جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "meat products" در نشریات گروه "دامپزشکی"
-
پیشینه:
فساد در محصولات گوشتی امولسیونی ورقه شده و بسته بندی شده در خلاء، در طول نگهداری در یخچال بسیار رایج است.
هدفاین مطالعه با هدف بررسی اثرات مهاری مایع رویی بدون سلول (CFS) باکتری های اسید لاکتیک (LAB) بر باکتری های فسادزای جدا شده از محصولات گوشتی امولسیونی ورقه شده و وکیوم، به عنوان نگهدارنده های زیستی انجام شد.
روش کارمحصولات از شرکت های مختلف برای یافتن باکتری های فسادزا، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع، 43 باکتری LAB جهت سنجش اثر مهارکنندگی علیه باکتری های فسادزا بررسی شدند. میزان MIC90 حاصل از باکتری های محافظ و اثر مهارکنندگی ترکیبات مختلف مشتق شده از این باکتری ها، بررسی شد.
نتایجچهار باکتری LAB شامل Enterococcus mundtii، Latilactobacillus sakei، Latilactobacillus curvatus، و Weissella viridescens به عنوان باکتری های غالب در فساد شناسایی شدند. شش سویه شامل Lactobacillus acidophilus ATCC 4356، Lactobacillus helveticus PTCC 1332، Lactiplantibacillus plantarum CEC 17484، Lactiplantibacillus plantarum LL441، Lacticaseibacillus rhamnosus ATCC 53103 و Pediococcus acidilactici DSM 20284 که قادر به تولید متابولیت های ضد میکروبی با ماهیت پروتئینی علیه چهار باکتری عامل فساد بودند، به عنوان باکتری محافظ انتخاب شدند. CFS باکتری های محافظ، چهار باکتری فسادزا را بیش از 88% مهار کرد. MIC90 در تمام باکتری های محافظ در برابر E. mandetii و L. sakei، کمتر از mg/ml 10 بود. CFS حاصل از P. acidilactici، پس از خنثی سازی اسید و پراکسید هیدروژن، همچنان در برابر E. mandetii و L. sakei کاملا موثر بود. دمای پاستوریزاسیون کالباس بر متابولیت های فعال باکتری ها تاثیری نداشت.
نتیجه گیریمتابولیت های حاصل از این باکتری ها در تولید کالباس ورقه شده، حتی در مرحله قبل از پاستوریزاسیون به عنوان نگهدارنده زیستی قابل استفاده می باشد.
کلید واژگان: نگهدارنده های زیستی, CFS, LAB, محصولات گوشتی, کشت حفاظتیBackgroundSpoilage is very common in vacuum-packed sliced emulsion-type sausages during refrigerated storage.
AimsThis study aimed to investigate the inhibitory effects of cell-free supernatant (CFS) of lactic acid bacteria (LAB) on the spoilage bacteria isolated from vacuum-packed sliced emulsion-type sausages as biological preservatives.
MethodsThese products from various companies were examined to find the spoilage bacteria. A total of 43 LABs were screened for inhibitory activity against the spoilage bacteria. The MIC90 of protective bacteria and the inhibitory effect of different components obtained from these bacteria was investigated.
ResultsFour LAB were confirmed as the predominant spoilage bacteria, including Enterococcus mundtii, Latilactobacillus sakei, Latilactobacillus curvatus, and Weissella viridescens. Six strains, including Lactobacillus acidophilus ATCC 4356, Lactobacillus helveticus PTCC 1332, Lactiplantibacillus plantarum CEC 17484, Lactiplantibacillus plantarum LL441, Lacticaseibacillus rhamnosus ATCC 53103, and Pediococcus acidilactici DSM 20284 were able to produce proteinaceous antimicrobial metabolites against the four spoilage agents, which were selected as protective bacteria. CFS of the protective bacteria inhibited four spoilage bacteria by more than 88%. The MIC90 of all protective bacteria was less than 10 mg/ml against E. mandetii and L. sakei. After neutralizing acid and H2O2 of the CFS of P. acidilactici, it was still quite effective against E. mandetii and L. sakei. The sausage’s pasteurization temperature did not affect the bacteria’s active metabolites.
ConclusionThe substances derived from these bacteria can be applied as biopreservatives in sliced sausage, even in the pre-pasteurization stage of these products.
Keywords: Biopreservatives, CFS, LAB, Meat Products, Protective Culture -
مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها در پرورش دام، منجر به بروز باقی مانده های آنتی بیوتیک در گوشت شده و می تواند سلامت افراد جامعه را تهدید کند. هدف از این مطالعه تعیین میزان باقی مانده های اکسی تتراسایکلین در فرآورده های گوشتی در شهر تبریز بود. تعداد60 نمونه فرآورده گوشتی (سوسیس، کالباس و همبرگر، هرکدام 20 نمونه)از فروردین ماه تا خردادماه سال 1400 از فروشگاه های عرضه مواد غذایی در شهر تبریز به صورت تصادفی ساده جمع آوری گردید. جهت تعیین میزان اکسی تتراسایکلین در نمونه ها از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین مقدار اکسی تتراسایکلین در سوسیس، کالباس و همبرگر به ترتیب به میزان 06/7±48/82، 27/4±35/57 و 65/3±79/150 میکروگرم در هر کیلوگرم بود. در هر سه نوع نمونه ازلحاظ میانگین باقیمانده اکسی تتراسایکلین اختلاف معنی داری مشاهده گردید (05/0<p). باقیمانده اکسی تتراسایکلین در همه نمونه ها مشاهده گردید ولی در هیچ یک از نمونه ها بیش ازحد مجاز کدکس آلیمنتاریوس (200 میکروگرم بر کیلوگرم) نبود. میانگین باقی مانده اکسی تتراسایکلین در همبرگر به صورت معنی داری بیش از نمونه های سوسیس و کالباس بود. در همبرگر با 90 درصد گوشت، میانگین میزان اکسی تتراسایکلین بیش از همبرگر با 70 درصد گوشت بود که می تواند در ارتباط با درصد گوشت فرآورده باشد (05/0<p). اگرچه میزان باقی مانده اکسی تتراسایکلین در مطالعه حاضر کمتر از حد مجاز بود اما با توجه به مصرف فرآورده های گوشتی در کشور، کنترل و پایش حضور آنتی بیوتیک ها در مواد غذایی با منشا دامی، ضروری می باشد.
کلید واژگان: اکسی تتراسایکلین, فرآورده های گوشتی, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا, تبریزThe excessive use of antibiotics in animal husbandry has led to the appearance of antibiotic residues in meat and could threaten public health. The study aimed to determine the oxytetracycline residue level in meat products in Tabriz. A total of 60 samples of meat products (sausages, Persian sausages and hamburgers, 20 samples from each meat product) were randomly collected from food supply stores in Tabriz from March to May 2021. High-performance liquid chromatography was used to determine the level of oxytetracycline residue levels in the samples. The results showed that the mean of oxytetracycline residue in sausage, Persian sausage, and hamburger was 82.48±7.06, 57.35±4.27, and 150.79±3.65 µg/Kg, respectively. The mean value of oxytetracycline residues showed a significant (p<0.05) difference between the three products. Also, oxytetracycline residue was observed in all samples. However, in all samples, it was below the allowed limit of Codex Alimentarius (200 µg/kg). The average residue of oxytetracycline in hamburgers was significantly higher than in sausages. In hamburgers with 90% meat, the average amount of oxytetracycline was more than in hamburgers with 70% meat, which can be related to the percentage of meat in the product (p<0.05). Although the level of oxytetracycline residue in the present study was less than the permissible limit, considering the consumption of meat products in the country, it is necessary to control and monitor the presence of antibiotics in foods of animal origin.
Keywords: Oxytetracycline, Meat products, HPLC, Tabriz -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و ششم شماره 1 (پیاپی 138، بهار 1402)، صص 102 -112تاکنون روشی برای تعیین درصد اجزای مختلف موجود در فرآورده های گوشتی ارایه نشده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین درصد عضلات اسکلتی و افزودنی های گیاهی با استفاده از روش بافت شناختی و تحلیل تصویری در فرآورده گوشتی حرارت دیده و حرارت ندیده بود. برای این منظور با همکاری واحد تولیدی گوشتیران تعداد 100 عدد نمونه، با درصدهای بطور کامل مشخص از عضلات اسکلتی و سایر اجزای به کار رفته در تولید این محصولات تهیه و در اختیار آزمایشگاه قرار گرفت. محصولات پس از رمزگذاری براساس روش اجرایی استاندارد ملی ایران به شماره 6103 a نمونه برداری و داخل محلول فرمالین بافر 10 درصد قرار داده شدند. سپس نمونه های وارد مراحل معمول تهیه مقاطع بافتی شده و توسط روش H&E رنگ آمیزی شدند. تصاویر به دست آمده از مقاطع با استفاده از نرم افزار Image Pro-Plus مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده با مدارک ارسالی از واحد تولیدی مقایسه شد. بررسی آماری نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر با میزان گزارش شده از واحد تولیدی در ارتباط با درصد گوشت استفاده شده در هر 5 نوع محصول کالباس، سوسیس، همبرگر، کباب لقمه و ناگت مرغ اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0<p). این در حالی بود که بررسی آماری نتایج به دست آمده با میزان گزارش شده از واحد تولیدی در ارتباط با درصد افزودنی های گیاهی استفاده شده از نظر آماری فقط در محصول کالباس معنی دار نبود. چنین می توان نتیجه گرفت برای تعیین درصد عضلات اسکلتی در فرآورده های گوشتی روش بافت شناسی و تحلیل تصویری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: فرآورده های گوشتی, بافت شناسی, استاندارد ملی, تحلیل تصویریAs yet no method has been proposed to determine the percentage of different components in meat products. The aim of this study was to identify the percentage of skeletal muscle and plant additives using histological method and image analysis in heated and unheated meat products. For this purpose, with the cooperation of Goshtiran company, 100 samples, with well-defined percentages of skeletal muscle and other components used in the production of these products, were prepared and provided to the laboratory. After delivery in the laboratory, the products were coded and according to the executive method of Iranian National Standard No. 6103a, samples were randomly removed from each product and were fixed in 10% formalin buffer solution. Then, the samples entered the routine stages and stained using H&E staining methods. Images were analyzed using Image Pro-Plus software. Finally, the results were compared with the documents sent from the production unit. Statistical analysis of the results obtained in the present study did not show a significant difference with the reported amount of production unit in relation to the percentage of meat used in all 5 types of sausages, hamburger, kebab and chicken nuggets (p >0.05). However, statistical analysis of the results obtained with the reported amount of production unit in relation to the percentage of plant additives used was not statistically significant only in the sausage product. It can be concluded that histology and image analysis can be used to determine the percentage of skeletal muscle in meat products.Keywords: Meat Products, Histology, National standard, Image analysis
-
امروزه میزان مصرف گوشت و فرآورده های گوشتی در کشورهای مختلف بر اساس تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی تفاوت های زیادی دارد. گوشت و فرآورده های گوشتی از مهم ترین منابع پروتیینی هستند. هدف از این مطالعه بررسی احتمال وجود بافت های غیرمجاز در فرآورده های سوسیس و کالباس توزیعی در شهرهای تبریز و خوی به روش هیستولوژی بود. برای این مطالعه تعداد 80 نمونه سوسیس و کالباس عرضه شده در تبریز و خوی با مقادیر گوشت کمتر از 55 درصد و بیش از 55 درصد (در طی زمستان 1393 و بهار 1394) به صورت اخذ شد. نمونه ها با تهیه مقاطع میکروسکوپیک و رنگ آمیزی با رنگ هماتوکسیلین و ایوزین، نوع بافت های غیرمجاز مشخص گردید. طبق نتایج مطالعه، در 5/87 درصد کل نمونه ها بافت غضروف با درصد بالا مشاهده شد. همچنین بافت هایی نظیر انواع غدد، بافت همبندی، چربی، پوست، غضروف، استخوان، نای، ریه، مثانه، تخم انگل و روده ردیابی گردید. به نظر می رسد حضور بافت های غیرمجاز در اغلب نمونه ها می تواند باعث کاهش تمایل مصرف کنندگان برای مصرف سوسیس و کالباس گردد. لذا نیاز به کنترل های دقیق تر در سطح منطقه توسط ارگان های نظارتی ضروری می باشد.
کلید واژگان: بافت غیرمجاز, فرآورده های گوشتی, تبریز, خویNowadays, the consumption of meat and meat products in different countries varies considerably based on social, economic, and geographical differences. Meat and meat products are the most important sources of protein. This study aimed to investigate the possibility of unauthorized tissues in sausage products in Tabriz and Khoy by histotechnique. For this, 80 sausages samples with ≤ 55% and > 55% 55% meat content were collected (from January to March of 2015). For histological evaluation, the slides were stained with Hematoxylin and Eosin. Based on results, in 87.5% of the samples, cartilage tissue with a high percentage was observed. Unauthorized tissues types such as glands, connective tissue, fat, skin, cartilage, bone, trachea, lung, bladder, parasite eggs, and intestine were observed. The presence of unauthorized tissues in most samples may reduce consumers' desire to use sausages. Consequently, there is a necessity for efficient control at the regional level by authority organizations.
Keywords: Unauthorized tissue, Meat products, Tabriz, Khoy -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و سوم شماره 3 (پیاپی 128، پاییز 1399)، صص 31 -40جلوگیری از ورود بافت های غیر مجاز (مانند پوست، استخوان، غضروف، سویا و...) در تولید فرآورده های گوشتی در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این امر بیشتر به منظور شناسایی واحدهای تولیدی متخلف و افزایش اعتماد مصرف کنندگان در رابطه با فرآورده های گوشتی انجام می گیرد. به منظور کنترل مواد تشکیل دهنده این محصولات همراه آزمون های شیمیایی باید از روش بافت شناسی بهره برد. هدف از تحقیق حاضر بررسی توان آزمون بافت شناسی در کاهش تخلفات استفاده از بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی (سوسیس، کالباس، همبرگر، کباب لقمه و ناگت) بود. برای این منظور در بازه زمانی سه سال، از ابتدای نیمه دوم سال 1393 تا آخر نیمه اول سال 1396 نمونه های ارسالی به سه آزمایشگاه فعال در زمینه تشخیص بافت های غیرمجاز در سه استان تهران، البرز و اصفهان مورد ارزیابی و ثبت نتایج قرار گرفتند. نتایج نهایی حاصل از ثبت داده ها پس از پایان دوره سه ساله توسط نرم افزارهای آماری مورد ارزیابی و نتایج در قالب نمودار و جدول نشان داده شدند. نتایج نشان دهنده کاهش محسوس استفاده از بافت های غیرمجاز در طول دوره آزمون بود. با ارایه یافته های حاصل از این تحقیق می توان بیان داشت که آزمون بافت شناسی به عنوان یک آزمون تشخیصی به خوبی توانسته بود نقش بازدارندگی خود در استفاده از بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی را ایفا کند.کلید واژگان: بافت شناسی, بافت های غیرمجاز, فرآورده های گوشتیThe prevention the using of unauthorized tissues (such as skin, bone, cartilage, soya, etc.) in the production of meat products in recent years has been very much considered. This is done to identify offending production units and increase consumer confidence in meat products. Histological method should be used to control the ingredients of meat products, along with chemical tests. The purpose of this study was to investigate the ability of histological experiments to reduce the violations of the use of unauthorized tissues in meat products (Sausages, Kielbasa, burgers, Kabab Loghmeh and nuggets). For this purpose, in the period of three years, from the second half of 2014 to the end of the first half of 2017, samples were sent to three laboratories for the detection of unauthorized tissues in the provinces of Tehran, Alborz and Esfahan were evaluated and recorded. The final results of the data recording after the end of the three-year period were evaluated by statistical software and the results were presented in the chart and picture. The results showed a significant decrease in the use of unauthorized tissues during the course of the study. By presenting the results of this research, we can be stated that histological examination as a diagnostic test has been able to play a role in preventing the use of unauthorized tissues in meat products.Keywords: Histology, Unauthorized Tissues, Meat Products
-
استفاده از نیتریت به عنوان یک ماده نگهدارنده فرآورده های گوشتی امری متدوال است. ولی به دلیل اثرات سرطانزایی، در بین مصرف کنندگان پیشینه ای منفی دارد. از طرف دیگر، نبود این ماده در محصول، خطر رشد میکروارگانیسم هایی نظیر Clostridium perfringensرا افزایش می دهد. با جایگزین کردن نیتریت با دود گرم و طبیعی در شرایط پیشنهادی، می توان محصولی بدون وجود مواد سرطانزا تولید کرد. لذا هدف کلی از این پژوهش بررسی تاثیر دود گرم و طبیعی چوب درخت گلابی بر خواص شیمیایی و میکروبی ژامبون مرغ عمل آوری شده بدون نیتریت و دوددهی شده در زمانهای 15، 30، 45 و 60 دقیقه بود. در این تحقیق تیمارها پس از تولید به مدت زمان های 15، 30، 45 و 60 دقیقه در معرض دود گرم و طبیعی چوب درخت گلابی قرار گرفتند. سپس وکیوم شده و در دمای C°4-1 نگهداری و در لحظه پس از تولید، و در روزهای 10، 20، 30، 40 و 50ام از لحاظ ویژگی های فیزیکوشیمیایی، میکروبی، و میزان ترکیب بنزوآپیرن مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بین درصد رطوبت، پروتئین و خاکستر تیمار شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنادار (05/0≥P) وجود داشت. همچنین از نظر خصوصیات میکروبی ( Clostridium perfringensو شمارش کلی) بین تیمار شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنادار (05/0≥P) وجود داشت. همچنین میزان باقیمانده بنزوآپیرن در تیمارهای دوددهی شده در محدوده مجاز استاندارد ( μg/Kg5/0>) ارزیابی شد. تیمارهای 5 و 6 از لحاظ خصوصیات میکروبی و شیمیایی در بین سایر تیمارها در مقایسه با تیمار شاهد، به عنوان تیمارهای برتر انتخاب شدند.کلید واژگان: دود گرم و طبیعی چوب, فرآورده های گوشتی, نیتریت, ژامبون, بنزوآپیرنThe use of nitrite as preservative and color stabilizer in meat products like hams is common. Due to its carcinogenic effects, it has negative track record among consumers. On the other hand, low concentrations increases the risk of Clostridium botolinum growth during storage and the production of toxin of botulism. By replacing this preservative with warm and natural pear wood smoke, in suggested situations, a safe product without having carcinogenic affects can be produced.Therefore, the general objective of this study was to investigate the effect of hot and natural wood smoke on the quality of chicken ham without nitrite at 15, 30, 45 and 60 minutes. In this study, treatments were smoked by warm and natural pear wood for 15, 30, 45 and 60 minutes after production, vacuumed and kept for 50 days under refrigerate condition (1-4 C°) and were examined physicochemical, microbial and the amount of compounds Benzo-a-Pyrene in 10, 20, 30, 45, 50 days. The results showed that there was a significant difference between moisture content, protein, ash and control in other treatments (P≤0.05). There was a significant difference between the control and other treatments for microbial characteristics (Clostridium perfringens) (P≤0.05). And the residual amount of Benzo-a-Pyrene was evaluated in fumigated treatments within the standard range(<0.5µg/Kg). Relying on chemical and microbial results, treatments without nitrite and smoked for 45 and 60 minutes, were the best among other treatments in comparison with the control treatment.Keywords: Warm, Natural wood Smoke, Meat products, Nitrite, Ham, Benzo-a-Pyrene
-
هر چند هلیکوباکتر پیلوری دارای نقش مشخصی در وقوع سندرم های بالینی شدید می باشد، راه های اصلی انتقال و منشا آن هنوز شناسایی نشده است. با توجه به نتایج برخی از مقالاتی که اخیرا چاپ شده اند، غذاهای با منشا دامی نقش مهمی را در انتقال هلیکوباکتر پیلوری به انسان بازی می کنند. تحقیق حاضر به منظور مطالعه وضعیت ژنوتیپ های vacA و cagA و خصوصیات مقاومت آنتی بیوتیکی سوش های هلیکوباکتر پیلوری به دست آمده از نمونه های گوشت چرخ کرده و همبرگر، انجام پذیرفت. به طور کلی 150 نمونه محصولات گوشتی از سوپرمارکت ها جمع آوری شد. تمام نمونه ها کشت داده شدند و سپس کلنی های مشکوک به آزمون های nested-PCR، ژنوتایپینگ بر اساس آزمون واکنش زنجیره ای پلیمراز و انتشار دیسکی معرفی شدند. یازده نمونه از 150 نمونه (33/7%) برای هلیکوباکتر پیلوری مثبت بودند. تمامی جدایه ها سپس با استفاده از تکنیک nested-PCR شناسایی شدند. شیوع هلیکوباکتر پیلوری در نمونه های همبرگر و گوشت چرخ کرده به ترتیب 42/1% و 5/12% بود. S1a، m1a و cagA معمول ترین ژنوتیپ های ردیابی شده بودند. معمول ترین ژنوتیپ های ترکیبی ردیابی شده در سوش های هلیکوباکتر پیلوری گوشت چرخ کرده s1am1a (10%)، s1am1b (10%) و s2m1a (10%) بودند. سوش های هلیکوباکتر پیلوری محصولات گوشتی بیشترین میزان مقاومت را بر علیه آمپی سیلین (90/90%)، اریترومایسین (72/72%)، آموکسی سیلین (72/72%)، تری متوپریم (63/63%)، تتراسایکلین (63/63%) و کلاریترومایسین (63/63%) داشتند. نمونه های همبرگر و گوشت چرخ کرده ممکن است منبع سوش های حدت دار و مقاوم هلیکوباکتر پیلوری شبیه در ژنوتیپ های vacA و cagA باشند. استفاده از مواد اولیه خام بهداشتی و رعایت اصول بهداشتی می تواند خطر هلیکوباکتر پیلوری در محصولات گوشتی را کاهش دهد.کلید واژگان: الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی, cagA, هلیکوباکتر پیلوری, محصولات گوشتی, vacAAlthough Helicobacter pylori has a significant impact on the occurrence of severe clinical syndromes, its exact ways of transmission and origin have not been identified. According to the results of some previously published articles, foods with animal origins play a substantial role in the transmission of H. pylori to humans. The present investigation was carried out to study the vacuolating cytotoxin A (vacA) and cytotoxin associated gene A (cagA) genotypes status and antibiotic resistance properties of H. pylori strains recovered from minced-meat and hamburger samples. A total of 150 meat product samples were collected from supermarkets. All samples were cultured and the susceptive colonies were then subjected to nested-PCR, PCR-based genotyping and disk diffusion methods. 11 out of 150 samples (7.33%) were positive for H. pylori. All the isolates were further identified using the nested-PCR assay. Prevalence of H. pylori in hamburger and minced-meat samples was 1.42% and 12.5%, respectively. S1a, m1a and cagA were the most commonly detected genotypes. The most commonly detected combined genotypes in the H. pylori strains of minced-meat were s1am1a (10%), s1am1b (10%) and s2m1a (10%). Helicobacter pylori strains of meat products harbored the highest levels of resistance against ampicillin (90.90%), erythromycin (72.72%), amoxicillin (72.72%), trimethoprim (63.63%), tetracycline (63.63%), and clarithromycin (63.63%). Hamburger and minced-meat samples may be the sources of virulent and resistant strains of H. pylori. Meat products are possible sources of resistant and virulent strains of H. pylori similar to those vacA and cagA genotypes. Using healthy raw materials and observation of personal hygiene can reduce the risk of H. pylori in meat products.Keywords: Antibiotic resistance pattern, cagA, Helicobacter pylori, Meat products, vacA
-
استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان دومین یا سومین عامل مهم بیماری زای غذا زاد در جهان محسوب می شود. توانایی رشد و تولید انتروتوکسین های مقاوم به حرارت در طیف وسیعی از مواد غذایی، استافیلوکوکوس را جزء یکی از مهم ترین عوامل مسمومیت زای مواد غذایی قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع استافیلوکوکوس گوشت و فرآورده های گوشتی عرضه شده در اصفهان انجام شد. از تابستان تا زمستان سال 1391 در مجموع 450 نمونه شامل گوشت گاو (80 نمونه)، گوشت چرخ شده (80 نمونه)، گوشت گوسفند (80 نمونه)، گوشت بز (80 نمونه)، گوشت شتر (50 نمونه)، همبرگر (40 نمونه) و کباب لقمه (40 نمونه) به شکل تصادفی ساده از قصابی ها و سوپرمارکت های شهرستان های اصفهان جمع آوری و جهت بررسی حضور استافیلوکوکوس اورئوس مورد آزمایش قرار گرفتند. در مجموع آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس در 234 (6/55 %) نمونه در گوشت و فرآورده های گوشتی مشاهده شد. میانگین تعداد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در نمونه های مثبت 102× 3/8 بود. نتایج نشان داد اگر چه درصد آلودگی نمونه ها زیاد بوده است ولی تعداد باکتری های موجود در نمونه ها پایین و خطر بالقوه ای برای سلامت مصرف کننده ندارد. مطالعات اپیدمیولوژیکی مداومی در خصوص مسمومیت های استافیلوکوکوسی پیشنهاد می شود تا بتوان مدیریت کارآمدی در تولید مواد غذایی در جهت کاهش بیماری ها اعمال کرد.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس, گوشت, فرآورده های گوشتیStaphylococcus aureus as the second or third important food-borne pathogen all around the world. Ability of development and production of heat-stable enterotoxin in a wide range of the food made Staphylococcus has one of the most important factors causing the food poisoning. This study was done to investigate the prevalence of Staphylococcus in meat and meat products in Esfahan. From summer to winter 2012، 450 samples including raw beef (n=80)، minced meat (n=80)، lamb (n=80)، goat (n=80)، camel (n=50)، hamburger (n=40)، kebab (n=40) were randomly collected from butcheries and supermarkets in Isfahan، and analyzed for the presence of S. aureus. Totally، 234 (55/6 %) S. aureus were detected in meat and meat products. The mean count of S. aureus in positive samples was 8/3×102. The results indicated that although the percentage of contaminated samples was high، the number of bacteria presented in the samples is low with no potential risk for public health. To effectively manage the food production for decreasing diseases more epidemiologic investigations about S. aureustoxication are needed.Keywords: Staphylococcus aureus, meat, meat products -
معرفی: استافیلوکوکوس اورئوس، یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده بیماری های منتقله از راه مواد غذایی می باشد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس در فرآورده های گوشتی و شناسایی ژن تولیدکننده انتروتوکسینSEA می باشد. پس از جمع آوری 150 نمونه گوشتی، نمونه ها با استفاده از تکنیک استاندارد کشت و تست های فنوتایپینگ استاندارد از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج DNA، آزمون PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی جهت شناسایی ژن sea صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، در 19 مورد نمونه (6/12%) استافیلوکوکوس اورئوس جدا گردید. بیشترین میزان آلودگی به ترتیب، مربوط به ماهی دودی (30%)، کباب لقمه (6/16%)، انواع کالباس و ژامبون (3/13%) و شنسل مرغ (3/3%) بود. در انواع سوسیس هیچ موردی از آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده نگردید. بررسی های آماری نشان داد که در مقایسه میزان فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس و نوع فرآورده های گوشتی اختلاف آماری معنی دار وجود دارد (05/0 >p). همچنین با انجام تکنیک PCR مشخص گردید که ژن sea در هیچیک از جدایه ها وجود ندارد.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس, انتروتوکسین SEA, تکنیک PCR, فرآورده های گوشتیStaphylococcus aureus is one of the main causes of food-born illnesses. The aim of this study was to determine the prevalence of S. aureus in meat products and to detect the presence of S. aureus enterotoxin A (SEA) gene. Totally 150 meat products were collected and analyzed using standard culture techniques to detect S. aureus. PCR assay by specific primers was performed on the isolates to identify SEA gene. According to the results, 19 (12.6%) of the samples were found positive for S. aureus. Highest prevalence rate was determined in smoked fish (30%), followed by fried morsels (16.6%), Salami and Ham (13.3%), and Shensel chicken (3.3%). S. aureus was not observed in any of Sausage samples. Statistical analysis showed that there is statistically significance association between the prevalence of S. aureus and meat products. Moreover, results did not show SEA gene in any of the isolates. This study concluded a remarkable occurrence of S. aureus in meat products.Keywords: Staphylococcus aureus, SEA enterotoxin, PCR technique, Meat Products -
معرفی: نیترات یکی از ترکیبات طعم دهنده، تثبیت کننده رنگ و مانع رشد میکروارگانیسم های بی هوازی در فرآورده های گوشتی می باشد. میزان بالای آن در مواد غذایی موجب بیماری مت هموگلوبینمیا و سرطان زایی می شود و اندازه گیری آن جهت تامین سلامت مصرف کنندگان ضروری است. از روش های رایج اندازه گیری نیترات، روش رنگ سنجی و HPLC می باشد. در اندازه گیری نیترات، کارایی، دقت، سرعت و میزان مواد مصرفی از نظر اقتصادی مهم می باشند. لذا این دو روش استاندارد از نظر اقتصادی با هم دیگر مقایسه شده اند. در این مطالعه هزینه های سرمایه گذاری اولیه، پرسنل، مواد مصرفی و وسایل غیرمصرفی در دو روش محاسبه گردیده و در نهایت ارزش خالص هزینه ها (NPV: Net Present Value) برای هر کدام به دست آمد. نرخ بهره از 4 تا 30% در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد میزان سرمایه گذاری اولیه، هزینه سالیانه پرسنل و مواد مصرفی در روش رنگ سنجی به ترتیب برابر 27400000، 379080000 و 214289130 ریال و درروش HPLC به ترتیب برابر 342000000، 252720000 و 7633080 ریال می باشد. میزان NPV در حداقل و حداکثر نرخ بهره در نظر گرفته شده (4 و 30%) در روش رنگ سنجی برابر 8368344000 و 2242330000 ریال و در روش HPLCبرابر 4035848000 و 1207544000 ریال می باشد. بنابراین روش HPLC اقتصادی تر بوده (ارزش فعلی هزینه ها 2 برابر کمتر از روش رنگ سنجی) و پیشنهاد م یگردد در اندازه گیری نیترات فرآورده های گوشتی در آزمایشگاه های دستگاه های نظارتی (اداره استاندارد و معاونت غذا و دارو) از این روش استفاده گردد.
کلید واژگان: نیترات, رنگ سنجی, HPLC, ارزیابی اقتصادیNitrate is the one of flavors compounds, color stabilizer and inhibits the growth of anaerobic microorganisms in meat products. Its high levels in food can cause methaemoglobinaemia and is recognized as carcinogenic. Therefore, accurate determination of nitrate is crucial to ensure consumer health. Regularly, nitrate is estimated by Colorimetric and HPLC methods. For nitrate measurement, the efficiency, accuracy, speed and amount of material are important from economical point of view. In this study, the cost of initial investment, staff, consumable material and non-consumable equipments used by the two methods were calculated and finally Net Present Value (NPV) was calculated for each of them. The rate of interest was considered from 4 until 30%. The results showed that the amount of initial investment, annual cost of staff and consumable materials for Colorimetric method were 274000000, 379080000 and 214289130 Rials, respectively. These costs for HPLC method were 342000000, 252720000 and 7633080 Rials, respectively. Finally, NPV in minimum and maximum rates of interest (4 and 30%) for Colorimetric method were equal to 8368344000 and 2242330000 Rials and HPLC method were estimated at 4035848000 and 1207544000 Rials. As a result, HPLC is more economical (NPV is two times lower of Colorimetric method) and this technique could be recommended for the routine measurement of nitrate in laboratories of regulatory agencies.Keywords: Nitrate, Colorimetric, HPLC, Economical evaluation, Meat products -
زمینه مطالعهجایگزین های چربی عناصری هستند که می توانند به عنوان جانشین چربی در بسیاری از مواد غذایی بکار برده شوند، بنابراین مصرف کنندگان بر مبنای ملاحظات سلامتی و برنامه های رژیم غذایی شان مصرف چربی و کالری را در رژیم غدایی روزانه شان کنترل می کنند.هدفهدف از این تحقیق بررسی اثر نشاسته اصلاح شده بر برخی از ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی همبرگر کم چرب می باشد.روش کاردر این تحقیق از نشاسته های تغییریافته سیب زمینی، تاپیوکا و ذرت مومی با مقادیر 5/0، 5/1 و 3% به عنوان جایگزین چربی استفاده گردید و میزان چربی از 20% در نمونه شاهد به 10% تقلیل یافت. ویژگی های فیزیکی(افت پخت)، شیمیایی(رطوبت، پروتئین، چربی، خاکستر)، و حسی در مقایسه با شاهد بررسی گردید.نتایجنتایج آزمون شیمیایی نشان داد که مقدار رطوبت در تیمارهای حاوی نشاسته نسبت به نمونه شاهد به طور معنی داری(05/0)p< افزایش یافت، اما در بین تیمارها با افزایش میزان نشاسته و کاهش آب اضافه شده در فرمولاسیون محتوای رطوبت کاهش یافت. میزان خاکستر و پروتئین بین نمونه شاهد و تیمارها اختلاف معنی داری نداشت. گروه ارزیاب در ارزیابی حسی تیمار 5/1% نشاسته تغییریافته تاپیوکا را به عنوان بهترین نمونه معرفی کردند. نتایج افت پخت نشان داد که میزان افت پخت شاهد از تیمارهای حاوی نشاسته بیشتر بود.
نتیجه گیری نهایی: این مطالعه نشان داد که نشاسته اصلاح شده می تواند به طور اثربخش به عنوان جایگزین چربی در فرآورده های گوشتی استفاده گردد.
کلید واژگان: کم چرب, نشاسته, فرآورده گوشتی, نشاسته تغییریافته, همبرگرBackgroundFat replacers are ingredients that can replace fat in many foods, therefore,many consumers have limited their dietry intake of fat and calories due to diet and health concerns.ObjectivesThe present study investigated the effect of modified starch on some physico-chemical and sensory properties of low fat Hamburger.MethodsIn this research, modified starch potato, tapioca (Acetylated distarch adipate) and waxy maize (Hydroxypropyl distarch phosphate) at 0.5, 1.5 and 3% levels were used as the fat replacers. The amount of fat was reduced from 20% to 10% in control. Physical (cooking losses), chemical (e.g. moisture, protein, fat, ash) and sensory characteristic were assessed compared with control one.ResultsResults showed that moisture content in samples containing starch was decreased and there was a significant difference between samples containing starch and the control (p<0.05). Among the samples by increasing the amount of starch and reduced added water, the moisture content was decreased. Ash and protein showed no significant difference between starch samples and control. The sensory analysis showed, the panelist group nominated the sample containing 1.5% tapioca modified starch as the best specimen. Cook loss revealed that the cooking losses of the control sample were more than the samples containing starch.ConclusionsThis study shows that modified starch can be used successfully as a fat replacer in ground meat product.Keywords: hamburger, low fat, meat products, modified starch, starch -
در این بررسی مطالعات انجام یافته در زمینه آلودگی گوشت و فرآورده های آن در ایران جمع آوری شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در ارتباط با باسیلوس سرئوس کار تحقیقاتی بسیار کمی انجام گرفته است. یکی از دلایل عمده آن می تواند میزان آلودگی کمی باشد که در این فرآورده ها دیده می شود. در مورد بروسلا نیز همین طور، زیرا در عضلات دام های کشتاری به ندرت مشاهده شد و انتقال بیماری از راه خوردن گوشت خطر آفرین نمی باشد. در مورد کمپیلو باکتر ژوژنی اکثر تحقیقات، بدون هدف مشخصی انجام پذیرفته است و گوشت مرغ بیشترین میزان آلودگی را دارا می باشد. کلستریدیوم پرفرینجنس مهمترین عامل آلودگی در ماهی و فرآورده های آن و هم چنین گوشت های کنسرو شده می باشد. در زمینه اشریشیا کلی کارهای تحقیقاتی نسبتا زیادی انجام پذیرفته است. مطالعات نشان می دهند که هر چه قطعات گوشت بزرگتر باشند میزان آلودگی کمتر می باشد. بیشترین آلودگی در گوشت های چرخ شده مشاهده شده است. در سوسیس و کالباس معمولا آلودگی به صورت ثانویه و پس از تولید ایجاد می شود. در سال های گذشته میزان آلودگی به اشریشیا کلی به مراتب بیشتر از امروز بوده است. این مطلب نشان دهنده بهبود وضعیت بهداشت در کشتارگاه ها و کارخانه های صنایع گوشت میباشد. در مورد لیستریا تحقیقات محدودی در ایران انجام گرفته است. نتایج نشان میدهند که گوشت و فرآورده های آن کما بیش آلودگی به لیستریا مونوسیتوژنز دارند. مهمترین مورد در ارتباط با پیشگیری، دقت در بازرسی قبل از کشتار و حذف دامهای بیمار میباشد. در مورد آلودگی های سالمونلایی، اکثر آلودگی ها به صورت ثانویه بودند و آلودگی های اولیه ناشی از سالمونلوز در دام کشتار شده کمتر دیده میشود. از آنجا که وجود این میکروارگانیسم در غذای انسان بسیار خطرناک بوده و از نظر اپیدمیولوژیک حائز اهمیت میباشد، به ویژه هنگام واردات گوشت بایستی کنترل بهداشتی با دقت زیادی انجام پذیرد. در زمینه استافیلوکوک بیماریزا نیز کارهای تحقیقاتی نسبتا زیادی انجام گرفته است. از تحقیقات چنین بر میآید که بیشتر آلودگی های استافیلوکوکی مربوط به کباب کوبیده و طی فصول گرم سال بوده است.
کلید واژگان: باکتری های بیماری زا, گوشت, فرآورده های گوشت, آلودگی غذاThe present study was aimed to review the contamination of meat and meat products with pathogenic bacteria in Iran. Little information is available about the contamination of meat and meat products with Bacillus cereus, because of the low contamination rate with the microorganism. The situation is about the same with Brucella, as the microorganism can hardly be seen in the muscles. However, not too many information is available on the contamination with Campylobacter jejuni, even though, the contamination of chicken meat with the campylobacter was addressed. Clostridium butolinum was the main discriminated bacterium to contaminate fish and its products and canned meats. Studies revealed that the big portions of meat were less likely contaminated with E. coli compared to the minced meat. Our study showed that the cross contamination of sausage is often occurred after the production chain. The situation was possibly attributed to the improvement of hygienic conditions of slaughter-houses and meat industries. Limited information was found on the contamination with Listeria monocytogenes and available data indicate that the microorganism can be present in meat and meat products. The most important factor for prevention of contamination is restricted inspection of slaughtered animals before slaughter and omission of diseased animals. Much information was accessible on the cross contamination with Salmonella in Iran and elsewhere. Salmonellosis is not common in the slaughtered animals despite its epidemiological and public health issues. The problem was also associated with the restricted inspection. Study about the staphylococcal contamination of meat was proportionately numerous. The contamination was mostly occurred in the minced Kebab in the warm seasons of the year. Generally, a low percentage of such contaminations were found in the meat products and sausage, in the surveys.Keywords: Food borne bacteria, Meat, Meat products -
معرفی: نیترات و نیتریت از کلیدی ترین افزودنی ها در تولید فرآورده های گوشتی عمل آوری شده محسوب می شوند. به رغم تمام مزایای تکنولوژیکی نیتریت، ایجاد مواد سرطان زای نیتروزآمین نگرانی هایی را در مورد استفاده از این افزودنی به همراه داشته است. در این پژوهش از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا برای ارزیابی همزمان میزان نیتریت و نیترات باقی مانده در فرآورده های گوشتی حاوی 80-61 درصد گوشت عرضه شده در روز چهارم پس از تولید در شهر شیراز استفاده شد. میزان متوسط نیتریت و نیترات باقی مانده در نمونه های سوسیس به ترتیب 38/7 ± 96/36 و 5/5 ± 81/85 و در نمونه های کالباس به ترتیب 28/3 ± 97/20 و 3/5 ± 85/124 میلی گرم در کیلوگرم بود. میزان نیترات و نیتریت در نمونه های سوسیس و کالباس تفاوت معنی داری (05/0>p) نشان داد. میزان باقیمانده نیتریت در تمامی نمونه ها کمتر از حداکثر میزان مجاز 120 میلی گرم در کیلوگرم بود. این یافته نشان دهنده به کارگیری مقادیر مجاز نیتریت در این فرآورده ها می باشد.کلید واژگان: نیتریت, نیترات, باقی مانده, فرآورده های گوشتی, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالاNitrite and nitrate are the key ingredients and play a multifunctional role in meat curing technology. Despite all of their desirable effects، the addition of nitrite to meat is the major cause of carcinogenic N-nitrosamines formation. In this study، the amount of residual nitrite and nitrate in meat products containing 61% to 80% meat were assessed. The samples were obtained at the fourth day of their production from Shiraz retails and analyzed using high performance liquid chromatography (HPLC). According to the results، the mean concentrations of residual nitrite and nitrate were estimated at 36. 96 ± 7. 38 and 85. 81 ± 5. 5 mg/kg in small-diameter (1. 5-2 cm) sausages. Meanwhile، in largediameter (5. 5-8 cm) sausages the residues were estimated at 20. 97 ± 3. 28 and 124. 85±5. 3 mg/kg، respectively. In all analyzed samples، the residual nitrite level was found below the permitted level of 120 mg/kg which indicated the application of allowed concentrations of nitrite in such products. The mean values of residual nitrite and nitrate concentrations were statistically different (p<0. 05) between small and large-diameter sausages. Although nitrate was not used in these products، detection of relatively high levels of nitrate could be originated from the ingredients of sausages such as meat، water، spices as well as vegetable or might be entered via the conversion of nitrite to nitrate during the primary stages of processing. Finally، it was concluded that HPLC is a rapid، sensitive and selective method and provides accurate results.Keywords: Nitrite, Nitrate, Residue, Meat products, HPLC
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.