به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آرد » در نشریات گروه « پزشکی »

  • مهدیه محمدی، مصطفی لیلی*، علیرضا رحمانی، محمد خزائی
    زمینه و هدف

    هدف از این مطالعه، بررسی میزان آلودگی و غلظت فلزات سنگین شاخص در خاک کشاورزی، گندم و آرد و ارزیابی خطر سرطانزایی ناشی از آن در ساکنین شهرستان بیجار در سال 1400 بود.

    مواد و روش ها

    برای تعیین محتوای کل فلزات سنگین، نمونه خاک خشک پس از هضم اسیدی، به حالت پودر تبدیل و طبق مراحل هضم اسیدی جهت قرایت در دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی آماده شدند. عصاره گیری از نمونه ها به روش هضم اسیدی انجام شد. در نمونه های آرد نیز، هضم اسیدی بصورت مستقیم انجام گرفت. برای مطالعات ارزیابی خطرات غیر سرطانزایی، دو مسیر، مصرف مستقیم (بلع) و جذب پوستی فلزات سنگین مورد ملاحظه قرار گرفت. در محاسبه خطر سرطانزایی و غیر سرطانزایی، تمام فلزات سنگین شامل کادمیوم، سرب، روی و آرسنیک لحاظ شدند.

    یافته ها

    غلظت فلزات سنگین مورد مطالعه در چهار منطقه در نمونه های خاک، گندم و آرد نزدیک به هم بود و تفاوت قابل توجهی وجود نداشت. نتایج مربوط به ارزیابی خطر نشان داد که نمونه های خاک هر چهار منطقه مورد مطالعه از نظر خطر سرطان زایی ناشی از فلز آرسنیک در class III (ریسک متوسط) قرار داشتند. همچنین نمونه های خاک هر چهار منطقه ریسک پایین سرطانی مربوط به فلز کادمیم را نشان دادند. بقیه نمونه ها همگی خطر کمتر از 6-10 را نشان دادند. در هیچ یک از نمونه های آرد، گندم و خاک هر 4 منطقه مورد مطالعه ریسک بالاتر از 4-10 وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ریسک بالایی برای خطر غیرسرطانی مربوط به فلز روی، سرب، آرسنیک، کادمیم بر اساس نمونه های بررسی شده وجود نداشت اما غلظت برخی از این فلزات مانند آرسنیک برای جمعیت های حساس تر مانند کودکان نزدیک به میزان خطر است و باید اقدامات لازم جهت ارزیابی و کاهش این فلزات سنگین انجام گردد.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, ارزیابی ریسک سلامتی, خاک, گندم, آرد}
    Mahdieh Mohammadi, Mostafa Leili*, Alireza Rahmani, Mohammad Khazaei
    Background and Aim

    The purpose of this study was to investigate the level of pollution and concentration of heavy metals in agricultural soil, wheat and flour and to evaluate the consequent health risks in the residents of Bijar city in 2021.

    Materials and Methods

    To determine the total content of heavy metals, after acid digestion, the dry soil samples were converted into powder and prepared according to the steps of acid digestion for reading by graphite furnace atomic absorption spectrometry (GFAAS). Extraction from the samples was also done by acid digestion method. In the flour sample, direct acid digestion was done. For non-carcinogenic risk assessment studies, two routes including direct consumption (ingestion) and dermal absorption of heavy metals were considered. To calculate carcinogenic and non-carcinogenic risks, we considered heavy metals including cadmium, lead, zinc and arsenic.

    Results

    The concentrations of heavy metals studied in the soil, wheat and flour samples of four regions were similar to one another and no significant differences were observed. The results of the risk assessment showed that the soil samples of all four studied areas were in class III (moderate risk) in regard to the carcinogenic risk of arsenic. Also, the soil samples of all four regions showed a low cancer risk in relation to cadmium. All other samples showed a low risk less than 10-6. In all of the samples of flour, wheat and soil from the four regions, we found no risk higher than 10-4 and, thus they were considered safe.

    Conclusion

    The results of this study showed non-carcinogenic risk in relation to zinc, lead, arsenic, and cadmium based on the results of examined samples, but the concentration of some of these metals, such as arsenic, is close to the risk level for the vulnerable populations such as children, and appropriate measures should be taken to evaluate and reduce these heavy metals concentrations.

    Keywords: Heavy metals, Health risk assessment, Soil, Wheat, Flour}
  • مینا باباشاهی *، سمیرا شکری
    زمینه و هدف

    سیاست های مالی می توانند نقش مهمی در رفتار و سلامت مصرف کنندگان بازی کنند. مطالعه حاضر با هدف تحلیل روند میزان مصرف نان در ایران و تغییرات میزان یارانه پرداختی به آن صورت پذیرفت.

    روش کار

    برای دستیابی به اهداف این مطالعه، میزان مصرف نان در خانوارهای ایرانی از ترازنامه غذایی سال های 1390-1381 جمهوری اسلامی ایران و میزان یارانه پرداختی به آن از مستندات و آمارهای موجود در وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان استخراج گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS-16 و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با ضریب اطمینان 95 درصد انجام شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون رگرسیون خطی بین میزان یارانه پرداختی به نان و میزان مصرف نان (019/0=p و 720/0-=r) و همچنین میزان انرژی تولیدی در بدن (003/0=p و 824/0-=r) اختلاف آماری معناداری را نشان داد، به طوری که به ازای افزایش هر یک میلیارد ریال یارانه پرداختی به نان، 712/63 تن از میزان مصرف نان و 014/0 کیلوکالری از انرژی مصرفی در روز کاسته می شود.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان داد که در طی سال‫های مورد بررسی، مصرف نان و میزان انرژی تولیدی آن در بدن با افزایش میزان یارانه های پرداختی به نان روند کاهشی داشته است، توجه ناکافی به کیفیت آرد و نان تولیدی، افزایش ضایعات نان، فقدان حق انتخاب برای مشتریان و نانوایان، ضعف در آموزش نانوایان و پیچیدگی‫های مربوط به سهمیه بندی آرد از عمده‫ترین مشکلات مرتبط با ساختار یارانه های تولید نان در کشور هستند.

    کلید واژگان: گندم, آرد, یارانه, خانوار}
    M* Babashahi*, S Shokri
    Background & objectives

    Fiscal policies can play an important role in the behavior and health of consumers. This study aimed to analyze the trend of bread consumption in Iran and changes in the amount of subsidy paid to it.

    Methods

    In order to achieve the objectives of this study, the amount of bread consumed in Iranian households was extracted from the balance sheet of food products of the Islamic Republic of Iran during 2002-2011 and the amount of subsidy paid to it was obtained from the documents and statistics available at the ministry of economic affairs and finance and consumer and producer protection organization. Data analysis was conducted with SPSS, version 16, using descriptive statistics, Pearson correlation test and linear regression with 95% confidence interval.

    Results

    Linear regression results showed statistically significant difference between subsidies for bread, bread consumption (p=0.019 and r=0.720) and energy level produced in the body (p=0.003 and r=0.824). For each one miliard Rials increase in subsidies paid for bread, 63.712 tons of bread consumption and 0.014 kilo-calories of daily energy consumption were decreased.

    Conclusion

    In order to hold bread price constant, huge money is spent as subsidies for this product every year. Not paying attention to flour quality and low quality of bread produced in bakeries has caused a part of subsidies to be spent for bread waste and per capita consumption of bread has decreased as a result.

    Keywords: Wheat, Flour, Households, Supportive Policies}
  • عیسی غلامپور عزیزی، جاوید ارجمندی، ساناز احمدی، سمانه روحی*

    زمینه

    دی اکسی نیوالنول از عمومی ترین مایکوتوکسینهایی است که در دانه های غلات یافت میشود. هدف این مطالعه با هدف تعیین تفاوت میزان سم قارچی دی اکسی نیوالنول در آرد خام و نان در نانواییهای شهرستان محمودآباد انجام شد.

    مواد و روش ها

    در مطالعه تحلیلی مقطعی حاضر، 44 نمونه تصادفی آرد گندم و نان (لواش و بربری) جمع آوری و میزان سم به وسیله االایزا اندازه گیری شد. داده ها با روش آنووا و آزمون تی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتند (05/0≥P).

    یافته ها

    مقدار کل دی اکسی نیوالنول در آرد و نان به ترتیب 04/0±03/0 و 21/0±12/0 میکروگرم بر کیلوگرم بود. مقدار سم موجود در آرد لواش و بربری به ترتیب 02/0±01/0 و 01/0±01/0 میکروگرم بر کیلوگرم بود. همچنین مقدار سم در نان لواش و بربری به ترتیب 03/0±04/0 و 27/0±16/0 میکروگرم بر کیلوگرم بود. مقایسه بین سطح متوسط دی اکسی نیوالنول در نمونه های آرد و نان از نظر آماری معنی دار نبود (05/0≥P).

    نتیجه گیری 

    وجود سم در نمونه های مورد مطالعه تایید شد؛ اما آلودگی نمونه های آرد و نان به سم دی اکسینیوالنول کمتر از حد بیشینه استاندارد بود.

    کلید واژگان: دی اکسی نیوالنول, گندم, آرد, نان}
    Issa Gholampour Azizi, Javid Arjmandi, Sanaz Ahmadi, Samaneh Rouhi*
    Background

     Deoxynivalenol (DON) is one of the most common mycotoxins found in cereal products. 

    Objective

     The purpose of this study is to compare the DON contamination level in raw wheat flour and bread.

    Methods

     In this analytical study with cross-sectional design, a total of 44 wheat flour and bread samples (Lavash flour and bread, and Barbari flour and bread) were collected. The DON level was measured using ELISA method. Collected data were analyzed in SPSS software by using ANOVA and t-test considering a significance level of P≥0.05.

    Findings

     The Mean±SD total DON level in the flour and bread samples was 0.03±0.04 and 0.12±0.21 µg/kg. The mean DON level in the Lavash and Barbari flour samples was 0.01±0.02 and 0.01±0.01 µg/kg, and in the Lavash and Barbari bread samples as 0.04±0.03 and 0.16±0.27 µg/kg, respectively. There was no statistically significant difference in the DON levels between flour and bread samples (P≥0.05).

    Conclusion

     The presence of DON in the studied samples was observed, but its contamination level was lower than the permissible limit.

    Keywords: Deoxynivalenol, Wheat, Flour, Bread}
  • محسن حیدری، فهیمه بحرینی، شفیقه اتصالی، زینب غلباش، آمنه غلامانی، شیما قاسمی نژاد، محدثه حیدری، ثریا نادری، حوا قادری
    هدف
    محصولات گندم از جمله آرد و نان بخش مهمی از رژیم غذایی را در ایران تشکیل می دهند. بنابراین، آلودگی میکروبی این محصولات می تواند بیماری های مختلفی را در جامعه ایجاد کند. بر این اساس، هدف از این مطالعه تعیین آلودگی میکروبی آرد مورد استفاده در نانوایی ها و نان های لواش بسته بندی شده نیمه صنعتی در شهر بندرعباس می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی نمونه های آرد و نان از نانوایی ها و فروشگاه های عرضه مواد غذایی جمع آوری شدند و آلودگی میکروبی و رطوبت آن ها مطابق روش های پیشنهادی سازمان ملی استاندارد ایران بررسی شدند. داده های بدست آمده توسط آمار توصیفی و نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    نتایج آزمایشات نشان داد که هیچ نمونه نانی آلوده به کلی فرم و اشرشیاکلی نبود. براساس حد مجاز ملی (CFU/g 103 برای کپک در نان(، تعداد کپک ها در 24 درصد نمونه های نان بیش از حد مجاز بود. همچنین، 25 درصد کل میکروارگانیسم ها و 10 درصد کپک ها نمونه های آرد فراتر از حدود مجاز ملی (CFU/g 105 برای کل میکروارگانیسم ها و CFU/g 103×5 برای کپک ها) بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که محتوای میکروبی برخی از نمونه های آرد و نان جمع آوری شده در شهر بندرعباس فراتر از حدود مجاز ملی می باشند. این وضعیت بخصوص در رابطه با آلودگی نان های بسته بندی شده به کپک، به دلیل احتمال تولید سموم خطرناک و مصرف مستقیم نان آلوده نگران کننده می باشد. بنابراین نهادهای نظارتی لازم است تمرکز بیشتری بر روی پایش آلودگی میکروبی مواد غذایی بسته بندی شده داشته باشند.
    کلید واژگان: نان, آرد, آلودگی میکروبی}
    Mohsen Heidari, Fahimeh Bahreyni, Shafigheh Etesali, Zeynab Ghelbash, Ameneh Gholamani, Shima Ghasemi Nejad, Mohadeseh Heidari, Soraya Naderi, Hava Ghaderi
    Introduction
    Wheat products such as flour and bread account for a significant part of the diet in Iran. Thus, microbial contamination of these products can cause various diseases in the community. In this regard, the aim of this study was to determine the microbial quality of flour used in bakeries and semi-industrial packaged lavash breads in Bandar abbas city.
    Methods
    In this descriptive study, the flour and bread samples were collected from bakeries and food supermarkets, respectively, and their microbial quality and moisture were determined according to the methods proposed by Iranian National Standards Organization. The obtained data were analyzed by descriptive statistics and SPSS and Excel softwares.
    Results
    The results showed that none of the bread samples were contaminated with coliform and Escherichia coli. With respect to the national permissible limit of 103 CFU mold/g for bread, the number of molds exceeded national permissible limit in 24% of the bread samples. Furthermore, the number of total microorganisms and molds in 25% and 10% of flour samples exceeded national permissible limits (105 CFU/g for total microorganisms and 5×103 CFU/g for molds).
    Conclusion
    This study revealed that the microbial content of some flour and packaged bread samples collected from Bandar Abbas exceeded national permissible limits. This situation is a matter of concern, especially for the breads contaminated to molds, due to probable production of toxins and direct consumption of the contaminated bread. Therefore, regulatory authorities should focus more on the monitoring of the microbial contamination of packaged foods
    Keywords: Bread, Flour, Microbial Contamination}
  • فاطمه محمدحسنی، مریم میرلوحی *، منصوره تقی زاده
    مقدمه
    اکراتوکسین A نوعی سم قارچی با خطرات اثبات شده ای برای سلامتی انسان است و گندم و مواد غذایی مشتق از آن می توانند ناقل حدودی از این سم به رژیم غذایی انسان باشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان فراوانی اکراتوکسین A در نمونه های آرد نان سنگک و بررسی اثر عملیات نانوایی بر غلظت موجود در آلوده ترین نمونه های آرد بود.
    روش ها
    غلظت اکراتوکسین در 30 نمونه آرد سنگک با روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) رقابتی و با استفاده از کیت تجارتی اندازه گیری شد. آلوده ترین نمونه ها تحت فرایند نانوایی شامل تخمیر با مخمر نانوایی ساکارومایسیس سروزیه و تخمیر با مخمر همراه با لاکتوباسیلوس پلانتارم A7 (Lactobacillus plantarum A7 یا L. plantarum A7) قرار گرفتند و غلظت اکراتوکسین در طول فرایند تهیه نان سنگک اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    آلودگی به اکراتوکسین A در کلیه نمونه های آرد مورد آزمایش مشاهده شد. محدوده غلظت و میانگین اکراتوکسین به ترتیب 723/1-(Limit of Determination) LOD و 025/1 نانوگرم بر گرم به دست آمد. غلظت هیچ یک از نمونه ها بیش از حداکثر مجاز تعیین شده توسط اتحادیه اروپا (5 نانوگرم بر گرم) نبود. در فرایند تخمیر با مخمر ساکارومایسس سرویزیه و مخلوط مخمر و لاکتوباسیلوس پلانتاروم، به ترتیب کاهشی معادل 7 و 15 درصد مشاهده شد. فرایند پخت نیز میزان اکراتوکسین را 24 درصد کاهش داد.
    نتیجه گیری
    نمونه های آرد و نان سنگک موجود در بازار از نظر آلودگی به اکراتوکسین A، باید آلودگی پایین تر از حد مجاز داشته باشند. فرایند پخت، تخمیر با مخمر و افزودن کشت لاکتیکی به محیط تخمیر، اکراتوکسین را به طور معنی داری کاهش می دهد.
    کلید واژگان: آرد, خمیر, نان, تخمیر, پخت, ساکارومایسس سرویزیه, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, اکراتوکسین}
    Fatemeh Mohammad-Hassani, Maryam Mirlohi *, Mansoureh Taghizadeh
    Background
    Ochratoxin A is a mycotoxin with determined human health hazards which can be transferred through contaminated wheat and wheat products. The aim of this study was to examine the flour samples specified for Sangak bread in terms of Ochratoxin contamination levels and to study the effect of baking practice on the toxin concentrations amongst the most contaminated products.
    Methods
    Thirty flour samples, specified for sangak flour were sampled and from bakeries and factories and examined for Ochratoxin A concentration by competitive ELISA. The most contaminated samples were then screened and subjected to bakery practices including fermentation with yeast / yeast plus lactobacillus plantarum A7 and then baking in a traditional oven.
    Findings: Ochratoxin A was detected in all tested samples, however none of them exceeded the regulated limit (5ng/g) in flour. Contamination ranged from LOD to1.723 ng/g and averaged as 1.025 ng/g. Both fermentation and baking significantly decrease the amount of ochratoxin A (p>0.01) from primary levels. Fermentation process by using Saccharomyces cerevisiae and the mixture of Saccharomyces cerevisiae and L. plantarum and baking reduce the ochratoxin A by about 7%, 15% and 24% respectively.
    Conclusion
    : Sangak flour samples that are currently distributed in bakeries are considered safe for human use with regard to Ochratoxin A contamination. Traditional bakery practices including oven baking, dough fermentation using baker yeast and baker yeast plus lactic culture significantly removes the Ochratoxin A from dough.
    Keywords: Flour, Decontamination, Bread, Fermentation, Saccharomyces Cerevisiae, Lactobacillus Plantarum, Ochratoxin A}
  • مرجان مهدوی روشن، آتنا رمضانی
    مقدمه و هدف
    درصد زیادی از جمعیت جهان، گرسنگی پنهان را تحمل می کنند و از کمبود ریزمغذی ها رنج می برند. کم خونی فقر آهن، یکی از مشکلات شایع بوده که با کمبود این ترکیبات بروز می کند و در دنیا راه حل های متعددی برای مقابله با آن مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش، برنامه غنی سازی آرد با آهن در ایران به عنوان یک راهکار جهت رفع کم خونی بررسی شده است.
    روش کار
    مطالعات انجام شده به صورت کوهورت، مورد- شاهدی، کارآزمایی بالینی با کلمات کلیدی: کم خونی، غنی سازی و کمبود ریزمغذی ها تا سال 2015 از پایگاه های اطلاعاتی ،Ovid ،PubMed Blackwell Synergy ،Elsevier Science و موتور جستجوگر Google scholar جمع آوری شدند و کلیه مقالات منتشرشده به زبان انگلیسی و فارسی، مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    غنی سازی با آهن به دلیل اثربخشی بالا و پایین بودن احتمال بروز عوارض ناشی از مصرف بیش از حد، در بسیاری از کشورها به عنوان بهترین راهکار مبارزه با فقر آهن معرفی گردیده است و از آنجایی که نان غذای غالب مردم ایران می باشد؛ بنابراین از آرد جهت غنی سازی استفاده شد. در این برنامه، پودر پرمیکس حاوی 30 ppm آهن و 1/5 ppm اسید فولیک جهت غنی سازی آرد در کشور مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل تنوع گندم مصرفی، مقدار نهایی آهن در آرد غنی شده گاهی 80-85 ppm برآورد شد که این مقدار در افراد سالم با وضعیت اقتصادی پایین به دلیل مصرف زیاد نان و افراد با وضعیت اقتصادی بالا به دلیل دریافت آهن از سایر منابع، ممکن است مخاطراتی را ایجاد کند. اجرای این طرح پس از مدتی از شروع غنی سازی، به دلیل بروز برخی مشکلات در برخی استان های کشور متوقف گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد مطالعات انجام شده در داخل کشور پیش از کشوری نمودن اجرای این سیاست، کافی نبوده و ضروری بود که مطالعات پایلوت در چند استان در کنار پژوهش جهت بررسی عوارض احتمالی و یا مشکلات اجرای این طرح صورت می گرفت. شایان ذکر است که در زمینه اثرات جانبی غنی سازی آرد با آهن در ایران، مطالعات محدود است و شواهد زیادی در این زمینه وجود ندارد.
    کلید واژگان: آرد, آهن, اسید فولیک, غنی ساز, کم خونی}
    Marjan Mahdavi-Roshan, Atena Ramezani
    Introduction and
    Purpose
    A large percentage of the world population suffers from hidden hunger, which is defined as micronutrients deficiency. Iron deficiency anemia is one of the most common complications of the micronutrients deficiency and there is a lot of effort to deal with this problem. For this purpose, this study aimed to examine the program of flour fortification with iron in Iran.
    Methods
    The cohort, case-control, and clinical trial studies with the search strategies such as iron deficiency anemia, fortification, and micronutrients deficiency, which were conducted until 2015 were included. The data sources entailed PubMed, Ovid, Elsevier Science, Blackwell Synergy, and Google. All the selected studies were available in English and Persian.
    Results
    In several countries, the best method for correction of the iron deficiency anemia is food fortification due to high efficacy and low adverse effects of this method. Bread is a staple food in Iran; therefore, flour fortification was performed in this country. The premix powder containing 30 ppm of iron and 1.5 ppm of folic acid was used for flour fortification. Considering the various types of wealth, the total amount of iron in flour was up to 80 to 85 ppm that may lead to iron poisoning in people with a low socio-economic status because of high bread consumption, as well as the individuals with high socio-economic status since they receive iron from the other resources. Therefore this program was stopped in several provinces due to the mentioned complication.
    Conclusion
    Prior to the implementation of this program, it was essential to carry out abundant pilot studies to investigate the probable complications and problems of this plan. To the best of our knowledge, there is limited number of studies conducted on the adverse effects of iron fortification in Iran; therefore, further studies are recommended in this issue.
    Keywords: Anemia, Enrichment, Flour, Folic acid, Iron}
  • عباسعلی جعفری *، محمد تقی قانعیان، محمدحسن احرامپوش، حبیبه مومنی، سارا جمشیدی، سمانه مظفری
    مقدمه
    گندم از مهم ترین غلات در ایران می باشد و نان تهیه شده از آرد گندم از مهم ترین ماده غذایی در جیره غذایی انسان در کشور می باشدکه در صورت آلوده بودن اولیه گندم و هم چنین نگهداری و انبار آرد در شرایط نامطلوب محیطی می تواند باعث آلودگی آرد به قارچ های سمی و به ویژه قارچ های مولد آفلاتوکسین شود. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی میزان و نوع آلودگی های قارچی در آردهای توزیع شده در نانوایی های شهر یزد بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی– مقطعی، نمونه های آرد از تعداد 80 نانوایی و هم چنین تعداد 20 نمونه از نمونه های آرد تولیدی 4 کارخانه آرد شهر یزد به طور خوشه ایو تصادفی تهیه شد. پس از اندازه گیری میزان رطوبت، رقتهای2- 10تا6- 10 نمونه ها برروی محیط کشت سابورودکستروز آگار کشت داده و با براورد تعداد کلنی قارچ های جدا شده، جنس و گونه آن ها از روی ساختمان ماکروسکوپی و میکروسکوپی تشخیص داده شدند. اطلاعات را با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و به بکارگیری آمارهای توصیفی مانند میانگین، انحراف معیارو هم چنین با آزمون های مناسب آماری مانند Chi square test آنالیز آماری انجام گرفت. سطح اطمینان 95% معنی دار در نظر گرفته می شود.
    یافته ها
    مجموعا تعداد2223 کلنی قارچ از 11 جنس و گونه مختلف قارچ از نمونه های آرد مورد مطالعه جدا و شناسایی شدند که تنها 7% نمونه های مورد بررسی دارای آلودگی قارچی بیشتر از میزان مجاز بودند. قارچ های پنیسیلیوم، کلادوسپوریوم، فوزاریوم، آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نایجر از شایعترین قارچ های و قارچ های آلترناریا، ورتیسلیوم، ریزوپوس و فوما با کمترین آلودگی جدا شده از نمونه های آرد مورد بررسی در این مطالعه می باشند.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعات مشابه بیانگر وضعیت نسبتا مطلوب آردهای توزیع شده در نانوایی ها شهر یزد ازنظر میزان آلودگی قارچی در مقایسه با سایر مطالعات مشابه می باشد.
    کلید واژگان: آلودگی, قارچی, آرد, نانوایی, یزد}
    Aa Jafari *, Mt Ghaneian, Mh Ehrampoush, M. Momeni, S. Jamshidy, S. Mozafari
    Introduction
    Wheat is the most important crops and bread made from in Iranian diet, which contamination of wheat and flour storage in adverse environmental conditions can lead to contamination with toxic fungi particularly aflatoxin producing fungi. The aim of current study was to determine the frequency and type of fungal contaminants in the distributed flours in Yazd bakeries.
    Methods
    In this cross-sectional study, 80 bakerie's flour samples and 20 flour samples of flour producer factories were collected. After measuring their moisture, dilutions from 10-2 to 10-6 of flour samples were cultivated on Saboraud dextrose agar plates and by enumeration of isolated colonies, their genus and species were identified based on macroscopic and microscopic characteristics. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics such as average and Chi square test. Differences were considered statistically signifi­cant when P
    Results
    A total of 2223 fungal colonies from 11 different genus and species were isolated and identified from samples of flour that only 7% showed fungal contaminations more than allowable cut off points. Penicillium, Cladosporium, Fusarium, Aspergillus flavus, and Aspergillus niger were the most prevalent and Alternaria, Vertisillium, Rhizopus and Fouma showed minimum contamination in studied flour samples in present study.
    Conclusion
    Results of present study compared with other similar studies indicating a fairly favorable situation in terms of fungal contaminations in the distributed flour in Yazd bakeries.
    Keywords: Contamination, fungi, flour, bakeries, Yazd}
  • سمیرا شکری جوکاری، مریم میرلوحی، لاله مشرف
    مقدمه
    در سال های اخیر، اطلاعات کمی از شیوع آفلاتوکسین در آرد و مقایسه ی آن در نان های سنتی و حجیم موجود در بازار منتشر شده است. در پژوهش حاضر، حدود آلودگی به آفلاتوکسین در برخی از محصولات نانوایی و ارزیابی خطر دریافت آن مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی- تجربی، 66 نمونه شامل 29 نمونه ی مختلف آرد ستاره، 14 نمونه ی نان سنتی، 10 نمونه ی نان حجیم و 13 نمونه ی مغز برای تزیین نان به صورت تصادفی از کارخانه ها و نانوایی های مختلف استان اصفهان جمع آوری و از نظر حضور باقی مانده ی آفلاتوکسین به روش کیت اختصاصی Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) بررسی شد. ارزیابی خطر دریافت آفلاتوکسین برای مصرف کنندگان با استفاده از شاخص خطر محاسبه و داده ها به کمک آزمون های آماری One-way ANOVA و آزمون Fishers least significant difference (Fisher''s LSD) تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    کلیه ی نمونه های مورد مطالعه، حاوی آفلاتوکسین در محدوده ی 54/6-5/0 قسمت در بیلیون (Parts per billion یا ppb) و کمتر از حد استاندارد ملی ایران (ppb 15) تشخیص داده شدند. محدوده ی آلودگی در نان های سنتی دو برابر نان های حجیم محاسبه گردید. ضریب خطر بین 101-4/5 و عامل خطر اضافی بروز سرطان در طول عمر بالاتر از 4-10 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    اگر چه نتایج بررسی میزان باقی مانده ی آفلاتوکسین در نمونه های آرد و نان، نشان دهنده ی نمای ایمنی از نظر آلودگی نان به آفلاتوکسین است، اما بالاتر بودن ضریب خطر برآورد شده از دریافت آفلاتوکسین در نان، نسبت به حدود قابل تحمل برای بدن نشان دهنده ی لزوم کاهش سرانه ی مصرف نان در رژیم غذایی است.
    کلید واژگان: آرد, آفلاتوکسین, ارزیابی خطر, Enzyme, linked immunosorbent assay, نان}
    Samira Shokri, Jokari, Maryam Mirlohi, Laleh Mosharraf
    Background
    In recent years, limited information has been provided regarding the occurrence of aflatoxins in flour samples and in traditional flat breads in comparison to the leavened breads in Iran. In this study, aflatoxin contamination in some bakery products and assessment of risk of aflatoxin intake were investigated.
    Methods
    In this experimental cross-sectional study, 66 samples including 29 different flour samples, 14 traditional flat bread samples, 10 leavened bread samples, and 13 samples of sesame and seeds used for dressing breads were randomly collected from different factories and bakeries in Isfahan, Iran, and examined for aflatoxin residue using the enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) specific kit. The risk of aflatoxin intake for consumers was assessed using hazard quotient and mean and data analysis was conducted using one-way ANOVA and Fisher’s least significant difference (LSD).
    Findings: Aflatoxin residue was found in all of the studied samples in the range of 0.5 to 6.54 pbb and did not exceed the national standard level (15 pbb). Traditional flat breads contained two times more aflatoxin than leavened breads. Hazard quotient ranged from 5.4 to 101 and the relative carcinogenic risk was higher than 10-4.
    Conclusion
    Despite the low aflatoxin contamination levels in bread in this study, the hazard index of higher than the tolerable limit for humans showed that reduction of daily bread consumption in Iran is critical.
    Keywords: Aflatoxin, Bread, Enzyme, linked immunosorbent assay (ELISA), Flour, Risk assessment}
  • علیرضا دهدشتی، هاجر دازی، پیمان حمیدی بگه جان، زهره بنایی
    زمینه و هدف
    آردگندم به عنوان یک ذره آلی آلرژی زا، از مواجهه تنفسی گسترده ای در صنعت آرد و صنایع وابسته برخوردار است. تماس همزمان با گرد و غبار آرد و اسپورهای قارچ باعث ایجاد بیماری های عفونی، سرطان ها و اختلال در شاخص های عملکردی ریه می شود. این پژوهش با هدف سنجش غلظت ذرات قابل استنشاق آرد، تعیین نوع و تراکم اسپورهای قارچ در هوای تنفسی کارگران صنایع آرد شهرستان دامغان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی، تعداد 42 نمونه محیطی بر روی فیلتر جمع آوری و به روش وزن سنجی تعیین مقدار گردید. با استفاده از پمپ ویژه، نمونه برداری از بیوآئروسول ها و محیط کشت سابرودکستروز اسپورهای قارچ صورت گرفت. با تجزیه و تحلیل میکروسکوپی، شناسایی و شمارش میکروارگانیسم ها برحسب کلونی برمترمکعب انجام شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار کل ذرات قابل استنشاق در هوای تنفسی کارگران در کارخانه تحت مطالعه، 69/1±57/6 میلی گرم برمترمکعب بود که بیش از حد مجاز مواجهه شغلی می باشد. دامنه تراکم اسپورهای قارچی در هوای تنفسی کارگران در بخش های مختلف تولیدی از 42 تا 310 کلنی برمترمکعب برآورد گردید. درصد گرد و غبار قابل استنشاق پراکنده در هوا نسبت به کل گرد و غبار تولیدشده در واحدهای الک ویبره،کیسه گیری و والس به ترتیب 83/67%، 32% و 2/62% به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد تراکم ذرات قابل استنشاق در فرآیند آسیاب گندم بیش از حد مجاز بوده و تراکم اسپورهای قارچی در هوای تنفسی طبق استاندارد ACGIH، در سطح متوسط مواجهه شغلی قرار دارد. لذا انجام کنترل های مهندسی در فرآیند آسیاب آرد جهت کاهش میزان مواجهه کارگران، امری ضروری است.
    کلید واژگان: آرد, مواجهه شغلی, ذرات, اسپورهای قارچ}
    Alireza Dehdashti, Hajar Dazi, Peiman Hamidi Begejan, Zohreh Banaei
    Background And Objectives
    Wheat flour as an organic allergen particle has an extensive respiratory exposure in milling industry and related industries. Simultaneous exposure to flour dust and fungal spores causes infectious disease, cancers, and impaired pulmonary function tests. This research was carried out with the aim of assessing the concentration of respirable flour particles, determining the type, and concentration of fungal spores in breathing air of workers in milling industries.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study, 42 area samples were collected on filter and analyzed gravimetrically. Using a specific sampling pump, sampling of bioaerosols and sabro dextrose agar medium of fungal spores, was performed. Microscopic analysis was applied to detect and quantify microorganisms as colony per cubic meter.
    Results
    The mean and standard deviation of total respirable particles in the breathing air of workers was 6/57±1/69mg/m3, which exceeded occupational exposure limit. The concentration of fungal spores in workers’ breathing air ranged from 42 to 310 colony per cubic meter. The percentage of respirable to total dust particles produced in sieve vibration, bagging, and milling sections, were determined 67.83%, 32%, and 62.2%, respectively.
    Conclusion
    The results of this study revealed that the concentration of respirable particles in wheat milling process exceeded the recommended level and the concentration of fungal spores was at the average level of occupational exposure according to ACGIH recommendation. Therefore, engineering controls are required in flour milling process to reduce the exposure of workers.
    Keywords: Flour, Occupational exposure, Dust, Spores, Fungal}
  • عبدالعظیم بهفر، زهرا نظری، رضا حیدری
    زمینه و هدف
    اکراتوکسین A سمی ترین نوع از اکراتوکسین هابا اثر سمیت کلیوی و سرطان زایی می باشد. این مطالعه به منظور شناسایی و تعیین مقدار اکراتوکسین A در آرد گندم کارخانه های آرد شهر اهواز به روش HPLC، انجام شد.
    روش بررسی
    به منظور شناسایی و تعیین اکراتوکسن A در آردهای تولیدی 4 کارخانه ی آرد شهر اهواز، هشت بار و هر بار یک نمونه ی مرکب مشتمل بر 20 نمونه از آرد هر یک از کارخانه ها حمع آوری می شد. مقدار مناسبی از هر نمونه ها با محلول متانول و بافر مخلوط و از کاغذ صافی عبور و مقداری از محلول زیر صافی پس از رقیق سازی، از ستونهای مونوافینیتی مخصوص اکراتوکسین عبور داده شد. آنگاه ستون را با آب مقطر شسته و سرانجام اکراتوکسین باند شده به ماده جاذب ستون با متانول جداسازی شد. محلول متانولی توسط ازت تبخیر و باقیمانده در فاز متحرک حل و با تزریق هریک از آنها به دستگاه HPLC مجهز به ستون 18C (ابعادmm 6/4×150، اندازه ذره-ای μm5)، دتکتور فلورسانس (طول موج بر انگیختگی nm333، نشر nm460)، استفاده آب: استونیتریل و استیک اسید گلاسیال (5/49: 5/49: 1) به عنوان فاز متحرک با سرعت جریان ml/min5/1، آنالیز شدند.
    یافته ها
    75/93درصد نمونه ها (30 نمونه از 32 نمونه آرد مورد بررسی) به اکراتوکسین A در محدوده غلظتng/g809/0-004/0 و میانگین ng/g09/0 آلودگی داشتند.
    نتیجه گیری
    سطح اکراتوکسن A در همه نمونه ها کمتر از حد مجاز تعیین شده توسط موسسه استاندارد ملی و تحقیقات صنعتی ایران (ppb5) و WHO بود.
    کلید واژگان: اکراتوکسین A, HPLC, آرد}
    Abdol Azim Behfar, Zahra Nazari, Reza Heidari
    Background And Objective
    Ochratoxin A (OTA) is the most poisonous of ochratoxins، with nephrotoxicity and carcinogenicity toxic effects. This study was carried out to identify and determine the concentration of OTA in wheat flour produced by four factories in Ahvaz city using HPLC method. Subjects and
    Methods
    In order to separation and quantification of OTA in produced wheat flour of 4 factories in Ahvaz، 8 times، each time، one composite samples from wheat flour of each factory which comprising 20 grab samples was taken. An adequate of each sample mixed with methanol- phosphate buffer، filtered; an aliquot of the filtered was diluted and purified by running through a immunoaffinity column. The column was washed with water; then OTA was eluted by methanol. The eluted was concentrated to dryness under a gentle nitrogen stream. Finally، the residue was dissolved in mobile phase and analyzed by HPLC using column (150 mm ×4. 6 mm ID، 5 µm C18 stationary phase) with a fluorescence detector (excitation and emission wavelength was 333 nm 460 nm respectively)، mobile phase of acetonitrile-water-glacial acetic acid (49. 5:49. 5:1) and at flow rate of 1. 5 mL/min The limits of detection and quantification were 0. 0075 and 0. 025 ng/g، respectively.
    Results
    Thirty (93. 75%) out of 32 samples were contaminated with OTA، at concentration ranging from 0. 004 to 0. 809 ng/g، with an average of 0. 09 ng/g.
    Conclusion
    The results showed that all of the samples had lower levels of OTA than maximum tolerable limit of 5 ng/g assigned by Institute of Standard and Industrial Research of Iran (ISIRI) for wheat and WHO guidelines.
    Keywords: OchratoxinA, HPLC, Flour}
  • رزیتا فتح نژاد کاظمی، سید هادی پیغمبر دوست*، صدیف آزادمرد دمیرچی، محبوب نعمتی، سید عباس رافت، سعید نقوی
    سابقه و هدف

    دانه گیاه خرفه به دلیل داشتن اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 و سایر مواد مغذی مانند آنتی اکسیدان ها، توکوفرول ها و فیبر، ارزش تغذیه ای و اثرات سودمندی برای سلامتی به ویژه پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی، سرطان و فشار خون دارد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تاثیر افزودن پودر دانه های خرفه در مقادیر 5، 10، 15 و20 درصد به آرد گندم بر خواص رئولوژیکی خمیر و ویژگی های شیمیایی آرد نان مانند مقدار روغن، پروفایل اسیدهای چرب، توکوفرول، اسیدیته و عدد پراکسید بررسی شد. پایداری اسیدهای چرب چند غیر اشباع طی فرایند پخت و ویژگی های حسی نان طی 5 روز نگهداری مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    افزودن پودر خرفه به مقدار بیشتر از 10% باعث تضعیف خواص رئولولوژیکی خمیر شد. با افزودن پودر خرفه تا مقادیر20% مقدار روغن نمونه ها، اسید چرب لینولنیک، توکوفرول ها و اسیدیته نمونه ها افزایش یافت. عدد پراکسید نمونه ها با یکدیگر تفاوت معنی دار (05/0P>) نداشتند. طی فرایند پخت، مقدار اسیدیته و عدد پراکسید نمونه ها افزایش یافت. اسید لینولنیک در برابر حرات پخت پایدار بود، ولی مقدار توکوفرول ها کاهش یافت. در مورد ویژگی های حسی نان، تیمار حاوی 10٪ خرفه بهترین نتایج را نشان داد و کیفیت حسی نمونه ها با افزایش زمان نگهداری به تدریج کاهش یافت.

    نتیجه گیری

    افزودن پودر دانه خرفه باعث افزایش اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 نان شد. خواص حسی نان تا افزودن مقادیر معینی از پودر خرفه سیاه (کمتر از 10%) بهبود یافت. اسید چرب لینولنیک نسبت به حرارت پایدار بود، ولی از مقدار توکوفرول ها کاسته شد.

    کلید واژگان: خرفه, آرد, نان, اسید چرب, توکوفرول, کیفیت حسی}
    R. Fathnejhad Kazemi, H. Peighambardoust, S. Azadmard Damirchi, M. Nemati, A. Rafat, S. Naghavi
    Background And Objective

    purslane seeds provide nutritional value، and have beneficial health effect on the body specially in preventing cardiovascular، cancer and hypertension (high blood pressure) deseases، because it contains omega-3 and omega-6 fatty acids and other nutrients such as antioxidants، tocopherols and dietary fibre.

    Materials And Methods

    In this study، the effect of incorporating purslane powder into wheat flour with concentrations of 5، 10، 15 and 20% was investigated on dough rheological properties، chemical properties of flour and bread including oil content، fatty acids profile، tocopherols، fat acidity and peroxide. Fatty acids stability during cooking process was also studied. Moreover، sensory characteristics of bread were determined during 5 days of storage.

    Results

    Findings showed that incorporating up to 10% purslane powder led to the weakening of dough rheological behavior in the farinograph. 20% substitution level increased flour fat content، linolenic acid، tocopherols and fat acidity contents. However، peroxide values of samples did not show significant (p>0. 05) differences. The amount of fat acidity and peroxide increased during cooking. Linolenic acid was stable to heat، while tocopherols decreased. Bread containing 10% purslane received higher sensory scores compared to other treatments. Bread sensory quality gradually decreased during storage.

    Conclusion

    Incorporating purslane seeds powder increased omega 3 and omega 6 fatty acids in bread. At certain levels (below 10%) of pursalne addition، sensorial properties of bread were improved. Linoleic fatty acid was stable during baking، however، the amount of tocopherols decreased upon baking.

    Keywords: Purslane, Flour, Bread, Fatty acid, Tocopherol, Sensory quality}
  • محسن اخگری، سید مهدی طباطبایی، محمد قاسمی برومند، محمد آقازاده امیری، عذرا رمضانخانی
    زمینه و هدف
    آرد گندم یک ذره آلی پیچیده محسوب می شود و شامل گستره متنوعی از اجزاء آلرژی زا و آنتی ژنیک بوده و کارگران شاغل در کارخانه های تولید آرد در مواجهه با این عوامل قرار دارند. مواجهه با ذرات آرد گندم می تواند منجر به عوارض ریوی با شدت و ماهیت متفاوت از علایم تحریکی ساده تا رینیت آلرژیک و آسم شغلی شود. هدف از این پژوهش سنجش میزان تراکم ذرات قابل استنشاق آرد در هوای تنفسی و میزان گلیادین ذرات آرد بعنوان یکی از آلرژن های مهم و تعیین ارتباط بین میزان تراکم ذرات قابل استنشاق آرد و تراکم گلیادین در هوای استنشاقی کارگران می باشد.
    روش بررسی
    طی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 64 نمونه از هوای استنشاقی محیط کار کارگران کارخانجات آرد استان همدان بوسیله پمپ های استاندارد نمونه برداری هوا تهیه گردید. میزان ذرات قابل استنشاق هوای منطقه تنفسی کارگران به روش وزن سنجی و سنجش میزان گلیادین موجود در ذرات گرد و غبار به روش الایزا صورت گرفت.
    یافته ها
    میزان میانگین ذرات قابل استنشاق هوای منطقه تنفسی کارگران در کلیه کارخانجات تحت مطالعه بیش از حد مجاز بوده (1.64 4.68 mg/m3) و ارتباط مستقیم معنی داری بین میزان ذرات گرد و غبار و محتوای گلیادین آنها مشاهده گردید (R2 = 0.708، p<0.05). علاوه بر این مشخص گردید که توزیع تراکم ذرات قابل استنشاق و میزان آلرژن گلیادین در ایستگاه های کاری مختلف، متفاوت بوده و در بخش کیسه گیری آرد از حداکثر میزان برخوردار است.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که میزان تراکم ذرات قابل استنشاق در کلیه کارخانجات تولید آرد استان همدان بیش از حد مجاز (0.5 mg/m3) بوده و کارگران شاغل در واحدهای کیسه گیری آرد بیش از دیگر کارگران در معرض مواجهه با هوای تنفسی آلوده قرار داشته و گلیادین بیشتری را نیز در محیط کار خود تنفس می نمایند.
    کلید واژگان: مواجهه, آنتی ژن, آرد, گلیادین}
    Dr Mohsen Akhgary, Seyed Mehdi Tabatabaee, Mohammad Ghasemi Bromand, Dr Mohammad Aghazadeh Amiri, Ozra Ramazankhani
    Background And Aim
    Wheat flour is a complex organic particle containing an array of different allergic and antigenic components. Exposure to flour dust may result in a variety of respiratory problems such as allergic responses, occupational asthma and allergic rhinitis. The aim of the present study was to assess the concentration of inhalable dust and gliadin of flour dust as an important wheat flour allergen and to determine the relationship between concentrations of flour dust and that of gliadin in the air breathed by the workers in different workstations of wheat flour mill factories.
    Materials And Methods
    This was a cross-sectional descriptive study. 64 air samples were collected by means of universal air sampling pumps. Inhalable flour dust density was measured by gravimetric method and flour dust gliadin concentration was determined by enzyme linked immunosorbent assay (ELISA).
    Results
    The mean flour dust density was higher than that of permissible limit in all wheat flour mill factories (1.64 4.68 mg/m3) and showed a significant positive relation with gliadin concentration (R2 = 0.708, p<0.05) in all factories. In addition, Inhalable dust density and gliadin concentration have been different in different stations of the factories and were highest in flour packing workstation.
    Conclusion
    This study revealed the density of Inhalable flour dust had been higher than the level of permissible limit (0.5 gr/m3) and the workers in Hamadan flour mills are exposed to a dangerous level of flour dust, and inhale a high level of gliadin in all flour packing unites of the factories in Hamedan.
  • عبدالحسین کاظمی، سیدولی رضویه، آرزو رضازاده، لاله پیرزه، مریم حسینی، مرتضی واحد جباری، سیدجمال قائم مقامی، عباسعلی جعفری
    مقدمه
    آلودگی مواد غذایی به انواع کپک های مولد مایکوتوکسین ها از مشکلات شایع مواد غذایی می باشد که منجر به تولید و حضور میزان زیادی از انواع مایکوتوکسین ها در مواد غذایی با طیف وسیعی از اثرات بالینی موسوم به مایکوتوکسیکوز اولیه و ثانویه بر روی انسانها و حیوانات می شود. با توجه به اهمیت فراوان آرد در جیره غذایی مردم ایران، هدف از این مطالعه بررسی میزان آلودگی های قارچی آردهای موجود در نانوایی های شهر تبریزبوده است..
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال... 138تالله.138 در شهرتبریز انجام شده است. از 89 نانوایی نمونه های آرد به صورت تصادفی جمع آوری شد.،، متعاقب اندازه گیری درصد رطوبت نمونه ها بر اساس دو استاندآرد 2393 و 997 ایران مورد آزمایش قرار گرفتند. از محلول نمونه آردها رقت های 2-10، 3-10، 4-10، 5-10، 6-10 تهیه شده و بر روی 1 سانتی متر مکعب از کلیه رقت ها، 20-15 میلی لیتر از محیط کشت استریل YCGA ریخته شد. پلیت ها به مدت حداکثر 21 روز در Co25 انکوبه شده و در طی این مدت اقدام به شمارش و شناسایی کلنی های قارچی گردید. نتایج کشت ها در پرسشنامه جمع آوری وبا استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از 89 نمونه مورد آزمایش قرار گرفته 61 نمونه (5/68%) فاقد آلودگی قارچی و 28 نمونه 5/31% دارای آلودگی قارچی بیش از حد مجاز 104 کلونی در گرم آرد بودند. که از 28 نمونه فوق الذکر بیشترین آلودگی به ترتیب مربوط به آسپرژیلوس نیجر و آکرومونیوم بودند. همچنین میانگین درصد رطوبت اندازه گیری شده در نمونه مورد آزمایش 76/0 8/12 بود که در محدوده استاندآرد (کمتر از 14%) می باشد (000/0 = P).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطلعه با مطالعات انجام شده در ایران و سایر کشورها تطابق دارد و با توجه به اینکه قوت غالب مردم ایران نان می باشد؛ لزوم توجه و پیگیری مقامات مسئول در کلیه مراحل تولید و توزیع و نگهداری گندم و آرد با هدف به حداقل رساندن آلودگی های قارچی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: آرد, آلودگی های قارچی, مایکونوکسین ها}
  • امین ملکوتی، سلمان عاکف، محمدجعفر ملکوتی، احمد بای بوردی
    زمینه و اهداف
    مقدار روی (ZN) و آهن (Fe) در خاکهای کشاورزی، گندم، آرد و در نهایت نان تولیدی به دلایل متعددی من جمله آهکی بودن خاکهای زراعی کشور، کم می باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر غنی سازی آرد با سولفات روی و سولفات آهن در سطح سرمی روی و آهن اجرا گردید.
    روش بررسی
    این بررسی روی تمامی پرسنل (17 گردان در 3 قرارگاه مقدم مرصاد) در استان های کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان در تابستان 1382 اجرا شد. بعد از 4 ماه اجرای طرح، از افراد تحت بررسی نمونه خون گرفته شد. میزان روی و آهن در سرم خون این افراد با دستگاه جذل اتمی اندازه گیری گردید. برای غنی سازی، به ازاء هر کیلوگرم آرد 80 میلی گرم سولفات روی، 50 میلی گرم سولفات آهن، 10 میلی گرم ویتامین B1، 2.5 میلی گرم ویتامین B2 و 50 میلی گرم ویتامین B6 مصرف گردید. همچنین نقش استفاده از مخمر بجای جوش شیرین و نیز رعایت زمان تخمیر (30، 120 و 150 دقیقه) در کیفیت (طعم و نسبت مولی اسید فیتیک به روی) در نان بررسی گردید.
    یافته ها
    در هیچ کدام از افراد گردانهای تحت مطالعه، میزان روی و آهن سرم خون افراد بیش از حد نرمال نبود. به طوریکه میانگین روی در سرم خون افرادیکه از نان غنی نشده استفاده کردند 72 ولی در افراد تیمار شده، میزان روی بعد از سه ماه، به 89 کیلوگرم در دسی لیتر افزایش یافت (P<0.01). میانگین میزان آهن سرم خون افراد هم از 87 به 133 میکروگرم در دسی لیتر افزایش یافت (P<0.01). افرادی که از زنان با کیفیت پایین (شاهد) استفاده می کردند، 47 درصد و افرادی که نان مصرفی آنها با کیفیت بالا بود، فقط 10 درصد مبتلا به کمبود روی بودند که اختلاف در سطح یک درصد معنی دار گردید. در حالی که در افراد پادگان شهدای باغین در طول چهار ماه قبل از انجام طرح میزان مصرف دارو برای بیماری های معده 1615 مورد بود، این مقدار بعد از غنی سازی در طول چهار ماه تا 15 درصد (1375 مورد) کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    رابطه معنی داری بین مصرف نان غنی شده با افزایش غلظت روی و آهن در سرم افراد تحت مطالعه وجود داشت. به طوریکه در طول این مدت، ناراحتی های معده و در نهایت مصرف دارو کاهش یافته و شعار پیشگیری بهتر از درمان در میان افراد قرارگاه مقدم مرصاد به وضوح تحقق یافت.
    کلید واژگان: کمبود روی, کمبود آهن, کم خونی, آرد, غنی سازی}
  • ژیلا صدیقی*، ربابه شیخ الاسلام، کاظم محمد، حامد پورآرام، زهرا عبداللهی، کوروش صمدپور، فریبا کلاهدوز، محسن نقوی

    کم خونی فقر آهن یکی از مشکلات تغذیه ای شایع در ایران است. در این راستا برنامه کشوری غنی سازی آرد با آهن در بهار 1380 در استان بوشهر به صورت آزمایشی (پایلوت) به اجرا گذاشته شد. ارزیابی میاندوره ای این برنامه در زمستان 1382 با دو هدف بررسی میزان تاثیر این برنامه بر میزان شیوع کم خونی (کمبود هموگلوبین، کمبود فریتین و کم خونی فقر آهن) و بررسی میزان پوشش این برنامه انجام شد. دو مطالعه در ارزیابی میاندوره ای طراحی شدند. مطالعه اول به صورت مطالعه مداخله ای شاهددار جهت بررسی اثر بخشی برنامه در استان بوشهر (گروه تحت مداخله) و در سه شهرستان از استان فارس (گروه شاهد) اجرا شد. جمعیت تحت مطالعه شامل زنان 49-15 سال بود. متغیرهای زمینه ای و مخدوش کننده توسط پرسشنامه جمع آوری و خونگیری جهت تعیین میزان هموگلوبین و فریتین انجام شد. مطالعه دوم به صورت مطالعه مقطعی جهت تعیین پوشش برنامه (میزان آهن نان خانوار و آهن آرد نانوایی ها) در استان بوشهر انجام شد. طبق نتایج، در استان بوشهر، پوشش آرد غنی شده با آهن 100 درصد و پوشش نان غنی شده مساوی 7/99 درصد برآورد شد. 863 زن (567 نفر در استان بوشهر و 296 نفر در استان فارس) از نظر اثربخشی برنامه تحت مطالعه قرار گرفتند. میزان شیوع کم خونی فقر آهن (کمبود هموگلوبین و کمبود فریتین) و میزان شیوع کمبود فریتین در زنان استان بوشهر به طور معنی دار نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود. میزان شیوع کمبود هموگلوبین و میانگین هموگلوبین از نظر آماری تغییر معنی دار نداشت.
    با توجه به این که غنی سازی مواد غذایی قسمتی از یک استراتژی کلان بهداشتی جهت کنترل کم خونی در جامعه است، لذا بحث در خصوص تاثیر برنامه غنی سازی بر این شاخص ها نیازمند ارزیابی نهایی و تفسیر سیر تغییرات شاخص های کم خونی در این استان است.

    کلید واژگان: کم خونی, فقر آهن, غنی سازی, نان, آرد, زنان}
    Sadighi J *, Sheikholeslam R, Mohammad K, Pouraram H, Abdollahi Z, Samadpour S, Kolahdooz F, Naghavi M
    Objective(s)

    Iron deficiency anemia is one of the common nutritional problems in Iran. Therefore, the flour fortification with iron program was launched on May 2001, and mid-term evaluation conducted after 3 years (2004), focusing on effectiveness and coverage of the program.

    Methods

    Two studies have been designed: Study 1: A field trial to determine effectiveness of the program. Locations of the study were the Bushehr province (intervention group) and three districts of Fars province (control group). Target populations were women aged 15-49 years. For all women, blood samples were taken to measure hemoglobin and ferritin. In addition, data were collected on potential confounding variables and adjustments were made using a logistic regression model. Study 2: A cross sectional study to determine program coverage in Bushehr province. In this study, we measured the iron in samples of bread consumed by households and also iron content of the flour in bakeries.

    Results

    The results of this study showed that the coverage of fortified flour was 100% and the coverage of fortified bread at households' level was 99.7% in Bushehr province. A total of 863 women (567 women in Bushehr province and 296 women in Fars) entered into the effectiveness study. The fortification program decreased the prevalence of low ferritin and iron deficiency anemia (low hemoglobin and low ferritin) among women. There were no significant changes in mean hemoglobin or in the prevalence of low hemoglobin.

    Conclusion

    The findings of the mid-term evaluation of the flour fortification program in Iran demonstrated that the iron fortification program has beneficial effects. Flour fortification alone will not prevent iron deficiency anemia but it is an important component of a public health strategy. Therefore, more time and information are needed for interpreting the current trends in anemia indicators.

    Keywords: Anemia, Iron deficiency, Fortification, Bread, Flour, Women}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال