به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ژن s » در نشریات گروه « پزشکی »

  • فرهنگ بابامحمودی، حدیثه صابری، فرزانه ربیعی، حسین جلالی، محمدرضا مهدوی*
    سابقه و هدف

    یکی از اهداف سلولی اولیه مایکوباکتریوم ها، ماکروفاژها هستند که باکتری استراتژی های مختلفی برای زنده ماندن و تکثیر در داخل فاگوزوم ها از جمله مانند ممانعت از اسیدیفیکاسیون فاگوزوم و ممانعت از ادغام فاگوزومی دارند. از طرفی اهمیت polarization و plasticity ماکروفاژها در مواجهه با عوامل عفونی، بین ماکروفاژهای M1 و M2 کاملا شناخته شده است. باتوجه به نقش دو ژن DUSP14 و RAP2A در فرایندهای ایمنی ذاتی، هدف از این مطالعه بررسی بیان این ژن ها در ماکروفاژهای افراد سالم آلوده شده با سویه های PB8، H37Rv و MTBRils است تا بتوان درک جامع تری از چگونگی عملکرد ایمنی ذاتی به دست آید.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، پنج فرد سالم که نتیجه تست PPD آن ها منفی بوده است و سابقه ابتلا به بیماری سل را نداشتند انتخاب شدند. سپس PBMC ها با استفاده از گرادیانت فایکول جدا شده و با دستگاه Cell Counter تعداد سلول های موجود در رسوب شمارش گردید در ساخت محیط کشت به ازای 500 میلی لیتر محیط stem span، 2 میلی لیتر لیپید کلسترول و 5 میلی لیتر (10x) Pen/Strep به محیط اضافه شد و پس از 9 روز در محیط کشت غنی شده، تمایز و در نهایت بیان ژن های DUSP14 و RAP2A پس از مواجهه با سه سویه PB8، H37Rv و MTBRils طی 4، 18 و 48 ساعت پس از آلوده کردن سلول ها در محیط کشت، با روش ریل تایم بررسی گردید. بدین صورت که در ابتدا mRNA از محیط استخراج شد و از روی آن cDNA ساخته شد و PCR با مسترمیکس Takara صورت پذیرفت. جهت اندازه گیری میزان نسبی بیان تک تک ژن ها از روش -ΔΔ Ct2 استفاده شد. به همین منظور میزان بیان هر ژن در مقایسه با ژن رفرنس برای هر بیمار در سه مرحله بررسی شد. جهت بررسی آماری از نرم افزار SPSS نسخه 22 و GraphPad Prism نسخه 8 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که 4 ساعت پس از تیمار سلول ها با سویه H37Rv بیان ژن RAP2A نسبت به دو سویه دیگر بیان بیش تری داشته است، اگر چه افزایش بیان معنی دار نیست. هم چنین بیان ژن DUSP14 در 4 ساعت پس از آلوده شدن با همه سویه ها اگرچه افزایش معنی داری پیدا نکرد؛ اما در سویه PB8 افزایش بیان بیش تری نسبت به سویه های دیگر داشت. در این مطالعه نشان داده شد که بیان ژن RAP2A پس از گذشت 48 ساعت از آلودگی ماکروفاژها، سویه های H37Rv و MTBRils نسبت به PB8 و گروه کنترل کاهش نشان داد. بیان ژن DUSP14 نیز در همه زمان ها در گروه H37Rv و MTBRils نسبت به PB8 و گروه کنترل کاهش معنی داری دیده شد.

    استنتاج

    کاهش بیان ژن RAP2A در دو سویه مایکوباکتریوم H37Rv و MTBRils نشان می دهد مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با کاهش فعالیت GTPase، سعی در اختلال در روند فاگوزوم و شیفت پاسخ ها به سمت ماکروفاژهای M2 دارد. مطالعات آتی بر روی نقش پلی مورفیسم های ژن های RAP2A و DUSP14 توصیه می گردد.

    کلید واژگان: مایکوباکتریوم توبرکلوزیس, بیان ژن, ایمنی ذاتی, ژن RAP2A, ژن DUSP14
    Farhang Babamahmoodi, Hadiseh Saberi, Farzaneh Rabiae, Hossein Jalali, Mohammadreza Mahdavi*
    Background and purpose

    Macrophages are the primary cells that encounter this pathogen, and Mycobacterium tuberculosis (MT) has developed several strategies to survive within the macrophage cytoplasm. One of the primary cellular targets of Mycobacterium species are macrophages. These bacteria employ various strategies to survive and proliferate within phagosomes, including inhibiting phagosome acidification and preventing phagosome-lysosome fusion. On the other hand, the significance of macrophage polarization and plasticity in response to infectious agents is well-established, particularly in distinguishing between M1 and M2 macrophages. The DUSP14 gene regulates the Mitogen-Activated Protein Kinase (MAPK) pathway, while RAP2A is a member of the GTPase family. Considering the roles of the DUSP14 and RAP2A genes in innate immunity, the aim of this study is to investigate the expression of these genes in macrophages from healthy individuals infected with PB8, H37Rv, and MTBRils strains. This analysis seeks to provide a more comprehensive understanding of the mechanisms underlying innate immune function.

    Materials and methods

    Peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) were isolated from 40 cc of peripheral blood drawn from five healthy individuals with negative PPD test results, using Ficoll density gradient centrifugation. The extracted cells were counted using a cell counter and cultured in StemSpan medium supplemented with 2 ml of lipid cholesterol and 5 ml of Pen/Strep (10x) per 500 ml of culture medium. After nine days, the cells were infected with two MT strains: H37Rv, MTBRils, and PB8. Total RNA was extracted from the infected cells 8, 18, and 48 hours post-infection. cDNA synthesis was performed, and real-time PCR was conducted using Takara master mix to analyze RAP2A and DUSP14 gene expression. The relative fold changes in gene expression were calculated using the 2–∆∆Ct method, with statistical analyses performed using GraphPad Prism version 8 and SPSS version 20.

    Results

    The results showed that 4 hours after infection with the H37Rv strain, the expression of the RAP2A gene was higher than in groups infected with the other two strains, although the differences were not statistically significant. Additionally, while DUSP14 expression was not significantly increased 4 hours after infection with any of the three strains, its expression was higher in cultures infected with the PB8 strain. After 48 hours of MT infection, RAP2A gene expression decreased in macrophages infected with the H37Rv and MTBRils strains compared to the control and PB8-infected cells. Similarly, DUSP14 gene expression was significantly decreased in cells infected with the H37Rv and MTBRils strains compared to PB8-infected cells and controls.

    Conclusion

    The observed decrease in RAP2A gene expression in macrophages infected with the H37Rv and MTBRils strains is associated with reduced GTPase activity, suggesting that these strains may disrupt phagosome function, potentially shifting responses towards M2 macrophage polarization. Further studies investigating the role of RAP2A and DUSP14 gene polymorphisms in MT survival are recommended.

    Keywords: Mycobacterium Tuberclosis, Gene Expression, Innate Immunity, RAP2A Gene, DUSP14 Gene
  • نگار زینا، آتوسا مرادزادگان*
    مقدمه

     بیماری شارکو ماری توث، به گروهی از اختلالات ارثی ناهمگن از نظر ژنتیکی اطلاق می شود که دارای فنوتیپ مشترک نوروپاتی حسی- حرکتی یا حرکتی پیشرونده همراه با ناهنجاری های پا هستند. هدف از این مطالعه، شناسایی ژن ها و جهش های احتمالی دخیل در اختلالات ژنتیکی استخوان و همچنین یافتن جهش های جدید عامل این بیماری است که می تواند به عنوان اطلاعات پس زمینه و کمک به توسعه ی پانل های طراحی شده برای تشخیص این اختلال استفاده شود.

    روش ها

    پس از جمع آوری خون محیطی بیماران و سایر شرکت کنندگان در مطالعه، ماده DNA به روش Salting out خالص سازی و با دستگاه Illumina 100X توالی یابی شد. به منظور تایید واریانت از روش استاندارد سانگر استفاده شد.

    یافته ها

    در این مطالعه دو خانواده از استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفتند. در بیمار خانواده ی اول جهش NM_002180:exon3:c.449+1G>T در ژن IGHMBP2 تشخیص داده شد که در بیمار هموزیگوت و در والدین وی هتروزیگوت بود. این واریانت قبلا گزارش شده است، اما یک نوع بسیار نادر است که به طور معمول بررسی نمی شود. جهش NM_002180:exon5:c.548A>C نیز در خانواده ی دوم شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    با انجام مطالعات بیشتر بر روی تعداد بیشتری از خانواده ها، می توان فراوانی و نوع جهش ژن های دخیل در بیماری شارکو ماری توث را در ایران شناخت و با طراحی پانل ژنتیکی به تشخیص و پیشگیری از این بیماری کمک کرد. طراحی این پانل از بروز موارد جدید در خانواده ها جلوگیری کرده و سلامت جامعه را بهبود می بخشد.

    کلید واژگان: بیماری شارکوماری توث, جهش, ژن IGHMBP2, توالی یابی کامل اگزوم
    Negar Zina, Atousa Moradzadegan *
    Background

    Charcot-Marie-Tooth disease is a group of genetically heterogeneous inherited disorders characterized by progressive sensory-motor or motor neuropathy, which often leading to leg abnormalities. The purpose of this study is to identify possible genes and mutations involved in bone genetic disorders, as well as to find new mutations that cause this disease, which can be used as background information and help to develop panels designed to diagnose this disorder.

    Methods

    After collecting the peripheral blood of the patients and other participants in the study, the DNA material was purified by the salting out method and sequenced with the Illumina 100X device. The standard Sanger method was used to confirm the variant.

    Findings

    IIn this study, two families from Khuzestan province were investigated. In the patient of the first family, NM_002180: exon3: c.449+1G>T mutation was detected, which was homozygous in the patient and heterozygous in his parents. This variant has been reported before, but it is a scarce variant that is not routinely checked. The mutation NM_002180: exon5: c.548A>C was detected in the second family.

    Conclusion

    By conducting more studies on a large number of families, it is possible to understand the frequency and type of mutations of genes involved in Charcot-Marie-Tooth disease in Iran and then consider the design of a special panel for this disease, which is a great help in diagnosing and preventing the disease. It will prevent the occurrence of new cases in families and improve the health of society.

    Keywords: Charcot-Marie-Tooth Disease, Mutation, IGHMBP2 Gene, Whole Exome Sequencing
  • فاطمه عظیمی، سارا غفاریان*، مهدی حقی
    زمینه و هدف

    بر اساس آمارهای موجود در سال 2020 سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان بوده است. پروتئین کدگذاری شده توسط ژن MLH1 بخشی از سیستم تعمیر جفت باز ناجور mismatch repair (MMR) است. در این پژوهش همراهی چندشکلی rs63749820 C>T  ژن MLH1 با استعداد ابتلا به سرطان پستان در شمال غرب ایران مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت مورد- شاهدی، بر روی 100 زن مبتلا به سرطان پستان و 100 زن سالم بدون سابقه ابتلا به سرطان در اقوام درجه 1 و 2 انجام شد. چندشکلی تک نوکلئوتیدی با تکنیک Tetra-ARMS PCR مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل با استفاده از برنامه ی آماری آنلاین java stat و نرم افزار SPSS نسخه ی 26 انجام شد.

    یافته ها

    توزیع ژنوتیپی افراد بیمار و سالم برای ژنوتیپ CC به ترتیب 23/91 % و 28/57 % برای ژنوتیپ TT به ترتیب 11/95 % و 5/10 % و برای ژنوتیپ CT به ترتیب 64/13 % و 66/32 % بود.  به ترتیب در افراد بیمار و کنترل فراوانی آللC ، 55/98 %و 61/73 %و فراوانی آلل T ، 44/04% و 38/27% بود.

    نتیجه گیری

    یافته های این پژوهش نشان داد ارتباط معنی داری بین توزیع ژنوتیپی و آللی چندشکلی rs63749820 ژن MLH1 با افزایش خطر ابتلا به سرطان وجود ندارد. ارتباط بین ویژگی های بالینی افراد مبتلا به سرطان پستان شامل سن، درجه تومور، درگیری لنف، سمت درگیر، اندازه تومور، نوع تومور با توزیع ژنوتیپی این SNP معنادار نبود

    کلید واژگان: سرطان پستان, چندشکلی تک نوکلئوتیدی, مطالعه همراهی, ژن MLH1
    Fatemeh Azimi, Sara Ghaffarian*, Mehdi Haghi
    Background and Aim

    According to the available statistics in 2020, breast cancer was the most common cancer in women. The protein encoded by the MLH1 gene is part of the mismatch repair (MMR) system. In this study, the association of rs63749820 C>T polymorphism of MLH1 gene with susceptibility to breast cancer in northwest Iran was investigated.

    Materials and methods

    This case-control study was conducted on 100 women with breast cancer and 100 healthy women with no history of cancer in 1st and 2nd degree relatives. Single nucleotide polymorphism was investigated by Tetra-ARMS PCR technique. The analysis of the resulting data was done using the online statistical program java stat and SPSS version 26 software.

    Results

    The genotypic distribution of sick and healthy people was 23.91% and 28.57% respectively for CC genotype, 11.95% and 5.10% for TT genotype and 64.13% and 66.32% respectively for CT genotype. The frequency of C allele was 55.98% and 61.73% and the frequency of T allele was 44.04% and 38.27% in patients and control subjects, respectively.

    Conclusion

    The findings of this research showed that there is no significant relationship between the genotypic and allelic distribution of MLH1 gene rs63749820 polymorphism with increased risk of breast cancer risk. Also, the relationship between the clinical characteristics of people with breast cancer including age, tumor grade, lymph involvement, involved side, tumor size, tumor type with the genotypic distribution of this SNP was not significant.

    Keywords: Breast Cancer, Single Nucleotide Polymorphism, Association Study, MLH1 Gene
  • مقدمه

    سیکلوفسفامید (CP)، یک داروی ضد سرطان مورد استفاده، به عنوان عامل ناباروری در زنان شناخته شده است. با این وجود، ال-کارنیتین (LC)، بعنوان یک آنتی اکسیدان، نشان داده شده است که مزایای محافظتی در برابر ناباروری دارد.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی سطوح گونه های اکسیژن فعال (ROS) و بیان ژن آپوپتوز در موش های تحت درمان با CP و LC انجام شد.

    مواد و روش ها

    24 موش ماده نژادNMRI  (6 تا 8 هفته، 5 ± 30 گرم) به 4 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل: نرمال سالین بصورت درون صفاقی (IP) به مدت 10 روز دریافت کردند. گروه :CP mg/kg 75 CP را به عنوان یک تزریق IP در روز دهم آزمایش دریافت کردند. گروه :LC mg/kg 200 LC را بصورت IP به مدت 10 روز دریافت کردند. گروه LC+CP: LC را به مدت 10 روز و CP بصورت تک تزریق IP در روز دهم آزمایش دریافت کردند. پس از 10 روز، موش ها تحریک تخمک گذاری شدند. سپس، لوله های رحمی موش ها برداشته شد و تخمک های هر گروه به منظور ارزیابی بیان ژن آپوپتیک Bcl2، Caspase3 و Bax با روش Real-time PCR و سطح ROS داخل سلولی با رنگ آمیزی فلورسانس DCFH-DA جمع آوری و بررسی شد.

    نتایج

    داده ها نشان داد که LC در گروه LC+CP بیان ژن Bcl2 را به طور معنی داری افزایش داد (01/0 = p)، و بیان ژن های Bax و Caspase3 را نسبت به گروه CP کاهش داد (03/0 = p و 04/0 =p) و LC سطح ROS را در گروه LC+CP نسبت به گروه CP کاهش داد (001/0 ˂p).

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان می دهد که LC می تواند ROS ناشی از CP را از بین ببرد و مسیر آپوپتوز را از طریق کاهش بیان ژن های Bax و Caspase3 و افزایش بیان ژن Bcl2 در تخمک موش های در معرض CP تعدیل کند.

    کلید واژگان: کارنیتین, سیکلوفسفامید, آپوپتوز, ژن ها, گونه های فعال اکسیژن
    Majid Almasi, Golnaz Shafiei, Hossein Nikzad, Mohammad Karimian, Ghazaleh Moshkdanian*
    Background

    Cyclophosphamide (CP), a utilized anticancer drug, is known to cause infertility in women. However, L-carnitine (LC), an antioxidant, has been shown to offer protective benefits against infertility.

    Objective

    This study aimed to evaluate the levels of reactive oxygen species (ROS) and apoptotic gene expression in mice treated with CP and LC.

    Materials and Methods

    24 NMRI female mice (6-8 wk, 30 ± 5 gr) were divided into 4 groups: control group: received normal saline intraperitoneal (IP) injection for 10 days; CP group: received 75 mg/kg of CP as a single IP on the 10th day of the experiment; LC group: received 200 mg/kg of LC IP for 10 days; LC+CP group: received LC for 10 days and CP single IP injection on the 10th day of the experiment. After 10 days, mice were superovulated. The oviducts were then removed, and the oocytes of each group were collected for evaluating apoptotic gene expression B-cell lymphoma 2 (Bcl2), Bcl2-associated X (Bax), and Caspase3 via real-time polymerase chain reaction and intracellular ROS levels by dichloro-dihydro-fluorescein diacetate fluorescence staining.

    Results

    Data revealed that LC in the LC+CP group significantly increased Bcl2 gene expression (p = 0.01), and decreased Bax and Caspase3 gene expression compared to the CP group (p = 0.03, p = 0.04). LC decreased the ROS level in the LC+CP group compared to the CP group (p < 0.001).

    Conclusion

    Findings suggest that LC can scavenge the ROS caused by CP and modulate the apoptotic pathway via downregulating the Bax and Caspase3 genes and upregulating the Bcl2 gene in oocytes of mice exposed to CP.

    Keywords: Carnitine, Cyclophosphamide, Apoptosis, Genes, Reactive Oxygen Species
  • فاطمه دهه پور، عبدالرضا سبکروح*، مینا صمصام شریعت
    سابقه و هدف

    بیماری های تحلیل برنده اعصاب نظیر اسکیزوفرنی و پارکینسون عامل اصلی اختلالات جدی در مغز هستند. تغییر در بیان ژن های دوپا دکربوکسیلاز (DDC) و دوپامین بتا هیدروکسیلاز (DBH) با تغییر در سطح دوپامین مغز، باعث ایجاد این بیماری ها  می شوند. در این مطالعه، همبستگی بین سطح بیان ژن های مذکور در این بیماری ها بررسی می شود.

    روش بررسی

    افراد هدف به سه گروه 15 نفره شامل گروه A (افراد سالم)، گروه B (افراد مبتلا به اسکیزوفرنی) و گروه C (افراد مبتلا به بیماری پارکینسون) تقسیم شدند. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA، میزان بیان ژن های مذکور از طریق Real-time PCR تعیین شد. 

    یافته ها

    در بیماران پارکینسونی میزان بیان (25/0 ،03/0)08/0بود که نسبت به  افراد سالم  (34/31، 92/3)81/12 کاهش یافت وبیان DBH   (14/8، 39/1)18/3 بود که نسبت به افراد سالم (42/0، 11/0)22/0 افزایش یافت. برعکس، در بیماران اسکیزوفرنی، بیان ژن DDC  (75/9، 34/3) 06/7 بود که  نسبت به افراد سالم  (3/0، 1/0)14/0 افزایش یافت و بیان DBH  (58/0، 03/0)04/0بود که نسبت به افراد سالم  (27/82 ، 51/16)34/31 کاهش یافت. هیچ ارتباط معنی داری درمیزان بیان ژن ها در این بیماری ها یافت نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که تغییرات بیان ژن های DDC و DBH در بروز بیماری های مذکور نقش دارند. بررسی همبستگی این دو ژن در بیماری های مذکور رابطه معنی داری نشان نداد؛ بنابراین با پایش میزان بیان این ژن ها و کشف داروهایی برای تنظیم میزان بیان آنها می توان راهی برای پیش گیری و درمان آنها یافت.

    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, بیماری اسکیزوفرنی, ژن DBH, ژنDDC
    Fatemeh Dahehpour, Abdolreza Sabokrouh*, Mina Samsam Shariat
    Background

    Neuro degenerative diseases, such as schizophrenia and Parkinson, are the main disorders in the human brain. The changes in the expression of dopa decarboxylase (DDC) and dopamine beta hydroxylase (DBH) genes are main causes, which play an important role in the level of dopamine in the brain. In this study, the correlation between the expression levels of DDC and DBH and these diseases has been investigated.

    Materials and methods

    In this research, the target people were divided into three groups including group A (healthy people), group B (people with schizophrenia) and group C (people with Parkinson). Each group includes 15 individuals. After RNA extraction and cDNA synthesis, the expression level of DDC and DBH genes expression was determined through Real-time PCR.

    Results

    The DDC expression showed decreased value in group C 0.08(0.03, 0.25) compared to group A 12.81(3.92, 31.34), and the DBH had increased value in group C 3.18(1.39, 8.14) compared to group A 0.22(0.11, 0.42). On the contrary, the DDC expression in group B revealed increased value 7.06(3.34, 9.75) compared to group A 0.14(0.1,0.3) and the DBH expression in group B had decreased value 0.04(0.03,0.58) compared to group A 31.34(16.51,82.27).

    Conclusion

    Our results showed that DDC and DBH genes expression plays a role in the occurrence of the diseases. There was no significant relationship between the genes, so by monitoring the expression level of these two genes and finding drugs to regulate the expression of them, we can find a way to prevent and treat the diseases.

    Keywords: Parkinson's Disease, Schizophrenia Disease, DDC Gene, DBH Gene
  • یونس لطفی، مسلم شعبانی، حمیده ارباب سرجو*
    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی مطالعات ژن های کاندید در اختلال پردازش شنوایی و مطالعات اثر محرومیت شنوایی در دوره بحرانی بر بیان ژن ها و ملکول های پروتئینی و تعیین نوع و محل آسیب و ماهیت اختلال پردازش شنوایی است.

    روش بررسی

    در این مقاله مروری واژه های "ژن ها و اختلال پردازش شنوایی" و "محرومیت شنوایی و اختلال پردازش شنوایی" در منابع اطلاعاتی google scholar و science direct وpubmed و web of science در سال های 2000 تا 2023 جستجو شدند.

    یافته ها

    پس از جستجو در منابع اطلاعاتی Google Scholar و Science Direct و pubmed و Web of Science، 16 مقاله مرتبط و جدید یافت شد.

    نتیجه گیری

    پروتئین a2δ3 و ژن های kcna1 ,pax6 از جمله ملکول های شناخته شده موثر در اختلال پردازش شنوایی هستند. محرومیت شنوایی در دوره بحرانی با تغییر در بیان ژن های گیرنده های گلوتامات و گابا ، باعث نقص در رفتار های شنوایی بدون تاثیر بر آستانه های شنوایی می شود. شناسایی پروتئین ها و ملکول های موثر در اختلال پردازش شنوایی می تواند راهی برای تشخیص اختلال پردازش شنوایی باشد.

    کلید واژگان: اختلالات درک شنیداری, محرومیت حسی, ژن کاندید, جهش
    Y .Lotfi, M .Shaabani, H .Arbab Sarjoo *
    Purpose

    The purpose of this study is to examine the studies of candidate genes in auditory processing disorder and studies of the effect of auditory deprivation in the critical period on the expression of genes and protein molecules and to determine the type and location of damage and the nature of auditory processing disorder.

    Method

    In this review article, the words "genes and auditory processing disorder" and "auditory deprivation and auditory processing disorder" had searched in "Google Scholar" and "Science Direct"," pubmed ,"web of science" databases in the years 2000 to 2023.

    Results

    After searching in Google Scholar and Science Direct and pubmed and web of science databases, 16 related and new articles were found and investigated.

    Conclusion

    α2δ3 protein and kcna1 and pax6 genes are known as samples effective molecules in auditory processing disorder. Auditory deprivation in the critical period by changing the expression of GABA and glutamate receptor genes causes defects in hearing behaviors without affecting hearing thresholds. Identifying proteins and molecules effective in auditory processing disorder can be a way to diagnose auditory processing disorder.

    Keywords: Auditory Perceptual Disorders, Sensory Deprivation, Gene Candidate, Mutation
  • امیرحسین آذری، مریم اسلامی، عباس محمدپور، محمد شکرزاده*
    سابقه و هدف

    ناباروری، یکی از مشکلات عدیده پزشکی در دنیای امروز است. داروی کلومیفن سیترات برای درمان ناباروری استفاده می شود. از عوارض این دارو ایجاد بافت توموری در تخمدان می باشد. کوئرستین یک فلاونوئید است که به طور فراوان در طبیعت یافت می شود. کوئرستین در بسیاری از میوه ها، سبزیجات، برگ ها، دانه ها و غلات یافت می شود. کوئرستین، پتانسیل استفاده در درمان سرطان را دارد. شناخته شده ترین و شایع ترین ژن سرکوبگر تومور در انسان، ژن p53 است. ژن p53 در سال 1979 کشف شد و در سال 1989 به عنوان یک ژن مهارکننده تومور شناخته شد. این ژن در سال 1992 به دلیل نقشی که در حفظ ثبات ژنوم داشت به عنوان نگهبان ژنوم شناخته شد. ژن p53 متداول ترین ژن جهش یافته در سرطان های انسان است. این مطالعه با هدف بررسی نقش محافظتی کوئرستین بر حیات سلول های نرمال تخمدان مواجه شده با داروی کلومیفن سیترات و ارتباط با بیان ژن p53، انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه آزمایشگاهی مداخله ای و از نوع کار تحقیقاتی از نوع کاربردی، از سلول های نرمال تخمدان رده ی سلولیCHO استفاده شد. غلظت های 1000، 500، 100، 50، 10 میلی گرم بر میلی لیترکوئرستین و 50 میکرومولار داروی کلومیفن سیترات و 29/0 میکروگرم بر میلی لیتر سیس پلاتین تهیه و به مدت 24 ساعت به سلول های کشت داده شده اضافه شد. در این مطالعه داروی کلومیفن سیترات و داروی سیس پلاتین هر دو به عنوان کنترل مثبت می باشند. ارزیابی حیات سلول ها به روش MTT assay انجام شد. ابتدا RNA استخراج و سپس بیان ژن p53 با دستگاه Real-Time PCR مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت. در این مطالعه آغازگر مورد استفاده برای ژن p53 با استفاده از سایت های NCBI و primer3 طراحی شد. در این مطالعه ژن کنترل داخلی GAPDH می باشد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت های 1000، 500، 100، 50 میلی گرم بر میلی لیتر کوئرستین با کاهش سمیت داروی کلومیفن سیترات و داروی سیس پلاتین (هر دو به عنوان کنترل مثبت) باعث افزایش حیات سلولی می شود به طوری که هر چه غلظت کوئرستین بیش تر شد، تعداد سلول های زنده بیش تر می شود و در غلظت 1000 میلی گرم بر میلی لیتر کوئرستین تعداد سلول های زنده به 83 درصد رسید. نتایج حاصل از آزمون Real-time PCR بیانگر آن است که، کوئرستین به طور معنی داری باعث افزایش بیان ژن p53 در مقایسه با گروه کنترل مثبت (داروی کلومیفن سیترات) و کنترل منفی شد (p<0/05). در غلظت های 500 (0/0020=P) و 1000 (p<0/0001) کوئرستین در مقایسه با داروی کلومیفن سیترات، این افزایش بیان چشمگیرتر بود. هم چنین در غلظت های 500 (p<0/0001) و1000 (p<0/0001) کوئرستین در مقایسه با کنترل منفی، افزایش بیان چشمگیری در ژن p53 مشاهده شد.

    استنتاج

    یافته های حاصل از این بررسی نشان داد که، کوئرستین احتمالا باعث مهار سمیت سلولی حاصل از داروی کلومیفن سیترات و افزایش میزان بیان ژن p53 می شود و میزان اثربخشی آن وابسته به دوز می باشد. بنابراین مطالعه حاضر تا حدی می تواند بیان کننده نقش کوئرستین در فرآیند مهار تومورزایی در گسترش سرطان در سلو ل های نرمال تخمدان باشد.

    کلید واژگان: سلول نرمال تخمدان, کلومیفن سیترات, فلاونوئید, کوئرستین, سیس پلاتین, ژن P53, تومورزایی
    Amirhossein Azari, Maryam Eslami, Abbas Mohammadpour, Mohammad Shokrzadeh*
    Background and purpose

    Infertility is one of the medical problems in the world today. Clomiphene citrate drug is used to treat infertility. One of the side effects of this drug is the formation of tumor tissue in the ovary. Quercetin is a flavonoid found abundantly in nature. Quercetin is found in many fruits, vegetables, leaves, seeds, and grains. Quercetin has the potential to be used in the treatment of cancer. The most well-known and common tumor suppressor gene in humans is the p53 gene. The p53 gene was discovered in 1979 and recognized as a tumor suppressor gene in 1989. This gene was recognized as the guardian of the genome in 1992 due to its role in maintaining the stability of the genome. The p53 gene is the most commonly mutated in human cancers. The purpose of this study is to evaluate the protective effect of quercetin on normal ovary cell viability induced by clomiphene citrate drug and its correlation with p53 gene expression.

    Materials and methods

    In this research, Normal ovarian cells of the CHO cell line were used. Concentrations of 10, 50, 100, 500, and 1000 mg/ml quercetin 50 μM clomiphene citrate drug and 0.29 μg/ml cisplatin were prepared and added to the cultured cells for 24 hours. In this study, Clomiphene Citrate and Cisplatin are both positive controls. Cell viability was evaluated by MTT assay. RNA was extracted and p53 gene expression was analyzed by Real-Time PCR. In this study, the primer used for the p53 gene was designed using NCBI and primer3 sites. In this study, the internal control gene is GAPDH.

    Results

    Results showed that the concentrations of 50, 100, 500, and 1000 mg/ml of quercetin reduced the toxicity of clomiphene citrate drug and cisplatin (both positive controls). So the higher quercetin concentration leads to a higher number of living cells and at 1000 mg/ml quercetin the number of living cells reached 83%. The results of Real-time PCR showed that Quercetin significantly increased the expression of the p53 gene compared to the positive control group (clomiphene citrate) and negative control (P<0.05). In the concentrations of 500 (P=0.0020) and 1000 (P<0.0001) quercetin compared to clomiphene citrate, this expression increase was more significant. Also, in the concentrations of 500 (P<0.0001) and 1000 (P<0.0001) quercetin compared to the negative control, a substantial increase in p53 gene expression was observed.

    Conclusion

    The findings of this study showed that the use of quercetin inhibits the cytotoxicity of clomiphene citrate and increases the expression of the p53 gene, and its effectiveness is dose-dependent. However, Our study may partially explain the role of quercetin in the tumorigenesis process in the development of cancer in normal ovarian cells.

    Keywords: Normal Ovarian Cell, Clomiphene Citrate, Flavonoid, Quercetin, Cisplatin, P53 Gene, Tumorigenesis
  • پگاه یوسف خواه، حمیدرضا وزیری*، طوبا میرزاپور
    مقدمه

    جهش در ژن KISS1R یکی از حیاتی ترین علل بالقوه ناباروری است. این ژن در تنظیم محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- گناد (HPG) نقش دارد و در تنظیم چرخه های تولیدمثل و بلوغ افراد به کار گرفته می شود. هدف از این ارزیابی بررسی ارتباط تنوع ژنتیکی Gly56Ala ژن KISS1R با ناباروری در جمعیتی از زنان شمال ایران بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، از میان زنان مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای رشت، 100 زن شامل 50 فرد نابارور و 50 فرد سالم (کنترل)، با دامنه سنی (1/2±1/35)، به عنوان گروه بیمار و کنترل بررسی گردیدند. نمونه های خون با حجم 2 میلی لیتر جمع آوری و به داخل لوله های حامل EDTA ریخته شد. DNA با استفاده از کیت GPP از لکوسیت ها استخراج گردید. برای تعیین ژنوتیپ پلی مورفیسم ژن KISSIR (rs397515615)، از واکنش زنجیره ای پلیمراز اختصاصی آلل (AS-PCR) استفاده شد.

    یافته های پژوهش: 

    نتایج نشان داد، ارتباط معنی داری در توزیع ژنوتیپ میان بیماران و افراد کنترل در نمونه های ارزیابی شده در این استان وجود ندارد (P=0.216)..

    بحث و نتیجه گیری

    پلی مورفیسم Gly56Ala ژن KISS1R با افزایش خطر ناباروری زنان در جمعیت استان گیلان مرتبط نیست و این ژن به عنوان عامل خطر ناباروری زنان در شمال ایران به شمار نمی آید. با تغییر مکان یا اندازه نمونه گیری احتمالا بتوان نتایج متفاوتی به دست آورد.

    کلید واژگان: ناباروری, ژن KISS1R, پلی مورفیسم
    Peghah Yousefkhah, Hamidreza Vaziri*, Tooba Mirzapour
    Introduction

     Mutations in the KISS1R gene are among the most critical potential causes of infertility. This gene plays a role in the regulation of the hypothalamus-pituitary-gonadal (HPG) axis and is used in the regulation of reproductive cycles and maturation of humans. The present study aimed to investigate the relationship between the Gly56Ala genetic variation of the KISS1R gene and infertility in a population of women in northern Iran.

    Materials & Methods

    In this work, among the women referred to Al-Zahrai Hospital of Rasht (Gilan Province, Iran) 100 women (50 infertile and 50 healthy) with age range (35.1 ± 2.1) were examined as patient and control group, respectively. Blood samples were collected with a volume of 2 ml and poured into EDTA carrier tubes. The DNA was extracted from leukocytes using a GPP kit. Allele-specific polymerase chain reaction (AS-PCR) was used to determine the genotype of KISSIR gene polymorphism (rs397515615).

    Results

    The findings indicated that there was no significant correlation in genotype distribution between patients and control subjects in the samples evaluated in Gilan Province, Iran (P=0.216).

    Conclusion

    The Gly56Ala polymorphism of the KISS1R gene is not related to an increase in the risk of female infertility in the population of Gilan Province, Iran. Moreover, this gene is not considered a risk factor for female infertility in northern Iran. The change in the sampling location or size makes it possible to obtain different results.

    Keywords: Allele-Specific Polymerase Chain Reaction (AS-PCR), Infertility, KISS1R Gene, Polymorphism
  • احمد همتا*، پانیذ قاسمیان صفائی
    مقدمه

    بر اساس مطالعات انجام شده، سرطان پستان یکی از شایع ترین تومورهای بدخیم است و میزان بروز آن هرسال رو به افزایش است. یکی از راه های کاهش مرگ ومیر ناشی از سرطان پستان تشخیص مارکر های زیستی مانند پلی مورفیسم های ژن لپتین rs7799039) و rs2167270  (و درمان به موقع است. لپتین یک آدیپوسیتوکین است که توسط سلول های چربی ساخته می شود و نقش مهمی در تکثیر، بقای سلولی، مهاجرت و پاسخ ایمنی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی همبستگی پلی مورفیسم های ژن لپتین با ریسک سرطان پستان در شهر اراک در ایران بود.

    مواد و روش ها

    دو پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی ژن لپتین با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز- پلی مورفیسم قطعات طولی محدود شونده  در یک مطالعه موردی- شاهدی شامل 80 بیمار مبتلابه سرطان پستان و 80 فرد سالم تعیین ژنوتیپ شدند. در این مطالعه همه تجزیه وتحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS vol.26 و با استفاده از آزمون کای  اسکوئر و در نظر گرفتن  05.0 P˂به عنوان سطح معنی دار ، انجام شده است.

    یافته های پژوهش: 

    بر اساس نتایج، میان، rs7799039 و rs2167270 و خطر ابتلا به سرطان پستان ارتباط معنی داری وجود نداشت (به ترتیب 183.0 P= و 867.0 P=). در این مطالعه، میانگین سنی افراد بیمار 47 سال بود که جوان ترین آنان 28 سال و مسن ترین آنان 79 سال سن داشت.

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های این تحقیق نشان می دهد که پلی مورفیسم ژن لپتین (rs7799039 و rs2167270)، خطر ابتلا به سرطان پستان را در جمعیت اراک در ایران افزایش نمی دهند. اگرچه بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ارتباط معنی داری میان پلی مورفیسم ژن لپتین و خطر ابتلا به سرطان پستان وجود نداشت؛ اما با توجه به اهمیت نقش ژن لپتین، پلی مورفیسم این ژن می توانند به عنوان مارکر زیستی در تشخیص زودهنگام سرطان در سایر جمعیت ها، استفاده گردند.

    کلید واژگان: پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی, ژن LEP, سرطان پستان, PCR-RFLP
    Ahmad Hamta*, Paniz Ghasemian Safaei
    Introduction

     According to the conducted studies, breast cancer is one of the most common malignant tumors, and its incidence rate is increasing yearly. One of the measures to reduce the mentalities from breast cancer is early diagnosis of biomarkers, such as Leptin polymorphisms (rs7799039 and rs2167270), and timely treatment. Leptin is an adipocytokine made by fat cells, playing a crucial role in cell proliferation, survival, migration, and immune response. The present study aimed to assess the association between polymorphisms in the Leptin gene and breast cancer risk in Arak, Iran.

    Materials & Methods

    Two SNPs of the Leptin gene (rs7799039 and rs2167270) were genotyped by PCR-RFLP method (polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism) in a case-control study, including 80 breast cancer patients and 80 healthy controls. In this study, all statistical analyses were performed in SPSS software (version 26) using the Chi-Squared test at P˂ 0.05 significant level.

    Results

    Based on the results, rs7799039 and rs2167270 showed no significant association with breast cancer risk (P=0.183 and P=0.86,  respectively). In this study, the mean age in the patient group was 47 ( an age range of 28-79 years).

    Conclusion

    As evidenced by the obtained results, Leptin gene polymorphisms (rs7799039 and rs2167270) did not increase the risk of breast cancer in the Arak population in Iran. Although based on the present study results, there was no significant association between Leptin gene polymorphisms and breast cancer risk, according to the prominent role of the Leptin gene, the polymorphisms of this gene could be used as biomarkers to predict breast cancer in other populations.

    Keywords: Breast Cancer, LEP Gene, PCR-RFLP, Single Nucleotide Polymorphism
  • سمانه صادقی، نوشین خندان دزفولی*، کیومرث امینی
    سابقه و هدف

    کورینه باکتریوم دیفتریه باکتری هوازی، گرم مثبت و غیر اسپورزا است. توکسین دیفتری (dt)، پروتئینی با سمیت بسیار بالا بوده و در اثر آلودگی باکتری به کورینه فاژ خاصی که حامل tox است، تولید می شود. هدف از مطالعه حاضر، کلونینگ ژن dt کورینه باکتریوم در سلول مستعد E.coli XL1blue برای تولید پروتئین نوترکیب و استفاده از این پروتئین در تحقیق های بعدی در سال 1401 در موسسه پژوهشی پاسارگارد بود.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی، یک نمونه DNA سویه واکسینال کورینه باکتریوم دیفتریه 8PW تحت سویه 2000CN از موسسه رازی تهران تهیه شد. برای شناسایی ژن dt، DNA سویه باکتری با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در روش واکنش زنجیره ای پلیمر از   (PCR) تکثیر یافت. با استفاده از کیت TA-کلونینگ ژن مذکور در سلول مستعد E.coli XL1blue  انجام شد. رسم درخت فیلوژنی با استفاده از تعیین توالی ناحیه ژنی srRNA  16 برای سویه باکتری استفاده شده با نرم افزار clustalX و  Mega5  انجام شد.

    یافته ها

    DNA سویه کورینه باکتریوم دیفتری حامل ژن dt بودند. انجام TA-کلونینگ ژن dt با روش های Real Time PCR، تعیین توالی محصول PCR، حضور کلنی های سفید آبی و تکثیر با پرایمر M13  تایید شد. نتیجه تعیین توالی ناحیه ژنی SrRNA 16 تایید کننده کورینه باکتریوم دیفتری بود.

    نتیجه گیری

    در این بررسی ژن dt  در وکتور E.coli XL1blue  کلون و سپس تایید شد و در جهت آماده سازی برای ابزار پروتئین نوترکیب و همچنین به عنوان یک آنتی ژن قوی در تحریک سیستم ایمنی می تواند در نظر گرفته شود. این ژن می تواند در مطالعه های بعدی استفاده شود.

    کلید واژگان: دیفتری, کورینه باکتریوم, ژن Dt, کلونینگ
    Samaneh Sadeghi, Nooshin Khandan Dezfully*, Kumars Amini
    Background and Aim

    Corynebacterium diphtheriae is an aerobic, gram-positive, non- sporulating bacterium. Diphtheria toxin (dt) is a highly toxic protein and produced as a result of bacterial infection with a special corynephage that carries tox. The aim of the present study was to clone the dt gene of Corynebacterium in susceptible E.coli XL1blue cell in order to produce a recombinant protein and use this protein in subsequent research in 2022 at Pasargård Research Institute.

    Methods

    In this Cross- sectional study, a DNA sample of Corynebacterium diphtheria vaccinal strain PW8 Sub- strain 2000CN was prepared from Razi Institute in Tehran. To identify the dt gene, the DNA bacterial strain was amplified using specific primers in the polymerase chain reaction (PCR) method. Using the TA- cloning kit, the dt gene was cloned in the susceptible E.coli XL1blue cell. The phylogeny tree for the bacterial strain was performed by DNA sequencing of the 16 srRNA gene region using clustalX and Mega5 software.

    Results

    The DNA of Corynebacterium diphtheria carried the dt gene. TA- cloning of the dt gene was confirmed by the Real- Time PCR method, DNA sequencing of the PCR product, the presence of white- blue colonies, and amplification with an M13 primer. The result of DNA sequencing of the 16 srRNA gene region was confirmed as Corynebacterium diphtheria.

    Conclusion

    In this study, the dt gene was cloned in the E.coli XL1blue vector and then confirmed, and it can be considered as a powerful antigen for the preparation of the recombinant protein tool, as well as for stimulating the immune system. This gene can be used in future studies.

    Keywords: Diphtheria, Corynebacterium, Dt Gene, Cloning
  • زهرا فاضلی، علی نعمتی*، احسان کریمی
    سابقه و هدف

    باوجود پیشرفت های اخیر در تشخیص و درمان، سرطان پستان هنوز اولین دلیل مرگ زنان در کل جهان است. امروزه زئین به دلیل آب گریزی عالی، زیست تخریب پذیری، چسبندگی بیولوژیکی و ویژگی های اقتصادی، به عنوان یک جزء پرکاربرد در سیستم های دارورسانی استفاده می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر نانوذرات زئین- بتا سیکلودکسترین بارگذاری شده با نارینجین بر بیان ژن های Cas9 و Bcl2 روی رده سلولی 7MCF انجام شده است.

    روش کار

    در این مطالعه تجربی، اندازه نانوذرات زئین- بتا سیکلودکسترین سنتز شده، مورفولوژی سطح و ساختار شیمیایی به ترتیب با پراکندگی نور دینامیکی (DLS)، میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FT-IR) تعیین شد. سلولی MCF7 با غلظت های مختلف نانوذرات زئین- بتاسیکلودکسترین بارگذاری شده با نارینجین 15/6، 31/2، 62/5، 125، 250 و 500 میکروگرم بر میلی لیتر) به مدت 24ساعت تیمار و سپس اثر سمیت با استفاده از تست MTT ارزیابی شد. رنگ آمیزی DAPI برای بررسی القای آپوپتوزیس و سنجش فلوسیتومتری برای ارزیابی آثار نانوذره بر زنده مانی سلولی و بیان ژن Cas9 و  Bcl2 در مقایسه با ژن GAPDH با روش  Real time- PCR انجام شد. نتایج حاصل از این بررسی ها با نرم افزار SPSS و آزمون تعقیبی Tukey آنالیز شد.

    یافته ها

    یافته های این تحقیق نشان داد که نانوذره در اندازه 144 نانومتر با پتانسیل زتای 16/2- mV، یکنواختی شکل و ساختار مورد انتظار سنتز شده است. میزان شاخص پراکندگی PDI معادل 0/17 محاسبه شد. همچنین با افزایش غلظت نانوذرات بارگذاری شده با نارینجین، میزان بقای سلول ها به طور معنا داری نسبت به شاهد کاهش یافت، به طوری که در Real time-PCR بیان ژن Cas9 و Bcl2 در زمان 24 ساعت تحت تاثیر غلظت های مختلف نانوذرات زئین- بتاسیکلودکسترین بارگذاری شده با نارینجین (IC50 با غلظت 62.5 میکروگرم بر میلی لیتر) نسبت به گروه شاهد به ترتیب افزایش و کاهش معنا داری را نشان داد (0/01 > P).

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این تحقیق ترکیب زئین- بتاسیکلودکسترین بارگذاری شده با نارینجین علیه سلول های سرطان پستان موثر بوده و می تواند به عنوان کاندیدای مناسبی برای درمان سرطان پستان مورد مطالعه تکمیلی قرار گیرد.

    کلید واژگان: نارینجین, سرطان پستان, ژن Cas9, ژن Bcl2, رده سلولی MCF7, بتاسیکلودکسترین, زئین
    Zahra Fazeli, Ali Neamati*, Ehsan Karimi
    Background and Aim

    Despite recent advances in diagnosis and treatment, breast cancer is still the first cause of death for women worldwide. Today, zein is used as a widely used component in drug delivery systems due to its excellent hydrophobicity, biodegradability, biological adhesion and economic characteristics. This study was conducted with the aim of investigating the effect of zein- beta- cyclodextrin nanoparticles loaded with naringin on the expression of Cas9 and Bcl2 genes in MCF7 cell line.

    Methods

    In this experimental study, the size, surface morphology, and chemical structure of the synthesized β-CD-zein nanoparticles were determined by dynamic light scattering (DLS), scanning electron microscopy, and Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR), respectively. MCF7 cells were treated with different concentrations of zein-beta- cyclodextrin nanoparticles loaded with naringin (15.6, 31.2, 62.5, 125, 250 and 500 μg/ ml) for 24 hours and then the toxicity effect was evaluated using the MTT test. DAPI staining was performed to investigate the induction of apoptosis, and a flow cytometry assay was performed to evaluate the effects of β-CD- zein on cell viability, migration, and expression of genes related to migration and apoptosis. Finally, the expression of the Cas9 and Bcl2 genes compared to the GAPDH gene was checked by the real-time method. The results of these surveys were analyzed with SPSS software and Tukey's post hoc test.

    Results

    The results showed that the nanoparticle was synthesized with a size of 144 nm, zeta potential of -16.2 mV, uniform shape and expected structure. The dispersion index of PDI was calculated as 0.17. Also, with increasing the concentration of nanoparticles loaded with naringin, the survival rate of cells decreased significantly compared to the control. Moreover, Real-time PCR showed that  the expression of Cas9 and Bcl2 gene in 24 hours under the influence of different concentrations of zein- beta- cyclodextrin nanoparticles loaded with naringin (IC50 with a concentration of 62.5 μg/ ml) significantly increased and decreased, respectively (P < 0.01.) compared to the control group.

    Conclusion

    Based on the findings of this research, the combination of zein- beta cyclodextrin loaded with naringin is effective against breast cancer cells and can be studied as a suitable candidate for breast cancer treatment.

    Keywords: Naringin, Breast Cancer, Cas9 Gene, Bcl2 Gene, MCF7 Cell Line, Beta- Cyclodextrin, Zein
  • مرتضی تاجدار*، رسول زحمتکش رودسری
    زمینه و هدف

    بیماری زخم پپتیک التهاب دردناکی است که در جداره داخلی معده یا بخش ابتدایی روده کوچک (اثنی عشر) ایجاد می شود. یکی از علل اصلی بیماری، عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد.  TLRsها (Toll Like Receptors) نقش بسیار مهمی به عنوان یک عامل هشدار دهنده در تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری در سیستم ایمنی دارند. TLRها متعلق به یک گروه از گیرنده های تشخیص الگو سیستم ایمنی ذاتی میزبان هستند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم C1174T ژن TLR5 در بیماران مبتلا به زخم پپتیک همراه با عفونت هلیکوباکترپیلوری در جمعیت استان مازندران بود.

    روش تحقیق: 

    در این مطالعه موردی- شاهدی 150 فرد بیمار مبتلا به زخم پپتیک همراه با عفونت هلیکوباکترپیلوری و 150 فرد سالم، بررسی شدند. پس از استخراج DNA ژنومی از نمونه های بیوپسی معده، فراوانی ژنوتیپی و آللی در افراد بیمار و گروه کنترل به روش Three primer ARMS PCR تعیین شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 23) انجام شد.

    یافته ها

    فراوانی ژنوتیپ های CC,CT,TT در بیماران به ترتیب 3/31، 3/49 و 3/19 درصد در افراد سالم به ترتیب16، 3/45 و 6/38 درصد بود. آنالیز آماری نشان دهنده ارتباط معنا داری بین پلی مورفیسم جایگاه  C1174Tژن TLR5 و بیماری زخم پپتیک بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد حضور آلل T در موقعیت C1174T را می توان به عنوان یک عامل برای افزایش خطر ابتلا به بیماری زخم پپتیک مطرح نمود. اگرچه بررسی سایر پلی مورفیسم های ژن TLR5 در جمعیت های بزرگتر مورد نیاز است.

    کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, زخم پپتیک, پلی مورفیسم, ژن TLR5
    Morteza Tajdar*, Rasool Zahmatzadeh Roodsari
    Background and Aims

    Peptic ulcer is a painful inflammatory disease occurring inside the gastric or the first part of the small intestine (duodenum). One of the leading causes of this disease is Helicobacter pylori infection. Toll-like receptors (TLRs) play a crucial role as a warning factor in the detection of Helicobacter pylori infection in the immune system. TLRs belong to a group of pattern recognition receptors of the host's innate immune system. The present study aimed to assess the relationship between the C1174T polymorphism of the TLR5 gene and Helicobacter pylori infection in patients with peptic ulcers in Mazandaran province.

    Materials and Methods

    This case-control study investigated 150 patients with peptic ulcer and Helicobacter pylori infection and 150 healthy individuals. After extracting genomic DNA from gastric biopsy samples, genotypic and allelic frequency in patients and control group was determined by Three primer ARMS PCR method. Data were analyzed in SPSS software (version 23).

    Results

    The frequency rates of CC, CT, and TT genotypes in patients were 19.3%, 49.3%, and 31.3%, respectively. In healthy people, these values were obtained at 38.6%, 45.3%, and 16%, respectively. Statistical analysis demonstrated a significant relationship between the C1174T polymorphism of the TLR5 gene and peptic ulcer disease.

    Conclusion

    As evidenced by the results of this study, the presence of the T allele at the C1174T position can be considered a factor for increasing the risk of peptic ulcer disease; nonetheless, the investigation of other TLR5 gene polymorphisms in larger populations is needed.

    Keywords: Helicobacter Pylori, Peptic Ulcer, Polymorphism, TLR5 Gene
  • نیلوفر رضایی، شهلا شاهسوندی*، محمدرضا سمیعی
    مقدمه

    سویه های جهش یافته مقاوم به آنالوگ های نوکلئوزیدی/نوکلئوتیدی ویروس هپاتیت B (HBV) در نتیجه طولانی شدن زمان مصرف و بروز پلی-مرفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP) و جهش های گریز پدیدار می شوند. هدف از مطالعه حاضر ، شناسایی فشارهای انتخابی و جهش فرار ایمنی در ژن HBsAg (S) در بیماران مبتلا به HBV مزمن است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی که در سال 1397 در شهر کرج انجام شد، پنجاه بیمار مبتلا به هپاتیت B مزمن در دو گروه تحت درمان و بدون درمان دسته بندی شدند. تعداد کپی های DNA ویروس هر بیمار با real time PCR برآورد شده و توالی ژن S تعیین شد. اثر هر SNP بر پایداری پروتئین S با I-mutant و برآورد میزان انرژی آزاد DDG پیش بینی شد.

    یافته ها

    کمترین میزان بار ویروس و بیشترین آن به ترتیب 101 × 1/1 و ml/108 × 3/4 کپی برآورد شد. بیشترین تعداد جهش منجر به تغییر شامل Q101R، T115N، S143L، و Q129P در یک فرد با سابقه مصرف دارو تعیین شد. در یک بیمار بدون درمان، جهش های M133T و L175S مشاهده شد. جهش Q129P، S174N و Y134C نیز در افراد دیگر با سابقه درمان مشاهده شد. از مجموع 8 تغییر اسید آمینه، L175S با DDG برابر با Kcal/mol 87/1- بیشترین اثر کاهشی را بر پایداری پروتئین S داشت.

    نتیجه گیری

    براساس این داده ها، بین SNP ژن S ویروس و پیدایش جهش گریز ارتباط وجود دارد. یافته های بررسی های جهش های گریز می تواند بر بهبود درمان و ایمن سازی علیه عفونت مزمن هپاتیت B اثر گذار باشد.

    کلید واژگان: عفونت مزمن هپاتیت B, جهش گریز, ژن S, پلی مرفیسم تک نوکلئوتیدی
    Niloufar Rezaee, Shahla Shahsavandi *, Mohammad Reza Samiee
    Background

    Mutant strains resistant to nucleoside/nucleotide analogs of hepatitis B virus (HBV) emerge due to the prolonged usage and single nucleotide polymorphism (SNP) incidence and escape mutations. The current study aimed to detect the selective pressures and the immune-associated escape mutation in HBsAg (S) gene in chronically HBV-infected patients.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study in 2013, fifty patients with chronic hepatitis B in Karaj were divided into treated and untreated groups. The number of virus DNA copies was quantified by real-time PCR and S gene was sequenced. The effect of each SNP on S protein stability was predicted with 1-mutant and DDG free energy estimation.

    Results

    The lowest and the highest viral load in the serum samples were estimated 1.1 × 101/ml and 4.3 × 108/ml copies, respectively. The highest number of mutations leading to amino acid substitution includes Q101R, T115N, S143L, and Q129P was determined in one person who used drug was identified. In one patient without treatment, the M133T and L175S mutations were observed. The Q129P, S174N, and Y134C were also seen in others with a history of treatment. Of the 8 amino acid changes, L175S with DDG equal to 1.87 Kcal/mol had the greatest reduction effect on S protein stability.

    Conclusion

    According to these data, there is a relationship between the SNP of the virus S gene and the emergence of escape mutations. Findings of studies of escape mutations in human populations can influence the improvement of treatment and immunization against chronic hepatitis B infection.

    Keywords: Chronic Hepatitis B Infection, Escape Mutation, S Gene, Single Nucleotide Polymorphism
  • علیرضا شعبانی، علی اکبر شعبانی*، رضا نصر، مریم اردکانیان، سیما روایی، علیرضا افغان پرتابی، حسین عنانی، هدی شعبانی، علی ابوذری، مجید قربانی، فاطمه مهرجو
    هدف

    گزارشات متعددی، حاکی از شیوع مقاومت های چندگانه دارویی با واسطه انواع مختلف(ESBL Lactamases Extended Spectrum Beta) از جمله آنزیم های حاصل از بیان ژن SHV در نقاط مختلف دنیا  موجود می باشد، که یکی از معضلات عمده درمانی و پزشکی می باشد. امروزه، بررسی نقش باکتری اشریشیاکلی در انواع عفونت ها از جمله عفونت های بیمارستانی، میزان استفاده از آنتی بیوتیک های مختلف در درمان، با توجه به افزایش روز افزون مقاومت باکتری های عامل عفونت در برابر آنتی بیوتیک ها یک ضرورت است. هدف از اجرای این طرح پژوهشی، بررسی میزان شیوع ژن SHV به عنوان یکی از ژن های کد کننده  ESBL در باکتری های مولد عفونت  ازجمله در سویه های E. coli بود.

    مواد و روش ها

    نمونه برداری و جداسازی اشریشیاکلی از نمونه های جمع آوری شده از مراجعین مشکوک به عفونت ادراری با استفاده از روش های استاندارد و آزمون آنتی بیوگرام با استفاده از روش دیسک- دیفیوژن بر روی آن ها انجام شد. به منظور تشخیص قطعی تولید آنزیم های بتالاکتاماز وسیع الطیف (ESBLs) با استفاده از زوج دیسک های آنتی بیوتیکی سفتازیدیم، سفوتاکسیم، سفوتاکسیم، و سفتازیدیم/ با و بدون کلاوولانیک اسید خریداری شده از شرکت Mast انگلیس مورد آزمون قرار گرفتند. با استخراج DNA از آن ها و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی، ارزیابی و تهیه شده برای ژن SHV و انجام PCR وجود و یا فقدان ژن SHV در سویه های فوق، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با استفاده ازآزمون آماری مجذور کای (2×، chi-square) و نرم افزار 16spss آنالیز گردید.

    یافته ها

    سویه های باکتری E. coli از 151 نمونه ایزوله ادراری (75/37%) جدا گردید. ایزوله های مقاوم به نیتروسفین، به عنوان سویه های احتمالی تولید کننده بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBLs) تلقی شدند، نتیجه آزمون فنوتیپی تائیدی، بر روی سویه های ESBL مثبت (+) احتمالی، در 33 مورد (47/67%) آن ها مثبت بود. با انجام PCR با استفاده از زوج پرایمرهای طراحی و تهیه شده برای تشخیص و شناسایی ژن SHV، نتیجه این آزمایش نیز در 9 مورد (72/72%) آن ها مثبت بود.

    نتیجه گیری

    به کارگیری روش های مولکولی در کنار روش های فنوتیپی جهت تشخیص دقیق عوامل عفونی، حتی فرم های زنده اما غیر قابل کشت آن ها (Viable but Nonculturable, VBNC) و ژن های مقاومت، می تواند کارآئی روش های "اپیدمیولوژی  مولکولی" در پیگیری و مبارزه با عفونت ها و از جمله عفونت های بیمارستانی را افزایش دهد.

    کلید واژگان: بتالاکتاماز وسیع الطیف, اشریشیاکلی, عفونت ادراری, ژن SHV
    Alireza Shabani, Ali Akbar Shabani*, Reza Nasr, Maryam Ardakanian, Sima Ravai, Alireza Afghan Pertabi, Hossein Anani, Hoda Shabani, Ali Abu Zari, Majid Qurbani, Fateme Mehrjo
    Introduction

    Numerous reports indicate the spread of multiple drug resistances through different types of Extended Spectrum Beta Lactamase (ESBL), including enzymes resulting from SHV gene expression in different parts of the world, which is one of the major medical and therapeutic problems. Nowadays, investigating the role of Escherichia coli bacteria in various infections, including hospital infections, and the amount of use of different antibiotics in treatment, considering the increasing resistance of bacteria causing infection to antibiotics, is a necessity. The purpose of this research project was to investigate the prevalence of the SHV gene as one of the genes encoding ESBL in infectious bacteria including E. coli strains.

    Materials and Methods

    Sampling and isolation of Escherichia coli collected from clients suspected of urinary tract infection using standard methods and antibiogram test using disc-diffusion method were performed on them. To identify strains producing broad-spectrum beta-lactamases (ESBLs), nitrocephene-resistant isolates rechecked with the combined disc method to definitively detect the production of broad-spectrum beta-lactamase enzymes (ESBLs) with the use of pairs of ceftazidime, cefotaxime, cefotaxime, and ceftazidime antibiotic discs with and without clavulanic acid purchased from British Mast Company were tested. By extracting DNA from them using specific primers designed, evaluated, and prepared for the SHV gene, and performing PCR, the presence or absence of the SHV gene in the above strains was evaluated.

    Results

    E. coli strains were isolated from 151 urinary samples (37.75)%. Isolates resistant to nitrocephene were considered as possible strains producing extended-spectrum beta-lactamases (ESBLs), the result of the confirmatory phenotypic test on probable positive (+) ESBL strains, in 33 cases (67.47) % of them were positive. By performing PCR using a pair of specific primers designed and prepared to detect and identify the SHV gene, the result of this test was also positive in 9 cases (72.72) % of them.

    Conclusion

    Using molecular methods along with phenotypic methods to accurately diagnose infectious agents, even their VBNC (viable but non-culturable) forms, and resistance genes can make the effectiveness of "molecular epidemiology" methods in tracking and increasing the fight against infections, including hospital infections.

    Keywords: ESBL, Escherichia Coli, Urinary Tract Infection, SHV
  • فرزانه اولیا، محمدمهدی حیدری*، مهری خاتمی، احسان ضیایی، محمدعلی برومند
    مقدمه

     علی رغم دهه ها تلاش در تشخیص و درمان تومورهای مغزی، همچنان این نوع تومورها، در بین کشنده ترین انواع سرطان ها دسته بندی می شوند. فعال شدن آنزیم تلومراز، به عنوان یک عامل اساسی در نامیرایی این سلول ها شناخته شده است. ژن TERT با بیان زیرواحد کاتالیتیک آنزیم، به عنوان مهم ترین تنظیم کننده فعالیت تلومراز معرفی شده است. جهش های نقطه ای در ناحیه پروموتری ژن TERT، به ویژه در نقاط داغ پروموتر، می توانند نفش مهمی در اتصال فاکتورهای رونویسی فعال کننده و مهار اتصال فاکتورهای تنظیم منفی ژن TERT و درنهایت، تنطیم بیان این ژن ایفا کنند. این پژوهش، با هدف شناسایی و بررسی بیوانفورماتیکی جهش های ناحیه پروموتری ژن TERT در تومور مغزی بدخیم گلیوبلاستوما انجام شده است.

    روش بررسی

     این مطالعه به روش مورد - شاهدی انجام گرفته است و 35 فرد مبتلا به تومور مغزی گلیوبلاستومای مولتی فرم و 40 فرد به عنوان نمونه های کنترل بررسی شدند. در این پژوهش، از تکنیک Touchdown PCR و روش تعیین توالی مستقیم DNA، جهت تشخیص جهش های ناحیه پروموتر ژن TERT در افراد مبتلا به گلیوبلاستوما استفاده شد. هم چنین آنالیزهای بیوانفورماتیکی، برای بررسی اثر پاتوژنسیتی تغییرات نوکلئوتیدی این ناحیه ژنی انجام شد.

    نتایج

     طی این مطالعه، 3 جهش نقطه ای در ناحیه هسته پروموتر ژن TERT شناسایی شد (c.*146C>T، c.*144C>G و c.*143G>C) که از بین آن ها، 2 جهش برای اولین بار در بیماران گلیوبلاستومای مولتی فرم مشاهده شد و یک جهش دیگر نیز در نقطه ی داغ هسته پروموتری ژن (c.*146C>T) واقع شده بود.

    نتیجه گیری

     در این مطالعه، اثر پاتوژنسیتی جهش های ناحیه پروموتر TERT به عنوان بیومارکر گلیوبلاستوما بررسی شد. چنین یافته هایی، این احتمال را افزایش می دهند که جهش های سوماتیکی در مناطق تنظیم کننده، ممکن است رویدادهای القایی مهمی در روند سرطان زایی باشند.

    کلید واژگان: تومور مغزی, تلومراز, گلیوبلاستومای مولتی فرم, ژن TERT, Touchdown PCR
    Farzaneh Owlia, Mohammadmehdi Heidari*, Mehri Khatami, Ehsan Ziaei, Mohammadali Broomand
    Introduction

    Brain tumors are considered to be one of the most dangerous types of cancer, despite decades of research and treatment efforts. The activation of the telomerase enzyme is a critical factor in the immortality of these cells. Mutations in the promoter region of the TERT gene, particularly in the promoter hot spots, can influence the binding of activating transcription factors and inhibit the binding of negative regulatory factors of the TERT gene, ultimately regulating the gene's expression. This study aimed to identify and investigate the mutations of the TERT gene promoter region in glioblastoma, a malignant brain tumor, using bioinformatics.

    Methods

    A study was conducted using the case-control method where 35 patients with glioblastoma multiform brain tumor were examined along with 40 people who were examined as control samples. In this research, the Touchdown PCR technique and direct DNA sequencing were used to detect mutations in the promoter region of the TERT gene in patients with glioblastoma. Furthermore, bioinformatic analyses were conducted to investigate the pathogenic effect of nucleotide changes in this gene region.

    Results

    In the core region of the TERT gene promoter, three-point mutations were identified (c.*146C>T، c.*144C>G and c.*143G>C). Two of these mutations were novel and have been observed for the first time in glioblastoma multiform. The remaining mutation was located in the promoter core's hot spot of the gene. This mutation was known as c.*146C>T.

    Conclusion

    In this research, the harmful impact of TERT promoter region mutations as a biomarker for glioblastoma was examined. These findings suggest that mutations in regulatory regions, as well as coding sequences, could be significant contributory factors in the process of carcinogenesis.

    Keywords: Brain Tumor, Telomerase, Glioblastoma Multiform, TERT Gene, Touchdown PCR, Bioinformatics
  • شبنم کاباران زاد قدیم، شیوا قلی زاده قلعه عزیز*، قادر بابائی، سحر مهرانفر، رحیم محمودلو
    پیش زمینه و هدف

    از ژن درمانی در بیماری های مختلفی مانند سرطان ها استفاده می شود. سرطان سینه شایع ترین بدخیمی در بانوان در سطح جهان است که لزوم استفاده از رویکردهای نوین را نشان می دهد. توانایی الگوریتم های هوش مصنوعی برای پردازش مجموعه داده های بزرگ، تشخیص الگوهای پیچیده و طبقه بندی آن ها را می توان در جهت بهبود روند ژن درمانی در سرطان سینه استفاده کرد. هدف این مقاله مرور متون موجود و تاکید بر کاربردهای بالینی هوش مصنوعی در ژن درمانی سرطان سینه است.

    مواد و روش کار

    برای انجام این مطالعه؛ از بررسی و مرور مقالات موجود با جستجوی کلیدواژه های مرتبط باهدف مطالعه در پایگاه اطلاعاتی PubMed، جمع آوری اطلاعات انجام شد.

    یافته ها

    با طراحی الگوریتم های هوش مصنوعی و تحلیل های مسیرهای مولکولی بسیار پیچیده در بدن انسان با الگوبرداری از تجربیات دانشمندان و پزشکان در مطالعات بالینی و شبیه سازی فرآیندهای بیولوژیکی مرتبط با تنظیم بیان ژن در بدن انسان، اثربخشی ناقل های ژنی، کنترل پارامترهای تحویل ژن/دارو و مدل سازی سلول ها، میزان خطاهای پزشکی را به حداقل رساند و با تشخیص زودرس بیماری و پیش بینی اثربخشی دارو، درمان های شخص محور اثربخشی درمان های نوینی مانند ژن درمانی را با کمترین عوارض در بالاترین سطح به بیماران ارائه کرد.

    بحث و نتیجه گیری

    طی ده اخیر تلاش های زیادی شده تا از انواع روش های ژن درمانی در بیماری مبتلا به سرطان سینه با کمترین عوارض و بیشترین اثرگذاری استفاده گردد لذا جهت بهینه سازی تشخیص های زودرس و ژن درمانی اثرگذار سرطان سینه، هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی بشمار می رود و ترکیب آن با علوم نوین و بین رشته ای در بهبود ارتقای میزان سلامت جامعه موضوع بسیار مورد علاقه برای دانشمندان است اما به علت محدودیت هایی که برای استفاده از آن وجود دارد مانند موارد اخلاقی و هزینه های بالا باید با دقت بالا و بررسی های کافی از این علم استفاده کرد.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, سرطان سینه, ژن درمانی
    Shabnam Kabaranzadghadim, Shiva Gholizadeh-Ghaleh Aziz*, Ghader Babaei, Sahar Mehranfar, Rahim Mahmodlou
    Background & Aims

    Gene therapy is used in various diseases such as cancer. Breast cancer is the most common malignancy in women worldwide, which shows the necessity of using innovative approaches in treatment methods. The ability of artificial intelligence algorithms to process large data, complex patterns, and classify them can be used to improve the process of gene therapy in breast cancer. The aim of this article is to review the available information and emphasize the applications of artificial intelligence in targeted gene therapy for breast cancer.

    Materials & Methods

    To carry out this study we used the articles on PubMed databases by searching for related keywords to collect information.

    Results

    By designing artificial intelligence algorithms and analyzing very complex molecular pathways in the human body and sampling the experiences of scientists and doctors in clinical studies and simulating biological processes related to the regulation of gene expression in the human body, the effectiveness of gene carriers, control of gene delivery parameters/medicine and modeling of cells minimized the rate of medical errors and with early diagnosis of the disease and predicting the effectiveness of the medicine, it provided patient-centered treatments of the effectiveness of new treatments such as gene therapy with the least complications at the highest level.

    Conclusion

    In recent decade, many efforts have been made to use all types of gene therapy for breast cancer patients with the least complications and the most effectiveness. Therefore, artificial intelligence is a powerful tool for optimizing early diagnosis and treatment for breast cancer. It’s combination with interdisciplinary sciences in improving the health of the society is a very interesting topic for scientists, but due to the limitations that exist for its use, such as ethical cases and high costs, it should be done with high precision and sufficient studies.

    Keywords: Artificial Intelligence, Breast Cancer, Gene Therapy
  • فاطمه لطفی داشبلاغ، سارا غفاریان*
    مقدمه

    ژنTP53  بر روی بازوی کوتاه کروموزوم 17 که به عنوان ژن سرکوب کننده تومور شناخته شده است، کد کننده فاکتور رونویسی p53 می باشد و این فاکتور پیشرفت چرخه سلولی را کنترل می کند. این مطالعه با هدف بررسی همراهی چندشکلی rs12602273 C>G ژن TP53 با استعداد ابتلا به سرطان پستان در جمعیت شمال غرب ایران انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه مورد - شاهدی، همراهی چندشکلی rs12602273 ژن TP53 با استعداد ابتلا به سرطان پستان در جامعه آماری متشکل از 100 مورد بیمار و 100 فرد سالم با تکنیک Tetra ARMS-PCR مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های حاصل با استفاده از نرم افزارversion 16  SPSS و برنامه آماری آنلاین javastat online statistics package انجام شد.

    نتایج

    فراوانی ژنوتیپ های CC، CG و GG در بیماران به ترتیب 81/52، 16/30 و 2/17 درصد و فراوانی آن ها در افراد سالم مورد مطالعه به ترتیب 79/34، 17/39 و3/26 درصد بود. فراوانی آلل های C و G در افراد بیمار به ترتیب 89/67 و 10/32 درصد بود. در جمعیت کنترل فراوانی آلل های C و G در افراد بیمار به ترتیب 88/04 و 11/95 درصد بود. تجزیه های آماری نشان دهنده عدم همراهی فراوانی ژنوتیپی (P >0.05) و آللی (P>0.05) چندشکلی (rs12602273C>G) ژن TP53 با سرطان پستان بود. هم چنین نتایج حاصل نشان دهنده عدم همراهی چندشکلی مورد مطالعه با ویژگی های بالینی بیماران مبتلا به سرطان پستان در زنان شمال غرب ایران بود (P>0.05).

    نتیجه گیری

    براساس نتایج حاصل چندشکلیrs12602273C>G ژن با TP53 با افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان همراهی ندارد. همراهی توزیع ژنوتیپی این SNP با ویژگی های بالینی بیماران غیرمعنی دار بود.

    کلید واژگان: سرطان پستان, چند شکلی تک نوکلئوتیدی, ژن TP53, Tetra ARMS-PCR
    Fatemeh Lotfi Dashbelagh, Sara Ghaffarian*
    Introduction

    The TP53 gene on the short arm of chromosome 17p, which is known as a tumor suppressor gene, encodes the transcription factor p53, and this factor controls cell cycle progression. This study was done to assess the association of TP53 (rs12602273C>G) gene polymorphism with the risk and prognosis of breast cancer in women of northwest of Iran.

    Methods

    In this case-control study, the association of TP53 (rs12602273C>G) gene polymorphism with breast cancer risk was studied in a population, including 100 patients and 100 healthy individuals was investigated by Tetra ARMS-PCR technique. The analysis of the resulting data was done using SPSS version 16 software and JavaStat online statistics package.

    Results

    In the case group, the frequency of CC, CG, and GG genotypes were 81.52, 16.3, 2.17 percent, respectively and they were 79.34, 17.39, and 3.26 percent for the control group. Similarly, C and G allele frequency in case group was 89.67 and 10.32 percent and those in the control group was 88.04 and 11.95 percent, respectively. Statistical analyzes showed no association between genotypic (P>0.05) and allelic (P>0.05) polymorphism (rs12602273C>G) of TP53 gene with breast cancer. Also, the results showed that the studied polymorphism was not associated with the clinical characteristics of breast cancer patients in the Northwest of Iran (P>0.05).

    Conclusion

    These research findings suggest that TP53 polymorphism of rs12602273C>G is not related to the risk of breast cancer. The association of the genotypic distribution of this SNP with the clinical characteristics of the patients was insignificant.

    Keywords: Breast cancer, Single nucleotide polymorphism, TP53 gene, Tetra ARMS-PCR
  • مریم خانی، آرش جاوری، آرزو بازرگانی، گیلدا کریمی، معصومه فخرطه*
    سابقه و هدف

    کلاستر miR-302/367 نقش مهمی در بازبرنامه ریزی سلول های سوماتیک به سلول های بنیادی پرتوان و حفظ پرتوانی ایفا می کند. تا به حال، مطالعه های متعددی در زمینه مکانیسم عمل کلاستر miR-302/367 در بازبرنامه ریزی انجام شده، اما یافته چندانی درباره تاثیر اختصاصی این کلاستر بر مسیر پیام رسان mTOR وجود ندارد. مسیر mTOR علاوه بر کنترل روندهای سلولی مختلف، نظیر تکثیر، تمایز و اتوفاژی، نقش مهمی را در فرآیند بازبرنامه ریزی بر عهده دارد. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف شناسایی تاثیر کلاستر miR-302/367 روی مسیر mTOR در سلول های بنیادی بافت چربی طراحی شد.

    روش کار

    در این مطالعه تجربی، سلول های بنیادی بافت چربی در مرحله پاساژ سوم تا پنجم با استفاده از کیت و سیستم ترنسفکشن نئون با وکتور TDH101PA-GP بیان کننده کلاستر mir-302/367 و وکتور Mock ترنسفکت شدند. یک هفته پس از ترنسفکشن، بیان برخی از ژن های مسیر پیام رسان mTOR در سلول های بنیادی بافت چربی با روش Real-Time PCR  مقایسه ای بررسی شد. نسبت بیان ژن ها در گروه های miR-302/367 و Mock (4 تکرار) با استفاده از نرم افزار REST 2009 و آزمون Pair Wise Fixed Reallocation Randomization Test بین دو گروه مقایسه شد. همچنین، بیان برخی از پروتئین های مسیر mTOR با روش وسترن بلات ارزیابی شد.

    یافته ها

    بیش بیان کلاستر miR-302/367 سبب کاهش معنا دار در بیان ژن های AKT، MTOR، RAPTOR و RICTOR شد، به طوری که بیان این ژن ها در گروه miR-302/367 نسبت به گروه Mock به ترتیب به 0/44، 0/51، 0/56 و 0/6 کاهش یافت (P<0.05). بیان ژن ها در گروه Mock یک در نظر گرفته شد. همچنین، طبق بررسی وسترن بلات بیان پروتئین های AKT فسفریله و MTOR فسفریله در سلول های بنیادی بافت چربی ترنسفکت شده با کلاستر miR-302/367  کمتر از گروه Mock بود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که بیش بیان خوشه miR-302/367 می تواند فعالیت مسیر پیام رسان mTOR را در سلول های بنیادی بافت چربی مهار کند و با این مکانیسم بازبرنامه ریزی سلول ها را تحت تاثیر قرار دهد.

    کلید واژگان: کلاستر Mir-302, 367, ترنسفکشن, مسیر Mtor, سلول های بنیادی بافت چربی, ژن AKT, ژن MTOR, ژن RAPTOR, ژن RICTOR, AKT فسفریله, MTOR فسفریله
    Maryam Khani, Arash Javeri, Arezoo Bazargani, Gilda Karimi, Masoumeh Fakhr Taha*
    Background and Aim

    The miR-302/367 cluster plays a critical role in reprogramming of somatic cells into pluripotent stem cells and in maintaining pluripotency. Until now, several studies have been conducted on the mechanism of miR-302/367 cluster in reprogramming, while little research has been done specifically on the effect of this cluster on mTOR signaling pathway. The mTOR pathway not only controls various cellular processes, such as proliferation, differentiation and autophagy, but also plays a significant role in the reprogramming process. Therefore, the present study was designed to identify the effect of miR-302/367 cluster on the mTOR pathway in adipose tissue-derived stem cells (ADSCs).

    Methods

    In this experimental study, the third to fifth- passaged ADSCs were transfected with TDH101PA- GP vector expressing mir-302/367 cluster and the mock vector using a Neon Transfection Kit and Neon Transfection System. One week after transfection, the expression of some mTOR signaling molecules in the ADSCs was assessed by comparative Real- Time PCR. Relative gene expression between the miR-302/367 and mock groups (4 replicates) was calculated by REST 2009 software based on Pair Wise Reallocation Randomization Test. Also, the expression of some mTOR pathway proteins was assessed by western blot analysis.

    Results

    The overexpression of miR-302/367 cluster significantly reduced the expression of AKT, MTOR, RAPTOR, and RICTOR genes; the expression of these genes in the miR-302/367 transfection group compared to the mock group decreased to 0.44, 0.51, 0.56 and 0.6, respectively (P< 0.05). The expression of genes in the mock group was assumed as one. Also, as revealed by western blot analysis, the expression of phosphorylated AKT and phosphorylated MTOR proteins decreased in the ADSCs transfected with miR- 302/367 cluster compared to the mock group.

    Conclusion

    Overexpression of the miR-302/367 cluster appears to inhibit the activity of the mTOR signaling pathway in ADSCs and affect the cell reprogramming through this mechanism.

    Keywords: Mir-302, 367 Cluster, Transfection, Mtor Pathway, ADSC, AKT Gene, MTOR Gene, RICTOR Gene, RAPTOR Gene, Phosphorylated AKT, Phosphorylated MTOR
  • طناز تقوی، رسول زحمتکش رودسری*
    زمینه و هدف

    پرولاپس دریچه میترال، یک اختلال دریچه ای قلب است که دریچه بین حفره های چپ قلب را تحت تاثیر قرار می دهد. عوامل ژنتیکی نقش مهمی در بروز پرولاپس دریچه میترال دارند. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط پلی مورفیسم حذف/درج ژن ACE با پرولاپس دریچه میترال در استان مازندران بود.

    روش ها

    در این مطالعه موردی- شاهدی، 90 بیمار مبتلا به پرولاپس دریچه میترال و 95 فرد سالم به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت های خون، ژنوتیپ ها و فراوانی آللی در بیماران و افراد کنترل به روش GAP-PCR تعیین شد.

    یافته ها

    فراوانی ژنوتیپ های II، ID وDD ژن ACE در بیماران به ترتیب 22/22، 42/22 و 35/46 درصد و در گروه کنترل به ترتیب 32/63، 45/26 و 22/1 درصد بود. تفاوت آماری معنی داری در فراوانی ژنوتیپ DD، در بیماران نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/048=CI=1/00-3/70 ،OR=1/92 ،P). با توجه به نسبت شانس به دست آمده، آلل D احتمال ابتلا به پرولاپس دریچه میترال را 1/58 برابر بیشتر از آلل I  افزایش می دهد (58/1OR=). فراوانی ژنوتیپ DD، به طور معنی داری در بیماران (33/9 درصد) دارای فشار خون بالا نسبت به بیماران بدون فشار خون (7/12 درصد) بیشتر بود (0/02=P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد پلی مورفیسم I/D ژن ACE با پرولاپس دریچه میترال مرتبط باشد. اگرچه جهت تایید نیاز است مطالعاتی بر روی جمعیت های بزرگتر انجام شود.

    کلید واژگان: ژن ACE, پلی مورفیسم, پرولاپس دریچه میترال
    Tanaz Taghavi, Rasoul Zahmatkesh Roodsari*
    Background and Aim

    Mitral valve prolapse is a cardiac condition affecting the valve between the heart's left chambers, with genetic factors playing a significant role. This study aimed to assess the relationship between ACE gene deletion/insertion polymorphism and mitral valve prolapse in Mazandaran Province, located in northern Iran.

    Methods

    This case-control study included 90 patients with mitral valve prolapse and 95 healthy individuals as the control group. Genomic DNA was extracted from blood leukocytes, and genotypes and allelic frequencies were determined using the GAP-PCR method.

    Results

    The frequencies of II, ID, and DD genotypes of the ACE gene in patients were 22.22%, 42.22%, and 35.46%, respectively, while in the control group, they were 32.63%, 45.26%, and 22.1%, respectively. A statistically significant difference was observed in the frequency of the DD genotype in patients compared to the control group (P=0.048, CI=1.00-3.70, OR=1.92). The odds ratio indicated that the D allele increased the probability of mitral valve prolapse by 1.58 times more than the I allele (OR=1.58). Furthermore, the frequency of the DD genotype was significantly higher in patients with high blood pressure (33.9%) compared to those without high blood pressure (12.7%) (P=0.02).

    Conclusion

    The results suggest a potential association between the I/D polymorphism of the ACE gene and mitral valve prolapse. However, further studies involving larger populations are necessary to confirm these findings.

    Keywords: ACE Gene, Polymorphism, Mitral Valve Prolapse
  • دانیل زمانفر*، مبین غزائیان

    تیروزینمی ارثی نوع III یک اختلال ارثی غیرشایع در متابولیسم تیروزین است که در اثر کمبود 4-هیدروکسی فنیل پیروات دی اکسیژناز (HPD) ایجاد می شود. این وضعیت متابولیک در یک الگوی اتوزومال مغلوب منتقل می شود. به دلیل نادر بودن بیماری، تظاهرات بالینی می تواند کاملا متنوع و نامشخص باشد، اما علائم اولیه معمولا با افزایش سطح تیروزین و متابولیت های فنولیک مانند؛ تشنج، آتاکسی و عقب ماندگی ذهنی همراه است. ما ویژگی های بالینی، بیوشیمیایی و مولکولی یک بیمار مبتلا به تیروزینمی نوع III و پیشرفت بعدی او را ارائه کردیم. توالی یابی کل اگزوم یک جهش جدید ژن HPD، c.G1079C را در یک الگوی هموزیگوت نشان داد. علی رغم پایبندی به رژیم غذایی تجویز شده، سطح تیروزین در طول مدت پیگیری بیمار بالا بود و رشد طبیعی روانپزشکی خود را حفظ کرد که تردید در زمینه اثربخشی رژیم کم تیروزین ایجاد کرد. در نتیجه، غلظت بالای تیروزین ممکن است مستقیما در آسیب عصبی بیماران تیروزینمی نوع III تاثیر نداشته باشد.

    کلید واژگان: تیروزینمی نوع III, ژن HPD, هیپرتیروزینمی, جهش
    Daniel Zamanfar*, Mobin Ghazaiean

    Hereditary tyrosinemia type III is an uncommon inherited disorder of tyrosine metabolism caused by a deficiency of 4-hydroxyphenylpyruvate dioxygenase (HPD). This metabolic condition is passed down in an autosomal recessive pattern. Due to the rarity of the disease, the clinical presentation can be quite varied and unclear, but the primary symptoms are usually associated with elevated levels of tyrosine and phenolic metabolites, such as seizures, ataxia, and mental retardation. We presented the clinical, biochemical, and molecular features of a patient with tyrosinemia type III and his subsequent progress. Whole-exome sequencing revealed a novel HPD (276710) mutation (c.G1079C) in a homozygous pattern. Despite adhering to the prescribed diet, subsequent increased tyrosine level, the patient maintained normal neuropsychiatric development during the follow-up, raising questions about the effectiveness of a low-tyrosine diet. As a result, high tyrosine concentration may not act directly in neuronal damage of tyrosinemia type III patients.

    Keywords: Tyrosinemia type III, HPD gene, Hypertyrosinemia, Mutation
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال