جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدل معادلات ساختاری" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و اهداف
با توجه به اینکه کارکنان و عوامل اجرایی پسماند در بیمارستان در معرض خطرات ناشی از پسماند هستند، هدف این مطالعه بررسی سلامت و ایمنی کارکنان پسماند در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کرمان و شناخت مهمترین عوامل تاثیر گذار بر سلامت آنها است.
مواد و روش هامطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که درطی سالهای 1401 و 1402 انجام شد. برای بررسی سلامت و ایمنی کارکنان پسماند از پرسشنامه استفاده شد و با استفاده از نرم افزاز SPSS16 داده ها تجزیه و تحلیل شدند. با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS v2 مهمترین عامل تاثیر گذار بر سلامت شاغلین پسماند بررسی شد. تمام مراحل این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و پژوهشی انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد 76% کارکنان پسماند در یکسال گذشته احساس درد داشتند و غالبا از مشکلات عضلانی (64/3%) رنج می برند. برای اعتبار و پایایی مدل معادلات ساختاری از دو شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی مرکب استفاده شد که هر دو شاخص برای تمام اجزای مدل دارای مقادیر قابل قبول بودند. مدل معادلات ساختاری نشان داد، نوع بیمارستان (0/001>P) از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر سلامت کارکنان پسماند است. بیشترین اختلاف بین بیمارستان ها مربوط به بیماری تنفسی کارکنان بود (0/05>P).
نتیجه گیریدرصد بالای کمر درد و نیدل استیک در بین کارکنان پسماند، نیاز به تحقیقات بیشتر در این بخش را نمایان می کند. با افزایش سابقه کار احتمال بیماری های تنفسی در بین کارکنان پسماند افزایش یافته بود؛ بنابراین تجهیزات فردی کارکنان پسماند در بیمارستان های تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی کرمان خصوصا بیمارستان های دولتی باید بهبود یابند.
کلید واژگان: پسماند بیمارستان, کارکنان پسماند, سلامت و ایمنی, مدل معادلات ساختاریBackground and AimsHospital staff and in particular waste management personnel are continuously exposed to risks associated with waste. This study aimed to examine the health and safety of waste staff in hospitals affiliated with Kerman University of Medical Sciences and to identify the key factors influencing their health.
Materials and MethodsThe present descriptive-analytical study was conducted during 2022 and 2023. A questionnaire was utilized to assess the health and safety of waste staff, and the data were analyzed using SPSS16. The most important factor influencing the health of waste workers was examined using Structural Equation Modeling in SmartPLS v2. All stages of this research were conducted in accordance with ethical and research standards.
ResultsThe results indicated that 76% of waste staff experienced pain over the past year, and they primarily suffer from musculoskeletal problems (64.3%). To assess the validity and reliability of the structural equation model, two indices—average variance extracted and composite reliability—were utilized, both showed acceptable values for all components of the model. The structural equation model revealed that the type of hospital (P<0.001) is one of the most significant factors influencing the health of waste staff. Respiratory diseases among staff was the most significant difference among hospitals (P<0.05).
ConclusionThe high percentage of back pain and needlestick injuries among waste staff indicates the need for further research in this area. With increasing work experience, the likelihood of respiratory diseases among waste staff also increased; therefore, personal protective equipment, waste staff in hospitals under the supervision of Kerman University of Medical Sciences, especially in public hospitals, should be improved.
Keywords: Hospital Waste, Waste Worker, Health, Safety, Structural Equation Model -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استقرار سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست بر عملکرد کارکنان مجتمع کک سازی و پالایشگاه ها شرکت فولاد زرند ایرانیان صورت گرفته است. بنابراین در ابتدا ابعاد و گویه های استقرار سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست و عملکرد کارمندان شناسائی شده و سپس روابط بین متغیرهای شناسائی شده ارائه گردیده است.
روش بررسیبرای گردآوری داده های مربوط به سنجش متغیرهای تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شده که در مجموع شامل 2 سازه، 3 بعد، 20 پرسش است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید و پایائی پرسشنامه بسیار مطلوب ارزیابی گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان و کارشناسان شرکت فولاد زرند ایرانیان است. پس از اطمینان از روائی و پایائی مقیاس های طراحی شده براساس محاسبات انجام شده، پرسشنامه ها در نمونه ای به حجم 260 نفر توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده و تعیین روابط بین متغیرها نیز از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و SMART-PLS صورت گرفته است.
نتایجاستقرار سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت ومحیط زیست سبب بهبود مدیریت سیستماتیک در سازمان شده که این مدیریت بر روی قوانین ایمنی و بهداشت شغلی ثبت شده و چگونگی اجرای آن، حتی چگونگی تهیه و استفاده تجهیزات حفاظت فردی تاثیرگذار است و روند فرایندهای کاری، توانمندسازی و همکاری کارکنان را دگرگون می کند؛ این همه موجی ایجاد می کند که سبب داشتن کارکنانی ماهر، خلاق، با دانش قوی و ویژگی های فردی متعالی می شود که چه با مشتری و چه با همکاران خود رفتاری در خور و مناسب خواهند داشت.
کلید واژگان: استقرار سیستم مدیریت ایمنی, بهداشت ومحیط زیست, عملکرد کارمندان, مدل معادلات ساختاری, شرکت فولاد زرند ایرانیانIntroductionThe purpose of this research is to investigate the impact of establishing a safety, health and environment management system on the performance of employees of the coking complex and refineries of Iranian Zarand Steel Company. Therefore, at first, the dimensions and issues of establishing the safety, health and environment management system and the performance of employees have been identified, and then the relationships between the identified variables have been presented.
Research methodTo collect data related to the measurement of research variables, two standard questionnaires were used, which in total include 2 structures, 3 dimensions, and 20 questions. The content validity method was used to check the validity of the questionnaire. Cronbach's alpha coefficient was used to calculate the reliability and the reliability of the questionnaire was evaluated as very good. The statistical population of this research includes the employees and experts of Iranian Zarand Steel Company. After ensuring the validity and reliability of the designed scales based on the calculations, the questionnaires were distributed to a sample of 260 people. The structural equation model has been used to analyze the collected data and determine the relationships between the variables. Also, the analysis of the obtained data has been done using SPSS and SMART-PLS statistical software.
ResultsThe establishment of the safety, health and environment management system has led to the improvement of systematic management in the organization, which is registered on occupational safety and health laws, and how it is implemented, even how to prepare and use personal protective equipment, is effective, and the process of work processes, empowerment and transforms employee collaboration; All this creates a wave that results in having skilled, creative employees with strong knowledge and excellent personal characteristics who will behave appropriately with both the customer and their colleagues.
Keywords: Establishment Of Safety Management System, Health, Environment, Employee Performance, Structural Equation Model, Zarand Iranian Steel Company -
مقدمه
هوش هیجانی به عنوان توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجان های خود، یک شاخص روانشناختی نوین برای ارزیابی رفتار در محیط کار می باشد. استرس شغلی نیز به عنوان عدم تعادل میان نیازهای شغل و توانایی های فرد، همواره از چالش های اصلی محیط کار بوده است. از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر میزان هوش هیجانی کارکنان بر استرس شغلی آنان، در یکی از صنایع نفت تهران صورت پذیرفت.
روش بررسیاین پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی-مقطعی است. جامعه این پژوهش متشکل از 300 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های هوش هیجانی Bar-On و استرس شغلی HSE استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای LISREL8.72 به منظور برآورد اثر علی بین متغیرهای پژوهش و SPSS18 به منظور محاسبه شاخص های توصیفی و مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد.
نتایجهوش هیجانی و استرس شغلی کارکنان دارای ارتباط معکوس معناداری بودند؛ به عبارتی میزان هوش هیجانی بالاتر، با کاهش میزان استرس شغلی همراه می باشد. زیرمقیاس های انعطاف پذیری و خودابرازی در آزمون هوش هیجانی و زیرمقیاس های ارتباط و نقش در آزمون استرس شغلی، به ترتیب در هر آزمون دارای بیشترین و کمترین مقدار عددی بودند. همچنین، میزان هوش هیجانی و استرس شغلی کارکنان مستقل از سن و تحصیلات آنان بود.
نتیجه گیریمیزان هوش هیجانی کارکنان از جمله عوامل موثر بر میزان استرس شغلی ایشان می باشد. بنابراین بکارگیری مهارت های هوش هیجانی در محیط کار می تواند به نسبت قابل توجهی از میزان استرس شغلی کارکنان بکاهد.
کلید واژگان: هوش هیجانی, استرس شغلی, مدل معادلات ساختاری, صنعت نفت تهرانIntroductionEmotional intelligence, as the ability to recognize and control one's emotions and feelings, is considered a new psychological approach to evaluating behavior in workplaces. Job stress, as an imbalance between job needs and individual abilities, has always been one of the main challenges of workplaces. Therefore, this research was conducted in one of the oil industries in Tehran to investigate the effect of employees' emotional intelligence on their job stress.
Materials and MethodsThis research is a practical and analytical cross-sectional study. The population of this research, consisting of 300 employees, was selected by random stratified sampling. In this research, two questionnaires, Bar-On emotional intelligence, and HSE job stress were completed. Also, for data analysis, LISREL 8.72 and SPSS 18 software were used to estimate the causal effect between research variables and calculate descriptive indices as well as compare average variables.
ResultsThe employees' emotional intelligence and job stress had a significant inverse relationship; In other words, a higher level of emotional intelligence was associated with lower job stress. The subscales of responsibility and self-expression in the emotional intelligence test, and the subscales of relationship and role in the job stress test, had the highest and lowest numerical values in each test, respectively. Also, based on the results, employees' emotional intelligence levels and job stress were independent of their age and education level.
ConclusionEmployees' emotional intelligence level affects their amount of job stress. Therefore, applying emotional intelligence skills in workplaces can significantly reduce the level of employees' job stress.
Keywords: Emotional Intelligence, Job stress, Structural Equation Model, Tehran oil industry -
زمینه و هدف
سرطان اغلب در بسیاری از جوامع داغ ننگ می خورد و این امر پیامدهای ناگواری برای مبتلایان دارد؛ هدف از پژوهش حاضر، شناخت عوامل مرتبط با استیگمای اجتماعی سرطان بود.
مواد و روش هاروش پژوهش همبستگی-تحلیلی بوده و روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه استاندارد GSI و CAM گردآوری شدند. جامعه ی آماری، شامل سه دسته شهروندان، کادر درمان، همراهان بیماران در تهران بود؛ حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 384، 201، 384 نفر به دست آمد. جهت برازش مدل و سنجش روابط بین متغیرها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس استفاده شد.
نتایجشاخص های نیکویی برازش (cmin/df=2.851، Rmsea=0.08، Cfi=0.945) گویای برازش مناسب مدل بودند. به جز متغیر نابرابری در درمان، سایر متغیرهای مستقل با استیگما رابطه ای معنادار برقرار کردند. ضریب تبیین r2 نشان داد متغیرهای عادت واره، خوش بینی، آگاهی از سرطان، دین داری، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر روی هم 48 درصد از تغییرات استیگما را پیش بینی کردند. عادت واره و حمایت اجتماعی با ضرایب استاندارد (بتا) 0.48 و 0.28- به ترتیب بیش ترین و کم ترین سهم را در تبیین استیگما داشتند. بر اساس آزمون تفاوت میانگین، میزان استیگما در بین مردم عادی بیش از دودسته دیگر بود.
نتیجه گیریآگاهی از ابعاد مختلف بیماری سرطان (مانند علایم، عوامل ایجادکننده)، زدودن کلیشه های نادرست پیرامون سرطان (مانند سرطان یعنی مرگ)، ارتباط مداوم با بیماران سرطانی و دریافت حمایت های اجتماعی لازم از سوی منابع مختلف، از جمله مهم ترین ابزارهای لازم جهت کاهش استیگمای سرطان می باشند.
کلید واژگان: سرطان, استیگما, عادت واره, آگاهی از سرطان, مدل معادلات ساختاریHospital, Volume:22 Issue: 1, 2023, PP 68 -81BackgroundCancer is often stigmatized in many societies and this has unfortunate consequences for sufferers. The aim of this research was to know the factors related to the social stigma of cancer.
Materials and MethodsThe research method was correlation-analytical, and the sampling method was multi-stage cluster. Data were collected using CSI and CAM standard questionnaires.The statistical population included three categories of ordinary citizens, medical staff, and companions of patients in Tehran; Using Cochran's formula, the sample size was 384, 201, 384 people, respectively. In order to fit the model and measure the relationships between the variables, the method of structural equation modeling was used in the form of AMOS software.
FindingsGoodness of fit indices (chi-square/df=2.851, Rmsea=0.08, Cfi=0.945) all indicated the appropriate fit of the model. Except for the variable of inequality in treatment, other independent variables had a significant relationship with stigma. The r2 explanatory coefficient showed that the variables of habitus, optimism, cancer awareness, religiosity, social support, and social capital together predicted 48% of stigma changes. Habitus and social support with standard coefficients (beta) of 0.48 and -0.28 had the highest and lowest contribution in explaining stigma, respectively. Based on the mean difference test, the amount of stigma among ordinary people was more than the other two groups.
ConclusionAwareness of different aspects of cancer disease (such as symptoms, causative factors), removing false stereotypes about cancer (such as cancer means death), constant communication with cancer patients, and receiving the necessary social support from various sources, were the most important tools necessary to reduce the stigma of cancer.
Keywords: cancer, stigma, Habitus, awareness of cancer, Structural Equation Modeling (SEM) -
زمینه و هدف
سواد سلامت در کاهش تلفات انسانی و هزینه های مالی در یک جامعه نقش دارد. هوش هیجانی و سواد رسانه ای نیز در موفقیت افراد در زندگی سهیم هستند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت هوش هیجانی، سواد سلامت، سواد رسانه ای و رابطه ی بین آن ها در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام گرفته است.
روش بررسیاین تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی کلی، کمی؛ بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش تحقیق و جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال 1399(تعداد 2218) بودند. نمونه آماری تحقیق 327 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی Schutte (1998)، سواد سلامت منتظری و همکاران(1393) و پرسش نامه ی اصلاح شده ی سواد رسانه ای اسمعیل پونکی و همکاران(1394) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/91، 0/84 و 0/79 به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل گردید.
یافته هایافته های پژوهش میانگین هوش هیجانی، سواد سلامت و سواد رسانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان را به ترتیب 3/10، 3/47 و 3/58 نشان دادند. همچنین، یافته ها نشانگر رابطه ی معنی داری بین هوش هیجانی و سواد سلامت دانشجویان بود. بر اساس یافته ها بین هوش هیجانی با سواد رسانه ای، و سواد رسانه ای با سواد سلامت رابطه ی معنی داری وجود دارد. همچنین، متغیر سواد رسانه ای نقش میانجی را در ارتباط بین هوش هیجانی و سواد سلامت به میزان(ضریب) 0/58 واحد(0/75×0/78) ایفا می کند. نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نیز حاکی از برازش مدل مفهومی ارایه شده در خصوص رابطه ی هوش هیجانی، سواد سلامت و سواد رسانه ای دانشجویان بود (0/069=RMSEA، 94=، 0/97=GFI).
نتیجه گیری:
سواد رسانه ای نه تنها به طور مستقیم بر سواد سلامت دانشجویان می تواند تاثیرگذار باشد، بلکه دارای نقش واسطه ای در بین هوش هیجانی و سواد سلامت است. به دلیل تاثیر هوش هیجانی بر سواد سلامت و سواد رسانه ای دانشجویان توصیه می شود که در آموزش های تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی های لازم در این خصوص و تقویت هوش هیجانی انجام پذیرد.
کلید واژگان: سواد سلامت, سواد رسانه ای, هوش هیجانی, مدل معادلات ساختاری, دانشگاه شهید مدنی آذربایجانBackground and AimHealth literacy plays a role in “reducing human casualties and financial costs” in a society. Emotional intelligence and media literacy also contribute to people’s success in life. Therefore, the aim of this study was to investigate the mediating role of media literacy in the relationship between emotional intelligence and health literacy among graduate students of Azarbaijan Shahid Madani University.
Materials and MethodsThis research is based on the nature and general characteristics, quantitative; Based on the purpose, it is applied and based on the research method and data collection method, is a descriptive correlation based on structural equation model. The statistical population was graduate students of Azarbaijan Shahid Madani University in 2020 (2218 students). The statistical sample of the research is 327 people who were selected by stratified random sampling method. To collect data, Emotional Intelligence Questionnaire (1998), Montazeri et al. Health Literacy Questionnaire (2014) and media literacy questionnaire were used. The reliability of the questionnaires was obtained using Cronbach’s alpha coefficient of 0.91, 0.84 and 0.79, respectively. The collected data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (structural equation model) using SPSS and LISREL software.
ResultsThe findings showed the mean of emotional intelligence, health literacy and media literacy of graduate students of Azarbaijan Shahid Madani University is 3.10, 3.47 and 3.58, respectively. Also, the results showed a significant relationship between emotional intelligence and students’ health literacy. According to the findings, there is a significant relationship between emotional intelligence with media literacy, and media literacy with health literacy. Also, the media literacy variable plays a mediating role in the relationship between emotional intelligence and health literacy (coefficient) of 0.58 units. The results of the structural equation model test also showed that the proposed conceptual model fits the relationship between emotional intelligence, health literacy and students’ media literacy.
ConclusionMedia literacy can not only directly affect students’ health literacy, but also has a mediating role between emotional intelligence and health literacy. Due to the effect of emotional intelligence on students’ health and media literacy, it is recommended that the necessary planning to be done in graduate education and to strengthen emotional intelligence.
Keywords: Health Literacy, Media Literacy, Emotional Intelligence, Structural Equation Model, Azarbaijan Shahid Madani University -
مقدمه
اضطراب دندانپزشکی یک مسیله رایج در بین بیماران است و نقش دندانپزشک در کنترل یا برطرف سازی عوامل اضطراب بیماران از اهمیت والایی برخوردار است. این تحقیق، شناسایی با هدف عوامل موثر بر مدیریت رفتاری اضطراب دندانپزشکی توسط دانشجویان دندانپزشکی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری طراحی شد.
مواد و روش کارمطالعه مقطعی حاضر در ماه نوامبر سال 2020 در میان دانشجویان دندانپزشکی اهوازانجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی میزان استفاده دانشجویان از دستورالعملهای کاهش اضطراب، روش های کنترل اضطراب رفتاری-دارویی و نیز سنجش متغیرهای نگرش، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری، هنجار های انتزاعی، باورهای رفتاری و مدیریت کاضطراب دندانپزشکی، بیماران بود. پرسشنامه در سایت https://survey.porsline.ir طراحی گردید. برای آنالیز داده ها از SPSS 22 و AMOS26 استفاده گردید.
یافته هااز 246 دانشجوی دندانپزشکی دعوت شده، 218 نفر در مطالعه شرکت نمودند )میزان پاسخگویی 88 درصد( بود. مدل نهایی نشان داد که قصد رفتاری تاثیر مستقیم بر اجرای دستورالعمل ها را دارد. همچنین فاکتورهای و کنترل رفتاری درک شده ارتباط مستقیم با قصد رفتاری داشته اند. مجموع شاخص های برازش نشان می دهد مدل در تبیین کنترل اضطراب دندانپزشکی، تاحد نسبتا قابل قبولی ازکارایی برخوردار است. بالاترین قدرت پیشگویی کنندگی مربوط به کنترل رفتاری درک شده و قصدرفتاری بود.
نتیجه گیریدر مجموع، نمرات سازه های الگوی رفتار برنامه ریزی شده در سطوح مختلف متغیرهای جمعیتی یکسان بودند و اختلاف معنی دارند نداشتند. نتایج نشان داد سازه های الگو تناسب اولیه قابل قبولی برای تعیین عوامل مرتبط با باورها و رفتارهای کنترل اضطراب دندان پزشکی داشته باشند. مطالعات بیشتری برای بهبود شاخص های برازش مدل مورد نیاز است. همچنین با توجه به قدرت پیشگویی سازها ها، مطالعات آتی جهت بررسی کارایی روش های آموزشی در تعدیل سازه های مورد نظر، ضروری بنظر می رسد.
کلید واژگان: اضطراب دندانپزشکی, مدیریت اضطراب دندانپزشکی, الگوی رفتار برنامه ریزی شده, مدل معادلات ساختاری, دانشجویانPayesh, Volume:22 Issue: 3, 2023, PP 323 -333ObjectiveThe aim of the present study was to assess factors affecting behavioural management of dental anxiety among dental students.
MethodsThe present study was conducted on 218 dental students of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz (AJUMS), school of dentistry, Iran during 1 to 21 November 2020. The data collection tool included a self-designed questionnaire containing a number of questions for assessing students’ anxiety reduction guidelines, and behavioural-medication anxiety control methods, as well as measuring key components of the Theory of Planned Behaviour (TPB). The layout of the questionnaire and all its questions/items were designed on the website https://survey.porsline.ir. Data were analysed using SPSS, version 23. The structural equation modelling (SEM) was performed using AMOS software version 26.0.
ResultsA total of 246 dentistry students were invited to participate in the study. Out of 246 students enrolled, 218 (88%) students completed and sent the questionnaire. The results revealed that behavioural intention had a direct impact on the implementation of distinguished instructions. Likewise, subjective norms and perceived behavioural control directly influenced the behavioural intention. The fit indices indicated that the measurement might have an acceptable performance (GFI = 0.86, CFI=0.81 RMSEA = 0.07, x2/df >3); R2=0.37. Perceive behavioral control and intention were the most important factors in explaining dental anxiety control behaviour.
ConclusionThe findings suggest that the constructs of the theory of planned behaviour might have a preliminary acceptable fit for determining the factors related to the beliefs and behaviours of dental anxiety control. Further studies are needed to improve model fit indices. The future studies should determine which educational methods could better manipulate the predictive factors.
Keywords: Dental anxiety, Dental anxiety management, theory of planned behavior, structural equation modeling, students -
مقدمه
مدیریت ریسک واحد، یک جزء حیاتی از مدیریت پالایش گاز محسوب می شود که اگر به خوبی مدیریت نشود ممکن است به توقف تولید منجر شود. هدف از این مطالعه ارایه یک مدل ساختاری برای واکاوی نقش و تاثیرگذاری متغیرها بر توقف فرآیند تولید گاز در پالایشگاه گاز می باشد.
روش کاراین مطالعه به منظور بررسی ریسک های کلیدی در توقف استحصال گاز ترش در واحد شیرین سازی گاز پالایشگاه گاز واقع در عسلویه به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفت.
جهت تجزیه وتحلیل ریسک های واحد، ابتدا از روش نمودار استخوان ماهی استفاده شده و سپس مدل سازی داده ها برای حادثه توقف تولید استحصال گازترش پالایشگاه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت مدل سازی و تحلیل از نرم افزارهای SPSS 24 و Smart PLS 2 استفاده گردید.یافته ها:
نتایج مطالعه نشان داد که «ریسک مرتبط با متغیر محیط» با ضریب مسیر 0/943 و آماره تی 103/791، «ریسک مرتبط با تامین هزینه» با ضریب مسیر 0/937 و آماره تی 95/168، «ریسک مرتبط با پیاده سازی سیستم های مدیریتی» با ضریب مسیر 0/847 و آماره تی 35/236، «ریسک حوادث» با ضریب مسیر 0/791 و آماره تی 25/410، «ریسک مرتبط با زمان» با ضریب مسیر 0/758 و آماره تی 15/121 و ریسک مرتبط با خطای انسانی با ضریب مسیر 0/712 و آماره تی 11/215 به ترتیب با ضریب اهمیت مسیر بیشتر نسبت به سایر ریسک ها بر ریسک توقف تولید موثر می باشند. همچنین با مقایسه ضرایب مسیر مربوط به ریسک ها می توان دریافت که تاثیر هر یک از ریسک ها نسبت به توقف تولید با یکدیگر متفاوت است.
نتیجه گیری:
باتوجه به یافته های پژوهش، متغیرها و مولفه های قابل ردیابی مختلفی روی شاخص توقف تولید در صنعت گاز تاثیرگذار می باشد؛ بنابراین لازم است نقش این ریسک ها در وقوع رویداد بررسی گردد و برنامه ریزی مناسبی جهت پیشگیری از خسارت به پالایشگاه گاز اتخاذ گردد.
کلید واژگان: شیرین سازی گاز, ریسک, مدل معادلات ساختاری, سیستم نگهداری و تعمیراتIntroductionUnit risk management is a critical component of gas refining management, as risks that are not well-managed may lead to trip production failures. The present study aimed to provide a structural model for investigating the role and effect of different variables on stopping the gas production process in the gas refinery.
Material and MethodsThis study was a retrospective cross-sectional and systematic analysis, which was carried out on key risks in the trip gas sweetening unit in a gas refinery industry located in Asaluyeh, Iran. The systems analysis was applied by using Fishbone Diagram, and then data modeling was prepared by Structural Equation Modeling (SEM) for an incident that occurred during gas sweetening production. Tools for the data analysis included the SPSS 24 and Smart PLS 2 software.
ResultsResults of this research indicate that “Environment Risk” with a path coefficient of 0.943 and T- Value of 103.791; “Cost Risk” with a path coefficient of 0.937 and T- Value of 95.168; “Implementation of management system Risk” with a path coefficient of 0.847 and T- Value of 35.23; “Accident Risk” with path coefficient of 0.577 and T- Value of 25.410; “Time Risk” with path coefficient of 0.758 and T- Value of 15.121; “Human Error Risk” with path coefficient of 0.712 and T- Value of 11.215 had the most important coefficients of the paths respectively, that are effective in stopping production concerning other risks. Also, by comparing the path coefficients of the risks we can see that the impact of each of the risks on stopping production is different.
ConclusionThe findings of the present study revealed that a combination of variables can affect stopping production in the gas industry. Therefore, the role of these risks in losses in the refinery system should be investigated.
Keywords: Gas sweetening, Risks, Structure Equation Modeling, Maintenance system -
مقدمه
از آن جا که رسیدن به اهداف سازمان نیازمند عزم جدی و تعهد کارکنان نسبت به سازمان است، از این رو پژوهش های مرتبط با تعهد سازمانی و زیر مولفه های آن توجه جهانی را به خود جلب کرده است. یافتن عوامل پیشایند و واسطه ای موثر در تعهد کارکنان به ویژه در مراکز درمانی ضروری است. از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی عدالت سازمانی در رابطه بین کارکردهای ارشادگری (منتورینگ) و تعهد سازمانی کارکنان بیمارستانی بود.
روش هاپژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرسنل رسمی، پیمانی و قراردادی بیمارستان پورسینای رشت تشکیل می دادند. 403 نفر از کارکنان به شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. نمونه های انتخاب شده به پرسشنامه های کارکردهای ارشادگری، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS، AMOS و جهت تحلیل روابط میانجی نیز از روش Bootstrap پریچر و هایز (2008) استفاده شد.
یافته هاشاخص های برازندگی نشان دادند که الگوی پیشنهادی حاضر از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است و کارکردهای ارشادگری و زیر مقیاس های آن بر تعهد سازمانی اثر مثبت و مستقیم دارد. نتایج نشان داد که بین کارکردهای ارشادگری با تعهد سازمانی(p<0.01,r=0.276) و بین ارشادگری با عدالت سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (p<0.01,r=0.711) و همچنین بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی دار مشاهده شد (p<0.01,r=0.305). نتایج نشان داد که عدالت سازمانی در رابطه ی بین کارکردهای ارشادگری و تعهد سازمانی نقش میانجی دارد.
نتیجه گیریطبق نتایج پژوهش، ارشادگری تاثیر معنی داری بر عدالت سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان دارد. به علاوه، عدالت سازمانی و زیر مقیاس های آن نقش میانجی بین کارکردهای ارشادگری و تعهد سازمانی کارکنان دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود جهت افزایش تعهد و بهبود عدالت سازمانی در محیط های بیمارستانی توجه ویژه به ابعاد ارشادگری گردد.
کلید واژگان: کارکردهای ارشادگری, تعهد سازمانی, عدالت سازمانی, مدل معادلات ساختاری, تحلیل میانجیIntroductionSince achieving the goals of the organization requires serious will and commitment of employees to the organization and research related to organizational commitment and its sub-components has attracted the global attention So ,It is necessary to find antecedents and mediators affecting the commitment of employees, especially in medical centers. Therefore, the aim of this study was to determine the mediating role of organizational justice in the relationship between mentoring functions and organizational commitment in hospital staff.
MethodsThis is a correlational study based on structural equation modeling. The statistical population of the study consisted of all staff of Poursina Hospital in Rasht. 403 employees were selected by quota sampling method. The selected samples answered the Mentoring Function Questionnaire, Organizational Justice Questionnaire and Organizational Commitment Questionnaire. Data analysis was performed using Pearson correlation coefficient and structural equation modeling through SPSS and AMOS. To analyze the mediating relationships, the Bootstrap method with Preacher and Hayes' Macro (2008) program was used.
ResultsFit indicators showed that the proposed mediation model has a good fit with the data and its functions and subscales have a positive and direct effect on organizational commitment . Results show that there is positive and significant relationship between mentoring functions and organizational commitment (p<0.01,r=0.276) also ,between mentoring and organizational justice respectively (p<0.01,r=0.711).in this regards,between organizational justice and organizational commitment,there is positive and significant relationship(p<0.01,r=0.305). findings indicate that organizational justice has immediate role between mentoring function and organizational commitment.
ConclusionsAccording to the research results, guidance has a significant effect on organizational justice and organizational commitment of employees. In addition, organizational justice and its subscales mediate the role of guidance and organizational commitment of employees. Therefore, in order to increasing commitment and improving organizational justice in hospitals, special attention to mentoring dimensions is suggested.
Keywords: Organizational Justice, Mentoring Functions, Organizational Commitment, Structural Equation Model, Mediating Analysis -
زمینه و هدف
پاندمی کووید-19 و پیک های همه گیری فشار مضاعفی بر سیستم درمان وارد می کند، در این بحران تاب آوری کادر پرستاری از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان فرسودگی شغلی و تاب آوری در کادر پرستاری خط مقدم در مناطق پرخطر در زمان شیوع کووید-19 صورت گرفته است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه پژوهش آن کادر پرستاری کل ایران است. بر اساس آمار وزارت بهداشت جامعه آماری این پژوهش برابر با 125369 نفر است. در این پژوهش به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته و با توزیع خوشه ای بین 384 نفر اطلاعات جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات در این پژوهش توسط نرم افزار SPSS و SMART-PLS صورت گرفته است.
نتایجبر اساس یافته های مطالعه تمامی اطلاعات گردآوری شده نرمال هستند. نتایج تحلیل عاملی به دست آمده رابطه معنادار معکوس بین تاب آوری و فرسودگی شغلی را نشان می دهد و هم چنین احساس موفقیت فردی به عنوان یکی از گویه های فرسودگی شغلی تاثیر بسزایی در تاب آوری دارد.
نتیجه گیریلازم است برای افزایش تاب آوری کادر پرستاری در این شرایط به عوامل موثر در فرسودگی شغلی آن ها اهمیت ویژه ای قایل شد و برای کاهش آن برنامه ریزی نمود. در این مسیر می توان با تدوین برنامه های آموزشی و تغییر در سبک ارایه خدمت احساس عدم موفقیت فردی و در نتیجه فرسودگی شغلی را کاهش داد.
کلید واژگان: فرسودگی شغلی, کادر پرستاری, تاب آوری, کووید 19, مدل معادلات ساختاریHospital, Volume:20 Issue: 4, 2022, PP 29 -41BackgroundCovid-19 pandemic peak put additional strains on healthcare system. In this crisis, the resilience of nursing staff is critical. This study aimed to investigate the relationship between burnout and resilience in frontline nursing staff working in high-risk areas during the outbreak of Covid-19 pandemic.
Materials and MethodsThe present study is a Descriptive-analytical survey, and the target group is Iranian nurses. According to the Ministry of Health statistics, 125369 people are participated in this study. information is collected from 384 people by cluster distribution using questionnaire. The statistical analysis in this study is performed by SPSS and SMART-PLS software
ResultsAccording to the study, all the collected information is normal. Based on factor analysis, there is an inverse significant relationship between resilience and burnout, and also, the sense of success has a significant effect on resilience as part of burnout.
ConclusionIn order to increase the resilience of nursing staff in such conditions, it is necessary to pay more attention to the factors affecting their burnout and plan to minimize it. Developing educational programs and adding diversity in service delivery might be useful to enhance personal feelings and also reduce burnout.
Keywords: Burnout, Nurses, Resilience, Covid-19, Structural Equation Model -
زمینه و هدف
بر اساس مطالعات انجام شده یکی از عوامل مهم در تجربه سردرد افراد گرایش آنها به خود انتقادگری است. لذا کشف عوامل محافظتی به منظور تعدیل این گرایش می تواند یکی از اهداف مهم تحقیقات در حوزه روانشناسی سلامت باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه شفقت به خود و خود انتقادی در افراد مبتلا به سردرد بود.
مواد و روش هابدین این منظور، تعداد 110 زن مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های اعصاب روان و مراکز تخصصی سردرد شهر اصفهان به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه های خود انتقادی و شفقت به خود روی آنان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد که مدل ارایه شده برازش خوبی با داده های تحقیق داشت، به طوری که بین شفقت به خود و خود انتقادگری (مدل 1) در زنان مبتلا به سردردهای تنشی رابطه علی معکوس وجود داشت. همچنین و بین مولفه های مثبت شفقت به خود (مهربانی به خود، تجارب مشترک انسانی و ذهن آگاهی) و خود انتقادی رابطه منفی و بین مولفه های منفی شفقت به خود (قضاوت کردن، انزوا، همانندسازی افراطی) با خود انتقادی (مدل 2) رابطه مثبت وجود داشت. در نتیجه یافته ها مدل پژوهشی تحقیق را تایید کردند.
نتیجه گیریبنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان گفت که شفقت خود می تواند به عنوان یک عامل محافظتی روی خود انتقادگری زنان مبتلا به سردردهای تنشی نقش مهمی ایفا نماید.
کلید واژگان: خود انتقادی, شفقت به خود, سردردهای تنشی, مدل معادلات ساختاریAims and backgroundAs shown in many studies, one of the most important reasons for headaches in individuals is their tendency to self-criticism. Discovering some protective factors in order to moderate this tendency, thus, can be one of the important goals of health psychology research. Therefore, the current study aimed at investigating the relationship between self-compassion and self-criticism in women suffering from tension headaches using structural equation modeling.
Material & MethodsTo do so, 110 women with tension-type headaches were selected through purposeful sampling from psychiatric and neurological clinics and specialized headache centers in Isfahan, and were asked to respond to self-compassion and self-criticism questionnaires. The collected data were analyzed using the structural equation modeling (SEM) on Amos and SPSS software programs.
FindingsThe results revealed that the presented model fitted the data well. There were negative relationships between positive components of self-compassion (self-kindness, common human humanity, and mindfulness) and self-criticism. On the other hand, there were positive relationships between the negative components of self-compassion (self-judgment, isolation, and over-identification) and self-criticism. The findings showed the research model was appropriately presented.
Conclusions:
Therefore, based on the results obtained from the present research, it can be concluded that self-compassion as a protective factor can have a significant impact on self-criticism in women with tension-type headaches.
Keywords: self-criticism, self-compassion, tension-type headache, structural equation modeling -
مقدمه
در هزاره سوم، پیری و سالمندی بیش از گذشته بصورت یک واقعیت عمده ی جهانی جلوه گر شده است. یکی از عوامل موثر سلامتی انسان بویژه در دوران سالمندی ورزش می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر افزایش مشارکت ورزش سالمندان در قالب یک مدل انجام گرفته است.
روش کارروش تحقیق از نوع ترکیبی(کیفی و کمی) می باشد که در بخش کیفی از 17 نفر از اساتید و خبرگان حوزه ورزش سالمندی به صورت هدفمند نظرخواهی شد و 10 عامل به عنوان عوامل اثرگذار بر افزایش مشارکت ورزش سالمندان شناسایی گردید. در بخش کمی نیز، 324 نفر از سالمندان به روش نمونه گیری در دسترس، از طریق پرسشنامه حضوری و آنلاین به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید مدیریت ورزشی و خبرگان بررسی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 95/0 محاسبه شد. آزمون تحلیل عاملی اکتشافی [hr1] و تاییدی پرسشنامه محقق ساخته پژوهش حاضر را تایید نمود.
یافته هاآزمون تحلیل معادلات ساختاری الگوی پیشنهادی پژوهش نشان داد که، بجز عوامل فرهنگی و شهرت، تمامی متغیرهای شناسایی شده در پژوهش، اثر مثبت و معناداری (01/0p<) بر افزایش مشارکت ورزش سالمندان می گذارند بود، ده عامل مورد شناسایی شامل عوامل پزشکی، سرگرمی، آمادگی جسمانی، فرهنگی، محیطی و امکاناتی، اجتماعی، اطلاع رسانی و تبلیغاتی، سلامتی و تندرستی، شهرت و مالی و اقتصادی بودند. و در این بین نیز بیشترین میزان اثر مربوط به عامل سلامتی و تندرستی با 40 درصد می باشد.
نتیجه گیریتوجه به عوامل موثر در افزایش مشارکت ورزشی سالمندان موجب ارتقای سلامت در جنبه های مختلف زندگی سالمندان می شود این امر موجبات تسهیل و ارتقای کیفیت پرستاری سالمندی می شود. به مسیولان و مدیران پیشنهاد می گردد اولویت بندی های شناسایی شده در این پژوهش را مدنظر قرار داده و سرمایه گذاری و برنامه ریزی لازم را انجام دهند تا سالمندان برنامه های ورزشی بیشتری برای گذران ادامه زندگی خود طراحی نمایند.
کلید واژگان: مطالعه ترکیبی, مدل معادلات ساختاری, سالمندان, ورزش, مشارکتIdentifying model the factors influencing the increase in the participation of the elderly in sportsIntroductionIn the third millennium, aging and elderly has become more and more a major global reality. One of the effective factors of human health, especially in old age, is exercise. The current research intended to identify the influential factors on enhancing the elderly sports participation in the framework of a model.
MethodIt was a mixed-method (Qualitative, quantitative) research. In the qualitative section, 17 teachers and sports experts were interviewed purposefully, and accordingly, 10 influential factors enhancing the elderly sports. With respects to the quantitative section, based on convenience sampling, 324 elderly people responded to a questionnaire, both online and non-online. The validity of the questionnaire was accounted for based on experts’ views and confirmation and the reliability was done based on Alpha Cronbach, which amounted to be 95%. The exploratory factor analysis also affirmed the researcher-made questionnaire.
ResultsThe structural equation analysis test of the proposed model illustrated that, except for the cultural and reputation factors, all other factors would leave a significant and influential impact on the elderly sports (p<0.01). Were 10 factors identified, including medical, entertainment, physical fitness, cultural, environmental, facility, social, advertising, health, reputation, and financial factors. Meanwhile, the most influential factor was health, with the record of 40 percent.
ConclusionsPaying attention to the effective factors in increasing the sports participation of the elderly will promote health in various aspects of the elderlychr('39')s life. This will facilitate and improve the quality of nursing care for the elderly. Officials and managers are encouraged to consider the priorities identified in this study and to make the necessary investments and planning so that seniors can design more exercise programs to survive.
Keywords: Combined study, structural equation model, the elderly, sports, sport participation -
مقدمه
تقاضای جهانی محصولاتغذایی حلال در حال رشد است. کشورهای عربی ابتکار عمل خود را به عنوان مرکز جهانی مواد غذایی حلال بر عهده گرفته اند. مصرف کنندگان مواد غذایی حلال در حال حاضر بیشترین نگرانی را در مورد یکپارچگی وضعیت حلال و کنجکاوی در مورد تمام فعالیت های درگیر در طول زنجیره تامین دارند و اینکه محصولات خریداری شده، در تمام مسیر تولید حلال واقعی باشد. مدیریت مواد غذایی حلال از دیدگاه سازمان محور به یک زنجیره تامین تشبیه شده است. با وجودی که صداقت حلال به طور گسترده ای در نشریات صنعتی حلال وجود دارد، عوامل موثر بر یکپارچگی زنجیره تامین مواد غذایی حلال و تحقیقات جامعی در مورد زنجیره تامین و ایمنی غذایی حلال تا به امروز در نشریات ایرانی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.
روش هاما یک مدل مفهومی برای مطالعه ابعاد زنجیره تامین مواد غذایی حلال و رابطه پیاده سازی زنجیره تامین مواد غذایی حلال و عملکرد مدیریتی به منظور ارزیابی ایمنی و کنترل کیفیت و اطمینان از غذای حلال پیشنهاد می کنیم. در مجموع از اطلاعات سازمانی 240 کشور مختلف در این مطالعه استفاده شده است. بدین منظور از مدل سازی معادلات ساختاری(Structural Equation Modeling) استفاده شد.
نتایجپیاده سازی زنجیره تامین مواد غذایی حلال می تواند بر ایمنی غذایی تاثیر بگذارد. به طور کلی این یافته ها نیاز به ارزیابی استراتژیک در ده بعد زنجیره تامین مواد غذایی حلال را نشان می دهد.
نتیجه گیریشفافیت در میان زنجیره ی تامین، خطر تولید محصولات غیر حلال را در کلیه ی مراحل تولید محصول کاهش می دهد، و این طرح می تواند به عنوان یک مدل مرجع توسط تولید کنندگان در صنعت مواد غذایی حلال استفاده شود.
کلید واژگان: غذای حلال, ایمنی غذا, کنترل کیفیت, مدل معادلات ساختاریIntroductionGlobal demand for halal food products is growing. Arab countries have taken the initiative as the global center of halal food. Halal food consumers are currently most concerned about the integrity of the halal status and curiosity about all activities involved throughout the supply chain so that the products purchased are genuine throughout the halal production path. Halal food management is likened to a supply chain from an organizational perspective. Although halal honesty is widely found in halal industrial publications, the factors affecting the integration of halal food supply chain and comprehensive research on halal food supply chain and safety have not been discussed in Iranian journals to date.
MethodsWe propose a conceptual model to study the dimensions of the halal food supply chain and the relationship between the implementation of the halal food supply chain and managerial performance in order to assess the safety and quality control and assurance of halal food. A total of organizational information from 240 different countries was used in this study. For this purpose, structural equation modeling (SEM) was used.
ResultsThe results showed that the implementation of halal food supply chain can affect food safety. In general, these findings indicate the need for strategic evaluation in ten dimensions of halal food supply chain.
ConclusionTransprancy in the supply chain puts the risk of producing insoluble products at risks reduces all stages of product production and this designand can be used as a reference model by manufacturers in the halal food industry.
Keywords: Solvent food, Food safety, Quality Control, structural equation modeling -
زمینه و هدف:
سلامتی به عنوان یک حق بشری و هدف اجتماعی در جهان می باشد و شناخت و بررسی عوامل مرتبط با سلامت یکی از اهدف اصلی در برنامه ریزی های کشوری و منطقه ای می باشد. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر توسعه سلامتی و ارایه مدل معادلات ساختاری بود.
روش کاردر تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر، پرسشنامه محقق ساخته متشکل از دو بخش اصلی اطلاعات فردی و سابقه مدیریتی که شامل 56 سوال با مقیاس پنج ارزشی لیکرت بود. که روایی آن به روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و پایایی آن به روش ثبات درونی مورد تایید قرار گرفت در بین 295 نفر از اعضای ورزش و جوانان استان خوزستان توزیع و جمع آوری شد. داده ها به روش مدل معادله ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS20 تحلیل شدند.
یافته هانتایج تحقیق حاضر نشان داد که عامل مدیریتی با بار عاملی743/0، عامل منابع با بار عاملی 761/0، عامل رفتاری با بار عاملی 716/0 و عامل محیطی با بار عاملی 785/0 بر توسعه سلامتی اثرگذار است. همچنین مدل فرضی تحقیق بر توسعه سلامتی استان خوزستان با رویکرد ورزش همگانی دارای برازش مطلوب می باشد.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که ورزش همگانی یکی از عوامل موثر بر سطح سلامت در استان خوزستان می باشد و ورزش همگانی نیز متاثر از عوامل مدیریتی با خرده مقیاس های مدیریتی، منابع، رفتاری و محیطی می باشد.
کلید واژگان: توسعه, سلامتی, مدل معادلات ساختاریBackgroundThe development of health among different sections of society is the main concern of researchers in todaychr('39')s world. In this regard, it is one of the useful ways to develop the health of sports and physical activity. So that physical activity causes psychological and social development of young people and the elderly, personal growth and development. Finally, those who exercise have a higher quality of life than non-athletes, and through exercise, knowledge of nutrition, exercise and health can be developed. For this reason, over the years, the role of exercise and physical activity in society has become increasingly important not only for the individual but also for public health. What is vital and very important in this regard is the issue of continuing physical activity and exercise, because maintaining health benefits requires continuous participation in physical activity and sports. In this regard, research has shown that regular physical activity and exercise provide numerous health benefits. However, the benefits of physical activity and exercise are not achieved by cross-sectional, occasional, and sporadic presence, although having minimal physical activity is better than no physical activity at all. To this end, physical activity guidelines recently recommend regular and continuous participation in physical activity. However, in all parts of the world, a large number of people in the community have not yet taken the impact of physical activity and sports seriously. For this reason, different countries are trying to adopt solutions to combat inactivity, as well as to encourage people to participate regularly and continuously in physical activity and sports and to gain health, vitality and vitality. One of these approaches is public sports or sports for all, which tries to create equal opportunities for people with any cultural, racial, economic, gender or other differences to participate in cheap and fun sports activities. Public sport is necessarily a philosophy, a message to motivate citizens to participate in sports and ultimately health. The tendency of people towards public sports and its positive effect on the physical and mental health of managers and officials leads them to study methods that increase the number of participants in public sports. Certainly, the coherent view of these groups will lead to progress in this regard; As these perspectives differ, the lack of coordination between the perspectives challenges the planning work for the development of grassroots sports. Therefore, it is necessary to coordinate between policy makers and planners in each country.
MethodsThe present study is a descriptive-correlational study that was conducted with the structural equation model approach. The statistical population of this study included 354 people including the Director General of Sports and Youth of Khuzestan Province, Deputy Chiefs of Staff of the General Directorate, Deputy of Women Affairs of the General Directorate, Heads of Sports Departments of the General Directorate, Sports Experts of the General Directorate, Heads of Sports Boards, Vice Chairman of Sports Boards, Secretaries of Sports Boards And sports management experts in Khuzestan province. According to Schumacher and Lumex, for structural modeling equation studies, the minimum sample size is 200 to 600 people. Given that there were no questionnaires or standard scales for measuring research variables, the researcher reviewed the sources and documents and articles related to the research topic; Also, asking for opinions from professors, experts and managers of physical education and sports in the country, a researcher-made questionnaire was prepared, which included 56 questions and a five-point Likert scale. This questionnaire consisted of two main parts: personal information and managerial background. After analyzing the questions of the researcher-made questionnaire using tests of degree of difficulty, discrimination coefficient and loop method, we used exploratory and confirmatory factor analysis to determine the validity of this questionnaire. Descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean and standard deviation), skewness and elongation test were used to evaluate the normality of the data and the measurement model was used to evaluate each of the factors affecting the development of public sports to promote health as inferential statistics. All analyzes were performed at 95% confidence level using SPSS 19 and AMOS 22 software.
ResultsThe results of the present study showed that the managerial factor with a factor load of 0.743, the resource factor with a factor load of 0.761, the behavioral factor with a factor load of 0.716 and the environmental factor with a factor load of 0.785 have effect on health development. In addition, the hypothetical model of research on health development in Khuzestan province with a public sports approach has a favorable fit. The results of the research showed that the environmental factor of public sports was the most important factor in the development of health in Khuzestan province, followed by resource, managerial and behavioral factors, respectively. Each factor or variable in institutionalizing an action or behavior has three functions: regulatory, normative, and cognitive functions. Regulatory factors seem to be an important and fundamental behavior in the early stages of institutionalization. Because public sports in the country is at the beginning of its path and is not so developed, it requires more structure and framework for expansion and development. Therefore, environmental factors can cause the structuring and framing of public sports and ultimately institutionalize health and vitality in society, because it seems that the regulatory function of environmental factors is greater than other functions.
ConclusionIn general, the results of this study show that public sports is one of the factors affecting the level of health in Khuzestan province and public sports is also affected by managerial factors with managerial, resource, behavioral and environmental subscales. The role of behavioral factors in institutionalizing health behavior in public sports is very important and fundamental, because these factors provide the ground for acceptance and continuation of physical activity and sports behavior in individuals. However, a set of behavioral factors were ranked last in the factors affecting the institutionalization of health through public sports in Khuzestan province. Perhaps the reason is that the functioning and effectiveness of behavioral factors depend on the good performance of other factors, and until other factors do not work well, these factors can not have a good performance and impact, therefore, in terms of respondents are in the last place. Such a priority seems logical since public sports are in the early stages of formation and growth and requires focusing on other factors, especially environmental factors to shape and frame public sports in society. This is because the proper functioning of the set of environmental factors may results in structuring and framing of the public sports. In addition, resource and managerial factors play an important role in promoting and properly guiding environmental factors. It is possible that the respondents are of the opinion that first public sports will find a special place, structure and system in Khuzestan province and then its institutionalization in the existence of each individual in the society will be on the agenda. This framework can institutionalize public sports as an activity. Facilitate a body that promotes health and vitality in the existence of each individual in the society.
Keywords: Development, Health, Structural Equation Model -
زمینه و اهدافبا توجه به نقش مهم متغیرهای روان شناختی بر ابعاد مختلف سلامت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی از رابطه بین کمال گرایی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی است.روش بررسیروش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل داد که از میان آن ها تعداد 140 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های کمال گرایی تحصیلی هویت و فلت (1991) تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه خودآگاهی هیجانی فرانکلین و لانگ فورد (2002) بود. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. ابزارهای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. در تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل علی بین متغیرها استفاده شد.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی تحصیلی به صورت مستقیم بر تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی تاثیرگذار است همچنین خودآگاهی هیجانی نیز با تعلل ورزی تحصیلی رابطه منفی و معنی دار دارد. مقدار 44/0=GOF بدست آمده نشان از برازش کلی و قوی مدل پژوهش دارد، که حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش می باشد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق حاضر، می توان گفت که کمال گرایی تحصیلی نقش اثرگذاری در ایجاد تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی دانشجویان دارد و نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولان آموزشی به اهمیت مباحث و مداخلات روان شناختی و مشاوره ای در بهبود عملکرد و ارتقای سلامت دانشجویان دارد.
کلید واژگان: کمال گرایی تحصیلی, تعلل ورزی تحصیلی, خودآگاهی هیجانی, مدل معادلات ساختاریBackground and AimsAccording to the important role of the psychological variables on students various dimensions of health and academic performance, The purpose of the present study was to Compilation of causal model of the relationship between academic perfectionism and academic proclivity of medical students with the role of mediation of emotional self-awareness.MethodsCorrelation research method was structural equation model. The statistical population of the study consisted of all female students of Medical science University of Kermanshah in the academic year of 215-16, among which 140 were selected as sample size. The instruments used in this study included Identity and Felt Educational Perfectionism Questionnaire (1991), Solomon and Root Blum (1984) and Scholar Enrollment Questionnaire Franklin and Longford (2002). For data analysis, structural modeling and partial least squares algorithm (PLS) and software (SPSS) were used. Instruments were worthy of reliability and reliability. In data analysis, structural equation modeling was used to study the causal model between variables.ResultsThe findings showed that academic perfectionism directly affects academic proclivity and emotional self-awareness. Also, emotional self-awareness has a negative and significant relationship with academic procrastination. The value (GOF=0/44) indicates a general and robust fit of the research model, which suggests fitting the data with the proposed research model.ConclusionsAccording to the findings of this study, it can be said that educational perfectionism has an effect on academic proclivity and emotional self-awareness of students. And the need for more educational authorities to pay attention to the importance of discussions and psychological interventions and counseling in improving their performance and improving the health of their students.
Keywords: Educational perfectionism, Academic procrastination, Emotional self-awareness. Structural EquationModeli -
مقدمهدغدغه های شغلی همچون ناکافی بودن تعداد کارکنان، حجم کاری بالا، ساعات کاری طولانی و فشار کاری باعث می شود پرستاران نتوانند نقش خود را در قبال خانوادشان ایفا کنند. از سوی دیگر، پرستاران به علت مشکلات خانوادگی معمولا نمی توانند وظایفشان را در محیط کار انجام دهند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعادل کار -زندگی پرستاران انجام شده.روش کاراین پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تک مقطعی بود که بر روی (225) پرستار در (6) بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی جیرفت در سال (1396) شامل (2) بیمارستان آموزشی-درمانی و (4) بیمارستان درمانی که به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه وونگ و کو که شامل شش بعد و بیست سوال بود. جمع آوری گردید. تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه (22) و در بخش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارSMARTPLS نسخه (2) انجام شد.یافته هادر این پژوهش (225) پرستار مرد و زن با وضعیتهای استخدامی رسمی، پیمانی و قراردادی شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی جیرفت مشارکت کرده یودند. از بین ابعاد مورد بررسی، بعد انعطاف شغلی (0. 89) ، تعهد کاری (0. 88) و حمایت کاری (0. 87) بیشترین تاثیر را بر تعادل کار و زندگی پرستاران داشتند.نتیجه گیریبا توجه به اهمیت تعادل کار و زندگی در پرستاران توصیه می شود، مدیران شرایط ایجاد انعطاف شغلی مانند استقرار سیستم پرستاری الکترونیک و ایجاد گروه های حمایتی را فراهم نمایند. رسیدگی به وضعیت معیشتی پرستاران، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و مصاحبه با پرستاران، ایجاد مهدکودک هایی با ساعات کار طولانی نیز می تواند در برقراری تعادل موثر باشد.کلید واژگان: تعادل کار و زندگی, پرستاران, مدل معادلات ساختاریIntroductionOccupational concerns such as inadequate staff numbers, high workloads, long working hours and work strain make nurses fail to play their role in their families. On the other hand, nurses can not perform their duties in the workplace due to family problems. The aim of this study was to identify factors affecting work-life balance of nurses.MethodsThis cross-sectional-descriptive-analytical study was conducted on)225(nurses in )6(hospitals of Jiroft University of Medical Sciences, including(2(educational-therapeutic hospitals and 4 medical hospitals that were selected using Random Stratified Sampling. Data was collected using the Wong and Ko Questionnaire, which included six dimensions and twenty questions. Data analysis was done in descriptive statistics section using SPSS software version 22 and in the structural equation modeling section using SMARTPLS version 2 software.ResultsIn the present study, )225(male and female nurses with formal employment status of regular, contractual and conventional employment in hospitals of Jiroft University of Medical Sciences participated. The results showed that among the studied aspects, job flexibility dimension(0.89), job commitment dimension(0.88) and work support dimension(0.87) had the greatest impact on work-life balance of nurses.ConclusionConsidering the importance of work-life balance in nurses, matrons are in a position to create job flexibility such as establishing electronic nursing system and creating support groups. Improving the living condition of nurses, Question-and-Answer Session and interviewing nurses, establishing day care centers with long working hours for child care can also be effective in balancing.Keywords: Work-Life Balance, Nurses, Structural Equation Model
-
مقدمه
توجه به بهره وری در دانشگاه ها و متغیرهای موجود در این فرآیند می تواند در بالا بردن بهروری مدیران دانشگاه ها موثر باشد. بنابر این هدف از اجرای این پژوهش تعیین چالش های بهره وری مدیران دانشگاه های باز و از دور و ارائه مدل و راهبردهای اصلاحی در دانشگاه های باز و دور می باشد.
روش کاراین پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه های باز و از دور تهران در سال 1396 بود. تعداد نمونه 246 نفر و روش نمونه گیری در دسترس بود و با استفاده از lisrel، SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاعواملی چون پایین بودن سطح کیفی انجام امور، ناکارآمد بودن ساختار سازمانی، ضعف نظام های مدیریتی، فقدان شایسته سالاری در مدیریت، فقدان اعتماد میان مدیران و کارکنان، کمبود آموزش های مناسب و به روز در زمینه بهره وری، نداشتن چشم انداز دوربرد در مدیریت، روشن نبودن ماموریت های سازمان، کمبود اخلاقیات کاری در کارکنان، کمرنگ شدن نظام مشارکت کارکنان در درون سازمان، از عوامل چالش در بهره وری مدیران می باشد.
نتیجه گیریاین مدل می تواند راهگشای افزایش بهره وری مدیران دانشگاه های باز و از دور را فراهم بیاورد باید سطح کیفی انجام امور، ناکارآمد بودن ساختار سازمانی، ضعف نظام های مدیریتی، فقدان شایسته سالاری در مدیریت را در دانشگاه های باز و از دور اصلاح و عملیاتی نمود. از نتایج این پژوهش می توان در وزارتین بهداشت و علوم، دانشگاه آزاد، دانشگاه های باز و از دور استفاده نمود.
کلید واژگان: بهره وری, آموزش باز و از دور, چالش های مدیریتی, مدل معادلات ساختاریIntroductionAttention to productivity in universities and the variables in this process can be effective in promoting the skills of university administrators. So the purpose of this study is to determine the challenges that administrators in open and distance universities encounter and then provide remedial strategies in these universities according to the findings.
MethodsThis is a descriptive-correlational study. The statistical population includes all administrators of open and distance universities in Tehran in the academic year of 2017. The sample size is 246 who were selected through available sampling. The collected data were analyzed using SPSS and Lisrel software.
ResultsThe results of study show that there are some factors that are the causes of challenges in the productivity of managers. These factors include: the low level of job doing quality, inefficiency of organizational structures, the weakness of administrative system, the lack of meritocracy in management, the lack of trust between managers and employees, lack of proper and up-to-date training on productivity, lack of long-term vision in management, lack of clarity of missions in the organization, lack of employee’s morality, and reducing the employee’s participation system within the organization.
ConclusionsThis model can provide a boost to the efficiency of open and distance university managers. This model should improve the quality level of doing things, operationalize inefficacy of organizational structure, weak management systems, lack of merit in management in open and distance universities. All distance and virtual universities, such as medical science, state, Azad, scientific-practical, and nonprofit universities can benefit the results of this study
Keywords: Productivity, Open, Distant Education, Managerial Challenges, Structural Equation Model -
زمینه و هدفکیفیت خواب پایین در جوامع امروزی بسیار رایج بوده و تاثیر منفی مهمی بر روی ابعاد روان شناختی و فیزیولیژیکی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجی گری عاطفه مثبت و منفی، بین دشواری در تنظیم هیجان و کیفیت خواب بود.روش بررسیبه این منظور، از بین جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا تعداد 505 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. سپس پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان، عاطفه مثبت و منفی و کیفیت خواب بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، همبستگی، مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج نشان داد که همبستگی مثبت معناداری بین مولفه های دشواری در تنظیم هیجان و عاطفه منفی با کیفیت خواب ضعیف و همچنین همبستگی مثبت میان عاطفه مثبت و کیفیت خواب بالا وجود دارد (01/0P<). همچنین الگوی مدل یابی معادلات ساختاری نشان دهنده نقش میانجی گری عاطفه مثبت و منفی در ارتباط بین دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت خواب بود.نتیجه گیرینتایج از این فرضیه حمایت کرد که دشواری در تنظیم هیجان موجب تداخل در کیفیت خواب می شود و عاطفه مثبت می تواند نقش تعدیل کننده در این رابطه داشته باشد.کلید واژگان: تنظیم هیجان, عاطفه مثبت و منفی, کیفیت خواب, مدل معادلات ساختاریArmaghane-danesh, Volume:22 Issue: 2, 2017, PP 242 -254Background and AimThe poor sleep quality are very common in todays society, has a significantly negative impact on psychological and physiological Dimensions.
todays society The aim of this study was to investigate correlational relationship and draw the mediation model of positive and negative affect between difficulties in emotion regulation and sleep quality.MethodsFor this purpose, from the statistical population of the Bu Ali sina University students, 505 were selected by using multistage cluster sampling. Then the emotion regulation difficulties, positive and negative affect, sleep quality were distributed among research participants to respond. Collected data were analyzed by using descriptive and correlation indicators and Structural equation modeling.ResultsResults indicated that there is a significant positive correlation between the components of difficulty in emotion regulation and negative affect with Poor sleep quality, and also Positive correlation between positive affect with high sleep quality (pConclusionsThe results support the hypothesis that emotion regulation difficulties leads to disruption of sleep quality and positive affect can have a moderating role in this regard.Keywords: emotion regulation, positive, negative affect, sleep quality, structural equation modeling -
مقدمهسالانه حدود 250 میلیون حادثه شغلی و تعداد زیادی ناتوانی های موقت یا دائمی ناشی از آنها در جهان رخ می دهد که قسمت عمده آنها قابل پیشگیری هستند. صنایع نفت و گاز جزو پرحادثه ترین صنایع دنیا به حساب می آیند. هدف ما در این مطالعه واکاوی نقش و تاثیر گذاری متغیرهای مختلف مدیریت ریسک بر شاخص روزهای کاری از دست رفته در صنعت لرزه نگاری می باشد.روش بررسیمطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی بر روی حوادث شغلی طی دوره هشت ساله در پروژه های مختلف لرزه نگاری انرژی دانا انجام شده است.حجم نمونه اولیه مورد مطالعه از طریق سرشماری 487 حادثه بود. جهت تجزیه او تحلیل حوادث رخ داده از روش Root Cause Analysis )RCA( ، و مدل سازی داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری (AMOS) استفاده شد. از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS23 برای مدل سازی و تحلیل استفاده شد.یافته هامیانگین شاخص روزهای کاری از دست رفته 49/57 روز بوده است.مدل نهایی به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای پنهان آموزش ایمنی (0/33-)، ارزیابی (0/55-) و کنترل ریسک (0/61-) به عنوان علل های مستقیم به طور معنی داری بر شاخص روزهای کاری از دست رفته در صنعت لرزه نگاری تاثیرگذار میباشد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش متغیرها و مولفه های قابل رد یابی مختلفی روی شاخص روزهای کاری از دست رفته در صنعت نفت تاثیرگذار می باشد. بنابراین خوب است که نقش این متغیرها در وقوع حوادث بررسی گردد و برنامه ریزی مناسبی جهت پیشگیری از وقوع حوادث اتخاذ گردد.کلید واژگان: متغیرهای پنهان, حوادث شغلی, صنعت لرزه نگاری, مدل معادلات ساختاریBackgroundBased on estimations, each year about 250 million work-related injuries and many temporary or permanent disabilities occur which most are preventable. Oil and Gas industries are among industries with high incidence of injuries in the world. The aim of this study has investigated the role and effect of different risk management variables on lost working days (LWD) in the seismic projects.MethodsThis study was a retrospective, cross-sectional and systematic analysis, which was carried out on occupational accidents between 2008-2015(an 8 years period) in different seismic projects for oilfield exploration at Dana Energy (Iranian Seismic Company). The preliminary sample size of the study were 487accidents. A systems analysis approach were applied by using root case analysis (RCA) and structural equation modeling (SEM). Tools for the data analysis were included, SPSS23 and AMOS23 software.ResultsThe mean of lost working days (LWD), was calculated 49.57, the final model of structural equation modeling showed that latent variables of, safety and health training factor(-0.33), risk assessment factor(-0.55) and risk control factor (-0.61) as direct causes significantly affected of lost working days (LWD) in the seismic industries (pConclusionThe finding of present study revealed that combination of variables affected in lost working days (LWD). Therefore,the role of these variables in accidents should be investigated and suitable programs should be considered for them.Keywords: latent variables, Occupational accident, Seismic industry, Structure equation modeling
-
مقدمههوش هیجانی به عنوان توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجان های خود و رضایت شغلی به عنوان احساسات و نگرش های مثبت نسبت به شغل خود، از جمله شاخص های مهم و تاثیرگذار در محیط کار می باشند. از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی اثر میزان هوش هیجانی کارکنان بر میزان رضایت شغلی ایشان، در یکی از پالایشگاه های نفت تهران صورت پذیرفت.روش کاراین پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی- مقطعی می باشد. جامعه این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان صنعت مورد نظر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه 90 سوالی هوش هیجانی Bar-On و پرسشنامه 70 سوالی رضایت شغلی JDI و نیز از نرم افزارهای LISREL8.72 به منظور برآورد اثر علی بین متغیرهای پژوهش و SPSS18 برای محاسبه شاخص های توصیفی و مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش استفاده شد.یافته هامطابق نتایج بین هوش هیجانی کارکنان و رضایت شغلی آنان یک ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد، بعبارتی میزان هوش هیجانی بالاتر، با افزایش میزان رضایت شغلی افراد همراه است. زیرمقیاس های مسئولیت پذیری و خودابرازی در آزمون هوش هیجانی و زیرمقیاس های مسئول مستقیم و حقوق و مزایا در آزمون رضایت شغلی، به ترتیب در هر آزمون دارای بیش ترین و کم ترین امتیاز بودند. هم چنین بر اساس نتایج، میزان رضایت شغلی کارکنان به موازات افزایش سطح تحصیلات آنان افزایش یافته و بیش ترین مقدار این متغیر در گروه سنی 30 تا 45 سال بدست آمد.نتیجه گیریهوش هیجانی به عنوان یک متغیر روانشناختی، میزان رضایت شغلی کارکنان را تحت تاثیر قرار داده و با توجه به ارتباط مستقیم این دو متغیر با یکدیگر، با آموزش و افزایش میزان هوش هیجانی کارکنان، می توان میزان رضایت شغلی ایشان و بالطبع میزان راندمان و بهره وری را در محیط کار افزایش داد.کلید واژگان: هوش هیجانی, رضایت شغلی, مدل معادلات ساختاری, پالایشگاه نفت تهرانIntroductionEmotional intelligence as the ability to understand and control feelings and emotions, and job satisfaction as positive attitudes of employees towards their jobs is amongst the effective indicators in the workplaces. Therefore, this research invetigated the effect of emotional intelligence of employees on their job satisfaction in one of the Oil refineries in Tehran.
Methods and Materials: This research is a practical and cross-sectional study. The statistical population consisted of 300 employees selected by stratified random sampling method. Bar-On questionnaire (90-item) and JDI questionnaire (70-item) were used in order to measure emotional intelligence and job satisfaction, respectively. LISREL8.72 software was employed to estimate causal effect between study variables and calculation of descriptive indices and comparison of variables were done by means of SPSS software version 18.ResultsAccording to results, there was a direct association between emotional intelligence of employees and their job satisfaction. In other words, the higher emotional intelligence, the higher rate of job satisfaction. Of the 15 sub-scales of emotional intelligence, Responsibility and Self-expression obtained the highest and the lowest scores, respectively. Furthermore, Supervisor and Salaries were ranked as the highest and the lowest valued subscales of job satisfaction. According to the results, employees job satisfaction level are improved in parallel to increase of education level and the maximum score of this variable was belonged to the age group of 30-45 years.}ConclusionEmotional intelligence, as a psychological variable, affects the worker's job satisfaction. Considering the direct relationship between these two variables, by training and increasing the emotional intelligence of employees, job satisfaction and consequently their efficiency and productivity can be improved in the workplaces.Keywords: Emotional intelligence, Job satisfaction, Structural equation model, Tehran oil refinery -
مقدمهامروزه معنویت در سازمان ها اهمیت ویژه ای یافته است و می تواند برای زندگی افراد نیروی قدرتمند و ژرف را به ارمغان آورد. این توانمندی زمانی حاصل خواهد شد که زندگی کاری با زندگی معنوی کارکنان پیوند بخورد. این پژوهش به منظور بررسی نقش هوش معنوی در بهره وری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.روش کاراین پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه پژوهش، توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه کارکنان مالی و مدیران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درسال 1393 می باشد. برای جمع آوری نظرات از پرسشنامه استاندارد King (نسخه سال 2008) برای سنجش هوش معنوی و پرسشنامه محقق ساخته برای بهره وری استفاده شد. در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تکنیک مدل سازی معادله ساختاری و نرم افزار های Spss19 و lisrel فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت.یافته هانتایج پژوهش حاکی از آن است که ضریب خروجی لیزرل 48 درصد و نشان از برازش مناسب مدل می باشد. نتیجه حاصل از مقدار تی 04/5 می باشد که ضریب تاثیر را تائید می نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مقدار تی در متغیر ها بالاتر از 96/1 است و نشان از تاثیر مثبت و معنا دار هوش معنوی بر بهره وری کارکنان دارد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که از طریق تقویت هوش معنوی کارکنان، می توان بهره وری را افزایش داد.کلید واژگان: هوش معنوی, بهره وری, کارکنان, دانشگاه علوم پزشکی اصفهان, مدل معادلات ساختاریIntroductionSpirituality is considered as an important issue not only in organizations but also in everyday life. This study aimed to analyze the role of spiritual intelligence in the productivity of employees at Isfahan University of Medical Sciences.MethodsThis applied, descriptive- correlation study was conducted in 2014. The population consisted of 900 people including all finance staff and managers of Isfahan University of Medical Sciences. King questionnaire (version 2008) was used to collect data on spiritual intelligence and a researcher developed questionnaire was used to measure productivity. Data were analyzed using structural equation modeling techniques, descriptive statistics, SPSS software (version 19) and LISREL.ResultsThe ratio of LISREL output, 0.48, indicated a good model fit and a t-value of 5.04 confirmed the effectiveness factor. The results showed that t- values of variables were greater than 1.96 which indicates a positive and significant impact of spiritual intelligence on the productivity of employees.ConclusionThe enhancement of productivity can be achieved through reinforcing spiritual intelligence of employees.Keywords: Spiritual intelligence, Productivity, Employee, Isfahan University of Medical Sciences, Structural equation model
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.