشند؟ از این رو، هدف غایی این پژوهش، شناسایی عوامل افزایش زیست پذیری در بازآفرینی بافت های تاریخی است. به این منظور، این پژوهش با تکیه بر روش پژوهش کیفی و به طور خاص روش توصیفی- تحلیلی، به واکاوی موضوع پرداخته است. بر این اساس، نتایج پژوهش بر آن اذعان دارد که زیست پذیری دارای عوامل محیطی و فرهنگی است که هر گروه به نوبه خود می تواند بافت های تاریخی را از فرسودگی رهانیده و به زندگی شهری بازگرداند. عوامل متعددی از قبیل ارتقای امنیت، بهبود خدمات و امکانات شهری، دسترسی مناسب به حمل ونقل عمومی، تقویت حس تعلق به مکان و بهبود وضع بهداشتی، از جمله دلایل افزایش زیست پذیری در بافت های تاریخی هستند که این عوامل، نه تنها کیفیت زندگی در این بافت ها را افزایش خواهند داد، بلکه از آن ها به عنوان میراثی تاریخی حفاظت می کنند.

    کلید واژگان: بازآفرینی, زیست پذیری, بافت تاریخی, مرمت شهری
    Ali Khaksar *, Elahe Mahdavi

    Historical contexts are considered among the most valuable urban contexts, which over time, with the development of cities and the wear and tear of historical cores, have declined in terms of quality of life. This is while urban restoration has now reached urban regeneration in its evolutionary periods. On the other hand, among the existing approaches in urban planning, considering urban livability for regeneration has led to more interaction between the historical context and the city and its citizens. With this description, the main question and problem of this research is how to increase livability by regenerating historical contexts in a way that citizens experience a suitable quality of life in the contexts and do not intend to leave it. Therefore, the ultimate goal of this research is to identify factors that increase livability in regenerating historical contexts. To achieve the research objectives, this research has explored the subject based on the qualitative research method and specifically the descriptive-analytical method. Accordingly, the results of the research admit that livability has environmental and cultural factors that each group can save historical contexts from wear and tear and return them to urban life. Multiple factors such as improving security, improving urban services and facilities, proper access to public transportation, strengthening a sense of belonging to a place, and improving health conditions are among the reasons for increasing livability in historical contexts. These factors will not only increase the quality of life in these contexts but also protect them as a historical heritage.

    Keywords: Regeneration, livability, Historical context, urban restoration
  • فهیمه فتاحی زاده، سعید یزدانی*، علیرضا شیخ الاسلامی

    رویکرد متاخر در حوزه بازآفرینی شهری، بازآفرینی شهری پایدار و یکپارچه است. برای این منظور در این مقاله به شناسایی و سنجش مدل بازآفرینی پایدار و یکپارچه در محله دروازه ری در شهر قم پرداخته شده است. روش پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش سرپرست خانوارهای محله دروازه ری قم به تعداد 3280 نفر و مدیران شهری فعال در حوزه بازآفرینی بافت تاریخی شهر قم بوده است. حجم نمونه برای شهروندان 364 نفر و مدیران 30 نفر تعیین شد که برای تعیین آن از روش کوکران و حدکفایت نمونه استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه بندی شده (بلوک گردی) برای شهروندان و گلوله برفی برای مدیران شهری بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی، آزمون T-Test و روش معادلات ساختاری بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که از منظر مسیولان و مدیران شهری (متخصصان)، بازآفرینی پایدار و یکپارچه زمانی اتفاق می افتد که شرایط موجود محلی در کنار ویژگی های مختلف بافت تاریخی از جمله برجستگی و حفاظت از بناهای تاریخی مدنظر قرار گیرد. ضرایب همبستگی مدل نهایی نشان داد، ساختار یکپارچگی نظام مدیریت شهری با ضریب 820/0 به فرایندهای بازآفرینی پایدار وابسته است و در عین حال ویژگی برجستگی و حفاظت بافت نیز با ضریب 941/0 به اقدامات و میزان موفقیت بازآفرینی پایدار وابسته بوده و با شدت همبستگی قوی همراه است؛ بنابراین می توان گفت که بازآفرینی پایدار در یک شرایط یکپارچه و با اقدامات عمل جامع و همه جانبه امکان پذیر است.

    کلید واژگان: بافت تاریخی, بازآفرینی شهری, پایداری شهری, رویکرد یکپارچه, محله دروازه ری
    Fahime Fatahi Zade, Saeed Yazdani*, Alireza Sheykh-ol-Islami
    Introduction

    The latest approach in the field of urban regeneration is sustainable and integrated urban regeneration. For this purpose, in this article, the identification and evaluation of the sustainable and integrated regeneration model in the Darwaze Ray neighborhood in the city of Qom has been discussed.

    Methodology

    The research method was applied and descriptive-analytical. The statistical population of the research was the heads of households in the Darwaze Ray neighborhood of Qom with a number of 3280 people and city managers active in the field of re-creating the historical fabric of Qom city. The sample size was determined for 364 citizens and 30 managers, which was determined by Cochran's method and sample adequacy. The sampling method was randomly classified (block survey) for citizens and snowballed for city managers. The method of data analysis was using factor analysis, T-Test, and structural equation methods. The results indicate that from the point of view of city officials and managers (experts), sustainable and integrated regeneration occurs when the existing local conditions are taken into consideration along with the various characteristics of the historical context, including the prominence and protection of historical monuments.

    Results

    The correlation coefficients of the final model showed that the structure of the integration of the urban management system with a coefficient of 0.820 is dependent on sustainable regeneration processes, and at the same time, the strong feature of prominence and texture protection is also dependent on measures and the success rate of sustainable regeneration with a coefficient of 0.941, and strongly Strong correlation is associated; Therefore, it can be said that sustainable regeneration is possible in an integrated situation with comprehensive and comprehensive action measures.

    Conclusion

    The purpose of this article is to present a model of sustainable and integrated urban regeneration in the historical context of the Darwaze Ray neighborhood in Qom city. The results indicate that the physical, social, economic, and environmental conditions in the neighborhood in question are unfavorable and the practical measures in this regard have not been able to help to recreate the texture of this neighborhood. From a physical point of view, there are few facilities and public services in the neighborhood of Darwaza Ray, and the quality of the texture is fine and unstable. From the social point of view, the conditions of safety and well-being in this neighborhood are low and there are many defenseless spaces in it. Also, the literacy level of the residents is average and many immigrants live in this neighborhood. In terms of economic conditions, there are no opportunities for employment and activity in the neighborhood, and less attention is paid to investing and creating economic opportunities in this neighborhood. Also, from an environmental point of view, the findings of the research showed that the neighborhood in question has low environmental health and green space quality, and environmental pollution is high in it; The average of the items of each of the different dimensions of urban regeneration in this neighborhood was average (3) and below the average.

  • محمدحسین مهدوی قهساره*، اصغر محمدمرادی

    بافت های واجد ارزش تاریخی همواره چالش بزرگی در سیستم مدیریت شهری محسوب می شوند. به عنوان مثال، در بحث افزایش ایمنی، این بافت ها یا تحت مداخلات بزرگ مقیاس قرار گرفته و یا به عنوان محدوده ای دست نخورده، در طرح های بالادست به حال خود رها می شوند؛ چراکه ایمن سازی آن ها به شیوه های معمول همچون تعریض معابر به جهت تسهیل امدادرسانی و یا ساخت وسازهای جدید با بهره گیری از مصالح مقاوم به قیمت نابودی یکپارچگی، مرفولوژی و درنهایت اصالت بافت تاریخی تمام خواهد شد. پژوهش حاضر پس از بررسی ماهیت تاب آوری، ابعاد آن، تشریح تاب آوری کالبدی و عوامل موثر بر آن، به دنبال این است که میزان تاب آوری کالبدی این محدوده تاریخی را باز بررسی کند. چالش تطبیق اصول تاب آوری با این محدوده ها از جایی آغاز می شود که مبدا شکل گیری بافت های تاریخی به پیش از تدوین این اصول بازمی گردد. با مطالعه اسنادی و تحلیل کیفی، تاب آوری کالبدی محدوده تاریخی بازارچه حسن آباد اصفهان با در نظر گرفتن شاخص های ویژه این دست بافت ها، همچون مصالح و فنون ساخت مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مطالعات در جدول سوات تحلیل و پس ازآن در قالب نقشه تحلیل یکپارچه تاب آوری کالبدی پیاده سازی شد. مشخص شد این محدوده از حیث «سطح اشغال ابنیه»، «تراکم ساختمانی» و «فضای باز شهری» بیشترین آسیب پذیری را داشته و در ابعادی همچون «نوع و عمر ابنیه» به شرط رسیدگی و عدم فرسودگی کالبدی، وضعیتی قابل قبول دارد. افزون بر این، ماحصل دیگر پژوهش حاکی از آن است که اصول معاصر تاب آوری لرزه ای، به دلیل خدشه به اصالت و مرفولوژی بافت های واجد ارزش تاریخی، قابلیت اجرای مستقیم بر این محدوده ها را ندارند. اما می توان با در نظرگیری متغیرهایی همچون کیفیت مصالح و ایستایی سازه و همچنین به روزرسانی برخی اصول همچون تامین چند فضای باز کوچک تر به جای یک فضای باز اضطراری بزرگ، به ایمنی نسبی و درعین حال حفظ حداکثری اصالت این محدوده ها دست یافت و در پایان به منظور ارتقای تاب آوری کالبدی بافت تاریخی با حفظ حداکثری اصالت پیشنهاد هایی در سه حوزه مرمت شهری، مرمت معماری و مدیریت شهری ارایه شده است.

    کلید واژگان: تاب آوری کالبدی, بافت تاریخی, زلزله, بازارچه حسن آباد
    Mohammadhosein Mahdavi Ghahsareh*, Asghar Mohammadmoradi

    Historic urban fabrics are always considered a main challenge in the urban management system; for example, in the discussion of improving resilience, these areas are either subjected to large-scale interventions or are not planned in development plans because securing them with the usual solutions destroys their originality. This research seeks to determine the limit of resilience of this historical area. Through documentary study and qualitative analysis, the physical resilience of the historical area of Hasan Abad Bazaar of Isfahan was evaluated. It became clear that this historical area, in terms of "occupancy level of the building," "building density," and "urban open space," has the most vulnerability. In dimensions such as "type and age of the buildings," it is acceptable. It was found that the contemporary principles of resilience cannot be applied directly to historical contexts because they will damage originality and morphology. Nevertheless, relative safety can be achieved by considering changes such as the quality of materials and the stability of the building and updating principles such as designing several small urban open spaces instead of one big space while preserving maximum originality. Finally, to promote the physical resilience of the historical fabric along with preserving the maximum originality of suggestions in three areas, "urban restoration," "architectural restoration," and "urban management" were presented.

    Keywords: Physical Resilience, Historical Context, Earthquake, Hassan Abad Bazaar
  • ابوالفضل بادآهنگ، حسین کلانتری خلیل آباد، کرامت الله زیاری

    بافت های تاریخی به عنوان شاهکارهای معماری و فرهنگی، بخشی ارزنده از هویت و تاریخ یک شهر و منطقه را تشکیل می دهند. حفظ و نگهداری این بافت ها و توجه به کیفیت منظر آنها امری بسیار حایز اهمیت است که متاسفانه امروزه به دلایل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، مورد غفلت واقع شده اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی موثر بر منظر بافت تاریخی محله سنگ سیاه شهر شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی توزیع پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار MicMac و تکنیک دلفی بهره گیری شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که از میان 22 عامل اصلی موثر بر منظر بافت های تاریخی محله سنگ سیاه شهر شیراز، در مجموع 7 عامل کلیدی در وضعیت منظر بافت های تاریخی محله سنگ سیاه شهر شیراز تاثیرگذارند بدین صورت که این عامل ها بیشترین تاثیر گذاری را بر دیگر عوامل و کمترین تاثیرپذیری را از دیگر مولفه های موثر بر کیفیت منظر بافت های تاریخی محله سنگ سیاه شهر شیراز دارند وشامل عوامل «وحدت فضایی (هماهنگی های عناصر) (V4)، رنگ و مصالح (V16)، فضای پیاده روها (V19)، احساس امنیت و ارامش (V14)، فضای سبز (V20)، مبلمان شهری (V12) و نورپردازی ها (V15)» می باشند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که منظر شهری مطلوب، تاثیرات بسیاری بر کیفیت زندگی شهروندان و افزایش میزان رضایتمندی آنان از عملکرد مدیریت شهری دارد که به دنبال آن سبب ارتقا مشارکت شهروندان در طرح های توسعه شهری خواهد شد. دستیابی به منظر شهری مطلوب، مستلزم، شناسایی عوامل موثر بر آن و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت این عوامل می باشد. چرا که به واسطه ارتباط درونی عوامل تشکیل دهنده منظر، تغییر در هر عامل سبب تغییر در سایر عوامل می شود. در این میان مداخله در منظر بافت های تاریخی شهرها به سبب ارزشمندی این بافت ها، بسیار حساس است.

    کلید واژگان: منظرشهری, بافت تاریخی, مبلمان شهری, محله سنگ سیاه
    Abolfazl Badahang, hossein kalantari khalil abad, Keramatalah Zayyari

    Historical fabric is an architectural and cultural masterpiece, forming a valuable part of urban identity and history. Preservation and maintenance of this fabric and the quality of its landscape are essential but currently neglected due to economic and socio-cultural reasons. This study aimed to identify and explain the key drivers affecting the landscape quality of the Sang-e-Siah neighborhood historical fabric in Shiraz. The research was applied concerning purpose and descriptive-analytical in nature and research methodology. Library-documentary and field studies were used, along with the distribution of questionnaires, to collect the required data, which were then analyzed using MicMac software and the Delphi technique. The results indicate that 7 out of 22 main influential factors affect the landscape of the historical fabric of the Sang-e-Siah neighborhood in Shiraz. These key factors have the most significant impact and are the least influenced by other factors affecting the landscape quality of the historical fabric of the Sang-e-Siah neighborhood in Shiraz and include spatial unity (coordination of elements) (V4), color and materials (V16), sidewalk space (V19), security and peace (V14), green space (V20), urban furniture (V12), and lighting (V15). The results of the research indicate that a desirable urban landscape has numerous impacts on the quality of life for citizens and increases their satisfaction with municipal management performance, which, in turn, will lead to greater citizen participation in urban development projects. Achieving a desirable urban landscape requires the identification of influential factors and planning for the improvement of their conditions because due to the internal relationships among these landscape elements, a change in one factor leads to changes in others. Intervening in the historical urban fabric is highly sensitive due to the value of these historical areas.

    Keywords: Historical Fabric, Sang-e-Siah Neighborhood, Urban Furniture, Urban Landsca
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال