جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "گلیکوزیلاسیون" در نشریات گروه "پزشکی"
-
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 62 (بهار 1396)، صص 108 -119مقدمهیکی از عوارض دیابت ملیتوس گلیکوزیلاسیون پروتئین های مختلف بدن است که باعث تغییر ماهیت، ساختمان و عملکرد بیوشیمیایی آنها می شود. کاهش یا مهار این واکنش باعث بهبود علائم دیابت می شود. به نظر می رسد که استفاده از گیاهان حاوی ترکیبات آنتی اکسیدان در این راه مفید و موثر می باشد.هدفهدف از این تحقیق، بررسی واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین و هموگلوبین در حضور غلظت های مختلف عصاره ی هیدروالکلی گیاه Rosa damascena Mill و Anethum graveolens می باشد.روش بررسی1) جمع آوری گیاهان، 2) عصاره گیری به روش خیساندن، 3) بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام با روش DPPH و میزان فنول به روش فولیت- سیویکالتو 4) خالص سازی و اندازه گیری مقدار هموگلوبین از خون انسان، 5) بهینه سازی تثبیت سازی، 6) بررسی میزان گلیکوزیلاسیون، در حضور و غیاب عصاره ها.نتایجطیق نتایج به دست آمده میزان فنول و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام عصاره هیدروالکلی شوید به طور معناداری از گل سرخ بیشتر بوده (05/0 P<). بیشترین میزان گلیکوزیلاسیون هموگلوبین در زمان در غلظت 10 میلی گرم گلوکز در مدت 72 ساعت انکوباسیون و برای آلبومین 30 میلی گرم در مدت 72 ساعت بوده است. برای هر دو عصاره در غلظت 1/0 میکروگرم بر میلی لیتر برای دو پروتئین بوده که عصاره هیدروالکلی شوید نسبت به گل سرخ بهتر عمل کرده است (05/0 P<).نتیجه گیریدو عصاره هیدروالکلی شوید و گل سرخ به طور متوسط باعث کاهش گلیکوزیلاسیون آلبومین و هموگلوبین می شوند. اما مطالعات بیشتری برای اثبات این موضوع لازم است.کلید واژگان: شوید, گل سرخ, آلبومین, گلیکوزیلاسیون, هموگلوبینBackgroundOne of the complications of diabetes mellitus is "proteins glycosylation in the body" causing the change in nature, structure and biochemical activity of them. Decreasing or inhibiting this reaction causes to improve diabetic symptoms. The use of antioxidant-rich herbs in this case, seems to be effective.ObjectiveThe purpose of this study is to investigate the albumin and hemoglobin glycosylation reaction in the presence of various concentrations of Anethum graveolens and Rosa damascena Mill hydroalcoholic extracts.Methods1) plants collection, 2) extraction by maceration method, 3) evaluating the total antioxidant capacity and phenole amount respectively by DPPH and folin-Ciocalteu method, 4) specializing and measuring the amount of hemoglobin from human blood, 5) optimizing the stabilization, 6) investigating the glycosylation amounts, both in the presence and absence of extracts.ResultsAccording to results obtained, the phenol amount and the total antioxidant capacity of Anethum graveolens hydroalcoholic extract is significantly more than Roses's (PConclusionThe two Anethum graveolens and Rosa hydroalcoholic extracts on average cause to reduce albumin and hemoglobin glycosylation. But more studies are needed to prove it.Keywords: Albumin, Dill, Hemoglobin, Glycosylation, Roses
-
سابقه و هدففاکتور سلول بنیادی(SCF)، یک گلیکوپروتئین 28 تا 40 کیلودالتونی است که نقش مهمی را در تکثیر و تمایز سلول های بنیادی خونساز(HSCs) بازی می کند. هدف این مطالعه جداسازی، کلونینگ و بیان SCF در میزبان بیانیRosetta بود. Rosetta علاوه بر ویژگی های میزبان بیانی پروکاریوتی، انتظار می رفت با فراهم کردن کدون های نادر پروتئین های یوکاریوتی، سطح بیان پروتئین نوترکیب را افزایش دهد.مواد و روش هامطالعه انجام از نوع تجربی بود. RNA تام از سلول های Hela استخراج و به دنبال آن cDNA ساخته شد. توالی رمزکننده SCF ، به وسیله آغازگرهای اختصاصی جداسازی و تکثیر شد و با استفاده از وکتور بیانی pET-32a در E.coli TOP 10 همسانه سازی شد. سازه نوترکیب به وسیله PCR ، هضم آنزیمی و تعیین توالی تایید شد. وکتور نوترکیب در میزبان بیانی Rosetta تراریخت شد. بیان SCF نوترکیب در حضور IPTG القا شد. بیان فاکتور سلول بنیادی انسانی(hSCF) با SDS-PAGE و وسترن بلات ارزیابی و تایید شد.یافته هاتوالی رمزکننده SCF با موفقیت از سلول های Hela جداسازی و در وکتور بیانی pET-32a همسانه سازی و بیان پروتئین نوترکیب در میزبان بیانی Rosetta انجام شد.نتیجه گیریدر سیستم بیانی Rosetta ، امکان تولید پروتئین های یوکاریوتی با کدون های نادر مثل AGG ، AGA ، AUA ، CUA ، CCC و GGA وجود دارد بنابراین به میزان بالایی پروتئین فاکتور سلول بنیادی تولید می شود.کلید واژگان: گلیکوزیلاسیون, سلول بنیادی, PCRBackground And ObjectivesStem cell factor (SCF) is a 28-40 kDa glycoprotein which plays an important role for the proliferation and differentiation of hematopoietic stem cells (HSCs). SCF binds to the C-kit receptor, and improves the survival of HSCs in vitro. SCF is one of the essential supplements for cultivation of HSCs in vitro. It plays a vital role to increase the number and size of HSC colonies.Materials And MethodsIn this experimental study, glycosylation of SCF does not seem to influence its biological activity; therefore, it would be possible to produce it in prokaryotic expression system. The aim of this study was isolation, cloning and expression of SCF in the Rosetta expression host. In addition to the features of prokaryotic expression system, Rosetta was expected to provide rare codons of eukaryotic proteins and increase the recombinant protein expression level.ResultsThe SCF coding sequence was isolated and amplified using the specific primers and cloned in E.coli TOP10 using pET-32a expression vector. The recombinant construct was confirmed by PCR, digestion and sequencing. The recombinant vector was transformed to the expression host, Rosetta.ConclusionsThe SCF coding sequence was successfully isolated and cloned into the expression vector pET-32a, followed by recombinant protein expression in Rosetta host strain.Keywords: Glycosylation, Stem cell, PCR
-
برای دستیابی به بیان بالای بسیاری از پروتئین های نوترکیب و پیچیده از سامانه های بیانی حشرات استفاده می شود اما حشرات در سنتز محصولات N- گلیکانی شبیه پستانداران ناتوانند. محصولات گلیکوزیلاسیونی در حشرات حاوی واحدهای مانوزی کم یا زیاد انتهایی می باشد. دلیل اصلی این ناتوانی پایین بودن سطح فعالیت تعدادی از آنزیم ها شامل (β- N، (1-2 استیل گلوکز آمین ترانسفراز I و(II، β- (1-4، گالاکتوزیل ترانسفراز، (α، (2-3 و (α، (2- 6- سیالیل ترانسفراز می باشد. از طرفی یک هگزوآمیدیناز که سبب حذف N- استیل گلوکزآمین از انتهای محصول گلیکانی شده و مانع از اتصال گالاکتوز و اسید سیالیک به محصولات گلیکانی می شود، در حشرات کشف شده است. لذا می توان حشرات را در جهت تولید محصولات گلیکوزیلاسیونی مشابه پستانداران مهندسی کرد و عوامل مهار کننده سنتز محصولات سیالیل دار و گالاکتوز دار را از پیش رو برداشت. لذا در این مقاله مروری سیستمیک به مسیرهای آنزیمی گلیکوزیلاسیون در پستانداران و حشرات و مهندسی مسیرهای ممکن گلیکوزیلاسیون در سلول های حشره دروزوفیلایی S2، پرداخته شده است.
کلید واژگان: سلول های حشره دروزوفیلا, گلیکوزیلاسیون, N, استیل گلوکز آمیدیناز, هگزوآمیدینازInsect expression systems have been used to achieve high expression of recombinant and complex proteins, but disability of insects in the synthesis of N-Glycan products similar to mammals has been a controversial conflict debate in recent years. Glycosylation products in insects contain high or low end of mannose units. The main reason for this inability is the low level of activity of a number of enzymes including β-N - (1 and 2) acetyl glucosamine transferase I and II, β- (1 and 4) galactosyl transferase, α-(2, 3) and α-(2, 6) sialyl transferase. In addittion, a hexoaminidase that remove N-acetyl glucosamine at the end of glycan products and prevents binding of galactose and Sialic acid to glycan products have been discovered in insects. So the insect cells can be engineered to produce glycan products similar with mammalians and remove blocking agents of synthesis of sialyl and galactose products. In this systematic review, the glycosylation pathways in mammals and insects and engineering of possible glycosylation pathways in S2 cells have been investigated.Keywords: Drosophila S2 cells, Glycozylation, N, acetylglucosaminidase, Hexosaminidase -
سابقه و هدفسرما بر روی αMβ بر سطح پلاکت می شود و به دنبال آن گیرنده های 2 gpIbα سبب تجمع گیرنده تجمع یافته را شناسایی کرده و پلاکت ها را می بلعند. به نظر می رسد، پوشاندن gpIbα ماکروفاژهای کبدی، مولکول های با قند گالاکتوز، بتواند از اتصال و فاگوسیتوز پلاکت توسط ماک روفاژ جلوگیری کند؛ gpIbα گروه های قندی مولکول بنابراین هدف از انجام این مطالعه تاثیر گلیکوزیلاسیون برعملکرد و فاگوسیتوز پلاکت ها در طول نگهداری فرآورده پلاکت کنسانتره در سرما می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی که در سال 91 انجام شد، 21 کیسه پلاکت کنسانتره از سازمان انتقال خ ون UDP-Gal ایران تهیه و هرکیسه به سه قسمت تقسیم گردید. برای انجام گلیکوزیلاسیون به یکی از کیسه ها، محلول استوک تزریق شد. کیسه ها در دماهای مختلف قرار داده شده و در روزهای مختلف،پارامترهای شمارش سلولی، اگرگیشن پلاکتی و بررسی گردید. در نهایت داده های به دست آمده به وسیله (THP میزان بلع پلاکت ها توسط ماکروفاژها (سوش سلولی 1 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. (Wilcoxon) آزمون غیر پارامتریک.یافته هانتایج نشان داد که شمارش و عملکرد پلاکتی در دمای 4 درجه سانتی گراد، تقریبا ثابت می ماند. گالاکتوزیلاسیون و نگهداری در سر ما سبب پاسخ بهتر پلاکت ها به اگونیست ها در تست آگریگاسیون شده اما نمی توانداز جلوگیری نماید. THP بلع و فاگوسیتوز پلاکت ها توسط سوش سلولی 1 تاثیر THPاستنتاجانجام گالاکتوزیلاسیون و نگهداری پلاکت ها در سرما در فاگوسیتوز آن ها توسط سلول های 1 ندارد. به دلیل ن گهداری خوب شمارش و عملکرد پلاکت درطول زمان ذخیره در 4 درجه سانتی گراد، مطالعه ذخیره پلاکت کنسانتره در سرما می تواند در آینده مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: پلاکت کنسانتره, گلیکوزیلاسیون, فاگوسیتوزBackground andPurposeCold storage results in clustering of gpIbα molecules on platelets. Consequently, the lectin domains of αMβ2 receptors on the liver macrophages recognize these molecules and ingest the platelets. Probably coverage of sugar molecules of gpIbα using galactose could prevent the recognition and ingestion of platelets by macrophages. The purpose of this study therby was to investigate this function.Material And MethodsTwenty-one units of platelet concentrates (PCs) were prepared from Iranian Blood Transfusion Organization and each unit was divided into three portions. In glycosylation UDP-galactose was injected to one of the portions. The bags were kept in different temperatures (22°C or 4°C). The parameters of platelet counts, aggregation and the binding capacity of macrophages (THP1 cell line) to platelets and their ingestion were studied. Data was analyzed using the Wilcoxon test.ResultsThe results showed that platelet counts and function remained almost stable in refrigerated platelets. Galactosylation and storage of PC in cold temperature led to a better response of platelets to agonists in the aggregation test but it could not prevent their subsequent ingestion and phagocytosis by THP1 monocytic cell line.ConclusionGalactosylation and cold storage of platelets did not affect their phagocytosis by THP1cells. Because of the good maintenance of platelet count and function during storage of PC in cold, cold storage of PC could be an interesting area of research in future.Keywords: Platelet concentrate, glycosylation, phagocytosis -
مقدمه و هدفبیماری دیابت قندی یکی از شایع ترین بیماری ها در جوامع بشری است. گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئین ها در بیماری دیابت آثار مخربی بر ساختمان و کارکرد پروتئین ها دارد. گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئین ها می تواند سبب برخی از عوارض بیماری دیابت از جمله رتینوپاتی و نفروپاتی گردد. یکی از راه های جلوگیری از این واکنش استفاده از گیاهان دارویی است. بابونه، میخک و سیر گیاهان دارویی هستند که ترکیبات آلکالوئیدی آن ها دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر عصاره بابونه، میخک و سیر بر روی واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی که در سال 1386 در دانشکده پزشکی شهید بابایی قزوین انجام گرفت، عصاره های هیدروالکلی بابونه، میخک و سیر تهیه شد. در حضور غلظت های مختلف (01/0، 05/0 و 1/0 گرم بر لیتر) عصاره بابونه، میخک و سیر واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین در شرایط آزمایشگاهی انجام شد و میزان آلبومین گلیکوزیله تعیین گردید. برای اندازه گیری میزان آلبومین گلیکوزیله از روش نیتروبلوتترازولیوم استفاده شد. تغییرات جذب در 530 نانومتر به وسیله طیف سنج اپندورف اندازه گیری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی، آنالیز واریانس یک طرفه و دانت تجزیه و تحلیل گردید.یافته هادر شرایط آزمایش، عصاره بابونه در غلظت های 01/0، 05/0 و 1/0 گرم بر لیتر به ترتیب دارای 9، 17 و 26 درصد اثر مهاری بر واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین بود. عصاره های میخک و سیر با غلظت 01/0 گرم بر لیتر سبب مهار واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین به میزان 23 درصد گردیدند و با افزایش غلظت عصاره ها میزان مهارشدن واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین کاهش یافت. در بین عصاره های استفاده شده عصاره بابونه با غلظت 1/0 گرم بر لیتر دارای بیشترین اثر بود.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد که عصاره بابونه باعث کاهش واکنش گلیکوزیلاسیون آلبومین در شرایط آزمایشگاهی می گردد و در مورد عصاره های میخک و سیر در غلظت های کم اثر مهاری مشاهده می شود و با افزایش غلظت این اثر کاهش می یابد.
کلید واژگان: گلیکوزیلاسیون, آلبومین, عصاره, بابونه, میخک, سیرIntroduction &ObjectiveDiabetes mellitus is a common disease in human societies. Proteins non-enzymatic glycation has deleterious effects on the structure and function of proteins. Non-enzymatic glycosylation of proteins can be involved in the pathogenesis of diabetic complications such as retinopathy and nephropathy. One way of preventing this reaction is the use of medicinal plants.Chamomile, clove and garlic are herbs which their alkaloid compounds have antioxidant property. The aim of this study was to evaluate the effect of chamomile, clove and garlic extract on non-enzymatic glycosylation of albumin.Materials and MethodsIn this experimental study, hydroalcoholic extract of chamomile, clove and garlic was prepared. In vitro albumin glycosylation reaction was carried out in presence of different concentrations (0.01, 0.05 and 0.1 g/L) of chamomile, clove and garlic extracts and level of glycosylated albumin was measured. Non-enzymatic glycosylation of albumin was determined by nitrobluetetrazuliom method. Absorbance changes were measured in 530 nm by Eppendorf spectrophotometer.ResultsIn this study, chamomile extract in 0.01, 0.05 and 0.1 g/L of its concentrations had respectively 9%, 17% and 26%, inhibitory effect on albumin glycosylation. Albumin glycosylation reaction was inhibited 23% by 0.01 g/L concentration of clove and garlic extracts and the level of inhibition of albumin glycosylation decreased by increasing of extracts concentration. Chamomile extract with 0.1 g/L concentration has the most effect among the studied extracts.ConclusionIn this study, chamomile extract inhibited the in vitro albumin glycosylation reaction. Clove and garlic extracts showed inhibitory effect in low concentration but this effect decreased with increasing of the extract concentration. -
رساندن هدفدار داروها و پروتیینها به کبد از طریق گیرنده های آسیالوگلیکوپروتیینی که کار شناسایی و ترکیب گلیکوپروتیینهای منتهی شده به گالاکتوز و N- استیل گالاکتوزآمین را بعهده دارند می تواند تحقق یابد. گلیکوزیل در بیشتر اوقات با داروها مستقیما کانجوگه شده تا پیش دارو بسازد یا با ریز ذره ها از طریق تشکیل باندهای کووالان ترکیب می شود. ما این فرضیه را مطرح می کنیم که میتوانیم ریز ذره هایی برای هدف قرار دادن کارآمد بوسیله گلیکوزیلاسیون با استفاده از پلی L- گلوتامیک اسید گالاکتوزیله به عنوان یک حامل برای به دام انداختن داروهای الگو در هسته ریز ذره ها بطور فیزیکی بجای تشکیل ترکیب داروی کووالان تهیه نماییم. الحاق دارو در ریز ذره ها می تواند آزادسازی دارو را افزایش دهد، فعالیت دارو حفظ کند، ضریب درمانی را بالا برد و عوارض جانبی را از بین ببرد. براساس تحقیقات قبلی، دستیابی به ریزذره هایی که تهیه آنها را در فرضیه خود مطرح نمودیم امکانپذیر است. بخاطر اندازه نانویی آنها و گالاکتوزیل آنها، ریز ذره ها می توانند یک سیستم دارورسانی قوی برای هدف قرار دادن فعال و غیرفعال سلولهای پارانشیمی کبد جهت درمان هپاتیت و سرطان کبد باشند.
کلید واژگان: گیرنده های آسیالوگلیکوپروتیینی, گلیکوزیلاسیون, داروسانی هدفدار به کبد, ریزذرهTargeted delivery of drugs and proteins to liver can be achieved via asialoglycoprotein receptor, which can recognize and combine the galactose- and N-acetygalatosamine-terminated glycoproteins. Glycosyl is usually conjugated with drugs directly to fabricate prodrugs or with nanoparticles encapsulated drugs via forming covalent bonds, while the covalent bonds may lead to some shortages for drug release. Therefore, we have a hypothesis that we can prepare nanoparticles for efficient targeting by glycosylation using galactosylated poly (L-glutamic acid) (Gal-PLGA) as a carrier to entrap the model drugs in nanoparticles core physically rather than forming covalent drug conjugation. The means of incorporation of drug in nanoparticles may improve drug release to maintain its activity, raise its therapeutic index and diminish the adverse effect. Based on previous researches, it is achievable to obtain nanoparticles that we hypothesize to prepare. Due to their nanometer-size and galactosyl, the nanoparticles may be a potential delivery system for passive and active targeting to liver parenchymal cells for therapy of hepatitis and liver cancer. -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال شصت و چهارم شماره 2 (پیاپی 62، اردیبهشت 1385)، ص 100زمینه و هدفبه نظر می رسد که دیابت با مکانیسم های مختلفی از جمله میکروآنژیوپاتی، رسوب سوربیتول و گلیکوزیلاسیون بر سیستم شنوایی اثر می گذارد و باعث کاهش شنوایی دو طرفه حسی- عصبی با پیشرفت تدریجی می شود که با افزایش طول مدت دیابت مرتبط است.روش بررسیاین مطالعه به صورت مقطعی و از نوع مشاهده ای تحلیلی بر روی 300 بیمار دیابتی تیپ II 50-30 ساله و 300 نفر گروه کنترل که از نظر سنی و جنسی با هم مطابقت داشتند انجام شد. نمونه ها کاملا تصادفی انتخاب شدند و قبل از انجام آزمایشات اودبومتری توسط پرسشنامه ای که از قبل طراحی شده بود مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ضمن تکمیل پرسشنامه درصورت وجود کاهش شنوایی هدایتی و یا کاهش شنوایی حسی عصبی به هر دلیل دیگری و نیز وجود بیماری های متابولیک دیگر از مطالعه حذف می شدند. آزمایشات شنوایی سنجی شامل Impedance, PTA بر روی هر دو گروه بیمار و کنترل انجام شد.یافته هادر این تحقیق آستانه شنوایی در فرکانس های High, low در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. درتفکیک سنی این دو گروه در فرکانس های High, low میانگین آستانه شنوایی در همه گروه های سنی در گروه بیمار بالاتر از گروه کنترل بود. در تفکیک بیماران دیابتی براساس مدت ابتلا به دیابت میانگین آستانه های شنوایی در گروه 18-8 سال از دو گروه 3-1 سال و 7-4 سال بالاتر بود. میزان شنوایی در بیماران مبتلا به هیپرتانسیون تفاوتی با بیماران بدون هیپرتانسیون نداشت. همچنین دراین تحقیق تفاوتی بین میانگین آستانه های شنوایی مردان و زنان دیابتی وجود نداشت.نتیجه گیریبه طور کلی این مطالعه نشان می دهد که افراد دیابتی شنوایی ضعیف تری نسبت به جمعیت نرمال دارند و بین مدت ابتلا به دیابت و بروز کاهش شنوایی ارتباطی موجود است.
کلید واژگان: دیابت, میکروآنژیوپاتی, رسوب سوربیتول, گلیکوزیلاسیون, آستانه شنوایی -
زمینهنیکوتین به عنوان ترکیب اصلی سیگار، نقش مهمی در پیشرفت بیماری های قلبی - عروقی و سرطان ریه دارد.هدفمطالعه به منظور تعیین اثرات نیکوتین و متابولیت آن کوتینین بر میزان حساسیت LDL به اکسیداسیون و گلیکوزیلاسیون هموگلوبین انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه تجربی در سال 1381 در مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان به روش in vitro انجام شد. تاثیر غلظتهای 10، 15 و 25 میکروگرم بر میلی لیتر نیکوتین و کوتینین بر میزان گلیکوزیلاسیون هموگلوبین با روش کالریمتریک اندازه گیری شد. حساسیت LDL نسبت به اکسیداسیون نیز با روش Regnstrom تعیین شد. داده ها با آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانیکوتین و کوتینین اکسیداسیون LDL وابسته به مس را مهار می کردند، ولی میزان گلیکوزیلاسیون هموگلوبین را افزایش می دادند. نیکوتین در غلظت های نهایی (10، 15 و 25 میکروگرم بر میلی لیتر) میزان گلیکوزیلاسیون را به ترتیب 25 ٪، 32 ٪ و 47 ٪ افزایش داد و کوتینین نیز در غلظت های نهایی (10، 15 و 25 میکروگرم بر میلی لیتر) به ترتیب 8 ٪، 10 ٪ و 12 ٪ گلیکوزیلاسیون را افزایش داد.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها می توان گفت یکی از مهمترین علل افزایش وقوع بیماری های قلبی - عروقی در افراد سیگاری گلیکوزیلاسیون هموگلوبین است.
کلید واژگان: بیماری های قلب و عروق, نیکوتین, هموگلوبین ها, گلیکوزیلاسیون -
زمینه و اهدافدیابت بیماری شایعی است که با بروز بی نظیمی هایی در متابولیسم قندها، چربی ها، پروتئینها، لیپیدپراکسیداسیون و گلیکوزیلاسیون غیر آنزیمی کلاژن و هموگلوبین همراه است. این آشفتگی ها در اثر کاهش یا نقص در تشکیل هورمون انسولین به وجود می آید. از طرفی هورمونهای پانکراس در متابولیسم تریس المنتها موثر بوده و در بیماران دیابتی تغییر موضع این عناصر وجود دارد، با توجه به توضیحات فوق به بررسی متابولیسم آهن در این بیماران تصمیم گرفته شد.روش بررسیبا همکاری مرکز تحقیقات دیابت، آزمایش بر روی تعداد 100 نفر مرد و 100 نفر زن مراجعه کننده به مرکز انجام گرفت. یک گروه کنترل با قند ناشتای بین 92-82 و سه گروه مردان به ترتیب با قند ناشتای 190-140، 250-190 و بیش از 250 میلی گرم درصد و سه گروه زنان با قند ناشتای 180-130، 250-180 و بیش از 250 در نظر گرفته شد. سپس میزان هموگلوبین با روش سیانومت هموگلوبین، هماتوکریت با استفاده از میکروسانتریفیوژ آهن و TIBC با روش Iron rapid test سرولوپلاسمین با روش آمین اکسیداز و مس با روش اتمیک ابزوربشن تعیین مقدار گردید.یافته هادر زنان، آهن نسبت به کنترل به ترتیب 8.9، 13.8، 17.7 درصد و در مردان 7.8، 14.9 و 17.6 درصد افزایش نشان داد. درصد اشباع ترانسفرین با فرمول Fe/TI Bc×100 محاسبه و در گروه دوم و سوم مردان 32.5 و 34.7 درصد و در خانمها 20.3 و 22.9 درصد نسبت به کنترل افزایش نشان داد. مس در گروه مردان به ترتیب 11.2، 17.2 و 20.4 درصد و در خانمها 10.2، 16.5 و 19.1 درصد افزایش نشان داد. سرولوپلاسمین در گروه مردان به ترتیب 13، 21 و 25 درصد و در خانمها 16.5، 22.1 و 26.8 درصد افزایش داشت، ضمنا ضریب همبستگی مثبت باr=0.89 بین غلظت سرولوپلاسمین و مس مشاهده گردید. هموگلوبین و هماتوکریت تغییرات معنی دار نشان ندادند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از پروژه فوق شاید بتوان گفت در بیماران دیابتی علاوه بر اشکال در متابولیسم مواد سه گانه با آشفتگی های تریس المنتها مواجه هستند و اگر در مداوای این بیماران اثرات جانبی افزایش این عناصر در نظر گرفته شود نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
کلید واژگان: هیپرگلیسمی, هموگلوبین, سرولوپلاسمین, مس, آهن, گلیکوزیلاسیون
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.