جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "school" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
بیان مسئله:
اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تاثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سوالات است؛ سوال اول: الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تاثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سوال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟
هدف پژوهش:
هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.
روش پژوهش:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.
نتیجه گیریپژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
کلید واژگان: مدرسه, اکوسیستم اجتماعی, هندسه, طراحی, معماریProblem statement:
Many countries, including Iran, have developed educational transformation documents that significantly influence educational values and the nature of schools by introducing new content models. In countries such as Finland, Sweden, and Australia, schools are not confined to education but also serve an important social role, offering various resources and services to the surrounding community. However, in Iran, schools have not yet fully embraced this broader function. Research in this area remains limited, and there is no clear or comprehensive classification system for different school types. This research is trying to answer these questions; First question: How do the content models of the Fundamental Transformation Document influence the classification of schools, and what types of schools does it recommend?/ Second question: What are the prevalent geometric organizational models in schools, and what organizational models can the Fundamental Transformation Document recommend?
Research objectiveThis study aims to classify schools based on their focus on learning, services, activities, and auxiliary functions, and to determine the appropriate geometric organizational models for school types identified in the research.
Research methodThis research is applied in terms of objectives and analytical-argumentative in terms of its methods. Data collection was conducted through library and documentary research. To ensure validity and reliability, an expert questionnaire was used. Initially, content models were extracted from educational documents and analyzed based on their focus on education, services, and auxiliary functions, leading to a classification of schools. Geometric organizational models were then set based on frequently occurring patterns of Grutter.
ConclusionThe study places schools into the following categories: park schools, nature-sport-health schools, scientific-research schools, social and cultural schools, and entrepreneurial schools. Social schools represent the broadest category. Eight common organizational patterns were identified. For social schools, a semi-dispersed and semi-free to semi-cohesive and semi-dense pattern is recommended and for other schools, a semi-dispersed and semi-free to scattered and free pattern is recommended.
Keywords: School, Ecosystem Social, Geometry, Design, Architecture -
حیاط در ساختار فضایی معماری سنتی ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و علاوه بر کاربردهای اقلیمی و جغرافیایی، از منظر طراحی معماری و عملکردی نیز حائز اهمیت بوده است به این ترتیب که با قرارگیری آن در مرکز بنا و چینش سایر فضاها پیرامون آن، علاوه بر تامین نور و منظر مناسب برای فضاهای اطراف خود، کیفیات دسترسی به آنها و همچنین نوع و میزان استفاده از آنها توسط کاربران را نیز تحت الشعاع قرار می داده است. این عضو ضروری مدارس ایران در مدارس امروزی به دلیل کمبود زمین و باتوجه به تراکم ابنیه از ساختار کالبدی فضایی بسیاری از مدارس حذف و یا به لحاظ پیکره بندی مکان آن تغییر کرده است و نقش آن در تغییر کارکرد عملکردی بنا نادیده گرفته می شود. هدف، پژوهش حاضر را در راستای بررسی نقش حیاط بر کارایی عملکردی مدارس سوق داده است و عواملی چون نوع هندسه حیاط و موقعیت قرارگیری آن در پیکره بندی بنا، مورد سنجش قرار گرفته و پس از بررسی ادبیات پژوهش، شاخص های مرتبط با کارایی عملکردی فضا استخراج و معرفی می گردد و در مرحله بعد، به منظور تحلیل میزان کارایی عملکردی، از دو ابزار ترسیم گراف و همچنین نرم افزار Depthmap استفاده می شود. در مجموع، روش تحقیق کمی و کیفی خواهد بود و چهار مدرسه سنتی و معاصر به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیده است. نتایج نشان می دهد که وجود حیاط با الگوی مرکزی و با هندسه مستطیل یا مربع، بیشترین مقدار کارایی عملکردی، انعطاف پذیری، یکپارچگی و نیز قابلیت دسترسی مناسب به فضاها را در مدارس ایجاد می کند.
کلید واژگان: مان فضایی, حیاط, کارایی عملکردی, مدرسه, نحو فضا.The courtyard has a special place in the spatial structure of traditional Iranian architecture and in addition to climatic and geographical applications, it has also been important from the point of view of architectural and functional design. The suitable landscape for the surrounding spaces has overshadowed the quality of their access as well as the type and extent of their use by users. This essential member of Iranian schools has been removed from the spatial physical structure of many schools due to the lack of land and due to the density of buildings, or its location has been changed, and its role in changing the functional function of the building is ignored. This has pushed the purpose of the current research to investigate the role of the courtyard on the functional efficiency of schools, on this basis, factors such as the type of geometry of the courtyard in the configuration of the building, and its location were considered as indicators in the current research, and therefore, in general, the research method It will be quantitative and qualitative and four schools with traditional, contemporary and modern designs were selected as case examples and the analyzes related to measuring functional efficiency were carried out on them using two methods of drawing graphs and using Depthmap software. Finally, the results of the research show The existence of a courtyard with a central pattern and with a rectangular or square geometry creates the greatest amount of functional efficiency, flexibility, integrity, and also the ability to access the spaces in schools.
Keywords: Functional Efficiency, School, Space Syntax, Spatial Arrangement, Yard -
مسئله آموزش در کشور ایران پیشینه طولانی دارد و مدارس بخش مهمی از بناهای تاریخی کشور را تشکیل می دهند. دوره گذار از قاجار به پهلوی اول تنها به دلیل پایان و آغاز دو سلسله پادشاهی حائز اهمیت نیست؛ بلکه این دوران به دلیل تحولات و تغییرات اساسی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن تغییرات در معماری و شهرسازی که در این دوران رخ می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. در پی تحولات، گیلان همچون سایر مناطق ایران دچار تحولات فراوانی در دوره های مذکور شد؛ به سبب این تحولات، معماری مدارس آن نیز تحت تاثیر قرار گرفت. امروزه شناخت تحولات معماری بناها در دوره های مختلف، از مهم ترین نیازها در زمینه مطالعات معماری است؛ زیرا مطالعه و آموزش صحیح معماری گذشته، امکان اصلاح اشتباهات در معماری معاصر را فراهم می آورد. هدف این تحقیق، تحلیل تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ همچنین چه عواملی بر تغییرات معماری مدارس گیلان در دوره مذکور موثر بوده؟ و چه تغییراتی در وضعیت اجتماعی در این دوره روی داده است؟ لذا با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی و کتابخانه ای، به شناخت مدارس گیلان (شامل: مدرسه های شهیدمدنی و شهیدمرحبا در آستارا، مدرسه های شهیدبهشتی (شاهپور)، 17شهریور (فروغ) و مریم در رشت و مدرسه شرف (مهدخت) در بندرانزلی) در بازه زمانی قاجار و پهلوی اول پرداخته شد. شناخت ویژگی های فضایی مدارس نشان داد که همزمان با پیشرفت نظام آموزشی در دوره مذکور، فضاهای جدید متناسب با کارکردهای جدید آموزشی در مدارس ایجاد شد که تا قبل از آن بی سابقه بود. به جهت تاثیرپذیری حکومت وقت از اندیشه های غرب، مدارس جدید گیلان در این دوره عموما به سبک اروپایی ساخته شده اند.
کلید واژگان: مدرسه, دوره قاجار, دوره پهلوی اول, گیلان, معماریThe issue of education in Iran has a long history and schools are an important part of the country's historical buildings. The period of transition from Qajar to Pahlavi I is not only important because of the end and beginning of two kingdoms; Rather, this era is considered due to the fundamental developments and changes in various political, economic, social and cultural dimensions and as a result the changes in architecture and urban planning that occur in this era. Historical sources point to several factors as the roots of this development. the most important of which are the improvement of political and economic relations with the Western world, the arrival of foreign teachers and religious missionaries to Iran, etc. The set of these developments directly affected the culture and education of the society. Following these developments, new goals and nature for education were proposed and the school buildings which with their traditional architectural model seemed unsuitable for the physical needs of the new educational system, was abandoned at once and the design of the schools was done in a new way. Knowing the architecture of a historical species such as schools is mandatory in any place as a part of the historical and cultural identity of the people of that land. Because it results getting familiar and discovering the hidden features in the architecture the schools of that region and paves the way for future researches. Guilan like other regions of Iran underwent many changes during the Qajar and Pahlavi historical periods. Due to these developments the architecture of its schools was also affected. The purpose of this research is to identify and analyze the architectural changes of Guilan schools and the factors affecting these changes in the mentioned period. In this research, with a descriptive-analytical method and based on field and library studies to identify and describe the schools of Guilan including: Shahid Madani School and Shahid Marhaba School in Astara, Shahpur School (Shahid Beheshti), Forough School, Maryam Elementary School and Shahpour or Shahid Beheshti School in city of Rasht - Shahid Madani School and Shahid Marhaba School in city of Astara - Sharaf School in the city of Bandar_e Anzali. in the Qajar and Pahlavi period. Recognizing the spatial features of the mentioned schools indicated that simultaneously with the progress of the educational system in the transition period from Qajar to Pahlavi new spaces were created in accordance with the new educational functions in schools which were unprecedented before. Due to the influence of the government of the time on western ideas the new schools of Guilan in this period were generally built in the European style.
Keywords: School, Qajar Period, First Pahlavi Period, Guilan, Architecture -
Schools are the most familiar learning spaces in the mind, which have undergone fundamental changes over time in various sectors, including architecture. The aim is to compare the architecture of Qajar and Pahlavi period schools and the effect of paradigm shift and transformation in Tabriz and Urmia schools. In this research, the evolution and continuity in the architecture of schools in the Qajar period was analyzed with regard to the spatial indicators and the body of learning the open space of Iranian schools. The research is important from two practical and descriptive-analytical aspects, it is practical for exploiting all kinds of schools of the Qajar and Pahlavi periods and fundamental for how to face them in the space of transition from architecture in the city. The method of doing the work is mixed and qualitative-quantitative. First, library information is collected and then the interview technique is used. The components extracted in the questionnaire were compiled with a Likert scale and distributed among the experts. In the qualitative part of the interview method, he collects data, and in the Atlasti software, he extracts the components and changes of schools based on open and axial coding and the results of the questionnaire with the SPSS software, analysis of variance, regression (ANOVA) for data analysis with statistics. During the Qajar period, the arrival of modernity in Iran caused a transformation and a paradigm shift in school architecture. With the establishment of Dar al-Funun by Amir Kabir, a huge change in the model of schools took place, which led to the separation of schools from mosques. As a result, the educational spaces from the school mosque with the pattern of the central courtyard later changed to the schools with the elongated plan pattern, and the educational evolution in the Qajar period followed the concept of physical-shape continuity of the traditional Iranian architecture and items such as the central courtyard, module and frame.The arrangement of views and symmetry, introversion and appropriate geometry, etc. can be seen.
Keywords: Paradigm Shift, School, Qajar, Pahlavi I -
در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است برای جلوگیری از گسست و بروز نابسامانی های اجتماعی، نیازمند پایه های محکمی هست تا بتوان از طریق آنها در جامعه هایی با چند سطح اجتماعی و فرهنگی همچنان همبستگی را حفظ کرد؛ برای نیل به هدف پایداری در اجتماع می توان به فضاهای آموزشی که از تمام سنین و گرو ها در آن حضور دارند، به عنوان فضایی اثربخش برای آموزشدهنده و آموزشگیرنده توجه ویژه داشت و با هدف ایجاد حس تعلق و تقویت هویت میان کاربران و مکان انگیزه آنها را به فعالیت در راستای پایداری اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. از آنجا که مناطق محروم اخیرا مورد توجه مسیولان و خیرین مدرسهساز جهت کمک به محرومیت زدایی قرار گرفته است، جا دارد که پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز به صورت علمی این مسیر را تبیین و اجرایی کنند. پرسش های تحقیق پیشرو این است که آیا می توان در سطح کلان با در نظر گرفتن عوامل پایداری در طراحی مدارس به پایداری اجتماعی- فرهنگی جامعه با لایه های اجتماعی متفاوت کمک کرد؟ کدام یک از عوامل پایداری در طراحی مدارس تاثیر بیشتری در پایداری اجتماعی- فرهنگی دارد؟ کدام یک از شاخص های طراحی مدارس مورد توجه قرار گیرد امکان تحقق پایداری اجتماعی- فرهنگی نیز افزایش خواهد یافت؟ در این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای همچنین تجزیه و تحلیل امتیازات به دست آمده از پرسشنامه، میزان تاثیر شاخص های طراحی مدرسه با عوامل پایداری اجتماعی- فرهنگی، طرح و فرم مدرسه و حیاط از موارد تاثیرگذار در ارتقاء پایداری اجتماعی- فرهنگی در کالبد مدرسه شناخته شد.
کلید واژگان: مدرسه, پایداری, اجتماع, فرهنگ, پایداری اجتماعیIn a world where everything is changing rapidly, we need strong foundations to prevent social disruptions and disruptions, so that through them solidarity can be maintained in societies with multiple social and cultural levels. To achieve the goal of sustainability in society, we can Educational spaces that are attended by people of all ages and groups were given special attention as an effective space for the teacher and the learner, with the aim of creating a sense of belonging and strengthening the identity between the users and the place, motivating them to work in the direction of social and cultural sustainability. increased. Since the underprivileged areas have recently received the attention of the officials and benefactors of schools to help depriving them, it is appropriate that the researchers in the field of architecture and urban planning should scientifically explain and implement this path. The future research questions are whether it is possible to contribute to the socio-cultural stability of the society with different social strata at the macro level by considering the sustainability factors in the design of schools. Which of the sustainability factors in school design has a greater impact on socio-cultural sustainability? And which of the design indicators of schools will be taken into consideration, the possibility of achieving socio-cultural sustainability will also increase? In this research, using the method of library studies, as well as the analysis of the points obtained from the questionnaire, the impact of school design indicators with socio-cultural sustainability factors, the design and form of the school and the yard were known to be influential in promoting the socio-cultural sustainability of the school body.
Keywords: School, sustainability, community, culture, social sustainability -
تحقیق و کشف روابط علم ریاضیات و اصوات از دیرباز مورد توجه فیلسوفان یونان بود. آثار و نوشته های آن ها هرچند در طول تاریخ در اختیار عموم قرار نگرفت؛ اما همواره چراغ راهی برای محققین کلیسا بود تا بتوانند با استفاده از علم موسیقی یونان و تکمیل آن هرچه بهتر پیام خود را از طریق این هنر انتزاعی به گوش مردم برسانند. این نوشتار قصد دارد تا نگاهی بر سیر تاریخی تاثیرات علم مکاتب یونان باستان بر شکل گیری تئوری موسیقی غرب داشته باشد و به طور اجمالی به معرفی یکی از سه مکتب اصلی موسیقی و فلسفه یونان باستان بپردازد.
The research and discovery of the relationship between the science of mathematics and sounds has long been the focus of Greek philosophers. Although their works and writings were not made available to the public throughout history, they were always a light for church researchers, so that they could use the science of Greek music and complete it as best as possible to convey their message through this abstract art. deliver people This article aims to take a look at the historical course of the effects of ancient Greek schools of science on the formation of Western music theory and briefly introduce one of the three main schools of ancient Greek music and philosophy.
Keywords: Theory, Music, School, Pythagoras, Greece -
نیمه سده پنجم تا اوایل سده ششم هجری، از جهت فراوانی علما و کثرت تالیفات و رشد و گسترش هنر اسلامی عصری ممتاز است. با افول حکومت آل بویه و روی کار آمدن سلجوقیان، مکتب معتزله تضعیف و اندیشه اشعری گسترش یافت. اما با وزارت نظام الملک و ایجاد مدارس نظامیه، اندیشه اشعری تحول یافت. تفکرات غزالی و نظام الملک در این دوره تغییراتی در مبانی اندیشه ای و همچنین مبانی زیباشناسی هنر را پدید آورد. تجلی این تغییر در ساخت مدارس، کاروان سراها و رباط ها هویدا شد. بستر و زمینه مبانی نظری زیباشناسی غزالی در تالیف آثار و بیان مباحث زیباشناسی به فراخور بحث در تاملات کلامی، اداری و اجتماعی او قابل پیگیری است. کتاب های احیا علوم الدین، کیمیای سعادت و نصیحه الملوک از مصادیق خلاقیت و تفکر او در توجه به مفاهیم زیباشناسی و هنر است. در این آثار، غزالی به عنوان یک مجدد دینی، به دنبال احیای علم دین، سعادت بشری و توجه به زیباشناسی پدیده ها و نشان دادن وجوه هنری کنش های انسانی و نظام اجتماعی است. این توجهات و تاملات غزالی می تواند تاثیر خود را بر هنر اسلامی از طریق گسترش جریان اشعری گری در جامعه نشان دهد. ازاین رو، مساله این تحقیق، شناخت و تحلیل تاثیر تفکر زیباشناسی غزالی بر مبانی هنر اسلامی است که با استفاده از شیوه تبیین تاریخی و رویکرد توصیفی - تحلیلی، با مراجعه به آثار غزالی بررسی می شود.اهداف پژوهش:بررسی نقش غزالی در گسترش و دگرگونی جریان اشعری در دوره سلجوقی.بررسی دیدگاه غزالی درباره مبانی زیبایی شناسی در هنر اسلامی.سوالات پژوهش:غزالی در گسترش و دگرگونی جریان اشعری در دوره سلجوقی چه نقشی داشت؟غزالی چه دیدگاهی درخصوص مسیله زیبایی شناسی در هنر اسلامی دارد؟
کلید واژگان: سلجوقیان, زیباشناسی, هنر اسلامی, غزالی -
The courtyard has a special place in the spatial structure of traditional Iranian architecture and in addition to climatic applications, it has also been very important from a functional point of view. In this way, by placing it in the center of the building and the arrangement of other spaces around it. This essential member of Iranian schools has been removed from the spatial structure of many schools due to the lack of land and due to the density of buildings, or its location has been changed in terms of configuration, and its role in changing the functional performance of the building is ignored. This has pushed the purpose of the current research to investigate the role of the courtyard on the functional efficiency of schools. Accordingly, factors such as the type of geometry of the courtyard in the configuration of the building, its location were considered as the desired indicators in the present research. Therefore, in general, the research method will be quantitative and qualitative and Based on that, four schools with traditional, contemporary, and modern designs were selected as case examples, and analyzes related to measuring functional efficiency were performed on them using two methods of drawing graphs and using Depthmap software. Finally, the results the research showed that the presence of a courtyard with a central pattern and with a rectangular or square geometry creates the highest amount of functional efficiency in schools
Keywords: Yard, School, functional efficiency, spatial layout, space style -
دوره نوجوانی، از دوره های بسیار حساس و در عین حال، تاثیرگذار در زندگی هر شخصی است. نوجوانان در این سنین بسیار تاثیرپذیر، احساساتی و عجول هستند. از این رو همواره سعی شده تا دبیران و خانواده های نوجوانان را در جریان ویژگی های خاصشان قرار گذاشته و آگاهی داد، اما تمام تاثیرپذیری این افراد به واسطه رفتارها صورت نمی پذیرد. امروزه علم روانشناسی محیط اثبات کرده است که محیط ها و فضاهای مختلفی که نوجوانان در آنها اوقات خویش را سپری می کنند، می توانند بر ذهن و رفتارشان موثر باشند. از آنجا که یکی از فضاهای زندگی نوجوانان را مدرسه تشکیل می دهد، شایسته است که مدارس نوجوانان، زمینه ساز رشد و پرورش رفتارهای مثبت آنها باشند. مشخص نمودن نقش انعطاف پذیری معماری مدارس و شاخص های آن (تنوع پذیری، تغییرپذیری و تطبیق پذیری) بر مهارت اجتماعی دانش آموزان نوجوان و تعیین نمودن تاثیرگذارترین شاخص بر مهارت اجتماعی نوجوانان از اهداف تحقیق بوده اند. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش پیش رو، کاربردی، کیفی- کمی از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی با کمک مدارک، مقالات و کتب مرتبط با موضوع و همچنین مشاهده فردی، پرسش نامه مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسش نامه انعطاف پذیری محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 887/0) بوده است. سه مدرسه از اداره آموزش و پرورش شیراز به صورت نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند انتخاب شده تا با کمک توزیع پرسش نامه های مذکور به صورت تصادفی و تحلیل آنها به کمک نرم افزار SPSS و همچنین مشاهده فردی، اهداف تحقیق محقق گردد. گفتنی است که انعطاف پذیری فضاهای آموزشی و شاخص های آن، متغیر مستقل و مهارت اجتماعی نوجوانان، متغیر وابسته تحقیق بوده اند. یافته ها حاکی از آنند که انعطاف پذیری فضاهای آموزشی و شاخص های آن (تنوع پذیری، تغییرپذیری و تطبیق پذیری) در افزایش مهارت اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در مقطع متوسطه دوم موثر است و تغییرپذیری معماری مدارس تاثیر بیشتری بر افزایش مهارت اجتماعی دانش آموزان دارد.کلید واژگان: انعطاف پذیری, مهارت اجتماعی, مدرسه, تغییرپذیری, تنوع پذیریAdolescence is one of the most sensitive and also effective periods in the life of every person. Since one of the contexts of adolescents' lives is school, it is appropriate that adolescents' schools be the basis for the growth and development of their positive behaviors. The present article aims to determine the role of schools’ flexibility on adolescents' social skills (empathy, cooperation, responsibility, assertiveness). Because the development of social skills of girls is different from boys, the statistical population of the study is girls. Research background indicates that flexibility of educational spaces can enhance students 'learning and increase cooperation, participation and interaction of students with each other, but so far no research has been done to determine the effect of school flexibility on students' social skills, so The present research is quite innovative .The research method used in the present research is applied, qualitative-quantitative of the combined type (descriptive-analytical and case study). Data collection methods were library and survey studies with the help of documents, articles and books related to the subject as well as individual observation, Interbitzen and Foster (1992) social skills Questionnaire and researcher-made questionnaire of flexibility (with Cronbach's alpha 0.887). Three schools from Shiraz Department of Education were selected by purposive non-probabilistic sampling to distributed randomly the questionnaires and analyze them by using SPSS software as well as individual observation, to determine the relationship between flexibility of educational spaces and students' social skills and determine the most effective indicators and components of flexibility on students' social skills. Chi-square test statistics have shown that there is a significant positive relationship between the two variables, flexibility of educational spaces with students 'social skills, and also between each of the indicators of flexibility (diversity, variability and adaptability) with students' social skills.Keywords: Flexibility, social skill, school, variability, Diversity
-
از مهم ترین اهداف پژوهش حاضر، معرفی عوامل معمارانه اثرگذار بر درک دانش آموزان از محیط روانی است که این مساله می تواند بر دستاوردهای تحصیلی، روانی و جسمانی دانش آموزان اثرگذار باشد. یکی از مشکلات دانش آموزان در فضاهای یادگیری به ویژه در مقطع دبیرستان، کمبود اشتیاق به یادگیری و سپری کردن اوقات خود در فضاهای آموزشی است. روش پژوهش از نوع کمی و کیفی، از حیث نتایج کاربردی و توسط مطالعات پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه ای در بین 180 نفر از دانش آموزان دختر داوطلب مقطع دبیرستان در سال تحصیلی 98-97 از سه مدرسه شهر گرگان انجام شد. حجم نمونه توسط نرم افزار جی.پاور(G.Power)، 104 پیشنهاد شد که با توجه به مدل معادله ساختاری از 180 نفر نمونه در دسترس به منظور افزایش دقت برآورد استفاده شد. آزمون نرمال بودن داده ها، روش تحلیل آماری رگرسیون خطی چندگانه، و تحلیل همبستگی پیرسون به منظور نوع ارتباط، شدت و جهت آن در بین متغیر های مستقل و وابسته ارایه شد، همچنین مدلسازی معادله ساختاری از تاثیر عوامل معمارانه بر محیط روانی از دیدگاه دانش آموزان ترسیم شد. با توجه به آماره ضریب همبستگی) 82/0 (R=بین محیط کالبدی و درک دانش آموزان از محیط روانی ارتباط زیادی وجود دارد و با توجه به ضریب تعیین 68/0 R2=، 68 درصد متغیر وابسته محیط روانی توسط متغیر مستقل محیط کالبدی پیش بینی شد. از شش عامل مقیاس ارزیابی ساختمان مدرسه با عنوان"چک لیست شش فاکتوری ارزیابی ساختمان مدرسه"، تعداد پنج عامل شامل فضاهای اجتماعی با وزن بتا 36/0، فضاهای مابین با وزن بتا 22/0، توده با وزن بتا 18/0 ، جهت یابی با وزن بتا 15/0 و آسایش با وزن بتا 10/0 به ترتیب بر محیط روانی اثر مستقیم، مثبت و معنادار دارد. عامل زمینه دارای تاثیر مستقیم و مثبت اندکی بر محیط روانی از دیدگاه دانش آموزان است. براساس مدلسازی معادله ساختاری، محیط کالبدی به میزان 93/0 بر محیط روانی اثرگذار است. عامل احساس تعلق به مدرسه اثر قابل توجهی با بار عاملی 86/0 در توصیف مقیاس محیط روانی دارد. عامل فضاهای اجتماعی با بیش ترین بار عاملی در توصیف مقیاس "چک لیست شش فاکتوری ارزیابی ساختمان مدرسه" گزارش شد. براساس نتایج پژوهش حاضر، اولین عامل در جهت بهبود محیط روانی از دیدگاه دانش آموزان، ارتقا حس تعلق به محیط مدرسه و اولین عامل در بهبود محیط کالبدی توجه به فضاهای اجتماعی است. ایجاد فضاهای گروهی در ارتباط با کلاس درس، دسترسی دانش آموزان به دفتر کار معلمان و تعامل صمیمی با آن ها در خارج از ساعت های کلاسی و ایجاد تجربه فضایی کیفیت محور از ورودی اصلی تا کلاس درس و طراحی مناسب و جذاب محوطه، ایجاد تنوع در توده ساختمان و مشخص بودن عملکردها در توده خارجی از جمله مولفه هایی است که بر درک دانش آموزان از محیط روانی و به تبع آن، حس تعلق به محیط مدرسه اثرگذار است. تناسب مقیاس ساختمان با سایت اثر اندکی بر درک دانش آموزان از محیط روانی داشت و از لحاظ آماری معنادار نبود. قابلیت کنترل فردی حرارت داخلی محیط و کنترل صداهای حواس پرت کن در اولویت اول از دیدگاه دانش آموزان نبود، اما باید در طراحی فضاهای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: محیط روانی, عوامل معمارانه, احساس تعلق, مدرسه, مدلسازی معادله ساختاریBackground and ObjectivesThe aim of this research was to introduce architectural factors, influencing students' perception of school climate, having a great effect on students' achievement academically, mentally and physically, one of the problems of high school students is their unwillingness for learning and passes their times at educational setting. School connectedness has an effect on students' mental health and decrease of absenteeism and anxiety, also can improve students' collaboration for class activities.
MethodsThe method of research was both qualitative and quantitative via SPSS and AMOS soft wares. The SEM technique used to determine the possible correlation between physical environment and school climate, the minimum sample of 104 determined by G.power software. In this study, 180 accessible samples of volunteer girl students from three high- schools in Gorgan city were used. Scales which used named "The six factor school building checklist" "with factors namely, context, massing, social space, interface, way finding and comfort and what's happening in this school? From the students' perspective" for assessing school climate. Test of normality, multiple regression and Pearson correlation used to determine normality and the effects of factors and their variables.
FindingsAccording to R=0.82, there was a strong correlation between physical environment and school climate from the Students' perception and via considering R Square (R2=0.68), 68percent of school climate determined by physical environment as independent variable. From the structure equation modeling, reported that physical environment had a direct total effect of 0.93 on school climate, which showing that the six factor checklist scale is appropriate to determine school climate, and the school connectedness with the regression weight of 0.86 reported as the most influential factor to determine school climate. Regarding to attained results, five factors respectively, social space (Beta weight=0.36), interface (Beta weight=0.22), massing (Beta weight=0.18), way finding (Beta weight=0.15) and comfort (Beta weight=0.10) significantly affected students' perception of school climate but the context factor had a slight effect on students' perception of school climate and it was not statically meaningful.
ConclusionFrom the results, concluded that the first factor for improving school climate is school connectedness enhancement and the first factor for improving physical environment is considering social spaces in educational setting. Providing small group spaces related to classroom setting, students' access to teachers' office for better interaction out of class times and teachers' support, providing spatial experience for students from the main entrance to the classroom, variation in mass of building and clarity of function in designing building mass are some of the variables that can enhance students' perception of school climate and school connectedness. Building scale in relation to site scale had a slight effect on school climate from the students' perception and can be ignored. Comfort factor and its variables such as individual control of heat and controlling classroom noise level were not at the first priority but should be applied before planning and designing. School building mass design and its placing with suitable distance from the main streets is one of the noise level control method for educational setting
Keywords: School climate, Architectural factors, Connectedness, School, SEM -
مدارس، یکی از مهمترین بناهای ادوار تاریخ هنر و معماری ایران محسوب می شوند. از شاخص ترین نمونه های آن ها می توان به مدارس دوره ی اسلامی اشاره کرد؛ که مطالعه و تحقیق برروی کالبد و طرح معماری آن ها در بازشناسی هویت این ابنیه تاریخی گامی موثر است.تاکنون مطالعات گوناگونی در زمینه گونه شناسی مدارس سنتی ایران انجام گرفته است، لیکن ارزیابی مصادیقی از دو حوزه جغرافیای تاریخی مشخص در یک مطالعه ی تطبیقی، وجه مشخصه این پژوهش است. جغرافیای تاریخی، در کنار عواملی همچون شیوه های ساخت و دستاوردهای معماری ادوار مختلف، یکی از مولفه های مهم ابنیه تاریخی است که توجه به آن برای شناسایی هویت معماری آن ها لازم است. اما در پژوهش های تاریخ معماری ایران کمتر به این رویکرد توجه شده است. هدف این مقاله گونه شناسی مدارسی است که در دو حوزه جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان قرار گرفته اند. این مسیله با طرح این پرسش محقق می شود که آیا مدارس واقع در یک جغرافیای تاریخی از یک الگوی مشخص در ویژگی های کالبدی پیروی می کنند؟ بدین منظور ابتدا به تبیین مفهوم جغرافیای تاریخی، معرفی جغرافیای تاریخی ایران و به ویژه دو حوزه ی خراسان و اصفهان پرداخته شده است. از آنجایی که این تحقیق از نوع کیفی است، پس از شناسایی مدارس، تعدادی از مدارس هریک از دو حوزه ی مذکور بصورت هدفمند انتخاب شدند و در روندی استقرایی و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد باتوجه به وجود ویژگی های مشترک زیاد در میان مدارس حوزه ی جغرافیای تاریخی خراسان بزرگ، می توان یک الگوی مشخص برای آن تعریف نمود. این الگو شامل موقعیت و تعداد برخی عناصر معماری نظیر مدرس ها، برجک های برروی محیط خارجی بنا، پله ها، تالارها، دستگاه ورودی و همچنین تعداد محورهای تقارن و سلسله مراتب فضاهای دستگاه ورودی است. اما در بین مدارس حوزه ی اصفهان، با وجود تنوع زیاد الگوها، الگوی واحدی نمی توان یافت.
کلید واژگان: مدرسه, گونه شناسی, جغرافیای تاریخی, خراسان, اصفهان, طرح معماریBackground and ObjectivesSchools are among the most important buildings in Iranian art and architecture history. Studying and researching the design of the schools of the Islamic period, as prominent examples, is an effective step toward recognizing their identity. So far, various studies have been conducted in the field of typology of these schools. Still, evaluating cases from two specific areas of historical geography in a comparative study is the distinctive point of this research. Historical geography, along with other factors such as construction methods and architectural achievements of different periods, is one of the important components of historic buildings that need to be considered to identify their architecture. Less attention has been paid to the history of Iranian architecture. The term historical geography used in this article does not refer to specific climatic geography but to a territorial area that has been an unwritten alliance over centuries of trade, cultural, economic, ethnic, linguistic, and common interests. It has created spontaneity in the policy and style of civilization. The approach of historical geography includes in itself the factor of history and the issues within it (such as historical events, dynasties of government, and social life), as well as geography as an important factor in determining the place of residence and influence in socio-political life. Therefore, the study of schools and their typologies from this perspective takes a deeper look at approaches that address these goals only from a specific aspect (for example, government dynasties or a specific location). This article aims to discuss the typology of schools located in two areas of the historical geography of Greater Khorasan and Isfahan. The question here is whether schools located in a specific geographical area follow a specific pattern in architectural design.
MethodsThe research method in the present study is descriptive-analytical and case study and is presented in the form of the content of qualitative research. At the same time, for better accuracy and validity of the results, some quantitative analyses in matching and categorizing the findings were used. In this regard, after explaining the concept of historical geography, description of the historical geography of Khorasan and Isfahan, and also the reason for their selection, schools in each of the two areas were identified. Then the samples were selected by purposive sampling method. The samples were first described and then analyzed by bibliographic study of the documents, resources, and field studies. Finally, the common features between the schools and the existing model between them, if any, are introduced. capability).
FindingsKnowledge of historical geography is one of the most important scientific fields and current topics in the world. In this science, human spatial relations are introduced in the form of the past to better understand today’s geographical issues. Topics include the impact of geographical environments on historical events, the evolution of states and border changes, and the history of geographical and scientific discoveries. It helps us better understand the current situation by reconstructing geographical phenomena that do not exist. New world systems and structures can also be based on cultural and social domains by explaining and recognizing places from a comprehensive geographical-historical perspective. Given the rich potential of Iran’s historical geography, this knowledge can be used in architectural research in Iran. Therefore, this approach has been used to study schools. Among the various territorial areas of Iran, we can mention the historical geography of Greater Khorasan and Isfahan. The name Greater Khorasan in the early Middle Ages generally referred to all the Islamic states located from the eastern part of the Lut Desert to the mountains of India. According to today’s maps, the scope of research in the Greater Khorasan Basin includes the provinces of Khorasan Razavi, North and South Khorasan, as well as major parts of Afghanistan, Tajikistan, Uzbekistan, Turkmenistan, and Kyrgyzstan. The scope of research in the province of Isfahan includes the current provinces of Isfahan, Kashan, Qazvin, Qom, Arak, and parts of Tehran. After identifying areas, schools were each identified. Selected cases from the Greater Khorasan Basin include the schools of Gur Amir, Dodar, Balasar, Gowharshad, Ghiasieh Khargerd, Ulugh-beg Samarkand, Shirdor, Soltan Hossein Bayqara, Mir Arab, Ulugh-beg Ghojdiwan, Ulugh-beg Bukhara and the school in front of it. Schools in Isfahan also include Nouri, Jeddah Bozorg, Jeddah Kuchak, Nim-Avard, Kase garan, Araban, Marvi, Sardar, Agha Bozorg, Salehieh, Memarbashi and Soltani in Kashan. The research findings show that due to the many common features between the schools of the historical geography of Greater Khorasan, a clear pattern can be found: they all have yards in the form of hasht-o-nimhasht or squares. The number of porches is two or four. Most cases have two or four minerates in the outer corner of the facade. There are always halls on both sides of the entrance, which are often larger than the teaching zones in size and proportions. The entrance is usually slightly in front of the entrance. Stairs are located in the corners of the yard. Some examples may have a specific element that other schools do not. If present, this element is always located on the main axis and on the front. Regarding the schools in Isfahan, it should be said that due to the variety in number, location, and even the shape of architectural elements and components, a specific pattern is not seen.
ConclusionThe knowledge of historical geography is a pure and deep context for studying the history of Irani-an architecture, especially the typology of historical buildings. From this perspective, only buildings with historical and geographical commonalities can be categorized in a group. The studies of this research show a specific pattern in architectural design among the schools of Greater Khorasan. In contrast, this is not the case among schools in Isfahan.
Keywords: School, Typology, Historical Geography, Khorasan, Isfahan, Outline -
نشریه پیکره، پیاپی 27 (بهار 1401)، صص 1 -15بیان مسئله
اصطلاحات سبک شناسی مفاهیمی هستند که پیوسته در میان مباحث هنری مورد استفاده قرار می گیرند. مشابهت و نزدیکی معنایی این مفاهیم و همچنین عدم وجود یک مرزبندی صریح میان آن ها، زمینه ساز ایجاد نوعی درهم آمیختگی و آشفتگی مفهومی شده است. لذا تعیین جایگاه هر کدام از آن ها و نسبت شان با یکدیگر، هم به امر خوانش متون هنری و هم به درک جایگاه آثار و هنرمندان کمک می کند.
هدفاین پژوهش با مرکزیت قرار دادن مفهوم سبک و بر اساس نسبت مفاهیم سبک شناسی دیگر با آن، به دنبال تبیین حد و مرز معنایی مفاهیم سبک شناختی است که دایم با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
روش پژوهشمنابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارایه آن توصیفی و تحلیلی است. با استفاده از منابع کتابخانه ای مفاهیم مشابه مفهوم سبک مورد بررسی قرار گرفته و رابطه بین آن ها و مفهوم سبک تعیین شد.
یافته هااین پژوهش با بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسید که مفاهیمی نظیر مکتب، جنبش، روش هنری، سبک بصری، فرم، محتوا، مد، تکنیک و ژانر دایما به صورت اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. لذا با تبیین مفهوم دقیق هر کدام از این اصطلاحات و بررسی نسبت شان با مفهوم سبک، به این نتیجه می رسیم که سبک، ژانر و مد، روش های مختلف هنری هستند و هر کدام، بسته به رویکردی مختص به خود، تحت تاثیر مولفه ها و زیر شاخه هایی مثل تکنیک، فرم، محتوا و... قرار دارند. افزون بر این مشخص شد که مکتب و جنبش اگرچه مرزهای مفهومی نزدیکی دارند، اما ریشه اصلی تمایز آن ها در مکانمندی شان است.
کلید واژگان: سبک شناسی, هنرهای تجسمی, سبک, مکتب, ژانرPaykareh, Volume:11 Issue: 27, 2022, PP 1 -15Problem DefinitionStylistic terms are concepts that are constantly used in art discussions. The similarity and semantic uniformity of these concepts, as well as the lack of a clear demarcation between them, have paved the way for a kind of conceptual clutter and confusion. Therefore, determining the position of each of them and their relationship helps to read artistic texts and understand the position of works and artists.
ObjectiveThis study focuses on the concept of style, based on the relationship of other stylistic concepts with it, it has also sought to explain the semantic boundaries of stylistic concepts that are constantly confused with each other and are used interchangeably.
Research MethodThis research is library source-based, and the presentation method is descriptive and analytical. Using library resources, concepts similar to that of style were examined, and the relationship between them and the concept of style was determined.
ResultsThis study concluded that concepts such as school, movement, artistic method, visual style, form, content, mode, technique, and genre are constantly misused instead of each other. Therefore, by explaining the exact meaning of each of these terms and examining their relationship with the concept of style, we conclude that style, genre, and mode are different artistic methods. Moreover, depending on its approach, each is influenced by components and sub-categories such as techniques, forms, content, etc. In addition, it was found that although school and movement have close conceptual boundaries, the main root of their difference is in their location.
Keywords: Stylistics, visual arts, Style, school, Genre -
چیدمان فضا مجموعهای از روشها و تیوریهایی است که به مطالعه چگونگی اثر متقابل ساختار پیکربندی فضا و سازمان و رفتارهای اجتماعی میپردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربریهای هر بنایی است. این موضوع بهویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی مییابد زیرا تکنیک چیدمان فضا و ترسیم نمودارهای توجیهی، امکان تحلیل روابط فضایی بناهای معماری را میسر میسازد. کاروانسرای شاه عباسی از تاریخچه چند قرنی برخوردار است که در مقاطع مختلف از کاربریهای مختلف برخوردار بوده است. این مقاله به بررسی چیدمان فضایی کاروانسرای شاهعباسی کرج در دورههای زمانی صفویه و قاجاریه با استفاده از تکنیک اسپیسسینتکس یا همان چیدمان فضا میپردازد و باتوجهبه تغییر کاربری کاروانسرای شاه عباسی به مدرسه در دوره قاجار به دنبال پاسخدادن به این سوال اصلی است که کاربری جدید به چه اندازه با روابط فضایی کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و مزایا و معایب تغییر این کاربری چیست؟ برای پاسخگویی به این سوال ابتدا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانهای و برداشتهای میدانی به بررسی چیدمان فضایی کاروانسرای شاه عباسی در دو دوره صفویه و قاجار پرداخته شده است. در ادامه ترسیم نمودارهای توجیهی با استفاده از تکنیک نحو فضا و تحلیل آنها بر اساس عوامل گوناگون اثرگذار انجام گرفت. نتیجه تحقیق با تحلیل دادهها و مقایسه نمودار توجیهی با نمودارهای مدارس در دوره قاجار حاکی از آن است که چیدمان فضایی جدید کاروانسرای شاه عباسی در عصر قاجار که در نتیجه تغییر کاربری از کاروانسرا به مدرسه صورت پذیرفته بود علیرغم برخی معایب همچون کمتوجهی به سلسلهمراتب دسترسی مناسب و تهویه و تناسبات، به مقدار زیادی با روابط فضایی مدارس آن زمان انطباق دارد.
کلید واژگان: بناهای تاریخی, چیدمان فضا, تغییر کاربری, معماری سنتی, کاروانسرا, مدرسهSpace syntax is a set of methods and theories that study how the configuration structure of space, organization, and social behaviors interact. Examining the spatial layout is one of the basic strategies for evaluating the usages of any building. This issue is especially evident in historical buildings because the technique of space syntax and drawing justification diagrams makes it possible to analyze the spatial relationships of buildings. Shah Abbasi Caravanserai has long centuries history and has had different uses in different periods. This article examines the spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai, located in Karaj, in the Safavid and Qajar periods by using the space syntax technique. Also, by considering the change of Shah Abbasi Caravanserai's use to a school in the Qajar period, it seeks to answer the main question: to what extent did the new use correspond to the spatial relations of Shah Abbasi Caravanserai? What are the advantages and disadvantages of changing this user? To answer this question, first, using the descriptive-analytical method and library studies and field surveys, the spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai in the Safavid and Qajar periods has been studied. Then, drawing diagrams using the space syntax technique and analyzing them based on various influential factors was done. The research result was concluded through analyzing data and comparing the justification diagrams with school diagrams in the Qajar period, indicating that the new spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai in the Qajar era was done as a result of changing the use to the school. Also, despite some disadvantages because of this change, including a lack of attention to proper access hierarchy, ventilation, and proportions, it is compatible with the spatial relationships of schools of that time to a large extent.
Keywords: Historical Buildings, Space Syntax, change of use, Traditional Architecture, Caravanserai, School -
بیان مساله
در جامعه سرزندگی خلاق افراد منجر به ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی می شود و توجه به این موضوع و راهکارهای آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ادبیات پژوهش بیانگر آن است که فضا و محیط طبیعی و انسان ساز در ایجاد سرزندگی خلاق و کیفیت رشد کودکان موثر بوده است و همچنین ارتقا و غنی سازی این فضاها می تواند در رشد فردی، آموزش، تعامل اجتماعی و عملکرد آنان نیز موثر باشد و فضاهای آموزشی مدارس ابتدایی به عنوان بستری مناسب، نقش مهمی در ارتقای سرزندگی خلاق آن ها به عهده دارد. در حالی که با توسعه روزافزون شهرهای بزرگ و کوچک، تمهیدات معمارانه در راستای تاثیر بر این امر مهم که بخش مهمی از زمان و محیط زندگی روزمره جوانان کشور را در بر می گیرد، کم رنگ می باشد.
سوال تحقیقتاثیرگذارترین عوامل بر فرآیند سرزندگی خلاق کودکان در مدارس ابتدایی کدام است؟ چه رابطه ای میان مفاهیم کالبدی فضاهای آموزشی مدارس با مولفه های ارتقای سرزندگی خلاق وجود دارد؟
اهداف تحقیقهدف از این پژوهش تبیین معیارهایی در راستای ارتقای سرزندگی خلاق دانش آموزان در مدارس ابتدایی می باشد.
روش تحقیقدر این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (ترکیب کمی و کیفی) و روش پیمایش اکتشافی دلفی استفاده شده است. مرحله اول این پژوهش، مصاحبه باز پاسخ با متخصصین در حوزه سرزندگی خلاق را در بر می گیرد. سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و تشکیل جدول هدف-محتوی، پرسش نامه محقق ساخت شکل گرفت که طی دو مرحله توسط متخصصان تکمیل شده است. جامعه مورد مطالعه اکثریت متخصصین در رشته معماری و سایرین متخصصین شهرسازی و روان شناسی بوده و از طریق روش نمونه گیری شبکه ای(گلوله برفی) و حجم نمونه از طریق اشباع نظری که 20 نفر را در بر می گیرد، به دست آمد. نتایج مستخرجه بر اساس تحلیل عاملQ به دست آمده است. درنهایت تاثیرگذارترین عوامل بر فرآیند سرزندگی خلاق از هر یک از صفات فضایی مشخص شده است.
مهم ترین یافته ها و نتیجه گیری تحقیقنتایج این پژوهش بیان می کند که مفاهیم کالبدی-محیطی، ادراکی-تجربی، روانشناختی-ذهنی، اجتماعی و کارکردی محیط بر فضاهای آموزشی مدارس ابتدایی تاثیرگذار می باشد و مولفه های مربوط به هر یک از این مفاهیم از نگاه متخصصان بیان شده است.
کلید واژگان: تبیین معیار, فضاهای آموزشی, مدارس, دوره ابتدایی, سرزندگی خلاقArchitectural Thought, Volume:5 Issue: 9, 2021, PP 232 -249Research ProblemIn the society, people's creative vitality leads to Improve the quality of Individual and social life, and clearly Pay attention to this issue and its solutions is very important. So School educational spaces as a suitable Platform that is related to young people, Plays an important role in promoting the land of students' creative vitality. Research literature reviwe indicates that space and natural and human made environment in creating creative vitality and the growth quality of school students has been effective. And also promote and enrich this spaces can be effective in personal development, education, social interaction and children's performance. Identity at the present time With the growing development of big and small cities, Architectural arrangements In order to influence this important matter that consist of important part of the time and environment living of the daily life of the country's youth, grow fades. The following article discussion the effects of spatial space attributes of school educational environments on students' creative vitality. Therefore, in the following according to the effect of the environment on students' creative vitality, the factors effecting the perspective of experts have been studied. In fact some environmental factors are independently effective in increasing the process of promoting creative vitality. Vitality and creativity overlap and in fact they are necessary for each other. Recent studies on creativity and vitality have shown that if children do not face environmental barriers at the age of 7 -11, they can direct their energy toward creative activities. Based on the content, Success in primary school is generally closely related to students' creative vitality. Accordingly the purpose of the present study is to provide criteria for promoting student’s creative vitality in elementry schools. The main question of the research is to determine the criteria for promoting creative vitality in primary schools.
Research QuestionWhat are the key factors of primary school environment that influence creative vitality? What is the relationships between the physical concepts of educational spaces in primary school and it’s components of promoting creative vitality?
Research MethodIn the study, research was conducted based on qualitative-quantitative methods, and using Delphi in the primer part. First step of the research were open interviewed of professional in the field of creative vitality. Then, with the techniques of open and axial coding the content table was created, and the questionnaire was organized in two stages. The population of this study was architectures, urban planners and psychologists. Network sampling method (snowball) on the sample size of 20 professionals is used. Snowball and the theoretical saturation was used to determine the sample size. The data were analyzed using “Q” factor analysis. Finally, the most affecting factors are identified on the creative vitality of each spatial attributes.
The Most Important Results and ConclusionThe results of this study indicate that physical-environmental, perceptual-expermental, psychological-mental, functional and social dimensionsof the environment were infuential on educational spaces in elementry schools, and the components to each of these concepts have been based on the opinions of the experts.
Keywords: Defining the Criteria, educational spaces, elementry, school, creative vitality -
اسناد تاریخی نشان می دهد در دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی، کریم طاهرزاده بهزاد از معماران نامدار و پرکار نسل اول دوره معماری معاصر، دو مدرسه در شهر قزوین طراحی کرده که یکی از آن ها، دبیرستان پسرانه بود. سیر تاریخی پیدایش بنای این دبیرستان، سبب شکل گیری این فرض شد که احتمال دارد بنای یادشده همان ساختمان «دبیرستان محمدرضاشاه پهلوی» باشد که امروزه قسمتی از آن در خیابان هلال احمر قزوین باقی مانده است؛ بنابراین تلاش شد با مطالعه مستندات تاریخی و تطبیق الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد با کیفیت کالبدی ساختمان یادشده، درستی یا نادرستی فرض تحقیق ارزیابی شود. هدف از پژوهش حاضر، شناخت دبیرستان مورد نظر به مثابه یکی از آثار معماری معاصر قزوین و بررسی احتمال طراحی آن به دست کریم طاهرزاده بهزاد است. برای نیل به این هدف، در فرایند پژوهشی تاریخی با رویکردی توصیفی تفسیری، رهیافتی تاریخ نگارانه و معمارانه و بر بنیان پارادایم تفسیرگرایی برای تاریخ نگاری تطبیقی ساختمان دبیرستان تلاش شد. روش گردآوری شواهد نیز میدانی و آرشیوکتابخانه ای است. نتایج این پژوهش که در دو بخش اصلی معرفی و شناخت دبیرستان، و بررسی انتساب طرح بر مبنای اخبار و معماری تدوین شده است، نشان می دهد اگرچه تحولات کالبدی پی درپی سبب مخدوش شدن اصالت بنا شده و به نظر می رسد بنای ساخته شده با طرح اولیه آن تفاوت هایی دارد، میان مدارس طراحی شده به دست طاهرزاده بهزاد در قزوین و ساختمان موضوع این پژوهش، پیوند زمانی دیده می شود؛ به علاوه، رابطه معناداری میان الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد و کالبد دبیرستان یادشده وجود دارد؛ بر این اساس، احتمال ایفای نقش طاهرزاده بهزاد در طراحی دبیرستان قوت می یابد.
کلید واژگان: کریم طاهرزاده بهزاد, قزوین, معماری معاصر, تک نگاری, مدرسه, دبیرستانHistorical documents show that in the first decade of the fourteenth century AH, Karim Taher-zadeh Behzad, one of the most famous and prolific architects of the first generation of Iranian contemporary architecture, designed two schools in Qazvin, one of which was a boys’ high school. The historical course of the construction of an extant high school, part of which remains today in Qazvin’s Red Crescent Street, led the authors to believe that it is the "Mohammad Reza Shah Pahlavi High School." The present study attempts to test this hypothesis by studying historical documents and comparing the architectural style of Behzad’s built schools with the physical quality of the mentioned building. The purpose of this study is to introduce the high school in question as one of the contemporary architectural works in Qazvin and to investigate the probability of its design made by Karim Taher-zadeh Behzad. To this end, qualitative historical research is carried out using a descriptive-interpretive, historiographical, and architectural approach, based on the interpretive paradigm to develop comparative historiography of the high school building. The data collection method is field study and archive-library research. The results of this study which is compiled in two main sections (Introduction and Investigation) show that although successive physical changes were imposed on the building and distorted its authenticity, there is a temporal link between the schools designed by Taher-zadeh Behzad in Qazvin and the mentioned high school building. In addition, there is a significant relationship between the design patterns in Behzad’s schools with that of the mentioned high school. Based on this, the probability of Behzad being the architect of the high school becomes higher.
Keywords: Karim Taher-zadeh Behzad, Qazvin, contemporary architecture, monograph, school, high school -
با وجود اینکه قبل از اسلام هر کدام از فعالیت های آموزشی و عبادی مستلزم برخورداری از فضای کالبدی ویژه خود بوده اند، در قرون اولیه بعد از اسلام، فضاهای عبادی به عنوان عملکرد ثانویه به سمت آموزش متمایل گشته اند. از دوره سلجوقیان لازمه وجود فضاهای آموزشی به صورت اختصاصی مطرح گشته و در دوره های بعد نیز پیگیری شده و در عصر صفویه به اوج خود رسیده است. تعداد زیادی از این مدارس تمایل به مجاورت و ادغام با مساجد داشته اند. قطعا گستردگی زمان و مکان تاسیس این آثار، سبب برخورداری از تنوع بسیار در مشخصات کالبدی آن ها شده است. این تحقیق جهت تبیین ساختار، نسبت و میزان پیوند حوزه فضای آموزشی و فضای عبادی در مسجد-مدرسه ها در دو دوره قاجار و صفویه با هدف پاسخ گویی به این سوال شکل گرفته است که پیکره بندی دو کالبد مسجد و مدرسه نسبت به هم چگونه شکل گرفته و این موضوع از چه متغیرهای فیزیکی در هر کدام از دو دوره تبعیت می نموده است. تحقیق با استفاده از ترکیب روش های توصیفی تحلیلی و مقایسه تطبیقی انجام گردیده است. بدین منظور 43 مسجد-مدرسه مربوط به دوره صفوی و قاجار انتخاب و متغیرهای نوع دسترسی به دو فضا، نسبت ارتباط دو فضا با هم و با فضاهای بینابینی مشترک مانند حیاط و ایوان و هم چنین موقعیت قرارگیری دو فضا در سطح و نسبت مساحت فضای مسجد و مدرسه در هر یک بررسی گردیده است. تعداد بیشتری از نمونه های مورد بررسی در هر دو دوره صفوی و قاجار، بر اساس بیشترین و ساده ترین حد مجاورت و هم پیوندی شکل گرفته اند. در این نمونه ها دسترسی به دو فضا از یک ورودی مشترک صورت گرفته، هر دو فضا در یک سطح ساخته شده و در اطراف یک حیاط مشترک قرار گرفته اند و این متاثر از نسبت فضای مسجد و مدرسه در ساختار کلی فضا نبوده است. در دوره صفوی دو فضا پیوند زیادی با هم داشته و به سادگی در مجاورت حیاط با ورودی و دسترسی مشترک شکل گرفته اند. در دوره قاجار تنوع پیکره بندی بیشتر شده و دو فضا به سمت استقلال بیشتری پیش رفته اند، با این وجود هیچ گاه ارتباط دو فضا مطلقا قطع نشده است.کلید واژگان: پیکره بندی, مسجد-مدرسه, دوره صفوی, دوره قاجارAlthough before Islam each of the educational and worship activities required to have their own physical space, in the early centuries after Islam, places of worship tended to education as a secondary function. From the Seljuk period, the need for educational spaces has been specifically observed and has been followed in later periods and has reached its peak in the Safavid era. Many of these schools tended to be adjacent to mosques. Certainly, the extent of the time and place of establishment of these buildings has caused a great variety in their physical characteristics. This research has been formed to explain the structure, ratio and extent of the connection between educational space and worship space in mosque-schools in the two Qajar and Safavid periods with the aim of answering the question that the configuration of two bodies of mosque and school in relation to How it was formed and what physical variables this issue followed in each of the two periods. The research was conducted using a combination of descriptive-analytical methods and comparative comparison. For this purpose, 43 mosques-schools related to the Safavid and Qajar periods were selected and the variables were the type of access to the two spaces, the relationship between the two spaces and common intermediate spaces such as courtyard and porch, as well as the location of the two spaces on the level and the ratio of mosque area and the school is reviewed in each. Most of the studied samples in both Safavid and Qajar periods have been formed based on the maximum and simplest extent of proximity and interconnection. In these examples, access to two spaces was made from a common entrance, both spaces were built on the same level and located around a common courtyard, and this was not affected by the ratio of mosque and school space in the overall structure of the space. In the Safavid period, the two spaces were closely connected and were simply formed near the courtyard with a common entrance and access. During the Qajar period, the variety of configurations increased and the two spaces progressed towards greater independence, however, the connection between the two spaces was never severed. Keywords: configuration, mosque-school, mosque, school, Safavid period, Qajar period.Keywords: configuration, mosque-school, mosque, school, Safavid, Qajar period
-
سلسله مراتبی پنهان میان محیط های کالبدی، روان شناختی و رفتاری موجود است، این تسلسل برآمده از تکمیل نیازهای انسانی است که هرچه تکامل مییابد سبب میشود سلامت روان فرد و جامعه بیشتر تضمین گردد. اهمیت این موضوع در این امر مستتر است که فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی کودکان است، باعث رشد جسمی و ذهنی بیشتر و بهتر دانش آموزان می گردد. مدارس ابتدایی از مهم ترین مکان هایی هستند که کودکان در آن ها تاثیر پذیرفته و برای ورود به جامعه آماده می شوند. این مطالعه از نوع مداخلهای است. وضعیت سلامت روان دانش آموزان قبل از رنگ آمیزی از طریق پرسشنامه استاندارد SDQ اندازه گیری شده است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی_کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است.کلاس های درس کاملا شبیه هم، به 5 رنگ آبی، زرد، سبز، صورتی و سفید رنگ آمیزی شده است. در پایان سال یعنی حدود شش ماه بعد دوباره وضعیت سلامت روان دانش آموزان کلاس های اول و دوم دبستان های مهر و معرفت (پسرانه و دخترانه) کرمان از طریق همان پرسشنامه اندازه گیری شده و از مقایسه جواب های پس آزمون با جواب های پیش آزمون نتایج ذیل حاصل گردیده است. رنگ های، آبی، سبز، صورتی، زرد و سفید به ترتیب بر سلامت.
کلید واژگان: رنگ, کلاس درس, سلامت روان, دانش آموزان, مدرسهIntroductionThere is a hidden hierarchy connecting the physical, psychological, and behavioral environments. This hierarchy arises from the complete satisfaction of human needs, and the evolution of this hierarchy further guarantees the mental health of the individuals and society. This conceptchr('39')s importance lies in the fact that spaces with suitable and optimal conditions for the physical, mental, and emotional growth of children improve the physical and mental growth of the students. Primary schools are among the most important places where children are influenced and prepared to enter society and more complicated environments. This study is an interventional study. Studentschr('39') mental health is measured before coloring using the standard SDQ questionnaire (which is designed for assessing the studentschr('39') strengths and weaknesses; the parents form consists of 25 questions, and it has high validity and reliability). Goodman devised this questionnaire for respondents between the ages of 3 and 16 years. It comprises five subscales, namely emotional symptoms, conduct problems, hyperactivity/inattention, peer relationship problems, and prosaically behavior.
MethodsThe classrooms are classified into the following five color classes in an entirely similar fashion: blue, yellow, green, pink, and white. At the end of the academic year, i.e., about six months later, the mental health of the first and second-grade students in Mehr and Marefat primary schools (boys and girls schools) in Kerman was measured using the same SDQ questionnaire. The comparison of the posttest and pretest responses provided the following results.
ResultsThe colors were ranked about their impacts on the studentschr('39') mental health using the TOPSIS technique. Based on the resulting Ci values, the following conclusions are drawn: colors blue, green, pink, yellow, and white have the highest impact in the order mentioned on the mental health of the students in Mehr and Marefat primary schools in Kerman. In other words, blue has the highest impact while white has the lowest impact on studentschr('39') mental health. The colors were then ranked concerning their impact on the female studentschr('39') mental health using TOPSIS technique. The following conclusions are also reached based on the resulting Ci values: colors green, blue, pink, yellow, and white have the highest impact on the mental health of the students in the Marefat primary school (girls) in Kerman in the order mentioned. In other words, green has the highest impact while white has the lowest impact on girlschr('39') mental health. Finally, the colors were ranked concerning their impact on the mental health of the male. Students using TOPSIS technique and the following conclusions are drawn based on the resulting Ci values: colors blue, green, pink, white, and yellow have the highest impact on the mental health of the students in the Mehr primary school (boys) in Kerman in the order mentioned. In other words, blue has the highest impact while yellow has the lowest impact on the boyschr('39') mental health.
ConclusionStudentschr('39') mental health was examined for dimensions (emotional symptoms, behavioral problems, hyperactivity symptoms, peer problems, and desirable social behaviors), and different results were obtained.
Keywords: Color, classroom, mental health, students, school -
بیان مسئله
از ضروریات حیات انسان، تغییر و تکامل به سمت تعالی است و تنها راه دستیابی به آن، آموزش است. تغییر اصولی و منظم توسط حکومت با استفاده از آموزش جامع و همگانی در جهت ترویج آموزه های مذهبی، از شاخصه های ویژه عصر صفوی بود که باعث شد حاکمان برای دستیابی به این امر اقدام به تاسیس مدارس و دیگر بناهای تاثیرگذار کنند. در این راستا مدارس به عنوان مهم ترین مراکز آموزشی در خدمت مذهب تشیع به یکی از مهم ترین انواع ابنیه در این عصر مبدل شدند.
هدفرویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن نیاز دارد و از آنجا که چگونگی تاثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس صفویه مشخص نیست، این پژوهش تاثیر سیاست های آموزشی صفوی بر عناصر کالبدی و هماهنگی آنها را با سازماندهی فضایی و معماری مدارس علوم دینی بررسی کرده و در پی آن است تا معماری مدارس دوره صفویه را با توجه به سیاست های آموزشی گونه شناسی کند.
روش تحقیقاین پژوهش، با توجه به روند اوج گیری معماری و تشدید سیاست های آموزشی در دوره صفویه که منجر به شکوفایی و گسترش مدارس علوم اسلامی شیعی شد، سعی بر آن دارد تا از روش تفسیری-تاریخی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی، به شناخت جایگاه و اهمیت آموزش در سیاست های حکومت صفوی بپردازد و چگونگی تاثیر آن را بر کالبد معماری مدارس این دوره گونه شناسی کند. در این راستا چهار مورد از مدارس دوره صفویه به عنوان نمونه های هدفمند انتخاب و از لحاظ ویژگی های کلی بنا، سلسله مراتب و سازماندهی فضایی، با توجه به جایگاه و روش آموزشی این دوره، تجزیه و تحلیل شدند.
نتیجه گیرییافته های تحقیق حاکی از آن است که هم زمان با توسعه همه جانبه معماری در عهد صفوی، آموزش و جایگاه آن نیز، تفاوت هایی با ادوار پیش از خود داشته است. از طرفی با توجه به اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور و سیاست حاکمان صفوی در ترویج آن، آموزش علوم شیعی در مدارس به منظور استفاده همگانی از آن فراهم گردید. این تغییرات باعث به وجود آمدن تغییراتی در نظام آموزشی و معماری مدارس شده است که از آن جمله می توان به گسترش ابعاد مدارس، افزایش تعداد و کیفیت حجره ها و مدرس ها، توجه به حیاط مدارس به عنوان عنصر حیات بخش مدرسه، تغییر در دستگاه ورودی، ارتباط با شهر و عرصه عمومی و ارتباط مدرسه با فضای نیایشی اشاره کرد.
کلید واژگان: آموزش, صفویه, مدرسه, معماریBagh-e Nazar, Volume:16 Issue: 81, 2020, PP 61 -82Problem statementone of the necessities of human life is to change and evolve to be excellent, and the only way to achieve it is education. The principled and regular change made to promote religious teachings using comprehensive and universal education by the government was one of the specific characteristics of the Safavid era. To this end, the rulers had established schools and other influential buildings. So, schools have become the most important educational centers at the service of the Shiite religion and one of the most important architectural buildings in this era.
ObjectiveGiven that the educational approach of each era requires educational system and appropriate spaces and it is not clear how the educational system policies affected the architecture elements of the schools constructed in the Safavid era, the present study aims to investigate the effect of educational policies applied in the Safavid era on the physical elements and their coordination with the spatial organization and the architecture of schools of theology and seeks to typify the architecture of the schools constructed in this era considering educational policies.
MethodGiven the rise of architecture and the development of educational policies in the Safavid era, which led to the development and expansion of Shiite Islamic schools of theology, in the present study, it is attempted to investigate the position and significance of education in the policies taken by the Safavid dynasty, and to typify the effect of it on the architecture of those schools built in this era using a historical-interpretative method, secondary (desk) study and field study. In this regard, four Safivid schools are selected as targeted samples and then, analyzed in terms of the general characteristics of the building, spatial hierarchy and organization according to the educational position and methodology of this era.
ConclusionThe results of present study indicate that in addition to the comprehensive development of architecture in the Safavid era, education and its position had changed and become different from previous eras. On the other hand, as the Shiite religion was recognized as the formal religion in Iran and the Safavid rulers promoted it adopting different policies, education of Shiite sciences in schools was made available for public use. These changes have resulted in changes in the education system and architecture of schools. Some of these changes are as follows: expansion of school dimensions, increase in the number and quality of chambers and madrasa, attention to the courtyard of schools as a vital element of schools, changes in the entrance system, connection between schools, city and public spaces and connection between school and prayer spaces.
Keywords: Education, Safavid, School, Architecture -
International Journal of Architecture and Urban Development, Volume:9 Issue: 3, Summer 2019, PP 21 -30
It is universally agreed concept that education is a corner stone for socio economic transformation. Education has been recognized as weapon to fight backwardness, poverty and illiteracy for ages. Experience have shown that all the good benefit of education has been assured only when there is quality education. However, there are visible indicators that education quality has not been still achieved in the entire world. Particularly, education quality in developing countries is perceived as discouraging. Hence, the sharp decline of education quality is becoming major concern for developing countries like Ethiopia. This is also more serious concern in emerging regions like Gambella regional state where most people share pastoralism way of life. It is also understandable fact that there are locally known spatial and non-spatial factors that affect education quality. Therefore, the main objective of this study was to identify spatial and non-spatial factors that influence educational quality of primary schools in emerging regions. As methodological approach, the study was used descriptive design approach with mix of qualitative and quantitative method. The main data sources were both primary and secondary data. Primary data were collected from spatial and non-spatial data sources. The spatial information was mainly collected from GPS reading, aerial photo and land use plan. Non spatial primary data were collected using interviews and discussions. The perceptions and reflections of key informants (teachers, students, principals and parents) were entertained by using focus group discussion, key informant interview and public hearings. The secondary data sources were collected by means of desk review. As result, the study was found that education quality in the city is weakening. The underlying causes are, low teachers motivation level, high students- teacher ratio, high students- section ratio, lack of instructional materials, lack of infrastructure and facilities. From the spatial perspective, the education institutions are an unevenly distributed that students from the central part of the city are more advantageous.
Keywords: Distribution, Emerging Region, Elementary, Gambela, Quality, School, Service Area -
مدارس و مسجد-مدرسه ها به عنوان یکی از مهم ترین گونه های بناهای تاریخی در معماری عصر صفویه اصفهان از جایگاه ویژه ای برخوردارند. مسجد-مدرسه چهارباغ به عنوان یکی از شاخص ترین بناهای علمی- مذهبی عصرصفویه و گنجینه ای از هنر کتیبه نگاری ایرانی- اسلامی درخور توجه بیشتری است. کتیبه های این بنا علاوه بر ساختار چشم نواز دارای محتوا و مضامین عمیقی است که نیاز به شناسایی و طبقه بندی صحیح دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکردی نو، به مطالعه کارکرد کتیبه های این بنا در بازتاب تعالیم و عظمت پیامبر (ص) بپردازد تا زمینه پاسخ به پرسش اصلی پژوهش یعنی اینکه کارکرد رسانگی در کتیبه های مسجد-مدرسه چهارباغ چه جایگاهی داشته و بازتاب تعالیم و عظمت پیامبر (ص) در مضامین کتیبه ها شامل چه مواردی می باشد؟ فراهم آید. پژوهش حاضر از حیث روش، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به شیوه میدانی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است، لازم به ذکر است که نمونه های موردمطالعه به صورت هدفمند انتخاب شده اند، همچنین روش تجزیه وتحلیل یافته ها کیفی است. بخشی از نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که با توجه به طیف مضامین، ماهیت بنا و جایگاه ویژه آن، کارکرد رسانگی کتیبه های این بنا به مثابه یک رسانه تاریخی-هنری در میان دیگر کارکردها شاخص تر است. همچنین مهم ترین پیام هایی که با محوریت پیامبر (ص) در ساختار و درون مایه کتیبه ها بازتاب می یابد شامل احادیث نبوی، سیاست مذهبی اسلام و شیعه با محوریت نبوت، ادعیه، الگوسازی از شخصیت پیامبر (ص) و مدح و ستایش ایشان در قالب های گوناگون است لازم به ذکر است که این مضامین بیشترین درصد فراوانی را در میان مضامین کتیبه های موردمطالعه در این پژوهش دارند و به لحاظ کیفیت اجرا و محل قرارگیری نیز بسیار بااهمیت است.
کلید واژگان: کتیبه, مسجد-مدرسه چهارباغ, مضامین, کارکرد رسانه ای, پیامبر (ص)Chahar Bagh mosque/school has an important position as one of the most outstanding religious/academic monuments of the Safavid era in terms of Islamic engraving art. The present study, adopting a new approach, attempts to investigate the functions of the inscriptions of this monument in reflecting the teachings of the prophet in addition to expressing the extent of his magnificence. Attempts have been made in order to provide a setting for answering the two main questions of the study which are:1-what place did transferring function have in design and making of the inscriptions of the mosque/school? 2- In what ways does the contents of the inscriptions reflect the teachings and grandeur of The Prophet? The study is developmental. It adopts a descriptive-analytical method. The information was gathered through field and desk study. Also, the data were analyzed qualitatively. The results of the research indicate the following:-With respect to the spectrum of contents, the form of the monument and its important position, the role of it as a tool for transferring Islamic ideologies is much more significant than its other functions. -Furthermore, the most important messages centered around The Prophet(pbuh), were reflected in the content and structure of the inscriptions including: categorized Hadiths, the religious policy of Islam and Shiite with a focus on prophecy, supplications, modeling the personality of The Prophet and eulogy and praise for him in different ways. It should be mentioned that the afore mentioned contents constitute a huge percent of the contents and they have a significant importance in terms of quality of implementation and place as well.
Keywords: inscription, Chahar Bagh mosque, school, transferring function, The Prophet(pbuh)
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.