جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « وضعیت بدنی » در نشریات گروه « پزشکی »
-
زمینه و اهداف
با توجه به فراگیر شدن روز افزون تلفن همراه هوشمند می توان آن را مسئله مهم در ابعاد زندگی بررسی کرد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر استفاده طولانی مدت از تلفن همراه هوشمند بر نیمرخ ساختاری نیمه فوقانی بدن و کیفیت زندگی بود.
روش بررسیدر این پژوهش علی-مقایسه ای تعداد 90 دختر و پسر با دامنه سنی 18 تا 30 سال از شهر میاندوآب به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه، به دو گروه 45 نفری کاربر بلندمدت و کاربر کوتاه مدت تقسیم بندی شدند. میزان سر به جلو، شانه گرد، کج گردنی و شانه نابرابر توسط روش عکس برداری، مقدار انحنای کایفوز و لوردوز به وسیله خط کش منعطف و کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه SF-36 ارزیابی شدند.
یافته هانتایج نشان داد که بین میزان ناهنجاری های سر به جلو، شانه به جلو و کایفوز در بین کاربران بلند مدت و کوتاه مدت تفاوت معناداری وجود داشت (0.05 > p). اما بین مولفه های کج گردنی، شانه نابرابر، لوردوز و کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می شود تا کاربران بلند مدت تلفن همراه به منظور پیشگیری از ناهنجاری های اسکلتی - عضلانی از قبیل کایفوز، سر به جلو و شانه به جلو از تلفن همراه خود در مدت زمان کمتری استفاده نموده و ملاحظات و تمرینات اصلاحی را به منظور پیشگیری از ناهنجاری ها در دستور کار قرار دهند.
کلید واژگان: وضعیت بدنی, کیفیت زندگی, گوشی هوشمند, اختلالاتEBNESINA, Volume:26 Issue: 3, 2024, PP 4 -12Background and aimsWith the increasing prevalence of smart mobile phones, their impact on various aspects of life has become a significant issue. This study aimed to investigate the effects of long-term use of smart mobile phones on the structural profile of the upper body and overall quality of life.
MethodsIn a causal comparative research, 90 participants, consisting of both males and females aged 18 to 30 years from the city of Miandoab, Iran, voluntarily took part in this research. The subjects were divided into two groups: 45 long-term users and 45 short-term users, as determined by the mobile phone addiction questionnaire. The assessment included measurements of forward head posture, rounded shoulders, cervical spine alignment, and shoulder asymmetry through photographic analysis. Kyphotic curvature and lordotic posture were evaluated using a flexible ruler, while quality of life was measured using the SF-36 questionnaire.
ResultsThe results indicated a significant difference in forward head posture, rounded shoulders, and kyphosis between long-term and short-term users (p<0.05). However, there were no significant differences in terms of wry neck, shoulder asymmetry, lordosis, or overall quality of life between the two groups.
ConclusionBased on the findings of this research, it is recommended that long-term mobile phone users reduce their usage duration to prevent musculoskeletal abnormalities such as kyphosis and forward head and shoulder posture. Additionally, implementing considerations for corrective exercises is advised to mitigate these issues.
Keywords: Posture, Quality Of Life, Smartphone, Disorders -
مجله ارگونومی، سال یازدهم شماره 3 (پاییز 1402)، صص 179 -189اهداف
اختلالات اسکلتی عضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتی اجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تاثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتی عضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کارمطالعه ی حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که در جمعیت 540 نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، 400 نفر به عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسش نامه ی اختلالات اسکلتی عضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهده شده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده ها در سطح معنی داری 0/05 و در نرم افزار SPSS نسخه ی 25 آنالیز شدند.
یافته هابا توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار 25/44±52/39 در رتبه ی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار 26/45±46/43 در رتبه ی دوم بودند که نشان دهنده ی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل هم بستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتی عضلانی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (0/05>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از 0/1، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به خوبی نشان داد.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب می تواند احتمال بروز اختلالات اسکلتی عضلانی را در کارگران کاهش دهد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی عضلانی, بار کاری, خستگی, کیفیت خواب, وضعیت بدنیJournal of Ergonomics, Volume:11 Issue: 3, 2024, PP 179 -189ObjectivesMusculoskeletal disorders (MSDs) are widespread and important health and social problems in industrialised society, reducing productivity, increasing treatment costs and affecting the quality of life of workers. The present study was conducted with the aim of investigating the effects of workload, fatigue, sleep quality and physical condition on musculoskeletal disorders among workers in the steel industry.
MethodsThe present study is a descriptive and analytical study conducted on a population of 540 workers working in the steel industry in the city of Dezful. Based on simple random sampling, 400 people were selected as samples. The instruments used in this study are the Demographic Information Questionnaire, the Cornell Musculoskeletal Disorders Questionnaire (CMDQ), the Swedish Occupational Fatigue Inventory(SOFI), the Pittsburgh Sleep Quality (PSQI) and the NASA-TLX workload index. The Rapid Entire Body Assessment (REBA) was used. Descriptive statistical indices were used to analyze the data, and the relationships between observed and hidden variables were examined using structural equation modeling (SEM) The data were analyzed at a significance level of 0.05 and in SPSS software version 25.
ResultsAccording to the prevalence of musculoskeletal disorders, back pain ranked first with a mean and standard deviation of 52.39±25.44 and knee pain ranked second with a mean and standard deviation of 46.46±26.45, indicating that the prevalence of these disorders is high among steel industry workers. The results of the correlation analysis showed that there is a positive and significant relationship between workload, fatigue, sleep quality and body condition and musculoskeletal disorders (p<0.05). The RMSEA index of less than 0.1 shows that the model proposed in this study fits well and demonstrates the role of workload variables, fatigue, sleep quality and body position in the direct and indirect causation of musculoskeletal disorders.
ConclusionThe results of this study show that improving workplace ergonomics, reducing workload and fatigue, and improving sleep quality can reduce the likelihood of musculoskeletal disorders in workers.
Keywords: Fatigue, Musculoskeletal disorders, Posture, Sleep quality, Workload -
زمینه و هدف
در دنیای پیشرفته امروز، یکی از جدی ترین تهدیدهای موجود برای کارکنان، مشکلات اسکلتی - عضلانی می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط ارگونومی و ناهنجاری های وضعیتی بدن در کارکنان صنایع تولیدی می باشد.
روش کارجامعه آماری این پژوهش را کارکنان مرد شاغل در دو شرکت خدماتی با تعداد کلی 210 نفر تشکیل می دهند. تعداد 134 نفر طبق جدول مورگان و بر اساس معیارهای ورود به تحقیق وارد شدند. بررسی درد در نواحی مختلف بدن توسط پرسشنامه نوردیک، ارزیابی ارگونومی محیط کار توسط مقیاس REBA و ارزیابی وضعیت بدنی توسط آزمون نیویورک صورت گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات مختلف، از نرم افزار SPSS نسخه 26 جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده های هر متغیر از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. همچنین برای بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از آزمون آماری رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معناداری در سرتاسر پژوهش کمتر از 05/0 در نظر گرفته شده است.
یافته هانتیجه تحقیق نشان داد ارتباط معنی داری و منفی میان نمره ارگونومی و ارزیابی وضعیت بدنی وجود دار د(P<0/001 , R=0/79). همچنین نتیجه بررسی ها نشان از وجود اختلالات اسکلتی - عضلانی در نواحی مختلف بدن با بیشترین شیوع در کمر (45.7 درصد) می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط بالا و منفی متغیرها مشخص گردید وضعیت نامطلوب ارگونومی می تواند به ضعیف بودن وضعیت بدنی منجر شده و تبعات اسکلتی - عضلانی زیادی به همراه داشته باشد.
کلید واژگان: ارگونومی, وضعیت بدنی, اختلالات اسکلتی - عضلانی, آزمون نیویورک, مقیاس رباBack ground and object:
In today's advanced world, one of the most serious problems is musculoskeletal problems. The purpose of this research is to investigate the relationship between ergonomics and postural abnormalities in manufacturing workers.
MethodThe statistical population of this research consists of male employees working in a two production units with a total number of 210 people. 134 people were included in the study according to Morgan's table and based on the entry criteria. The assessment of pain in different parts of the body was done by the Nordic questionnaire, the ergonomics of the work environment was evaluated by the REBA scale, and the body posture was evaluated by the New York test. After collecting various data, SPSS software version 26 was used to analyze the data. To check the normality of the data distribution of each variable, the Shapiro-Wilk test was used. Also, linear regression statistical test was used to check the relationship between research variables. The significance level throughout the research is less than 0.05.
FindingThe result of the research showed that there is a significant and negative relationship between the ergonomic score and the assessment of physical condition (P=0.00, R=0.79). Also, the results of the investigations show the existence of musculoskeletal disorders in different areas of the body with the highest prevalence in the back (45.7%).
ConclusionAccording to the high and negative correlation of the variables, it was found that the unfavorable ergonomic condition can lead to poor physical condition and have many musculoskeletal consequences.
Keywords: Ergonomics, Body posture, Musculoskeletal disorder, New York test, REBA scale -
هدف
ناهنجاری های قامتی در افراد با اختلالات بینایی بیشتر از افراد با بینایی سالم است. هدف از این مقاله، مرور پژوهش های انجام گرفته در زمینه ارزیابی ناهنجاری های قامتی افراد با اختلالات بینایی و بررسی تاثیر تمرین بر این ناهنجاری ها است.
روش بررسیپایگاه های الکترونیکی Science Direct، PubMed و Google Scholar به منظور یافتن مقالات انگلیسی و پایگاه های الکترونیکی مدلیب، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران و گوگل محقق برای یافتن مقالات انتشار یافته به زبان فارسی به صورت نظام مند مورد جستجو قرار گرفتند. همچنین فهرست منابع مقالات مربوطه نیز جستجو شد. برای جستجوی مقالات انتشاریافته به زبان انگلیسی از کلیدواژه های ("Posture" یا "Mal-alignment" یا "Body deformity") و یکی از واژه های ("Blindness" یا "Visual impairment") و برای جستجوی مقالات انتشاریافته به زبان فارسی از کلیدواژه های "وضعیت بدنی" یا "مشکلات عضلانی اسکلتی" و یکی از واژه های "نابینا" یا "اختلالات بینایی" استفاده شد. در جستجوی مقالات مرتبط با تاثیر تمرین بر این ناهنجاری ها، علاوه بر کلیدواژه های ذکر شده در بالا، برای مقالات انگلیسی از کلیدواژه های ("Corrective exercise" یا "Training") و برای مقالات فارسی از کلیدواژه های "تمرین" یا "حرکات اصلاحی" نیز استفاده شد. پژوهش هایی که در بازه زمانی ژانویه 2000 تا آگوست 2022 انتشار یافته بودند و به ارزیابی وضعیت بدنی افراد با اختلالات بینایی پرداخته بودند یا تاثیر تمرین بر وضعیت بدنی این افراد را مورد بررسی قرار داده بودند در این پژوهش مروری وارد شدند.
یافته هاتعداد 21 مقاله در بخش ارزیابی وضعیت بدنی افراد با اختلالات بینایی و تعداد 9 مقاله در بخش بررسی اثر تمرین بر وضعیت بدنی این افراد از معیارهای ورود به مقاله مروری حاضر برخوردار بودند. نتایج بررسی این مقالات حاکی از این است که ناهنجاری های وضعیتی در افراد با اختلالات بینایی بیشتر از افراد با بینایی سالم است. این ناهنجاری ها در وضعیت سر و گردن، شانه ها، ستون فقرات و نیز اندام تحتانی قابل مشاهده هستند. همچنین نتایج مقالات بررسی شده حاکی از مثبت بودن تاثیر تمرینات اصلاحی در اصلاح ناهنجاری های قامتی افراد با اختلالات بینایی است.
نتیجه گیرینتایج این مقاله مروری حاکی از بیشتر بودن ناهنجاری های قامتی (ناهنجاری های سر و گردن، شانه ها، ستون فقرات، اندام تحتانی) در افراد با اختلالات بینایی و همچنین تاثیر مثبت تمرین بر این ناهنجاری ها است. با وجود این به انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه با رعایت مواردی از قبیل بکارگیری اندازه نمونه بزرگتر و همگن تر، ابزار دقیق تر، گروه کنترل و طولانی تر بودن مدت تمرینات نیاز است.
کلید واژگان: وضعیت بدنی, اختلالات بینایی, بدراستایی, نابینا, تمرینات اصلاحیPurposePostural deformities are more common in individuals with visual impairments than people with normal vision. The aim of the present study was to review the studies which have investigated the postural deformities and the effects of training programs in visually impaired individuals.
MethodScience Direct, PubMed, and Google Scholar Databases for articles published in English language and Medlib, Sid, Noormags, Magiran, and Google scholar for articles published in Persian language as well as the reference lists of the relevant articles were systematically searched. Articles published in English language were searched using combinations of the following keyword groups: (1) posture, mal-alignment, body deformity; and (2) blindness, visual impairment; and (3) corrective exercise and training. The “AND” operator was used between the 2 or the 3 keyword groups, while the “OR” operator was used within each keyword group. The search period covered years from January 2000 to August 2022. The studies having assessed the postural deformities in visually impaired individuals or having investigated the training programs effects on these deformities were included in the study.
ResultTwenty studies regarding the assessment of posture in individuals with visual impairments and nine studies regarding the effects of training programs on posture of these individuals matched the inclusion criteria of this systematic review. The results of reviewed studies supported the hypothesis that the postural deformities are more common in visually impaired individuals than people with normal vision. The postural deformities in head and neck, shoulder girdle, vertebral column, and lower extremities are usually observed in people with blindness or low vision. The results also showed that training programs could have a positive effect on the postural mal-alignments of this population.
ConclusionThe present review indicates that postural deformities (head and neck, shoulder girdle, vertebral column, and lower extremities deformities) are more common in visually impaired people than people without vision impairments. The results also shows the positive effects of training programs on the postural deformities of this population. Nevertheless, more research are needed to be done by employing more precise investigation tools, control group, longer training programs, and a larger sample size consisting of subjects that are all of the same age range, gender, vision impairment levels and onset, and daily physical activity levels.
Keywords: Posture, Visual impairment, blindness, mal-alignment, Corrective exercises -
مقدمه و اهداف :
وضعیت بدنی فاکتور بسیار مهمی در ارزیابی سلامت افراد محسوب می شود، زیرا هرگونه تغییر در وضعیت صحیح منجر به بروز بسیاری از اختلالات و بیماری ها در افراد می شود. در بین افراد جامعه، زنان روستایی باتوجه به ویژگی های خاص در زندگی خود ممکن است بیشتر از سایرین تحت تاثیر تغییرات وضعیت بدنی قرار گیرند. باتوجه به تعداد محدود مطالعات در این زمینه، هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلالات وضعیت بدنی در زنان روستایی براساس رده سنی و شاخص توده بدنی بود.
مواد و روش ها :
جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران روستایی با 3 رده سنی 15-30، 30-45 و 45-60 سال، در 20 روستای استان مرکزی از مجموع روستاهای استان می باشند که به صورت چندمرحله ای و طبقه بندی بر مبنای شاخص های جمعیت، پراکندگی جغرافیایی و میزان همکاری و مشارکت روستاها انجام شد. نمونه آماری این پژوهش تعداد 420 نفر بودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل قدسنج دیواری (مدل Seca 206)، ترازو دیجیتال (مدل 2003D)، صفحه شطرنجی ثابت و آزمون نیویورک و پدسکوپ نوری (مدل DSI) بود که با استفاده از آن ها وضعیت بدنی افراد مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از آزمون نیویورک و صفحه شطرنجی و با مشاهدات صورت گرفته از نمای گوناگون نزدیک ترین وضعیت بدنی مشاهده شده توسط پژوهشگر ثبت می شد. ارتفاع قوس پا نیز با استفاده از پدسکوپ انجام شد. از نسخه 23 نرم افزار SPSS برای آزمون های آماری توصیفی و همچنین جهت مقایسه اختلالات وضعیت بدنی براساس شاخص توده بدنی و رده سنی از آزمون خی دو در سطح معناداری 05/P<0 استفاده شد.
یافته ها:
براساس یافته های پژوهش حاضر از میان ناهنجاری ها، کمرگود (هایپرلوردوزیس) (54/6 درصد)، سربه جلو (50/8 درصد) و شانه نامتقارن (39 درصد)، زانوی پرانتزی (34 درصد)، پشت کج (28 درصد)، پشت گرد (27/4 درصد) و شست کج (25/2 درصد) به ترتیب بیشترین شیوع را در بین زنان روستایی داشتند. در رده سنی 15-30 سال، به ترتیب ناهنجاری های سر به جلو، در رده سنی 30-45 سال، هایپرلوردوزیس و رده سنی 45-60 سال، شانه نابرابر بیشترین شیوع را داشتند. همچنین ناهنجاری های سر به جلو در جمعیت های با چاقی نوع1 و همچنین هایپرلوردوزیس در جمعیت های با اضافه وزن، بیشترین شیوع را داشتند. طبق آزمون خی دو و براساس رده سنی به ترتیب برای ناهنجاری های سر به جلو در رده سنی 15-30 سال، هایپرلوردوزیس در رده سنی 30-45 سال، زانو خم در رده سنی 45-60 سال و کف پای گود در رده سنی 15-30 سال به دلیل شیوع بیشتر، در میان آزمودنی ها تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری :
افزایش سن و ترکیب بدنی نامطلوب در تمامی افراد عوارض گوناگونی به دنبال خواهد داشت؛ به ویژه در زنان، عملکرد جسمانی و کنترل وضعیت بدن را دچار اختلال خواهد کرد. تفاوت های مسایل مرتبط با بهداشت، میزان مرگ ومیر بالاتر و سطح امید به زندگی پایین تر نسبت به همتایان ساکن شهر، فقر، دسترسی محدود به آموزش و منابع مالی، مشارکت در امور سخت درآمدزایی برای خانواده و بعضا وابستگی بیشتر به مردان و غیره از مهم ترین عوامل موجود در بروز بسیاری از اختلالات و بیماری ها در افراد ساکن روستاها می باشد. آموزش صحیح وضعیت های مختلف بدنی و همچنین افزایش تحرکات بدنی در قالب فعالیت های بدنی هدفمند و تمرینات بدنی می توانند عواملی برای اصلاح وضعیت بدنی و ارتقا سلامتی محسوب شوند.
کلید واژگان: وضعیت بدنی, اختلالات اسکلتی عضلانی, زنان روستایی, سن, شاخص توده بدنیBackground and AimsPosture is an important factor in assessing the health of people, because any deviation in posture can lead to many disorders. The women in rural areas, due to certain characteristics, may be more affected by postural changes. This study aims to study the prevalence of postural abnormalities in rural women in Markazi Province, Iran based on age and body mass index (BMI).
MethodsParticipants were 420 rural women at three age groups of 15-30, 30-45 and 45-60 years who were selected using multi-stage sampling method from 20 villages of Markazi province. The instruments included a wall-mounted stature measuring tape (Seca, model 206), a digital scale (model 2003D), the New York Posture Rating Chart, and an optical Pedoscope (model DSI). The nearest posture observed by the researcher was recorded using the New York Posture Rating Chart and a checkerboard from various perspectives. The arch height of the foot was determined using the Pedoscope. Data analysis was done in SPSS software using descriptive statistics and chi-square test for comparison of postural abnormalities based on BMI and age. The significance level was set at 0.05.
ResultsAmong the postural abnormalities, hyperlordosis (54.6%), forward head (50.8%), uneven shoulders (39%), genu varum (34%), scoliosis (28%), kyphosis (27.4%) and hallux valgus (25.2%) were more common among rural women. In the age group of 15-30 years, forward head was the most common abnormality. In the age group of 30-45 years, hyperlordosis was more prevalent, and uneven shoulders was the most common abnormality in the age group of 45-60 years. Based on BMI, forward head was more common in women with obesity class I, and hyperlordosis was more common in overweight women. According to the chi-square test results, the difference based on age was significant in forward head, hyperlordosis, knock knee, and pes cavus.
ConclusionTh increase of age and BMI can impair postural control in rural women. Proper training of different correct postures and increase of physical activity can be effective for improving the posture of rural women.
Keywords: Physical Condition, Musculoskeletal Disorders, Rural Women, age, Body mass index (BMI) -
زمینه و هدف
دندانپزشکان به دلیل ویژگی های شغلی خود، در معرض خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه وضعیت بدنی و اختلالات عضلانی اسکلتی دندانپزشکان کم سابقه و با سابقه بود.
روش بررسیاین پژوهش مقطعی- تحلیلی بر روی 76 دندانپزشک شهرستان ارومیه انجام شد. نمونه ها براساس سابقه کاری به دو گروه تقسیم شدند: کم سابقه (زیر 15 سال) و با سابقه (15 سال و بیشتر). متغیرهای سر به جلو، کایفوز، شانه به جلو و اختلالات عضلانی اسکلتی در دو گروه مقایسه شد. متغیر سر به جلو و شانه به جلو توسط عکس برداری، متغیر کایفوز توسط خط کش منعطف و اختلالات عضلانی اسکلتی به وسیله پرسشنامه نوردیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. آنالیز داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار تحلیلی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون لون، آزمون تی مستقل و آزمون من ویتنی یو) انجام شد.
یافته هانتایج تی مستقل نشان داد زاویه سر به جلو، شانه به جلو و کایفوز در گروه با سابقه بیشتر از گروه کم سابقه بود (001/0=P). در بررسی مقایسه شیوع اختلالات گردن نتایج معنی دار بود به طوری که گروه با سابقه میزان اختلالات بیشتری در ناحیه گردن داشتند (002/0=P). اما در بررسی میزان تفاوت اختلالات سایر قسمت های بدن اختلاف در دو گروه از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0>p).
نتیجه گیریدندانپزشکان با سابقه درجه بالاتری از وضعیت های سر به جلو، شانه به جلو و کایفوز دارند. اگرچه اختلالات عضلانی اسکلتی در هر دو گروه دندانپزشکان کم سابقه و با سابقه وجود دارد، اختلالات ناحیه گردن دندانپزشکان با سابقه بیشتر از دندانپزشکان کم سابقه است.
کلید واژگان: وضعیت بدنی, اختلالات عضلانی اسکلتی, دندانپزشک, تجربهBackground and AimsDentists are at risk of musculoskeletal disorders due to their job characteristics. The purpose of this study was to compare the posture and musculoskeletal disorders of dentists with high and low work experience.
Materials and MethodsThis analytical cross-sectional study research was conducted on 76 dentists in Urmia city. Based on work experience, the samples were divided into two groups: less experienced (less than 15 years) and experienced (15 years and more). The variables of forward head, kyphosis, round shoulder, and musculoskeletal disorders were compared in two groups. Forward head and round shoulder variables were evaluated by photography, kyphosis variable by flexible ruler, and musculoskeletal disorders were evaluated by Nordic questionnaire. Data analysis was done using descriptive statistics and analytical statistics (Kolmogorov-Smirnov test, Leven test, independent t-test and Yeoman-Whitney test).
ResultsThe independent t-test results showed that the angle of forward head, round shoulder, and kyphosis was higher in the high work-experience group than that of the low work-experience group (P=0.001). In comparing the prevalence of neck disorders, the results were significant such that the experienced group had more neck disorders (P=0.002). However, in examining the difference in the amount of disorders in other parts of the body, the difference between the two groups was not statistically significant (P>0.05).
ConclusionExperienced dentists had a higher degree of forward head, round shoulder and kyphosis positions. Although, there are musculoskeletal disorders in both groups of dentists with low and high level of experience, neck disorders were more common in high-experienced dentists than that of low-experienced ones.
Keywords: Posture, Musculoskeletal, Dentist, Experience -
مقدمه
کمردرد، شایع ترین اختلال اسکلتی-عضلانی شناخته شده در جوامع نظامی و به طور ویژه پلیس می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل خطر دردهای کمری در نیروهای پلیس راهور اصفهان بود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر به صورت مقطعی و بر روی 100 نیروی پلیس راهور اصفهان در دو گروه 50 نفری مبتلا به کمردرد و سالم انجام شد. مجموعه وسیعی از عوامل خطر دردهای کمری در قالب دو دسته عوامل خطر شغلی و غیرشغلی با استفاده از پرسشنامه و نیز 4 تست حرکتی ارزیابی گردید. داده های اندازه گیری شده با استفاده از آزمون آماری رگرسیون لجستیک و با نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامهم ترین عوامل خطر غیرشغلی شامل: افزایش سن، وزن، شاخص توده بدنی، ساعات نشستن، ایستادن و رانندگی در زمان های غیرکاری، دفعات تکرار برداشتن اجسام سنگین در زمان های غیرکاری، افسردگی و اضطراب و نیز کاهش میزان فعالیت بدنی در اوقات فراغت، میزان و کیفیت خواب و ثبات ناحیه مرکزی بدن بودند (0.05 ≤p). مهم ترین عوامل خطر شغلی را نیز افزایش سابقه شغلی، ساعات نشستن و ایستادن در محیط کاری، دفعات خم شدن و چرخش های کمری بدون برداشتن اجسام در محیط کاری، استرس شغلی و نیز کاهش میزان استراحت و میزان فعالیت جسمانی سازمان یافته در محیط کاری و رضایت شغلی تشکیل دادند (0.05 ≤p).
بحث و نتیجه گیریبه کارگیری برنامه های پیشگیرانه با در نظرگیری عوامل خطر مهم به دست آمده در پژوهش حاضر می تواند علاوه بر پیشگیری از کمردرد در نیروهای پلیس راهور، هزینه های مرتبط و نیز غیبت های کاری مکرر به دلیل مبتلا شدن به کمردرد را کاهش دهد.
کلید واژگان: کمردرد, عامل خطر, وضعیت بدنی, ثبات ناحیه مرکزی بدن, عوامل روان شناختیIntroductionLow back pain is the most common musculoskeletal disorder in military communities, especially in police. The purpose of this study was to investigate the risk factors of low back pain in Isfahan traffic police.
Methods and Materials:
This cross-sectional study was conducted on 100 Isfahan traffic police personnel in two groups of 50 healthy subjects and subjects with low back pain. A comprehensive set of risk factors of low back pain was measured in the form of work-related and non-work-related risk factors using a questionnaire and four movement tests. Measured data were analyzed using logistic regression by SPSS software version 22.
ResultsThe most important non-work-related risk factors were increased age, weight, body mass index, hours of sitting, standing, and driving in non-working time, number of heavy objects lifting in non-working time, depression and anxiety and decreased physical activity in leisure time, quality and quantity of sleep, and core stability (P≤0.05). The most significant work-related risk factors included increased working history, hours of sitting and standing and the number of lumbar flexion and rotations without lifting heavy objects in working environment, working stress and decreased rest time and structured physical activity in working environment and job satisfaction (P≤0.05).
Discussion and ConclusionThe implementation of prevention programs considering reported risk factors in this study can reduce related costs and repeated work absences, in addition to preventing low back pain in traffic police.
Keywords: Low Back Pain, Risk Factor, Posture, Core Stability, Psychosocial Factors -
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت رفتار کارکنان در سازمان های خدماتی و تاثیر قابل ملاحظه آن در موفقیت و شکست آن ها، پژوهش حاضر به بررسی عوامل محیطی و ارگونومیک موثر بر سلامت روانی و رفتار کارکنان یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است.
روش کارپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری و تحلیل داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل: 315 کارمند دانشگاه آزاد واحد رشت است که از میان آن ها 196 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و داده های لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. برای توصیف متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS 21 و برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMART PLS3 استفاده شده است.
یافته هابر اساس یافته ها، چیدمان محل کار بر استفاده از تجهیزات اداری (389/0)، استفاده از صندلی اداری (252/0) و شرایط محیطی (538/0) محل کار تاثیر می گذارد، ولی تاثیر چیدمان محل کار بر وضعیت بدنی کارکنان در سطح معنی داری 5 درصد مورد تایید قرار نگرفت. همچنین، تاثیر وضعیت بدنی (586/0))، چیدمان (440/0)، تجهیزات اداری (458/0)، صندلی اداری (345/0) و شرایط محیطی (550/0)) بر سلامت عمومی و نیز تاثیر سلامت عمومی (690/0) و شرایط محیطی (158/0) بر رفتار کارکنان معنادار است. بررسی روابط غیرمستقیم مدل پژوهش نیز نشان می دهد که چیدمان محل کار از طریق سلامت عمومی و شرایط محیطی بر رفتار کارکنان تاثیر می گذارد. چیدمان محل کار به واسطه تجهیزات اداری، وضعیت صندلی اداری، شرایط محیطی و سلامت عمومی بر رفتار کارکنان تاثیر می گذارد.
بحثاثر غیرمستقیم چیدمان محل کار بر رفتار کارکنان از طریق سلامت عمومی دارای بیشترین ضریب تاثیر (304/0) است، بنابراین، با سیاست گذاری در بهبود سلامت عمومی کارکنان بایستی به دنبال بهبود رفتار آن ها بود.
کلید واژگان: چیدمان محیط کار, شرایط محیطی, سلامت عمومی, وضعیت بدنی, رفتار کارکنانIntroductionConsidering the importance of employees' behavior in service organizations and its significant impact on their success and failure, the present study investigates the environmental and ergonomic factors affecting on mental health and behavior of employees in one of the branches of Islamic Azad University.
MethodsThe present study is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in data gathering and analysis. The statistical population of the survey includes: 315 employees of the Rasht Branch of Azad University, out of the 196 people were selected by random sampling method and the necessary data were collected using a questionnaire. SPSS 21 software was used to describe the research variables and structural equation modeling and SMART PLS3 software were used to test the hypotheses.
ResultsAccording to the findings, workplace layout affects the use of work equipment (0.389), use of office chairs (0.252), and environmental conditions (0.538), but the impact of workplace layout on the posture of employees did not confirm in 5 percent significance level. Also, the impact of posture (0.586), layout (0.440), work equipment (0.458), office chair (0.345), and environmental conditions (0.550) on public health and also the effect on general health (0.690) and environmental conditions (0.158) on employees’ behavior is significant. Examining the indirect relationships of the research model also shows that workplace layout affects employee behavior through the general health and environmental conditions. Workplace layout influences employees’ behavior through work equipment, office chair, environment conditions, and general health.
ConclusionThe indirect effect of workplace layout on employees’ behavior through public health has the highest impact (0.304), therefore, making policy general on health, should improve employees’ behavior.
Keywords: workplace layout, environment condition, general health, posture, employees’ behavior -
زمینه و هدف
یکی از شایع ترین بیماری های تخریبی پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی، مولتیپل اسکلروزیس می باشد. فرآیند التهابی آن، سبب بروز طیف وسیعی از محدودیت ها از جمله کاهش کنترل وضعیت بدنی و توانایی راه رفتن می شود. لذا هدف از مطالعه مروری حاضر، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر کنترل وضعیت بدنی و توانایی راه رفتن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسیبرای دستیابی به مقالات علمی سال های 2000 تا 2021، جستجوی کلید واژگان مرتبط با پژوهش حاضر که شامل: تمرینات مقاومتی، تمرین درمانی، تعادل، پوسچر، راه رفتن، عملکرد و مولتیپل اسکلروزیس بود، از بانک های اطلاعاتی نظیر PubMed ، Magiran ،IranDoc ، PEDro ،SPORTDiscus ، Google Scholar، Noormags، Trip Database، Institute for Scientific Information (ISI) و Scopus انجام گرفت. تمرینات مقاومتی بکار گرفته شده بر کنترل وضعیت بدنی و توانایی راه رفتن این بیماران، مورد استفاده قرار گرفت. به منظور بررسی کیفیت مقالات از مقیاس PEDro استفاده گردید.
یافته هادر مجموع 253 مقاله یافت شد که پس از ارزیابی های دقیق تر و شرایط ورود و خروج مطالعه 13 مقاله در رابطه با موضوع پژوهش حاضر، که امتیاز کسب شده در مقیاس PEDro آنها، بیشتر از 5 بود مورد بررسی قرار گرفتند. تفاوت های زیادی در روش شناسی، تعداد نمونه ها، روش اجرا، نحوه بررسی متغیر ها در تحقیقات مورد مطالعه وجود داشته که باید در بکارگیری تمرینات مقاومتی مورد توجه قرار گیرد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد اگر تمرینات مقاومتی همراه با رعایت دستورالعمل های ورزشی ویژه بیماران مولتیپل اسکلروزیس باشد احتمالا بتواند بر کنترل وضعیت بدنی و توانایی راه رفتن آنها اثر بخش باشد.
کلید واژگان: تمرین مقاومتی, وضعیت بدنی, راه رفتن, مولتیپل اسکلروزیسBackgroundsOne of the most common progressive destructive diseases in the central nervous system is multiple sclerosis. Its inflammatory process causes a wide range of limitations, including reduced control of posture and the ability to walk. Therefore, the aim of this review was to evaluate the effect of resistance training on body posture control and gait ability in patients with multiple sclerosis.
MethodsTo access scientific articles from 2000 to 2021, search for keywords related to the present study, which included: resistance training, exercise therapy, balance, posture, walking, performance and multiple sclerosis, from databases such as PubMed, Magiran , IranDoc, PEDro, SPORTDiscus, Google Scholar, Noormags, Trip Database, Institute for Scientific Information (ISI) and Scopus. Resistance exercises used to control of posture and ability of these patients to walk were used. PEDro scale was used to evaluate the quality of articles.
Results253 studies were reviewed, of which 13 studies with inclusion criteria (score higher than 5 on the Pedro scale) were selected for review. There are many differences in methodology, sample size, method of implementation, how to examine the variables in the studied research that should be considered in the use of resistance exercises.
ConclusionIt seems that if resistance training is accompanied by special sports instructions for patients with multiple sclerosis, it can probably be effective in control of posture and ability to walk.
Keywords: Resistance Training, Control of Posture, Walking, Multiple sclerosis -
مقدمه و هدف
ناهنجاری های شانه و کتف از شایع ترین اختلالات کمربند شانه می باشند. ارتباط بین ثبات مرکزی و قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه و پایین تنه همواره مورد تاکید بود است. براین اساس انتخاب روش تمرینی بهتر جهت پیشگیری و درمان اختلالات کمربند شانه اهمیت دارد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر تمرینات اصلاحی عملکردی، ثبات مرکزی و ترکیبی بر وضعیت کمربند شانه دختران نوجوان بود.
روش کاردر این مطالعه نیمه تجربی 52 دختر نوجوان دارای شانه به جلو با دامنه سنی 14 الی 16 سال به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 4 گروه مساوی 13 نفر، شامل تمرینات اصلاحی عملکردی، ثبات مرکزی، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. در این افراد میزان شانه به جلو توسط دابل اسکوار مدلEM 420)) و شاخص کتف با استفاده از مترنواری قبل و بعد از اعمال مداخله ها، اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس و آزمون بونفرونی در نرم افزار SPSS25 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته هانتایج آزمون آنکوا نشان داد که تمرینات اصلاحی عملکردی، ثبات مرکزی و ترکیبی بر ناهنجاری شانه به جلو (0/001=P)، و شاخص کتف (0/001=P)، دختران نوجوان تاثیر معنی داری دارند. در ادامه نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که از بین تمرینات انجام گرفته، تمرینات گروه ترکیبی، تمرینات گروه اصلاحی عملکردی و تمرینات گروه ثبات دهنده مرکزی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر ناهنجاری شانه به جلو و شاخص کتف دختران داشتند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که اجرای یک دوره تمرینات اصلاحی عملکردی، تمرینات ثبات دهنده مرکزی و تمرینات ترکیبی موجب بهبود ناهنجاری شانه به جلو و وضعیت شاخص کتف در دختران می شود.
کلید واژگان: کتف, شانه, وضعیت بدنی, اندام فوقانیIntroduction and AimShoulder and scapular abnormalities are the most common shoulder girdle disorders. The relationship between central stability and upper and lower body muscles strength and endurance has always been emphasized. Therefore, it is important to choose a better training method to prevent and treat shoulder girdle disorders. The purpose of this study was to compare the effect of functional corrective exercises and central stability on the shoulder girdle status of adolescent girls.
MethodsIn this quasi-experimental study, 52 adolescent girls with forward-form shoulders with an age range of 14 to 16 years were purposefully selected and randomly allocated into 4 equal groups of 13 people, including functional corrective exercises, central stability, combination, and control. The amount of forwarding part of shoulder and scapular index was measured by double squares model (EM 420) and a tape meter, respectively before and after the interventions. Data were statistically analyzed using covariance and Bonferroni test in SPSS25 software.
ResultsThe results of this study showed that exercise intervention had a significant effect on the forwarded shoulder (p=0/001), and scapular index (p=0/001). The results of the Bonferroni test showed that among the exercises performed, combined group exercises, functional correction group exercises, and central stabilization group exercises had the greatest effect on forwarding shoulder deformity and girls' shoulder index, respectively.
ConclusionBased on the results, it can be concluded that performing a course of functional corrective exercises combined with central stabilization exercises can improve shoulder anomalies and scapular index in girls.
Keywords: Scapula, Shoulder, posture, Upper Extremity -
هدف
اختلال حرکتی و انحرافات اسکلتی عضلانی به ویژه در بین دانش آموزان می تواند یکی از مسایل مهم در سیستم سلامت کشور در نظر گرفته شود. لذا بررسی عوامل مرتبط با وضعیت بدنی و اختلالات حرکتی می تواند نقش مهمی در شناسایی و پیشگیری از مشکلات وضعیتی و حرکتی داشته باشد.
روش بررسیتحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. در این تحقیق 340 دانش آموز پسر با میانگین سن 0/9±8/2 سال، میانگین وزن 6/6±26/4 کیلوگرم، میانگین قد 9/10±125/9 سانتی متر، میانگین شاخص توده بدنی 2/9±16/3 به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی تعادل (ایستاوپویا) ااز دو آیتم ایستادن و راه رفتن روی چوب موازنه آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزر تسکی فرم کوتاه استفاده شد. مولفه های وضعیت بدنی شامل سربه جلو (فتوگرافی)، شانه گرد (فتوگرافی)، شانه نابرابر (اینکلاینومتر)، اسکلیوز (فتوگرافی)، کایفوز (خط کش منعطف)، لوردوز (خط کش منعطف)، لگن نابرابر (اینکلاینومتر) و وضعیت زانو ها (کولیس استخوان) و کف پا (شاخص استاهلی) بودندکه با ابزار های استاندارد و معتبر مورد اندازه گیری قرار گرفتند. به منظور تعیین میزان ارتباط از روش همبستگی اسپیرمن با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد.
یافته هانتایج توصیفی شیوع ناهنجاری های وضعیتی در اسکولیوز غیر ساختاری 55/6 درصد، سر به جلو 48/3 درصد، کف پای صاف چپ 71/2 درصد بیشترین و هایپر کایفوزیس 3 درصد وزانوی پرانتزی 3/8 درصد کمترین مقدار را نشان داد. نتایج بررسی رابطه بین متغیرها نشان داد تعادل ایستا با میانگین (5/2±7/2) ثانیه با شاخص وضعیت بدنی میزان افتادگی شانه چپ با میانگین)1/02 ±0/38(درجه در میان دانش آموزان 10-7 ساله پسر همبستگی مثبت (0/155=r)و با مقدار افتادگی شانه راست با میانگین (1/5±0/86) درجه همبستگی منفی (0/192-=r) وجود دارد. در دیگر شاخص ها رابطه معنا داری مشاهده نشد. همچنین تعادل پویا با میانگین (1/15±5/45) ثانیه با مقدار زاویه کایفوز با میانگین (11/6±30/34) درجه (0/108-=r) و افتادگی شانه راست با میانگین (1/5±0/86) درجه (0/119-=r) و اندازه انحراف زانوی به داخل با میانگین (2/1±1/18) سانتی متر (0/173-=r) در میان دانش آموزان 10-7 ساله پسر همبستگی منفی دارند. در دیگر شاخص ها رابطه معناداری مشاهده نشد بین نمره تعادل کل (مجموع تعادل ایستا و پویا) و مقدار افتادگی شانه راست (0/185- =r) همبستگی منفی و مقدار افتادگی شانه چپ (0/146=r) همبستگی مثبت وجود دارد در دیگر شاخص ها رابطه معنا داری مشاهده نشد.
نتیجه گیرینتایج تحقیق حاضر حاکی از ارتباط بین شاخص های میزان افتادگی شانه راست و چپ با تعادل ایستا، میزان انحراف زانو به داخل، میزان زاویه کایفوز و میزان افتادگی شانه راست با تعادل پویا و میزان افتادگی شانه راست و چپ با تعادل کل در کودکان 7 تا 10 ساله پسر می باشد. در نتیجه می توان استنباط کرد که تعادل به عنوان یکی از مهارت های بنیادی مهم در کودکان که وابسته به قدرت و انعطاف پذیری عضلات بدن می باشد با بروز تغییرات در راستای بدنی در ارتباط بوده و وضعیت بدنی و تعادل می توانند در یکدیگر تاثیرگذار باشند بنابراین باتوجه به ماهیت تحقیق حاضر هنوز نمی توان درباره منشا تغییر و اینکه کدام مورد باعث تغییر و عامل اصلی می باشد نتیجه گیری کرد و لذا نیاز به تحقیقات بیشتر در این خصوص می باشد.
کلید واژگان: تعادل ایستا, تعادل پویا, وضعیت بدنی, مهارت بنیادی, دانش آموزPurposeMotor failure and musculoskeletal deformities, particularly among the students, can be considered as one of the most important issues in the health system nationally. Therefore, examining the relationship between physical condition and motor disabilities can play an important role in preventing and managing the postural and motor control problems.
MethodsThe present study was descriptive, relational, and predictive. Three hundred and forty students aged 7.51±0.96 years, weight 26.7±6.64 kg, height 125.98±9.10 cm, body mass 16.37±2.92 index) were selected based on the principle of availability. To assess the balance, (both static and dynamic) two tests were performed: standing and walking on wood. Posture condition components including forward head posture, round shoulder, uneven shoulder, scoliosis, kyphosis, lordosis, uneven pelvis, and knee and sole condition were also assessed. Since the normality of the data was not confirmed, Spearman test was used to analyse the data.
ResultsDescriptive results showed the prevalence of postural abnormalities in nonstructural scoliosis 55.6%, forward head 48.3%, left flat foot 71.2%, highest and hyperphysiosis 3% and knee brace 3.8% show the lowest value. The results showed the relationship between the variables as static balance with mean (5.7 ± 2.2) seconds with left shoulder prolapse with mean (.38 ±1.02) degree among 7-10 year old male students had a positive correlation (r=.155) and a negative correlation (r=.192) between the degree of sagging of the right shoulder (0.86 ± 1.5). There were not any other significant differences to report. Also dynamic balance with the average (5.45 ± 1.15) seconds and score (r=-.108) score with kyphosis angle value with average (30.34 ± 11.64) degrees and right shoulder sagging with average (0.86± 1.5) degree and score (r=.119) and cruciate knee with a mean (1.18 ± 2.11) cm had a negative correlation (r=.173) between 7-10 year old male students. There is a negative correlation between the overall balance (sum of static and dynamic balance) score and the mean points of right shoulder sagging (r=-.185) and there was a positive with the amount of left shoulder sagging (r=.146). There was not any other significant differences in other indexes
ConclusionThe results indicated a relationship between physical condition in different parts of the body with basic static and dynamic balance skills of 7 to 10 year old boys. It can be said that balance as one of the most important basic skills in children that depends on the strength and flexibility of the body muscles with changes in the correct direction of the spine, knees and shoulders, the ratio of strength and flexibility is disturbed and possibly the basic skill of balance changes. The research proposal to correctional and motor development specialists is to pay simultaneous attention to physical condition and basic skills in correctional programs and physical development. The results of the present study indicated the relationship between right and left shoulder sagging with static balance, knee deviation inward, kyphosis angle and right shoulder prolapse with dynamic balance and right and left shoulder prolapse with total balance in children 7 to 10-year-old boys. As a result, it can be inferred that balance as one of the most important basic skills in children, which depends on the strength and flexibility of the body muscles, is associated with changes in body orientation and body position and balance can affect each other. It is not yet possible to conclude about the origin of change and to specify which the cause of change and the main factors are, and therefore more research is needed in this regard.
Keywords: Static balance, Dynamic Balance, Body posture, Basic skills, Students -
مقدمه
اختلالات اسکلتی- عضلانی، شایعترین نوع بیماری ها و آسیب های شغلی در محیط کار است که منجر به کاهشبهره وری، کارآیی و ناتوانی افراد به ویژه کارکنان نظامی می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فراوانی اختلالات اسکلتی-عضلانی در میان کارکنان اداری یک مرکز نظامی و شناسایی عوامل خطر ارگونومیکی در بروز این اختلالات انجام گرفت.
مواد و روش هادر پژوهش تحلیلی- مقطعی حاضر، تعداد 53 نفر از کارکنان اداری یک مرکز نظامی مستقر در شهرستان کرج در سال 1400 به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم اطلاعات شناخت جمعیت، پرسشنامه نوردیک جهت برآورد شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و روش ارزیابی سریع تنش اداری (ROSA) بود. داده های جمع آوری شده در بسته نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 وارد گردید و به کمک آماره های توصیفی و آزمون آماری T-Test و آزمون دقیق فیشر انجام شد.
یافته هاکلیه آزمودنی ها مرد و میانگین سنی کارکنان اداری مرکز نظامی 6/564±41/43 می باشد. بیشترین شیوع این اختلالات در ناحیه زانوها 56/8 درصد، شانه ها 54/1 درصد و ناحیه گردن و ناحیه فوقانی پشت به طور مشابه 40/5 درصد بود. سطح ریسک امتیاز نهایی روش ارزیابی سریع تنش اداری ROSA، شامل: 32/5 درصد (12 نفر) در سطح ایمن با امتیاز کم تر از 3، 62/1 درصد (23 نفر) در ناحیه هشدار با امتیاز بین 3 تا 5 و 5/4 درصد (2 نفر) در ناحیه ضرورت مداخله ارگونومیکی با امتیاز بالای 5 است.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به میانگین نمره ROSA کارکنان از نظر عوامل خطر ارگونومیکی در ناحیه هشدار قرار داشتند. ناراحتی و درد در ناحیه زانوها و ناحیه شانه ها به ترتیب شایع ترین ناهنجاری وضعیتی و اختلال اسکلتی-عضلانی در کادر اداری این مرکز نظامی است. برای کاهش و پیشگیری از شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در گروه مورد مطالعه، می توان به راهکارهایی انجام اقدامات اصلاحی در ایستگاه های کاری، کاهش مدت زمان استفاده از لوازم الکترونیکی، افزایش میزان فعالیت ورزشی و کششی در طول ساعات کاری و افزایش سطح دانش و آگاهی کارکنان از طریق ارایه آموزش های سازمانی اشاره کرد.
کلید واژگان: سلامت شغلی, ارگونومی, وضعیت بدنی, شیوع, عوامل خطرIntroductionMusculoskeletal disorders (MSDs) are the most common type of occupational disease and injuries in the workplace that lead to reduced productivity, efficiency, and disability of individuals especially among military personnel. This study aimed to determine the prevalence of MSDs among the administrative staff of a military center and to identify ergonomic risk factors in the occurrence of these disorders.
Methods and MaterialsIn the present cross-sectional study, 53 administrative staff of a military center located in Karaj city in 1400 that was selected by census method. Data collection tools included demographic information form, the Nordic Musculoskeletal Questionnaire (NMQ) to estimate the prevalence of MSDs, and the ROSA method to evaluate posture. Data were analyzed through descriptive statistics, T-test, and Fisher’s exact test using SPSS software version 26.
ResultsAll subjects were male and the mean age of the administrative staff of the military center was 41/43±6/564. The highest prevalence of these disorders was 56.8% in the knees, 54.1% in the shoulders, and 40.5% in the neck and upper back. The final score risk level of the ROSA rapid office stress assessment method includes 32.5% (n = 12) at the safe level with a score of less than 3, 62.1% (n = 23) in the alert area with scores between 3 to 5 and 5.4% (2 people) are in the area of need for ergonomic intervention with a score above 5.
Discussion and ConclusionsAccording to the average ROSA score, employees were in the warning area in terms of ergonomic risk factors. Discomfort and pain in the knees and shoulders are the most common postural abnormalities and MSDs in the administrative staff of this military center respectively. Taking corrective measures in workstations, reducing the duration of using electronic devices, increasing the rate of sports and stretching activities during working hours, and increasing the level of knowledge and awareness of employees by providing organizational training can be mentioned to reduce and prevent the prevalence of MSDs in the study group.
Keywords: Occupational Health, Ergonomy, Posture, Prevalence, Risk Factor -
زمینه و هدف
اختلالات اسکلتی عضلانی از جمله عوامل شایع آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای جهان به شمار می رود. یکی از دورانی که افراد در معرض خطر اختلالات اسکلتی عضلانی می باشند، دوران سربازی است. با توجه به اهمیت سلامت سربازان که یکی از ارکان اصلی نظامی کشور هستند و با عنایت بر اینکه مطالعات قبلی بیشتر به بررسی سایر مشاغل پرداخته اند. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه مداخله ای برسطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی بر روی سربازان در بخش های مختلف یک واحد نظامی انجام گردید.
روش هامطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی بود که بر روی 140 نفر از کارگران مرد مشغول بکار حمل دستی بار در واحدهای مختلف یک منطقه نظامی در جنوب ایران، در سال 1398 انجام شد. نمونه گیری به شیوه نمونه گیری در دسترس بود. ارزیابی و تعیین سطح ریسک خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی با استفاده از نرم افزار ارزیابی سریع مواجهه (QEC) انجام شد. مداخله آموزشی برای گروه مداخله به تعداد 4 جلسه آموزشی 60 دقیقه ای برگزار شد. یک ماه پس از اتمام مداخله آموزشی مجددا ارزیابی سطح ریسک خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی در هر دو گروه تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 24-SPSS صورت گرفت.
یافته هاسطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی بعد از مداخله آموزشی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرده است و از لحاظ آماری و معنادار بود (0/05>P). همچنین بعد از مداخله آموزشی در دو گروه مداخله و کنترل از لحاظ سطح مواجهه با ریسک فاکتورهای ارتعاش، سرعت در کار و استرس شغلی تغییراتی در سطح ریسک ایجاد نشده بود و از لحاظ آماری آموزش باعث تفاوت معنادار در این سه فاکتور نشده است (0/05<P). سطح ریسک مواجهه کل بدن برای اختلالات اسکلتی عضلانی در دو گروه مداخله و کنترل بعد از مداخله آموزشی از لحاظ آماری معنادار می باشد (0/05>P).
نتیجه گیریبر اساس یافته های تحقیق حاضر میزان اختلالات اسکلتی عضلانی در سربازان بالا بود و تمرینات اصلاحی تاثیر معنی داری بر اختلالات اسکلتی عضلانی داشت. از آنجایی که اختلالات اسکلتی عضلانی قابل پیشگیری هستند می توان نتیجه گرفت که آموزش های برنامه ریزی شده به جامعه هدف از جمله مداخلات آموزشی می تواند موثر و مفید باشد.
کلید واژگان: مداخله, حمل صحیح بار, وضعیت بدنی, سربازان, واحد نظامیBackground and AimMusculoskeletal disorders are among the most common causes of occupational injuries and disabilities in countries around the world. One of the times when people are at risk for musculoskeletal disorders is during the military. Considering the importance of soldiers' health, which is one of the main military pillars of the country, and considering that previous studies have further examined other occupations. Therefore, the aim of this study was to determine the effect of the intervention program on the level of risk of musculoskeletal disorders in soldiers in different parts of a military unit.
MethodsThe present study was a quasi-experimental study that was performed on 140 male workers working by hand in different units of a military area in southern Iran in 2020. Sampling was available by sampling method. Assessing and determining the risk level for musculoskeletal disorders was performed using Rapid Exposure Assessment (QEC) software. Educational intervention for the intervention group, 4 60-minute training sessions were held. One month after the end of the educational intervention, the risk assessment of the risk of developing musculoskeletal disorders in both groups was determined. Data analysis was performed using SPSS-24 statistical software.
ResultsThe level of risk of musculoskeletal disorders after the educational intervention in the intervention group decreased compared to the control group and was statistically significant (P<0.05). Also, after the educational intervention in the two groups of intervention and control, in terms of the level of exposure to the risk factors of vibration, speed at work and job stress, there were no changes in the level of risk and training did not cause a statistically significant difference in these three factors (P>0.05). The level of whole body exposure risk for musculoskeletal disorders in the two groups of intervention and control after educational intervention is statistically significant (P<0.05).
ConclusionBased on the findings of the present study, the rate of musculoskeletal disorders in soldiers was high and correctional exercises had a significant effect on musculoskeletal disorders. Since musculoskeletal disorders are preventable, it can be concluded that planned trainings to the target community, including educational interventions, can be effective and useful.
Keywords: Intervention, Proper handling of load, Physical condition, Soldiers, Military unit -
زمینه و هدف
فراهم کردن اطلاعات در مورد شیوع ناهنجاری های وضعیتی و اختلالات اسکلتی - عضلانی می تواند در طراحی برنامه های پیشگیرانه موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ناهنجاری های وضعیتی و اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارکنان شناورها می باشد.
روش هادر پژوهش حاضر وضعیت بدنی و اسکلتی - عضلانی 207 نفر از کارکنان شناورها مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی وضعیت بدنی و اسکلتی - عضلانی کارکنان شناورها به ترتیب از مقیاس رتبه بندی وضعیت بدنی نیویورک و پرسشنامه نوردیک استفاده شد.
یافته هااختلاف معناداری در شیوع ناهنجاری های وضعیتی (001/0p= ،86/429=X2) و اختلالات اسکلتی -عضلانی در نقاط مختلف بدن در کارکنان شناورها دیده شد (001/0p= ،07/302=X2).
نتیجه گیریناهنجاری های وضعیتی و اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارکنان شناورها شایع می باشد. ناهنجاری هایپرلوردوز کمری و اختلال در ناحیه کمر به ترتیب شایع ترین ناهنجاری وضعیتی و اختلال اسکلتی - عضلانی در بین کارکنان شناورها میباشند.
کلید واژگان: شناور, وضعیت بدنی, هایپرلوردوز, اختلالBackground and AimProviding information about the prevalence of postural abnormalities and musculoskeletal disorders can be effective in designing preventive programs. The purpose of present study was to investigate the prevalence of postural abnormalities and musculoskeletal disorders among ships staff.
MethodsIn present study, posture and musculoskeletal condition of 207 individual of ships staff were investigated. For postural and musculoskeletal evaluation of ships staff New York posture rating scale and Nordic questionnaire were used, respectively.
ResultsThere was a significant difference among the prevalence of postural abnormalities (x2 =429.86, p=0.001), and musculoskeletal disorders (x2 =302.07, p=0.001), in different parts of the body of ships staff.
ConclusionPostural deformities and musculoskeletal disorders are prevalent among ships staff. Lumbar hyperlordosis deformity and disorder in low back are the most prevalent postural deformity and disorder among ships staff.
Keywords: Ship, Posture, Hyperlordosis, Disorder -
هدف
انحرافات وضعیتی یکی از اختلالات عضلانی اسکلتی است، به نظر می رسد برخی از تمرینات ورزشی و شاخص توده ی بدنی بر روی وضعیت بدن تاثیر گذار است، به همین روی هدف از پژوهش حاضر تعیین انحرافات پاسچرال در ورزشکاران پاورلیفتینگ چاق و دارای اضافه وزن و مقایسه انحرافات پاسچرال بین این دو گروه می باشد.
مواد و روش هاورزشکاران مرد پاورلیفتینگ 18 تا 35 ساله بر اساس شاخص توده بدنی به یکی از دو گروه چاق (25 نفر با شاخص توده بدنی 30 و یا بیش تر) و یا اضافه وزن (50 نفر با شاخص توده بدنی 25 تا 9/29) وارد شدند و از آن ها در صفحات ساجیتال و فرونتال با بهره گیری از خط شاقولی و یک ®symmetrograph تصویربرداری شد، و سپس انحرافات نقاط کلیدی پاسچر بر روی تصاویر بررسی گردید.
یافته هاورزشکاران در هر دو گروه تنها در صفحه فرونتال در سطوح سر، ستون فقرات گردنی و کمری دارای وضعیت طبیعی بودند، هم چنین انحراف وضعیتی در ورزشکاران چاق در صفحه ساجیتال در سطح ستون فقرات سینه ای (008/0=P) و در صفحه فرونتال در سطوح ساق (019/0=P) و کتف (029/0=P) در مقایسه با ورزشکاران دارای اضافه وزن به شکل معناداری کم تر بود.
نتیجه گیرییافته ها نشان داد که انحرافات وضعیتی در ورزشکاران با شاخص توده بدنی بیش تر، در برخی از سطوح کم تر می باشد. به نظر می رسد ورزشکاران چاق دارای حجم عضلات بیش تری بوده، و در برابر نیروهای آسیب زننده محافظت شده بودند.
کلید واژگان: شاخص توده بدنی (شاخص توده بدنی), ورزشکاران پاورلیفتینگ, وضعیت بدنیKoomesh, Volume:22 Issue: 3, 2020, PP 461 -466IntroductionPostural deviations are one of the musculoskeletal disorders. It seems that some exercises and body mass index could affect postural conditions. Therefore, the purposes of the present study was to determine and compare the postural deviations in obese and overweight powerlifting athletes.
Materials and MethodsThe male powerlifting athletes aged 18 to 35 years old entered to one of two groups based on their body mass index, 25 athletes for obese group (BMI: ≥ 30) and 50 athletes for overweight group (BMI: 25-29.9). The Sagittal and Frontal planes were photographed using a plumb line and a symmetrograph®, and then deviations of the postural key points were investigated on the images.
ResultsAthletes in both groups only had normal posture in the head, cervical and lumbar vertebral levels in the frontal plane, and also the deviations in obese athletes in the sagittal plane at the level of the thoracic vertebral (P=0.008), and in the frontal plane at the level of the leg (P=0.019) and the scapula (P=0.029) were significantly lower than those of overweight athletes.
ConclusionIt is demonstrated that Postural deviations in powerlifting athletes with higher body mass index were lower in some levels. Interestingly, it seems that, the obese athletes may be protected against the injurious forces due to the greater muscle mass.
Keywords: Body Mass Index, Weight Lifting, Posture, Athletes -
زمینه و هدفشیوع بالای تغییرات راستای وضعیت بدنی در دوران سال مندی، استفاده از روش های نوین اصلاحی را برای اصلاح ناهنجاری های وضعیتی در این افراد ضرورت می یابد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرینات مبتنی بر رویکردهای نوین اصلاحی بر وضعیت پاسچر و عملکرد ستون فقرات زنان سال مند بود.مواد و روش هااین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان سال مند60 تا 65 سال دارای کیفوز بیش تر از 42 درجه در شهرستان پاوه در سال 1397 بودند که 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه در تمرینات اصلاحی منتخب مبتنی بر اصول آکادمی ملی طب ورزش آمریکا شرکت نمودند. میزان زاویه کیفوز، عملکرد ستون فقرات پشتی قبل و بعد از انجام تمرینات ارزیابی شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی و آنالیز کوواریانس چند متغیره انجام گردید.یافته هامقایسه میانگین نتایج پیش آزمون و پس آزمون فاصله زائده آکرومیال، زاویه کیفوز و اکستنشن ستون فقرات (001/0=p) و اتساع قفسه سینه (002/0=p) در گروه مداخله بهبود معنی داری نشان داد. مقایسه میانگین نتایج فاصله زائده آکرومیال، زاویه کیفوز و اکستنشن ستون فقرات در سال مندان دو گروه، تفاوت معنی داری در جهت بهبود در گروه مداخله نشان داد (001/0=p).نتیجه گیریبا توجه به جامعیت برنامه تمرینات اصلاحی این پژوهش، می توان پیشنهاد کرد که متخصصین از اثرات مثبت آن در اصلاح وضعیت بدنی سال مندان استفاده کنند.کلید واژگان: تمرین, سال مند, کیفوز, وضعیت بدنیBackground and ObjectivesDue to high prevalence of postural changes during aging, modern corrective methods can be used to improve posture abnormalities. Therefore, the present study aimed to examine the effect of trainings based on modern corrective approaches on posture status and spine function of elderly women.Materials and MethodsIn this randomized clinical trial study, the statistical population included the elderly women aged 60 to 65 years with kyphosis more than 42 degrees in the city of Paveh in 2018, of which 30 were selected by convenience sampling and randomly divided into two groups of experimental and control. The experimental group participated in the selected corrective training sessions, based on the principles of USA’s National Academy of Sports Medicine, for 6 weeks, 3 sessions a week and 60 minutes each session. The angle of kyphosis and function of spine were measured before and after intervention. Data analysis was performed using paired t-test and multivariate analysis of covariance.ResultsComparing the mean of pre/post test results showed a significant improvement in the angle of kyphosis, spine extension, distance acromion (p=0.001) and chest expansion (p=0.002) in the experimental group. The comparison of findings between the two groups showed a significant difference for the improvement of the angle of kyphosis, spine extension, distance acromion and chest expansion (p=0.001) in the experimental group.ConclusionGiven the comprehensiveness of the corrective trainings program in this study, experts can use its positive effects in corrcting posture of elderly people.Keywords: Training, Elder, Kyphosis, Posture
-
مقدمه:
سندرم انحراف پرونیشن، یکی از معمول ترین ناهنجاری های اندام تحتانی است که موجب ایجاد ناراستایی هایی در ساختارهای بخش اسکلتی پا می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر تمرینات اصلاحی سیستماتیک بر حس عمقی مفصل مچ پا در افراد مبتلا به سندرم انحراف پرونیشن منعطف بود.
مواد و روش ها:
در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، 30 داوطلب که سندرم انحراف پرونیشن داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و تجربی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی، تمرینات اصلاحی را به مدت 12 هفته (3 جلسه در هفته به مدت یک ساعت) انجام دادند؛ در حالی که گروه شاهد فعالیت های معمول خود را اجرا می کرد. قبل و بعد از اجرای تمرینات، حس عمقی مفصل مچ پا به وسیله الکتروگونیامتر ارزیابی گردید. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون های Independent t و Paired t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
گروه تجربی به دنبال انجام 12 هفته تمرینات اصلاحی سیستماتیک، بهبودی معنی داری را در حس عمقی مچ پا گزارش کرد (001/0 = P)، اما تفاوت معنی داری در حس عمقی مچ پای شرکت کنندگان گروه شاهد وجود نداشت (050/0 < P). در مجموع، تفاوت معنی داری بین آزمودنی های دو گروه مشاهده گردید؛ به طوری که حس عمقی مچ پای گروه تجربی بهتر از گروه شاهد بود (001/0 > P).
نتیجه گیری:
تمرینات اصلاحی سیستماتیک، سبب بهبودی حس عمقی مچ پا در مبتلایان به سندرم انحراف پرونیشن می شود و می تواند برای بهبودی این افراد توصیه گردد.
کلید واژگان: پرونیشن, تمرین, حس عمقی, وضعیت بدنیIntroductionPronation distortion syndrome is one of the most common abnormalities in the lower extremity that causes distortions in the structures of the skeletal parts of the foot. The purpose of this study was to determine the effect of systematic corrective exercises on the ankle proprioception in people with functional pronation distortion syndrome.
Materials and MethodsIn this randomized controlled clinical trial study, 30 volunteers who had pronation distortion syndrome were selected and randomly divided in to control and experimental groups. The experimental group performed corrective exercises for 12 weeks (3 sessions per week for one hour), while control group performed the routine exercises. Ankle proprioception (using electrogoniometer) was evaluated before and after the interventions. Data were analysed using independent and paired t tests.
ResultsFollowing 12 weeks of corrective exercises, the experimental group showed significant improvement in ankle proprioception (P = 0.001); however, there was no significant change in control group (P > 0.050). In addition, there was a significant improvement in ankle proprioception in the experimental group compared to control group (P < 0.001).
ConclusionIt can be concluded that systematic corrective exercises improve ankle proprioception in patients with pronation distortion syndrome, and it may be recommended for these people.
Keywords: Pronation, Exercises, Proprioception, Posture -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و پنجم شماره 8 (پیاپی 200، آبان 1396)، صص 577 -584زمینه و هدفریفلاکس گاستروازوفاژیال امری شایع در بین نوزادان نارس هست که افزایش آن باعث مشکلاتی مانند کاهش میزان وزن گیری و افزایش طول مدت بستری می گردد. وضعیت دهی بدنی روش مناسبی برای کاهش ریفلاکس می باشد. اما در این زمینه مطالعات کافی در دسترس نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر وضعیت های بدنی بر میزان بروز ریفلاکس پس از تغذیه در نوزادان نارس بستری می باشد.روش بررسیدر این مطالعه کارآزمایی بالینی که از دی تا اسفند ماه سال 1393 در بیمارستان الزهرای تبریز انجام پذیرفت 32 نوزاد نارس بستری در بخش نوزادان با سن 36-33 هفته حاملگی انتخاب شدند. هر نوزاد به مدت چهار روز در مطالعه حضور داشت که در هر روز پس از هر دوره تغذیه و حدود دو ساعت تا شروع دوره تغذیه بعدی در طی یک دوره 12 ساعته (هشت صبح تا هشت عصر) به صورت تصادفی و غیرتکرار شونده و با استفاده از بلوک های تصادفی در یکی از وضعیت های لترال جنینی، لترال آزاد، سوپاین جنینی و سوپاین آزاد قرار گرفت و سپس میزان بروز ریفلاکس اندازه گیری شد.یافته هابا توجه به نتایج آماری، وضعیت لترال جنینی از نظر بروز ریفلاکس اختلاف معناداری با سایر وضعیت ها داشت (0/001>P). تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیت هایی که حالت جنینی داشت کمتر از وضعیت های بود که حالت آزاد داشت ولی در این رابطه اختلاف آماری معناداری مشاهده نگردید، همچنین تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیت هایی که پوزیشن لترال داشتند به طور معناداری کمتر از وضعیت هایی با پوزیشن سوپاین بود (0/04=P).نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده حالت بدنی جنینی و پوزیشن لترال باعث کاهش تعداد دفعات بروز ریفلاکس در نوزادان نارس بستری می گردد.کلید واژگان: حالت بدنی جنینی, ریفلاکس گاستروازوفاژیال, نوزاد نارس, وضعیت بدنیBackgroundGastroesophageal reflux is a common condition among premature infants, which causes problems such as reduced weight gain and prolonged length of hospital stay. Body status is an appropriate way to reduce this condition. However, there have been few studies conducted in this regard. The objective of this study was therefore to investigate the effect of body status on gastroesophageal reflux in premature infants.MethodsThe present research was a crossover study conducted on premature infants with a gestational age of 33-36 weeks in Al-Zahra Hospital in Tabriz, Iran, from January to March 2015. In this clinical trial, thirty-two premature infants hospitalized in this center were selected as the sample. The initial selection of the participants was based on the simple random sampling. Then the participants were allocated to groups using randomized block procedure. Each infant was under study for 4 days. After each feeding and about two hours before the beginning of next feeding, the infants were randomly and not repeatedly put in one of the following four status for 12 hours (8 am -8 pm) every day: facilitated fetal tucking posture in lateral position, free body posture in lateral position, facilitated fetal tucking posture in supine position, and free body posture in supine position. Then, the incidence of gastroesophageal reflux was measured in each of these statuses. SPSS software, version 21 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) was used to analyze the data at significant level of PResultsThe results showed that there was a significant difference between facilitated fetal tucking posture in lateral position and other status (PConclusionThe findings of this study revealed that facilitated fetal tucking posture and lateral positioning reduced the incidence of gastroesophageal reflux in hospitalized premature infants.Keywords: facilitated tucking, gastroesophageal reflux, posture, premature infants
-
مقدمه و هدفوضعیت بدنی نامناسب در حین کار، یکی از مهم ترین عوامل خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی است؛ بنابراین هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی وضعیت بدنی دانشجویان علوم پزشکی قزوین به روش Rapid Upper Limb Assessment) RULA)در هنگام استفاده از میزهای لپ تاپ پرفروش موجود می باشد.روش کاراین مطالعه از نوع مقطعی- تحلیلی است که در سال 1395 انجام شد. در این پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی و به صورت تصادفی ساده، تعداد 50 نفر از دانشجویان دختر و پسر مستقر در خوابگاه انتخاب شدند. به منظور ارزیابی وضعیت بدنی هر نفر در دو ایستگاه کاری مختلف(میزهای شمار ه 1 و 2)، از کاربرگ RULA و برای تحلیل داده ها از آزمو نهای آماری T مستقل و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS 18 استفاده گردید.یافته هانتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میز شماره 1، 36 درصد دارای امتیاز نهایی 3 و 46 درصد دارای امتیاز نهایی 4 و همچنین میز شماره 2، 48 درصد دارای امتیاز نهایی 3 و 44 درصد دارای امتیاز نهایی 4 می باشند؛ بنابراین ایستگاه کاری میزهای شماره 1 و 2 به ترتیب، 82 و 92 درصد سطح اقدام اصلاحی 2 را به خود اختصاص داده اند. نتایج آزمون های آماری نیز ارتباط معناداری بین متغیرهای دموگرافیک با میزان نمره نهایی RULA نشان دادند(p<0/05).نتیجه گیریدر بین میزهای موجود، میز شماره 1 از نظر قابلیت تنظیم بودن ارتفاع و شیب سطح رویی به تناسب ابعاد بدنی متفاوت، انتخاب بهتری می باشد. انجام اقدام اصلاحی برای هر دو میز ذکرشده امری ضروری به نظر می رسد تا آسایش، راحتی، سلامت و بهره وری کاربر فراهم گردد.کلید واژگان: دانشجویان, میز ل پتاپ, وضعیت بدنی, RULAIntroduction andPurposeImproper posture while working is one of the most important risk factors for musculoskeletal disorders. Regarding this, the aim of this study was to assess the posture of students studying at Qazvin University of Medical Sciences when using the existing best-selling laptop tables using rapid upper limb assessment (RULA) method.MethodsThis analytic, cross-sectional study was conducted on 50 male and female dormitory students in 2017. The study population was selected through stratified random sampling technique. The participants postures in two different work stations (tables number one and two) were evaluated by means of RULA method. Data analysis was performed in SPSS version 16 using the independent sample t-test and ANOVA test.ResultsAccording to the results, 36% and 46% of the students obtained scores of 3 and 4, respectively in case of table number one. Furthermore, regarding table number two, scores 3 and 4 were recorded for 48% and 44% of the participants, respectively. Therefore, tables number one and two were found to have 82% and 92% of level two corrective measure, respectively. In addition, a significant relationship was obtained between the demographic variables and RULA score (PConclusionAs the findings of the present study indicated, table number one was a better case than table number two for fitting with different body structures since it allowed for the adjustment of the height and inclination of the work surface. However, corrective measures were necessary for both tables to provide the users with comfort, convenience, health, and productivity when using these laptop tables.Keywords: Laptop table, Posture, RULA, Students
-
زمینه و اهداف
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین عوامل آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی کودکان نابینا، ناشنوا و عادی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه همبستگی، 16 کودک نابینا و30 ناشنوا (6-12ساله) و60 کودک سالم شرکت نمودند. آمادگی جسمانی با آزمونهای تست پله سه دقیقه ای، قدرت پنجه غالب، دراز نشست، خمش و رسش و بالا بردن تنه و قوسهای ستون فقرات با اسپینال موس و وضعیت سر و شانه توسط تصویربرداری ارزیابی شد. تحلیل داده ها توسط آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0=α صورت گرفت.
یافته هادر کودکان نابینا بین شاخص توده بدنی و کایفوز، قدرت پنجه غالب و شانه گرد، انعطاف پذیری کمر و همسترینگ با شانه نابرابر و بین انعطاف پذیری تنه با لوردوز ارتباط معناداری وجود دارد (05/0≥p). در ناشنوایان بین شاخص توده بدنی و کایفوز، اوج اکسیژن مصرفی با اسکولیوز پشتی، شانه نابرابر و شانه گرد، استقامت عضلانی با اسکولیوز پشتی و سر به جلو، قدرت عضلانی با اسکولیوز پشتی و کمری، انعطاف پذیری کمر و همسترینگ با شانه نابرابر و شانه گرد، بین انعطاف پذیری تنه با کایفوز، اسکولیوز پشتی و کمری و سر به جلو ارتباط وجود دارد (05/0≥p). در کودکان سالم بین قدرت پنجه غالب با کایفوز و اسکولیوز پشتی، انعطاف پذیری تنه با اسکولیوز پشتی و قدرت پنجه غالب با لوردوز و انعطاف پذیری تنه با لوردوز ارتباط مشاهده گردید (05/0≥p).
نتیجه گیریهمبستگی بین آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی کودکان بخصوص نابینایان و ناشنوایان، توجه به ابعاد آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی در برنامه های تربیت بدنی در مدارس و هدایت آنها بسوی فعالیتهای ورزشی مناسب را ضروری می سازد.
کلید واژگان: آمادگی جسمانی, وضعیت بدنی, نابینایی, ناشنوایی, کودک, همبستگیBackground and ObjectivesThe aim of this study was determination of the relationship between fitness and posture alignment in blind and deaf children.
Material andMethodsSixteen blind, 30 deaf and 60 healthy children (6-12 years) were participated in this study. Physical fitness was examined with 3minute step test, sit ups, hand grip strength test, sit-and-reach and trunklifting. Spinal curvature was assessed with spinal mouse, and head and shoulder posture was assessed with photography. Pearson correlation test was used (α=0/05) for data analyzing.
ResultsResults of this study showed that there was relationship between the BMI and kyphosis, hand grip strength and FSP, Flexibility and uneven shoulder, flexibility and lordosis in blind children. In deaf children, there was relationship between the BMI and kyphosis, VO2 peak and scoliosis, uneven shoulder and FSP, muscle endurance and thoracic scoliosis and FHP, muscle strength and scoliosis, flexibility and uneven shoulder and FSP, trunk flexibility and kyphosis, scoliosis and FHP. In normal children, there was relationship between the hand grip strength, kyphosis, scoliosis and lordosis and between trunk flexibility lordosis and scoliosis.
ConclusionThe relationship between the Physical fitness and posture in blind and deaf children necessitates the attention to both physical fitness and corrective exercises in physical education programs in schools and guiding these children toward appropriate sporting activities.
Keywords: Physical Fitness, Posture, Deafness, Blindness, Child, Correlation
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.