به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تست تحمل گلوکز » در نشریات گروه « پزشکی »

  • مژگان کریمی فر، منصور سیاوش*

    مقاله مروری دیابت بارداری (Gestational diabetes) GDM، دیابتی است که اولین بار در هفته ی 24 تا 28 بارداری تشخیص داده می شود. جنین و مادران GDM، در معرض خطر پیامدهای ناخواسته متعددی، هستند. غربالگری دیابت، باید قبل از بارداری در تمام خانم های پرخطر که قصد بارداری دارند، انجام شود. غربالگری GDM در هفته ی 24 تا 28 بارداری با روش یک مرحله ای یا دو مرحله ای در تمام زنان توصیه می شود. معیار تشخیص دیابت در اولین ویزیت پری ناتال و هفته های قبل از هفته ی 15 بارداری برای کشف دیابت تشخیص داده نشده همان معیارهای استاندارد تشخیص دیابت در افراد غیرباردار است. خانم هایی که قبل از هفته ی 15 بارداری دارای اختلال متابولیسم گلوکز هستند، در معرض خطر بیشتری، برای ابتلاء به پیامدهای عوارض مادر و نوزاد می باشند، همچنین با پیشرفت بارداری، احتمالا به انسولین نیاز پیدا می کنند و ریسک ابتلاء به GDM در آنان زیادتر است. گلوکز ناشتای mg/dl 125-110 و HbA1C حدود 5/9-6/4 درصد، در قبل از هفته ی 15 بارداری به عنوان اختلال متابولیسم گلوکز، شناخته می شود و پایش گلوکز خون، در این زنان، توصیه می گردد. زنان مبتلاء به GDM، 4 تا 12 هفته پس از زایمان، باید تست تحمل گلوکز انجام دهند. معیارهای تشخیص دیابت، در این زمان، همانند افراد غیرباردار است. تمام زنانی که دچار GDM بوده اند، باید طولانی مدت هر 3 سال یکبار برای دیابت و پره دیابت، غربالگری شوند.

    کلید واژگان: دیابت بارداری, هموگلوبین گلیکوزیله A, تست تحمل گلوکز, بارداری, غربالگری, تشخیص}
    Mozhgan Karimifar, Mansour Siavash *

    Gestational diabetes (GDM) refers to diagnosis of diabetes at 24 to 28 weeks of pregnancy. GDM fetuses and mothers are at risk for numerous adverse outcomes. Diabetes screening should be done before pregnancy in all high-risk women who plan to become pregnant. GDM screening at 24 to 28 weeks of pregnancy with one-stage or two-stage method is recommended in all women. The criteria for diagnose of diabetes in the first perinatal visit and before the 15th week of pregnancy to detect undiagnosed diabetes are the same as the standard criteria for diagnosing diabetes in non-pregnant people. Women who have a glucose metabolism disorder before the 15th week of pregnancy are at a higher risk for maternal and infant complications. In addition, with the progress of pregnancy, they may need insulin and the risk of GDM is higher in them. Fasting glucose of 110-125 mg/dl and HbA1C of about 5.9-6.4% before the 15th week of pregnancy is known as glucose metabolism disorder, blood glucose monitoring is recommended in these women. Women with GDM should have a glucose tolerance test 4 to 12 weeks after delivery. The criteria for diagnose of diabetes at this time are the same as for non-pregnant people. All women with GDM should be screened for diabetes and prediabetes every 3 years.

    Keywords: Gestational diabetes, glycated hemoglobin A, glucose tolerance test, Screening, Diagnosis, Pregnancy}
  • سیدعلی حسینی، فاطمه رضوانی پور، نسیبه کاظمی *، امیدرضا صالحی، مریم کسراییان
    مقدمه
    دیابت حاملگی از جمله شایع ترین بیماری های دوران حاملگی است که عوارض متعددی برای جنین و مادر دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر شش هفته ورزش در آب در سه ماهه ی دوم بارداری بر ویسفاتین و تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری بود.
    روش ها
    در این مطالعه ی نیمه تجربی 24 مادر مبتلا به دیابت بارداری مراجعه کننده به درمانگاه حافظ شیراز که در هفته ی 23 الی 24 بارداری قرار داشتند، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب و به دو گروه 12 نفره ورزش در آب و کنترل تقسیم شدند. گروه ورزش در آب به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 45 دقیقه تمرینات ورزش در آب را انجام دادند. گروه کنترل در این مدت فقط فعالیت های روزمره خود را داشتند. جهت بررسی متغیرهای تحقیق در پیش آزمون و پس آزمون خونگیری از ورید بازویی آزمودنی ها در حالت ناشتا به عمل آمد.
    یافته ها
    شش هفته ورزش در آب در سه ماهه ی دوم بارداری اثر معناداری بر افزایش ویسفاتین و کاهش تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری دارد (001/0=P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد جهت بهبود سطوح ویسفاتین و تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری، در سه ماهه ی دوم بارداری بتوان از شش هفته ورزش در آب استفاده نمود.
    کلید واژگان: ورزش, دیابت بارداری, ویسفاتین, تست تحمل گلوکز}
    Ali Hosseini Seyed, Fatemeh Rezvanipour, Nasibeh Kazemi *, Omidreza Salehi, Maryam Kasraeian
    Background
    Gestational diabetes in on of common complications of pregnancy which has different complications for fetus and mother. Aim of present study was to review the effect of six weeks aqua training in second trimester of pregnancy on visfatin and glucose tolerance of gestational diabetic women.
    Methods
    In this semi experimental research 24 gestational diabetic mothers who recourse to hafez clinic of shiraz city which were in 23- 24 week of pregnancy select as sample and divided in two groups of 12 persons of aqua training and control. Aqua training group trained aqua trainings 6 weeks, 3 sessions per week and 45 minutes per session. In this period of the time control group has just their daily activities. For measure the research variables fasting blood sample gathered from antecubital vein in pretest and post test.
    Results
    Six weeks aqua training in second trimester of pregnancy has significant effect on increase of visfatin and decrease of glucose tolerance of gestational diabetic women (p=0.001).
    Conclusion
    It seems that for improvement of visfatin levels and glucose tolerance of gestational diabetic women can use six weeks aqua training in second trimester of pregnancy.
    Keywords: Exercise, Gestational Diabetes, Visfatin, Glucose Tolerance Test}
  • سیده نگار اسعدی*
    زمینه و هدف
    بیماری دیابت یکی از با اهمیت ترین و پرعارضه ترین بیماری ها است که پیگیری و کنترل جدی را می طلبد. عوامل خطر غیر شغلی آن شناخته شده اند ولیکن عوامل خطر شغلی هنوز جای تحقیق دارند. هدف اصلی این مطالعه بررسی خطر دیابت نوع 2 در کارگران نوبتکار بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه کوهورت هیستوریکال از کارگران نوبتکار وشیفت ثابت صبح در کارخانجات مختلف ، 870 نفر جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند که از این تعداد 460 نفر در گروه نوبتکار و410 نفر در گروه شیفت ثابت صبح بودند. کلیه کارگران در طول مطالعه مورد پیگیری از جهت وضعیت سلامتی و بررسی از لحاظ قند خون ودیابت قرار داشتند. شرح حال ، معاینه و آزمایشات برایشان انجام شد. در این مطالعه از یک چک لیست استفاده گردید که اطلاعات وارد آن می شد. سپس اطلاعات در نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و از تست کای- دو ، T-test ، Exact و خطر نسبی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید (05/ 0 p<).
    یافته ها
    در بررسی و مقایسه میزان قند خون ناشتا و تست تحمل گلوکز این نتایج بدست آمد در گروه نوبت کار 16/12±31/89 و 36/6±66/125 میلی گرم در دسی لیتر و در گروه شیفت ثابت صبح 36/14±76/87 و 11/1±18/124 میلی گرم در دسی لیتر اختلاف معنی دار نبود( 92/0=P و95/0=P).
    نتیجه گیری
    نوبتکاری به شکل مذکور تاثیر چشمگیری در افزایش قند خون و ایجاد دیابت ندارد. ولیکن معاینات و آزمایشات سالانه جهت شناسایی زودرس بیماران و پیشگیری از ایجاد اختلالات توصیه می شود.
    کلید واژگان: دیابت, قند خون ناشتا, نوبتکاری, تست تحمل گلوکز}
    Seyedeh Negar Assadi*
    Background And Aims
    The diabetes mellitus is one of the important and most complicated diseases. The non occupational risk factors are known but occupational risks are unknown. Objective of this study was determination the risk of shift work on diabetes mellitus.
    Methods
    In a historical cohort study from 460 shift workers and 410 non shift workers in industry this study was done. With a checklist the risk factors were gathered and the data were analyzed in SPSS 16, with t-test,chi-2 , exact, relative risks(P
    Results
    Fasting blood sugar in shift workers was 89.31±12.16 and in non shift workers was 87.76±14.36 and oral glucose tolerance test in shift workers was 125.66±6.36 and in non shift workers was 124.18±1.11(P=0.92 , P=0.95).
    Conclusion
    This shift work had not effects on fasting blood sugar and starting the diabetes.
    Keywords: Diabetes mellitus, Fasting blood sugar (FBS), Shift work, Oral glucose tolerance test(OGTT)}
  • مهین قربان صباغ، مصطفی جعفری، زهرا لطفی، رضا جاویدی
    مقدمه
    در حال حاضر پیوند کلیه بهترین درمان جایگزینی برای مبتلایان مراحل نهایی بیماری کلیوی است. بیماری های قلبی و-عروقی مهمترین عامل مرگ و میر بیماران مزمن کلیه هستند. حتی سوء کارکرد مزمن کلیه پیوندی را تا حدی می توان تظاهری از آسیب قلبی-عروقی دانست. دیابت قندی، مهمترین عامل هم درافزایش میزان خطر بیماری های قلبی-عروقی و هم در اختلال کارکرد مزمن کلیه پیوندی است. پیش بینی و کشف بهنگام دیابت بعد از پیوند کلیه، می تواند به درمانگران جهت درمان به موقع و تعدیل فاکتورهای خطر قابل اصلاح این پدیده کمک کند.
    روش کار
    مطالعه حاضر بر روی 66 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه انجام شده و در روز پنجم و ماه ششم پس از پیوند، سنجش قند خون ناشتا و تست تحمل گلوکز خوراکی و در هفته دوازدهم یک سنجش قند خون ناشتای دیگر انجام گردید. آزمون آنالیز، حساسیت و ویژگی به منظور بررسی نتایج به کار گرفته شد.
    نتایج
    در 6 نفر از 66 بیمار (3/9 درصد) قند خون ناشتای روز پنجم بعد از پیوند بیش از 126 میلی گرم بر دسی لیتر بوده است، در مورد 60 نفر دیگر این عدد کمتر از 100 بوده و دقیقا همین 6 نفر در ماه ششم بعد از پیوند، قند خون ناشتای بالاتر از 126 داشتند و مبتلا به دیابت بعد از پیوند محسوب شدند. بر این اساس، ویژگی و حساسیت قند ناشتای روز پنجم به عنوان پیش بینی کننده دیابت جدید پس از پیوند کلیه در 6 ماه بعد، برابر یک (100%) می باشد. نتایج مشابهی در مورد تست تحمل گلوکز به دست آمد.
    نتیجه گیری
    قند ناشتای روز پنجم پس از پیوند، پیش بینی کننده مناسبی برای ابتلا به دیابت بعد از پیوند کلیه می باشد و می تواند به عنوان شاخصی برای فردیت بخشیدن به نحوه اداره گیرندگان پیوند کلیه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: دیابت قندی, پیوند کلیه, قند خون ناشتا, تست تحمل گلوکز}
    Mahin Ghorban Sabagh, Mostafa Jafari, Zahra Lotfi, Reza Javidi
    Introduction
    Kidney transplantation is the best replacement therapy for patients with end stage renal disease at present. Cardiovascular disease is the most important cause of mortality among these patients. Also chronic allograft nephropathy is to some extent a manifestation of cardiovascular pathology. Diabetes mellitus is the most influencing factor both in cardiovascular disease and chronic allograft nephropathy. Prediction and timely detection of new onset diabetes after kidney transplant can help therapies in appropriate management and manipulation of modifiable risk factors of this phenomenon.
    Method
    The present study has been performed upon 66 chronic renal failure patients undergone kidney transplantation during a 4 months period at Imam Reza (p.b.u.h) university hospital of Mashhad –IRAN. On day 5 and at month 6 post transplantation, fasting blood glucose measured and a 75 g , glucose tolerance test performed. Another fasting blood glucose recorded at week 12. The immunosuppression regimen was the same for all. Exclusion criteria were: History of Diabetes mellitus, Graft rejection, Hepatitis C, Infection and need for immunosuppressive drug modification. Sensitivity and specificity analysis test used to evaluate the ability of day 5-post transplantation fasting blood glucose and glucose tolerance test to predict the occurrence of post transplantation diabetes mellitus. (PTDM)
    Results
    6 out of 66(9.3%) patients had day 5 fasting blood glucose > 126 mg/dl while the remaining 60 had values 126 mg/dl six months post transplantation and indeed developed PTDM. Therefore sensitivity and specifity of 5th day fasting blood glucose as a predictor Of PTDM equals one (100% ) based on our results. The results were similar for glucose tolerance test .
    Conclusion
    Day 5 post transplantation fasting blood glucose is a good predictor of PTDM and can be used as a modifier to individualize the management of kidney transplant recipients.
    Keywords: Diabetes mellitus, Kidney transplant, Fasting blood glucose, Glucose tolerance Test}
  • نفیسه جهان پاک، نسترن رزمجو، امیر رضایی اردانی *، سید رضا مظلوم، شکوفه بنکداران
    مقدمه

    اختلالات خواب در بارداری به علت تغییرات فیزیکی و هورمونی شایع است. خواب ناکافی باعث ایجاد تغییرات متابولیک و نورواندوکرینی می شود که ممکن است در ایجاد اختلال متابولیسم گلوکز و مقاومت به انسولین نقش داشته باشند. اما اطلاعات اندکی در مورد رابطه خواب ناکافی و متابولیسم گلوکز در بارداری موجود می باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط طول مدت خواب و نتایج تست چالش گلوکز در بارداری انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1391 بر روی 177 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شماره 3 مشهد انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه های محقق ساخته، مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی-21 و شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ را بین هفته 26 تا 30 بارداری تکمیل کرده و سپس تست چالش گلوکز انجام دادند. کم خوابی به صورت خواب شبانه کمتر از 7 ساعت تعریف شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمون های همبستگی پیرسون، تی مستقل، من ویتنی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    87 نفر (2/49%) از شرکت کنندگانکم خواب بودند. دو گروه از نظر متغیرهای استرس، اضطراب، رژیم غذایی و فعالیت ورزشی تفاوت معناداری نداشتند (05/0p>). بین مدت خواب و نتایج تست چالش گلوکز، ارتباط معکوس و معنی داری مشاهده شد (01/0=p، 19/0-=r). فراوانی تست چالش گلوکز غیر طبیعی در افراد کم خواب به طور معنی داری بیشتر از افرادی بود که خواب طبیعی داشتند (01/0=p).

    نتیجه گیری

    کم خوابی در دوران بارداری با اختلال در متابولیسم گلوکز ارتباط دارد، لذا غربالگری مدت و کیفیت خواب به ارائه دهندگان مراقبت های بارداری توصیه می شود.

    کلید واژگان: اختلالات خواب, تست تحمل گلوکز, دیابت بارداری}
    Nafiseh Jahanpak, Nastaran Razmjoo, Amir Rezaei Ardani, Seyed Reza Mazloum, Shokufeh Bonakdaran
    Introduction

    Sleep disturbances during pregnancy are prevalent due to physical and hormonal changes. Insufficient sleep causes metabolic and neuroendocrine alterations that may contribute to impaired glucose metabolism and insulin resistance. There is little information about association between insufficient sleep and glucose metabolism during pregnancy. So، this study was done to investigate the relationship between sleep duration and results of glucose challenge test in pregnancy.

    Methods

    This descriptive-analytical study was conducted on 177 pregnant women who referred to Iran، Mashhad health center n: 3 in 2012. Participants were selected through available sampling method. All participants completed demographic questionnaire، depression، anxiety، stress scale 21 and Pittsburgh sleep quality index during 26-30 weeks of their pregnancy، then they undergo glucose challenge test. Short sleep duration was defined as less than 7 hours of sleep per night. Data were analyzed by SPSS software version 11. 5 and Pearson correlation test، Mann-whitney، independent t test and chi-square tests. P value less than 0. 05 was considered significant.

    Results

    87 women (49. 2%) had short sleep duration. Variables such as stress، anxiety، diet and exercise had no significant differences between two groups (p>0. 05). There was a significant inverse correlation between sleep duration and results of glucose challenge test (r=-0. 19، p=0. 01). Impaired glucose challenge test was significantly more prevalent in participants with short sleep duration (p=0. 01).

    Conclusion

    Short sleep duration is associated with impaired glucose metabolism in pregnancy and health care providers are advised to screen for sleep duration and quality.

    Keywords: Diabetes, Gestational, Glucose Tolerance Test, Sleep Disorders}
  • محمدرضا شهرکی، حمیده میرشکاری، احمدرضا شهرکی، سارا خمر مقدم، الهام شهرکی
    مقدمه
    از آن جائی که استرس با فعال نمودن محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال بر ترشح هورمون های مختلف و متابولیسم اثر می کند، هدف این مطالعه بررسی اثر استرس شنای اجباری در آب سرد بر مقاومت به انسولین، انسولین سرم و قندخون در موش های صحرایی نر می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 30 سر موش صحرایی نر از نژاد Wistar-Albino5 تا 7 ماهه با میانگین وزنی 250-200 گرم انجام شد که پس از توزین به سه گروه مساوی شم کنترل(3)، کنترل(2) و آزمون(1) تقسیم شدند، (n=10). گروه تست روزانه یک دقیقه به مدت 20 روز شنای اجباری در آب سرد داشت، حیوانات گروه کنترل روزانه درحوض خالی قرار می گرفتند و گروه شم کنترل در این مدت هیچ گونه محرکی دریافت نکردند. دو روز قبل از پایان دوره آزمایش از تمام حیوانات مورد بررسی پس از دریافت گلوکز خورکی(1 gr/kg) تست تحمل گلوکز اندازه گیری شد. در پایان دوره حیوانات مورد مطالعه با اتر بی هوش و خون گیری جهت اندازه گیری قندخون ناشتا و انسولین سرم انجام شد. نتایج حاصل از این بررسی با نرم افزار آماری SPSS Vol.11 و آزمون های آماری آنالیز واریانس و توکی آنالیز گردید. نتایج به دست آمده به صورت میانگین و انحراف معیار بیان شد و سطح معنی داری از آزمون ها α=0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته های پژوهش: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که قندخون ناشتا، تست تحمل خوراکی گلوکز، مقاومت به انسولین و میزان مصرف آب و غذای حیوانات گروه آزمون، افزایش معنی داری نسبت به دو گروه دیگر داشت، در صورتی که وزن نهایی حیوانات گروه آزمون نسبت به گروه های دیگر کاهش معنی داری را نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این بررسی نشان داد که شنای احباری در آب سرد، بر قندخون ناشتا و تست تحمل گلوکز موثر و موجب افزایش مقاومت به انسولین در موش های نر می شود.
    کلید واژگان: تست تحمل گلوکز, انسولین, استرس شنا در آب سرد}
    Mr Shahraki, H. Mirshekari, Ar Shahraki, S. Khamar Moghadam, E. Shahraki
    Introduction
    Since stress is considered as an important factor which can affect the releasing of various hormones and metabo-lism، the aim of this survey was to evaluate the effect of mandatory cold swim stress on fasting blood sugar (FBS)، oral glucose tolerance test (OGTT) and serum insulin in male rats.
    Materials and Methods
    This experiment was performed on 30 adult (5-7month) Wistar-Albino male rats (200-250 g weight) which were divided into sham control، control and test groups، randomly (n=10 each group). Test group was given mandatory swim stress in a pool for 1-2 minute but control group was put in the empty pool. Sham control did not undergo stressor during the course of the experiment. OGTT was carried for all animals through the intake of 1 gram glucose until 2 days before the end of experiment course. At e end، the animals were anesthetized by diethyl ether and blood samples were prepared. FBS and OGTT were measured by ordinary methods but serum insulin was measured by ELIZA method.
    Findings
    The findings showed that FBS، OGTT، food and water intake in the test group were significantly increased compared with those of other groups but body weight were significantly decreased compared with those of sham control and control groups. Discussion &
    Conclusion
    The results sho-wed that mandatory cold swim stress affected FBS، OGTT and food and water intake in male rats.
    Keywords: OGTT, insulin, cold swim str, ess}
  • زهره موسوی، ابراهیم عبدللهیان، سمانه کریمان هاله رکنی یزدی *
    مقدمه

    داروهای ضد سایکوزیس اساس درمان اسکیزوفرنی را تشکیل می دهند. درمان با این داروها با اختلال در کنترل قند خون همراه است.گزارشاتی مبنی بر افزایش وزن و اختلال در تحمل گلوکز به دنبال درمان با داروهای ضد سایکوزیس غیر تیپیک ارائه شده است. هدف از این مقایسه تاثیر درمانهای مختلف ضد دیابت بر کنترل قند خون در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی است.

    روش کار

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر 180 بیمار در بیمارستان ابن سینا مشهد درسال 1387 انجام شد. بیماران در دو گروه قرار گرفتند،گروه اول تحت درمان با داروهای ضد سایکوزیس تیپیک (تعداد=43)و گروه دوم تحت درمان با داروهای ضد سایکوز غیر تیپیک (تعداد=38). اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی و آنوا مقایسه و تجزیه و تحلیل شد.

    نتایج

    تفاوت معنی دار مرزی در قند ساعت اول بین دو گروه تحت درمان با داروهای تیپیک و داروهای غیر تیپیک وجود داشت (به ترتیب متوسط12/132 میلیگرم بر دسی لیتر در مقابل 76/151میلیگرم بر دسی لیتر، 07/0=p). تفاوت معنی دار مرزی در مقایسه قند ساعت اول در تست تحمل گلوکز بین دو گروه تحت درمان با داروهای تیپیک و تحت درمان با کلوزاپین دیده شد(به ترتیب متوسط قند خون 12/132، 67/153و06/0=p). در مقایسه داروهای ضد سایکوزیس تیپیک با ریسپریدون این اختلاف وجود نداشت (به ترتیب متوسط 12/132 در مقابل 41/149و23/0=p). مقادیر قند خون ناشتا و قند خون ساعت دوم در این دو گروه تفاوت معنی دار نداشت.

    نتیجه گیری

    بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که تحت درمان با داروهای ضد سایکوزیس غیر تیپیک هستند بیشتر مستعد دیابت شیرین می باشند. همچنین این خطر درافرادی که کلوزاپین مصرف می کنند در مقایسه با ریسپریدون بیشتر است.

    کلید واژگان: آنتی سایکوتیک غیر تیپیک, آنتی سایکوتیک, اسکیزوفرنی, تیپیک, تست تحمل گلوکز, دیابت شیرین}
    Zohreh Mousavi, Ebrahim Abdollahian, Samaneh Karimian, Haleh Rokni
    Introduction

    Antipsychotic drugs are the cornerstone of schizophrenia treatment. Glucoregulatory abnormalities have been associated with the use of antipsychotic medications. There are some reports of weight gain and glucose intolerance in patients with schizophrenia receiving atypical antipsychotic medications. The purpose of this study is to compare the effect of various antipsychotic therapies on glycemic control in patients with schizophrenia.

    Materials And Methods

    Eighty-one patients with schizophrenia were enrolled in the study and underwent glucose-tolerance test. Patients were divided in to two groups، with one group (n=43) receiving typical and the other group (n=38) receiving atypical medication. Demographical and historical data were collected with a questionnaire.

    Results

    There was a marginally significant difference in the first hour glucose level between typical and atypical drugs (mean 132. 12 vs. 151. 76، respectively، p=0. 07). Also، marginal significant difference was present comparing the first hour glucose level between typical antipsychotics and clozapine consumers (mean 132. 12 vs. 153. 67، p=0. 06). This difference was not present when typical antipsychotics were compared with risperidone (mean 132. 12 vs. 149. 41، p=0. 230). Fasting blood sugar and second- hour glucose tolerance results did not show a statistically significant difference. The increased GTT of the first hour blood sugar in patients who received clozapin may indicate the early stages of insulin resistance in this group.

    Conclusion

    This study suggests that patients under atypical antipsychotic treatment are more vulnerable to diabetes mellitus (DM). Across atypical medications; we observed a greater glycemic effect from clozapin compared to risperidone.

    Keywords: Atypical Antipsychotic, Diabetes mellitus, Glucose tolerance test, Schizophrenia, Typical antipsychotic}
  • مریم جوادیان، زهرا بصیرت، مهرداد کاشی فرد
    سابقه و هدف
    سندرم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال شایع آندوکرین همراه با اختلالات لیپید می باشد که با افزایش ریسک بیماری های قلبی- عروقی و چاقی مرکزی همراه می باشد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه لیپید پس از غذا با نسبت دور کمر به باسن و انسولین در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و مقایسه آن با گروه کنترل انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 20 خانم مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و 20 نفر کنترل سالم که از نظر سن یکسان و از نظر شاخص توده بدنی بین 2kg / m 20 تا 2kg / m 23 بودند، در مرکز ناباروری فاطمه الزهرا بابل انجام شده است. نسبت دور کمر به دور باسن محاسبه شد و سطح تری گلیسرید، کلسترول، HDL ناشتا و پس از غذا، انسولین و تست تحمل گلوکز اندازه گیری شد و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    زنان مبتلا به تخمدان پلی کیستیک سطوح بالاتری از تری گلیسرید پس از غذا (mg/dl5/121±6/203 در مقابل mg/dl 5/41±7/117، 018/0p=)، کلسترول پس از غذا (mg/dl 9/36±1/210 در مقابل mg/dl 29±9/169، 001/0p=)، قند خون ناشتا (mg/dl 7/11±6/91 در مقابل mg/dl 2/14±8/81، 023/0p=)، انسولین (ÏÜ/ml2/25±7/131 در مقابل ÏÜ/ml 18±2/75، 033/0p=) و نسبت دور کمر به دور باسن (06/0±87/0 در مقابل 14/0±74/0، 001/0p=) در مقایسه با گروه کنترل داشتند. در حالت ناشتا نیز تری گلیسرید (mg/dl 9/68±1/158 در مقابل mg/dl 9/35±118، 029/0p=) و کلسترول (mg/dl 6/32±9/189 در مقابل mg/dl 25±154، 000/0p=) در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. بین سطح لیپیدهای اندازه گیری شده با سطح انسولین و نسبت دور کمر به باسن همبستگی معنی دار وجود نداشت.
    استنتاج
    سطوح تری گلیسرید و کلسترول ناشتا و پس از غذا و انسولین در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بیشتر از زنان نرمال بود و به نظر می رسد نسبت دورکمر به باسن و سطح انسولین بر این ارتباط تاثیرگذار نبوده است
    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, لیپید پس از غذا, نسبت دور کمر به دور باسن, سطح انسولین, تست تحمل گلوکز}
    Maryam Javadian, Zahra Basirat, Mehrdad Kashifard
    Background and
    Purpose
    Polycystic ovary syndrome (PÇÔS), a common endocrine disorder with lipid disturbances, is associated with increase in the risk of cardiovascular disease and central obesity. The aim of this study was to determine the relationship between the postparandial lipid level with waist-to-hip ratio and insulin in women with PÇÔS in comparison with a control group.
    Materials And Methods
    This case-control study was conducted at Fatemat Zahra Ïnfertility Çenter in Babol on 20 women with PÇÔS and 20 healthy women as controls who were matched according to age and had a body mass index between 20 to 23 kg/m2. Waist-to-hip ratio, insulin, glucose tolerance test, the levels of fasting and postparandial triglyceride, cholestrol and HDL-cholestrol were all measured and compared between the two groups.
    Results
    Ïn comparison with the control group, women with PÇÔS had higher levels of postparandial triglyceride (203.6±121.5 mg/dl VS 117.7±41.5 mg/dl, P=0.018), postparandial cholestrol (210.1±36.9 mg/dl VS 169.9±29 mg/dl, P=0.001), FBS (91.6±11.7 mg/dl VS 81.8±14.2 mg/dl, P=0.023), insulin (131.7±25.2 ÏÜ/dl VS 75.2±18 ÏÜ/dl, P=0.033) and waist-to-hip ratio (0.87±0.06 VS 0.74±0.14, P=0.001). The levels of fasting triglyceride (158.1±68.9 mg/dl VS 118±35.9 mg/dl, P=0.029) and cholesterol (189.9±32.6 mg/dl VS 154±25 mg/dl, P=0.000) in PÇÔS women were higher than that of the control group. There was no relationship between the level of lipids with insulin level and waist-to-hip ratio.Çonclusion: The levels of insulin, fasting and postparandial triglyceride and cholesterol in women with PÇÔS were higher than the healthy group. Ït seems that waist-to-hip ratio and insulin level had no effect on this relationship.
  • هیپرگلیسمی ایزوله پس از تست تحمل گلوکز و خطر حوادث قلبی- عروقی: مطالعه قند و لیپید تهران
    مریم برزین، فرهاد حسین پناه، رامین ملبوس باف، ثریا ارژن، فریدون عزیزی
  • محمدرضا مراثی، مسعود امینی، غلامرضا خیرآبادی، محمد فخاری اسفریزی، نرگس فخاری اسفریزی، ریحانه زناری
    مقدمه
    سبک زندگی از عواملی است که با تعدیل آن، برآیند مراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت بهبود می یابد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی وضعیت خواب شبانه ی مبتلایان به دیابت نوع 2 با افراد غیر دیابتی یا مبتلا به اختلال تحمل گلوکز - اختلال قند خون ناشتا انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش مقطعی، تعداد 834 نفر شامل 384 دیابتی، 245 نفر با اختلال در تست تحمل گلوکز و 205 نفر سالم شرکت داشتند. داده ها با بهره گیری از پرسش نامه های استاندارد و سنجش های آزمایشگاهی اندازه گیری، و تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون آماری من کوا و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 انجام شد.
    یافته ها
    73% افراد مورد بررسی، زن و میانگین سنی آن ها 6/8±4/48 سال بود. میانگین نمره ی اختلال در وضعیت خواب افراد دیابتی 6/3±5/6 و در دو گروه دیگر 3/3±8/5 بود. نمره ی کلی اختلال وضعیت خواب در زن ها به طور معنی داری بیشتر از مردها بوده، با سطح تحصیلات رابطه ی معنی دار معکوس و با سن، شدت افسردگی و سطح هموگلوبین گلیکوزیله رابطه ی معنی دار مستقیمی داشت.
    نتیجه گیری
    اختلال در وضعیت خواب دیابتی، به ویژه زنان بارزتر از افراد غیرمبتلا است. با توجه به ارتباط معنی دار و مستقیم میزان اختلال خواب با شدت افسردگی، لازم است بهداشت خواب و وضعیت روانشناختی فرد (به ویژه از نظر افسردگی) در افراد مستعد و مبتلا به دیابت مورد توجه قرار گیرد
    کلید واژگان: خواب, دیابت نوع 2, تست تحمل گلوکز, قند خون ناشتا}
    Dr Mohammad Reza Maracy, Dr Masoud Amini, Dr Gholam Reza Kheirabadi, Mr Mohammad Fakhari Narges Fakhari, Dr Reihaneh Zonnari
    Introduction
    Since sleeplessness and oversleeping are known to have adverse effects on human health, this study designed to compare sleep quality among non diabetic persons, those with impaired fast blood glucose and/or impaired glucose tolerance and diabetics.
    Materials And Methods
    In a cross sectional study, 834 participants including 384 diabetics, 245 subjects with impaired fast blood glucose and/or impaired glucose tolerance) and 205 healthy persons were studied, and data was collected using standardized questionnaires and laboratory assessments. MANCOVA test was conducted to analyze the data using SPSS version 16.
    Results
    Of the participants, 73% were women. Mean±SDs of age and BMI were 48.4±8.6 years and 29.2±4.5, respectively. Mean±SD for sleep qualities were 6.5±3.6 in diabetics and 5.8±3.3 in the others. Sleep disturbance score was meaningfully related to sex, age, educational levels, depression score, and glycosilated hemoglobin.
    Conclusion
    Sleep disturbances in diabetics, especially women were more prominent than non-diabetics and significantly related to depression scores. Sleep hygiene and mental status, depression in particular, play crucial roles in diabetics and diabetes-prone individuals.
  • مانی میرفیضی، امیرعباس آذریان، مهیار میرحیدری
    مقدمه
    دیابت بارداری یا اختلال در متابولیسم کربوهیدرات ها اختلالی است که نخستین بار در دوران حاملگی شروع یا تشخیصی داده می شود و در صورت عدم تشخیص به موقع می تواند سبب بروز عوارض جدی برای مادر و جنین شود. با توجه به اهمیت این مساله و تفاوت فراوانی و عوامل خطرساز آن در مناطق مختلف، انجام این تحقیق ضروری به نظر می رسید. هدف از این مطالعه مقطعی تعیین فراوانی دیابت بارداری و عوامل خطرساز آن در زنان باردار ساکن شهر کرج بود.
    روش ها
    این مطالعه بر روی 668 زن باردار در هفته های 28-24 بارداری در سطح درمانگاه های شهر کرج انجام شد. زنان شرکت کننده ابتدا تحت آزمون غربالگری قند خون (50 گرم گلوکز خوراکی) قرار گرفته و در صورت دارا بودن قند خون یک ساعته بیشتر از 135 mg/dl، با آزمون تشخیصی تحمل گلوکز خوراکی (100گرم) مجددا بررسی شدند. افراد شرکت کننده در صورت داشتن ملاک های دیابت بارداری (مطابق با معیار کارپنتر و کوستان) مثبت در نظر گرفته شدند. کلیه زنان همچنین با اخذ شرح حال از نظر وجود عوامل خطر دیابت تحت بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    مطابق یافته ها، فراوانی دیابت بارداری در جمعیت مورد مطالعه 6/18% بود. مهمترین عوامل خطرساز شناسایی شده در جمعیت فوق به ترتیب شامل سابقه ماکروزومی (47/10 = OR)، سابقه فامیلی دیابت در اقوام درجه اول (37/2 = OR) و سن بالای 25 سال (30/2 = OR) بود. در بررسی عوامل خطرساز، مشخص شد شانس بروز دیابت بارداری در زنان فاقد هر گونه عامل خطر معادل 73/0%، با وجود یک عامل خطر شانس بروز دیابت بارداری تقریبا 2 برابر معادل 68/1% و در صورت وجود دو عامل خطرساز، 25/7 % بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها و فراوانی دیابت بارداری در شهر کرج و همچنین عوامل خطر شناسایی شده، انجام غربالگری کلیه زنان باردار در هفته های 28-24 از نظر دیابت بارداری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: دیابت بارداری, عوامل خطرساز, تست غربالگری گلوکز, تست تحمل گلوکز}
  • زهرا بصیرت، نساء اصنافی، مهرداد کاشی فرد
    زمینه و هدف
    دیابت بارداری شایعترین اختلال متابولیک در دوران بارداری است. یکی از روش های غربالگری این اختلال، تست چالش گلوگز (GCT) است که در هفته 24 تا 28 بارداری برای تمام زنان تحت مراقبت پریناتال انجام می شود و در صورت غیر طبیعی بودن تست چالش گلوکز (بالای mg/dl130) تست تحمل گلوکز (GTT) انجام میشود. در صورتی که این تست غیر طبیعی باشد، زن باردار با تشخیص دیابت بارداری تحت درمان قرار میگیرد. بعضی از مطالعات قبلی نشان میدهد که تست غیر طبیعی چالش گلوکز به تنهایی با افزایش بروز پیامدهای نامطلوب بارداری همراه است؛ لذا این مطالعه به بررسی پیامد بارداری در افراد با تست چالش گلوکز غیر طبیعی میپردازد.
    روش بررسی
    تست چالش گلوکز در تمامی زنان باردار 28-24 هفته مراجعه کننده به بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل برای انجام مراقبت های دوران بارداری، انجام شد. در این مطالعه 225 زن باردار تحت مراقبت پریناتال که تست چالش گلوکز غیر طبیعی و تست تحمل گلوکز طبیعی داشتند با 225نفر زن باردار (گروه شاهد) که تست چالش گلوکز طبیعی داشتند از نظر پیامدهای نامطلوب بارداری از جمله افزایش وزن زمان تولد، پرهاکلامپسی، پارگی زودرس کیسه آب و نیاز به سزارین مقایسه شدند.
    نتایج
    میانگین وزن نوزاد در گروه GCT غیر طبیعی kg5/0±5/3 و در گروه GCT طبیعی kg4/0±3/3 بود (001⁄0p<). 8 نوزاد (6/3%) در گروهGCT طبیعی و 25 نوزاد (1/11%) در گروه GCT غیر طبیعی، ماکروزوم بودند (003/0p=). فراوانی پارگی زودرس کیسه آب در گروه GCT غیر طبیعی 40 نفر (8/17%) و در گروه GCT طبیعی 20 نفر (9/8%) بود (008⁄0p=). فراوانی پره اکلامپسی در گروه GCT غیر طبیعی 10 نفر (4/4%) و در گروه GCT طبیعی 4 نفر (8/1%) بود (173⁄0p=). فراوانی سزارین در گروه GCT غیر طبیعی 95 نفر (2/42%) و در گروهGCT طبیعی 63نفر (28%) بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    به نظر میرسد در زنان باردار با تست چالش گلوکز غیر طبیعی، میزان وقوع ماکروزومی نوزادی، پارگی زودرس کیسه آب و سزارین، بیشتر از زنان باردار با تست چالش گلوکز طبیعی است. بنابراین به دلیل افزایش برخی پیامدهای نامطلوب بارداری، تشخیص زودرس و پیگیری مناسب در مراقبتهای پرهناتال باید مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: بارداری, پارگی زودرس کیسه آب, پره اکلامپسی, پیامدهای نامطلوب بارداری, تست تحمل گلوکز, تست چالش گلوکز, دیابت بارداری, ماکروزومی نوزاد}
    Zahra Basirat, Nesa Asnafi, Mehrdad Kashifard
    Introduction
    Gestational diabetes is the most common metabolic disorder in pregnancy. Glucose Challenge Test (GCT) is done for all pregnant women during the 24th to 28th weeks of gestation. If the GCT value is more than 130 mg/dl a Glucose Tolerance Test (GTT) is asked and if GTT is impaired, gestational diabetes mellitus (GDM) is diagnosed and she will receive treatment accordingly. Some studies have illustrated that impaired GCT can cause unfavorable pregnancy outcomes. Therefore, the goal of this study was to determine the pregnancy outcome in pregnant women with abnormal GCTs.
    Materials And Methods
    This study was done on all pregnant women attending Babol Shahid Yahyanezhad Hospital for prenatal care during 1999 to 2009. GCT was done for all the participants during the 24th to 28th weeks of gestation. Pregnancy outcomes of 225 pregnant women with abnormal GCTs and normal GTTs were compared with those of 225 pregnant women with normal GCTs as the controls. The individuals were compared for pregnancy outcomes such as macrosomia, premature rupture of membranes (PROM) and the need for a cesarean section (C/S).
    Results
    The average birth weight of the neonates were 3.5  0.5 kg and 3.3  0.4 kg (p < 0.001) in the cases and controls, respectively. Twenty-five neonates in the case group (12.1%) and eight neonates in the control group (3.6%) had macrosomia (p = 0.003). Frequency of PROM was 17.85% (40) in the cases and 8.9% (20) in the controls (p = 0.008). The cases had a higher frequency for preeclampsia 4.4% (10) than the controls 1.8% (4), (p = 0.17). And pregnancy in the cases lead to a greater number of Cesarean sections, 42.2% (95) in comparison to the controls, 28% (63), (p < 0.001).
    Conclusion
    Prevalence of macrosomia, PROM and C/S were higher in pregnant women with abnormal GCTs. Due to the aforementioned unfavorable conditions that bear the risk of a poor perinatal outcome, early diagnosis and proper follow up of women with GDM is suggested during the prenatal period.
  • علیرضا اشرف، حمیدرضا فرپور، شهریار میرشمس
    مقدمه و هدف
    بیماری دیابت به علت عدم کنترل مناسب قند خون، سبب ایجاد عوارض وخیمی در انسان می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تحریک الکتریکی عضله بر کنترل قند خون در افراد دیابتی نوع دوم بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که در بهار سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. در این مطالعه 49 بیمار حضور داشتند که به صورت تصادفی به دو گروه مورد(28 نفر) و شاهد (21 نفر) تقسیم شدند. در افراد گروه مورد توصیه های ورزشی و تغذیه ای به همراه تحریک الکتریکی عضله اعمال شد و به افراد گروه شاهد فقط توصیه های ورزشی و تغذیه ای داده شد. آزمایش های قندخون ناشتا و تست تحمل گلوکز قبل از شروع مطالعه و بعد از اتمام شش هفته از اعمال جریان الکتریکی به عمل آمد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    متوسط قند خون ناشتا در بیماران گروه مورد قبل از انجام تحریک الکتریکی 156 میلی گرم بر دسی لیتر و 6 هفته بعد 123 میلی گرم بر دسی لیتر و در گروه شاهد به ترتیب 158 و 154 میلی گرم بر دسی لیتر به دست آمد که اختلاف معنی داری را نشان می دهد(05/0p<). از طرفی متوسط تست تحمل گلوکز در گروه مورد قبل از تحریک 193 میلی گرم بر دسی لیتر و بعد از 6 هفته 150 میلی گرم بر دسی لیتر و در گروه شاهد به ترتیب 204 و 201 میلی گرم بر دسی لیتر به دست آمد که در این مورد نیز اختلاف معنی دار می باشد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    به کار بردن تحریک الکتریکی عضله می تواند به عنوان روش کمکی در پایین آوردن قندخون در افراد دیابتی نوع دوم کاربرد داشته باشد.
    کلید واژگان: دیابت نوع دوم, تحریک الکتریکی عضله, تست قندخون ناشتا, تست تحمل گلوکز}
    Ashraf A., Farpour H., Mirshams Sh
    Introduction &
    Objective
    Diabetes, i.e. lack of proper control of blood sugar, may cause serious complications in patients. The objective of this study was to assess the influence of electrical muscle stimulation on glucose control in type 2 diabetes mellitus.
    Materials and Methods
    This clinical-trial study was conducted in 2009, in Shiraz, Iran. Forty nine diabetes mellitus patients, Type 2, participated in this study. In 28 cases, dietary and exercise modifications were recommended and electrical muscle stimulation was carried out. For the other 21 cases, only dietary and exercise modifications were recommended. Laboratory tests, including fasting blood sugar (FBS) and glucose tolerance test (GTT), was performed before the study and 6 weeks afterward. The results were analyzed by SPSS version 15.5 software and using t-test.
    Results
    The mean of FBS in the case group before EMS was 156 mg/dl and 6 weeks later changed to 123 mg/dl (p < 0.05), while in the control group these indices were 158 mg/dl and 154 mg/dl respectively. The mean of GTT in patients before EMS was 193 mg/dl and 6 weeks later became 150 mg/dl (p < 0.05), whereas in the control group these figures were 204 mg/dl and 201 mg/dl respectively.
    Conclusion
    The results of this study confirmed that the use of electrical muscle stimulation can be effective on glucose control in type 2 diabetes mellitus.
  • رویا نصیری، محمد سرافراز یزدی، ساقی علمی
    مقدمه
    بیش از 75 % خانم ها در طول عمرشان حداقل یکبار ابتلای کاندیدیائی ولووواژن (VVC) و حدود نیمی از آنها ابتلای بعدی آن را تجربه می کنند، ولی در کمتر از 5% به عفونت کاندیدیایی ولووواژن مزمن (CVVC) و یا راجعه (RVVC) تبدیل و منجر به شکست درمانی می شود. یکی از علل عود عفونت کاندیدیایی ولووواژن، وضعیت هیپرگلیسمی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه اختلال متابولیسم گلوکز و برخی عوامل خطر دیگر شامل شاخص توده بدنی (BMI) و تعداد حاملگی در خانم های غیر دیابتی در سنین باروری بود.
    روش کار
    این مطالعه مورد– شاهدی روی30 خانم غیر دیابتی در سنین باروری با تشخیص عفونت کاندیدیایی ولووواژن راجعه (گروه مورد) و 20 خانم در همان سنین بدون عفونت (گروه شاهد) انجام شد. در تمامی آنها قند خون ناشتا (FBS) و تست تحمل گلوکز خوراکی (OGTT) و میزان هموگلوبین گلیکوزیله شده (HbAlc) اندازه گیری و برخی علل دیگر عود توسط پرسشنامه بررسی شد. با توجه به تست های آزمایشگاهی، 10 بیمار از گروه مورد مبتلا به دیابت آشکار بودند که از مطالعه حذف شدند. سپس با استفاده از آزمونهای تی و فیشر نتایج هر دو گروه با یکدیگر مقایسه شد.
    نتایج
    تست تحمل گلوکز خوراکی در 25% از افراد گروه مورد و 0% از گروه شاهد مختل بود (047/0P=). همچنین قند خون ناشتای مختل mg/dl) 125-110) در 15% افراد گروه مورد وجود داشت و در هیچ کدام از افراد گروه شاهد قند خون ناشتای مختل نبود (231/0P=). میزان هموگلوبین گلیکوزیله شده در خانمهای عفونت کاندیدیائی ولووواژن راجعه بطور قابل توجهی بیشتر از گروه شاهد بود (007/0=P). عوامل خطر دیگر از جمله شاخص توده بدنی بالاتر از 25 درگروه مورد فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه شاهد داشت (004/0=P). همچنین تعداد حاملگی و تعداد زایمان در گروه مورد فراوانی بیشتری از شاهد داشت (001/0=P، 004/0=P)
    نتیجه گیری
    بررسی تست تحمل گلوکز خوراکی علاوه بر قندخون ناشتا در بیماران مبتلا به عفونت کاندیدیائی ولووواژن راجعه ارزشمند است.
    کلید واژگان: واژینیت, عفونت کاندیدیایی ولوواژن, تست تحمل گلوکز, افزایش قند خون, شاخص توده ای ب, دن}
    Roya Nasiri, Mohammad Sarafraz Yazdi, Saghi Elmi
    Introduction
    More than 75% of females would have at least one episode of vulvovaginal candidiasis (VVC)during their life while half of these patients would be affected for the second time but less than 5% of cases evolves into recurrent or chronic vulvovaginal candidiasis (RVVC or CVVC) with failure of our therapeutic interventions. One cause of recurrent VVC is hyperglycemia. The aim of this study was assessment of the correlation between RVVC and impaired glucose metabolism and other risk factors of recurrent VVC such as BMI, parity in non diabetic fertile women.
    Methods
    This case-control study enrolled30 non diabetic women in reproductive age with recurrent VVC (study group) and 20 non diabetic women with normal vaginal examinations (control group). FBS, OGTT (blood glucose level 2 hours after 75gr glucose load) and HbAlc were measured in all cases and other risk factors were evaluated by a questionnaire.Based on the lab data 10 patients in the study group were diabetic and were excluded from the study. Case and control groups were compared by T test, Chi square and Fischer exact tests.
    Results
    OGTT results were impaired in 25% of patients in the study group while 0% of control group showed abnormal OGTT. (P=0.047). FBS was abnormal (ranged between 110 mgldl to 125 mg/dl) in 15% of patients in study group patients while none of women in the control group had abnormal FBS (P=0.231). HbAlc level in recurrent VVC patients was significantly higher than control group (P=0.007). BMI more than 25 was also more common in the study group compared with control group (P=0.004). The numbers of parity, gravity, the history of diets enriched with sweets were also more common in case group. (P=0.001, P=0.004).
    Conclusion
    The results of the present study show that OGTT in addition to FBS is useful in the workup of patients with recurrent vulvovaginal candidiasis.
  • اصغر قاسمی، حمید فراهانی، صالح زاهدی اصل
    مقدمه
    هیپرگلیسمی های مکرر نقش مهمی در گسترش آترواسکلروز در دیابت دارند. اندوتلیوم اولین سیستم دفاعی در برابر آترواسکلروز می باشد و اکسید نیتریک نقش مهمی در این دفاع دارد. هدف این مطالعه تعیین تغییرات سطح پلاسمایی متابولیت های اکسید نیتریک (NOx) در طی تست تحمل گلوکز در موش های دیابتی نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل می باشد.
    روش ها
    نوزادان نر موش های صحرایی در دو گروه کنترل و دیابتی قرار گرفتند. برای ایجاد دیابت نوع 2 استروپتوزوتوسین (100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی به نوزادان تزریق شد. گلوکز و NOx پلاسما در روزهای 7، 30، 45، 60 و 75 اندازه گیری شد. پس از بالغ شدن حیوانات تست تحمل گلوکز وریدی انجام و نمونه های خون در فواصل 0، 5،10، 30 و 60 دقیقه برای اندازه گیری مقدار گلوکز، انسولین و NOx تهیه شد. آنالیز واریانس دو طرفه مخلوط برای مقایسه داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    در گروه کنترل افزایش گلوکز در تست تحمل گلوکز پس از 60 دقیقه به مقدار قبل از انجام تست بازگشت در حالیکه در گروه دیابتی همچنان بالا بود (001/0P<). افزایش انسولین پلاسما پس از تزریق گلوکز در گروه کنترل و دیابتی به ترتیب 5/4 و 9/1 برابر شد. مقادیر پایه NOx در گروه دیابتی بالاتر بود (4/6 ± 4/50 در مقابل 8/3 ± 8/28 میکرومول در لیتر، 05/0P<). بعد از تزریق گلوکز سطح پلاسمایی NOx در گروه های کنترل و دیابتی به ترتیب 35 و 62 درصد کاهش داشت و در گروه کنترل پس از 30 دقیقه تقریبا به مقدار اولیه بازگشت در حالیکه در گروه دیابتی در زمان 60 دقیقه نیز 17 درصد کمتر از مقدار پایه اولیه بود.
    نتیجه گیری
    کاهش تولید اکسید نیتریک یا افزایش تخریب آن در طی هیپرگلیسمی ممکن است دلیلی برای نقص عملکرد اندوتلیوم و آترواسکلروز در بیماران دیابتی باشد.
    کلید واژگان: اکسید نیتریک, دیابت نوع 2, تست تحمل گلوکز}
    Asghar Ghasemi, Hamid Farahani, Saleh Zahedi Asl *
    Introduction
    Repeated hyperglycemia play an important role in the development of atherosclerosis in diabetic patients. Endothelium is the organ of the first-line defense against atherosclerosis and nitric oxide has a major role in this task. The aim of this study was to determine changes in plasma nitric oxide metabolites concentration during glucose tolerance test in type 2 diabetic rats.
    Methods
    Male neonate Wistar rats divided into control and diabetic groups. Type 2 diabetes was induced by administration of Streptozotocin (100 mg/kg) to neonate rats at day 2. Plasma glucose and nitric oxide concentration were measured at 7, 30, 45, 60, and 75 days. Intravenous glucose tolerance test was done in adults rats and blood samples were collected in 0 and 5, 10, 30, and 60 min after glucose infusion for determining plasma glucose, insulin, and nitric oxide metabolites. Two-way mixed (between-within) ANOVA was used for comparing data.
    Results
    In control group plasma glucose was returned to basal values 60 min after glucose injection while in diabetic rats it was higher than basal levels (P<0.001). After glucose injection, plasma insulin concentration was increased to 4.5 and 1.9 folds in control and diabetic groups respectively. Basal nitric oxide metabolites concentration was higher in diabetic rats (50.4 ± 6.4 vs. 28.8 ± 3.8 mol/l, P<0.05). During glucose tolerance test there was 35 and 62 % fall in plasma nitric oxide concentration in control and diabetic groups respectively. This reduction return to basal values after 30 min in control group while, in diabetic rats it was 17% less than basal levels in 60 min after glucose injection.
    Conclusions
    Decreased nitric oxide production or increased its degradation may be underlying endothelium dysfunction and atherosclerosis in type 2 diabetes.
  • نساء اصنافی، بیژن طاهری
    زمینه و هدف
    با توجه به عوارض دیابت حاملگی، تشخیص و درمان زودرس آن می تواند بسیار با اهمیت باشد. بنابراین بیماریابی دیابت در زنان حامله در کاهش عوارض مادر و جنین اثرات مفیدی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی دیابت حاملگی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 401 زن حامله مراجعه کننده به یکی از کلینیک های مامایی شهرستان بابل انجام شد. همه بیماران پرخطر از نظر دیابت در تریمستر اول و بقیه زنان باردار در 28-24 هفته حاملگی تحت آزمایش با تست یک ساعته تحمل گلوکز (GCT) قرار گرفتند. در مواردی که GCT مختل بود (قند خون بیش از 135mg/dl پس از تجویز خوراکی 50 گرم گلوکز)، تست تحمل گلوکز (GTT) برای آنان انجام می شد و در صورتی که GTT مختل بود، تشخیص دیابت حاملگی (GDM) داده می شد.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 24.69±5.31 سال بود. 4 بیمار (یک درصد) دارای دیابت آشکار بودند. در 397 بیمار باقیمانده GCT انجام گردیدو 44 نفر (11 درصد از کل بیماران) دارای GCT مختل و 19 نفر (4.7 درصد از کل بیماران) دچار دیابت حاملگی (GDM) بودند و 26.3 درصد از بیماران دچار GDM در این بررسی علاوه بر رژیم درمانی نیاز به انسولین نیز داشتند. در ضمن بین افزایش سن و شیوع اختلال تحمل گلوکز رابطه مستقیم وجود داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به فراونی نسبتا زیاد اختلال GCT در زنان باردار این منطقه نسبت به موارد اروپایی، انجام مطالعات وسیع تر به منظور غربالگری و تعیین شیوع دیابت حاملگی به لحاظ برنامه ریزی برای کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: دیابت حاملگی, دیابت آشکار, تست یک ساعته تحمل گلوکز, تست تحمل گلوکز, غربالگری}
    Asnafi N., Taheri B.
    Background and Objective
    Due to side-effects of diabetes mellitus in pregnancy, the rapid diagnosis and its treatment is very important. The aim of this study is to determine gestational diabetes mellitus (GDM) incidence in pregnant women.
    Materials and Methods
    This survey is an analytic cross sectional study that evaluated 401 pregnant women in Babol Obstetrics Clinic. A Glucose Challenge Test (GCT) was done for all of the high risk women for diabetes in the first trimester and for other pregnant women in 24-28 gestational weeks. If GCT was positive (Blood sugar>135 mg/dl one hour after oral administration of 50gr Glucose), then a Glucose Tolerance Test (GTT) was done. For women with a positive GTT, the diagnosis was GDM.
    Results
    In 401 pregnant women with a mean age of 24.69±5.31 four patients had overt diabetes (1%). In another 397 women, a GCT was done and 44 women (11% of all patients) had a positive GCT and 19 patients (4.7% of all patients) had GDM of those with GDM 26.3% need insulin therapy in addition to a diabetic diet. We noted there was also a positive relation between age and impaired GCT (P<0.05).
    Conclusion
    GCT is recommended as screening test in 24-28 gestational weeks for all pregnant women.
    Keywords: gestational diabetes, Glucose Challenge Test, Glucose Tolerance Test, Screening}
  • حمیرا زردوز، صالح زاهدی اصل، محمدکاظم غریب ناصری، مهدی هدایتی
    سابقه و هدف

    مطالعات متعدد اثرات مهم استرس بر متابولیسم کربوهیدرات را نشان داده اند. شواهدی مبنی بر اثر استرس در القا دیابت نوع 1 و 2 وجود دارند، با این حال تاثیر استرس روانی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر نقش استرس روانی بر متابولیسم کربوهیدرات در موش صحرایی نر بررسی شده است.

    روش بررسی

    حیوانات به دو گروه مساوی کنترل و آزمون (هر گروه 8 سر) تقسیم شدند. در روزهای اول، پانزدهم و سی ام آزمایش، از دم حیوانات ناشتا خونگیری به عمل آمد، سپس تست تحمل گلوکز خوراکی در این حیوانات انجام شد. استرسورهای محدود کننده مختلف روزانه دو بار در حیوانات گروه آزمون استفاده می شد. گلوکز با روش گلوکز اکسیداز، انسولین با استفاده از کیت RIA (رادیو ایمنواسی)، انسولین و کورتیکوسترون با استفاده از کیت RIA کورتیکوسترون Rat اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    گلوکز ناشتای پلاسما در روز پانزدهم در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل و نسبت به روز اول در گروه آزمون افزایش معنی داری داشت. همچنین افزایش معنی دار گلوکز پلاسما 15 و 60 دقیقه پس از انجام تست تحمل گلوکز خوراکی در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل در روزهای پانزدهم و سی ام مکنترله شد. غلظت انسولین ناشتای پلاسما در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل در روزهای پانزدهم و سی ام کاهش معنی داری را نشان داد. 15 و 60 دقیقه پس از انجام تست تحمل گلوکز خوراکی انسولین پلاسما در گروه آزمون بطور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل در روز پانزدهم کاهش یافت. غلظت کورتیکوسترون ناشتای پلاسما در روز پانزدهم در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل و همچنین نسبت به روز اول در گروه آزمون افزایش معنی داری را نشان داد. در گروه آزمون غلظت کورتیکوسترون پلاسما بلافاصله پس از اعمال استرس تنها در روز اول بطور معنی داری نسبت به قبل از اعمال استرس افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    از نتایح تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که استرس روانی مزمن نیز می تواند در متابولیسم گلوکز اختلال ایجاد نماید و این اثر ممکن است ناشی از تغییر در میزان ترشح انسولین و یا کورتیکوسترون باشد. با این وجود نقش سایر هورمون های استرسی نیز در این زمینه می بایست مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: استرس, گلوکز, تست تحمل گلوکز, انسولین, کورتیکوسترون, موش صحرایی}
    Background

    Several studies have shown that stress has major effects on carbohydrate metabolism. There are some evidences suggesting that stress may induce type 1 and type 2 diabetes mellitus. The effects of psychological stress however need to be investigated. The present study has investigated the role of chronic psychological stress on carbohydrate metabolism in male rats.

    Materials and methods

    Animals were assigned in two groups of control and stressed (n=8/group). The animals of the stressed group were exposed to different restraint stressors (1 hour twice daily) for 15 and 30 days. At the beginning and end of the experimental periods fasting blood samples were obtained by tail snipping and oral glucose tolerance test (OGTT) was carried out. Glucose was measured by glucose oxidase method. Insulin and corticosterone were assayed by their respective RIA kits.

    Results

    Fasting plasma glucose level on the 15th day of the experiment showed significant increase in the stressed rats compared to the controls. The plasma levels of glucose at 15 and 60 min after performing OGTT were significantly increased on the 15th and 30th days of the experiment in the stressed group. Fasting plasma insulin showed significant decrease on the 15th and 30th days of the experiment in the stressed group compared to the controls. On the 15th day of the experiment, at 15 and 60 min after performing OGTT the plasma level of insulin showed significant decrease in the stressed group as compared to the control group. Fasting plasma corticosterone concentration was significantly increased on the 15th day of the experiment in the stressed rats compared with the control rats and the 1st day of the experiment. In the stressed group immediately after stress exposure plasma corticosterone was significantly higher than before stress exposure, only on the 1st day of the experiment.

    Conclusion

    Results have revealed that chronic psychological stress can impair glucose metabolism and this effect may be mediated by changes in insulin and corticosterone secretion. However the role of other stress hormones has to be investigated.

    Keywords: Stress, Glucose, Glucose tolerance test, Insulin, Corticosterone, Rat}
  • گیتی رحیمی
    زمینه و هدف
    دیابت حاملگی (Gestational Diabetes Mellitus) به درجات مختلف عدم تحمل کربوهیدرات که برای اولین بار در حاملگی بروز یا تشخیص داده شود اطلاق می گردد. شناسایی این اختلال در طول دوران بارداری می تواند از ایجاد عوارض آن بر مادر و جنین جلوگیری نماید. هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع دیابت حاملگی در خانم های حامله مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی اردبیل بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی 601 خانم باردار در هفته های 24 الی 28 حاملگی با 50 گرم گلوکز خوراکی غربالگری شدند(Glucose Challenge Test). معیار مثبت بودن در آزمون غربالگری، گلوکز سرم برابر یا بالاتر از 140 میلی گرم در دسی لیتر بود و از افراد باGCT+ آزمون تحمل گلوکز خوراکی سه ساعته (Oral Glucose Tolerance Test) با 100 گرم گلوکز به عمل آمد. معیارهای تشخیص دیابت حاملگی، معیارهای گروه ملی اطلاعات دیابت(National Diabetes DataGroup) بود، همچنین تاریخچه، سن، قد، فشار خون، وزن قبل از بارداری و سایر مشخصات افراد در قالب یک پرسشنامه ثبت گردید و سپس آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    از 601 خانم باردار 64 مورد (6/10%) +GCT مثبت داشتند که برای این 64 مورد آزمون تحمل گلوکز خوراکی سه ساعته انجام شد که 8 نفر از آنها دیابت حاملگی (GCT+، OGTT+) داشتند و میزان شیوع 3/1% برآورد شد. ارتباط آماری معنی داری بین میانگین شاخص توده بدنی(BMI)، میانگین سنی و میانگین فشار خون دیاستولیک با شیوع دیابت حاملگی و آزمون غربالگری مثبت (GCT+) وجود داشت (05/0 p<). شیوع GDM و GCT+ با بالا رفتن سن و BMI افزایش نشان داد (05/0 p<) ولی ارتباط آماری معنی داری بین شیوع GDM و GCT+ با افزایش فشار خون سیستولیک و تعداد حاملگی ها دیده نشد.
    نتیجه گیری
    چنین به نظر می رسد که شیوع دیابت حاملگی در اردبیل پایین بوده و از این جهت نیازی به غربالگری عمومی خانم های باردار وجود ندارد و شیوع آن با افزایش سن، BMI و چاقی افزایش می یابد.
    کلید واژگان: دیابت, دیابت حاملگی, غربالگری, تست تحمل گلوکز}
    Gity Rahimi
    Background and Objectives
    Gestational Diabetes Mellitus (GDM) is defined as carbohydrate intolerance of variable severity with onset or first recognition during the pregnancy. Diagnosis of this disorder can prevent complications in mother and her fetus during pregnancy. This study was an attempt to determine GDM prevalence in pregnant women referring to Ardabil health centers.
    Methods
    In this cross-sectional study 601 pregnant women with 24-28 weeks of gestational age were screened by glucose challenge test (GCT) using 50 gr of oral glucose. GCT was considered positive if the serum level of glucose was larger than or equal to 140 mg/dl. Oral Glucose Tolerance Test (OGTT) was done on GCT+ subjects with 100 gr oral glucose. The diagnostic criteria were these of National Diabetes Data Group.Also a questionnaire was used to record history, age, height, blood pressure, weight before pregnancy and other characteristics. The data were analyzed using SPSS software.
    Results
    From 601 pregnant women, 64 cases (10.6%) were GCT+. OGTT indicated that from these 64 cases, 8 cases had GDM (GCT +, OGTT+). GDM prevalence was estimated 1.3%. There was a statistically significant relationship between BMI, mean age and mean diastolic blood pressure on the one hand and GCT and GDM positivity on the other (p<0.05). There was a significant relationship between increasing of BMI and the prevalence of GDM positivity GCT (p<0.05), but the relation was not significant between increasing of systolic blood pressure and gravidity with prevalence of GDM and positive GCT.
    Conclusion
    It seems that the prevalence of GDM in Ardabil is low and general screening is not necessary for all pregnant women. The prevalence of GDM showed an increase with the age of pregnant women, BMI and obesity.
    Keywords: Diabetes, Gestational Diabetes, Screening, Glucose Challenge Test}
  • صالح زاهدی اصل، لیلا بهبود، بهزاد زارع
    سابقه و هدف
    اگرچه مدارک قوی دال بر وجود سمیت آلومینیوم در اثر ورود آن به بدن از طریق مصرف غذا وجود ندارد، اثر مصرف مداوم غذای حاوی آلومینیوم ممکن است منجر به مسمومیت با آن شود. با این حال مطالعات اخیر قویا تاکید بر مسمومیت با AL3+ در بیماران با نارسایی کلیوی و بیمارنی که در آن ها آنتی اسیدهای حاوی آلومینیوم تجویز می شود دارند. در این بررسی اثر خوراکی مقادیر مختلف آلومینیوم بر غلظت گلوکز خون ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، به شش گروه موش صحرایی نر و ماده با وزن 220-180 گرم (در هر گروه 9 سر)، غذای حاوی آلومینیوم با مقادیر 75، 212.5، 312.5، 625، 1250 و 2500 میلی گرم در هر کیلوگرم غذا (PPm)، به مدت دو ماه داده شد. یک گروه کنترل هم در این مدت غذای معمولی مصرف می کردند. در طی این مدت هر 15 روز یک بار، خونگیری از دم و سپس اندازه گیری قند خون ناشتا پس از یک شب گرسنگی و هم چنین تست تحمل گلوکز (45 دقیقه پس از تجویز غلظت 1گرم در کیلوگرم گلوکز از راه دهان) بر روی گروه های مختلف انجام می شد.
    یافته ها
    آلومینیوم روی غلظت گلوکز ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز اثر افزایشی داشت که از الگوی وابسته به دوز و وابسته به زمان تبعیت می کرد، اگر چه شدت تغییرات مشاهده شده در میزان تحمل گلوکز بیشتر از قندخون ناشتا بود. غلظت گلوکز ناشتا گروه کنترل در انتهای دو ماه آزمایش 4±8/113 میلی گرم در صد میلی لیتر و در گروهی که غذای حاوی آلومینیوم (2500 میلی گرم در کیلوگرم) را مصرف کرد 10±9/165میلی گرم در صد میلی لیتر بوده است که در این گروه غلظت گلوکز ناشتا به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. نتایج بررسی هم چنین نشان داد که وزن حیوانات مصرف کننده آلومینیوم با مقادیر 625، 1250، 2500 ppm نسبت به گروه کنترل در روز شصتم کاهش معنی دار داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی برای اولین بار مشخص نمود که اثر مسمومیت آلومینیوم بر متابولیسم گلوکز مخصوصا درافرادی که در تماس زیاد با این عنصر می باشند باید مورد توجه گیرد، چون تماس زیاد با این عنصر می تواند زمینه ساز بیماری دیابت باشد.
    کلید واژگان: آلومینیوم, گلوکز پلاسمای ناشتا, تست تحمل گلوکز, موش صحرایی}
    S. Zahedi, Asl, L. Behbood, B. Zaree
    Background
    There is no solid evidence of aluminium (Al3+) toxicity resulting from the Al3+ present in foods or from aluminium utensils used to prepare or contain foods. However recent studies have strongly emphasized Al3+ toxicity in chronic renal failure patients and patients administered aluminium containing antacids. In this study the effect of high doses of Al3+ on glucose metabolism in rats has been investigated. Six groups of male and female albino rats within a weight range of 180-220 grams were fed with food containing Al3+ (75, 212.5, 312.5, 625, 1250, 2500 mg/kg food) for two months. During this time, at 15-day intervals, measurements of plasma glucose concentrations, both while fasting - Fasting Blood Sugar (F.B.S) - and after Glucose Tolerance Test (G.T.T) were taken from the test and control groups. The results indicate that Al3+ can increase fasting plasma glucose and impair glucose tolerance in a dose and time dependent manner. Fasting plasma glucose of the control group at the end of the 60 day- intervention (113.8±4 mg/dl) was significantly less than the case-group, which consumed food containing Al3+ (2500 mg/kg) (165.9±10 mg/dl). In general the results of this study reveal for first time, that the toxic effect of aluminium on glucose metabolism must be considered, particularly in individuals with frequent exposure to the element.
    Keywords: Aluminium, Insulin secretion, Voltage Activated Calcium Channels, Fasting Blood Sugar, Glucose Tolerance Test, Glucose Metabolism}
  • بررسی انسیدانس و ریسک فاکتورهای همراه با اختلال تحمل گلوکز پس از زایمان در زنان مبتلا به دیابت بارداری
    احیاء گرشاسبی
    هدف از این مطالعه بررسی انسیدانس و ارزیابی ریسک فاکتورهای همراه با اختلال تحمل گلوکز پس از زایمان در بیماران مبتلا به دیابت بارداری بوده است. تعداد 60 خانم مبتلا به دیابت بارداری در دوران پس از زایمان تحت آزمایش تحمل قند 2 ساعته، با 75 گرم گلوکز قرار گرفتند و با توجه به معیارهای توصیه ضده انجمن زنان مامایی امریکا گروه بندی شدند...
    کلید واژگان: دیابت بارداری, تحمل قند پس از زایمان, تست تحمل گلوکز}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال