جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "happiness" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
بی خوابی در بین جوانان بسیار شایع است و پیامدهای زیان بار جسمی و روانی را به همراه دارد. مطالعات نشان می دهد که بیخوابی مانع شادکامی و باعث افزایش اضطراب و استرس می شود. اگرچه این مطالعه در میان دانشجویان پرستاری، که در معرض مشکلات خواب هستند، انجام نشده است. بنابراین، این مطالعه به بررسی رابطه بین بیخوابی، شادکامی، اضطراب و استرس در میان گروهی از دانشجویان پرستاری ساکن شمال غرب ایران پرداخت.
روش کاردر این مطالعه مقطعی، 636 دانشجوی پرستاری پرسشنامه آنلاین را که شامل اطلاعات دموگرافیک و معیارهای بی خوابی، شادکامی، اضطراب، و استرس درک شده بود، تکمیل کردند..
یافته هاشادکامی با اضطراب، استرس درک شده و بی خوابی رابطه معکوس داشت. اضطراب با استرس و بی خوابی مرتبط بود، در حالی که بی خوابی و استرس نیز یک رابطه خطی قوی داشتند. ارتباط متغیرهای اصلی مطالعه با متغیرهای دموگرافیک بدین صورت بود: شادکامی با ترم تحصیلی، اضطراب با معدل کل تحصیلی و وضعیت شغلی، استرس با ترم تحصیلی و معدل کل تحصیلی، و نهایتا بی خوابی با ترم تحصیلی، معدل کل تحصیلی و وضعیت شغلی ارتباط معنی داری داشت.
نتیجه گیریمشکلات سلامت روان در میان دانشجویان پرستاری رایج است. از طرفی متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه شامل بی خوابی، اضطراب و استرس تاثیر مخربی بر شادکامی، که یک بعد کلیدی از وضعیت سلامت روان است، می گذارند. بنابراین باید شیوه های خود مراقبتی و ارائه خدمات حمایتی بهداشت روان برای دانشجویان پرستاری ارتقا یابد.
کلید واژگان: بی خوابی, شادکامی, اضطراب, استرس, دانشجوی پرستاریBackgroundInsomnia is very common among young people and has harmful physical and psychological consequences. Studies show that insomnia hinders happiness and increases anxiety and stress. However, this study was not conducted among nursing students, who are prone to sleep problems. Therefore, this study examined the relationship between insomnia, happiness, anxiety and stress among a group of nursing students living in northwest Iran.
MethodsIn this cross-sectional study, 636 nursing students completed an online questionnaire that included demographic information and measures of insomnia, happiness, anxiety, and perceived stress.
ResultsHappiness was inversely related to anxiety, perceived stress and insomnia. Anxiety was related to stress and insomnia, while insomnia and stress also had a strong linear relationship. The relationship between the main study variables and demographic variables was as follows: Happiness had a significant relationship with academic semester, anxiety with overall academic grade point average and employment status, stress with academic semester and overall academic grade point average, and finally insomnia with academic semester, overall academic grade point average and employment status
ConclusionMental health problems are common among nursing students. On the other hand, the variables examined in this study, including insomnia, anxiety and stress, have a detrimental effect on happiness, which is a key dimension of mental health. Therefore, self-care practices and provision of mental health support services for nursing students should be promoted.
Keywords: Insomnia, Happiness, Anxiety, Stress, Nursing Student -
زمینه و هدف
وجود تعارض زناشویی می تواند بر شادکامی و امیدواری زوجین تاثیر منفی بگذارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بسته تدوین شده درمان اصالت در دنیاهای سه گانه مبتنی بر نظریه وجودی رولومی بر شادکامی و امیدواری زنان دارای تعارض زناشویی صورت گرفت.
روش بررسیروش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به کلینیک های روان شناختی شهر اصفهان در سال 1400 تشکیل دادند. از بین آن ها 26 نفر واجد شرایط داوطلب وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و پرسش نامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل، 2002) و مقیاس امیدواری میلر (میلر و پاورز، 1988) به کار رفت. گروه مداخله طی چهارده جلسه بسته درمانی را دریافت کرد؛ اما برای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای ارائه نشد. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 24 با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون مجذورکای و آزمون مقایسه زوجی در سطح معناداری 0٫05 صورت گرفت.
یافته هاباتوجه به آزمون مجذورکای تفاوت معناداری ازلحاظ سن (0٫695=p) و تحصیلات (0٫725=p) و اشتغال (0٫691=p) بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد، بسته درمانی اصالت در دنیاهای سه گانه مبتنی بر نظریه وجودی رولومی بر افزایش نمرات شادکامی و امیدواری گروه آزمایش تاثیر معناداری داشت (0٫001>p)؛ همچنین نتایج حاکی از ماندگاری بسته درمانی در مرحله پیگیری برای متغیرهای شادکامی (0٫421=p) و امیدواری (0٫372=p) بود.
نتیجه گیرینتایج پژوهش بیانگر تاثیر معنادار بسته درمانی اصالت در دنیاهای سه گانه مبتنی بر نظریه وجودی رولومی بر افزایش شادکامی و امیدواری زنان دارای تعارض زناشویی است؛ بنابراین می توان از این بسته درمانی برای ارتقای شادکامی و امیدواری زنان دارای تعارض زناشویی استفاده کرد.
کلید واژگان: اصالت, نظریه وجودی, شادکامی, امیدواری, تعارض زناشوییBackground & ObjectivesCouples with marital conflicts have less marital satisfaction and commitment. They enjoy less marital intimacy and are more likely to experience emotional divorce. They cannot regulate their emotions and face many problems in the quality of their marriage. They do not feel happiness in life and become disappointed and frustrated. Among the components that can be considered both the cause and effect of marital conflict is the change in the happiness and hope of the couple. Women with marital conflicts have less happiness and hope in their lives. Therefore, this study was conducted to explore the effectiveness of the developing package therapy of originality in the three worlds based on Rollo May existential theory on the happiness and hope of women with marital conflicts.
MethodsThe current research method was quasi–experimental, employing a pretest–posttest and a two–month follow–up design with a control group. The statistical population of this study included women referred to the psychological clinics of Isfahan City, Iran, in 2021. They completed the Marital Conflict Questionnaire (Barati & Sanai, 1996), and people with a score greater than 114 in the Marital Conflict Questionnaire were selected as the research sample. Twenty–six qualified volunteers from this population were included in the study. They were selected using convenience sampling and randomly placed in the experimental and control groups. Marital Conflict Questionnaires (Barati & Sanai, 1996), the Oxford Happiness Questionnaire (Hills & Argyle, 2002), and Miller's Hope Scale (Miller & Powers, 1988) were used to collect study information. The experimental group received the therapeutic package during fourteen 75–minute sessions, and the control group did not receive any intervention during this period. Data analysis was done in SPSS–24 software, performing a Chi–square test, analysis of variance with repeated measures, and paired comparison test at a significance level of 0.05.
ResultsBased on the Chi–square test results, no significant difference was observed in terms of age (p= 0.695), education (p=0.725), and job (p=0.691) between the two study groups. The research results showed that the therapeutic package of originality in the three worlds based on Rollo May existential theory significantly increased the happiness and hope scores in the experimental group (p<0.001). Also, the therapeutic package had a significant effect on the dimensions of happiness, including satisfaction with life, efficiency, sense of pleasure, self–esteem, sociability, and well–being (p<0.001). In addition, the results indicated the persistence of the treatment package in the follow–up phase for the variables of happiness (p=0.421) and hope (p=0.372).
ConclusionThe research results indicate the significant effectiveness of the therapeutic program of originality in the three worlds based on Rollo May existential theory on increasing happiness and hope in women with marital conflicts. Therefore, this therapeutic package can promote the happiness and hope of women with marital conflicts.
Keywords: Originality, Existential Theory, Happiness, Hope, Marital Conflict -
مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و بیان داستان های علمی بر شادکامی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشانمقدمه
شادکامی یک حالت عاطفی است که بااحساس شادی، رضایت و سلامتی مشخص می شود. فلذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر شادکامی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان در سال تحصیلی 1401- 1402 است.
روشپژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی است، که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل که دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل یا گواه می باشد جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز است که در سال تحصیلی1401-1402 مشغول تحصیل بودند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 45 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، استفاده از پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد(OHI)، که شامل 33 گویه و هدف آن بررسی شادکامی در بین دانش آموزان می باشد.
نتایجبراساس تحلیل کوواریانس یک راهه در متن مانکوا هر دو روش آموزش مبتنی بر مشارکت و بیان داستان های علمی بر متغیر شادکامی (289/012=F و 0/005>P) تفاوت معنی دار را نسبت به گروهکنترله نشان می دهد. ه تفاوت میانگین ها در بخش آمار توصیفی در متغیر شادکامی، گروه آزمایش1 (آموزش مشارکتی) نسبت به گروه آزمایش2 (آموزش بیان داستان های علمی) افزایش بیشتری داشته است.
نتیجه گیریبین گروه های آزمایش (آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش بیان داستان های علمی) و گروه کنترل در متغیر وابسته پژوهش (شادکامی) تفاوت معنی داری وجود دارد؛ که هر دو روش می تواند به افزایش شادکامی منجر می شود با این حال با توجه به تفاوت میانگین ها در آمار توصیفی، روش آموزش مبتنی بر مشارکت توانسته است اثرگذاری بیشتری را ایجاد کند.
کلید واژگان: آموزش مبتنی بر مشارکت, آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی, شادکامی, تیزهوشانIntroductionHappiness is an emotional state characterized by feelings of happiness, satisfaction, and health. Therefore, the current research aims to compare education based on participation and education based on telling scientific stories on the happiness of students ready for the gifted test in the academic year 1401-1402.
MethodsThe current research is applied in terms of research purpose and semi-experimental in terms of data collection method, in which it is a pre-test-post-test design with a control group consisting of two experimental groups and one control or control group. The statistical population includes all male students in the sixth grade of primary school in Tabriz city who were studying in the academic year 1401-1402. The research participants included 45 male students in the sixth grade of primary school who were selected by random cluster sampling. The tool used in this research is the use of the Oxford Happiness Standard Questionnaire (OHI), which includes 33 items and its purpose is to check happiness among students.
ResultOne-way covariance analysis in Mankwa text shows that one-way covariance analysis is significant in happiness variables (F=289.012 and P>0.05). The current results mean that there is a significant difference in the dependent variable of the research (happiness) between the experimental groups (participation-based training and scientific storytelling training) and the control group. Also, looking at the difference in averages in the descriptive statistics section of the happiness variable, the experimental group 1 (participatory learning) has increased more than the experimental group 2 (learning to tell scientific stories).
ConclusionThe results obtained from this research showed that there is a significant difference in the dependent variable of the research (happiness) between the experimental groups (teaching based on participation and teaching telling scientific stories) and the control group; that both methods can lead to an increase in happiness, however, due to the difference in the averages in the descriptive statistics, the participation-based training method has been able to create more effectiveness.
Keywords: Education Based On Participation, Education Based On Telling Scientific Stories, Happiness, Gifted -
مقدمه
با توجه به اثرات ابعاد متغیر شادکامی بر شدت علائم یائسگی به نظر می رسد بررسی دقیق تر جنبه های روانی یائسگی مفید بوده و حائز اهمیت می باشد. این مطالعه با هدف تعیین شادکامی و شدت علایم یائسگی در زنان یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی روستایی شهرستان ساوه انجام شده است.
روش کاراین مطالعه مقطعی از نوع توصیفی و همبستگی یود که در سال 1402 انجام شد، 440 نفر از زنان یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی روستایی و خانه های بهداشت شهرستان ساوه به روش سهمیه ای با تخصیص متناسب انتخاب شدند. فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه شدت علایم یائسگی هاینمن و همکاران توسط زنان شرکت کننده در پژوهش تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده هابا استفاده از روش های آماری توصیفی، آزمون های همبستگی پیرسون توسط نرم افزار spss24 انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد تمامی متغیرهای پژوهش همبستگی مثبت و معنی داری با شدت علائم یائسگی دارند. یافته های تحقیق نشان داد که همبستگی منفی و معنی داری بین ابعاد " شادکامی" و "شدت علایم یائسگی" در سطح 01/0 وجود داشت (خودپنداره، 001/0p< و 338/0- r=)، (رضایت از زندگی، 001/0p< و 3/0- r=)، (آمادگی روانی، 001/0p< و 286/0- r=)، (سر ذوق بودن، 001/0p< و 217/0- r=)، (احساس زیبایی شناختی، 001/0p< و 296/0- r=)، (خودکارآمدی، 001/0p< و 295/0- r=)، (امیدواری، 001/0p< و 204/0- r=). بنابراین فرض صفر رد شد و با اطمینان 99 درصد اطمینان بین خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، احساس زیبایی شناختی، خودکارآمدی، امیدواری با شدت علایم یائسگی در زنان یائسه رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. یعنی با افزایش شدت علائم یائسگی، شادکامی نیز کاهش می یابد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد شادکامی و ابعاد آن می تواند به عنوان یک متغیر کاربردی نقش موثری در شدت علائم یائسگی در زنان و کیفیت زندگی آنها ایفا کند. همانطور که مشخص شد ابعاد شادکامی به میزان خیلی زیادی همبستگی معنی داری با شدت علائم یائسگی داشتند. با عنایت به کمبود مطالعات مکفی در این زمینه، در این پژوهش ابعاد شادکامی بررسی و از رابطه ی آن با شدت علائم یائسگی بهره برده شد. لذا از نتایج این مطالعه می توان در آموزش بالا بردن میزان شادکامی در زنان یائسه جهت کم کردن موثر شدت علائم یائسگی و ارتقاء سبک زندگی این زنان در محیط های پژوهش استفاده نمود.
کلید واژگان: شادکامی, یائسگی, شدت علائم یائسگیBackgroundThere are several researches which indicated the effect of various variables on the severity of menopause symptoms in women. However, the role of self-knowledge, life satisfaction, psychological readiness, taste, aesthetic sense, self-efficacy and hope in women as an integrated model has been neglected. Menopause is a new period of women's life, in order to adapt and understand the changes resulting from it, the level of awareness and knowledge of women, family members and of course society should be increased. Considering the effects of variable dimensions of happiness on the severity of menopause symptoms, it seems that a more detailed examination of the psychological aspects of menopause is useful and important. This study was conducted with the aim of determining happiness and severity of menopausal symptoms in menopausal women referring to rural health centers in Saveh city.
Methodhis descriptive By receiving the code of ethics on IR.IUMS.REC.1402.112 on 02/24/1402 as- analitical cross-sectional study was conducted in 1402, 440 postmenopausal women referred to rural health centers and health homes in Saveh city were selected by quota method with proportional allocation. Demographic information form, Oxford Happiness Questionnaire and Heinemann et al. Menopause Symptoms Severity Questionnaire were completed by women participating in the research. In this study, half an hour of time was allocated for each participant, and full oral explanations were given on how to fill in the questionnaires. The participants filled out their questionnaires after receiving them, at home or in a private room, during fifty days, every ten days, and each time for 30 minutes, time was set to fill these questionnaires. After the given time, the questionnaires were collected. Data analysis was done using descriptive statistical methods, Pearson correlation tests and multivariate regression by spss24 software..
ResultsThe results showed that all articles have a positive and significant correlation with the severity of menopause symptoms. The research findings show that there was a negative and significant correlation between "happiness" and "menopause symptom severity" at the 0.01 level. (self-concept, p<0.001 and r=-0.338), (satisfaction with life, p<0.001 and r=-0.3), (mental readiness, p<0.001 and r=-0.286), (being in good taste, p<0.001 and r=-0.217), (aesthetic, p<0.001 and r=-0.296), (self-efficacy, p<0.001 and
r=-0.295), (Hopefully, p<0.001 and r=-0.204). Therefore, the hypothesis was zero and with 99% confidence, there was a negative and significant relationship between self-concept, life satisfaction, psychological readiness, enjoyment, aesthetic feeling, self-efficacy, and hope with the severity of menopausal symptoms in menopausal women. That is, as the severity of menopause symptoms increases, happiness also decreases..ConclusionIt seems that happiness and its dimensions can play an effective role as a functional variable in the severity of menopause symptoms in women and their quality of life. As it turned out, happiness dimensions had a significant correlation with the severity of menopause symptoms. Considering the lack of sufficient studies in this field, in this research, the dimensions of happiness were investigated and its relationship with the severity of menopause symptoms was used. Therefore, the results of this study can be used in training to increase the level of happiness in menopausal women in order to effectively reduce the severity of menopausal symptoms and improve the lifestyle of these women in research environments.
Keywords: Happiness, Menopause, Severity Of Symptoms Of Menopause, Menopausal Women -
زمینه و هدف
سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین تعیین کننده های اجتماعی سلامت، از دلایل مهم توزیع نامتعادل سلامت در بین افراد و جوامع می باشد. از این رو در این پژوهش به سنجش سرمایه ی اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت زندگی و شادمانی در جامعه ی بزرگسال ایرانی پرداخته شد.
مواد و روش هااین مطالعه ی مقطعی توصیفی- تحلیلی به صورت آنلاین با حجم نمونه 2375 نفر از جمعیت 65-18 سال ایرانی در سطح کشور انجام گرفت. از پرسشنامه ی استفاده شده برای سنجش سرمایه ی اجتماعی Tuesca-Molina بعد از طی مراحل روانسنجی ابزار استفاده شد. نسخه ی نهایی ابزار شامل هشت آیتم با دامنه ی امتیاز از 0 تا 16 بود. کیفیت زندگی و شادمانی هرکدام با استفاده از یک سوال سنجیده شد. دستیابی به گروه هدف بهصورت دردسترس بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تست، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه انجام پذیرفت.
یافته هااکثریت شرکت کنندگان مرد (67/8%،1610 نفر)، 31-59 ساله (60/4 %، 1672نفر) و همسردار (67/8%، 1610) بودند. میانگین نمره ی کل سرمایه ی اجتماعی در کشور 7/75 از نمره ی کل 16 بود. بین مولفه های سرمایه ی اجتماعی، کم ترین میانگین نمره مربوط به بعد "شبکه های اجتماعی" (1/06)2/91 از نمره ی کل هشت بود و بیشترین میانگین نمره مربوط به بعد نوع دوستی (1/42)3/78 از نمره ی کل 6 بود. سرمایه ی اجتماعی کل و مولفه های "شبکه های اجتماعی" ، "اعتماد" و " نوع دوستی" آن با قدرت پیش بینی کنندگی بالا تعیین کننده ی معنی دار کیفیت زندگی (R2=0/47, P<001) و شادمانی (R2=0/44, P<001) بودند که نقش پیش بینی کنندگی مولفه ی نوع دوستی از بقیه ی مولفه ها بیشتر بود.
نتیجه گیرینتایج مطالعه بیانگر نقش مهم سرمایه ی اجتماعی و مولفه های" شبکه های اجتماعی، اعتماد و نوع دوستی" آن در وضعیت کیفیت زندگی و شادمانی جامعه ی ایرانی است.
کلید واژگان: سرمایه ی اجتماعی, کیفیت زندگی, شادمانیBackground and ObjectivesSocial capital is one the most important social determinants of health. In this study we aimed to measure the social capital and investigate its relationship with quality of life and happiness in 18-65 years Iranians.
Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 2375 18-65 years Iranians. The Tuesca social capital questionnaire was used for data collection after assessing the psychometric properties of the tool. The final version of the tool included eight items with a score range from 0 to 16. The quality of life and happiness of each was measured using one question. Data analysis was conducted using T-test, Pearson correlation coefficient, one-way analysis of variance and multiple linear regression.
ResultsThe mean score of the social capital was 7.75. Among the domains of social capital, the lowest mean score was related to the "social networks" dimension 2.91(1.06). The highest mean score was related to the dimension of altruism3.78(1.42). The social capital and its "social networks", "trust" and "altruism" domains, significantly determine quality of life (R2 = 0.47, p = 0.001) and happiness (R2 = 0.44, p = 0.001). The predictive role of altruism component was higher than other components.
ConclusionThe study results show the important role of social capital and its domains of "social networks, trust and altruism" in the quality of life and happiness of the Iranian society.
Open Access Policy: This is an open access article under the terms of the Creative Commons Attribution License, which permits use, distribution and reproduction in any medium, provided the original work is properly cited. To view a copy of this license, visit https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/Keywords: Social Capital, Quality Of Life, Happiness -
Background
The mental health of the parents of Autism Spectrum Disorder (ASD), particularly the mothers, is poor due to the severity and complex nature of this condition, and they encounter numerous issues. This investigation aimed to determine whether happiness education affected mothers of children with ASD’s Expressed Emotions (EE) and Quality of Life (QoL).
Materials and MethodsA total of 70 mothers of children with ASD aged 3 to 13 years participated in this clinical trial study research. The experimental group received the Fordyce happiness training program once every 6 weeks via WhatsApp. In three stages, data were collected using a demographic form, the Family Questionnaire (FQ), and the World Health Organization Quality Of Life Instrument, Short Form (WHOQOL‑BREF) (before the intervention, immediately afterward, and 1 month later). In the Statistical Package for Social Sciences (SPSS) software, the acquired data were analyzed using independent‑sample t</em>‑tests, Chi‑square tests, and repeated‑measures Analysis of Variance (ANOVA).
ResultsThere was no significant difference in EE and QoL mean scores between the two groups before the intervention, but after, the intervention group’s mean score of EE (20.91 (4.355)) was substantially lower than the control group’s (44.74 (4.77)) (p </em>< 0.001). In comparison, the intervention group’s mean score of QoL and its dimensions was more significant than the control group’s (p </em>< 0.001).
ConclusionsGiven the efficacy of the happiness education program in reducing EE and enhancing QoL in mothers of children with ASD, such treatment strategies should be developed and used.
Keywords: Autism Spectrum Disorders, Expressed Emotions, Happiness, Mothers, Quality Of Life -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و هفتم شماره 2 (پیاپی 194، خرداد و تیر 1403)، صص 520 -528مقدمه
طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در اعضای خانواده مخصوصا زنان شود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، انعطاف پذیری روانشناختی و شادکامی زنان مطلقه انجام شد.
روش کارتحقیق حاضر از نظر هدف تحقیقی کاربردی است. این تحقیق براساس نحوه گردآوری داده ها نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل به همراه یک دوره پیگیری بود. از تعداد 5400 زن مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره در منطقه 2 شهر تهران در سال 1399-1400، تعداد 30 زن به صورت هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه (درمان مبتنی بر شفقت و گواه) به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش را الگوی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010)، پرسشنامه انزوای اجتماعی توسط چلبی و امیر کافی (1383)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین (1995) و پرسشنامه شادکامی ارگایل ولو (1990) تشکیل دادند. داده ها استفاده از تحلیل واریانس آمیخته مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایجنتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت انزوای اجتماعی را کاهش و انعطاف پذیری روانشناختی و شادکامی زنان مطلقه را افزایش می دهد (001 ≥p) و این تاثیر در طول زمان با توجه به آزمون پیگیری ماندگار بود (001 ≥p).
نتیجه گیریبه منظور بهبود انزوای اجتماعی، انعطاف پذیری روانشناختی و شادکامی زنان مطلقه پیشنهاد می شود از درمان مبتنی بر شفقت استفاده شود.
کلید واژگان: طلاق, درمان مبتنی بر شفقت, انزوای اجتماعی, انعطاف پذیری روانشناختی, شادکامیIntroductionDivorce is one of the stressful experiences of the family, which can lead to conflicts and incompatibility among family members, especially women. This research was conducted with the aim of determining the effectiveness of compassion-based therapy on social isolation, psychological flexibility and happiness of divorced women.
MethodThe present research is practical in terms of research purpose. This research was based on the semi-experimental data collection method with a pre-test and post-test design with a control group and a follow-up period. From the number of 5400 divorced women referring to counseling centers in the 2nd district of Tehran in 2013-2014, 30 women were selected purposefully and randomly replaced in two groups (treatment based on compassion and evidence). The research tools were Gilbert's compassion-based treatment model (2010), social isolation questionnaire by Chalabi and Amir Kafi (2013), cognitive flexibility questionnaire by Martin and Rubin (1995) and happiness questionnaire by Argyle Velo (1990). The data was analyzed using mixed variance analysis.
ResultsThe results of repeated measurement variance analysis showed that compassion-based therapy reduces social isolation and increases psychological flexibility and happiness of divorced women (p≤001) and this effect was sustained over time according to the follow-up test (p≤001).
ConclusionIn order to improve social isolation, psychological flexibility and happiness of divorced women, it is suggested to use compassion-based therapy.
Keywords: Divorce, Compassion-Based Therapy, Social Isolation, Psychological Flexibility, Happiness -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و هفتم شماره 2 (پیاپی 194، خرداد و تیر 1403)، صص 641 -651مقدمه
داشتن جامعه سالم و شاد در گرو سلامت روحی و جسمی اعضاء آن بوده و اوقات فراغت و ورزش های تفریحی در بهسازی جسمی و روحی افراد اهمیت بسیار دارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مدلسازی روابط ساختاری بین شادکامی و سلامت عمومی با مشارکت ورزشی در اوقات فراغت معلمان شهرستان تفت بود.
روش کارروش تحلیلی تحلیلی و به صورت همبستگی اجرا شد. جامعه آماری 110 نفر از معلمان شهرستان تفت بودند که 86 نفر با نمونه گیری براساس متغیرهای آشکار مشاهده شده در این پژوهش شرکت نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد شارکلی (2007)، شادکامی آکسفورد (1989) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) با پایایی قابل قبول به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95% مشارکت ورزشی تاثیر مثبت و معناداری بر شادکامی داشته (055/13t= ) و شدت تاثیر آن نیز معادل 693/0 بوده و همچنین مشارکت ورزشی با شدت تاثیر 671/0 بر روی سلامت عمومی نیز تاثیر مثبت و معناداری دارد (807/12 = (t . بین مشارکت ورزشی و پنج مولفه متغیر شادکامی (خلق مثبت، رضایت از زندگی، سلامتی، عزت نفس و کارآمدی) و مولفه های سلامت عمومی (علائم جسمانی، علائم اضطرابی، علائم افسردگی و کارکرد اجتماعی) نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. شاخص نیکویی برازش در نرم افزار Smart PLS با شاخص Gof شناسایی می شود که در مورد مدل مفهومی پژوهش حاضر این شاخص معادل 467/0 بود.
نتیجه گیریمی توان گفت که برخورداری از اوقات فراغت مناسب می تواند سلامت جسمی و روحی را افزایش داده و باعث شادکامی و سلامت عمومی شود.
کلید واژگان: شادکامی, سلامت عمومی, مشارکت ورزشی, اوقات فراغت, معلمانIntroductionHaving a healthy and happy society depends on the mental and physical health of its members, and leisure time and recreational sports are very important in the physical and mental improvement of people. Based on this, the aim of the present study was to model the structural relationships between happiness and general health with sports participation in the free time of teachers in Taft city.
MethodsAnalytical and correlational analytical method was implemented. The statistical population was 110 teachers of Taft city, of which 86 participated in this research by sampling based on the obvious variables observed. The research tools including standard questionnaires of Sharkley (2007), happiness of Oxford (1989) and general health of Goldberg and Hiller (1979) were obtained with acceptable reliability. Descriptive and inferential statistics and structural equation modeling were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that at the confidence level of 95%, sports participation had a positive and significant effect on happiness (t = 13.055) and the intensity of its effect was equal to 0.693, and sports participation had an intensity of 0.671 on public health. also has a positive and significant effect (t = 12.807) between sports participation and five variable components of happiness (positive mood, life satisfaction, health, self-esteem and efficiency) and general health components (physical symptoms, anxiety symptoms, symptoms depression and social functioning) there was also a positive and significant relationship. The goodness of fit index in the Smart PLS software is identified with the Gof index, which was equal to 0.467 in the case of the conceptual model of the present study.
ConclusionIt can be said that having suitable free time can increase physical and mental health and cause happiness and general health.
Keywords: Happiness, Public Health, Sports Participation, Free Time, Teachers -
زمینه و هدف
نیروی انسانی در نظام سلامت به عنوان مهم ترین عامل توسعه، نقش مهمی در سلامت جامعه دارد. کیفیت خدمات، مستلزم حفظ و ارتقای رضایت شغلی ارایه دهندگان خدمات است. یکی از عوامل تاثیرگذار در رضایت شغلی، شادی فرد است. لذا، این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین رضایت شغلی و شادکامی در پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است که در مورد 362 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1400 انجام گرفته است. نمونه گیری به روش سهمیه ای انجام یافت. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه های مشخصات فردی و حرفه ای، رضایت شغلی و شادکامی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی کندال تاو بی و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین نمره رضایت شغلی پرستاران 40/217 و شادکامی آن ها 27/69 بوده که هر دو در سطح متوسط است. نتایج پژوهش رابطه مثبت و معناداری بین رضایت شغلی و شادکامی نشان داد (614/0r= و 05/0>p). به این معنی که پرستاران شادتر، رضایت شغلی بیش تری نسبت به سایرین دارند و افرادی که رضایت شغلی کم تری دارند، شادی آن ها نیز کم تر است.
نتیجه گیریرضایت شغلی و شادکامی پرستاران مطالعه حاضر در حد مطلوبی نیست و بین شادکامی پرستاران و رضایت شغلی آن ها همبستگی مثبتی وجود دارد. بنابراین، مسوولان و مدیران نظام سلامت با اتخاذ تدابیری در راستای ارتقای رضایت شغلی پرستاران می توانند زمینه لازم را جهت شادکامی هرچه بیش تر آنان فراهم نمایند.
کلید واژگان: رضایت شغلی, شادکامی, پرستار, پرستاریHayat, Volume:30 Issue: 2, 2024, PP 140 -152Background & AimIn the health care system, manpower recognized as a key factor for development, has an important role in community health. Ensuring the quality of service delivery necessitates the maintenance and enhancement of job satisfaction among service providers. One influential aspect of job satisfaction is the individual’s happiness. This study aimed to determine the correlation between job satisfaction and happiness among nurses working in hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences.
Methods & Materials:
This descriptive-correlational study was conducted with a sample of 362 nurses from hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Sampling was performed using a quota sampling method. The data collection tools included a socio-demographic characteristics questionnaire, a Job Satisfaction Questionnaire, and a Happiness Questionnaire. Data were analyzed using Kendall Tau-b correlation and Pearson correlation, with SPSS software version 26.
ResultsThe mean score for nurses' job satisfaction was 217.40, while the mean score for happiness was 69.27, with both scores indicating an average level. The results of the study revealed a significant positive relationship between job satisfaction and happiness (r=0.614, P<0.05), indicating that happier nurses tend to have higher job satisfaction, whereas lower job satisfaction is associated with decreased happiness.
ConclusionNurses’ job satisfaction and happiness are not at optimal levels. However, a positive correlation between the two has been identified. Therefore, healthcare system administrators and officials should focus on creating essential infrastructure and planning initiatives to enhance nurses’ job satisfaction, ultimately fostering greater happiness among nursing staff.
Keywords: Job Satisfaction, Happiness, Nurses, Nursing -
سابقه و هدف
سالمندی به الگوی ویژه ای از دگرگونی های طبیعی زندگی گفته می شود که با افزایش سن انسان ها پدید می آید و با افزایش سن، سالمندان دچار مشکلات متعددی ازجمله کاهش امید، شادکامی و عزت نفس می شوند که ممکن است مراقبت از خود، به ویژه تغذیه را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین تغذیه با عزت نفس و شادکامی سالمندان، انجام پذیرفت.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی، بود و با رعایت ضوابط اخلاقی و کسب رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان، انجام گرفت. نمونه گیری پژوهش در این مطالعه، به روش چند مرحله ای (نسبتی و تصادفی ساده) بود. ابتدا از بین 18 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان آمل، 7 مرکز به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس مجددا به صورت تصادفی ساده و به روش قرعه کشی از میان جامعه هدف (افراد سالمند)، تا رسیدن به حجم مورد نظر مطالعه، در سال 1401 انتخاب شدند. نمونه گیری تصادفی ساده به این صورت بود که لیستی از افراد واجد شرایط مطالعه در مرکز بهداشتی درمانی منتخب تهیه کرده سپس به روش قرعه کشی تعداد نمونه لازم را انتخاب گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بالای 60 سال، ساکن شهرستان آمل، عدم وجود مشکلاتی نظیر ناتوانی ذهنی حاد، عدم وجود اختلال شناختی (با استفاده از ابزار AMT)، آلزایمر و عدم سرطان و توانایی برقراری ارتباط بود و عدم همکاری در طی اجرای مطالعه به عنوان معیار خروج در نظر گرفته شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی، بررسی وضعیت شناختی، افسردگی سالمندان، شادکامی، عزت نفس و فعالیت های ابزاری بود. داده ها با آزمون های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (همبستگی کانونی و Parameter stimates) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که میانگین سن شرکت کنندگان (60 تا 81 سال) برابر با 4/64±65/92 و میانگین شاخص توده بدنی شرکت کنندگان 2/54±23/75 بوده است. 14 درصد سالمندان دچار کمبود وزن و33 درصد نیز اضافه وزن داشتند. 12 درصد در معرض خطر سوءتغذیه قرار داشتند. بیش تر سالمندان دارای شادکامی (99 درصد) و عزت نفس (59 درصد) بالایی بودند و ضریب همبستگی شادکامی و عزت نفس 0/387 وده است. در نتیجه در این مطالعه تغذیه با عزت نفس و شادکامی سالمندان ارتباط معنی دار نداشت. همچنین نتایج نشان داد که شادکامی و عزت نفس سالمندان با یکدیگر رابطه معنی دار مثبت داشتند (p<0/001).با توجه به مقدار 00/05>p یعنی بین عزت نفس سالمندان با امتیاز کل بررسی تکمیلی و تغذیه ارتباط وجود ندارد. با توجه به مقدار 0/05<p یعنی بین عزت نفس سالمندان با شادکامی ارتباط وجود دارد ولی با مشاهده مقدار 0/045 r squre= این ارتباط بسیار ناچیز می باشد. می توان گفت تنها 4 درصد از تغییرات عزت نفس به دلیل شادکامی می باشد. فقط بین مولفه عزت نفس خانوادگی با شادکامی ارتباط آماری معنادار وجود ندارد (0/05>p). در سایر مولفه های عزت نفس با شادکامی ارتباط آماری معنی دار وجود دارد (0/05>p). هم چنین بین شادکامی با امتیاز کل بررسی تکمیلی و امتیاز کل تغذیه ارتباط وجو ندارد (0/05>p).
استنتاجنتایج این مطالعه نشان داد که بین شادکامی و عزت نفس سالمند ارتباط وجود دارد؛ اما بین عزت نفس و تغذیه سالمندان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود به نقش عزت نفس عمومی، عزت نفس اجتماعی و عزت نفس شغلی در شادکامی فرد سالمند توجه شود. با توجه به گسترش جمعیت سالمندان در ایران و اهمیت توجه به سلامت جسمی و روانی سالمندان، نتایج این پژوهش می تواند برای برنامه ریزی برای ارتقاء توانمندی سالمندان مفید باشد.
کلید واژگان: سالمند, عزت نفس, شادکامی, تغذیه, سرزندگیBackground and purposeAging is said to be a special pattern of natural changes in life that occurs as people age With increasing age, the elderly suffer from several problems, including a decrease in hope, happiness, and self-esteem, which may affect self-care, especially nutrition. Therefore, the present study was conducted to investigate the relationship between nutrition and self-esteem and happiness of the elderly
Materials and methodsThe present study was a descriptive-analytical study of the correlation type, and following the ethical standards and obtaining informed consent from the company. The research began Research sampling in this study was by multi-stage method (proportional and simple random). First, among the 18 health centers of Amel city, 7 centers were randomly selected, then again, by simple random and lottery method from among the target population (elderly people), until reaching the desired volume of the study, in 1401 became Simple random sampling was done by preparing a list of people eligible for the study in the selected health care center, then we selected the required number of samples by lottery. The inclusion criteria included being over 60 years old, living in Amel City, the absence of problems such as acute mental disability, the absence of cognitive impairment (using AMT, Alzheimer's, and cancer), and the ability to communicate. Non-cooperation during the implementation of the study was considered as an exit criterion. The tools used included demographic questionnaires, cognitive status assessment, elderly depression, happiness, self-esteem, and instrumental activities. The data were analyzed with descriptive (frequency, mean, and standard deviation) and inferential (focal correlation and parameter estimates) tests.
ResultsThe results showed that the average age of the participants (60 to 81 years) was equal to 65.92±4.64 and the average body mass index of the participants was 23.75±2.54. 14% of the elderly were underweight and 33% were overweight. 12% were at risk of malnutrition. Most of the elderly had high happiness (99%) and high self-esteem (59%). The correlation coefficient of happiness and self-esteem is 0.378. As a result, in this study, nutrition had no significant relationship with the self-esteem and happiness of the elderly. Also, the results showed that the happiness and self-esteem of the elderly had a significant positive relationship with each other(P<0.001). According to the value of P>0.050, there is no relationship between the self-esteem of the elderly and the total score of the supplementary examination and nutrition. According to the value of P<0.050, it means that there is a relationship between the self-esteem of the elderly and happiness, but by observing the value of R square=0.045, this relationship is very insignificant. It can be said that only 4% of self-esteem changes are due to happiness There is no statistically significant relationship between the family self-esteem component and happiness(P>0.05). In other components of self-esteem, there is a statistically significant relationship with happiness(P<0.05). Also, there is no relationship between happiness with the total score of the supplementary examination and the total score of nutrition, P>0.050
ConclusionThis research was a descriptive-analytical correlation study. The results of this study showed that there is a relationship between happiness and self-esteem of the elderly. However, there was no statistically significant relationship between self-esteem and nutrition of the elderly. In general, according to the results of this research, it is suggested to pay attention to the role of general self-esteem, social self-esteem, and occupational self-esteem in the happiness of the elderly. Considering the expansion of the elderly population in Iran and the importance of paying attention to the physical and mental health of the elderly, the results of this research can be useful for planning to improve the capabilities of the elderly.
Keywords: nutrition, old age, self-esteem, happiness, vitality -
زمینه و هدف
رضایت زناشوئی و شادکامی از دغدغه هایی است که در زندگی زناشوئی کودک همسران قابل بررسی است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی بر شادکامی و رضایت زناشوئی زنان کودک همسر انجام گرفت.
روش کارمطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی قبل و بعد با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان کودک همسر مراجعه کننده به مرکز مشاوره امید ترنم شهرستان شبستر در سال 1401 بودند که از بین آنها، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. روایی محتوائی بسته آموزشی توسط اساتید راهنما و مشاور و 6 نفر از اساتید مشاور خانواده و روان شناس تایید شد. از ابزار پرسشنامه رضایت زناشوئی هودسن و پرسشنامه شادکامی آکسفورد به عنوان پیش آزمون- پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. سپس برنامه آموزشی طراحی شده در 8 جلسه یک ساعته در همان مرکز مشاوره اجرا گردید. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و در نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد آموزش مهارت های زناشوئی نظیر مهارت های تنظیم هیجان، تنظیم روابط عاطفی، مهارت های زندگی و مهارت های ارتباطی و رفتاری در افزایش رضایت زناشوئی و شادکامی زنان کودک همسر موثر بود (0/001<p).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های مطالعه، می توان با آموزش و توانمندسازی زنان کودک همسر، برخی از چالش های زندگی زناشوئی نظیر عدم رضایتمندی زناشوئی و عدم شادکامی آنان را در زندگی کاهش داد.
کلید واژگان: مهارت های زناشوئی, رضایت زناشوئی, شادکامی, کودک همسریBackgroundSatisfaction and happiness in marriage are significant concerns that can be discussed in the marital life of child-spouse females. The present study was conducted to evaluate the effectiveness of training marital skills on satisfaction and happiness of child-spouse females in marriage.
MethodsThis study was pretest-posttest semi-experimental with a control group study. The study population included all child-spouse females who referred to the Omid Tarnam counseling center in Shabesar town in 1401. A total number of 30 people were randomly selected by convenience sampling and divided into two experimental (15 people) and control (15 people) groups. The content validity of the educational package was confirmed by research-professors and 6 other professors of family counselling and psychology. The Hudson Marital Satisfaction Questionnaire (25 questions) and the Oxford Happiness Questionnaire (OHQ) were used to collect pretest and posttest data in this study. The intervention, which was an educational program designed for 8 sessions of one-hour each, was conducted at the same counseling center. Finally, the data were analyzed using analysis of covariance using SPSS-23.
ResultsThe results showed that the designed training program of marital skills, including excitement regulation skills, emotional relationship regulation, life skills and communication and behavioral skills, was effective in increasing marital satisfaction and happiness of child-spouse females (p<0.001).
ConclusionAccording to the study findings, education and empowerment of the child-spouse females has helped to improve some of the marital life challenges in their life, such as lack of marital satisfaction and unhappiness
Keywords: marital skills, marital satisfaction, happiness, female child spouses -
سابقه و هدف
نشاط معنوی یکی از انواع هیجان های مثبت است که در شرایط استرس زا نقش مهمی در کمک به سازگاری افراد با شرایط دارد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشاط معنوی بر مبنای معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی با میانجیگری حس پیوستگی دانشجویان در دوران همه گیری بیماری کووید 19 انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 360 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی چیریان و افروز، معنا در زندگی استیگر و همکاران، سرمایه های روان شناختی لوتانز و حس پیوستگی آنتونسکی جمع آوری و با نرم افزار اسمارت پی .ال .اس دو و با روش معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
یافته هانتایج نشان داد که معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی با میانجیگری حس پیوستگی ارتباط مثبت و معناداری با نشاط معنوی داشت (00/0>P).
نتیجه گیریمعنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی ایجادکننده یک منبع مقاومت درونی هستند که در تعامل با حس پیوستگی می توانند در ایجاد نشاط معنوی در دانشجویان موثر باشند.
کلید واژگان: حس پیوستگی, دانشجویان, سرمایه های روان شناختی, کوید 19, معنا, معنویت, نشاطBackground and ObjectiveSpiritual happiness is one of the types of positive emotions that play an important role in helping people adapt to the situation in stressful situations. Also, the meaning of life and psychological capitals are also variables that form the basis of effective, directed and continuous coping of individuals with difficult conditions. Therefore, based on this, the current research was conducted with the aim of predicting spiritual happiness based on meaning in life and psychological capital, with the mediation of students' sense of coherence during the Covid-19 epidemic.
MethodsThe present study is a descriptive survey-based study involving the use of structural equation modeling. The statistical population included all male and female undergraduate students (day and night) of Isfahan University in the academic year 2020-2021. There were 360students from this community who volunteered to participate in the research. In this study, the data were collected using a questionnaire of demographic characteristics, Chirian & Afrooz’s spiritual happiness questionnaire, Steger et al.’s meaning in life questionnaire, Luthans psychological capital questionnaire and Antonovsky’s sense of coherence questionnaire. The collected data were analyzed on Smart PLS2 and using structural equation modeling. In the present study, all ethical considerations were observed and the authors reported no conflict of interest.
ResultsThe results showed that meaning in life and psychological capital with the mediation of sense of coherence has a positive and significant relationship with spiritual happiness (P<0.00).
ConclusionHaving spiritual vitality plays an important role in helping people to face the life challenges. Meaning in life and psychological capitals create a source of internal resistance that can be effective in creating spiritual vitality in students in interaction with the sense of coherence.
Keywords: Covid-19, Happiness, Mean, Psychological capital, Sense of coherence, Spirituality, Students -
مقدمه
احساس شادکامی، نوجوانان را جهت انطباق با شرایط متغیر زندگی توانمند می سازد. برای ارتقای بهزیستی در این گروه سنی، درک عواملی که به شادکامی نوجوانان کمک می کنند؛ بسیار مهم است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده با احساس شادکامی در دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه شهر رفسنجان در سال 1401 انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه پژوهش، دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه شهر رفسنجان بودند. دو مدرسه به صورت تصادفی از بین لیست مدارس، انتخاب و 300 دانش آموز به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، حمایت اجتماعی Zimet و شادکامی Oxford ابزار جمع آوری داده ها بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد.
یافته هابر اساس نتایج رگرسیون چند متغیره، متغیرهای سن (008/0p= و 142/0- β=)، سطح اقتصادی (006/0p= و 150/0 β=)، حمایت خانواده (011/0p= و 191/0- β=)،) و حمایت کل) 016/0p= و 180/0- β=)، با شادکامی کل معنی دار شدند. بر اساس نتایج، با افزایش حمایت کل، سن و حمایت خانواده، شادکامی کاهش و با افزایش سطح اقتصادی، شادکامی افزایش می یابد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج، بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و شادکامی همبستگی ضعیف و منفی وجود داشت. چنین نتیجه ای در نوجوانان نیاز به بررسی های بیشتر دارد زیرا احتمالا حمایت بیشتر به صورت کنترل، خود را نشان می دهد که مورد تایید نوجوانان نیست. نتایج می تواند به برنامه ریزان جهت آموزش اصول حمایت از نوجوانان به خانواده ها و جامعه کمک نماید.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده, شادکامی, نوجوانانIntroductionThe experience of happiness empowers adolescents to adapt to changing life conditions. Understanding the factors contributing to the happiness of adolescents is crucial for promoting well-being in this age group. Therefore, this study aimed to determine the relationship between perceived social support and happiness among high school students.
Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive study focused on the student population of high schools in Rafsanjan. Two schools were randomly selected from the list of schools, and 300 students were randomly enrolled in the study. Demographic information, Zimet's social support, and Oxford Happiness Questionnaires were utilized as data collection instruments. Data analysis involved correlation and regression tests.
ResultsBased on the results of multiple regression analysis, age (p = 0.008, β = -0.142), economic status (p = 0.006, β = 0.150), family support (p = 0.011, β = -0.191), and overall support (p = 0.016, β = -0.180) were found to be significantly associated with overall happiness. According to the findings, an increase in overall support, age, and family support was associated with a decrease in happiness, while an increase in economic status was linked to an increase in happiness.
ConclusionBased on the results, there was a weak and negative correlation between perceived social support and happiness. Such a result in adolescents needs more investigations because probably more support shows itself in the form of control, which is not approved by adolescents. The results can help planners to teach the principles of adolescent support to families and society.
Keywords: perceived social support, Happiness, adolescents -
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد معنویت درمانی گروهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برافزایش امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی در شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی شهر کرمانشاه بود. روش نمونه گیری در دسترس (با تاییدیه پزشک متخصص و تحت شیمی درمانی) بود و در سه گروه 15 نفری که شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است، تقسیم شدند. هشت جلسه معنویت درمانی نوددقیقه ای به گروه آزمایش اول و هشت جلسه آموزش مبنی بر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نوددقیقه ای به گروه آزمایش دوم ارائه گردید. برای جمع آوری داده ها از مقیاس امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991) و شادکامی اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، معنویت درمانی در افزایش امید به زندگی و شادکامی موثر است، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی موثر است و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که معنویت درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برافزایش امید به زندگی و شادکامی در بین بیماران سرطانی از تاثیر بیشتری برخوردار است؛ بنابراین می توان با انجام مداخلات روانی به موقع، به افزایش امید به زندگی و شادکامی، تسریع بهبودی و کاهش مدت زمان بستری در بیمارستان و درنهایت کاهش هزینه های بیمارستانی در این بیماران کمک کرد و باعث تغییر نگاه صرف جسمانی و توجه بیشتر به ابعاد روحی و روانی در این گروه از بیماران گردید.کلید واژگان: امید به زندگی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, سرطان.شادکامی, معنویت درمانیThe present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of two group spirituality therapy approaches with acceptance and commitment based therapy on increasing the life expectancy and happiness of cancer patients in Kermanshah city. The research method was a quasi-experimental pre-test-post-test type with a control group. The statistical population of this research included all cancer patients referred to Taleghani Hospital in Kermanshah. The sampling method was available (with the approval of a specialist doctor and undergoing chemotherapy) and they were divided into three groups of 15 people, which include two test groups and one control group. Eight ninety-minute spiritual therapy sessions were given to the first experimental group and eight ninety-minute training sessions based on acceptance and commitment therapy were presented to the second experimental group. Schneider et al.'s (1991) life expectancy scale and Schneider et al.'s (1991) happiness scale were used to collect data. The results showed that spiritual therapy is effective in increasing life expectancy and happiness, treatment based on acceptance and commitment is effective in increasing life expectancy and happiness of cancer patients, and the results of the research showed that spiritual therapy is more effective than acceptance-based therapy. And commitment to increasing life expectancy and happiness among cancer patients has a greater effect. Therefore, by performing psychological interventions on time, it is possible to help increase the life expectancy and happiness, speed up recovery and reduce the length of hospitalization in the hospital, and finally reduce the hospital costs in these patients, and change the physical outlook and pay more attention to psychological aspects in this group of patients.Keywords: Treatment Based On Acceptance, Commitment, Spiritual Therapy, Happiness, Life Expectancy, Cancer
-
مقدمه
شادی، نشاط و نگرش مثبت نسبت به رویدادهای اتفاق افتاده در زندگی، نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد احساس امنیت و خوش بینی زوجین ایفا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش شادکامی بر رضایت زناشویی دانشجویان بود.
روش هااین مطالعه نیمه تجربی بر روی 64 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی گناباد در ایران انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفی بلوک های جایگشتی چهارتایی، به دو گروه آزمون و شاهد تخصیص یافتند. مداخله آموزش شادکامی طی شش جلسه دو ساعته و هفته ای یک بار توسط یک روان پرستار فقط در گروه آزمون اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از فرم اطلاعات دموگرافیک و مقیاس رضایت زناشویی Enrich (EMS یا Enrich Marital Satisfaction) قبل و پس از مداخله در دو گروه استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های 2c، Independent t و Paired t در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته هامقایسه میانگین رضایت زناشویی بین دو گروه قبل از انجام مداخله، اختلاف معنی داری را نشان نداد (630/0 = P)، اما میانگین رضایت زناشویی پس از انجام مداخله اختلاف معنی داری داشت (001/0 > P). مقایسه میانگین رضایت زناشویی قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون، اختلاف معنی داری را نشان داد (001/0 > P)، اما این میزان در گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت (520/0 = P).
نتیجه گیریآموزش شادکامی بر رضایت زناشویی دانشجویان متاهل تاثیرگذار است. با برگزاری کارگاه های آموزشی با محتوای آموزش شادکامی، می توان گام مهمی در راستای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زوجین دانشجو برداشت.
کلید واژگان: شادکامی, رضایت زناشویی, دانشجویانBackgroundHappiness, cheerfulness, and a positive attitude toward life events play a prominent role in marital satisfaction can significantly contribute to creating a sense of security and optimism for couples. The purpose of this paper is to examine the impact of happiness training on students' marital satisfaction.
MethodsThis quasi-experimental study was conducted on 64 students at Gonabad University of Medical Sciences in Iran. Participants were selected using a systematic sampling method and were randomly assigned to intervention and control groups using permuted blocks of size 4. The happiness training intervention consisted of six 2-hour sessions, conducted once a week by a psychiatric nurse exclusive for the intervention group. A demographic form and the Enrich Scale were used before and after the intervention in both groups. The data were analyzed using SPSS software, including descriptive statistics and analytical statistical tests such as chi-square and paired t-tests. The significance level was determined to be less than 0.05.
FindingsThe comparison of mean marital satisfaction between the two groups did not show a significant difference before the intervention (P = 0.630). However, the mean marital satisfaction after the intervention had a statistically significant difference (P < 0.001). Comparing the mean marital satisfaction before and after the intervention in the intervention group revealed a significant difference (P < 0.001), but this difference was not significant in the control group (P = 0.520).
ConclusionThe results indicate that happiness training has a practical impact on the marital satisfaction of married students. An important step to reduce marital conflicts and increase couple's satisfaction is to hold workshops focused on happiness training.
Keywords: Happiness, Marital satisfaction, Students -
BackgroundEngaging in regular exercise is widely recognized as a highly efficient method to mitigate age-related disorders. The present study aimed to investigate the correlations between physical activity and the quality of life, happiness, and depression levels in elderly women.MethodsIn this study, a descriptive-correlational method was employed. The participants were 390 elderly women (aged 65 and above) who were chosen through a convenience sampling procedure in Tehran, Iran, in 2023. The Physical Activity Scale for the Elderly (range of scores from 0 to 793), SF-36 Quality of Life Questionnaire (range of scores from 0 to 100), Oxford Happiness Questionnaire (range of scores from 0 to 87) and Geriatric Depression Scale (range of scores from 0 to 15) were used for measuring exercise activity, quality of life, happiness and depression, respectively. For data analysis, Pearson correlation test and regression analysis in SPSS version 26 and Lisrel 8.1 were applied.ResultsDescriptive results showed that in general the level of physical activity in students was below average (114.09±15.78). Likewise, the quality of life was below average (39.83±7.40). Happiness was also below average (5.97±2.19). Finally, depression was higher than average (53.64±9.90). The findings indicated that physical activity has a direct association with the quality of life (β=0.356, T=5.137). Additionally, physical activity has a direct association with happiness (β=0.448, T=6.556). However, it was observed that physical activity has an indirect association with depression (β=-0.229, T=-3.671).ConclusionsThe study results clearly indicated that engaging in physical activity significantly contributes to improving the overall wellbeing and health-related quality of life among elderly women. Thus, prioritizing the enhancement of physical and exercise routines is strongly advised as a primary approach to enhance wellbeing and health-related quality of life in elderly women.Keywords: Exercise, Women, Depression, Happiness, Quality Of Life
-
International Journal of Community Based Nursing and Midwifery, Volume:12 Issue: 2, Apr 2024, PP 98 -108BackgroundHaving a parent with cancer is one of the risk factors for adolescents, which makes themface many psychological problems. Therefore, this study aimed to determine the effect of HappinessEducational Program of Fordyce on the sense of coherence and psychological well-being of adolescentswho have a parent with cancer.MethodsIn this randomized clinical trial study, 92 adolescents whose diagnosed parents havereferred to the oncology ward of Shahid Rajaei Hospital in Yasuj, from June to September 2021, wereselected through the convenience sampling method; however, they were randomly assigned to oneof the two groups of the intervention or control. The number of sessions in the intervention groupwas 6, each consisting of 60 minutes and performed one day a week for 6 weeks. In addition to thedemographic information form, the Antonovsky’s Sense of Coherence Questionnaire-13 and the Ryff’sscale of Psychological Well-being-18 were used before and immediately after the intervention. Datawere analyzed through SPSS software, version 21, using statistical tests of Chi-square, t-test, Fisher’sexact, Mann-Whitney, and Wilcoxon.ResultsAfter the intervention, statistically significant differences were observed in the median scoresof the sense of coherence (P<0.001) and psychological well-being (P<0.001) between the two groupsof intervention and control.ConclusionAlthough the Happiness Educational Program of Fordyce could improve the senseof coherence and psychological well-being of adolescents who have a parent with cancer, moreinvestigations are recommended to be conducted.Trial Registration Number: IRCT20210331050795N1.Keywords: Happiness, Sense of coherence, Psychological Well-being, Adole
-
Background
The enhancement of happiness in patients undergoing hemodialysis is positively associated with improved physical and mental health outcomes.
ObjectivesThis study was conducted to identify predictive factors of happiness among a group of Iranian hemodialysis patients.
MethodsIn 2021, a descriptive study was carried out involving 200 hemodialysis patients from a center in Qazvin province, Iran. The census method was utilized to select eligible patients. Data collection was conducted using a socio-demographic checklist, the Oxford Happiness Questionnaire, and Snyder’s Hope Scale. A multivariate regression model was employed to ascertain the predictors of happiness.
ResultsThe average age of the patients was 59.23 ± 14.43, with an age range from 18 to 86 years. The majority were male (n = 122, 61.0%) and married (n = 134, 67.0%). A significant portion of the patients (69%, n = 138) reported moderate levels of happiness. The study also discovered that educational level (β = 0.248, P ≤ 0.001), marital status (β = -0.268, P ≤ 0.001), adequacy of hemodialysis (β = 0.268, P ≤ 0.001), and hope (β = 0.231, P ≤ 0.001) were significant predictors of happiness in patients undergoing hemodialysis.
ConclusionsThe findings indicate that the majority of hemodialysis patients in Qazvin experience a moderate level of happiness. Factors such as hope, educational level, marital status, and adequacy of hemodialysis were linked to their happiness. These insights can inform health strategies developed by decision-makers aimed at enhancing the happiness of this patient group.
Keywords: Happiness, Hemodialysis, Hope, Chronic Kidney Disease, Hemodialysis Adequacy -
هدف
شادی و نشاط از مهم ترین موضوعاتی است که در زندگی انسان وجود دارد، اگر جایگاه آن به درستی شناخته نشود می تواند آثار مخرب قابل توجهی در زندگی انسان به جای بگذارد. مهم است که بدانیم اسلام به عنوان یک مکتب کامل و جهان شمول درباره این مقوله چه نظری دارد؟
روشدر این مقاله علاوه بر بررسی مفهوم شادی و نشاط در آیات و روایات اسلامی و پژوهش در باب موارد و مصادیق موردپذیرش شادی از نظر اسلام، تلاش شده با ارائه شواهدی نشان داده شود برخورداری از شادی، نشاط و استراحت حقی است که برای همه انسان ها به عنوان یک حق اساسی به رسمیت شناخته شده است. از این رو مقاله به دو بخش تقسیم می شود: در بخش اول اصول کلی نظر اسلام به شادی مثبت و منفی بررسی و در بحش دوم از منظر فقهی و حقوقی این مسئله تحلیل شده است.
یافته هارابطه معناداری بین مفاهیم شادی و نشاط با سلامت روانی و سبک زندگی برقرار است. همچنین رابطه معکوس بین مفهوم صحیح برآمده از آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) در این مسئله با اختلال ناامیدی و افسردگی وجود دارد.
نتیجه گیریبا توجه به پژوهش انجام شده می توان نتیجه گرفت که هدف اصلی دین و دینداری، دستیابی به زندگی شاد به معنی واقعی و کامل آن می باشد و نیز بدون دینداری، نمی توان به زندگی شاد دست یافت.
کلید واژگان: حق, شادی, نشاط, استراحت, تفریح, سبک زندگیIntroductionHappiness is one of the most important issues in human life, if its place is not properly understood, it can leave significant destructive effects in human life. It is important to know what Islam as a complete and universal school thinks about this category.
MethodsIn this article, in addition to examining the concept of happiness and vitality in Islamic verses and traditions and researching the cases and examples of acceptance of happiness from the point of view of Islam, an attempt has been made to show by presenting evidence that enjoying happiness, vitality and rest is a right that It is recognized as a fundamental right for all human beings. Therefore, the article is divided into two parts: in the first part, the general principles of Islam’s opinion on positive and negative happiness are examined, and in the second part, this issue is analyzed from the perspective of jurisprudence and law.
ResultsThere is a significant relationship between the concepts of happiness and vitality with mental health and lifestyle. Also, there is an inverse relationship between the correct meaning derived from the verses of the Qur’an and the traditions of the innocents (peace be upon them) in this issue with the disorder of hopelessness and depression.
ConclusionAccording to the conducted research, it can be concluded that the main goal of religion and religiosity is to achieve a happy life in its true and complete meaning, and without religiosity, one cannot achieve a happy life.
Keywords: Right, Happiness, Vitality, Rest, Recreation, Lifestyle -
زمینه و هدف
مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی نهادینه سازی شادی در دانشجویان علوم ورزشی مبتنی بر تئوری داده بنیاد بود.
روشروش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها کیفی با استفاده از تئوری داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) بود. مشارکت کنندگان 10 نفر از استادان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم ورزشی و 4 نفر از دانشجویان علوم ورزشی بودند. ابزار تحقیق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. اعتبارسنجی با استفاده از رویکرد همسوسازی انجام شد. برای دستیابی به این منظور چند نوع همسوسازی شامل استفاده از چند منبع برای داده ها (وجود گروه های مختلف به عنوان مشارکت کننده)، و چند بررسی کننده (دو نفر) برای تایید یافته های نوظهور انجام شد. روش تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شد. تمامی داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 تحلیل و بررسی شد.
یافته هایافته های حاصل از تحقیق دربرگیرنده 6 مولفه انتخابی (شرایط علی، پدیده، زمینه، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها)، 30 کد محوری و 136 کد باز است.
نتیجه گیرییافته ها نشان داد راهبردهای اساسی شاداب سازی شامل توسعه توانمندی های استادان (در محورهای مرتبط با تدریس و یادگیری، مدیریت کلاس، تعامل و ارتباط با دانشجویان و سنجش و ارزشیابی)، انعطاف پذیری و وجود عدالت در قوانین دانشگاه، تعامل و مشارکت دانشجویان در برنامه های دانشگاه و برگزاری بازدیدها، اردوها و رویدادهای مرتبط با واحدهای درسی بودند.
کلید واژگان: خوشحالی, دانشجویان, مطالعات ارزیابانه, نظریه مبناییBackgroundThe purpose of this study was to provide a model of institutionalization of happiness in sports science students based on the Grounded Theory.
MethodsThe research method was applied in terms of objective and qualitative in terms of data using data base theory (systematic approach). The participants were 10 professors of educational sciences, psychology, sports sciences and 4 students of sports sciences. The research tool was semi-structured interviews. Validation was done using alignment approach. To achieve this purpose, several types of alignment including the use of multiple sources for data (the presence of different groups as contributors), and multiple reviewers (two people) were performed to verify emerging findings. The method of data analysis was done using three-stage open, central and selective coding. All data were analyzed and checked using Max Kyoda software version 2020.
ResultsThe findings of the research include 6 selected components (causal conditions, phenomenon, context, intervening conditions, strategies and consequences), 30 core codes and 136 open codes.
ConclusionThe findings showed that the basic strategies of revitalization include the development of professors' abilities (in areas related to teaching and learning, class management, interaction and communication with students, and assessment and evaluation), flexibility and the existence of justice in university rules, interaction and participation. Students were in university programs and holding visits, camps, and events related to academic units.
Keywords: Institutionalization, Happiness, Student, Sports Science, Grounded Theory
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.