جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "برنامه تمرینی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه و اهداف
فلج مغزی اسپاستیک با شیوع 2 تا 4 نفر در هر 1000 نفر در میان کودکان به سرعت در حال افزایش است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر 12 هفته برنامه تمرینی با لباس فضایی و ماندگاری آن بر کنترل تعادل و پارامترهای راه رفتن در کودکان فلج مغزی انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه نیمه تجربی بر روی کودکان 6 تا 12ساله مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دی پلژی مراجعه کننده به کلینیک های کاردرمانی و توانبخشی شهر همدان در سال 1400 انجام شد. 12 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران بدون تخصیص تصادفی به دو گروه با و بدون لباس فضایی تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه، نمره تعادل و پارامترهای سینماتیکی شامل طول گام، عرض گام، سرعت راه رفتن، دامنه حرکتی مچ پا، ران و زانو در حالت ایستا و در حالت متحرک اندازه گیری شد. تمرینات به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته به صورت یک روز در میان به مدت یک ساعت انجام شد. برای ارزیابی اثربخشی مداخله از آزمون های من ویتنی یو و ویلکاکسون استفاده شد. تجزیه وتحلیل آماری در نرم افزار SPSS نسخه 24 با سطح معنی داری 0/05 انجام شد.
یافته هانتایج حاکی از بهبود معنی دار نمره تعادل پس از مداخله در گروه با لباس نسبت به گروه بدون لباس بود (0/002= p). سرعت راه رفتن، دامنه حرکتی فلکشن ران و زانو به طور معنی داری نسبت به گروه بدون لباس کاهش یافت (p<0/05). نتایج نشان داد بعد از 12 هفته و یک ماه بعد، تمرین در هر دو گروه اثر ماندگار داشت (p>0/05).
نتیجه گیریاثربخشی برنامه تمرینی و ماندگاری آن در گروه لباس فضایی در این مطالعه مورد تایید قرار گرفت. بنابراین استفاده از لباس فضایی در برنامه توانبخشی بیماران مبتلا به فلج مغزی توصیه می شود. بررسی پایداری تمرینات در دو گروه حاکی از ماندگاری تمرینات در دو گروه موردمطالعه بود.
کلید واژگان: اثر ماندگاری, برنامه تمرینی, پارامتر راه رفتن, فلج مغزیBackground and AimsThe prevalence of spastic cerebral palsy is increasing rapidly among children, with a prevalence of 2-4 per thousand people. This study aimed to investigate the effect of 12 weeks training program with TheraSuit and its durability on balance control and gait parameters in children with cerebral palsy.
MethodsThis quasi-experimental study was performed on children (age range of 6-12 years) with spastic diplegia cerebral palsy referred to occupational therapy and rehabilitation clinics in Hamadan City, Iran, in 2021. Twelve children were selected by convenience sampling. Without random assignment, the patients were divided into two groups: with and without TheraSuits. Before and after the intervention, the balance score and kinematic parameters, including step length, step width, walking speed, ankle, thigh and knee range of motion, were measured in stationary and moving positions in both groups. The exercises were performed for 12 weeks, three sessions every other day for one hour. The Mann-Whitney U and Wilcoxon tests were used to evaluate the effectiveness of the intervention. All statistical analyses were performed in SPSS software, version 24 at a significance level of 5%.
ResultsThe results showed a significant improvement in balance score after the intervention in the intervention group compared to the control group (P=0.002), but the speed of walking, hip and knee range of motion significantly decreased compared to the control group (P<0.05). The results showed that 10 weeks and one month later, there was a lasting effect of training in both groups (P>0.05).
ConclusionOur results confirmed the effectiveness of corrective exercises in the group with TheraSuit, so its use in a rehabilitation program for cerebral palsy patients is recommended, and the durability of the exercise was seen in both groups.
Keywords: Durability, Training Program, Walking Parameter, Cerebral Palsy -
سابقه و هدف
استئوآرتریت زانو، یک بیماری مفصلی شایع است که بین سالمندان رایج تر بوده و منجر به کاهش عملکرد و افزایش ترس از سقوط در افراد مبتلا می شود. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تمرینات فال پروف بر عملکرد و ترس از سقوط زنان سالمند دچار استئوآرتریت زانو انجام شد.
روش کارمداخله ای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون در سال 1402 بر روی 25 زن سالمند 75-60 ساله دچار استئوآرتریت زانو در دو گروه تجربی و کنترل انجام شد. تمام آزمودنی ها با رضایت کامل و پس از پر کردن فرم رضایت نامه وارد تحقیق شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته به تمرینات فال پروف پرداختند. گروه کنترل در هیچ تمرینی شرکت نکردند. پرسش نامه وومک برای ارزیابی عملکرد و پرسش نامه بین المللی مقیاس کارآمدی افتادنبرای ارزیابی ترس از سقوط آزمودنی ها استفاده گردید. برای تحلیل اطلاعات از آزمون سنجش مکرر ترکیبی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد نمرات کل پرسش نامه وومک و 3 زیر مجموعه آن (درد، خشکی و عملکرد) پس از اجرای تمرینات در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (24/0=η ،01/0=p ، 35/7 =1،23F). در حالیکه نمرات کل پرسشنامه وومک و3 زیر مجموعه ی آن (درد، خشکی و عملکرد) بین گروه کنترل و تجربی تفاوت معناداری نداشت (13/0=p ، 42/2 =1،23F). همچنین نتایج نشان داد نمرات ترس از سقوط پس از اجرای تمرینات در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (29/0=η ،005/0=p ، 52/9 =1،23F). در حالیکه نمرات ترس از سقوط بین گروه کنترل و تجربی تفاوت معناداری نداشت (13/0=p ، 37/2 =1،23F).
نتیجه گیریبرنامه تمرینی فال پروف باتوجه به اثرگذاری آن، به مربیان جهت بهبود عملکرد و ترس از سقوط در سالمندان دچار استئوآرتریت زانو، پیشنهاد می گردد. به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید: Sheikh Shoaei H, Bahiraei S. The effect of 8 weeks of fall-proof exercises on function and fear of falling in Older adults women with knee osteoarthritis. Irtiqa Imini Pishgiri Masdumiyat. 2023;11(3):164-184. https://doi.org/10.22037/iipm.v11i3.44602
کلید واژگان: برنامه تمرینی, وضعیت عملکردی, ترس از سقوط, سالمند, استئوآرتریت زانوBackground and AimKnee osteoarthritis is a common joint disease that is more common among Older adults and leads to decreased performance and increased fear of falling in affected people. Based on this, the present study was conducted with the aim of determining the effect of fall-proof exercises on function and fear of falling in elderly women with knee osteoarthritis.
MethodsIn the year 2023, a semi-experimental intervention with a pre-test and post-test design was conducted on 25 elderly women aged 60 to 75, all diagnosed with knee osteoarthritis and divided into an experimental group and a control group. All subjects entered the study with complete satisfaction and after filling the consent form.Participants in the experimental group engaged in targeted fall-proof exercises for 8 weeks, three days a week. The control group did not participate in any exercise activities. The WOMAC questionnaire was used to evaluate function and the Fall Efficacy scale-International questionnaire was used to evaluate the subjects' fear of falling.Data analysis was performed using repeated measures analysis in SPSS version 26, with the significance level set at 0.05.
ResultsThe results showed that the total scores of the WOMAC questionnaire and its three subscales (pain, dryness and function) decreased significantly after the exercise in the experimental group (F1.23 = 7.35, p = 0.01, η = 0.24).While the total scores of the WOMAC questionnaire and its three subscales (pain, stiffness and function) did not differ significantly between the control and experimental groups (F1.23=2.42, p=0.13,). Also, the results showed that the fear of falling scores decreased significantly after performing the exercises in the experimental group (F1.23= 9.52, p = 0.005, η = 0.29). While there was no significant difference between the fear of falling scores between the control and experimental groups (F1.23= 2.37, p=0.13).
ConclusionThe fall-proof exercise program is recommended for coaches aiming to enhance the function and fear of falling in Older adults with knee osteoarthritis. This recommendation is based on its effectiveness. Please cite this article as: Sheikh Shoaei H, Bahiraei S. The effect of 8 weeks of fall-proof exercises on function and fear of falling in Older adults women with knee osteoarthritis. Irtiqa Imini Pishgiri Masdumiyat. 2023;11(3):164-183.https://doi.org/10.22037/iipm.v11i3.44602
Keywords: Exercise Program, Functional Status, Fear Of Falling, Older Adults, Knee Osteoarthritis -
مقدمه و اهداف
امروزه از مهمترین و پر تکرارترین آسیبهای ورزشی اندام تحتانی در بسیاری از رشتههای ورزشی آسیب رباط صلیبی قدامی است که دانش در این زمینه و برنامههای تمرینی مناسب برای جلوگیری از این آسیب میتواند برای تمام ورزشکاران و مربیان راهگشا باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوع این آسیب در رشته بسکتبال و بررسی نتایج حاصل از برنامههای تمرینی متفاوت در کاهش ریسک ابتلا به آسیب رباط صلیبی قدامی میباشد.
مواد و روشهادر این مطالعه مروری با استفاده از منابع اطلاعاتی بین المللی ساینس دایرکت، امرالد اینسایت، پروکوییست، تیلور اند فرانسیس، اسکوپوس، وب آو نالج، اسپرینگر و همچنین منابع اطلاعاتی داخلی مگ ایران، سیویلیکا، پایگاه جهاد دانشگاهی، ایرانمدکس صورت گرفت. بازه زمانی این پژوهش بین سالها 2000 تا 2019 تعیین شد. در جستجوی مقالات کلید واژههای آسیب رباط متقاطع قدامی، آسیب زانو، فرود تک پا، پرش، فرود، برنامه تمرینی در مقالات داخلی مورد توجه قرار گرفت. با توجه به معیارهای خروج مقالهها از مجموع 220 مقاله مرتبط یافت شده 42 مقاله انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هاابتلای زنان با این آسیب بهطور معناداری در تمام سطوح مهارت بیشتر است، بهطوری که در سطح مهارت حرفهای، زنان، 5 برابر بیشتر از مردان به این آسیب مبتلا شدند و در سطح غیر حرفهای نیز نرخ ابتلا حدود 3 تا 4 برابر بیشتر است. بیشترین میزان ابتلا مربوط به زنان بسکتبالیست حرفهای با نرخ 5/5 در هر 1000 ورزشکار-تمرین و کمترین مربوط به ورزشکاران مرد غیر حرفهای با نرخ 02/0 با همان معیار است. از مجموع مقالات بررسی شده در حیطه برنامه تمرینی مناسب پیشگیری از آسیب، 32 درصد مقالات به بررسی تاثیر تمرینات عصبی عضلانی، 18 درصد تمرینات ترکیبی، 26 درصد تمرینات قدرتی و 24 درصد تمرینات ثبات هسته مرکزی پرداختند. به نظر میرسد تمرینات ثبات هسته مرکزی با 80 درصد تاثیرگذاری، موثرترین برنامه تمرین پیشگیرانه آسیب است.
نتیجهگیریبا توجه به نرخ ابتلای به این آسیب و میزان تاثیر این آسیب در هزینههای درمان، طول مدت بازگشت به ورزش و ایجاد زمینه برای سایر آسیبها، بررسی جامع در مورد تمرینات موثر بر پیشگیری از این آسیب دارای اهمیت باشد. این موضوع برای بسکتبالیستهای زن حرفهای دارای اهمیت بیشتری است. در بین برنامههای تمرینی، برنامه تمرینی ثبات هسته مرکزی بیشترین تاثیرگذاری موثر و برنامه تمرینی ترکیبی کمترین تاثیر را با توجه به معیارهای مختلف بررسی آسیب در پیشگیری از این آسیب داشتهاند.
کلید واژگان: مفصل زانو, آسیب رباط متقاطع قدامی, برنامه تمرینیBackground and AimsThe most essential and common sports injury in the lower limb in many sports fields is the injury of the anterior cruciate ligament (ACL). Knowledge in this field and appropriate exercise programs can help prevent this injury for all athletes and coaches. The present research aims to investigate the prevalence of this injury in different sports fields and the results of various training programs in reducing the risk of injury to ACL.
MethodsThe current review was conducted using international information resources, Scopus, Taylor and Francis, ProQuest, Emerald Insight, ScienceDirect, Springer, Web of knowledge, and internal information resources including Magiran, Civilica, SID, and Iran Medex were applied. The research date range was defined between 2000 to 2020. In international articles, keywords such as Single-leg Landing, Landing, Injury, Knee injury, Drop-landing, Training, Exercise, ACL, and in domestic papers, keywords such as ACL, Knee Injury, Single-leg Landing, Jump, Land, and Training program were considered. According to the exclusion criteria, only 42 articles were selected and examined out of 220.
ResultsWomen with this injury are more affected at all skill levels, so at the professional skill level, women were affected up to 5 times more than men, and at the amateur level, the infection rate is about 3 to 4 times higher. The highest incidence is related to women professional basketball players with a speed of 5.5 per 1000 athletes training, and the lowest is among amateur male athletes with a rate of 0.02 with the same criteria. Of the articles reviewed in the appropriate injury prevention training program, 32% examined the effect of neuromuscular training, 18% combined training, 26% strength training, and 24% central core stability training. With 80% effectiveness, core stability training seems to be the most effective injury prevention program.
ConclusionConsidering the rate of this injury and the impact of this injury on treatment costs, the duration of returning to exercise, and creating the ground for other injuries, a comprehensive review of exercises effective in preventing this injury for athletes and coaches it’s important. This is especially important for professional female basketball players due to the incidence rate. The central core stability training program had the most practical effect among the training programs. The combined training program had the least impact according to different criteria for assessing and preventing injury.
Keywords: ACL injury, Exercise program, Knee joint -
مقدمه و هدف
این مطالعه با هدف تعیین تاثیر و ماندگاری برنامه اصلاحی عصبی-عضلانی بر وضعیت فرود، تعادل ایستا و پویا ورزشکاران مبتلا به نقص والگوس داینامیک زانو انجام شد.
روش کارجامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی شامل ورزشکاران نوجوان رشته فوتبال مبتلا به نقص والگوس پویا زانو بود که به صورت هدفدار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (سن:0/67±12/50 سال، قد:0/06± 1/70 متر، وزن: 5/46±56/41 کیلو گرم، شاخص توده بدنی: 1/57 ±19/49 کیلوگرم بر متر مربع) و تمرینی
(سن:0/59± 12/23 سال، قد: 0/10±1/67 متر، وزن:8/96 ± 53/07 کیلو گرم، شاخص توده بدنی:1/54 ± 18/83 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. والگوس پویا زانو با آزمون اسکات و زاویه والگوس و فلکشن زانو با آزمون فرود-پرش و با کمک نرم افزار کینوا ارزیابی شد. تعادل ایستا و پویا با آزمون بس استیک و آزمون Y ارزیابی شد. پس از ارزیابی متغیرها در پیش آزمون، آزمودنی های گروه تمرینی تمرینات عصبی-عضلانی را به مدت 8 هفته انجام دادند و گروه کنترل تنها در این دوره در برنامه آمادگی جسمانی اختصاصی تیم شرکت داشتند.یافته هانتایج بدست آمده در گروه تمرینی نشان داد برنامه اصلاحی عصبی-عضلانی اثر معنی داری بر متغیرها(0/01≥p) به غیر از زاویه فلکشن زانو در انتهای فرود (p=0/06) داشت. اما نتایج تمرین پس از 1 ماه بی تمرینی در متغیرهای والگوس در لحظه فرود، تعادل ایستا و پویا ماندگار نبود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی در متغیرهای بررسی شده (0/01≥p) به غیر از متغیرهای زاویه فلکشن زانو در انتهای فرود (p=0/14) تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج استفاده از برنامه اصلاحی عصبی-عضلانی میتواند به عنوان یک برنامه موثر در پیش از بلوغ به ورزشکاران رشته فوتبال مبتلا به والگوس پویا زانو با منشا مچ پا پیشنهاد شود.
کلید واژگان: زانو, کنترل پاسچر, برنامه تمرینی, فوتبالIntroduction and AimThis study aimed to determine the effect and persistence of neuromuscular correction programs on landing position, static and dynamic balance in athletes with Dynamic Knee Valgus defects.
MethodsThe statistical population of this quasi-experimental study included teenagers athletes in soccer with dynamic knee valgus deformity who were purposefully selected and randomly assigned in two groups of control (Age: 12.50±0.67 years, height: 1.70±0.06 m, weight: 56.41±5.46 kg, body mass index: 19.49±1.57 kg/m2) and training (Age: 12.23±0.59 years, height: 1.67±0.10 m, weight: 53.07±8.96 kg, body mass index: 18.83±1.54 kg/m2). Dynamic knee valgus was assessed by squat test and valgus angle and knee flexion were assessed by landing-jump test using Quinoa software. Static and dynamic balance was assessed by the Bass Stick test and Y test. After evaluating the variables in the pre-test, the subjects in the exercise group performed neuromuscular exercises for 8 weeks and the control group participated in the team-specific physical fitness program only in this period.
ResultsThe results in the training group showed that the neuromuscular correction program had a significant effect on variables (P≤0.01) except the knee flexion angle at the end of the descent (p=0.60). But the training results were not lasting after 1 month of untraining in variables Valgus at the moment of landing, static and dynamic balance. Also, the Bonferroni post hoc test results in variables (p≤0.01) except for knee flexion angle at the end of landing (p=0.14) showed a significant difference between the two groups.
ConclusionBased on the results, the use of a neuromuscular correction program can be suggested as an effective program before puberty for teenage athletes in soccer with dynamic knee valgus of ankle origin.
Keywords: Dynamic valgus defect, Balance, Teenager, Neuromuscular control, Soccer -
زمینه و هدف
اکثر تحقیقات بر اثر مثبت تمرینات ورزشی روی متغیرهای راه رفتن سالمندان تاکید کرده اند. در مورد اثربخش بودن نوع خاصی از تمرین در جهت بهبود راه رفتن سالمندان تحقیقات اندکی انجام شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین روی سطوح پایدار و ناپایدار بر متغیرهای کینماتیکی راه رفتن و زمان برخاستن و رفتن (Timed-up-and go: TUG) در زنان سالمند انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه شبه تجربی 75 زن سالمند به صورت غیرتصادفی در 5 گروه 15 نفری شامل کنترل (عدم دریافت مداخله)، گروه دوم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی فوم 6 سانتی متری، گروه سوم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی فوم 9 سانتی متری، گروه چهارم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی ماسه و گروه پنجم (سطح پایدار): گروه تمرینی روی سطح سفت قرار گرفتند. برای ثبت داده ها از دوربین مخصوص ثبت تصویر استفاده شد. متغیرهای کینماتیکی راه رفتن (شامل کادنس، طول گام، سرعت گام و طول قدم) با نرم افزار آنالیز حرکتی (Motion Analysis Kinovea) استخراج شد. میانگین سه تکرار متغیرها به عنوان نمره نهایی فرد ثبت گردید.
یافته هاتمرین اثر آماری معنی داری بر متغیر کادنس طول قدم، طول گام، عرض گام، سرعت راه رفتن و زمان برخاستن و رفتن داشت (P<0.05). اگرچه بعد از برنامه تمرینی اختلاف آماری معنی داری در عامل تمرین مشاهده شد؛ اما تمرین بر فوم 9 سانتی متری بیشترین اختلاف میانگین را در متغیرهای TUG، کادنس، طول گام ایجاد نمود و تمرین روی ماسه بیشترین اختلاف میانگین را در متغیرهای طول قدم و سرعت راه رفتن ایجاد کرد.
نتیجه گیریتمرینات روی سطوح پایدار و ناپایدار باعث بهبود متغیرهای کادنس، طول قدم، طول گام، عرض گام، سرعت راه رفتن و زمان برخاستن و رفتن سالمندان گردید.
کلید واژگان: راه رفتن, زمان برخاستن و رفتن, برنامه تمرینی, سالمندBackground and ObjectiveThere are few studies that highlighted the effectiveness of exercise on unstable surfaces in eldely subjects. This study was done to evaluate the effect of training on stable and unstable surfaces on walking kinematic and timed-up-and go (TUG) test variables in elderly wemon.
MethodsIn this quasi-experimental study, 75 elderly women were non-randomly assigned to exercises and control groups. Cadence, step length, stride length, step width, walking speed, and TUG were measured. Gait kinematics (cadence, stride length, walking speed, step width) was recorded by an image recording camera. Gait kinematics variables were measured. The average of three repetitions was recorded for analysis for each subject.
ResultsExercise training had a significant effect on the step length, stride length, step width, walking speed, and time of TUG (P<0.05). Although, there was a significant difference in gait kinematics after exercise training, training on foam with (9cm height) created the highest mean difference in TUG, cadence, step length, and training on sand resulted in the greatest mean difference in step length and walking speed variables.
ConclusionTraining on stable and unstable surfaces improves walking kinematic and TUG time variables in elderly wemon.
Keywords: Walking kinematic, Timed-up-and go test, Exercise training, Elderly -
مقدمهافراد نظامی به تمرینات استقامتی برای افزایش آمادگی جسمانی و سلامت در شغل خود نیاز دارند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر دوره آموزش تکاوری بر استقامت عضلانی و نیمرخ لیپیدی دانشجویان نظامی بود.روش بررسیدر این مطالعه نیمه تجربی، 24 نفر از دانشجویان سال دوم دانشگاه افسری، به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها ابتدا 15 دقیقه گرم کرده و سپس آزمون استقامت عضلانی را انجام دادند (پیش آزمون) و نتایج ثبت گردید. بعد از 2 روز آزمودنی ها به آزمایشگاه مراجعه کردند و برای ارزیابی سطح نیمرخ لیپیدی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL) خون گیری انجام شد. سپس گروه تجربی 8 هفته برنامه تمرین آموزش تکاوری را انجام دادند. برای جمع آوری داده ها در پس آزمون، آزمودنی ها مجددا آزمون مورد نظر را انجام دادند و دوباره خون گیری انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری کمتر از 05/ 0 استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد 8 هفته دوره آموزش تکاوری بر استقامت عضلانی دانشجویان نظامی تاثیر معنی داری نداشت. همچنین دوره آموزش تکاوری بر کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL دانشجویان نظامی تاثیر معنی داری نداشت.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق حاضر به نظر می رسد برای اثربخشی برنامه های بهبود آمادگی بدنی و سلامت دانشجویان نظامی باید تغییراتی انجام شود.کلید واژگان: فعالیت ورزشی, برنامه تمرینی, دانشجویان, نظامیانEBNESINA, Volume:20 Issue: 4, 2019, PP 4 -10BackgroundMilitary personnel need endurance training for increasing physical fitness and health in their jobs. The aim of this study was to investigate the effect of ranger training on muscular endurance and lipid profile in military students.Materials and methodsIn this semi-experimental study, 24 sophomore students from a military university were randomly selected and divided into experimental and control groups. Firstly, the subjects warmed up for 15 minutes, then they performed muscle endurance test (pre-test), and finally the results were recorded. After two days, the subjects returned to the laboratory and blood sampling was performed to assess lipid profiles (cholesterol, triglycerides, LDL, and HDL). Then, the experimental group performed eight-week ranger training program. To collect the data in the post-test, the subjects performed the test again, and then blood tests were carried out. Independent t-test was used at the significant level of p<0.05 to analyze the data.ResultsThe results showed that eight-week ranger training did not have a significant effect on muscular endurance of the students. In addition, there was no significant effect on cholesterol, triglyceride, LDL, and HDL.ConclusionAccording to the results of this study, it seems that some changes have to be made in order for effectiveness of physical fitness improvement programs and health in military students.Keywords: Exercise, Training Program, Students, Military
-
زمینه و هدفمولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک پیشرونده در افراد جوان بالغ است. این بیماری منجر به ایجاد پلاک های دمیلینه در ماده سفید دستگاه عصبی مرکزی شده و علایم نورولوژیکال را به وجود می آورد. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته برنامه تمرینی منتخب همراه با دستورالعمل های توجه درونی و بیرونی بر تعادل ایستا بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه شبه تجربی 23 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به طور غیرتصادفی در گروه کنترل و دو گروه مداخله توجه درونی و بیرونی قرار گرفتند. تمرینات به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد. برای شرکت کنندگان هر سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون، تست خطر افتادن بر روی دستگاه بایودکس انجام شد.یافته هاتعادل ایستا در دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی داری داشت (P<0.05).نتیجه گیریبه کارگیری برنامه تمرینی منتخب همراه با دستورالعمل های توجهی می تواند عاملی اثرگذار بر بهبود تعادل ایستا در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شود.کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, برنامه تمرینی, تعادل ایستاBackground And ObjectiveMultiple sclerosis (MS) is the most common progressive neurologic disorder among young adults. This disease leads to lesions regarded to as demylinating plaques which are scattered in the white matter of CNS hence create various neurological problems. This study was done to evaluate the effect of 8 weeks selective training program with instructions focus of internal and external attention on statical balance of MS patients.MethodsIn this quasi-experimental study, 23 MS patients were non-randomly divided into, two interventional and one control groups. Training program for two interventional were carried out in 8 weeks, three sessions per week, and each session lasted about one hour. Pre and post test to evaluate the fall risk of subjects using Biodex system was performed in three groups.ResultsStatical balance was significantly improved in the two interventional compared to control group (PConclusionThe training program with instructions focus of internal and external attention significantly improves statical balance of MS patients.Keywords: Multiple sclerosis, Training, Statical balance
-
فصلنامه نوید نو، پیاپی 61 (زمستان 1394)، صص 28 -34مقدمهمولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک پیشرونده در افراد جوان بالغ می باشد. این بیماری منجر به ایجاد پاک های دمیلینه در ماده سفید دستگاه عصبی مرکزی شده، در نتیجه علایم نورولوژیکال را به وجود می آورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد بیماران مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود.مواد و روش هاپژوهش حاضر در سال 1392 و از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. آزمودن ی ها با دامنه سنی 27 تا 42 و مقیاس ناتوانی جسمانی 1- 4 و هدفمندانه و داوطبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گرو ه های تجربی ) 8 نفر( و کنترل ) 8 نفر( تقسیم شدند. تمرینات به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ازآزمون TUG برای اندازه گیری عملکرد حرکتی افراد استفاده شد. آزمون تحلیل عاملی مرکب در سطح p <0.05 جهت تجزیه و تحلیل داده های مورد استفاده قرار گرفت.نتایجانجام برنامه تمرینی همراه با دستورالعمل های توجهی بر تعادل ایستا بیماران مبتا به مولتیپل اسکلروزیس در سه گروه ، تاثیر آماری معنی داری داشت، همچنین بین سه گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری در مراحل تمرینی ) 1. p =0.03 ، F =5 ( مشاهده شد.نتیجه گیریبر اساس یافت ه های این مطالعه، به کارگیری برنامه تمرینی منتخب می تواند عاملی تاثیرگذار در بهبود عملکرد حرکتی افراد مبتا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس باشد.کلید واژگان: برنامه تمرینی, عملکرد حرکتی, مولتیپل اسکلروزیسNavid no, Volume:18 Issue: 61, 2016, PP 28 -34IntroductionMultiple sclerosis is the most common progressive neurologic disorder among young adults. This disease leads to lesions regarded to as demylinating plaques which are scattered in the white matter of CNS hence create various neurological problems. The purpose of this study was to assess the effect of one period of selective exercise training on motor function of multiple sclerosis patients.Materials And MethodsThe present at1392 year and quasi-experimental study used a pretest-posttest design. The subjects with the age of 27-42, expanded disability status scale 1-4 and were purposefully and voluntarily selected and randomly allocated to the experimental(n=8) and control(n=8) groups .exercise training for groups was carried out in 4 weeks, 3sessions per week. In the pre and post timed up and go tests were used to record motor functions. The collected data were then analyzed through Mixed ANOVA at a significance level of P ≤ 0/05.ResultsThe results showed that Significant improvements observed in postural sway characteristics of the experimental group .also significant differences observed between post test scores in the experimental and control groups.ConclusionThe exercise training employed in this study resulted in considerable improvements in static balance in multiple sclerosis.Keywords: exercise training, motor function, Multiple sclerosis
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و هفتم شماره 9 (پیاپی 133، اسفند 1393)، صص 969 -975مقدمهمولتیپل اسکلروزیس MS))، بیماری خودایمنی، التهابی ومزمن است که تحت تاثیرضایعات تخریب میلین در جسم سفید مغز، طناب نخاعی واعصاب بینایی بروزمی کند. عمده ترین عوارض این بیماری خستگی، گرفتگی عضلات، لرزش،عدم تعادل واختلال در راه رفتن می باشد.روش کارتحقیق حاضر از نوع توصیفی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بایک گروه کنترل بود.ازمیان بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر مشهد24 نفردرسال 1392 به عنوان نمونه با EDSS کمتراز 4 ودامنه سنی 27تا 42 سال انتخاب وبه صورت تصادفی به دوگروه تجربی(توجه درونی وبیرونی)وکنترل تقسیم شدند.تمرینات به مدت 8 هفته و3جلسه درهفته انجام گرفت.سرعت راه رفتن بیماران قبل ازتمرینات وپس ازتمرینات با استفاده از تست 25فوت راه رفتن درمسیرمستقیم (25ft) اندازه گیری شد.تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی مرکب درسطح 05/0 < p انجام شد.نتایجبعد از ورزش، سرعت راه رفتن بیماران به طور معنی داری افزایش یافت (05/0. (p=نتایج نشان دادکه هشت هفته برنامه تمرینی همراه بادستورالعمل های توجهی برسرعت راه رفتن بیماران مبتلابه ام اس تاثیرمعنی داری داشت (05/0>p). همچنین نتایج حاکی ازتفاوت معنی داری بین داده های پس آزمون آزمودنی هادرگروه های تجربی وکنترل بود (05/0>p). نتایج درون گروهی نشان دادکه گروه توجه بیرونی ازگروه درونی بهترعمل کردند.نتیجه گیریاجرای برنامه تمرینی منتخب باعث افزایش سرعت راه رفتن دربیماران ام ا.س می شود. باتوجه به این نتایج، متخصصان مربوطه می توانند ازاین تمرینات به عنوان یک مکمل درکنار درمان های دارویی برای بیماران ام. اس استفاده کنند.
کلید واژگان: برنامه تمرینی, سرعت راه رفتن, مولتیپل اسکلروزیسIntroductionMultiple sclerosis (MS) is a chronic, autoimmune, inflammatory nervous system disease. It leads to the loss of myelin in the white matter of brain, spinal cord and optic nerves, and causes tiredness, muscle cramp, tremor, unsteady gait and some inability to move.Material And MethodThe present quasi-experimental study used a pretest-posttest design.This study was conducted in 2013 on 24 women, referring to MS association in Mashhad, Iran. The subjects with the age of 27-37, expanded disability status scale or EDSS 1-4, were purposefully and voluntarily selected and randomly allocated to the experimental and control groups (n = 8 in each group).Training program for groups was carried out in 8 weeks, three sessions per week, and each session lasted about one hour. Patients walking speed was measured, using 25-foot walk test, before and after exercise. The data were analyzed by descriptive statistics and using analysis of Repeated measures at a significance level of P ≤ 0.05.Resultafter training program, the subjects walking speed were significantly increased. Significant improvements observed in walking speed characteristics of the experimental group(P ≤ 0.05).significant differences observed between post test scores in the experimental and control groups(P ≥ 0.05).The results of within-group analysis of variance showed that the external intervention was significantly(p <. 05).ConclusionBecause of increased effect on walking speed, we recommended training program as a complementary treatment alongside medicinal treatments for MS patients. Acknowledgements: The authors would like to thanks all the workers Mashhad Multiple sclerosis’s Disease Association. The authors would also like to thank participants, For her assistance in performed programs training.Keywords: Multiple Sclerosis, Training Program, Walking speed -
مقدمهبعد از کمردرد، گردن درد شایع ترین درد موجود در افراد (بخصوص در بین سالمندان) است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی بر میزان دامنه حرکتی گردن و گردن درد افراد غیرورزشکار بود.مواد و روش ها60 آزمودنی سالمند (24 مرد و 36 زن) با میانگین سن 5/4± 56 سال و با میانگین وزن 4/4 ± 71 کیلوگرم بصورت داوطلبانه جهت اجرای این پژوهش انتخاب شدند. برنامه ورزشی اجرا شده شامل تمرینات کششی (سه ماه) و تقویتی (سه ماه) برای عضلات ناحیه گردنی همراه با ابزارهای حمایت گر خارجی در طول دوره درمان بود. برنامه تمرینی با یک ست[1] و هشت تکرار (در جلسه اول) شروع و در جلسه آخر با سه ست و 16 تکرار پایان یافت. برای اندازه گیری قوس گردنی، عکس های رادیوگرافی از نمای جانبی گرفته شده و میزان زاویه لوردوز گردنی با استفاده از روش کاب از مهره 1 تا 7 گردنی محاسبه گردید. برای اندازه گیری انعطاف پذیری عضلات گردن از دستگاه انعطاف سنج، از سیستم بصری اندازه گیری درد برای اندازه گیری درد، از فلکسومتر لیتون جهت اندازه گیری دامنه حرکتی گردن و از داینامومتر برای اندازه گیری قدرت عضلات اکستنسور گردن استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی مستقل و تی زوجی استفاده شد (P≤ 0.05)یافته هامیزان دامنه حرکتی گردن در چهار جهت و میانگین قدرت عضلات اکستنسور گردن پس از اجرای پروتکل تمرینی در گروه تجربی افزایش قابل ملاحظه ای پیدا نموده و قوس گردنی و نمرات درد آزمودنی ها کاهش یافتبحث و نتیجه گیریبراساس نتایج این پژوهش نتیجه گیری می شود احتمالا بتواند منجر به کاهش گردن درد شود. از مکانیزم هایی که به موجب آن، گردن درد افراد با برنامه تمرینی کاهش یافته است می توان به افزایش دامنه حرکتی در گردن، افزایش قدرت عضلات اکستنسور و کاهش زاویه لوردوز گردنی اشاره کردکلید واژگان: گردن درد, برنامه تمرینی, لوردوز گردنیIntroductionAfter low back pain, the neck pain is the most prevalent pain among (especially elderly) peoples. The purpose of this study was to determine the effect of one period of exercise program on subjects neck ROM and chronic neck pain.Materials And MethodsFor executing this study 60 elderly patient (24 Males and 36 Females) with mean age 56± 4.5 years old and 71± 4.4 kg with chronic neck pain randomly were selected. Executed exercise program was stretching (for three month) and strengthening exercises (for three month) to accompany with external support in remedial period. Training protocol started with one set of 8 repetition (in first session) and ended with three sets of 16 repetitions (in final session). For measurement of neck muscles flexibility, neck pain, neck range of motion and neck extensor muscles strength were used flexometer, visual analog scale (VAS), Leighton flexometer and dynamometer respectively. Independent and paired t test were used for statistical analysis (p≤ 0.05).ResultsThe results showed that after accomplishment of exercise program, neck rang of motion and neck extensor muscles strength was increased but cervical lordosis degree and pain score was decreased.ConclusionBased on this study results, we concluded that exercise program can decrease the amount of pain in people with neck pain. The probable mechanisms that through them exercise program have better results in patients with neck pain, we can refer to increasing cervical muscles strength, increasing range of motion and decreasing cervical lordosis degree.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.