به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اختلال اتیسم" در نشریات گروه "پزشکی"

  • سرور حمیدی فرد، زهرا دشت بزرگی*، فریبا حافظی
    مقدمه

    اتیسم یک اختلال عصبی رشدی است که باعث ایجاد و افزایش مشکلات روانشناختی می شود. بنابراین، هدف این العه تعیین اثربخشی موسیقی درمانی بر رفتارهای خودآسیب رسان و عملکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش پسران مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کار درمانی شهر اهواز در نیمه دوم سال 1400 بودند که از میان آنها 24 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده با قرعه کشی در دو گروه مساوی گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای با روش موسیقی درمانی آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با فرم اطلاعات دموگرافیک، سیاهه خودآسیب رسانی و مقیاس عملکرد اجرایی گردآوری و با آزمون های کای اسکویر و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و گواه از نظر سن، پایه تحصیلی و مدت گذشته از اختلال اتیسم تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>p). همچنین، موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار رفتارهای خودآسیب رسان و بهبود معنی دار عملکردهای اجرایی شامل خودمدیریتی زمان، خودسازماندهی/ حل مسیله، خودکنترلی/ بازداری، خودانگیزشی و خودنظم جویی هیجان در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم شد (0/001<p).

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان دهنده نقش موثر موسیقی درمانی در کاهش رفتارهای خودآسیب رسان و بهبود عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود. بنابراین، استفاده از موسیقی درمانی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم می تواند موثر واقع شود.

    کلید واژگان: موسیقی درمانی, رفتارهای خودآسیب رسان, عملکردهای اجرایی, کودکان, اختلال اتیسم
    Sorour Hamidifard, Zahra Dashtbozorgi*, Fariba Hafezi
    Introduction

    The autism is a neurodevelopmental disorder, which causes and increases psychological problems. Therefore, the aim of this study was determining the effectiveness of music therapy on self-harm behaviors and executive functions in children with autism disorder.

    Methods

    The present research was a quasi-experimental study with pretest and posttest design with a control group. The research population was male with autistic disorder that referred to counseling and occupational therapy centers of Ahvaz city in the second half of 2021 year, which from them number of 24 people after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method and by simple randomly with lottery assigned into two equal groups. The experimental group trained 10 sessions of 45 minutes by music therapy method and the control group remained on the waiting list for training. Data were collected with demographic information form, self-harm inventory and executive function scale and were analyzed by chi-square and multivariate analysis of covariance tests in SPSS version 23 software.

    Results

    The findings showed that there was no significant difference between the experimental and control groups in terms of age, educational grad and past time of autism disorder (P>0.05). Also, music therapy significantly reduced self-harm behaviors and significantly improved executive functions including self-management to time, self-organization/problem solving, self-restraint/inhibition, self-motivation and self-regulation of emotion in children with autism disorder (P<0.001).

    Conclusion

    The results of this research showed the effective role of music therapy in reducing self-harm behaviors and improving executive functions of children with autism disorder. Therefore, the use of music therapy along with other treatment methods can be effective to improve the psychological characteristics of children with autism disorder.

    Keywords: Music Therapy, Self-Harm Behaviors, Executive Functions, Children, Autism Disorder
  • سمیه ناصری زاده، داود تقوایی*، حسین داودی
    زمینه و هدف

    اختلال اتیسم ، اختلالات رشدی عصبی هستند که با مشکلاتی در ارتباط و تعاملات اجتماعی ،رفتارها، علایق و فعالیت های محدود و تکراری مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله درمانی عصبی - حرکتی آنت بنیل  و برنامه سان - رایز برتعاملات اجتماعی و رفتار کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم است.

    مواد و روش ها: 

    روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود . جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم دردامنه سنی 10-4ساله بودند که در سال 1399 به مراکز اتیسم شهرستان خمین و اراک مراجعه کرده اند. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 کودک مبتلا به اختلال اتیسم و دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه‏گیری هدفمند وارد مطالعه شدند سپس بصورت تصادفی دردو گروه آزمایش ویک گروه گواه هر گروه 10 نفر  قرار گرفتند. از آزمون گارز -2 (GARS-2) جهت جمع آوری اطلاعات و بعنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد.گروه آزمایش یک ، مداخله آنت بنیل را بمدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند وگروه آزمایش دو برنامه سان رایز را بمدت 40 ساعت بصورت فشرده دریافت کردند در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده ازآزمونهای شاپیروویلک وتحلیل کواریانس چند متغیری سطح معناداری 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.

    یافته ها: 

    نتابج نشان داد بین میانگین تعامل اجتماعی و رفتار کلیشه ای درگروه های آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به اندازه اثر می توان بیان کرد بیشترین اثر بخشی روش های درمانی بر روی رفتار کلیشه ای بوده است . همچنین یافته ها نشان داد که برنامه سان رایز در بهبود تعاملات اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم به طور معنی داری اثر بخشی بیشتری از مداخله عصبی - حرکتی انت بنیل دارد.

    کلید واژگان: اختلال اتیسم, برنامه سان رایز, تعاملات اجتماعی, رفتار کلیشه ای, مداخله درمان عصبی - حرکتی انت بنیل
    Somayeh Naserizadeh, Davood Taghvaei*, Hossein Davoodi
    Aim and Background

    Autism disorders are neurodevelopmental disorders that are characterized by problems in communication and social interactions, behaviors, interests and limited and repetitive activities. The purpose of this research was to study Comparing the effectiveness of Anat Baniel's Method for Neuro -motor intervention and The Son- Rise Program on social interactions and stereotyped behavior of children with autism.Anat Baniel's Method is the Neuro -Movement therapy.
    Methods and Materials: This research was a semi-experimental study with pre-test-post-test with control group design. The statistical population includes all children with autism in the age of 4-10 years who referred to the autism centers of Khomein in 2021. From the statistical population, the number of 30 children with autism disorder and the conditions of entry into the research were included in the study with the purposeful sampling method, then they were randomly divided into two experimental groups and a control group of 10 people in each group. GARS-2 test (Gilliam Autism Rating Scale) test was used to collect information as a pre-test and post-test. The data were analyzed using Shapiro-Wilk tests and multivariate covariance analysis at a significance level of 0.05.

    Findings

    The findings showed that there was a significant difference between the mean of stereotyped behavior (p<.001, η=.68) and social interaction (p= .001, η=.90) in the experimental and control groups. Also, the findings showed that the Son-Rise program is significantly more effective in improving the social interactions of children with autism disorder than anat baneil's neuro-motor intervention.

    Conclusions

    Evidence was found to support Anat Baniel's Method (ABM) of neuro-motor therapy and the Son-Rise program in the post-test have led to the reduction of stereotyped behavior and improvement of social interactions of children with autism disorder and the Son-Rise program has been more effective in improving the social interactions of these children

    Keywords: Autism Spectrum Disorder, Anat Baniel's Method (ABM), Neuro- motor therapy, Social Interactions, Stereotyped Behavior . the Son-Rise Program
  • محمدجواد همتی، فیروزه ساجدی، محسن واحدی، حجت الله حقگو*
    هدف

    از علایم اصلی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم اختلال در کارکردهای اجرایی و مولفه های آن می باشد. این پژوهش اثر بخشی آموزش حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا را بررسی می کند.

    مواد و روش ها

    در یک مطالعه تک آزمودنی با طرح ABA پنج کودک با اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا در سن 11-6 سال به روش نمونه گیری در دسترس، در پژوهش شرکت کردند. کارکرد اجرایی آن ها 3 نوبت پیش از شروع مداخله با فاصله زمانی 2 هفته، 4 نوبت طی مداخله و 3 نوبت پس از مداخله به وسیله پرسش نامه درجه بندی رفتاری کارکرد اجرایی (BRIEF)، توسط والدین ارزیابی شد. مداخله شامل آموزش حافظه فعال با استفاده از نرم افزار روبوممو در 24 جلسه (3 بار در هفته و هر جلسه 30 دقیقه) بود. برای تفسیر نتایج از تحلیل دیداری، درصد داده های غیر هم پوش (PND)، اندازه اثر استفاده شد.

    یافته ها

    آموزش حافظه فعال به ترتیب با اندازه اثر D کوهن: (87/1، 05/2، 97/3، 76/2، 22/4) موجب بهبود کارکردهای اجرایی شد. هم چنین برنامه مداخله ای موجب بهبود شاخص تنظیم رفتار با اندازه اثر (46/1، 05/2، 61/4، 89/1، 65/3) و فرا شناخت (با اندازه اثر 87/1، 15/2، 68/2، 13/3، 71/3) در آزمودنی ها شد. تغییرات به دست آمده در هر 5 آزمودنی مثبت بود (اندازه اثر بالاتر از 8/0).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد آموزش حافظه فعال می تواند کارکردهای اجرایی و اجزاء آن (تنظیم رفتار، فراشناخت) را در کودکان با اختلال طیف اتیسم عملکرد بالا را ارتقاء دهد.

    کلید واژگان: حافظه فعال, کارکردهای اجرایی, رفتار, فرا شناخت, اختلال اتیسم
    Mohammad Javad Hemmati, Firoozeh Sajedi, Mohsen Vahedi, Hojjatollah Haghgoo*
    Introduction

    One of the main symptoms of children with autism spectrum is impairment disorder in executive functions and its components. This study investigated the effectiveness of working memory training on executive functions in children with high-function autism spectrum disorder (ASD).

    Materials and Methods

    In a single-subject study with ABA design, five children with ASD, the age range of 11-6 years, by available sampling method participated in the study. Their executive function was assessed 3 times before the intervention with 2 weeks interval, 4 times during the intervention and 3 times after the intervention using the Behavioral Rating Inventory of Executive Function by the parents. Intervention consisted of working memory training using Robo memo software in 24 sessions (3 times a week and each session 30 minutes). Visual analysis, the percentage of non-overlapping data, and effect size were used to interpret the results.

    Results

    Working memory training improved the executive functions, respectively, with Cohenchr('39')s D effect sizes (1.87, 2.55, 3.97, 2.76, 4.22), respectively. The intervention program also improved behavioral adjustment index with effect sizes (1.46, 2.55, 4.61, 1.89, 3.65) and metacognition (with effect sizes 1.87, 2.15, / 68 2, 3.13, 3.71) in subjects. The changes were in all 5 subjects were positive (effect size greater than 0.8).

    Conclusion

    It seems that working memory training can enhance executive functions and its components (behavioral regulation, metacognition) in children with high functioning autism spectrum disorder.

    Keywords: Short-Term Memory, Executive Functions, Behavioral, Metacognition, Autistic Disorder
  • مریم آب شیرینی، پرویز عسگری*، علیرضا حیدرئی، فرح نادری
    مقدمه

    در زمینه درمان مشکلات ارتباطی و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم، درمان قطعی وجود ندارد اما راه های گوناگونی برای کاهش مشکلات در زمینه های اجتماعی، ارتباطی و رفتاری وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه ذهن و روش تیچ بر بهبود مهارت های ارتباطی و تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم انجام پذیرفت.

    روش کار

    روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون و کنترل) است.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان طیف اتیسم استان بوشهر در سال 1397 بود. نمونه توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 45 آزمودنی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). در این پژوهش از مولفه های مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام (گیلیام، 1995) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه ذهن بر بهبود مهارت های ارتباطی (29/34= F، 001/0P≤) و تعامل اجتماعی (21/92= F، 001/0P≤) کودکان موثر بود. همچنین اثربخشی روش تیچ نیز بر بهبود مهارت های ارتباطی (01/25= F، 001/0P≤) و تعامل اجتماعی (21/92= F، 001/0P≤) کودکان موثر بود و بین دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: روش تیچ و نظریه ذهن می توانند بر بهبود تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم موثر باشند. پیشنهاد می شود جهت افزایش سطح تعاملات اجتماعی کودکان از نظریه ذهن و روش تیچ بیشتر از پیش استفاده شود.

    کلید واژگان: اختلال اتیسم, مهارت های ارتباطی, تعامل اجتماعی, آموزش نظریه ذهن, روش تیچ
    Maryam Abshirini, Parviz Asgari *, Alireza Heydari, Farah Naderi
    Introduction

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of Training based on mind theory and TEACCH's method on improving communication skills and social interaction of children with autism spectrum.

    Methods

    The research method is quasi-experimental (pre-test-post-test and control). The statistical population of the study consisted of all autistic children in Bushehr in 1397. Samples were selected by convenience sampling method and 45 subjects were randomly assigned into two experimental and one control groups. In this study, components of Giliam Autism Rating Scale (GARS) was used. Data were analyzed using SPSS-20 software and covariance analysis.

    Results

    The results of the data analysis showed that the effectiveness based on the theory of mind was effective on improving communication skills (F = 34.29, P≤0.001) and social interaction (F = 92/21, P≤0.001). The effectiveness of TEACCH's method was also effective on improving communication skills (F = 25.01, P≤0.001) and social interaction (F = 92/21, P≤0.001), and there was no significant difference between the two experimental groups.

    Conclusion

    TEACCH's method and mind theory can be effective in improving the social interaction of children on the autism spectrum. It is suggested that in order to increase the level of social interactions in children, the theory of mind and the TEACCH's method be used more than before.

    Keywords: Autism spectrum disorders, Communication skills, Social Interactions, Theory of Mind training, TEACCH's Method
  • حمیدرضا پوراعتماد*، اسماعیل شیری
    هدف

    نارسایی کنش اجرایی، عامل زیربنایی مشترک علایم اتیسم است که باید هدف مداخلات معتبر قرار گیرد. برنامه ساعت بازی خانگی، یک برنامه توان بخشی شناختی خانه-محور از راه دور برای بهبود کنش اجرایی در اختلال اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی مقبولیت، امکان سنجی و اثربخشی این برنامه در گروهی از کودکان دارای اتیسم است.

    مواد و روش ها:

     روش پژوهش، شبه آزمایشی بدون گروه گواه با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. هفده والد کودک دارای اتیسم در طیف سنی 55-24 ماه (میانگین=37 ماه، انحراف معیار=1/9) با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعین مرکز تهران اتیسم انتخاب شدند. برنامه ساعت بازی خانگی به مدت ده هفته روی آن ها اجرا شد. برای سنجش کنش اجرایی از نسخه پیش دبستانی سیاهه درجه بندی رفتاری کنش اجرایی و تکلیف A not B در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. میزان رضایت والدین از این مداخله با پرسش نامه فهرست نگرش به درمان ارزیابی گردید. بهره هوش کودکان نیز با آزمون هوش تهران- استنفورد- بینه قبل از ورود به مطالعه سنجیده شد. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.

    یافته ها: 

    یافته ها نشان داد که مولفه های کنش اجرایی: بازداری، حافظه کاری، برنامه ریزی/ساماندهی، خودمهارگری بازداری، انعطاف پذیری و فراشناخت در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری بهبود یافته است (05/0<P). هم چنین نتایج در مرحله پیگیری حاکی از پایدار ماندن تغییرات و حتی بهبود مولفه های تغییر و کنترل هیجانی بود (05/0<P). بعلاوه، والدین رضایتمندی بالایی از برنامه داشتند.

    نتیجه گیری:

     یافته های مطالعه حاضر، نشانگر مقبولیت، قابلیت اجرا و اثربخشی برنامه ساعت بازی خانگی است. این مداخله، نظیر بسیاری از برنامه های خانواده محور ظاهرا از اعتبار بوم شناختی مناسبی برخوردار است، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است و در شریط بحرانی کنونی که کرونا شیوع یافته، به راحتی قابلیت اجرا دارد؛ زیرا در حالی که مرکز تعطیل است، خدمات مربوطه ادامه دارد. از این رو، پیشنهاد می شود که برنامه ساعت بازی خانگی در نظام آموزشی و نوپروری کودکان دارای اختلالات رشدی، من جمله اتیسم، مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: اختلال اتیسم, کارکرد اجرایی, توانبخشی از راه دور, بازی درمانی
    Hamidreza Pouretemad*, Esmaeil Shiri
    Introduction

    Executive dysfunction has shown to be the shared property of many cognitive symptoms seen in autism. The Home Playtime Program (HPP) is a home-based tele-cognitive rehabilitation for targeting executive dysfunction in children with autism. The purpose of this study was to evaluate the acceptability, feasibility and effectively of this intervention.

    Materials and Methods

    This study followed a pre-test, post-test, and follow-up design without group control. Seventeen parents of children with autism aged 24-55 months (Mean=37, SD=9.1) were selected from Tehran Autism Center using available sampling method. Correspondingly, they received the HPP for 10 weeks. Preschool Behavior Rating Inventory of Executive Function-parent form and A-Not-B test were used to measure executive function in the pre-test, post-test, and follow-up. Also, the Therapy Attitude Inventory (TAI) was completed by parents to assess their satisfaction with therapy. Persian version of Stanford-Binet Intelligence Test was applied to the children at the onset of the study. The data were analyzed using repeated measures analyses.

    Results

    The findings indicated that the components of executive functions: inhibition, working memory, planning/organizing, inhibition self-control, flexibility and metacognition were significantly improved at post-test (P<0.05). These positive changes, were not only sustained until follow-up, but also, some emotional control and change were even improved during the follow-up stage (P<0.05). The parents were highly satisfied with the intervention.

    Conclusion

    The current work provides some evidence in favor of the acceptability, feasibility and affectivity of the HPP on the executive functions of children with autism. In addition, it can easily be used under the current Coronavirus outbreak. Our service is ongoing, while the center is closed. Like many home-based interventions, the HPP shown to be ecologically valid and economically affordable. Thus, the HPP could be considered as a valuable inversion for executive dysfunction seen in autism and other neurodevelopmental disorders.

    Keywords: Autism Disorder, Executive Functions, Telerehabilitation, Play Therapy
  • سعید رضایی*
    زمینه و هدف

    بیشتر مطالعات در خصوص اختلال اتیسم و افراد مبتلا به اختلال اتیسم، نقص در مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی آنها بوده است. براساس نتایج بسیاری از مطالعات انجام شده یکی از مشخص‌ترین ویژگی کودکان با اختلال اتیسم، نقص در مهارت‌های ارتباطی است و لازمه مهارت‌های ارتباطی اجتماعی، مهارت‌های همدلی است از این‌رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین اثر بخشی برنامه مداخله‌ای بازی درمانی آدلری از طریق عروسک، بر رشد مهارت‌های همدلی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا انجام شده است.

    روش کار

    روش پژوهش از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می‌باشد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان اتیستیک با عملکرد بالا مراکز بهزیستی تهران در سال 99-98 می‌باشند. از بین کل جامعه هدف تعداد20 نفر از مرکز توانبخشی دوم آوریل به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (10 نفر) وکنترل (10 نفر) جایگزین شدند. برنامه مداخله‌ای به مدت 15 جلسه درطول دو ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد. از پرسشنامه بهره همدلی یانگ، برای گرداوری اطلاعات استفاده شد. داده‌های بدست آمده با استفاده از آزمون‌های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.

    یافته‌ها: 

    نتایج بدست آمده از تحلیل داده‌ها نشان داد که بازی درمانی آدلری بطور معناداری (05/0=α) موجب بهبود مهارت‌های همدلی کودکان اتیستیک گروه آزمایش شد.

    نتیجه‌گیری:

     با توجه به تفاوت معنی‌دار بین گروه‌های آزمایش و کنترل می‌توان از بازی درمانی آدلری به مثابه روش درمانی موثری برای بهبود مهارت‌های همدلی در موقعیت‌های بالینی استفاده کرد.

    کلید واژگان: بازی درمانی آدلری, همدلی, اختلال اتیسم
    Saeed Rezayi *
    Background

    Autism spectrum disorder (ASD) is a behaviorally defined neurodevelopmental disorder associated with the presence of social-communication deficits and restricted and repetitive behaviors. In the latest conceptualization of ASD, these two behavioral dimensions represent the core defining features of ASD, whereas associated dimensions, such as intellectual and language ability, provide a means for describing the ASD heterogeneity. Today, most studies on ASD and people with ASD focus on their social communication because social problems are the basis for their challenging behaviors in communication and social situations. Based on the results of many studies children with autism have many problems in all aspects of development and behavior. One of the most prominent features of autistic children are social communication and empathy skills impairment and social skills impairment specially empathy skills is the cause of many problems in social and communication situations. Many intervention methods have been developed and presented to rehabilitate people with autism. Most of these intervention programs are behavioral and are more to control stereotyped behaviors and less to improve their communication and social skills. Puppet therapy and play therapy are fun for children, they are attractive to them, especially to autistic children who are often isolated. However, in addition to puppet therapy and play therapy as the main intervention method, complementary intervention methods are also needed. Therefore, the present study aimed to design and determine the effectiveness of Adlerian puppet therapy intervention program on the development of high functional Autistic children's (HFA) empathy skills. Given the importance of empathy skills in the social interactions of people with autism, study and research in this field is very necessary.

    Methods

    The present study in terms of gathering research was experimental design with pre- posttest and follow-up with a control and experimental groups. Of the total target population, 20 available sample from April2 Autism center were selected and randomly placed in two, experimental (n=10 person) and control (n=10 person) groups. The intervention program was Adlerian puppet therapy (According to the studied title and variables, Adler play therapy was the most appropriate method of play therapy for the present study). This interventional package, based on Adler's theory, has been designed and implemented in four steps and ten consecutive steps to develop and improve the empathy skills of children with autism spectrum disorders. This program implemented for two consecutive months in 15 consecutive sessions for the experimental group in April2 autism center. In order to comply with the ethical principles of the research, this intervention program was implemented for the control group and also, testimonial was received from each of the participants in this study, and if they did not want to continue the cooperation, they could leave the research. Auyeung’s Empathy questionnaire applied for assessment of empathic skills. This questionnaire was designed to measure empathy and systemic interest in children with autism spectrum disorder with 55 items on a four-point Likert scale. The reliability of the test was evaluated by retest methods and Cronbach's alpha. The reliability of the retest for empathy gain was 0.86 and all coefficients were significant at the level of one hundredth. The internal consistency of the test using the Cronbach's alpha coefficient of empathy was 0.93. Data analysis was performed using descriptive and inferential statistical methods such as mean, variance and univariate analysis of covariance (MANCOVA) and Repeated measures test by SPSS-22 software.

    Results

    Depending on the type of research (which was an experimental) as well as the variables of the present study and the time series of pre-test, post-test and follow-up, multivariate analysis of covariance or MANCOVA and repeated measures were used of course, observing their application assumptions. The analyzed results by MANCOVA and Repeated measures showed that Adlerian puppet therapy intervention program, significantly (p<0.05) led to modifying and increasing the empathy quotient of High functional autistic children in experimental group. The results are shown separately in several tables and the full report is presented in detail in the text of the article. It should be noted that in addition to changes in the post-test scores of the subjects, according to their parents, significant changes were observed in their overt behaviors. The results obtained in this study were coextensive with the results of many similar studies. Adverse findings were also obtained because they were not among the objectives of the study and were not reported. Adverse findings could be studied as a new study in the future.

    Conclusion

    Currently, many play therapy methods have been suggested for children, but Adler play therapy is a popular approach to play therapy and includes many interventions that help children move toward healing and adjustment. Considering that the most serious problem of autistic children is a social empathy skills impairment and also due to effectiveness of Adlerian puppet therapy intervention program to enhance empathy skills of the experimental group applying this interventional program in all special autism disorder rehabilitation centers for who are autism disorders recommended It is also suggested that the implementation of this rehabilitation package be done by specialized and trained people. It should be noted that accurate and correct implementation of puppet therapy and play therapy is not very easy and requires an experienced and trained person. The implementation and application of puppet therapy is not limited to children with ASD. It is used for all groups with different problems and diseases in all situations. One of the problems in using puppet therapy is the child's dependence on the puppet, during the puppet treatment and also choosing the type of puppet, according to the type of child problem. Also, despite all the measures to neutralize the effect of unpredictable variables, it is possible that the obtained results are somewhat likely to be influenced by other variables. Therefore, the interpretation and generalization of the findings of this study to other situations and statistical communities should be done with caution. Many studies have been done to determine the sustainability of the effect of puppet therapy on improving the problems of children with autism, especially their communication and social problems. However, more studies are neededantibiotic resistance characteristics are determined and appropriate antibiotics are prescribed.

    Keywords: Puppet, Adlerian, empathy, high functional Autistic
  • نوید میرزاخانی، زهرا اسدی*، مهدی رضایی، فائزه دهقان، سید مهدی طباطبایی
    هدف

    بسیاری از والدین دارای فرزند اتیسم به دلیل یکسان بودن ژنتیک و محیط فرزند سالم و اتیسم خود نگران وجود بعضی از علائم بالینی اختلال اتیسم ازجمله اختلال پردازش حسی در فرزندان سالمشان می باشند. هدف از این پژوهش مقایسه ی الگوهای پردازش حسی خواهران یا برادران سالم افراد دارای اتیسم با همتایان بهنجار آن ها بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، دو گروه نمونه شامل 17 خواهر یا برادر سالم فرد دارای اتیسم و 17 همتای بهنجار در رده ی سنی 5-12 سال شرکت کردند. جهت ارزیابی پس از  اخذ رضایت نامه کتبی آگاهانه از والدین کودکان خواسته شد که پرسش نامه وضعیت حسی دانSensory Profile (SP)  که دارای 9 فاکتور است را برای فرزند خود تکمیل نمایند.

    یافته ها

      نتایج آماری نشان داد بین دو گروه خواهران یا برادران سالم افراد دارای اتیسم و همتایان بهنجار آن ها در هیچ یک از فاکتورها اختلاف معنادار نبوده است (05/0p<).

    نتیجه گیری

     با استناد به یافته های به دست آمده در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خواهران یا برادران سالم افراد دارای اتیسم الگوهایی مشابه کودکان بهنجار در پردازش حسی دارند.

    کلید واژگان: اختلال اتیسم, اختلالات حسی, حس, کودک
    Navid Mirzakhani, Zahra Asadi*, Mehdi Rezaei, Faezeh Dehghan, Seyyed Mehdi Tabatabaei
    Introduction

    Many parents with autistic children are worried about some of the clinical symptoms of autism disorder, including sensory impairment in their offspring, due to their genetic uniformity and healthy childhood and autism. The purpose of this study was to compare the sensory organs processing patterns of autism individuals with their normal counterparts.

    Materials and Methods

    In this descriptive-analytical study, two groups of 17 healthy siblings with autism and 17 normal peoples in the age range of 5 to 12 years participated in the study. In order to assess the children's parents, they were asked to complete a 9-factor sensor sensory status questionnaire for their children after obtaining written consent from the parents.

    Results

    The results showed that there was no significant difference between two groups of healthy sisters or brothers with autism and their normal counterparts in any of the factors (p<0.05).

    Conclusion

    Based on the findings of this study, it can be concluded that healthy siblings of autism have similar patterns to normal children in sensory processing.

    Keywords: Autism, Sensory Disorder, Sensation, Child
  • سیده سریرا هاشمی پور*، کوروش محمدی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بازی درمانی گروهی کودک محور بر بهبود مهارت های هیجانی و اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم انجام شد.
    روش ها
    جامعه آماری پژوهش کودکان 6 تا 8 سال دارای اختلال اتیسم و نمونه شامل 10 نفر در دو گروه آزمایش (5 نفر) و کنترل (5 نفر) بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهشی، طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت مدیریت هیجانZimerman و پرسشنامه مهارت های اجتماعی Elliot و Gersham بود. پس از اجرای پیش آزمون برای، مداخله آزمایشی (بازی درمانی کودک محور) برای گروه آزمایش اجرا و پس آزمون اجرا شد.
    نتایج
    نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بازی درمانی گروهی کودک محور باعث افزایش معنی دار (001/0>P-Value) مهارت های هیجانی و اجتماعی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بازی درمانی کودک محور باعث بهبود مهارت های هیجانی کودکان اتیستیک می شود و برای آموزش مهارت های هیجانی و اجتماعی به کودکان اتیستیک مفید است. بنابراین پیشنهاد می شود متولیان امر نظام سلامت به این مهم توجه نمایند.
    کلید واژگان: بازی درمانی, اختلال اتیسم, مهارت های اجتماعی, هیجانی
    Sarira Hashemipour*, Kourosh Mohammadi
    Introduction
    The aim of this study was to determine the effectiveness of Child Centered Group Play Therapy on the emotional and social skills of children with autism disorders.
    Methods
    The statistical population of the study consisted of 10 children aged 6 to 8 years with autism disorder who were selected by available sampling method and assigned into experimental (n=5) and control groups (n = 5). It was a pretest-posttest semi-experimental study and the study tools were Zimerman Emotion Management Skill Questionnaire and Elliot & Gersham Social Skills Questionnaire. After the implementation of the pretest, the intervention (child-centered therapy game) was performed for the experimental group and then the posttest was performed.
    Results
    Multivariate covariance analysis showed that Child Centered Play Therapy significantly increased the emotional and social skills in the experimental group compared with the control group (p<0.001).
    Conclusion
    According to the results, child-centered therapeutic games improve the emotional skills of children with autism and is useful in teaching emotional and social skills to autistic children. Therefore, it is suggested that health care administrators pay attention to this matter.
    Keywords: Child Centered Play Therapy, Autistic Children, Social Skills, Emotional Skills.
  • سروین سالار*، حسن دانشمندی، محمد کریمی زاده اردکانی، حسین نظری شریف

    اختلال اتیسم بیانگر نوعی اختلال رشد عصبی با سه ویژگی مشخص نقص در ارتباطات اجتماعی، انعطاف پذیر نبودن گفتار و رفتار، و حرکات کلیشه ای می باشد. شیوع این اختلال حدود 1/5 نفر از هر 100 نفر در ایران تخمین زده شده است. این کودکان به دلیل عدم فعالیت و در خود مانده بودن مستعد ضعف در تعادل، ثبات وضعیتی و ناهنجاری های پاسچرال می باشند، بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط میان تعادل با قدرت ناحیه مرکزی بدن در کودکان اتیسم می باشد. نمونه آماری این پژوهش تعداد 32 پسر دارای اختلال طیف اوتیسم در رده سنی 10-6 سال بوده که به صورت نمونه گیری در دسترس (با میانگین و انحراف استاندارد 1/16±8/16 سال، قد 11/56±124/81 سانتیمتر، و وزن 7/72±33/02 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 3/14± 21/12 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب شدند. به منظور ارزیابی قدرت مرکزی از آزمون های ایزومتریک حداکثر قدرت آبداکشن ران و چرخش خارجی ران به وسیله دینامومتر دستی استفاده شد و تعادل ایستا و پویا نیز به ترتیب با آزمون اصلاح شده لک لک و آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که میان قدرت مرکزی با تعادل ایستا در پای برتر و غیربرتر رابطه معناداری وجود ندارد، اما میان تعادل پویا با قدرت مرکزی رابطه معناداری برقرار است. با توجه به این ارتباط می توان پیشنهاد نمود که برای بهبود تعادل در این کودکان بر توسعه فاکتورهای قدرت ناحیه مرکزی بدن تمرکز کرد.

    کلید واژگان: اختلال اتیسم, قدرت مرکزی, تعادل, ابداکشن ران, چرخش خارجی ران
    Sarvin Salar*, Hassan Daneshmandi, Mohammad Karimizadeh Ardakani, Hossein Nazari Sharif

    Autism represents a disorder of neural development characterized by 3 features including deficit in social communication, inflexibility of speech and behavior, and stereotyped movements. The prevalence of this disorder has been reported about 1.5 per 100 individuals in Iran. Individuals with ASDs are susceptible to weakness in balance and stability and also postural deformities. Thus, the purpose of this study was to determine the relationship between core strength and balance in children with autism. The subjects included 32 boys with ASDs aged 6-10 (mean and standard deviation of 8.16 ± 1.16 years, 124.81 ± 11.56 cm in height, 33.02± 7.72 kg weight and body mass index 21.12 ± 3.14 kg/m2). They were selected according to available sampling method. In order to assess the maximum isometric strength of hip abduction and external rotation, manual muscle test dynamometer was used. Static and dynamic balance were also tested by modified stork standing test and walking heel to toe test, respectively. The results showed that there is no correlation between core strength and static balance in dominant and non-dominant leg, but there is a significant correlation between dynamic balance and core strength. According to the results, it is recommended that development of parameters related to the core body strength to be emphasized for improving balance in such children.

    Keywords: Autism, Core Strength, Balance, Hip Abduction, Hip External Rotation
  • شهرزاد سلطان زاده، نرگس شفارودی، میترا خلف بیگی، سید روح الله افتخاری
    مقدمه و اهداف
    اتیسم یک اختلال تکاملی است که با تاخیر در مهارت های ارتباطی، تعاملات اجتماعی،مشارکت پذیری و نیز علائم رفتاری مانند رفتارهای تکراری و کلیشه ای مشخص می شود. مهمترین اهداف کاردرمانی در رابطه با کودکان اتیستیک بهبود روابط کلامی و غیر کلامی و مهارتهای اجتماعی آنها است که متعاقب آن مشارکت پذیری کودک در محیط های گوناگون افزایش یافته و کودک به استقلال عملکردی بیشتری دست می یابد. علاوه بر مداخلات کاردرمانی یکی دیگراز راه هایی که بسیار موثر است و باعث تسهیل این مهارتها می شود موسیقی درمانی است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر مشارکت پذیری و ترجیح کودکان اتیستیک می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش بصورت کارآزمایی بالینی تصادفی انجام گردیده است. نمونه مورد بررسی شامل20 بیمار با اختلال اتیسم و عدم حضور سایر اختلالات همراه در محدوده ی سنی6 تا 12 سال با بهره هوشی 50-70 و جنسیت مذکر می باشد که از بین دانش آموزان مدارس اتیسم شهرستان تهران انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. سپس به مدت 24 جلسه در فعالیت های موسیقایی شرکت داده شدند. برای سنجش مشارکت پذیری این کودکان از ارزیابی مشارکت پذیری و ترجیح فعالیت ها استفاده گردید. داده ها با استفاده از برنامه SPSS17 و با روش آماری آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که میانگین نمرات بدست آمده از مشارکت پذیری در فعالیت های رسمی و غیر رسمی کودکان اتیستیک قبل و بعد از فعالیت های موسیقایی به جز در حیطه ی ترجیح فعالیت های غیر رسمی تفاوت معناداری نداشته است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مشارکت پذیری کودکان اتیستیک در فعالیت های رسمی و غیر رسمی با حضور در فعالیت های موسیقایی تغییر معناداری نداشته است به جز در حیطه ی ترجیح فعالیت های غیر رسمی که بطور معناداری پس از شرکت در جلسات افزایش یافت.
    کلید واژگان: اختلال اتیسم, مشارکت پذیری, فعالیت های رسمی, فعالیت های غیر رسمی
    Shahrzad Soltanzadeh, Narges Shafaroudi, Mitra Khalaf Beigi, Seyed, Rouhollah Eftekhari
    Background And Aim
    Autism is a developmental disorder that is characterized by delays in communication skills, social interaction, participation, accountability and behavioral symptoms such as repetitive and stereotyped behavior. The most common purposes of occupational therapy in these children is improving verbal and non verbal communication and social skills which lead to increase their participation and they will be more independent in their daily life. One of the most effective interactions in autism is music therapy. The objective of the present study is to investigate the effectiveness of musical activities on participation and preference of autism children.
    Materials And Methods
    This investigation was a randomized controlled trial. 20 autistic boys with no other differential diagnosis, the age of 6-12 and IQ of 50-70 were selected from autism schools in Tehran and randomly assigned in two groups of intervention and control. Then they were participated in musical activities for 24 sessions. Participation of these children was evaluated with children’s assessment of participation and enjoyment and preference for activities of children. The data was analyzed with the independent T-TEST using SPSS 17.
    Results
    The findings show that the mean score of participation and preference at formal and informal activities of autistic children, before and after musical activities were not significant except for preference of informal activities.
    Conclusion
    Participation of autistic children at formal and informal activities before and after musical activities sessions was not significant except for preference of informal activities.
    Keywords: Autistic disorder, participation, formal activities, informal activities
  • هدیه هاشمی، اکبر بهرامی، لیلا قسیسین، معصومه صالحی، اکبر حسن زاده
    مقدمه
    اتیسم ناتوانی رشدی پیچیده ای است که به طور شاخص در طول سه سال اول زندگی در نتیجه یک اختلال نورولوژیک تاثیرگذار بر عملکرد نمایان می شود. مطالعه حاضر با هدف، بررسی فراوانی تعدادی از حوادث تاثیرگذار در دوران رشد در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم و سپس مقایسه این حوادث در کودکان طبیعی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی- تحلیلی روی 50 کودک مبتلا به اختلال اتیسم و 50 کودک طبیعی 11-4 ساله شهر اصفهان انجام شد. ابتدا حوادث مهم و تاثیرگذار قبل، حین و بعد از تولد کودکان مبتلا به اتیسم با بررسی متون جمع آوری گردید و سپس در قالب پرسش نامه واحدی توسط مادر کودک تکمیل شد. نتایج به دست آمده توسط نرم افزار 14SPSS و سطح معنی داری 05/0 > P به وسیله آزمون های 2χ، Mann-Whitney test و Fisher''s exact test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    افزایش سن پدر و مادر، بالا بودن استرس مادر در دوران بارداری، وجود علایم آلرژیک در دوره بارداری، ازدواج فامیلی در والدین کودک، وجود سابقه اختلالات ارتباطی و گفتار و زبان در خانواده، زایمان مادر به صورت سزارین، تب بالا، ضربه به سر و تشنج با وقوع اختلال اتیسم رابطه معنی داری داشتند (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    اگر چه به کمک این مطالعه قادر نخواهیم بود که علل قاطعی برای اختلال اتیسم ارایه دهیم، ولی به این وسیله عوامل خطرساز احتمالی معرفی خواهند شد. علاوه بر این یافته های این مطالعه بیانگر این است که عوامل قبل، حین و بعد از تولد که به نوعی به انحراف در رشد جنین مربوط می شوند، در ایجاد اختلال اتیسم نقش مهمی دارند.
    کلید واژگان: اختلال اتیسم, کودکان طبیعی, حوادث دوران رشد, حوادث قبل از تولد, حوادث بعد تولد
    Hedieh Hashemi, Akbar Bahrami, Leila Ghasisin, Masoomeh Salehi, Akbar Hasanzadeh
    Introduction
    Autism is a complicated developmental disability that typically appears during the first three years of life as a result of a neurological disorder affecting performance. The present study aimed at studying significant developmental events happening to autistic children compared to those occurring for normal ones.
    Materials And Methods
    50 autistic children and 50 normal children with an age range of 4 to 11 years participated in this descriptive-analytic study which was conducted in Isfahan-Iran. Important developmental factors related to pre-, peri- and post-natal periods were collected from literature and a tailor-made questionnaire was designed to be later completed by children's mothers. The data was statistically analyzed via Chi-Square, Fischer Exact and Mann-Whitney test.
    Results
    The results indicated that the factors which occurred significantly more frequently among children with autism were as follows: advanced maternal and paternal age, maternal stress, allergic signs during pregnancy, familial marriages, having a history of communication and/or speech-language disorders in the family, cesarean delivery, high fever after birth, seizures and head trauma (P < 0/05).
    Conclusion
    Although this study cannot determine decisive causes of development of autism in children, it can introduce possible risk factors. In fact, our findings suggest that pre-natal, neonatal and post-natal factors contributing to deviant growth are important in the pathogenesis of the disorder.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال