به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حاشیه نشینی" در نشریات گروه "هنر و معماری"

  • علی محمد ابراهیمی، پرویز آقایی *

    در هزاره سوم چالش های مرتبط با نواحی بازمانده از توسعه به یکی از ابربحران های شهری بدل گشته که چاره جویی و کندوکاو برای ساماندهی و حل آن در دستور کار سیاست گذاری و مدیریت شهری، منطقه ای و ملی قرار دارد. آمریکا، چین و کشورهای سوسیالیستی اروپا از جمله جوامع پیش رو در این زمینه هستند که تعدد و کثرت برنامه های آن ها مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این کشورها طیف وسیعی از برنامه ها را بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم در دستور کار قرار داده اند بر همین اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای و با درک اهمیت این مساله و چالش های روبه تزاید شهری در ایران درصدد صورت-بندی و تحلیل و بررسی این برنامه ها است تا از یک سو موجب غنای علمی این مباحث در داخل کشور شود و از سوی دیگر ساختار اجرایی آن ها را استخراج نماید. نتایج پژوهش که بر پایه نه برنامه اجرایی است نشان می دهد که ابتکار عمل های بخش دولتی (و بخصوص دولت های محلی) و بهره گیری از استعدادهای بخش خصوصی از اصلی ترین محرک های بازآفرینی نواحی بازمانده از توسعه با تاکید بر مناطق حاشیه نشین، راکد و بافت فرسوده است و در تمامی مدل های ارتقا؛ توسعه از بالا (بخش دولتی و خصوصی و گاها نهادهای غیرانتفاعی) و توسعه پذیری از پایین (ساکنان محلی) رخ داده است و حتی رویکردهای مشارکتی بر پایه ظرفیت اجتماعات محلی کمتر مورد توجه قرار دارد. نتایج پژوهش که بر پایه نه برنامه اجرایی است نشان می دهد که ابتکار عمل های بخش دولتی (و بخصوص دولت های محلی) و بهره گیری از استعدادهای بخش خصوصی از اصلی ترین محرک های بازآفرینی نواحی بازمانده از توسعه با تاکید بر مناطق حاشیه نشین، راکد و بافت فرسوده است.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, بافت فرسوده, مناطق راکد, توسعه, بازآفرینی
    Ali Mohammad Ebrahimi, Parviz Aghaei *

    In the third millennium, the challenges related to the areas left behind from development have become one of the urban crises, which finding a solution to organize and solve it is on the agenda of urban, regional and national policy and management. America, China, and the socialist countries of Europe are among the leading societies in this field, whose many programs have attracted the attention of many thinkers. These countries have put a wide range of programs on the agenda, especially after the Second World War, on this basis, this research is going to be analyzed with a descriptive analytical method and in a library form and with the understanding of the importance of this issue and the increasing urban challenges in Iran. And the review of these programs is to, on the one hand, bring about the scientific richness of these topics inside the country, and on the other hand, to extract their executive structure. The results of the research, which is based on nine executive programs, show that the initiatives of the public sector (and especially local governments) and the use of the talents of the private sector are among the main factors in the regeneration of the areas that have not been developed, with an emphasis on the marginal, stagnant and The texture is worn and in all upgrade models; Development from the top (public and private sector and non-profit organizations) and development from the bottom (local residents) have occurred. And even participatory approaches based on the capacity of local communities are less considered.

    Keywords: Marginalization, Worn Texture, Stagnant Areas, Development, Regeneration
  • فاطمه الهقلی تبار نشلی، عیسی پیری*، غلامحسن جعفری، عامر نیک پور، مریم حاجی زاده

    وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسوولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسوولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل)روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مساله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیما به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارایه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, فراتحلیل, بابل
    Fatemeh Allahgholitabar Nesheli, Esa Piri *, Gholam Hasan Jafari, Amer Nikpour, Maryam Hajizadeh

    The existence of various facilities and infrastructures in the cities has caused many villagers to leave their places of residence and migrate to cities. This is while the high price of land and housing forces the newly arrived immigrants to build shelters on the outskirts of the cities, away from the eyes of the authorities and without obtaining permission from the trustees, which consequently causes many problems for the authorities in the field of services as well as the marginalized people. This research is based on the meta-analysis method, which is a systematic way to achieve these goals with the statistical analysis of quantitative findings from studies related to a research problem and aims to identify and categorize research articles written in the field of marginalization in geographical scientific research journals. Therefore, after searching and identifying the articles that have directly addressed the mentioned topic in recent years, understanding their approaches and nature, to examine the structure of the articles, including methodology, indicators, sampling, data collection, and analysis methods, the present study analyzed the positive and negative aspects of the obtained results. In the framework of this method, at first, the word informal settlement and other words close to it in terms of meaning, such as shacks, marginalization, and illegal settlements, were searched in Persian libraries, centers, and academic banks, and the most relevant studies were selected for research purposes. The inclusion criteria of the studies included conducting research in Iran, publishing the study in the Persian language, and their full text. The results of the research indicate that all the articles were a type of theory testing and did not lead to theory building. Although some studies have presented very good and new models and suggestions, according to the nature of the research, they cannot be classified as fundamental and theory-building studies.

    Keywords: informal settlements, Metaa-nalysis, Babol
  • رستم صابری فر*

    مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها، آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را باعث شده است. این در حالی است که تمرکز جمعیت در بخش خاصی از سرزمین، مخالف سیاست های آمایش سرزمین است. به همین دلیل، اگر این گروه مجددا به روستاهای خود بازگردند، بخش زیادی از این مشکلات مرتفع خواهد شد. اما برای تحقق این هدف، ضرورت دارد که زمینه ها و عوامل تسهیل کننده این روند، شناسایی گردد. به همین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی و همبستگی برای تعیین مدلی برای تعیین سهم هر یک از عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی در فراوانی وقوع از دیدگاه مهاجران و اولویت بندی این عوامل از دیدگاه کارشناسان، به انجام رسید. داده های موردنیاز با پرسش نامه مورد تایید و از نمونه ای به حجم 300 نفر از مهاجران شهر مشهد و 30 نفر از کارشناسان این حوزه گردآوری شد. برای سنجش پرسش نامه از آلفای کرونباخ و برای کفایت حجم نمونه از شاخص KMO، برای شناسایی ساختار عاملی و بررسی بارهای عاملی از آزمون EFA و برای تعیین روابط بین متغیرها از مدل شاخص های چندگانه و علل چندگانه استفاده شد. برای ارزیابی مدل نیز از محاسبه شاخص های برازش مانندRMSEA ،TLI ، CFI و Chi-square بهره بردار شد. نتایج نشان داد، در بین متغیرهای پیشگویی کننده، تنها متغیر پیوند با نهادهای اجتماعی، می تواند دیدگاه مهاجران را متاثر سازد. به همین دلیل، این متغیر در کل با متغیرهای پنهان ارتباط معنی داری داشت که این ارتباط بیشتر با دو متغیر پنهان (مهاجر اصلی) و (تسهیل کننده ها) بود. بااین وجود، هر چهار شاخص برازش، کمتر از مقدار مطلوب بودند و به این ترتیب برازش مدل تایید نشد، اما مشخص شد که بازگشت عمدتا به روستاهای غیر زادگاه اولیه بوده و ابعاد خانوادگی به خصوص زیرمعیار «مشاهده رفتار همنوعان» بالاترین تاثیر بر بازگشت حاشیه نشینان به روستا را به خود اختصاص می دهد. این یافته عمدتا با نظریات وبلن، گیدنز و سیستمی همخوانی دارد. مطابق این نتایج، می توان با نشان دادن تعداد، تنوع و شرایط کنونی افرادی که دست به مهاجرت زده اند، تعداد بیشتری از حاشیه نشینان را متقاعد نمود تا به روستا بازگردند.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, مهاجرت معکوس, طراحی مدل, مشاهده رفتار همنوعان, شهر مشهد
    Rostam Saberifar*

    Every year, billions of rials are spent on the return of urban slum dwellers to the original villages, or efforts are made to prevent more villagers from migrating to the city. Most of the research that has been done in this regard has focused on the financial and supportive dimensions. Due to the ineffectiveness of these solutions, it was necessary to conduct more comprehensive research in this field. The present study was conducted by descriptive and correlational methods to determine a model for determining the share of each individual, social and economic factors in the frequency of occurrence from the perspective of immigrants and prioritizing these factors from the perspective of experts. The required data were collected with a questionnaire and from a sample of 300 immigrants in Mashhad and 30 experts in this field. Cronbach's alpha was used to measure the questionnaire, KMO index was used to determine the adequacy of the sample size, EFA test was used to identify the factor structure and factor factors, and the model of multiple indices and multiple causes was used to determine the relationships between variables. To evaluate the model, the calculation of fit indices such as RMSEA, TLI, CFI and Chi-square were used.The results showed that among the predictor variables, only the variable related to social institutions can affect the perspective of immigrants. For this reason, this variable was significantly related to the hidden variables in general, which was more related to the two hidden variables. However, all four fit indices were less than the desired value and thus the fit of the model was not confirmed. However, it was found that the return was mainly to the non-native villages and the family dimension, especially under the criterion of "observing the behavior of homosexuals" has the highest impact on the return of marginalized people. This finding is largely consistent with the theories of Veblen, Giddens, and System. According to the findings of this study, if the population returns and the economic and social conditions of this group are properly informed to other marginalized, the return process will accelerate.

    Keywords: Marginalization, Reverse Migration, Social Dimensions, Observing Behavior of Peers, Mashhad
  • محمد مهدی زاده اردکانی*، فضه ابوالحسنی

    طرح دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی یکی از پروژه های مطالعاتی و نیازسنجی سازمان امور اجتماعی کشور با ماهیت پیمایش، مطالعه، ظرفیت سنجی و تسهیلگری به منظور کاهش و کنترل آسیب های اجتماعی، حل مسایل و مشکلات محلات کم برخوردار و حاشیه نشین و توانمند سازی ساکنین در 21 استان کشور، در دولت دوازدهم به اجرا درآمد. طرح مذکور در استان یزد/ شهر یزد از سال 1398 با شناسایی سه محله های حسن آباد، صدرآباد و اسکان به عنوان محلات هدف توسعه اجرایی شد. هدف از این پژوهش که با روش اسنادی و کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تجربه ی میدانی نگارندگان به واسطه ی فعالیت در حوزه ی دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی انجام شده؛ بررسی شرح خدمات دفاتر، فرآیند استقرار دفاتر تسهیلگری در شهر یزد، فرآیند انتخاب محلات هدف، ساختار دفاتر، ویژگی کارشناسان و مدیران این دفاتر، فرآیند انتخاب مجریان استانی دفاتر و نقاط قوت و ضعف آن ها در شهر یزد است. با توجه به تعطیلی این دفاتر و بازخوردهای مثبتی که در بین مردم و مسیولین شهر یزد بر جای گذاشته؛ پیشنهاد هایی نیز برای تداوم فعالیت این دفاتر ارایه شده است.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, تسهیلگری, دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی, سازمان امور اجتماعی کشور, شهر یزد
    Mohammad Mehdizadeh Ardakani *, Feze Abolhasani

    The project of local development and facilitation offices is one of the research projects and needs assessment projects, which is being conducted by National Social Affairs Organization with the aim of studying the measurement and facilitation capacity of this issue in reducing and controlling social harms, solving the problems of underprivileged and marginalized neighborhoods and empowering residents. The project was run in 21 provinces of the country in the twelfth government. The project was also carried out in Yazd province/Yazd in 2018 by identifying the three neighborhoods of Hassan Abad, Sadr Abad and Skan as the target neighborhoods for development. The inquiry was carried out by way of documentary and library methods, field observations and field experience of the authors through the activity in the field of local development and facilitation offices; We examined the service description of the offices, the process of setting up facilitation offices in Yazd, the process of selecting the target areas, the structure of the offices, the characteristics of the experts and managers of these offices, the selection process of the provincial executives of the offices and their strengths and weaknesses in the city of Yazd. Considering the closure of these offices and the positive feedback it has left among the people and officials in Yazd, suggestions for the continuation of the activities of these offices are presented.

    Keywords: Marginalization, Facilitation, LocalDevelopment Offices, Social Affairs Organization of the country, Yazdcity
  • زهرا ظهیری، سیاوش رشیدی شریف آباد

    افزایش رشد جمعیت بدون مدیریت و نظارت شهری، شهرها را با مشکلاتی چون به وجود آمدن محله حاشیه نشین در اطراف شهر روبرو کرده است. این بسترها به دلیل استقرار تعداد زیادی از افراد بومی و غیربومی درون خود و به دلیل بیتوجهی و برخوردار نبودن از خدمات شهری مناسب، وضعیت نابسامان و پایین بودن کیفیت زندگی، یکی از معضلات شهرنشینی پایدار محسوب میشوند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیبها و مسایل اجتماعی دارند. حاشیه شهر در صورت رها شدن میتواند آسایش و امنیت شهر را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، معرفی حاشیه نشینی و بررسی بازتاب آن بر روحیه کودکان است. محله مورد بررسی شهرک اهل آباد کرمان میباشد .روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی و کتابخانهای جمع آوری شده، پرسشنامه ماریاکوآکس در روش پیمایشی مورد استفاده قرار گرفته و سپس برحسب بخش چهارم فایل پرسشنامه نتایج تحقیق بررسی شده است. نتیجه، بیانگر ارتباط مستقیم حاشیه نشینی شهری و متاسفانه افسردگی کودکان است. مهمترین دلیل به وجود آمدن حاشیه های شهری در کرمان مهاجرت از محیطهای کوچک روستایی-شهری میباشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان، دافعه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرها و روستاهای اطراف بوده است و در نهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این بسترهای شهری و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری های شهری، اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل کاذب، وجود ساخت و سازهای غیرمجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، فردی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره شده است.

    کلید واژگان: کودک, رشد جمعیت, حاشیه نشینی, افسردگی
  • صلاح الدین مولانایی، مبین قادری*، مهدی خسروی، صبا کسانی

    حاشیه نشینی یکی از مسائل مهم در حیطه شهرسازی و معماری است. کمبود فضاهای آمورشی و پرورشی مانند فضاهای کودک محور، مسائل امنیتی، فشارهای معیشتی و تربیتی می تواند پیامدهای بسیاری بر روی ساکنان به خصوص کودکان داشته باشد. در این راستا، محرومیت کودکان از فضاهای کودک محور باعث تخلیه انرژی کودکان در محیط های نامناسب می شود که همین امر زیان های مالی، جسمی و روحی را در پی دارد. این پژوهش به شناسایی و بررسی عوامل تاثیرگذار در شرایط نامناسب کودکان حاشیه نشین و تاثیرات مخربی می پردازد که در کودکان در حال و آینده می گذارد. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها از طریق جمع آوری اسنادی و کتابخانه ای اکتساب شده اند. سپس با استفاده از تجارب سایر اساتید و محققان، با ذکر نمونه ها و مقالات کارشده در زمینه های تخصصی متنوع، بررسی میدانی ازجمله بازدید، مصاحبه با ساکنان و پرسش نامه انجام شده و درنهایت تحلیل و نتیجه گیری نویسندگان صورت گرفته است. حاشیه نشینی اغلب همراه با تقابل فرهنگ های متفاوت همراه است. این امر موجب بروز آسیب هایی همچون افزایش جرم و جنایت و فروش مواد مخدر و کار کودکان، تهدید سلامت روانی ساکنان به ویژه کودکان، توزیع نامتوازن امکانات رفاهی، بهداشتی، آموزشی و کیفیت نداشتن فضاهای باز شهری مانند پارک، فضای بازی کودکان است که با بررسی این عوامل در محلات (نایسر، اسلام آباد، فرجه)، کمیت و کیفیت آن ها تعیین شده و راهکارهایی برای رفع این عوامل ارائه شده است.

    کلید واژگان: شهر دوستدار کودک, حاشیه نشینی, کودک, فضاهای کودک محور, محرومیت
    Salahadin Molanai, Mobin Ghaderi *, Mehdi Khosravi, Saba Kasani

    Marginalization is one of the important issues in the field of urban planning and architecture; The lack of educational and educational spaces such as child-centered spaces, security issues, livelihood and educational pressures can have many consequences on residents, especially children. In this regard, the exclusion of children from child-centered spaces causes children to drain their energy in inappropriate environments, which can lead to financial, physical and mental losses. This research identifies and examines the factors affecting the poor conditions of marginalized children and the destructive effects it has on children now and in the future. The research is of a descriptive-analytical type and the data has been acquired through document and library collection, then by using the experiences of other professors and researchers, by mentioning examples and articles worked in various specialized fields, a field investigation of Including visits, interviews with residents and questionnaires, and finally the analysis and conclusions of the authors have been made. Marginalization is often associated with the confrontation of different cultures, this causes harm such as increased crime and drug sales and child labor, threats to the mental health of residents, especially children, unbalanced distribution of welfare, health, educational facilities and lack of The quality of urban open spaces such as parks and children's playgrounds is determined by examining these factors in the localities (Naisar, Islamabad, Farajeh), their quantity and quality have been determined and a solution has been provided to solve these factors.

    Keywords: Child-Friendly City, Marginalization, Child, Child-Oriented Spaces, Deprivation, Awareness
  • کیوان رفیعی، احمد نجفی، بهاره تدین*
    حاشیه نشینی پیامد رشد سریع شهرنشینی در جامعه مدرن و مشکل بزرگی است که کلانشهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه با آن روبرو هستند. جایی که سیاست فعلی دولت برای ریشه کنی حاشیه نشینی مغایر با یکی از حقوق اولیه انسانی مهاجران است. ادغام تدریجی اینگونه مناطق در شهرها انسانی ترین و واقع بینانه ترین روش در راستای بهتر کردن فضای زندگی این مناطق است. این نوع سکونتگاه در شهر اصفهان به سرعت در حال رشد است. ناحیه امیرعرب سکونتگاهی غیررسمی و حاشیه ای شهر اصفهان است. این مطالعه به شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی، زیست محیطی و زیرساخت شهری به عنوان معیارهای کلیدی برای تحلیل و ارزیابی سکونتگاه های غیررسمی در منطقه امیرعرب می پردازد. اصلی ترین هدف این پژوهش، برنامه ریزی سکونتگاه های حاشیه ای و غیررسمی برای ناحیه امیر عرب است که بر اساس رویکرد راهبرد توسعه شهری (CDS) تهیه و تدوین خواهد شد. این مطالعه از روش تحلیل توصیفی-تحلیلی استفاده کرده و داده های موردنیاز از منابع کتابخانه ای و پیمایش میدانی به دست آمده است. از روش نمونه گیری تصادفی برای شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدهای روش SWOT بهره گرفته شده و درنهایت به ارایه راهبردهای مناسب برای برنامه ریزی این نوع سکونتگاه انجامیده است. برای تایید فرضیه ها و روایی آنها از آزمون کای خی دو استفاده شده است.
    کلید واژگان: سکونتگاه های غیررسمی, CdS, برنامه ریزی شهری, حاشیه نشینی, توسعه شهری
    Keyvan Rafiei, Ahmad Najafi, Bahareh Tadayon *
    Marginalization is a consequence of the rapid growth of urbanization in modern society and a big problem that metropolises face, especially in developing countries. Where the current government policy to eradicate marginalization is contrary to one of the basic human rights of immigrants, the gradual integration of such areas in cities is the most humane and realistic way to improve the living space of these areas. This type of settlement is growing rapidly in the city of Isfahan. Amir Arab district is an informal and marginal settlement of Isfahan city. This study deals with physical, economic, social, demographic, environmental, and urban infrastructure indicators as key criteria for analyzing and evaluating informal settlements in the Amir Arab region. The main goal of this research is to plan marginal and informalsettlements for the Amir Arab district, which will be prepared and compiled based on the approach of urban development strategy (CDS). This study used the descriptive-analytical analysis method, and the required data was obtained from library sources and a field survey. The random sampling method has been used to identify the strengths and weaknesses, opportunities and threats of the SWOT method and finally it has led to providing suitable strategies for planning this type of settlement. To confirm the hypotheses and their validity, the chi-square test was used.
    Keywords: informal settlements, CdS, Urban Planning, marginalization, urban development
  • تاثیر جنگ تحمیلی بر گسترش محله های حاشیه نشینی شهر اهواز مطالعه موردی محله کوی سیاحی
    عباس ملک حسینی*، مریم لویمی

    طی دهه های اخیر به تدریج محلات نابسامان و سکونتگاه های غیررسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. این محلات خودرو یا حاشیه نشین، به بیان درست تر اسکان غیرسمی نامیده شده اند و کارکرد اصلی آنها تامین زمین و الگوی سخت متناسب با توان مالی گروه های کم در آمد اغلب مهاجر است. این گونه سکونتگاه ها که سیمای نازیبا، خدمات ناکافی و ساکنان کم توان و مشاغلی نامطمین دارند، محیطی آماده برای پذیرفتن نابهنجاری های اجتماعی و باز تولید فقر فراهم می سازند و خطر پذیری بالایی در برابر سوانح طبیعی دارند. آمارها حکایت از آن دارند که بین 20 تا 30 درصد جمعیت کلانشهرها و شهرهای کشورهای در حال توسعه در زیستگاه های نابسامان در حاشیه شهرها زندگی می کنند. این پدیده به سرعت و به صورتی بی قاعده در حال گسترش است. در ایران نیز اسکان غیر رسمی رشدی سریعتر از رشد شهرنشینی داشته است. هدف این مقاله شناسایی عمل شکل گیری حاشیه نشینی در کلانشهر اهواز (نمونه موردی: کوی سیاحی) و ارایه راهکارهای لازم می باشد. نتایج نشان می دهد که مهمترین علت شکل گیری این مناطق در شهر اهواز، مهاجرت شهر به شهر ناشی از شرایط جنگی منطقه و شرایط اقتصادی شهرهای استان بوده و مهمترین انگیزه مهاجرت ، انگیزه اقتصادی است در همین راستا ارزانی مسکن و زمین و نزدیکی به بستگان از مهمترین دلایل اسکان در محل سکونت فعلی ذکر شده است و در پایان این مقاله راهکارهای لازم به حداقل رساندن برخی از نارسایی ها و مشکلات در این منطقه حاشیه نشین است.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, اسکان غیررسمی, توانمند سازی, ساماندهی, جنگ تحمیلی, فقر شهری
  • حسن محمودزاده، معصومه علیرضایی *، علی زارعی
    هدف این تحقیق رویکرد تحلیلی بر علل و پیامدهای شکل گیری مناطق حاشیه نشین کلانشهر تبریز می باشد.روش تحقیق از نوع پیمایشی ،جامعه آماری تحقیق را 384 نفر از حاشیه نشینان شهر تبریز که بر اساس فرمول کوکران تعیین شده اند،تشکیل داده اند و به شیوه نمونه گیری تصادفی بررسی شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریspss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند. این مطالعه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته که در سطح آمار توصیفی با استفاده از شاخص های آماری نظیر فراوانی، درصد و میانگین به تجزیه و تحلیل داده هاپرداخته شده و در سطح آمار استنباطی متناسب با سطح سنجش داده ها از آزمون آماری کای اسکوئر) تک متغیره استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد که بین جاذبه اقتصادی شهر و دافعه های اقتصادی محل سکونت قبلی و دافعه های اجتماعی و فرهنگی محل سکونت قبلی با حاشیه نشینی رابطه معنا داری وجود دارد.
    کلید واژگان: حاشیه نشینی, علل و پیامدهای شکل گیری, جاذبه و دافعه های اقتصادی, کلانشهر تبریز
    Hassan Mahmoodzadeh, Masoomeh Alirezaie *, Ali Zarei
    The purpose of this research is an analytical approach to the causes and consequences of the formation of Tabriz metropolitan areas. Survey method was used to survey the statistical population of the study, which consisted of 384 Tabriz marginal settlers based on the Cochran formula. Random sampling method has been investigated. Data were analyzed using SPSS software. This study was conducted on two levels of descriptive and inferential statistics. At descriptive statistics, statistical methods such as frequency, percentage and mean were used to analyze the data. At the level of inferential statistics, the Chi square test Square (X 2) single variable were used. The results of the research showed that there is a meaningful relationship between the economic attraction of the city and the economic repatriation of the place of residence and the social and cultural repulsion of the place of residence with marginalization.
    Keywords: Marginalization, Causes, Consequences of Formation, Economic Attraction, Attraction, Tabriz Metropolis
  • مهدی اسماعیل نسب

    سکونت گاه های غیر رسمی یک پدیده ای است همراه با پیشرفت صنعتی مسایل و مشکلات شهری که اقتصاد، از زمره پدیده حاشیه نشینی ، نقش بسزایی در ویرانی مبلمان شهری،توسعه شهری و تراکم جمعیت در مناطق حاشیه شهری دارد و رویداد یک زندگی اجتماعی ایده ال همچنین تسلط بر جرایم بزه کارانه را تا حدودی کاسته که همه دستگاه ها و سازمان های دولتی به نوعی هزینه هایی جهت برخورد این گونه معظلات نسبت به هزینه های اولیه مبلمان شهری درطراحی و اقدامات آن می شوند. حاشیه نشینی همیشه به دور از آمیختگی فرهنگی و اجتماعی عموم مردم، آسیب های جدی در توسعه شهرها داشته است سکونت گاه های غیر رسمی به عنوان بی انضباطی شهری و عدم مهارت مدیریت در اجرای طرح های شهرداری ها در برنامه ریزی شهری و تلفیق خرده فرهنگ های خاص شامل وجود فقر و اشتغال کاذب و ضعیف در خدمات رفاهی شهری خواهند شد. همه این اتفاقات باعث تجمیع کاری زیاد در به کار گیری نیروهای انتظامی وسازمان های ذی ربط که هزینه های گزاف مالی را در برخورد با جرایم بزهکارانه در سطح شهر خواهند داشت.

    کلید واژگان: سکونت گاه های غیر رسمی, حاشیه نشینی, وندالیسم, نیروی انتظامی, بزهکاری
  • هادی جلوداران *
    هدف آر این پژوهش تحلیلی بر فضاهای شهری حاشیه با رویکرد امنیت (SBD) در کاهش آسیب های اجتماعی (نواحی حاشیه شهر همدان) است. رویکرد امنیت از طریق طراحی (SBD)، استفاده هوشمندانه از فضای انسان ساخت به منظور ارتقاء امنیت شهری در فرایند طراحی و برنامه ریزی محیط مصنوع است. درواقع می توان این رویکرد را به عنوان راهی برای تحقق شهری ایمن دانست که از اقدامات پیشگیرانه از طریق طراحی و برنامه ریزی شهری برای کاهش احتمال تجاوز و جرائم شهری بهره می گیرد. برای رویکرد امنیت از طریق طراحی پنج رکن و ویژگی قابل تصور است: تعیین قلمرو (قلمرو گرایی)، نظارت (اعم از رسمی و غیررسمی)، کنترل ورودی و خروجی، امنیت فیزیکی، مدیریت و نگهداری. اصول پنج گانه این رویکرد، حاصل پیوند بسیاری از دیدگاه ها و تئوری های جرم شناسی اند. این اصول بر اساس فرضیات زیر پایه گذاری شده اند. در پژوهش حاضر از روش ترکیبی استفاده شده است، به این ترتیب که از روش پیمایش در زمره روش های کمی و از روش بحث گروهی متمرکز در زمره روش های کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد زمینه سازی برای ایجاد فعالیت های اقتصادی منطبق با شرایط و ویژگی های مهاجران از طریق آموزش های فنی حرفه ای و بالا بردن مهارت نیروی کار با ضریب (610/0)، علاقه مندی و رضایت ساکنان از محیط پیرامون با ضریب (605/0) و وجود عرصه های همگانی جهت استفاده گروه های سنی و فرهنگی مختلف با ضریب (590/0) و قابل رویت بودن موانع و حصارها (فراهم نکردن فضای اختفاء مجرمان) با ضریب (560/0) از مهم ترین عوامل تاثیرگذار اصول قلمروهایی در کاهش آسیب های اجتماعی محله حاج شمسعلی همدان به دست آمده است.
    کلید واژگان: فضای شهری, رویکرد امنیت, آسیب اجتماعی, حاشیه نشینی, همدان
    H. Jolodaran *
    It seems that the influence of cultural and social fabric of every society on architectural space in every period of history is undeniable. Sometimes it was so strong that many users were affected in space. in theory that was raised by Bill Hillier, for the first time based on the difference space factor, to check the value of a space in a plan using quantitative methods (mathematical way space) were discussed. the aim of this study was to evaluate the social and cultural logic of space resulting in access to space of value and is in line with this logic. in order to test the hypothesis of social and cultural logic in the house, four traditional houses that built in the period of Ghajar were select. three of the houses in Yazd, and another example in order to apply a comparative study is located in Tehran. the research is descriptive and analytical method and using qualitative and quantitative strategies to assess and describe the probabilities, social and cultural logic space will be discussed. The quantitative method was used space syntax mathematical relationship (a mathematical space difference). in proving the quantity method, first paid to justify graph each house data on the spatial difference for each of the areas of the yard, porch, lobby, entered in the relevant formula and the results in table format for each of the four houses that were presented and in qualitative way, from the two indicators "depth" and "ring" was used. to evaluate the quality, depth of the index and ring in the two samples is analyzed and examined. that to achieve that, should the findings used to justify graph to justify the quality of the space, previously stated that again, the three space (the yard, porch and three-door or five-door) were selected for review. the results showed that social and cultural relationships profound effects on the physical structure and spatial configuration of traditional houses of Iran. also, using physical information, such as architectural plans and charting its justification and describe the information derived from it, it is likely to prove valuable space and to the spatial resolution or the integrity of its relationship with realized. according to the survey regarding the qualitative and quantitative analysis, in order to get space in order to explain the logic of social and cultural value of the house, then the research questions in this regard arises: Can having physical information architecture, cultural logic - social or otherwise realize the value of space? How can using quantitative and qualitative methods and, according to information from the physical space set achieved, the value of each sub-spaces found space?
    Mentioned hypotheses, the answers to the questions above is explained is as follows: Assumptions: by examining the difference space and the results of his physical information from the architectural space, can be realized values of the different spaces.
    Using mathematical space syntax style quantify and using the concepts of deep and ring by qualitative method can be realized value of space.
    Keywords: of Peripheral Urban Spaces, mitigate Social Injury, Hamedan City
  • عبدالغنی صفرزایی*، خدارحم بزی، اکبر کیانی

    رشد شتابان شهرنشینی ایران همراه با مهاجرت روستاییان به شهرها باعث به وجود آمدن حاشیه نشینی به صورت گسترده شده است. اولین مبدا مهاجران روستایی و شهرهای کوچک مناطق مرزی شهرهای بزرگتر منطقه می باشد. شهر زابل به عنوان مادر شهر سیستان در سال های اخیر با رشد حاشینه نشینی به خصوص در محورهای مواصلاتی خود به مناطق و روستاهای اطراف مواجه بوده است. هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی عوامل موثرحاشیه نشینی شهر و ارائه راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی آنها بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. پرسشنامه هایی در 14 محله حاشیه نشین شهر زابل و به صورت تصادفی در بین 316 نفر از ساکنان حاشیه شهرزابل توزیع گردید. داده ها توسط نرم افزار Spss و Excel تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد از دلایل مهم حاشیه نشینی زابل می توان مهاجرت گسترده از روستاها و شهری کوچک منطقه (09/92 درصد) به دلیل کمی درآمد(52/21 درصد)، خشک سالی (30/19 درصد) و بیکاری اشاره کرد. ساکنان مناطق حاشیه ای معتقدند که دادن وام های اشتغال در زمینه مهارت های آموخته شده (85/42 درصد)، کارآفرینی دولت (71/35 درصد)و آموزش مهارت های فنی (42/21 در صد) زمینه اشتغال ساکنان حاشیه ای را با توجه به وضعیت موجود فراهم خواهد آورد. و اشتغال توانمندسازی حاشیه نشینان را نیز افزایش می دهد. کارشناسان و مدیران شهری اولویت های مهم مانند، تامین منابع مالی توسط دولت و اعطای وام های بانکی به مدیرت شهری جهت اجرای طرح های توانمندسازی و بهسازی حاشیه ها (15/57 درصد) واعطای وام بانکی به ساکنان این محلات برای اشتغال آن ها و همچنین بهسازی محلات (85/42 درصد) جهت توانمندسازی حاشیه نشینان مطرح کرده اند

    کلید واژگان: مهاجرت, حاشیه نشینی, توانمندسازی, شهر زابل

    Informal settlements or slum dwellings is a general concept referring to urban residents who live in extremely poor and unsuitable living and housing conditions. Various theories regarding these kinds of settlements and how to deal with them in Iran have been proposed but none have been instrumental in seeking to deal with this phenomenon at root level and to allow integration with the rest of the city. The organization and empowerment of informal settlers is the most effective solution and best global practice in dealing with this problem. Organizations and governments through land acquisition ,improvement of living conditions of citizens, participation of legal residents in giving recreational facilities to these areas in order to formalize and legalize them primarily and secondly to exploit the degree of power and ability of residents to create a better living environment. The rapid growth of urbanization and physical expansion of cities has caused new areas and areas under development to house rural migrants and the city poor without any urban planning or council management in the suburbs of cities and this phenomenon is called suburbanization. The city of Zabol has faced irregular migration of villagers and tribes because of successive droughts and the resulting devastation of their agriculture and animal husbandry stocks in rural areas of Sistan. These migrants have selected the suburbs and main entrances to Zabol city for settling because of low income and not having sufficient literacy and job skills and have thus created the new suburbans of Zabol. The number of Zabol suburban areas has increased from 2 to 14 from 1971 to 1986. At present, many problems have been created for urban management with the linkages of these areas to villages around Zabol city In this article, scores of main indices for rehabilitation of suburbanites such as scio- economic characteristics of the head of the households,housing conditions , the main problems existing in the suburban areas and suburbanite participation in improvement of their areas was first calculated. Rapid urbanization growth of Iran with rural to urban migration has caused wide suburbanization. The first destination of rural migrants and border towns are larger cities in the region. Zabol city as a major city in Sistan has faced the growth of suburbanization particularly in surrounding roads and nearby villages in recent years. The purpose of this study was to examine the sociological factors of suburbanization and approaches for empowerment and a descriptive and analytical research method was used. Questionnaires were distributed in 14 suburban districts of Zabol and randomly among 316 suburbanites. The data was analyzed by Spss and Excel software. The results show that the main causes of suburbanization is massive migration from rural and small urban districts Zabol (92/09 percent) due to low income (21/52 percent), drought (19/30 percent) and unemployment. From the point of view of urban experts, trustees and residents of such communities to create empowerment, generating jobs through lending (42/85 percent) is the most important priority.

    Keywords: Emigration, Suburbanization, Empowerment, Zabol city
  • ابوالفضل مشکینی، مصطفی امیرفخریان
    در شهر مشهد 8 پهنه عمده و 42 محله حاشیه نشین وجود دارد. براساس آمار سال 1385 این محلات 804000 نفر جمعیت و 6354 هکتار وسعت دارد که 33% از جمعیت و 22% از وسعت شهر مشهد را شامل می شود. ارزیابی شرایط کیفی مسکن در این محلات حکایت از وضعیت نامناسب آن دارد. این در حالی است که در بررسی تجربیات جهانی در خصوص ارتقای کالبدی محلات حاشیه نشین و بهبود شرایط کیفی و کمی مسکن، موضوع کوچک سازی مسکن اهمیت ویژه ای دارد. کوچک سازی مسکن عبارتست از فضایی که با حداقل امکانات، شرایط مناسب زیستی- سکونتی را جهت رشد مادی و معنوی ساکنان خود فراهم می سازد. منتهی موفقیت چنین رویکردی می بایست با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هر مکان انجام گیرد. با توجه به این مسئله در این مطالعه با هدف بررسی و اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد در خصوص کوچک سازی مسکن، ضمن تشکیل مدل مفهومی تحقیق، اقدام به انتخاب 14 شاخص از ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی محلات حاشیه نشین شد. تعدد محلات و وسعت بالای آن، توجه به این اولویت بندی را ضرورت می بخشد. طی دهه های مختلف روش های گوناگونی به منظور شناسایی مناطق دارای ولویت مطرح شده اند. در این میان روش های مبتنی بر سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره (MC-SDSS) به دلیل تلفیق مدل های تشخیص چند معیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای اهمیت ویژه ای می باشند که در این مطالعه مورد تاکید قرار گرفته است. بهره گیری از این روش به منظور شناسایی اولویت های کوچک سازی مسکن در دو سطح دارای اهمیت است. اول: در سطح محلات و مقایسه و اولویت بندی آن ها و دوم؛ در سطح هر محله و اولویت بندی واحدهای مسکونی آن. این مطالعه به طور خاص به اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد می پردازد. یافته ها نشان می دهد که محلات گلشهر، کوی شیخ حسن، بازه شیخ و شهرک شهید رجایی دارای اولویت های نخست کوچک سازی مسکن در شهر مشهد می باشند.
    کلید واژگان: اولویت بندی, حاشیه نشینی, سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره, شهر مشهد, کوچک سازی مسکن
    Abolfazl Mseshkini, Mostafa Amirfakhrian
    An ‘Informal’ or ‘squater’ Settlement exists where housing has been created in an urban or peri-urban location without official approval. Informal settlements may contain a few dwellings or thousands of them، and are generally characterized by inadequate infrastructure، poor access to basic services، unsuitable environments، uncontrolled and unhealthy population densities، inadequate dwellings، poor access to health and education facilities and lack of effective administration by the municipality. In the urban system of Iran، informal settlements are one of the important issues. This is especially important in the large cities،an example of which can be found inthe city of Mashhad. This city is the second largest city in Iran، and has gone through a rapid physical and population growth in recent years. Part of this growth has happened in the informal settlements around the city. Studies show that Mashhad city currently has 42 informal settlements with a population of 804000 in 6354 hectares، which make uo 33% of the city’s population and 22% its total area. Theseneighborhoods have undesirable housing conditions. Furthermore، it is important to note the unfavorable economic conditions of the residents in these neighborhoods، and the low-income immigrants which shape part of its population. The international studies on informal settlement improvement indicate that the downsizing of the dwelling is an important step in this regard. Correspondingly، the downsizing of the dwelling is defined as providing the adequate space with the application of a minimum of resources، which would ensure the physical and spiritual wellbeing within a satisfactory domestic environment. Success rate in this approach hinges on social، economic and natural conditions in different contexts. An important aim in this study was to identify the priorities in the downsizing process of the dwelling in informal settlements of Mashhad city. The research method in this study is descriptive and analytic. Primarily، the research team studied features of informal settlements، downsizing policies of the dwellings and their relevant criteria. Subsequently، features of informal settlement in Mashhad were identified. Natural indicators were obtained from spatial information layers and social and economic indicators of socio-economic databases in Mashhad. In the next phase of the research، ARC-GIS software was applied in order to establish a spatial database for the informal settlements. The 14 criteria were selected from the characteristics of these communities which include the social (population، household size، and ethnic diversity includingTurkish، Kurdish، Luri، Turkmen، and Arab)، the economic (income and land price)، and the natural (topography، distance from the fault، and from the watercourse). Then، informal settlements were prioritized، using multiple criteria spatial decision of the supporting methods. This system is composed of spatial and multiple criteria software. Due to the large population and vast area of informal settlements in Mashhad city، it is important to take advantage of all the potentials to improve the quantity and quality of housing conditions. In this regard، the potentials of the private sector is one the factors worth noting. The results show that the downsizing process in informal settlements of Mashhad should be based on a categorized priority ranking among the squatters، and should be supported by pertinent supporting programs. In this regard، Golshahr، Sheikh Hassan، Baze Sheikh and Shahid Rajai should be considered as priorities for the downsizing programs.
    Keywords: Informal Settlements, Multiple Criteria Spatial Decision Supporting System (MC, SDSS), Mashhad city, Housing, Downsizing
  • خسرو دانشجو *، سید غلامرضا اسلامی

    این مقاله با هدف شناخت مشکل اسکان غیر رسمی و ارتباط آن با مسائل و برنامه های توسعه در سال های اخیر در کشور ایران، به بررسی علل بروز این مشکل پرداخت و با نقد آن راهی به سوی مفهوم جدیدی از توسعه به نام توسعه درون زا می گشاید. همچنین در ارتباط با این مفهوم راه حل توانمندسازی درونی را برای حل معضل اسکان غیر رسمی و مشکلات مترتب بر آن معرفی نموده است. توانمندسازی درونی متاثر از توسعه درون زا است که در ارتباط با مفاهیم برگرفته از توسعه پایدار متضمن به کارگیری توان ها و قابلیت های بالقوه ساکنان غیر رسمی شهرها به منظور بهبود شرایط زیستی و زندگی آنان است. لذا با رویکرد تحلیلی توصیفی متون مربوطه بررسی گردید و در نهایت اصولی در رابطه با حل معضلات اسکان غیر رسمی عنوان گردید.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, اسکان غیر رسمی, توانمندسازی, توسعه درون زا
  • رحمت الله بهرامی
    پدیده حاشیه نشینی به مفهوم امروزین نخست در کشورهای صنعتی همراه با رشد شتابان شهرنشینی و افزایش میزان مهاجرت روستاییان به شهرها به وجود آمد و در کشورهای در حال توسعه نیز به دنبال برنامه های استعماری کشورهای صنعتی و نفوذ و اشاعه فرهنگ و تکنولوژی آنان در این کشورها شروع به رشد و توسعه نموده است. تاریخچه حاشیه نشینی در ایران به دهه 1340 شمسی بر می گردد. طی 50 سال گذشته اغلب کلان شهرها و حتی شهرهای میانی با پدیده حاشیه نشینی مواجه بوده اند. مطالعه حاضر منطبق است بر شهر سنندج مرکز استان کردستان که مورد توجه مهاجرین روستایی و سایر نقاط شهری استان بوده است بطوریکه جمعیت شهری آن طی سه دهه گذشته به بیش از 3 برابرافزایش یافته است. بنظر می رسد گسترش حاشیه نشینی در این ناحیه شهری در نتیجه فقدان کارکردهای خدماتی به نقاط روستایی بوده که عوارض آن در سیکل مهاجرت ها و گسترش حاشیه نشینی دیده می شود.از طرف دیگر نقش محدودیت های طبیعی مانند شیب، ارتفاع زیاد از سطح دریا نقاط روستایی و شرایط اقلیمی سرد و خشک منطقه در تشدید مهاجرتها موثر بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکرد طبیعی و میدانی با استفاده روش کمی و کیفی (مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) مورد کند و کاو قرار گرفته است. همچنین از نرم افزار GIS در نمایش مناطق حاشیه نشین شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد، مناطق حاشیه نشین شهر سنندج بیش از42 درصد جمعیت شهری و32/13 درصد فضای مسکونی شهر را اشغال کرده اند. از نظر ناهنجاری (جرایم خلاف اخلاق مانند دزدی، جرم) 56 درصد نزاع های دسته جمعی، 64 درصد معتادان، 30/53 درصد و بیش از 75 درصد دستفروشی ها و 34 درصد جرایم جنسی از افراد حاشیه نشین هستند.
    کلید واژگان: حاشیه نشینی, سنندج, امنیت اجتماعی, مهاجرت
    Dr.Bahrami, Rahmatallah
    Informal settlement at the outskirt of the cities in its today’s concepts first appeared in industrial countries with township growth and rural migration to cities; and in developing countries started following colonial programs of industrial countries and penetration of west culture and technology. History of informal settlement in Iran backed to 1961. During past 50 years majority of macro cities and studies focused on this phenomena. This study focused on sanandaj, the center of Kurdistan province that its population have increased three times in three decades. It seems that developing of informal settlement in this area is as result of lack of provision of services in the rural area. In other hand the role of natural limitation such as slope, heights, dry and cold climate intense the migration. The methodology of study is analytical – description with natural and field approach, using quality and quantity methods (interview, observation, questionnaire). GIS software also used to show outskirt of sanandaj which occupied 42 percent of the city population and 13.32 percent of residential space. With regard to social crimes, such as rubbery, sexual offences (34 percent), collective quarrel (56 percent), drug addicts (64 percent) and more than 75 percent of peddlers are resides in these areas.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال