جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "symbols" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
تزیینات در معماری ایرانی اسلامی از ظهور باورها و آرمان هایی حکایت دارد که در کالبد بناها مکان مند شده و تجسد یافته اند. اندیشه های مکنون در این آرایه ها مفاهیم و باورهای روح زمانه را بازمی نمایانند. حضور انواع نقش مایه ها در معماری، بیانگر ایده های ازلی در ساحتی مفهومی است که به واسطه نقوش نمادین به ظهور رسیده اند. در میان انبوه نقش مایه ها، نقش سرو از نمادهای دیرینی است که همواره در بناهای ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی به شکل های متنوع متجلی شده است. به دلیل محتوای غنی و سرشار این نقش مایه در معماری بومی مازندران نمونه های فراوان و بدیعی از آن بر پیکر بناها مشاهده می شود که حاکی از جایگاه ارزشمند این نماد نزد مردمان منطقه است. پژوهش حاضر با هدف کشف لایه های پنهان و معناشناختی نقش سرو در معماری مازندران دوره قاجار صورت گرفته است و با کنکاشی توسعه ای مبتنی بر روش کیفی و رهیافتی توصیفی 16 بنای قاجاری این منطقه را واکاوی می کند. نگارندگان با بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی در تلاش برای پاسخ به این پرسش ها هستند که نقش مایه سرو در تزیینات بناهای مذهبی مازندران دوره قاجار دربردارنده چه لایه های پنهان و معناشناختی بوده و از چه ویژگی های بصری برخوردار است؟ یافته ها نشان می دهند که بن مایه های ذهنی نقش مایه سرو برخاسته از روایت های اساطیری، باورهای آیینی و اعتقادات مذهبی مردمان منطقه بوده و در ترکیب با نقش مایه های جانوری، گیاهی، هندسی، آسمانی و خط نوشته، متناسب با کاربری بناهای قاجاری مازندران، در قالب مفاهیمی چون باروری، برکت، جاودانگی، آزادگی، راست قامتی و تجدید حیات نمود یافته است و هنرمندان با بهره گیری از جنبه های نمادین این نقش مایه و نیز گزینش آگاهانه سایر نقوش در تلفیق با آن ترکیبی شگفت از رمزهای تصویری و صور مثالی را با استفاده از فنونی متنوع به عینیت رسانده اند.
کلید واژگان: دوره قاجار, مازندران, آرایه های بناهای مذهبی, نماد, نقش مایه سروDecoration in Iranian-Islamic architecture talks about the emergence of beliefs and ideals that have been localized and embodied in the body of buildings. Maknoon’s thoughts in these arrays reflect the concepts and beliefs of the spirit of the times. The presence of all kinds of motifs in architecture represents eternal ideas in a conceptual field that have emerged through symbolic motifs. Among the multitude of motifs, plant motifs have played a major role in the decorations of Iranian Islamic architecture. The cypress pattern is one of the ancient symbols that has always been manifested in various forms in the buildings of Iran from the ancient times to the Islamic era. Due to the rich content of this motif in the native architecture of Mazandaran, many and original examples of it can be seen on the structure of buildings, which indicates the valuable position of this symbol among the people of the region. The current research has been carried out with the aim of discovering the hidden and semantic layers of the role of cedar in the architecture of Mazandaran during the Qajar era, and it analyzes 18 Qajar buildings of this region with a developmental excavation based on a qualitative method and a descriptive-analytical approach. The authors are trying to answer this question by using documentary and field studies, what are the hidden and semantic layers of the role of cedar in the architectural decorations of Mazandaran during the Qajar period? The findings show that the mental motifs of the cypress pattern originated from mythological narratives, ritual beliefs and religious beliefs of the people of the region, and in combination with motifs such as animal, vegetable, geometric, asemani and calligraphy, according to the use of Qajar buildings in Mazandaran, have been expressed in the form of concepts such as fertility, blessing, immortality, freedom, uprightness and rebirth, and artists have used the symbolic aspects of this motif. Furthermore, the conscious selection of other motifs in combination with it has made a wonderful combination of pictorial codes and exemplary images objectified by using various techniques.
Keywords: Qajar Era, Mazandaran, Symbols, Decorations Of Religious Buildings, Cypress Motifs -
مساجد در شهرهای اسلامی، یکی از عناصر نشانه ای در منظر شهری است که ضمن هویتبخشی و معنا دادن به محیط شهری، موجب خوانایی و جهت دهی شهر می گردد؛ اما تغییر و تحولات ایجاد شده در ساختار معماری و شهرسازی معاصر، شکل و شمایل دیگری به جایگاه مساجد امروزی بخشیده است. در این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است، نویسندگان باهدف ارتقای کیفیت بصری و معنایی مناظر شهری به بررسی جایگاه مساجد معاصر در منظر شهرهای امروزی می پردازند. جامعه آماری تحقیق دانشجویان ارشد معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد زنجان در سال 1400-1401 به تعداد 78 نفر هستند. نمونه آماری نیز طبق فرمول کوکران به تعداد 65 نفر به صورت هدفمند از میان جامعه آماری انتخاب شده است. ارزیابی ها بر پایه رویکرد نشانه شناسی در قالب سه بعد «کالبدی»، «عملکردی» و «معنایی» با 16 معیار، از طریق آزمون های آماری تی تکنمونه ای و رگرسیون چند متغیره انجام پذیرفته است. بررسی ها نشان می دهد ازنظر جامعه آماری، میزان تحقق پذیری نشانه ای بودن مساجد معاصر، در سطح متوسط و حتی پایینی قرار دارد؛ به طوری که بعد «کالبدی» با میانگین 19/3 نسبت به بعد عملکردی، 98/2 و بعد معنایی 74/2 دارای تحقق پذیری بیشتری است. در میان معیارها نیز، معیار «شکل و فرم بنا» با میانگین 524/3 و معیار «هویت مکان» با میانگین 014/2 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تحقق پذیری را دارند. نتایج تحقیق بیانگر این است که در روند مدرن شدن شهرها، مساجد به عنوان عناصر نشانه ای هویت ساز در درجه دوم اهمیت قرارگرفته و با از دست دادن رابطه خود با ساختار شهر و محلات، عملکرد آن ها نیز تغییر یافته است.
کلید واژگان: منظر شهری, نشانه شناسی, مساجد معاصر, نماد, نشانهInvestigating the position of contemporary mosques in the urbanscape based on the semiotics approachUrbanscape, as the first field that the observer encounters in the city, is one of the most influential factors in urban design. One of the symbolic elements in the urbanscape is the presence of mosques in Islamic cities. The physical effect of these spaces in some periods of history was to the extent of giving identity to the urbanscape and giving meaning to the environment, and it made it readable and oriented. But the changes created in the architectural structure and contemporary urban planning have given another shape and image to the place of today's mosques. In this research, which has been carried out using a descriptive-analytical method, the authors analyze the position of traditional and contemporary mosques in the urbanscape of contemporary cities with the aim of improving the visual and semantic quality of urbancapes and relying on semiotics and attention to the design of mosques is emphasized in urban legibility. The statistical population of the research consists of 78 architecture and urban planning students of Zanjan Islamic Azad University in 2021-2022. The statistical sample, which was 65 people according to Cochran's formula, was randomly selected from the statistical population. In the descriptive part, the information was collected in a library and documentary manner about the selected contemporary mosques in Tehran, and the statistical data was done by completing a researcher-made questionnaire, which was prepared with an emphasis on the semiotics approach about modern urban signs and mosques. The mosques studied in the research are: Tehran University Mosque and Tarbiat Modares University (traditionalist), Al-Ghadir Mosque and Zarabkhaneh Mosque (historical), Al-Javad Mosque and Shahrak-e- Gharb (Modernist) and Imam Reza and Amir-alMominin mosques (transcendent).The evaluations are based on the semiotics approach in the form of three dimensions "physical", "functional" and "semantic" with 16 criteria, through t-test statistical tests and multivariate regression. The criteria investigated in the research are: color of materials, type of materials, form and shape of the building, size and scale of the building, visibility of the building, combination of the building with the adjacent texture (physical dimension), intensity of use, type of use and time of use, age group of users, User group (functional dimension) and collective memories, behavioral location, sense of place, spatial identity (semantic dimension). Surveys show that, from the point of view of the statistical community, the degree of realizability of contemporary mosques as a sign in the current situation is at a medium or even low level; So that the "physical" dimension with an average of 3.19 has more realizability compared to other dimensions (functional dimension, 2.98 and semantic dimension 2.74). Among the criteria, the criteria of "shape and form of building" with an average of 3.524 and the criterion of "place identity" with an average of 2.014 have the highest and lowest levels of realizability, respectively. The results of this research show that in the process of modernization of cities, mosques are of secondary importance as elements of identity and by losing their relationship with the structure of the city and neighborhoods, their function is also changing.
Keywords: Urbanscape, semiotics, contemporary mosques, symbols, sign -
نشریه مطالعات هنر اسلامی، پیاپی 47 (پاییز 1401)، صص 225 -239
نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری انتقال مفاهیم، توانسته بسیاری از آثار نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کند. از این رو، بررسی جایگاه نمادها و چگونگی کاربرد آن ها در موضوعات مختلف کتب ادبی به ویژه شاهنامه فردوسی، نکته ای تامل برانگیز است. یافته های حاصل از مطالعات کتابخانه ای گویای این مطلب است که نگاره مورد نظر متشکل از جلوه های بارز و چشم نوازی است که با ویژگی های نمادین گوناگون، رشته های ارتباطی خود را با واقعیت ملموس حفظ کرده، به عبارت دیگر، نگارگر ایرانی با بهره گرفتن از بستر ارزشمند شعر نمادین شاهنامه و همچنین مفاهیم عمیق حکمت ایرانی و عرفان اسلامی، با ترکیب ویژگی های مختلف، عناصر بصری را با عملکردهای متفاوت به منصه ظهور رسانده است، و توانسته در فضای نگاره ها با چیدمان های نمادین، پیوند و ارتباط با معانی و مفاهیم نامحسوس را فراهم سازد. در واقع هدف او نه تنها در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه در جهت فرانمایی جلوه های نمادین بوده . با بررسی انواع نمادها در این نوشتار می توان گفت که ابداع و استفاده از عناصر نمادین در این نگاره شامل عناصر بصری طبیعت، اشکال حیوانی، پرنده، رنگ و نقوش هندسی می باشد و هنرمند دیدی فراتر از تصویرسازی به اثر خود بخشیده است.اهداف پژوهش:بررسی مختصات نگاره کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز.شناسایی انواع مختلف نمادها در نگاره کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز.سوالات پژوهش:مجلس نگارگری کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز دارای چه مختصاتی است؟چه عناصر نمادین در مجلس نگارگری کشته شدن سهراب در شاهنامه 1028ق موزه والترز وجود دارد؟
کلید واژگان: دوره صفوی, شاهنامه فردوسی, موزه والترز, نگاره رستم و سهراب, رموزIslamic Art Studies, Volume:19 Issue: 47, 2022, PP 225 -239Symbolism as one of the tools of visual expression of the transfer of concepts, has been able to bring many works of Iranian painting closer in form and meaning.Findings from library studies show that the painting in question consists of prominent effects that with various symbolic features, maintain their relationship with tangible reality, in other words, the Iranian painter using the valuable context of the symbolic poetry of Shahnameh and , the concepts of Iranian wisdom and Islamic mysticism, by different features, have brought visual elements with different functions, and provide connections and connections with intangible meanings and concepts in the space of images with symbolic arrangements. By examining the types of symbols in this article, it can be said that the invention and use of symbolic elements in this painting include visual elements of nature, animal shapes, birds, colors and geometric patterns.Research aims 1- Identifying the codes and codes used in the painting assembly of Sohrab being killed by Rostam in the Shahnameh 1028 AH Walters Museum2- Identifying different types of symbols in the painting assembly of Sohrab being killed by Rostam in the Shahnameh 1028 AH Walters Museumresearch questions:1- On what basis were the secrets used in the painting assembly of Sohrab killed by Rostam in the Shahnameh 1028 AH in the Walters Museum?2- What are the symbolic elements in the painting assembly of Sohrab being killed by Rostam in the Shahnameh 1028 AH Walters Museum?
Keywords: Safavid period, Ferdowsi Shahnameh, Walters Museum, Rostam, Sohrab, symbols -
حمام چهارفصل اراک یکی از زیباترین آثار تزیینات کاشی کاری ایران در دوره قاجار است. این حمام به واسطه تنوع نقوش، به ویژه در کاشی کاری های سربینه1، به لحاظ طرح و مضامین نگاره ها اثری منحصربه فرد به شمار می رود. طرح ها و نگاره های این حمام می تواند تصویری گویا از خصوصیات هنرهای تزیینی دوران قاجار و باورها و فرهنگ آن زمان ارایه دهد. بدین ترتیب می توان با بررسی این نقوش، پشتوانه های فرهنگی آن ها را تبیین نمود. نمونه مورد بررسی از جمله بناهای باارزشی است که کمتر مورد نظر پژوهشگران واقع شده و علاوه بر معناشناسی نگاره های قاجاری، معرفی این بنا از اهداف پژوهش حاضر است. نگرش کلی حاکم بر پژوهش حاضر از نوع تفسیری بوده و راهبرد آن موردپژوهی است، روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. مورد پژوهش به طور خاص تزیینات سربینه مردانه حمام چهارفصل اراک و نقوش به کاررفته از آن شامل نقوش هندسی، گیاهی، جانوری و انسانی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد نقوش و تزیینات به کاررفته دارای چهار سطح معنی شامل تصویرسازی تقلیدی (از مناظر و کارت پستال های غربی)، مضامین سیاسی، مفاهیم اساطیری و معانی مذهبی می شود.
کلید واژگان: حمام چهارفصل, کاشی هفت رنگ, کاشی کاری قاجاری, نمادهاThe Chāhārfasl (Four Seasons) Bathhouse is considered as one of the most beautiful historic places with glorious tiles from the Qajar dynasty, Iran. This bathhouse is unique for its diverse artistic patterns, particularly in its apodyterium. The tile patterns and motifs of this bathhouse are a testimony to the past rich culture and art of the Islamic world, which in the absence of written documents would play a considerable role in depicting Qajar artistic taste. On the other hand, such traditional patterns reflect the beliefs and culture of the people. Therefore, an analysis of subjects and concepts of the mentioned patterns of these tiles can help us extend our understanding of Iranian architecture and art in the recent centuries. The shortage of academic studies on the architecture and art of Arak is a matter emphasizing the importance of carrying out a detailed investigation into its historic sites and places, most specifically the Chāhārfasl Bathhouse. It should also be noted that no specific study has ever been undertaken on the themes of this bathhouse’s ornaments. Considering this issue and the need to know more on art and culture connections, we proceeded to study the themes and subjects of the tiles in the bathhouse’s apodyterium. This study is based on analytical-descriptive methodology conducted by the means of field and desk research. The motifs studied here could be categorized as: sun, spiral icons, human soldiers, lion and dragon, lion and cow, birds, owl, flower and vase, landscapes and arabesque and khata’i. Results of the study indicate that these icons, patterns and designs are not just decorative, but they derive inspirations from epic, historic, religious, political and western figures.
Keywords: Chāhārfasl Bathhouse, Polychrome Tiles, Qajar Tile-work, Symbols -
Many scientific sources agree that indigenous architecture, in terms of shape and function, is best suited to its environment. In this architecture, climatic conditions, access to materials, culture and beliefs of residents play an important role in the formation of the outer wall, the arrangement of ancillary spaces and decorative features. This architecture has a unique feature in the Pamir Mountains of Afghanistan in the face of wildlife, different cultures and harsh climatic conditions. The approach of the two Wakhi and Kyrgyz immigrant communities in the region is quite different in their adherence to traditions. However, in the Wakhan Valley, the transfer of experiences between farmers and herding nomads has created a new kind of architecture that is still introverted. To study the formation of this architecture, descriptive-analytical method has been studied on library resources, maps, statistical data, reports and field images. This study showed that indigenous architecture, in a wise introverted way, is based on both maintaining the internal warmth of the house and socio-cultural relationships. Symbols are influenced by the nature, history and culture of neighboring civilizations and have evolved over time. However, this architecture plays an important role in creating interaction and social stability in this region. Communities in residential, religious and burial buildings have also paid attention to available materials and adaptation to land form. Despite efforts to adapt to very cold climates in both types of homes, buildings and tents, there are limitations to receiving lighting and ventilation.Keywords: Vernacular, mountain, Cold climate, Symbols, Cross culture
-
بیان مسئله
اقوام کرمانج که به دستور شاه عباس صفوی برای حفاظت از مرزهای شرقی، از غرب کشور به خراسان کوچانده شدند، عمدتا دامدار و مانوس با طبیعت هستند. از جمله تولیدات ایشان، بافته های پاپوش با طرح و نقش قابل تامل است. پاپوش ها شامل جوراب پشمی، پتاوه و چاروق است که زن و مرد عشایر با بافت و دوخت و دوز آن به روایت زندگی و خاطرات خود می پردازند. در این پژوهش به چیستی نقوش پاپوش اقوام زعفرانلو و شادلو و همچنین چیستی مفاهیم نمادین آن ها که بازنمود فرهنگ بصری این اقوام است، پاسخ داده می شود.
هدفدسته بندی نقوش و بازشناسی نمادهای برتر و معنا و مفهوم در پاپوش های اقوام زعفرانلو و شادلو در شهرستان های شیروان، بجنورد، قوچان و کلات نادری هدف این پژوهش است.
روش پژوهشرویکرد تحقیق، کیفی است. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و ماهیتی توصیفی و تحلیلی دارد. جمع آوری مطالب کتابخانه ای و نیز میدانی و شامل مصاحبه و عکاسی است.
یافته هاپاپوش های ایل کرمانج به سه نوع جوراب، پتاوه و چاروق تقسیم می شوند که تنوع نقوش در جوراب ها بیشتر از نقوش پتاوه و کفش است. نقش پاپوش ها، حیوانی، گیاهی و هندسی اند و مهم ترین خصیصه، انتزاعی و هندسی بودن آن هاست. کاربرد و معنای نقش ها تا اندازه ای همپوشان و در برخی طایفه ها متفاوت است. منبع الهام نقوش و باورهای ایل کرمانج طبیعت، گیاهان، پرندگان، حیوانات، امور روزمره و شرایط اقلیمی است. در هنر کرمانجی می توان نمادهایی چون برکت، حاصل خیزی، قدرت، استقامت، تجدید حیات، زندگی، باروری محافظت کننده و آسیب رسان و نیروهای فرامادی و کیهانی را پی جویی کرد.
کلید واژگان: عشایر کرمانج, زعفرانلو, شادلو, پاپوش, نقوش و نمادPaykareh, Volume:10 Issue: 24, 2021, PP 1 -15Problem DefinitionThe tribe of Kurmanj, enforced to immigrate from the west of the country to protect the eastern borders by the order of Shah Abbas of the Safavid era, were mostly stockbreeders and accustomed with nature. Among their handcrafted art, woven footwears are distinguishable that bestow a unique design and pattern. Footwear consisted of woolen socks, Pataveh, and Charuq that narrate the lives and memories of nomadic men and women with their texture and sewing. These motifs have arisen in the cultural and climatic range of the Kurmanj people.
ObjectiveClassification of designs and recognition of significant symbols, meaning, and concepts in the footwear of the Zafaranlu and Shadlu tribes in Shirvan, Bojnourd, Quchan, and Kalat Naderi.
Research MethodThe overall research approach is qualitative. The methodology is descriptive and analytical in terms of purpose, basis, and essence. Data is collected by library research with the aid of field materials including interviews and photography.
ResultsThe footwear of the Kurmanji tribe can be classified into three types: socks, Pataveh and Charuq. The variety of patterns applied in socks are more perceivable compared to other footwear. The applied patterns include animal, plant, and geometric designs that are significantly abstract and geometric. The use of the mentioned patterns is mostly the same bearing variances in some tribes. The source of inspiration for the usage of the applied patterns and the beliefs of the Kurmanji tribe root in nature, vegetation, birds, animals, daily affairs, and climatic conditions. In Kurmanji art, symbols such as blessing, fertility, power, endurance, revival, life, protection, hazard, fertility, transcendental and cosmic forces can be outlined.
Keywords: Nomads of Kurmanj, Zafaranlu, Shadlu, footwear, designs, symbols -
امروزه سازندگان بازی های رایانه ای به بازنمایی رخدادهای گوناگون و موضوعات متنوعی می پردازند. بازسازی تمدن های باستانی و استفاده از ظرفیت های تاریخی و اساطیری از جمله موضوعاتی است که در بسیاری از بازی ها مورد توجه قرارگرفته است. اساطیر، از اصلی ترین عناصر سازنده فرهنگی هر تمدن به شمار می روند. شناخت فرهنگ اساطیری هر تمدن منجر به آشنایی هرچه بیشتر با نگرش پیشینیان در باب پدیده های هستی خواهد شد. زبان آثار اساطیری زبانی نمادین است. همان طور که مقوله نماد و نمادشناسی در بسیاری از شاخه های علوم انسانی همواره بازتاب داشته و مورد بحث و تاکید قرار گرفته است؛ با توجه به ظرفیت های بازی های رایانه ای در بازتاب نمادها و اساطیر، این مقوله می تواند در این رسانه نوین هنری نیز مورد توجه و بازشناسی قرار گیرد. یکی از بازی های رایانه ای موفقی که به بازسازی واقع گرایانه تمدن های باستانی پرداخته، بازی «کیش یک قاتل: ریشه ها» است. این بازی با بازسازی تمدن کهن و عظیم مصر باستان، واکنش های مثبت بسیاری دریافت کرد. یکی از جنبه هایی که در این بازی مورد بازسازی قرار گرفته، توجه به خدایان، اساطیر، نقوش و نمادها است. پژوهش حاضر برای اولین بار در کشور به بررسی و نمادشناسی عناصر نمادین و اسطوره ای تمدن مصر بر مبنای تصاویری برگرفته از جریان این بازی رایانه ای با روشی توصیفی-تحلیلی می پردازد. هدف این پژوهش بررسی نمادشناسانه عناصر اساطیری در یک بازی رایانه ای موفق در سطح بین المللی و واکاوی شیوه های مختلف به کاررفته در این بازی جهت بازتاب این ظرفیت های تمدنی و اساطیری است. در نهایت از فروش و استقبال از این بازی در سطح دنیا می توان نتیجه گرفت زمینه های اساطیری و نمادهای فرهنگی قابلیت گسترده ای جهت استفاده در بازی های رایانه ای دارند و با تحلیل عناصر عناوین موفق بین المللی می توان اقدام به تولید بازی های رایانه ای بومی براساس ظرفیت های اساطیری و تمدنی غنی موجود در تمدن ایرانی-اسلامی کرد.
کلید واژگان: بازی رایانه ای, اساطیر, نماد, مصر باستان, شبیه سازی, کیش یک قاتلNowadays, the creators of computer games represent a variety of events and themes. Reconstruction of ancient civilizations and the use of historical and mythological capacities are among the topics that have been considered in many games. Myths are one of the main cultural elements of any civilization. Understanding the mythological culture of any civilization will lead to more familiarity with the attitude of its predecessors toward the phenomena of existence. The language of mythological works is symbolic. As the category of symbols and symbolism has always been reflected and discussed in many branches of the humanities; given the capabilities of computer games in reflecting symbols and myths, this category can also be considered and recognized in this new artistic medium. One of the most successful computer games that has realistically reconstructed ancient civilizations is Assassin’s Creed: Origins. The game received many positive reactions with the reconstruction of the ancient and great civilization of ancient Egypt. One aspect that has been reconstructed in this game is the attention to gods, myths, motifs, and symbols. For the first time in the country, the present study examines and symbolizes the symbolic elements and myths of Egyptian civilization based on images taken from this computer game in a descriptive-analytical manner. The purpose of this study is to study the symbolism of mythological elements in an internationally successful computer game and to analyze the various methods used in this game to reflect these civilizational and mythological capacities. Finally, from the sale of this game at the international level, it can be concluded that mythological fields and cultural symbols have a wide potential for use in computer games, And by analyzing the elements of this game, it is possible to produce computer games based on the rich mythological and civilizational capacities in the Iranian-Islamic civilization.
Keywords: Computer game, Mythology, Symbols, Ancient Egypt, Assassin’s Creed -
چکیدهبه دلیل ورود الگوهای بیگانه در بازار جواهرات (زیورآلات)، نیاز به تولید آثاری است که دارای بار فرهنگی بوده و نیز بر هویت زن ایرانی تاکید کند. انتخاب «شاهنامه فردوسی» می تواند منبع الهام مناسبی باشد. از بین زنان شاهنامه، «رودابه» با بیشترین توصیف انتخاب شد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال است که چگونه می توان شخصیت اسطوره ای رودابه را برای طراحی جواهرات به کار برد و از روش داستان سرایی برای طراحی جواهر استفاده کرد؟ طراحی جواهر برای زن معاصر ایرانی با بهره گیری از الگوی زن اساطیری (رودابه) در راستای معرفی این کهن الگو صورت گرفت.در روش داستان سرایی، تمرکز نه به کارکرد محصول که به پیام آن معطوف است. روند پژوهش شامل دو فاز است، نخست اسطوره پژوهی و تعریف داستان مرتبط با آن (مطالعه و بررسی زنان شاهنامه، اولویت بندی آنان و انتخاب پرکاربردترین نمونه، استخراج نمادها و تعریف داستان براساس الگوی داستان های کلاسیک) و دوم مردم نگاری و ارزیابی (شناسایی الگوهای مشترک، تدوین مود برد، تعریف چهار داستان برای کاربران و طراحی براساس داستان ها و مودبردها و در نهایت ارزیابی طرح ها توسط کاربران و انتخاب چهار طرح برتر). در ارزیابی آثار، امتیاز کاربران نشان داد که جواهرات طراحی شده می تواند حامل الگوهای اساطیری و معرف آن برای زن معاصر باشد. به نظر می رسد که استفاده مناسب از نمادها در طراحی و توجه به درک استفاده کنندگان از فرم ها، در تداعی مفهوم یک نماد اهمیت دارد و می توان با استفاده از روش داستان سرایی در جهت بهره وری از نمادهای کهن و اساطیری زنانه ایرانی برای طراحی مناسب و مطلوب زنان معاصر ایران بهره برد.کلید واژگان: زنان شاهنامه فردوسی, نماد, داستان سرایی, اسطوره, زیورAbstractBecause of the entry of foreign patterns to the jewelry market, the need to produce artworks with a cultural burden and an emphasis on the identity of Iranian women is felt more than ever. Choosing Shahnameh composed by Ferdowsi can be a good source of inspiration. This study focuses on Rudaba, one of the women of Shahnameh, who has the most descriptions in this book.This study was shaped based on the two main question1)how mythical character of Rudaba can be applied for designing jewelry, and how can storytelling approach be used for designing jewelry. Therefore, This study aimed to design jewelry for contemporary Iranian women based on an Iranian mythical woman (Rudaba) to introduce this archetype.In the storytelling approach, the focus is not on the function of a product but on its message. This study comprised two phases: In the first phase, mythology research was carried out and the story related to the selected character was narrated. To this purpose, first, women in Shahnameh were studied and the priority was given to the most widely described characters. Then, the symbols were selected and the stories were narrated using the classic framework and the second phase included ethnography and evaluation. This phase included identifying common patterns, developing a mood board, defining four stories for consumers and designing based on the stories and mood board, and finally requesting users to evaluate the designs and selecting the top four designs). Evaluating the artworks by users through rating showed that the designed jewelry can be used for introducing mythical patterns to a contemporary woman. The proper use of symbols in the designing and attention to the consumers’ perceptions of the forms is important in evoking the concept of a symbol. Through storytelling, the ancient and mythical Iranian female symbols can be used in developing appropriate and desirable designs for contemporary Iranian women.Keywords: Women in Shahnameh, symbols, storytelling, myth, Jewelry Design
-
مفاهیم رمزگونه و نشانه های نمادین، همواره، در هنر برای بیان اندیشه و عقاید آیینی و دینی و مذهبی به کار می رفته اند. با نگاهی به تاریخ هنر درمی یابیم که شیر، یکی از جانورانی بوده که در فرهنگ ها و تمدن های باستانی جنبه نمادین داشته و برای دست یابی به مفاهیم دیگر از ترکیب این نماد با عناصر نمادین دیگر از جمله بال مبادرت ورزیدند. در این پژوهش، سعی بر این است که، شباهت ها و تفاوت های نقش شیر بال دار در ایران و چین باستان بررسی شود. این پژوهش به روش تاریخی، تحلیلی- تطبیقی در جهت بررسی نقش شیر بال دار در این دو تمدن و معرفی برخی مفاهیم نمادین نهفته در آن ها، از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانهای و اسنادی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش، جست وجوی مفاهیم و کهن الگوهای نقش شیر بال دار در هنر ایران باستان و چین و یافتن وابستگی ها و افتراقات این نماد در هر دو فرهنگ است. به منظور دست یابی به این مهم، نمایه شیر و بال را از نظر مفهوم و کاربرد اسطورهای آن در هر دو تمدن عنوان کرده و با توجه به آثار باقی مانده از آن دوران، به بررسی آن ها می پردازیم. به نظر می رسد آغازین نمونه های نگاره شیر بال دار با مفهوم نگهبان معابد و مقابر، در تمدن عیلام شکل گرفته است و در تمدن ایران و سپس، در چین رواج پیدا کرده است.کلید واژگان: نماد, شیر بال دار, عیلام, ایران, چینEncoded concepts and symbolic signs have always been used in art to express religious and ritual beliefs. All throughout the history, human societies have highly regarded various animals. Such outlook has ever been exhibited in the art of world cultures; however, none of these animals have enjoyed such significant status as lion. Since the Paleolithic period, various cultures have used lion's motif both in cave carvings and paintings. Looking at the history of art, we find that lion was one of the animals that held symbolic meaning for the peoples of the ancient cultures and civilizations, and they have used this motif, in combination with other symbolic elements such as wings, to convey other concepts. Although lion is one of the animals that threaten human lives, it has ever been portrayed in a positive role and as a powerful and exceptional animal. Lion is one of the most ancient symbols in Persian art and one of the motifs used most commonly on seals, containers, weapons, reliefs and sculptures. Symbolic meanings of this animal include: summer, monarchy, divine power and strength, protector, controller of spirits and devils, constellation and fertility. Persian art contains different illustrations of this motif and such representation is always associated with the magical concept of this animal in protection against evil elements. The human belief in constellation and its impression on life has significantly affected the development of this symbol. The winged lion is one of the most fascinating and common themes of ancient Persian art and has appeared on various artifacts such as reliefs, mud seals and metal objects. In the course of Sino-Iranian relations of the 2nd millennium BC, the native Iranian animal of lion was offered to the Han Dynasty in China, and with the arrival of this mythical beast, its accompanying symbols also made their way to China. In the process of transfer of symbols between nations, the meanings and concepts associated with each symbol are not necessarily transferred or accepted. In the new home, many of the symbols are merged with the old beliefs of the inhabitants and thus take new functions and meanings. Yet, during the transfer process, some symbols not only take their forms with them but also their accompanying ideas. The paper at hand first elaborates upon different types of winged lions portrayed on artifacts and architecture of ancient Persian civilizations to be followed by a study of this motif in ancient Chinese art. Moreover, the study aims to: 1- Recognize the ancient artifacts and artworks holding winged lions' motif which belong to ancient Persian art and art of the Chinese Han Dynasty and 2- Identify the similarities and differences of this symbol between the two cultures. Besides, the paper seeks to address these questions: 1- Where is the origin of the winged lion symbol? 2- Has Iran's winged lion motif affected the appearance of its Chinese counterpart? In what areas can this impression be studied? What are their similarities and differences? In order to answer these questions, the study endeavors to cover wing and lion motifs in terms of their mythical concept and application in both the civilizations through the study of the remaining objects. it seems that the first representations of the winged lion, as the guardian of the temples and tombs, were formed in ancient Elam civilization of Iran and have then become popular in China. Taking historical and descriptive-analytical approach and using library resources including documents, texts and images as well as numerous examples of winged lion in the art of ancient Persia and China, the article tries to make a fresh analysis of the subject matter and present examples of the impact of Persian art on Chinese motifs. The objects to be studied range from the artifacts of the ancient Persian to the Parthian period and the ancient China to the rule of the Han dynasty. The statistical population of this research includes the artworks in the Louvre Museum, National Museum of Iran, Metropolitan Museum of New York and the United Kingdom's Albright-Knox Art Gallery, Zurich Museum Rietberg, the Atkins Museum of Kansas City, The Museum of Mediterranean and Near Eastern Antiquities in Stockholm, the Cleveland Museum of Art in Ohio, Guimet Museum in Paris, the Hermitage Museum, Oriental Institute Museum in Chicago, Taipei's National Palace Museum, the Iraqi Museum of Baghdad and the Oriental Institute of the University of Chicago. A total of 21 Iranian and 18 Chinese pieces have been chosen for this study.Keywords: symbols, Winged Lion, Iran, China
-
در رویکرد به فرش ایرانی به مثابه ی یک هنر، آنچه گاه از نظرها دور مانده است ارتباط محتوای این هنر با جهان بالایی و اسطوره ای و به کارگیری عناصر نمادین در این حوزه است. جهان پیرامونی که تجلی آن را به بی واسطه ترین و مستقیم ترین وجه در هنر و اثر قالیباف می بینیم. با توجه به مفاهیم و تعاریفی که در حوزه اسطوره ارایه می شود می توان دریافت که دامنه کاربرد نماد و نشانه و اسطوره در تمامی حیطه های زندگی اجتماعی و انفرادی وارد شده است، مصداق این کاربرد را باید در ورود این عناصر به ادبیات، فلسفه، دین و مذهب و جامعه شناسی و هنرجست و جو کرد. بررسی ارتباط بین نقوش فرش، اسطوره و نشانه شناسی و بهره گیری از نمادها عالوه بر آن که غنای جایگاه نماد و نشانه را در اعصار متفاوت مشخص می سازد، هم چنین بر غنای معنوی و زیبایی ظاهری فرشهای ایرانی افزوده و چهره می گشاید.در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در کنار مطالعه اسنادی به این سوال که گونه بندی شکلی و فرمی درخت در ساختار فرش ایرانی به چه صورت بوده است پاسخ داده میشود. هدف طراحی اسالمی وحدت و ابدیت است. همبستگی یک یک نگاره ها و گسترش آنها تا بی نهایت، به طوری که نگارنده نقش اسلامی، خود را "جزیی" از "کل" می بیند و احساس می کند که تمامی هستی در حرکت مداوم و ابدی است.
کلید واژگان: طرح و نقش, درخت, فرش ایرانی, نشانه شناسیIn the approach to the Persian carpet as an art, what is sometimes overlooked is the relevance of the content of the art to the upper and mythical worlds and the application of symbolic elements in the field. A world we see as the most direct and direct manifestation of carpet weaving art and work. According to the concepts and definitions presented in the field of myth, we can be seen that the scope of application of symbols and myths has reached all areas of social and individual life, An example of this application must be found in the introduction of these elements into literature, philosophy, religion, and sociology and the arts. Investigating the relationship between carpet motifs, myth and semiotics and the use of symbols in addition to highlighting the richness of symbol and symbol status in different ages, It also adds to the spiritual richness and beauty of the Persian carpets. The goal of Islamic design is unity and eternity. The solidarity of one painting and their expansion to the infinite, so that the writer of the Islamic role sees himself as "part" of the "whole" and feels that the whole being is in constant and eternal motion.
Keywords: Patterns, symbols, tuba tree, Persian Carpet, Semiotics -
کهن الگوها یکی از بخش های مهم دانش اسطوره شناسی است که مطالعه آن ها زمینه واکاوی اشتراکات ذهن بشر در تمامی اعصار را ممکن می سازد و با بررسی این کهن الگوها می توان بین خودآگاه و ناخودآگاه ذهن بشر که آبشخور اسطوره هاست، ارتباط برقرار کرد. آنیما کهن الگویی بسیار مشهور در ادبیات فارسی است که ابتدا توسط روان شناسانی چون یونگ مطرح شد. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در وجود مردان است. این کهن الگو تحت تاثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل می گیرد و تحت شرایط اجتماع و زندگی هر شخص می تواند دچار تغییر و تحول شود. این تصویر بارها توسط پژوهشگران در اشعار شاعران مختلف بررسی شده است. هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) و سیاوش کسرایی از شاعران معاصری به شمار می آیند که کهن الگوها در شعرشان مجال بروز و ظهور فراوان یافته است و یکی از دلایل اقبال عمومی به شعر آن ها استفاده فراوان از موتیف ها، تصاویر و واژگانی است که در حافظهی قومی مردم وجود دارد. زن از وابسته های جدایی ناپذیر شعر فارسی ست که در ادوار مختلف از آن سخن گفته شده است و گاه در مقاطعی، به تنهایی سنگ بنای شعر فارسی گشته است؛ از این رو بررسی کهن الگوی آنیما در اشعار ابتهاج و کسرایی می تواند به نقد و تحلیل افکار این دو شاعر کمک شایانی بکند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، روش تحلیل داده ها کیفی است و برای استدلال نیز از روش استدلال استقرایی (از جزء به کل) استفاده شده است. نتایج پژوهش در بردارنده این مطلب است که در اندیشه شعری ابتهاج و کسرایی، به دلیل ویژگی های خاص زمانی و اجتماعی روزگارشان، این کهن الگو اشکال گوناگونی به خود گرفته است که قوام آن در دو هییت کلی آنیمای خیالی/ انتزاعی و عشق به طبیعت، بازنمودی از این تصویرگری های رمزآلوده است.
اهداف پژوهش:
بررسی نقش ویژه کهن الگوی آنیما (زن و معشوق) برمبنای اندیشه های روان شناختی. پرداختن به اندیشه ورای افکار شعری ابتهاج و کسرایی و بررسی کهن الگوی «آنیما» (روان زنانه مردان) و اشکال مختلف بروز و ظهور آن در کلام این دو شاعر.
سوالات پژوهش:
چگونه می توان بین مبحث کهن الگوی آنیما با مباحث روان شناسی ارتباطی هماهنگ ایجاد کرد؟ کهن الگوی «آنیما» (روان زنانه مردان) به چه شیوه ایی در افکار شعری ابتهاج و کسرایی بروز و ظهور یافته است؟
کلید واژگان: روان شناسی, کهن الگوی آنیما, بانو و معشوق, سیمین بهبهانی, سیاوش کسراییIslamic Art Studies, Volume:15 Issue: 36, 2020, PP 101 -128Archetypes are one of the significant sections of mythological knowledge in which studying such features permits the analysis of the commonalities of the human mind in all ages; hence, by examining such archives, one can distinguish between the conscious and the unconscious mind, the essence of mythology. Anima is a famous archetype in Persian literature first introduced by psychologists like Jung. The ancient pattern of anima is semi-feminine in the presence of men. This archetype is shaped by the presence of the mother and father in every person's existence, and can evolve under the circumstances of one's life and society. This image has been repeatedly depicted by scholars in the poetry of various poets. Houshang Ebtehaj (H.F. Sayeh) and Siavash Kasraie are considered among contemporary poets in which archetypes have manifested in their poetry. The increase in public reputation in their literary works is due to the great deal of use of motifs, images, and words existing in people's ethnic memory. Since the role of a woman is an inseparable affiliate of Persian poetry which has been mentioned in various eras and at times has been the cornerstone of Persian poetry single-handedly, studying Anima's archetypes in the poems of Ebtehaj and Kasraie can aid to critique and analyze the thoughts and views of the two stated poets. In this descriptive-analytical study, data analysis method is qualitative and inductive reasoning method (from component to total) is used for reasoning. The results of this study suggest that due to the specific temporal and social characteristics of the poems of Ebtehaj and Kasraie, these archetypes take on various forms including significant features such as Anima of abstract/ imaginary and admiration towards nature which are reflections of these mysterious illustrations.
Research aims:
1. Investigating the distinctive role of the Anima archetype (woman and lover) based on psychological thoughts. 2. To think beyond the ideas of the poetry of Ebtehaj and Kasraie to study the archetype of "Anima" (the feminine psyche of men) and its various forms of appearance and presence in the words of these two poets.
Research questions:
1. How can one harmonize the ancient discourse of the Anima model with the topics of psychology? 2. In what way has the “Anima” (feminine psyche of men) archetype manifested in the poetic thoughts of Ebtehaj and Kasraie?
Keywords: Psychology, symbols, Motifs, Simin Behbahani, Siavash Kasraie -
استان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان در شرق و جنوب شرقی ایران قرار دارند. تزیینات در این دو منطقه، شکل های بسیار متنوعی دارد. بارزترین آن ها را می توان از نقش مایه های به کار رفته در دست بافته ها مشاهده کرد. عوامل مختلف طبیعی، فرهنگی و تاریخی باعث شکل گیری رنگ و فرم در تزیینات این دو منطقه شده است. هنرمندان این دو منطقه در تزیینات آثار خود خصوصیات و کیفیت های بصری را رعایت کرده اند. تلاش نگارنده در این پژوهش، بررسی نقش مایه های تکرارشونده در هنر دست بافته های دو منطقه است. هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و مقایسه تطبیقی بر مبنای جمع آوری اطلاعات و مطالعات کتابخانه ای نقش مایه های تکرارشونده است. حال پرسش های قابل طرح، بدین قرار است: 1. چه شباهت هایی میان نقوش به کار رفته در دست بافته ها، از دوران باستان تا عصر حاضر، در دو هر منطقه وجود دارد؟ 2. چه شباهت هایی میان نقوش به کار رفته در دست بافته ها و الهام گیری از محیط زندگی آن هاست؟ سعی بر آن بوده، تا نقش مایه هایی را انتخاب کنیم که نه تنها هم ریشه در فرهنگ و باور مردمان این دو منطقه است، بلکه بیش ترین قرابت را در بین نقش مایه های تکرارشونده داشته باشد. در این تحقیق، نقش مایه های متعدد براساس ساختار و شباهت ظاهری در بین نقوش هندسی، حیوانی، گیاهی، مورد تحلیل قرار خواهند گرفت. نقش مایه های موردبحث، عبارتند از: مثلث، مربع، لوزی، مثبت و منفی، پله دار، موجی، خمیده، جناغی، ضربدر، کنگره، شاخ، قوچک، بز و درخت زندگی.
کلید واژگان: هنر ایران, دست بافته های خراسان جنوبی, دست بافته های سیستان و بلوچستان, نقش مایه تکرارشوندهThe region which is known in the geographical and political divisions as South Khorasan Province and Sistan and Baluchestan, have vast historical, especially cultural and artistic commonalities which is a factor in the integration and unity among the peoples of these two regions. The purpose of writing this research is to properly understand the recurring themes and their place in the art of this area, the reason and how to repeat these elements from the past to today according to the types of application of these elements in the art of the people of this place. To achieve this goal, the following questions arise: 1) Given that the creators of these designs have a separate language and culture, have there been connections between the motifs used in the handwoven fragments of these two regions and is there any similarities in their form and appearance? 2) Considering the warm and dry climate of both regions, did they use the script language to create the elements? To answer these questions, it must be stated that the most important necessity of this research was the visual analysis of these elements in accordance with their symbolic concepts. Some forms, such as plants, animals and natural objects, may be transformed into mere geometric forms or abstractions and lose their previous meaning. Today, the roles that are depicted in many arts represent specific cultural, social and individual concepts, even in their construction, the concepts and elements influenced by society and the environment in which these arts are formed. In this research, after introducing the appellation and historical background of the handwoven fragments among both regions, the introduction and classification of repetitive patterns based on the structure and apparent similarity between the motifs (geometric, vegetal, animal, vegetation) will be discussed. The present research is a comparative and analytical research and the required information is collected by library method. Indeed, by studying the obtained examples, the effects of natural, cultural and historical factors on the visual qualities of these decorations among the two regions have been examined. According to the above said, various features based on the structure and apparent similarity between geometric, animal and plant designs will be analyzed. Perhaps at first glance we can see the differences between the features of the South Khorasan and Sistan and Baluchistan handwoven objects which makes us to differentiate between them, but with some investigations we find that the apparent difference between these elements is due to the type of dialects and differences between the attitudes between these two regions’ people. Mats and handwoven fragments represent the objective crystallization of art, thought and creativity of their makers. Their designs are of great importance and value in many ways. The decoding of the designs and creative power in combining and simplifying the patterns with solid color combination is one of the important features of the handwoven things among these two regions. The common materials used in the handwoven fragments of both regions, despite relatively large intervals, indicates the presence of the various tribes in these two regions, and on the other hand is the common cultural and rich cultural base that weavers borrow from both lands; and this affinity can be clearly seen in most of the visual elements and motifs used in the rugs and Kilims of both regions. Using geometric designs such as triangle, square and diamond as the main motifs and other elements that are a combination of these original motifs, with warm colors, are balanced and dynamic compositions, symbolic using in linking designs, credibility and noteworthy wich can be found in handwoven objects of southern Khorasan and Sistan and Baluchestan. In conclusion, the present study is an analysis and comparison of repetitive patterns in the handwoven fragments, the suggestion that will be offer to the researchers is that follow this issue because this topic has a very broad scope, including colors and topics related to the color psychology and the world view that the use of these colors to decorate handwoven fragments among this tribes was originated from.
Keywords: handwoven, design, motif, symbols -
دستبافته های ترکمن نمادی از فرهنگ و تفکر مردمانی است که باور و اعتقاداتشان را بر آثار مختلف زندگی متجلی می سازند. با توجه به نقش کاربردی یکی از انواع دستبافته های ترکمنان موسوم به آسمالیق در مراسم ازدواج و حضور نقوش متنوع و نمادین مرتبط با این مراسم و سایر اعتقادات ایشان بر این دست بافته ها، هدف از مقاله شناسایی نقوش رایج آسمالیق های ترکمن در راستای دستیابی به ویژگی بصری و اعتقادی نقوش آسمالیق ها در باور ترکمنان و شناساندن آسمالیق و نقوش آن است که به وسیله زنان بر تاروپود این دستبافته ها نقش بسته است. گردآوری مطالب این پژوهش به روش کتابخانه ای بوده و رویکرد نگارنده به موضوع توصیفی- تحلیلی است. حاصل کار، مطالعه ویژگی های بصری و نمادین این دستبافته ها با تاکید و تامل بر ویژگی های فرهنگی و تاریخی و قومی و اعتقادات بافندگانشان است. مطالعات نشان از قدرت و نفوذ اندیشه های آیینی و اعتقادی در لابه لای نقوش این دستبافته ها دارد..
کلید واژگان: ترکمن, دستبافته, آسمالیق, نقوش, نمادTurkmen hand-woven handicrafts are symbols of culture and thought of people who express their beliefs through different artifacts. Due to the practical role of one type of these hand-woven handicrafts, named “Asmalyk”, in wedding ceremonies and the presence of various and symbolic motifs related to this ceremony and other Turkmen believes. Present paper aims to study and identify visual and symbolic features of these hand–woven crafts and introduce this art craft and its symbols and patterns which were made by woman. Present paper is descriptive-analytical, using data from library. Result of the study was studying visual and symbolic characteristics of these handicrafts emphasizing on cultural, historical and ethnical characteristics as well as believes .Researches indicate high and strong power of rituals and believe among these artifacts. 2Which motifs of Asmalyk are common on Turkmen Asmalyks and what are their believe meanings?
Keywords: Turkmen, Handwowen, Asmalyks, symbols, Pattern -
ارزش و جایگاه نقاشی ایرانی در میان هنرهای اسلامی بر کسی پوشیده نیست. این هنر به واسطه ادبیات و در خدمت کتاب آرایی جایگاهی برای نمایش نبوغ و عرصه ای برای بیان دیدگاه و اندیشه هنرمند مسلمان به شمار می رفت. این پیوند زمانی بحث برانگیز تر می شود که هنرمند نگارگر به تجسم بخشی متنی ادبی عرفانی می پردازد و سعی در ترسیم مفاهیم انتزاعی آن دارد. تصویرگری این نوع آثار ادبی به دلیل قالب خاص آن، در ادوار مختلف کمتر مورد توجه نگارگران قرار گرفته است. لذا آثار مصور مربوط به این گونه نیز معدود و کم شمار است. از میان متون ادبی عرفانی، از منطق الطیر عطار میتوان یاد کرد که چندین بار دستمایه آفرینش هنرمندان قرار گرفته است. منطق الطیر نسخه موزه متروپولیتن یکی از ارزشمندترین نمونه های مصور در میان آثار برجای مانده و متعلق به یکی از دوره های طلایی نقاشی ایرانی می باشد. لذا پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل یکی از نگاره های این نسخه به نام«شیخ مهنه و پیرمرد روستایی» می پردازد و با واکاوی نمادهای استفاده شده در تصویر و با تکیه بر باورهای دینی هنرمند به ارتباط این نمادهای مصور با متن بپردازد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای می باشد. این پژوهش میزان پایبندی هنرمند به متن را مورد سوال قرار داده و به بررسی نمادها و منشا استفاده از آنها و المان های خاصی که در اثر به کار رفته نیز توجه دارد و در پی پاسخ به سوالاتی از این قبیل می باشد: آیا تصویرگری برای متنی عرفانی الزاما نگاره ای عرفانی را بوجود می آورد؟ و آیا باورهای دینی و شخصی نگارگر در خلق اثر و بکارگیری نمادها نقشی داشته است؟کلید واژگان: منطق الطیر, نماد, عرفان, نقاشی ایرانی, کمال الدین بهزاد, هراتPainting is among the oldest means of expression noticed for its significance since time immemorial, and artists, at different epochs of times, have employed this art form to express the views and ideas of their own or the community. While serving literature through the art of book illustration and also by the grace of its unique features and the philosophy with which it is woven, this art has been a platform for the manifestation of the artist’s genius and has provided a medium for the expression of thoughts and outlooks of the Muslim artist. In addition to the artistic value of the images, these works, just like any pictorial document, contain abundant material on the social, political, religious, etc. conditions of the society where they were created. The bonds existing between literature and painting and their concomitance becomes more controversial when the painter goes beyond sheer painting of romantic poems, epics or scientific texts and tries to illustrate the abstract mystical concepts. Due to the distinctive character of such types of literature and the complexity involved in the translation of its concepts into proper images, painters of different periods have paid little attention towards the depiction of such notions; for that reason, illustration of such literary genres are rarely found in Iran.Of the remaining literary texts of this genre is Attar ‹Conference of the Birds›. Brimming with texts capable of being transformed into pictures and enjoying a rich symbolical ambience, Attar ‹Conference of the Birds› is one of the exceptions among mystical texts that has attracted the attention of artists. The Metropolitan Museum’s ‹Conference of the Birds› is one of the few, rarely illustrated manuscripts of this text. Due to the unique artistic quality of its paintings, this manuscript is considered as one of the most valuable illustrations surviving in Iranian painting and is of course of prime importance in terms of research. Thus, the methodological analysis of the aforesaid pictures within its historical context may open up new possibilities to study the cultural characteristics of its era.The current study focuses on the analysis of one of the Kamal al-Din Behzad’s fine paintings called ‹Shaikh Mahneh and the Villager›. Belonging to the Herat School of miniature, the painting was created during the adolescence of the artist at the time of the reign of Hussein Bayqara. It is one of Behzad three paintings in this priceless version of Attar’s ‹Conference of the Birds› which has received little attention to date.On this basis, and given the importance and value of the aforementioned manuscript in general and this painting in particular, conducting of the present study deems necessary. Through studying the prevailing religious and mystical traditions of the time as well as the religious ideologies of the artist, the author has attempted to analyze and identify the symbols used in the image and their association with the text.To this purpose, the painting has been divided into two sections based on composition. A list of substantial similarities and differences of the elements employed both within the image and the narrative text has been devised followed by a discussion to prove the theoretical assumptions right or wrong. The research has been conducted through descriptive-analytic method and data collected through desk studies. It primarily questions the artist's adherence to the text and then surveys the origin of the symbols and visual elements used therein. The questions include: will the translation of a mystical text into an image necessarily result in a mystical image? Do the personal, religious beliefs of the painter play a role in the selection and use of symbols? Has the artist, taking note of the social and political conditions of the society, made use of special and sometimes controversial symbols to convey a particular concept? The answers to these questions and more of this sort, as well as various assumptions attributed to each symbol that will be discussed in detail, helps the reader to understand the miniature better. Hence, in addition to the abovementioned points, this study examines the effects of religious beliefs and social conditions related as well as the neighboring cultures in the selection of symbols and their drawing. The results indicate that the artist's doctrines and religious views has a major role in creating this image and each of the elements and symbols used therein is in line with and completely related to the text. Moreover, it is rooted not only in Sufi beliefs but also the artist's religious ideas as a Sufi-oriented painter.Keywords: Conference of the Birds, symbols, Mysticism, Iranian Painting, Kamal al-Din Behzad, Herat style
-
فصلنامه نگره، پیاپی 34 (تابستان 1394)، صص 93 -110. )3911-3611 . /97710571 .( . . . ، ، )( ، ، ، ، . ، . »« . ، ، .
کلید واژگان: دوره زند, قالی باغی, نماد, نقش مایه, اسطورهNegareh journal, Volume:10 Issue: 34, 2015, PP 93 -110Gardencarpet is one of the noteworthy designs in the history of Iranian art. In the «Zand» era (12thcentury AH / 18thcentury AD) a framework of various motifs was provided for this type of carpet. These motifs are composed in such a way that while maintaining traditional patterns, new outcomes are achieved. This research uses descriptive-analytical method to case study of an example of a Zand era garden carpet. The data were collected from library sources and field research by means of documentary sources, note taking and observation of the available carpets in the Carpet Museum of Iran and overseas museums such as the Metropolitan, Islamic Art in Berlin, Victoria and Albert, Brooklyn and Hermitage. The analysis of designs shows that the symbolic motifs imply the mythical concepts and conceptually relate to one another. Motifs of the of «Zand» erain the garden carpet are inspired by the formal and thematic elements of the past patterns. These elements, in addition to repeating the traditional motifs, were creative in composition of designs.Keywords: Zand dynasty, carpet garden, symbols, motifs, myths -
ایران شاهراه تمدن های باستانی و مهد فرهنگ های قبل تاریخ، هزاران راز نهفته در خود پنهان کرده است. در این میان، سنگ نگاره ها از نو یافته ترین هنرهای ایران هستند که در نقاط مختلف ایران پراکنده اند و هریک نشان و کلامی از دنیای باستان دارند. در این پژوهش، سنگ نگاره های اسبقته (هسبخته) را انتخاب و بررسی کردیم. این آثار که در روستای شواز استان یزد قرار دارند، ازلحاظ قدمت و تنوع نقوش قابل بررسی هستند و نوع بینش و آداب زندگی انسان در آن دوران را نشان می دهند. این مقاله را با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه انجام دادیم. با بررسی انواع نقوش حکاکی شده در این منطقه، با نمادهای باروری و زایش (بز کوهی و قوچ)، نمادهای مهرپرستی (چلیپا و حلقه مهر)، نماد جهت نما و نقوش حیوانی، انسانی و گیاهی مواجه می شویم که قدمت زیاد سکونت در این منطقه و اعتقادات و آیین های اولیه ساکنان را نشان می دهند.
کلید واژگان: اسبقته, سنگ نگاره, نقوش, نمادهاIran، the cradle of ancient civilizations and prehistoric cultures، is concealed thousands of hidden secret in. The petroglyphs are the newest art which are spread in different areas of Iran and each of them has diverse signs and traces of the ancient world. in this research Asbqth petroglyphs were selected and analyzed. These stone-reliefs are located in Shavaz، rustic region، of Yazd province which can be examined base on antiquity and various images and they represent perspective and customs of people in that era. This research carried out of descriptive-analytical approach. Data collecting is based on library resources along with observations and interviews. By studying the type of images that were carved in this area، the symbols of fertility and rebirth (antelope and sheep)، symbols of Mithraism (cross and ring seal)، icon arrow and designs of animal، human and plant were observed. these icons show early settlement in the area as well as beliefs and primary religion residents in this location.Keywords: Asbqth (Asbaqteh), Petroglyphs, Stone Image, Symbols -
زورخانه مکانی است که ارتباط تنگاتنگی با پهلوانی دارد و از ایام کهن محلی برای پرورش مردانی بوده است که در هنگام حمله متجاوزین به کشور در برابر دشمنان ایستادگی نمایند. حضور در زورخانه و شرکت در مراسم آن آداب خاصی دارد و اجرای حرکات ورزشی توسط پهلوانان مستلزم پوشیدن لباس ویژه ای است. این لباس که به تنبان یا تنکه معروف است ویژگی های خاصی دارد و ورزشکاران جهت دریافت آن، باید سلسله مراتبی را طی کنند. پوشاک ورزش زورخانه ای در ایران با وجود سابقه ای کهن و باستانی به روشنی مورد مطالعه جامع قرار نگرفته است. این پوشاک معمولا از پارچه و چرم تهیه می شود و با نقوش سنتی که ریشه در هنر کهن ایران دارند، تزئین می شود. غالب ترین نقوش تزئینی در آن بته جقه است که در صور گوناگونی ظاهر می گردد و آن را نمادی از سرو دانسته اند. بته می تواند با حفظ هویت گیاه گونگی خود در فرم های دیگری ظاهر گردد که دستاورد هنر و خلاقیت هنرمندان اعصار مختلف است. این نقوش ره آورد آیین ها، اسطوره ها و باورهای مردمان گذشته است که به صورت نمادین بر روی پوشاک ورزش زورخانه جلوه گر می شود.
اهداف مقاله:1. بررسی پوشاک زورخانه ای و تزئینات آن ها
2. بررسی نقوش و نمادها در پوشاک زورخانه ای
سوالات:1. پوشاک ورزش زورخانه شامل چه اجزایی می شود؟
2. نقوش تزئینی در پوشاک ورزش زورخانه چگونه است و چه مفاهیمی دارند؟
شیوه گردآوری مطالب و داده های مورد استفاده کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده که با روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است.کلید واژگان: زورخانه, پوشاک, نقوش, نمادهاZhorkhaneh is a place that has a close relation with heroic and from ancient times it has been a place for training powerful men to fight enemies and protect country from the invasion of offenders. Attending in Zorkhaneh and participating in its ceremonies has special rules of etiquette and performing the athletic exercise by the heroics demands wearing special kinds of sports clothes. This training clothes which is known as Tonban or Tonkeh have special characteristics and the athletes should pass orders of circumstances to be allowed to wear it. In spite of the fact that the clothes of Zorkhaneh sports in Iran has an ancient and archaic background, but it has not been studied clearly and comprehensively. This clothes always prepared from fabric and leather and decorated from the traditional designs which rooted in ancient art of Iran and contains symbolic designs. The prevalent decorated designs in this clothes is mostly from botanical motifs such as Boteh Jegheh which appears in various forms and types and known as a symbol of cypress tree. Boteh by reserving its herbal essence is able to appear in other shapes and forms which is the consequence of art and creativity of the artists in different ages. The designs are as the results of customs, myths and believes of the past people that comes into the views in training clothes of the Zurkhaneh symbolically. Aims: 1. Studying the Zorkhaneh clothes and its decorations 2. Studying the designs and symbols in Zorkhaneh clothes Questions: 1. What are the components of Zorkhaneh clothing? 2. How is the decorated designs and motifs in Zorkhaneh clothes and what kinds of concepts they represent? The method of collecting matters and data that is used in this research was based on the library, documentary and field study which has been accomplished by descriptivecomparative methods.Keywords: Zorkhaneh, Clothes, Designs, Symbols -
قالی بافی از هنرهای بومی و منطقه ای ایرانیان با سابقه ای بسیار کهن است که در آن سلیقه هنرمندان ایرانی به خوبی مشاهده می گردد، با نگاهی به کتاب هایی که در این زمینه تالیف شده اند، شاهکارهایی از این هنر را می توان دید که در موزه های معتبر یا مجموعه های خصوصی نگهداری می شوند، اکثر این آثار منابع بسیار خوبی برای مطالعه هنر فرشبافی ایران از زمان صفویان تا دوران معاصر هستند، در کنار این آثار منابع دیگری نیز وجود دارد که با مراجعه به آنها، می توان شناختی نسبی در مورد گذشته فرشبافی ایران پیدا نمود، از جمله این منابع سفرنامه ها و کتاب هایی است که توسط اشخاص خارجی در مورد کشورمان تالیف شده است.
همانطور که می دانید قاجارها با گذر از دوره های پر آشوب افشار و زند بر روی کار آمدند. در زمان حکومت این طایفه بر ایران، تجارت با کشورهای خارجی گسترش بیشتری پیدا می کند و همین امر باعث زوال تدریجی اغلب صنایع در ایران می شود، در این میان تنها هنر فرشبافی است که از این قاعده مستثنی است، و این مهم به عوامل مختلفی بستگی داشته است، از جمله این عوامل، حمایت برخی شاهان قاجار از این هنر و همچنین برپایی چند نمایشگاه فرش در کشورهای اتریش و انگلستان است. اما یکی از مهمترین دلایل رونق فرشبافی ایران عصر قاجار، حضور سفرا و نمایندگان و جهانگردان خارجی و توصیف هایی است که آنها از این متاع گرانبها، در کتاب هایشان آورده اند، مقالات و دست نوشته های آنها که در مورد ایران به چاپ می رسانند باعث آشنایی بیشتر مردم مغرب زمین با این هنر اصیل ایرانی می شود.
با مرور و خواندن نوشته های این افراد، علاوه بر آشنایی با زندگی ایرانیان عصر قاجار، از چگونگی شیوه تولید و فروش قالی ایران در این دوران آگاهی بیشتری می یابیم، سنتی که در این عصر با همت هنرمندان و تولید کنندگان ایرانی دوباره احیاء و رونق پیدا کرده بود.کلید واژگان: قاجاریان, سفر نامه, قالی, ایرانIran is a large country with a vast variety of tribes and ethnic groups. These various tribes are unified with a national language and culture while using their own local languages and enriching ethnic art forms. Among Iranian ethnic groups, the Turkmen are remarkable for their art of carpet weaving which has a unique structure compared to other designs and textures. The charming motifs on Turkmen carpets are indicator of the customs and beliefs of the carpet weavers and appear in geometrical, floral and animal shapes. This paper focuses on animal motifs in these handicrafts, identifying animal parts and discussing their significance and symbolism. A better appreciation of these artistic creations is definitely facilitated by understanding the language of designs and motifs.
The aim of this study is to identify the animal motifs of Turkmen carpets and gather them in an illustrated collection to aid researchers and producers of these genuine artworks. Such an attempt can help to revive and elevate these traditional designs, hence the preservation of national identity. The findings of this research show that the animal motifs in Turkmen carpets can be divided into two groups of pre-Islam and post-Islamic periods. In the pre-Islamic phase, the motifs are basically those representing good and evil as well as forces of nature. These motifs are mingled with religious teachings in post-Islamic period, as a result of which parts of animal body replaced a representation of the whole form. The materials of this research are based on archive study and data collection and are presented in a historical-descriptive manner.Keywords: Turkmen Carpets, Symbols, Animal Motif -
ماد سیرتی ناپیدا از صورتی پیداست که با موجود شدن انسان و شروع تعقل نقشی کلیدی را در زندگانی بشریت آغاز نمود. نمادها در شکل های گوناگون از جمله نمادهای حیوانی، گیاهی و هندسی بروز یافتند و از میان آنها نمادهای حیوانی به دلیل نزدیکی انسان و حیوان، جایگاهی مهم را در ادوار گوناگون زندگی بشر به دست آوردند. با بررسی انواع نمادهای حیوانی در هر دوره می توان به افقی از دیدگاه های فکری بشر در آن زمان دست یافت. از میان دورههای گوناگون تاریخ گذشته نمادهای حیوانی موجود بر سفالینهها در قرون 3 و 4 ه. ق در ایران موضوع این مبحث به شمار میرود. در قرون مذکور طراحی نمادهای حیوانی روی سفالینهها با دقت ترسیم نشده و تا حدودی ضعیف است. در میان نقوش این ظروف از حیواناتی نظیر اسب، بز، روباه، شاهین، شتر، شیر، قرقاول، کبک، کبوتر، ماهی، هدهد و یوزپلنگ استفاده شده است، که در این مقاله به بررسی چرایی استفاده نمادین از این حیوانات پرداخته شده است. از نظر هدف این پژوهش نظری است که به روش تحلیلی-توصیفی و به شیوه اسنادی انجام شده است. هدف این پژوهش شناخت باورها و اعتقادات هنرمندان سفالگر آن دوره است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که نقوش حیوانی متعددی در دوره 3و4 ه. ق ایران روی ظروف سفالین استفاده شده است. در میان این نقوش هم حیوانات واقعی و هم فراواقعی مشاهده می شود. هر کدام از این نقوش بیانگر نمادین مفهوم خاصی در زندگی انسان ها می باشند. برخی نقوش با دقت و برخی به صورت ضعیف طراحی شده اند.
کلید واژگان: دوره اسلامی, سفالینه ایرانی, نماد, نقوش حیوانیThe symbol of invisible character is visible in an appearance that initiated a crucial role in men life with the creation of human being and start of the thinking. Symbols are in various forms including animal, plant and geometry, out of which animal symbols attained significant position in different periods of man life due to similarity of human and animal. Through assessing various animal symbols in each period, a horizon can be obtained of intellectual viewpoints of that period. From among different periods of history, animal symbols existing on the potteries of 3rd and 4th century AH in Iran are the subject of the present study. In the mentioned centuries, the designs of the animal symbols on the potteries are not drawn attentively. Among the paintings on these potteries animals like horse, goat, fox, falcon, camel, lion, pheasant, partridge, dove, fish, hoopoe and cheetah are used. In this study, the reason is discussed for the symbolic use of these animals. The aim of the study is theoretical which is implemented in an analytical-descriptive methodology by the use of documents. The goal of this study is identifying the beliefs and views of the pottery artists of the period. The results show that large numbers of animal paintings are used on potteries in 3rd and 4th century AH.Among the paintings, both real and imaginary animals are observed. Each of these paintings is a symbolic indication of a particular concept in human life. Certain paintings are designed attentively and some others are weakly designed.Keywords: Islamic period, 3rd, 4th centuries AH, Iranian potteries, symbols, animal motifs or paintings -
در دوران معاصر و به دلیل دگرگونی های فراوان در آفرینش های هنری، تعداد اندکی از هنرمندان هستند که به بازتولید برخی از نمادهای خاص اهتمام دارند. از مهم ترین این هنرمندان، ژازه طباطبایی نقاش و مجسمه ساز است که به شیوه خاص خود برخی از نمادهای مهم و کهن ایرانی را بازمی آفریند؛ مانند شیروخورشید، اسب و مرغ آدم ها و غیره. در این مقاله چگونگی بهره گیری ژازه از این نمادها بررسی می-شود؛ این نمادها همان نشان و محتوای سابق را بیان نمی کند، بلکه به گونه ای طنزآمیز نمایان و در این خلال برخی مفاهیم سابق به هجو گرفته می شود. یعنی ژازه مطابق با زمانه خویش و فرهنگ معاصر و البته نوع نگاه ویژه خود نمادها را به کار می گیرد و آنچه مشخص است این که در همه نمادها و نشانه های آثار ژازه ردپای تانیث و زنانگی فرم و محتوا غالب است؛ البته به عنوان عنصری از دست رفته که به زبان نمادین هنرمند با این نگاه که جای خالی آن در عصر ما احساس می شود بیان می گردد. نمادهای آثار ژازه عمدتا در قالب دو هنر نقاشی و حجم سازی رخ می نماید؛ در نقاشی های او نگاه زنانه را به وضوح بیشتری می توان دریافت اما در آثار حجمی او گونه ای شوخی و به هجوگرفتن نمادهای سابق مشاهده می شود.
کلید واژگان: اسب, شیروخورشید, نمادها, مرغ, آدم, ژازه تباتباییIn during Contemporary, its few of artists for numerous changes in artistic creation who have cared to reproduce some special symbols. In fact, these symbols are minor contain to the Beliefs, cultures and values of people in the country. One of the most important artists is Jazeh Tabatabaie, Painter and sculptor, devoting Significant share to review of symbols. He recreated some of the symbols by it specific manner such as Lion and Sun, Horses and Bird_Humans, etc. In this article, the method of the use by Jazeh Tabatabaie was considered. These symbols do not explain the old sign and the old content. In contrast, it appears to Humorous shape. During, the some former of the concept was satirized. It means that according whit it time, it Contemporary culture and it special look symbol was applied by Jazeh Tabatabai. Obviously, there are feminine forms in all of the Jazeh artifacts. Course, as missing element that in artist symbol language, in view that is felt a room in our time, was explained. Break symbols of jazeh down to two parts of Visual Arts; Painting and sculpture. It can clearly elicit female view in painting works, but it can observe Humor and satire the former symbols in sculpture works. In addition, this way, it can observe modern view of Jazeh.the form and modern shape was used for this method. In this specific view can use to limitless from material that not used in classical sculpture such as iron, and it observe both be pre-built and ready. Moreover, it clearly was observed specific style and personally signs. In fact, everything counts pure art of the Jazeh the manner of symbols transmutation in grouping the pieces together and connecting the piece. finally, create the artistic configuration and lovely. Thing that begain in iranian art by Jaze Tabatabaie. Those symbols determine living and Jaze’s tangible thinking for Iranian contacts. Jaze’s symbols are bridges between artist and people who create for them. Jaze could create Iranian traditional space and spirit, in modern form by new materials and Ready things in his sculptures and also kind of his brush’s action on canvas by his specific style. He can to keeping alive his name in Iranian art history. In fact, Jaze’s language is Iranian artist’s language in his contemporary world.But what will be clear from general viewpoint of Jaze’s artworks, its figurative and popular style that became familiar and palpable his artworks for Iranian people, because his favorable using from familiar symbols. He create witty animals and creatures by iron and metals that nowadays obtain appropriate position in Iranian art history. Of course this style apparented in work of other artists too, but in Iran beginning of this style did start by Jaze Tabatabaie. Himself learned its during the traveling Europe and from him europen teathers and artists as Julio Gonzalez. He could to Iranianized up that style very well. Certainly secret of this successful work is using from historical, populist and familiar symbols and signs in Jaze’s artworks.Keywords: Bird, Human, Symbols, Horse, Jazeh Tabatabaie, Lion, Son
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.