به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « therapeutic exercise » در نشریات گروه « پزشکی »

  • Ashraf Ansari*, Mohammad Karimizadeh Ardakani, Mahdieh Akoochakian
    Purpose

    This research compares the effectiveness of weight-bearing exercise on a rebounder, as well as ankle exercise therapy on biomechanics and quality of life (QoL) in patients with diabetic neuropathic feet.

    Methods

    The present investigation is a clinical trial study with two experimental groups and one control group. A total of 48 women were selected in this study who had diabetes mellitus type 2 with diabetic peripheral neuropathy. Data was collected using the Michigan neuropathy screening instrument, foot health questionnaire, fall efficacy scale international, and QoL questionnaire. The first experimental group (n=16) engaged in rebound exercises for eight weeks, while the second experimental group (n=16) engaged in at-home ankle treatment exercises. The control group (n=16) was not given any particular treatment other than standard care, which consisted of medication, therapy prescribed by the medical team, and instructions for self-care included in a training manual. The data were analyzed using a correlated t-test and an analysis of covariance.

    Results

    The results showed that applying rebound exercises and exercise therapy in exercise groups had a significant effect on the two components of the peak pressure of the medial forefoot area and the peak pressure of the lateral forefoot area of the right and left feet (P=0.05), the risk of falling (P=0.05), dynamic balance (P=0.05), and QoL (P=0.05), but not in the control group after 8 weeks (P<0.05).

    Conclusion

    To prevent foot problems in diabetic peripheral neuropathy populations and improve their independence for daily routines, the exercise programs presented in this research as a non-pharmacological intervention can be a promising approach. Specifically, the weight-bearing training program on a rebounder and the ankle exercise therapy program was effective in improving plantar pressure, fall risk, dynamic balance, and quality of life.

    Keywords: Diabetic Foot, Rebounder, Therapeutic Exercise, Quality Of Life (Qol), Biomechanics
  • حسین عاشوری، علی یلفانی*
    زمینه و هدف

    یکی از عضلات بسیار مهم که در ایجاد کمردرد مزمن نقش مهمی دارد، عضله مربع کمری است. درد مربوط به این عضله یک درد گنگ و مبهم در منطقه کمر است. هدف این مطالعه مروری سیستماتیک، ارزیابی اثربخشی برنامه های تمرینی بر عضله مربع کمری در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی می باشد.

    روش ها

    در این مطالعه مروری سیستماتیک، جستجو مقالات به زبان انگلیسی، در پایگاه های اطلاعاتی PubMed Web of Science, Scopus, بین سال های 2010 تا 2023 انجام شد. جستجو با استفاده از کلمات کلیدی "quadratus lumborum"، chronic low back pain""، "non specific low back pain"، "therapy" بود. کیفیت روش شناسی با استفاده از مقیاس Physiotherapy Evidence Database  (PEDro) ارزیابی شد.

    یافته ها

    در مجموع 372 مطالعه بازیابی شد که 275 مطالعه با بررسی عنوان و چکیده، حذف شدند، 58 مطالعه پس از بررسی کامل متن، حذف شدند و 28 مطالعه به دلیل نداشتن معیارهای ورود حذف شدند و در مجموع 10 مطالعه، تایید نهایی گردیدند. نتایج مطالعات نشان داد که در سطح آستانه درد عضله مربع کمری؛ شدت درد، خم شدن جانبی فعال، نقاط ماش ه ای عضله مربع کمری و شاخص ناتوانی بین افراد شرکت کننده در تمرینات درمانی تفاوت معنی داری دارد (0/05<p).

    نتیجه گیری

    تکنیک های رهاسازی مایوفاشیال و کششی، تمرینات انعطاف پذیری، تمرینات پیلاتس، تمرینات ثبات مرکزی بر روی عضله مربع کمری می تواند در وضعیت عضلانی و ناتوانی عملکردی به کاهش درد در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی منجر شود و به ساختار قامتی، موقعیت های خواب، ارگونومی خم شدن، بلند شدن، چرخیدن و کاهش درد در این افراد کمک نماید.

    کلید واژگان: کمرد درد مزمن غیر اختصاصی, عضله مربع کمری, تمرین درمانی
    Hossein Ashoury, Ali Yalfani*
    Background and Aim

    The quadratus lumborum muscle is a key contributor to chronic back pain. This muscle typically causes a dull and vague pain in the lower back. The aim of this systematic review was to evaluate the effectiveness of exercise programs targeting the quadratus lumborum muscle in patients with chronic non-specific low back pain.

    Methods

    A systematic search was conducted for English-language papers published between 2010 and 2023 in databases such as PubMed, Scopus, and Web of Science using keywords like "quadratus lumborum," "chronic low back pain," and "therapy." The methodological quality of the studies was assessed using the Physiotherapy Evidence Database (PEDro) Scale.

    Results

    Out of 372 retrieved studies, 275 were excluded based on title and abstract screening, 58 were excluded after full-text review, and 28 were excluded for not meeting inclusion criteria. Ultimately, 10 studies were included. The results indicated a significant difference in pain intensity, active lateral bending, trigger points of the quadratus lumborum muscle, and disability index among participants engaging in therapeutic exercises (P<0.05).

    Conclusion

    Myofascial release, stretching techniques, flexibility exercises, pilates exercises, and central stability exercises targeting the quadratus lumborum muscle can alleviate pain and improve functional disability in patients with non-specific chronic back pain. These interventions can also enhance posture, sleeping positions, ergonomics during daily activities like bending, lifting, and turning, ultimately reducing pain levels in affected individuals.

    Keywords: Chronic non-specific low back pain, Quadratus lumborum muscle, Therapeutic exercise
  • نورالله جاودانه*، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد
    سابقه و هدف

    تغییر پاسچر کتف و الگوهای فراخوانی عضلات ناحیه سرویکوبراکیال به عنوان ریسک فاکتورهای بالقوه ای برای گردن درد ذکر شده است. تغییر در راستای کتف در طی اختلالات آن می تواند از طریق تغییر تنش عضلات آگزیلااسکاپولار به طور بالقوه بر بیومکانیک ستون فقرات گردنی اثر بگذارد. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر تمرینات فعال کتف بر درد، ناتوانی، دامنه حرکتی گردن و راستای کتف افراد دارای گردن درد مزمن بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 24 فرد واجد شرایط به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی 12نفره (گروه تمرینات فعال کتف و گروه کنترل)، تقسیم شدند. درد، ناتوانی، دامنه حرکتی گردن و شاخص چرخش بالایی کتف، قبل و بعد از مداخلات با رویه یکسان به ترتیب توسط مقیاس بصری درد، پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن، دستگاه MyoMotion 3D و کالیپر اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون واریانس همراه با اندازه گیری مکرر و نیز آزمون تی زوجی در SPSS نسخه 19، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    کاهش معنی داری در درد (0/001=P) و ناتوانی (0/001=P) و نیز افزایش معنی داری در دامنه حرکتی گردن (0/001=P) و شاخص چرخش بالایی کتف (0/027=P) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه، این فرضیه را تایید می کند که بازگرداندن وضعیت کتف به حالت نرمال و تمرکز تمرینات بر آن ممکن است باعث کاهش درد، ناتوانی و افزایش دامنه حرکتی در افراد دارای گردن درد مزمن شود.

    کلید واژگان: ورزش درمانی, گردن درد مزمن, ناتوانی, دامنه حرکتی
    Norollah Javdaneh*, Amir Letafatkar, Malihe Hadadnezhad
    Background

    Altered scapular posture and alteration of cervicobrachial muscle recruitment patterns are reported as potential risk factors for neck pain. Changes in scapular and clavicle during scapular disorders can potentially affect cervical spine biomechanics by altering axillary scapular muscle tension. Therefore, this study aimed to investigate the effect of active scapular training on pain, disability, neck range of motion and the scapular alignment in people with chronic neck pain.

    Materials and Methods

    In this clinical trial study, 24 eligible patients were selected and randomly divided into two equal groups of 12, active scapular training and control groups. Pain, disability, neck range of motion, and scapular rotation indices were measured before and after the same procedure by visual analogue scale, Neck Disability Index Questionnaire, MyoMotion 3D, and Caliper, respectively. Data were analyzed using Repeated Measures ANOVA and paired t-test in SPSS version 19, at a significance level of 0.05.

    Results

    Significant decrease in pain (P=0.001) and disability (P=0.001) and significant increase in neck range of motion (P=0.001) and scapular downward rotation index (P=0.027) were observed in the intervention group compared to the control group.

    Conclusion

    The findings of this study support the hypothesis that returning the scapular to normal and focusing exercise on it may reduce pain and disability and increase range of motion in people with chronic neck pain.

    Keywords: Therapeutic exercise, Chronic neck pain, Disability, Range of motion
  • عادله ایزدپناه *، مهتاب معظمی، ناهید خوشرفتار یزدی
    زمینه وهدف
    استئوآرتریت زانو یکی از شایع ترین مشکلات عضلانی-اسکلتی می باشد که می تواند بر فعالیت روزانه زندگی افراد مبتلا اثر گذار باشد و منجر به بروز وابستگی و اختلال عملکرد در فعالیت و تعادل این بیماران شود. لذا هدف از این مطالعه تاثیریک دوره حرکت درمانی و ماندگاری اثرات پس از آن بر تعادل زنان مبتلا به آرتروز زانو بود.
    روش بررسی
    این تحقیق، نیمه تجربی وکاربردی بر روی 24زن غیر فعال مبتلا به آرتروز زانو با تشخیص پزشک و براساس معیارهای ورود به تحقیق بود. آزمودنی ها بطور تصادفی به 2 گروه مساوی حرکت درمانی و کنترل طبقه بندی شدند. جهت تعیین تعادل ایستا و پویا بیماران بصورت پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب از آزمون های ثبات وضعیتی و خطر افتادن به وسیله دستگاه تعادلی بایودکس استفاده شد. به منظور بررسی ماندگاری اثر تمرینات، با فاصله یک ماه از پس از آزمون و طی دوره بی تمرینی از هر دو گروه، آزمون مجدد به عمل آمد. پروتکل حرکت درمانی طی20 جلسه (به مدت 4هفته و در هر جلسه به طول 60 دقیقه) روی آزمودنی ها اجراشد. در دوره تمرین، گروه کنترل هیچگونه تمرینی انجام نمی دادند. برای انجام محاسبات داده های خام از نرم افزارSPSSنسخه 19 و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و معنادار بودن فرضیه های تحقیق، ازآزمونهای آمارتوصیفی و آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد (05/0P≤).
    یافته ها
    نتایج نشان داد که یک دوره حرکت درمانی بر تعادل ایستا: ثبات کلی و همچنین تعادل پویای زنان مبتلا به آرتروز زانو بطور معناداری تاثیر داشت (05/0P≤). همچنین بی تمرینی یک ماهه پس از دوره تمرین، پایداری در بهبود نتایج تعادل (ایستا - پویا ) را نشان داد.
    نتیجه گیری
    بر پایه نتایج پژوهش حاضر اجرای یک دوره 4هفته ای حرکت درمانی می تواند تاثیر معنی داری بر بهبود تعادل در زنان مبتلا به استئوآرتریت زانو داشته باشد و همچنین این تغییر پس از 1 ماه بی تمرینی پایدار مانده است. از این رو می توان حرکت درمانی را حتی در یک دوره کوتاه مدت 4 هفته ای روشی موثر در درمان و بهبود تعادل در این بیماران توصیه کرد.
    کلید واژگان: حرکت درمانی, بی تمرینی, تعادل, استئوآرتریت زانو
    Adeleh Ezadpanah*, Mahtab Moazami, Nahid Khoshraftar Yazdi
    Background And Aim
    Knee osteoarthritis is one of the most common musculo-skeletal problems and can effect on patient's daily activity and produce dependency in their daily activity and functional disability such as including the balance of these patients. Therefore, the aim of this research is to investigate the effect of a period of therapeutic exercise and detraining after that on balance in the women with knee OA.
    Materials And Methods
    This research was a semi-empirical and applied on 24 inactive female patients with osteoarthritis of the knee with a physician's diagnosis and entering in Research. Subjects randomly classified into two groups, the therapeutic exercise and control. The Biodex Balance machine was used to determine static and dynamic balance in patients with pre-test and post-test in order to stabilize the situation and jeopardize. After pre-test in order to evaluate the durability of training, the tests were repeated after one months of detraining experimental group subjects. The therapeutic exercise protocols executed on subjects over 20 sessions (4 weeks and duration of each session about 60 minutes). During this time, the control group did not do any practice. The raw data was analyzed by SPSS version19. Friedman test and wilcoxon were used.
    Results
    Application of one course of treatment on the static balance: the overall stability and also dynamic balance of women with knee OA was significantly affected of (P ≤ 0/05). Also, one month detraining after of the training period showed lasting improvement of balance (static-dynamic).
    Conclusion
    Based on the results of the present research, execution of period of 4 weeks in therapeutic exercise can significantly effect on balance improvement in women with knee OA. This change will be stable after one month of detraining. Therefore, therapeutic exercise even in a short period of 4 weeks can be advised to be effective way to cure and improve balance in patients.
    Keywords: Therapeutic Exercise, Detraining, Balance, Knee Osteoarthritis
  • وحید مظلوم*، نادر رهنما
    هدف
    استئوآرتریت زانو از جمله شایع ترین اختلالات عضلانی اسکلتی محسوب می شود که باعث تخریب مفصل و متعاقب آن کاهش سطح عملکرد و نقص حس عمقی می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس بر استئوآرتریت زانو بود.
    روش بررسی
    تعداد 41 مرد بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو به صورت تصادفی در سه گروه تحت درمان با تمرینات پیلاتس، حرکت درمانی معمولی و کنترل قرار گرفتند. حس عمقی، سطح عملکرد، و ارزیابی شرایط بیماری به ترتیب توسط سیستم بایودکس، اندازه گیری مدت زمان انجام چهار فعالیت عملکردی و پرسشنامه Lequesne پیش از اعمال مداخله و پس از 8 هفته مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 5 درصد استفاده شد.
    یافته ها
    مشخصات دموگرافیک آزمودنی ها در مورد سن و مدت ابتلای به عارضه به صورت (میانگین±انحراف معیار: سن 8/9±52/1 سال، مدت ابتلا 11/2±23/3 ماه) بود.سطح عملکرد و میزان خطای بازسازی زاویه هدف در هر دو گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری (0/001>P) بهبود یافت، اما تفاوت بین گروه های تحت درمان معنادار نبود (05/0P>). شاخص Lequesne در هر دو گروه تمرینات پیلاتس و حرکت درمانی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری (0/001>P) بهبود یافت، با این حال اثرات روش پیلاتس در بهبود این شاخص به طور معناداری (P>0.05) بیشتر از روش حرکت درمانی بود.
    نتیجه گیری
    تکنیک درمانی پیلاتس می تواند باعث بهبود حس عمقی و ارتقای سطح عملکرد بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو شود. مطالعات بیشتری جهت پی بردن به ساز و کار این نوع تمرینات نیاز است.
    کلید واژگان: استئوآرتریت, زانو, پیلاتس, حرکت درمانی, عملکرد, حس عمقی
    Mr Vahid Mazloum *, Dr Nader Rahnama
    Objectives
    Knee Osteoarthritis (OA) as one of the most prevalent musculoskeletal disorders, leads to joint degeneration and consequent deterioration of function and proprioception. The aim of this study was to investigate the effects of Pilates exercise on knee OA.
    Materials and Methods
    Forty-one male individuals were randomly categorized into three groups, including Pilates, conventional exercise therapy, and control. Proprioception, objective assessment of functional performance, and patients’ pain and disability were examined using Biodex system, aggregate time of four activities of daily living, and Lequesne Index. Descriptive statistical, One-Way ANOVA, and Scheffe test were utilized to analyze the data (P<0.05).
    Results
    The result of descriptive analysis of demographic data was as follow: (Mean±SD: Age 52.1±8.9 years, Time of knee OA involvement 23.3±11.2 months). While there was no significant (P>0.05) difference between the experimental groups in improving of functional status and angle reproduction error, they both resulted in more significant (P<0.001) influence than the control. However, significant improvement (P<0.001) in Lequesne Index was gained by participants who followed the exercise protocols, but the Pilates technique had more significant (P<0.05) effects.
    Conclusion
    Pilates training can improve functional ability and proprioception in patients with knee OA. Further studies are required to find out the mechanism.
    Keywords: Osteoarthritis, Knee, Pilates, Therapeutic Exercise, Function, Proprioception
  • رضا خان زاده، علی اکبر هاشمی جواهری، فرزاد امیدی کاشانی، مجید زندی، محمود خدابخشی
    مقدمه
    کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک، یکی از بیماری های شایع در سطح جامعه می باشد. علاوه بر درد که یکی از مشکلات عمده این عارضه می باشد، مشکلاتی از قبیل کاهش و نقص عملکرد فیزیکی بدن در طی فعالیتهای روزمره نیز گریبان گیر آنها خواهد شد.
    هدف
    تعیین تاثیر پروتکل ترکیبی تمرین درمانی و ماساژ بر عملکرد جسمانی و میزان درد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک کمری
    روش
    مطالعه حاضر از نوع شبه تجربی دوگروهی بوده که در هر گروه 15 مرد مبتلا به کمردرد مزمن شرکت داشتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته تحت پروتکل ترکیبی تمرین درمانی و ماساژ قرار گرفتند. گروه کنترل نیز در این مدت هیچگونه فعالیت خاصی نداشتند. وضعیت عملکرد جسمانی آزمودنی ها با اندازه گیری زمان انجام پنج آزمون که با فعالیتهای روزمره بیماران شبیه سازی شده بود تعیین شد. برای ارزیابی میزان درد بیماران نیز از مقیاس بصری درد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای تی مستقل و ویلکاکسون استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین سن 98/4±61/41 سال، وزن 3/11±55/78 کیلوگرم، قد 98/5 ±81/175 سانتیمتر و نمایه توده بدنی 97/2±36/25 کیلوگرم بر مترمربع بود. گروه تجربی بعد از اجرای تمرین از لحاظ عملکرد جسمانی (14/3±41/31 و 002/0p<) و کاهش درد (83/1±58/2 و 003/0p<) تفاوت معنی داری داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده می توان از مزایای سودمند پروتکل ترکیبی تمرین درمانی و ماساژ به منظور پیشگیری و بهبود وضعیت عملکرد جسمانی و کاهش درد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک کمری استفاده نمود.
    کلید واژگان: کمردرد, فتق دیسک کمری, تمرین درمانی, ماساژ, عملکرد جسمانی
    Reza Khan Zadeh, Ali Akbar Hashemi, Javaheri, Farzad Omidi, Kashani, Majid Zandi, Mahmood Khodabakhshi
    Background
    Chronic low back pain due to disc herniation is one of the common diseases in the community. In addition to the pain caused by this problem, which is a major complication, decreased and defective physical performance in daily living are other major concerns.
    Aim
    To investigate the effect of combined therapeutic protocol (therapeutic exercises and massage) on the pain and physical performance in the patients with chronic low back pain due to the lumbar disc herniation.
    Method
    We conducted a quasi experimental study in two experimental and control groups, each composed of 15 male patients with chronic low back pain. Experimental group were undergone the combined protocol for eight weeks. Control group received no therapeutic protocol during the study period. Subjects’ physical performance was assessed through measuring the duration of five tests which have been modeled based on patients’ daily activities. Visual Analog Scale (VAS) was used to measure pain score. Wilcoxon and t student tests were used for data analysis.
    Results
    The mean score of age, weight, height and Body Mass Index of the subjects were 41.61±4.99 years, 78.55±11.3 kg, 175.81±5.98 cm and 25.36±2.97 kg/m2, respectively. The experimental group showed a significant difference in terms of physical performance (31/41 ± 3/14, p=0/002) and pain score (2/85 ± 1/83, p=0/003).
    Conclusion
    Based on the results, combined therapeutic protocol can be used to improve physical performance and to reduce pain in patients suffering from chronic low back pain due to disc herniation.
    Keywords: Low back pain, disc herniation, therapeutic exercise, massage, physical performance
  • سجاد زینلی، صابر رضانژاد، سید محمد مرندی، خلیل خیام باشی
    مقدمه
    کوفتگی عضلانی تاخیری نوعی آسیب عضلانی شایع است که حین تمرین درمانی با انقباضات اسنتریک ایجاد می شود. این مورد می تواند با ایجاد درد سبب افت انگیزه و قطع تمرینات بیمار گردد. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر ارتعاش (Vibration) بر کوفتگی عضلانی تاخیری بود. فرض ما بر این بود که تمرین ارتعاش، کوفتگی عضلانی تاخیری را کاهش خواهد داد.
    روش بررسی
    30 مرد ورزشکار در دامنه سنی 26-18 سال در مطالعه شرکت کردند. ورزشکاران، حداقل سه سال سابقه فعالیت مستمر ورزشی داشتند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه ارتعاش VT(15=n) و گروه بدون ارتعاش Non-VT(15=n) قرار گرفتند. اندازه گیری ها شامل زاویه فلکشن زانو(FANG)، آستانه درد فشاری(PPT)، درد عضلانی(SOR) از عضله چهارسر رانی راست و بیشینه نیروی ایزومتریک(MIF) از هر دو چهارسرها، باهم، بود. ارتعاش با فرکانس HZ50 به مدت یک دقیقه روی عضله چهارسررانی راست و چپ گروه VT اعمال شد. سپس هر دو گروه به تمرین اسنتریک پرداختند. تمامی عوامل 24 ساعت پس از تمرین دوباره اندازه گیری شد.
    نتایج
    تمامی نمونه ها کاهش در MIF، PPT، FANGT و افزایش در SOR را در 24 ساعت پس از تمرین نشان دادند. اما یک تفاوت معنی دار آماری بین گروه VT و Non-VT در تمامی عوامل وجود داشت، MIF](000/0= P)، PT(001/0= P)، FANG (02/0= P) و VAS(003/0=P)[، که نشان دهنده تغییر کمتر عوامل اندازه گیری شده، قبل و بعد از مداخله در گروه ارتعاش می باشد.
    نتیجه گیری
    تمرین درمانی همراه با انقباضات اسنتریک به طور قابل ملاحظه ای سبب کوفتگی عضلانی تاخیری می شود، اما کاربرد ارتعاش قبل از تمرین دارای یک اثر کاهنده مفید، در میزان کوفتگی عضلانی تاخیری می باشد.
    کلید واژگان: درد عضلانی تاخیری, ارتعاش, تمرین درمانی
    Sajad Zeinali*, Saber Reza-Nejad, Seyed Mohammad Marandi, Khalil Khayam-Bashi
    Introduction
    Delayed Onset Muscle Soreness (DOMS) is a common strain resulting during therapeutic exercise with eccentric contractions. This pain can result in loss of interest by the patient and eventually in cancellation of the routine. The purpose of the present study was to determine whether vibration could have an affect on delayed onset muscle soreness. We hypothesized that the vibration training would decrease DOMS.
    Methods
    Subjects comprised of 30 male athletes aged 18-26 years. The athletes were involved in regular sports activities since at least three years. Subjects were assigned randomly into two VT (n=15) and Non-VT (n=15) groups. The measurements included the flexed knee angle (FANG), pressure pain threshold (PPT), muscle soreness (SOR) of right quadriceps muscle and maximal isometric force (MIF) of both quadriceps muscles together (Base-line). A vibrator was used to apply 50 Hz vibration on the left and right quadriceps muscles for 1 min in the VT group. Then both groups trained eccentric exercise. All parameters were determined again 24 hours post-exercise (After- activity).
    Results
    All subjects showed a loss in MIF, decrease in PPT, FANG and increase in SOR 24h after eccentric exercise (p=0/000). But the parameters were statistically significantly different in the VT and Non-VT groups [MIF (p=0/000), PPT (p=0/001), FANG (p=0/02), SOR (p=0/003)].
    Conclusion
    Therapeutic exercise with eccentric contractions results in DOMS, but vibration training before exercise is effective and beneficial in decreasing DOMS.
    Keywords: Delayed onset muscle soreness, vibration, therapeutic exercise
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال