به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بخش های مراقبت های ویژه" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی بخش های مراقبت های ویژه در مقالات مجلات علمی
  • افسانه محمدی، مهران تهرخانی*، مریم محمدی
    مقدمه

    پرستاران به دلیل ارتباط مستقیم با بیماران کووید-19 در معرض افسردگی، اضطراب و تنش قرار دارند که منجر به کاهش رضایت از زندگی در بین پرستاران می شود. هدف مطالعه حاضر مقایسه رضایت از زندگی، افسردگی، اضطراب، تنش و ویژگی های جمعیت شناختی در پرستاران بخش های ویژه و  غیر ویژه در پاندمی کووید- 19 است.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های استان زنجان، ایران در سال 1400 تا 1401  بین موج چهارم تا ششم کرونا می باشد. در این مطالعه از روش تمام شماری استفاده شد و در کل 1355 پرستار در این مطالعه شرکت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی، "مقیاس رضایت از زندگی"(Satisfaction with Life Scale) و "مقیاس افسردگی، اضطراب و تنش-21" (Depression Anxiety Stress Scale-21) استفاده شد. جهت سنجش روایی مقیاس های این مطالعه به پژوهش های پیشین اکتفا شد و پایایی ابزارها به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. داده هاجمع آوری شده در اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. 

    یافته ها

    میانگین رضایت از زندگی پرستاران در بخش های ویژه و غیر ویژه به ترتیب  48/7 ± 35/21 و 66/7± 44/20 ، میانگین  افسردگی در بخش های ویژه و غیر ویژه به ترتیب 55/4± 85/11 و 48/4 ± 54/11 ، اضطراب به ترتیب 10/4± 30/11 و 11/4 ± 00/11 و تنش به ترتیب  72/4± 69/13 و 63/4 ± 05/13 بود.  بین رضایت از زندگی  و تنش در بخش های ویژه و غیر ویژه تفاوت معنا داری دیده شد (05/0>P) ولی  بین افسردگی و اضطراب در بخش های ویژه و غیر ویژه تفاوت معناداری دیده نشد (05/0

    نتیجه گیری

    پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان در پاندمی کووید- 19 از درجات مختلفی از افسردگی، اضطراب و تنش برخوردار می باشند. پیشنهاد می شود جهت افزایش رضایت از زندگی و ارتقاء سلامت روان پرستاران شاغل در بیمارستان ها، برنامه ریزی و اقدامات حمایتی لازم توسط مدیران پرستاری انجام شود.

    کلید واژگان: رضایت از زندگی, افسردگی, اضطراب, تنش, پرستاران, بخش های مراقبت های ویژه, کووید- 19
    Afsaneh Mohammadi, Mehran Tahrekhani*, Maryam Mohammadi
    Introduction

    Nurses are exposed to depression, anxiety and stress due to direct contact with Covid-19 patients, which leads to a decrease in life satisfaction among nurses. The purpose of this study is to compare life satisfaction, depression, anxiety, stress and demographic characteristics of nurses in intensive and non-intensive care units during the Covid-19 pandemic.

    Methods

    The present study is descriptive-comparative. The research population includes all the nurses working in the hospitals of Zanjan province, Iran between the fourth and sixth wave of Covid-19 in 2021-2022. In this study, census sampling was used and 1355 nurses participated in this study. Demographic questionnaire, "Satisfaction with Life Scale" and "Depression Anxiety Stress Scale-21" were used to collect data. The validity of the instruments in this study were limited to previous researches and reliability by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient. The collected data were analyzed in SPSS. 24.

    Results

    The average life satisfaction of nurses in intensive and non-intensive care units is 21.35±7.48 and 20.44±7.66 respectively, the average depression in special and non-special wards is 11.85±4.55 and 11.54±4.48 respectively, anxiety was 11.30±4.10 and 11.00± 4.11 respectively, and stress was 13.69±4.72 and 13.05± 4.63 respectively. There was a significant correlation between life satisfaction and stress in intensive and non-intensive care units (P<0.05). But there was no significant correlation between depression and anxiety in intensive and non-intensive care units (P>0.05).

    Conclusions

    Nurses working in different wards of the hospital during the Covid-19 pandemic have different degrees of depression, anxiety and tension. It is suggested that in order to increase life satisfaction and improve the mental health of nurses working in hospitals, planning and necessary support measures should be done by nurse managers.

    Keywords: Life Satisfaction, Depression, Anxiety, Stress, Nurses, Intensive Care Units, Covid-19
  • مریم منتظری، ابولفضل رهگوی*، مسعود فلاحی، محسن واحدی
    زمینه و هدف

    یکی از نیازهای آموزش پرستاری، ارتقاء مهارت های شجاعت اخلاقی پرستاران جهت ارایه مراقبت های پرستاری مبتنی استانداردهای حرفه ای و تضمین مراقبت بالینی شایسته است. لذا، این مطالعه با هدف بررسی همبستگی شایستگی بالینی با شجاعت اخلاقی پرستاران شاغل در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1399 انجام شد.

    روش ها

     این مطالعه توصیفی مقطعی چند مرکزه بروی 350 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های شهر تهران که به روش سهمیه ای انتخاب شدند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات مطالعه شامل پرسشنامه جمیعت شناختی، شایستگی بالینی پرستاران بخش مراقبت های ویژه و شجاعت اخلاقی سکرکا و همکاران بود.

    یافته ها

     میانگین نمره کل شجاعت اخلاقی و شایستگی بالینی در پرستاران بخش مراقبت های ویژه بترتیب 12/22±74/24 و 23/37±155/10 بود. بین شجاعت اخلاقی و شایستگی بالینی پرستاران ارتباط مستقیم و معنی دار قوی ای وجود دارد (0/81=r و 0/001=p). شایستگی بالینی در پرستاران با سابقه کاری بیشتر، مسن تر، شاغل در شیفت صبح و با وضعیت استخدامی رسمی و پیمانی به طور معناداری بالاتر از سایر پرستاران بود (0/001>p). همچنین، شجاعت اخلاقی در پرستاران مرد، متاهل، با سابقه کاری بیشتر، مسن تر، شاغل در شیفت صبح و روز و با وضعیت استخدامی رسمی و پیمانی به طور معناداری بالاتر از سایر پرستاران بود (0/001>p). 

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج مطالعه حاضر با افزایش شایستگی بالینی پرستاران، شجاعت اخلاقی آنها افزایش می یابد. لذا لزوم توجه هر چه بیشتر مسیولان را در این زمینه می طلبد.

    کلید واژگان: شجاعت اخلاق, شایستگی بالینی, پرستار, بخش های مراقبت های ویژه
    Maryam Montazeri, Abolfazl Rahgoi*, Masoud Fallahi, Mohsen Vahedi
    Background and Aim

    Nursing is a care profession and nurses, due to their professional nature, need moral courage to provide safe and professional care to clients. On the other hand, one of the needs of nursing education is to improve the professional ethics skills of nurses in order to provide nursing care based on professional standards and ultimately to ensure proper clinical care. Therefore, this study was conducted to investigate the relationship between clinical competence and moral courage of nurses working in the intensive care units' hospitals of Tehran University of Medical Sciences at 2020.

    Methods

    This multicenter Cross-sectional Study was conducted on 350 nurses working in the intensive care units' hospitals of Tehran hospitals who were selected by quota method. The data collection tools of the study included demographic questionnaire, clinical competency questionnaire of intensive care unit nurses and moral courage questionnaire of Sekerka et al.

    Results

    The mean scores of total moral courage and clinical competence in intensive care unit nurses were 74.24±12.22 and 155.10±23.37, respectively. There is a strong and significant direct relationship between moral courage and clinical competence of nurses (r=0.81 and p=0.001). Clinical competence in nurses with more work experience, older, working in the morning and day shifts and with formal and contract employment status was significantly higher than other nurses (p<0.001). Also, moral courage in male nurses, married, with more work experience, older, working in the morning and day shifts and with formal and contract employment status was significantly higher than other nurses (p<0.001).

    Conclusion

    According to the results of the present study, moral courage increases with increasing the clinical competence of nurses. Therefore, it requires the attention of as many officials as possible in this regard.

    Keywords: Ethical Courage, Clinical Competence, Nurse, Intensive Care Unit
  • امید مرادی مقدم، محمدآزاد ماجدی، خالد رحمانی، محمد نیاکان لاهیجی، سارا مینائیان*
    زمینه و هدف

    عفونت های بیمارستانی، پاتوژن های مولد این عفونت ها و مقاومت آنتی بیوتیکی این عوامل همواره به عنوان یکی از دغدغه های نظام سلامت مطرح است. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی هر کدام از پاتوژن های مولد عفونت بیمارستانی و میزان مقاومت ضدمیکروبی آنها در بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه یک بیمارستان عمومی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 936 نمونه بیولوژیک از بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان رسول اکرم تهران در سال 1399 انجام شد. پس از مشخص شدن فراوانی پاتوژن های جدا شده از نمونه ها با استفاده از محیط های کشت افتراقی اختصاصی و آنتی سرم های خاص، برای تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی شایع ترین عوامل باکتریایی مولد عفونت بیمارستانی از روش دیسک دیفیوژن استفاده شد.

    یافته ها

    آسینتو باکتر (22/5 درصد)، کلبسیلا پنومونیه (18/7 درصد)، سودوموناس آیروژینوزا (13/6درصد)، کاندیدا آلبیکنس (11/2 درصد) و اشرشیاکولی (7/2 درصد) به ترتیب شایع ترین پاتوژن های مولد عفونت بیمارستانی در نمونه های مورد بررسی بودند.آسینتو باکتر که شایع ترین پاتوژن عامل عفونت های بیمارستانی در نمونه های مورد بررسی بود بیشترین حساسیت را به ترتیب به  آنتی بیوتیک های کلستین (100%)و سفوتاکسیم (97/2%) دارا بود و مقاوترین آنتی بیوتیک علیه ایزوله های آسینتوباکتر آنتی بیوتیک آمپی سیلین سولباکتام (38/9%) گزارش گردید.

    نتیجه گیری

    نتایح مطالعه حاضر نشان داد که علاوه بر تنوع پاتوژن های مختلف در ایجاد عفونت های بیمارستانی در بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه، و مقاومت آنتی بیوتیکی این عوامل هم قابل توجه است. توجه به بررسی های دوره ای برای پایش مقاومت آنتی بیوتیکی در درمان عفونت های بیمارستانی بخصوص در بخش های مراقبت ویژه ضروری می باشد.

    کلید واژگان: عفونت بیمارستانی, مقاومت میکروبی, بخش های مراقبت های ویژه
    Omid Moradimoghaddam, Mohammad Azad Majedi, Khaled Rahmani, Mohammad Niakan Lahiji, Sara Minaeian*
    Background and Aim

    Antibiotic resistance of pathogens responsible for nosocomial infections, has been a growing concern for healthcare system in recent decades. The aim of the current study was to identify the strains responsible for nosocomial infections and determine their frequency rates and antimicrobial resistance profiles in the patients admitted to intensive care units of Hazrat-e Rasool General Hospital in Tehran.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study we collected 936 blood, urine and sputum samples from the patients who had been admitted to the intensive care units of Hazrat-e Rasool General Hospital in Tehran between March 2020 and March 2021. Determination of strains and frequency rates of pathogens were carried out using multiple specific differential cultures. Then, we detected antibiotic resistance profile of each pathogen by using disc diffusion method.

    Results

    Acinetobacter (22.5%), Klebsiella pneumoniae (18.7%), Pseudomonas aeruginosa (13.6%), Candida albicans (11.2%) and Escherichia coli (7.2%) were the most common pathogens involved in nosocomial infections in this study. Acinetobacter isolates showed the highest sensitivity to clostin (100%) and cefotaxime (97.2%), respectively, and the highest resistant rate to ampicillin sulbactam (38.9%).

    Conclusion

    The results of the present study showed that in addition to the diversity of different pathogens in causing nosocomial infections in intensive care units, antibiotic resistance of these pathogens which is on the rise should be regarded important. Results of the current study and other similar periodic studies can provide valuable information for monitoring and management of emerging drug resistant infections.

    Keywords: Nosocomial infection, Antibiotic resistance, Intensive care unitsit
  • نمامعلی آزادی، شهرام صادقی *، محمدحسین ساقی
    زمینه و هدف

    یکی از بخش های کلیدی بیمارستان، مراقبت های ویژه است که به منظور جلوگیری در اختلال خواب بیماران، سطح تراز صوتی در آن نبایستی در طول روز از 45 و در شب از 35 دسی بل تجاوز کند. هدف از این مطالعه تعیین میزان تراز صوتی در بخش های مراقبت های ویژه بزرگسالان و نوزادان بیمارستان های شهر سنندج بود.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی، از اردیبهشت تا خرداد سال 1391 در بخش های مراقبت ویژه بزرگسالان و نوزادان سه بیمارستان عمده شهر سنندج (بعثت، توحید و تامین اجتماعی) انجام شد. تراز صوت طی 24 ساعت و در فواصل دو ساعته به مدت هفت روز با استفاده از دستگاه ترازسنج صوتیTES 1358، Sound Level Meter (SLM) (Obsnap Instruments، Taiwan) انجام گرفت. زمان آزمایش 28 روز به طول انجامید و طی این مدت 336 رکورد از سطح صدا به دست آمد.

    یافته ها

    میانگین سطح صدا در بخش های مورد مطالعه در شب از 65 تا 71 دسی بل متغیر و در روز اندکی بیش از مقدار آن در شب بود. تفاوت اندکی بین میانگین تراز صوتی در ساعات مختلف شبانه روز و همچنین روزهای هفته دیده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل اثرات آمیخته تفاوت معناداری را بین بخش مراقبت های ویژه در بیمارستان های مختلف نشان داد (001/0P<).

    نتیجه گیری

    تراز صوتی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های شهر سنندج در تمام ساعات و روزهای هفته فراتر از حد استاندارد بود.

    کلید واژگان: مطالعه مقطعی, بیمارستان ها, بخش های مراقبت های ویژه, سروصدا
    Nammam Ali Azadi, Shahram Sadeghi, Mohammad Hossien Saghi
    Background

    One of the critical unit in each hospital is intensive care unit (ICU). The United States’ Environmental Protection Agency (EPA) recommends to control the noise level of this unit in order to not exceed 45 decibels (dBA) during the day and 35 dBA at night. In this study, our goal was to evaluate the noise level at adult and neonatal ICUs at some Sanandaj’s hospitals, Iran.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted from May 4th to June 4th 2012 in adult and neonatal intensive care units at three major hospitals in Sanandaj (Besat, Tohid and Tamin-Ejtemaei). In order to assess the noise level properly, measurements obtained during the days and nights. At a given day, a unit was selected randomly and measurement of sound levels obtained successively within two-hour periods. The noise levels were measured in decibels using a sound level meter (SLM). This process took four weeks to be completed (one week per unit). In the end of study, the total of 336 records of noise levels were obtained. Descriptive analysis as well as fitting a mixed effect models were used to interpret collected observations. All statistical analysis performed using R developed by R core team.

    Results

    The preliminary analysis of observations showed that mean level of noise varied from 65 to 71 dBA among ICUs under study. Noise levels during the day were slightly higher than that of were observed during the night. Descriptive analysis of observations showed no major differences between the noise levels over the time and between the days/nights. Fitting a mixed-effects model showed significant differences of the noise levels between ICUs (P< 0.001).

    Conclusion

    We found the noise levels were always above the EPA thresholds at all three hospitals both during the day and night. It is recommended to train hospital officials and staffs for keeping noise levels to an acceptable level.

    Keywords: cross, sectional studies, hospitals, intensive care unit, noise
  • سیامک یعقوبی، جواد قاسمی، تکتم کریم زاده*، نوید محمدی، الهام ارفعی، اعظم محمدی
    زمینه

    سیستم های نمره دهی برای پیش گویی پیامد بیماران بدحال تکامل یافتند تا تصمیم گیری در مورد بیماران و تخصیص منابع برای ایشان تسهیل شود.

    هدف

    مطالعه به منظور مقایسه نمره دهی ارزیابی طولانی مدت سلامت و وضعیت فیزیولوژیک حاد (APACHE II) با نمره دهی ساده شده وضعیت فیزیولوژیک حاد (SAPS II) در پیش گویی مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی، بر روی 88 بیمار انجام شد که در سال 1387 به علت تروما یا جراحی در بخش مراقبت های ویژه مرکز آموزشی- درمانی شهید رجایی قزوین بستری شده بودند. نتایج معاینه های بالینی، آزمون های بیوشیمیایی و مشخصه های فردی بیماران طی 24 ساعت ابتدایی پذیرش، جهت تکمیل هر کدام از سیستم های نمره دهی جمع آوری شدند. مرگ و میر مشاهده شده و احتمال مرگ و میر پیش بینی شده توسط این سیستم ها ثبت و با هم مقایسه شدند. میزان تشخیص هر سیستم با رسم نمودارهای خصوصیات عملکردی (ROC) ارزیابی و داده ها با آزمون های آماری رگرسیون لجستیک و مجذور کای تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران 09/23 ± 25/44 سال (با محدوده سنی 2 تا 86 سال) بود. مرگ و میر مشاهده شده در بخش مراقبت های ویژه، %5/32 و مقادیر پیش بینی شده با استفاده از سیستم های SAPS II و APACHE II به ترتیب 2/24 ± 63/23 و 1/15 ± 88/19 درصد بود. ارتباط بین این دو سیستم و بین هر کدام از آن ها با مرگ و میر مشاهده شده از نظر آماری معنی دار بود. همچنین ارتباط آماری معنی داری بین نتیجه هر کدام از معیارها با نمره کمای گلاسکو (GCS) وجود داشت. مقایسه سطح زیر منحنی ROC در مورد APACHE II بهتر از SAPS II با مرگ و میر مشاهده شده قابل تطبیق بود (به ترتیب 823/0 و 790/0).

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، می توان از هر دو سیستم نمره دهی SAPS II و APACHE II برای پیش بینی مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه استفاده کرد، ولی هیچ کدام از آن ها نمی توانند به تصمیم گیری قطعی در مورد بیماران کمک کنند.

    کلید واژگان: نمودار خصوصیات عملکردی, APACHE II, بخش های مراقبت های ویژه, مرگ و میر
    S. Yaqubi, J. Ghasemi, T. Karimzadeh, N. Mohammadi, E. Arfaee, A. Mohammadi
    Background

    Scoring systems have been developed to predict outcomes in the critical patients and to facilitate the decision making and resource allocation for management of such patients.

    Objective

    The aim of this study was to compare Acute Physiology and Chronic Health Evaluation II (APACHE II) and Simplified Acute Physiology Score II (SAPS II) in predicting hospital mortality of intensive care unit patients.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 88 patients admitted to the intensive care unit because of trauma or surgery in Shahid Rajaee hospital، Qazvin 2008. During the first 24 hours of admission، the results of clinical examination and biochemical assays and demographic information were collected to complete each of the scoring systems. Observed mortality and predicted mortality were recorded and compared. Detection value of scoring systems was assessed by Receiver Operating Characteristic (ROC) curves and data were analyzed using logistic regression analysis and Chi-Square test.

    Findings

    M ean age of patients was 44. 25 ± 23. 09 years (2 to 86 years). Observed mortality in ICU was 32. 5% and predicted mortalities were 23. 63±24. 2% and 19. 88±15. 1% according to SAPS II and APACHE II، respectively. There was positive significant correlation between SAPS II and APACHE II scoring systems and between these two scoring systems and observed mortality. There was also positive significant correlation between SAPS II and APACHE II values and GCS score. Area under the ROC curve (AUC) of APACHE II was greater than SAPS II for predicting observed mortality (0. 823 vs. 0. 790).

    Conclusion

    With regards to the results، both APACHE II and SAPS II scoring systems can be used to predict mortality of intensive care unit patients، but not to help in definite decision-making.

    Keywords: Roc Curve, APACHE II, Intensive Care Units, Mortality
  • عظیم هنرمند، محمدرضا صفوی
    مقدمه
    تاکنون هیچ مطالعه ای ارتباط بین سطح سرمی منیزیم بیماران بستری را با مرگ ومیر و معلولیت آنها در واحد مراقبت های ویژه بیان نکرده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع هیپومنیزیمی بدو بستری در واحد مراقبت های ویژه و ارتباط آن با اختلال عملکرد اعضای بدن، طول مدت بستری و مرگ ومیر بود.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی روی 100بیمار بالای 16 سال که طی 2 سال در واحد مراقبت های ویژه داخلی- جراحی بیمارستان های دانشگاهی پذیرش شده بودند، انجام شد. در این بررسی ابتدا سطح سرمی توتال منیزیم بدو بستری در واحد مراقبت های ویژه مشخص شد و سپس ارتباط آن با نیاز به ونتیلاتور، مدت تهویه مکانیکی، مدت بستری در واحد مراقبت های ویژه بیمارستان و سایر اختلال های الکترولیتی تعیین گردید.
    نتایج
    نتایج نشان داد در بدو مراجعه اولیه به واحد مراقبت های ویژه، سطح سرمی منیزیم در 51% بیماران پایین و در 49% طبیعی بود. بین میزان مرگ و میر و طول مدت بستری در بیمارستان یا واحد مراقبت های ویژه، تفاوت معنی داری در دو گروه از بیماران وجود داشت (05 /0 < P). همچنین کاهش منیزیم در موارد هیپوگلیسمی توتال، هیپوکالمی و هیپوناتومی شایع تر بود. در مقایسه با سطح سرمی منیزیوم نرمال٬ بیماران با هیپومنیزیمی حین پذیرش در واحد مراقبت های ویژه با ضریب آپاچی 2 و سوفا بالاتر (01 /0p<) و حداکثر ضریب سوفا در طی مدت بستری در واحد مراقبت های ویژه نیز بالاتر و نیاز به ونتیلاتور و مدت تهویه مکانیکی نیز بیشتر بود. منحنی راک نمره سوفا نسبت به نمره آپاچی 2 در هیپومنیزیمی نتایج بهتری را نشان داد. افزایش پنج واحدی نمره آپاچی 2 یا سوفا بدو بستری در واحد مراقبت های ویژه باعث افزایش احتمال نسبی هیپومنیزیمی با فاکتور 12 /0 و 16 /0 شد.
    نتیجه گیری
    رخداد هیپومنیزیمی در دوران بستری همراه با پیش آگهی بدتری است. مانیتورینگ دقیق سطح سرمی منیزیم در واحد مراقبت های ویژه در تعیین پیش آگهی و درمان بعدی موثر است.
    کلید واژگان: منیزیوم, کمبود منیزیم, مرگ و میر, ناخوشی, بخش های مراقبت های ویژه
    A. Honarmand, M.R. Safavi
    Background
    Up to now there is no study evaluating correlation between serum magnesium and morbidity or mortality in patients admitted in intensive care unit. The aim of this study is to determine the prevalence of hypomagnesemia in critically ill patients and to evaluate its association with organ dysfunction, hospitalization period and mortality.
    Methods
    We conducted a retrospective trial including 100 patients aged 16 years and above admitted to the medico-surgical intensive care unit over 2 years. Firstly, total serum magnesium was determined and then its correlation with ventilator need, duration of mechanical ventilation, hospitalization period, and demographic characteristics were evaluated.
    Results
    At the time of admission, 51% and 49% of the patients showed hypomagnesia and normomagnesia, respectively. Significant difference was observed in mortality rate, hospitalization period, or hospitalization in intensive care unit between the two groups (P<0.05, each). Hypocalcemia, hypokalemia, and hyponatremia were frequently observed in hypomagnesemic patients. The patients with hypomagnesemia in intensive care unit demonstrated higher Acute Physiology And Chronic Health Evaluation II (APACHE-2(and Sequential Organ Failure Assessment (SOFA) scores at time of admission (P<0.01), a higher maximum SOFA score during hospitalization in intensive care unit, higher requirement to ventilator, and longer duration to mechanical ventilation than the other patients. The ROC curve of SOFA score in the hypomanesemia generated significant results compared to APACHE-2. An increase of 5 units in the APACHE-2 or SOFA measured during admission increased relative probability of hypomagnesemia by 0.12 and 0.16, respectively.
    Conclusion
    Hypomagnesemia during hospitalization in intensive care unit was associated with a poor prognosis. Monitoring of serum magnesium may have prognostic and therapeutic implications.
    Keywords: magnesemia, Magnesium deficiency, Mortality, critically ill patients, Intensive Care Unit
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال